Previous Next

فعالان هنگ کنگی به دلیل اهانت به پرچم چین در زندان



دادگاهی در چین ۱۰ فعال هنگ کنگی را به جرم تلاش برای عبور غیرقانونی از مرز به حبس از یک تا سه سال محکوم کرد. آنها در ماه آگوست هنگامی که قصد داشتند با قایق تندرو از هنگ کنگ به تایوان فرار کنند توسط گارد ساحلی بازداشت چین شدند.

این احکام صرفا برای خروج غیر قانونی صادر شده و دستگیرشدگان مجددا به هنگ کنگ بازگردانده می‌شوند تا در آنجا نیز به اتهامات مربوط به اعتراضات دموکراسی‌خواهان رسیدگی شود.

چین به طور فزاینده فعالان برجسته دموکراسی خواه در هنگ کنگ را سرکوب کرده است. برخی از آن ها مجبور به فرار از هنگ‌کنگ شدند.

همچنین یک نوجوان هنگ کنگی به اتهام توهین به پرچم چین و شرکت در تجمعات غیرقانونی علیه چین، به چهار ماه زندان محکوم شد.

تونی چانگ، جوان ۱۹ ساله‌ای که پیش از این رهبر یک گروه طرفدار دموکراسی را که اکنون منحل شده بر عهده داشت، به دلیل پرت کردن پرچم چین روی زمین در جریانات اعتراضات می ۲۰۱۹ مقابل مجلس قانونگذاری هنگ کنگ، توسط دادگاه محاکمه و محکوم شد.

ونی چانگ اولین چهره سیاسی عمومی هنگ کنگ محسوب می‌شود که بر اساس قانون امنیتی جدید این ناحیۀ نیمه‌خودمختار تحت پیگرد قرار می‌گیرد؛ قانونی که از سوی چین به «شمشیری» برای بازگرداندن «نظم و ثبات» به این مرکز بزرگ مالی توصیف شده است.

اینستاگرام حساب کاربری نوید افکاری را ماندگار کرد



اینستاگرام با افزودن عبارت «به یاد آوردن» یا «Remembering» حساب کاربری نوید افکاری قهرمان ملی را ماندگار کرد.

به گزارش یورونیوز، این امکان باعث می‌شود تا حساب کاربری نوید افکاری برای همیشه در اینستاگرام باقی بماند، با این وجود ارسال پیام خصوصی ممکن نیست اما کاربران می‌توانند زیر پست‌های این حساب نظرات خود را بنویسند.

به این ترتیب ورود به حساب کاربری نوید افکاری غیرممکن است اما محتوای آن در اینستاگرام باقی خواهد ماند».

نوید افکاری به دلیل شرکت در اعتراضات سال ۱۳۹۷ شیراز در روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ اعدام شد.

جمهوری اسلامی همین است و بس!

برخی از رسانه های داخل کشور به شدت از پیامدهای داخلی و بین المللی اعدام نوید افکاری ابراز نگرانی کرده اند.

از جمله روزنامه اعتماد در این باره نوشت: این پرونده همزمان توسط اپوزیسیون برانداز و مدعی کسب قدرت در ایران و دستگاه قضایی، سیاسی و امنیتی شد، و توجه مردم ایران و جهان را جلب کرد. با توجه به شرایط فعلی اجرای این حکم به نفع حکومت نبوده است.

این منبع افزود: صدور حکم اعدام برای سه جوان معترض آبان ۹۸، نه تنها دوباره نگرانی‌ها را تشدید کرد که با اجرای حکم اعدام نوید افکاری، روح و روان بخش زیادی از جامعه ایران جریحه‌دار و فضای روانی جامعه را به ناامیدی و خشم از اقدام قوه قضاییه و حاکمیت هدایت کرد. جمعیت کثیری از مردم از مستندات دستگاه قضایی درباره نوید افکاری قانع نشدند و بر همین اساس با فریاد مجازی اعدام نکنید، خواستار توقف اجرای حکم شدند.

