Previous Next

درخت انجیر معابد؛ آغاز و انجام یک انقلاب

موضوع “درخت انجیر معابد” پنجمین رمان احمد محمود به ایرانِ پیش از انقلاب بازمی‌گردد تا شاهد برآمدن و همگانی شدن جنبشی باشیم که رهبر آن درویشی‌ست ناشناس. توده مردم هم‌چون مسخ‌شدگانی در پی او به راه افتاده‌اند.درخت انجیر معابد داستان شورش مردم است، شورشی که واقعیت‌های زندگی را به خرافات می‌پیوندد و در نادانی‌های خویش می‌بالد تا شهری (کشوری) را درهم ریزد و “ظلم” براندازد و “ظالم” بکشد. درخت انجیر معابد داستان درختی معجره‌گر و مقدس است که اعتقادات خرافی توده را به ایمانی پُرشور نقش بر اجتماع می‌کند.

درخت انجیر معابد اقتدار و افول و اضمحلال یک خانواده است، خانواده‌ای که می‌تواند نماد یک کشور نیز باشد. پس بازخوانی سرگذشت این خانواده می‌تواند همانا بازخوانی انقلاب هم باشد. مکان رمان اگرچه جنوب ایران است، اما می‌تواند کشور ایران باشد. فرامرز آذرپاد، شخصیت اصلی رمان تنها نماینده نام خویش نیست، فراتر از زادوبوم هم می‌تواند حضور داشته باشد. سال‌ها سکونت او در تهران و دسیسه‌چینی‌هایش در پایتخت و چند سال کار در آن‌جا خواننده را به این نظر نزدیک‌تر می‌کند. فرامرز معتاد است و در واقع مهندس مهران شهرکی، ناپدری‌اش، او را معتاد کرده تا به مقاصد خویش که همانا تصرف ارث پدری فرامرز باشد، دست یابد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در گوشه‌ای از زمین خانواده آذرپاد درخت انجیر معابدی روییده که مردم سال‌هاست از آن حاجت می‌طلبند و بیمارانِ خویش را برای شفا به آن‌جا می‌آورند، و در رابطه با این “درخت مقدس” به نذر و نیاز مشغولند و گشایش گره‌های زندگی را طلب می‌کنند. درخت انجیر معابد برآورنده حاجات توده مردم است. به پایش شمع روشن می‌کنند، از کرامات او می‌گویند، تا آن‌سان که به ایمان آنان بدل می‌شود. این درخت که نام رمان را نیز بر خود دارد، میوه‌ای دارد که خوردنی نیست، ریشه‌های آن به شکل غیرقابل تصوری درازند و گاه آویزان. و همین خود اُبهتی برایش ایجاد می‌کند و هویتی مرموز. حضور آن در رمان خود نمادی‌ست. این درخت در جلد دوم، به ویژه بخش پایانی آن چنان حضوری دارد که می‌توان از آن به عنوان یک شخصیت در رمان نام برد. شاید نام و رفتار بسیاری از شخصیت‌های رمان از یاد بروند ولی نام و رفتار این درخت برای همیشه در ذهن می‌ماند. اسفندیارخان آذرپاد، پدر فرامرز، در ارزش‌گذاری بر این درخت، تقدس آن را پذیرفت. او که می‌بایست نافی این تقدس باشد، در احترام به مردم و باورهای آنان ترجیح داد برای بنای عمارت کلاه‌فرنگی، درخت را ریشه‌کن نکنند و عمارت را آن‌سوتر بنا کند.

اسفندیار آذرپاد نخستین کسی است که خلاف عقل خویش، تقدس درخت را به رسمیت می‌شناسد، پانصد متر از زمین خویش را به شکل رسمی و قانونی و در انطباق با قوانین شهری، به نفع خرافه “وقفِ” آن می‌کند و بر اعتبار معبد می‌افزاید. او البته در خیره‌سری‌های خویش نفع شخصی را نیز در نظر دارد و می‌خواهد بدین‌سان در قلوب توده مردم جایی برای خود بگشاید و اعتباری کسب کند تا از این طریق از رأی آنان برای ورود خویش به “مجلس” کشور استفاده کند. او می‌داند که این درخت را کرامتی نیست، با این‌همه وجود آن را لازم می‌داند. به دوستش مهران شهرکی می‌گوید که این درخت حال “دیگر یک درخت نیست جناب مهران. شما حقوق خواندین، با علم‌الاجتماع آشنا هستین! گمان نمی‌کنم درک این مطلب براتان مشکل باشد که این درخت، حالا دیگه تبدیل شده به سمبل باورهای چند نسل از مردم.”

درخت انجیر معابد در کنار خیابانی شلوغ واقع شده که پسران و دخترانی جوان، دست در دست هم سرخوشانه در گردشند. سینما و تئاتر و کاباره نیز در همین خیابان دیده می‌شوند. نسل جدید توجهی به درخت انجیر ندارد و به زندگی خویش خوش است؛ “…چراغ مغازه‌ها رنگ به رنگ است. مغازه‌داران و مشتریان زن و مرد همه نونوار هستند. لباس تمیز پوشیده‌اند. آرایش زن‌ها ملایم است و رخت‌شان با سن و سالشان می‌خواند… کاباره خرس آبی، عکس رقاصه‌یی نیمه‌عریان تمام سردر کاباره را پوشانده است…”

در چنین شرایطی آذرپاد در هم‌گامی و هم‌راهی با توده مردمی که غرق خرافات هستند، پانصد متر از زمین خویش را وقف درختی می‌کند که در زمین وی روییده است، به این امید که زیارتگاه مردم شود. به مرور زیارتگاه رونق گرفته، عده زائران فزونی می‌گیرد.

