مه 24
فراخوان جلسه سخنرانی کمیته پژوهش ۲۸ مای ۲۰۲۲ ساعت ۱۵
مه 24
حکم انحلال “جمعیت امام علی” در دادگاه تجدید نظر تائید شد
این جمعیت در بیانیهای که سهشنبه، سوم خرداد در حساب کاربریاش در توئیتر منتشر شد اعلام کرد دادگاه تجدید نظر روز گذشته حکم انحلال آن را تائید کرد.
ابتدای تیرماه ۱۳۹۹ شارمین میمندینژاد، بنیانگذار و دو عضو ارشد جمعیت خیریه امام علی با اتهامهایی نظیر “توهین به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی” و “اقدام علیه امنیت ملی” و با شکایت قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بازداشت شدند.
حدود هشت ماه بعد (اسفند ۹۹) با دادخواست وزارت کشور دولت دوم حسن روحانی دادگاه رسیدگی به پرونده جمعیت امام علی برگزار و حکم به انحلال آن داد.
تاخیر در اطلاعرسانی به احترام داغداران آبادان
دادگاه تجدید نظر به تازگی تشکیل جلسه داد و حکم و دادنامه مبنی بر تائید حکم انحلال دادگاه بدوی را دوم خرداد برای این جمعیت امدادی فرستاد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
جمعیت امام علی در بیانیه خود میگوید به احترام داغداران واقعه فروریختن ساختمان متروپل در آبادان که در جریان آن دهها نفر کشته، مفقود و مجروح شدهاند، اعلام حکم دادگاه تجدید نظر و اطلاعرسانی درباره آن را یک روز به تاخیر انداخته است.
مطابق این بیانیه پس از درخواست تجدید نظر، قاضی مسئول پرونده تصمیم به ارجاع موضوع به هیئت کارشناسان گرفته و جمعیت برای “انجام قرار کارشناسی” ۱۵ میلیون تومان پرداخت کرد.
در ادامه بیانیه آمده است: «اما نه تنها اجرای این قرار صورت نگرفت و هیچ اظهار نظری از سوی کارشناسان مربوطه در پرونده موجود نیست، بلکه دادنامه حاوی نظرات غیر کارشناسی در برخی موضوعات و متضمن ادعاهای کارشناسی نشده و اثبات نشده است.»
وکیلان پرونده هنگام رای دادگاه بدوی، که پنج اتهام وزارت کشور مبنی بر انحراف جمعیت از موضوع فعالیت و اهداف آن را وارد دانسته بود، نیز بر غیرکارشناسی، غیر بیطرفانه و “از قبل انشاء شدن” حکم دادگاه تاکید کردهاند.
حرکتی هدفمند برای تضعیف نهادهای مدنی
در بیانیه سوم خرداد جمعیت در واکنش به تائید حکم انحلال در دادگاه تجدید نظر تاکید میشود: «تغییر تیم قضات قبلی و صدور ناگهانی رای بدین شکل همراه با احضار تنی چند از اعضای جمعیت به دادسرای امنیت برای دفاع آخر و نیز نامه محرمانه وزارت کشور مبنی بر توقف خدمترسانیها یک روز قبل از صدور حکم، همگی حکایت از حرکتی حساب شده و هماهنگ در راستای تضعیف نهادهای مدنی است.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
اسفند ۹۹ و با اعلام خبر حکم دادگاه درباره انحلال جمعیت امام علی شماری از فعالان مدنی، رسانهای و کاربران فضای مجازی صدور این حکم را نشانه عناد جمهوری اسلامی با هر تشکل غیرخکومتی و مستقل ارزیابی کردند.
جمعیت امام علی در بیانیه خود درباره حکم دادگاه تجدید نظر، صدور این حکم را به اراده کسانی نسبت داده که در پی “تضعیف فعالیتهای داوطلبانه به قیمت تمامیتخواهی” و جلوگیری از فعالیتهای خیریه عامالمنفعه “با تسری نگاه امنیتی و مداخلهجوییهای مدنیستیز” به این گونه فعالیتها هستند.
در پایان بیانیه تاکید شده که این جمعیت خیریه “کلیه راههای قانونی جهت تغییر این رای و سیاق ناعادلانه” را برای خود محفوظ میداند. با این حال تجربههای مکرر در جمهوری اسلامی نشان میدهد وقتی تصمیمی بر مبنای منافع کلان حکومت اتحاذ شده باشد “راههای قانونی” برای تغییر آن تقریبا همیشه مسدود هستند.
