Previous Next

احضار پس از حضور در تجمع بازنشستگان مقابل مجلس

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، داود رضوی، عطا باباخانی و علی قربانیان، اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، با ابلاغیه شعبه دوم دادسرای اوین، به پلیس امنیت تهران، احضار شدند.

این سه شهروند از بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی هستند.

بر اساس این گزارش، این شهروندان پس از حضور در تجمع بازنشستگان در مقابل مجلس، توسط پلیس امنیت به صورت تلفنی احضار شدند و در روزهای گذشته نیز ابلاغیه‌ای برایشان ارسال شده است.

در این احضاریه از این شهروندان خواسته شده که روز شنبه ۲۵ بهمن، جهت رسیدگی به اتهامات مطروحه در این دادسرا حاضر شود.

عطا باباخانی طی هفته گذشته نیز در پرونده ای دیگر به اتهام برهم زدن امنیت کشور به ستاد خبری پلیس اطلاعات و امنیت استان البرز احضار شد.

عطا باباخانی و داود رضوی پیشتر در تاریخ آذرماه ۱۳۹۸، به همراه ۱۵ تن از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه توسط پلیس امنیت اخلاقی احضار و در تیرماه سال ۱۳۹۹، قرار منع تعقیب توسط شعبه دوم دادسرای امنیت اوین، برای آنها صادر شده بود.

حکم زندان برای فعال زیست ‌محیطی

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، فرانک جمشیدی، فعال زیست‌محیطی اهل سنندج توسط شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج به تحمل ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

این حکم به اتهام عضویت در یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت و از سوی قاضی سعیدی صادر شده است. حکم مذکور روز سه‌شنبه ۱۴ بهمن (۲ فوریه) رسماً به وکیل وی ابلاغ شده است.

فرانک جمشیدی روز یکشنبە ٨ تیر ٩٩ (٢٨ ژوئن ٢٠٢٠) توسط نیروهای ادارە اطلاعات سنندج بازداشت و پس از چهار ماه و نیم با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و موقتاً تا زمان اتمام مراحل دادرسی آزاد شده بود.

بازداشت نویسنده ایرانی به اتهام توهین به “مقدسات”



علیرضا نوری، شاعر، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران توسط پلیس اطلاعات و امنیت همدان بازداشت و به زندان همدان منتقل شده است. فشار به اعضای کانون نویسندگان ایران به خاطر دفاع از آزادی اندیشه و بیان افزایش یافته است.

هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران صبح روز پنجشنبه ۲۳ بهمن (۱۱ فوریه) گزارش داد علیرضا نوری، شاعر، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران توسط پلیس اطلاعات و امنیت همدان در منزل شخصی خود بازداشت شده و به زندان منتقل شده است.

به نوشته هرانا پرونده‌ علیرضا نوری در مهر ۱۳۹۵ گشوده شده و در خرداد سال ۱۳۹۶ به اتهام “توهین به مقدسات” توسط شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو همدان محاکمه و به دو سال زندان محکوم شد.

دادگاه اعلام کرده است این نویسنده “به مقدسات از طریق نوشتن اشعار موهن در فضای مجازی” توهین کرده است.

علیرضا نوری این اتهامات را نپذیرفت اما دادگاه تجدید نظر در آبان ۱۳۹۶ حکم دادگاه بدوی را عینا تائید کرده است. آقای نوری روز دوشنبه دوم تیرماه ۱۳۹۹ برای اجرای حکم حبس به شعبه‌ پنج اجرای احکام همدان احضار شده بود اما به دلیل شیوع ویروس کرونا اجرای حکم حبس او متوقف ماند.

کانون نویسندگان ایران در مهر ماه سال جاری نیز اطلاع داده بود که رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین، دو عضو هیئت دبیران کانون و کیوان باژن عضو پیشین هیئت دبیران جهت اجرای حکم به زندان اوین منتقل شدند.

به گفته کانون نویسندگان آقایان خندان (مهابادی) و آبتین هر یک به شش سال و آقای باژن به سه‌سال و نیم زندان محکوم شده‌اند.

اعضای کانون نویسندگان ایران به خاطر دفاع از آزادی اندیشه و بیان همواره زیر فشار سنگین احکام مستبدانه قرار گرفته‌اند و این فشار پیوسته افزایش یافته است. آنها سالیان دراز است که از تجمع علنی و فعالیت آزادانه محروم هستند.

حکومت ایران از مردم معترض می ترسد

به گفتۀ علی کاکاوند، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، «حاکمیت از اعتراض های مردم هراس دارد و از آنجا که کانون نویسندگان ایران مدافع آزادی بیان است، سرکوب آزادی بیان هدف حاکمیت به شمار می رود، زیرا، با سرکوب آزادی بیان، با دستگیری اعضای کانون نویسندگان ایران، حاکمیت می خواهد این پیام عمومی را به مردم بدهد : “ما نمی گذاریم که شما آزادانه اعتراض کنید و حرف بزنید به طوری که حتی برای نویسندگان هم به صرف نوشتن جرم می تراشیم و آنان را به زندان می اندازیم.”»

شنبه پنجم مهر ماه دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران سه نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران، بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن را به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” راهی زندان اوین کرد. کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه ای صدور و اجرای احکام زندان سه عضو خود را “نشان از افزایش فشار بر نویسندگان مستقل” دانست و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط اعضای زندانی خود شد.

علی کاکاوند، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، نیز در گفتگو با رادیو بین المللی فرانسه خواستار “لغو فوری احکام زندان سه عضو کانون نویسندگان ایران شد و گفت : “به نظر من دستگیری نویسندگان عضو کانون بی ارتباط با شرایط کنونی کشور و به ویژه هراس حاکمیت نیست.” به گفتۀ علی کاکاوند، «حاکمیت از اعتراض های مردم هراس دارد و از آنجا که کانون نویسندگان ایران مدافع آزادی بیان است، سرکوب آزادی بیان هدف حاکمیت به شمار می رود، زیرا، با سرکوب آزادی بیان، با دستگیری اعضای کانون نویسندگان ایران، حاکمیت می خواهد این پیام عمومی را به مردم بدهد : “ما نمی گذاریم که شما آزادانه اعتراض کنید و حرف بزنید به طوری که حتی برای نویسندگان هم به صرف نوشتن جرم می تراشیم و آنان را به زندان می اندازیم.”»

به این ترتیب، به گمان کاکاوند، حاکمیت باید به این پرسش پاسخ دهد که “آیا نویسندگان می توانند نقش مخالفان و اپوزیسیون را بازی کنند؟”

در پاسخ به این پرسش خود کاکاوند می گوید : “ما، به عنوان اعضای کانون نویسندگان ایران چنین نقشی برای خود در نظر نگرفته ایم. حتی پرونده های اتهامی دوستان زندانی ما به هیچ وجه مربوط به اعتراض های دی ماه ٩٦ یا آبان ٩٨ نیست.”

اتهامات این سه نویسنده، به گفتۀ عضو کانون نویسندگان ایران، در سال ٩٤ و در ارتباط با انتشار “اندیشۀ آزاد”، نشریۀ داخلی کانون نویسندگان ایران، تاریخچۀ پنجاه سالۀ کانون و بیانیه های آن و همچنین شرکت در مراسم بزرگداشت محمد مختاری، محمد جعفر پوینده (دو نویسندۀ به قتل رسیده در سال ٧٧) و احمد شاملو، شاعر بزرگ معاصر، تشکیل شده اند. کاکاوند می گوید : این ها بهانه های جرم تراشی برای سه عضو کانون نویسندگان بوده در حالی که در مراسم بزرگداشت پوینده و مختاری و احمد شاملو دهها نفر دیگر شرکت داشتند.

شاعر ایرانی می افزاید : “نمی توان حتی با استناد به قوانین ناقص و نیم بند حاکم بر کشور از چنین مواردی جرم ساخت. دستگیری دوستان ما در واقع در ادامۀ فشارهایی است که همواره بر کانون نویسندگان ایران اعمال شده چه مردم اعتراض بکنند چه نکنند، هر چند گمان میکنم که اعتراض های اجتماعی دو سه سال گذشته باعث شده که حکومت بهراسد و هر صدای اعتراضی را سرکوب کند.”

در واقع به گمان کاکاوند، هدف حکومت خاموش کردن رهبران اپوزیسیون و یا قرار دادن نویسندگان زندانی در چنین مقامی نیست. هدف حکومت دادن این پیام عمومی است : “به شدت برخورد، بازداشت و زندانی می کنیم و برخورد خوبی با شما نخواهیم داشت حتی اگر نویسنده باشید.” کاکاوند می گوید : “هدف، ایجاد هراس است. هر قدرت سیاسی که بیشتر بترسد بیشتر چنگ و دندان نشان می دهد تا بقیه را بترساند. حکومت می خواهد که همۀ نویسندگان باصطلاح حساب کار دست شان بیاید.” با این حال کاکاوند معتقد است که “حکومت اشتباه می کند.” او یادآور می شود که نقطۀ پیوند اعضای کانون نویسندگان ایران منشور و اساسنامۀ آن، یعنی دفاع از آزادی بیان و مخالفت با سانسور است. او تأکید می کند که “هدف کانون نویسندگان ایران کار سیاسی نیست.” اما حکومت با فعالیت فرهنگی کانون نویسندگان برخورد سیاسی می کند و این برخورد، به گفتۀ عضو کانون نویسندگان ایران، نتیجۀ معکوس دارد. او می گوید : “برای نمونه وقتی که در سال ٧٧ مختاری و پوینده را کشتند، کانون نویسندگان ایران ناگهان با جمعیت بزرگی از نویسندگان جوان روبرو شد که برای عضویت در کانون صف کشیدند.” به همین خاطر زندانی کردن اعضای کانون نویسندگان نه فقط باعث ترس دیگران نمی شود، بلکه باعث می شود که عده زیادی وارد صحنه شده و بگویند : “ما هم نویسنده‌ایم و جای نویسنده زندان نیست.”

