Previous Next

هفته زمین پاک؛ در ایران کمتر از ۲۰ درصد پسماندها بازیافت می‌شوند

هفته زمین پاک در ایران با شعار “سرمایه‌گذاری در زمین با مدیریت پسماند” آغاز شده است. ایران با سالانه ۲۳۱میلیون تن زباله، تنها ۲۰ درصد از پسماندها را بازیافت می‌کند. نرخی به مراتب نازل‌تر از سایر کشورها.مدیرکل دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیط زیست ایران، به مناسبت “روز جهانی زمین پاک”، اذعان کرده که این کشور با معضل مدیریت پسماند روبروست. حسن پسندیده از تولید سالانه ۲۳۱میلیون تن زباله خبر می‌دهد و می‌گوید از ۱۸۰هزار تن کیسه پلاستیک تولید، تنها ۲۰درصد پسماندها بازیافت می‌شوند.

پسندیده در مصاحبه‌ای تفصیلی با “جام جم” از تلاش برای “دفن پسماند کمتر” خبر داده و گفته است: «طی ده سال از حدود ۳ هزار و دویست مرکز دفن زباله به ۶۶۰ مرکز رسیده‌ایم.»

این مقام مسئول عنوان کرده که سالی ۲۱ میلیون تن پسماند عادی، شامل خانگی، شهری و روستایی در ایران تولید می‌شود که حدود ۷ تا ۸ درصد آن ترکیبات پلاستیکی است و تنها ۱۰درصد یا کمتر در مبدا تفکیک می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

طبق برآورد سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، حدود ۳۸ درصد زباله‌های این شهر، “خشک” و شامل مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات، نان خشک و غیره هستند که جزو مواد قابل بازیافت و ارزشمند به شمار می‌روند.

محمد جواد روشن، مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت از محیط زیست ایران ۶ سال پیش عنوان کرده بود که ۹۳ درصد از زباله‌های ایران با همه “مواد آلاینده، خطرناک و عفونی” دفن می‌شوند و تنها ۴۰ درصد زباله‌ها به صورت مکانیزه جمع‌آوری می‌شوند.

حسن پسندیده از تلاش برای توسعه صنایع بازیافت خبر داده و افزوده است: «اکنون‭ ‬زباله‌ها‭ ‬یا‭ ‬پسماندها،‭ ‬بخش‭ ‬مهمی‭ ‬از‭ ‬اقتصاد‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬خود‭ ‬اختصاص‭ ‬داده‌اند‭ ‬زیرا‭ ‬پسماندها‭ ‬با‭ ‬توجه‭ ‬به‭ ‬رشد‭ ‬فناوری‌ها‭ ‬در‭ ‬حوزه‭ ‬استفاده‭ ‬مجدد‭ ‬و‭ ‬بازیافت،‭ ‬ارزش‭ ‬اقتصادی‭ ‬بسیار‭ ‬بالایی‭ ‬دارند.»

با وجود اینکه سرانه تولید پسماند الکترونیکی در ایران به بیش از ۶ کیلوگرم در سال می‌رسد اما تا کنون برنامه‌ای از سوی نهادهای مسئول در این مورد ارائه نشده است. حسن پسندیده در این زمینه به جام‌جم گفته که ‬این‭ ‬سرانه‭ ‬شامل‭ ‬زباله‌های‭ ‬حاصل‭ ‬از‭ ‬رایانه‌ها،‭ ‬لوازم‭ ‬‬الکترونیکی،‭ ‬لباسشویی، ‬ظرفشویی،‭ ‬یخچال،‭ ‬تلویزیون،‭ ‬موبایل‭ ‬و‭ ‬اقلامی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طبقه‌بندی‭ ‬لوازم‭ ‬الکترونیکی‭ ‬قرار‭ ‬می‌گیرند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

از سال ۱۹۶۹، سازمان ملل روز ۲۲ آوریل را “روز جهانی زمین پاک ” نامیده است. شعار سال ۲۰۲۲ برای این مناسبت، «درختان برای زمین و زمین برای زندگی» است.

مکرون: گفت‌وگو با پوتین با همه دشواری بهتر است ادامه یابد

رئیس جمهوری فرانسه معتقد است گفت‌وگوی مستقیم با ولادیمیر پوتین هر چند سخت و گاهی ناکارآمد است. باید ادامه یابد. مکرون می‌گوید هر وقت همتای اوکراینی او تقاضا کرده با پوتین حرف زده و باید زمینه برقراری صلح فراهم شود.امانوئل مکرون اعتقاد دارد با همه دشواری‌ها باید امکان ارتباط مستقیم با مسکو را برقرار نگه داشت، گرچه گفت‌وگو با ولادیمیر پوتین گاهی سازنده نیست.

رئیس جمهوری فرانسه در گفت‌وگو با چند رسانه اروپایی گفت، پیش از این هر بار همتای اوکراینی او درخواست کرده با پوتین تماس گرفته است.

او اشاره کرد که ولودیمیر زلنسکی به صراحت خواستار این گفت‌وگوها بوده و افزود: «نقش ما برای فراهم کردن زمینه برقراری صلح سودمند است.»

دشوارتر شدن تماس با پوتین پس از حوادث بوچا

رئیس جمهور فرانسه عنوان کرد که سران کشورهای غربی پس از دیدن عکس‌های بوچا حیرت‌زده و در هم شکسته بودند و هیچ کدام دیگر سراغ گوشی تلفن نرفتند.

بوچا یکی از شهرک‌های حومه کی‌یف است که مطابق گزارش‌ها، سربازان روسی پیش از عقب‌نشینی از آن شمار زیادی از شهروندان غیرنظامی را به قتل رساندند و در مواردی شکنجه کردند.

انتشار عکس‌ها، ویدئوها و گزارش‌ها از حومه کی‌یف پس از عقب‌نشینی نیروهای روسی بازتاب و واکنش‌های گسترده‌ای در پی داشت و اغلب نهادهای حقوق بشری و شخصیت‌های سیاسی روسیه را به ارتکاب جنایت جنگی متهم کرده‌اند.

روسیه ادعا کرده تصویرهای منتشر شده از بوچا ساختگی و صحنه‌سازی بوده و اتهام کشتار غیرنظامیان و ارتکاب جنایت جنگی توسط سربازان روسی را رد می‌کند.

دشواری حضور در مقابل حاشا کننده جنایت

مکرون می‌گوید سخت است پس از گفت‌وگو با زلنسکی یا کسانی که تمام وحشت جنگ و ویرانی را تجربه کرده و شاهد بوده‌اند، کسی مقابل شما قرار بگیرد که “همه چیز را حاشا می‌کند، به سخره می‌گیرد و از صحنه‌سازی حرف می‌زند”.

او با بیان این که بالاخره روزی آتش‌بس اعلام می‌شود و قدرت‌های جهانی، از جمله فرانسه آن را تضمین می‌کنند افزود: «اما اگر ما از سر خستگی تصمیم بگیریم با پوتین گفت‌وگو نکنیم، مسئولیت خود را واگذاشته‌ایم.»

رئیس جمهوری فرانسه تاکید کرد اروپا در خطر است و اروپایی‌ها باید برای برقراری صلح پشت میز مذاکره بنشینند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

امانوئل مکرون می‌گوید با توجه به جنایت جنگی که روسیه مرتکب شده، نحوه پیشبرد عملیات نظامی در منطقه دونباس و شهر بندری ماریوپل و تهدید مسکو برای استفاده از سلاح اتمی در اواخر فوریه باید به صراحت گفت: «اراده روسیه تشدید تنش است.»

قطع وابستگی و افزایش فشار بر روسیه

او تاکید کرد اکنون مسئولیت غرب حمایت مالی و نظامی از اوکراین و تشدید تحریم‌ها علیه روسیه برای حفظ فشار بر مسکو است.

یکی از معضلات کشورهای قدرتمند اروپایی برای افزایش فشار بر مسکو وابستگی آنها به واردات انرژی از روسیه است که کاهش و قطع آن در کوتاه مدت بسیار دشوار و در مواردی ناممکن است.