مه 24
جمعیت امام علی تأیید حکم انحلال این سازمان در دادگاه تجدید نظر را «بیعدالتی» خواند
مه 24
اسماعیل خویی و تبعید؛ “حس بیواژه” در “قافیه ویران”
از اسماعیل خویی زیاد میتوان گفت و نوشت، زیرا انسانی چندوجهی بود. شعر میسرود و به اعتبار شعرهایش جایگاهی استوار در تاریخ معاصر ادبیات فارسی دارد. به عنوان فیلسوف، نگاه فلسفی او به هستی انسان از ویژگیهای شعر اوست. فلسفیدن در شعر برای خویی همانا پویایی در آن است و این خود به شعرهایش عمقی ویژه میبخشید.
خویی در سر قصد تغییر جهان داشت و این نگاه همیشه با او بود و در شعرهایش موج میزد. جهانی نو میخواست و در این راه از همان جوانی به عنوان یک “مدعی” همواره “در جدال” بود.
شعر “بازگشت به بورجو- ورتزی” از شکست میگوید، عشق را میستاید، از ادامه زندگی میگوید و راهی که در پیش است. شاعر در این شعر از زندگی خویش آغاز میکند. از انقلابی میسراید که بدان امید بسته بود. انقلاب اما مرگ و نیستی به همراه آورد. دوستان و یاران به بند و مرگ گرفتار آمدند. او خود اگرچه به ناگزیر کشور را ترک میگوید، اما یارای دل کندن از آنجا را ندارد. وجودش در تبعید، ذهنش اما آنجا مانده است. آنجا که ایران باشد حال اشغالگر ذهن شاعر است. آرامش از او میرباید. هر آنچه را که اینجا میبیند، بیآنکه بخواهد، آنجا را پیش چشم میگشاید.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
“بازگشت به بورجو- ورتزی” شعریست جاری در تمامی شعرهایی که اسماعیل خویی در چهار دهه در تبعید سروده است. سفریست که آغاز شده، بیآنکه پایان آن را بدانیم. بیآنکه بخواهد تعریفی از تبعید ارایه دارد، از آن میگوید؛ از تونلی تاریک که تابوت را ماند، و ما از آن با حسی ناآشنا میگذریم:
«همان دهانهی تاریکیی تونل
و، بعد، حسّی بیواژه؛
و نیملحظه که تابوت میشود قطار»
شاعر در گریز از ایران، در پشت سر گذاشتن مرگ و نیستی، به اتفاق همسر ایتالیاییاش عازم روستای بورجو- ورتزی (Borgio Verezzi) در شمال ایتالیاست که زادگاه همسرش است و مادربزرگ او اکنون ساکن آنجاست. شاعر مسحور زیبایی ساحلیست که بیست سال پیشتر نیز سه ماهی را در آنجا گذرانده بود. به اتفاق معشوق بر ساحل دریا قدم زده و بر تختهسنگها عشقبازی کرده بود. اینبار اما یادماندههای خوش و شیرینِ او از این مکان، آغشته به غمی جانکاه هستند. از دیدن هر چیزی احساسی دوگانه در او سر برمیآورد. طبیعتِ ناب و زیبای پیش رو از یکسو نماد عشق و زیبایی و هستیست و از دیگر سو دردی جانکاه که یاد یاران از دسترفته “در جنونکده فرمانفرمایی آخوندی” را در او بیدار میکند. پیرزن او را به یاد مادربزرگ خودش میاندازد و این مادربزرگ میتواند نمادی باشد از ریشههای راوی:
«اگر به روی زمین مینشست؛
و چادری بر سر میداشت؛
و فارسی میدانست؛
و عینکشرا،
در فواصلِ قرآن خواندن،
از چشم برمیداشت؛
و اشکهایشرا با گوشههای مقنعهاشپاک میکرد؛
و عمّ جزو را از بر میداشت…»
ذهن شاعر در سرایش است. ذهن و زبانش رام او نیست. به یاد فروغ میافتد که جایی قافیه را “کشک” میخواند. امروز اما کار قافیه از تلخی گذشته است:
«میگویم:
«نه! خواهرِ تلخم، نه!
فقط به قافیهی ویران باید گفت،
فقط به قافیهی ویران…»
در همین ویرانی قافیههاست که به پیرزن میگوید: «من از قبیله آدمخوارانم.»
«آدمخواران از مغاکهای جنگلِ تاریخِ من
سر برکردهاند؛
و از درونم
خونم را
ویرانتر کردهاند؛
و سرزمینم را
با آئینم؛
و آرمانم را
با ایمانم؛
ایمانم را
با انسانم؛
انسانم را
با جانم…»
و به یاد میآورد مادربزرگ خویش را، آنگاه که به شوخی به او میگفت:
«باز، امامِ زمان را دیشب به خواب میدیدم:
سر نداشت؛
و گردنش
فوّارهی جهندهی خون بود.
