Previous Next

هشدار نمایندگان کنگره آمریکا به بایدن: به دیپلماسی محرمانه با ایران پایان دهید

چند عضو جمهوری‌خواه کنگره آمریکا از جو بایدن می‌خواهند افکار عمومی را در جریان امتیازهایی که به ایران می‌دهد قرار دهد. آنها در نامه‌ای به رئیس جمهوری آمریکا تاکید کردند از ادامه “دیپلماسی محرمانه” با ایران خسته شده‌اند.شماری از اعضای جمهوری‌خواه کمیته‌های روابط خارجی و نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا در نامه‌ای به جو بایدن تاکید کرده‌اند که از دیپلماسی پنهان دولت او و عدم اطلاع‌رسانی علنی درباره امتیازهای احتمالی که برای احیای برجام به جمهوری اسلامی می‌دهد خسته شده‌اند.

در این نامه که وب‌سایت “واشنگتن فری بیکن”، رسانه نزدیک به محافظه‌کاران، روز چهارشنبه ۲۷ آوریل نسخه‌ای از آن رامنتشر کرده، از دولت جو بایدن خواسته شده به طور علنی و شفاف مردم را در جریان امتیازهایی که برای احیای برجام به “بزرگترین حامی تروریسم در جهان” می‌دهد قرار دهد.

نویسندگان نامه با توجه به درخواست جمهوری اسلامی برای خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی ایالات متحده و توقف مذاکرات وین، از کاخ سفید می‌خواهند کنگره و افکار عمومی را از وضعیت گفت‌وگوهای دیپلماتیک با خبر کند.

جمهوری‌خواهان عضو دو کمیته کلیدی مجلس نمایندگان به رئیس جمهوری ایالات متحده نوشته‌اند: «با توجه به مبهم بودن وضعیت مذاکرات، مردم آمریکا حق دارند بدانند دیپلمات‌هایشان در وین درباره چه چیزهایی توافق کرده‌اند و دولت شما چه بدیل‌هایی را بررسی کرده و چگونه می‌خواهید با طیف وسیع تهدیدهای ایران، از جمله تهدیدهای روزافزون برنامه‌های موشکی و پهپادی و گروگان‌گیری شهروندان آمریکایی برخورد کنید.»

توافقی ضعیف‌تر از برجام؟

این نمایندگان در نامه خود نوشته‌اند محرمانه نگاه داشتن مسائل مورد مذاکره در وین و درخواست ایران برای دست یافتن به میلیاردها دلار از طریق کاهش تحریم‌ها که احتمالا صرف تامین هزینه تشکیلات تروریستی آن در منطقه می‌شود، غیرقابل قبول هستند و حکایت از آن دارند که دولت جو بایدن در آستانه رسیدن به توافقی ضعیف‌تر از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به گفته جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ‌کننده ارشد مذاکرات وین، پیش‌نویس متن توافق نهایی برای احیای برجام اواخر اسفند ماه آماده شده است.

بر این اساس موارد اختلاف میان آمریکا و جمهوری اسلامی به مسائل فرابرجامی مربوط می‌شوند که یکی از مهم‌ترین آنها حذف سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی است که ده‌ها نماینده جمهوری‌خواه کنگره ایالات متحده بارها با آن مخالفت کرده‌اند.

احیای برجام در گرو مذاکرات فرابرجامی

برخی مقام‌های ارشد دولت آمریکا، از جمله ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه به طور تلویحی برآورده شدن این درخواست را قابل مذاکره عنوان کرده و گفته‌اند اگر ایران خواستار لغو تحریم‌های فرابرجامی باشد باید نگرانی‌های فرابرجامی واشنگتن را رفع کند.

به نوشته “فری بیکن” در یک سالی که از آغاز مذاکرات احیای برجام می‌گذرد، مذاکره‌کنندگان آمریکا، از جمله رابرت مالی، نماینده ویژه این کشور در امور ایران، برخلاف دولت باراک اوباما که کنگره را به طور علنی در جریان روند مذاکرات هسته‌ای قرار می‌داد، فقط در نشست‌های توجیهی محرمانه این کار را کرده‌اند.

امضاءکنندگان نامه خطاب به جو بایدن این شیوه را غیرقابل قبول خوانده و به نمایندگی از طرف رای‌دهندگان آمریکایی خواستار حضور نمایندگان دولت در نشست‌های عمومی و علنی کنگره و شفاف‌سازی درباره برنامه‌های او برای جلوگیری از دست‌یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی شدند.

شماری از مقام‌های آمریکایی، از جمله سخنگوی وزارت خارجه به تازگی گفته‌اند آمریکا در “ملا‌ءعام” مذاکره نمی‌کند و جزئیات توافق‌ها بر سر احیای احتمالی برجام تا نهایی شدن آن محرمانه می‌مانند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ظاهرا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده روز سه‌شنبه در نشستی در مجلس سنا تقاضای یک سناتور جمهوری‌خواه برای اجازه دادن به رابرت مالی برای اظهار نظر علنی درباره جزئیات مذاکرات و توافق‌های انجام شده در وین را رد کرده و باعث خشم و نارضایتی جمهوری‌خواهان حاضر در نشست شده است.

تا کنون ده‌ها نماینده جمهوری‌خواه و شماری از دموکرات‌های کنگره نسبت به خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی هشدار داده‌اند و عده‌ای از آنها در تلاش برای مقابله قانونی با چنین تصمیم احتمالی هستند.

“با توافق وین هم تحریم سپاه برداشته نمی‌شود”

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا حدود یک سال پس از امضای فرمان خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای، سپاه پاسداران را در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی قرار داد.

بنابر گزارش‌ها آنتونی بلینکن در نشستی در مجلس سنا گفته است دولت‌های قبلی هم گنجاندن سپاه در این فهرست را بررسی کرده بودند اما دستاوردهای آن در مقابل هزینه‌هایش را اندک ارزیابی کردند.

وزیر خارجه آمریکا می‌گوید قرار داشتن سپاه در فهرست تروریستی، جز ممنوعیت سفر برای اعضای آن سود چندانی ندارد چرا که این نهاد در هر حال تحت تحریم‌های بسیار شدیدی قرار دارد.

رابرت مالی یک ماه پیش در کنفرانس بین‌المللی فوروم دوحه در پایتخت قطر گفته بود حتی اگر آمریکا بر سر احیای برجام با ایران هم به توافق برسد تحریم‌ها علیه سپاه برداشته نخواهند شد.

تهدید پوتین: مداخله در اوکراین واکنشی برق‌آسا خواهد داشت

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تهدید کرد که اگر کشورهای ثالث در جنگ اوکراین مداخله کنند، حمله تلافی‌جویانه این کشور “برق‌آسا” خواهد بود. پوتین در ظرف دو ماه گذشته تا کنون دوبار دست به تهدید اتمی زده است.ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه روز چهارشنبه ۲۷ آوریل (۷ اردیبهشت) در نشستی با نمایندگان پارلمان این کشور (دوما) تهدید کرد ضدحمله روسیه در برابر “تهدیدهای استراتژیک غیرقابل قبول” در جنگ این کشور در خاک اوکراین “برق‌آسا” خواهد بود.

پوتین خاطرنشان کرد که مسکو “همه ابزار” را برای این امر در اختیار دارد و تهدید کرد که “تمامی تصمیمات در این زمینه نیز اتخاذ شده است.”

“لاف نمی‌زنیم”

پوتین به صراحت گفت ارتش روسیه در استفاده از مدرن‌ترین سلاح‌ها تردیدی نخواهد داشت. او تهدید کرد: «ما لاف نمی‌زنیم و اگر مجبور باشیم از آن استفاده خواهیم کرد و من می‌خواهم همه این را بدانند».

پوتین در ادامه صحبت‌های خود از موشک‌های بالستیک و قاره‌پیمای روسیه تمجید کرد.