رئیس جمهوری فرانسه معتقد است کشورهای اروپایی باید فشار تحریم‌ها علیه روسیه را حفظ کرده و تشدید کنند و در همان حال با کشورهای حوزه خلیج فارس، هند و چین نیز وارد مذاکره شوند، زیرا فقط آمریکا و کشورهایی اروپایی نیستند که باید مقابل روسیه بایستند.

سرنا ویلیامز و لوئیس همیلتون در بین مشتریان خرید چلسی

سرنا ویلیامز، ستاره آمریکایی تنیس و لوئیس همیلتون، راننده انگلیسی تیم فرمول یک مرسدس، پیشنهاد خرید سهام باشگاه چلسی را مطرح کرده‌اند. این باشگاه پس از تحریم و مصادره اموال مالک آن به مزاینده گذاشته شده است.در پی تحریم و مصادره اموال و دارایی‌های اولیگارش روسی و مالک باشگاه اف.ث. چلسی لندن، رومان آبراموویچ توسط دولت بریتانیا، سهام این باشگاه پُر‌آوازه انگلیسی به علت دریافت مجوز برای ادامه فعالیت در عرصه فوتبال حرفه‌ای در معرض فروش قرار گرفته است.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

تیم فوتبال چلسی در حال حاضر فقط به لطف یک “مجوز ویژه” از سوی مقامات بریتانیا اجازه حضور در مسابقات و شرکت در صحنه فوتبال حرفه‌ای را دارد.

ارزش کُل سهام باشگاه چلسی بین ۲ تا ۳ میلیارد یورو برآورد شده است. دولت بریتانیا تاکید کرده است که در چارچوب فروش سهام باشگاه چلسی، نباید هیچ گونه سود مالی به رومان آبراموویچ تعلق بگیرد.

در طرح دولت بریتانیا برای فروش باشگاه چلسی همچنین در نظر گرفته شده است که پول حاصل از فروش این باشگاه در اختیار موسسه‌های خیریه گذاشته شود، یا اینکه در یکی از حساب‌های بانکی متعلق به رومان آبراموویچ که در حال حاضر مسدود شده‌است، نگهداری شود.

فرآیند فروش سهام باشگاه اف.ث. چلسی از مارس ۲۰۲۲ آغاز شده است. در هفته‌های اخیر پیشنهادهای متعددی برای خرید این باشگاه ارائه شده‌اند.

حال برخی از چهره‌های سرشناس ورزش جهان نیز به فهرست متقاضیان خرید سهام چلسی پیوسته‌اند. در این بین نام‌های سرنا ویلیامز و لوئیس همیلتون نیز به چشم می‌خورند.

سرنا ویلیامز برنده بیش از ۲۰ عنوان قهرمانی در مسابقات گرنداسلم‌های تنیس زنان جهان است. لوئیس همیلتون نیز ۷ مقام قهرمانی رقابت‌های فرمول یک را در ویترین افتخارات خود دارد.

این دو چهره سرشناس ورزش جهان به طور مشترک هر یک با مبلغی در حدود ۱۰ میلیون پوند آمادگی خود را پیرامون سرمایه‌گذاری در خرید باشگاه چلسی اعلام کرده‌اند.

سرنا ویلیامز و لوئیس همیلتون قصد دارند در چارچوب پیشنهاد مارتین براتون برای خرید باشگاه چلسی سهیم شوند. براتون یکی از سه مشتریان اصلی برای خرید باشگاه چلسی است.

دو مشتری دیگر، تاد بوئلی، مالک تیم بیس‌بال لس‌آنجلس داجرز و استفن پالیوکا، رئیس تیم بسکتبال بوستون سلتیکس آمریکا، هستند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

پیشنهادهای ارائه شده برای خرید چلسی، به جلب رضایت و پذیرش رومان آبراموویچ و سازمان لیگ برتر فوتبال انگلیس نیاز دارند.

وزارت خارجه آمریکا: توافق بر سر احیای برجام قطعی نیست

آمریکا می‌گوید پیشنهادهای خود برای احیای برجام را به تهران ارائه کرده اما رسیدن به توافق همچنان “بسیار نامشخص” است. ظاهرا آمریکا برای حذف سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی شرط‌هایی گذاشته که ایران همچنان نمی‌پذیرد.سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در تازه‌ترین نشست خبری خود بار دیگر تاکید کرد در مذاکرات احیای برجام گشایش جدیدی رخ نداده و رسیدن به توافق نهایی در این زمینه قطعی نیست.

ند پرایس گفت در ماه‌های اخیر در مذاکرات وین پیشرفت‌های قابل توجهی وجود داشته اما رسیدن به توافق “بسیار نامشخص” است. او افزود همچنان اختلاف‌های حل نشده زیادی باقی ماند‌اند اما آمریکا تلاش می‌کند برای رفع آنها راه‌حلی پیدا شود زیرا معتقد است احیای برجام مانع اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی می‌شود و این از نظر امنیت ملی ایالات متحده اهمیت دارد.

سخنگوی کاخ سفید خاطر نشان کرد احیای توافق هسته‌ای و بازگشت ایران به اجرای تعهدات خود مطابق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، می‌تواند و باید امکان کنترل دائم و قابل سنجش برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را فراهم کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

پرایس می‌گوید این ابزاری برای حصول اطمینان از تحقق تعهد رئیس جمهوری آمریکاست؛ تعهدی مبنی بر آن که هرگز به جمهوری اسلامی امکان دست‌یابی به بمب اتم داده نمی‌شود.

مطابق شواهد، یکی از مسائلی که مانع توافق احتمالی بر سر احیای برجام شده درخواست جمهوری اسلامی برای حذف نام سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی ایالات متحده است.

تا کنون برخی مقام‌های ارشد آمریکایی احتمال حذف کامل سپاه از این فهرست را منتفی اعلام کرده‌اند و بسیاری از نمایندگان کنگره هم با آن مخالف‌اند، اما ظاهرا بر سر این موضوع مذاکراتی انجام شده است.

تائید تلویحی مذاکرات فرابرجامی

سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در پاسخ به پرسشی در باره شرط احتمالی آمریکا برای خارج کردن سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی، منکر وجود چنین شرطی نشد ولی گفت: «ما مقابل افکار عمومی مذاکره نمی‌کنیم.»

پیش از این گزارش‌هایی درباره شرط‌های احتمالی آمریکا برای پاسخ مثبت به درخواست تهران منتشر شده که مطابق آنها تعهد جمهوری اسلامی برای محدود کردن فعالیت‌های منطقه‌ای سپاه و خودداری از ضربه زدن به منافع آمریکا و متحدانش از جمله آنها هستند.

خبرگزاری تسنیم، به نقل از علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه نوشته است: «دشمنان مرتب پسغام و پیغام می‌دهند اگر از انتقام حاج قاسم دست بکشید فلان امتیاز را می‌دهیم و فلان تحریم را برمی‌داریم! اما زهی خیال باطل. تقاص حاج قاسم حتمی است.»

اشاره او به کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه در حمله پهپادی نیروهای آمریکایی در دی ماه سال ۹۸ است که جمهوری اسلامی تهدید کرده به خاطر آن “انتقام سختی” از آمریکا می‌گیرد.

تا کنون مقام‌های آمریکایی به ادعای فرمانده نیروی دریایی سپاه واکنشی نشان نداده‌اند. در عین حال سخنان تنگسیری می‌تواند تائید ضمنی شرط احتمالی ایالات متحده برای خارج کرده سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی تلقی شود.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید ایرانی‌ها می‌دانند در صورتی که آمادگی داشته باشند، امکان بازگشت سریع دو طرف به برجام و تعهدات آن وجود دارد و پیشنهادها در این زمینه “از مدتی پیش” روی میز قرار دارند.

تحریم‌های فرابرجامی در برابر نگرانی‌های فرابرجامی

برخی منابع خبری به نقل از یکی دیگر از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا گزارش داده‌اند اگر ایرانی‌ها خواستار رفع تحریم‌های فراتر از توافق هسته‌ای باشند باید “نگرانی‌های فرابرجامی” آمریکا را رفع کنند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ‌کننده ارشد مذاکرات وین پیش از این گفته است متن توافق احیای برجام اواخر اسفند ماه نهایی شده است.