علی کاکاوند در پایان گفته است : کانون نویسندگان ایران انتظار دارد که “همۀ نویسندگان، شاعران و هنرمندان صدای بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن باشند.” او تأکید کرده است : “ما گواهی می دهیم که دوستان ما جز نوشتن و جز عضویت در یک تشکل صنفی و فرهنگی به اسم کانون نویسندگان ایران کاری نکرده اند و به این بهانه نمی توان برای آنان جرم تراشید. ننگ است که در قرن بیست و یکم نویسنده ای به خاطر نوشتن و دفاع از آزادی بیان به زندان برود.”

ایران؛ توصیه به بایدن: ائتلاف بین‌المللی تشکیل بدهید



معاون پیشین آژانس انرژی اتمی اعلام کرد حتی حملهٔ هوایی اسرائيل به تأسیسات هسته‌ای رژیم ایران هم خطر برنامهٔ هسته‌ای آنها را به‌شکل دائمی رفع نخواهد کرد.

به گزارش یورونیوز، اولی هاینونن، ۷۵ ساله،‌ آشنایی عمیقی با برنامهٔ هسته‌ای رژیم ایران دارد و خود سالها پیش، در مقام معاون امور پادمان‌های آژانس، از اکثر تأسیسات هسته‌ای در این کشور بازدید و بارها با مقامات جمهوری اسلامی گفتگو کرده است.

وی در مصاحبه‌ای با نشریهٔ اسرائيلی هایوم، گفت: طی بازدیدهای خود از ایران، از همان ابتدا متوجه شده که مشکلی در کار است و برای نمونه افزود که در بازدید از تأسیسات هسته‌ای اراک وقتی متوجه سانتریفیوژهای جدید و کاملا نو می‌شود و از ایرانی‌ها دربارهٔ‌ آنها می‌پرسد پاسخ می‌شنود: اصلا از آنها استفاده نکرده‌ایم!

اولی هاینونن در پاسخ به این پرسش که آيا حملهٔ هوایی اسرائيل به تأسیسات هسته‌ای حکومت ایران ممکن است برنامهٔ هسته‌ای اآنها را متوقف کند او گفت: حملهٔ هوایی ممکن است کمی زمان بخرد اما مشکل را حل نمی‌کند.

این مسئول پیشین آژانس انرژی اتمی افزود: باید در نظر داشت که حکومت ایران، سوریه یاعراق نیست. آنها همیشه نقشهٔ دومی دارند. من مطمئنم که آنها گامهایی برداشته‌اند تا حتی در صورت حمله، بخش هایی از برنامهٔ هسته‌ای‌شان حتماً به کار ادامه دهند.

اولی هاینونن در پایان به جو بایدن، رئيس جمهوری آمریکا دربارهٔ چگونگی برخورد با برنامهٔ هسته‌ای رژیم ایران توصیه کرد: عجله نداشته باشید. ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی تشکیل بدهید.

در همین حال روزنامه آرمان نزدیک به جناح میانه حکومت درباره تنگنای فعلی رژیم و هجمه آمریکا و اروپا برای بازگشت به برجام که وزیر اطلاعات آن را به گربه‌ای تشبیه کرد که در گوشه‌ ای گیر انداخته‌اند و پنجول می‌کشد نوشت: در این میان اما گفته‌های محمود علوی وزیر اطلاعات در این‌باره وضعیت را بغرنج‌تر هم کرده است. وی برای نخستین بار در تمام این سال‌ها حرکت به سمت سلاحهای هسته‌ ای را دور از ذهن ندانسته و آن را ممکن و محتمل برشمرده است؛ سخنانی که به حواشی کنونی افزوده است.

این روزنامه با اشاره به سخنان وزیر اطلاعات مبنی بر امکان رفتن به سمت سلاح اتمی نوشت: بعید به‌نظر می‌رسد این اظهارات بدون هماهنگی گفته شود. به غیر از این‌که وزیر اطلاعات ما را با گربه‌ای مقایسه کرده که در کوچه‌ای گیر افتاده است و خود این تشبیه نیز جای سؤال و نقد دارد اما اظهارات صریحش در مورد انرژی هسته‌ ای (سلاح اتمی) آن هم در چنین شرایطی جای پرسش‌های بیشتری ایجاد می‌کند.

قدرتی که بایدن از ترامپ به ارث برده است

رادیو بین المللی فرانسه در گزارشی با اشاره به اظهارات اخیر رئیس جمهور جدید آمریکا اعلام کرد: قول بازگشت به توافق هسته‌ای وین به معنای بازگشت به شرایط و اوضاع و احوال سال ۲۰۱۵، روزی که توافق وین به امضا رسید، نیست. بایدن در مقاله خود در سی ان ان گفته بود: من دربارۀ تهدیدهای رژیم ایران برضد منافع امنیتیِ آمریکا، دوستان و هم‌پیمانانِ ما و حتی مردم ایران توهمی ندارم. اما برای سخت گرفتن بر آنها راه هوشمندانه‌تری وجود دارد.

این منبع افزود: در سیاست خارجی بایدن نکتۀ مبهم و دوپهلویی دربارۀ رژیم ایران و توافق هسته‌ای وین نمی‌بینیم. ظاهر قضیه نشان می‌دهد که دولت بایدن نمی‌خواهد به زودی، به سادگی و بدون قید و شرط با جمهوری اسلامی وارد مذاکره شود.

به گفتۀ ریچارد گُلدبِرگ، پژوهشگرِ ارشدِ «بُنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» و مشاور پیشینِ دولت ترامپ در امور مربوط به ایران، بازگشت به توافقِ هسته‌ای وین به صورتی که در ۲۰۱۵ تنظیم و امضا شد، دیگر ممکن نیست. مذاکرات اکنون باید در چند زمینه‌ انجام گیرد. باید تهدیدهای دیگر ازجمله تهدید تروریستی، تهدید موشکی و مسئلۀ حقوق بشر را نیز بر تهدید هسته‌ای افزود. دربارۀ همۀ این مسائل باید به طور جامع به توافق رسید. زیرا اگر تحریم‌ها تنها برای یکی از آن‌ها سبک‌تر شود یعنی این که ما در نهایت به رژیم ایران همۀ آنچه را که نیاز دارد دودستی تقدیم می‌کنیم.

به گفتۀ این پژوهشگر، اگرچه در پایه‌های حزب دموکرات‌ هستند کسانی که بازگشت صاف و سادۀ آمریکا را به توافق هسته‌ای وین توصیه می‌کنند زیرا آن توافق را میراث اوُباما و وسیله‌ای برای مخالفت با سیاست‌های ترامپ می‌دانند، اما آنچه از زبان تیم بایدن می‌شنویم به ما اطمینان می‌دهد که دولت بایدن برای بازگشت به برجام عجله‌ای ندارد و به خود فرصت خواهد داد تا متنِ تازه‌ای را جایگزینِ توافق کهنه و رو به پایان کند که دست و پای آمریکا را بسته است.

گُلدبِرگ معتقد است زمان به نفع آمریکا عمل می‌کند، زیرا رژیم ایران تهدید نظامیِ آمریکا را بر بالای سر خود احساس می‌کند و می‌دانند که اگر در راه رسیدن به بمب هسته‌ای شتاب کنند، ارتش‌های اسرائیل و آمریکا مهلت نخواهند داد. در اوضاع و احوالی که رژیم ایران از نقدینگی محروم است و امیدی به کاهش تحریم‌ها ندارد، دولت بایدن از قدرتِ فشار عظیمی برخوردار است و این قدرت را از دولت ترامپ به ارث برده است.

یک دیپلمات-تروریست دیگر رژیم ملاها بازداشت شد



به گزارش رسانه های ترکیه، یک دیپلمات جمهوری اسلامی در استانبول به اتهام مشارکت در ترور یک شهروند ایرانی در ترکیه در سال ۲۰۱۹ بازداشت شده است.

روزنامه «دیلی صباح» چاپ ترکیه خبر داد محمودرضا ناصرزاده، ۴۳ ساله، متهم است که اسناد شناسایی جعلی به علی اسفنجانی که مغز متفکر طرح ترور مولوی وردنجانی بود تحویل داده است که قاچاقی به ایران فرار کند.

مسعود مولوی وردنجانی سال گذشته در استانبول هدف اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. مولوی مامور سابق اطلاعاتی رژیم ایران بود و بعد از سفر به ترکیه، از طریق فضای مجازی دست به افشاگری می‌زد.

روزنامه صباح می‌نویسد نام ناصرزاده، دیپلمات کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول، در جریان بازپرسی از سیاوش اباذری شلمزاری که متهم به کمک به فرار اسفنجانی به ایران است، مطرح شده بود.

