Previous Next

۱۷ کولبر طی یک هفته با «شلیک نیروهای مرزبانی» ایران زخمی شدند

منابع حقوق بشری ‌می‌گویند  ۱۷ کولبر طی یک هفته گذشته با شلیک نیروهای مرزی جمهوری اسلامی در مرز «نوسود» و «شوشمی» در استان کرمانشاه زخمی شدند.

دو زندانی بریتانیایی در تلویزیون روسیه: ما را با اولیگارش ویکتور مدوچوک مبادله کنید

تلویزیون روسیه دو بریتانیایی را نشان داده است که خواستار مبادله با مدوچوک، اولیگارش طرفدار پوتین شده‌اند. اوکراین نیز ویدئویی از مدوچوک بازداشت شده را پخش کرد که خواهان معاوضه خود با اسیران اوکراینی در ماریوپل شده است.دو بریتانیایی که ظاهراً توسط نیروهای روسی در اوکراین اسیر شده‌اند، در تلویزیون دولتی روسیه درخواست کردند، با یک سیاستمدار طرفدار روسیه که در اوکراین زندانی است مبادله شوند.

به گزارش خبرگزاری رویترز این دو مرد شاون پینر و ایدین ایزلین نام دارند که ظاهرا در کنار اوکراینی‌ها در ماریوپل می‌جنگیده‌اند. در ویدئویی که تلویزیون دولتی روسیه نشان داده مشخص نیست که آنها تا چه حد آزادانه صحبت می‌کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

این دو بریتانیایی که به طور جداگانه در تلویزیون ظاهر شده‌اند از بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا خواسته اند، برای مبادله آنان با اولیگارش ویکتور مدوچوک که در اوکراین زندانی است، کمک کند.

شاون پینر گفته است، با او به خوبی رفتار شده اما پیشانی ایدین ایزلین زخمی بوده است.

مدوچوک خواستار مبادله شد

اوکراین نیز ویدئویی از اولیگارش اوکراینی ویکتور مدوچوک را پخش کرد. او وابسته به یکی از احزاب اپوزیسیون اوکراین و طرفدار روسیه است که چند روز پیش توسط سرویس مخفی اوکراین دستگیر شد.

مدوچوک از مه ۲۰۲۱ در حبس خانگی به سر می‌برد و به اتهام “خیانت به وطن” تحت بازجویی قرار داشت. او مدعی شده که پدرخوانده دختر کوچک‌ ولادیمیر پوتین است.

مدوچوک از رئیس جمهور روسیه و ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین درخواست کرد که با سربازان و غیرنظامیان اسیر شده اوکراینی در ماریوپل مبادله شود. در این ویدیوی ضبط شده نیز مشخص نیست که آیا مدوچوک آزادانه صحبت کرده است یا نه؟

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

زلنسکی قبلا به روسیه پیشنهاد کرده بود که مدوچوک را با پسران و دختران اوکراینی که در اسارت نیروهای روسیه هستند مبادله ‌کند.

دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین گفت، مدوچوک شهروند روسیه نیست.

اوکسانا، همسر مدوچوک نیز خواستار مبادله دو اسیر جنگی بریتانایی با شوهرش شده است.

اسماعیل کاداره، کوکب اقبال آلبانی

هرمز دیّار

پس از حمله‌ی روسیه به اوکراین، آنچه بیش از هر فکر دیگری به ذهن همگان، به‌ویژه اروپاییان، خطور کرد این بود که مزایای اتحاد، بیش از انزوا و تفرقه است. در نتیجه، علاوه بر درخواست فوری اوکراین برای عضویت در اتحادیه‌ی اروپا، کشورهایی مثل گرجستان و مولداوی نیز درصدد برآمدند تا به این اتحادیه بپیوندند.

اما سرزمینی کوچک در انتهای شبه‌جزیره‌ی بالکان که روزگاری دروازه‌ی اروپا در برابر آسیا به شمار می‌آمد، سال‌هاست که برای عضویت در اتحادیه‌ی اروپا به تکاپو افتاده است.

آلبانی از سده‌ی پانزدهم تا ابتدای سده‌ی بیستم، یک پاشالیک (ولایت) از امپراتوری عثمانی به شمار می‌آمد و به همین علت از رنسانس و سپهر فکریِ اروپا برکنار باقی ماند.

البته آلبانی در سال ۱۹۱۲، پس از حدود پنج سده، از زیر مهمیز عثمانی خارج شد اما پس از دوره‌ای، از نظام سلطنتی به استبداد استالینیستیِ انور خوجه گرفتار آمد و به‌عبارتی، از چاله به چاه افتاد. انور خوجه، دیکتاتور نوخاسته، ابتدا از غرب گسست و به دامان شرق آویخت و در طرف‌داری از استالین بر «برادر بزرگتر» پیشی جُست و در حالی که در شوروی، پس از مرگ استالین (۱۹۵۳) استالینیسم از رونق افتاده بود، آلبانی تا زمان مرگ خوجه در سال ۱۹۸۵ همچنان استالینیستی باقی ماند! آلبانی در سال ۱۹۷۸ از شوروی، چین و یوگسلاوی نیز بُرید و به انزوای کامل فرورفت. خوجه به این مقدار بسنده نکرد: سراسر مرزهای خاکی را سیم خاردار کشید، دین‌داری را قدغن کرد، درِ پرستشگاه‌های مذهبی را تخته کرد، مخالفان سیاسی را به جوخه‌های اعدام سپرد یا به تبعید و زندان‌های بلندمدت فرستاد و در یک کلام، آلبانی را به خاک سیاه نشاند. خوجه، در پایان دوران زمامداری‌اش، تبدیل به کابوسی شد که تا سال‌ها پس از مرگ، همانند نرون، تن اهالی آلبانی را می‌لرزاند.

خوجه در سال ۱۹۰۸ در یکی از کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر کوچک جیروکاسترا، با نام عجیب «کوچه‌ی مردان دیوانه»[1] به دنیا آمد.[2] کمی آن طرف‌تر و چند سال بعدتر، در همان کوچه، در ۱۹۳۶ اسماعیل کاداره، نویسنده‌ی نامدار آلبانیایی، چشم به جهان گشود. تقدیر آن بود که طالع نحس و کوکب اقبال آلبانی، هر دو از یک کوچه، آن‌هم کوچه‌ی مجانین، پدیدار شوند.