بر این پایه، مسائل حل نشده‌ای که ایران و آمریکا به آن اشاره می‌کنند باید همه موضوع‌های فرابرجامی باشند که احتمالا شامل فعالیت‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی و برنامه‌های موشکی آن می‌شوند.

ند پرایس هشدار داده که آمریکا و متحدانش خود را برای سناریوهای مختلف شکست مذاکرات احیای برجام آماده کرده‌اند. او درباره این سناریوها توضیح بیشتری نداد.

به گفته پرایس ایالات متحده در نهایت تصمیم خود را خواهد گرفت، اما فقط توافقی را می‌پذیرد که مطابق نظر جو بایدن به بهترین وجه در جهت تامین منافع امنیتی آمریکا باشد.

شهردار ماریوپل: پوتین عامل قتل عام هزاران غیرنظامی است

مقام‌های محلی احتمال می‌دهند در گورهای دسته جمعی در شهر منهوش نزدیک ماریوپل تا ۹ هزار غیرنظامی اوکراینی دفن شده باشند. شهردار ماریوپل کشتار غیرنظامیان در این منطقه را با اقدام مشابه نازی‌ها در نزدیکی کی‌یف مقایسه کرد.بندر ماریوپل و مناطق اطراف آن از نخستین روزهای تجاوز نظامی روسیه به اوکراین که ۲۴ فوریه آغاز شد در محاصره نیروهای روسی قرار گرفتند.

شورای شهر ماریوپل شامگاه پنج‌شنبه، ۲۱ آوریل در کانال تلگرامی خود از قول وادیم بویچنکو، شهردار این شهر روسیه را به قتل عام غیرنظامیان متهم کرد و از جامعه جهانی خواست به این جنایت واکنش نشان دهند.

منابع اوکراینی احتمال می‌دهند در شهرک منهوش در نزدیکی این بندر تا ۹ هزار غیرنظامی در گورهای دسته جمعی دفن شده باشند.

در تصویرهای ماهواره‌ای که در رسانه‌های اوکراینی منتشر و اصالت آنها تا کنون توسط منابع مستقل تائید نشده، تعدادی گور دسته جمعی در حدود ۲۰ کیلومتری غرب ماریوپل به چشم می‌خورد که شمار آنها از روزهای پایانی ماه مارس به بعد رو به افزایش بوده است.

مقایسه کشتار غیرنظامیان با اقدام سربازان نازی

شهردار ماریوپل کشتار غیر نظامیان در شهرک منهوش را با قتل عام‌هایی مقایسه کرده که نازی‌های آلمان در جریان جنگ دوم جهانی در منطقه “بابی یار” نزدیک کی‌یف مرتکب شدند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

وادیم بویچنکو شهر منهوش را یک “بابی یار جدید” (Babyn Jar) خوانده و گفته آن زمان هیتلر یهودیان، اسلاوها و کولی‌ها را سر به نیست کرد و اکنون ولادیمیر پوتین اوکراینی‌ها را نابود می‌کند. او رئیس جمهوری روسیه را متهم کرد که در ماریوپل هم ده‌ها هزار غیرنظامی را قتل عام کرده است.

شهردار ماریوپل با اشاره به حوادثی که پس از محاصره و اشغال این منطقه رخ داده خواستار “اقدام قاطع” جامعه جهانی شد تا به گفته او با هر وسیله ممکن جلوی ادامه این “قتل عام” گرفته شود.

به گزارش “تاگس‌شاو”، وب‌سایت کانال یک تلویزیون آلمان، رسانه‌های اوکراینی گورهای دسته جمعی در شهرک منهوش را با نمونه‌های مشابهی مقایسه کرده‌اند که پس از عقب‌نشینی سربازان روسی از اطراف کی‌یف در این منطقه کشف شد.

مطابق عکس‌ها، ویدئوها و گزارش‌هایی که از حومه کی‌یف، از جمله شهرک بوچا منتشر شد، ظاهرا سربازان روسی پیش از عقب‌نشینی تعداد زیادی از شهروندان غیرنظامی را به قتل رسانده و جسد آنها را در گورهای دسته جمعی دفن کرده‌اند.

روسیه دخالت در کشتار غیرنظامیان در حومه کی‌یف را رد کرده و مدعی شده تصویرهای منتشر شده صحنه‌سازی و اتهام ارتکاب جنایت جنگی به سربازان روسی بی‌اساس است.

بویچنکو سربازان روسی را متهم کرده که جسد قربانیان غیرنظامی را از خیابان‌های شهر بندری ماریوپل به مرور جمع‌آوری کرده و برای پنهان کردن جنایات خود آنها را با کامیون به گورهای دسته جمعی حفر شده در اطراف شهرک منهوش منتقل کرده‌اند.

زلنسکی: مقاومت در ماریوپل ادامه دارد

روسیه ادعا می‌کند بندر ماریوپل را به طور کامل تصرف کرده و فقط چند صد نفر در یک کارخانه ذوب آهن باقی مانده که در محاصره کامل قرار دارند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شهردار ماریوپل می‌گوید هنوز حدود ۱۰۰ هزار نفر در این شهر هستند و تاکید می‌کند فهم این مسئله مهم است که سرنوشت و جان این افراد فقط در اختیار یک نفر و شخص ولادیمیر پوتین است.

ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین در تازه‌ترین پیام ویدئویی خود گفته که برخلاف تمام ادعاهای “اشغالگران”، مقاومت در برابر نیروهای روسی در ماریوپل همچنان ادامه دارد.

پوتین صبح پنج‌شنبه تسخیر کامل ماریوپل را خاتمه یافته اعلام کرد. منابع روسی گفته‌اند فقط حدود ۲ هزار سرباز اوکراینی و نیروهای خارجی در کارخانه ذوب آهن باقی مانده‌اند.

رئیس جمهوری روسیه دستور داده کارخانه‌ای که نظامیان اوکراینی و تعدادی غیرنظامی به آن پناه برده‌اند به طور کامل محاصره شود و از نظامیان خواسته سلاح خود را زمین بگذارند و تسلیم شوند.

چرا پوتین به دونباس چشم دوخته است؟

ارتش روسیه با عقب‌نشینی از کی‌یف دوباره سازماندهی شده و حملات خود را در شرق اوکراین در منطقه دونباس متمرکز کرده است. چرا دونباس برای روسیه اهمیت دارد و پوتین همیشه از لوهانسک و دونتسک سخن می‌گوید؟ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین می‌گوید جنگ دونباس آغاز شده است. مسکو اوایل آوریل به طور ناگهانی نیروهای خود را از منطقه کی‌یف پایتخت خارج کرد. ظاهراً این اقدام به منظور متمرکز کردن ارتش روسیه در دونباس واقع در شرق اوکراین بوده است.

اما چرا دونباس برای پوتین اهمیت دارد و چرا این منطقه نسبت به بقیه اوکراین رابطه متفاوتی با روسیه دارد؟

لوهانسک و دونتسک (دونباس) و شبه جزیره کریمه از جمله مناطق اوکراین هستند که زبان مادری شمار زیادی از ساکنان آن روسی است.

شمار روس‌ها نیز در این محدوده نیز نسبتاً زیاد است و این امر در مورد استان‌های مجاور، یعنی زاپوریژیا، خارکیف و اودسا هم صدق می‌کند. با این حال، روس‌ها فقط در کریه اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

پس از “انقلاب نارنجی”، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ و جنبش “میدان” در سال ۲۰۱۴، مقاومت در برابر سمت‌گیری غربی اوکراین به ویژه در مناطق یاد شده قوی بوده اما نظراکثریت را تشکیل نمی‌داد. جدایی‌طلبان روس با حمایت مسکو کنترل بخش‌هایی از منطقه را در آن‌زمان به دست آوردند و کرملین از خلاء قدرت در کی‌یف برای الحاق شبه جزیره کریمه استفاده کرد.