پدر فرامرز در این میان به مرگی مشکوک می‌میرد. مادرش با مهندس مهران شهرکی که دوست شوهرش بود، ازدواج می‌کند. حدس زده می‌شود که این دو می‌بایست از پیش با هم رابطه داشته‌باشند. مهران شهرکی در دستیابی به آرزوهای خویش، نخست مادر و سپس فرامرز هفده ساله را معتاد می‌کند

فرزانه، خواهر فرامرز خود را می‌کشد و برادر کوچک‌تر ایران را ترک می‌گوید. زندگی مادر دوام ندارد و پس از چند سال می‌میرد. مهندس مهران تصمیم می‌گیرد با تخریب ساختمان آذرپادها، بر آن زمین شهرکی مدرن بسازد. یک مرکز بهداری و همچنین مسجدی نیز برای این مجتمع در نظر گرفته شده است.

فرامرز جوان شاهد این روند است و قصد انتقام از ناپدری در سر می‌پروراند.

رمان از آن‌جا آغاز می‌شود که قرار است عمارت کلاه فرنگی تخریب و به جایش شهرک بنا گردد. قرار است جهان کهنه فرو ریزد و جهانی نو بر خرابه‌های آن بنا گردد. سازنده این جهان نو مهندس مهران شهرکی است؛ مهندس، مهران و شهرکی. اسمی مرکب که هم مهندس است و هم مهر ایران (آریامهر؟) دارد و هم شهری و شهرک‌ساز. دنیای نو را در این رمان کسی می‌سازد که دزد و فریبکار و جانی است. او همان کسی است که در روند گذار از سنت به مدرنیته گسست ایجاد می‌کند.

اسفندیار آذرپاد می‌توانست درخت انجیر معابد را ببرّد، اما چنین نکرد. این درخت پابرجا ماند. مهندس شهرکی جهان نوی خویش را در کنار همین درخت بنا کرد و با ساختن مسجدی، حضور و کارکرد خُرافی آن را در میان مردم تقویت کرد. (به یاد بیاوریم؛ رضا شاه نیز در ساختن کشوری سکولار دست روحانیت را در بسیاری از عرصه‌های هستی جامعه کوتاه کرد. خود اما خرافی ماند. محمدرضا شاه که می‌بایست سکولارتر از پدر باشد، در جهان خُرافی خویش دگربار روحانیت را ارزش بخشید، چیزی که تاوان آن را با انقلاب پس داد.)

فرامرز جوان می‌کوشد تا انتقام پدر بگیرد و آب رفته را به جوی بازگرداند. او موفق به کشتن مادر نمی‌شود. اعتیاد نیز دست و پای او را بسته است. به حیله متوسل می‌شود، بی‌آن‌که پزشکی تحصیل کرده باشد، نام خود را به دکتر منوچهر آذرشناس تبدیل می‌کند و در پایتخت طبابت آغاز می‌کند. در راستای انتقام، مرگ فرامرز آذرپاد را بر زبان‌ها جاری می‌گرداند.

فرامرز در واپسین سال مدرسه گرایش به فعالیت سیاسی پیدا کرده بود. در این رابطه بازداشت و روزی را نیز در زندان به سر برده بود. ذهنی مغشوش در سیاست داشت. در فکر مصادره اموال ثروتمندان و تقسیم آن بین فقیران بود. این اموال را حق پایمال شده مردم می‌دانست که حال قانون نیز آن را به رسمیت شناخته بود.

فرامرز اکنون به هیچ ارزشی پایبند نیست. او از همان دوران جوانی می‌دانست که درخت انجیر معابد درختی معمولی است و “علمدار” آن نیز فردی شیاد. فرامرز انسان بی‌آرمانی است که تصمیم دارد از اعتقادات خرافی مردم در به شکست کشاندن دشمن خویش بهره برد. پس از حوادثی چند و زمانی دراز مفقودالاثر بودن، سرانجام در لباس سیدِ درویشی به شهرش بازمی‌گردد؛ درویشی سبزچشم با موهایی افشان و سپید و بلند، ریخته بر شانه‌ها و ریش سپید، چنته و کشکولی و دشداشه‌ای خاکی‌رنگ و عصای آبنوس در دست. به اندک‌زمانی نامش با معجزه‌هایی بر زبان‌ها جاری می‌گردد. برای حفظِ زیارتگاه درخت انجیر در برابر مهندس شهرکی قد علم می‌کند. توده عظیم مردم پیرو او هستند. او در پیش و شهری در پی او روان است؛ دانشجو، دانش‌آموز، معلم، طلبه، پیشه‌ور و نظامی و به همراه آنان لات‌ها و لمپن‌های شهر، همه او را رهبر خویش می‌دانند. همین جمع عظیم در نخستین راهپیمایی خویش رودخانه‌ای می‌شود جاری در سراسر شهر.

درویش به زیر سایه‌ی درخت انجیر معابد می‌نشیند تا امور جاری را سامان بخشد، آن‌سان که خمینی در “نوفل لوشاتو”ی پاریس به زیر درخت سیب جا خوش کرده بود. حواریون درویش نیز هم‌چون حامیان خمینی او را “آقا” خطاب می‌کنند.

درویش بر همه رهبر است. با مهارت سخن می‌راند، بسیج می‌کند، فریب می‌دهد، وعده می‌دهد، از اخلاق و درستکاری انسان‌ها می‌گوید، به فسادِ حاکم حمله می‌کند. (در سیمای او یک خمینی واقعی را می‌توان بازیافت). درویش که با لنزی سبزرنگ بر چشم، حال “سبزچشم” است، مردم را تهییج می‌کند، سخنانش شعار مردم می‌شود؛ “تقاص دروغ نیست، مکافات دروغ است.” در راهپیمایی مردم کسانی با بازوبندهای سرخ بر بازو پاسداران صف هستند. (شاید به نشانه‌ی همکاری چپ‌ها با خمینی و پیروزی او)

آن‌جا که تقاص و کفاره باشد، گناهکاران به شلاق مجازات می‌شوند و به تخت شلاق بسته می‌شوند تا تعذیر بر آنان جاری گردد. به راه “نجاتِ ایمان” زمزمه‌ی بازداشت‌ها آغاز می‌شود، به کتابخانه‌های شهر حمله می‌کنند. درویش خود آغازگر تصفیه کتابخانه‌ها می‌شود از کتاب‌های غیراخلاقی و غیرمذهبی. به جای آن‌ها کتاب‌های جادو و جنبل، خرافات قفسه‌ها را پُر می‌کند؛ دیگر “از کتاب‌های پیشین هیچ دیده نمی‌شوند.”