اسماعیل کاداره در جیروکاسترا، یا به‌قول خودش «شهر سنگی»، بزرگ شد و بالید. جیروکاسترا شهری جنوبی در نزدیکی مرز با یونان است؛ آن‌قدر نزدیک که مادرِ ساده‌لوحِ کاداره خیال می‌کرد با عینک پنسیِ مادرشوهرش می‌تواند از خانه‌شان در جیروکاسترا خاک یونان را تماشا کند.[3] همین امر و نیز وجود اقلیتی از یونانیان در جیروکاسترا و خنیاگرانی که چکامه‌های یونانی می‌سرودند، باعث شد که اسماعیل کوچک به ادبیات و به‌ویژه تراژدی و اسطوره‌های یونانی دل بازد. چنانکه خود می‌گوید، در یازده‌سالگی، پس از خواندن آثار کلاسیک یونان دیگر هیچ‌چیز، از جمله رئالیسم سوسیالیستی، بر روحش اثر نگذاشت. از همین رو، اثری از کاداره نیست که شبحی از تراژدی یونان ــ که آن را «بزرگ‌ترین ثروت نوع بشر» می‌داند[4] ــ بر آن سایه نیفکنده باشد؛ تا آنجا که جان کری (John Carey)، رئیس کمیته‌ی بین‌المللی جایزه‌ی «من بوکر»، کاداره را وارث نوعی داستان‌سرایی می‌داند که سررشته‌اش به هومر می‌رسد.

در میان آثار کاداره، شاید بیش از همه، رمان هیولا است که اساطیر یونانی در آن نمود دارد. کاداره، خود در مورد این رمان در مصاحبه‌ای می‌گوید:

هیولا داستان شهری است که در صبحی دل‌انگیز، سروکله‌ی اسب تروا در آن پیدا می‌شود. داخل اسب، شخصیت‌های باستانی نظیر اولیس مخفی شده‌اند و سقوط شهر را انتظار می‌کشند. اما من کار عجیبی کردم: تروا سقوط نمی‌کند و اسب تا ابد همان‌جا باقی می‌ماند! مردم دائم تشویش دارند و می‌پرسند: «چگونه زندگی کنیم؟ ۳هزار سال است که همین آش و همین کاسه است و اسب همچنان آنجاست. این اسبْ جاودانه است، پس چه کاری از ما ساخته است؟» مردم در مورد دسیسه‌ها و تهدیدها نجوا می‌کنند؛ زندگی حالت عادی ندارد زیرا نظام خودکامه مبتنی بر توهم تهدیدهای خارجی است و برای توجیه سرکوب به دشمن نیاز دارد.

کاداره در جای دیگری از همین مصاحبه آشکار می‌سازد که:

من میان تراژدی یونانی و وضعیت کشورهای استبدادی شباهت‌هایی می‌دیدم که مهم‌ترینشان حال‌وهوای جنایت و نزاع بر سر قدرت بود. مثلاً همان‌طور که در خانواده‌ی آترئوس زنجیره‌ای از جنایات به مرگ یک‌یک اعضای خانواده می‌انجامد، در اطراف خوجه نیز جنایت‌های هولناکی اتفاق می‌افتاد. مثلاً در ۱۹۸۱ مهمت شهو،[5] نخست‌وزیر، خودکشی کرد یا بهتر بگویم، به‌وسیله‌ی خوجه کشته شد.

بدین ترتیب، کاداره برای دورزدن سانسور و در امان ماندن از کیفر حکومتِ خودکامه به اسطوره و فاصله‌گذاریِ تاریخی توسل می‌جوید. اما برای کاداره پناه‌بردن به اسطوره و تراژدی یونان کارکرد دیگری نیز دارد: کاداره می‌خواهد آلبانی را دوباره به تمدن اروپایی و گاهواره‌ی آن، یونان، متصل سازد. دیری است که آلبانی در چشم اهالی غرب اروپا، تا حد زیادی در تاریکی و دور از تمدن باقی مانده است. اروپاییان از دیرباز، آلبانی را سرزمین رسوم بربری و ماجراهای رومانتیک می‌دانستند؛ چنان‌که شکسپیر ایلیریا (Illyria) ــ آلبانی باستان ــ را مکان نمایشنامه‌ی احساسیِ شب دوازدهم قرار داد و لرد بایرون (Byron) سرزمین آلبانی را «دایه‌ی زمخت مردان وحشی» خواند. و جای تعجب نیست که جِی.ک. رولینگ (J.K.Rowling)، جنگل‌های آلبانی را برای اختفای وُلدمورت (Voldemort)، دشمن شرور و قدیمیِ هری پاتر، برگزید![6]

کاداره در تراژدی و ادبیات یونانی، هم‌زبانی و هم‌ریشگی را نیز می‌جویَد. به باور او:

زبان آلبانیایی از ویژگی‌هایی برخوردار است که تنها در زبان کلاسیک یونانی یافت می‌شود و آدم را با ذهنیت دوران باستان متصل می‌سازد. فی‌المثل در زبان آلبانیایی، همانند یونانی، افعالی هست که همزمان از هر دو حالتِ مثبت و منفی حکایت می‌کند و این، ترجمه‌ی تراژدی‌های یونانی و شکسپیر را آسان می‌سازد.

علاوه بر ره‌گیریِ ریشه‌های زبانی و ادبی آلبانی، کاداره در بیشتر آثار خود بر آن است تا در قالب رمان، رسوم دیرین و باستانی آلبانی را باز یابد؛ رسوم و قواعدی که به قبل از دوران استیلای عثمانی بازمی‌گردد. اوج هنرنمایی او در واکاوی این سنت‌ها در رمان آوریل شکسته دیده می‌شود؛ جایی که کاداره رسم مهیب و اسرارآمیز انتقام‌کِشیِ طایفه‌ای را با چیره‌دستی به تصویر می‌کشد؛ رسمی که جزئی از مجموعه قوانین kanun است و به‌ویژه در کوهستان‌های شمال آلبانی تا روی‌کارآمدن حکومت کمونیستی در حیات مردم حکم‌فرما بود. ریشه‌ی kanun به جوامع پیش‌فئودالی و طایفه‌بنیاد شمال آلبانی بازمی‌گردد. کاداره در آوریل شکسته و جستارهای متأخرش مانند آیسخولوس، بازنده‌ی بزرگ به کاوش در اهمیت Kanun در هویت آلبانیایی تا سده‌ی بیستم می‌پردازد.