این روزنامه نوشت: هر گونه اقدام عجولانه، می‌تواند به‌ صورت هزینه‌های موجود روی دست نظام، بیفزاید. براندازان در مقام مدعیان جایگزینی نظام جمهوری اسلامی، فقط به‌دنبال مخابره مکرر این پیام به مردم هستند که: نظام سیاسی ایران، همین است و بس!

روزنامه همدلی نیز نوشت اعدام نوید افکاری یک پیآمد اساسی داشت؛ که لغو سفر ظریف به اروپا بود. واکنش کشورهای اروپایی و آمریکا در روزهای گذشته نسبت به این موضوع بسیار گسترده بود. این در حالی است که قبل از اجرای حکم اعدام نیز، درخواست‌های بین‌المللی برای توقف آن اخبار زیادی را به خود اختصاص داده بود.

این منبع افزود: شاید بتوان برداشت غربی‌ها از اجرای حکم افکاری را به حمله به سفارت عربستان از سوی تندروها تشبیه کرد، خسارت آن حمله با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست.

فیلم زیر: خواندن سرود ای ایران بر سر مزار پهلوان نوید
تصویر زیر: نوید، کشتی زندگی را به ناداوری باخت

رسوایی عالمگیر نمایش واکسن زدن زن چادری در تهران



نمایش تست آزمایشگاهی که مربوط به مراحل اولیه ساخت واکسن است، آن هم در حالی‌که در کشورهای منطقه تزریق واکسن های تهیه شده و معتبر شروع شده فقط تمسخر همراه با خشم و نفرت مردم را برمی‌انگیزد.

در حالی‌که که برای تولید واکسن کرونا توسط مراکز معتبر داروسازی و پزشکی جهان تست های متعدد حیوانی و سپس تست های ویژه و حساب شده انسانی از مراحل پایه‌ ای تولید واکسن است و توسط متخصصان ذیصلاح و در مراکز با تجربه صورت می‌گیرد، جمهوری اسلامی که هنوز این مراحل را در پروژه غارتگرانه به‌اصطلاح واکسن داخلی طی نکرده با الگو برداری سخیفی از تزریق واکسن های ساخته شده به نمایش صحنه‌هایی از تست های آزمایشگاهی مضحک و بی‌اعتبار خود در تلویزیون حکومتی پرداخت تا به بازار گرمی برای پر کردن ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون که با صد میلیارد دلار ثروت غارت شده مردم ایران در تیول خامنه‌ای پلید است بپردازد و برای تحمیل میلیونی واکسن های بی‌اعتبار و دیرهنگام این ستاد غارتگر تبلیغ کند.

تلاش باند مافیایی برای دستیابی به واکسن کرونا

منابع خبری در تهران به رادیو پیام اسرائیل گفتند که از هم اکنون گروه هایی در ایران گرد آمدند که هدفشان دست یابی به واکسن ضد کرونا و فروش آن در بازار سیاه است.

یکی از عللی که زمینه را برای فعالیت این باند مافیایی هموار می سازد، این ارزیابی است که شمار واکسن هایی که به ایران وارد شود، در مرحله نخست بسیار ناچیز خواهد بود و تقاضا برای تزریق آن صدها برابر ارزیابی شده و این موجب ایجاد بازار سیاه می شود.

در این خبر آمده است که بیم آن میرود که پس از ورود نخستین محموله واکسن به ایران، هزاران بسته آن، از همان مرحله فرودگاه ناپدید شود و گروه هایی مافیایی که از همکاری سپاه پاسداران و مقامات فرودگاه برخوردار هستند، محموله هایی را همراه با سردخانه آن، بدزدند و در اختیار خود بگیرند.

مدیریت فرودگاه تهران به دست سپاه پاسداران است و همکاری از جانب این نهاد، موفقیت باند مافیایی را در ربودن محموله ها هموار می سازد.

این در حالیست که رسانه‌های جمهوری اسلامی امروز خبر دادند که نخستین «واکسن ایرانی» کرونا «با موفقیت» به یک زن تزریق شد. نام این داوطلب، طیبه مخبر، دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، اعلام شده است.