درویش جز انتقام سودایی در سر ندارد. هم‌سانِ خمینی، از هر گونه لذتی دوری می‌گزیند. نگاهی نافذ دارد و قدرت کلامی جادویی. موعظه‌های او توده‌ها را مسخ می‌کند. درویش “آقا”ست، آمده است تا مردم را نجات دهد. آقا مردم را در شهرک درخت انجیر معابد جمع می‌کند. زن و مرد، پیر و جوان خیابان‌ها را در تصرف خویش دارند. در دست عده‌ای چماق دیده می‌شود. ریشه‌های درخت انجیر معابد همه‌جا به چشم می‌خورند، ریشه‌ها از زیر آسفالت خیابان‌های نوساز و پیاده‌روها بیرون زده است. همین ریشه‌ها هستند که درهای اماکنی چون مدرسه‌ها، کتابخانه‌ها، مؤسسات دولتی و ادارات را گرفته‌اند و رفت‌وآمد را دچار اختلال کرده‌اند. مردم در مقابل “کاخ مهران” که کاخی از “مرمر” است، می‌رسند، “…مجسمه مهرا‌ن‌خان روی ستون هشت‌ضلعی وسط میدان با نورافکن‌های بزرگ، نورباران است. دم در سینما شلوغ است. مرد سبزچشم نگاه به عکس‌های بزرگ سر در سینما می‌کند. فیلم “شب کودتا” را نشان می‌دهد…” مردم عاصی تندیس مهندس مهران شهرکی را پایین می‌کشند. کاباره‌ها را درهم می‌ریزند و سرانجام مهندس شهرکی را با ماشین‌اش به آتش می‌کشند و کاخ او را به تصرف درمی‌‌آورند. (مهران اگر همان مهر ایران باشد، می‌تواند نماد آریامهر نیز بشود که مجسمه‌های او نیز به همین شکل در زمستان سال پنجاه و هفت به پایین کشیده شد. کاخ مرمرین مهران‌خان نیز به نماد کاخ مرمرِ شاه)

درویش هم‌چنان با مؤعظه‌های خویش مردم را تحریک می‌کند تا خراب کنند و بکُشند و به پیش بتازند؛ “ناگهان از دور در تاریکی گلوله‌ای آتش، مثل ستاره‌ای دنباله‌دار، تاریکی را می‌شکافد، پیش می‌رود، سقوط می‌کند و خرمنی از آتش برمی‌خیزد و سینما- تئاتر شهرک در شعله‌های سرکش گرفتار می‌شود…گوی آتشین دیگر در فضا ، کتابفروشی امید گُر می‌گیرد: پوچا، پاتانا، یاکا، یاکاکا. دود و آتش، مرکز پزشکی شعله می‌کشد. بعد دبیرستان پسرانه مهران، بعد کتابفروشی‌های دیگر، درمانگاه‌ها، کاباره جغد سیاه و اسب نقره‌یی. بلوار یک‌پارجه می‌شود دود و آتش. می‌شود جهنم سوزان…”

در کشاکش درگیری‌ها سیمای پنهان درویش بر تنی چند آشکار می‌شود، اما چه باک. دشمن کشته شده است، او رهبر است و خشم مردم هم‌چنان آتش می‌افروزد؛ “…میدان مثل روز روشن است. عرق در چشم سبزچشم می‌شکند. گردنش خم می‌شود. دستش تکان می‌خورد. پلک می‌زند و لنزهای سبز می‌افتد کف دستش. از پشت سرش می‌شنود؛ “فرامرزخان؟” سر بر می‌گرداند. حسن جان پشت سرش است. چشمانش باز می‌شود. میشی است…کوهه‌های آتش در چنگ باد -گومباگومب دمادم و گُراگُر آتش- گردن فرامرز خم می‌شود. زانوهایش می‌لرزد و سست می‌شود. به عصا تکیه می‌دهد تا بنشیند بر پارسنگی بر ستون شکسته. حسن جان کمکش می‌کند. می‌نشیند. تاجگونه را از سرش برمی‌دارد. گردن خم می‌کند و پیشانی بر زانو می‌گذارد.”

رمان “درخت انجیر معابد” در نقطه اوج خویش به پایان می‌رسد. می‌توان بسیاری از نمادهای آن را در تاریخ انقلاب ایران و شخصیت‌هایی که به قدرت رسیدند، بازیافت. رمان در آستانه انقلاب متوقف می‌شود. این‌که درویش به قدرت می‌رسد یا خیر مهم نیست. در واقعیت، خمینی همان “درویشِ دغلی” بود که به قدرت رسید. در این رمان، درخت انجیر معابر استوار و پابرجا می‌ماند. ریشه‌های آن گسترده‌تر می‌شوند.

در تاریخ پیدایش درخت انجیر معابد می‌خوانیم که صد سال پیش توسط مرد غریبه‌ای از بنگال آورده شده، در این‌جا کاشته شده و تا کنون پنج “علمدار” داشته است. علمداران به عنوان متولیان این بقعه پنج نسل در خدمت آن بوده‌اند. اگر برای هر نسل بیست تا بیست و پنج سال عمر در نظر بگیریم، حدود یک قرن و نیم از تاریخ موجودیت زیارت‌گاه درخت انجیر معابد می‌گذرد.

علمدارها مخالف کتاب و مدرسه و عشق و هر‌آن‌چه نشان شادی باشد، هستند؛ “این مدرسه‌ها بچه‌ها را گمراه می‌کنن…بعضی از معلم‌ها کله‌ی بچه‌ها را پُر می‌کنن از حرف‌هایی که هم‌ش کفر و زندقه‌س… این کتابا را باید آتش زد. کتابایی که عشق و عشق‌بازی یاد بچه‌های چشم و گوش بسته‌ی مردم می‌دن باید ریختشان وسط میدان شهرک، روشان بنزین ریخت و آتششان زد و جشن گرفت.”

