در اثر واژگون شدن اتومبیل حامل پناهجویان در یونان دستکم دو پناهجوی اهل مریوان جانشان را از دست دادند.
برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، ساعت ۶ صبح روز شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ (۵ ژوئن ۲۰۲۱)، در اثر واژگونی اتومبیل حامل پناهجویان در شهر “کاوالا” واقع در کشور یونان دستکم ۴ پناهجو جانشان را از دست دادهاند و ۴ پناهجوی دیگر نیز به شدت زخمی شدهاند.
منابع ههنگاو گزارش دادهاند که دو نفر از جانباختگان به نامهای “محسن احمدی” و “رزگار قربانی” اهل مریوان هستند.
همچمنین برادر محسن با هویت لقمان احمدی زخمی شده و در مراکز درمانی بستری است.
به گفته یکی از پناهجویان، اتومبیل حامل آنها توسط نیروهای پلیس یونان مورد تعقیب قرار گرفته و اتومبیل در اثر سرعت زیاد واژگون شده است.
مرگ دلخراش پناهجوی سردشتی در مرز فرانسه و بلژیک
پناهجوی اهل سردشت در حین تلاش برای رسیدن به بریتانیا طی یک سانحه دلخراش جانش را از دست داد.
برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، طی روزهای گذشته یک پناهجوی اهل شهرستان سردشت با هویت “لقمان مرهسنی” ٢٥ ساله که چندی پیش از طریق ترکیه وارد اروپا شده بود، در یک سانحه جانش را از دست داده است.
به گفته یک منبع مطلع، این پناهجو همراه با دو پناهجوی دیگر به قصد رفتن به بریتانیا از فرانسه سوار کامیونی شدهاند، اما زمانی که متوجه مقصد کامیون که وارد خاک بلژیک شده بود به نوبت خود را پایین انداختهاند که لقمان در حین پریدن به دلیل برخورد با یک تابلو در دم جانش را از دست داده است.
جسد این پناهجوی کُرد که اهل روستای “بیوران” سردشت میباشد، هماکنون در دست پلیس بلژیک است.
بازگشت به وطن در تابوت؛ ..در وطن خویش غریب
یکشنبه، 25 آبان ماه 1399 = 15-11 2020
روزنامه شرق در باره انتقال اجساد چهار عضو خانواده پناهجوی ایرانی غرقشده در کانال مانش به ایران نوشت: در هفتههای گذشته تراژدی مرگ خانوادهای ایرانی در کانال مانش که به امید رسیدن به انگلیس و زندگی بهتر مهاجرت کرده بودند، تیتر رسانههای خارجی شد؛ خانوادهای پنجنفره که هرگز به مقصد نهایی نرسیدند و زودتر از آنچه فکرش را میکردند، به ایران بازگشتند.
پیکر تعدادی از اعضای خانواده رسول ایراننژاد، در میان استقبال نزدیکان سیاهپوشششان جمعهشب ساعت 22:40 دقیقه به ایران رسید. هرچند پیکر شیوا، رسول، آنیتا و آرمین، به ایران رسید اما دریای مانش، آرتین 15ماهه را پس نداد تا تعداد مفقودان سردشتی این حادثه به سه نفر برسد. حالا سردشت همیشه چشمبهراه کودکی است که خانوادهاش در آرزوی زندگی بهتر او را از میان جنگلها و کوهها گذراند و به فرانسه رساند.
در وطن خویش غریب
پرواز رأس ساعت به زمین مینشیند، اما خانواده ایراننژاد تا تحویلگرفتن اجساد راه زیادی در پیش دارند. آنهایی که بیرون ایستادهاند، بنرها را روی آمبولانسها نصب میکنند. عکس خوشحال و بیخیال خانواده پنجنفره روی آمبولانس نقش میبندد. حالا همهچیز برای آمدنشان آماده است.روی آمبولانسها به زبان کردی نوشته شده به وطن خوش آمدید. دور تا دور عکسها ابیاتی کردی نوشته است. از یکی از اقوام میخواهیم نوشتهها را برایمان معنا کنند. ترجمه شعر روی بنر این است: پنج نفر بودیم، رو به سوی غربت، دل به سوی کردستان/ چهار جنازه بیروح آمدیم سمت شما/ یکی از ما در غربت بینامونشان ماند/ راه غربت سخت و گران بود/ دلمان همیشه سوی یاران بود/ سفر ناتمام ماند و پایان زندگی و بازگشتمان.
آن چه که در دریای مانش غرق شد، “ایراننژاد” بود
قایق که غرق میشود پدری ۳۵ساله زیر آب میرود و بر اثر خفگی جان میدهد، در همین حین همسر و دو فرزند بزرگترش دچار ایست قلبی میشوند و طفل خردسال آنان هم در تنهایی و بیپناهی گم میشود؛ این تازهترین خبر از سرگذشت پناهجویان بیپناه در آبراه مانش است و اینبار قرعه به نام خانواده سردشتی ایراننژاد خورده است.
