Previous Next

هلاکت ماموران اطلاعاتی و سپاه در سیستان و بلوچستان

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، در اطلاعیه‌های جداگانه، کشته شدن سه عضو وزارت اطلاعات و سه عضو سپاه پاسداران را تائید کردند.

به گزارش رادیو فرانسه، روابط عمومی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: سه عضو وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در استان سیستان و بلوچستان، «در حین انجام وظیفه»، کشته شدند.

این وزارتخانه به هویت، جزئیات و نحوه کشته شدن این افراد اشاره‌ای نکرده است و تنها تاکید کرده است این افراد «در حین انجام وظیفه» و به دنبال اقدامات اطلاعاتی بر روی یکی از باندهای جرائم سازمان یافته استان سیستان و بلوچستان کشته شدند.

خبرگزاری ایرنا، در گزارشی جداگانه، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: دو تن از کشته‌شدگان در «استان سیستان و بلوچستان»، «در حین انجام وظیفه در چابهار»، در «زاهدان» به خاک سپرده شدند.

خبرگزاری ایرنا، اسامی این افراد را «مهدی جهانتیغ» و «محسن جعفری»، اعلام کرده است.

بر اساس این گزارش، جسد یک عضو دیگر وزارتخانه نیز به نام «محسن جعفری» به شهر شیراز انتقال یافت.

روز گذشته (سه‌شنبه ۲۸ بهمن)، گزارش‌های غیررسمی، از کشته شدن سه نیروی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، در شهر چابهار منتشر شده بود.

تایید کشته شدن سه عضو سپاه در شهرستان نیک‌شهر
در گزارشی جداگانه، روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه جنوب شرق ایران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: سه تن از اعضا سپاه پاسداران در حمله به دو خودروی بسیج در شهرستان نیکشهر کشته شدند.

بر اساس این اطلاعیه، «ساعت ۱۶ عصر روز گذشته (سه‌شنبه ۲۸ بهمن)، دو دستگاه خودروی ناحیه مقاومت بسیج شهرستان نیکشهر که در مسیر اسپکه به نیکشهر در حال تردد بوده در سه راهی محور بمپور اسپکه مورد حمله یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ قرار گرفتند».

قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، مسئولیت امنیت سیستان و بلوچستان را برعهده گرفته است.

به گفته قاسم حسن‌زاده، مسئول روابط عمومی قرارگاه نیروی زمینی سپاه، در جریان این درگیری دو نفر از مهاجمین و سه پاسدار کشته و یک عضو سپاه هم زخمی شده است.

با وجود اینکه بارها، فرماندهان انتظامی جمهوری اسلامی ایران، وضعیت امنیتی در استان سیستان و بلوچستان را «مطلوب» ارزیابی کردند، در دهه‌های گذشته، به دفعات، گزارش‌هایی مبنی بر درگیری مسلحانه میان گروه‌های ناراضی یا قاچاقچیان مواد مخدر با نیروهای امنیتی منتشر شده است.

سرکوب حکومتی اقلیت‌های قومی، به ویژه در استان سیستان و بلوچستان، منجر به ظهور گروه‌هایی همچون گروه مسلح بلوچ «جندالله» شد. این گروه از سال ۲۰۰۵ بارها اقدام به انجام عملیات مسلحانه علیه نیروهای امنیتی در منطقه نمود که با واکنش‌های شدید نیروهای امنیتی مواجه شد.

عفو بین‌الملل، بارها، خواستار توقف نقض حقوق‌ اقلیت‌ها در ایران شده است.

تعریف و تمجید خامنه‌ای از حکومت درهم شکسته اش



خامنه ای امروز طی سخنانی گفت: مراسم ۲۲ بهمن متفاوت امسال نشان می‌دهد مردم انصافا خسته نشده‌اند.

خامنه ای در ادامه گفت:… انقلاب آمد و مدیریت کشور را از فردی و پادشاهی به مردمی و جمهوریت تغییر داد و امروز مردم با انتخابشان بر سرنوشت خود حکومت می‌کنند. انقلاب اسلامی، مدیریت کشور را از یک حکومت استبدادی و پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریت و مردمسالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملت ایران، خود مردمند. مردمند که انتخاب می‌کنند. ممکن است بد انتخاب کنند، اما مردم انتخاب می‌کنند. این خیلی چیز مهمی است. آن روز این حق وجود نداشت و کشور یک کشور استبدادی بود. همه چیز دست خودشان بود.

خامنه ای گفت:.. یکی از این شخصیت‌های معروف آمریکایی که با این محمدرضا رفیق بود می گفت: وقتی رفتم ایران به محمدرضا گفتم فلان نخست‌وزیر آدم بی‌عرضه‌ای است. گفت شما کارت نباشد من خودم همه کار‌ها را دارم انجام می‌دهم. …واقع اش هم همین جوری بود. سررشته همه‌ی کار‌ها دست یک نفر بود و او تصمیم می‌گرفت. مردم اصلاً هیچ‌کاره محض بودند، مردم که هیچ دولتی‌ها هم هیچ‌کاره محض بودند….

کسانی خطرناک‌تر از ترامپ، ایران را تا مرز نابودی پیش برده‌اند

گزارش قبلی:: فائزه رفسنجانی پیش تر در نامه‌ای سرگشاده در پاسخ به برادرش بر مواضع خود تاکید کرد و نوشته بود که دونالد ترامپ را برای ایران ترجیح می‌دهد “چون بخش‌هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و مقررات، کشور را در سراشیبی ناکارآمدی ها، سوء مدیریت‌ها، بی کفایتی‌ها، دگم اندیشی‌ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده‌اند”.

او در بخشی از این نامه نوشت که “هزینه‌های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم”.

وی نوشت: پیروی گفتگوی اینجانب با انصاف نیوز و جنجال ایجاد شده، لازم می دانم ضمن احترام به منتقدین محترم و نا محترم و دروغگو و قدردانی و سپاس از حامیان شجاع و حامیان ساکت، نکاتی را به شرح زیر بیان نمایم:

از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتی هم او و هم من گردید. چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود. به او حق می دهم چون برای خودش آینده ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. اگر مسایل شخصی انگیزه ای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمی کند که از ۳۰ سال گذشته تا کنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهره مند شوم؟ مابقی زیاده گویی بود که بنای ورود به آن را ندارم.

