Previous Next

رویترز: آمریکا تا آخر هفته طرح تازه‌ای برای آتش‌بس در غزه ارائه می‌کند

کاخ سفید در تلاش است تا با ارائه پیش‌نویس نهایی و به‌روز شده‌ از پیشنهاد بایدن برای آتش‌بس غزه، موانع موجود میان اسرائیل و حماس را رفع کند. در همین حال حماس نتانیاهو را مسئول بی نتیجه ماندن مذاکرات خوانده است.خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه چهارم سپتامبر (۱۴ شهریور)، در گزارشی بە نقل از دو مقام آمریکایی و دو منبع امنیتی مصر گزارش داد کە کاخ سفید در حال بررسی پیش‌نویس نهایی و به‌روز شده‌ از پیشنهاد بایدن برای اسرائیل و حماس به منظور آزادی گروگان‌ها و آتش‌بس در غزه است. هدف از پیشنهاد جدید رفع موانع باقمانده میان اسرائیل و حماس یاد شدە است.

انتشار این گزارش در حالی است کە روز چهارشنبه یکی از مقامات ارشد دولت بایدن به طور جداگانه به خبرنگاران گفت که “در مورد اکثر نکات در پیشنهاد آتش‌بس بایدن توافق حاصل شدە است، اما مذاکره‌کنندگان همچنان در تلاش هستند تا راهی برای غلبه بر دو مانع اصلی بیابند”.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

بە گفتە این مقام دولتی آمریکا، اسرائیل بر حفظ نیروهایش در کریدور فیلالفی پافشاری می‌کند و حماس نیز بر در مورد آزادی برخی از زندانیان فلسطینی در برابر تبادل با گروگان‌های اسرائیلی ا‌صرار دارد.

کریدور فیلادلفی مانع اصلی آتش‌بس غزه

کریدور فیلادلفی یک جاده ۱۴ کیلومتری در مرز بین نوار غزه و مصر است. ارتش اسرائیل بر حضور در این منطقه پافشاری می‌کند و این امر دستیابی به توافق بر سر آتش‌بس و آزادی گروگان‌های باقیمانده را بسیار دشوار کردە است.

دولت مصر، عربستان، ترکیه، اردن، تشکیلات خودگردان فلسطینی و همچنین گروه تروریستی حماس خواستار خروج نیروهای اسرائیلی از کریدور فیلادلفی هستند و این امر تا بدین‌جا یکی از محورهای اصلی اختلاف در مذاکرات آتش‌بس بوده است.

بیشتر بخوانید: اسرائیل خواستار تشدید تحریم‌های جهانی علیه حماس و ایران شد

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل شامگاه دوشنبه (۲ سپتامبر / ۱۲ شهریور) در یک نشست خبری بر تداوم حضور اسرائیل در کریدور فیلادلفی تأکید کرد و آن را یک “ضرورت راهبردی و سیاسی” خواند.

رویترز به نقل از منبع آمریکایی خود نوشتە است: «این مسئلە طرف‌های میانجی را در موقعیت دشواری قرار داده است. اگر اسرائیل در کریدور فیلادلفی بماند، نه مصر و نه حماس با هیچ توافقی موافقت نمی‌کنند.»

به گفته این مقام آمریکایی، هئیت آمریکایی در حال بررسی نقاطی از کریدور فیلادلفی است که نیروهای ارتش اسرائیل باید از آنجا عقب‌نشینی کنند و همچنین به دنبال مناطقی هستند که می‌توانند در آنجا بمانند.

۱۰۱گروگان اسرائیلی همچنان در اسارت گروه تروریستی حماس به‌سر می‌برند و از وضعیت آنها اطلاع دقیقی در دست نیست. کشته‌شدن شش گروگان اسرائیلی بر نگرانی‌ها درباره وضعیت این ۱۰۱ گروگان باقیمانده افزوده است.

بیشتر بخوانید: تداوم اعتراضات؛ تأکید نتانیاهو بر حفظ کنترل محور فیلادلفی

در پی بالا گرفتن اعتراض‌ها در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در نشست خبری روز دوشنبه ضمن دفاع از ضرورت استقرار ارتش این کشور در کریدور فیلادلفی گفت: «محور شرارت به کریدور فیلادلفی نیاز دارد.»

مقام‌های اسرائیل اغلب از جمهوری اسلامی و گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایت آن با عنوان “محور شرارت” یاد می‌کنند.

پیشنهاد جدید و نهایی آمریکا در اواخر این هفته ارائە می‌شود

منابع رویترز می‌گویند کە پیش‌نویس نهایی نسخه به‌روز شده‌ پیشنهاد بایدن “در اواخر این هفته” ارائه خواهد شد.

در حال حاضر واشنگتن همراه با قطر و مصر بە عنوان میانجی در مورد تدوین جزئیات توافق آتش‌بس نهایی در مذاکره و گفت‌وگو هستند.

پیشتر یک مقام آمریکایی در گفت‌وگو با واشنگتن‌پست هشدار دادە بود کە عدم پذیرش توافق نهایی که آمریکا قصد ارائه آن را دارد، می‌تواند “به معنای پایان رایزنی‌ها به رهبری ایالات متحده” باشد.

بیشتر بخوانید: تظاهرات عظیم در اسرائیل؛ درخواست توافق فوری آزادی گروگان‌ها

در همین حال یکی از مقامات دولت آمریکا به رویترز گفت که کشته‌شدن شش گروگان اسرائیلی در نوار غزه، دستیابی به آتش‌بس را پیچیده کرده است. او در عین حال تصریح کرد: «همه ما فوریت شرایط را احساس می‌کنیم.»

این مقام همچنین گفت که ویلیام برنز، رئیس سیا مذاکره‌کننده اصلی ایالات متحده، سرپرستی گروه کوچکی از مقامات ارشد این کشور شامل برت مک گورک، هماهنگ‌کننده کاخ سفید در امور خاورمیانه، و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه را بر عهده دارد که بر روی آمادەکردن پیش‌نویس این توافق کار می‌کنند.

حماس می‌گوید کە نتانیاهو مسئول بی‌نتیخه ماندن مذاکرات است

گروه تروریستی حماس، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را به تلاش برای “بی نتیجه ماندن” مذاکرات آتش‌بس در نوار غزه متهم کرده است. این گروه فلسطینی در کانال تلگرام خود اعلام کرد نتانیاهو از مذاکرات برای “تداوم و افزایش حملات علیه مردم ما” استفاده می‌کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

حماس همچنین با اشارە بە پیشنهاد آتش‌بس بایدن برای اسرائیل و حماس کە ماه‌ها پیش توسط رئیس‌جمهوری آمریکا به طرفین ارائە شدە است، گفت: «ما به هیچ پیشنهاد جدیدی نیاز نداریم. گفت‌وگوها درباره توافق آتش‌بس ماه‌هاست کە در جریان است، اما تاکنون هیچ نتیجه‌ای نداشته است.»

حکمرانی بر کره‌ی زمین

جانتان بلیک
نیلز گیلمَن

تدروس ادهانوم قبریسوس، با نقل قول از طاعون آلبر کامو، خطاب به مجمع بهداشت جهانی در ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱ گفت «همه می‌دانند که بیماری‌های واگیردار در جهان مکرراً ظاهر می‌شوند.» تدروس، دبیر کل سازمان بهداشت جهانی از سال ۲۰۱۷، در ادامه‌ی صحبت‌هایش اضافه کرد که «شیوع بیماری‌، همه‌گیری و دنیاگیری واقعیت‌های طبیعت‌اند … اما این به آن معنا نیست که در جلوگیری از شیوع آنها، آمادگی برای مقابله با آنها و کاستن از تأثیراتشان ناتوان‌ایم.» سپس با اعتماد به نفس اعلام کرد که «ما زندانیانِ تقدیر یا طبیعت نیستیم.»

موضوع این جلسه‌ی ویژه‌ی سازمان بهداشت جهانی ــ که از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۴۸ تنها برای دومین بار برگزار می‌شد ــ انجام مذاکرات بین‌المللی برای دستیابی به توافقی جهانی بر سر «دنیاگیری: پیشگیری، آمادگی و واکنش» بود. نمایندگان با تصویب قطع‌نامه‌ای از مذاکره‌کنندگان خواستند تا با کار روی یک معاهده‌ درباره‌ی دنیاگیری آن را برای ارائه در هفتاد و هفتمین نشست سازمان بهداشت جهانی در ماه مه ۲۰۲۴ آماده کنند. اما چند روز پیش از آغاز این نشست در ژنو، خبری درز کرد مبنی بر این که «هیئت مذاکره‌کننده‌ی بین‌دولتی» نتوانسته است متن معاهده را برای موعد تعیین‌شده آماده کند.

کوتاهی‌ای در کار نبود، مذاکره‌کنندگان از اهمیت وظیفه‌ی خود آگاه بودند. بنا بر توضیح تدروس «کووید ۱۹ ضعف‌های بنیادین ساختار جهانیِ آمادگی و واکنش در برابر دنیاگیری را آشکار ساخت و تضعیف کرد.» او تأکید داشت که پس از این مصیبت، تنها راه پیش رو «یافتن زمینه‌ای مشترک علیه تهدیدات مشترک» و فهم این امر است که «آینده‌ای جز آینده‌ی مشترک وجود ندارد.»