به گزارش شرق، خبر بهتآور مرگ پنج عضو یک خانواده؛ رسول ایراننژاد ۳۵ساله، همسرش، شیوا محمدپناهی ۳۵ساله، آنیتا ایراننژاد ۹ساله و آرمین ایراننژاد ششساله و آرتین ۱۵ماهه، بار دیگر وجدان عمومی را به درد آورده و مقامات کشورهای درگیر این ماجرا کرده و همچنین رسانههای مهم دنیا را به واکنش واداشته است.
اخبار میگوید که این خانواده از سردشت در ایران به امید روزگاری بهتر در انگلیس و در کنار خانواده فامیل خود تن به آوارگی دادند که پس از تحمل و طی راهی دشوار سرآخر به خاک انگلیس نرسیدند و در آبهای کانال مانش با زندگی وداعی تلخ کردند.
کانال مانش، بین فرانسه و بریتانیا یکی از پررفتوآمدترین آبراههای جهان است و عبور از آن با شناورهای کوچک بهخصوص در فصل زمستان و روزهایی که دریا توفانی است، بسیار خطرناک است اما پناهجویان و مهاجران گاهی از سر استیصال تن به این مسیر سخت و کانال آبی میدهند.
مرگ بهتآورر خانواده ایراننژاد بار دیگر تراژدی مرگهای خانوادگی مهاجران و بدتر از آن، بازماندگان تکوتنها را زنده کرده است؛ اخباری که هر چند ماه یک بار رسانههای دنیا را در بر میگیرد، هرچند تغییری اساسی در شرایط حاکم بر دنیا و قوانین مهاجرت ایجاد نمیکند.
خانواده رسول ایراننژاد، روز سهشنبه، از طریق دوستی در کمپ فرانسه از مرگ رسول ایراننژاد و همسرش شیوا محمدپناهی به همراه سه فرزند خردسالشان در کانال مانش باخبر شدند. آنها سوار بر قایقی بادی شدند، تا رؤیای نهاییشان یعنی رسیدن به انگلستان، برای داشتن زندگی بهتر را عملی کنند. اما اینبار هم رؤیایشان نیمهکاره ماند.
آنها که پیشتر بیش از سه بار تلاش کرده بودند سوار قطار شوند و خودشان را از دانکرک به بریتانیا برسانند، اینبار دلشان را به دریا زدند و از دریا بازنگشتند. تا لحظه نگارش این گزارش، جسد آرتین 15ماهه، فرزند آخر خانواده ایراننژاد همچنان مفقود است. تماس برای گفتوگو با برادر رسول ایراننژاد، به جایی نرسید. اما سلام ابراهیمی، دوست نزدیک رسول ایراننژاد که تلفن برادر او در دستش بود، با اعلام اینکه خانواده ایراننژاد از رسانههای داخلی به خاطر پوششندادن این فاجعه دلخور هستند، به نمایندگی برادر به سؤالات ما پاسخ داد.
او با بیان اینکه خانواده ایراننژاد روز سهشنبه متوجه این حادثه شدهاند به شرق گفت: «جنازه آرتین، فرزند 15ماهه خانواده هنوز پیدا نشده. ما در حال تلاشیم که اجساد را برای خاکسپاری به کشور بازگردانیم. با نماینده سردشت در منزل هم صحبت کردیم و قولهایی دادهاند، اما نماینده گفته، حدود 300 میلیون برای انتقال اجساد لازم است و این هزینه برای این خانواده که تمام داراییشان را برای انتقال بچهها به خارج از کشور خرج کرده بودند، غیرممکن است».
ابراهیمی درباره وضعیت مالی خانواده ایراننژاد و دلیل مهاجرتشان میگوید: «رسول کارگر بود. کارگر ساختمانی و هر کار دیگری که میتوانست بکند. همانطور که میدانید این روزها زندگی سخت شده، خصوصا برای یک خانواده کارگر که یک روز کار دارند و یک روز ندارند. خانم رسول خانهدار بود. رسول 35 سال داشت و سه ماه پیش کارهایشان را کردند و از کشور خارج شدند، میخواستند از کمپ فرانسه خودشان را به انگلستان برسانند، هدف نهاییشان پناهندگی در انگلیس بود».
او در پاسخ به این پرسش که چرا فرانسه نماندند، گفت: «خب هدف نهاییشان انگلستان بود. شرایط پناهندگی و دادن اقامت در فرانسه سخت است. قانون فرانسه پیچیدگیهای زیادی دارد. آنها چند سال پول جمع کردند و از فامیل و خانواده قرض كردند و یک خانه و زمینی داشتند که فروختند و از کشور خارج شدند. قرار بود کار که گرفتند پول مردم را بدهند که حالا جنازهشان پیدا شده»