آندریاس هاینه‌مان گرودر، کارشناس امور اروپای شرقی در مرکز تحقیقات بین‌المللی بن (BICC) می‌گوید روس‌ها فرصت را غنیمت شمردند و طبق اصل “بل گرفتن از اوضاع” عمل کردند.

زمینه‌های تاریخی مناقشه روس‌ها و اوکراینی‌ها در دونباس

دونباس تا اواسط قرن نوزدهم جمعیت زیادی نداشت اما بعدا به دلیل ذخایر ذغال سنگ به مهم‌ترین مرکز صنعتی روسیه تبدیل شد.

گیدو هاوسمن، تاریخ‌دان از موسسه مطالعات اروپای شرقی و جنوب شرقی “لایبنیتس” (IOS) در دانشگاه رگنسبورگ توضیح می‌دهد: «در این دوره استفاده عمومی از زبان اوکراینی در امپراطوری روسیه سرکوب شد و روسی بیشتر به عنوان زبان آموزش مورد استفاده قرار گرفت.»

از سوی دیگر بسیاری از کشاورزان روس نیز به منطقه صنعتی جدید سرازیر شدند. در دوره استقلال کوتاه اوکراین در سال ۱۹۱۸ دونباس هنوز بخشی از اوکراین شمرده نمی‌شد و موقعیت آن زمانی تغییر کرد که اتحاد جماهیر شوروی پا گرفت و جمهوری سوسیالیستی اوکراین را ایجاد کرد. در زمان جمهوری شوراها نیز تعداد بیشتری از روس‌ها در این منطقه مستقر شدند با این احساس که به روسیه و یا شوروی تعلق دارند.

هاوسمن ادامه می‌دهد: «با این وجود، مردم دونباس همیشه به زبان اوکراینی صحبت می‌کردند و اکثریت هنوز پیوندهای محکمی با اوکراین دارند.»

هاینمان گرودر، کارشناس سیاسی اعتقاد دارد، این فرض که قومیت یا زبان مادری مردم اوکراین اطلاعاتی درباره هویت ملی آنها می‌دهد گمراه کننده است: «حتی در برخی از گردان‌های ارتش اوکراین که در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ با جدایی‌طلبان روس جنگیدند، روسی صحبت می‌‌شد و حالا دیگر احتمالاً اینطور نیست. از آن گذشته استفاده از زبان روسی در سال‌های اخیر نیز به شدت کاهش یافته است.»

به گفته این کارشناس “تجاوزات روسیه” در شکل‌گیری ملت اوکراین سهمی جدی داشته و در هشت سال گذشته نیز “بمب‌های روسیه اوکراین را متحد کرد”.

منافع اقتصادی در حمله به شرق اوکراین چه نقشی دارد؟

پس از جنگ جهانی دوم، مناطق صنعتی سیبری برای شوروی اهمیت بیشتری نسبت به دونباس پیدا کرد، در حالی که برای اوکراین، دونباس مهم‌ترین منطقه صنعتی تا سال ۲۰۱۴ بود اما هشت سال درگیری اهمیت آن را کاهش داد. بسیاری از معادن به ویژه در مناطق جدایی‌طلبان به متروکه تبدیل شدند. با جنگ روسیه در اوکراین نیز سایر کارخانه‌ها و زیرساخت‌های صنعتی از بین رفتند.

هاوسمان، تاریخدان آلمانی می‌گوید، قدرت اقتصادی منطقه دونباس برای روسیه تعیین کننده نیست، اما برای اوکراین و استقلال اقتصادی آن با اهمیت است و یکی از هدف‌های تعیین‌کننده جنگ روسیه این است که اوکراین را در درازمدت از نظر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به روسیه وابسته کند.

دونباس از نظر نمادین و ایدئولوژیک چه معنایی دارد؟

هشت سال است که نبرد در دونباس ادامه دارد. در سال ۲۰۱۴ جدایی‌طلبان طرفدار روسیه استان‌های لوهانسک و دونتسک را به عنوان “جمهوری‌های مردمی” مستقل اعلام کردند.

پس از یک مرحله درگیری بین جدایی‌طلبان و ارتش اوکراین، توافق‌نامه دوم مینسک در سال ۲۰۱۵ به آتش‌بس و ایجاد “خط تماس” منجر شد که اوکراین را از مناطق جدایی‌طلب در منطقه مرزی با روسیه جدا کرد.

در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ سه روز قبل از حمله به اوکراین روسیه رسما این “جمهوری‌های” خودخوانده را به رسمیت شناخت، اما مسکو نه به این دو جمهوری خودخوانده، بلکه کل منطقه دونباس چشم دوخته است.

علاوه بر این، واحدهای رزمی اوکراینی با گرایش “ملی‌گرایی راست” در این مناطق می‌جنگند، مهم‌تر از همه “هنگ آزوف” است که مانع تصرف ماریوپل در سال ۲۰۱۴ توسط جدایی طلبان روس شد.

هاینمان گرودر به مدعای کرملین اشاره می‌کند که مبارزه با نازیسم در اوکراین را بهانه کرده و این که پوتین با پیروزی بر این نیروها می‌تواند اجرای “مأموریت نازی‌زدایی” خود را حداقل در دونباس توجیه کند.

تصرف شهر صنعتی و بندری ماریوپل که پس از هفته‌ها محاصره و گلوله‌باران به نمادی از استقامت اوکراین تبدیل شده است نیز موفقیتی نمادین برای پوتین خواهد بود.

اهمیت استراتژیک دونباس چیست؟

گرودر کارشناس سیاسی از بن می‌گوید: «جنگ در دونباس تعیین خواهد کرد که چه چیزی از اوکراین باقی می‌ماند. با الحاق کریمه، مسکو بندر اصلی ناوگان سابق دریای سیاه روسیه را فتح کرد. با گرفتن ماریوپل نیز برای اولین بار از زمان فروپاشی شوروی، روسیه یک بندر در بخش اروپایی این کشور خواهد داشت.»

کریمه تا کنون یک شبه‌جزیره بوده و تنها از طریق پلی که سال ۲۰۱۸ افتتاح شده، از طریق تنگه کرچ بین دریای آزوف و دریای سیاه به سرزمین اصلی روسیه متصل است. حال با فتح کل دونباس، روسیه بندر ماریوپل را که به کریمه و دریای مدیترانه متصل بود، از چنگ اوکراین خارج می‌کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به گفته گرودر هدف اصلی روسیه اتصال زمینی کریمه است. این به نوبه خود می‌تواند چشم‌اندازهای نظامی جدیدی را برای این کشور باز کند.

این کارشناس سیاسی خاطرنشان می‌کند که اگر پوتین فرصت انحلال اوکراین به عنوان یک کشور مستقل را بیابد، از آن استفاده خواهد کرد.

او تاکید می‌کند که گرفتن دونباس به جای کی‌یف می‌تواند برای پوتین نوعی تسلی خاطر هم باشد. از این نقطه نظر برای دولت اوکراین این سئوال پیش می‌آید آیا برای نجات پایتخت کی‌یف باید کل دونباس را از دست داد و قربانی کرد؟

جریمه مالی برای تهیه‌کنندگان، پیامد شلیک مرگبار بالدوین

در پرونده شلیک تصادفی بازیگر مشهور هالیوود به فیلم‌بردار وسترن“زنگار”، تهیه‌کنندگان به پرداخت جریمه نقدی ۱۳۷هزار دلاری محکوم شدند. اداره ایمنی و سلامت شغلی نیومکزیکو قصور تیم تولید کننده در رعایت پروتکل‌ها را تایید کرد.با گذشت حدود شش ماه از کشته‌شدن هالینا هاچینز، فیلم‌بردار فیلم “زنگار” (Rust) در حین فیلم‌برداری به دست الک بالدوین ستاره هالیوود، مقامات آمریکایی جریمه سنگینی برای تهیه‌کنندگان این فیلم وسترن در نظر گرفتند.

الک بالدوین که نقش اصلی را بر عهده داشت، پیش از این واقعه می‌خواست به عنوان تهیه‌کننده فیلم مشارکت داشته باشد.