دادگاه ترکیه قرار بازداشت ناصرزاده را صادر کرده و او از اوایل هفته جاری در بازداشت است.

دیپلمات جمهوری اسلامی با این‌حال مدعی است که در زمان قتل مولوی وردنجانی در ترکیه حضور نداشته و با اسفنجانی نیز آشنا نیست. ولی روزنامه ترک نوشته است: سیاوش شلمزاری اعتراف کرده که وقتی اسفنجانی در فرودگاه تهران از هواپیما پیاده شد، ناصرزاده همراه با مرد دیگری که «حاج آقا» نامیده می‌شد و چند مامور ، از او استقبال کردند.

به‌گفته وی، در شناسنامه جدید و جعلی اسفنجانی نام «عباس» قید شده بود.این گزارش می‌گوید بعد از اینکه مسعود مولوی وردنجانی از ایران فرار کرده و در ژوئن ۲۰۱۸ ساکن استانبول شد، اسفنجانی با وی دوست شد و اطلاعات او را به ایران می‌داد.

روزنامه صباح می‌گوید اسفنجانی کسی بود که مولوی وردنجانی را هنگامی که به قتل رسید، همراهی می‌کرد.

این گزارش در ادامه می‌نویسد تحقیقات نشان می‌دهد که قاتل، شخصی به اسم عبدالوهاب کوچاک بود که ار اعضای شبکه قاچاق مواد مخدر تحت رهبری «ناجی شریفی زیندشتی» بوده است. کوچاک قبل از قتل مسعود مولوی وردنجانی، با اسفنجانی نیز دیدار کرده بود.

زیندشتی که گفته می‌شود پرونده‌های جنایی زیادی در ترکیه دارد ظاهرا به ایران فرار کرده است. نام وی در پرونده ربودن و انتقال حبیب اسیود، فعال اهوازی از ترکیه به ایران نیز مطرح است.

آغازی برای محاکمه مقامات جمهوری اسلامی

فعالان حقوق بشر می گویند محکوم شدن اسدالله اسدی، دیپلمات جمهوری اسلامی در بلژیک به ۲۰ سال زندان، آغازی برای محاکمه سایر مقامات جمهوری اسلامی خواهد بود.

ایرج مصداقی زندانی سیاسی سابق که از زمان بازداشت اسدی پیگیر آن بود و اطلاع‌رسانی می‌کرد در گفت‌و‌گو با به صدای آمریکا گفت اگرچه این برای نخستین بار است که یک مقام جمهوری اسلامی با وجود مصونیت دیپلماتیک مورد محاکمه قرار گرفته اما پیام بسیار روشنی برای مقامات نظام اسلامی است که نمی‌توانند در اروپا آزادانه دست به ترور و اقدامات تخریبی بزنند و از تبعات آن مصون بمانند.

این فعال حقوق بشر با اشاره به بازداشت حمید نوری به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ و محاکمه قریب الوقوع او در سوئد محکومیت اسدالله اسدی را «طلیعه‌ای برای دادگاه‌های دیگر می‌داند: «مطمئنا دیگر مقامات رژیم هم به پای میز محاکمه آورده خواهند شد.

حکم بی‌سابقه علیه تروریسم جمهوری اسلامی در اروپا

این نخستین بار است که یک دیپلمات جمهوری اسلامی در اروپا به جرم مشارکت در تروریسم محکوم می‌شود. اسدی در زمان وقوع جرم کارمند دیپلماتیک سفارت جمهوری اسلامی در وین، پایتخت اتریش بود.

دیگر متهمان این رونده یعنی نسیمه نعامی به ۱۸ سال، امیر سعدونی به ۱۵ سال و مهرداد عارفانی به ۱۷ سال زندان محکوم شدند.

قاضی با درخواست دادستان مبنی بر سلب تابعیت بلژیکی افراد موافقت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه حکم اسداللهی اسدی، تائید کیفرخواست صادره از سوی دادستانی بلژیک است.

رژیم ایران و وکلای اسدی با اشاره به مصونیت دیپلماتیک وی، صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به اتهامات او را رد کرده بودند. اما دادگاه بلژیکی با وارد ندانستین این استدلال اعلام کرد که اسدی تنها در وین، کشور محل ماموریت صلاحیت داشته، در حالی که وی در آلمان بازداشت شده و در بلژیک محاکمه می‌شود.

کلود مونیکه، مأمور سابق دستگاه امنیتی فرانسه و از کارشناسانی که پرونده اسدالله اسدی را بررسی کرده در گفتگو با ایران اینترنشنال پنجشنبه ۱۶بهمن درباره پرونده اسدی می‌گوید برای اولین بار در ۴۰سال گذشته یک دیپلمات حکومت ایران به‌دلیل تلاش برای بمب‌گذاری در خاک کشوری در جریان ارتکاب جرم بازداشت شده است.

محاکمه بی‌سابقه تروریسم دولتی جمهوری اسلامی

روزنامه فرانسوی لیبراسیون پیش تر در مقالۀ مفصلی در این باره نوشته بود که در کانون این محاکمه نقش جمهوری اسلامی در ساماندهی این اقدام تروریستی بررسی می‌شود.

لیبراسیون می‌نویسد: متهمان این پرونده چهار نفر هستند و مهمترین آنان که نقش رابط وسازماندهندۀ عملیات را برعهده داشته یک مأمور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به اسم اسدالله اسدی است که در پوشش وابستۀ دیپلماتیک سفارت رژیم ایران در اتریش فعالیت می‌کرده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از آژانس اطلاعاتی و امنیتی بلژیک می‌گوید که اسدالله اسدی به دستور مقام‌های جمهوری اسلامی عمل کرده و مواد منفجره با خود به اروپا آورده بود.

اسدالله اسدی، که پلیس اروپا او را از مسئولان اصلی ایستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در کل این قاره می‌داند، نخستین دیپلمات رژیم ایران و احتمالا عالی‌ترین مقام اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که به اتهام دست داشتن در یک اقدام تروریستی در خاک اروپا محاکمه می‌شود.

وزیر خارجه سابق آمریکا (مایک پمپئو) در این باره گفته : رژیم ایران همانند داعش یک حکومت تروریستی است. رژیم از طریق سپاه و یک شبکه تشکیل شده از نیروهای تروریستی نیابتی تحت کنترل خود، اقدام به ترور، آدم‌ربایی و اعدام قشر عادی مردم ایران نموده است. این رژیم به مدت ۴۰سال در توطئه‌ها و حملات تروریستی در بیش از ۴۰کشور دست داشته است. این رژیم یاغی برای انجام اعمال چرکین خود به معیارها و قوانین بین‌المللی اهمیت نمی‌دهد زیرا که از دیپلماتها و سفارتخانه‌ها به‌عنوان یک پوشش برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند.

یک دیپلمات-تروریست دیگر رژیم در خارج بازداشت شد



به گزارش رسانه های ترکیه، یک دیپلمات جمهوری اسلامی در استانبول به اتهام مشارکت در ترور یک شهروند ایرانی در ترکیه در سال ۲۰۱۹ بازداشت شده است.

روزنامه «دیلی صباح» چاپ ترکیه خبر داد محمودرضا ناصرزاده، ۴۳ ساله، متهم است که اسناد شناسایی جعلی به علی اسفنجانی که مغز متفکر طرح ترور مولوی وردنجانی بود تحویل داده است که قاچاقی به ایران فرار کند.

مسعود مولوی وردنجانی سال گذشته در استانبول هدف اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. مولوی مامور سابق اطلاعاتی رژیم ایران بود و بعد از سفر به ترکیه، از طریق فضای مجازی دست به افشاگری می‌زد.

روزنامه صباح می‌نویسد نام ناصرزاده، دیپلمات کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول، در جریان بازپرسی از سیاوش اباذری شلمزاری که متهم به کمک به فرار اسفنجانی به ایران است، مطرح شده بود.

دادگاه ترکیه قرار بازداشت ناصرزاده را صادر کرده و او از اوایل هفته جاری در بازداشت است.

دیپلمات جمهوری اسلامی با این‌حال مدعی است که در زمان قتل مولوی وردنجانی در ترکیه حضور نداشته و با اسفنجانی نیز آشنا نیست. ولی روزنامه ترک نوشته است: سیاوش شلمزاری اعتراف کرده که وقتی اسفنجانی در فرودگاه تهران از هواپیما پیاده شد، ناصرزاده همراه با مرد دیگری که «حاج آقا» نامیده می‌شد و چند مامور ، از او استقبال کردند.

به‌گفته وی، در شناسنامه جدید و جعلی اسفنجانی نام «عباس» قید شده بود.این گزارش می‌گوید بعد از اینکه مسعود مولوی وردنجانی از ایران فرار کرده و در ژوئن ۲۰۱۸ ساکن استانبول شد، اسفنجانی با وی دوست شد و اطلاعات او را به ایران می‌داد.

روزنامه صباح می‌گوید اسفنجانی کسی بود که مولوی وردنجانی را هنگامی که به قتل رسید، همراهی می‌کرد.

این گزارش در ادامه می‌نویسد تحقیقات نشان می‌دهد که قاتل، شخصی به اسم عبدالوهاب کوچاک بود که ار اعضای شبکه قاچاق مواد مخدر تحت رهبری «ناجی شریفی زیندشتی» بوده است. کوچاک قبل از قتل مسعود مولوی وردنجانی، با اسفنجانی نیز دیدار کرده بود.