رئیس جمهوری روسیه در صحبت‌های خود موشک‌های مافوق صوت را که برای اولین بار در جنگ اوکراین مورد استفاده قرار گرفتند و همچنین موشک‌های بالستیک قاره‌پیما ICBM جدید و موشک‌های “سارمت” Sarmat با قابلیت هسته‌ای را که در اوایل ماه جاری با موفقیت آزمایش شد، برجسته کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

“ادامه عملیات تا رسیدن به تمامی اهداف”

تحریم‌های سخت و خروج شرکت‌های غربی از این کشور پیامدهای بسیار منفی برای روسیه در پی داشت. اما پوتین در صحبت‌های خود اشاره‌ای به عواقب تحریم‌های شکننده غرب نکرد و گفت تلاش غرب برای خفه‌کردن اقتصاد روسیه با شکست مواجه شده است.

وی یک بار دیگر تاکید کرد که “عملیات ویژه نظامی” در اوکراین و دونباس به تمامی اهداف اعلام شده خود دست خواهد یافت.

دو بار تهدید اتمی در دو ماه جنگ

پوتین ظرف ۶۳ روز جنگ علیه اوکراین دوبار جهان را تهدید اتمی کرده است.

رئیس جمهور روسیه قبلا به وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش این کشور دستور داد تا نیروهای بازدارنده هسته‌ای را در “شرایط ویژه آمادگی رزمی” قرار دهند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

پوتین این دستور را دو هفته بعد از لشکرکشی به اوکراین در یک گفت‌وگوی تصویری با فرماندهان نظامی روسیه صادر و تاکید کرد: «به وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش روسیه دستور می‌دهم که نیروهای بازدارنده ارتش روسیه را در حالت آماده‌باش ویژه جنگی قرار دهند».

ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین قبلا در واکنش به تهدیدهای اتمی روسیه گفته بود که “پوتین می‌تواند به سلاح‌های هسته‌ای یا شیمیایی روی بیاورد زیرا برای جان مردم اوکراین ارزشی قائل نیست”. زلنسکی اما گفت “نباید ترسید اما باید آماده بود”.

عفو بین‌الملل: ایران «فورا» بهنام موسیوند، زندانی سیاسی، را آزاد کند

سازمان عفو بین‌الملل آزادی فوری زندانی سیاسی، بهنام موسیوند، را خواستار شد و اعلام کرد که او «به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری خود در حبس ناعادلانه به سر می‌برد.»

پسر قالیباف خرید آپارتمان در ترکیه را تکذیب کرد

الیاس قالیباف، پسر رئیس مجلس ایران در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم خرید آپارتمان در ترکیه توسط دامادشان را تکذیب کرد. رئیس مجلس هم یک نماینده سابق مجلس را بخاطر “انتشار اطلاعات کذب” درباره خرید آپارتمان تهدید به شکایت کرد.الیاس قالیباف در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم با ارائه تصویری از گذرنامه امیررضا بحیرایی (داماد قالیباف) گفت: «هر فردی سند ملکی به نام این افراد در ترکیه پیدا کرد آن ملک برای خودش ولی اگر غیر از این بود باید مطابق قانون با آنها برخورد شود.»

جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده مجلس دهم که ریاست “فراکسیون مستقلین ولایی” مجلس دهم را برعهده داشت، در مصاحبه با سایت “دیده‌بان ایران” گفته است قالیباف دو دستگاه آپارتمان در ترکیه خریداری کرده و دیگر لیاقت نشستن بر روی کرسی قدرت را ندارد.

محمدباقر قالیباف، روز چهارشنبه ۷ اردیبهشت (۲۷آوریل) برای نخستین‌بار پس از افشاگری‌ درباره سفر خانواده‌اش به ترکیه برای “خرید سیسمونی لاکچری و آپارتمان” سکوت خود را شکست و واکنش نشان داد.

رئیس مجلس در واکنش به ادعای نماینده سابق درباره خرید دو آپارتمان توسط خانواده‌اش او را تهدید به شکایت کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

جعفرزاده در پاسخ به تهدید به شکایت رئیس مجلس، با نوشتن توئیتی پاسخ داده که “آقای قالیباف بجای توضیح و عذر خواهی، از او شکایت کرده” است.

این نماینده سابق خواستار برگزاری دادگاه علنی، رسیدگی به پرونده آقای قالیباف در شهرداری تهران و املاک نجومی و فایل صوتی فرماندهان سپاه شده است.

جعفرزاده ایمن‌آبادی همچنین گفته است “اشرافی‌گری در حاکمیت ایران نهادینه شده” و قالیباف “خودش را نیازمند مردم نمی‌داند که عذرخواهی کند”.

این نماینده سابق مجلس انتقاد کرده است که “مردم پول خرید نان ندارند آن‌وقت آقای قالیباف دو دستگاه آپارتمان را در ترکیه خریداری می‌کند!”

ماجرای قالیباف چه بود؟

هفته گذشته تصاویری از همسر، دختر و داماد محمدباقر قالیباف منتشر شد که این افراد را در حال بازگشت از ترکیه با بار فراوان در فرودگاه تهران نشان می‌داد. به دنبال بالا گرفتن انتقادها از این سفر، رسانه‌های ایران نیز این خبر را منتشر کردند.

با وجود انتقادات زیادی که در سطح رسانه‌ها و حتی برخی از نمایندگان مجلس شده بود آقای قالیباف چندین روز درباره موضوع سفر دختر و دامادش به ترکیه و خرید “سیسمونی لاکچری” سکوت کرده بود.

تسنیم: قالیباف بخاطر “تشویش اذهان عمومی” شکایت می‌کند

خبرگزاری تسنیم نوشته است جعفرزاده ایمن‌آبادی، نمایندهٔ پیشین مجلس که از حامیان دولت روحانی بود، در گفت‌و‌گویی “ادعای کذبِ فردی خارج‌نشین دربارهٔ خرید ملک در ترکیه توسط خانوادهٔ آقای قالیباف را در قالب یک مصاحبه تکرار کرده” است.

اشاره خبرگزاری تسنیم به “فرد خارج‌نشین” امیرحسین میراسماعیلی خبرنگار منتقد ایرانی مقیم ترکیه است که در توییتر از خرید دو آپارتمان در گران‌ترین منطقه استانبول توسط خانواده قالیباف خبر داده بود.

کانال تلگرامی قالیباف نوشته است که شکایت قالیباف از جعفرزاده به‌زودی انجام خواهد شد تا “با روشن‌شدن حقیقت، اجازهٔ جهت‌دهی به افکار عمومی با دروغ و اخبار داده نشود”.

نام محمد باقر قالیباف تا کنون چندین بار در پرونده‌های فساد مالی به عنوان متهم اصلی یا یکی از متهمان اصلی مطرح شده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

از جمله یکی از پر سر و صداترین آنها، در بهمن ماه سال گذشته یک فایل صوتی ۵۰ دقیقه‌ای از جلسه فرماندهان سپاه بود که در آن، صادق ذوالقدرنیا، معاون سابق اقتصادی و سازندگی سپاه پاسداران، قالیباف را به دست داشتن در یک فساد ”هشت هزار میلیارد تومانی” در بنیاد تعاون سپاه متهم کرده بود.

همچنین تاکنون گزارش‌های زیادی از تخلف‌ها، پول‌های گم شده و فسادهای شهرداری تهران در زمان مدیریت محمدباقر قالیباف منتشر شده است.

با وجود این اما پای محمدباقر قالیباف، تاکنون به دادگاه نرسیده است.

نوشین کشاورزنیا، پژوهشگر اجتماعی و فعال حقوق زنان، بازداشت شد

از محل نگهداری و اتهام‌های نوشین کشاورزنیا، پژوهشگر اجتماعی و فعال حقوق زنان، که توسط نهادهای امنیتی ایران بازداشت شده، اطلاعی در دسترس نیست.  