علمدار چهارم به وقت مرگ به پسرش که به عنوان علمدار پنجم جانشین او خواهد شد، می‌گوید: “پسرم تو حالا علمدار پنجمی. این قدرت را بشناس! نگذار از دست برود. زیارتگاه را به تو می‌سپارم… اگر حرمتش را داشته باشی قدرت عظیم و بی‌انتهایی‌ست که سلاطین را هم به خضوع وامی‌دارد.”

در فصل ششم که آخرین فصل رمان است، رمان با ضربآهنگی تند به پیش می‌رود، طوفانی به پا می شود، ماجراها در بحران زاده می‌شوند، خیال و واقعیت، گذشته و حال را درهم می‌پیچد و به پیش می‌تازد، بی‌آن‌که آینده‌ای روشن در پیش داشته باشد. در همین فصل چماقداران حامی درویش هم‌چون فاشیست‌های موسولینی در ایتالیا سیاه‌پوش هستند. آنان به چوب و چماق و زنجیر مسلح می‌باشند و هیچ مخالفی را برنمی‌تابند.

زبان چماقداران را کسی نمی‌فهمد؛ پونیا، پونیا، پاپا…لولوو پاپا، پانچا، پامارا و…این زبان را درویش بر زبان‌ها جاری کرده است. این زبان برای مردم بیگانه است، چنان‌چه زبان خمینی برای ایرانیان بیگانه بود. درویش هم‌چون خمینی واژگانی نو وارد جامعه می‌کند. و این البته سالیانِ بعد خود را بهتر نشان می‌دهد. گسستِ زبانی یکی از بارزترین نمونه‌های گسست است در ایرانِ بعد از انقلاب.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

همان‌طور که با آمدن اعراب به ایران، بخشی از ایرانیان با نوشتن و سرودن به زبان عربی، عرب نشدند، با آمدن خمینی به ایران نیز عربی زبان مردم ایران نشد ولی زبان فارسی، زبانی آخوندزده شد. زبان آخوندی که مدعی‌ست خاستگاهش زبان قرآن است، ملغمه‌ای است از فارسی و عربی. این زبان در فهم همگانی مشکل‌آفرین شد و مشکل موجود روزبه‌روز گسترش یافت. تا آن‌جا که بحرانی همگانی را در این عرصه در زبان مردم و هم‌چنین هنر و ادبیات پدید آورد.

مردم از فهم زبانِ پیروانِ درویش عاجز بودند ولی آن را به‌کار می‌بردند، تکرار می‌کردند و گسترش می‌دادند. این همان زبانی است که به عنوان “زبان آخوندی” در ایرانِ پس از انقلاب رایج شد.

در درخت انجیر معابد اسفندیار آذرپاد وقف‌نامه‌ای از خود بر دیوار معبد نصب می‌کند. مهران‌شهرکی وقف‌نامه معبد را عوض می‌کند و با خط نسخ همان کلمات نامفهومی را بر آن می‌نویسد که هیچ‌کس حتی خودش از آن سر در نمی‌آورد: “لولووکا، تون ماتا، کاتورا، پوجا، ماک سی‌کا…”

در “درخت انجیر معابد” جهانی فرومی‌ریزد و به جای آن دنیایی کوچک‌تر در هراسی عمومی بنیان می‌گیرد. ششمین فصل رمان همین دنیاست که دارد گسترش می‌یابد. این فصل می‌توانست خود رمانی مستقل باشد. در این فصل پنداری دیوانه‌ای، هم‌چون دیو، از چراغ جادوی افسانه‌ها بیرون آمده تا راهبر توده مردم باشد برای بازگشت به جهان خرافات. توده‌ی مردم به رهبری “آقا” هر آن‌چه را که نشان از نو داشته باشد، به آتش می‌کشد و از بین می‌برد. اگر فرو ریختن دنیای نخست در یک رمان آورده می‌شد، بازگشت به جهانِ قهقرا می‌توانست رمان مستقلِ دیگری باشد.

احمد محمود در آخرین رمان خود، با واپسین تیر ترکش خود انقلاب را نشانه گرفت و شکست محتوم آن را پیش‌بینی نمود.

“درخت انجیر معابد” در دو جلد و بالغ بر هزار صفحه محصول گسست است، گسستی همه‌جانبه در تمامی عرصه‌های زندگی. اگر چنین گسستی پیش نمی‌آمد، آخوند و درویش در این داستان ظهور نمی‌کردند و خرافات به این شکل در تن داستان حادثه نمی‌آفریدند.

با رمان “درخت انجیر معابد” احمد محمود بخش بزرگی از تاریخ اجتماعی ایرانِ معاصر را نیز به داستان می‌کشاند؛ در “همسایه‌ها” دوران ملی شدن صنعت نفت را شاهدیم و نسلی را که در بحران حاکم قدم به راه مبارزه می‌گذارد. در “داستان یک شهر” شکست جنبش را می‌بینیم و خاطرات یک تبعیدی در زندان و تبعیدگاه. در “بازگشت” زندگی یک زندانی را در پی سال‌ها زندان، در زندانی دیگر که جامعه‌ی خفقان‌زده باشد، می‌بینیم. در “زمین سوخته” ایران جنگ‌زده را مرور می‌کنیم. در “مدار صفر درجه” نسلی را که سراسر امید است و برای انقلاب گامی دیگر به راه مبارزه می‌گذارد. در “درخت انجیر معابد” غول خفته‌ی ذهنِ یک جامعه از چراغ جادوی قرون سر بر می‌آورد تا همه‌چیز را درهم ریزد و به تسخیر درآورد.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

زلنسکی: جنگ باید پایان یابد و پیشنهادات اوکراین روی میز است

رئیس جمهور اوکراین گفت تا کنون ۱۴ هزار سرباز روس در جنگ کشته و ده‌ها هزار نفر زخمی شده‌اند. درگیری‌ها در اطراف فرودگاه خرسون شدت یافته است. آلمان کمک‌های بشردوستانه به اوکراین را افزایش داد. ● زلنسکی: جنگ باید پایان یابد و پیشنهادات اوکراین روی میز است

ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در واکنش به سخنرانی ولادیمیر پوتین در استادیوم لوژنیکی در مسکو با اشاره به حضور ۱۰۰هزار نفر در مقابل استادیوم و ۹۵ هزار نفر در داخل ورزشگاه گفت: «این رقم با تعداد سربازان روسیه که به اوکراین حمله کردند مطابقت دارد و اکنون ۱۴ هزار جسد را در این ورزشگاه به اضافه ده‌ها هزار مجروح و معلول تصور کنید. این همه تلفات روسیه از آغاز جنگ تا کنون است.»