همه‌ی این عوامل، در کنار واکاوی‌های ژرف او از روان آدمی ــ که گاه مانند تحلیل‌های باریک‌بینانه‌اش در رمان جانشین به ژرف‌کاوی‌های داستایفسکی پهلو می‌زند ــ سبب شد تا کاداره در ردیف برجسته‌ترین نویسندگان دنیا قرار گیرد؛ تا بدان پایه که هیئت‌داوران جایزه‌ی Neustadt که به نوبل آمریکایی شهرت دارد، او را خلف فرانتس کافکا دانست زیرا «از زمان کافکا تا به حال، کسی نبوده است که به‌اندازه‌ی کاداره در سازوکار اهریمنیِ قدرت توتالیتر و تأثیرش بر روان آدمی تعمق کند».

کاداره به‌رغم آنکه بارها نامزد دریافت نوبل ادبیات شده، کماکان دستش از این جایزه‌ی پرآوازه و در عین حال بحث‌انگیز، کوتاه مانده است. یکی از علل این امر، رفتار و مشی او در قبال حکومت خودکامه‌ی خوجه است. برخی عقیده دارند که او می‌بایست در دوران استبداد خوجه صدایش را بلند می‌کرد و همانند هاول (Havel) و سولژنیتسین (Solzhenitsyn) در برابر قدرت خودکامه سر به عصیان می‌گذاشت. برخی دیگر مانند آدام کیرش (Adam Kirsch) نظر متفاوتی دارند. بهداوری آنان، در شرایط سخت آلبانیِ آن دوره، کاداره نمی‌توانست بدون قدری سازش، آثارش را منتشر کند یا حتی زنده بماند.

به‌ویژه نگارش رمان زمستان سخت هم‌زمان مایه‌ی نیک‌نامی‌ و بدنامی‌ کاداره شد؛ رمانی ششصدصفحه‌ای که برخلاف سایر آثار اولیه‌ی نویسنده، مستقیماً به اوضاع سیاسی معاصر آلبانی پرداخته و «ظاهراً» از خوجه دفاع کرد. او در پاسخ به این نقد که چرا به‌جای داستان‌های تمثیلی و ابهام‌آلود، این سَبک مستقیم را برگزیده، می‌گوید: «در چنین موقعیتی سه راه پیش رویم بود: پیروی از باورهایم که در حکم مرگ بود؛ سکوت محض که باز شق دیگری از مرگ بود؛ و پرداختن نوعی باج. من با نگارش زمستان سخت سومی را برگزیدم.»

با این حال، او در بهار آلبانیایی رابطه‌ی خودکامگی و نویسندگی را بدین نحو بیان می‌کند:

خودکامگی و نویسندگی فقط به یک شیوه با یکدیگر همزیستی دارند: آن دو به‌طور شبانه‌روزی همدیگر را می‌بلعند. نویسنده دشمن طبیعیِ خودکامگی است… خودکامگی و ادبیات تنها مثل دو جانور وحشی که گرفتار یکدیگرند، می‌توانند با هم سر کنند. البته چنگال‌هایشان با هم فرق دارد و هرکدام زخم متفاوتی بر دیگری وارد می‌کنند. زخم‌هایی که بر پیکر نویسنده وارد می‌‌شود، مصیبت‌بار است چون بی‌درنگ وارد می‌آید. اما زخمی که نویسنده بر پیکر خودکامگی وارد می‌آورد، اثری دیرپا دارد. این زخم‌ از آن‌جور زخم‌هایی‌ است که هرگز التیام نمی‌یابد.[7]

او در جای دیگری توضیح می‌دهد که نویسنده چگونه زخم وارد می‌کند: نویسنده می‌کوشد در «کشوری غیرعادی، ادبیاتی عادی» خلق کند.

 خودِ کاداره نافرمانی‌اش را از دو طریق نشان‌ داد: اول، آشکارساختن این حقیقت که زندگی روزمره تحت نظام کمونیستی ممکن نیست؛ دوم، تجسم و یادآوریِ یک «آلبانیِ جاودانه»، آلبانی‌ای که از آلبانی نوبنیادِ خوجه، کهن‌تر، بادوام‌تر و آبرومندتر بود.[8]

در عین حال، نوشته‌های او از هرگونه نفرت تهی است. کاداره بهرغم تمام ستم‌هایی که بر او و نوشته‌هایش رفت، در دام بزرگترین ستمی که جلاد بر قربانی تحمیل می‌‌کند، فرو نغلتید: او هرگز به فکر کینه‌جویی و انتقام‌‌گرفتن نیفتاد.

کاداره در خانواده‌ای مسلمان به دنیا آمد اما هیچ‌گاه تعصب مذهبی را به ارث نبرد. چنان‌که خود می‌گوید، پدرش محتاط و خشکه‌مقدس بود و نیز مخالف حکومت کمونیستی. اما خانواده‌ی مادرش با کمونیست‌ها همدلی داشتند. والدینش بر سر این موضوع دعوا نمی‌کردند اما گهگاه به هم نیش و کنایه می‌زدند: «در مدرسه نه جزو بچه‌های فقیر بودم که از کمونیست‌ها طرف‌داری می‌کردند و نه جزو بچه‌مایه‌دارها که از حکومت می‌ترسیدند. اما با هر دو گروه آشنا بودم و به همین دلیل مستقل بار آمدم و از عقده‌های کودکی برکنار ماندم.»

