Previous Next

بازهم هلاکت نیروهای سپاه و حزب الله در حمله اسرائیل



خبرگزاری رسمی سوریه، سانا بامداد چهارشنبه گزارش داد که جنگنده‌های اسرائیل مناطقی در دیرالزور و البوکمال در شرق سوریه و نزدیکی مرز عراق را هدف قرار دادند.

به گزارش رادیو فردا به نقل از دیدبان حقوق بشر سوریه، در این حملات دست‌کم ۱۶ تن از نیروهای سپاه و حز‌ب‌الله کشته شده‌اند..

دیده بان حقوق بشر سوریه اضافه کرده است، جنگنده‌های اسرائیلی در ۱۸ حمله هوایی دو پایگاه در شهر دیرالزور و پایگاه‌هایی در البوکمال را هدف قرار دادند.

طبق این گزارش در این حملات، پنج سرباز سوری و ۱۱ نفر دیگر ، از جمله از نیروهای سپاه پاسداران، حزب الله عراق و تیپ فاطمیون کشته شدند.

لشکر فاطمیون متشکل از شیعیان افغان است که در جریان جنگ داخلی سوریه از سوی سپاه پاسداران به این کشور اعزام شدند.

چهارشنبه هفته گذشته نیز اسرائیل مواضع شبه نظامیان مورد حمایت رژیم ایران در جنوب دمشق را هدف قرار داد.

اسرائیل مواضع سپاه پاسداران و گروه های متحد آن در سوریه را منظماً بمباران می‌کند و گفته است که به عملیات خود تا خروج نیروهای سپاه پاسداران و متحدانش از سوریه ادامه می‌دهد.

بازگشت ساختار قضایی جمهوری اسلامی به دهه ۶۰؟



نامه آرش صادقی در واکنش به تداوم بی‌خبری از سرنوشت گلرخ ایرایی؛ یک مهره سپاه تا کجا قدرت دارد؟

خبرگزاری هرانا – آرش صادقی، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای سرگشاده نسبت به تداوم بی‌خبری از وضعیت همسر خود گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی پس از انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین ابراز نگرانی کرده است. آقای صادقی در این نامه ضمن نام بردن از دو تن از بازجویان اطلاعات سپاه به نام‌های رئوف و علی رضوانی، خبرنگار کنونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی روند موجود را نشانی از «بازگشت ساختار قضایی جمهوری اسلامی به دهه ۶۰» عنوان کرده است. وی در بخشی از نامه خود گفته است «هفته گذشته مادر همسرم در پی بی‌خبری از وضعیت دخترش و تهدیدهای بازجو و در حالی که آخرین خبر از فرزندش، خبری مبنی بر ضرب و شتم وی با باتوم و شوکر بود به خاطر فشارهای عصبی دچار حمله قلبی و در بیمارستان بستری شد. سوال این‌جاست که در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران، یک مهره سپاه که خود را کارشناس معرفی می‌کند، تا کجا قدرت مانور دارد؟ آیا بازجو حق تهدید و آزار خانواده زندانی را دارد؟» خانم ایرایی در تاریخ ۲۳ آذرماه امسال همراه با ضرب و شتم از زندان قرچک ورامین به بازداشتگاه اطلاعات سپاه منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آرش صادقی، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای سرگشاده از تداوم بی‌خبری از وضعیت همسر خود گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین ابراز نگرانی کرده است.

روز یکشنبه ۲۳ آذرماه مسئولان زندان قرچک ورامین به همراه ماموران گارد زندان متشکل از ۲۰ مرد و زن پس از ورود به بند ۸ با باتوم و شوکر برقی اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی زن محبوس در این بند کردند. پس از ضرب و شتم زندانیان چند تن از ماموران گارد موهای گلرخ ایرایی را گرفته و او را روی زمین کشیدند و با بیان اینکه او باید به بازداشتگاه سپاه منتقل شود، وی را با خود بردند. هرانا پیشتر در گزارشی به صورت مفصل به ضرب و شتم زندانیان در زندان قرچک ورامین و عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت آسیب دیدگان پرداخته بود.

هرانا پیشتر از تماس “رئوف” یکی از بازجویان بدنام اطلاعات سپاه با خانواده این زندانی سیاسی و تهدید آنها به عدم اطلاع‌رسانی در خصوص وضعیت فرزندشان خبر داده بود. اکنون آرش صادقی با نوشتن نامه‌ای از نقش “رئوف” در بازجویی خود و پرونده‌های شماری از فعالین مدنی و سیاسی گفته است.

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه می‌آید:
«با گذشت یک ماه از انتقال همراه با ضرب و شتم گلرخ، از زندان قرچک به بازداشتگاه دو الف سازمان اطلاعات سپاه کماکان اطلاعی از وضعیت ایشان به دست نیامده است. گلرخ از زمان انتقال به بازداشتگاه هیچگونه تماس و ملاقاتی با خانواده نداشته است. بعد از انتقال گلرخ از زندان قرچک به بند دو الف شخصی به نام رئوف که یکی از بازجویان سازمان اطلاعات سپاه و صحنه گردان اصلی تمام اعترافات (تلویزیونی) بازداشتی‌های سپاه است، در تماسی با خانواده وی ضمن تهدید، به آنها اعلام کرده باید سکوت کنند و حق هیچگونه اطلاع‌رسانی را در خصوص وضعیت گلرخ ندارند. نامبرده یکی از بازجویان پرونده من و گلرخ در بازداشت سال ۹۳ است.

شناسایی تصویری “رئوف”، بازجوی اطلاعات سپاه پاسداران

رئوف کیست؟

بازجوی نامبرده در پرونده‌های بازجویی‌های شماری زیادی از فعالان سیاسی و مدنی حاضر بوده است. از آن جمله می‌توان به محمد نوریزاد، حمید بقایی، آتنا دائمی، گلرخ ایرایی، مهدیه گلرو، همسر سهیل عربی و … اشاره کرد. به یاد دارم در زمان یکی از بازجویی‌های من، رئوف از اتاقی که مرا در آن بازجویی می‌کرد خارج و به اتاق مقابل مراجعه کرد و بعد از توهین و فحاشی صندلی را به سمت صورت فردی پرتاب کرد. دقت که کردم، متوجه شدم شخص مضروب شده آقای بقایی مشاور آقای احمدی نژاد است. محل نگهداری آقای بقایی درست دو سلول با من فاصله داشت. همان روز و بعد از بازجویی و انتقال ایشان به سلول چند نفر وارد سلول بقایی شدند و قرص‌های روزانه نامبرده را که داخل یک قوطی نگهداری می‌کرد، با خود بردند. یکی از روش‌های کثیف این بازجو به جز شکنجه و آزارهای طاقت‌فرسا، قطع کردن یکباره قرص‌های حیاتی برخی از زندانی‌ها بود.