شک ندارم اسبشذوالجناح بود،
شمشیرشذوالفقار:
و هیچ کسرا، از بیشمارِ اُمّتِ خویش
انگار،
به راستی و درستی
باور نداشت؛
و برقِ شمشیرش
پی در پی
آفاقِ ترسخوردهی تاریک را
با انفجارهای بیآوا
روشن میکرد؛
و،
تا یک تن
از تمامِ کسانی که از سراسرِ دنیا به پیشوازشآمده بودند
زنده بود؛
از کشتن دست بر نداشت»
و این نماد چه میتواند باشد، جز آنچه شاعر از ایران پشت سر گذاشته است. او تیزهوشانه آن راهی را در ذهن مجسم میکند که پیروان امام زمان در ایران در پیش دارند. شاعر “بوی مرگ” را هنوز در وجود خویش احساس میکند که “ساقِ نودمیدهی پروازِ عاشقانهی ما را شکست”. با اینهمه به توشه راه خویش میبالد: «امّا چمدانی فرهنگ نیز با خود آوردهام». و میداند که از همین توشه، رنج راه را تاب خواهد آورد و از آن امیدی خواهد ساخت تا در پناه آن هستی خویش دوام بخشد.
«و، بعد، با خیالِ خودم میگویم:
اوّل دریا، بعد هرچههای دگر،
و هر کههای دگر،
به هرکجای دگر.
کتابهایم را نیز گم نخواهم کرد این بار»
کتابهای شاعر و به همراه آن زبان او اما به زبانی دیگر است. در این زبان او تنها خود را باز خواهد یافت و در پس آن پناهگاهی برای خود خواهد ساخت در برابر دیگرانی که به زبانی دیگر سخن میگویند. و این نخستین مشکل هر تبعیدی با کشور میزبان است. پیرزن زبان راوی را درک نمیکند: «این دیگر چه زبانی است؟». راوی نیز زبان او نمیداند. نبود زبانی مشترک راه را بر رابطه میبندد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ذهن شاعر بین دیروز و امروز و امیدی که هنوز در او جان دارد، سیر میکند. درد روزهای سپریشده در کشور را با خود دارد، آنچه اما اینجا میبیند، یادماندههاییست از عشق. هستی در ذهن میان مرگ و زندگی، نیستی و عشق آونگ است:
«و، بعد، …
آه … آ … همین جا بود
که گیسوانشرا بوییدم؛
و چشمهایشرا بوسیدم؛
و بیقراریی پستانهایشرا بر سینهام
نخستین بار
حسکردم»
شاعر گذشتهاش را با خود دارد. اگرچه رابطهاش با میهن قطع شده، خود را عاشقی میداند که همچنان عاشق خواهد ماند.
«و، بعد،
شاهدِ عهدِ شباب …
حافظ جان!
میبینی؟
من نیز
پیرانهسر
باز عاشقم؛
و همچنان دیوانهام.»
او هنوز خود را بازنیافته، نتوانسته به آرامش دست یابد. امروز خویش را با طبیعت زیبای موجود میسنجد. سنگ و صخره و دریا و ساحل همان هستند که بودهاند. شاعر اما آن نیست که بیست سال پیش اینجا بود:
«و، بعد،
به خود نمینگرم،
نه،
به خود نمینگرم:
چرا که میدانم،
در میانِ این همه بیسالگان،
فقط منم که فقط بیست سال پیرترم»
این شعر که تاریخ بیستم اسفند ۱۳۶۳ را پای خود دارد، شاید نخستین شعر خویی باشد در تبعید. او هنوز “بیدرکجا”ی خویش را کشف نکرده بود و نمیدانست در کجای آن ساکن خواهد شد. میگوید: «انقلاب، یک دگرگونی بزرگ بود که همه چیز را ویران کرد و در من هم، البته، ویرانیهایی پدید آورد- نخستینش اینکه مرا از میهن و فرهنگم به این بیدرکجا پرتاب کرد.»* باید سالها بگذرد تا شاعر به خود آید، عشق را به امید گره بزند و بسراید:
«شکست خواهد خورد.