منابع مستقل نمی‌توانند صحت این داده‌ها را بررسی کنند.

زلنسکی در ادامه صحبت‌های خود بار دیگر خواستار پایان فوری جنگ شد و گفت: »پیشنهادات اوکراین روی میز است.«

رئیس‌جمهوری روسیه روز جمعه ۱۸ مارس در “مراسم میهن‌پرستانه” هشتمین سال اشغال کریمه در برابر ده‌ها هزار نفر از هواداران خود سخنرانی کرد و “مأموریت قهرمانانه ارتش” را ستود. منابع روسی گفته بودند که در این مراسم حدود ۹۵ هزار در داخل و ۱۰۰ هزار نفر در خارج ورزشگاه تجمع کرده بودند.

● آلمان دو هزار ژنراتور برق به اوکراین ارسال کرد

سونیا شولتس، وزیر همکاری‌های اقتصادی و توسعه آلمان از ارسال کمک‌های امدادی از جمله ۲۱ خودروی آتش‌نشانی، دو هزار ژنراتور برق، تجهیزات نجات، چادر و کیسه خواب به اوکراین خبرداد.

به گفته شولتس قرار است در هفته آینده نیز ۹ تریلر حامل محمولات تجهیزات سنگین آتش‌نشانی و ۱۶۰۰ دستگاه تنفسی به اوکراین ارسال شود.

● درگیری شدید در فرودگاه خرسون

فرودگاه چورنوبایفکا در نزدیکی خرسون در جنوب اوکراین همچنان کانون درگیری‌های شدید است. نیروهای مسلح اوکراین برای ششمین بار به نظامیان روسیه در فرودگاه خرسون حمله کردند و خسارات سنگینی را به آنان وارد کردند.

قبلا نیز نیروهای اوکراینی اعلام کرده بودند در حمله با پهپادهای رزمی، ده‌ها هلی‌کوپتر و یک پست فرماندهی را منهدم کرده‌اند.

● کمیسیون اتحادیه اروپا درباره بروز قحطی در اوکراین هشدار داد

یانتس لنارچیچ، کمیسر مدیریت بحران اتحادیه اروپا در مصاجبه با روزنامه آلمانی “ولت آم زونتاگ” ضمن هشدار درباره قحطی در اوکراین گفت مردم در شهرهای محاصره شده غذا و آب ندارند و هیچ راهی هم برای خروج از این شهر نیست.

این مقام اروپایی گفته است که فاجعه انسانی در اوکراین ممکن است بدتر شود.

برای مشاهده خبرهای بیشتر کلیک کنید.

گزارش صوتی کمیته دفاع از محیط زیست، ۱۱ مارس ۲۰۲۲

جلسه کمیته دفاع از محیط زیست، جمعه ۱۱ مارس ۲۰۲۲، از ساعت ١٨:۳۰ به وقت اروپای مرکزی، با حضور جمعی از فعالان حقوق بشر و دیگر میهمانان، از طریق فضای مجازی زووم، و اپلیکیشن کانون با مدیریت مینا آقابیگی برگزار گردید. سخنرانان عبارتند از: ۱) شروع جلسه: مینا آقابیگی، ۲) علیرضا جهان بین: گزارش و …

ادامه‌ی مطلب

گزارش صوتی و تصویری کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی ، ۱۲ مارس ۲۰۲۲

جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی شنبه ۱۲ مارس ۲۰۲۲ در ساعت ۱۴:۰۰به وقت اروپای مرکزی با حضور جمعی از فعالان حقوق بشر و دیگر مهمانان از طریق فضای مجازی زووم ، یوتوب و اپلیکشین کانون با مدیریت کریم ناصری برگزار گردید. سخنرانان عبارتند از:1- شروع جلسه: کریم ناصری 2- گزارش …

ادامه‌ی مطلب

وزیر خارجه آلمان خواستار بازبینی استراتژی امنیت ملی شد

آنالنا بربوک با توجه به تهاجم نظامی روسیه به اوکراین می‌گوید وقتی مسئله جنگ و صلح باشد آلمان نمی‌تواند بی‌طرف بماند. او خواستار به‌روز شدن استراتژی امنیت ملی آلمان شد و برای این کار پیشنهادهایی ارائه کرد.وزیر خارجه دولت فدرال آلمان با اشاره به تحولات هفته‌های اخیر در شرق اروپا بر ضرورت بازبینی خطوط اصلی استراتژی امنیت ملی این کشور تاکید کرد.

آنالنا بربوک روز جمعه، ۸۱ مارس در سخنرانی خود در برلین به ارائه پیشنهادهایی برای تدوین سیاست‌های امنیتی جدید آلمان پرداخت و وعده داد در ماه‌های آینده این موضوع را در گفت‌وگو و رایزنی با نهادهای دیگر و پارلمان فدرال (بوندس‌تاگ) پیگیری کند.

سیاستمدار حزب سبزها با اشاره به تهاجم نظامی روسیه به اوکراین گفت: «وقتی پای جنگ و صلح و مسئله عدالت و بی‌عدالتی در میان باشد، هیچ کشوری، حتی آلمان نمی‌تواند بی‌طرف بماند.»

