Previous Next

اطلاعیه صوتی تصویری شماره ۱۳۵۳ کمیته دفاع از حقوق زنان با موضوع تهدید به ناامنی برای زنان در ایران

تهدید به ناامنی برای زنان در ایران اطلاعیه شماره ۱۳۵۳ کمیته دفاع از حقوق زنان گوینده تورج تفکری تدوینگر سپیده  آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط …

ادامه‌ی مطلب

دوره آموزشی رایگان زبان آلمانی در آکادمی بشریت

آموزش زبان آلمانی A1.2 جمعه ۲۹ آپریل ساعت ۱۷ به وقت اروپای مرکزی جهت اطلاع بیشتر و ثبت نام به لینک زیر مراجعه فرمایید https://academy.smartwrd.com/online_admission

گزارش فروردین ماه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و قتل های قانونی توسط دولت جمهوری اسلامی ایران

گزارش و نمودار از: نرگس مباشری‌فر، فرشاد اعرابی یادآوری: با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه‌های ایران، آنچه در پی می‌آید گزارشی است کوتاه و فشرده از نقض حقوق جامعه ایران در محدوده اعدام شهروندان طی دوره زمان یک ماه گذشته که نمی‌تواند بازتاب ‌دهنده کامل قتل دولتی باشد. متأسفانه برغم تمام تلاش‌هایی که …

ادامه‌ی مطلب

رئیس آژانس حفاظت از مرزهای بیرونی اروپا استعفا کرد

فابریس لوژری، رئیس آژانس حفاظت از مرزهای بیرونی اتحادیه اروپا؛ فرونتکس در پی اتهامات مربوط به عقب راندن مهاجران در دریای مدیترانه استعفا کرد. سخنگوی وزارت کشور آلمان گفت، این کار امکان شروعی تازه را فراهم می‌کند.فابریس لوژری، رئیس آژانس حفاظت از مرزهای بیرونی اتحادیه اروپا؛ فرونتکس در پی شدت گرفتن اتهام‌های مربوط به نقض حقوق پناهجویان از سمت خود کناره‌گیری کرد.

شورای سرپرستی فرونتکس که شامل آلمان نیز می‌شود اعلام کرد که وظایف لوژری به طور موقت به آیجا کالناجا، معاونش واگذار شده است.

سخنگوی وزارت کشور آلمان با استقبال از استعفای لوژری گفت این کار امکان شروعی تازه را فراهم می‌کند.

لوژری ۵۴ ساله فرانسوی به دلیل گزارش‌های مرتبط با نقض حقوق بشر در مرزهای خارجی اتحادیه اروپا تحت فشاری شدید قرار گرفته بود.

گفته می‌شود واحدهای فرونتکس نیز در این قضیه سهیم بوده‌اند. به طور مشخص گفته‌ شده که در مواردی مهاجران به‌‌ اجبار عقب رانده شده‌اند. عقب‌راندن هدفمند مهاجرانی که می‌خواهند از مرزهای خارجی وارد اتحادیه اروپا شوند یا اخراج مخفیانه آن‌ها با حقوق بین‌الملل منافات دارد.

از قرار معلوم بسیاری از این موارد مربوط به یونان و لهستان می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اتهام‌ لاپوشانی

هفته‌نامه اشپیگل آلمان و شبکه تحقیقاتی هلندی “لایت‌هاوس ریپورتس” گزارش داده بودند که فرونتکس در نقض حقوق بشر در مورد پناهجویان در دریای اژه نقش داشته است.

گفته شده که مرزبانان اروپایی در آن‌جا قایق‌های پناهجویان را متوقف ساخته و عقب راندن غیرقانونی آن‌ها را به مرزبانان یونانی واگذار کرده‌اند. ظاهرا لوژری ماه‌ها تلاش کرده تا این مسئله پنهان بماند.

سازمان امدادی “سی ‌واچ” که نجات قایق‌های به خطرافتاده پناهجویان در دریای مدیترانه را بر عهده دارد استعفای رئیس فرونتکس را ناکافی خواند و گفت، این آژانس به صورت سازمان‌یافته حقوق بشر را نقض می‌کند و بنابراین باید منحل شود.

سخنگوی کمیسیون اتحادیه اروپا در بروکسل درخواست انحلال فرونتکس را رد کرده است. او می‌گوید این نهاد نقشی محوری در حمایت از حفاظت‌ مرزهای بیرونی اروپا از سوی کشورهای عضو و “رعایت حقوق بنیادین” داشته، اما برای تحقق این هدف باید پایدار بماند و خوب عمل کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

فابریس لوژری از سال ۲۰۱۵ در رأس آژانس حفاظت از مرزهای بیرونی اتحادیه اروپا قرار گرفته است. او اخیرا با اتهام وارده از سوی اداره مبارزه با تقلب اروپا (OLAF) مواجه شده که در گزارشی تا کنون منتشر نشده او را به نقض مقررات و “عدم وفاداری به اتحادیه اروپا” متهم کرده است.