طبق گفته سهیل عربی، رئوف در بازجویی‌های همسر ایشان نیز حضور داشته است و بر اثر ضربه وارده رئوف، زانوی نسترن دچار شکستگی در همان محل می‌شود. رئوف در جریان اعترافات اجباری من در اسفند ۹۳ به همراه علی رضوانی (مدت‌ها بعد از پروژه اعترافات، علی رضوانی را در تلویزیون به عنوان خبرنگار دیدم) متن اعترافات را تنظیم و در اختیار تیم فیلمبرداری قرار می‌دادند. در تمام مراحل فیلمبرداری و اعتراف‌گیری از من، در خانه امن سپاه که سه تیم از شبکه افق، بیست و سی و باشگاه خبرنگاران جوان حضور داشتند، این دو نفر صحنه‌گردان اصلی پروژه اعترافات اجباری بودند. آقای رضوانی سر تیم و کارگردان هر سه تیم فیلمبرداری بودند. مثلا از ایده‌های ایشان این بود که به جای نوشتن اعترافات به روی کاغذ، متن بر روی ال‌سی‌دی یا لپ‌تاپ نمایش داده شود تا با نگاه مستقیم من به سمت دوربین شکل اعترافات طبیعی تر به نظر برسد و … به یاد دارم رئوف، در معرفی علی رضوانی به همکارانش او را هم دوره‌ای خود در قرارگاه عمار و حاج علی خطاب کرد.

تهدید و آزار خانواده:

هفته گذشته مادر همسرم در پی بی‌خبری از وضعیت دخترش و تهدیدهای بازجو و در حالی که آخرین خبر از فرزندش، خبری مبنی بر ضرب و شتم وی با باتوم و شوکر بود به خاطر فشارهای عصبی دچار حمله قلبی و در بیمارستان بستری شد. سوال این‌جاست که در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران، یک مهره سپاه که خود را کارشناس معرفی می‌کند، تا کجا قدرت مانور دارد؟ آیا بازجو حق تهدید و آزار خانواده زندانی را دارد؟

در دهه‌های اخیر، تهدید و ارعاب و بازداشت خانواده‌های زندانیان سیاسی برای جمهوری اسلامی مجددا رونقی دو چندان گرفته است. به نظر می‌رسد که با بازگشت ساختار قضایی جمهوری اسلامی به دهه ۶۰، روش‌های شکنجه هم به همان دهه‌ها برگشته و عریانی و گستردگی ویژه‌ای به خود گرفته است. مواردی که نشان از رویه ۴۰ ساله جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی بازجوسالار آن علیه زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنها دارد.

ارتباط با خانواده از جمله حقوق ابتدایی زندانیان است که جمهوری اسلامی از زندانیان سیاسی دریغ می‌کند. طبق نظر حقوقدانان، نقض حقوق زندانیان، شکنجه و آزار محسوب می‌شود و شکنجه هم از جمله مصادیق جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود. بازجو عملا اعضای خانواده را نیز به ابزاری برای شکنجه زندانی تبدیل می‌کند؛ شکنجه‌ای که نه فقط زندانی که اعضای خانواده‌اش هم رنج آن را متحمل می‌شوند؛ حتی اگر فعالیتی نداشته و شهروندان عادی جامعه باشند. در سیستم قضایی بازجو سالار جمهوری اسلامی، قضات عمدتا آلت دست دستگاه امنیتی هستند و دهه‌ها قبل، باقی مانده افراد نیمه مستقلی که به صورت محدود در برابر دخالت لجام گسیخته امنیتی‌ها مقاومت می کردند، نیز از مناصب خود اخراج شدند تا فضا برای حاکم شدن کامل بازجو سالاری آماده شود.

به صورت مشخص قضات بازیچه مسلوب در دستان نیروهای امنیتی هستند. نیروهای امنیتی در نظام‌های غیردموکراتیک و تمامیت‌خواه که ارعاب و وحشت پراکنی ابزار اصلی آنها برای حکومت کردن و تحمیل اتوریته بر شهروندان است، در سطوح بالای هرم قدرت قرار می‌گیرند و قدرت غیررسمی آنها دیکته‌کننده سیاست‌های اصلی این نظام‌ها است و در راستای منافع نظام هر آنچه را مصلحت می‌دانند (اعم از شکنجه و اعدام و زندان و پرونده‌سازی) انجام می‌دهند. در غیاب نهادها و رویه‌های کنترل کننده آنها ناگزیر تبدیل به نیروهای شیطانی می‌شوند که جان و آبروی انسان‌ها از تعرض آنها مصون نخواهد بود. این ساختار دهشتناک وقتی در خدمت ولی فقیهی قرار بگیرد که می‌پندارد مردم باید فرمانبردار حکومت باشند، خصلت مخرب و انسانیت‌ستیز آن صد چندان می‌شود. نقطه اتکا چنین رهبر و نظامی به نیروهای پلیسی و امنیتی خواهد بود تا بذر وحشت را بپراکنند و هر آنکس که بی‌باکی پیشه کند را چنان عقوبتی دهند که مایه عبرت دیگران شود. این دیدگاه و وجود دستگاه اطلاعاتی نظارت ناپذیر بستر اصلی وقوع جنایاتی چون کهریزک است.

آرش صادقی / ۲۴ دیماه ۱۳۹۹/ زندان رجایی شهر کرج.»

در ارتباط با نویسنده این نامه گفتنی است، آرش صادقی پیشتر توسط دادگاه انقلاب به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شده که پس از جمع شدن با حبس تعلیقی ۴ ساله پیشین او به ۱۹ سال حبس افزایش یافت. در صورت اعمال ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) این مدت به ۱۱ سال و ۶ ماه کاهش پیدا خواهد کرد با این حال کماکان از اجرایی شدن این ماده در مورد آقای صادقی خبری نیست.

آرش صادقی در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۵ بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد. او نهایتا در مهرماه سال ۹۶ به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. آقای صادقی در ایام زندان به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندروسارکوما دچار شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است. با این حال محرومیت آقای صادقی از ادامه روند درمان باعث بروز مشکلات جسمی بسیاری علی الخصوص ناحیه جراحی شده بود. وی چندی پیش به دلیل گسترش بیماری و درگیری دو استخوان بالای سینه با بیماری کندروسارکوما مجددا تحت سی جلسه رادیوتراپی و حرکت درمانی قرار گرفت و آزمایش مجدد اسکن مغز استخوان موید علائم امیدوار کننده در بدن است.

آمریکا؛ جزئیات روابط ویژه جمهوری اسلامی با القاعده



به گفته ناظران، اظهارات امروز وزیر خارجه آمریکا می‌تواند بازگشت رئیس جمهور جدید جو بایدن به توافق برجام را با مشکل روبرو سازد.