به گزارش رادیو فردا، علی عسگری، معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام هم دومین داوطلب تزریق این واکسن بوده است. او پس از تزریق واکسن گفت که « این واکسن کاملا ایمن است» «این موضوع ثابت خواهد شد».

ستاد اجرایی فرمان امام از نهادهای اقتصادی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است و انحصار تولید ماسک در کشور را در دست دارد. در حال حاضر، یک شرکت وابسته به این تشکیلات عظیم اقتصادی در حال کار روی تولید واکسن کروناست.

این در حالی است که در هفته‌های اخیر بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و افکار عمومی در ایران خواستار خرید و واردات واکسن مشترک کنسرن آمریکایی فایزر و شرکت داروسازی آلمانی بیون‌تک، شده‌اند تا با روند مرگ‌ومیر ناشی از ابتلا به این ویروس مقابله شود.

در همین حال یک مقام ارشد پلیس اروپايی در مورد واکسن‌های تقلبی و سایر جرایم مربوط به واکسن کرونا هشدار داده است. به گفته او، عرضه واکسن‌های تقلبی خطری جدی است.

مدیر یوروپل (پلیس اروپا؛ آژانس اتحادیه اروپا برای همکاری در اجرای قانون) نسبت به این خطر هشدار داده که ممکن است برخی سعی کنند با استفاده از تقاضای بسیار بالا برای واکسن کرونا، واکسن‌های تقلبی به بازار عرضه کنند.

در ایران بسیاری از مردم خواستار خرید واکسن‌های مورد اعتماد هستند که مخصوصا توسط شرکت‌های آمریکایی تولید شده اما مقام‌های حکومتی در چند هفته گذشته سخنان ضد و نقیضی درباره خرید واکسن مطرح کرده و هنوز به طور علنی نگفته‌اند که چه واکسنی و از کدام شرکت می‌خواهند بخرند.

اما رییس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی گفته که این سازمان از شنبه پیش با هماهنگی رئیس‌جمهور (روحانی) مشغول خرید واکسن چینی شده است.

این در حالیست که خبرگزاری ایرنا در گزارشی گفت: تولید اجناس تقلبی در چین اگرچه موضوع تازه ای نیست و برای بسیاری از مردم جهان به ویژه ایرانیان سابقه ای طولانی دارد اما این بار كار تولیدات تقلبی در چین از پوشاك و لوازم مصرفی گذشته و وارد عرصه دارو و درمان شده است.

این منبع نوشت: در تازه ترین مورد از كشف اجناس تقلبی، تولید نوعی واكسن قلابی بیماری هاری به دلیل مخاطرات پزشكی و بهداشتی برای چین و كشورهای دیگر، واكنش های شدیدی به دنبال داشته است.

این واكسن تقلبی مصارف بهداشتی و پزشكی دارد و توسط شركت ‘چانگ شنگ چانگ چون’ در استان ‘جی لین’ چین تولید شده است كه شركتی با مسئولیت محدود به حساب می آید.

در همین حال رئیس بخش عفونی بیمارستان لرستان گفته مسئولان جان مردم و کادر درمان را بازیچه کم‌کاریهای خود قرار دادند. حق مسلم کادر درمان و مردم است که دولت برای ما واکسن کرونا را تهیه کند. بعید می‌دانم وضعیت اقتصادی ما از عراق جنگ‌زده بدتر باشد. خرید ۱۰۰میلیون دوز واکسن مگر چقدر می‌شود که آقایان مدام بهانه‌تراشی می‌کنند.

روزنامهٔ جهان صنعت هم نوشت: تهیه واکسن خارجی کرونا یک خواسته و حق ملی است، اما مسئولان بارها بهانه آوردند که تحریم هستیم، یخچال مناسب نداریم! در حالی خبری از واکسن معتبر در ایران نیست که ۸۰کشور ۷میلیارد دوز واکسن فایزر را تهیه کردند و به‌صورت رایگان در اختیار مردم قرار دادند. در لیست کشورها حتی نام اکوادور، پاناما، قزاقستان، عراق و ونزوئلا دیده می‌شود و تنها نام ایران در این لیست نیست.