چرا ” برای ایران او را ترجیح می دادم “، چون بخش هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و قواعد و مقررات با عملکرد و بعضا” سیاست های نادرست، کشور را در سراشیبی نا کارآمدی ها، سوء مدیریت ها، بی کفایتی ها، دگم اندیشی ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده اند، به مطالبات عمومی نه تنها توجهی ندارند، بلکه در خاموش کردن آن از هم سبقت می گیرند.

منتقدینی که واویلا برای معیشت مردم براه انداخته اند، آیا خطاب شعارها و رفتارها در صدها صحنه اعتراضی، تحصن، اعتصاب و تجمعات اقشار مختلف حداقل در سه سال اخیر را نشنیدند و ندیدند که متوجه مدیران و مسئولان در داخل بود؟ به نظر می رسد درک مردم با تمامی مشکلات از خواص بیشتر است.

کسانی بایستی عذر خواهی کنند که کم یا زیاد، مستقیم یا غیر مستقیم، با منافع یا بی منافع، با درک و یا از روی نا آگاهی همراه جریانی می شوند که به بن بست رساندن مطالبات عمومی و اصلاحات، نابود کردن منافع ملی، تضییع حقوق مردم، انحراف جدی از اهداف انقلاب، فاصله گرفتن از اسلام واقعی را برای حفظ خود به جای حفظ نظام سالهاست دنبال می کنند.

بنده حقیر از همه دلواپسان و ناقدین و اهانت کنندگان و دروغگویان در دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی در این مسیر دلسوزتر و جدی ترم، هزینه های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم.

مردم نظراتی مشابه “فائزه” دارند

این روزها صحبت‌های فائزه هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ترجیح‌اش به تداوم حضور ترامپ دوباره بر مسند ریاست جمهوری این کشور، غوغایی به پا کرده است.

طیف اصلاح‌طلبان چه با توییت، و چه نوشته به او تاخته‌اند اما این سخنان نه از مردم عادی بلکه از طرف یک فعال سیاسی و اجتماعی شناخته شده، ابراز شده و این مساله خود واجد اهمیت است.

پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس در یادداشتی در سایت دیده‌بان ایران به تحلیل اظهارات فائزه هاشمی رفسنجانی و واکنش‌های اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان درباره آن پرداخت و نوشت: واقعیت آن است که امروز اکثریت جامعه برای بهبود شرایط زندگی‌شان و تغییرات ایجاد شده در به فرسنگ‌ها دورتر چشم دوخته‌اند که «شاید مردی از خویش برون آید و کاری بکند.»

وی افزود: درباره گفته‌های فائزه هاشمی و حملات صورت گرفته به او، به چند نکته باید توجه ویژه داشت و به برخی پرسش‌ها پاسخ داد:

نخست باید بپذیریم که این فقط فائزه هاشمی نبود که چنین می‌گفت. در محاوره‌های مردم یا در گروه‌های مجازی بعضا شنیده یا دیده می‌شود که آنان نیز نظراتی مشابه «فائزه» دارند و می‌گویند «اگر ترامپ بیاید، حتی اگر از جنگ و تحریم بمیریم بهتر از مرگ تدریجی با کرونا و زندگی در فقر و بدبختی است.».

آنان که چشم به راه بایدن هستند، آیا می‌دانند که مقصود ترامپ از اعطا گرین کارت و یا تابعیت دائم به 2 هزار و 500 نفر پس از توافق برجام، چه کسانی بود؟ این امتیاز خاص آقای اوباما نصیب چه کسانی شد و عموم مردم چه بهره‌ای از آن بردند؟ به راستی اگر ادعای ترامپ مبنی به پرداخت میلیون‌ها دلار پول به ایران در پی قرارداد برجام درست باشد، مدافعان اوباما و بایدن پاسخ دهند که آن پول‌ها چه شد؟ آیا نفع آن به مردم بازگشت؟

امروز باید به این سوال پاسخ دهیم که با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کاهش احتمالی تحریم‌ها برای مردمی که حتی با واکسن کرونا هم سیاسی برایشان برخورد می‌شود، چه سودی دارد؟ فرض بر این است که با پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، شانس پیروزی دوست او در ایران در انتخابات ریاست جمهوری 1400 افزایش پیدا کند و اصلا «محمدجواد ظریف» رئیس‌جمهوری بعدی ما باشد، اما چه تفاوتی به حال مردم ایجاد خواهد شد؟ مگر بیش از این است که جناب دکتر ظریف بفرمایند این همان سبک زندگی است که خودمان انتخاب کرده‌ایم؟

پروانه سلحشوری نوشت: بپذیریم جامعه ایران، نیاز به تغییر بنیادین دارد. تجربه ناموفق انقلاب و جنبش‌های اجتماعی اخیر به خوبی نشان داده که «انقلاب» نه تنها توان ایجاد تغییر در ساختارهای متصلب گذشته را ندارد بلکه متاسفانه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز نتوانسته است، جامعه را بیش از پیش به سمت معیارهای اخلاقی و انسانی حرکت دهد و تجربه گواه این مدعاست. زنگ‌های خطر مدت‌هاست برای ما به صدا در آمده است. مهاجرت سه هزار پزشک در عرض ده ماه (پس از کرونا) یعنی هشدارها را جدی نگرفتیم و امروز صدایشان به مراتب بلندتر از گذشته شده است پس تغییر نیاز ماست و نقطه شروع آن، شاید مقابله با درماندگی آموخته شده خودمان باشد. فراموش نکنیم که سرزمین ایران و مردمانش برای بقا نیاز به راستی و درستی دارند پس تا به مانند «گرگور» در داستان «مسخ» کافکا لِه نشده‌ایم، خود را باز یابیم..