این را
آیینِ مرگ میداند:
همین که پنجرهمان وا باشد
بر هوای سحرگاهی؛
و ماه
پستانش را
از لای ابرها
نشان بدهد؛
و تو
ملافه را
از روی ران خویش
پس بزنی؛
و این پرنده بخواند»
اسماعیل خویی در خارج از کشور گاه از سبک نیمایی که شیوه خویش میخواند، دور میشود، در قالبهای قصیده، غزل و رباعی میسراید و میکوشد ذهن شعری خویش را در این عرصهها نیز بیازماید. در همین شعرهاست که از نمادگرایی نیز فاصله میگیرد. خود میگوید که شعرش «حتا در زبان عریان شد و غمی هم ندارم». دلیل آن اما روشن است. شعر تبعید امکان سرایش در آزادی را دارد: «سانسور شاه در زمان پهلویها، به هر روی، به نام شاه انجام میشد ولی امروز سانسور به نام خدا انجام میشود و تفاوت اینها از زمین تا آسمان است؛ یعنی اگر سانسور آریامهری به شاخ و برگ ما میزد، سانسور آخوندی به ریشههایمان زده است.»
شعر خویی را پیوستهایام پیوندی ناگسستنی با “آرمانهای انسانی” است و همین به مفهوم تبعید در شعر او معنا میبخشد: «شعر پیشرو برای من شعری است که آرمانهای بزرگ انسانی دارد. در تعریف باریکتر، در جامعۀ ما، شعری که خفقان را میشناسد، و آزادی، برابری و دادگری آرمان آن است، شعر پیشروست». او خود تا پایان عمر وفادار به این تعریف بود.
او آرمان را به امید گره میزند تا بتواند در روند زندگی به شکلی هستی خویش را تعریف کند: «در حقیقت، من فکر میکنم امید، بخش نامیرندۀ روان هر شاعر است- گیریم ناخودآگاه؛ چرا که فکر تحقق یافتن آرمانهای یک شاعر حتی پس از مرگ او، برای او خوشایند است».
شعر خویی در این راستا زبان ویژه خود را نیز دارد. میتوان شعر او را با این دیدگاه از دیگر شاعران بازشناخت. خیال و اندیشهورزیهای او در همین زبان جان میگیرند و به ذات شعر که به نظر او به “شیوه اندیشیدن شاعر” بازمیگردد، نزدیک میشوند تا به شعری ناب و والا و زیبا فرارویند. شیوه اندیشیدن را اما رابطهایست با جهانبینی شاعر و نگاه و نگرش او به جهان. در این راستاست که تجربههای شاعر نخست در او درونی شده، سپس به شعر درمیآید.
اسماعیل خویی در شعرهای خویش شاعریست امیدوار، ستایشگر زندگی و زیباییهای هستی و در نهایت عاشق انسان. شعرهای عاشقانه او نیز در این راستا همیشه با حساسیتهای اجتماعی در پیوند قرار میگیرند. از این منظر او شاعری بیطرف نیست. حساسیت بیاندازه او به رویدادها گاه وی را زیادهسرا نیز میکرد. پنداری میکوشیده به زبان شعر بخروشد و بگوید و بسراید. طبیعیست در این موارد از ارزش ناب بودن و والایی شعرهایش کاسته شود. شاید گفتن این نکته نیز لازم باشد که اسماعیل خویی در زندگی عادی نیز به زبان شعر سخن میگفت. پنداری هستی او با شعر تنیده شده بود. شک ندارم که این نظر را نزدیکان او نیز تأیید خواهند کرد.
در پی انقلاب و یورش به دگراندیشان، عدهای از نویسندگان و شاعران بازداشت و کشته شدند، عدهای تا سالها سکوت پیش گرفتند و عدهای نیز از کشور گریختند. نظام نوبنیاد تمامی آثار آنان را از کتابخانههای عمومی برچید و تا سالها اجازه بازنشر آنها را نداد. هدف این بود که تاریخی دیگر نوشته شود و در روایت اسلامی از این تاریخ، دگراندیشان را راهی و جایی نبود.
با دریغ و درد پژوهشگرانی خارج از گردونه نظام همین رفتار را به شکلی دیگر پی گرفتند. برای نمونه محمد حقوقی در پیشگفتار کتاب “شعر نو از آغاز تا امروز” در این راستا مینویسد: «مؤلف اقرار دارد که از سال پیروزی انقلاب به بعد با هیچیک از شاعران خارج از کشور در ارتباط نبوده است و به فرض داشتن چنین ارتباطی نیز، نمیبایست شعر یکی دو شاعر را که در ورطه سیاستگری اغیار آلوده شدهاند و بازیگر بازیها و از نظر سیاسی مورد موافقت مؤلف نمیباشند برگزیند و بیاورد…»
و این یعنی حذف در حذف. نظام حاکم نخست شاعرانی را که “اسلامینویس” نیستند از ادبیات کشور حذف میکند و به همراه آن ادبیات تبعید را نادیده میگیرد. پس از آن پژوهشگرانی تحت تأثیر همین رفتار، همکاران خویش را در خارج از کشور به عمد نمیخواهند ببینند. در چنین فضاییست که شاعری چون اسماعیل خویی به نمادی از یک شاعر تبعیدی تبدیل میشود. و اینجاست که او و شعرش ارزشمندتر میشوند.