به رغم اجماعِ گسترده بر سر این که آمادگیِ جهانی به نفع همگان خواهد بود، مذاکرات متوقف شده بود. موانع اصلی در ماده‌ی ۱۲ پیش‌نویس معاهده، با عنوان «دسترسی به پاتوژن و نظام تقسیم منافع ناشی از بهره‌برداری از منابع ژنتیک»[1]، قرار داشت. مطابق با این توافق، کشورها ملزم بودند که اطلاعات پاتوژن‌های نوظهور، از جمله نمونه‌ها و توالی‌های ژنتیکی، را با دیگران در میان بگذارند. اما کشورهای درحال‌توسعه نگران بودند که از تلاش‌های پرهزینه‌ی آنها برای پایش و تبادل اطلاعات در تولید تست‌ها، واکسن‌ها و درمان‌هایی استفاده شود که توسط کشورهای توسعه‌یافته احتکار می‌شوند. کشورهایی با درآمدهای پایین‌تر تأکید می‌کردند که در این معاهده ضمانت‌هایی برای دسترسیِ منصفانه به هر گونه تولید و توسعه‌ی دارویی گنجانده شود، امری که کشورهای ثروتمندتر چندان رغبتی به پذیرش آن نداشتند. جین کاسیا، دبیر مرکز آفریقایی کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها، به «نیویورک تایمز» گفت که «ما نمی‌خواهیم شاهد آن باشیم که کشورهای غربی بیایند و پاتوژن‌ها را جمع‌آوری کنند و با آنها دارو و واکسن درست کنند بی‌آنکه منافعش به ما برسد.»

به اختصار، دلیل ناکامی در دستیابی به توافقی جهانی درباره‌ی دنیاگیری، ویژگیِ اصلیِ نظام بین‌المللی کنونی، یعنی حاکمیت دولت است. هرچند پیش‌نویس معاهده قاطعانه به حاکمیت ملی احترام می‌گذارد ــ هم بر «حق حاکمیت دولت‌ها در رسیدگی به مسائل مربوط به بهداشت عمومی» تأکید می‌کند و هم «حق حاکمیت دولت‌ها را بر منابع زیست‌شناختی» به رسمیت می‌شناسد ــ اما دولت-ملت‌ها از اعطای قدرت و اختیارات جدید به سازمان بهداشت جهانی اکراه دارند. در ایالات متحده جمهوری‌خواهان از دولتِ جو بایدن می‌خواهند که با معاهده‌ی دنیاگیری مخالفت کند زیرا بنا بر ادعای آنها این معاهده «تجاوزی تحمل‌ناپذیر به حق حاکمیت ایالات متحده» است.

این دغدغه‌ها درباره‌ی حاکمیت نشان‌دهنده‌ی معضلی است که این معاهده یا در واقع هر نظام چندجانبه‌گرایی با آن مواجه است. سازمان بهداشت جهانی مانند تمام ایادی سازمان ملل نه در برابر جهان یا حتی بهداشت جهان بلکه در برابر دولت-ملت‌های عضوش پاسخگو است. ممکن است تدروس باور داشته باشد که «جهان هنوز به یک معاهده‌ی دنیاگیری نیاز دارد» اما مکرراً با مشکلی مشابه مواجه خواهد شد: در سیاست، «جهان» وجود ندارد، فقط دولت‌ها وجود دارند اما برای پاتوژن‌ها «دولت‌ها» وجود ندارند بلکه تنها جهان وجود دارد.

عدم تناسب میان ابعاد مشکلات و راه‌حل‌های ممکن منشأ بسیاری از نارسایی‌های حکمرانیِ جهانی است. دولت-ملت‌ها و نهادهای حکمرانی جهانی‌ای که به وجود آورده‌اند برای مدیریت اموری مانند ویروس‌ها، گازهای گلخانه‌ای و تکثر ژنتیکی مناسب نیستند زیرا این امور به مرزهای سیاسی محدود نمی‌شوند بلکه گستره‌ی آنها تمام جهان است. در نتیجه، ممکن است دیپلمات‌ها بتوانند در نهایت بر سر یک معاهده‌ی دنیاگیری به توافق برسند اما تا زمانی که در ساختار نظام بین‌المللی حاکمیت امری مقدس یا خدشه‌ناپذیر تلقی می‌شود، آنها هرگز نخواهند توانست پدیده‌هایی در مقیاس جهانی را به شکلی مؤثر کنترل کنند.

به گفته‌ی ژائو تینگ‌یانگ، فیلسوف سیاسی، هدف سیاست بین‌المللی «نه منافع جهانی بلکه منافع ملی در مقیاسی جهانی» است. اما لازمه‌ی مدیریت مشکلاتِ سیاره‌ای اقدام به خاطر «منافع جهانی» است و در نتیجه باید نهادهای حکمرانی در مقیاسی سیاره‌ای به وجود آوریم.

ما انسان‌ها در تلاش برای مهار جنبه‌های نامطلوب جهان روی رودخانه‌ها سد زده‌ایم، به جنگ‌ میکروب‌ها رفته‌ایم، به بیرون جو سفر کرده‌ایم، فسیل‌های گونه‌های حیاتی باستانی را به انرژی تبدیل کرده‌ایم، خانه و شهر ساخته‌ایم و جنگل‌ها و مراتع را تراشیده‌ایم. در تمام این کارها تنها نیازها و امیال انسان‌ها را در نظر داشتیم ــ یا به عبارتی نیازها و امیال برخی از انسان‌ها را ــ و سایر موجودات و چیزها را نادیده گرفتیم. فرهنگی که انسان را صورت و مثال الهی می‌داند و فناوری‌ای که طبیعت را صرفاً ابزار، منجر به پیدایش این خودانگاره شده است که قدرت انسان نامحدود است و موفق شده که طبیعت را رام کند.

با این حال، اجماعی علمی در حال شکل‌گیری است مبنی بر این که نه تنها ما طبیعت را رام نکرده‌ایم بلکه نمی‌توانیم آن را رام کنیم زیرا ما خود جزئی از طبیعت‌ایم. نوع بشر به شکلی انفکاک‌ناپذیر بخشی از بیوسفر (زیست‌کره) یا کره‌ی زمین‌ است. این بینش برآمده از مطالعات علمی است و نه تأملات اسطوره‌ای.

با وجود آسیب‌های فراگیری همچون تغییرات اقلیمی و تغییر در یکپارچگیِ بیوسفر و آب سالم، اکنون نه تنها از آسیبی که به سامانه‌های کره‌ی زمین وارد می‌کنیم بلکه از آسیبی که به خودمان به‌عنوان جزئی از این سامانه‌ها وارد می‌آوریم به خوبی آگاه‌ایم. فهم وضعیت کنونی کره‌ی خاکی‌مان هرچند ممکن است به اعتماد به نفس خودخواهانه‌ی ما آسیب بزند اما می‌تواند امکان مثبتی نیز ایجاد کند: شکوفایی بشر تنها در چهارچوب شکوفاییِ گونه‌های متعدد بر روی سیاره‌ای سکونت‌پذیر ممکن است. واژه‌ی سکونت‌پذیری را برای فاصله گرفتن از مفهوم پایایی که اکنون رواج دارد به کار می‌بریم. در حالی که مفهوم پایایی (sustainability) طبیعت را متمایز از انسان و همچون چیزی برای استفاده‌ی ابزاری مسئولانه‌ی بشر در نظر می‌گیرد اما در مفهوم سکونت‌پذیری (habitability) انسان‌ها جای‌گرفته در طبیعت و متکی به آن تصور می‌شوند. نگرشِ مبتنی بر شکوفاییِ گونه‌های متعدد هم سخاوتمندانه است و هم خودخواهانه. این که دایره‌ی دغدغه‌های خود را گسترش بدهیم تا گونه‌های متعدد را نیز در بر بگیرد بیش از سیاست کنونی سودمند خواهد بود اما در همان حال این امر کاملاً مرتبط با تضمین بقای نوع انسان است. آنچه به ضرر سایر گونه‌ها است در نهایت برای انسان نیز مضر است.

مسئله‌ی محوریِ دوران ما این است که دریابیم چگونه می‌توانیم این امر را محقق سازیم؟

اصطلاحی که پژوهشگران و سیاست‌گذاران برای فهم این معرفت جدید به کار بردند «جهانی» بود. اکنون همه می‌دانند که کره‌ی زمین تغییر اقلیم جهانی را از سر می‌گذارند، ما نوعی همه‌گیریِ جهانی را پشت سر گذاشتیم و اکنون عصر درهم‌تنیدگیِ اقتصاد، سیاست و فرهنگ جهانی است. اما این زبان آشنا درباره‌ی امر جهانی تمایز مهمی را از نظر پنهان می‌کند. به گفته‌ی دیپش چاکرابارتی کلمه‌ی جهان (globe) آنطور که در بحث درباره‌ی جهانی‌شدن به کار می‌رود «همان کلمه‌ی جهان در اصطلاح گرمایش جهانی نیست». جهانِ جهانی‌شدن (globalisation) مقوله و مفهومی اساساً انسانی است و کره‌ی زمین را در چهارچوبی انسانی قرار می‌دهد. این جهان را اهداف و دغدغه‌های انسانی ساخته است. جهانی‌شدن درباره‌ی حرکت انسان‌ها و چیزها، ایده‌ها، سرمایه‌ها و داده‌های آنها است.