این اداره در نظر دارد که به‌زودی نتایج تحقیقات بلندمدت خود در این پرونده را علنی کند.

فرونتکس در سال ۲۰۰۴ با گسترش اتحادیه اروپا به شرق راه‌اندازی شد. پس از تأسیس این آژانس نیز کشورهای عضو مانند قبل وظیفه حفاظت از مرزهای خود را بر عهده داشتند اما مدیریت مشترک مرزهای خارجی اتحادیه اروپا بر عهده فرونتکس قرار گرفت.

به علاوه، فرونتکس در صورت نیاز وارد عمل شده و وظیفه حمایت مؤثر از حفاظت واحدهای ملی مرزبانی را نیز بر عهده می‌گیرد.

دیدار دوستانه بوروسیا مونشن‌گلادباخ با تیم ملی فوتبال اوکراین

تیم فوتبال بوروسیا مونشن‌گلادباخ آلمان در دیداری دوستانه روز ۱۱ ماه مه (۲۱ اردیبهشت) مقابل تیم ملی فوتبال اوکراین به میدان می‌رود. این نخستین بازی تیم ملی اوکراین پس از حمله نظامی روسیه به این کشور است.در پی وقوع جنگ در اوکراین، دیدارهای فوتبال در عرصه باشگاهی و تیم‌های ملی در این کشور بیش از ۱۰ هفته است که لغو شده‌اند. اما حال با همکاری فوتبال آلمان، بازی‌های تیم ملی فوتبال اوکراین دوباره از سر گرفته خواهند شد.

به دعوت تیم فوتبال بوروسیا مونشن‌گلادباخ از بوندس‌لیگای آلمان، تیم ملی فوتبال اوکراین روز چهارشنبه ۱۱ ماه مه (۲۱ اردیبهشت) در دیداری دوستانه در ورزشگاه خانگی بوروسیا مونشن‌گلادباخ به دیدار این تیم می‌رود.

این دیدار نخستین بازی تیم ملی فوتبال اوکراین بعد از حمله روسیه به این کشور خواهد بود.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

بر اساس هماهنگی انجام شده با فدراسیون فوتبال اوکراین، باشگاه بوروسیا مونشن‌گلادباخ تمام سود حاصل از این بازی را به برنامه‌ها و هدف‌های خیریه برای مردم اوکراین اختصاص خواهد داد.

استفان شیپرس، مدیر عامل باشگاه بوروسیا مونشن‌گلادباخ می‌گوید: «ما بسیار خوشحالیم که می‌توانیم در این بازی به فدراسیون فوتبال اوکراین کمک کنیم. امیدواریم که هواداران زیادی برای تماشای این بازی به استادیوم بیایند.»

مدیر بوروسیا مونشن‌گلادباخ تصریح می‌کند: «تماشاگران می‌توانند با خرید بلیط به یک هدف خوب کمک کنند. همه شهروندان اوکراینی نیز می‌توانند به طور رایگان وارد ورزشگاه شوند.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

تیم ملی فوتبال اوکراین در دیدار نیمه‌نهایی پلی‌آف مقدماتی جام جهانی در اول ماه ژوئن (۱۱ خرداد) در ورزشگاه هامپدن پارک در گلاسکو به دیدار ملی‌پوشان اسکاتلند می‌رود. برنده این دیدار چهار روز بعد، در فینال پلی‌آف مقابل تیم ملی ولز در شهر کاردیف صف‌آرایی خواهد کرد.

سرانجام تیم برنده در این دیدار نیز در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر هم‌گروه تیم‌های ملی فوتبال ایران، ایالات متحده آمریکا و انگلیس خواهد بود.

محکومیت بوریس بکر به زندان و واکنش‌سلبریتی‌ها

محکومیت بوریس بکر، ستاره سابق تنیس جهان به دو سال و نیم حبس در زندان به دلیل پنهان کردن دارایی‌هایش پس از اعلام ورشکستگی، با واکنش چهره‌های سرشناس ورزشی مواجه شده است.بوریس بکر، ستاره پیشین تنیس جهان، روز جمعه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) با حکم قاضی در دادگاه “ساوت‌وارک” لندن به ۲ سال و ۶ ماه زندان محکوم شد. دلیل این محکومیت، اثبات پنهان کردن دارایی‌های بوریس بکر توسط وی پس از اعلام ورشکستگی است.

بر اساس حکم دادگاه، نیمی از حکم زندان این تنیس‌باز پیشین، لازم‌الاجرا و نیمی دیگر به صورت تعلیقی خواهد بود.