علاوه بر این، او میراث‌دار طریقتی متعادل بود: پدربزرگ مادرش، خوجه دوبی، یکی از شعرای طریقه‌ی بکتاشیه بود. طریقت بکتاشیه از طریق سربازان عثمانی به آلبانی راه یافته بود. جذابیت بکتاشیه ناشی از سرشت تلفیق‌دهنده‌اش بود؛ سرشتی که در آلبانی، این مرزگاه آسیا و اروپا، ادیان مختلف را در خود می‌آمیخت. می‌گویند که بکتاشیه در مناطق مرزی آناتولی در سده‌ی سیزدهم ریشه دارد؛ جایی که سه نهر اسلام، مسیحیت و وحدت وجود (پانته‌ایسم) به هم می‌پیوست و در سده‌ی پانزدهم توسط سربازان ینی‌چری به اهالی آلبانی معرفی شد. نتیجه، نوعی «اسلام محلی» (folk Islam) بود که نمادها، آیین‌ها و اجزائی از سایر ادیان را در خود داشت.[9]

گزارش سال‌های اخیرِ کارشناس آزادی مذهبیِ سازمان ملل نشان داد که اخگر این همدلی و رواداری مذهبی، پس از قرن‌ها، همچنان در زیر خاکستر سلطه‌ی عثمانی و استبداد استالینیستی روشن و زنده باقی مانده است. احمد شهید، طی گزارشی، هماهنگی بین مذاهب در این کشور را ستود و آن را نمونه‌ای برای سایر کشورها خواند. او گفت: «آلبانی با جمعیتی ۳میلیون‌نفری و اکثریتی مسلمان و با حضور جوامع ارتدکس و کاتولیک، سرمشقی برای هماهنگیِ مذهبی است.»

به نظر می‌رسد که آرزوی کاداره در بازیابی تمدن اصیل آلبانی و شناساندن آن به دنیای متمدن، مراحلی از توفیق را پیموده است. کتاب‌های او از حصارهای کشورش بیرون آمد، به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شد و بدین واسطه جهان را با سیمای اصیل و غیرکمونیستیِ سرزمین آلبانی آشنا کرد. افزون بر این، دخترش، بسیانا کاداره، سال‌ها در مجامع جهانی نظیر سازمان ملل و یونسکو نماینده و سفیر آلبانی بوده و در مسائل مهم بین‌المللی نظیر نقش زنان در برقراری صلح و ارتقای حقوق بشر مشارکت داشته است.

چنان‌که پیتر مورگان (Peter Morgan) در فرجام کتاب جامع خود، اسماعیل کاداره، نویسنده و خودکامگی، می‌نویسد: «وقت آن رسیده که دنیا به کاداره گوش دهد و آلبانی را در آینه‌ی آثار او همچون ملت مدرنی ببیند؛ مردمانی که برای ورود دوباره به حیات اروپایی آماده‌اند.»[10


[1] Sokaku i të Marrëve

[2] Blendi Fevziu (2016) Enver Hoxha: The Iron Fist of Albania. Translated by Majlinda Nishku. London: I.B.Tauris, p. 30.

[3] Ismail Kadareh (2020) The Doll: A portrait of My Mother. Translated by John Hodgson. London: Vintage, p. 16.

[4] Ismail Kadareh (2000) Elegy for Kosovo.Translated by Peter Constantine. New York: Arcade Publishing, p. 100.

[5] Mehmet Shehu

[6] Peter Morgan (2010) Ismail Kadareh: The Writer and the Dictatorship 1957-1990. London: The Modern Humanities Research Association and Routledge, p. 309.

[7] ibid, p. 308.

[8] ibid.

[9] ibid, p. 9.

[10] ibid, p. 309.

کمبود مواد غذایی؛ اتحادیه اروپا به کشورهای آسیب‌پذیر کمک خواهد کرد

حمله روسیه به اوکراین منجر بە افزایش قیمت مواد غذایی در بسیاری از نقاط جهان از جمله در اتحادیه اروپا شدە است. اما این اتحادیه نە تنها وجود بحران را رد می‌کند، بلکه می‌گوید که به کشورهای آسیب‌پذیر هم کمک خواهد کرد.تاثیرات تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین در سراسر دنیا احساس می‌شود. قیمت کالاهای اساسی سبد غذایی مانند گندم، روغن‌های گیاهی و شکر افزایش یافته و این مسئلە برای خانوارهای آسیب‌پذیر تبعات اقتصادی دارد.

اوکراین و روسیە جایگاه ویژەای در تامین امنیت غذایی جهان دارند. این دو کشور به تنهایی ٢٩ درصد تولید گندم ، ١٩ درصد از تولید ذرت و ٧٨ درصد از تولید روغن آفتابگردان جهان را در اختیار دارند.

ادامه روند جنگ، ممنوع کردن صادرات غلات توسط روسیه و نامشخص بودن میزان برداشت و صادرات اوکراین، عرضه مواد غذایی را مختل و با چالش روبرو کردە و قیمت مواد غذایی را افزایش داده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) تاکید کردە که شاخص قیمت جهانی مواد غذایی در ماه مارس امسال به بالاترین حد خود از زمان تاسیس این سازمان رسیده است.

آریل برونر، کارشناس کشاورزی سازمان بین‌المللی “بیرد لایف” در مورد چالش‌های جدید بە دویچه وله گفت: «باید به این نکته توجه کنیم که شهروندان کشورهای فقیر بیش از دیگران زیر فشار وضعیت موجود هستند،کشورهایی کە وابستگی بیشتری به واردات از اوکراین دارند، مانند خاورمیانه و شمال آفریقا.»

او در مورد تاثیرات بحران غذایی بر اتحادیه اروپا می‌گوید: «اروپا بیشتر با موضوع تورم روبرو خواهد بود. غلات، روغن آفتابگردان و تعداد انگشت‌شماری از کالاهای دیگر احتمالا شوک عرضه را تجربه خواهند کرد.»

تجارت مواد غذایی اتحادیه اروپا با روسیه و اوکراین

اتحادیه اروپا یک شریک تجاری کلیدی برای محصولات مختلف کشاورزی و غذایی روسیه و اوکراین بوده است.

طبق گزارش پارلمان اروپا، این اتحادیه قبل از جنگ ٣.٧ درصد از کل صادرات محصولات کشاورزی خود را به فدراسیون روسیه ارسال می‌کرد و حدود ١.۴ درصد از نیاز محصولات کشاورزی خود را از روسیه وارد می‌کرد.