“جنگ پوتین” و واقعیت‌های جدید

به گزارش “تاگس‌شاو”، وب‌سایت کانال یک تلویزیون آلمان، بربوک می‌گوید جنگ رئیس جمهوری روسیه ولادیمیر پوتین علیه اوکراین که ناقض حقوق بین‌المللی است ما را با یک واقعیت جدید در حوزه سیاست امنیتی مواجه می‌کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او این وضعیت را یک “نقطه عطف ژئوپولیتیک” با تاثیرات بسیار عمیق بر امنیت اروپا توصیف کرد و گفت به همین دلیل آلمان برای تدوین یک استراتژی جدید امنیت ملی نباید به امنیت از منظر گذشته بلکه از نگاه آینده فکر کند.

نظامیان روسیه بامداد ۲۴ فوریه به فرمان پوتین حمله سراسری به اوکراین را آغاز کردند. این جنگ که مسکو انتظار داشت طی یکی دو روز به نابودی زیرساخت‌های نظامی اوکراین منجر شود اکنون وارد هفته چهارم شده است.

آنالنا بربوک اصل “خدشه‌ناپذیر بودن زندگی” را بنیاد مفهوم جدید امنیت خواند و مولفه‌های مهم آن را چنین توصیف کرد: “حفاظت در برابر جنگ و خشونت”، “امنیت آزادی زندگی ما در دموکراسی” و “امنیت بنیادهای زندگی ما”.

او با بیان این که جایی که جنگ بنیادهای زندگی را متلاشی می‌کند نمی‌تواند امنیت برقرار باشد، افزود حتی در جایی که پیامدهای تغییرات اقلیمی، گرسنگی، فقر و کمبود رفاه رنج را به مردم تحمیل می‌کند نیز هیچ بنیادی برای زندگی امن در آزادی وجود نخواهد داشت.

دولت ائتلافی آلمان به ریاست صدراعظم، اولاف شولتس از حزب‌های سوسیال دموکرات، سبزها و دموکرات‌های آزاد تشکیل شده است.

به گزارش “تاگس‌شاو” در توافق‌نامه تشکیل این دولت ائتلافی مسئله تدوین یک استراتژی امنیتی جدید گنجانده شده و این موضوع در تاریخ آلمان فدرال بی‌سابقه بوده است.

بربوک وعده داده به‌روز کردن این استراتژی با همکاری تمام نهادهای مرتبط و بوندس‌تاگ و با استفاده از کارشناسان و تشکل‌ها و فعالان جامعه مدنی انجام شود.

مسئولیت‌پذیری بیشتر در ناتو

وزیر خارجه دولت فدرال آلمان معتقد است این کشور باید در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بیش از پیش مسئولیت بپذیرد. او تاکید کرد جنگ اوکراین بار دیگر آشکار ساخت که امنیت به توانایی اتحاد ناتو وابسته است.

یکی از بهانه‌های پوتین برای حمله به اوکراین تمایل این کشور به عضویت در ناتو و گسترش نفوذ این پیمان در شرق اروپا و نزدیک مرزهای روسیه و متحدانش بوده است.

بربوک ضمن پشتیبانی از تقویت “جبهه شرقی ناتو” تاکید کرد که رزمایش‌های مشترک کشورهای عضو این پیمان باید با توجه به این واقعیت جدید انجام شود که تمام مناطق ناتو در شرق با تهدیدهای جدیدی روبرو هستند.

او می‌گوید این به آن معناست که نه تنها حضور ناتو در کشورهای عضو آن در جنوب شرق اروپا مشخص باشد بلکه قدرت اتمی بازدارنده آن نیز باید باورپذیر بماند.

به گفته این سیاستمدار حزب سبزها، بر همین اساس دولت فدرال آلمان تصمیم به تهیه جنگنده‌های اف ۳۵ با قابلیت حمله کلاهک‌های اتمی گرفته است.

قطع وابستگی به واردات انرژی از روسیه

وابستگی آلمان به واردات انرژی‌های فسیلی از روسیه یکی از مسائلی است که پس از حمله به اوکراین بیش از پیش مطرح شده و تمایل به کاهش و قطع کامل این وابستگی در دولت اولاف شولتس مدام افزایش می‌یابد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

آنالنا بربوک تاکید کرده که آلمان باید به وابستگی خود به مسکو خاتمه دهد و در این مسیر نباید به حکومت‌های خودکامه دیگر وابسته شود.

دولت ائتلافی آلمان قصد دارد برای جایگزین کردن نفت و گاز وارداتی از روسیه با کشورهایی مانند قطر و امارات متحده عربی وارد مذاکره شود.

بربوک ظاهرا با اشاره به این مسئله گفته بدیهی است که برای تحقق این هدف لازم است با حکومت‌های خودکامه نیز وارد گفت‌وگو شد اما موضوع تعیین کننده این است که نگذاریم به خاطر وابستگی از نظر اقتصادی یا تامین انرژی وادار به سکوت شویم بلکه باید در برابر مسائل موضع‌گیری کنیم حتی اگر این کار دشوار باشد.

فراخوان ویژه جشن تحویل سال نو یکشنبه ۲۰ مارس ۲۰۲۲

فراخوان ویژه جشن تحویل سال نو۱۴۰۱ فراخوان ویژه جشن تحویل سال نو – یکشنبه ۲۰ مارس ۲۰۲۲

وزیر نفت: حمله سایبری به پمپ بنزین‌ها دو سه بار تکرار شد

وزیر نفت ایران می‌گوید در حمله سایبری آبان‌ماه به جایگاه‌های توزیع بنزین “هم عوامل نفوذی داخلی و هم خارجی” شراکت داشته‌اند. او مدعی شد که قصد از حمله تکرار اتفاقاتی بدتر از آبان‌ماه ۱۳۹۸ بوده است.به گفته جواد اوجی، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران در حمله هکری به جایگاه‌های سوخت کشور در آبان‌ماه امسال “هم نفوذی‌های داخلی نقش داشتند و هم عوامل خارجی”.

او به خبرگزاری فارس گفته است که “دشمن برنامه‌ریزی کرد که با استفاده از نفوذی‌های داخلی و خارجی در سامانه سوخت کشور اختلال ایجاد کند… و این موضوع در آبان‌ماه امسال تبدیل به بحران اجتماعی شود. در واقع در نظر داشتند که اتفاقاتی بدتر از آبان‌ماه ۹۸ را در کشور ایجاد کنند.”