جهانِ گرمایشِ جهانی چیز کاملاً متفاوتی است. این مفهوم و مقوله ــ که ما آن را «سیاره‌ای» (planetary) می‌خوانیم ــ کره‌ی زمین را در چهارچوبی قرار می‌دهد که مبتنی بر نقطه‌نظری انسانی نیست. در چشم‌انداز سیاره‌ای، و در تقابل با رویکرد جهانی (global)، آنچه برجسته می‌شود سامانه‌های به‌هم‌وابسته‌ی حیات، ماده و انرژی است.

زمانی که مشکلاتی مانند تغییر اقلیم را مسئله‌ای جهانی در نظر می‌گیریم ــ یعنی، اساساً از منظری انسانی به آن نگاه می‌کنیم ــ خطای فاحشی مرتکب می‌شویم. برای مثال، لازمه‌ی چنین نگرشی این است که هدف اقداماتِ ما پایایی ــ مفهومی انسان‌محور و جهانی ــ باشد و نه سکونت‌پذیری ــ مفهومی چندگونه‌ای[2]و سیاره‌ای. علاوه بر این، صورتبندی مسائل در چهارچوب جهانی حاکی از آن است که آنها را با ابزارهایی که در دست داریم ــ یعنی ایده‌های سیاسی مدرن و ساختار حکمرانیِ جهانی‌ای که پس از جنگ جهانی دوم پدید آمده است ــ می‌توانیم حل کنیم. اما در واقع مسائل سیاره‌ای را با این ابزار نمی‌توان حل کرد. این امر نشان می‌دهد که چرا دهه‌ها است تلاش‌ها برای کنترل مشکلات سیاره‌ای به کمک نهادهای جهانی، با شکست مواجه شده است.

یک نمونه‌ی بارز، ناکامی در متوقف ساختن انتشار گازهای گلخانه‌ای ــ عامل تغییر اقلیم سیاره‌ای ــ است. در اجلاس ریو در ژوئن ۱۹۹۲، نمایندگان ۱۵۴ کشور «کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل متحد درباره‌ی تغییر اقلیم» را امضا کردند و متعهد شدند تا «مانع از تأثیر خطرناک فرآورده‌های انسانی بر سامانه‌ی اقلیمی» شوند. این توافق بین‌المللی به‌عنوان نقطه‌ی ‌عطفی در حکمرانیِ زیست‌محیطیِ جهانی ستایش شد اما علت ناکامی‌اش در خود متن این معاهده آمده است. در این معاهده علاوه بر درخواست برای «گسترده‌ترین شکل همکاری بین تمام کشورها» برای جلوگیری از «تأثیرات مخرب» تغییر اقلیم، بر «حق حاکمیت کشورها برای استفاده از منابع خود» تأکید شده بود که بی‌شک شامل منابع فسیلی نیز می‌شد. این کنوانسیون خود را در برابر کره‌ی زمین پاسخگو نمی‌داند بلکه همانند سازمان بهداشت جهانی خود را فقط و فقط در برابر دولت‌های عضو پاسخگو می‌داند. این دولت‌ها هم (دست‌کم در حالت آرمانی) خود را در برابر شهروندانشان مسئول می‌دانند. هیچ بخشی از این زنجیره‌ دغدغه‌ی اقلیمِ سیاره در کلیتِ خود را ندارد. به طور کلی، سازمان ملل و نهادها و بخش‌های متعدد آن ــ از یونسکو تا اتحادیه‌ی جهانی پست ــ نه در برابر بشریت و نه در برابر جهان بلکه فقط در برابر کشورهای عضو پاسخگو هستند.

هر معضل سیاره‌ای به نهاد سیاره‌ای خاصِ خود نیاز دارد. در نتیجه، هر نهاد سیاره‌ای اختیاراتی مشخص و محدود در مقیاسی جهانی و درباره‌ی پدیده‌ی سیاره‌ای معینی خواهد داشت. از همین روی، نهاد سیاره‌‌ای حکومتی جهانی نیست. اما بر خلاف نهادهایی مانند سازمان بهداشت جهانی و کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل متحد درباره‌ی تغییر اقلیم، نهادهای سیاره‌ای باید در برابر منافع کل سیاره پاسخگو باشند.

به گفته‌ی ژائو تینگ‌یانگ، فیلسوف سیاسی، هدف سیاست بین‌المللی «نه منافع جهانی بلکه منافع ملی در مقیاسی جهانی» است. اما لازمه‌ی مدیریت مشکلاتِ سیاره‌ای اقدام به خاطر «منافع جهانی» است و در نتیجه باید نهادهای حکمرانی در مقیاسی سیاره‌ای به وجود آوریم. با این حال، این به معنای آن نیست که بهترین راه‌حل حکومتی جهانی است. برعکس، ماهیت مسائل سیاره‌ای به گونه‌ای است که یک دولت جهانیِ واحد برای انجام چنین وظیفه‌ای مناسب نیست. هر چند مؤلفه‌های بنیادین پدیده‌های سیاره‌ای عملکردی در مقیاس کره‌ی زمین دارند اما مهم‌ترین پیامدهای این پدیده‌ها در مقیاسی محلی روی می‌دهند.

برای مثال، علت تغییر اقلیم انتشار گازهای گلخانه‌ای در اتمسفر است که ناشی از دود اگزوز خودروها در جاده‌هایی مشخص، نیروگاه‌هایی مشخص در قلمروهایی معین و اموری از این دست است. اما زمانی که این ترکیب‌های کربنی از مکان‌هایی مشخص وارد اتمسفر شدند به ساختار شیمیاییِ کل اتمسفر تبدیل می‌شوند. این تراکم گازهای گلخانه‌ای در کل اتمسفر است که به تغییر اقلیم می‌انجامد. در نهایت، علت اهمیت تغییر اقلیم برای ما میانگین تأثیرات جهانیِ آن نیست بلکه نحوه‌ی بروز و ظهور تغییر اقلیم در مکان‌هایی مشخص است.

چنین مشکلاتی بنا بر ساختار بنیادین خود، در جغرافیا و مقیاس‌های زمانیِ گسترده و فراانسانی روی می‌دهند اما پیامدهای آنها به شیوه‌هایی مشخص و در مکان‌هایی معین ظاهر می‌شوند. برای مثال، همه‌گیری کووید ۱۹ را در نظر بگیرید. این همه‌گیری ــ که محصول روابط پویای گونه‌ی انسان و ویروس‌ها بود ــ ناشی از حرکت کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2) از بدنی به بدن دیگر بود، فرایندی که بدون ملاحظه‌ی مرزهای بین دولت-ملت‌ها و مرزهای بین گونه‌ها ــ گربه‌ها هم در معرض ابتلا قرار داشتند ــ صورت گرفت. اما دغدغه‌ی ما نسبت به این همه‌گیری به خاطر نحوه‌ی تأثیر آن بر جوامع، خانواده‌ها و افراد بود. گستردگیِ آن در مقیاسی جهانی تنها زمانی برای اغلب ما اهمیت پیدا کرد که رستوران محبوبمان بسته شد، خانواده‌ها از هم دور ماندند و دوستان و خویشاوندانمان به این بیماری مبتلا شدند. این تأثیر متقابل بین مقیاس‌های مختلف (سیاره‌ای و محلی) از ویژگی‌های اساسیِ رسیدگی به مسائل سیاره‌ای است. آنچه کنترل مشکلات سیاره‌ای را بسیار دشوار می‌کند این است که ما به ساختارهایی نیاز داریم که در مقیاسی سیاره‌ای (planetary) و محلی (hyperlocal) عمل کنند. دولت-ملتها برای این منظور مناسب نیستند.

حکمرانی چندمقیاسی (multilevel governance) اکنون نیز در سراسر جهان نوعی هنجار به شمار می‌رود. سیاست‌ و اجرای آن در مقیاس‌های مختلف حکومت و دیگر مراجع عمومی انجام می‌شود، از شورای همسایگان گرفته تا شورای شهر و سازمان‌های ملی و بین‌المللی. اما در ساختار حکمرانیِ چند مقیاسیِ موجود دو نقیصه‌ی ویرانگر وجود دارد. نخست، در برخی از مقیاس‌ها نهادهای حکمرانی وجود ندارند. به طور خاص، در نظام کنونی نهادهای حکمرانیِ سیاره‌ای وجود ندارند. دوم این که اغلب نهادهای حکمرانیِ کوچک-مقیاس و محلی از اختیارات یا منابع لازم برای رسیدگی به چالش‌های محلی بی‌بهره‌اند. این دو نقیصه علت یکسانی دارند: حاکمیت ملی. هرچند مسئولیت‌های حکمرانی در مقیاس‌های مختلفی توزیع شده است اما مرجعیت و اقتدار نهایی تنها به دولت-ملت تعلق دارد و نه نهادهای حکمرانی سیاره‌ای یا محلی.