وزیر خارجه آمریکا امروز در یک کنفرانس در کلوپ مطبوعاتی، اطلاعات جدیدی از روابط جمهوری اسلامی و القاعده را فاش کرد و گفت: ایران تبدیل به بهشت امن القاعده شده است و القاعده مقر فرماندهی خود را در ایران راه‌اندازی کرده است.

مایک پمپئو افزود: القاعده یک پایگاه جدید دارد و آن ایران است. القاعده بعد از شکستی که در پی حادثه یازده سپتامبر خورد به‌دنبال مأمن جدیدی می‌گشت و آن را در دامن رژیم ایران پیدا کرد. همان‌طوری که کمیسیون تحقیقاتی یازده سپتامبر نتیجه گرفت، روابط میان القاعده و رژیم ایران حدود سه دهه ادامه داشته است. در اوایل دههٔ۹۰ عناصر القاعده به ایران و به دره بقاع در لبنان که قلب مرکز حزب‌الله است سفر می‌کردند و آنجا آموزش می‌دیدند.

وزیر خارجه آمریکا گفت: حتی قبل از حادثه ۱۱سپتامبر رژیم ایران به مأموران مرزی هنگامی که عوامل القاعده بین افغانستان و ایران در تردد بودند، می‌گفت پاسپورت های آنها را مهر نزنند. حداقل ۸تن از هواپیماربایان ۱۱سپتامبر به ایران سفر کرده بودند. بسیاری از اعضای القاعده که از دست نیروهای آمریکایی فرار می‌کردند به نزد رژیم ایران برای مخفی شدن می‌رفتند.

پمپئو در ادامه گفت: می‌خواهم اطلاعاتی بدهم که برای افکار عمومی جدید است. رژیم ایران به القاعده اجازه جمع‌آوری کمک مالی داده است و این‌که بتوانند با همه اعضای القاعده در سراسر جهان ارتباط برقرار کند. آنها اکنون از حمایت عمده‌ترین دولت حامی تروریسم جهان برای پشتیبانی پایگاه اصلی‌شان در تهران برخوردارند. آنها در تروریسم همدست یکدیگر هستند، همدستان تنفرانگیز. من باید بگویم که تهران تبدیل به افغانستان جدید برای القاعده شده است.

جزئیات بیشتر از عملیات محرمانه اسرائیل در تهران

آسوشیتدپرس اطلاعات بیشتری پیرامون خبر هلاکت ابومحمد المصری یکی از رهبران القاعده در تهران را رسانه‌ای کرده است. این خبرگزاری به نقل از منابع امنیتی اعلام کرده که ترور المصری در تهران نتیجه همکاری آمریکا با اسرائیل بوده است.

این خبرگزاری نوشته است که در ارتباط با اعمال فشار بیشتر دولت ترامپ بر حکومت ایران، سطح همکاری آمریکا و اسرائیل در عرصه‌های امنیتی گسترش یافته و عملیات ترور المصری یکی از نمونه‌های این همکاری مشترک است.

در این گزارش آمده است که اطلاعات مربوط به محل اختفا و همچنین هویت جعلی المصری در تهران از سوی آمریکا در اختیار موساد اسرائیل قرار گرفته است.

به نوشته آسوشیتدپرس، سازمان سیا و همچنین دفتر نخست‌وزیر اسرائيل از اعلام موضع نسبت به خبر منتشر شده از سوی نیویورک تایمز در ارتباط با ترور المصری اجتناب ورزیده‌اند.

نیویورک تایمز پیش تر در گزارشی از کشته شدن مرد شماره دوم گروه تروریستی القاعده توسط ماموران اسرائیلی در تهران خبر داده بود.

این روزنامه با استناد از منابع اطلاعاتی می‌نویسد که “عبدالله احمد عبدالله” یکی از رهبران سازمان تروریستی “القاعده” * ، که در حملات به سفارتخانه های آمریکا در آفریقا در سال 1998 شرکت داشت ، سه ماه پیش توسط مأموران اسرائیلی در تهران ترور شد.

برخی رسانه‌ها در ایران روز هشت اوت (۱۸ مرداد) به نقل از استانداری تهران گزارش داده بودند که یک مرد لبنانی ۵۸ ساله به نام «حبیب داوود» شامگاه روز قبل در حوالی گلستان یکم در خیابان پاسداران تهران به همراه دختر ۲۷ ساله اش به ضرب گلوله کشته است. در این گزارش آمده بود که موتورسواری ناشناس این پدر و دختر را در حالی که سوار بر یک خودروی «ال ۹۰» سفیدرنگ بودند با شلیک چهار گلوله به قتل رسانده است.

اکنون نیویورک تایمز می‌گوید از طریق چهار مقام امنیتی و اطلاعاتی دریافته که این دو نفر عبدالله محمد عبدالله ملقب به ابو محمد المصری و دختر او مریم بوده‌اند. این روزنامه مریم المصری را همسر حمزه بن لادن، پسر اسامه بن لادن، رهبر سابق گروه القاعده خوانده است.

طبق این گزارش، “ابو محمد المصری” توسط دو موتور سوار در تهران همزمان با سالگرد حملات به سفارت خانه های آمریکا در آفرسقا به هلاکت رسید. او به همراه دخترش مریم که همسر حمزه بن لادن بوده٬ در این عملیات کشته شده است.

این مقام‌های امنیتی به نیویورک تایمز گفته اند، ابو محمد المصری از سال 2015 در شهر تهران زندگی می‌کرده است.

مرد شماره دو گروه القاعده 58 سال سن داشت و یکی از رهبران بنیانگذار این سازمان تروریستی به شمار می‌رفت و از مدت‌ها قبل در لیست سیاه تروریست‌های تحت پیگرد اداره تحقیقات فدرال آمریکا قرار داشت

گمان می‌رود او در مقام دوم پس از ایمن الظواهری رهبری سازمان تروریستی القاعده را بر عهده داشت.

القاعده تا به امروز خبر کشته شدن یکی از فرماندهان ارشد خود در ایران را اعلام نکرده و از سوی دیگر جمهوری اسلامی نیز بر این موضوع سرپوش گذاشته و هیچ‌ کشوری نیز مسئولیت این عملیات را بر عهده نگرفته‌ است.

ظریف غنی‌سازی ۲۰درصدی را به گردن رهبر انداخت



وزیر خارجه جمهوری اسلامی می گوید که اجرای مصوبه مجلس ولایت مبنی بر غنی‌سازی ۲۰درصدی اورانیوم به دستور رهبر جمهوری اسلامی انجام شده و دولت روحانی در این باره نظر متفاوتی داشته است.

ظریف گفت: رهبر انقلاب به ما قبلاً هم دستور داده بودند و ما هم بر اساس ارشادات ایشان سیاست بیانیه در برابر بیانیه، امضاء در برابر امضاء، اجرا در برابر اجرا را انجام دادیم.

