Previous Next

دیالکتیک درون و بیرون یک اقتصاددان سرشناس!!

منوچهر صالحی لاهیجی

 در ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ در سایت «اخبار روز» متن مصاحبه‌‌ای با آقای محمد مالجو انتشار یافت.[1] سایت «اخبار روز» آقای مالجو را «اقتصاددان سرشناس» نامیده است. شاید کم‌آگاهی من باشد، اما تا کنون از آقای مالجو هیچ‌ تئوری اقتصادی که تکرار باورهای دیگران نباشد، نخوانده‌ام و نمی‌دانم کدام بررسی اقتصادی او از اقتصاد ایران و یا جهان سبب «سرشناس» گشتن ایشان شده است! دیگر آن که در این مصاحبه آقای مالجو به‌جای بررسی اقتصادی «قرارداد» و یا «تفاهم‌نامه» ایران و چین، ارزیابی سیاسی خود از این پروژه را عرضه کرده است که بدان خواهم پرداخت.

در آغاز این مصاحبه  سخنان پایانی آقای مالجو به‌مثابه چکیده نظرهایش چنین نقل شده است: «چین یا آمریکا یا هر کشور دیگری همواره به‌دنبال منافع خود بوده است توام با سیاه‌کاری‌ها که ملت ایران به‌وفور طعم تلخ‌شان را چشیده است. بی‌آن‌که بخواهم میزان عظیم تأثیرگذاری نیروهای خارجی بر مسائل داخلی طی تاریخ معاصر ایران را انکار کنم، معتقدم مسئله‌ی اصلی ما همیشه در داخل کشور بوده است. در شرایطی که نظام سیاسی حاکم فقط از سر اضطرار و درماندگی می‌کوشد مناسبات خودش با چین را تعمیق ببخشد، می‌توان با قاطعیت گفت که توان چانه‌زنی چنان نازلی در گسترش این روابط خواهد داشت که انتظار تأمین منافع ملی را منتفی می‌کند.»

  1. آقای مالجو مدعی است «هر کشوری در پی منافع خود است.» آیا اصولأ کشورها می‌توانند دارای منافع باشند؟ بنا بر فرهنگ عمید کشور عبارت است از «سرزمینی پهناور شامل چند استان یا ایالت که مردم آن مطیع یک دولت باشند.» به این ترتیب می‌بینیم که در زبان فارسی کشور و دولت دو چیز مختلف هستند و نمی‌توان این دو را مترادف هم پنداشت. در فرهنگ دهخدا نیز می‌توان خواند که «کشور ترجمه‌ی اقلیم است.» حافظ نیز در یکی از غزل‌های زیبای خود شهر شیراز را «خال رخ هفت کشور» نامیده است.

هر چند در یک کشور مردم می‌زیند، اما هیچ کشوری نمی‌تواند «در پی منافع خود» باشد، زیرا هر کشوری در نهایت سرزمینی است که خود نمی‌تواند به منافع خویش بی‌اندیشد و سود و زیانش را تشخیص دهد. اما مردمی که در یک کشور می‌زیند، می‌توانند دارای منافعی باشند و چون انسان موجودی اندیشمند است، در نتیجه می‌تواند به منافع فردی، گروهی، قشری و طبقاتی و حتی ملی خود پی برد. به‌همین دلیل مردمی که در یک کشور با هم می‌زیند و در به‌ترین حالت در محدوده یک دولت به ملتی بدل می‌گردند، در روابط درونی خود دارای منافع ناهم‌گون گروهی، قشری و طبقاتی خواهند بود. به‌همین دلیل نیز در کشورهای دمکراتیک گروه‌ها و طبقات اجتماعی با بهره‌گیری از آزادی‌های سیاسی و مدنی می‌کوشند أحزاب خود را به‌وجود آورند تا با شرکت در انتخابات پارلمانی و دست یافتن به کرسی‌های بیش‌تر بتوانند منافع گروهی و طبقاتی خود را تأمین کنند.