روزنامهٔ شرق نیز در این باره نوشت: کادر درمان در ایران با کمترین تجهیزات در خط اول مقابله با کرونا قرار گرفته و هر روز نیز خسارات جبران‌ناپذیری را متحمل می‌شود، هیچ‌کس (از حکومت) هم به کمک آنها نمی‌آید.

این روزنامه افزود: در اطراف ایران کشورهای زیادی از جمله عراق و عربستان کار پیش‌خرید واکسن را شروع کردند. حتی ونزوئلا هم پیش‌خرید واکسن را انجام داده است، ولی هنوز در ایران خبری از خرید واکسن کرونا نیست….چرا مردم و کادر درمان ما باید از تزریق واکسن محروم باشند؟ مگر جان مردمان ایران ارزشی ندارد؟ طاقت همه طاق شده است. این طاقت طاق تا کجا ادامه خواهد یافت؟

واکسن آمریکايی در ایران ولی فقط برای خودشان!

روزنامه آفتاب یزد به نقل از دکتر محمدرضا محبوب فر، اپیدمولوژیست در باره ورود واکسن کرونا به ایران نوشت: مسئولان اطلاعات ضد و نقیض به جامعه ارسال می‌کنند مثلا در مورد همین واکسن بیماری کرونا اعلام شده که واردات واکسن‌های خارجی از لحاظ مسائل فنی و از لحاظ بودجه امکان پذیر نیست اما از طرفی شاهد هستیم که واکسن کرونا از کشورهای معتبر به صورت قاچاق در کشور در حال دست به دست شدن بین نورچشمی ها، آقازاده‌ها و برخی مسئولین است.

این روزنامه نوشت: اندک اندک زادروز یک‌سالگی «کروناویروس» فرا می‌رسد و تازه بحث‌هایی در جامعه بالاگرفته که «واکسن» این ویروس خطرناک، همین روزها است که از راه برسد اما دلهره در شهر پیچیده که میان این همه «نورچشمی»،«آقازاده»، «ژن خوب» و«مولتی میلیاردر» آیا واکسن گیرِ اقشار کم درآمد و کم برخوردار جامعه نیز می‌آید؟ خودشان می‌گویند از این خبرها نیست و در توزیع واکسن کرونا حتماً رعایت عدالت و تلاش برای اعتماد‌سازی لحاظ خواهد شد اما جامعه به دیده تردید می‌نگرد!

آفتاب یزد نسبت به تهیه نشدن واکسن کرونا برای ایران هشدار داد و نوشت: واکسن ساخته شده و بسیاری از کشورها هم در حال توزیع این واکسن آن هم به‌صورت رایگان بین مردم شان هستند. مطالبه جدی مبنی بر خرید واکسن کرونا بین مردم ایجاد شده است. نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که اگر دولت ایران نتواند طی ماه‌های آینده این مشکل را حل کند اثرات منفی را در میان مردم به‌وجود می‌آورد.

همدردی سفیر انگلیس در تهران با خانواده کوهنوردان



راب مکر ایر، سفیر انگلیس در تهران، در توئیتی نوشت: اخبار مربوط به تلفات در کوهستان البرز در پی سقوط بهمن تاسف برانگیز و ناراحت کننده است. به تمام خانواده‌های آسیب دیدگان حادثه تسلیت می‌گویم.

صبح روز جمعه در ارتفاعات شمال تهران، تعدادی از شهروندان به دلیل سرمای شدید و سقوط بهمن دچار سانحه شدند، تعدادی از آن‌ها جان باختند و تعدادی دیگر مجروح شدند

اما آنچه که جان باختن این هموطنان را آن هم هنگام کوهنوردی دردناکتر می‌کند خبرهایی است که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و عامل اصلی کشته شدن آنها را اختلال در جی.پی اس در تهران اعلام می‌کند.