زیندشتی که گفته می‌شود پرونده‌های جنایی زیادی در ترکیه دارد ظاهرا به ایران فرار کرده است. نام وی در پرونده ربودن و انتقال حبیب اسیود، فعال اهوازی از ترکیه به ایران نیز مطرح است.

آغازی برای محاکمه مقامات جمهوری اسلامی

فعالان حقوق بشر می گویند محکوم شدن اسدالله اسدی، دیپلمات جمهوری اسلامی در بلژیک به ۲۰ سال زندان، آغازی برای محاکمه سایر مقامات جمهوری اسلامی خواهد بود.

ایرج مصداقی زندانی سیاسی سابق که از زمان بازداشت اسدی پیگیر آن بود و اطلاع‌رسانی می‌کرد در گفت‌و‌گو با به صدای آمریکا گفت اگرچه این برای نخستین بار است که یک مقام جمهوری اسلامی با وجود مصونیت دیپلماتیک مورد محاکمه قرار گرفته اما پیام بسیار روشنی برای مقامات نظام اسلامی است که نمی‌توانند در اروپا آزادانه دست به ترور و اقدامات تخریبی بزنند و از تبعات آن مصون بمانند.

این فعال حقوق بشر با اشاره به بازداشت حمید نوری به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ و محاکمه قریب الوقوع او در سوئد محکومیت اسدالله اسدی را «طلیعه‌ای برای دادگاه‌های دیگر می‌داند: «مطمئنا دیگر مقامات رژیم هم به پای میز محاکمه آورده خواهند شد.

حکم بی‌سابقه علیه تروریسم جمهوری اسلامی در اروپا

این نخستین بار است که یک دیپلمات جمهوری اسلامی در اروپا به جرم مشارکت در تروریسم محکوم می‌شود. اسدی در زمان وقوع جرم کارمند دیپلماتیک سفارت جمهوری اسلامی در وین، پایتخت اتریش بود.

دیگر متهمان این رونده یعنی نسیمه نعامی به ۱۸ سال، امیر سعدونی به ۱۵ سال و مهرداد عارفانی به ۱۷ سال زندان محکوم شدند.

قاضی با درخواست دادستان مبنی بر سلب تابعیت بلژیکی افراد موافقت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه حکم اسداللهی اسدی، تائید کیفرخواست صادره از سوی دادستانی بلژیک است.

رژیم ایران و وکلای اسدی با اشاره به مصونیت دیپلماتیک وی، صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به اتهامات او را رد کرده بودند. اما دادگاه بلژیکی با وارد ندانستین این استدلال اعلام کرد که اسدی تنها در وین، کشور محل ماموریت صلاحیت داشته، در حالی که وی در آلمان بازداشت شده و در بلژیک محاکمه می‌شود.

کلود مونیکه، مأمور سابق دستگاه امنیتی فرانسه و از کارشناسانی که پرونده اسدالله اسدی را بررسی کرده در گفتگو با ایران اینترنشنال پنجشنبه ۱۶بهمن درباره پرونده اسدی می‌گوید برای اولین بار در ۴۰سال گذشته یک دیپلمات حکومت ایران به‌دلیل تلاش برای بمب‌گذاری در خاک کشوری در جریان ارتکاب جرم بازداشت شده است.

محاکمه بی‌سابقه تروریسم دولتی جمهوری اسلامی

روزنامه فرانسوی لیبراسیون پیش تر در مقالۀ مفصلی در این باره نوشته بود که در کانون این محاکمه نقش جمهوری اسلامی در ساماندهی این اقدام تروریستی بررسی می‌شود.

لیبراسیون می‌نویسد: متهمان این پرونده چهار نفر هستند و مهمترین آنان که نقش رابط وسازماندهندۀ عملیات را برعهده داشته یک مأمور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به اسم اسدالله اسدی است که در پوشش وابستۀ دیپلماتیک سفارت رژیم ایران در اتریش فعالیت می‌کرده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از آژانس اطلاعاتی و امنیتی بلژیک می‌گوید که اسدالله اسدی به دستور مقام‌های جمهوری اسلامی عمل کرده و مواد منفجره با خود به اروپا آورده بود.

اسدالله اسدی، که پلیس اروپا او را از مسئولان اصلی ایستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در کل این قاره می‌داند، نخستین دیپلمات رژیم ایران و احتمالا عالی‌ترین مقام اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که به اتهام دست داشتن در یک اقدام تروریستی در خاک اروپا محاکمه می‌شود.

وزیر خارجه سابق آمریکا (مایک پمپئو) در این باره گفته : رژیم ایران همانند داعش یک حکومت تروریستی است. رژیم از طریق سپاه و یک شبکه تشکیل شده از نیروهای تروریستی نیابتی تحت کنترل خود، اقدام به ترور، آدم‌ربایی و اعدام قشر عادی مردم ایران نموده است. این رژیم به مدت ۴۰سال در توطئه‌ها و حملات تروریستی در بیش از ۴۰کشور دست داشته است. این رژیم یاغی برای انجام اعمال چرکین خود به معیارها و قوانین بین‌المللی اهمیت نمی‌دهد زیرا که از دیپلماتها و سفارتخانه‌ها به‌عنوان یک پوشش برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند.

“نفوذی هايی” که به جان جمهوری اسلامی افتاده اند



ارزیابی امنیتی: مخالفان رژیم در همه نهادهای حکومتی و سپاه پاسداران نفوذ کرده اند و می خواهد موجب سقوط رژیم شوند

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آشنایان امور در تهران به بررسی این احتمال پرداخته اند که در داخل حکومت لایه هایی ایجاد شده که برخی مسئولان به علت مخالفت با رفتارهای رژیم، عملا به یک رشته خرابکاری می پردازند تا سقوط رژیم را شتاب بخشند.

سران حکومت در سال های اخیر، بارهای از آن چه که “رخنه یابی عناصر نفوذی” در دستگاه های حساس حکومتی می نامند سخن گفته اند که می تواند اشاره ای به این موضوع باشد.

چنین احتمالی که مخالفانِ پنهانِ رژیم، با استفاده از موقعیتی که در داخل حکومت به دست آورده اند، عمدا به اقداماتی می پردازند که حکومت را در تنگنای بیشتری قرار دهد، آخرین بار در سخنانی مطرح گردیده که به محمد جواد ظریف نسبت داده شده و در آن گفته اند که ممکن است شلیک موشک به سوی هواپیمای اوکراینی کار یک جناح سپاه پاسداران و یا عواملی شبیه او بوده که حکومت نمی تواند آن را افشا کند.

پیش از ظریف نیز، آخوند محمود علوی وزیر اطلاعات نیز در دفاع از وزارتخانه خود که به اهمال در حفظ جان محسن فخری زاده متهم شده بود، این احتمال را مطرح ساخت که عناصری در داخل سپاه پاسداران، عمدا و با تبحر بسیار، زمینه را برای ترور این فرد آماده ساخته اند.

در مورد شیوه ترور فخری زاده، روایت های متعددی انتشار یافته که هنوز درستی هیچ یک قطعی نشده است. ولی بی تردید، اجرای یک چنین نقشه پیچیده ای، حتی اگر باور کنیم که به دست یک کشور خارجی انجام گرفته، بدون شراکت عناصری در داخل کشور امکان پذیر نبوده است.

تحلیلگران میگویند که سوء قصد کنندگان دقیقا از مسیر عبور فخری زاده و ساعت حرکت او آگاهی داشته اند و احتمال زیاد می رود که او تنها، و بدون محافظ بوده که سوء قصد را آسانتر ساخته و این گونه اطلاعات را فقط عناصری در داخل سپاه می توانسته اند در اختیار سرویس های جاسوسی خارجی قرار دهند.

انتقال حدود یکصد هزار سند اتمی ایران از انباری در شورآباد تهران به اسرائیل نیز، بدون همکاری عناصر داخلی امکان پذیر نبوده است و احتمال زیاد می رود که این عناصر، از میان مقامات ارشد اتمی و یا حفاظت اطلاعاتی سپاه پاسداران بوده اند.

نمونه دیگری که احتمال حضور “عناصر نفوذی” در ردۀ بالای حکومتی در ایران را تقویت می کند، رشته انفجارها، آتش سوزی ها و خرابکاری های دیگری بوده که در سال گذشته، مرتبا در نقاط مختلف ایران رخ می داد و تقریبا هر هفته، در یک نقطه دیگر کشور به وقوع می پیوست و در این رابطه نیز هنوز هیچکس بازداشت نشده و در همه موارد، رژیم ادعا کرده است که حوادث جنبنه طبیعی داشته و سوء نیتی در کار نبوده است.

ارزیابی می شود که این قشرهای مخالف رژیم که در داخل نهادهای حکومتی وجود دارند، بر این باورند که خیزش مردمی و حتی مبارزه مسلحانه نخواهد توانست موجب برافتادن رژیم شود و از این رو با عملیاتی چون انفجار پایگاه موشکی سپاه و کشته شدن سرپرست برنامه های موشکی رژیم و موارد دیگری که از آن ها نام برده شد، همگی در زمره عملیات شبکه هایی است که در داخل رژیم به وجود آمده و حکومت، آن را “عوامل نفوذی” نام نهاده است.