بوریس بکر ۵۴ ساله در سال ۲۰۱۷ میلادی اعلام ورشکستگی کرد و توانایی بازپرداخت بدهی‌هایش را نداشت. اما سپس مشخص شد که او صدها هزار دلار از حساب بانکی خود به حساب‌های افراد دیگر، مانند همسر سابقش واریز کرده است.

بر اساس نتایج پیگرد قانونی و بررسی دادستانی و همچنین تشخیص دادگاه مشخص شد که بکر ملکی در آلمان و نیز ۸۲۵ هزار یورو وام و سهام را در یک شرکت فناوری، پنهان کرده است. اما بوریس بکر ضمن رد اتهاماتی که به او نسبت داده شده، تاکید کرده که او با بازرس‌های مسئول بررسی دارایی‌هایش، همکاری کرده است.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

دبورا تیلور، قاضی پرونده قضایی بوریس بکر، در جلسه اعلام حکم دادگاه اشاره کرد که “عدم ابراز پشیمانی” و نیز “عدم مسئولیت‌پذیری” از سوی این فرد متهم، باعث تعجب دادگاه شده است.

بکر در سال ۲۰۰۲ نیز به دلیل فرار مالیاتی در آلمان به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. قاضی با اشاره به محکومیت پیشین بکر گفت: «شما اخطاری دریافت کردید و نیز به فرصتی که با حکم تعلیقی به شما داده شد، توجه نکردید. این یک عامل تشدید کننده در پرونده پیرامون تعیین میزان محکومیت است.»

واکنش‌ها

راینر کالموند، مدیر سابق باشگاه بایر لورکوزن در مورد محکومیت بکر به رسانه‌های آلمان می‌گوید: «بوریس بکر در دشوارترین مسابقاتش موفق بوده است. برایش آرزومندم که این فاز زمانی را هم با ثبات پشت سر بگذارد.»

دیتولف فون آرنیم، رئیس فدراسیون تنیس آلمان، اظهار داشته است: «ما ضمن تاسف، به این حکم دادگاه احترام می‌گذاریم. برای دورانی که بوریس بکر پیش روی خود دارد، بهترین‌ها را آرزو می‌کنیم.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

هارالد گلوکنر، طراح سرشناس مُد، یادآور شده است: «بوریس بکر ستاره و قهرمان همه ما بود. او پس از بلندپروازی در آسمان‌ها، حال در سقوط آزاد قرار گرفته است.»

اوسکار اوته، تنیس‌باز آلمانی نیز معتقد است: «محکومیت بکر من را غمگین کرد. بکر اسطوره تنیس آلمان است و ورزش تنیس را در آلمان آفرید.»

شایان ذکر است که طبق قوانین مربوط به حبس در بازداشتگاه بریتانیا، اعمال “رفتار خوب” از سوی فرد زندانی در دوران بازداشت، مدت زمان حبس را کاهش خواهد داد.

بوریس بکر در این صورت می‌تواند پس از ۱۵ ماه از زندان آزاد شود و نیمه دوم زمان محکومیتش را به صورت تعلیقی، خارج از بازداشتگاه سپری کند.

حبس ابد کاوالا؛ ترکیه و آلمان سفرای یکدیگر را احضار کردند

پس از این که سفیر ترکیه به وزارت خارجه آلمان احضار شد ترکیه نیز سفیر آلمان را احضار کرد. آلمان خواستار آزادی فوری عثمان کاوالا، فعال فرهنگی محکوم به حبس ابد ترکیه شد و ترکیه گفت اجازه دخالت خارجی را نمی‌دهد.وزارت خارجه ترکیه در آنکارا سفیر آلمان را احضار کرد. پیش از آن در روز جمعه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) سفارت خارجه آلمان در برلین سفیر ترکیه را به دلیل اعتراض‌‌های بین‌المللی به حکم حبس ابد عثمان کاوالا، فعال برجسته فرهنگی ترکیه به حضور فراخوانده بود.

عثمان کاوالا و هفت متهم دیگر دوشنبه گذشته در استانبول در پرونده مربوط به اعتراضات پارک گزی در سال ۲۰۱۳ محکوم شناخته شدند.

کاوالا به جرم تلاش برای براندازی دولت ترکیه به حبس ابد محکوم شد. او از بیش از چهار سال پیش در زندان به‌ شدت حفاظت‌شده سیلیوری (Silivri) در نزدیکی استانبول زندانی شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این تاجر سال ۲۰۱۷ به این اتهام بازداشت شده بود که اعتراضات پارک گزی در استانبول در سال ۲۰۱۳ علیه دولت رجب طیب اردوغان را تأمین مالی و سازمان‌دهی کرده است.

در فوریه سال ۲۰۲۰ دادگاهی در ترکیه او را از این اتهام مبرا شناخت و کاوالا آزاد شد. اما این آزادی تنها چند ساعت به طول انجامید و کاوالا این بار در ارتباط با کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶ علیه اردوغان به اتهام جاسوسی بازداشت شد.