این در حالیست که مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گفتگو با رویترز هشدار داده است که زمان زیادی – فقط چند هفته – برای نجات توافق اتمی با رژیم ایران باقی نمانده است.

به گزارش رادیو فرانسه، او در این مصاحبه تأکید کرده واضح است که برای نجات این توافق فرصت چند ماهه نداریم. غنی سازی اورانیوم با غلظت بیست درصد توسط تهران به سرعت در حال پیش روی است و جمهوری اسلامی ایران به زودی قادر خواهد بود ماهانه حدود ده کیلوگرم اورانیوم غنی شده با این غلظت تولید کند.

سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم ایران، جمعه گذشته تهدید کرد که جمهوری اسلامی به زودی غنی سازی اورانیوم با غلظت ٩٠ درصد را آغاز خواهد کرد.

این در حالیست که رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفته: طبق قوانین زمانی‌ که بازرس آژانس بخواهد وارد کشور شود باید به وی ویزا داده شود، درصورتی که ممانعت به عمل آوریم از بازرسی‌ های سر زده جلوگیری می ‌شود.

به گزارش خانه ملت، فریدون عباسی به اظهارات پمپئو مبنی بر اینکه اخراج بازرسان آژانس در صورت لغو نشدن تحریم‌ها تهدیدی فراتر از نقض برجام است، اظهار کرد: هیچ وقت بازرسان آژانس را را اخراج نمی‌کنیم، بلکه آنها را به کشور راه نمی‌دهیم.

وی افزود: اگر تا اسفند ماه سال جاری غربی‌ها به تعهدات خود عمل نکنند، و تحریم ها را لغو نکنند، از بازرسی‌های آژانس ممانعت می‌کنیم. زمانی‌که بازرسی، بخواهد وارد شود باید به وی ویزا داده شود؛ پس وقتی ممانعت به عمل آوریم از بازرسی‌های سرزده ممانعت خواهیم کرد که این اقدام را نیز این مرحله به مرحله انجام خواهیم داد.

واکنش غربی‌ها و ژاپن به اقدام خطرناک رژیم تهران

یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پیش تر در بیانیه‌ای به خبرگزاری رویترز گفت: اقدام رژیم ایران در غنی‌سازی اورانیوم به ۲۰ درصد در فردو تلاشی آشکار در راستای تشدید کمپین باج‌خواهی هسته‌ای است و به شکست خواهد انجامید.»

اتحادیه اروپا نیز در هشداری به رژیم ایران شروع غنی‌سازی ۲۰درصد را خروج قابل توجه از توافق برجام توصیف کرد و گفت: غنی‌سازی اورانیوم که رژیم ایران اعلام نموده، با تعهدات آنها در چارچوب توافق هسته‌ای مغایرت شدید دارد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک سخنگوی اتحادیه اروپا با اشاره به اظهارات سخنگوی دولت روحانی افزود: اگر آنچه اعلام شده است به مرحله اجرا گذاشته شود پیامدهای جدی خواهد داشت.

پیش از این سه کشور بزرگ اروپایی از رژیم ایران خواسته بودند از غنی سازی با خلوص بالاتر در فردو خودداری کند.

از سوی دیگر سخنگوی ارشد دولت ژاپن روز سه‌شنبه از تصمیم رژیم ایران برای غنی‌سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد در تاسیسات اتمی فردو ابراز نگرانی کرد.

وی به خبرنگاران گفت ژاپن به شدت نگران این اقدام رژیم ایران است که نقض توافق هسته‌ای به شمار می‌آید.

انتظار می‌رود این اقدام رژیم ایران با واکنش دیگر طرف‌ها برجام از جمله چین و روسیه مواجه شود .

غنی‌سازی ۲۰ درصدی؛ تکرار تجربه دوران اوباما؟

ایندیپندنت فارسی نوشت: در دوران باراک اوباما، زمانی که موضوع مذاکره با رژیم ایران بر سر نگرانی‌های منطقه‌ای و برنامه‌های موشکی مطرح می‌شد، مقامات دولت او که به زودی در دولت بایدن مشغول به کار خواهند شد، اولویت را به حل پرونده هسته‌ای دادند. آنها تاکید داشتند که با توجه به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران فرصت برای جلوگیری از ورود جمهوری اسلامی به باشگاه هسته‌ای، به سرعت سپری می‌شود.

امروز تهران در تلاش برای شکل‌گیری تجربه‌ای مشابه‌ با دولت بایدن در فضای خاورمیانه‌ای است که شباهتی به دوران اوباما ندارد.‌ از حمله پهپادی و موشکی به آرامکو، تشکیل ائتلاف دریانوردی خلیج فارس، حذف سلیمانی و روی کار آمدن یک دولت نزدیک‌تر به آمریکا در عراق تا تحولات چند ماه اخیر در منطقه که نقطه عطف آن عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و توافق روز گذشته عربستان و قطر است.

این منبع در ادامه نوشت: از همین رو از سرگیری غنی‌سازی ۲۰ درصدی به عنوان سیگنالی برای دولت بایدن یا اهرم مذاکره‌ای نمی‌تواند کارکرد سابق خود در به حاشیه راندن نگرانی‌های منطقه‌ای و برنامه‌های موشکی را حفظ کند.

تسلیم شگرد خطرناک رژیم ایران برای کاهش فشارها نشوید

این در حالیست که ریچارد میلز، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل پیش تر در نشست دوره ای شورای امنیت این سازمان برای بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ از دیگر اعضای این نهاد خواست تا در برابر شگرد خطرناک رژیم ایران به کاهش فشارهای اقتصادی علیه تهران تن ندهند و افزود که اگر تهران به دنبال رهایی از تحریم ها است، باید جدیت خود در تغییر اساسی رفتارش را نشان دهد.

در همین حال الیوت آبرامز، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در مصاحبه با روزنامه تایمز اسرائیل گفته است که اعضای دولت ترامپ در تماس با تیم انتقالی رئیس جمهور منتخب تلاش دارند آنها را متقاعد کنند که دیگر سال ۲۰۱۵ نیست و بسیاری از شرایط تغییر کرده است.

به گفته این مقام آمریکايی، فرمول‌هایی که در مذاکرات سال ۲۰۱۵ با رژیم ایران مناسب به نظر می‌رسید، امروز دیگر کارایی ندارند، چرا که شرایطی که به توافق برجام منجر شد، فرق کرده است.

وی پیش از آن گفته بود که دولت بایدن با ساختار تحریمهای آمریکا فرصتی عالی در دست دارد تا به توافقی با رژیم ایران دست یابد که هم تهدیدهای موشکی و هم تهدیدهای منطقه‌ای جمهوری اسلامی در آن گنجانده شده باشد.