اداره ایمنی و سلامت شغلی OSHA ایالت نیومکزیکو آمریکا، جایی که این فیلم وسترن در آن فیلم‌برداری می‌شد، جریمه‌ای ۱۳۷ هزار دلاری علیه تیم سازندگان در نظر گرفت. این اشد مجازاتی است که مقامات آمریکایی می‌توانستند در این زمینه اعمال کنند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

نقض مقررات امنیتی

طبق بررسی‌های چند ماهه مقامات اداره ایمنی و سلامت شغلی به این نتیجه رسیدند که تولیدکنندگان فیلم پروتکل‌‌های لازم را زیر پا گذاشته‌اند. بر اساس این تحقیقات مشخص شده تیم تولیدکننده به قوانین استفاده از سلاح گرم بی‌توجه بوده‌ است.

بر اساس این پروتکل‌ها نباید هیچ گلوله واقعی در صحنه فیلم‌برداری وجود داشته باشد و سلاح‌های گرم نباید بدون مراقبت در صحنه رها شوند. تیم تحقیقات اعلام کرده که با وجود این، بازیگران بدون نظارت کارشناس اسلحه،‌ سلاح گرم را به سمت دوربین یا افراد دیگر نشانه گرفته‌اند.

فاجعه‌ای که می‌شد از آن پیشگیری کرد

مسئولان این پرونده به این نتیجه رسیده‌اند که امکان جلوگیری از این “حادثه غم‌انگیز” وجود داشته است. آن‌ها گروه فیلم‌برداری را به “سهل‌انگاری” متهم کرده‌اند.

جیمز کنی، وزیر محیط زیست نیومکزیکو که سابقه مشاوره به وزارت دادگستری آمریکا را نیز در کارنامه خود دارد، با انتقاد ازعوامل تولید این وسترن گفته است که آنها در پیروی از قوانین ملی شناخته‌شده‌ حافظ کارکنان “شکست خورده‌ است”.

شرکت تولیدکننده این فیلم از نتیجه این تحقیقات راضی نیست و قصد فرجام‌‌خواهی دارد.

بی‌خبری بالدوین از واقعی بودن گلوله‌ها

در جریان تیراندازی سر صحنه فیلم وسترن “زنگار ” (Rust)، سلاحی در دست الک بالدوین بود که گلوله واقعی داشت. هالیانا هاچینز ۴۲ ساله به ضرب گلوله از پا در آمد و جوئل سوزا، کارگردان فیلم از ناحیه شانه زخمی شد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

بر اساس مدارکی که پس از این واقعه به دادگاه ارائه شد، مشخص شد که الک بالدوین “از واقعی بودن تیرها بی‌خبر بوده است” و دستیار کارگردان هنگامی تحویل سلاح به او عنوان کرده که اسلحه ایمن است.

الک بالدوین پس از ماجرا گفته بود که به شدت از این حادثه تکان خورده و وعده داده بود از بازماندگان هالینا هاچینزحمایت خواهد کرد.

تحقیقات جنایی برای بررسی این پرونده کماکان جریان دارد.

سپاه پاسداران؛ گذار از بنیادگرایی اسلامی به “گانگستری”

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۴۳ ساله شد. این مناقشه‌برانگیزترین نیروی نظامی رسمی منطقه خاورمیانه، چه تاریخی را از سر گذرانده و اقداماتش تا چه حد در جهت منافع ملی ایران بوده است؟ نگاه علی افشاری، تحلیلگر سیاسی:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چهل و سومین سالگی حیات خود را پشت سر گذاشت. در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ نهاد انقلابی جدیدی تحت عنوان “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران” به صورت رسمی تشکیل شد. ایده تشکیل سپاه توسط دولت موقت طرح شد و با تصویب شورای انقلاب ابتدا زیر نظر دولت موقت و در مجموعه ابراهیم یزدی (معاونت امور انقلاب) تعریف شد. اما در ادامه و ظرف مدت زمان کوتاهی تحت نظارت شورای انقلاب قرار گرفت و ارتباط سازمانی آن با دولت موقت قطع شد. بر اساس برخی از ادعاها، با نظر آیت‌الله خمینی سپاه زیرمجموعه شورای انقلاب شد و همچنین واژه “ایران” از عنوان پیشنهادی دولت موقت برای آن حذف شد.

در مورد چگونگی تشکیل سپاه هنوز روایت جامع و مستندی وجود ندارد. تفاوت روایت‌ها کم نیست. اما تقریبا با قطعیت می‌توان گفت که شاکله آن در دو مرحله شکل گرفت. در مرحله نخست با نظر دولت موقت در ماه اسفند ۱۳۵۷ سپاه با رهبری اولیه تشکیل شد. رهبری اولیه ترکیبی از اعضای نهضت آزادی، اعضای انجمن‌های اسلامی دانشجویان در آمریکا و برخی از نیروهای موسوم به “خط امام” با پیشنهاد آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی تشکیل شد. حجت‌الاسلام حسن لاهوتی نیز به عنوان نماینده آیت‌الله خمینی برگزیده شد. نکته جالب آن است که سپاه در بدو تشکیل اهمیتی در حد “کمیته‌های انقلاب اسلامی ایران” در نظر اعضای روحانی شورای انقلاب نداشت. لاهوتی که در آن مقطع رابطه نزدیکی با سید احمد خمینی و آیت‌الله خمینی داشت، قرار بود “نماینده امام” در کمیته‌ها شود که با مداخله و مخالفت شدید آیت‌الله مرتضی مطهری منتفی شد و آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی جایگزینش شد.

علی‌رغم اعلام فرمان تشکیل سپاه توسط آیت‌الله خمینی اما گروه‌های مسلح انقلابی با گرایش بنیادگرایی اسلامی در تهران فعالیت می‌کردند و حاضر به تبعیت و هماهنگی با سپاه نبودند. فعالیت‌های موازی آنها مشکلاتی را ایجاد کرده بود. بر اساس ادعای محسن رفیقدوست، با مذاکرات وی و با تهدید قرار دادن اسلحه بر روی شقیقه رهبران گروه‌هایی چون “پاسداران انقلاب اسلامی (پاسا)” به سرکردگی محمد منتظری، “گارد انقلاب” متشکل از برخی از اعضای “حزب ملل اسلامی” و “سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی”، آنها به اکراه پذیرفتند که به سپاه ملحق شوند. البته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کماکان به فعالیت موازی و مستقل نظامی خود ادامه داد.

از این مقطع به بعد تغییرات اساسی در سپاه ایجاد شد و از طرح مورد نظر شورای انقلاب خارج شد و هسته اولیه بافت کنونی آن شکل گرفت. انگاره‌هایی چون “تعلق به گفتمان بنیادگرایی اسلامی شیعه‌محور”، “حکمرانی اقتدارگرایانه”، “تلقی مالکیت انقلاب بهمن ۵۷”، “استقلال از نهاد روحانیت”، “پیوند نهادینه با نهاد ولایت فقیه”، “رویکرد ایدئولوژیک”، “تمایل به فعالیت در برون از مرزهای ایران و دفاع از نهضت‌های اسلام‌گرای بنیادگرا در خاورمیانه”، “آمریکاستیزی”، “خصومت آشتی‌ناپذیر با اسرائیل”، “فعالیت جهادی و مغایر با بوروکراسی مدرن”، آرزوی آزادی “قدس شریف”، “ضدیت با مدرنیته”، ” بی‌اعتنایی به قانون‌گرایی”، “نگاه منفی به ارتش و برتری‌طلبی نسبت به آن”، “حضور فعال در سیاست”، “سرکوب و برخورد امنیتی با گرایش‌های انقلابی دگراندیش و خارج از خط امام” و “واپس‌گرایی فرهنگی”، “دفاع از مستضعفین” و “عدالت منهای آزادی” از این مقطع به بعد مولفه‌های هویتی سپاه را تشکیل دادند. همچنین دست‌اندازی “حزب جمهوری اسلامی ایران” برای کنترل سپاه شروع شد که البته هیچگاه به موفقیت کامل نرسید. منتهی حضور اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رابط شورای انقلاب با سپاه باعث تقویت گرایش سیاسی سپاه به سمت جریان خط امام شد.