دروغپردازی وزیر دولت روحانی؛ وزیر کدام کشور هستید؟

بهارنیوز: روز گذشته وزیر صنعت،‌ معدن و تجارت در حالی که در همان زمان بسیاری از مردم در صف خرید روغن و یا شکر بودند،‌ در سخنانی جالب توجه اعلام کرد که در زمینه کالاهای اساسی هیچ مشکلی نداریم و افزایش قیمتی هم نداشته‌ایم! این سخنان علیرضا رزم‌حسینی آنچنان عحیب بود که در فضای مجازی،‌واکنش‌های فراوانی را از سوی مردمی که هر روز و هر ساعت،‌گرانی کالاهای اساسی را با پوست و استخوانشان حس می کنند به دنبال داشت. بسیاری از مردم در پاسخ به وزیر نوشته بودند:‌شما واقعا در کشور ما وزیر هستید؟ و این بسیار قابل توجه است که سخنان یک مقام مسئول در حد وزیر دولت،‌اینگونه با واقعیات متناقض باشد. واقعا وزیر صمت که اتفاقا یکی از وظایف اصلیش تنظیم بازار است از واقعیات بازار، جامعه و جیب مردم خبر ندارد؟ آیا جناب وزیر نمی‌داند که گرانی همه کالاها و بخصوص کالاهای اساسی در ماه‌های اخیر آنچنان کمرشکن شده که دغدغه بسیاری از مردمی که تا سال‌های پیش عوض کردن خودرو و مسکن داشتند، این روزها برای خرید مکفی روزانه و هفتگیشان دغدغه دارند و بسیاری از مردم که تا پیش از این هم (به دلیل شکاف گسترده طبقاتی) ناتوان از تامین نیازهای ماهانه و هفتگی بودند و روزانه خرید می کردند، بسیاری از کالاهای اساسی را از سفره محقرشان حذف کرده اند و پدران هر روز بیش از روز پیش شرمنده فرزندانشان می‌شوند. در کنار این موضوع که مردم از تفاوت واقعیت با سخنان وزیر گله مند هستند، موضوع دیگر این اعتماد به نفس خاصی است که گویی تنها منحصر به مسئولان در کشور ماست و در عین حال که ایرانیان بدترین زمان را از نظر اقتصادی در ماه های اخیر می‌گذرانند از موفقیت طرح‌ها و برنامه ‌‌هایشان می‌گویند! البته موفقیتی که فقط خودشان شاهد آن هستند،‌چرا که اگر بازار و قیمتها وضعیت مطلوبی داشت،‌این همه انتقاد و گلایه نه تنها از جانب مردم و مصرف‌کنندگان بلکه از سوی تولیدکنندگان و فعالان بازار به گوش نمی رسید. در ماه‌های پایانی دولت،‌در حالی که فشار تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز برای جبران کسری‌های دولت،‌ ارزش پول ملی را به کمترین میزان آن در دهه‌های اخیر رسانده است،‌سومدیریت و چرخش باطل مدیران دولتی آه از نهاد مردم بلند کرده است.حلقه قدرت مدیران ناکارآمد، از این وزارتخانه به آن وزارتخانه و از این استانداری به آن اداره،‌که دود این سومدیریت ابتدا به چشم مردم می رود. خوب است مسئولان دولتی و در راس آنها رئیس دولت در این ماه‌های پایانی،‌دین خود را به مردمی که با رای آنها بر مسند قدرت نشستند ادا نمایند. نه اینکه آنها را نقره داغ کنند.

ممنوع‌ الخروجی ورزشکار زن ایرانی از سوی همسرش



معضل ممنوع‌الخروج‌کردن ورزشکاران زن در چند سال اخیر به‌گونه‌ای در ایران باب شده که رفته‌رفته دارد به یکی از اتفاق‌های تلخ و تکراری در ورزش کشور تبدیل می‌شود. زرگری نخستین زن ورزشکاری نیست که از سوی همسرش ممنوع‌الخروج می‌شود.

به گزارش روزنامه شرق، موضوع ممنوع‌الخروج‌شدن زنان ورزشکار ایرانی از سوی همسرشان دوباره خبرساز شده؛ این‌بار خبر مربوط به سمیرا زرگری است؛ سرمربی تیم ملی اسکی آلپاین بانوان که اجازه خروج از کشور را ندارد. این تیم بامداد دیروز در حالی برای شرکت در رقابت‌های جهانی، تهران را به مقصد ایتالیا ترک کرد که زرگری نتوانست به دلیل ممنوع‌الخروج‌بودن، شاگردانش را همراهی کند.

اینکه مشکل زرگری چه بوده که ممنوع‌الخروج شده، هنوز به‌طور دقیق اعلام نشده و فدراسیون اسکی هم توضیحی در این خصوص نداده است. پیگیری‌های «شرق» نشان داد که ماجرای ممنوع‌الخروجی سرمربی تیم ملی اسکی آلپاین بانوان نیز مثل موارد قبلی به اختلاف‌های خانوادگی برمی‌گردد. یک منبع آگاه از درون فدراسیون اسکی در‌این‌باره گفت: «مسئولان فدراسیون نهایت تلاش خود را انجام دادند تا بتوانند خانم زرگری را با تیم به ایتالیا اعزام کنند، ولی متأسفانه این امر محقق نشد. ما حتی با ایتالیا هماهنگ کرده بودیم که اگر تا لحظه آخر هم خانم زرگری توانستند اجازه خروج از کشور را بگیرند، بلافاصله برای ایشان ویزا بگیریم».

مسئولان فدراسیون اسکی در حالی امیدوار بودند تا روز‌های منتهی به اعزام، ممنوعیت زرگری را برطرف کنند که مربی دیگری را جایگزین او نکردند. با این اوصاف، قرار است مرجان کلهر، عضو باسابقه تیم ملی اسکی آلپاین، مسئولیت امور مربوط به سرمربی غایب و حضور در جلسات فنی پیش از رقابت‌ها را عهده‌دار شود.

معضل ممنوع‌الخروج‌کردن ورزشکاران زن در چند سال اخیر به‌گونه‌ای در ایران باب شده که رفته‌رفته دارد به یکی از اتفاق‌های تلخ و تکراری در ورزش کشور تبدیل می‌شود. زرگری نخستین زن ورزشکاری نیست که از سوی همسرش ممنوع‌الخروج می‌شود.

پیش از او این قرعه به نام نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان افتاده بود؛ جایی که او در آستانه حضور در رقابت‌های جام ملت‌های ۲۰۱۵ آسیا قرار داشت، اما همسرش که از مجریان برنامه‌های ورزشی است، مانع از اعزام او با این تیم شد. در آن مقطع شایعه شد همسر این بانوی فوتبالیست برای اینکه اجازه خروج از کشور را به او بدهد، به اردلان گفته باید مهریه‌اش را ببخشد که اردلان این درخواست می‌پذیرد؛ اما چندی بعد شایعه دیگری از این مجری ورزشی در رسانه‌ها مطرح شد مبنی بر اینکه اردلان باید نفقه و سایر حقوق خود را نیز ببخشد تا به او اجازه خروج از کشور را بدهد، اما این‌بار این موضوع با مخالفت او روبه‌رو شده است.