  1. دیگر آن که هر دولت – ملتی در رابطه با منافع فرامرزی خویش دارای «منافع ملی» است. بنا بر بررسی‌های آکادمیک حقوق بین‌الملل «منافع ملی» خود را فقط در حوزه روابط و سیاست خارجی یک دولت نمایان می‌سازد و ربطی به حوزه کارکردی درونی یک دولت ندارد. به‌همین دلیل نیز تنها نهادی که می‌تواند «منافع ملی» یک دولت را تعیین کند، حکومت است، زیرا حکومت‌ها چه استبدادی و چه دمکراتیک، از آن‌جا که قدرت دولتی را در دستان خود قبضه کرده‌اند و از سوی حکومت‌های دیگر به‌‌مثابه حکومت مشروع پذیرفته شده‌اند، یگانه نهادی هستند که می‌توانند «منافع ملی» ملت خود را در حوزه سیاست خارجی بازتاب دهند.[2] به‌همین دلیل نیز ادعای برخی افراد و گروه‌های سیاسی که مدعی هستند مضمون «قرارداد» و یا «تفاهم‌نامه» ایران و چین برخلاف «منافع ملی» است، باید بگویند از نقطه نظر آنان «منافع ملی» چیست، زیرا در ایران کنونی نیز نه افراد و احزاب و سازمان‌های سیاسی، بلکه یگانه نهادی که می‌تواند «منافع ملی» ایران را در سیاست خارجی بازتاب دهد، نیروئی است که قدرت حکومتی را در اختیار دارد و از آن‌جا که بنا بر قانون اساسی جمهوری اسلامی رژیم ولایت فقیه موظف به کمک به مستضعفان جهان است[3]، در نتیجه هر چند ممکن است بخش بزرگی از مردم ایران مخالف کمک‌های نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی به سوریه، یمن، لبنان و حتی عراق باشند، اما نه خواست و أراده این بخش از مردم، بلکه فقط تصمیم حکومت مرکزی بازتاب‌دهنده «منافع ملی» ایران در افکار عمومی جهان است.
  2. دیگر آن که آیا هر دولتی می‌تواند «همواره به دنبال منافع خود» باشد؟ این ادعا نیز نادرست است، زیرا از همان آغاز پیدایش دولت در تاریخ، دولت‌هائی که از توانمندی نظامی بهره‌مند بودند، می‌توانستند منافع خود را بر دولت‌های ضعیف تحمیل کنند. در دوران قاجار و پهلوی نیز قدرت‌های امپریالیستی که از نظر اقتصادی و نظامی بر ایران برتری داشتند، خواست و منافع خود را بر حکومت‌های ایران تحمیل کردند. یک نمونه آن «عهدنامه ترکمن‌چای» است که متن آن در رابطه با منافع دولت روسیه تزاری تنظیم و امضاء شد. نمونه دیگر جدائی بحرین از ایران است که در دوران محمد رضا پهلوی توسط امپریالیسم بریتانیا به حکومت ایران تحمیل شد. اینک نیز امپریالیسم آمریکا فقط حاضر به تحمل دولت‌هائی در سراسر جهان است که از خواست و اراده او پیروی کنند، یعنی دیوانسالاری آمریکا در مراوده خود با دولت‌های دیگر همیشه و همه جا در پی تحمیل منافع خویش به دیگر دولت‌ها است. همان‌گونه که دکتر مصدق در دادگاه نظامی یادآور شد، گناه او آن بود که به‌مثابه رهبر حکومت ایران حاضر نشد «منافع ملی» مردم ایران را قربانی «منافع» دولت‌های انگلیس و آمریکا کند. امروز نیز امپریالیسم آمریکا فقط دولت‌هائی را در خاورمیانه و به‌ویژه دولت‌های نفت‌خیز این منطقه تحمل می‌کند که به «منافع ملی» ایالات متحده احترام نهند و امکانات ملی خود را در جهت تحقق آن منافع به‌کار گیرند.
  3. هدف اصلی امپریالیسم آمریکا از یک‌سو کنترل معادن نفت و گاز جهان است تا بتواند مابقی دولت‌های جهان و به ویژه دولت‌‌های رقیب خود ‌هم‌چون چین و حتی دولت‌های اروپائی را کنترل کند. از سوی دیگر بنا بر خواست دولت آمریکا باید نفت و گاز در بازار جهانی به دلار فروخته شود تا موقعیت دلار به‌مثابه پول جهانی استوار بماند. هم‌چنین دیدیم که چگونه حکومت دکتر مصدق که خواهان مالکیت دولت ایران بر معادن و صنایع نفت و شیلات بود که در آن زمان در اختیار دولت‌های بریتانیا و روسیه شوروی قرار داشت، یا حکومت اقتدارگرای صدام حسین در عراق که به‌خاطر ورشکستگی در جنگ هشت ساله در پی باج‌خواهی از متحدان عرب منطقه‌ای آمریکا بود و یا حکومت معمر قذافی در لیبی که مجبور به نابودی سلاح‌های جنگی خویش گشت تا در برابر حمله نظامی آمریکا و متحدین اروپائی‌اش نتواند از خود دفاع کند و یا دولت سوریه که حاضر به پذیرش سلطه اسرائیل بر منطقه جولان اشغالی نیست، باید یکی بعد از دیگری نابود می‌شدند تا منافع دولت آمریکا و متحدان منطقه‌ایش تأمین گردد. برای امپریالیسم آمریکا نابودی صنایع نفت و گاز دولت‌های «نافرمان» به‌تر از سلطه حکومت‌های مستقل و «نافرمان» در این کشورها است. همین سیاست را امپریالیسم آمریکا هم‌اکنون می‌کوشد در ونزوئلا و ایران پیاده کند. در نهایت آمریکا از یک‌سو در پی کنترل مطلق منابع انرژی جهان است و از سوی دیگر می‌خواهد برای اقتصادهای امپریالیستی تا آن‌جا که ممکن است، از هزینه انرژی بکاهد تا بتواند با پائین نگاه‌داشتن هزینه تولید، سطح مصرف در کشورهای متروپل سرمایه‌داری را ارتقاء دهد. به‌عبارت دیگر هدف کشورهای امپربالیستی برقراری عدالت اقتصادی بین کشورهای پیش‌رفته و عقب‌مانده نیست و بلکه آن‌ها در پی افزایش بازهم بیش‌تر شکاف ثروت میان خود و دیگر کشورهای جهان هستند. تحریم‌های اقتصادی ایران، ونزوئلا، روسیه و حتی چین نشان می‌دهد که آمریکا تا زمانی که دلار پول جهانی است، می‌تواند اقتصاد جهانی را زیر سلطه خود داشته باشد. بنابراین یکی از هدف‌های اقتصادی ایالات متحده نابودی حکومت‌هائی است که می‌کوشند اقتصاد ملی خود را از زیر سلطه دلار رها سازند. جناحی از حکومت اسلامی در پی پیاده‌سازی چنین سیاستی است و به‌همین دلیل آمریکا و متحدینش با بزرگ‌نمائی پروژه هسته‌ای ایران در پی نابودی اقتصاد ایرانند تا نتواند گریبان خود را از چنگال دلار به‌مثابه «پول جهانی» رها سازد. بنا بر آن‌چه تا کنون به بیرون درز کرده است، چین، روسیه، ایران و چند کشور دیگر که کم و بیش از سوی دیوانسالاری ایالات متحده تحریم اقتصادی، مالی و بانکی شده‌اند، در پی ایجاد سیستم پولی و بانکی ویژه‌ای هستند تا مبادلات اقتصادی خود را نه با دلار، بلکه با پول‌های ملی خویش انجام دهند. اگر این پروژه تحقق یابد، دلار از همان آغاز از یک پنجم بازار جهانی کنار نهاده خواهد شد، روندی که سبب کاهش ارزش دلار و کوچک‌تر شدن اقتصاد ایالات متحده خواهد گشت. به‌همین دلیل «قرارداد» و یا «تفاهم‌نامه» ۲۵ ساله ایران و چین پیش از آن که «ترکمن‌چای» نوئی باشد، گامی تعیین‌کننده برای پیاده ساختن این پروژه بزرگ است.
  4. اما آقای مالجو به‌جای بررسی این جنبه اقتصادی از «قرارداد» و یا «تفاهم‌نامه» ۲۵ ساله ایران و چین مدعی است چون «نظام سیاسی» ایران در مذاکره با دولتی دیگر از «توان چانه‌زنی چنان نازلی» برخوردار است، لاجرم نمی‌تواند «منافع ملی» را تأمین کند. برایم روشن نیست منظور ایشان از «توان چانه‌زنی» یعنی چه؟ اگر منظور ایشان را درست فهمیده باشم، چون اقتصاد ایران در نتیجه «تحریم‌های حداکثری» دیوانسالاری ترامپ بسیار صدمه دیده و بخش بزرگی از مردم ایران بسیار بینوا گشته‌ و در این روند حکومت اسلامی بخش بزرگی از پشتیبانی مردمی خود را از دست داده است، در نتیجه در مذاکره با حکومت چین از «توان چانه‌زنی نازلی» برخوردار است. چگونه جمهوری اسلامی توانسته است با تن دادن به کوچک‌تر شدن اقتصاد ملی خویش، افزایش بیکاری و بینوائی ۶۰ تا ۷۰ درصد از مردم و پذیرش ریسک رشد جنبش‌های اعتراضی در برابر زیاده‌خواهی‌های ایالات متحده مقاومت کند و اما نمی‌تواند در تدوین قراردادهای اقتصادی با چین از منافع خویش حراست کند؟ واقعیت آن است که چین می‌خواهد طی ۲۵ سال آینده ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیارد دلار در زیرساخت‌های ایران سرمایه‌گذاری کند، یعنی به‌طور متوسط ۱۶ تا ۱۸ میلیارد دلار در سال. در عوض هرگاه ایران بتواند به چین ۲ میلیون بشکه نفت در روز به بهای هر بشکه ۵۰ دلار بفروشد، در آن‌صورت در سال بیش از ۳۶ میلیارد دلار درآمد خواهد داشت، یعنی مبلغی ۲ برابر آن‌چه چین می‌خواهد سالانه در ایران سرمایه‌گذاری کند. به‌این ترتیب آشکار می‌شود آن‌چه جلو رشد اقتصاد ایران را گرفته است، نه کمبود سرمایه، بلکه تحریم‌های ثانویه‌ای است که دیوانسالاری آمریکا علیه ایران اجرائی کرده است. اسرائیل و متحدان عرب آمریکا خواهان ادامه تحریم‌ها هستند، زیرا ایرانی ثروتمند می‌تواند طی چند سال توازن اقتصادی و سیاسی کنونی در منطقه را از پایه دگرگون کند. دیگر آن که رژیم اسلامی کوشیده است با افزایش فعالیت‌های هسته‌ای خویش هم‌چون غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم، تولید میله‌های سوخت ۲۰ درصدی و افزایش بُرد موشک‌های نظامی و نیروی دریائی خویش از موضعی قدرتمندتر به مذاکرات برجام بازگردد. هم‌اکنون نیز شاهد آنیم که چین و روسیه از خواست‌های حکومت ایران در برابر دیوانسالاری بایدن پشتیبانی می‌کنند، یعنی ایران این‌بار تک و تنها در برابر ۶ کشور قرار ندارد، زیرا سیاست تحریمی ایالات متحده آمریکا علیه چین، روسیه و ایران سبب پیدایش جبهه تازه‌ای هم در محدوده مذاکرات برجام و هم در عرصه جهانی شده است. امروز بیش از۲۰ دولت که از سوی دولت‌های غربی به‌رهبری امریکا گرفتار تحریم‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی و علمی شده‌اند، در پی ایجاد سازمانی برای دفاع از منافع مشترک خویشند. دیگر آن که تازه‌ترین آمارهای اقتصادی نیز نشان می‌دهند که هر چند اقتصاد و مردم ایران طی ۳ سال گذشته بسیار صدمه دیده‌اند، اما بنا بر تازه‌ترین آمارهای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول اقتصاد ایران تقریبأ بحران را پشت سر نهاده و حتی با ادامه تحریم‌های امریکا و کرونا در ۲۰۲۰ از رشد اقتصادی اندکی برخوردار بوده و در سال آینده از رشد اقتصادی مثبت ۲ تا ۳ ٪ بهره‌مند خواهد گشت. آشکار است که ایران می‌تواند پس از بازگشت امریکا به برجام و رفع بخشی از تحریم‌های اقتصادی، مالی و بانکی، تا پایان ۲۰۲۱ از رشد اقتصادی بیش‌تری برخوردار گردد.
  5. همان‌گونه که آمریکا خواهان ادامه هژمونی اقتصادی- نظامی خود بر جهان است، چین نیز به‌مثابه قدرت اقتصادی رقیب آمریکا خواهان پایان دادن به وابستگی‌های اقتصادی خود به ابرقدرت آمریکا است. «قرارداد» یا «تفاهم‌نامه» ایران و چین گامی است برای کوتاه ساختن وابستگی انرژی چین به دولت‌های وابسته به آمریکا که بنا به گفته وزیر خارجه چین می‌توانند با یک تلفن صادرات نفت خود به چین را قطع کنند. به این ترتیب آشکار می‌شود که رابطه میان چین و ایران دارای دو سویه است. رژیم جمهوری اسلامی می‌خواهد به وابستگی اقتصاد ایران به آن بخش ازبازار جهانی که توسط دلار به‌مثابه پول جهانی کنترل می‌شود، پایان دهد و در عوض چین می‌خواهد در روز مبادا نیازهای انرژی خود را تأمین کند.
  6. آقای مالجو به‌مثابه یک «اقتصاددان چپ» متاسف است که میان چین و ایران «قرارداد» و یا «تفاهم‌نامه» همکاری امضاء شده است، زیرا «تعمیق مناسبات با چین به شرطی می‌تواند هم‌سو با منافع ملی باشد که هم توان نازل چانه‌زنی ایران ارتقا یابد هم موقعیت انحصاری چین در ارتباط با ایران کم‌رنگ شود.» و این امر بنا به گفته ایشان تحقق نخواهد یافت، مگر آن که مناسبات ایران با آمریکا عادی گردد. بنا بر این نظریه، سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی سبب افزایش بحران روابط ایران و آمریکا شده است. به‌عبارت دیگر در پیدایش وضعیت کنونی امپریالیسم آمریکا نقش اندکی دارد، یعنی آقای مالجو منافع منطقه‌ای آمریکا در خلیج فارس را که برای حفظ آن در کشورهای أفغانستان، امارات متحده عربی، بحرین، عراق، عربستان سعودی، عمان، قطر و کویت پایگاه‌های نظامی به‌وجود آورده و ایران را در محاصره گرفته است، مشروع می‌داند. آیا می‌توان یک چنین بررسی ساده‌انگارانه را جدی گرفت؟
  7. امروز بسیاری از دولت‌های جهان دارای روابط عادی با آمریکا هستند و با این حال وضعیت اقتصادی آن‌ها بسیار بدتر از ایران است. امروز به‌جز چند کشور، مابقی دولت‌های قاره افریقا با آن که دارای «روابط عادی» با اروپا و آمریکا هستند، به‌خاطر پیروی از سیاست‌های اقتصادی بانک جهانی و توصیه‌های اقتصادی صندوق بین‌المللی پول فقیرتر و درمانده‌تر از گذشته شده‌اند. آیا داشتن «روابط عادی» با آمریکا و اتحادیه اروپا سبب بهبود وضعیت این کشورها شده است؟ در کشورهای آمریکای لاتین نیز وضع به همین گونه است. آقای مالجو برای آن که ایران را به کشوری «عادی» بدل سازد، یادآور می‌شود که شرط عادی سازی رابطه با آمریکا «به نوبه خود حرکت به‌سوی ترک مخاصمه با اسرائیل» است. او در نتیجه‌گیری خود به این جمع‌بندی غیرعادی می‌رسد که «تمهید شرایط امکان بسط دموکراسی در سیاست داخلی در گرو ترک مخاصمه با اسرائیل در سیاست خارجی است اما ترک مخاصمه با اسرائیل در سیاست خارجی نیز در گرو تمهید شرایط امکان بسط دموکراسی در سیاست داخلی است.» برای آن که راه دور نرویم، نگاهی به منطقه خاورمیانه می‌تواند نشان دهد نظر آقای مالجو تا چه اندازه دارای شالوده‌ استواری است. با قراردادهای صلح میان مصر و اردن با اسرائیل به‌طور رسمی «اسرائیل‌ستیزی» در این دو کشور پایان یافت، اما نه اقتصاد این دو کشور بهتر شد و نه دمکراسی در این دو کشور بسط یافت. نمونه دیگر دولت‌های امارات متحده عربی و بحرین هستند که به‌خاطر برخورداری از درآمدهای نفتی خویش توانسته‌اند از اقتصاد خوبی برخوردار گردند، یعنی رشد اقتصادی این دو کشور ربطی به بهبود روابط آن‌ها با اسرائیل ندارد. از سوی دیگر این دو دولت با کنار گذاشتن «اسرائیل‌ستیزی» در چند دهه  گذشته یک گام نیز به مناسبات سیاسی دمکراتیک نزدیک نگشته‌اند. در بحرین اقلیتی سنُی با تکیه بر نیروی نظامی عربستان توانسته است اکثریت شیعه این سرزمین را سرکوب کند. دیگر آن که «عادی‌سازی» روابط با اسرائیل، یعنی از همان سیاستی پیروی کردن که دولت‌های امپریالیستی متحد اسرائیل از زمان پیدایش این دولت می‌کوشند آن را به جهان تحمیل کنند، مبنی بر پایمال ساختن حقوق انسانی و ملی مردم فلسطین و ضمیمه‌سازی بخش‌های حاصل‌خیز و استراتژیک فلسطین، سوریه و لبنان به اسرائیل. آیا نیروهای چپ می‌توانند و باید با پیروی از چنین سیاست صهیونیستی و کلنیالیستی و سکوت مُدام در برابر تجاوزهای روزمره اسرائیل به حقوق انسانی و مدنی مردم فلسطین در پی «عادی‌سازی» روابط  دولت‌های خود با اسرائیل و آمریکا باشند؟ آیا «چپ» آقای مالجو شبیه «چپول‌های سوسیال دمکرات» اروپا نیست که پس از جنگ جهانی یکم در برخی از دولت‌های اروپائی حکومت را تشکیل دادند و هر چند در درون کشور خود کوشیدند دولت رفاء را متحقق سازند، اما در سیاست خارجی هم‌چنان دولت‌های استعمارگر و غارتگر باقی ماندند؟