میتوان بر رفتارهایی از اسماعیل خویی در زندگی با نگاهی نقادانه نگریست و شعرش را در عرصههایی حتی نپذیرفت، اما او و شعرش بی هیچ شکی نمادهایی هستند از تاریخ و ادبیات تبعید ایران.
* نقل قولها از مصاحبه اسماعیل خویی با ماندانا زندیان، برگرفته از فصلنامه رهآورد، شمارههای ۱۰۳ و ۱۰۴، تابستان و پاییز ۱۳۹۲
مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
مه 24
فدراسیون فوتبال: بازی تدارکاتی تیم ملی در کانادا قطعی است
در شرایطی که پیش از این گفته شد ایران در سفر به کانادا دیداری تدارکاتی مقابل اکوادور نیز خواهد داشت اما حمید استیلی مدیر تیم ملی ایران روز گذشته از لغو این مسابقه خبر داده و تاکید کرد علت این مهم فراهم نشدن شرایط میزبانی در کانادا و نبود ورزشگاه بوده است تا بدینترتیب مصاف با کانادا در روز۱۶ خرداد (۶ ژوئن) تنها دیدار تدارکاتی شاگردان اسکوچیچ، که به عنوان نخستین تیم آسیایی صعودشان به مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را جشن گرفتند، لقب بگیرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
اما موضوع برگزاری این بازی تدارکاتی ایران و کانادا از ابتدای اعلام رسمی آن، با انتقادات بسیاری از سوی نهادهای مدنی و همچنین خانواده قربانیان پرواز ۷۵۲ اوکراین همراه شد و در ادامه جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا نیز در واکنش به این مهم، گفت که به نظرش دعوت از تیم ملی ایران به کانادا ایده خوبی نبوده است.
همین موضوع باعث شد تا گمانهزنیها در خصوص برگزاری این دیدار بحثبرانگیز بیش از پیش افزایش یابد و اظهارات روز سهشنبه سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز بر این ابهامات اضافه کرد.
خطیبزاده در یک نشست خبری در واکنش به پرسشی پیرامون دیدار تدارکاتی تیمهای ملی ایران و کانادا گفت: «هماهنگی این دیدار مستقلاً از سوی فدراسیونهای فوتبال دو کشور، در چارچوب دیدارهای معمول تدارکاتی فوتبال صورت گرفته و فدراسیون فوتبال کانادا در این خصوص اعلام کرده که مصمم است با جلوگیری از هرگونه سوء استفاده سیاسی گروههای شناخته شده ضد ایران، این رویداد صرفاً ورزشی را میزبانی کند. از دولت و فدراسیون کانادا انتظار میرود فارغ از جوسازیها، در اساس منشور حرفهای ورزش و اصول شناخته شده فیفا، برگزاری این دیدار تدارکاتی و دوستانه را به دور از شائبهها و انگیزههای سیاسی و نیز شانتاژهای تبلیغاتی مخالفین تعاملات غیرسیاسی میان مردم کشورها، تسهیل کند.»
خطیبزاده در ادامه با بیان این که فدراسیون فوتبال اطمینان داده که “کلیه توافقات لازم را با فدراسیون فوتبال کانادا در همین چارچوب انجام داده” تهدید کرد که “در صورت نقض توافقات، مسئولیت تمامی عواقب آن بر دوش طرف کانادایی خواهد بود.”
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
اعلام قطعی شدن زمان برگزاری اردوی تیم ملی برای مصاف با کانادا در شرایطی صورت گرفته که پیش از این حامد اسماعیلیون سخنگوی انجمن خانواده جانباختگان پرواز ۷۵۲ اوکراین نیز ضمن درخواست برای لغو این مسابقه، گفته بود در صورت صدور ویزا برای فرماندهان سپاه «به بهانه همراهی» با تیم فوتبال در بازی دوستانه با تیم کانادا، خانوادههای جانباختگان در شهر ونکوور تجمع اعتراضی برگزار میکنند.