هفته گذشته دادگاهی در استانبول عثمان کاوالا را به اتهام “اقدام برای براندازی از طریق سازماندهی تظاهرات پارک گزی در سال ۲۰۱۳ و جاسوسی در ارتباط با کودتای سال ۲۰۱۶ ” به حبس ابد محکوم کرد.

کاوالا تمامی این اتهام‌ها را رد می‌کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

سخنگوی وزارت خارجه آلمان می‌گوید، برای سفیر ترکیه موضع دولت آلمان را روشن ساخته و خواستار آزادی فوری کاوالا شده است.

اولاف شولتس‌، صدراعظم آلمان حکم حبس ابد برای کاوالا را به‌شدت محکوم کرد و آن را “پیامی فاجعه‌بار” برای جامعه مدنی و حاکمیت قانون در ترکیه خواند.

از محافل دیپلماتیک ترکیه نیز خبر رسیده که وزارت خارجه این کشور پس از احضار یورگن شولتس، سفیر آلمان اقدام این کشور در احضار سفیر ترکیه را محکوم کرده است.

به او همچنین گفته شد که دستگاه قضایی ترکیه مستقل است و این کشور دخالت خارجی در امور داخلی خود را برنمی‌تابد.

بکیر بوزداغ، وزیر دادگستری ترکیه واکنش آلمان را محکوم کرد. او شامگاه دوشنبه بدون آن که اشاره‌ای به احضار سفیر آلمان در آنکارا بکند در توییتی نوشت، هیچ کشوری، از جمله آلمان حق دخالت در امور داخلی ترکیه را ندارد.

در ادامه درگیری‌های مسجدالاقصی یک نگهبان اسرائیلی کشته شد

در پی شدت گرفتن درگیری‌های خونین میان فلسطینیان و پلیس اسرائيل در مسجدالاقصی یک نگهبان اسرائیلی در ورودی شهرکی در کرانه باختری رود اردن به ضرب گلوله دو مهاجم کشته شد.یک نگهبان اسرائيلی در ورودی شهرک آریل در کرانه باختری رود اردن پس از درگیری‌های خونین میان پلیس اسرائیل و فلسطینیان در مسجد‌الاقصی به ضرب گلوله کشته شد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، به نقل از ارتش اسرائيل، دو مهاجم به روی این نگهبان آتش گشوده و سپس با یک اتومبیل از محل فرار کردند.

امدادگران فوریت‌های پزشکی می‌گویند، این مرد بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد. ارتش اسرائيل عملیات جست‌وجو برای یافتن عاملان را آغاز کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

حازم قاسم، سخنگوی حماس این اقدام را “عملیاتی قهرمانانه در پایان ماه رمضان” نامید و گفت، این بخشی از “جواب مردم ما به حملات به مسجد‌الاقصی بود.”

وزارت بهداشت فلسطینیان می‌گوید، در منطقه‌ای در نزدیکی شهرک آریل یک فلسطینی در عملیات سربازان اسرائيلی کشته شد. معلوم نیست که این حادثه با عملیات پیگرد این دو مهاجم مربوط بوده یا نه.

تنش میان اسرائيلی‌ها و فلسطینیان در روزهای گذشته به‌شدت بالا گرفت. صبح جمعه ۲۹ آوریل در درگیری‌های جدیدی میان تظاهرکنندگان فلسطینی و پلیس اسرائیل در شرق اورشلیم (بیت‌المقدس) بیش از ۴۰ نفر زخمی شدند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مسجدالاقصی سومین مکان مقدس مسلمانان و از مقدس‌ترین اماکن مذهبی یهودیان است که از آن به نام کوه معبد یاد می‌کنند.

پلیس اسرائيل گفت “آشوبگران” در محوطه جلوی این مسجد جمع شده و به سوی دیوار ندبه که برای یهودیان مقدس است سنگ و مواد آتش‌زا پرتاب کردند.

شاهدان عینی و گزارشگران خبرگزاری فرانسه می‌گویند، نیروهای امنیتی اسرائيل وارد محوطه اطراف مسجد شده و با گاز اشک‌آور و گلوله‌های پلاستیکی با جوانان مهاجم مقابله کردند.

طی درگیری‌های دو هفته گذشته در محوطه مسجدالاقصی حدود ۳۰۰ فلسطینی زخمی شدند. از پایان ماه مارس تا کنون در چندین حمله ضداسرائیلی ۱۵ نفر کشته شدند.

در عملیات نیروهای امنیتی اسرائیل در کرانه باختری رود اردن ۲۷ فلسطینی و سه عرب اسرائيلی، از جمله تعدادی مظنون به مشارکت در حملات جان باختند.