چکیده آن که کشورهای امپریالیستی برای جهان نقشه راهی را طراحی کرده‌اند که بر اساس آن اقلیتی نزدیک به یک میلیارد از جمعیت جهان که در آمریکای شمالی، غرب اروپا و چند کشور دیگر هم‌چون اسرائیل در خاورمیانه، ژاپن، کره جنوبی و تایوان در آسیای شرقی می‌زیند، باید دراقتصاد جهانی دست بالا را داشته باشند. امروز کشورهای امپرالیستی با کنترل بازار مالی و پولی جهان می‌کوشند مناسبات اقتصاد جهانی را به سود خود برنامه‌ریزی کنند.

ما ایرانیان که از دوران جنبش تنباکو علیه حکومت استبدادی و هم‌چنین اقتصاد وابسته به دولت‌های امپریالیستی مبارزه می‌کنیم، نمی‌توانیم برای پیش‌برد مبارزه خود علیه رژیم استبدادی ولایت فقیه، آن‌چنان که سلطنت‌طلبان، مجاهدین و گروه‌های رنگارنگی که برای چنگ انداختن به قدرت سیاسی به چلبی‌های ایران بدل شده‌اند، نقش امپریالیسم در پدید آمدن وضعیت کنونی در ایران را نادیده گیریم و هم‌چون آقای مالجو مدعی شویم که نه عوامل خارجی، بلکه عوامل داخلی در پیدایش وضعیت کنونی در ایران نقش داشته‌اند. کسی که چنین می‌گوید از دیالکتیک درون و بیرون آگاهی چندانی نداد.

هامبورگ، آوریل ۲۰۲۱

msalehi@t-online.de

www.manouchehr-salehi.de

پانوشت‌ها:

[1] https://www.akhbar-rooz.com/محمد-مالجو-در-گفتگو-با-اخبار-روز-مشکل-ن/

[2] http://www.manouchehr-salehi.de/Archiv/2016/National%20interest_page_.htm

[3] بنا بر اصل سوم از قانون اساسی جمهوری اسلامی «دولت جمهور اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به‌کار گیرد.» … بنا بر بند ۱۶ از همان اصل به «تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان.» اشاره شده است.

 

کرونا و مشکلات معیشتی؛ کودکان ایرانی بازمانده از تحصیل



در پی مشکلات معیشتی؛ ۱۴ هزار دانش آموز در خراسان رضوی از تحصیل بازمانده ‌اند

خبرگزاری هرانا – در سال تحصیلی جدید بیش از ۱۴ هزار دانش‌آموز در خراسان رضوی به دلیل مشکلات معیشتی از تحصیل بازمانده اند. این رویداد پس از شیوع ویروس کرونا و به دلیل عدم حمایت دولت از خانواده های کم درآمد، رخ داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدا و سیما، ۱۴ هزار دانش آموز در خراسان رضوی از تحصیل بازمانده اند.

بر اساس این گزارش، به دنبال شیوع ویروس کرونا و عدم حمایت دولت از خانواده های کم درآمد، بسیاری از این خانواده‌ها با مشکلات معیشتی روبه رو شدند. همچنین بخاطر پیامدهای ناشی از قرنطینه سرپرست بسیاری از این کودکان که اغلب کارگر هستند شغل خود را از دست دادند و این جریان بر ادامه تحصیل فرزندان آن‌ها تاثیر گذاشته و موجب بازماندگی این دانش‌آموزان در سال تحصیلی جدید شد.

آمار بسیار تکان دهنده، خطرناک و ترسناک

سایت اقتصاد 24 در گزارشی نوشت: بر اساس آماری که معاونت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش تهیه کرده است، در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ در حدود سیصد هزار دانش آموز (۲۹۹۸۶۳ نفر) در کشور در مقاطع مختلف تحصیلی اعم از پسر و دختر ترک تحصیل کرده اند و از دنیای درس و مدرسه جدا شده اند.

همچنین بر اساس همین آمار در سال ۹۸-۹۹ در حدود یک میلیون (۹۳۸۶۱۲ نفر) نیز بازمانده از تحصیل در کشور داشته‌ایم. اصطلاح «بازمانده از تحصیل» به کودکان و نوجوانانی اطلاق می‌شود که در سن تحصیل قرار دارند، اما به هر دلیلی در مدرسه ثبت نام نکرده اند، اما ترک تحصیل کرده‌ها دانش آموزانی هستند که ثبت نام کرده و به مدرسه رفته اند، اما در نهایت مدرسه را رها کرده اند.

این آمار بسیار تکان دهنده و خطرناک خبر از زلزله‌های مهیبی می‌دهد که در لایه‌های زیرین اجتماع و اقتصاد کشور به وقوع پیوسته و تکانه‌های آن تازه به سطح زمین رسیده است و اتفاقا اگر از زوایای دیگری این آمار را مورد بررسی قرار دهیم، ماجرا بسیار ترسناک‌تر هم می‌شود. به عنوان مثال می‌شود گفت در سال ۹۸ تقریبا از هر ۱۴ نفر که در سن تحصیل و مدرسه قرار دارند، یک نفر از تحصیل بازمانده است و در واقع یک چهاردهم دانش آموزان ما عطای مدرسه را به لقایش بخشیده و به دنبال سرنوشتی متفاوت و نامعلوم رفته‌اند.