تبادل غیرمنتظره زندانی میان آمریکا و روسیه

علیرغم تنش‌ها به خاطر جنگ اوکراین، آمریکا و روسیه تبادل دو زندانی را که از مدت‌ها پیش بحث آن مطرح بود، انجام دادند. ولادیمیر پوتین و جو بایدن در دیدار سال گذشته خود در ژنو درباره تبادل این دو زندانی گفت‌وگو کرده بودند.وزارت خارجه روسیه روز چهارشنبه، ۲۷ آوریل اعلام کرد این کشور ترور رید، شهروند آمریکایی را با کنستانتین یاروشنکو، شهروند روسی که دوران طولانی محکومیت خود را در آمریکا می‌گذراند مبادله کرده است.

به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک این وزارت‌خانه اعلام کرده تبادل این دو زندانی حاصل یک دوره طولانی مذاکره با ایالات متحده بود.

ناظران معتقدند با توجه به عمیق‌تر شدن تنش و شکاف میان واشنگتن و مسکو پس از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، مبادله این دو زندانی در شرایط کنونی بسیار غیرمنتظره بوده است.

ترور رید، شهروند ۳۰ ساله آمریکایی، اوت ۲۰۱۹ پس از مشاجره با دو زن روس در حالی که ظاهرا مست بوده با نیروهای پلیس روسیه درگیر شده و در برابر بازداشت خود مقاومت کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او ژوئیه سال ۲۰۲۰ به اتهام حمله به پلیس و مقاومت در برابر اجرای قانون محاکمه و به ۹ سال زندان محکوم شد. آمریکا از حکم دادگاه به شدت انتقاد کرد. خانواده این جوان دانشجو که دوران سربازی خود را پشت سر گذاشته بارها از دولت ایالات متحده خواستند تمام اقدام‌های لازم برای آزادی او را انجام دهد.

کنستانتین یاروشنکو، یک خلبان روسی است که سال ۲۰۱۰ به اتهام برنامه‌ریزی برای قاچاق مواد مخدر در لیبریا بازداشت و پس از استرداد به آمریکا در این کشور محاکمه و به ۲۰ سال زندان محکوم شد.

گزارش سه ماهه آلفابت: “تیک‌ تاک” رقیبی برای یوتیوب

شرکت آلفابت در فصل مالی اول سال ۲۰۲۲ به رغم افزایش درآمد با کاهش سود روبرو بوده است. در این میان کاهش درآمد یوتیوب چشمگیر است. کارشناسان یکی از عوامل این کاهش را رقیبی قدر به نام “تیک تاک” می‌دانند. گزارش سه ماهه نخست شرکت آلفابت که گوگل بزرگترین زیرمجموعه آن است، نشان می‌دهد که این شرکت گرچه در نخستین فصل مالی ۲۰۲۲ نسبت به بازه زمانی مشابه سال قبل درآمد بیشتری کسب کرده اما در مجموع افزایش هزینه‌ها سود خالص این شرکت را کاهش داده است.

درآمد آلفابت نسبت به مدت مشابه سال قبل با ۲۳ درصد افزایش به ۶۸ میلیارد دلار رسیده است. عملکرد آلفا اما از آنچه تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند، ضعیف‌تر بود.

آلفابت در گزارش خود از جمله به پیامدهای جنگ روسیه علیه اوکراین اشاره می‌کند و نگرانی‌ها در مورد نوسانات اقتصادی را تا حدی دلیل کاهش درآمدها در بخش تبلیغات آنلاین در اروپا می‌داند.

دویچه وله را در اینستاگرام دنبال کنید

از سوی دیگر بالارفتن دائمی ارزش دلار نیز یکی از دلایل کاهش سود آلفابت عنوان شده است. چرا که با توجه به تحولات بازار، درآمد فروش در بازارهای خارج از آمریکا پس از تبدیل به دلار آمریکا از ارزش کمتری برخوردار است.

درآمد یوتیوب از ژانویه تا ژوئیه به شش میلیارد و ۸۷۰ میلیون دلار رسید که این میزان به مراتب کمتر از پیش‌بینی هفت میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری کارشناسان بود. کارشناسان معتقدند، یوتیوب رقیب قدری به نام “تیک تاک” (اپلیکیشن چینی) دارد که رقابت با او بیش از پیش جدی شده است. تیک تاک به ویژه در میان کاربران جوان اینترنت محبوب است. فیس‌بوک پیش‌تر با “Reels” و یوتیوب با “Shorts” تلاش کرده‌ بودند در صحنه رقابت با تیک‌تاک کم نیاورند.

دویچه وله را در تلگرام دنبال کنید

سود خالص آلفابت در سه ماهه نخست سال جاری نسبت به بازه زمانی سال قبل یک و نیم میلیارد دلار کاهش داشته است. گوگل از جمله در میدان رقابت با آمازون و مایکروسافت دست به سرمایه‌گذاری هنگفتی در بخش خدمات ابری زد. در این حوزه با رشد ۴۴ درصدی درآمدی معادل پنج میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار به دست آورد.

درآمد این شرکت همچنین در بخش other Bets که برای نمونه شامل پروژه‌های آزمایشی توسعه رانندگی خودکار با “وایمو” یا پژوهش‌های پزشکی می‌شود، در سه ماهه نخست در مقایسه با مدت زمان مشابه سال قبل بیش از دو برابر رشد نشان می‌دهد.

اخبار منتشر شده از سوی آلفابت سرمایه‌گذاران را مأیوس کرد. ارزش سهام این شرکت در معاملات شب گذشته با سه درصد سقوط به ۲۳۰۹ دلار رسید.

پشت پرده رد پیشنهاد ژاپن از سوی فدراسیون فوتبال ایران

فدراسیون فوتبال ایران دعوت فدراسیون ژاپن برای شرکت در تورنمتی با حضور برزیل را به دلیل اسپانسر این مسابقات رد کرد. اسپانسر این تورنمت یک شرکت تولید کننده مشروبات الکلی است.خبرگزاری تسنیم امروز در خبری مدعی شد که فدراسیون فوتبال ایران اخیرا دعوت رسمی فدراسیون فوتبال ژاپن برای حضور در یک تورنمنت دوستانه را به دلیل اسپانسر این مسابقات که یک شرکت تولیدکننده مشروبات الکلی است، رد کرده است.

بر اساس این خبر، فدراسیون فوتبال ژاپن برای این تورنمت از تیم‌های برزیل و پاراگوئه دعوت به عمل آورده است و ایران در صورت پذیرفتن این پیشنهاد می‌توانست سه بازی مهم تدارکاتی را تا پیش از جام جهانی سپری کند. با این وجود مسئولان فدراسیون فوتبال ایران حضور در تورنمت «Kirin Cup» را به دلیل اسپانسر بودن یک شرکت تولیدکننده مشروبات الکلی نپذیرفتند. ژاپن که میزبان این تورنمنت خواهد بود روز ۲ ژوئن (۱۲ خرداد) به مصاف پاراگوئه می‌رود و ششم ژوئن (۱۶ خرداد) نیز با برزیل دیدار خواهد کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

فدراسیون جهانی فوتبال، تا پیش از مسابقات جام جهانی قطر، چهار تاریخ رسمی را برای بازی‌های دوستانه تیم‌ها در نظر گرفته است تا آنها بتوانند قبل از ۳۰ آبان ماه که شروع مسابقات جام جهانی خواهد بود، آماده‌سازی مناسبی برای این مهم داشته باشند. فیفا البته در ماه سپتامبر نیز دو فرصت دیگر به تیم‌ها برای برگزاری مسابقات دوستانه در راستای آمادگی هرچه بیشتر برای حضور در جام جهانی داده است.