سایت تابناک در این باره با تیتر «بوران و بهمن یا اختلال GPS؛ عامل جان باختن و گرفتاری کوهنوردان چیست؟!» نوشت: «شروع نگران‌کننده فصل ورزش‌های زمستانی که باید امیدوار باشیم در ادامه مسیر به شکل دیگری پیش برود؛ امیدواری به اتفاقی که برخی گزارشهای منتشر شده در ساعات اخیر، رقم خوردنش را غیرممکن جلوه می‌دهد، چون یکی از عوامل مهم در سرگردانی کوهنوردان در کوهستان، اشکال GPS اعلام شده که به‌طور ویژه در مناطق کوهستانی بیشتر خودنمایی می‌کند و تعجب بسیاری را در پی داشته است».

این منبع حکومتی می‌افزاید: «البته این نخستین بار نیست که اختلال در سامانه جی.پی اس در مناطقی وسیع مخابره می‌شود، اما از کنار هم قرار دادن اتفاقات امروز و گزارشهایی که از شدت گرفتن اختلال جی.پی اس در مناطقی از شهر و کوهستانهای شمالی تهران مخابره شده، گزاره‌ای به دست می‌آید که نیازمند شفاف‌سازی و توضیح، آن هم در اسرع وقت است».

تابناک می‌افزاید: «اختلال در سامانه جهانی موقعیت یابی که به تأکید برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند منشاء امنیتی و حفاظتی داشته و چه بسا به درستی هم در دستور کار قرار گرفته باشد، اما با این پیش فرض، ضرورت دارد در خصوص آن به امثال کوهنوردان نکاتی گوشزد شود یا از آن مهم‌تر، از کوهنوردی در این ایام ممانعت به‌عمل آید، چرا که خطر جانی متوجه شهروندان است».

اسامی کوهنوردان جان باخته در ارتفاعات شمال تهران

گزارش شنبه شب: فرمانده یگان کوهستان پلیس پیشگیری تهران بزرگ اسامی هشت تن از اجساد کشف شده در ارتفاعات شمال تهران را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، سرهنگ محمد مقدسی با اشاره به یافتن پیکر هشت تن از کوهنوردان جانباخته در ارتفاعات شمال تهران و انتقال آنان به پایگاه پلیس کوهستان گفت: همانطور که پیش از این اعلام شده بود پیکر هشت کوهنورد جانباخته در ارتفاعات شمال تهران کشف شده و دقایقی پیش به پایین منتقل شد.

وی با بیان اینکه هویت این افراد از سوی خانواده‌شان مورد شناسایی قرار گرفت، گفت: پیکر اجساد انتقال داده شد در پایگاه پلیس کوهستان شناسایی شده و به تایید خانواده‌هایشان رسید، اما اجساد از آنجا برای بررسی علت دقیق مرگ و صدور گواهی به پزشکی قانونی انتقال داده شد.

فرمانده یگان کوهستان پلیس پیشگیری پایتخت درباره اسامی جانباختگان نیز گفت: برابر صورتجلسه امضا شده از سوی خانواده‌ها اسامی این افراد عبارتند از محمد محمدی فرزند حسین، یحیی انصاری فرزند جواد، اشکان رضوایی نراقی فرزند بهروز، کوروش کاشفیان فرزند احمد، اصغر کنعانی فرزند احمد، هادی بهادری، امیرهوشنگ سرآبادی و علی رضا قاضی زاهدی است که متأسفانه در حادثه روز گذشته جان خودرا از دست دادند.

به گفته مقدسی مفقودی پنج تن دیگر نیز تاکنون در پلیس کوهستان ثبت شده که جستجو‌ها برای یافتن آنان ادامه خواهد داشت.

همچنین پیکر مرحوم دکتر سیدمصطفی فاطمی از سردبیران سابق ایسنا، استاد دانشگاه و دندانپزشک نیز که در میان مفقودشدگان این حادثه قرار دارد، که از سوی خانواده ایشان شناسایی شده، اما هنوز به پایین منتقل نشده است.