اما علت اصلی چیست؟ شواهد متقن نشان می‌دهد که فقر اقتصادی در کنار فقدان چشم انداز روشنی از تاثیر تحصیل بر کیفیت زندگی، هم دانش آموزان و هم اولیای آنان را به این باور رسانده است که مدرسه و تحصیل را وانهاده و به دنبال کسب و کاری هر چند کم بازده و مبهم بروند تا سرکه نقد را به کف آورده و از تصویرسازی ذهنی درباره حلوای آینده راحت شوند. برای اثبات تاثیر فقر بر ترک تحصیل کافی است تا آمار‌های استان‌ها و مناطق کشور در این زمینه را مد نظر قرار دهیم. در بین بازماندگان از تحصیل سال ۹۸-۹۹ که در حدود یک میلیون نفر بودند، استان سیستان و بلوچستان با ۱۴۱۸۶۹ رتبه اول را دارد که خود به اندازه کافی گویای واقعیت تلخِ تاثیر فقر بر ترک تحصیل است. همچنین استان خراسان رضوی که دارای جمعیت زیاد حاشیه نشین و شهر‌های کم برخوردار است، رتبه دوم را داراست و ۱۰۶۵۳۱ دانش آموز بازمانده از تحصیل در این سال را ثبت کرده است. در بین ترک تحصیلی‌ها نیز این دو استان در صدر هستند و البته خراسان با ۳۵۷۶۴ و سیستان با ۳۳۵۵۹ جای خود را عوض کرده اند. اگر بخواهیم عامل اقتصادی را به شکل گسترده‌تر مد نظر قرار دهیم، علاوه بر فقر مالی خانواده ها، کمبود امکانات آموزشی نیز دلیل عمده دیگر ترک تحصیل و بازماندن از تحصیل است.

روایتی از شادیِ باند خامنه ای از آمار جان باختگان آبانماه ۹۸



محمود صادقی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در ادامه اظهارات خود در مورد مسائل مربوط به اعتراضات آبان ۹۸ گفت: یکی از نمایندگان وابسته به جبهه پایداری (جانیان نزدیک به مجتبی خامنه ای) پس از اعلام آمار ۱۵۰۰ نفر توسط رویترز خوشحال بود که این آمار باعث رعب مردم می‌شود!

وی پیش تر گفته بود که در جریان وقایع آبان ۹۸ به پاسدار شمخانی گفته بود که دارند مردم را در خیابان‌ها می کشند و از او پرسیده بود که اگر مردم به خانه نروند و در خیابان بایستند، می‌خواهید چه کنید و شمخانی جواب داد ولو بلغ ما بلغ [برای اتمام حجت] ما می‌زنیم.

محمود صادقی امروز در مورد واکنش پاسدار شمخانی به اظهارات قبلی خود گفت: آن چه من در آن گفتگو مطرح کردم، یک مسئله مشهور بود. فاجعه آبان ۹۸، آن هم با گستره وسیع در کشور و شمار بی‌سابقه قربانیان و کشته‌شدگان، اساسا یک مسئله مخفی نبود که قابل تکذیب باشد. متاسفانه هنوز هم، حاضر نشده‌اند که ابعاد ماجرا را باز کنند و به جای پاسخگویی من را تهدید به شکایت می‌کنند.

وی افزود: واقعا، انسان متاسف می‌شود که بعضی از مسئولان، گاه عنوان می‌کنند که تعداد جان باختگان، فلان عدد نبوده و کمتر بوده است. طوری که گویا مثلا ۲۳۱ نفر قربانی عدد بالایی نیست. این در حالی است که قرآن کشتن یک انسان بی‌گناه را به منزله کشتن همه‌ی مردم می‌داند. یک مورد عجیب هم که در آن جریانات باعث شگفتی و تأسف من شد این بود که یکی از نمایندگان وابسته به جبهه پایداری که عضو کمیسیون امنیت بود پس از اعلان آمار ۱۵۰۰ نفر توسط خبرگزاری رویترز ابراز خوشحالی می‌کرد که اعلام این آمار باعث رعب مردم می‌شود و موجب می‌شود مردم از ترس دیگر در اعتراضات شرکت نکنند.

کشتار قیام آبان ۹۸؛ خامنه‌ای به ‌جنایت علیه بشریت متهم شد
پنجشنبه، 14 اسفند ماه 1399 = 04-03 2021

به گزارش سازمان حقوق‌بشری عدالت برای ایران، دادستانی “دادگاه بین‌المللی مردمی آبان”، خامنه‌ای و ۳۸تن دیگر از سردمداران جمهوری اسلامی را به جنایت علیه بشریت به‌خاطر مشارکت مستقیم در کشتار قیام آبان ۱۳۹۸ متهم کرد.

دادستانی “دادگاه بین‌الملل مردمی آبان” در نامه‌ ای به سفیر جمهوری اسلامی در لاهه ضمن احضار این افراد خواست تا این اتهامات را به خامنه‌ای و روحانی، شمخانی، ابراهیم رئیسی، رحمانی فضلی و محمود علوی و… اطلاع دهد و اگر مدرکی در دفاع از خود دارند به این دادستانی ارائه کنند.

دادستانی مزبور افزود: این، نخستین احضار متهمان این دادگاه است و پیش‌بینی کرد در ماه‌های آینده و با تکمیل شهادت‌های رسیده، مقامات دیگری به این فهرست اضافه شوند.

به گزارش دادستانی این دادگاه، تاکنون صدها سند و شهادت مبنی بر ارتکاب جنایات علیه بشریت، کشتار فراقضایی و اعدام، شکنجه، تجاوز و آزار جنسی زندانیان، آزار و اذیت خانواده‌های جان‌باختگان و… به دست این دادگاه رسیده که نشان می‌دهد که یک سیاست دولتی نظام‌مند و گسترده در سرکوب معترضان وجود داشته است.

چرخه جنایت و خشونت حکومت ایران را متوقف کنید
پنجشنبه، 2 بهمن ماه 1399 = 21-01 2021

سازمان عفو بین‌الملل در سومین سالگرد اعتراضات دی ماه ۹۶ از جامعه جهانی خواست تا با تشکیل یک نهاد تحقیقاتی مستقل امکان ادامه «چرخه خونریزی» توسط جمهوری اسلامی را ندهد.

این سازمان حقوق بشری خواهان تاسیس یک نهاد تحقیقاتی بین‌المللی و مستقل توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل شد تا وقایع دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران مورد بررسی بی‌طرفانه قرار گیرد.

این نهاد مستقل و غیردولتی در بیانیه خود بر «ضرورت اجرای عدالت در حق دهها معترض از جمله کودکانی که توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در سراسر کشور کشته شدند» تاکید می‌کند.

سازمان عفو بین‌الملل در ادامه بیانیه خود ضمن یادآوری «بازداشت خودسرانه هزاران معترض در جریان اعتراضات، ارتکاب شکنجه و سایر رفتارهای غیرانسانی، بیرحمانه و تحقیرآمیز علیه بازداشت‌شدگان» صدور حکم اعدام برای برخی بازداشت‌شدگان این اعتراضات را محکوم کرده و خواهان «حقیقت‌یابی و دادخواهی» شده است.

به گفته این سازمان دستکم یک معترض، به نام مصطفی صالحی در مرداد ۹۹ در ارتباط با اعتراضات دی ۹۶ اعدام شد و پنج معترض دیگر از جمله محمد بسطامی، مهدی صالحی ، هادی کیانی، عباس محمدی و مجید نظری همچنان در معرض خطر اعدام هستند.

برجام؛ سپاه: نشانه چندانی از نرمش آمریکا به چشم نمی‌خورد



روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در باره گفتگوهای برجامی وین نوشته: به‌رغم اصرار جمهوری اسلامی بر لغو همه تحریم‌های آمریکا، نشانه چندانی از نرمش آمریکا به چشم نمی‌خورد.

به گفته ناظران، شرایط نابرابر جمهوری اسلامی در مقابل کشورهای طرف مذاکره خصوصا آمریکا، طوری است که اگر هیأت نمایندگی رژیم ایران بخواهد در وین و یا هرکجای دیگر به یک توافق مورد رضایت طرف مقابل برسد، باید امتیازات قابل توجهی بدهد. به نظر می رسد دولت روحانی با آن موافق است، ولی جناح حاکم از آن بیم دارد که تن دادن به خواسته های برجامی آمریکا، زمینه را برای درخواست های دیگر واشنگتن از جمله برنامه موشکی و دخالت های منطقه ای فراهم سازد.

البته سابقه ۴۲ساله حاکمیت ولایت فقیه بیانگر این واقعیت است که هرگاه سمبه قدرتهای جهانی در مقابل آنها پرزور بوده، رژیم مجبور به عقب‌ نشینی شده است.