به طور خلاصه، سه مقیاس اصلیِ حکمرانی وجود دارد: محلی، ملی و سیاره‌ای. در ساختار مد نظر ما نهادهایی با منابع و کارکرد عالی در تمام این مقیاس‌ها وجود دارند. گسترده‌ترین مقیاس، یعنی خود سیاره‌ی ما، گسترده‌ترین نهادها را لازم دارد. به باور ما هر معضل سیاره‌ای به نهاد سیاره‌ای خاصِ خود نیاز دارد. در نتیجه، هر نهاد سیاره‌ای اختیاراتی مشخص و محدود در مقیاسی جهانی و درباره‌ی پدیده‌ی سیاره‌ای معینی خواهد داشت. از همین روی، نهاد سیاره‌ای حکومتی جهانی نیست. اما بر خلاف نهادهایی مانند سازمان بهداشت جهانی و کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل متحد دربارهی تغییر اقلیم، نهادهای سیاره‌ای باید در برابر منافع کل سیاره پاسخگو باشند.

برای مثال، نهادی که بتواند به شکلی مناسب شئون مختلف «بهداشت جهان» را به نمایندگی از طرف کل جهان مدیریت کند می‌توان «سازمان دنیاگیری سیاره‌ای» نامید. این نهادِ سیاره‌ایِ بهداشت برای این که بتواند به شکلی مؤثر فعالیت کند به قابلیت‌ها‌ و اختیاراتی نیاز دارد که بتواند در هر نقطه از این سیاره علیه بیماری‌های مسری وارد عمل شود. لازمه‌ی چنین چیزی پایش همه‌گیری‌ها و اقدامات پیشگیرانه در تمام مقیاس‌ها، از مقیاس محلی تا سیاره‌ای، است ــ اختیاری که سازمان بهداشت جهانی فاقد آن است. چنین سازمانی باید رویکردی سیاره‌ای به بهداشت داشته باشد، به این معنا که باید سلامت انسان را با سلامت حیوانات، اکوسیستم‌ها و سامانه‌ی زمین مرتبط بداند. یک نهاد بهداشت سیاره‌ای به جای تمرکز بر آلودگی‌ها و پاتوژن‌های منفرد باید همیشه در نظر داشته باشد که بروز بیماری‌های مسری ناشی از این است که انسان‌ها در سامانه‌های بیوژئوشیمیایی و بوم‌شناختی قرار دارند.

مقیاس میانی باید تحت مدیریت دولت‌-ملت‌هایی باشد که حل مسائل مناسب با مقیاس خودشان به آنها واگذار شده است. به این ترتیب دولت‌-ملت‌ها در چشم‌اندازی که در اینجا مطرح کرده‌ایم هنوز نقش دارند اما نقششان نسبت به وضعیت کنونی محدودتر است. دولت-ملت‌ها با قرار گرفتن در چهارچوب حکمرانیِ چندمقیاسی و گسترده‌تر، در واقع می‌توانند در انجام وظایف و کارکردهایی که برای آن مناسب هستند موفق‌تر عمل کنند، یعنی در توزیع و بازتوزیع سود و زیان اقتصادی. همان‌طور که تاریخ نشان می‌دهد، حکمرانیِ اقتصادی که فعالیتی سیاسی است و نه فنی، در مقیاس ملی بهترین عملکرد را دارد.

حتی ایده‌هایی که در نهایت موفق به دگرگون ساختن نظام‌های حکمرانی شدند دهه‌ها و حتی سده‌ها طول کشید تا پذیرفته شوند. ایده‌ی جامعه‌ی ملل (تأسیس ۱۹۲۰) و سازمان ملل متحد (تأسیس ۱۹۴۵) ریشه در این اندیشه‌ی کانت در صلح پایدار (۱۷۹۵) دارد که «قانون ملل باید مبتنی بر فدراسیونی از دولت‌های آزاد باشد.» 

در نهایت، نهادهای حکمرانی محلی باید برای طراحی و اجرای پاسخ‌های قاطع به مشکلات و نیازهای محلی توانمند شوند. آنها باید از منابع و اختیارات لازم برای اجرای سیاست‌های مناسب با شرایط اجتماعی، سیاسی، اقلیمی و بوم‌شناختیِ محلی برخوردار باشند. نهادهای محلی باید بتوانند چالش‌های مشترک میان ساکنان محل را مدیریت کنند. یک پیشنهاد برای افزایش قابلیت‌های نهادهای محلی، تقویت و تحکیم روابط رسمی و غیررسمی بین سازمان‌های حکمرانیِ محلی است.

ایجاد و حمایت از نهادهای حکمرانی در تمام مقیاس‌ها، از کوچک‌ترین گروه‌های چهره‌به‌چهره تا کل کره‌ی زمین، بنیادی برای حکمرانی مناسب در تمام مقیاس‌ها فراهم می‌آورد. این در واقع پاسخی است به نقدی که الینور اوستروم، یکی از برندگان جایزه‌ی نوبل علوم اقتصادی، درباره‌ی این پیش‌فرض شایع در میان سیاست‌گذاران مطرح کرده است که «برای سیاست‌های مربوط به کالاهای عمومی جهانی، تنها مقیاس جهانی را باید در نظر داشت.» آثار نوآورانه‌ی او نشان داد که لازمه‌ی مدیریت مؤثر مشکلات کلان‌مقیاس، فعالیت و اقدام نهادهایی در مقیاس‌های بزرگ، متوسط و کوچک است. این همان چیزی است که ساختار پیشنهادیِ ما فراهم می‌آورد. این ساختار چشم‌انداز یک نظام حکمرانیِ جهان‌گستر را فراهم می‌آورد که در آن یک مرکز قدرت واحد هدایت حکمرانیِ جهانی یکپارچه را در دست ندارد. در ساختار پیشنهادی ما، قدرت در میان واحدهایی که باید به مسائل خاص خودشان بپردازند، پراکنده است.

پذیرش وضعیت سیاره‌ای بشر دو پیامد‌ دارد. باید نهادهای حکمرانیِ جدیدی در مقیاس سیاره‌ای تأسیس کنیم که بتوانند پدیده‌های سیاره‌ای را مدیریت کنند. همچنین باید کل ساختار چگونگی و محل تصمیم‌گیری را از نو طراحی کنیم. لازمه‌ی مواجهه با چالش‌های سیاره‌ای اقدام در مقیاس سیاره‌ای و دیگر مقیاس‌ها در سرتاسر سامانه‌ی کره‌ی زمین است. پیچیدگیِ حیات بر روی این سیاره به این معنا است که نهادها باید در مقیاس‌های مختلف باشند.

چگونه می‌توانیم چنین نظام حکمرانیِ پیچیده‌ای را سازمان‌دهی کنیم؟ چگونه باید تصمیم گرفت که به هر نهاد چه اختیاراتی داده شود؟ پاسخ ما مبتنی بر اصل قدیمی تفویض اختیارات[3] است. بنا بر اصل تفویض اختیارات در یک نظام حکمرانی چندمقیاسی، نهادهای مقیاس کلان نباید در تصمیم‌گیری‌ها یا انجام وظایف مداخله کنند مگر آن که نهادهای مقیاس خردتر از انجام آنها ناتوان باشند.

تفویض اختیارات نقطه‌ی مقابل اصل تقسیم اختیارات موجود است که بر اساس آن تمام اختیارات به دولت-ملت‌ها تفویض می‌شود. البته دولت‌ها می‌توانند برخی از اختیارات خود را در صورت تمایل به سازمان‌های بین‌المللی، نهادهای محلی یا عاملان خصوصی واگذار کنند. هر مسئله و عملکردی بدون توجه به این که آیا دولت‌‌ها برای مدیریت آنها مناسب‌اند به طور پیش‌فرض مسئولیت دولت-ملت‌ها تلقی می‌شود. تغییر اقلیم، نمونه‌ای از یک مشکل حاد و کاملاً سیاره‌ای، در نهایت تحت مدیریت دولت‌ها قرار دارد. در مقابل، بنا بر اصل تفویض اختیارات هرچند دولت‌ها برای انجام برخی امور مناسب‌اند اما همه‌چیز را نمی‌توان به آنها سپرد.

اصل تفویض اختیارات به همراه آگاهیِ نویافته‌ نسبت به وضعیت سیاره‌ای‌مان اصل جدیدی را برای تخصیص اختیارات به دست می‌دهد: اصل تفویض اختیارات سیاره‌ای. بنا بر این اصل، اختیار هر مسئله به خردترین نهادی تفویض می‌شود که بتواند به شکلی مؤثر آن مسئله را کنترل کند و به سکونت‌پذیری و شکوفاییِ گونه‌های متعدد یاری برساند. این اصل ابزاری در اختیار ما قرار می‌دهد تا به شکلی هم‌زمان هم برای چالش‌های سیاره‌ای، مانند همه‌گیری‌ها و تنوع زیستی، چاره‌جویی کنیم و هم توان‌دهی در مقیاس محلی را به حداکثر برسانیم.