اوجی در باره ماهیت و نقش و موقعیت “عوامل نفوذی” توضیحی نداده است ولی از تکرار چند باره حمله سخن گفته است: «فقط یک حمله نبود و دو سه بار با روش‌های مختلف به ما حمله کردند.»

جایگاه‌های سوخت در استان‌های مختلف ایران در روز ۴ آبان امسال در سراسر کشور با اختلال در توزیع سوخت با نرخ سهمیه کارت سوخت روبه‌رو شدند. به این ترتیب تمام ۴۳۰۰ جایگاه سوخت در کشور از کار افتادند و ارائه بنزین ۱۵۰۰ تومانی برای بیش از یک هفته با نابسامانی و اختلال روبرو شد.

ابتدا برخی رسانه‌ها از یک “حمله سایبری” خبر دادند. بعداً ولی این موضوع تکذیب شد. اما ساعاتی بعدتر منابع نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران تایید کردند که حمله سایبری واقعیت داشته است. دو روز بعد از این حمله، اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران قول داد که “اطلاعات کامل حمله سایبری به مردم ارائه خواهد شد”، قولی که تا کنون عملی نشده است.

یک روز پس از حمله سایبری و هک سامانه کارت سوخت در ایران گروهی تحت عنوان “گنجشک درنده” مسئولیت آن را به عهده گرفت و در ایمیلی به برخی از رسانه‌ها نوشت که حملات سایبری قبلی به شرکت راه‌آهن و وزارت راه و شهرسازی نیز کار این گروه بوده است.

بروز این حادثه در آبان‌ماه، اعتراضات دو سال پیش‌تر به افزایش بهای بنزین را در خاطره‌ها زنده کرده است. گرچه مقام‌های رسمی آمار جان‌باختگان حملات نیروهای دولتی در جریان آن اعتراضات را بین ۲۲۰ تا ۲۳۰ نفر و مجروحان را هم دو هزار نفر عنوان کردند، ولی منابع رسانه‌ای و حقوق بشری مستقل آمار کشته‌شدگان را بین سیصد تا ۱۵۰۰ نفر ذکر کرده‌اند.

ایران شهروند کُرد ترکیه‌ای را به اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرد

دادگاه انقلاب شهرستان خوی  یک شهروند کُرد ترکیه‌ای را به اتهام «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان، پ‌ک‌ک،  به اعدام محکوم کرده است.

هشدار اسرائیل به آمریکا درباره حذف سپاه از فهرست تروریستی

نخست‌وزیر و وزیر خارجه اسرائیل از ایالات متحده خواستند سپاه پاسداران را فهرست سازمان‌های تروریستی حذف نکند. مطابق برخی گزارش‌ها احتمال دارد دولت بایدن برای احیای برجام حذف سپاه از این فهرست را بررسی کند.نفتالی بنت و یائیر لاپید در بیانیه مشترکی دولت آمریکا را فراخواندند که در جریان توافق احتمالی برای احیای برجام از حذف سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده خودداری کند.

نخست‌وزیر و وزیر خارجه اسرائیل می‌گویند به باور آنها سپاه یک سازمان تروریستی است که در قتل هزاران نفر، از جمله شماری از شهروندان آمریکایی دست داشته است.

بنت و لاپید در این بیانیه که جمعه ۱۸ مارس (۲۷ اسفند) در وب‌سایت وزارت خارجه اسرائیل منتشر شد تاکید کرده‌اند باور این مسئله سخت است که دولت بایدن در ازای “وعده تو خالی” آسیب نرساندن به آمریکایی‌ها، سپاه پاسداران را دیگر یک سازمان تروریستی ارزیابی نکند.

زمزمه‌های نهایی شدن توافق وین

این بیانیه در حالی منتشر شد که در روزهای اخیر زمزمه نهایی شدن مذاکرات احیای برجام در وین بیش از پیش به گوش می‌خورد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز چهارشنبه گفته بود مذاکرات وین نزدیک به نهایی شدن است. او می‌گوید هنوز مسائلی باقی مانده که واشنگتن معتقد است می‌توان آنها را حل کرد.

بنابر گزارش‌ها مسائلی که هنوز درباره آن توافق نهایی انجام نشده برخی درخواست‌های جمهوری اسلامی از جمله خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا سال ۲۰۱۹ و یک سال پس از امضای فرمان خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای، سپاه پاسداران را به فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی اضافه کرد.

برخی منابع گفته‌اند دولت بایدن موافقت کرده اگر جمهوری اسلامی درباره کاهش تنش در منطقه و توقف اقدام سپاه علیه منافع آمریکا و متحدانش تعهد دهد، آمادگی دارد حذف احتمالی این نهاد از فهرست گروه‌های تروریستی را بررسی کند.

هشدار اسرائیل درباره “وعده‌های توخالی”

نخست‌وزیر و وزیر خارجه اسرائیل در بیانیه مشترک خود می‌گویند اطمینان دارند که آمریکا نزدیک‌ترین متحدان خود را به ازای “وعده‌های توخالی تروریست‌ها” رها نمی‌کند.

بنت و لاپید در بیانیه مشترکشان نوشته‌اند سپاه پاسداران همان حزب‌الله لبنان، جهاد اسلامی باریکه غزه، حوثی‌ها یمن و گروه‌های شبه‌نظامی در عراق است و ضروری است از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف نشود.

با وجود اختلاف‌های باقی مانده در مذاکرات وین که هنوز درباره آنها به طور رسمی گزارشی منتشر نشده، همه طرف‌ها نسبت به نزدیک بودن توافق نهایی ابراز خوش‌بینی می‌کنند.

پیتر استانو، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه در یک نشست خبری در بروکسل گفت اگر نسبت به نهایی شدن توافق خوش‌بینی وجود نداشت تلاش‌ها در این مسیر متوقف می‌شد.