نماینده روسیه در مذاکرات وین صبح امروز توئیتی منتشر کرده که می تواند نشانه ای از مخالفت سرسختانه آمریکا با دادن امتیاز به جمهوری اسلامی تلقی شود. این دیپلمات ارشد روسی که طی دو هفته گدشته در زمینه اطلاع رسانی از مذاکرات بسیار فعال بوده نوشته است: برخی با احیای کامل توافق برجام مخالفند، ولی آیا جایگزین واقع‌بینانه‌ای برای آن وجود ندارد؟ نه… سیاست فشار حداکثری شکست خورده و فقط باعث گسترش برنامه هسته‌ای ایران شده است. آیا کسی خواهان این است که این روند ادامه یابد؟…

یک سخنگوی آمریکايی پیش تر مذاکرات برجامی وین را مثبت ارزیابی کرده ولی گفته بود: تا دستیابی به توافقی در این زمینه راهی طولانی در پیش‌رو است.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز گذشته گفت: منصفانه است که بگویم هیچ راهگشایی در این گفتگوها نبوده است اما ما همیشه گفته‌ایم که این پروسه حتی اگر خیلی خوب هم پیش برود، ساده نخواهد بود.

وی در پاسخ به سؤالی درباره احتمال آزاد شدن بخشی از سرمایه‌های مسدود شده رژیم ایران در برابر کنار گذاشتن غنی‌سازی ۲۰درصدی گفت: آنچه من می‌گویم همان است که جیک سالیوان مشاور امنیت ملی به‌ روشنی گفت: آمریکا تحریم‌ها را لغو نمی‌کند مگر این‌که ما شفافیت و اعتماد داشته باشیم که رژیم ایران به‌ طور کامل به متابعت از التزاماتش به برجام بازگردد. تا آن زمان آمریکا هیچگونه امتیازی به رژیم ایران نخواهد داد.

در این میان عباس عراقچی، سرپرست هیات جمهوری اسلامی در مذاکرات وین از پوشش خبری مذاکرات توسط پرس تی وی، شبکه ماهواره ای انگلیسی زبان صدا و سیما، به شدت انتقاد کرده است.

عراقچی در پیامی به زبان انگلیسی در توییتر نوشت: من نمی دانم منبع آگاه پرس تی وی در وین کیست ولی او قطعا آگاه نیست.

عراقچی در توییت خود اشاره ای به خبر مورد نظر خود نکرده است ولی پرس تی وی در وب سایت خود خبری درباره مذاکرات هسته ای وین منتشر کرده است که در آن چندین بار به نقل از یک منبع آگاه از مخالفت رژیم ایران با لغو زمان بندی شده و تدریجی تحریم ها خبر داده است.

پرس تی وی در پاسخ به عراقچی از او خواسته است توضیح بیشتری درباره خبر مورد اعتراض خود ارایه کند.

در همین حال رسانه های نزدیک به دولت روحانی نوشتند: درحالیکه مذاکرات دشواری در وین میان جمهوری اسلامی و قدرت های جهانی در حال انجام است صداوسیما با موضعی عجیب در حال اطلاع رسانی درباره این مذاکرات است. از اقدامات تخریبی صداوسیما انتشار اخبار تائید نشده به نقل از منابع آگاه توسط پرس‌تی شبکه انگلیسی زبان و بازوی برون مرزی صداوسیما است.

عباس عبدی تحلیلگر اصلاح طلب در این رابطه در توئیتی نوشت: دوستی که تلویزیون می‌بیند برایم نوشت؛ هیچ جور نمی توانم توجیه کنم که صدا و سیما این اندازه مذاکرات را تخریب می‌کند.

این در حالیست که ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی بارها به نمایندگان و رسانه های وابسته به جناح حاکم توصیه کرده که از دعوای جناحی در حوزه سیاست خارجی اجتناب کننند.

مذاکره‌ای در کار نیست؛ یادی از فتحعلی ‌شاه!

احمدی نژاد گفته: دولت روحانی صلاحیت ورود مجدد به مذاکرت هسته‌ای را ندارد و مذاکره‌ای هم در کار نیست.

احمدی نژاد با حمله به دولت روحانی گفت: چه کسی و به چه حقی به شما اجازه داده است برای مذاکرات بروید؟ بحث بر سر این است که چه چیز دیگری را باید بدهند. بعد می‌گویند اگر ما نبودیم باید همه‌اش را می‌دادند.

وی افزود: سابقه این حرف در تاریخ ایران به دوران فتحعلی شاه باز می‌گردد که نصف بیشتر ایران را داد و جشن شکرگزاری برگزار کرد و مدعی شد که آنها تهران را می‌خواستند و ما ندادیم.

احمدی نژاد با زیر سوال بردن نمایندگان جمهوری اسلامی در مذاکرات وین گفت: کسانی که معلوم شد بلد نیستند و نمی‌توانند مذاکره کنند و سرشان کلاه می‌گذارند، چرا دوباره باید از طرف (نظام) برای مذاکره بروند؟ آنها نشان داده‌اند که صلاحیت چنین کاری را ندارند.

وی به نداشتن پایگاه اجتماعی حکومت در بین مردم اعتراف کرد و با بیان اینکه دولت روحانی در جامعه فقط دو درصد محبوبیت دارد گفت: ملت ایران، امروز شما را از اساس قبول ندارد و بنا بر نظرسنجی هایی که خودتان انجام داده‌اید رئیس دولت‌تان، فقط دو درصد محبوبیت دارد. از طرف چه کسی می‌خواهید بروید تعهد بدهید و تبعات آن را به گردن ملت بیندازید؟

احمدی نژاد با اشاره به وضعیت دشواری که جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده است، افزود: یک سندی را امضا کرده‌اند که چهار سال است رئیس‌جمهور آمریکا آن را زیر پایش گذاشته است و اروپایی‌ها هم یقه ما را گرفته‌اند و مدعی هستند که حق نداریم از برجام خارج شویم.

وی گفت: یک چیزی به نام اینس‌تکس درست کرده‌اند که ما نفت بفروشیم و پولش را نزد اروپایی‌ها بگذاریم تا آنها دارو و غذا برایمان تهیه کنند. این بدتر از آن چیزی است که بر سر عراق و لیبی آوردند و اینها هم قبول کرده‌اند!

ایران؛ درخواست کارزار “اتحاد برای نوید” از کمیته المپیک



گروهی از ورزشکاران و فعالان حقوق بشر از کمیته بین‌المللی المپیک خواستند تا برنامه‌های المپیک جمهوری اسلامی را تحریم کند.

رئیس کارزار «اتحاد برای نوید»، که در اعتراض به اعدام نوید افکاری، کشتی‌گیر ایرانی تشکیل شده است، این هفته نامه‌ای در این باره به رئیس کمیته بین‌المللی المپیک، ارسال کرده است.

به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، این فعالان سابقه طولانی‌مدت جمهوری اسلامی در دستور دادن به ورزشکاران برای خودداری از رقابت با ورزشکاران اسرائیلی در مسابقات جهانی را دلیل این درخواست نامیدند.

در این نامه موارد پرشماری در جریان ۱۶ سال گذشته از فشار حکومتی بر ورزشکاران ایرانی برای باختن در رقابت‌های طی جهانی به منظور رویارو نشدن با رقبای اسرائیلی درج و ذکر شده است.

در این نامه، سردار پاشایی، کشتی‌گیر سابق ایران، خطاب به توماس باخ نوشته است که این اقدام جمهوری اسلامی، نقض آشکار منشور المپیک و ارزش‌های المپیک است.

تا کنون فدراسیون جهانی جودو، جمهوری اسلامی را به دلیل دخالت سیاست در ورزش، نقض مکرر مقررات بین‌المللی و اعمال تصمیمات نژادپرستانه در عدم انجام مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی، از هرگونه فعالیت بین‌المللی محروم کرده است.

یادآوری می شود خامنه‌ای در ملاقات با ورزشکارانی که از مبارزه با حریفان اسرائیلی خودداری کرده بودند، گفته بود: مبادا شما را بترسانند؛ بگویند که اگر فلان مسابقه را ندهید، فلان فدراسیون بین‌المللی از شما ناراضی می‌شود. به درک که ناراضی می‌شود، هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. تسلیم این تهدیدها نشوید.

تصویر پهلوان نوید روی سکوی قهرمانی در آمریکا
شنبه، 29 آذر ماه 1399 = 19-12 2020

جودوکار ایرانی در زمان ایستادن بر سکوی قهرمانی جوانان جهان، تی‌شرتی با تصویر نوید افکاری را روی دست گرفت. او مدال‌هایش را به خانواده افکاری تقدیم کرده و گفته که گردن او جای مدال بود نه طناب دار.

مسابقه قهرمانی جوجیتسو روز جمعه ۱۸ دسامبر در اورالاندو برگزار شد.

به گزارش رادیو آلمان، سام رجبی، عضو سابق تیم ملی جودو ایران و قهرمان جهان در رشته جوجیتسو، تازه‌‌ترین مدال طلای خود را به نوید افکاری، کشتی‌گیر اعدام شده تقدیم کرد. او که در آمریکا زندگی می‌کند و عضو “کمپین اتحاد برای نوید” است، در توییتر نوشت: «امروز برای نوید جنگیدم و قهرمان جهان شدم. راه نوید ادامه داره. نویدها جوانه می‌زنند و رشد می‌کنند تا روز آزادی. ما ورزشکاران راه او را ادامه خواهیم داد.»