مه 24
گزارش صوتی و تصویری کمیته دفاع از محیط زیست ، ۱۳ می ۲۰۲۲
مه 24
گزارش صوتی و تصویری کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو ، ۱۵ مای ۲۰۲۲
مه 24
سخنگوی قوه قضائیه: بحث مبادله احمدرضا جلالی مطرح نیست
ستایشی افزود که قوه قضائیه بحث اجرای حکم اعدام را دارد و “این مهم بر عهده دادستان و اجرای احکام” است.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
هلاله موسویان، یکی از دو وکیل احمدرضا جلالی، در میزگرد انصافنیوز که متن و تصویر آن روز سه شنبه انتشار یافت، گفته است: «پرونده آقای جلالی مشابه پرونده مازیار ابراهیمی است که مستند در مورد ایشان هم پخش شد و بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که اشتباه کردند و او هیچ گونه نقشی نداشته و حتی غرامت هم به ایشان پرداخت شده است.»
او افزود، آقای جلالی از وکلای خود خواسته است “از ضابطین و مقامات امنیتی دیگر بخواهید که دوباره بررسی کنند؛ من داستانی مشابه مازیار ابراهیمی را دارم”.
محمدحسین ساکت، دیگر وکیل مدافع پرونده احمدرضا جلالی نیز در میزگرد انصافنیوز گفت که از غلامحسین اژهای، رئیس قوه قضائیه میخواهد که “این پرونده را به یک شعبه کارآمد، بیطرف و فضیلتمدار بدهند که رسیدگی شود که در منظر دادرسی داخلی و از نظر معیارهای پذیرفته شده خارجی بتوانیم از آن صحبت و دفاع کنیم”.
اعترافگیری زیر فشار “قانونی نیست”
ساکت با اشاره به این که “وارد کیفیت گرفتن اقرار از جلالی” نمیشود افزود که “هر جایی که آن اقرار را کرده باشد و زیر هر شرایطی اگر ایشان اقرار کرده باشد، برابر نص صریح ماده ۳۶۰ آیین دادرسی کیفری، برابر ماده ۱۶۹ قانون مجازات اسلامی و تبصره ۲ ماده ۱۱۹ آیین دادرسی مدنی و تبصره ۲ ماده ۲۱۸ قانون مجازات اسلامی اقرار زیر شکنجه، شوخی و فشار وغیره، اصلا پذیرفته نیست و باید در دادگاه و نزد قاضی دادگاه باشد که هیچ کدام انجام نشده است.»
خانم موسویان با تاکید بر این که پرونده جلالی و نوری هیچ گونه ارتباطی با هم ندارند، به اقدام بحثانگیز خبرگزاری ایسنا اشاره کرد که “خبری را با آن ادبیات و به نقل از منابع آگاه منتشر کرد و در پایان (خبر) به دادگاه نوری اشاره کرد که این شائبه را به وجود آورد.”
ادعای عجیب قوه قضائیه
سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری سهشنبه به دنبال طرح مسئله اجرای حکم اعدام احمدرضا جلالی، به سرنوشت “حمید نوری” در دادگاه سوئد هم اشاره کرد. او گفت “به شرایط آقای نوری جای اعتراض وجود دارد” و این پرونده تحت تأثیر “گروهکهای معاند” و “تروریستی” مورد بررسی سیاسی قرار گرفته است.
حمید نوری در آبان سال ۹۸ پس از ورود به سوئد بازداشت شد. او متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ است. حمید نوری از دستاندرکاران پیشین زندان گوهردشت کرج بوده است. نوری که از چندین وکیل مدافع برخوردار بوده است، در طول ۹۳ جلسه رسیدگی دادگاه، اتهامات مطرح شده از سوی دهها شاهد را رد کرده و اظهارات تمام شاهدان عینی را “جعلی و غیرمستند” خوانده است.
سخنگوی قوه قضائیه ادعا کرده است که دادگاه سوئد “به حمید نوری حق دسترسی به وکیل نداده” است.
برخلاف این ادعای عجیب قوه قضائیه جمهوری اسلامی، دو جلسه آخر دادگاه نوری در سوئد تنها به وکلای مدافع حمید نوری و آخرین دفاعیات آنها اختصاص یافته بود.
وکلای حمید نوری در دفاعیات خود در نود و دومین جلسه روز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ به موضوعهایی مانند بررسی صلاحیت یا عدم صلاحیت دادگاه سوئد برای رسیدگی به پرونده متهم، بررسی و مقایسه درگیری بینالمللی و غیربینالمللی و ارتباط احتمالی هرکدام در این پرونده،شناسایی و تعیین هویت حمید نوری از سوی شاهدان و جایگاه فردی حميد نوری پرداخته بودند.