در همین حال یک تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل در تهران گفت: مطابق اظهارات وزیر خارجه آلمان ظاهرا اروپاییان معتقدند که برجام دیگر کافی نیست و نیاز است که به سیاست منطقه‌ای و برنامه موشکی جمهوری اسلامی نیز پرداخته شود.

به گزارش ایلنا، کوروش احمدی افزود: بایدن به نیویورک تایمز گفته که بازگشت به برجام کار سختی خواهد بود. این سخت بودن کار، هم به برخی موضوعات در داخل آمریکا و هم در رابطه با متحدان منطقه‌ای ایالات متحده باز می‌گردد.

علت قطعی برق در تهران و چندین شهر دیگر چه بود؟

درباره علت این قطعی دلایل متفاوتی ارائه شده است

مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند به دلیل مصرف بالای برق و گاز خانگی و تجاری ناچار به قطع برق در برخی مناطق شده‌اند. برخی از کارشناسان و روزنامه‌نگاران اما قطعی برق را مرتبط با تولید بیت کوین توسط چینی‌ها در ایران می‌دانند.

سخنگوی صنعت برق گفت: در برخی از مناطق کشور محدودیت موقتی بدنبال موضوع محدودیت سوخت نیروگاه‌ها اعمال شده است که باعث شد در برخی مناطق خاموشی مقطعی داشته باشیم.

مصطفی رجبی مشهدی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره قطع برق برخی منازل افزود: با توجه به اینکه خاموشی مقطعی بود، امکان اطلاع‌رسانی نداشتیم.

سخنگوی صنعت برق خاطرنشان کرد: به محض اینکه مشکل سوخت و محدودیت تامین گاز برطرف شود، خاموشی نخواهیم داشت.

وی تاکید کرد: اگر مردم ۱۰ درصد در مصرف گاز صرفه جویی کنند مشکل قطعی برق برطرف می‌شود.

این در حالیست که خبرگزاری تسنیم در گزارشی علت اختلال در برق رسانی تهران را خارج شدن یکی از واحدهای نیروگاهی اعلام کرده است؛

ردپای چینی‌ها در قطعی برق

اما گمانه‌زنی‌های دیگری هم مطرح است از جمله اینکه کمبود برق به استخراج بیت‌کوین توسط شرکت‌های چینی در اطراف رفسنجان مرتبط است.

به گفته مسئولان وزارت نیرو، تولید هر کوین (ارز دیجیتال) معادل مصرف برق متعارف سالیانه ۲۴ واحد مسکونی متصل به شبکه در تهران است.

روز ۱۸ دی، نسیم توکلی از مدیران و کارآفرینان ساکن ایران در توییتی نوشت که چینی‌ها در منطقه اقتصادی رفسنجان، مزرعه استخراج بیت‌کوین احداث کرده‌اند. او همراه با این توییت مختصات این محل را نیز با استفاده از نقشه گوگل مشخص کرد.

یک کارگردان دیگر سینما در ایران به حبس محکوم شد



نوید (رضا) میهن‌دوست، نویسنده و کارگران سینما و تلویزیون از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، نوید میهن دوست، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا عموزاد از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت و همکاری با گروه‌های مخالف نظام به قصد براندازی» به ۳ سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق شعارنویسی» به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.

در صورت تایید حکم صادره در مرحله تجدیدنظر با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال حبس در خصوص آقای میهن دوست قابل اجرا خواهد بود.

این کارگران ایرانی روز چهارشنبه ۱۳ آذرماه ۱۳۹۸، توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.

وی جهت انجام امور بازجویی و تفهیم اتهام به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین منتقل شد.

نوید میهن دوست، پس از پایان بازجویی ها به سلول انفرادی در بند سه نفره ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شده بود.

او با پایان مراحل بازجویی و تفهیم اتهام با تودیع قرار وثیقه تا اتمام امور دادرسی به صورت موقت از زندان آزاد شده بود.

در زمان بازداشت این کارگردان، بر اساس شواهد موجود در شبکه‌های اجتماعی احتمال بر آن می رفت که بازداشت وی به تولید مستندی با نام «پرتره‌ای درباره یک خبرنگار» مربوط باشد.

نوید میهن دوست، کارگردان، تدوینگر سینما و تلویزیون، در آثاری همچون فیلم سینمایی «هرچی خدا بخواد»، سریال‌های تلویزیونی «دیوار شیشه‌ای» و «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» فعالیت داشته است.

ضرب و شتم کارگردان و تهیه ‌کننده زن سینما در اوین

خبرگزاری هرانا – مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده سینما امروز شنبه ۶ دیماه همراه با ضرب و شتم از بند ۸ زندان قرچک ورامین به بند مادران این زندان منتقل شد. این زندانی اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در کنار زندانیان متهم به جرائم خشن بسر می‌برد. خانم ابراهیم وند در تاریخ ۲۳ آذرماه امسال نیز همراه با شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی توسط ماموران گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر امروز شنبه ۶ دیماه ۱۳۹۹، مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده سینما برخلاف اصل تفکیک جرائم از بند ۸ زندان قرچک ورامین به بند مادران این زندان منتقل شد.

یک منبع مطلع از وضعیت خانم ابراهیم وند در این خصوص به هرانا گفت: «ماموران زندان حدود سه هفته پیش به خانم ابراهیم وند گفتند باید به بند ۶ منتقل شود که او در پاسخ به آنها گفت در بند فعلی اصل تفکیک جرائم به صورت کامل رعایت نشده و حال بنا بر این اصل تفکیک چون اتهام من سیاسی است حاضر به جابجایی به بندی که زندانیان جرائم خشن در آن نگهداری می‌شوند نیستم. پس از آن مسئولان زندان اقدام به غیرفعال‌کردن کارت تلفن وی کردند و او از حق تماس با خانواده‌اش از داخل بند محروم شد.

خانم ابراهیم وند امروز از مسئولان زندان خواست اجازه دهند با خانواده خود تماس بگیرد و پس از موافقت با درخواستش او را به یکی از اتاق‌های کارکنان زندان منتقل کردند. پس از پایان تماس یکی از ماموران یگان حفاظت زندان به نام خانم نصیری پای راست وی را با باتوم مورد ضرب و شتم قرار داد و نهایتا به بند مادران که زندانیان مرتبط با اتهامات قتل و مواد مخدر در آن نگهداری می‌شوند، منتقل شد. به خانم ابراهیم وند گفته‌اند این اقدام با دستور امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی صورت گرفته است.»