نمونه دیگر ممنوع‌الخروجی چهره‌های مطرح زن ورزش ایران، زهرا نعمتی است؛ کماندار معلولی که قهرمان دو دوره بازی‌های پارالمپیک است و هم‌زمان در تیم ملی افراد سالم نیز فعالیت می‌کند.

رهام شهابی‌پور، همسر زهرا نعمتی که مربی این کماندار بود، در‌این‌باره گفته بود: «بعد از بازی‌های پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو، زهرا نعمتی بنا بر دلایلی منزل را ترک کرد و با وجود اینکه چندین‌بار خواستار بازگشت او به منزل بودم، از زندگی با من امتناع کرد و حتی درخواست طلاق داد. پس از این اتفاق، او را ممنوع‌الخروج کرده‌ام تا نتواند در هیچ تورنمنت برون‌مرزی‌ای شرکت کند».

ممنوع‌الخروجی این دو چهره شناخته‌شده ورزش زنان ایران، در حالی در زمان خود با بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و خارجی مواجه شد که فشار‌های فعالان حقوق زنان، فعالان مدنی و واکنش‌های منفی عموم مردم تا آنجا پیش رفت که مقامات ارشد کشور را وادار کرد پیگیر این موضوع شوند و به‌رغم قوانین موجود، استثنا‌هایی را برای این افراد در نظر بگیرند.

نیلوفر اردلان مدتی بعد با پیگیری‌های فدراسیون فوتبال وقت و اجازه دادستان، توانست در اردوی تیم ملی فوتسال در مکزیک حضور پیدا کند. این در حالی بود که همسرش تجدیدنظری در‌خصوص ممنوع‌الخروجی او نکرده بود.

پس از آن بود که شهین مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری از ضرورت اصلاح قانون «اجازه همسر برای خروج» سخن به میان آورد و گفت: «تا زمانی که این قانون اصلاح نشود، به دنبال استثنا‌ها خواهیم بود تا حداقل زنان علمی و ورزشکاران بتوانند به کنفرانس‌ها و میادین بین‌المللی بروند».

درباره زهرا نعمتی نیز همین حرکت صورت گرفت؛ پیگیری‌های محمود خسروی‌وفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک که از افراد بانفوذ سیاسی هم به‌شمار می‌رود، موجب شد تا او بتواند مجوز خروج از کشور بگیرد.

طیبه سیاووشی، نماینده مجلس، در‌این‌باره گفت: «خانم‌هایی هستند که فرهنگی یا استاد دانشگاه هستند و سرمایه مملکت به حساب می‌آیند. این‌ها وجهه بین‌المللی به‌شمار می‌روند و اینکه با یک مشکل خانوادگی ممنوع‌الخروج شوند، به آبروی کشور صدمه می‌زند. به نظر می‌رسد در چنین مواردی دولت می‌تواند ورود کند و با مجوز‌های لازم، موضوع را حل‌وفصل کند. به هر حال روی افرادی مثل زهرا نعمتی هزینه و سرمایه‌گذاری شده و در صورت ممنوعیت‌شان برای خروج از کشور، آبروی ما در عرصه بین‌المللی صدمه می‌خورد. این یک موضوع شخصی نیست، بلکه مسئله ملی است».

ایران از جمله کشور‌هایی است که اجازه خروج زن تا قبل از ازدواج توسط پدر یا جد پدری و بعد از ازدواج به دست همسرش سپرده شده است؛ در نظام فقهی، حق اذن خروج زن از حقوق مسلم مرد یا همسرش است که همه فق‌ها د ر آن اشتراک نظر د ارند. بند ۳ ماده ۱۸ قانون گذرنامه به صراحت صدور گذرنامه برای زنان شوهردار را به موافقت کتبی شوهر موکول می‌کند.

برجام؛ غلط‌ کردم‌ گویی دولت روحانی/هشدار مقام آمریکايی



بدنبال تهدید وزیر اطلاعات دولت روحانی که وضعیت جمهوری اسلامی را به گربه‌ای گیر افتاده در کنج دیوار تشبیه کرد که ممکن است اقدام به ساخت بمب‌ اتمی کند، حسن روحانی امروز در جلسه هیات دولت در این زمینه به غلط‌ کردم‌ گویی افتاد و گفت: آمریکا بخواهد یا نخواهد، اروپا بخواهد یا نخواهد، سازمان ملل بخواهد یا نخواهد، اگر همه دنیا هم به ما بگویند ایران خیلی خوب است سلاح هسته‌ ای داشته باشد، ما نظرمان تغییر نمی‌کند، ما دنبال سلاح هسته‌ ای نخواهیم بود.

روحانی گفت: نکته اول این است که همان‌طور که بارها ما گفتیم در برنامه دفاعی کشور ما جایی برای سلاح کشتار جمعی و از جمله هسته‌ ای وجود ندارد! و نخواهد داشت! این تصمیم قاطع نظام هست جمهوری اسلامی نمی‌خواهد دارنده سلاح هسته‌ای باشد.

روحانی گفت: قانون (هسته ای) مجلس اجرا شود هیچ مشکلی به‌وجود نمی‌آید. نه تنها بازرسان را بیرون نمی‌کنیم، بلکه مدیرکل آژانس هم به تهران می‌آید. مقررات پادمان اجرا خواهد شد و بازرسان هستند….در تماس دیشب با یک مقام اروپایی گفتم مشکل فقط تحریم‌های آمریکاست.

این در حالیست که وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه ای رادیويی گفته: راه دیپلماسی الان باز است. رژیم ایران هنوز فاصله زیادی با اجرای تعهداتش (براساس برجام) دارد. پس باید ببینیم چه خواهد کرد.

او در پاسخ به این سوال که آیا هیچ گامی برای از سرگیری دیپلماسی به صورت مستقیم با رژیم ایران برداشته شده، به موضع رسمی جو بایدن رئیس جمهور این کشور اشاره کرد که گفته است اگر رژیم ایران دوباره مفاد برجام را اجرا کند، آمریکا هم چنین خواهد کرد.

وزیر خارجه آمریکا افزود در صورت بازگشت دو طرف به توافق قبلی باید روی توافقی بلندمدت تر و قوی تر از توافق اولیه کار کنیم و به مسائلی مانند برنامه موشکی و اقدامات بی ثبات کننده رژیم ایران اشاره کرد.