تیم ملی ایران اما که با هدایت دراگان اسکوچیچ، به عنوان اولین تیم آسیایی مجوز حضور در این مسابقات را کسب کرد، هنوز برنامه شفافی برای تعطیلات فیفادی پیش ‌رو که در ماه خرداد خواهد بود، ندارد. حمید استیلی مدیر تیم ملی فوتبال ایران در جریان قرعه‌کشی مسابقات جام جهانی قطر تاکید کرده بود که مسئولان فدراسیون به دنبال این هستند تا با استفاده از ارتباطات خود، چند بازی با تیم‌های بزرگ دنیا را برای تیم ملی هماهنگ کنند.

تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، با تیم‌های انگلیس، امریکا و برنده پلی آف اروپا (که یکی از سه تیم ولز، اسکاتلند یا اوکراین خواهد بود) هم‌گروه است.

تسلیم و خموش؛ رستگارشناسیِ ساموئل بِکت

اندی ویمبوش

اغلب به نظر می‌رسد که آثار ساموئل بکت حال و هوایی دینی دارند. مشهورترین نمایشنامه‌ی او، در انتظار گودو (1953)، را در نظر بگیرید. دو ولگرد، با ظاهری شبیه به چارلی‌ چاپلین ــ به نام‌های ولادیمیر و استراگون ــ در تقاطعی در زیر درختی منتظر فردی هستند که ممکن است بتواند دعای آنها را مستجاب کند: فردی به نام گودو. این مرد ریشِ سفیدِ زیبایی دارد، «هیچ‌ کاری نمی‌کند»، و به رغم وعده‌های مکرر برای حضور قریب‌الوقوعش به شکلی مأیوس‌کننده غایب باقی می‌ماند.

ولادیمیر و استراگون با آوازخوانی، خوردن تربچه، ادا درآوردن و بحث وقت‌گذرانی می‌کنند. یکی از نخستین بگومگوهای طنز آنان به تفاوتی در چهار انجیل عهد جدید مربوط می‌شود. ولادیمیر می‌خواهد بداند که چرا تنها یکی از نویسندگان انجیل‌ها به این نکته اشاره می‌کند که از بین دو دزدی که به همراه عیسی به صلیب آویخته شدند، یکی توبه کرد و رستگار شد و دیگری او را مسخره کرد و نفرین شد؟ در انجیل لوقا به دزد توبه‌کار اشاره می‌شود اما در انجیل‌های متّی، مرقس و یوحنا خبری از او نیست. ولادیمیر زیر لب می‌گوید «یکی از چهار تا.» «از آن سه تای دیگر، در دو تا اصلاً خبری از هیچ دزدی نیست و سوّمی می‌گوید که هر دو دزد به او ناسزا گفتند.»

استراگون هدف این تأملات ولادیمیر را به درستی در نمی‌یابد. او می‌گوید «خُب؟ قضیه فقط همین است که با هم تطبیق ندارند.» اما ولادیمیر می‌خواهد که روایت لوقا حقیقت داشته باشد. او فکر می‌کند که اگر یکی از دزدان رستگار شده باشد، «درصد معقولی» است. شانس رستگاری 50/50 است. شاید، احتمالی 50/50 برای خروج از چرخه‌ی برزخی بی‌عملی نمایشنامه. زیرا همانطور که یکی از منتقدان با طعنه گفته است، در انتظار گودو نمایشنامه‌ای است که در آن «هیچ اتفاقی نمی‌افتد، آن هم دو بار.»

شاید بتوان پاره‌هایی از الهیات را در چنین بگومگوهایی یافت ــ تأملاتی درباره‌ی ماهیت خداوند یا شاید غیبت او ــ اما تصور می‌کنم که وجه دینی آثار بکت بیشتر ناشی از این دلمشغولی نسبت به رستگاری است، چیزی که می‌توان آن را رستگاری‌شناسی بکت خواند. بی‌شک ادیان یکتاپرست به رستگاری باور دارند: برای مثال، مسیحیت هم «تولد دوباره» هنگام غسل تعمید را وعظ می‌کند و هم زندگی ابدی پس از مرگ را. اما رستگاری‌شناسی در ادیان غیریکتاپرست نیز یافت می‌شوند، مانند آیین بودا که در آن هدف از انجام اعمال دینی رسیدن به نیروانا است، هم در این جهان و هم پس از مرگ. در مکاتب مختلف فلسفه‌ی «درمانی» نیز رستگاری‌شناسی‌هایی وجود دارند: برای مثال، رواقیان، شکاکان و اپیکوریان به اشکال مختلف وعده‌ی آتاراکسیا را داده‌اند، یعنی خرسندی بی‌دغدغه‌ای که فراز‌ونشیب زندگی تأثیری بر آن ندارد. وجه مشترک تمام این رستگاری‌شناسی‌ها وعده‌ی پایان یافتن رنج‌ است. همانطور که در مکاشفات یوحنا آمده است: «و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای پیشین، گذشته است.»

به رغم آن که بکت به ایورِ ادبیاتِ قرن بیستم شهرت یافته است اما در کمال شگفتی امید به پایان یافتن رنج مضمون مشترکِ آثار او است. برای مثال، در مُرفی (1938) قهرمان داستان، که نام کتاب برگرفته از این شخصیت است، در آرزوی یک «بی‌تفاوتی ناشی از در خود فرورفتگی نسبت به حوادث این جهان حادث» است. در رمان مالون می‌میرد (1951)، یکی از گوشت‌تلخ‌ترین و دل‌زده‌ترین راویان بکت مطمئن است که «در فراسوی این هیاهو آرامشی عظیم و بی‌تفاوتی‌ای شگرف وجود دارد، دیگر هرگز چیزی اسباب رنج و پریشانی نخواهد بود.»

از قرار معلوم، بکت دلایل موجهی برای امید به پشت‌سر گذاشتن هیاهو و اندوه این جهان داشته است. او از دهه‌ی بیست زندگی‌اش دچار حمله‌های عصبی می‌شد. برای سال‌های متمادی، در میانه‌ی شب در حالی که خیس عرق بود از خواب بر می‌خاست، بر شدت ضربان قلبش افزوده می‌شد و در نهایت دچار هراس و وحشت یا حتی فلج می‌شد. به یکی از دوستانش گفته بود که این حال مانند این است که «اهریمنی» حمله کرده و می‌خواهد با «عرق، رعشه، هراس، لرز و ضربان تند قلب» او را «معلول» کند. شخصیت‌های داستان‌های ابتدایی بکت، معمولاً درد و رنج مشابهی دارند. یکی از این شخصیت‌ها، به نام بلاکوا شوا، «ضربان قلب کوچکش مدام بیشتر می‌شد و تاپ‌تاپ می‌کرد»، «قلبش مایه‌ی دردسر بود» و «هر هفته سه یا چهار شب به سینه‌اش حمله‌ور می‌شد». مُرفی «قلب غیرمنطقی»ای داشت که یک لحظه «به نظر می‌رسید در آستانه‌ی توقف است» و لحظه‌ای دیگر «در آستانه‌ی انفجار» بود. جای تعجب ندارد که یکی از اشعار مورد علاقه‌ی بکت در این دوران ــ او این شعر را از بَر بود ــ «به خودش» (1833) اثر شاعر بدبین ایتالیایی، جاکومو لئوپاردی، بود:

 ای قلب خسته، اکنون برای همیشه

از تپش بازخواهی ایستاد. آن واپسین خیال باطل

که فکر می‌کردم ابدی باشد، از میان رفت.

از میان رفت.

می‌دانم که برای ما نه تنها امید

بلکه میل

به خیالات باطل دوست‌داشتنی، دیگر تمام شده است.

برای همیشه آرام بگیر.

به اندازه‌ی کافی، تپیده‌ای.

 او در می‌یابد خاموش‌گزینی هم علت رنج او است و هم راه‌حل آن. همانطور که در یکی از رمان‌هایش درباره‌ی دین می‌گوید، خاموش‌گزینی هم «زهر است و هم نوشدارو».