رجبی با انتشار عکسی که مدال‌هایش را نشان می‌دهند نوشت: «این مدال‌ها باید دور گردن نوید انداخته می‌شد نه طناب داری که باید از قانون بشریت حذف بشه. خانواده شریف نوید این مدال‌های ناقابل پیشکش شما، ایران‌مان و آزادی آن. ننگ بر جمهوری اسلامی، ننگ بر تمام ماله‌کشانی که باعث استمرار این رژیم سراسر فاسدند…»

سردار پاشایی، مربی سابق کشتی و قهرمان جهانی کشتی فرنگی در سال ۱۹۹۸نیز با تمجید از اقدام رجبی به نقل از او در توییتر نوشته است: «سام می‌گوید در چند جای مسابقه کم آوردم و واقعا توان ادامه دادن نداشتم اما عهد کرده بودم عکس نوید افکاری را بالای سکوی نخست ببرم. برای همین در آن لحظات تنها به یاد ورزشکاری که بی‌گناه شکنجه و بر دار شد جنگیدم.»

سام رجبی در حالی مدال طلای خود را به نوید افکاری و خانواده او تقدیم کرده که ماموران امنیتی مزار او در آرامستان روستای سنگر را به بهانه ساخت “یک دیوار خارج از عرف و ضوابط ساخت و ساز” تخریب کرده و پدر و برادر او را که سر خاکش رفته بودند، برای ساعاتی بازداشت کردند.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، نوید افکاری را که در اعتراض‌های مرداد ۹۷ دستگیر شده بود، ۲۲ شهریور ۹۸ و با وجود اعتراض‌های گسترده به حکم اعدام، به دار آویخت.

اظهارات گستاخانه پوتین؛ تصاویری از لشکرکشی روسیه+فیلم



فیلم زیر: تصاویر ماهواره‌ای از لشکرکشی روسیه به مرز اوکراین

رئیس‌ جمهوری روسیه امروز در سخنرانی سالانه خود به کشورهای غربی هشدار داد واکنش این کشور در مقابل اقدامات تحریک‌آمیز سریع و کوبنده خواهد بود و گفت: هیچ کشوری نباید از خطوط قرمز روسیه عبور نکند.

پوتین در میانه دور جدید تنش‌ها بین روسیه و غرب و اعمال تحریم‌های جدید از سوی واشنگتن علیه مسکو و همچنین انجام اقدامات ضد روسی بر سر مسئله اوکراین، گفت مسکو در صورت امتناع سایر کشورها از گفت‌وگو، راه‌های نامتقارن، سریع و کوبنده برای دفاع از منافع خود خواهد یافت.

این در حالیست که رئیس جمهور فرانسه چند روز پیش از جامعه جهانی خواسته بود موضع خود را در برابر روسیه کاملا آشکارا مشخص کند. مکرون از کشورهای جهان خواست از برخورد با روسیه هراس و شرم نداشته باشند و با این کشور برخورد کنند.

سی ان بی سی گزارش داد: به باور رئیس جمهور فرانسه، انفعال جامعه بین المللی باعث گستاخ تر شدن پوتین شده است.

تصاویر ماهواره‌ای از حضور روس‌ها در مرز اوکراین

یک روزنامه آمریکایی در گزارشی اختصاصی، با انتشار تصاویری ماهواره‌ای درباره وضعیت موجود در مناطق مرزی روسیه و اوکراین (فیلم زیر)، مسکو را به تشدید تنش‌ها متهم کرد.

«وال استریت ژورنال» در این گزارش خود می گوید: روسیه جنگنده‌های خود را به منطقه کریمه و پایگاه‌های نظامی نزدیک اوکراین منتقل کرده است. تصاویر ماهواره‌ای از وضعیت موجود در مناطق مرزی روسیه و اوکراین نشان می‌دهد، ساز و برگ نظامی مسکو بیشتر از آن چیزی است که قبلا فاش شده بود.

در گزارش آمده است: «تصاویر نشان می‌دهد که ۳۰ جنگنده (روسیه) در باند پرواز یک پایگاه هوایی در (منطقه) کریمه به صف شده‌اند. این هواپیماها در تصاویر ماهواره‌ای مربوط به ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) دیده شدند و اواخر ماه مارس (اوایل فروردین) اثری از این هواپیما نبود».

به گفته این رسانه آمریکایی، دیگر واحدهای نظامی ارتش روسیه شامل نیروهای هوابرد، اسلحه موتوری و واحدهای زرهی، بالگردهای تهاجمی، ژنراتورهای دودزا ، هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی، تجهیزات مسدود کردن و بیمارستان نظامی هم در تصاویر ماهواره‌ای جدید دیده می‌شوند.

رئیس سیا به کمیته امور اطلاعاتی سنای آمریکا گفته «این تجهیز نظامی به جایی رسیده که می‌تواند پایه‌ای برای یک اقدام تجاوز نظامی محدود فراهم کند در نتیجه این چیزی است که نه تنها ایالات متحده بلکه متحدان ما آن را خیلی جدی می‌گیریم».

پیش تر برخی دیپلماتها گفته بودند که با تمرکز نیروهای روس در مرز اوکراین: تنش میان غربی‌ها و مسکو به مرحلۀ خطرناکی رسیده است.

برجام؛ دعوای جناحی در حوزه سیاست خارجی/توئیت روس‌ها



نماینده روسیه در مذاکرات وین صبح امروز توئیتی منتشر کرده که می تواند نشانه ای از عدم پیشرفت در گفتگوها تلقی شود. این دیپلمات ارشد روسی که طی دو هفته گدشته در زمینه اطلاع رسانی از مذاکرات بسیار فعال بوده نوشته است: برخی با احیای کامل توافق برجام مخالفند، ولی آیا جایگزین واقع‌بینانه‌ای برای آن وجود ندارد؟ نه… سیاست فشار حداکثری شکست خورده و فقط باعث گسترش برنامه هسته‌ای ایران شده است. آیا کسی خواهان این است که این روند ادامه یابد؟…

یک سخنگوی آمریکايی پیش تر مذاکرات برجامی وین را مثبت ارزیابی کرده ولی گفته بود: تا دستیابی به توافقی در این زمینه راهی طولانی در پیش‌رو است.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز گذشته گفت: منصفانه است که بگویم هیچ راهگشایی در این گفتگوها نبوده است اما ما همیشه گفته‌ایم که این پروسه حتی اگر خیلی خوب هم پیش برود، ساده نخواهد بود.

وی در پاسخ به سؤالی درباره احتمال آزاد شدن بخشی از سرمایه‌های مسدود شده رژیم ایران در برابر کنار گذاشتن غنی‌سازی ۲۰درصدی گفت: آنچه من می‌گویم همان است که جیک سالیوان مشاور امنیت ملی به‌ روشنی گفت: آمریکا تحریم‌ها را لغو نمی‌کند مگر این‌که ما شفافیت و اعتماد داشته باشیم که رژیم ایران به‌ طور کامل به متابعت از التزاماتش به برجام بازگردد. تا آن زمان آمریکا هیچگونه امتیازی به رژیم ایران نخواهد داد.

در این میان عباس عراقچی، سرپرست هیات جمهوری اسلامی در مذاکرات وین از پوشش خبری مذاکرات توسط پرس تی وی، شبکه ماهواره ای انگلیسی زبان صدا و سیما، به شدت انتقاد کرده است.

عراقچی در پیامی به زبان انگلیسی در توییتر نوشت: من نمی دانم منبع آگاه پرس تی وی در وین کیست ولی او قطعا آگاه نیست.

عراقچی در توییت خود اشاره ای به خبر مورد نظر خود نکرده است ولی پرس تی وی در وب سایت خود خبری درباره مذاکرات هسته ای وین منتشر کرده است که در آن چندین بار به نقل از یک منبع آگاه از مخالفت رژیم ایران با لغو زمان بندی شده و تدریجی تحریم ها خبر داده است.

پرس تی وی در پاسخ به عراقچی از او خواسته است توضیح بیشتری درباره خبر مورد اعتراض خود ارایه کند.

در همین حال رسانه های نزدیک به دولت روحانی نوشتند: درحالیکه مذاکرات دشواری در وین میان جمهوری اسلامی و قدرت های جهانی در حال انجام است صداوسیما با موضعی عجیب در حال اطلاع رسانی درباره این مذاکرات است. از اقدامات تخریبی صداوسیما انتشار اخبار تائید نشده به نقل از منابع آگاه توسط پرس‌تی شبکه انگلیسی زبان و بازوی برون مرزی صداوسیما است.

عباس عبدی تحلیلگر اصلاح طلب در این رابطه در توئیتی نوشت: دوستی که تلویزیون می‌بیند برایم نوشت؛ هیچ جور نمی توانم توجیه کنم که صدا و سیما این اندازه مذاکرات را تخریب می‌کند.

این در حالیست که ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی بارها به نمایندگان و رسانه های وابسته به جناح حاکم توصیه کرده که از دعوای جناحی در حوزه سیاست خارجی اجتناب کننند.

مذاکره‌ای در کار نیست؛ یادی از فتحعلی ‌شاه!

احمدی نژاد گفته: دولت روحانی صلاحیت ورود مجدد به مذاکرت هسته‌ای را ندارد و مذاکره‌ای هم در کار نیست.

احمدی نژاد با حمله به دولت روحانی گفت: چه کسی و به چه حقی به شما اجازه داده است برای مذاکرات بروید؟ بحث بر سر این است که چه چیز دیگری را باید بدهند. بعد می‌گویند اگر ما نبودیم باید همه‌اش را می‌دادند.