حمید نوری در آخرین اظهارات خود چندینبار از قاضی تشکر کرد و گفت قاضی به بهترین شکل ممکن توانسته دادگاه را مدیریت کند. او در ادامه از دادستانهای “قدرتمند و محترم” دادگاه نیز تشکر کرد و گفت آنها به وظیفه خود عمل کردهاند و هیات دادگاه نیز “بسیار مهربان” بودهاند.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
متهم این دادگاه با تاکید بر آنکه رای دادگاه و استیناف را “رای خوبی” میداند، اظهار امیدواری کرد که این رایها “از دشمنی دو کشور ایران و سوئد و مردم آن بکاهد”.
از نظر سخنگوی قوه قضائیه، اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی نیز که متهم به طرح بمبگذاری در همایش سازمان مجاهدین در پاریس بوده و در دادگاه بلژیک به ۲۰ سال زندان محکوم شده، یک فرد “مظلوم” است.
مه 24
وزیر اقتصاد آلمان: اتحادیه اروپا به زودی نفت روسیه را تحریم خواهد کرد
این سیاستمدار حزب سبزها و معاون صدراعظم آلمان در گفتوگو با شبکه دو تلویزیون آلمان اظهار داشت که در “آینده بسیار نزدیک” تحریم نفت روسیه در اتحادیه اروپا به تصویب خواهد رسید. او افزود که این توافق در سطح کشورهای اتحادیه اروپا میتواند “طی روزهای آینده” صورت گیرد.
تلاش روسیه برای اشغال کامل لوهانسک
به گفته ستاد نیروهای مسلح اوکراین، نیروهای نظامی روسیه با حملات شدید خود در صدد اشغال کامل منطقه لوهانسک هستند. آنها به ویژه در تلاشاند شهرهای از نظر استراتژیک مهم “سیویرودونسک” و “لیسیچانسک” را به محاصره درآورند.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
مقامات نظامی اوکراین میافزایند که با این حال نیروهای روسیه در منطقه “سیویرودونسک” تلفات زیادی دادهاند.
صحت این دادهها قابل بررسی از سوی منابع مستقل نیست.
زلنسکی: برای دفاع از جان انسانها به سلاح نیاز داریم
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین از کشورهای غربی به تأکید خواستار ارسال تسلیحات بیشتر شده است. او در یک پیام ویدئویی گفت روسیه تا جایی که در توان دارد میخواهد اوکراین را ویران کند.
زلنسکی گفت اوکراین به تسلیحات پدافندی و هواپیماهای جنگنده نیاز دارد. او افزود روسیه یک “جنگ مطلق” توأم با “خشم کور ویرانگری” علیه روسیه به راه انداخته است.
از آغاز تهاجم نظامی به اوکراین، ارتش روسیه ۱۵۰۰ حمله موشکی و سه هزار حمله هوایی به خاک اوکراین داشته که هدف این حملات بیشتر مناطق غیرنظامی بوده است.
رئیسجمهوری اوکراین به انتقاد گفت “اگر سلاحهایی را که میخواستیم دریافت میکردیم، این اندازه انسان کشته نمیشد”.
بر اساس ارزیابیهای سازمان ملل متحد، از آغاز جنگ تاکنون دستکم ۳۹۳۰ غیرنظامی کشته و ۴۵۰۰ تن مجروح شدهاند. این ارقامی است که به ثبت رسیدهاند و رقم واقعی میتواند بسیار بیش از این باشد.
۲۰ کشور آماده ارسال تسلیحات
حدود ۲۰ کشور عضو گروه “تماس اوکراین” گفتهاند آماده ارسال تسلیحات به اوکراین هستند. این گروه در ماه آوریل در یک نشست بینالمللی با شرکت ۵۰ کشور و سازمان در پایگاه هوایی آمریکا در “رامشتاین” آلمان تأسیس شد.
لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در یک کنفرانس ویدئویی این گروه اعلام کرد که ۲۰ کشور عضو این گروه با ارسال تسلیحات و دیگر کمکها به اوکراین اعلام آمادگی کردهاند.
آستین گفت: «بسیاری کشورها به فوریت مهمات مورد نیازتوپخانه و سامانههای دفاع از سواحل، تانک و دیگر خودروهای زرهپوش را ارسال خواهند کرد.»