شاید ادبیات اسباب تسکین قلب خسته‌ی او بود اما متأسفانه دانش پزشکی چیز زیادی برای عرضه نداشت. پزشکان قلب دوبلین نتوانستند مشکلی جسمانی در بکت بیابند و به همین خاطر او در 1933 در جستجوی درمانی روان‌شناختی عازم لندن شد، زیرا در آن زمان در ایرلند چنین درمانی وجود نداشت. او کار درمان را با ویلفرد بیون، روان‌تحلیل‌گری در کلینیک تاویستوک در بلومزبری آغاز کرد. در این دوران، او به شکلی گسترده از کتاب‌های روانشناسی یادداشت‌برداری کرد و در کلاس‌های کارل یونگ درباره‌ی روانشناسی تحلیل شرکت کرد. با این حال، بکت پس از یکسال مجبور شد اعتراف کند که این درمان «حقّه‌ی گرانی» بود و نتوانسته «کار زنده‌ماندن را تحمل‌پذیرتر کند».

در این زمان بود که یکی از دوستان بکت به او گفت که شاید اکنون زمان درمان روحانی فرا رسیده باشد. احتمالاً مشکل بکت نه دردی جسمانی بود و نه ذهنی بلکه رنجی روحانی بود که درمان آن رستگاری‌شناسی بود و نه دارو. نام این دوست، توماس مک‌گریوی بود نویسنده‌‌ای ایرلندی که بکت در دهه‌ی 1920 در پاریس با او آشنا شده بود. آنها هر دو مدافع جیمز جویس بودند و از زمان نخستین دیدارشان مرتباً با یکدیگر مکاتبه می‌کردند. مک‌گریوی نگران حمله‌های عصبی بکت بود و در بهار 1935 در نامه‌ای به او توصیه کرد که اقتدا به مسیح اثر توماس ا کمپس (Thomas à Kempis) را بخواند. این کتاب از آثار کلاسیک عرفانی مسیحی به شمار می‌آید که احتمالاً در قرن پانزدهم نوشته شده است. مک‌گریوی امیدوار بود این اثر قلب خسته‌ی بکت را تا اندازه‌ای آرام کند. مک‌گریوی کاتولیک بود و به خوبی می‌دانست که دوست عزیزش سَم، نه تنها بنا بر توصیف خودش یک پروتستانِ «لیبرال پلید» بود بلکه علاوه بر آن یک پروتستان مرتد نیز بود. ایمان دوران کودکی بکت، که تحت القای مادر خشکه‌مقدسش در او ایجاد شده بود، در دوران نوجوانی‌اش بلافاصله از بین رفت. به همین علت مک‌گریوی به بکت پیشنهاد داد که اقتدا به مسیح را به شکلی سکولار بخواند و کلمه‌ی ناخوشایند «خدا» را با واژه‌هایی مانند «نیکی» یا «بی‌غرضی» جایگزین کند.

بکت برای مک‌گریوی نوشت که بابت احساس نگرانی او سپاسگزار است اما در واقع این کتاب را چند سال پیش خوانده و به نظرش مفید نیامده است:

تنها چیزی که از اقتدا به مسیح نصیبم شد تأیید و تقویت راه زندگی خودم بود، راهی که قرار بود راه‌حل باشد اما با شکست مواجه شده بود. اینگونه به نظرم می‌رسید که عبارت‌هایی مانند «هر آنکس که بداند چگونه به خوبی رنج بکشد به بیشترین آرامش دست خواهد یافت» یا «در هیچ آفریده‌ای به دنبال تسلی نبودن نشانه‌ی ایمانی عظیم است» یا «از مسیر صلح و آرامش به سرزمین روشنی ابدی رهنمون شدن» برای من گفته شده‌اند و آنها را هرگز فراموش نکرده‌ام. اما تمام آنها منجر به انزواطلبی شد و بعداً مشخص شد امر باشکوهی نیست. از «به‌ندرت هنگامی که به خانه باز می‌گردیم وجدانمان آزار ندیده است»، «شادمان بیرون می‌رویم و اندوهگین باز می‌گردیم» و «در تالارهای خود نادم و شرمسار باشید» چه چیزی جز خاموش‌گزینی گنجشکی تنها در پشت‌بام یا پرنده‌ای عزلت‌نشین بر لبه‌ی بام می‌توان دریافت؟ خاموش‌گزینی و درخودماندگی‌ای رقت‌انگیز.

این نامه نشان می‌دهد که وعده‌ی رهایی روحانی برای بکت جذابیت داشته است: تمام عبارت‌هایی که از اقتدا به مسیح نقل می‌کند توصیف‌کننده‌ی نوعی آرامش متعالی است، آرامشی که نه از طریق مقاومت یا اجتناب از رنج بلکه با فرو رفتن در آن حاصل می‌شود. اما بکت بر خطرات چنین اولویت‌های فوق‌طبیعی نیز واقف است. به گفته‌ی او، اقتدا به مسیح مروج «انزواطلبی» است. این کتاب به شما می‌گوید که بیرون نروید و در خانه‌ی خود بمانید و از معاشرت با دیگران اجتناب کنید. بکت سپس به مک‌گریوی توضیح می‌دهد که دقیقاً همین گوشه‌گیری و فاصله گرفتن از سایر مردم بود که منجر به حمله‌های عصبی او شده بود.

بکت از واژه‌ی «خاموش‌گزینی» برای توصیف نگرشی استفاده می‌کند که در اقتدا به مسیح وجود دارد، در دهه‌ی 1930 این واژه در دفتر یادداشت‌ها و نامه‌های متعدد او به چشم می‌خورد. ظاهراً به واسطه‌ی همین نامه‌ها است که او در مییابد خاموشگزینی هم علت رنج او است و هم راهحل آن. همانطور که در یکی از رمانهایش دربارهی دین میگوید، خاموشگزینی هم «زهر است و هم نوشدارو».

بکت در حالی که برای حمله‌های ترس و اضطرابش درمانی نیافته بود به تدریج دریافت که مشکلات شخصی او ممکن است برای رشد او در مقام یک نویسنده مفید باشد. در 1937، در دفتر یادداشتش به این نکته اعتراف می‌کند که امیدوار است بتواند رنج خود را در راه اهدافی هنری به کار گیرد و «این حس شدید ویرانی را به ادبیات تبدیل کند.»

خاموش‌گزینی تاریخچه‌ای دارد که بکت به‌خوبی با آن آشنا بود. در اواخر قرن هفدهم میلادی، عارفان مسیحی در اسپانیا و فرانسه به دنبال احیای روشی از نیایش و مراقبه بودند که نخست توسط سانتا ترسا (1515-1582) و یوهان صلیبی (1541-1591) رواج یافته بود. در این روش مراقبه، که به «نیایش سکوت» مشهور بود، تا آنجا که ممکن بود نباید کاری انجام می‌شد. در حالی که سایر انواع نیایش ممکن است از افکار یا تخیلات بهره ببرند، در نیایش سکوت تمام اشکال فعالیت ذهنی کنار گذاشته می‌شوند. عابد اراده‌ی خود را کنار گذاشته و به کلّی تسلیم خداوند می‌شود.