لاهوتی که خواهان وحدت گرایش همه نیروهای انقلابی بود و به تدریج به نیروهای ملی-مذهبی نزدیک شد با رهبری جدید سپاه مشکل پیدا کرد و در نهایت با نظر آیت‌الله خمینی کنار گذاشته شده و حجت‌الاسلام فضل‌الله محلاتی جایگزین او شد. در ادامه با ریاست جمهوری ابوالحسن بنی‌صدر منازعاتی در سپاه شکل گرفت که باز اکثریت رهبری آن برخلاف واگذاری فرمانده کل قوا از سوی آیت‌الله خمینی به نخستین رئیس‌جمهور ایران به مخالفت و تقابل با ریاست جمهوری ادامه داد. مرتضی رضایی که حکم فرماندهی از بنی‌صدر دریافت کرد، هیچگاه نتوانست اداره سپاه را در عمل برعهده داشته باشد و عملا سپاه همسو با حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در برنامه‌های بنی‌صدر و فرماندهی او در جنگ ایجاد اختلال کرده و در حذف او اثرگذار بود. علاوه بر این دستگاه اطلاعاتی اصلی جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع “اطلاعات سپاه” بود که برخورد امنیتی و حذف تمامی گروه‌های انقلابی غیر خط امام اعم از چپ، سوسیالیست و لیبرال و ملی را اجرا کرد. بعد از استیضاح بنی‌صدر در هماهنگی با سیداحمد خمینی، محسن رضایی فرمانده سپاه شد. در این مقطع تصفیه‌هایی در سپاه انجام شد. برخی از افراد و نیروهای حامی حبیب‌الله پیمان کنار گذاشته شدند و همچنین افراد دیگری که همسویی کامل با حاکمیت خط امام نداشتند.

این نکته را باید در نظر گرفت که سپاه از بدو تشکیل هیچ‌گاه یک‌دست نبوده و همیشه رقابت‌ها و کشمکش‌های داخلی در آن جریان داشته است. دو دستگی و چند دستگی در ادوار مختلف روند تصمیم‌گیری‌ها و حیات سپاه را تحت الشعاع قرار داده است. در اصل سپاه بر اساس یک طرح و برنامه مشخص جلو نرفته است، بلکه مسیر طی شده محصول رقابت‌ها و موج‌های تصفیه و دخالت نهاد‌های دیگر قدرت بوده است.

موج بعدی تصفیه بعد از تحمیل غیرقانونی استعفا از قائم‌مقام رهبری آیت‌الله حسینعلی منتظری رخ داد و نیروهای حامی ایشان یا کنار گذاشته شده و یا از مناصب فرماندهی کنار گذاشته شدند.

اتفاق مهم بعدی پایان جنگ بود که ارائه گزارش‌های غلط و رویکرد ماجراجویانه آنها در ادامه جنگ باعث خشم آیت‌الله خمینی شد که فرمان رسیدگی به تخلفات آنها در دادگاه نظامی را داده بود. فوت آیت‌الله خمینی باعث شد تا هم آن دادگاه‌ها برگزار نشوند و هم طرح ادغام ارتش و سپاه اجرا نشود.

رهبری علی خامنه‌ای نقطه عطفی در حیات سپاه و رشد آن در عرصه‌های غیرنظامی شد. ابتدا موج تصفیه دیگری با کنار گذاشتن و یا تضعیف نیروهای نزدیک به “جناح چپ” راه افتاد. سپاه در گذشته نیز در عرصه سیاسی فعال بود، منتهی در دوره رهبری حجت‌الاسلام سید علی خامنه‌ای به تدریج نقش سپاه در عرصه سیاسی به لحاظ کمی و کیفی تحول یافت. هم سطح مداخلات سیاسی افزایش پیدا کرد و هم نوع آن نیز بیشتر سمت و سوی جناحی و امنیتی پیدا کرد تا حافظ سیاست‌ها و تصمیمات خامنه‌ای باشد. با نظر مشترک خامنه‌ای و حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی سپاه بعد از جنگ به صورت گسترده وارد فعالیت اقتصادی شد که در گذر زمان گسترش پیدا کرد. همچنین بسیج که پیش‌تر جنبه سازمانی چندانی نداشت، در دوره رهبری خامنه‌ای در تمامی ارکان جامعه گسترش سازمانی پیدا کرد و از حالت فعالیت خودانگیخته و داوطلبانه خارج شد و حالت شبه‌نظامی پیدا کرد. در ادامه و در یک روند تدریجی سپاه به صورت گسترده در حوزه‌های فرهنگی، هنری، اجتماعی و تجاری فعال شد، بگونه‌ای که امروز علاوه بر آنکه نهاد نظامی، دفاعی و راهبردی اصلی نظام است، یک ابرنهاد بزرگ اقتصادی، تجاری، مالی، فرهنگی و رسانه‌ای است که تسلط زیادی در ارکان جامعه دارد.

علاوه بر فعالیت‌های رسمی، سپاه متهم است که بزرگترین بازیگر قاچاق، پولشویی و اقتصاد سیاه در ایران است که فراتر از کالاهای بیرون از نظارت گمرگ شامل مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز می‌رود. آمار دقیقی از میزان دارایی سپاه و حجم فعالیت‌های اقتصادی آن وجود ندارد. فعالیت اقتصادی سپاه در سه نهاد “قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا”، “بنیاد تعاون سپاه” و “بنیاد تعاون بسیج” انجام میشود که هر کدام زیرمجموعه‌های متعدد داشته و در تقریبا تمامی حوزه‌های تجاری و مالی فعالیت می‌کنند. سپاه در بورس نیز فعال است و حجم زیادی از املاک و دارایی‌های سرمایه‌ای دارد. بر اساس برخی از ارزیابی‌ها، حجم پول در گردش در نهادهای تحت مالکیت کامل و یا بخشی سپاه در حدود ۱۸ درصد حجم نقدینگی کل کشور است.

هیچگونه گزارش دقیقی وجود ندارد که درآمدهای سپاه چگونه مصرف می‌شوند. اما آنچه بر اساس پرونده‌های موجود در دادگستری و در سطح رسانه‌ها به صورت قطعی قابل مشاهده است، حجم بالای فساد اقتصادی و حیف و میل اموال عمومی در سپاه است.

اینجا است که تغییر ماهیت سپاه در گذر زمان و بخصوص در دوران رهبری آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای مشاهده می‌شود. نظامی‌گری، بی‌اعتنایی به نهاد روحانیت و هماهنگی با شخص ولی فقیه از جایگاه مرادی و مریدی و رهبر یک جنبش تمامیت‌خواه و حضور فعال در سیاست امری قدیمی در سپاه است، اما سپاه در دهه اول بعد از انقلاب در مجموع رویکرد آرمان‌گرا و ایدئولوژیک داشت و نیروهای فعال آن عمدتا در چارچوب گفتمان بینادگرایی اسلامی شیعه‌محور به دنبال حاکمیت ارزش‌های اسلامی مورد نظرشان بودند که فسادستیزی، عدالت و کمک به محرومان و مستضعفان نقش پررنگی در ارزش‌های یادشده داشت. اما حضور در فعالیت‌های اقتصادی و کاربست حامی‌پروری توصیه‌شده خامنه‌ای و جذب نیرو برای توسعه‌طلبی منطقه‌ای و نبود نظارت و قانونمندی سفت و سخت، به مرور باعث شد تا سپاه از رویکرد ایدئولوژیک فاصله گرفته و آلوده مناسبات مافیایی شده و در حال حاضر یک سازمان گانگستری شود. غلط نیست اگر گفته شود که سپاه پاسداران از بزرگترین سازمان‌های گانگستری کنونی دنیا است که چارچوب فعالیت فراملی دارد و در عین حال بزرگترین تشکیلات نظامی و امنیتی یک کشور عضو سازمان ملل متحد است. چگونگی و چرایی این تحول خارج از حوصله این یادداشت است، اما آنچه سبب این انتساب می‌شود اتکای سپاه به نظامی‌گری، قدرت اقتصادی و نبود انضباط مالی و بی‌اعتنایی به موازین اخلاقی و بشردوستانه برای تعقیب و تحمیل برنامه‌های خود است.