عکس زیر: تصاویری از کوهنوردان حادثه دیده در ارتفاعات دارآباد که توسط امدادگران از مرگ حتمی نجات یافتند

جنایت تازه و فجیع اسلامگرایان طالبان در افغانستان



تروریست‌های طالبان جسد فرمانده نابینای پلیس را از قبر بیرون آورده و سربریدند!

فرمانده پلیس ولسوالی دهراوده ولایت ارزگان در جنوب افغانستان می‌گوید طالبان جسد شاه‌محمد شاه، فرمانده کشته شده این ولسوالی را بعد از یک ماه از قبر بیرون آورده و سر بریدند! به گفته جان محمد کریمی، فرمانده پلیس دهراود این حادثه روز پنجشنبه گذشته( چهارم جدی/دی) اتفاق افتاد.

شاه‌محمد شاه، فرمانده پلیس ولسوالی دهراود ولایت ارزگان نهم قوس/ آذر در حمله افراد گروه تروریستی طالبان در شهر ترینکوت، مرکز ولایت ارزگان کشته شد

زن حامله را تیرباران کردند

مقام‌های محلی ولایت فاریاب در شمال افغانستان تایید کرده‌اند که یک زن حامله روز گذشته در ولسوالی پشتونکوت این ولایت و در “منطقه زیر کنترل تروریست‌های طالبان” ابتدا از ماشین پیاده و بعد توسط تفنگ‌داران ناشناس در برابر چشمان دو کودک‌اش تیرباران شده است.

سخنگوی فرماندهی پلیس ولایت فاریاب، در گفتگو با بی‌بی‌سی گفت که این زن حدود ۳۰ سال سن داشته است. ذبیح‌الله جواد، مسئول دفتر کمیسیون حقوق بشر در ولایت فاریاب تیرباران شدن این زن را تایید کرد. آن طوری که جواد توضیح داد، این زن باشنده اصلی ولایت بلخ است و چند روز پیش برای دیدار با بستگان‌اش به شهر میمنه آمده بود. او نیز تایید کرد که این زن توسط “مردان مسلح نقاب‌پوش” تیرباران شده است. جواد افزود که بررسی‌های دفتر کمیسیون حقوق بشر افغانستان نشان می‌دهد که این زن حامله بوده است. به گفته وی، شوهر جمیله سرباز ارتش ملی افغانستان است و ممکن این موضوع یکی از دلایل قتل این زن بوده باشد.

هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئولیت تیرباران کردن این زن را به عهده نگرفته است. اما تیرباران کردن زنان و بستگان نیروهای امنیتی افغانستان بی‌پیشینه نیست. مقامات ولایت بدخشان قبلا گفتند که طالبان به دو زن به اتهام این که شوهران‌شان پلیس هستند، حمله کرده بودند. آنها یکی از این زنان را کشتند و دیگری را زخمی ساختند.

طالبان مهمانداران هواپیما را تهدید کردند

پایگاه خبری آریانا نیوز افغانستان اعلام کرد، گروه طالبان به شرکت های هواپیمایی افغانستان هشدار داده است در صورت بی توجهی مهمانداران هواپیماها به موازین اسلامی در پوشش و آرایش، به آنها حمله خواهد کرد.

به گزارش ایرنا، این رسانه افغان روز یکشنبه با اعلام این مطلب افزود: طالبان با انتشار اعلامیه ای به شرکت هوایی کام‌ایر اخطار داده که اگر تا یک هفته مهمانداران زن ملبس به حجاب اسلامی نشوند و دست از آرایش برندارند، هواپیماهای این شرکت از سوی طالبان آماج حملات قرار خواهد گرفت و مسؤولیت بعدی بدوش مدیریت کام‌ایر خواهد بود نه طالبان.

بر اساس این گزارش، طالبان همچنین گفته‌اند که مهمانداران زن حق ندارند بدون محرم شرعی وارد هواپیما شوند. در اعلامیه طالبان آمده است که تمام شرکت‌های هوایی مکلف به پیروی این احکام هستند.

آریانا نیوز افزود: طالبان در حالی این اعلامیه را صادر کرده اند که مذاکرات صلح در دوحه قطر در حال برگزاری است و طرفین تاکنون به توافقی دست نیافته اند.