بیم آن می‌رود که درگیری‌ها گسترش پیدا کند. در سال گذشته ناآرامی‌های اورشلیم به درگیری مسلحانه ۱۱ روزه میان حماس مسلط بر نوار غزه و ارتش اسرائیل منجر شد که حاصل آن بیش از ۲۵۰ کشته بود.

روایت سقوط در “تهران، شهر بی‌آسمان”

تهران در بهمن ۵۷ به تصرف انقلابیون جوانی درآمد که بخش بزرگی از آنان حاشیه‌نشینان، بیکاران و دستفروشان بودند. رمان “تهران، شهر بی‌آسمان” اثر امیرحسن چهل‌تن روایت سقوط تهران است. اسد سیف، منتقد ادبی، درباره این رمان:در سال ۵۷ حاشیه‌نشینان می‌خواستند انتقام خویش از شهری بستانند که آنان را در خود جا نمی‌داد؛ می‌خواستند خود جزو شهر باشند، در مدار توزیع ثروت سهمی داشته باشند؛ می‌خواستند از قدرت نصیبی برده باشند و در آن سهیم گردند.

“تهران، شهر بی‌آسمان” داستان مردی‌ست به نام کرامت که می‌کوشد هم‎گام با انقلاب هم‌رنگ جامعه شود. داستان در زمانی غیرخطی، از ذهن و زبان راوی، گاه از منظر اول شخص و گاه از منظر سوم شخص روایت می‌شود. حوادث در هم می‌پیچند و کرامت می‌کوشد، خود را با جامعه وفق دهد.

کرامت هم‎چون مراد خویش، شعبان جعفری، در پیش از انقلاب پهلوان بود؛ جسم در زورخانه پرورده و بر نیروی تن افزوده است، جان اما به قدرت حاکم سپرده، فرمانبردار و حافظ تخت و تاج است.

کباده‌‎کشان و میل‎گردان‌‎های زورخانه نسب به رستم دستان می‌برند؛ پهلوانان حماسی را الگوی خویش در ذهن و بر زبان دارند. پهلوانان حماسی خود پیوسته‌ایام تکیه بر قدرتی داشتند که مقدس بود. پهلوانان در جهان حماسی ما همیشه در برابر دشمنان ایران‎‌زمین قد برافراشته‌‎اند. آرش جان خویش به تیر کرده، مرز کشور فراخ می‌کند و رستم دشمنان ایران‌‎زمین به خاک می‌افکند. رستم در سرکوب خصم، با رخصت از قدرتی مقدس، توان از سیمرغ می‌گیرد. در استحاله‌‎ای تاریخی کرامت و شعبان نیز گردن بر قدرتی نهاده‌‎اند که در پندار خویش آن را مقدس می‌دانند: «شاه سایه خداست بر روی زمین».

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

پهلوانان حماسی رسم پهلوانی در معابد می‌آموختند که نشان از “آیین میترایی” داشت. پهلوانان معاصر در زورخانه‎‌ها که یادگار همان آیین است، دین و عرفان به وطن‌‎پرستی گره می‌زنند تا پاسدار تقدسی باشند که شاه نماد آن است. همه هستی پهلوان به راه وطن، در ستیز با دشمن صرف می‌شود. قدرت حاکم که نشان از تقدس داشته باشد، دفاع از آن وظیفه پهلوان است. پهلوانان میدان‌‎های جنگ‌‎های مقدس، در فقدان شاه، با حفظ همان آیین، خاکسار و سرسپرده خلیفه‌‎اند، اگرچه عیّارند و بی‎‌نیاز و شاید هم عارف.

پهلوانان زورخانه در کودتای ۲۸ مرداد به عنوان بزرگترین حامی قدرت حاکم، در دفاع از شاه به خیابان‌‎ها می‌ریزند، قداره می‌کشند، شهر را قرق می‌کنند، چاک دهن باز می‌کنند، فحش سرریز می‌کنند، می‌شکنند، زخمی می‌کنند، می‌کشند، می‌نوشند و می‌خورند و در خیابان‌‎ها یاعلی‌گویان جولان می‌دهند و نام شاه فریاد می‌کنند. پهلوانان ستایشگران قدرتند؛ تاج می‌بخشند و قدرت را محافظند.

کرامت لات است، لمپن است، زورخانه می‌رود، پهلوان است، نوچه شعبان جعفری است. کرامت در پی انقلاب رنگ به زمانه عوض می‌کند، لباس روزِ مسلمانی به تن می‌کند، به تجارت روی می‌آورد، لات‎‌بازی به کنار می‌نهد، اما هم‎چنان سرسپرده قدرت حاکم است.