تمایل به کسب قدرت سیاسی و برتری‌طلبی در کنار توان مالی، دو عامل اصلی انگیزشی در بافت کنونی سپاه است؛ منتهی این وضعیت بدین معنا نیست که همه اعضا سپاه درگیر فعالیت‌های ناسالم اقتصادی هستند. تنوع درونی در سپاه بخصوص بین بدنه و بخش رسمی که شامل فرماندهان منصوب خامنه‌ای است مشاهده می‌شود.

جاه‌طلبی و تمایل به کسب انحصاری قدرت و کنترل جامعه بعد از تحولات اولیه در سپاه بروز یافت. رشد و تثبیت فرماندهی محسن رضایی در سپاه نشانگر این تمایل بود که البته تنش‌های زیادی در درون سپاه ایجاد کرد، منتهی رضایی با تغییر نیروها و برخوردهای حذفی و گرفتن چراغ سبز از رفسنجانی و سیداحمد خمینی توانست طرح خود را پیش ببرد. آیت‌الله منتظری از سال ۶۱ متوجه این خطر شد و آشکارا هشدار داد که سپاه از اهداف اولیه منحرف شده است. او از همان موقع خواستار ادغام سپاه در ارتش شد که در سال‌های آخر زندگی آیت‌الله خمینی مورد موافقت او قرار گرفت، اما اجرای آن موکول به زمانی شد که او در قید حیات نبود. خامنه‌ای آن توافق را قبول نکرد و با نظر وی سپاه به فعالیت مستقل و بالادستانه در امور نظامی، امنیتی و دفاعی ادامه داد.

این تشکیلات گانگستری که خود را مقید به حفظ حکمرانی مطلقه و استبدادی خامنه‌ای و گسترش قدرت نهاد ولایت فقیه در جهان اسلام می‌داند، در عرصه سیاست خارجی و مسائل راهبردی نیز آسیب‌های جدی به منافع ملی کشور زده است. سپاه از منابع اصلی افراط‌گرایی در ایران و منطقه، مزاحم صلح پایدار در خاورمیانه و مانع عادی شدن ایران در عرصه روابط جهانی است. این رویکرد از ابتدا در سپاه وجود داشت که به نیابت از ولی فقیه خود را قیم مردم ایران و کشورهای اسلامی دانسته و در پی یوتوپیای “بازسازی حکومت واحد در دنیای اسلام” و جهانی‌سازی بنیادگرایی اسلامی- شیعی بوده است.

هدف از گسترش سازمانی و نظامی سپاه در داخل و خارج از مرزهای ایران و همسو سازی نظامی- ایدئولوژیک- سیاسی فعالیت گروه‌های هم‌فکر در کشورهای همسایه ترویج الگوی گفتمانی جمهوری اسلامی و فربه‌سازی موقعیت رهبری خامنه‌ای در جهان اسلام است. اگرچه شاید نیروی قدس، بازوی برون‌مرزی سپاه پاسداران، به اندازه داعش و القاعده و سلفی‌های تندرو در نقض موازین انسانی، تروریسم و خشونت رفتاری غیرمسئولانه و شدت عمل ناموجه ندارد، اما مجموعه سازمان‌یافته و تواناتری است که به صورت پیچیده و درازمدت بنیادگرایی اسلامی- شیعه را گسترش می‌دهد که در ابعادی گسترده‌تر و ماناتر حقوق بنیادی انسان‌ها را نقض کرده و صلح پایدار را به خطر می‌اندازد. موفقیت‌های کنونی سپاه در منطقه ناپایدار بوده و با تحمیل هزینه‌های سنگین بر کشور و مردم به دست آمده است. ازاین رو تحقق منافع ملی ایران و برطرف کردن موثر تهدیدات، نیازمند انحلال سپاه و یا تغییر اساسی رفتار آن است که به دگرگونی ساختاری سیاسی در ایران گره خورده است.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

مرکز آمار: نرخ تورم نقطه به نقطه از ۴۳ درصد گذشته است

به گزارش مرکز آمار ایران گوجه‌فرنگی، خیار و بادمجان در فروردین گذشته بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشته‌اند. نرخ تورم فروردین به ۳/۳ درصد رسیده که در مقایسه با اسفند ۱۴۰۰ رشدی دو درصدی دارد.بر اساس تازه‌ترین گزارش مرکز آمار ایران در اول اردیبهشت، نرخ تورم ماهانه فروردین ۱۴۰۱ به ۳/۳درصد رسیده که در مقایسه با اسفند ۱۴۰۰ با دو درصد افزایش همراه است. طبق آمار ارائه شده، نرخ تورم ماهانه خانوارها نیز با افزایش روبرو بوده است.

بیشترین رشد تورم نقطه‌ به نقطه، به خوراکی‌ها با افزایش ۲.۷ درصدی مربوط است. در گزارش آمده که در گروه “خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات” بیشترین افزایش قیمت در یک ماه گذشته متعلق به گروه “میوه و خشکبار”، گروه “سبزیجات” به خصوص گوجه‌فرنگی، خیار و بادمجان و گروه “قند، شکر و شیرینی” بوده است.

معنای نرخ تورم نقطه‌ای، درصد تغییر عدد شاخص قیمت، نسبت به ماه مشابه در سال قبل است. مرکز آمار ایران می‌گوید، نرخ تورم نقطه‌ای در فروردین ۱۴۰۱به عدد ۶/ ۳۵ درصد رسیده؛ یعنی خانوارهای ایرانی به طور میانگین این مقدار بیشتر از فروردین ۱۴۰۰٠ برای خرید «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه پرداخته‌اند.

برای اقلام خوراکی، این نرخ به طور میانگین ۴۳ درصد اعلام شده است.

در هفته‌ آخر فرودین به شکل رسمی اعلام شد که قیمت سه نوع برنج مرغوب ایرانی برای مصرف‌کنندگان به بالای ۱۰۰ هزار تومان رسیده است. این افزایش برخلاف “کاهش دستوری” قیمت از سوی دولت بود که پیش از نوروز و به منظور کنترل قیمت برنج انجام شده بود.

در گروه عمده “کالاهای غیرخوراکی و خدمات” “هزینه اقامت در هتل”، گروه “کالاها و خدمات متفرقه” “حق بیمه اتومبیل سواری و گرم طلای ١٨ عیار” و گروه “حمل و نقل” “انواع خودرو و تعمیرات آن” بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشته‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

وزارت کار سال پیش گزارشی منتشر کرد که مطابق آن طی یک دهه اخیر مصرف گوشت و برنج در میان شهروندان ایرانی به طور میانگین نصف شده و مصرف لبنیات هم به شکل محسوسی کاهش یافته است.

کاهش نرخ تورم سالانه خانوار

مرکز آمار ایران می‌گوید، با وجود افزایش نرخ تورم نقطه به نقطه و ماهانه، نرخ تورم سالانه خانوارهای کشور کاهشی بوده است. بر این اساس در یک سال منتهی به فروردین ۱۴۰۱ نرخ تورم با یک درصد کاهش برای خانوارهای کشور به ۳۹.۲ درصد رسیده است.

این کاهش در میزان تورم در ایران محسوس به نظر نمی‌رسد. شعار مبارزه با فقر در سال‌های گذشته توسط دولت‌های مختلف تکرار شده است اما گزارش نهادهای تخصصی مانند مرکز آمار ایران از افزایش شدید فقر مطلق در ایران حکایت دارد که وزارت کار هم سال گذشته این روند را تائید کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

گزارش مرکز آمار در حالی منتشر شده که رئیس جمهور ایران در هفته‌های پایانی سال ۱۴۰۰ از استانداران خواسته بود نسبت به ریشه‌کن کردن فقر مطلق از تمام ظرفیت‌ها استفاده کنند و نگذارند موضوع به سال بعد برسد.»

فعالان و متخصصان اقتصادی این مطالبه ابراهیم رئیسی را غیرکارشناسی و شگفت‌آور خواندند. کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز این رهنمود را دستمایه طنز و استهزا قرار دادند.