خانم ابراهیم وند در تاریخ ۲۳ آذرماه امسال نیز همراه با شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی در بند ۸ زندان قرچک در پی یورش ماموران گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نتیجه از ناحیه ساق پای چپ دچار آسیب شده و کمرش نیز دچار کبودی شد. پس از آن خانم ابراهیم وند طی نامه‌ای که به معاونت قضایی زندان تحویل داد، از چند تن از پاسیارهای زندان شکایت کرده و خواستار اعزام خود به بیمارستان و پزشکی قانونی شده است اما این امر محقق نشد.

صبا کردافشاری، مژگان اسکندری، سمیرا هادیان، لیلا میرغفاری، سهیلا حجاب، زهره سرو، زهرا صفایی، فروغ تقی پور، پرستو معینی، پریزاد حمیدی شفق، سپیده فرهان، مرضیه فارسی، رها احمدی، سارا امجد و مریم نصیری، زندانیانی هستند که هم‌اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم و محروم از امکانات اولیه در بند ۸ در کنار ۱۰ زندانی از متهمان جرائم عمومی نگهداری می‌شوند. از وضعیت گلرخ ایرایی که در تاریخ ۲۳ آذرماه از این زندان به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد، کماکان اطلاعی در دست نیست.

مسئولان زندان کماکان در صدد انتقال صبا کردافشاری به بند ۶ این زندان هستند و به وی گفته‌اند یا خودت به بند ۶ می‌روی یا خودمان می‌بریمت.

نسرین ستوده، مرجان داوری و الهام برمکی دیگر زندانیان محبوس در این زندان هستند که ماه گذشته پس از موافقت با درخواست آنها از بند ۸ به بند‌های مشاوره ۱ و بند ۶ این زندان منتقل شدند. شقایق زمانیان و مژگان کشاورز نیز روز گذشته از این بند به بند مشاوره ۱منتقل شدند.

مریم ابراهیم وند، در شهریورماه ۱۳۹۵ توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و پس از ۳۵ روز با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی (به صورت وجه نقد) از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین آزاد شد. خانم ابراهیم وند نزدیک به دو سال بعد در تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۷ پس از احضار به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه مجددا بازداشت و به بند دو الف سپاه منتقل شد. او یک ماه بعد پس از پایان بازجویی‌ها با صدور قرار وثیقه ۱۰ میلیارد تومانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد و در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۹۸ بدون اطلاع قبلی به بند زنان زندان اوین منتقل شد. وی مجددا در تاریخ ۱۷ آبان‌ماه امسال از بند سیاسی زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

خانم ابراهیم وند در آبان‌ماه امسال توسط شعبه ۱۰۵۹ دادگاه کارکنان دولت از بابت اتهام “ساخت فیلم مبتذل” به ۷ سال حبس، از بابت اتهام “توهین به رئیس جمهور” به ۱ سال حبس و بابت اتهام “نشر اکاذیب علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به قصد تشویش اذهان عمومی” به ۲ سال حبس محکوم شد به ۱۰ سال و ۶ ماه حبس محکوم شد. وی در بخش دیگر پرونده خود توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۶ ماه حبس حبس محکوم شده که این حکم در رای نهائی در دادگاه کارکان دولت تجمیع شده و وی در مجموع به ۱۰ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده است.

در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۷ سال زندان به اتهام “ساخت فیلم مبتذل” برای وی قابل اجرا است.
مریم ابراهیم وند متولد ۱۳۷۰، نویسنده و کارگردان سینما و تهیه کننده فیلم‌های “طنز عشق”، ” ما همه تنهاییم” و “پانسیون دختران” است، از دلایل شهرت وی علاوه بر فعالیت‌های سینمایی و فرهنگی، نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بود که به عنوان یکی از زنان نامزد برای انتخابات ثبت نام کرد.

پس از روی کار آمدن صغری خدادادی، سرپرست جدید زندان قرچک ورامین فشارها و محدودیت‌ها بر زندانیان سیاسی به شکل گسترده‌ای افزایش پیدا کرده است؛ از جمله می‌توان به گرداندن پیکر یک جان باخته جنگ هشت ساله در زندان و از مقابل بند زندانیان سیاسی اشاره کرد. رئیس جدید زندان همچنین به زندانیان سیاسی اطلاع داده است برای همه آنان سفارش چادر داده است.

روز یکشنبه ۲۳ آذرماه نیز خانم خدادادی به همراه، مسئولان زندان قرچک ورامین و ماموران گارد زندان پس از ورود به بند ۸ زندان قرچک با شوکر و باتوم اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی محبوس در این بند کردند.

این ثروت را از کجا آورده‌ای؟/نامه به روحانی را بخوانید



روزنامه حکومتی رسالت امروز ضمن اعتراف به تحمیل «تورم ۴۰۰درصدی و کاهش قدرت خرید به یک‌سوم و کاهش ارزش پول ملی به یک‌دهم» توسط جمهوری اسلامی بر مردم می‌نویسد: «پس (مردم) حق‌ دارند از فلان مسئولی که فردای انقلاب با دستان خالی مسئولیت پذیرفت، اما اکنون هزاران میلیارد تومان دارد، بپرسند از کجا آورده‌ای؟»

نامه به روحانی: فقر و بیکاری بیداد می‌کند

به گزارش سینما دیلی، پرویز پرستویی (بازیگر سینما و تلویزیون) به حسن روحانی در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری‌اش نامه نوشت که در زیر می‌خوانید:
جناب آقای رئیس‌جمهور
دیگه ماه های آخر ریاست شماست.
در این حدود ۸ سال هرچه کردید و نکردید برهمه ملت ایران روشن و شفاف است.
اما با قاطعیت می‌توانم بگویم که دو کار را نکردید.
یک: برای مردم فقیر و نیازمند در حاشیه شهرهای تهران و استان‌ها و کشورمان هیچ کاری نکردید.
این را با سند و استدلال می‌گویم، در این یکساله شیوع کرونا که همیشه در هیئت دولت با فاصله و رعایت پروتکل ها می نشینید و برنامه های آنلاین می گذارید، بنده و گروهمان، قهرمانان یا بهتر بگویم پهلوانان کشور و جهان با کمک های مردمی سفرهای دوره ای گذاشته ایم .
برای توزیع ارزاق،ساختن درمانگاه ،ساختن خانه برای کپرنشینان،ساختن مدرسه ،پروتز برای دست های قطع شده توسط گاندوها…
کل کشور را دور زدیم و میزنیم.
آنچه مشاهده کردیم، فقر مطلق ،بی خانمانی و بیکاری ،بی آبی ،بی هویتی (فاقدشناسنامه،کارت ملی،یارانه)نداشتن مسکن،درمانگاه ،مدرسه وتغذیه بیداد میکند.
برای اثبات این حرفها در این روزهای آخر ریاستتان یک سفر همراه ما میهمان باشید ،با لباس شخصی ،شک ندارم که اصلا شمارا نمی شناسند ،چرا؟چون برق ندارند که تلویزیون داشته باشند.بیایید و از نزدیک ببینید که چه کارهایی میتوانستید بکنید و نکردید ویا بگوشتان نرسیده…
دو: در این دو دوره یک بار سراغ هنرمندان که اکثرا نقش مهمی در انتخاب شما داشتند را نگرفتید.
و در این سال‌ها بخاطر حمایت ازشما مدام مورد شماتت قرارگرفتند!
یکسال است سینما ها و تئاتر ها بخاطر کرونای لعنتی تعطیل است.
آیا میدانید که اهالی هنرمندان نجیب این کشور چگونه روزگار می گذرانند؟بعید میدانم.
هنرمندان کسانی نیستند که برای نیازشان بتوانند دست به طرف کسی دراز کنند.
من خوب میدانم که اکثر هنرمندان تئاتر و سینما روزگار تلخ و سختی را می گذرانند،اکثرا فاقد مسکن هستند و لنگ اجاره خانه و سفره های خالی و صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند، که البته اینروزها با سیلی هم نمی‌شود صورت را سرخ نگه داشت !چرا؟چون خونی زیر پوست نیست که سرخ شود.
بیایید یک سفر دوره ای در این روزهای آخر که مسئولیت دارید باهم به جاهایی که عرض کردم داشته باشیم.
بیایید سری به اهالی فرهنگ و هنر بزنید دیگر این فرصت پیش نخواهد آمد.
اینها که گفتم از درد بود و اطلاع رسانی میدانم که نمی‌دانید.
و یا نشنیده‌اید. بیایید ببینید که چقدر مردم خوب و شریف و دوست داشتنی داریم.
بیایید با رعایت پروتکل‌ها
بیایید و نگران نباشید، شما را نمی شناسند.