زندگی کرامت در سه چیز خلاصه می‌شود: قدرت، زن و شکم. در پی انقلاب و در جانبداری از آن، او قدرت خویش را نه در عرصه لوطی‌گری و پهلوانی، بل‎که در بازار حفظ می‌کند. در گذشته اگر از سفره دیگران انبان شکم پُر می‌کرد، حالا خود صاحب جیبی است که هر روز از پول پُرتر می‌شود. در دنیای امروز، به رسم زمانه، نمی‌تواند زنان بی‌‎شماری همزمان به بر داشته باشد؛ به ظاهر هم که شده تن به ازدواج می‌دهد، دختری به نام غنچه را به همسری می‌گیرد، صاحب سه فرزند می‌شود: یاسر، سمیه و میثم. اسم‌‎ها اسلامی هستند و لباس روزمرگی در سیاست به تن دارند. نام همسر اما نشان از عالم سراسر کیفِ گذشته دارد. غنچه اگرچه آغوش امروز کرامت را گرم می‌دارد، اما به ذهن، همان اقدس، بتول، طلا، پری و صدها زنی دیگر است که سال‌‎های پیش از انقلاب به کرامت کام بخشیده‌‎اند و کرامت قادر نیست یاد آنها را از خیال خویش دور کند. غنچه قادر نیست لوندی آن‎ها را برای کرامت زنده کند، نمی‌تواند. او همسر است و طبق سنت نمی‌تواند زن آرمان و آرزوهای مرد ایرانی باشد: «زن درست و حسابی باید حُجب و حیا داشته باشد».

کرامت در پناه قدرت حاکم، دیروز خود قدرقدرتی بود، قهوه‎‌خانه و کاباره به‌هم می‌ریخت و «شب‎‌های جمعه آن باغچه‌‎ی هزارمتری که ساختمانی جمع و جور وسطش بود دربست در اختیار کرامت بود. گرامش را هم می‌آورد و بتول همه‌‎ی صفحه‌‎های مهوش را یکی‌‎یکی می‌خرید. ورپریده همان اداها را داشت…»

کرامت اسیر تن زن است؛ سیرایی از آن ندارد. در تن زن قدرت خود را می‌دید، تن زن را تحقیر می‌کرد. همه زن‌ها به زعم او فاحشه بودند: «زن مایه گناه بود… مایه قتل‌ها و جنایت‌‎ها» و «این دیگر دست خودش نبود، اگر یک عالمه غم به سینه داشت، سرش را که زمین می‌گذاشت، خواب یک گله زن می‌دید، خواب یک طبق شیرینی خامه‌‎ای، خواب ده دست چلوکباب.»

کرامت اسیر هرم قدرت است. نوچه دارد، ضعیف می‌کشد، اما خود نوچه شعبان جعفری است. نظم فاحشه‌‎خانه و می‎خانه به‌هم می‌ریزد، اما کت و دست شعبان می‌بوسد و به فرمان او جوی خون راه می‌اندازد: «توده‎ای‌‎ها به خیابان‌‎ها آمدند. آنها عینک و کراوات داشتند. قاطی‌شان زن بی‌‎حجاب بود. نان و دو سه چیز دیگر می‌خواستند. شعبان او را دست غلام سپرده بود. چند نفری را با چاقو لت و پار کرد. تانک‌ها و زره‌‎پوش‌ها بعدتر به صحنه آمدند. نعش روی نعش خیابان‌ها را خون گرفت. کرامت چاقو را بالای سر چرخاند. خون آدمیزاد به مشامش آشنا می‌شد. صبح زود با یک پنج‌سیری خودش را ساخته بود. این اولین اقدام خیابانی بود در یک روز گرم تابستان.»

هرجا که قدرت طلب کند، کرامت آنجا حضور دارد: «چنگه‌چنگه کاغذ از پنجره به خیابان می‌ریختند. صندلی‌ها را به سر آدم‎هایی می‌شکستند که می‌خواستند جلوی‎شان را بگیرند. کرامت کارد سلاخی به دست عربده می‌کشید و توده‎ای می‌طلبید. غروب وقتی همه چیز را شکستند و سوزاندند، از صحنه جنگ عقب نشستند.». کرامت در پناه قدرت خود را قانون می‌داند: «قانون جلوی روت وایستاده. من خودم قانونم.»

در شرایطی که “تهران در عکس اعلیحضرت و پرچم سه رنگ غرق می‌شد” و «غیرت مردهای تهران ته کشیده بود و زن‎ها لاله‌زار و کوچه برلن را پُر کرده بودند. کفش پاشنه‌بلند زن‌های تهران تق‎تق صدا می‌داد… شهرستانی‌ها هاج و واج به این بازاره مکاره نگاه می‌کردند. چاره‌ای نبود؛ جز اینکه به میدان بیایند. بچه‌های شهرستان با غیرت‌‎شان، عمل‌شان، معرفت‌شان، ناموس‌پرستی‌شان؛ زنده باد بچه‌های شهرستان.»