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) پیش تر نوشته بود: جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در رقابت‌های انتخاباتی خود از بازگشت سریع به توافق هسته‌ای سخن گفت اما با گذشت بیش از سه هفته از شروع به کار دولت خود، هنوز اقدام ملموسی در زمینه برطرف کردن تحریم علیه (رژیم) ایران انجام نداده است.

در همین حال عراقچی، معاون ظریف گفته: برجامی که رفع تحریم‌ها در آن نباشد، اصلا برای ما هیچ ارزشی ندارد. رفع تحریم هم یعنی، هم تحریم‌هایی که در برجام قید شده و هم تحریم‌های جدید لغو شود. از نظر ما باید وضعیت تحریم‌ها دقیقا به ژانویة‌ ۲۰۱۷ برگردد، هر تحریمی که تا آن تاریخ نبوده، الان هم نباید باشد.

معاون وزیر خارجه رژیم ملاها افزود: برای ما مهم این است که نفتمان به دست خریدار برسد و مبلغش به دست ما برگردد.

تحلیل فرید زکریا از موضع بایدن

به گزارش اقتصادنیوز، فرید زکریا در واشنگتن‌پست، با تحلیل وضعیت کنونی نوشت: فرض بر این بود که پس از روی کار آمدن دولت بایدن در جست‌وجوی راهی سریع برای بازگشت به توافق برجام باشد، اما از قرار معلوم ماجرا به‌گونه دیگری است. وزیر امورخارجه و مدیر اطلاعات ملی می‌گویند که برای پیوستن مجدد به توافق «راهی طولانی» در پیش است. آن‌ها اصرار دارند که ابتدا (رژیم) ایران به تعهداتش بازگردد، اما مشخص است این عمدتا یک تاکتیک برای عدم روبه‌رو شدن با موضوع است.

وی نوشت: دیپلمات‌ها می‌توانند روشی را برای بازگشت مجدد همزمان هر دو کشور پیدا کنند. بسیاری از مقامات دولت بایدن طی مذاکرات برجام نقش اصلی و کلیدی داشتند و همان زمان قاطعانه اعلام کردند که این بهترین توافقی است که ایالات‌متحده می‌تواند به‌دست آورد. آیا اکنون آن‌ها نظر خود را تغییر داده‌اند؟

چه خواهد شد و چه باید کرد؟

روزنامه جهان صنعت چاپ تهران شرایط جدید را پیچیده توصیف کرده و نوشته است: با توجه به وضعیت پیچیده به‌وجود آمده و در شرایطی که تهران و واشنگتن توپ را در زمین دیگری می‌اندازند، پرسش آن است که بحث از بازگشت به برجام چه وضعیتی به خود خواهد گرفت و برای خروج بحران بابت برداشتن گام اول در بازگشت به برجام چه باید کرد؟

این روزنامه هشدار داد: تداوم این وضعیت تهران را در شروع فاز جدید دیگری از فعالیت‌های هسته‌یی قرار خواهد داد و در پی این فعالیت‌های هسته‌یی، واشنگتن نیز ناچار به تکرار شرایط ترامپ در قبال تهران خواهد بود. در این ارتباط و با توجه به تداوم شرایط ترامپ در دوران بایدن، تنها مسیر ممکن بابت گشایش‌های برجامی استفاده از ظرفیت‌های اروپاست.

این منبع افزود: البته به شرط آن‌که اروپا رویه مستقل در قبال برجامی اتخاذ کند و از لاک بدعملی یا بی‌عملی خارج شود. اما به نظر می رسد مواضع اروپا مانند نگرش بایدن و اعضای کابینه‌اش در قبال رفتار‌های منطقه‌یی و برنامه‌های موشکی ایران هم‌سو است.

بایدن نمی تواند تحریم‌ها را به راحتی لغو کند

خبرگزاری فارس پیش تر در گزارشی نوشته بود: برخلاف تصور رئیس جمهور و برخی مسئولان ارشد دولتی، بایدن نمی تواند تمام تحریم‌های اعمال شده از سوی ترامپ پس از خروج از برجام را به راحتی لغو کند زیرا برخی از این تحریم‌ها مثل تحریم بانک مرکزی و شرکت ملی نفت با برچسب تروریستی، با استناد به قانون کاتسا شکل گرفته و بایدن اختیار لغو آن را ندارد.

در بخش ۱۰۵ این قانون، کنگره دولت آمریکا را موظف کرده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم شناسایی کرده و ذیل تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. همچنین براساس این قانون، دولت موظف شده است که این کار را برای تمام نهادها، دفاتر، وابسته‌ها و … سپاه نیز انجام دهد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال گذشته و امسال بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی، شرکت ملی نفت، شرکت نفت‌کش و … را با استناد به همین قانون، مجددا تحریم کرده است یعنی نهادهای مذکور به اتهام ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم شده‌اند. در نتیجه، این تحریم‌ها مشمول بخش ۱۰۵ قانون کاتسا می‌شود و صرفا یک دستور اجرایی که در اختیار رئیس جمهور است، نیست. در نتیجه بایدن برای رفع این تحریم‌ها که ضرورت بازگشت شرایط به زمان خروج آمریکا از برجام است، باید طبق قانون کنگره (کاتسا) عمل کند.

خبرگزاری فارس نوشت: بازگشت آمریکا به برجام بسیار پرابهام و با قابلیت فریبکاری بیشتر از برجام است. اینکه دولت بایدن گفته است ابتدا باید ایران به تعهداتش عمل کند و بعد آمریکا به تعهداتش عمل کند، تشدید شده‌ی عملیات فریبی است که در برجام صورت گرفت و با ابهامات فراوانی که وجود دارد و یک مورد آن را در بالا تشریح کردیم، جایی برای ذره‌ای اعتماد به آمریکا باقی نمی‌گذارد.

تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از ترامپ است

یک تحلیلگر مسایل بین الملل در تهران با اشاره به صادر نشدن فرمان بازگشت آمریکا به برجام از سوی بایدن در روزهای آغازین ورودش به کاخ سفید، می‌گوید، این اقدام در واقع پیام ‌هایی برای حکومت ایران است.

به گزارش ایسنا، مهدی مطهرنیا،خاطر نشان کرد: اگر چه حکومت ایران از زبان نماینده خود در سازمان ملل متحد می‌گوید که توپ در زمینه برجام در زمین آمریکاست، اما آمریکا به راحتی آن را می‌تواند به سمت ایران شلیک کند و با یک امضا به برجام برگردد اما آمریکا تحریم‌های خود را بر نمی دارد و این حکومت ایران است که باید به وضعیت سابق بازگردد.