صریح‌ترین هوادار نیایش سکوت در قرن هفدهم، کشیشی اسپانیایی به نام میگوئل دو مولینوس (1628-1696) بود. در 1675، مولینوس راهنمای نیایشی به نام راهنمای روحانی منتشر کرد که بی‌درنگ به اثری پرفروش مبدل شد. این کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه و نسخه‌های متعددی از آن چاپ شد. مولینوس در این کتاب به فرد مسیحی توصیه می‌کند تا «بدون توجه، فکر و اعتنا به امور محسوس … به نیستی خود تبدیل شو.» این تسلیم خاموش به فرد عابد کمک می‌کند تا از مراحل مختلف تزکیه و تطهیر بگذرد و عاقبت به آرامش عمیق و سکون ذهنی دست بیابد. بکت در مالون می‌میرد وضعیت مشابهی را به تصویر می‌کشد: «نیایش آخر، عاقبت نیایشی حقیقی، نیایشی که هیچ چیز نمی‌طلبد.» مولینوس به شکلی شگفت‌آور ادعا داشت که روح در این حالت به اندازه‌ای تسلیم است که اگر خداوند اراده کند با شادمانی به دوزخ خواهد رفت. گام نهایی «فنا» است: محو کامل روح، خود و اراده و وحدت با خداوند. مولینوس توضیح می‌دهد که روح به حالت «فنا» می‌رسد، حالتی که در آن «خود را خوار می‌دارد، از خود بیزار است و بر خود خط بطلان می‌کشد زیرا می‌داند که هیچ چیز نیست، هیچ کاری از او بر نمی‌آید و هیچ ارزشی ندارد.»

اواخر قرن هفدهم زمانهی مساعدی برای عارفان باطنیگرایی چون مولینوس و خاموشگزینان نبود. در آن زمان، اصلاحات کاتولیک در اوج خود بود و مشتاقانه به دنبال ریشهکن کردن هر آن چیزی بودند که رنگ و بوی پروتستانتیسم داشت. خاموش‌گرایی با تأکیدش بر نیایش فردی، گرایش‌های سنّت‌شکنانه‌ و بی‌توجهی به مظاهر بیرونی کلیسای کاتولیک، از نظر مقامات کلیسا مشکوک و موجب سوءظن بود. در نهایت، مولینوس به ظن ارتداد در 1658 بازداشت شد و توسط پاپ اینوسنت یازدهم و با تهدید به شکنجه، به جرایم فرضی خود اعتراف و باقی عمر خود را در زندان سپری کرد.

اواخر قرن هفدهم زمانه‌ی مساعدی برای عارفان باطنی‌گرایی چون مولینوس و خاموش‌گزینان نبود. در آن زمان، اصلاحات کاتولیک در اوج خود بود و مشتاقانه به دنبال ریشه‌کن کردن هر آن چیزی بودند که رنگ و بوی پروتستانتیسم داشت.

به دلیل چنین تاریخچه‌ای، «خاموش‌گزینی» به واژه‌ای با بار منفی مبدل شده که مختص بدعت‌گزاران، سرخوردگان و بی‌عملان است. با این حال، توجه اندیشمندی به آن جلب شد که تأثیر زیادی بر دیدگاه شخصی بکت و بینش ادبی‌اش داشت: فیلسوف آلمانی، آرتور شوپنهاور (1788-1860). به رغم آن که شوپنهاور خداناباور بود و مطالب نیشداری دربارهی بیهودگی دین مینوشت اما آنچه را که «قدّیسان» دین عرفانی میخواندند بسیار میستود: «زاهدان، متوکلان، شیفتگان پارسا». به باور شوپنهار این قدیسان در مقام اندیشمندان مابعدالطبیعی سودمند نبودند اما به عنوان راهنمایان سعادت بسیار ارشمند بودند. او با اعتقادات این افراد موافق نبود اما آنها را در مقام نوابغ رستگارشناسی تحسین می‌کرد.

از نظر شوپنهاور، زندگی جولان بی‌پایان رنج بود: بکت به شکلی موجز آن را «جهانی مزخرف» خوانده است. بنا بر استدلال شوپنهاور هر چیز زنده‌ای در واقع نمود «اراده‌»ای واحد است: محرک، میل یا کششی است که ما را به مبارزه برای بقا، زادوولد، رقابت و تلاش برمی‌انگیزد. اما این اراده را نمی‌توان راضی و قانع کرد، از همین روی ما نیز نمی‌توانیم به رضایت دست پیدا کنیم:

هر تلاشی ناشی از فقدان و عدم‌رضایت از شرایط است و در نتیجه تا زمانی که رضایت حاصل نشود این فقدان، رنج است؛ اما هیچ رضایتی پایدار نیست بلکه صرفاً سرآغاز کوششی جدید است. همه‌جا شاهد تلاش‌هایی هستیم که به روش مختلف با مانع مواجه شده و همواره در حال مبارزه‌اند؛ و در نتیجه کوشش همواره به شکل رنج است؛ برای کوشش هیچ هدف نهایی‌ای وجود ندارد و به این ترتیب برای رنج نیز هیچ حدّ و نهایتی وجود ندارد.

تنها راه‌حل این وضعیت آزارنده، روگردانی از اراده است. باید بیاموزیم که هرگونه تلاش و میل شدید را کنار بگذاریم. تنها در این صورت است که به موهوم بودن پندار مجزا بودن موجودات از یکدیگر پی برده و به «آرامشی» دست می‌یابیم «که از هر خردی برتر است.»

به همین دلیل است که شوپنهاور به متوکلان و عارفان توجه دارد. او ادعا دارد که در تمام ادیان مشابه آنها را می‌توان یافت و این افراد از طریق نگرش و منش خود به ما راه و روش تسلیم شدن را می‌آموزند.

بکت در سال 1930، هنگامی که برای نخستین کتاب خود، یعنی انتقادی ادبی درباره‌ی مارسل پروست، مشغول تحقیق بود شروع به خواندن آثار شوپنهاور کرد. او خیلی زودی متوجه قرابت فکری خود با جهان‌نگری بدبینانه‌ی شوپنهاور شد و دوستانش با حیرت شاهد بودند که او به‌سرعت هر اثری را که از این فیلسوف توانست پیدا کند، خواند. بکت به مک گریوی گفت که او در آثار شوپنهاور «توجیهی عقلانی برای ناخرسندی و اندوه» یافته است. همچنین برای بکت بسیار اهمیت داشت که شوپنهاور ادعا کرده بود مناسب‌ترین نماد و در واقع مترادف اراده «قلب» است، «این نخستین محرک حیات حیوانی». اگر آرام کردن و فرونشاندن اراده منجر به آرامش یافتن قلب می‌شد پس شاید شوپنهاور ــ و خاموش‌گزینی ــ می‌توانستند رنج و بیماری او را درمان کنند.

هرچند احتمالاً بکت نخست برای تسکین خود به خاموشگزینی روی آورده بود اما مشخص شد که این امر در تقویت مهارت نویسندگی او بسیار مؤثر است. یکی از موارد پیوند اساسی بین درمان رستگارشناختی شوپنهاور و خلق ادبیات، ناشی از تحسین بکت نسبت به نویسنده‌ی فرانسوی آندره ژید (1869-1951) بود. ژید و بکت علائق ادبی مشترک بسیاری داشتند: نه تنها پروست و شوپنهاور بلکه رمان‌نویس روسی، فیودور داستایوسکی (1821-1881). به باور ژید، داستایوسکی نمونهی اعلای رماننویس خاموشگزین بود، نویسندهای که رویکرد تسلیم و ترک خواسته را به شیوهای از نویسندگی مبدل کرده بود.

به گفته‌ی ژید، آثار داستایوسکی «ما را به سمت شکلی از بودیسم یا دست‌کم خاموش‌گزینی هدایت می‌کند.» داستایوسکی رویکرد «تسلیم و رضای کامل» را برگزیده است، رویکردی که برای او ــ همانند مولینوس و شوپنهاور ــ طرز فکری به ارمغان می‌آورد که «در آن حدود هستی رنگ می‌بازند و حس فردیت و زمان از بین می‌روند، این سطحی است که داستایوسکی در آن به دنبال رمز سعادت بود ــ و به آن دست یافت.» به این ترتیب داستایوسکی استاد رستگارشناسی و نابغه‌ی جهان باطنی بود، یا دست‌کم ژید چنین برداشتی داشت. ژید توضیح می‌دهد که این ترک خواسته چگونه می‌تواند به شکل‌گیری زیباشناسی کمک کند:

این انکار نفس و تسلیم است که اجازه می‌دهد متضادترین احساسات در روح داستایوسکی حاضر باشند و از وجود انبوهی از تعارض‌هایی محافظت می‌کند که در درون او با یکدیگر در حال مبارزه‌اند.