شهرستانی‌ها همه‌جا بودند، «بیشتر از همه در حاشیه تهران، تهران قدر یک دریا بزرگ بود. هزارتا خیابان آسفالته داشت، صدها میدان گلکاری شده با فواره و مجسمه. شهرستان‌ها فقط یک خیابان پهلوی داشت و یک میدان شش بهمن. نمی‌شد این‌همه خیابان و میدان را توی شهرستان ساخت اما می‌شد آن‎ها را در تهرون خراب کرد… آنها دستمال نان زیر بغل گوشه و کنارها دنبال جای خواب و پیشاب می‌گشتند و صبح‌ها در حاشیه میدان‌ها برای این‎که پشت وانت بناها سوار شوند، پیراهن همدیگر را به تن پاره می‌کردند… با هجوم مهاجرین زمین تهران برای حفر چاه توالت دیگر تکافو نمی‌کرد. چاه‌ها به یکدیگر راه پیدا می‌کردند؛ تهران روی دریاچه‌ای از فضولات شناور بود. این دریاچه پنهان به هر تکان به سمت کاخ نیاوران لب‌پر می‌زد.»

در چنین شرایطی است که کرامت راه خویش از شعبان جدا کرده، به امیدی دل می‌بندد که در راه است. تهران یکپارچه شور و آتش می‌شود. از لمپن‌های پیرامون حاکمیت نیز دیگر کاری برنمی‌آید. وابستگان به رژیم راه فرار به خارج از کشور می‌جویند. «مردم چیزهای تازه می‌خواستند. پس ناحیه جفت پنج را آتش زدند. خانم‌ها بقچه زیر بغل آواره‌ی کوچه‌ها شدند. و مثل معلم سرخانه و خیاط سرخانه محل کارشان را به خانه مشتری کشاندند.»

انقلاب پیروز می‌شود و کرامت سر به راه انقلاب می‌گذارد و سر از مسجد و بنیاد درمی‌آورد. او در حکومت نوبنیاد صاحب اعتبار می‌شود.

کرامت نشسته است در خانه خویش در زعفرانیه. ظهر تابستان است: «حالا دیگر هوای زعفرانیه هم با پایین شهر توفیری نداشت. همه شهر جهنم بود». کرامت غرق در گذشته است؛ گذشته هنوز هم آرامش نمی‌گذارد. به بازگشت طلا، معشوق سابق خویش معترض است. به او می‌گوید: «همه چیز عوض شده. طلا گفت؛ خوب اینو که می‌دونم، دارم می‌بینم. کرامت گفت؛ منم عوض شده‌ام». کرامت لاتی‌ست که دیگر هیچ نشانی از پهلوانی در او یافت نمی‌شود. کرامت اسیر قدرت است و برایش “پول تنها ارزش و معیار ارزش‌ها.”

داستان با جمله “مخلص تو آدم چیزفهم” شروع و با جمله “مخلص بچه‌های تهرون” پایان می‌پذیرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در واقع شهر تهران خود یکی از شخصیت‌های اصلی این رمان است. این شخصیت در پس داستان نهان است؛ به چشم نمی‌آید، اما مدام با سخنان و رفتار شخصیت‌های دیگر داستان در ارتباط است. در پس متن ما شهری را می‌بینیم که دارد شکل می‌گیرد، خانه‌ها تغییر شکل می‌دهند، خیابان‌ها نو می‌گردند و مراسم آیینی شکلی دیگر به خود می‌گیرد و انسان‌ها را می‌بلعد. تهران شهری‌ست که در این داستان به عنوان یک مجموعه انسانی-تاریخی طرح می‌شود. رفتار تهران را می‌توان در رفتار انسان‌های ساکن آن دید. فضای شهر حالت تعلیق دارد؛ فقر، استیصال، رخوت و پریشانی، همه ریشه تاریخی دارند. نویسنده از پرداخت شخصیت‌های رمان به روانشناسی آنها و جامعه نزدیک می‌شود و لایه دیگری از شهر را کشف می‌کند.

“تهران، شهر بی‌آسمان” داستان تهرانِ خشونت است، تهران فاحشه‌ها، تهران همآغوشی‌ها، تهران سراسر دلهره، تهران ترس و گریز، تهران برزخ که آدمیان همیشه در آن به خود می‌لرزند تا مبادا به گناه دچار گردند؛ تهرانی که همه گناهکارند؛ تهرانی که در آن هر کس چند ماسک در دست دارد تا به وقت لزوم یکی را بر چهره نهد. “تهران، شهر بی‌آسمان” خیال است که با واقعیت گره خورده، تاریخ یک شهر است که به داستان درآمده.