تبریک میلاد مسیح از سوی ملاها؛ واکنش رسانه خارجی



نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی؛ چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. ادیان تنها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند.
****

گزارش رادیو بین المللی فرانسه: سرچشمۀ اصلی نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی تنها اصطلاحِ «دین رسمی» در اصل ۱۲ قانون اساسی نیست. بنابه اصل ۱۳ آن قانون، تنها سه دین زرتشتی، كلیمی و مسیحی اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند. بدین‌سان، پیروان دین‌های دیگر به ویژه بهاییان از همۀ حقوق مدنی و آزادی‌های قانونی‌ محروم‌اند. در جمهوری اسلامی تبعیض در حق مسلمانانِ اهل سنت نیز، که یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های دینی ایران‌اند و گویا یک سوم جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، امری پذیرفته و عادی شمرده می‌شود. یهودیانِ ایرانی از آغاز انقلاب تاکنون همواره زیر تیغ جمهوری اسلامی بوده‌اند. جمهوری اسلامی برخلاف ادعایِ سخنگوی دولت تاکنون به مسیحیان ایران نیز مانند یهودیان و بهاییان رحم نکرده است. جمهوری اسلامی نظامی است که برپایۀ اسلام شیعی و ولایتِ فقیه بنا شده است. چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. ایرانیان باید بپذیرند که دین‌ها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند.

روز جمعه ۲۵ دسامبر ۲۰۲۰ برابر با پنجم دی ماه ۱۳۹۹ علی ربیعی، سخنگوی دولت، به مناسبت میلاد مسیح از مدرسۀ ساهاکیان و خانۀ سالمندانِ ارمنیان در تهران بازدید کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانیِ دولت، او در بازدید از مدرسۀ ساهاکیان گفت: من به نمایندگی از دولت این روز را به هموطنانِ مسیحی و همۀ مسیحیانِ جهان تبریک عرض می کنم. و افزود: در ایران همۀ ادیان از شرایط برابر از نظر احترام برخوردارند. او سپس گفت: از تبریز تا اصفهان ‌و ارومیه خیابان هایی داریم که در آن‌ها مسجد، کنیسه و حتی مرکز عبادت زرتشتیان در کنار هم وجود دارند. شهرها ‌و خیابان های ما به نوعی شاهد همزیستی (ادیان گوناگون) هستند و همه در کنار هم در ایران زندگی می کنیم. تا چه اندازه می‌توان این ادعای سخنگوی دولت را با رفتار جمهوری اسلامیِ ‌ایران با پیروان دین‌های دیگر سازگار دانست؟ آیا عملکرد این نظام در چهل و دو سال گذشته این ادعا را تأیید می‌کند؟ در این باره قانون اساسیِ جمهوری اسلامی چه می‌گوید؟

آن قانون که در همه پُرسیِ دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ برابر با سی‌ام و سی و یکم مارس ۱۹۷۹ تصویب شد، چندین اصل را به دین‌ها و پیروانِ آن‌ها اختصاص داده است. در اصلِ 12 آن آمده است: «دين رسمیِ ايران اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و اين دين الی الابد غيرقابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالكی و حنبلی دارای احترام كامل می‌باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبی طبق فقه خودشان آزادند».

در اصل سیزدهم نیز گفته شده است: « ایرانیان زرتشتی، كلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌هایِ دینی شناخته می‌شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌كنند».

متن قانون اساسیِ جمهوری اسلامی پیش از آنکه در یک همه پُرسی به تصویب مردم ایران برسد، در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ برابر با ۲۵ شهریور ۱۳۵۸ در جلسه‌ای به ریاست آیت‌الله منتظری به تصویب «مجلس بررسانِ نهاییِ قانون اساسی» رسید. در آن جلسه نمایندگانِ اقلیتِ زرتشتی و تسنّن خواستارِ حذف اصطلاحِ «دین رسمی» از اصل ۱۲ شدند و تأکید بر «مذهب شیعۀ اثنی عشری» به عنوان یک اصلِ قانونی را تبعیض در حق پیروان دیگر دین‌ها و مذاهب کشور دانستند. مولوی عبدالعزیز، نمایندۀ مردم بلوچستان و سیستان، خواهانِ بردباری و تسامح در تدوین قانون اساسی شد و اصطلاحِ «دین رسمی» را در اصل ۱۲ آن قانون نشانۀ نابرابریِ افراد جامعه در برابر قانون دانست.