صادرات محصولات کشاورزی اتحادیه اروپا شامل دانه‌های سویا و کلزا، کاکائو و عسل بود و واردات از روسیه هم شامل دانه‌های روغنی، گندم، خوراک حیوانات و کودهای کشاورزی.

این در حالی است که اوکراین تامین کننده ٣۶ درصد غلات و ١۶درصد از دانه‌های روغنی اتحادیه اروپا بود.

البته اتحادیه اروپا هم در سال ٢٠٢١ بیش از ٣ میلیارد یورو محصولات کشاورزی و غذایی به اوکراین صادر کردە است.

با این حال، به گفته کمیسیون اروپا، این اتحادیه به راحتی می‌تواند بی ثباتی ناشی از جنگ در اوکراین را پشت سر بگذارد.

این کمیسیون در بیانیه‌ای گفتە است: «اتحادیه اروپا تا حد زیادی از نظر مواد غذایی خودکفاست و مازاد مواد غذایی و کشاورزی زیادی دارد و می‌توان انتظار داشت که بازار واحد اتحادیه اروپا، توانایی گذر از این شوک‌ها را داشتە باشد.»

این اتحادیه می‌خواهد به کشاورزان برای افزایش تولید داخلی غلات مانند گندم، ذرت و دانه‌های روغنی کمک کند.

سامر آکرمن، کشاورز جوان و فعال آب‌و‌هوایی مستقر در فنلاند نیز به دویچه وله گفت، اتحادیه اروپا نباید از کمبود مواد غذایی به دلیل جنگ اوکراین بترسد.

او تصریح کرد: «اتحادیه اروپا صادر کننده محصولات کشاورزی است. با این حال، حمله پوتین به اوکراین منجر به تورم در قیمت تولید مواد غذایی شده است. این شامل قیمت انرژی نیز می‌شود که بر سوخت‌های مورد نیاز برای تولید و صادرات مواد غذایی و کشاورزی تاثیر می‌گذارد.»

کمیسیون اتحادیه اروپا قبلا هشدار داده بود که افزایش هزینه‌های تولید می‌تواند به افزایش قیمت مواد غذایی منجر شود و به بخش‌هایی از جامعە کە قدرت خرید کمتری دارند ضربه بزند.

زنگ بیداری برای کشاورزان؟

جنگ در روسیه قیمت کودها را نیز افزایش داده و هزینه تولید تامین مواد غذایی را بالا بردە و کشاورزان کشورهای اروپایی را خشمگین کرده است.

کشاورزان در یونان و فرانسه در اعتراض به افزایش قیمت‌ها دست به تظاهرات زدەاند و از اتحادیه اروپا خواسته‌اند که از آنها برای تامین هزینه‌های بالای کود حمایت کند.

آریل برونر استدلال می‌کند که این جنگ مشکلات سیستم کشاورزی فعلی در اتحادیه اروپا را نیز آشکار کرده است.

او می‌گوید: «وابستگی شدید به سوخت‌های فسیلی در حال تبدیل شدن به یک مشکل آشکار است و برخی از کشاورزان نیز اکنون متوجه شده‌اند که باید کمتر به کودهای نیتروژن مصنوعی متکی باشند و بیشتر از شیوه‌های اکولوژیکی کشاورزی استفاده کنند.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

برونر همچنین معتقد است کە اروپا شاهد کمبود کشاورزان متخصص است، با این استدلال کە بسیاری از کشاورزان در این اتحادیه تنها به کشت یک محصول روی می‌آورند.

اتحادیه اروپا برای رویارویی با بحران آماده است

با توجه به اینکه امنیت غذایی در اتحادیه اروپا در خطر نیست، این اتحادیه مشتاق مقابله با کمبود جهانی غذا در ورای مرزهای خود است.

یانز لنارچیچ، کمیسر اتحادیه اروپا برای مدیریت بحران در این‌بارە می‌گوید: «افزایش قیمت مواد غذایی، افراد آسیب‌ پذیر در سراسر جهان را در وضعیت بدتری قرار می‌دهد. حمله روسیه به اوکراین فشار بر سیستم‌های غذایی را افزایش می‌دهد و میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان با گرسنگی روبرو می‌کند.»

به گفتە او، اتحادیه اروپا به سازمان ملل متحد برای مقابله با ناامنی غذایی و ارائه کمک‌های بشر دوستانه به مناطق آسیب پذیر تلاش خواهد کرد.

کشف محموله ۴/ ۲ تُنی کوکائین؛ از اکوادور به اروپا در در جعبه‌های موز

پلیس اکوادور ۴/ ۲ تُن کوکائین را در یک محموله موز صادراتی به اروپا کشف کرده است. گفته می‌شود که این بار کوکائین‌ قرار بوده در جعبه‌های موز از شهر بندری گوایاکیل به بلژیک فرستاده شود.وزارت کشور اکوادور از کشف یک محموله مواد مخدر که در حدود دو هزار و ۵۰۰ بسته کوچک در درون جعبه‌های موز پنهان شده بوده خبر داد. پلیس این مواد را روز ۱۸ آوریل (۲۹ فروردین) در بازرسی کانتینری که راهی بلژیک بوده، در بندر گواباکیل کشف و یک مظنون را در این رابطه بازداشت کرده است.

اکوادور در آمریکای جنوبی قرار دارد و با دو کشتگاه بزرگ کوکا یعنی کلمبیا و پرو هم مرز است. کوکا گیاه بومی آمریکای جنوبی است که از آن کوکائین تولید می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این کشور یک کریدور مهم برای ارسال کوکائین به سراسر دنیا محسوب می‌شود. کارتل‌های مواد مخدر محموله‌های خود را در مقادیر زیاد از طریق شهرهای بندری این کشور در کرانه اقیانوس آرام به آمریکا و اروپا صادر می‌کنند.

کشف ۷۰ تن کوکائین از ابتدای سال میلادی

مقامات رسمی اکوادور در سال گذشته میلادی ۲۱۰ تن موادمخدر را که عمدتا کوکائین بوده‌ ضبط کرده‌اند. گفته شد که این میزان مواد مخدر توقیف‌شده بی‌سابقه بوده است. از ابتدای سال میلادی نیز ۷۰ تن کوکائین کشف و ضبط شده است.