مطهرنیا با بیان این که تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از تیم ترامپ در بحث سیاست خارجی و امنیت ملی و نیز مساله ایران است اظهار کرد: نه اینکه دنبال جنگ با ایران هستند؛ از آنتونی بلینکن تا جیک سالیوان و ویلیام برنز همه این‌ها دیپلمات‌های برجسته و دارای ریشه‌های عمیق در ارتباط با فشار آوردن به ایران هستند و اینکه بگوییم وندی شرمن با ایرانی‌ها آشنایی دارد یا وزیر خارجه سابق آمریکا با ظریف در کنار رودخانه قدم زده است، بیان نکات تبلیغاتی برای شکل دادن حرکت سهل‌تر مذاکرات است. لزوما قدم زدن یا آشنایی یا رد و بدل پیام به این معنی نیست که آنها در پی تسهیل گذار از امتیازاتی هستند که کشورشان علیه حکومت ایران هدف‌گذاری کرده است بلکه دنبال این هستند از این مسایل برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر چه تیم بایدن نظامی و امنیتی نیست و سیاسی ـ امنیتی است اما خطرناک‌تر هم می‌تواند باشد، چرا که با توجه به سوابق عملیاتی آنها در همگرایی با اروپا بر ضد تهران می‌توانند حتی بر روی مسکو و پکن تاثیرات خاص خود را بگذارند.

بلینکن آب پاکی را روی دست خامنه‌ای ریخت

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید آمریکا روز چهارشنبه در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: رئیس جمهور بایدن بسیار شفاف بوده، اگر رژیم ایران به تعهدات خود در برجام بازگردد، آمریکا نیز همان کار را می‌کند.

وی افزود: آمریکا زمانی به برجام برمی گردد که رژیم ایران اجرای تعهداتش را از سر گرفته باشد. سپس از آن به عنوان بستری برای مذاکرات آتی جهت توافق گسترده‌تر که دیگر نگرانی‌های ما و متحدانمان را شامل شود، استفاده می‌کنیم.

صداوسیمای خامنه ای در نخستین واکنش به این اظهارات گفت: این لحن وزیر خارجه جدید آمریکا نشان می دهد که دولت بایدن هم نمی خواهد دست از رفتار طلبکارانه بر دارد.

بلینکن همچنین با متهم کردن حوثی های یمن به همدستی با رژیم ایران گفت: حوثی‌ها به متحد ما یعنی سعودی‌ها حمله کردند. مسئله حوثی‌ها و یمن اکنون اولویت ماست.

اظهارات وزیر خارجه جدید آمریکا درباره برجام در حالی بیان می شود که خامنه ای اخیرا گفته بود: اصلا مسئله‌‌ ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه‌ ما است، رفع تحریمها است. بازگشت آمریکا به برجام بدون رفع تحریم ها ضرر هم دارد. (فیلم زیر)

مارک دوبوویتز مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی ها امروز در توئیت خود نوشت: بلینکن وزیر خارجهٔ جدید آمریکا به کنگره متعهد شد که دولت بایدن تحریم‌ها علیه تروریسم رژیم ایران را لغو نخواهد کرد. شش بخش کلیدی و بالغ بر ۳۲۰ نهاد مرتبط با تروریسم و سپاه پاسداران در لیست قرار دارند.

واشنگتن پست نیز روز چهارشنبه در مقاله‌ای نوشت: بایدن با نبردی سخت برای نجات توافق برجام با رژیم ایران مواجه است. بازگشت به وضعیتی که پیش از ریاست ‌جمهوری ترامپ بود به ‌نظر مشکل می‌رسد. در واقع این مشاوران بایدن هستند که باید زمان و نحوه انجام آن را به‌وضوح نشان دهند که این نشان می‌دهد توپ در زمین رژیم ایران است.

این روزنامه افزود: آنتونی بلینکن در جلسه استماع تاییدیه خود در سنا گفت: آمریکا منتظر می‌ماند تا متقاعد شود رژیم تهران از احیای عملیات غنی‌سازی اورانیوم عقب نشسته و به تبعیت از توافق بازگردد.

واشنگتن پست در ادامه با اشاره به حساسیت موضوع در سنای آمریکا نوشت: جمهوریخواهان و حامیان سیاست دولت ترامپ به‌نظر می‌رسد منتظرند تا با هرگونه امتیازدهی به رژیم ایران برخورد کنند و از هم‌اکنون شروع به افشاگری علیه برگزیدگان بایدن که با رژیم ایران نرم برخورد می‌کنند، کرده‌اند.

روزنامه جهان صنعت چند روز پیش در این باره نوشته بود: پیش از این تصور می‌شد دولت بایدن بدون سرسختی و بدون پیش‌شرط به برجام برمی‌گردد و این به‌معنای پذیرفتن توافق‌های برجام از جمله حذف تحریم‌هاست. اما بررسی‌های سخنان افراد کلیدی بایدن نشان می‌دهد کارها چندان ساده و آسان نیست.

این روزنامه با این استدلال که در هنگام امضای برجام، بایدن، معاون اوباما بوده، بنابراین هر آنچه در برجام آمده، مورد تأیید او هم بوده، مطرح می‌کند که وقت آن است که رئیس‌جمهور آمریکا با رفع بدون شرط و شروط تحریم‌ها به برجام برگردد.

این منبع افزود: اولین ایرادی که به بایدن وارد است این است که با تعیین شرط و شروط برای بازگشت به برجام به همان سمتی می‌رود که ترامپ رفته بود یعنی آقای بایدن هم به‌نحوی در حال خلف وعده است.

این روزنامه اضافه می‌کند: اگر آمریکایی‌ها با کمک اروپایی‌ها بخواهند مباحث منطقه‌ ای و امنیتی و نظامی را ذیل برجام قرار دهند و با این شروط جلو بیایند، از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست و نشان می‌دهد آنها با وعده بازگشت به برجام صرفاً می‌خواهند فشار بین‌المللی را بر ایران افزایش دهند یا می‌خواهند چون در برجام حضور دارند، مکانیسم ماشه را علیه ما فعال و از حضورشان در برجام سوءاستفاده کنند، پس باید مراقب باشیم.