وی افزود: سابقه این حرف در تاریخ ایران به دوران فتحعلی شاه باز می‌گردد که نصف بیشتر ایران را داد و جشن شکرگزاری برگزار کرد و مدعی شد که آنها تهران را می‌خواستند و ما ندادیم.

احمدی نژاد با زیر سوال بردن نمایندگان جمهوری اسلامی در مذاکرات وین گفت: کسانی که معلوم شد بلد نیستند و نمی‌توانند مذاکره کنند و سرشان کلاه می‌گذارند، چرا دوباره باید از طرف (نظام) برای مذاکره بروند؟ آنها نشان داده‌اند که صلاحیت چنین کاری را ندارند.

وی به نداشتن پایگاه اجتماعی حکومت در بین مردم اعتراف کرد و با بیان اینکه دولت روحانی در جامعه فقط دو درصد محبوبیت دارد گفت: ملت ایران، امروز شما را از اساس قبول ندارد و بنا بر نظرسنجی هایی که خودتان انجام داده‌اید رئیس دولت‌تان، فقط دو درصد محبوبیت دارد. از طرف چه کسی می‌خواهید بروید تعهد بدهید و تبعات آن را به گردن ملت بیندازید؟

احمدی نژاد با اشاره به وضعیت دشواری که جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده است، افزود: یک سندی را امضا کرده‌اند که چهار سال است رئیس‌جمهور آمریکا آن را زیر پایش گذاشته است و اروپایی‌ها هم یقه ما را گرفته‌اند و مدعی هستند که حق نداریم از برجام خارج شویم.

وی گفت: یک چیزی به نام اینس‌تکس درست کرده‌اند که ما نفت بفروشیم و پولش را نزد اروپایی‌ها بگذاریم تا آنها دارو و غذا برایمان تهیه کنند. این بدتر از آن چیزی است که بر سر عراق و لیبی آوردند و اینها هم قبول کرده‌اند!

تصاویر ماهواره‌ای از حضور روس‌ها در مرز اوکراین+فیلم



یک روزنامه آمریکایی در گزارشی اختصاصی، با انتشار تصاویری ماهواره‌ای درباره وضعیت موجود در مناطق مرزی روسیه و اوکراین (فیلم زیر)، مسکو را به تشدید تنش‌ها متهم کرد.

«وال استریت ژورنال» در این گزارش خود می گوید: روسیه جنگنده‌های خود را به منطقه کریمه و پایگاه‌های نظامی نزدیک اوکراین منتقل کرده است. تصاویر ماهواره‌ای از وضعیت موجود در مناطق مرزی روسیه و اوکراین نشان می‌دهد، ساز و برگ نظامی مسکو بیشتر از آن چیزی است که قبلا فاش شده بود.

در گزارش آمده است: «تصاویر نشان می‌دهد که ۳۰ جنگنده (روسیه) در باند پرواز یک پایگاه هوایی در (منطقه) کریمه به صف شده‌اند. این هواپیماها در تصاویر ماهواره‌ای مربوط به ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) دیده شدند و اواخر ماه مارس (اوایل فروردین) اثری از این هواپیما نبود».

به گفته این رسانه آمریکایی، دیگر واحدهای نظامی ارتش روسیه شامل نیروهای هوابرد، اسلحه موتوری و واحدهای زرهی، بالگردهای تهاجمی، ژنراتورهای دودزا ، هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی، تجهیزات مسدود کردن و بیمارستان نظامی هم در تصاویر ماهواره‌ای جدید دیده می‌شوند.

رئیس سیا به کمیته امور اطلاعاتی سنای آمریکا گفته «این تجهیز نظامی به جایی رسیده که می‌تواند پایه‌ای برای یک اقدام تجاوز نظامی محدود فراهم کند در نتیجه این چیزی است که نه تنها ایالات متحده بلکه متحدان ما آن را خیلی جدی می‌گیریم».

پیش ار برخی دیپلماتها گفته بودند که با تمرکز نیروهای روس در مرز اوکراین: تنش میان غربی‌ها و مسکو به مرحلۀ خطرناکی رسیده است.

استدلال این هنرمند (؟!) یادآور رفتار جمهوری اسلامی است



گروهی از فعالان حقوق زنان، نویسندگان و هنرمندان با انتشار بیانیه‌ای به حمایت از زنانی برخواسته‌اند که محسن نامجو را به آزار جنسی متهم و نسبت به آن اعتراض کرده‌اند.

به گزارش دویچه وله، نه به سلطه‌گری جنسیتی و آزار جنسی” نام بیانیه‌ای است که بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران زن، چهره‌های رسانه‌ای، هنرمندان، نویسندگان و فعالان اجتماعی پای آن را امضا کرده‌اند. مضمون این بیانیه حمایت از زنانی است که محسن نامجو را متهم به آزار جنسی کرده و نسبت به رفتار او اعتراض کرده‌اند.

نویسندگان بیانیه به ویدویی اشاره کرده‌اند که در آن محسن نامجو «با ظاهر مظلومانه در برابر دوربین نشست و از خود چهره‌ای نشان داد که به جای نگاه کردن در چشم دوربین-و مخاطبانش- به مانیتور یک لپ‌تاپ نگاه می‌کند و با شرمندگی و مظلومیت متنی را روخوانی می‌کند».

آنها عذرخواهی نامجو را “ظاهری” دانسته‌اند و گفته اند که او پس از نادیده گرفتن “انکار اولیه” پذیرفته که «آزارگری کرده‌است اما به جای پذیرش مسوولیت فردی و جبران آن، به جای روشن کردن این‌که این آزار چه بوده و مخاطبانش چه کسانی هستند، از حقوق زنان و جنبش زنان قصه بافت و آزارگری شخصی‌اش را به استبداد حکومت ایران و اینکه در زمین و هوا به حقوق مردم تجاوز می‌کند ربط داد.»

یک روز پس از انتشار ویدیوی محسن نامجو یک نوار صوتی هم با صدای او منتشر شد که او در آن می‌گوید “یک ساعت نفس کشیدنش” معادل “شش ماه از زندگی” افرادی است که به او اعتراض کرده‌اند. او همچنین گفته است که موضوع تعرض فقط به دو نفر دو سر ماجرا، به عبارتی آزار دهنده و آزار دیده ربط دارد.

بیانیه در برخورد با این نوار نیز نوشته است که استدلال محسن نامجو درباره این باره نیز آنها را «به یاد رفتار جمهوری اسلامی در برابر اعتراض به نقض حقوق بشر می‌اندازد که رسانه‌ها را به سیاه نمایی چهره ایران در دنیا متهم می‌کند.»

آقای نامجو بر چه حسابی چنین محاسبه‌ای کردی؟

سایت سینمایی کافه سینما نوشت: «یک ساعت نفس کشیدن من برابر با شش ماه زندگی هر کدام از شماهاست»!
در پی طرح اتهاماتی علیه محسن نامجو، خواننده ایرانی درباره تعرض و آزار جنسی، او در ویدئویی از رفتار و گفتار اشتباه یا آزارنده خود در قبال زنان عذرخواهی کرده اما همزمان صدای دیگری از او منتشر شده که باعث خشم بسیاری از جمله مدافعان حقوق زنان شده است.زنی با اکانت «ماهی» پیشتر محسن نامجو را به آزار جنسی در خانه متهم کرده بود. در روزهای گذشته افراد دیگری مانند بشری دستورزاده، بازیگر، لونا شاد، بازیگر و مجری سابق و پانیدا خواننده ایرانی با نام خود و علنی اتهام‌های دیگری را در فضای شبکه اجتماعی کلاب هاوس علیه آقای نامجو مطرح کردند. نامجو چند ماه بعد در ویدئویی که منتشر کرد اتهام‌ها علیه خود را رد کرد و حاضر به پذیرش آن نشد.چند روز پیش دادخواستی در فضای مجازی منتشر شد که در آن خواسته شده بود تا رفع اتهامات آزار جنسی از محسن نامجو، حضور او در رسانه‌های جمعی متوقف شود.

عذرخواهی و ابراز تاسف نامجو
محسن نامجو ویدئویی جدید منتشر کرد و در آن از روی متن می‌خواند، از ویدئوی چند ماه قبل خود به دلیل شفاف و صادق نبودن ابراز تاسف کرده و از زنان آزاردیده و دوستانش خواسته به او فرصت جبران بدهند:«دوستان، خانم‌های محترم! بنده محسن نامجو به خاطر هر رفتار و گفتاری که در سال‌های گذشته نسبت به شما اشتباه یا آزارنده بوده، صمیمانه خالصانه و متواضعانه عذرخواهی می‌کنم؛ هم از شما هم خانواده نجیب و محترمتان و هم دوستان مشترک دلجویی می کنم. انتظاری ندارم عذر من را الان بپذیرید فقط امیدوارم با این پیام ویدئویی رنجتان کمی التیام پیدا کند. و باور کنید که رفتار و گفتار نا به هنجار من ناشی از شیطان صفتی یا خدای نکرده خودشیفتگی یا احساس قدرت نبوده و نیست بلکه ناشی از عدم آموزش و روابط صحیح در یک فرهنگ هزاران ساله مردسالارانه است».اما همزمان با این ویدئو بخشی از صدای آقای نامجو در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که به نظر می‌رسد با ویدئوی عذرخواهی او متناقض است.