این اصل را در عمل چگونه می‌توان به کار بست؟ دوباره مثال تغییر اقلیم را در نظر بگیرید. نخستین چیزی که باید پذیرفت این است که تغییر اقلیم نمونه‌ی بارز مسائل سیاره‌ای است. انتشار گازهای گلخانه‌ای در همه‌جا روی می‌دهد و بر همه‌جا تأثیر می‌گذارد. تفاوتی نمی‌کند که کربن در مرکز لس‌آنجلس می‌سوزد یا در روستاهای لائوس، هنگامی که کربن وارد اتمسفر می‌شود بر کل سامانه‌ی کره‌ی زمین تأثیر می‌گذارد. در نتیجه، مقیاس مرجع صلاحیت‌داری که بتواند به شکلی مؤثر الزام به کاهش تغییرات اقلیمی کند باید کل سیاره‌ی زمین را در بر بگیرد. با این حال، این به آن معنا نیست که نهادی سیاره‌ای که مسئول کنترل انتشار گاز کربن است کل این فرایند را بر عهده خواهد گرفت. یک نهاد سیاره‌ایِ کنترلِ اقلیمی، تنها تصمیم‌های سطح بالا ــ برای مثال، حداکثر بودجه‌ی کربنیِ مجاز برای کره‌ی زمین در هر سال ــ را بر عهده خواهد داشت و سپس اجرای آنها را به نهادهایی با مقیاس کوچک‌تر خواهد سپرد. به عبارت دیگر، نهاد سیاره‌ای تنها تصمیم‌هایی را می‌گیرد که برای مؤثر بودن باید در مقیاسی سیاره‌ای اتخاذ شوند.

دولت-ملت‌ها دستورالعمل‌های نهاد سیاره‌ای را درباره‌ی کاهش گازهای گلخانه‌ای دریافت می‌کنند و سپس سیاست‌های ملی‌ را برای برآورده ساختن آنها تدوین می‌کنند. با توجه به این که پیامدهای این تصمیم‌ها مناطق و بخش‌های متعددی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، دولت‌-ملت‌ها ــ تنها نهاد سیاسی تاریخ که در بازتوزیع اقتصادیِ معقول موفق عمل کرده است ــ در بهترین جایگاه برای اقدام قرار دارند. به باور ما، سیاست ملی بهترین محل برای حل و فصل مسائلی از این دست است: آیا باید ضررهای بخش‌ها یا مناطقی خاص جبران شود؟ چه کسی باید هزینه‌ی این تغییرات را بپردازد؟

پس از آن که دولت-ملت‌ها هزینه و سود کاهش تغییرات اقلیمی را در سراسر جامعه و اقتصاد خود توزیع کردند، اینک نوبت نهادهای محلی است که جزئیات اجرایی را تعیین کنند. دلیل این امر آن است که نهادهای محلی در بهترین جایگاه برای پاسخگویی به دغدغه‌های محلی و شرایط سیاسی، فرهنگی، اقلیمی و بوم‌شناختی‌اند. تصمیم‌گیری درباره‌ی کاهش گازهای گلخانه‌های یا میزان این کاهش نباید بر عهده‌ی نهادهای محلی، که منافع اقتصادی و ترجیحات سیاسی مشخصی دارند، قرار بگیرد بلکه آنها باید نحوه‌ی تحقق چنین تصمیم‌هایی را تعیین کنند.

اصل تفویض اختیارات به ما کمک می‌کند تا تعیین کنیم که هر یک از این مقیاس‌های نهادی باید چه مقدار اختیارات درباره‌ی کاهش تغییرات اقلیمی داشته باشند.

تغییر ابزار مفهومی از امر جهانی به امر سیاره‌ای زمان‌بر است و تلاش زیادی لازم دارد. اما برای تحول نظام سیاسی‌مان از نظامی مبتنی بر حاکمیت دولت‌-ملت‌ها به نظامی مبتنی بر تفویض اختیارات سیاره‌ای، تلاش بسیار بیشتری نیاز داریم. این کار به معنای انقلابی در حکمرانیِ جهانی خواهد بود ــ و ما نقشه‌ی راهنمایی برای رسیدن به این هدف نداریم. تغییر باید از همان مسیر معمول خود ایجاد شود، یعنی از طریق ایده‌های جدید و تلاش سیاسی.

حتی ایده‌هایی که در نهایت موفق به دگرگون ساختن نظام‌های حکمرانی شدند دهه‌ها و حتی سده‌ها طول کشید تا پذیرفته شوند. ایده‌ی جامعه‌ی ملل (تأسیس ۱۹۲۰) و سازمان ملل متحد (تأسیس ۱۹۴۵) ریشه در این اندیشه‌ی کانت در صلح پایدار (۱۷۹۵) دارد که «قانون ملل باید مبتنی بر فدراسیونی از دولت‌های آزاد باشد.» چهل سال بعد، آلفرد تنیسون در شعر خود با عنوان «لاکسلی هال» (۱۸۳۵) آرزوی «مجلس نوع بشر، فدراسیونی جهانی» را داشت که در آن «درک مشترکِ اکثریت، سرزمینی مضطرب را به اعجاب خواهد آورد/ و زمین پرمهر بر دامان قانون جهانی خواهد آرمید.» اما برای این که این ایده از اذهان فلاسفه و اوراق شاعران به نهادهای سیاسیِ واقعی تبدیل شود به فجایع جنگ جهانی اول و دوم نیاز بود.

بحران‌ها، مانند جنگ‌های جهانی، اغلب واسطه‌ی تغییرات نهادی‌اند. تغییرات عمده در ساختارهای حکمرانی معمولاً در خلال یا پس از فجایعی روی می‌دهند که نظم نهادیِ موجود را به چالش می‌کشند. بسیار غم‌انگیز است که در سیاست، تغییرات عموماً بسیار دیر اتفاق می‌افتند ــ بحران همان چیزی است که سبب می‌شود پیشنهادهای «غیرممکن» سرانجام نه تنها معقول بلکه ضروری به نظر برسند. تصور بروز مصائبی دیگر برای این کره‌ی خاکی چندان دشوار نیست.

ما نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه مصائب تکان‌دهنده‌ای ممکن است موجب پدید آمدن نظام‌های حکمرانی جدید شود. به جای آن، باید بر ارائه‌ی چشم‌اندازی روشن از حکمرانیِ سیاره‌ای تمرکز کنیم. داشتن چنین تصویری در ذهن می‌تواند به ما کمک کند تا از بحرانی که با توجه به ناکافی بودن نظام کنونی حتمی‌الوقوع است، بیشترین استفاده را ببریم. با توجه به این که نه تنها از نظر ژئوپولیتیک بلکه به لحاظ ژئوفیزیکی نیز دچار عدم قطعیت شده‌ایم، یافتن ستاره‌ی شمالی‌مان ــ یعنی چشم‌انداز مقصدی که به سمت آن در حرکت‌ایم ــ بیش از هر زمان دیگری اهمیت خواهد داشت.

 

برگردان: هامون نیشابوری


جاناتان بلیک مدیر برنامه‌های مؤسسه‌ی برگگرون و سردبیر مجله‌ی Noema است. آخرین اثر او فرزندان ستاره‌ای فروتن: تفکر سیاره‌ای برای عصر بحران‌ها (۲۰۲۴) نام دارد. نیلز گیلن مدیر ارشد عملیاتی و معاون اجرایی مؤسسه‌ی برگگرون در لس‌آنجلس و معاون سردبیر مجله‌ی Noema است. او نویسنده‌ی کتاب جهانی‌شدن منحط: اقتصاد بازار سیاه در قرن بیست و یکم (۲۰۱۱) است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Jonathan S Blake and Nils Gilman, ‘Governing for the planet’, Aeon, 16 July 2024.


[1] Pathogen Access and Benefit-Sharing System

[2] multispecies

[3] Subsidiarity

کاهش جهانی قیمت نفت؛ اوپک در پی تعلیق برنامه افزایش تولید

قیمت جهانی نفت به کم‌ترین میزان در ظرف ۹ ماه گذشته رسیده است. اوپک و کشورهای هم‌پیمان آن اوپک‌پلاس به رهبری روسیه اکنون مذاکره می‌کنند تا برنامه افزایش تولید نفت در ماه آینده را متوقف کنند.سازمان کشورهای تولیدکننده نفت اوپک و متحدان آن به رهبری روسیه، که به‌ عنوان اوپک پلاس شناخته می‌شود، قرار بود در ماه اکتبر افزایش تولید ۱۸۰ هزار بشکه نفت در روز را اجرایی کنند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه ۴ سپتامبر (۱۴ شهریور) به نقل از چندین منبع گزارش داد اوپک و اوپک پلاس به رهبری روسیه اکنون در حال بررسی به تعویق انداختن افزایش تولید نفت هستند.