بایدن رژیم ایران را نجات نمی‌دهد
روحانیون پیش از سقوط رژیم به مردم بپیوندند

قاسم شعله‌سعدی خود را نمایندۀ “راه سوم” در ایران می‌داند یعنی به قول خودش یک جنبش مدنی تغییر رژیم از طریق گفتگو و سازش. او خواستار ادغام سپاه پاسداران در ارتش برای ایجاد یک ارتش ملی غیرایدئولوژیک است و خطاب به روحانیون می‌گوید که جو بایدن و غرب حتی اگر بخواهند – که نمی خواهند – نمی‌توانند رژیم اسلامی ایران را نجات بدهند.

به گزارش رادیو فرانسه، او می‌افزاید تغییر نظام اسلامی در ایران و تأسیس یک نظام چایگزین دموکراتیک و سکولار اجتناب ناپذیر است و روحانیون باید تا دیر نشده همانند آیت‌الله امجد از همین امروز به صفوف مردم بپیوندند اگر نمی‌خواهند در آینده مورد خصم مردم ناراضی قرار بگیرند.

گفته می شود سال جدید میلادی برای دستکم بخش‌هایی از حکومت ایران سال بهبود اوضاع اقتصادی با روی کار آمدن بایدن و رفع تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی معرفی شده است.

چقدر این پیش بینی خوش‌باورانه یا واقع‌بینانه است؟ چالش‌های پیش روی حکومت ایران در سال جدید میلادی کدامند؟ و تا کجا روی کار آمدن جو بایدن آرزوی رهبران حکومت ایران را برآورده خواهد کرد؟

در پاسخ به این پرسش‌ها، قاسم شعله‌سعدی، حقوقدان مقیم ایران، از جمله گفته است :از دست جو بایدن کار چندانی برای نجات جمهوری اسلامی ایران ساخته نیست. نیست به این خاطر که اولاً شدت و دامنۀ مشکلات اقتصادی، سیاسی و اخلاقی کشور به حدی است که این یا آن اقدام فلان رئیس جمهوری آمریکا قادر به برطرف کردن آنها نخواهد بود حتی اگر فرض کنیم که رئیس جمهوری منتخب آمریکا قصد نجات حکومت اسلامی ایران را داشته باشد. و ثانیاً از دست بایدن کار چندانی برای حکومت اسلامی ایران ساخته نیست به این خاطر که بنیاد تمام تحریم‌های وضع شده از سوی دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران مقابله با تروریسم و خشکاندن منابع مالی و مادی آن اعلام شده و در نتیجه رئیس جمهوری منتخب آمریکا نمی‌تواند – حتی اگر فرض کنیم که بخواهد – تحریم‌های آمریکا علیه ایران را لغو کند، اگر این اقدام برای نمونه به توقف فعالیت‌های بی ثبات کنندۀ ایران در منطقه از طریق گروه های شبه نظامی نظیر حماس و حزب الله منجر نشود.

قاسم شعله سعدی به اظهارات اخیر وزیر امور خارجۀ پیشین گروه حماس و انتقال ٢٢ میلیون دلار کمک مالی به این گروه به وسیلۀ قاسم سلیمانی اشاره کرده و افزوده است که کمک‌هایی از این دست که تنها نمونه‌های نادری از آنها را می دانیم تنها به فقر و ورشکستگی اقتصادی ایران منجر نشده‌اند، بلکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نیز موجه جلوه داده‌اند. او سپس یادآوری کرده است که دیگر حتی اروپایی‌ها هم احیای صرف برجام بدون مقابله با حمایت حکومت ایران از گروه های شبه نظامی تروریستی در منطقه و برنامۀ موشکی جمهوری اسلامی ایران را نمی پذیرند و اتفاقاً روی کار آمدن بایدن ائتلاف اروپا و آمریکا را برای چنین مقابله‌ای تقویت خواهد کرد.

قاسم شعله سعدی در جای دیگری از سخنانش با انتقاد از اصلاح طلبانی که فروپاشی اجتناب‌ناپذیر جمهوری اسلامی را مترادف با تجزیه ایران همانند سوریه و عراق اعلام می‌کنند، گفته است که این تحلیل بنیاد علمی و واقعی ندارد و پیش از هر چیز نشان می‌دهد که این دسته از اصلاح طلبان اتفاقاً نه سوریه و عراق را می‌شناسند نه جامعۀ ایران را. به گفتۀ قاسم شعله‌سعدی ویژگی بارز فرهنگی ایرانیان مدارا و همزیستی با یکدیگر است چنانکه طی هزاره‌ها ایرانیان بر همین اساس با یکدیگر و در کنار یکدیگر زیسته‌اند. او گفته است که در ایران هرگز جنگ‌های قومی و دینی شکل نخواهد گرفت و اصلاح طلبان خواستار حفظ نظامی هستند که منشاء و مسبب وضعیت اسفبار کنونی کشور بوده و بزرگترین تهدید علیه موجودیت و امنیت آن به شمار می‌رود…

شعله‌سعدی سپس تأکید کرده جریان سیاسی جدیدی که او تحت عنوان “راه سوم” نمایندگی می‌کند در بستر همین فرهنگ مدارا و بر پایۀ یک جنبش خشونت‌پرهیز و نافرمانی مدنی استوار شده که خواستار نه اصلاح نامیّسر رژیم اسلامی ایران که تغییر آن از طریق مذاکره و سازش است. او گفته است که در نظام پسااسلامی ایران که لزوماً نظامی دموکراتیک و عرفیگرا و مبتنی بر بیانیه جهانی حقوق بشر و شهروند خواهد بود تمام رهبران و مقامات لشگری و کشوری جمهوری اسلامی مشمول عفو خواهند شد مشروط به اینکه اولاً علیه مردم دست به خشونت نزنند و ثانیاً از طریق مصالحه و گفتگو از قدرت کنار بروند. قاسم شعله سعدی در پایان از روحانیون، بازاری‌ها، دانشگاهیان و دانش آموزان خواسته است که به این جنبش مدنی تغییر نظام اسلامی بپیوندند. او خواستار ادغام سپاه پاسداران در ارتش برای ایجاد یک ارتش واحد ملی شده و خطاب به روحانیون گفته است که تغییر نظام اسلامی در ایران اجتناب ناپذیر است و تا دیر نشده همانند آیت‌الله امجد از همین امروز به صفوف مردم بپیوندند اگر نمی‌خواهند پس از پایان محتوم رژیم اسلامی مورد خصم مردم ناراضی قرار بگیرند.

حجاب زنان ۵۰ متر دورتر از محیط کار تغییر می‌ کند



یك عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که چرا پیامک‌ها برای زنانی که در محل کار باحجاب هستند ارسال می‌شود؟، گفت: نکته مهم این است که برخی خانم‌ها در محل کار یک حجاب دارند، اما بعد از آن که 50 متر از محیط کار دور می‌شوند حجاب شان فرق می‌کند.

محمود احمدی بیغش گفت: زنان وقتی کنار همسرش یا تنها در خیابان است خود را یک کارمند نگاه نمی‌کنند. قطعا مامور نیروی انتظامی براساس یک واقعیت پلاک خودرو را ثبت می‌کند وگرنه خصومت شخصی با زنان ندارد. پیامک‌های اشتباه می‌تواند هرج و مرجی را در خانواده‌ها به وجود آورد و باعث بروز ابهام در مردان خانواده می‌شود. چرا پلیس این هرج و مرج را ایجاد می‌کند؟

وی به این سوال پاسخ داد و گفت: قطعا این خانم‌هایی که اینگونه هستند همسرش هم می‌داند که زنش بدحجاب است. مگر می‌شود یک مردی نداند که همسرش بدحجاب است؟

سیاست حجاب اجباری شکست خورده است

رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده در جمهوری اسلامی، حجاب را از اولین چالش‌های نظام دانسته و گفته اگر در مقابل آن کوتاه بیاییم باید به دیگر مسائل نیز تن دهیم.

آخوند محمدرضا زیبایی‌نژاد در یک سخنرانی گفته: نخستین چالش انقلاب اسلامی بعد از پیروزی، حجاب بود. امام خمینی در ۱۵ اسفند سال ۵۹ در فیضیه این را یادآور شدند که زنان باید با حجاب اسلامی به محیط کار بروند.

به گزارش دویچه وله آلمان، البته این چالشی است که ۴۰ سال است ادامه دارد و هزینه سنگینی روی دست حکومت و مخالفان حجاب گذاشته، اما برخلاف سایر چالش‌ها هنوز مسئولان نظام را وادار به عقب‌نشینی و اصلاح مسیر خود نکرده است.

در این مدت اعتراض زنان به حجاب اجباری به اشکال مختلف ادامه پیدا کرد و هیچگاه به جمهوری اسلامی مجال این تصور را نداد که از پیامد‌های این چالش خلاص شده است.

“بچه‌‌”هایی که در دل جمهوری اسلامی تربیت شده‌اند

تابستان سال ۹۷ اقتصاد آنلاین در گزارشی با عنوان “آمار زنان بدحجاب به روایت مرکز پژوهش‌های مجلس” نوشت: در ماه‌های گذشته انتشار گزارش مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری درباره حجاب منتشر شد و باعث شد موجی از اخبار و تحلیل درباره وضعیت حجاب و بدحجابی در کشور به راه بیفتد.