درست همانطور که فرد حکیمی که اراده‌ی خود را به تسلیم وا داشته می‌تواند هر فراز و نشیب و پیامدی ــ از جمله عدم‌رستگاری ــ را تحمل کند نویسنده‌ای هم که کنترل را کنار بگذارد می‌تواند این فرصت را به اثرش بدهد که تعارض و ناسازگاری را در خود جای بدهد. دیگر نیازی نیست که شخصیت‌های اثر به صورت مصنوعی کنترل شوند. نویسنده می‌تواند پذیرای نقصان و عجز باشد. متن می‌تواند ایده‌ها و حالات متضاد را در خود جای دهد، روشی که جان کیتسِ شاعر آن را «توانایی سلبی» خوانده است: «توانایی داشتن عدم‌قطعیت، ابهام و شک بدون کوششی تندخویانه برای رسیدن به فکت یا منطق.» یا همانطور که خود بکت در مصاحبه‌ای در 1961 گفته است:

فرم جدیدی شکل خواهد گرفت؛ و … این فرم به گونه‌ای خواهد بود که پذیرای آشفتگی بوده و نخواهد کوشید که آشفتگی را چیز دیگری جلوه دهد … وظیفه‌ای که اکنون پیش روی هنرمند قرار دارد یافتن فرمی است که پذیرای نابسامانی باشد.

ادبیاتی خاموش‌گزینانه می‌تواند پذیرای آشفتگی باشد زیرا می‌تواند کنترل را کنار بگذارد. بکت در آثار ادبی خود به شکلی فزاینده احساس می‌کرد می‌تواند از انتظارات مربوط به فرم رمان یا داستان فراتر برود. هنگامی که در دوران پس از جنگ جهانی مشغول نوشتن رمان‌های مهم خود بود ــ سه‌گانه‌ی مالوی، مالون می‌میرد، نام‌ناپذیر (همگی آنها ابتدا بین سال‌های 1951 و 1953 به زبان فرانسه منتشر شدند و سپس خود بکت آنها را به انگلیسی برگرداند) ــ این پذیرش آشفتگی دیگر به کمال خود رسیده بود. راوی مالوی مردی است که نمی‌داند آیا مشغول نوشتن خاطراتش است یا امر و نهی کردن به گروهی از مخاطبان. او اغلب بین خود و بدنش فاصله‌ای می‌یابد و احساس می‌کند جهان و خود او در حال از هم فروپاشیدن است. او خود را «متأمل»ی می‌داند که به سبک یک شوپنهاوری حقیقی، اراده به زندگی را کنار گذاشته است:

زندگی‌ام، زندگی‌ام، گاهی درباره‌ی آن چنان صحبت می‌کنم که گویی درباره‌ی چیزی که سر آمده است سخن می‌گویم، و گاهی همانند شوخی‌ای که هنوز ادامه دارد، اما زندگی‌ام هیچ‌کدام آنها نیست زیرا در زمان واحد هم سر آمده و هم ادامه دارد، آیا [در دستور زبان] زمانی برای آن وجود دارد؟

 به رغم آن که شوپنهاور خداناباور بود و مطالب نیشداری درباره‌ی بیهودگی دین می‌نوشت اما آنچه را که «قدّیسان» دین عرفانی می‌خواندند بسیار می‌ستود

روایت مالوی در میانه‌ی رمان از هم فرو می‌پاشد. او شروع به تردید می‌کند که آیا واقعاً مشغول روایت داستان خودش است یا تحت فشار حضور چیز دیگری، صدایی که کل رمان را پیش می‌برد، در حال ساختن داستانی است. مالوی با خود می‌اندیشید که شاید او «از قاعده‌ی مرسوم پیروی می‌کند که بنا بر آن شما یا دروغ می‌گویید یا سکوت اختیار می‌کنید.» در طول این سه‌گانه، هر چه پیشتر می‌رویم هر راوی اعتراف می‌کند که راوی کتاب پیشین ساخته و پرداخته‌ی اوست. داستان‌ها یکی پس از دیگری از هم فرو می‌پاشند و داستان بودن خود را عیان می‌کنند اما به نظر می‌رسد به آن نویسنده‌ای که مؤلف تمام این داستان‌ها است، نزدیک‌تر نمی‌شویم.

به نظر می‌رسد تجربه‌ی بکت با خاموش‌گرایی در دهه‌ی 1930 عاقبت منجر به پیدایش نوعی از زیباشناسیِ عدم‌انسجام، آشفتگی و ناتوانی شد، امری که به مشهورترین رمان‌های او شکل داد. بکت در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید: «من با جهل و ناتوانی کار می‌کنم. فکر می‌کنم در گذشته به ناتوانی توجه نشده است.»

اما عاقبتِ آن دغدغه‌ای که در ابتدا مطرح کردیم، یعنی آرزوی رهایی از رنج و اندوه و امید به شکلی از رستگاری چه شد؟

بکت در سال‌های بعد گاهی به نظر می‌رسید که مایل است از نظام رستگار‌شناسی فاصله بگیرد. در سال 1986، درست سه سال پیش از مرگش، در مصاحبه‌ای گفت که او بر خلاف شوپنهاور، لئوپاردی و برخی از «اندیشمندان شرقی» به دنبال ارائه‌ی «راه برون‌رفت» یا «امیدی برای یافتن پاسخ» یا «راه‌حل» نبوده است. بکت با تلخی گفت که تنها راه‌حل، مرگ است.

هرچند ممکن است این امر آخرین سخن او درباره‌ی این مسئله به نظر برسد اما باید به خاطر داشت که برای خاموش‌گرایانی مانند مولینوس سعادت حقیقی ــ و شاید حتی حقیقی‌ترین رستگاری ــ کنار گذاشتن امید به رستگاری بود. ویلیام اینج در کتابی درباره‌ی عرفان مسیحی، کتابی که بکت در دهه‌ی 1930 آن را خوانده و یادداشت‌برداری کرده بود، این مسئله را «ناسازنمای عرفانی» می‌خواند. به گفته‌ی اینج، توماس ا کمپیس «در نسخه‌ی دستنویس خود ابتدا این عبارت را نوشت و سپس پاک کرد: در جهنم بودن با مسیح بهتر است از در بهشت بودن بدون مسیح.»

یکی از سخنان گزین‌گوی فرانسوی، نیکولا شافور، به خوبی بیانگر این ناسازنمای عرفانی است. بکت آن را چنین به نظم درآورده است:

امید فریبکاری است که مدام فریبمان می‌دهد،

تا زمانی که آن را از دست ندادم، هیچ سعادتی نصیبم نشد.

این گفته را از سر در دوزخ برداشته و

بر دروازه‌ی بهشت حک می‌کنم:

ای کسی که وارد می‌شوی، از هر امیدی دست بشوی.

بکت اغلب در نسخه‌هایی از نمایشنامه‌اش با عنوانآخر بازی که به دوستانش اهدا می‌کرد این عبارت را می‌نوشت. بکت می‌گفت که این کلمات شافور برای آن دسته از خوانندگان و مخاطبانی که به اشتباه در آثار او «اظهاراتی بیانگر امید» یافته‌اند جواب دندان‌شکن مناسبی است. با این حال ذکر این نکته مهم است که تنها چیزی که شافور با زدودن آن جمله از سر در جهنم و حک کردنش بر دروازه‌ی بهشت از میان برد امید بود. سعادت و حتی بهشت دست‌نخورده باقی ماندند. شافور تنها می‌خواست این نکته را مطرح کند که برای رسیدن به سعادت یا بهشت باید امید به آنها را کنار گذاشت و راه تسلیم در پیش گرفت. به بیان دیگر، کنار گذاشتن امید تنها سعادت و بهشتی است که احتمالاً می‌توانیم به آن نائل شویم.