اکوادور؛ بحران مرزی با شورشیان باعث کناره‌گیری دو وزیر شد

پلیس مبارزه با مواد مخدر این کشور در اوت سال گذشته بزرگ‌ترین محموله قاچاق مواد مخدر را در این کشور ضبط کرد. در این عملیات در شهر بندری گواباکیل بیش از ۵/ ۹ تن کوکائین کشف شد.

این شهر به دلیل میزان بالای قاچاق مواد مخدر از آن، دارای زندان‌های ویژه است که در آنها هر از گاهی درگیری‌های خونین باندهایی گزارش می‌شود که با کارتل‌های موادمخدر در ارتباط هستند.

تهدید حزب عرب‌های اسرائیل به خروج از دولت ائتلافی نفتالی بنت

نفتالی بنت، نخست‌‍وزیر اسرائیل در ائتلاف شکننده هشت حزبی خود با بحران مواجه شده است. پس از تشدید درگیری‌ها در کوه معبد در اورشلیم، حزب عرب‌های اسرائیل تهدید کرده است که از دولت ائتلافی خارج خواهد شد.جبهه محافظه‌کار اسلامی (فهرست متحد عربی) موسوم به “رام” شامگاه یکشنبه، ۲۸ فروردین (۱۷ آوریل) در بیانیه‌ای اعلام کرد که مشارکت خود در دولت اائتلافی را تعلیق خواهد کرد. این حزب هشدار داد، اگر دولت به سرکوب معترضان فلسطینی پایان ندهد، به مشارکت خود در دولت و پارلمان پایان خواهد داد.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

حدود ۲۰ درصد از جمعیت ۹ میلیونی اسرائيل را اعراب تشکیل می‌دهند. حزب عرب‌های اسرائيل برای اولین بار توانسته است بخشی از دولت اسرائيل باشد و در مبارزات انتخاباتی وعده داده بود که قاطعانه برای حقوق اقلیت عرب در اسرائیل مبارزه خواهد کرد.

در درگیری‌های روز یکشنبه در اطراف کوه معبد در اورشلیم (بیت‌المقدس) بیش از ۲۰ فلسطینی زخمی شدند. تعدادی از آنها مورد اصابت گلوله‌های پلاستیکی قرار گرفتند.

نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل از ژوئن ۲۰۲۱ در راس یک دولت ائتلافی متشکل از هشت حزب با گرایش‌های سیاسی متفاوت قرار دارد. هفته گذشته عیدیت سیلمن، یکی از اعضای حزب “یامینا” به رهبری بنت در پارلمان (کنست) استعفای خود را اعلام کرد.

دولت ائتلافی و اپوزیسیون اکنون هر کدام ۶۰ کرسی در پارلمان دارند. اگرچه بنت می‌تواند به کار خود ادامه دهد، اما تصویب قوانین برای دولت او دشوار خواهد بود.

امکان رای عدم اعتماد

خروج حزب عرب‌ها فعلا عواقب فوری نخواهد داشت زیرا کنست تا هشتم ماه مه تعطیل است. به گفته محافل دولتی، بنت می‌‍خواهد برای آرام کردن اوضاع تلاش کند. اگر او شکست بخورد و “رام” از ائتلاف خارج شود، اپوزیسیون می‌تواند به او رای عدم اعتماد بدهد.

درگیری بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها اخیرا به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. شمار مجروحان خشونت‌ها در اورشلیم از روز جمعه تا کنون به ۱۷۰ نفر رسیده است.

امسال مناسبت‌های دینی مسیحیان، مسلمانان و یهودیان تقریبا هم‌زمان شده و برگزاری آیین‌های مذهبی در اورشلیم به خشونت گراییده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مسجدالاقصی سومین زیارتگاه مهم مسلمانان است، اما برای یهودیان نیز مقدس شمرده می‌شود.

یهودیان مجازند از این منطقه بازدید کنند، اما بر اساس توافق با مسلمانان، اجازه ندارند در آنجا نماز بخوانند. تولیت اماکن کوه معبد با اردن است و اسرائیل مسئولیت امنیت آن را برعهده دارد.

یهودیان در حال حاضر عید پسح را برگزار می‌کنند و یکی از سنت‌های رایج این عید زیارت اورشلیم است. کوه معبد چند دقیقه پیاده تا کلیسای مقبره مقدس فاصله دارد؛ جایی که مسیحیان در صبح یکشنبه آیین عید پاک را برگزار کردند.

وزارت خارجه کرە‌جنوبی سفیر ایران در سئول را احضار کرد

در پی انتشار مقاله‌ای در روزنامه کیهان مبنی بر “بستن تنگه هرمز به روی کشتی‌های کره‌جنوبی”، سفیر ایران به وزارت خارجه کرە‌جنوبی احضار شد. او گفتە است کە مطلب این روزنامه با سیاست‌های تهران هم‌خوانی ندارد.به گزارش خبرگزاری یونهاپ کره‌ جنوبی (YNA) روز دوشنبه، ٢٩ فروردین (١٨ آوریل) معاون وزیر خارجه این کشور سفیر ایران در سئول را احضار کرد. علت این اقدام انتشار مقاله‌ای در روزنامه کیهان است که در آن مطرح شده بود، ایران باید تنگه هرمز را به روی کشتی‌های کره جنوبی ببندد.

به گفتە این خبرگزاری، یئو سئونگ بائه نگرانی‌های دولتش را به سعید بادامچی‌ شبستری ابراز کردە است.

حسین شریعمتداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در این مقاله نوشته بود: «کشورهایی که به قانون من درآوردی آمریکا تحت عنوان تحریم‌های ثانویه تن داده و به تحریم علیه جمهوری اسلامی روی آورده‌اند، نباید از عواقب و هزینه سنگین اقدام پلشت خود در امان باشند.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او در ادامه با اشارە بە عدم آزادسازی پول بلوکه‌شدە ایران در بانک‌های کرەجنوبی گفتە بود: «ما می‌توانیم و باید تنگه هرمز را به روی کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های کره‌جنوبی و تمامی شناورهایی که برای کره‌جنوبی کالا حمل می‌کنند و یا از مبدا کره‌جنوبی بارگیری کرده‌اند ببندیم.»