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هماهنگ کننده ارشد مذاکرات احیای برجام است و معاون او انریکه مورا هماهنگی مذاکرات وین را بر عهده درد.

دور هشتم گفت‌وگوهای وین از ششم دی ماه آغاز شد و سه کشور اروپایی طرف توافق و آمریکا بارها تاکید کرده‌اند فرصت زیادی برای نهایی کردن توافق وجود ندارد.

هدف مذاکرات وین بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای و از سرگیری اجرای تعهدات برجامی از سوی جمهوری اسلامی عنوان می‌شود اما برخی مسائل مطرح شده در روزهای گذشته ارتباط مستقیمی با مفاد توافق هسته‌ای ندارد.

“عوامل خارجی” وقفه در مذاکرات وین

جوزپ بورل، جمعه گذشته در یک پیام توئیتری نوشت: «به دلیل عوامل خارجی وقفه در مذاکرات وین لازم است.» او درباره این عوامل توضیح بیشتری نداده اما در ادامه نوشته، متن نهایی توافق “اساسا آماده” است و روی میز قرار دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

مهم‌ترین عامل خارجی توقف مذاکرات درخواست اخیر روسیه از آمریکا عنوان می‌شود. مسکو به تازگی از آمریکا خواست تضمین کتبی بدهد که پس از توافق احتمالی، روابط تجاری و اقتصادی این کشور با ایران از تحریم‌های اعمال شده به خاطر حمله به اوکراین معاف باشد.

آمریکا و کشورهای اروپایی طرف توافق هسته‌ای درخواست روسیه را بی‌ربط خوانده و بررسی آن در پیوند با مذاکرات احیای برجام را رد کرده‌اند.

برخی ناظران معتقدند حذف احتمالی نام سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی تغییر زیادی در وضعیت این نهاد ایجاد نخواهد کرد زیرا اغلب فرماندهان و موسسه‌ها و افراد مرتبط با آن مشمول تحریم‌های متفاوتی هستند که احیای احتمالی برجام به لغو آنها نمی‌انجامد.

کرونا در آلمان؛ پارلمان به کاهش مقررات مربوط به مصونیت رأی داد

پارلمان آلمان قانون حفاظت در برابر بیماری‌های واگیر را تغییر داد. طبق مقررات جدید، از این به بعد در سوپرمارکت‌ها و مدارس به زدن ماسک نیازی نیست. در بیمارستان‌ها و خانه سالمندان اما ماسک اجباری است.پارلمان (بوندستاگ) آلمان ظهر روز جمعه ۲۷ اسفند (۱۸ مارس) به تغییر قانون حفاظت در برابر بیماری‌های واگیر رای داد.

نمایندگان بوندستاگ با ۳۸۸ رأی موافق، ۲۷۷ رأی مخالف و دو رأی ممتنع تغییر “قانون حفاظت در برابر بیماری‌های واگیر” را به تصویب رساندند.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

قانون تغییر یافته در پی تصویب در بوندستاگ آلمان بلافاصله به تصویب پارلمان نمایندگان ایالتی آلمان (بوندسرات) نیز رسید و به این ترتیب این قانون از روز یکشنبه بیستم مارس اجرا می‌شود.

با اجرایی شدن این قانون، مقررات قبلی مربوط به کرونا حداکثر در دوم آوریل به پایان خواهد رسید. برخی از ایالت‌های آلمان ولی گفتند قوانین کنونی کرونا را تا این مهلت حفظ خواهند کرد.

تغییر این قانون علیرغم تعداد بالای مبتلایان به کرونا در آلمان تصویب شده است.

طبق مقررات جدید کرونایی زدن ماسک و رعایت مقررات تست در محل‌هایی چون خانه‌های سالمندان و بیمارستان‌ها اعمال می‌شود. استفاده از ماسک همچنین در اتوبوس‌، قطار و هواپیما و مطب پزشکان نیز مثل سابق اجباری است.

در مدارس، سوپرمارکت‌ها و فضای عمومی سرپوشیده دیگر نیازی به زدن ماسک نیست.

دورکاری لغو می‌شود و تصمیم درباره ادامه آن برعهده خود شرکت‌ها خواهد بود.

با این وجود دولت‌های ایالتی قادر هستند همچون گذشته راساَ دستور محدودیت تماس در فضاهای خصوصی و عمومی را صادر کنند. پارلمان‌های ایالتی با توجه به گسترش کرونا می‌توانند مقررات سخت‌گیرانه‌تری از جمله الزامات زدن ماسک، رعایت فاصله‌های اجتماعی و یا قاعده سه‌گانه 3G (بهبودیافته، واکسینه‌شده و تست‌شده) را تصویب کنند.

انتقاد از قانون جدید کرونا

برخی رسانه‌ها نوشتند طبق نظرسنجی‌ها اکثریت مردم آلمان موافق حفظ مقررات کنونی کرونا هستند. برخی از ایالت‌های آلمان هم از تغییر قانون جدید کرونایی به شدت انتقاد کردند.

اشتفان وایل، نخست وزیر ایالت نیدرزاکسن انتقاد کرد که با تغییر قانون حفاظت در برابر بیماری‌های واگیرایالت‌ها به سختی گزینه‌ای برای مبارزه موثر با کرونا در آینده خواهند داشت.

ویل افزود: «در دو سال گذشته، مردم به این واقعیت عادت کرده‌اند که قوانین حفاظت در مقابل ویروس کرونا توسط ایالت‌های فدرال تنظیم شود. از دوم آوریل به بعد ولی به جای ایالت‌ها دولت فدرال مسئول آن است.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

فولکر بوفیه، نخست وزیر ایالت هسن نیز به شدت از قانون جدید انتقاد کرد و گفت: «رایزنی امروز بدترین وضعیت در روابط تعامل‌آمیز دولت فدرال و ایالت‌هاست.»

به گفته بوفیه دولت فدرال علیرغم وعده‌های خود نظرات ایالت‌های آلمان را در تهیه پیش‌نویس قانون جدید حفاظت در برابر بیماری‌های واگیر لحاظ نکرده است.