بیشتر بخوانید: افزایش قیمت جهانی نفت در پی کاهش تولید توسط اوپک پلاس

طبق تصمیمات قبلی قرار بوده است از ماه اکتبر تولید نفت افزایش پیدا کند. یکی از منابع اوپک‌ پلاس به رویترز گفته است که به تعویق افتادن افزایش تولید نفت در ماه اکتبر “بسیار محتمل” است. تصمیم کنونی اوپک و اوپک پلاس پس از آنکه قیمت نفت به پایین‌ترین سطح خود در ۹ ماه گذشته رسید، گرفته شده است.

قیمت نفت به دلیل احتمال تعویق افتادن افزایش تولید آن کمی بالا رفت، به‌طوری که قیمت جهانی نفت برنت بیش از یک دلار افزایش یافت و به حداکثر ۷۴.۸۰ دلار در هر بشکه رسید، هرچند که بعدا دوباره این قیمت کاهش پیدا کرد و به حدود ۷۳ دلار رسید که پایین‌ترین میزان از دسامبر سال گذشته بوده است.

رشد ضعیف اقتصاد جهانی، به‌ویژه کاهش واردات نفت چین، بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان هم به سقوط قیمت نفت دامن زده است.

اوضاع سیاسی لیبی هم به عنوان یکی از اعضای اوپک در افت و خیز قیمت نفت بی‌تاثیر نبوده است. اختلاف بین جناح‌های رقیب و درگیر در لیبی بر سر کنترل بانک مرکزی این کشور منجر به توقف صادرات نفت لیبی شده بود و این موضوع باعث شد تولید نفت۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا کند و قیمت آن کمی بالا رود.

اما با افزایش احتمال توافق میان گروه‌های درگیر در لیبی بر سر از سرگیری صادرات نفت این کشور قیمت نفت پنج درصد سقوط کرد.

وضعیت نفت ایران؛ افت قیمت، تحریم و قاچاق

جمهوری اسلامی علاوه بر مشکل افت بهای جهانی نفت مشکلات عدیده‌ای چون تحریم‌های نفتی و قاچاق “طلای سیاه” نیز دارد. ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی مجبور است با دور زدن این تحریم‌ها نفت خود را ارزان به چین و یا دیگر مصرف‌کنندگان نفت بفروشد.

اخیرا رویترز گزارش داد واردات نفت خام ایران با وجود تحریم‌های ایالات متحده آمریکا بازار جدیدی در شمال شرق چین پیدا کرده و در فاصله زمان بین اکتبر ۲۰۲۳ و ژوئن ۲۰۲۴، در مجموع ۴۵ میلیون بشکه نفت ایران در دالیان تخلیه شده است.

بیشتر بخوانید: آمریکا: ایران از طریق جنوب شرق آسیا تحریم نفت را دور می‌زند

بخشی از نفت ایران نیز توسط سپاه و نهادهای نظامی ایران قاچاق می‌شود. وزارت خزانه‌داری آمریکا اخیرا شبکه‌ گسترده‌ای از واسطه‌ها و شرکت‌های دخیل در پولشویی میلیاردها دلار درآمد نفتی سپاه و وزارت دفاع ایران را تحریم کرد که شامل شرکت‌هایی از هنگ‌کنگ تا امارات، ترکیه و جزایر مارشال بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

خزانه‌داری آمریکا اعلام کرده بود که این شبکه در سال ۲۰۲۰، یعنی قبل از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی و حتی دوره روحانی راه‌اندازی شده بود.

بنا بر گزارش‌ها، صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است که قیمت نفت در بازارهای جهانی دست کم ۱۲۱ دلار باشد تا دولت ایران دچار کسری بودجه نشود. رقم پیش‌بینی شده توسط صندوق بین‌المللی پول ۴۰ درصد بیشتر از قیمت‌های کنونی نفت در بازارهای جهانی است.

پیشتر نیز خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی نوشته بود که نفت ایران ارزان‌ترین گزینه برای خریداران چینی است. این خبرگزاری به نقل از تاجران نفت نوشته است که “ایران آخرین‌بار هر بشکه نفت را ۶ دلار ارزان‌تر از نفت برنت عرضه کرده است.”

واحدهای پالایشگاه اصفهان که مشمول ممنوعیت استقرار درشعاع ۵۰ کیلومتری شهرها هستند به سواحل جنوبی کشورمنتقل شدند

خبرگزاری جار نیوز

واحدهای پالایشگاه اصفهان که مشمول ممنوعیت استقرار درشعاع ۵۰ کیلومتری شهرها هستند به سواحل جنوبی کشورمنتقل شدند. 14 شهریور

رئیس حفاظت محیط زیست هلدینگ پتروپالایش اصفهان درباره مهمترین دستاورد های ملی طرح بهبود فرآیند و بهینه سازی محصولات پالایشگاه اصفهان افزود: اجرای این طرح مزایای زیست محیطی مثبتی به همراه دارد که می توان به تولید بنزین و گازوئیل یورو۵ تولید نفت سفید بدون گوگرد،تولید سوخت کشتی ها بر اساس استاندارد های بین المللی و تولید کود های کشاورزی دوستدار محیط زیست اشاره کرد.

مهندس محسن حیدری، خاطر نشان کرد: سایر طرح ها و پروژه های این شرکت از جمله احداث واحد های LAB،LABSA، الکل های چرب،کک سوزنی، واحد های پتروشیمی و پالایشگاه ۱۲۰ هزار بشکه ای هرمزگان با اخذ نظارت و استعلام از اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان و بر اساس ممنوعیت استقرار واحد های فوق در مجاور کلان شهر اصفهان به خارج ازاستان منتقل گردید وبه دستورمدیران پالایشگاه و نظرکارشناسان محیط زیست درخصوص عدم بارگزاری جدید و خروج واحد های فوق ازاستان اصفهان و انتقال به سواحل جنوبی کشوراقدام گردید .

حیدری، با اشاره به اینکه در بخش اقدامات زیست محیطی مربوط به آلودگی هوا ۱۱ پروژه در این شرکت پایان یافته و ۷ پروژه در حال اجرا است ادامه داد: اهداف کلان پروژه های انجام شده و درحال اجرا شامل تولید محصولات با استاندارد های زیست محیطی ،حذف و کاهش آلاینده های تولیدی اعم ازCO2،NOX ،SO از خروجی دودکش کوره ها ، پایش و اندازه گیری خروجی دودکش ها به صورت خود اظهاری برخط طبق تبصره ۳و۴ماده ۱۱ قانون هوای پاک ، پایش و اندازه گیری آلاینده های آلی فرار(VOC) محیطی،خرید و نصب سیستم های آنالیزرآنلاین و تکمیل سامانه پایش آنلاین در واحد های بهبود فرایند و بهینه سازی محصولات،جمع آوری و بازیابی گاز های ارسالی به مشعل ها می باشد.

رئیس حفاظت محیط زیست هلدینگ پتروپالایش اصفهان، در ادامه به این مسئله اشاره داشت که در بخش اقدامات زیست محیطی مربوط به مدیریت پساب،۹ پروژه در این زمینه پایان یافته و ۱۱ پروژه درپالایشگاه اصفهان دست اجرا می باشد گفت: این طرح نیز با هدف پاکسازی پساب های تولیدی ، استفاده مجدد از پساب های تولیدی (REUSE)، استفاده ازپساب آب های خاکستری،حذف کامل پساب های دور ریز و استقرار استراتژی پساب صفر،(تغییر سیاست بازیابی کامل پساب تبخیر به تبخیر پساب)، پایش اندازه گیری پارامتر های پساب به صورت خود اظهاری و به صورت برخط و ارسال نتایج به سازمان حفاظت محیط زیست از جمله اهداف این طرح ها بوده است.

حیدری، درباره مدیریت پسماند ها در پالایشگاه اصفهان تصریح کرد: در مقوله مدیریت پسماند نیز کلیه پسماند های تولیدی اعم ازعادی،صنعتی وویژه طبق الزامات سازمان حفاظت محیط زیست در حال مدیریت و تعیین تکلیف بوده و کل پسماند های فوق پس از ثبت در سامانه جامع سازمان حفاظت محیط زیست و اخذ مجوزهای لازم به محل های مشخص جهت بازیابی و امحاء ارسال می گردد.

وی درباره تفکیک پسماند درپالایشگاه اصفهان اظهارداشت:تفکیک کلیه پسماندهای تولیدی این هلدینگ درحال حاضر به صورت کامل و صد درصد اجرا می شود و با راه اندازی کامل سایت مدیریت پسماند در این شرکت علاوه بر تکمیل چرخه پسماند ضایعات عادی رستورانی (پسماند های آلی) به کود کمپوست جهت استفاده در فضای سبز تبدیل می گردد.