شهر رم را می‌توان در آثار موراویا بازشناخت. “اولیس” شناسنامه ایرلند است به روایت جویس. پترزبورگ را می‌توان در “آنا کارنینا” اثر تولستوی دید و مسکو را در آثار گوگول و داستایوسکی. این همان دنیای نوینی‌ست که “دن‌کیشوت” کشف کرده بود. او پیش از سفر چنین دنیایی را نمی‌شناخت. در ایران معاصر “تهران مخوف” و “تهران، شهر بی‌آسمان” هر یک تلاشی‌ست در کشف جهان نو. به قول رولان بارت: «شهر یک سخن است و این سخن به راستی یک زبان است. شهر با ساکنان خود سخن می‌گوید. ما با شهرمان که در آن زندگی می‌کنیم، به گونه‌ای بسیار ساده، با زیستن و آمد و رفت در آن و نگریستن به آن سخن می‌گوئیم.»

تهران شهری است که مسئله هویت در هزارتوی آن مفقود شده است. ابزار شناخت آن را نیز هنوز در دست نداریم. هویت‌یابی آن سال‌هاست که به تعویق افتاده و پس زده شده.

جهان سراسر تضاد ما در تلاطم‌های اجتماعی و سیاسی هم‎چنان پیش می‌رود، از بحران بحران زاده می‌شود و زندگی چون گذشته ناامن است. دگرگونی‌های اجتماعی جهان درون انسان‌ها و حیات آنها را تغییر می‌دهد. اگر چه در محاصره عذاب و استثمار روزگار می‌گذرانیم، اما تخیلات جدید ما را برای تصاحب جهان مدرن به تلاش مدام وامی‌دارد. باید سرانجام خانه‌ای نو در این جهان برای سکونت بنا کرد و این تلاش انسان مدرن است در ادامه زندگی.

در رمان “تهران مخوف” فاحشگان تسخیرگنندگان تاریخند، و روسپیانِ عرصه سیاست تاریخ می‌سازند. در “تهران، شهر بی‌آسمان” اما لات‌ها عرصه تاریخ را به تصرف خویش درآورده‌اند و بازیگران تاریخند. در “تهران مخوف” شهر تهران در داستان حضوری ظاهری دارد، در “تهران، شهر بی‌آسمان” ولی شهر تهران به جزئی از داستان تبدیل می‌گردد.

“تهران مخوف” و “تهران، شهر بی‌آسمان” داستان تلاش ما هستند در بنای دنیای نو. روایت دو نویسنده هستند از دو مرحله تاریخی یک کشور که لباس داستان به تن کرده‌اند. این دنیا را باید دوباره دید. بگذار خود را در ادبیات خویش بازشناسیم.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

آمریکا در آلمان به سربازان اوکراینی آموزش می‌دهد

سخنگوی وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد، این کشور در خاک آلمان فنون به‌کارگیری تجهیزات نظامی را به سربازان اوکراینی آموزش می‌دهد. جان کربی تأکید کرد که این آموزش‌ها چندی است در آلمان شروع شده است.آمریکا در آلمان و نقاطی دیگر سربازان اوکراینی را با چگونگی کاربرد تجهیزات نظامی آشنا می‌کند.

جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا جمعه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) گفت، این آموزش‌ها که مدتی است در خاک آلمان آغاز شده شامل کاربرد هویتزرها (از ادوات توپخانه‌ای که ترکیبی از ویژگی‌های توپ جنگی و خمپاره را داراست) و سایر سیستم‌های تسلیحاتی مورد نیاز اوکراین برای دفاع در برابر روسیه است.

کربی می‌گوید، آموزش ارتش اوکراین در مناطقی خارج از این کشور، از جمله آلمان در حال انجام است که ارتش ایالات متحده آن را در همکاری با دولت آلمان انجام می‌دهد. کربی در مورد سایر نقاط آموزش این فنون اطلاعاتی نداد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اندکی پیش از حمله روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه، آمریکا در اقدامی احتیاطی نیروهای ارتش خود را از اوکراین بیرون کشید. در آن زمان ۱۶۰ عضو گارد ملی فلوریدا از اوکراین خارج و به مکانی دیگر در اروپا منتقل شدند.

وظیفه این نیروها در اوکراین ارائه خدمات مشورتی به نیروهای مسلح این کشور بود. کربی می‌گوید، این گارد ملی اکنون نیز آموزش سربازان اوکراینی را دنبال می‌کند، اما نه در خاک این کشور بلکه در خارج از مرزهای آن.

به گفته او، آمریکا به نیروهای اوکراین چگونی کاربرد اسلحه و مهمات را یاد می‌دهد تا بتوانند از خود در برابر روسیه دفاع کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

کریستین لامبرشت، وزیر دفاع آلمان سه‌شنبه ۲۶ آوریل اعلام کرده بود، از این پس سربازان اوکراینی در خاک آلمان آموزش به‌کارگیری سامانه‌های توپخانه‌ای را فرا خواهند گرفت.

او در کنفرانسی که به ابتکار آمریکا در رامشتاین ایالت راینلد ـ فالتس برگزار شد گفت: «با دوستان آمریکایی‌مان مشترکا در این زمینه کار می‌کنیم.»