خلاصه این گزارش این بود که مرکز پژوهش‌های مجلس با بررسی تحقیقاتی که در سال‌های اخیر درباره حجاب و بدحجابی در کشور انجام شده، به این نتیجه رسیده که ۷۰ درصد جامعه، دارای بدحجابی شرعی هستند و محتمل‌ترین سناریویی که در وضعیت فعلی جواب می‌دهد “تغافل” است، چون سناریوهایی دیگری مانند جرم‌زدایی یا سختگیری بیشتر درباره حجاب، هر دو به افزایش بدحجابی ممکن است منجر شود.

به عبارتی مجموعه بحث‌ها و تحلیل‌ها به این نتیجه رسید که سیاست حجاب اجباری در جمهوری اسلامی شکست خورده است

یک نکته مهم گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس این بود که هر چه سن کمتر باشد، بدحجابی بیشتر است. به زبان دیگر جمهوری اسلامی هرچه جلوتر رفته، ناکام‌تر بوده است. .

فیلم زیر را ببینید: پاسخ یک بانوی شجاع به مزدور خامنه ای

کاریکاتور زیر: آزار و اذیت زنان با حجاب اجباری

وقوع فاجعه جهانی در صورت درگیری چین و آمریکا



شی جین پینگ، رهبرچین در گفتگو با رئیس جمهور آمریکا ، جو بایدن اعلام کرد درگیری بین دو کشور منجر به فاجعه ای برای کل جهان خواهد شد.

به گزارش اسپوتنیک، رهبر چین خاطرنشان کرد همکاری تنها گزینه در روابط دو جانبه بین پکن و واشنگتن است.

تلویزیون مرکزی چین سخنان شی جین پینگ را نقل می کند که گفت: “همکاری چین و آمریکا از بسیاری جهات هم برای ایالات متحده و چین و هم برای کل دنیا مفید است. کاملاً معلوم است که تقابل چین و ایالات متحده هم برای دو کشور و برای تمام جهانیان فاجعه خواهد بود.”

رهبر چین تأکید کرد که علیرغم دیدگاه های متفاوت در مورد برخی موضوعات ، طرفین باید اختلافات خود را بر اساس احترام متقابل حل کنند.

علاوه بر این ، شی جین پینگ خواستار از سرگیری مکانیسم های گفتگو بین پکن و واشنگتن و همچنین تعیین صحیح سیاست های یکدیگر برای جلوگیری از محاسبات و قضاوت های اشتباه شد.

نگرانی چين درباره يک جنگ سرد ديگر

رئیس جمهوری چین درباره وقوع جنگ سرد دیگری که به باور وی به هیچ نتیجه جز بن بست نخواهد رسید هشدار داد.

شی جینپینگ در سخنانی که از طریق ویدئو در مجمع جهانی اقتصاد در ‏داووس سوئیس، همایشی که ‏هر سال با حضور شمار زیادی از رهبران جهان، اقتصاددانان و نظریه‌پردازان اقتصادی و مالی برگزار می‌شود، پخش می‌شد درباره وقوع جنگ سرد دیگری هشدار داد.

وی بدون آنکه نامی از آمریکا ببرد کشورش را مدافع چندجانبه گرایی و جهانی سازی معرفی کرد.

واکنش دولت بایدن به تحریم‌های چین علیه مایک پمپئو

هم‌زمان با مراسم سوگند ریاست جمهوری جو بایدن، حزب کمونیست چین تحریم‌هایی علیه ۲۸ زن و مرد سیاستمدار که در دولت دونالد ترامپ فعالیت داشته‌اند، اعمال کرد. این افراد کسانی هستند که علیه دولت و مقامات چینی نظرات تندی ابراز کرده بودند. در میان آنها مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا دیده می‌شوند.

تحریم‌شدگان اجازه سفر به چین و هنگ‌کنگ و نیز انجام معامله با شرکت‌های چینی را ندارند.

این در حالیست که یک سخنگوی شورای امنیت ملی «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در بیانیه‌ای گفت: «اعمال این تحریم‌ها در روز تحلیف تلاشی برای ایجاد تفرقه در میان احزاب آمریکا است. هر دو حزب آمریکا باید این اقدام غیرمولد و کلبی‌مسلکانه را محکوم کنند. رئیس‌جمهور بایدن در زمینه مقابله با چین با هر دو رهبران هر دو حزب آمریکا همکاری می‌کند.»

در ماه‌های اخیر دولت آمریکا نیز تحریم‌هایی را علیه سیاستمداران و مقامات چینی اعمال کرده بود. دلیل این تحریم‌ها نقض حقوق بشر در شین‌جانگ (علیه مسلمانان اویغور) و نقض حقوق بین‌الملل در هنگ‌کنگ از سوی دولت چین اعلام شده بود.

به باور کارشناسان دولت جو بایدن، رئیس جمهوری جدید آمریکا نیز احتمالا موضع و رفتار تند و انتقادی ایالات متحده با چین را ادامه خواهد داد.

آوریل هاینس مدیر جدید سرویس امنیتی آمریکا، چین را برای امنیت، رفاه و ارزش‌های آمریکا یک چالش دانسته است. او گفت که از “رفتار تهاجمی” در مقابل چین حمایت می‌کند. نظیر این سخنان را آنتونی بلینکن وزیر خارجه جدید ایالات متحده نیز عنوان کرده است.

شعار مرگ بر روحانی؛ اصلا اتفاقی و خودسرانه نیست



یک مقام دولتی در جمهوری اسلامی، شعارهای “مرگ بر روحانی” را که در مراسم حکومتی دیروز در شهر اصفهان سر داده شد ، زشت و شرم‌آور خواند و گفت که به نظر نمی‌رسد که اتفاقی و خودسرانه باشد.

در تصاویری که دیروز ۲۲ بهمن در شبکه های اجتماعی منتشر شده گروهی از موتورسوران در یکی از خیابانهای شهر اصفهان دیده می‌شوند که با حمل پرچم های جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان در حالی که از بلندگو شعار “مرگ بر آمریکا” و “مرگ بر اسرائیل” پخش می شود، در جواب می گویند “مرگ بر روحانی”.

علیرضا معزی، معاون ارتباطات روحانی در این باره گفت: هتاکی‌ها به رئیس جمهور از تریبون‌ها و تلویزیون تا موتورسواران راهپیمایی ۲۲ بهمن، اتفاقی و خودسرانه به نظر نمی‌رسد. تکرار هتاکی نشان دهنده اراده جریانی است که سرپیچی و سرکشی را به عنوان یک کنش برگزیده است. این تصویر زشت و شرم‌آور، سزاوار ۲۲ بهمن نبود.

حسام الدین آشنا، مشاور روحانی هم در توییتی هشدار داد که در شرایط حساس سیاست خارجی، آتشبازی با احساسات عمومی عواقب دردناکی دارد.

عباس آخوندی، وزیر سابق راه نیز در کانال تلگرامی خود در واکنش به توهین به روحانی در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن در اصفهان نوشت: شعار زشت مرگ بر رییس جمهور روحانی نشان پدیده چند دولتی است و از کنار آن نباید به‌سادگی گذشت. چنانچه خلیفه‌کشی باب شود، این راه را پایانی نیست.

وی پیش تر گفته بود: در ایران تقریبا پنج دولت داریم و وقتی کشوری پنج دولت داشته باشد کارآمدی و کارآیی در آن بی‌معنی است.

آخوندی در گفتگو با ایلنا، گفته است که قدرت در ایران منافع متولیان اقتصاد زیرزمینی و قاچاق را نمایندگی می‌کند یعنی کسانی که بیشترین بهره را از تحریم‌ها می برند و با “انقلابیگری” به تحریم های بین‌المللی شدت و استمرار می بخشند.

به گفته وی، این وضع در کشور به تکثیر و تعدد مراکز قدرت منجر شده به طوری که در حال حاضر نه یک دولت، که پنج دولت در جمهوری اسلامی در رقابت با یکدیگر عمل می‌کنند.

او گفته است که هم اکنون بخش عمده ای از اقتصاد کشور زیرزمینی شده است و وقتی اقتصاد زیرزمینی می شود مفهومش این است که کسانی به منابع پول و قدرت دسترسی دارند و بقیه ندارند.

مسئول دولتی که در خانه نشسته و شاید پای منقل هم باشد

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد جهان‌ بزرگی عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که به عنوان مهمان برنامه زاویه حضور یافته بود، در اظهاراتی بی‌سابقه گفت: “مسئولی که در خانه نشسته و شاید پای منقل هم باشد، جایی سر نمی‌زند و وزرایش نمی‌توانند با او تماس بگیرند، این مسئوله؟ ” (فیلم زیر)

وی همچنین گفت: یک وزیر سابق نقل می کرد سمت من به دلیل یک لیوان شیر خری است که در کودکی خوردم. خیلی از مسئولان در جمهوری اسلامی هر وقت مسئولیت می‌گیرند یک لیوان شیر خر می‌خورند و به همین دلیل خیلی خیانت کرده‌اند.

معاون ارتباطات روحانی در واکنش به این اظهارات در حساب توییتری خود آن را افتضاحی شرم‌آور خواند.

حسام الدین آشنا ، مشاور رسانه ای روحانی هم در توئیتی نوشت: مردم اهل ملاقه و منقل را به خوبی می‌شناسند. (عکس بالا)

ممنوعیت استفاده از واکسن روسی کرونا در اوکراین



دولت اوکراین استفاده از واکسن کرونای «اسپوتنیک وی» ساخت روسیه را برای شهروندان خود ممنوع اعلام کرد. تصمیم اخیر اوکراین روز پنج شنبه در سایت رسمی دولت این کشور قرار گرفت.