یونهاپ نوشت، سفیر ایران در دیدار با معاون وزیر خارجه کردە‌جنوبی گفتە است، مطلب این روزنامه با موضع رسمی تهران هم‌خوانی ندارد.

دارایی‌های بلوکە شدە ایران در کرە‌جنوبی

روابط بین ایران و کره جنوبی پس از خروج آمریکا از برجام در سال ٢٠١٨ دچار تنش شد. گفتە می‌شود کە بیش از ٧ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران، حاصل از فروش نفت، در بانک‌های کره جنوبی مسدود شدە است.

خبرگزاری یونهاپ بهمن سال گذشتە اعلام کرد کە سئول و تهران به منظور حل اختلافات چند ساله بر سر دارایی‌های مسدود شده رایزنی خواهند کرد و یک گروه‌ کاری جزئیات انتقال دارایی‌های مسدود شدە ایران، در صورت معافیت از تحریم‌های آمریکا را بررسی خواهد کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

سعید خطیب‌زادە، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز ٢٢ فروردین (١١ آوریل) در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرد کە یک هیات ارشد به منظور اصل آزادسازی دارایی‌های ایران به تهران سفر می‌کند. او از بردن اسم کشور و میزان پول‌هایی کە قرار است آزاد شوند خودداری کرد، اما رسانه‌های ایران از کرە‌جنوبی اسم بردە بودند.

هنوز معلوم نیست کە دارایی‌های بلوک شدە ایران در کرەجنوبی چه زمانی و چگونه آزاد می‌شوند، اما گمانه‌زنی‌ها در این باره با توجه به پیچیده‌تر شدن مذاکرات بازگشت به برجام بالا گرفتە است.

پلیس ایران: فاصله کیفیت خودروهای داخلی با استانداردهای روز دنیا کهکشانی است

جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ایران گفته است که فاصله کیفیت خودروهای داخلی با استاندارد روز دنیا کهکشانی است. این مدیر پلیس ایران می‌گوید امکانات خودروهای ایرانی بسیار قدیمی شده‌اند.سید تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ایران با اشاره به “کهکشانی” بودن فاصله استانداردهای روز دنیا با کیفیت خودروهای تولید ایران گفته است:‌ «دیگر دوران اینکه کاپوت و چراغ خطر را جابجا کنند و اسمش را بگذارند یک محصول جدید گذشته است.»

سید تیمور حسینی بیان کرد که صنعت خودروسازی دنیا به سمت تولید خودروی هوشمند و خودران رفته در حالی که در صنعت خودرو ایران هنوز ترمز A.B.S و کیسه هوا امکانات محسوب می‌شوند.

او با انتقاد از رفتار خودروسازان ایرانی گفت:‌ «در این میان آنچه که بیشتر مایه تاسف است این است که خودروسازان ما هیچ‌وقت ایراد خودشان را نپذیرفتند و از بابت آن هیچ‌وقت از مردم عذرخواهی نکردند.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او سپس با طعنه گفته است که “خودروسازان ما بهترین‌اند”، او در این باره گفته که تولیدکنندگان تویوتا،‌ بنز و دیگر شرکت‌های مطرح جهانی باید برای فروش خودروهای خود التماس کنند اما خودروسازان ایرانی خودروها را با “شرط و شروط” پیش‌فروش می‌کنند و “هزار و یک بامبول و ادا و اطوار در می‌آورند”.

سید تیمور حسینی تاکید کرده است که نتیجه امتیازاتی که طی سال‌ها به شکل “انحصار و رانت” به خودروسازان داده شده “حیف و میل میلیاردها میلیارد سرمایه”، “تسهیل در تصادفات”، “افزایش جانباختگان” و “تحمیل هزینه‌های هنگفت به کشور” است.

او در ادامه گفته است:‌ «در تصادف لرستان که در ایام نوروز رخ داد، هشت نفر زنده زنده در آتش سوختند. دو وسیله دچار حریق شدند، چه کسی می‌خواهد جواب این‌ها را بدهد؟»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این مقام پلیس راهنمایی و رانندگی گفته آتش گرفتن دو خودرو تولید داخل پس از تصادف “اصلا پذیرفته نیست”. او اعلام کرد که آمار حریق خودروهای تولید ایران به شکل “خودبه‌خود” و چه در اثر تصادف بسیار بالا است.

سید تیمور حسینی با انتقاد شدید از کیفیت خودروهای داخلی به ایسنا گفته است که در تمام نقاط دنیا بر اساس نظر کارشناسان تصادف خودروها نقش “پیشاوقوعی” و “پساوقوعی” در ارتباط با حفظ جان مسافران دارند.

او تاکید کرد که ایران باید به سمتی برود که خودروهای تولیدی داخل “از جان راننده و سرنشین” حفاظت کنند.آمار حریق خودروها در اثر تصادف بسیار بالاست

حضور چهره‌های برجسته فوتبال آلمان در مراسم گشایش باشگاه “سوپرلاکچری” تهران

باشگاه “متافیتنس” تهران که گفته‌ می‌شود گران‌ترین باشگاه بدن‌سازی ایران است، در شبکه‌های اجتماعی خبرساز شده است. در مراسم گشایش این باشگاه “سوپرلاکچری” لوتار ماتئوس، آندریاس برمه و مارکوس مرک نیز حضور داشتند.در روزهای اخیر تصاویر مراسم گشایش یک باشگاه بدن‌سازی در تهران که گفته می‌شود حق عضویت سالانه آن صدها میلیون تومان است، توجه فعالان شبکه‌های اجتماعی را به خود جلب کرده است.

داغ‌شدن این خبر در شبکه‌ها به دو دلیل است: حضور برخی از نام‌داران دنیای فوتبال، از جمله لوتار ماتئوس، آندریاس برمه، مارکوس مرک و داور معروف ایتالیایی پیرلوئیجی کولینا در مراسم گشایش “متافیتنس” و همچنین حق عضویت غیرقابل تصور این باشگاه.

به گزارش رسانه‌های ایران، به میهمانان اروپایی برای حضور در این مراسم بین پنج تا ۱۰هزار دلار پرداخت شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در دو روز اخیر علاوه بر کاربران شبکه های اجتماعی، رسانه‌ها و در نتیجه سیاستمداران و مقامات مسئول استانی هم به این “پدیده ورزشی” واکنش نشان داده‌اند.