روزنامه: این هزاران میلیارد تومان را از کجا آورده‌ای؟

روزنامه حکومتی رسالت امروز ضمن اعتراف به تحمیل «تورم ۴۰۰درصدی و کاهش قدرت خرید به یک‌سوم و کاهش ارزش پول ملی به یک‌دهم» توسط جمهوری اسلامی بر مردم می‌نویسد: «پس (مردم) حق‌ دارند از فلان مسئولی که فردای انقلاب با دستان خالی مسئولیت پذیرفت، اما اکنون هزاران میلیارد تومان دارد، بپرسند از کجا آورده‌ای؟»

‫پشت پرده سخنان خامنه ای درباره “واکسن” چیست؟‬‎



دشمنی تاریخیِ علی خامنه‌ای با اروپا و آمریکا و تاوان سنگینی که ایرانیان باید بپردازند

بسیاری از کارشناسان و گروه‌هایی از ایرانیان بی‌پروایی خامنه ای را در ممنوع کردنِ ورود واکسن‌های بریتانیایی و آمریکایی به کشور، حسابگریِ سیاسی توصیف کردند.

به گزارش رادیو فرانسه، پرسشی که در بیشتر واکنش‌ها به شکل‌های گوناگون مطرح شد این بود که چگونه ممکن است رهبر یک کشور جانِ شهرواندنش را با چنین بی‌پروایی بازیچۀ کینه و دشمنیِ خود نسبت به اروپاییان و آمریکاییان قرار دهد؟ بعضی از کارشناسان ممنوعیتِ ورود واکسن‌های بریتانیایی و آمریکایی را به ایران در گرماگرم کُشت و کشتار ویروس کرونا در کشور، فرمان به نسل‌کشی خواندند.

این منبع افزود: کارشناسان دشمنیِ دیرینۀ رهبر جمهوری اسلامی را با کشورهای اروپایی و آمریکا عنصر تعیین کننده در روابط ایران با آن کشورها می‌دانند. اما این دشمنی، چنان‌که می‌بینیم، دشمنیِ کور از نوع دشمنیِ خمینی با صدام یا شاه نیست. در پس این دشمنی، برنامۀ هسته‌ای ایران قرار دارد. رهبر جمهوری اسلامی و محافل نزدیک به او سالیان درازی است که هستی و بقای نظام جمهوری اسلامی را به برنامۀ هسته‌ای آن نظام گره زده‌اند و ابایی ندارند از اینکه ده‌ها بلکه صدها هزار ایرانی را در این راه فدا کنند. اعلام ممنوعیتِ ورود واکسنِ بریتانیایی و آمریکایی را به ایران می‌توان کوششی در جهت بستن راه مذاکرۀ دوبارۀ حکومت ایران با کشورهای غربی دانست.

روزنامه شرق پیش تر نوشته بود: ماجرای واکسن کرونا برای مردم ایران حالا پیچیده‌تر شده (پس از سخنان خامنه ای) و به چندین گزینه خلاصه می‌شود؛ واردات از چین و روسیه، همکاری با کوبا برای ساخت واکسن یا واکسن شرکت‌های داخلی.به نظر می‌آید گزینه آخر یعنی ساخت واکسن داخلی اصلی‌ترین و جدی‌ترین گزینه وزارت بهداشت و مسئولان سیاست‌گذار در حوزه سلامت جامعه است، هرچند هنوز هیچ واکسن ایرانی‌ای به موفقیت کامل برای واکسینه‌کردن جامعه دست پیدا نکرده و تمام گزینه‌ها در مراحل تست و آزمایش هستند که ممکن است نتیجه این آزمایش‌ها موفقیت‌آمیز باشد یا نباشد.

در کنار گزینه ساخت داخل، گزینه همکاری با دیگر کشورها مانند کوبا هم مطرح شده که البته چندان اخبار تازه‌ای درباره آن موجود نیست و تاکنون اقدامی عملی انجام نشده یا دست‌کم رسانه‌ای نشده ‌است. در مرحله بعد هم پیش‌بینی می‌شود که نگاه تصمیم‌گیران به تولیدات چین و روسیه باشد که در ماه‌های گذشته از تولید موفقیت‌آمیز واکسن ویروس کرونا خبر دادند، اما هنوز تأییدیه سازمان جهانی بهداشت را دریافت نکردند. دست‌کم تا امروز قطعی‌ترین خبر دراین‌باره تصیم جدی و قطعی برای واردنکردن واکسن از آمریکا و انگلیس است.

سمساری واکسن در راسته داروفروشان!

«ناصرخسرو» بیش از آن که شاعری بلندآوازه را به یادمان آورد، این روزها پدیده‌ای شده برای فریب مردم و اخاذی از جان و سلامت‌؛ به اصطلاح داروفروشانی که این بار نان در روغن کرونا زده‌ و نوش‌دارویی تقلبی را دلالی می‌کنند؛ آنهم به یورو و دلار…

به گزارش ایسنا، گویا این روزها شیوع کرونا گرچه بسیاری از بازارها را به رکود نشانده، اما بازار داد و ستد دلالانی را داغ کرده که به بهای جان مردم و بی هیچ مسئولیتی بر طبل داشتن داروهای کمیاب و نایاب کرونا و حتی داروهایی که هنوز مجوزهای بین المللی و داخلی را اخذ کرده‌اند، می‌کوبند.