انتخابات فرانسه؛ خانم لوپن همان کالای پدرش را می‌فروشد

دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه رقابتی است میان مکرون میانه‌رو و مارین لوپن راست‌گرای افراطی. آیا واقعا آرای خانم لوپن آنگونه که خود ادعا می‌کند از پدرش فاصله دارد؟ پاسخ شهلا شفیق، نویسنده و پژوهشگر، به این پرسش:چه قشنگ بود صابون کوچک وچه عطر خوشی داشت. خرسند بودم که در خيابان‌های خلوت دهکده به مردی که صابون‌ها را توزيع می‌کرد برخورده بودم و سرخوشی‌ام بالا گرفت وقتی با يک نگاه جمله‌ای را که روی بسته‌بندی زيبا نوشته بود فهميدم. در آن روزها رابطه‌ام با زبان فرانسه بالا و پائين زياد داشت. از آن بالا پائين‌های مراحل اول يادگيری يک زبان خارجی که گاه با لحظه‌های نااميدی از نفهميدن کلمه‌ها توام می‌شوند وگاه با نشاط ناگهانی از فهم يک جمله؛ مثل آن حس شادی که به آدم دست می‌دهد وقتی کليدی که توی قفل گير کرده عاقبت می‌چرخد و در باز می‌شود. دوباره جمله روی صابون را خواندم: به يک فرانسه پاک و پاکيزه رای بدهيد.

وقتی صابون را به خانم ميزبانم که در انجمن ياری به پناهندگان کار می‌کرد نشان می‌دادم، گفتم: «دهکده زيبای شما که همين الان هم خيلی تميز است!». حالت معذبی در چهره‌اش پيدا شد. شروع به توضيح دادن کرد واز خلال حرف‌هايش دريافتم که معنای نوشته روی صابون را کاملا غلط فهميده‌ام. منظور اصلی اين جمله به برنامه حزب دست راستی افراطی به رهبری آقای لوپن برمی‌گشت، يعنی همان اراده پاکسازی فرانسه از عناصر خارجی که به گمان او و همفکرانش هويت فرانسوی را می‌آلودند. داشتم فکر می‌کردم من هم جزو آشغال‌هایی قرار می‌گيرم که لازم است شامل رفت و روب شوم که خانم ميزبانم حرف‌هايش را با عذرخواهی به پايان برد. می‌گفت از اين راسيسم وقيحی که به نام هويت فرانسوی توجيه می‌شود احساس شرم می‌کند.

امروزه در تبليغات انتخاباتی مارين لوپن اثری از اينگونه شعارها نمی‌يابيم. او اصرار می‌ورزد که راسيست نيست و ديدگاهی متفاوت با پدرش دارد. اما برنامه سياسی اعلام شده او هم طرح “پاکسازی هويتی” را دنبال می‌کند. مارين لوپن قصد دارد “اولويت فرانسوی‌ها” را، که همان اسم رمز رفت و روب خارجی‌هاست، از طريق رفراندوم وارد قانون اساسی فرانسه کند. بقيه مواردی که جزو برنامه او در اين زمينه آمده‌اند هم در خدمت همين طرح‌اند.

برای مثال، خواست اخراج هر خارجی که يک سال پس از بيکار شدن هنوز شغلی نيافته باشد. اين خواست تنها بهانه‌ای آشکار برای اخراج خارجيان است، چرا که هر عقل سليمی می‌داند که بسياری، به دلايل مختلف، و از آن جمله شرايط بازار کار در برخی رشته‌ها و موقعيت سنی و اجتماعی اشخاص از عهده چنين قيد و شرط زمانی برنمی‌آيند. بدتر اينکه، با چنين شعارهایی، مارين لوپن در واقع همان ايده کلاسيک احزاب دست راستی افراطی را بازيافت می‌کند که گويا خارجی‌ها عامل بيکاری فرانسوی‌ها هستند.

در دهه هشتاد، پدر او، ژان ماری لوپن، اين شعار را بر سر زبان‌ها انداخته بود: «سه ميليون فرانسوی بيکار، معادل سه ميليون خارجی اضافی! فرانسه قبل از هر چيز مال فرانسوی‌هاست». اين پيش‌نهاده عوامفريبانه چنين وانمود می‌کرد که اگر خارجی‌ها را از فرانسه بيرون بريزند بيکاری نابود می‌شود. برای هر کسی که اندک آشنایی با ساز و کار اشتغال و بيکاری در جامعه داشته باشد پوچی اين ارزيابی آشکار است، اما امروز مارين لوپن همين ديدگاه نخ‌نما را به گونه‌ای ديگر در تبليغات عوامفريبانه‌اش بازتوليد می‌کند.

در زمينه حق پناهندگی که از زمره حقوق اوليه انسانی است، برنامه پيشنهادی مارين لوپن خواستار تغييراتی است که بر اساس آن چنين برنامه‌ريزی شود تا افراد متقاضی تنها از طريق سفارت‌ها و نمايندگی‌های فرانسه اقدام کنند. اينگونه، وضعيت پناهندگان را معادل طرح‌ريزی و برنامه برای مهاجرت کردن قرار می‌دهد. و اين‌همه با واقعيت فاصله زيادی دارد. بر پايه طرح مادام لوپن، من بی‌شک امکان نمی‌يافتم در فرانسه جاگير شوم. در آن زمان، جمهوری اسلامی به شکار وحشيانه مخالفان سياسی اقدام کرده بود. گستردگی تعقيب و دستگيری‌ها مرا نيز مثل هزارانی ديگر به اجبار زندگی مخفی کشانده بود. هر روز مضطربانه اخبار اعدام‌ها را دنبال می‌کرديم و حملات پليس سرکوب بيش و بيش‌تر روابط ما را با نزديکان و رفقايمان می‌گسست. با دريافت علائم خطر، ناگزيرمکانی را که در آن به سر می‌برديم رها می‌کرديم وجای ديگری می‌جستيم . بعضی از ما از روزی به روز ديگر را در اتوبوس‌های بين شهری سپری می‌کردند و هر لحظه با خطر دستگيری روبرو بودند.

در چنين حال و هوایی بود که من پا به راه تبعيد گذاشتم؛ سفری که به هيچ رو نمی‌توانست با گذر از مراحل قانونی دريافت ويزا، رفتن به فرودگاه و… طی شود؛ سفری با جامه مبدل، از تهران به کردستان برای عبور به ترکيه؛ کوچی که هيچ خوان آن لحظه‌ای از مخاطرات خالی نبود. خاطره‌هايم از اين سفر با آبی ملايمی نقش خورده، به رنگ سحرهایی که با دميدنشان از خانه‌های دهکده که در آن پناه گرفته بوديم خارج می‌شديم تا راه را پياده يا با اسب ادامه بدهيم. عطر تسلی‌بخش چای و نان گرم که زن‌های روستایی کرد پيش از ترک خانه‌شان تعارفم می‌کردند با من می‌ماند. از چشمانشان دلسوزی را می‌خواندم و به گوش دل می‌شنيدم دعاهای بی‌صدايشان را برای آنکه سفر من به ديار تبعيد به سامان برسد.

عاقبت چنين شد. فرانسه به من حق پناهندگی داد و من توانستم حديث پر ماجرای فرانسوی شدن را زندگی کنم بی‌آنکه از ايرانی بودنم کاسته شود. براستی هيچ‌يک از اين بودن‌هايم از ديگری نمی‌کاهد و مثله‌اش نمی‌کند، بلکه اين دو وجه غنابخش يکديگر شده‌اند، وسعت‌بخش وعمق‌دهنده هستی و روابط من با خود و ديگری و ديگران و جهان، در فراز نشيب‌هایی که زندگی شخصی و اجتماعی و سياسی پديد می‌آورد.

اينک مدت‌هاست می‌توانم نوشته‌ها به زبان فرانسه را بخوانم و حتی وقتی کلمات زيبا برای پنهان کردن مقصود به کار می‌روند به درستی معنای جملات و شعارها را بفهمم. پس به هيچ رو نمی‌توانم اين گفته خانم لوپن را که می‌گويد از پدرش هزار و يک قدم فاصله گرفته باور کنم.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.