دانمارک قرار است موشکهای ضدکشتی و موشکهایی از نوع دیگر به اوکراین ارسال کند تا این کشور بتواند از سواحل خود دفاع کند.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
وزیر دفاع آمریکا گفت جمهوری چک هلیکوپترهای رزمی، تانک و موشک به ارتش اوکراین تحویل داده است.
ایتالیا، یونان، لهستان و نروژ گفتهاند سامانههای توپخانه و مهمات ارسال خواهند کرد. به گفته وزیر دفاع آمریکا، هماکنون جنگ توپخانهای شدیدی در جریان است و به همین دلیل توانمندی توپخانهای اوکراین از اهمیت بسیار برخوردار است.
مه 24
رویترز: یک ابرنفتکش حامل نفت ایران وارد آبهای ونزوئلا شد
این خبرگزاری میگوید نفتکش عظیمی که حامل حدود یک میلیون بشکه نفت خام ایران است روز یکشنبه به نزدیک بندر اَموای ونزوئلا رسید.
جمهوری اسلامی و ونزوئلا که هر دو تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارند سال گذشته قراردادی برای سوآپ نفت امضاء کردند.
مناسبات دو کشور تحریم شده
به گفته رویترز این قرارداد به تازگی گسترش یافته و شامل تحویل نفت خام ایران به پالایشگاه ال پالیتو و مرکز پالایشگاهی پاراگوانا و تجهیز و نوسازی آنها میشود که بزرگترین مراکز پالایشی ونزوئلا به شمار میروند.
تاسیسات پالایشگاهی ونزوئلا به دلیل تحریمها بسیار فرسوده هستند و معضل تامین خوراک آنها سال گذشته این کشور آمریکای جنوبی را با بحران تامین سوخت مواجه کرد.
به گزارش رویترز نفتکشی که با حدود یک میلیون بشکه نفت وارد آبهای ونزوئلا شده “سیلویا ۱” نام دارد، با پرچم جمهوری اسلامی تردد میکند و متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران است.
این نفتکش نزدیک بندر آموای لنگر انداخته و قرار است محموله آن به پالایشگاهی منتقل شود که ظرفیت دریافت روزانه ۶۴۵ هزار بشکه نفت را دارد.
در سالهای اخیر بارها گزارشهایی درباره همکاریهای نفتی جمهوری اسلامی و ونزوئلا منتشر شده و در مواردی آمریکا محمولههای نفتی ایران به مقصد ونزوئلا را توقیف کرده است.
همچنین گفته میشود جمهوری اسلامی در مواردی در ازای همکاری با دولت و شرکتهای ونزوئلایی برای تعمیر و بازسازی پالایشگاههای آن از این کشور بحرانزده شمش طلا دریافت کرده است.
وزیر نفت دولت سیزدهم در کاراکاس
جواد اوجی، وزیر نفت دولت ابراهیم رئیسی اوایل اردیبهشت در سفری کمسابقه که جزئیات آن از قبل اعلام نشد، همراه با یک هیئت ۱۲ نفره وارد کاراکاس، پایتخت ونزوئلا شد.
نیکلاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا سوم مه (۱۳ اردیبهشت) در یک پیام توئیتری دیدار خود با اوجی و همراهانش را سازنده خواند و هدف رایزنیهای دو طرف را “تعمیق پیوندهای برادری و همکاری در زمینه انرژی” عنوان کرد.
“دو غول نفتی” در بند تحریمهای آمریکا
خبرگزاری بلومبرگ به نقل از منابع آگاه گزارش داد هدف این سفر بازدید از تاسیسات نفتی و پالایشگاهی ونزوئلا و امضای چند قرارداد در حوزه انرژی بوده است.
شبکه اطلاعرسانی نفت و گاز (شانا) ۱۵ اردیبهشت به نقل از سفارت جمهوری اسلامی در کاراکاس نوشت این سفر دستاوردهای “قابل توجهی” داشته و “نوید بخش همکاریهای عمیق و گسترده ایران و نزوئلا به عنوان دو غول نفتی جهان خواهد بود”.
این “دو غول نفتی” که در بند تحریمهای ایالات متحده گیر افتادهاند و برای دور زدن تحریمها از هر امکانی استفاده میکنند، در این زمینه همکاریهای پنهان و آشکار فراوانی دارند.
صادرات نفت ایران که پیش از خروج آمریکا از توافق هستهای و بازگشت تحریمها به دو و نیم میلیون بشکه در روز هم رسیده بود اکنون به چند صد هزار بشکه کاهش یافته اما از آنجا که بخش عمده این صادرات مخفیانه و با دور زدن تحریمها انجام میشود آمار قابل اعتمادی از میزان واقعی آن در دست نیست.