رئیس حفاظت محیط زیست هلدینگ پتروپالایش اصفهان،اظهارداشت:طبق نظارت های اداره حفاظت محیط زیست هلدینگ پتروپالایش اصفهان و همچنین نظارت و پایش های اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان ، کلیه نتایج خروجی این شرکت(شامل حدود۴۰۰ نقطه پایش شده مربوط به کوره ها،پساب،خاک،آب زیر زمینی ، صوت و غیره) که در شیوه نامه تعیین معیارهای واحد های مشمول خود اظهاری در ارتباط با ماده ۲۷ قانون مالیات بر ارزش افزوده (عوارض سبز) قید گردیده در محدوده استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست بوده که این موضوع بیانگر تعهد و عزم مدیریت ارشد و کلیه کارکنان هلدینگ پتروپالایش اصفهان نسبت به مسائل زیست محیطی بوده و گویای اهمیت حفظ محیط زیست در کنار تولید پایدار محصولات استاندارد دراین مجموعه میباشد.

تغییر رنگ آب دریاچه ارومیه

خبرگزاری صدا و سیما

مدیر حفاظت و احیای تالاب های اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی گفت: این پدیده ( قرمز شدن رنگ آب )در سال‌های گذشته هم رخ داده است و علت آن تغییرهای بوم شناختی است. 14 شهریور

به گزارش خبرگزاری صدا وسیمای مرکز مهاباد؛ مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی با اشاره به افزایش ارتفاع آب دریاچه ارومیه گفت: هم اکنون در دریاچه ارومیه یک میلیارد و ۴۷۰ میلیون متر مکعب آب وجود دارد که نسبت به سال گذشته دو برابر بیشتر بوده و ارتفاع آن نیز ۳۵ سانتیمتر بیشتر از مدت مشابه پارسال است.


سعید شهند، با اشاره به تغییر رنگ آب دریاچه ارومیه در ماه پایانی تابستان افزود: قرمز شدن آب دریاچه ارومیه هر سال در فصل گرم اتفاق می‌افتد و دلیل علمی دارد.
شهند اظهارکرد: تغییر رنگ دریاچه ارومیه یک کار عادی و طبیعی است و از لحاظ بهداشتی و سلامتی برای افرادی که در این دریاچه شنا می‌کنند مشکل و عارضه‌ای ندارد.
وی، با بیان اینکه در سال‌های گذشته نیز تغییر رنگ آب دریاچه ارومیه وجود داشت، گفت: این تغییر رنگ به دلیل تغییرات اکولوژیکی دریاچه ارومیه و دمای بالا و تبخیر زیاد از سطح دریاچه ارومیه بوده که سبب افزایش فعالیت باکتری‌های شور پسند شده و باعث تغییر رنگ آب دریاچه ارومیه می‌شود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌غربی اضافه کرد: با کاهش دمای هوا و افزایش ورودی آب دریاچه ارومیه این پدیده از بین می‌رود.

حریق در جنگل باغ شادی استان یزد مهار شد

خبرگزاری مهر

یزد- مدیرکل حفاظت محیط زیست استان یزد از اطفای حریق در نقطه صفر مرزی جنگل باغ شادی یزد و فارس خبر داد. 14 شهریور

سید رضا نورانیان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از حوالی ساعت ۱۳ امروز چهارشنبه، چهاردهم شهریورماه بخشی از جنگل های باغ‌شادی واقع در مرز استان یزد با فارس طعمه حریق شد که بدون فوت وقت همه امکانات و نیروهای مرتبط اعم از محیط زیست، منابع طبیعی، بسیج سپاه و جوامع مردمی و … برای این موضوع بسیج شدند.

وی افزود: گزارشات اولیه در ساعت ۱۵ حاکی از کنترل نسبی حریق داشته و به فضل الهی و با همت همگانی خوشبختانه حوالی ساعت ۱۶:۳۰ اوضاع تحت کنترل کامل درآمده و حریق اطفا شده است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست استان یزد تاکید کرد: پایش و مراقبت محدوده دچار حریق در ساعات پیش رو از اهمیت بسزایی برخوردار است.

وی یادآور شد: گزارش‌های تکمیلی در زمینه سطح تخریب، علت وقوع و … متعاقباً ارسال خواهد شد.

لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس ۳۰ زندانی سیاسی را عفو می‌کند

الکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس چهار سال پس از سرکوب اعتراضات گسترده در این کشور ۳۰ تن از مخالفان سیاسی خود را عفو کرد. دفتر لوکاشنکو این اقدام او را “حرکتی انسانی” توضیف کرد. بلاروس هنوز ۱۳۰۰ زندانی سیاسی دارد.پس از انتخابات ریاست‌جمهوری چهار سال پیش، صدها هزار نفر به خیابان‌ها آمدند تا به نتایج این انتخابات مهندسی شده اعتراض کنند. رئیس‌جمهوری الکساندر لوکاشنکو در آن‌زمان اعلام کرد که پیروز شده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اپوزیسیون و دولت‌های غربی او را به تقلب در انتخابات متهم کردند. صدها هزار نفر به خیابان آمدند و علیه دیکتاتور بلاروس تظاهرات کردند. اعتراضات مردم بلاروس ولی با خشونت سرکوب شدند.

لوکاشنکو از زمان فروپاشی شوروی در بلاروس حکومت می‌کند. طبق یک قانون جدید که در اوایل سال ۲۰۲۴ تصویب شد حمایت دولتی از لوکاشنکو و خانواده‌اش مادام‌العمر تضمین شد.

بیشتر بخوانید: آلمانی محکوم به اعدام در بلاروس مورد “عفو” قرار گرفت

به نظر می‌رسد که امضای قانون جدید برای تضمین موقعیت او در جریان انتخابات سال ۲۰۲۵ در نظر گرفته شده است.

اکنون دیکتاتور بلاروس۳۰ نفر از مخالفانی که به دلیل شرکت در اعتراضات محکوم شده بودند را عفو کرده است.

دفتر لوکاشنکو اعلام کرد مجازات هفت زن و ۲۳ مرد لغو شده است. این اقدام دیکتاتور بلاروس به عنوان “حرکتی انسانی” نسبت به این افراد توصیف می‌شود.

طبق گفته دفتر ریاست جمهوری، این افراد به جرم خود اعتراف کرده بودند و با ابراز پشیمانی درخواست عفو کرده‌اند. آنها وعده داده‌اند که یک زندگی “قانون‌مدارانه” داشته باشند. بیشتر این افراد والدین کودکان خردسال هستند.

لوکاشنکو رئیس جمهور مادام‌العمر

لوکاشنکو از سال ۱۹۹۴ با “مشتی آهنین” بر کشور خود حکومت می‌کند. او در اواسط ماه اوت سال جاری نیز ۳۰ زندانی دیگر را عفو کرده بود که به گفته مقامات رسمی، به “بیماری‌های جدی” مبتلا بودند و یا از مشکلات ناشی از کهولت سن رنج می‌بردند و به دلیل شرکت در تظاهرات محکوم شده بودند.

بیشتر بخوانید: قانون مصونیت مادام‌العمر لوکاشنکو؛ تثبیت استبداد در بلاروس

طبق گزارش سازمان حقوق بشری “ویاسنا” در ماه ژوئیه سال جاری ۲۰ نفر دیگر پس از سپری کردن محکومیت خود آزاد شدند و ۱۸ نفر دیگر “عفو یا مبادله شدند”.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

با این حال هنوز در این کشور ۱۰ میلیونی بیش از ۱۳۰۰ زندانی سیاسی وجود دارد و هزاران نفر دیگر نیز کشور را به دلیل سرکوب و اختناق شدید ترک کرده‌اند.

ارزش سهام “اِنویدیا” در یک روز ۲۷۹ میلیارد دلار سقوط کرد

روز سه‌شنبه برای شرکت تراشه‌سازی “اِنویدیا” یک روز سیاه بود. ارزش سهام این غول فناوری هوش مصنوعی تنها در یک روز ۲۷۹ میلیارد دلار سقوط کرد. تا کنون هیچ شرکت آمریکایی با این میزان از افت سهام در یک روز روبرو نشده بود.شرکت آمریکایی “اِنویدیا” Nvidia سازنده چیپ‌های هوش مصنوعی در یک روز با ۲۷۹ میلیارد دلار سقوط ارزش سهامش روبرو شد. تا کنون هیچ شرکت آمریکایی چنین خسارتی را متحمل نشده بود.

سهام این شرکت اخیرا به دلیل چشم‌انداز ناامید کننده فعالیت‌هایش به شدت تحت فشار قرار گرفته بود. هفته گذشته این شرکت یک برنامه سه‌ماهه را برای پیش‌بینی درآمدش ارائه داد که نتوانست انتظارات سرمایه‌گذاران را تامین کند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

ناظران می‌گویند سرمایه‌گذاران اخیرا با احتیاط با تکنولوژی هوش مصنوعی برخورد می‌کنند. علت آن هم پایین بودن سرعت نتیجه دادن این سرمایه‌گذاری است. همین امر هفته گذشته باارزش‌ترین شرکت‌ها در وال استریت را به شدت تحت تاثیر قرارداد. از جمله سهام مایکروسافت و آلفابت، مادر گوگل پس از گزارش‌های سه ماهه آنها در ماه ژوئیه کاهش یافت.