بازگشت اعدام‌های دسته‌ جمعی برای ایجاد رعب و وحشت



اجرای حکم اعدام دستکم ۷ زندانی در زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز چهارشنبه ۲۹ بهمن‌ماه، دستکم ۷ زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند. ۴ زندانی نیز با اخذ مهلت از اولیای دم از پای چوبه دار به بند بازگشتند. از جمله زندانیان اعدام شده زهرا اسماعیلی است که روز گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز چهارشنبه ۲۹ بهمن ماه ۹۹، حکم اعدام دستکم ۷ زندانی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا در آمذ.

از جمله زندانیان اعدام شده “زهرا اسماعیلی” است که روز گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بود. خانم اسماعیلی، ۴۲ ساله و مادر دو فرزند بوده. او پیشتر از بابت اتهام قتل همسر خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.

امروز همزمان با زهرا اسماعیلی ۱۰ زندانی دیگر از بندهای مختلف زندان رجایی شهر جهت اجرای حکم به پای چوبه دار منتقل شدند که از این میان ۶ تن اعدام شدند و ۴ زندانی با کسب رضایت و یا اخذ مهلت از اولیای دم به بندهای خود بازگشتند. اتهام تمامی این زندانیان قتل عنوان شده است.

هویت زندانیان اعدام شده دیگر و زندانیانی که با کسب رضایت و یا اخذ مهلت از اولیای دم به بند بازگشته کماکان توسط هرانا در حال بررسی است.

هرانا روز گذشته از انتقال این زندانیان جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی خبر داده بود.
سازمان حقوق بشر در ایران نیز، روز گذشته هویت دو تن از زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام را “موسی صداقت و محمد چزانی” احراز کرده بود. این شهروندان پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند.

اعدام این زندانیان تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانه‌های داخل ایران و یا منابع رسمی اعلان نشده است.

بنابر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۲۰ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰) دستکم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۲ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

عراق؛ رژیم تهران مسیری بسیار خطرناک را پیش گرفته



وزرای خارجه آمریکا و چهار کشور بزرگ اروپایی حمله به نیروهای آمریکايی در پایگاهی در اربیل عراق را محکوم کرده و هشدار دادند که چنین اقداماتی از این پس تحمل نخواهد شد.

روزنامه وال استریت ژورنال در این باره نوشته: حمله دوشنبه شب که ائتلاف به رهبری آمریکا را هدف قرار داد، آزمایش دولت بایدن است.

به گزارش رویترز، ائتلاف به رهبری آمریکا در عراق می‌گوید، در حمله شامگاه دوشنبه به نیروهای ائتلاف در اربیل یک پیمانکار غیر نظامی کشته و یک نظامی آمریکا نیز مجروح شده است.

در بیانیه وزیران خارجه پنج کشور بزرگ غربی، حمله اخیر به اطراف فرودگاه بین‌المللی اربیل به شدیدترین لحن محکوم شده است.

وزرای خارجه آمریکا و چهار کشور اروپایی تاکید کردند: ما اتفاق نظر داریم که حملات به پرسنل نظامی آمریکا، ائتلاف و تاسیسات آن تحمل نخواهد شد.

نشریه «دیفنس وان» در این باره نوشت: یک گروه شبه‌نظامی ناشناخته که گفته می‌شود وابسته به شبه‌نظامیان تحت امر رژیم ایران در عراق است، مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.

اندریا استریکر کارشناس بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها در واشنگتن می گوید: رژیم تهران مسیری بسیار خطرناک را در پیش گرفته است تا فشارها برای کاهش تحریم‌ها را بالا ببرد.

وال استریت ژورنال در ادامه نوشت: این تحول نشان‌دهنده آزمایش اولیه بایدن در نقش فرمانده کل قواست.

منبع داخلی: آمار بسیار تکان دهنده، خطرناک و ترسناک



سایت اقتصاد 24 در گزارشی نوشت: بر اساس آماری که معاونت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش تهیه کرده است، در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ در حدود سیصد هزار دانش آموز (۲۹۹۸۶۳ نفر) در کشور در مقاطع مختلف تحصیلی اعم از پسر و دختر ترک تحصیل کرده اند و از دنیای درس و مدرسه جدا شده اند.

همچنین بر اساس همین آمار در سال ۹۸-۹۹ در حدود یک میلیون (۹۳۸۶۱۲ نفر) نیز بازمانده از تحصیل در کشور داشته‌ایم. اصطلاح «بازمانده از تحصیل» به کودکان و نوجوانانی اطلاق می‌شود که در سن تحصیل قرار دارند، اما به هر دلیلی در مدرسه ثبت نام نکرده اند، اما ترک تحصیل کرده‌ها دانش آموزانی هستند که ثبت نام کرده و به مدرسه رفته اند، اما در نهایت مدرسه را رها کرده اند.

این آمار بسیار تکان دهنده و خطرناک خبر از زلزله‌های مهیبی می‌دهد که در لایه‌های زیرین اجتماع و اقتصاد کشور به وقوع پیوسته و تکانه‌های آن تازه به سطح زمین رسیده است و اتفاقا اگر از زوایای دیگری این آمار را مورد بررسی قرار دهیم، ماجرا بسیار ترسناک‌تر هم می‌شود. به عنوان مثال می‌شود گفت در سال ۹۸ تقریبا از هر ۱۴ نفر که در سن تحصیل و مدرسه قرار دارند، یک نفر از تحصیل بازمانده است و در واقع یک چهاردهم دانش آموزان ما عطای مدرسه را به لقایش بخشیده و به دنبال سرنوشتی متفاوت و نامعلوم رفته‌اند.

اما علت اصلی چیست؟ شواهد متقن نشان می‌دهد که فقر اقتصادی در کنار فقدان چشم انداز روشنی از تاثیر تحصیل بر کیفیت زندگی، هم دانش آموزان و هم اولیای آنان را به این باور رسانده است که مدرسه و تحصیل را وانهاده و به دنبال کسب و کاری هر چند کم بازده و مبهم بروند تا سرکه نقد را به کف آورده و از تصویرسازی ذهنی درباره حلوای آینده راحت شوند. برای اثبات تاثیر فقر بر ترک تحصیل کافی است تا آمار‌های استان‌ها و مناطق کشور در این زمینه را مد نظر قرار دهیم. در بین بازماندگان از تحصیل سال ۹۸-۹۹ که در حدود یک میلیون نفر بودند، استان سیستان و بلوچستان با ۱۴۱۸۶۹ رتبه اول را دارد که خود به اندازه کافی گویای واقعیت تلخِ تاثیر فقر بر ترک تحصیل است. همچنین استان خراسان رضوی که دارای جمعیت زیاد حاشیه نشین و شهر‌های کم برخوردار است، رتبه دوم را داراست و ۱۰۶۵۳۱ دانش آموز بازمانده از تحصیل در این سال را ثبت کرده است. در بین ترک تحصیلی‌ها نیز این دو استان در صدر هستند و البته خراسان با ۳۵۷۶۴ و سیستان با ۳۳۵۵۹ جای خود را عوض کرده اند. اگر بخواهیم عامل اقتصادی را به شکل گسترده‌تر مد نظر قرار دهیم، علاوه بر فقر مالی خانواده ها، کمبود امکانات آموزشی نیز دلیل عمده دیگر ترک تحصیل و بازماندن از تحصیل است.