اوکراین جزو کشورهایی است که به طرح کوواکس پیوسته و هرگونه خرید و آزمایش واکسن علیه بیماری کووید-۱۹ در این کشور مطابق با همین توافق‌نامه انجام می‌شود.

همچنین در بیانیهٔ دولت اوکراین آمده است برآورد خطر و میزان کارایی واکسن‌های کووید-۱۹ تنها از سوی مرکز تخصصی وزرات بهداشت کشور صورت خواهد گرفت.

اوکراین ۳۰ دسامبر-۱۰ دی‌ماه، ۱/۹ میلیون دُز از واکسن کرونای «سینوواک» ساخت چین را خریداری کرده و بناست تا ۱۵ فوریه-۲۸ بهمن‌‌ماه حداقل ۲/۲ و حداکثر ۳/۷ میلیون دز از واکسن آسترازنکای ساخت آکسفورد را نیز خریداری کند، همچنین برنامهٔ واکسیناسیون این کشور نیز از همین روز با واکسیناسیون کادر درمان آغاز خواهد شد.

دولت اوکراین برنامه دارد در سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ دست‌کم ۵۰ درصد از شهروندانش را که شامل ۲۰ میلیون نفر می‌شوند در برابر ویروس کرونا واکسینه کند.

مسئولیت مرگ احتمالی با خود افراد است

عباس عبدی (فعال رسانه‌ای) در واکنش به توییت یکی از مقامات وزارت بهداشت نوشت: همین توییت من نشان داده که من واکسن را سیاسی نکردم. آنانی سیاسی کردند که بجای بیان دو کلمه حرف علمی، دیگران را به خباثت و خیانت و کوری و… متهم کردند. آنان و حامیانشان باید از مردم عذرخواهی کنند. غرور و عزت ملی هم به ساختن و نساختن واکسن نیست. این همه کشور در دنیا هیچکدام واکسن نساخته‌اند، نه غرورشان لطمه دید و نه عزتشان. لگدمال کردن غرور و عزت را در ناصرخسرو ببینید. شرم هم چیز خوبی است اگر پیدا شود.

در همین حال معاون وزارت بهداشت گفته: مسئولیت عوارض و مرگ احتمالی تزریق واکسن کرونای روسی با خود افراد است.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی دارو و سلامت روز جمعه ۱۷بهمن، رئیسی در پاسخ به این سؤال که کسانی که واکسن کرونای روسی اسپوتنیک‌ وی را تزریق می‌کنند، رضایت‌نامه گرفته می‌شود یا خیر؟ گفت: مسئولیت تزریق این واکسن با هر فردی است که آن‌را دریافت می‌کند. ممکن است این واکسن در برخی افراد عوارضی هم ایجاد کند اما تزریق این واکسن داوطلبانه است و سازمان غذا و دارو هم آن‌را تأیید کرده است. چون این واکسن فاز ۴ را نگذارنده، هیچ مسوولیتی از بابت عوارض و مرگ احتمالی متوجه شرکت سازنده نخواهد بود.

ایرانِ دوران قاجار در حال تکرار است

پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس در توئیتی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران در شرایط شیوع ویروس کرونا به شدت انتقاد کرد و نوشت: گویی ایرانِ دوران قاجار در حال تکرار است. فقر و قحطی، بیماری و مرگ. کرونا و ‎آلودگی هوا جان می‌‌گیرند و مردم برای تکه‌‌ای نان در صف‌های طویل و سر در زباله‌دان. متخصصان را نادیده می‌گیرند، و متملقان متخصص می‌شوند.

اینم از شانس بد ما! واکسن روسی شبیه خامنه‌ای است!

وزیر خارجه جمهوری اسلامی اواسط هفته گذشته پس از دیدار با همتای روسی خود در مسکو از تأیید واکسن کرونای اسپوتنیک روسیه توسط مسئولان بهداشت در ایران خبر داد. این در حالی است که تا لحظه نگارش این گزارش وزارت بهداشت هیچ عکس‌العملی در این باره از خود نشان نداده بود.

مینو محرز عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا درباره خرید واکسن روسی کرونا برای ایران به روزنامه جهان صنعت گفته: تهیه و واردات واکسن کرونای روسی توسط دولت از شانس بد مردم ایران است. در حال حاضر به هیچ عنوان از این انتخاب راضی نیستم. من به‌عنوان یکی از اعضای کادر درمان این واکسن را تزریق نمی‌کنم زیرا تاکنون هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نشده است.

وی افزود: واکسن کرونا باید دارای استاندارد‌های جهانی باشد. از نظر ما واکسنی استاندارد است که مورد تأیید یکی از منابع بین‌المللی باشد که یکی از آنها سازمان بهداشت جهانی و دیگری سازمان غذا و داروی اتحادیه اروپاست در صورتی که این واکسن تاییدیه هیچ کشوری را ندارد. سئوال اینجاست گه چرا روسیه تاکنون واکسن را برای تاییدیه به سازمان بهداشت اروپا نفرستاده است؟

دکتر محرز گفت: معلوم نیست از چه زمانی تاکنون سازمان غذا و داروی کشور جزو منابع بین‌المللی شده‌اند؟ سازمان غذا و داروی ایران زمانی می‌تواند دارو و واکسنی را تأیید کند که پیش از آن دارو یا واکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گرفته باشد. وقتی دارو یا واکسنی هنوز مورد تأیید هیچ منبعی نیست، سازمان غذا و داروی داخلی نمی‌تواند آن را تأیید و توزیع کند. وقتی هنوز هیچ اطلاعاتی از واکسن درز نشده، بر حسب چه فرآیندی آن را تأیید می‌کنند؟

وی گفت: طی روزهای گذشته بر این تصور بودم واکسنی که قرار است وارد کنند، واکسن آسترازنکاست که یک واکسن نو ترکیب (ریکامبیننت) است. این واکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی است. اثربخشی و ایمنی آن تأیید شده و نگهداری آن در دمای معمولی یخچال هم امکان‌پذیر است.

دکتر محرز گفت: دانشمندان روسی تنها اطلاعات مربوط به تحقیقات اولیه خود را منتشر کرده‌اند که نشان می‌دهد واکسن تولیدی آنها بی‌خطر است و در بدن پادتن تولید کرده، اما نتایج محدود بوده است. پیش‌تر ویروس‌شناسان روسی نیز هشدار داده‌اند که این واکسن می‌تواند برای کسانی که در بدنشان آنتی‌بادی تولید شده است، خطرناک باشد. به همین دلیل دیگر محققان از ابتدای امر نگران بودند که دانشمندان روسی تحت فشار مقامات سیاسی به‌سرعت فازهای آزمایشی را پشت سر گذاشته باشند تا این واکسن را تحویل دهند.

این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت نیز از روسیه خواست که دستورالعمل‌های تعیین‌شده برای تولید واکسن را در تمامی مراحل رعایت کنند. این سازمان گفته که برای مهر تأیید زدن به این واکسن، نیازمند بررسی دقیق داده‌های آزمایشگاهی است. اما بعد از گذشت ماه‌ها روسیه اطلاعات تکمیلی این واکسن را برای تاییدیه به سازمان بهداشت جهانی نفرستاد و در نتیجه واکسن کرونای روسی هنوز مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار نگرفته است.

پیش‌تر سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده بود به‌دلیل آن‌که هنوز اطلاعات کاملی درباره واکسن روسی کرونا دریافت نکرده، نمی‌تواند این واکسن را ارزیابی کند. بنابراین اگر قرار باشد واکسن کرونای روسی به کشور ما وارد شود باید مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گیرد.

این عضو کمیته ستاد ملی مبارزه با کرونا پیش تر در صحبت‌هایی متضاد با نظر رهبر جمهوری اسلامی گفته بود که هر واکسن تایید شده از “هر کشوری” موثر است و باید تزریق کرد.

دکتر محرز که مسئول ارزیابی علمی واکسن کرونا در ایران است توضیح داده: “این واکسن‌ها گرچه انواع مختلفی دارند اما همگی باعث افزایش سطح ایمنی در برابر کرونا می‌شوند.”

این در حالیست که خامنه‌ای گفته بود نباید واکسن تولید شده در آمریکا و بریتانیا وارد ایران شود.

در حال حاضر عمده‌ترین واکسن‌های مورد استفاده که تایید شده‌اند، تولید این دو کشور هستند. اما خامنه‌ای با تشکیک در موثر بودن این واکسن‌ها گفته بود که اگر واکسن آمریکایی اثر داشت در خود این کشور مرگ و میر بر اثر کرونا اینقدر زیاد نبود.

اما دکتر محرز گفته است: “آمریکا هنوز به صورت سراسری این واکسن را تزریق نکرده و از سوی دیگر این بیماری در آن جا خاموش می‌شود و بعد دوباره شیوع پیدا می‌کند که در پی آن میزان مرگ و میر زیاد می شود بنابراین تا همه افراد یک جامعه واکسینه نشوند و مصونیت نسبی پیدا نکنند نمی‌‍توان در خصوص اثرگذاری این واکسن بر کاهش میزان مرگ و میر صحبت کرد.”