برخی معتقدند که ایجاد چنین مکانی تنها یک اقدام ورزشی نیست بلکه مانند آنچه که در زمین گلف رایج است، ثروتمندان از آن برای ایجاد ارتباطات و بستن معامله‌های کلان هم بهره خواهند برد.

در این راستا حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور سابق در توییتی احتمال داد که اعضای باشگاه فقط بدنسازی نخواهند کرد، “بلکه بازی‌سازی و کارسازی و کادرسازی هم می‌کنند”.

در خبرها آمده است که برای گرداندن این باشگاه از کادر مربی‌گری و پزشکی آلمانی هم استفاده می‌شود.

حق‌ عضویت سرسام‌آور

بیشترین انتقادهای کاربران شبکه‌های اجتماعی به این باشگاه بی‌مانند، به‌دلیل حق عضویت آن است که به گفته برخی رسانه‌ها بین ۳۲۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان در سال است.

امیرحسین اصلانیان، مهاجم پیشین پرسپولیس که در مراسم گشایش باشگاه حضور داشته، گفته است: «برای میهمانان اعلام شد هزینه یک سال باشگاه ۱۲۴ میلیون تومان است که به حاضرین در صورت تمایل، ۲۵ درصد تخفیف افتتاحیه هم داده می‌شود.»

شمار زیادی از کاربران ضمن انتقاد به این موضوع، به فاصله طبقاتی در ایران اشاره کرده‌اند و به این که بخش قابل توجهی از جامعه ایران توان خرید کالاهای روزمره را هم ندارد اما شمار کمی قادرند، عضو چنین باشگاهی شوند.

این انتقادها باعث شده که امید قمی، مدیرکل ورزش و جوانان شمیران هم در مورد وضعیت این باشگاه بدنسازی موضع‌گیری کند. او گفته است: «باشگاه مورد نظر به دنبال دریافت مجوز از اداره کل ورزش جوانان تهران بود و فکر می‌کنم مجوز تأسیس باشگاه هم گرفته شده است، اما در مورد نرخ شهریه‌ها فعلاً چیزی مطرح نشده.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

قمی حضور بخش خصوصی در ورزش را قابل اجر دانسته و گفته است:‌ «خیلی از افراد هستند که سرمایه‌های خود را یا خارج از کشور یا در بخش‌های دیگر می‌برند. ما باید از بخش خصوصی حمایت کنیم»

مدیرکل ورزش و جوانان شمیران تاکید کرده است که ارائه خدمات باشگاه و حق عضویت آن باید با نظارت وزارت ورزش و جوانان و ادارات کل استان باشد.

قمی ضمن بیان این که باشگاه‌ها نمی‌توانند براساس میل خودشان نرخ‌گذاری کنند گفته است:‌ «البته برخی باشگاه‌ها به صورت پکیج کار می‌کنند و ممکن است مبالغ‌شان از یک باشگاه تک‌بعدی بیشتر باشد».

رئیس جمهور ایران در رژه روز ارتش اسرائیل را تهدید کرد

رئیس جمهور ایران در رژه روز ارتش، اسرائیل را تهدید کرد و گفت اگر کوچک‌ترین حرکتی از سوی اسرائیل رخ دهد، مقصد نیروهای مسلح ایران “مرکز رژیم صهیونسیتی” خواهد بود. ایران در روز ارتش تجهیزات جنگی را به نمایش گذاشت.مراسم رژه روز ارتش صبح روز دوشنبه ٢٩ فروردین (۱۸ آوریل) در تهران و سایر شهرهای ایران برگزار شد. در این مراسم نظامی که فرماندهان ارتش و رئیس جمهور ایران نیز حضور داشتند تجهیزات جنگی به نمایش گذاشته شد.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

در مراسم رژه روز ارتش برای نخستین بار “موشک‌های بالستیک تاکتیکی فتح” نیز به نمایش درآمد.

خبرگزاری فارس از رونمایی سامانه‌های پدافندی دزفول، مجید و سامانه‌های موشکی فتح ۳۶۰ و لبیک در مراسم رژه ارتش خبر داد.

خبرگزاری رویترز هم‌زمان با کند شدن گفتگوهای احیای برجام در وین نوشته است تهدیدات ایران علیه اسرائیل نیز افزایش می‌یابد.

ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در صحبت‌های خود در روز ارتش اسرائیل را تهدید کرد و گفت: «اگر کوچک‌ترین حرکتی از سوی آنها (اسرائیلی‌ها) رخ دهد، مقصد نیروهای مسلح ما مرکز رژیم صهیونسیتی خواهد بود و قدرت نیروهای مسلح ما شما را آرام نمی‌گذارد.»

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران نیز بارها اسرائیل را تهدید به نابودی کرده‌اند.

کارشناسان از یک “جنگ پنهان” میان ایران و اسرائیل در منطقه سخن می‌گویند. اسرائیل تا کنون بارها مواضع ایران و متحدانش را در سوریه بمباران کرده است.

پایگاه خبری جماران اواسط ژانویه ۲۰۲۲ از انفجار در غرب کشور خبر داده بود. جماران نوشت گزارش‌های غیررسمی حاکی است این صداها در چهار استان کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام شنیده شده است.

یک ماه پیش از این حادثه هم رسانه‌های ایران از انفجار در آسمان نطنز، در نزدیکی تاسیسات هسته‌ای گزارش داده بودند. خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه در آن‌زمان نوشت: «شنیده‌های غیررسمی از انهدام یک پهپاد ناشناس حکایت دارد.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مقامات ایرانی به صورت شفاف درباره این انفجارها توضیحی نداده‌اند اما در مراسم‌های رسمی و دولتی اسرائیل را به گرفتن انتقام تهدید کرده‌اند.

سپاه پاسداران اسفندماه گذشته اقلیم کردستان عراق را هدف حملات موشکی خود قرار داد و اعلام کرد، به “مقر جاسوسی” اسرائیل حمله کرده است.

حمله به اقلیم کردستان با محکومیت عراق و آمریکا روبرو شد. وزارت خارجه عراق برای نشان دادن اعتراض خود سفیر ایران در بغداد را احضار کرده بود.