بکت در نامه‌ی زیبایی که در سال 1968 برای باربارا بِرِی می‌نویسد باور خود را به چنین نگرشی نشان می‌دهد، بری یکی از تولیدکنندگان بی‌بی‌سی بود که بکت هنگام کار بر روی نمایشنامه‌های رادیویی‌اش با او آشنا شد و سپس به دوست صمیمی و محرم اسرارش مبدل شد. همسر بری در سانحه‌ی تصادف کشته شده بود و او با نوشتن نامه‌ای این خبر را به اطلاع بکت رساند. بکت در جواب نوشت:

نه تنها نامه‌ات اسباب زحمت نیست بلکه از اینکه اندوه عظیمت را با من در میان گذاشتی بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. ای کاش می‌توانستم به نحوی تسکینت بدهم. هر چه می‌توانم بگویم، و خیلی بیشتر و بهتر از آن، را خودت خیلی پیشتر به خودت گفته‌ای. در مواجهه با چنین مصائبی حکمت و بینشی در خود سراغ ندارم جز این که تنها چیزی که می‌بینم این است که زمین کهن به حرکت خود ادامه می‌دهد و زمان با لذت رنج ما و دیگران را می‌بلعد. جایی در قلب تندباد‌های اندوه (و چنانکه شنیده‌ام، عشق نیز) این تندبادها دیگر آرام گرفته‌‌اند. همواره مدیون این آگاهی خفت‌بار بودم و همواره در آنجا، در درونی‌ترین محل ضعف و حقارت بشر، پناه گرفته بودم. برای من پرواز به آنجا پرواز به محلی دور نیست و نمی‌گویم که این امر برای تو نیز مناسب است. اما نمی‌توانم درباره‌ی تسکینی سخن بگویم که هیچ اطلاعی از آن ندارم.

بکت پس از اینکه بااحتیاط به سبب نداشتن حکمت و دانش از خود سلب مسئولیت می‌کند، این پیشنهاد شگفت را مطرح می‌کند که بری باید به سمت «قلب تندبادهای اندوه» حرکت کند زیرا در آنجاست که این تندبادها «دیگر آرام گرفته‌اند.» سخن او توصیف‌کننده‌ی مکانی آرام و ساکت در میانه‌ی رنج است، احتمالاً چیزی مانند چشم توفان. راه‌حل بکت به شکلی ناسازنما عبارت است از گریز ــ بنا بر دلالت کلمه‌ی «پرواز» ــ و امتناع شجاعانه از رویگردانی از رنج. به باور او برای خروج از رنج باید درست به درون آن پرواز کرد، آن را با تمام وجود پذیرفت، خود را واگذاشت و تسلیم او شد. رستگاری را می‌توان در ضعف، افتادگی و حقارت، درست در میانه‌ی رنج، یافت. این ناسازنمای عرفانی بکت است.

به این ترتیب، ولادیمیر که برای مدتی طولانی منتظر گودو است لازم نیست با نگرانی احتمال رستگاری را ارزیابی کند. برای خاموش‌گزینان، رستگاری و لعنت، بهشت و دوزخ، سعادت و فلاکت نه دو قطب متضاد بلکه احتمالاً دو روی یک سکّه‌اند. همانطور که توماس ا کمپیس در عبارتی که به اعتراف بکت مناسب حال اوست، عنوان می‌کند: «آنکس که بتواند خوب رنج بکشد بیشترین آرامش را خواهد یافت.»

 

برگردان: هامون نیشابوری


اندی ویمبوش در دانشگاه کمبریج ادبیات قرن بیستم و دوران معاصر را تدریس می‌کند. گرایش تخصصی او مطالعه‌ی ساموئل بکت و رابطه‌ی بین ادبیات، دین و فلسفه است. عنوان آخرین اثر او خموش: خاموش‌گزینی بکت (2020) است. آنچه خواندید، برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Andy Wimbush. ‘The Wisdom of Surrender’, Aeon, 18 January 2021.

اتحادیه اروپا: روسیه از گاز به عنوان اهرم فشار استفاده می‌کند

رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا می‌گوید قطع گاز روسیه به لهستان و بلغارستان غیرمنتظره نبود و این اتحادیه آمادگی لازم برای مقابله با آن را دارد. شرکت “BASF” آلمان فعالیت‌های خود را در روسیه و بلاروس قطع می‌کند.اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا روز چهارشنبه ۷ اردیبهشت (۲۷ آوریل) در واکنش به قطع گاز روسیه به کشورهای عضو اتحادیه اروپا گفت این اقدام روسیه غیرمنتظره نبوده و او انتظار آن را داشته است.

رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا تاکید کرد که این اتحادیه برای سناریوی قطع گاز روسیه آمادگی لازم را داشته و قبلا برنامه‌های اضطراری وضع کرده بود.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

او همچنین تاکید کرد: «در تماس نزدیک با همه کشورهای اتحادیه اروپا هستیم و برای اطمینان از تحویل گاز از کشورهای دیگر تلاش کردیم.»

با این وجود رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا اقدام روسیه را “غیرقابل قبول” دانست و خاطرنشان کرد که این نشان‌دهنده “غیر قابل اعتماد بودن روسیه به عنوان تامین‌کننده گاز” است.

خانم فون درلاین اقدام روسیه را “تلاش برای استفاده از گاز به عنوان اهرم فشار علیه اتحادیه اروپا” توصیف کرد و وعده داد که اروپایی‌ها در واکنش به آن هماهنگ عمل خواهند کرد.

شرکت نیمه‌ دولتی گازپروم روسیه صادرات گاز به لهستان و بلغارستان را از صبح چهارشنبه ۲۷ آوریل قطع کرده است.

لهستان در واکنش، تصمیم گازپروم را نقض قرارداد بین دو کشور خوانده و حق مطالبه خسارت را محفوظ دانسته است. نخست‌وزیر لهستان از “اهرم فشار” سخن گفته است.

واکنش آلمان به قطع گاز روسیه

کشورهای اتحادیه اروپا از جمله آلمان به شدت به گاز روسیه وابسته هستند. طبق آمارهای رسمی، در حال حاضر حدود ۵۵ درصد از گاز وارداتی به آلمان، از روسیه تامین می‌شود.

سخنگوی رابرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان گفته است امنیت عرضه گاز در آلمان در حال حاضر تضمین شده است اما آلمان وضعیت را به دقت زیر نظر دارد و نگران توقف تحویل گاز روسیه به لهستان و بلغارستان است.

دولت آلمان نسبت به خسارت‌های اقتصادی جدی در صورت قطع عرضه گاز روسیه هشدار داده و با تحریم گاز روسیه مخالفت می‌کند.

خروج غول صنایع شیمیایی آلمان از روسیه و بلاروس

شرکت “ب آ اس اف” (BASF) غول صنایع شیمیایی آلمان اعلام کرد تمامی فعالیت‌های خود را در روسیه و بلاروس تا اوایل ژوئیه سال جاری متوقف می‌کند. دلیل قطع فعالیت‌های این شرکت آلمانی جنگ تجاوزکارانه روسیه در اوکراین اعلام شده است.

BASF بزرگترین کنسرن مواد شیمایی آلمان و از نظر درآمد و سرمایه‌گذاری بزرگ‌ترین در دنیاست. این شرکت بیش از ۱۱۲ هزار کارمند در ۸۰ کشور دنیا دارد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در روسیه و بلاروس شمار کارکنان این شرکت ۶۸۴ نفر اعلام شده و این شرکت وعده داده است تا پایان سال ۲۰۲۲ حقوق کارکنان خود را پرداخت کند.

در سال ۲۰۲۱ حدود یک درصد از کل فروش گروه BASF را به روسیه و بلاروس تعلق گرفت.