واکسن کرونا؛ ایران، گروگان حکومت خامنه ای است

جمشید برزگر، تحلیلگر ایرانی با انتشار مقاله ای در ایندیپندنت فارسی درباره دستورات خامنه ای و تصمیم گیری برای مردم ایران نوشته است: سخنرانی علی خامنه‌ای، درباره ممنوعیت خرید واکسن را باید یک سخنرانی تاریخی در جهان دانست که چکیده و بیانگر ماهیت حقیقی حکومت اسلامی و رهبری آن است.

برزگر در ادامه نوشته است: از بی‌اعتنایی به جان و زندگی شهروندان ایرانی گرفته، تا برجسته کردن تمام محورهایی که در چهار دهه گذشته در تضاد آشکار با منافع ملی ایران و ایرانیان بوده اند و با این حال، بی‌وقفه و با پرداخت هزینه آن از سوی مردم پیگیری شده‌اند.

او نوشته است: علی خامنه‌ای در این سخنرانی به چند موضوع مهم می‌پردازد که با در کنار هم گذاردن آنها می‌توان تصویری روشن و بدون خدشه از نظام اسلامی را پیش روی خود دید؛ آن هم به روایت کسی که بیش از سه دهه رهبری این نظام را برعهده داشته است.

برزگر افزوده است : محورهای اصلی سخنرانی خامنه‌ای عبارت بودند از ریشه‌ها و دلایل انقلاب و استقرار حکومت اسلامی و تعریف ماهیت و هدف نظام اسلامی از یک سو و تبیین روابط و مناسبات این نظام هم در سطح داخلی در قبال شهروندان ایرانی و هم در سطح جهانی در برخورد با دیگر کشورهای جهان.

او در ارزیابی خود از حوادث پیش از روی کار آمدن حکومت اسلامی و از جمله تظاهرات ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ در قم، اعتراضات منجر به سرنگونی رژیم شاهنشاهی را نتیجه “خشم و شدت اعتراض مردم به رژیم دیکتاتور، وابسته، فاسد، ضد دین، اشرافی و طبقاتی” پهلوی می‌داند و از آن تمجید می‌کند.

اما در عین حال همزمان اعتراضات دی ماه سال ۹۶ و آبان ۹۸ را که تجلی خشم و اعتراض مردم به رژیمی دیکتاتور و فاسد بود، یکسره نادیده می‌گیرد؛ اعتراضاتی که با دستور شخص او به خشونت‌بارترین شکل ممکن به خون کشیده شد.

برزگر نوشته است: خامنه ای جان مردم ایران برایش مهم نیست او سخن خود را با یاد قاسم سلیمانی و “ابومهدی عراقی” و کسانی که همراه آنها کشته شدند و آغاز کرد و به تمجید از محسن فخری‌زاده و محمد تقی مصباح یزدی پرداخت.

او در ادامه نوشته است: بارزترین نمونه بی‌توجهی حکومت ایران به خواست عمومی مردم را می‌توان در رد و نادیده انگاشتن یکی از ابتدایی‌ترین وظایف هر حکومت در دنیای امروز، یعنی تامین سلامت همگانی دانست.

برزگر گفته است : پاسخ منفی علی خامنه ای به خواست همگانی مردم ایران برای دسترسی به واکسن کرونا، چنان بهت‌آور، شگفت‌انگیز و غیرقابل دفاع بود که تقریبا بلافاصله تمامی دستگاه تبلیغاتی نظام و چهره‌های مختلف آن کوشیدند با طرح مباحثی دیگر، بر این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی به جان و سلامت مردم، جامه‌ای از توجیهات مختلف بپوشانند.

اما سخنان علی خامنه‌ای صریح‌تر از آن است که بتوان با گفتن دروغ‌هایی دیگر، یا دادن وعده‌های بی‌سرانجام تازه، معنای آن را در افکار عمومی تغییر داد.

او در این سخنرانی، چهره، خاستگاه و مقصد حکومت ایران و نیز روش رسیدن به این مقصد را بدون پرده‌پوشی ترسیم کرده است.

این صراحت، این امکان را در عین پدید می‌آورد که هم هواداران رژیم ایران و هم مخالفان آن، همزمان و توامان دریابند که از چگونه حکومتی حمایت می‌کنند و یا مخالف چیستند. اکنون دیگر بحث بر سر تعریف حکومت ایران و ویژگی‌های آن و احتمال اصلاح و تغییرات درونی در آن نیست. یک سوال بیشتر وجود ندارد: جمهوری اسلامی آری یا خیر.

بیانیه خائنان مجلس خامنه‌ای/نامه نظام پزشکی

به گزارش ایرنا، بیش از ۲۰۰ نماینده مجلس در بیانیه‌ای از تولید واکسن کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و موسسات علمی و دانش‌بنیان حمایت کردند و از دولت خواستند واردات واکسن‌های ساخت آمریکا، انگلیس و فرانسه را ممنوع کند.

در این بیانیه تاکید شده است:‌ مجلس شورای اسلامی قاطعانه فرمایشات مقام معظم رهبری در ارتباط با این ممنوعیت را فصل‌الخطاب می‌داند. واكسن خارجی امنیت و منافع ملی را به خطر می اندازد.

وزیر بهداشت دولت روحانی نیز با دفاع از دستور خامنه‌ای، درباره ممنوعیت خرید واکسن کرونا از خارج گفت چنین کاری با عقل جور در نمی‌‌آید.

این در حالیست که روسای سه رکن سازمان نظام پزشکی به همراه رئیس مجمع انجمن های علمی در ایران در نامه ای به روحانی خواستار به کارگیری تمام مساعی دولت برای تهیه واکسن مطمئن و مورد تأیید مراجع علمی از طرق مختلف و با استفاده از همه ظرفیت‌های بخش دولتی و خصوصی شدند.

همانطور که استحضار دارید امروز مهم‌ترین مقوله حوزه سلامت در جهان، مواجهه صحیح، علمی و مدبرانه در مقابل همه‌گیری بیماری کرونا و تنها راه غلبه و قطع زنجیره این بیماری مهلک که هر روز جان انسان‌های زیادی را تهدید می‌کند تأمین سریع و استفاده از واکسن مناسب و مؤثر بر اساس اولویت‌های تعیین شده است.

در این نامه آمده است: یقیناً جنابعالی اطلاع دارید که بسیاری از کشورهای منطقه و جهان واکسیناسیون علیه بیماری کووید-19 را شروع کرده و حتی بعضی از کشورهای منطقه درصد قابل توجهی از مردم را تحت پوشش واکسن قرار داده‌اند. امروز اولویت تهیه و خرید واکسن، نیازی حیاتی و ضروریست که باید صرفاً بر اساس نگرشی علمی و بر اساس مصالح ملی و فارغ از مسائل سیاسی به آن پرداخته شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن در اختیار مردم و اقشار آسیب‌پذیر و گروه‌های پر خطر و کادر خدوم و فداکار درمان قرار گیرد. اگر چه تلاش‌های بی‌وقفه همکاران و دانشمندان کشور در جهت تولید واکسن داخلی بسیار ارزشمند و موجب تثبیت پایه‌های تولید واکسن در کشور خواهد شد ولی جنابعالی واقفید که طی مراحل علمی و تولید انبوه واکسن داخلی به زودی مسیر نخواهد شد.

عبدی: هم چوب را خواهیم خورد و هم پیاز را!

عباس عبدی روز یکشنبه ۷دی در یادداشتی در خبرنیوز نوشت: متأسفانه در ماجرای واکسن کرونا و دیگر مطالب مربوط به این ویروس شاهد نوعی به هم ریختگی ارتباطی در اظهارات رسمی هستیم. نه تنها چندین نفر اظهارنظر می‌کنند، بلکه بعضاً اظهارات متناقض نیز می‌شنویم. هنگامی که یک نفر می‌گوید ویروس کرونای انگلیسی به داخل ایران نیامده، و دیگری خلاف آن را می‌گوید. این موجب بی‌اعتباری اظهارات رسمی می‌شود. درباره خرید واکسن و واکسن داخلی نیز تا چند روز پیش هیچ خط مشی ثابت و روشنی بیان نشده بود. هر کس گمان می‌کند که نظر او تنها نظر رسمی است، در حالی که مردم نظرات گوناگون می‌شنوند. مردم نمی‌دانند که بالاخره، عدم عضویت در fatf مانع خرید است یا وجود تحریم یا نداشتن پول یا هر چیز دیگر. این‌که اولویت ما خرید واکسن از خارج است یا تولید داخل؟ این‌که تولید واکسن ایرانی کی به نتیجه می‌رسد؟ از زمان‌بندی ابتدای بهار گفته شده است تا اواسط تابستان، آن هم با اما و اگر.

وی افزود: در چنین شرایطی مردم بدترین بخشهای خبر را می‌پذیرند. اول از همه گمان می‌کنند که اراده‌ای برای خرید نیست، دوم این‌که واکسن ایرانی خیلی دیر به نتیجه خواهد رسید، اگر اصولاً به نتیجه برسد. می‌پذیرند که ویروس انگلیسی هم وارد کشور شده است و همه اینها ناشی از فقدان سیاست رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی کارآمد است. نهایت این‌که با چنین سیاست ارتباطی هم چوب را خواهیم خورد و هم پیاز را و در پایان هم پول را خواهیم پرداخت..