کرونا؛ مرگ دو پرستار بر اثر ایست قلبی ناشی از فشار

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، دو تن از پرستاران مراکز بیمارستانی امام خمینی در تهران و رازی رشت بر اثر ایست قلبی ناشی از فشار کار جان خود را از دست دادند.

بر اساس این گزارش، هویت آنها سعید سلیمانی پرستار بیمارستان امام خمینی در تهران و مریم سادات رشیدی نیا پرستار واحد فیزیوتراپی بیمارستان رازی رشت در گیلان، احراز شده است.

این پرستاران از کارکنان با سابقه مراکز بیمارستانی بودند که از قرار معلوم سابقه هیچ نوع بیماری خاصی نداشته‌اند.

بلبشو در نیروهای مسلح و دستگاه‌های اطلاعاتی خامنه‌ای



ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی می‌گوید فردی که به گفته محمود علوی وزیر اطلاعات در ترور فخری زاده نقش داشته، قبل از استخدام و عضویت در نهادهای نظامی به دلیل “اعتیاد و فساد اخلاقی” و “در حین آموزش اخراج شده بود” و چون فردی نظامی محسوب نمی‌شده، باید زیر نظر وزارت اطلاعات می‌بو‌ده و نه ستاد کل نیروهای مسلح.

وزیر اطلاعات به تازگی در توضیح جزئیاتی از ترور فخری زاده گفته بود که عامل اصلی تدارک عملیات ترور، از کارکنان اخراج شده نیروهای مسلح بوده است و وزارت اطلاعات مطابق قوانین بر افراد نیروهای مسلح نمی‌تواند نظارت داشته باشد.

در واکنش به این اظهارات، ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار بیانیه‌ای گفته است “فرد مورد ادعای وزیر اطلاعات در سال ۹۳ در حال آموزش بوده است و در همان سال به دلیل مشکلات اخلاقی و اعتیاد اخراج شده است”.

ستاد کل نیروهای مسلح با این بیانیه مسئولیت در زمینه فردی که گفته می شود عامل ترور بوده را متوجه خود ندانسته و وزارت اطلاعات را مسئول خوانده است.

به گزارش بی بی سی، بیانیه با لحنی انتقادی از علوی می گوید “انتظار می‌رفت وزیر محترم اطلاعات در اظهارات رسانه‌ای خود آن هم در پخش زنده، دقت بیشتری می‌کرد که بهانه‌ای به دست دشمنان جنایتکار نظام همچون آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی نمی‌داد و از جایگاه خطیر وزارت اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان و شأن نیروهای مسلح مراقبت می‌کرد”.

وزیر اطلاعات پیش تر با اشاره به کشته شدن فخری زاده گفته بود: دو ساعت پس از کشته شدن او شروع کردن علیه وزارت اطلاعات شعار دادن، بدون این‌که بدانند وزارت در این قضیه چه نقشی ایفاء کرده است.

وی افزود: فخری‌زاده جزو نیروهای مسلح (سپاه پاسداران) بود و آن فردی هم که اولین تدارکات را برای ترور انجام داد جزو نیروهای مسلح بود. ما چون نمی‌توانستیم در حوزه نیروهای مسلح کار اطلاعاتی انجام دهیم از مسئولین مربوطه نفر خواستیم بیایند بنشینند و روی قضیه کار کنیم ولی قبل از اینکه نماینده‌ای معرفی شود این اتفاق [ترور] افتاد

به گزارش رادیو فردا، مقام‌های حکومت ایران در روزهای نخست اعلام کردند که سوءقصد به محسن فخری‌زاده با سلاح خودکار و با کنترل از راه دور انجام شد و هیچ شخصی در صحنه «ترور» حضور نداشت ولی در روزهای بعد از «شناسایی» و حتی «بازداشت عوامل ترور» خبر دادند. با این حال هنوز هیچ گزارشی در این زمینه منتشر نشده است.

۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!

به گزارش سایت خبری رکنا، جواد موگویی مستندساز با انتشار پستی نسبت به ترور شهید محسن فخری زاده واکنش داد و با نام بردن از محافظان او و رشادتی که آن‌ها کردند نوشت:

” دستگاه اطلاعاتی پاسخ دهد!.
«حامد اصغری» خودش را روی دکتر محسن فخری‌زاده می‌اندازد و ۴گلوله می‌خورد. حالش وخیم است.
ایضا «فیروزمند» که دو گلوله خورده است.
هردو اتاق عمل هستند.
اصغری برند محافظان است و چهره شناخته‌شده بین‌المللی.
اما مهاجمان ۱۲نفر بودند! با یک ماشین انفجار؛ و محافظان تنها ۴نفر!
نام محسن فخری‌زاده در تمام گزارش‌ها و اسناد بین‌المللی بود. این آخری‌ها نامش را در مصاحبه‌ها و کنفرانس‌ها هم می‌بردند.
سیستم اطلاعاتی چه می‌کند؟
مگر محافظ سر صحنه چه می‌تواند بکند؟
وقتی بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور روزانه رصد داشته و با ۱۲نفر مهاجم آمده‌اند. آن هم بدون ماشین ضدگلوله!
محافظ راهی جز «تن» دادن به گلوله ندارد.
۱۲نفر تیم عملیاتی، یعنی ۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!
ترور در روز تعطیل بود. یعنی تیم ترور حتی برنامه دقیق غیرروتین سوژه را هم داشته است. جاگذاری خودروی انفجار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی تسلط کامل بر سوژه.
پاسخ را باید از دستگاه اطلاعاتی گرفت نه از محافظان جان برکف..