دور از ذهن هم نبود که با زمزمه تولید واکسن کرونا در دنیا و آغاز واکسیناسیون کووید-۱۹ در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی، این افراد هم در مسیر کسب سود بیشتر آستین بالا زده و در فریب هرچه بیشتر مردم با نام و ظاهر فریبنده «واکسن کرونا» بکوشند.

به طوری که گفته می‌شود در بازار ناصرخسرو واکسنی با عنوان واکسن کرونا با قیمت ۱۰۰۰ یورویی به فروش می‌رسد. در حالی که نه مشخص است که این واکسنِ مثلا کرونا با چه شرایط نگهداری و از چه طریقی وارد کشور شده و نه معلوم است که آنچه درون این شیشه به اصطلاح حیات‌بخش وجود دارد، واقعا چیست؟.

این همان اتفاقی است که چند ماه قبل برای داروی رمدسیویر نیز رخ داد. دارویی که گفته می‌شد اثرات چشمگیری بر بهبود بیماران مبتلا به کرونای بدحال دارد و با همت دلالان ناصرخسرو، با قیمت‌های چند ده میلیونی در بازار سیاه به مردمانی که نگران جان عزیزان‌شان بودند و حاضر بودند برای نجات جان بیمارشان چوب حراج به زندگی‌شان بزنند، داده می‌شد.

سرعت اینترنت در ایران؛ همتراز کشورهای جنگ‌زده

به گزارش تجارت نیوز، سایت اسپیدتست، گزارشی از وضعیت سرعت اینترنت در ۱۷۶ کشور جهان منتشر کرده است. گزارشی که نشان می‌دهد بهترین سرعت اینترنت در جهان مربوط به کشور سنگاپور است. کشوری که سرعت اینترنت ثابت آن ۲۴۱ مگابایت بر ثانیه است.

در مقابل سرعت اینترنت ایران ۱۷ مگابایت بر ثانیه است. سرعتی که نه با کشورهای تراز اول دنیا رقابت می‌کند و نه کشورهای منطقه. سرعت اینترنت ثابت در ایران همتراز کشورهای جنگ‌زده‌ای چون سوریه و یمن است.

سرعت اینترنت در جمهوری اسلامی؛ دو مگ بر ثانیه!

در روزهای اخیر مجددا تعداد گلایه‌ها از سرعت پایین اینترنت افزایش یافته است. این برای اولین بار نیست که در شبکه‌های اجتماعی برخی کاربران از پایین بودن سرعت اینترنت گلایه می‌کنند. اما چه دلایلی ممکن است باعث این گلایه‌ها شده باشد؟وضعیت مورد انتقاد از سوی کاربران درباره اینترنت در دوره‌های زمانی مختلف قابل مشاهده است. اسفند ماه سال گذشته نیز همین اتفاق افتاده بود که در آن مقطع زمانی (21 اسفند ماه 98) خبرگزاری وابسته به دولت، ایرنا گزارش داده بود:

کیفیت مطلوب اینترنت در روزهای قرنطینه از مطالبات جدی مردم از وزارت ارتباطات است. طی دو هفته گذشته نیز با اضافه شدن پهنای باند به اپراتورها و اهدای 100 گیگ اینترنت رایگان، این وزارتخانه سعی کرد مشکلاتی که وجود دارد را رفع کند. اما کاربران همچنان از کیفیت اینترنت گلایه دارند. یکی از اصلی ترین دلایل کندی اینترنت در برخی اپراتورها، اشباع شدن پهنای باند است.طبق آن گزارش، از مجموع بیش از ۱۴۰۰مرکز مخابراتی کشور، تجهیزات انتقال شرکت مخابرات ایران در ۷۰مرکز نیازمند ارتقای سخت‌افزاری است.

سرعت اینترنت در ایران؛ دو مگ بر ثانیه!
کیفیت و سرعت اینترنت یکی از گلایه‌های جدی بسیاری از مردم در ایران است. حالا که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، نخستین گزارش از وضعیت کیفیت اینترنت را ارائه کرده، این ناراحتی‌ها تایید شده است. هر چند اختلافی هم در میان نظر گروهی از مردم با نتایج این گزارش وجود دارد.

پیوست در گزارشی که در این مورد منتشر کرده، نوشته است، اینترنت و رسیدن به کیفیت و سرعت بالا در ایران هیچ وقت به هم نمی‌رسند. این موضوع را گزارش اخیر وزارت ارتباطات در مورد وضعیت کیفیت اینترنت در کشور به خوبی نشان می‌دهد.در حالی که حداقل در چند سال گذشته مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از افزایش ضریب‌نفوذ و بالا رفتن میزان دسترسی به اینترنت در کشور و مخصوصا روستاها گفته‌اند؛ اما کاربران از کیفیت پایین و قطع و وصل‌های مکرر سرویس اینترنتشان گله کرده‌اند؛

حالا هم اولین گزارش وزارت ارتباطات در مورد کیفیت نشان می‌دهد که حق با کاربران است تا جایی که بعد از سال‌ها صحبت از توسعه اینترنت، عمده میزان دسترسی به سرعت اینترنت براساس همین گزارش کمتر از ۲ مگابیت بر ثانیه است.همین گزارش نشان می‌دهد که در حالی کاربران پیوسته از پایان زودهنگام بسته‌های اینترنتی خود شکایت دارند، این بسته‌ها با بی‌کیفیت‌ترین سرعت در اختیارشان قرار می‌گیرد.

بر اساس گزارش پیوست، بررسی کیفیت اینترنت براساس شاخص‌های سنجش کیفیت و تجربه مشتری در فناوری ADSL گویای آمار عجیب و شاید باورنکردنی است. در حالی که بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی و پای پست‌های وزیر ارتباطات در اینستاگرام و توئیتر، از کیفیت بد اینترنت ثابت خود گلایه‌مند هستند، گزارش کیفیت رگولاتوری و حداقل روی کاغد نشان می‌دهد که کیفیت ADSL براساس پارامترهای سنجش کیفیت در وضعیت به مراتب بهتری از کیفیت اینترنت سیار است.

در همین حال امروز روزنامه همشهری نیز گزارشی درباره گرانی اینترنت نوشته است. طبق این گزارش، شنیده‌های اخیر نشان می‌دهد پافشاری دو اپراتور کشور برای گران باقی‌ماندن بسته‌های اینترنت برای کاهش استفاده مردم از اینترنت بوده است. اگر این ادعای روزنامه همشهری تایید شود شاید این مساله با کیفیت پایین اینترنت نیز بی‌ارتباط نباشد.