در فایل صوتی چه شنیده می‌شود؟
در این فایل صوتی که قبل از ویدئوی عذرخواهی ضبط شده و قرار نبوده منتشر شود، آقای نامجو درباره زن یا زنانی که علیه او اتهام مطرح کرده‌اند، می‌گوید: «چه جوری است یک جنبشی (جنبش می تو) تشکیل شده و یک سال از آن می‌گذرد، اما یک اسم آدم حسابی در آن نمی‌بینم. همه یک سری آدم‌هایی هستند که تنها باری که اسمشان شنیده شده از همین ماجرا بوده. یک زن حسابی فمینیست که می‌توانست به شما قدرت بدهد به شما نپیوست»همچنین در بخشی از فایل صوتی او می‌گوید: «آقا شما دارید کسی را از کار می‌اندازید، که ببخشید با کمال تواضع عرض می‌کنم، یک ساعت نفس کشیدنش برابر با شش ماه زندگی هر کدام از شماهاست».آقای نامجو استدلال می‌کند که در فرهنگ ایران نه گفتن زنان به معنای نه واقعی نیست.زنان معترض از ویدئوی عذرخواهی هم انتقاد دارند و می‌گویند در آن ویدئو آقای نامجو به شاکیان اشاره نکرده و به طور خاص نگفته به خاطر چه خطایی از آنها عذرخواهی می‌کند.

توضیحات محسن نامجو درباره ویدئو و فایل صوتی
محسن نامجو در پاسخ به آناهیتا شمس، خبرنگار بی‌بی‌سی درباره این‌که ویدئوی عذرخواهی‌اش شاکیان را راضی نکرده، گفت: «من باید از یک فرد خاص نام می‌بردم که ماجرایش به هشت سال پیش باز می‌گشت؛ اما به احترام خود و خانواده‌اش نمی‌توانم نامش را ببرم. پس باید می‌آمدم و به طور عمومی درباره اشتباهی که کردم، عذرخواهی می‌کردم».او همچنین درباره فایل صوتی که منتشر شده توضیح داد: «این فایل صوتی برای درد دل با یک دوست بود. حرفهایی ناشی از عصبانیت و غصه چند ماهه. و بعد از شبی که در کلاب هاوس عده‌ای داشتند درباره من حرف می‌زدند، با این دوست درد دل کردم. اما چند روز بعد ویدئو را ضبط کردم. همانطور که در ویدئو گفتم من حاضرم هر کاری بکنم که به خاتمه دادن این ماجرا کمک کند. و کسانی که این فایل را پخش کردند قطعا به فکر جنبش زنان نیستند و قصدشان حذف نامجو است. چاره‌ای جز عذرخواهی نیست و فکر کردم برای اولین بار اسمم را کنار مردان دیگر قرار نمی‌دهم. و این اولین بار باشد که یک مرد سلبریتی در عرصه عمومی عذرخواهی می‌کند. از زنان عذرخواهی کرده‌ام و از این کار پشیمان نیستم.»

واکنش‌های توئیتری به ماجرای تعرض
«یحیی نطنزی» منتقد نوشت: در مواجهه با ادعای آزار و تعرض نمی‌شه در پس ذهن‌، یک سمت ماجرا رو کاملا محق دونست و بعد انتظار داشت متهم بتونه یک فرض از پیش تثبیت‌شده رو تغییر بده. این یک دور باطله که فقط شناخت حق و باطل رو ناممکن می‌کنه. مسیر اصلاح شرایط از تصمیم‌های توأم با جزمیت نمی‌گذره. به جز مواردی که انکار اشتباه ممکن نیست، سعی می‌کنم نه از اتهام‌زننده فرشته بسازم و نه از متهم هیولا. ترجیح می‌دم با موجی همراه نشم که حد و مرز غرض‌ورزی شخصی و بازگویی رنج فروخفته در اون مشخص نیست. خصوصا وقتی طرفین نه کودک‌هایی نابالغ، بلکه آدم‌هایی آگاه به شرایط پیرامون‌اند.

انتقام با دادخواهی تفاوت داره. و البته که عذرخواهی هم با طلبکاری متفاوته. ولی وقتی نمی‌تونم از جزئیات و شرایط پیرامونی یک ماجرا مطمئن باشم ترجیح می‌دم بیشتر شنونده باشم. مخصوصا در شرایطی که هر قضاوت اشتباه، می‌تونه رنج آزاردیده رو مضاعف کنه یا جرم متهم رو سنگین‌تر جلوه بده. از تاریخ یاد گرفتم به سرنوشت تحولی که از مسیر انقلاب می‌گذره خوش‌بین نباشم. چه انقلاب سیاسی و فرهنگی و چه انقلاب جنسی. این انقلاب‌ها نسبت به قربانی‌های خودشون در دو سمت ماجرا بی‌رحم‌اند. تغییر، یک پدیده‌ی زمان‌بر و درونی‌تره که شاید فراتر از افشاگری، به آگاهی‌‌ نیاز داشته باشه.

کاربر دیگری با نام «بیشو آشنای بزرگ» نوشت: ویدئوی نامجو نهایتا برای یک فرد خاطی که پیش خودش شرمنده است و در پی اصلاح و درمان و آگاهی خودشه ارزشمنده. چیزی از جرم صورت گرفته کم نمیکنه و هیچ روشنگری‌ای در مورد اشخاص آزار دیده و حدود آزار انجام نمیده. تاسف یه امر کلیه اما عذرخواهی یه امر خاص برای اشتباه خاص از افراد خاصه. همه ما یه حدی از درک و همدلی رو با این ویدئو داریم که علتش اینه که همگیمون کم و بیش قربانی اون بحث عدم آموزش و آگاهی هستیم. الان تنها مورد خوشحال کننده اینه که به فرض صداقت نامجو احتمال آزار رسوندن این شخص به افراد جدید در آینده تا حدود خیلی زیادی کاهش پیدا میکنه. امر اتفاق افتاده سر جاشه و تعیین حدود آزار و اشخاص مورد آزار قرار گرفته و مجازات مربوطه با محکمه است. جبران آزار و دلجویی نامجو از آزار دیده و بخشیده شدن یا نشدنش از طرف آزار دیده‌ها هم به نظرم امری عمومی نیست و در حیطه روابط بین فردی نامجو و قربانیانشه که باید اقدام کنه براشون. احتمالا نامجو تا عمر داره مورد نفرت پراکنی عمومی از طرف عده‌ای قرار میگیره که خب تاوان اشتباهشه. البته خیلی خوش شانسه که طرفداران زیادش تا حدی این کمبود رو براش جبران میکنن. از بین رفتن این تعادل اما ممکنه به قیمت نابودیش یا برعکس پر رو شدنش و احساس مصونیتش بشه. کاش دادگاهی بود.

کاربر هم با نام «مرضیه» : دراین چندوقت همواره با روایت‌هایی از آزاردیدگان جنسی مواجه بودیم و هرکدوم تلاش کردند با «بازسازی صحنه‌ی آزار» مخاطبشون رو قانع کنند چه بر سرشون آمده. اما در آزارگران چه وقتی انکار می‌کنن و چه وقتی می‌پذیرن و عذر می‌خوان با فقدان روایت مواجهیم. انگار هیچ‌چیز برای‌ روایت وجود نداره. تو پادکست دیس امریکن لایف از نمونه‌ای از یک عذرخواهی قابل قبول صحبت می‌شه که در اون آزارگر از بازسازی صحنه‌ آزار طفره نرفته، از اشاره به هویت آزاردیده طفره نرفته، بلکه دقیقا گفته چه کرده و چطور به چه کسی آزار رسونده و به این وسیله پذیرفته که آزار داده چون پذیرش پیش‌نیاز عذرخواهیه.تو این پادکست گفته می‌شه که آزارگر اول با خودزنی و «من چه آدم بدی هستم» سعی کرده عذر بخواد که پذیرفته نشده، بعد با عذرخواهی بدون بازسازی صحنه تلاش کرده دل آزاردیده رو به دست بیاره که پذیرفته نشده و در نهایت با شرح ماوقع و پذیرش عاملیت خودش تونسته رضایت آزاردیده رو جلب کنه.

یک عضو دیگر کانون صنفی فرهنگیان بوشهر بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – روز چهارشنبه ۱۸ فروردین، محمود ملاکی عضو هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان بوشهر توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر، بازداشت شد. گفته می شود بازداشت آقای ملاکی در رابطه با فعالیت های صنفی او صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، روز چهارشنبه ۱۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۰، محمود ملاکی عضو کانون صنفی فرهنگیان بوشهر توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شد.

در این گزارش آمده است، بازپرس پرونده مبلغ قرار وثیقه برای آزادی موقت این شهروند که بیش از ۱۳ روز است در بازداشت به سر می برد را یک میلیارد تومان عنوان کرده است.

گفته می شود بازداشت آقای ملاکی در رابطه با فعالیت های صنفی او صورت گرفته است.

محمود ملاکی، عضو هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان استان بوشهر، دبیر آموزش و پرورش بوشهر و فوق لیسانس زیست شناسی است.