بیشتر بخوانید: انویدیا از مایکروسافت پیشی گرفت و باارزش‌ترین شرکت جهان شد

هوش مصنوعی سهم قابل توجهی در افزایش قیمت در بازارهای سهام ایالات متحده در سال جاری داشته است. از ابتدای سال جاری میلادی اِنویدیا بیش از ۱۲۰ درصد رشد داشته است. این میزان بیشترین افزایش در ارزش سهام فهرست شده در لیست “نزدک” (NASDAQ بورس سهام الکترونیکی در آمریکا) است.

در ابتدای ماه ژوئن ارزش مالی اِنویدیا برای اولین بار از مرز ۳ تریلیون دلار عبور کرد و به تریلیون و ۳۳۵ میلیارد دلار رسید و شرکت‌های اپل و مایکروسافت را بعنوان با ارزش‌ترین شرکت جهان پشت‌سر گذاشت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اما گفته می‌شود آنچه باعث اتفاق روز سه‌شنبه شد مربوط به سقوط ۷/۷۵ درصدی شاخص تراشه “PHLX” است که بیشترین سقوط شاخص از سال ۲۰۲۰ تا کنون بوده است.

تراشه‌های انویدیا گران و در عین حال کمیاب هستند زیرا تقاضا برای آنها همچنان بالاست، به ویژه از سوی شرکت‌های فناوری ثروتمند که در هوش مصنوعی با هم رقابت دارند. به همین دلیل رئیس انویدیا، جِنسِن هوانگ، مشتریانی را که می‌توانند فوراً از تراشه‌ها در مراکز داده خود استفاده کنند و مجبور نیستند ابتدا آنها را در انبار بگذارند، در اولویت قرار داده است.

برای اولین بار بعد از ۱۲ سال، عبدالفتاح السیسی وارد آنکارا شد

رییس جمهوری مصر پس از ۱۲ سال برای اولین بار به ترکیه سفر کرد. هدف این سفر تحکیم روابط بین دو کشور اعلام شده که برای چندین سال بسیار سرد شده بود.روز چهارشنبه ۴ سپتامبر (۱۴ شهریور) عبدالفتاح السیسی رییس جمهوری مصر وارد آنکارا شد و از سوی رجب طیب اردوغان در فرودگاه آنکارا مورد استقبال قرار گرفت. این اولین دیدار یک مقام بلندپایه مصر از ترکیه در ۱۲ سال گذشته است.

در ماه فوریه امسال نیز اردوغان رییس جمهوری ترکیه به مصر سفر کرد. این سفر نیز اولین سفر او به مصر از سال ۲۰۱۲ بود. گفته شده هدف از این دیدارها برداشتن قدم‌های اساسی برای بازسازی روابط بین دو کشور است که برای سال‌ها سرد شده بود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

روابط میان مصر و ترکیه در سال ۲۰۱۳ به یکباره از هم گسست. دلیل آن هم برکناری محمد مُرسی رهبر اخوان‌المسلمین از سوی السیسی بود که سال پیش از آن در جریان اولین انتخابات آزاد در مصر به مقام ریاست جمهوری رسیده بود. مُرسی و اخوان المسلمین از متحدان ترکیه هستند.

دفتر روابط عمومی ریاست جمهوری ترکیه گفته است: «روابط مصر و ترکیه در همه زمینه‌ها بازسازی خواهد شد و قدم‌‌های مهمی در آینده برای گسترش همکاری‌ها برداشته و درباره آنها گفت‌و‌گو می‌شود.»

بیشتر بخوانید: هیئت دیپلماتیک ترکیه برای عادی‌سازی روابط عازم مصر شد

این دفتر روز سه‌شنبه ۳ سپتامبر همچنین تصریح کرد که میان دو کشور تبادلاتی با نگاه به موضوعات کنونی منطقه‌ای و جهانی به خصوص در مورد حملات اسرائیل به غزه و “سرزمین‌های اشغالی فلسطینی” صورت خواهد گرفت.

رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه شخصا برای استقبال از السیسی به فرودگاه آنکارا رفت و او را تا کاخ ریاست جمهوری که مراسم رسمی استقبال در آنجا برگزار شد، همراهی کرد. در این سفر همچنین هیأت‌های بلندپایه دو کشور با هم دیدار خواهند کرد.

تجدید روابط در همه زمینه‌ها

السیسی در بیانیه‌ای گفت که این سفر و نیز دیدار ماه فوریه اردوغان از مصر نشان داد که آنکارا و قاهره قصد دارند فاز جدیدی از دوستی و همکاری را با یکدیگر آغاز کنند.

تجدید روابط دو کشور در سال ۲۰۲۰ و زمانی آغاز شد که آنکارا تصمیم گرفت روابطش با کشورهای منطقه را نزدیکتر و فشرده‌تر کند از جمله با امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر.

بیشتر بخوانید: ترکیه، مصر و عربستان؛ صف‌آرایی‌های جدید در منطقه‌ای پرتنش

ترکیه و مصر در سال گذشته متقابلا سفرای‌شان را معرفی کردند. ترکیه همچنین اعلام کرد قصد دارد پهپادهای جنگی به مصر بدهد. اردوغان ماه فوریه در قاهره گفت دو کشور می‌خواهند تجارت سالانه‌شان را در کوتاه مدت بین پنج تا ۱۵ میلیارد دلار افزایش دهند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

خبرگزاری دولتی آناتولی در ترکیه گزارش داده که در طی سفر السیسی به ترکیه، قاهره و آنکارا حدود ۲۰ توافق در زمینه‌های انرژی، دفاعی، توریسم، سلامتی، فرهنگی و آموزشی امضا می‌کنند. به نوشته این خبرگزاری همچنین تعمیق همکاری دو کشور در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر و گاز مایع طبیعی (LNG) نیز برنامه‌ریزی شده است.

ترکیه اسرائیل را به دلیل جنگ در غزه علیه گروه تروریستی حماس محکوم کرده و هزاران تُن کمک برای فلسطینیان به مصر ارسال کرده است. آنکارا همچنین از تلاش‌های بشردوستانه قاهره و نقش میانجی‌گری این کشور در مذاکرات آتش‌بس غزه تمجید کرده است.

در حمله تروریستی بوکوحرام در نیجریه ۸۱ نفر کشته شدند

ارتش نیجریه اعضای گروه تروریستی بوکوحرام را از شمال کشور بیرون راند. تروریست‌ها مجبور شدند به کوه‌ها فرار کنند، اما به طور مداوم غیرنظامیان را هدف قرار می‌دهند. اکنون آنها به یک روستا حمله کرده و ۸۱ نفر را کشته‌اند.مقامات نیجریه گفتند در حمله به یک روستا در شمال شرق این کشور دست‌کم ۸۱ نفر کشته شده‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

عبدالکریم دونگو، سخنگوی پلیس گفته است حدود ۱۵۰ تروریست مظنون بوکوحرام با بیش از ۵۰ موتور سیکلت مسلح به تفنگ‌ و نارنجک‌ به منطقه “مافای” ایالت یوبه حمله کردند.

بیشتر بخوانید: حملات تروریستی در نیجریه با حداقل ۶۰ کشته و زخمی

به گفته دونگو بسیاری از مغازه‌ها و خانه‌ها توسط مهاجمان به آتش کشیده شده است. این مقام پلیس همچنین گفته است بسیاری ناپدید شدند و شمار دقیق کشته‌شدگان در حمله باید تائید شود.

شبه‌نظامیان اسلام‌گرای بوکوحرام در شمال شرقی نیجریه فعال هستند. آنها در سال ۲۰۱۴ با اشغال برخی مناطق اعلام “خلافت” کردند.

ارتش نیجریه با کمک نیروهای نظامی چاد موفق شد این مناطق را از چنگ نیروهای بوکوحرام خارج و اعضای این گروه تروریستی را وادار به عقب‌نشینی به کوه‌های اطراف کند.

اما حملات این گروه تروریستی متوقف نشد و همچنان به طور منظم ادامه پیدا کرد و هنوز هم وحشت و ترس را در میان مردم گسترش می‌دهند.

بیشتر بخوانید: آلمان از مبارزه با “بوکوحرام” حمایت مالی می‌کند

در جریان جنگ و درگیری‌ها میان ارتش نیجریه و گروه‌های اسلام‌گرای افراطی در ظرف ۱۵ سال گذشته بیش از ۴۰ هزار نفر تا کنون کشته و دو میلیون نفر نیز آواره شده‌اند.

گروه جهادی بوکوحرام از سال ۲۰۱۲ در شمال نیجریه دست به عملیات‌های خونینی زده است.

همچنین بنا بر اعلام کمیته صلیب سرخ جهانی از زمان شروع عملیات‌های گروه تروریستی بوکوحرام در نیجریه بیش از ۲۲ هزار نفر در این کشور مفقودالاثر شده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در سال‌های گذشته درگیری و خشونت به کشورهای همسایه نیجر، کامرون و چاد نیز کشیده شده است.