اما سرچشمۀ اصلی نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی تنها اصطلاحِ «دین رسمی» در اصل ۱۲ قانون اساسی نبود. بنابه اصل ۱۳ آن قانون، تنها سه دین زرتشتی، كلیمی و مسیحی اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند. برپایۀ این اصل، دینی که بیش از همه از حقوق مدنی و آزادی‌های قانونی‌ محروم شد، دین بهایی بود. به نظر می‌رسد اصل ۱۳ را در درجۀ نخست برای آزارِ پیروان دین بهایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده باشند. درواقع، آن اصل دست گروه‌های ضد بهایی را از همان آغاز در کشتار و آزارِ بهاییان باز گذاشت، چنان که در دوره‌های بحرانی مانند گروگان‌گیری و جنگ، از آنجا که افکار عمومی درگیر مسائل دیگری بود، فرصت یافتند و دست به کشتار بهاییان زدند.

البته، روح‌الله خمینی در نخستین‌ روزهای ورودش به ایران در مصاحبه‌ای گفته بود که در جمهوری اسلامی بهاییان حق برگزاریِ مراسم دینی ندارند و با این سخن سیاست نظام جدید را در بارۀ این گروه از ایرانیان تعیین کرده بود. در چارچوب این سیاست از پیش تعیین شده بود که مسئولان جمهوری اسلامی هرجا فرصتی یافتند دشمنی خود را با بهاییان آشکار کردند. چندی پس از تشکیل جمهوری اسلامی، نمایندۀ آن در امریکا در مصاحبه‌ای با نمایندگان جامعۀ یهودیانِ آن کشور گفت که در ایران اقلیت‌های دینی حقوقی دارند، اما بهاییان گروهی سیاسی‌اند نه دینی و به همین سبب از چنین حقوقی محروم‌اند.

با چنین نگرشی بود که کشتار و آزار بهاییان در جمهوری اسلامی امری عادی شد. در زمانِ دولت موقتِ مهدی بازرگان، کمیته‌های مبارزه با بهائیت ده‌ها بار به خانه‌های بهاییان در تهران و شهرستان‌ها حمله کردند. انجمن حجتیه که پیش از انقلاب «انجمن ضد بهائیت» نام داشت و اعضایش بیشتر از میان بازاری‌های متعصب و پیشه ورانِ خشکه مقدس برخاسته بودند، پس از انقلاب قدرتی بی‌کران یافت. آن انجمن در دورۀ نه ماهۀ دولت موقت عامل و سبب‌ساز کشته شدن ده‌ها بهایی در گوشه و کنار ایران، آتش زدن خانه‌ها و ویرانی کشتزارهای بهاییان شد. در واکنش به دادخواهی جامعۀ بهایی در ایران و جهان، سفارت‌خانه‌های جمهوری اسلامی اعلام کردند که گناه بهاییان کشته شده یا اعدام شده، نه اعتقادات دینی‌شان بلکه روابطشان با اسرائیل و صهیونیسم بوده است.

در زمان محمدعلی رجایی عرصه بر بهاییان بیش از پیش تنگ‌تر شد. او خود از اعضای سابق انجمن حجتیه بود و با دین بهایی دشمنی دیرینه داشت. هنگامی که در دولتِ موقتِ بازرگان به وزارت آموزش و پرورش منصوب شد، بی درنگ با صدور بخشنامه‌ای بهاییان را از مدارس و دبیرستان‌ها بیرون کرد. سپس خواهان قطع حقوق بازنشستگی معلمانِ بهایی شد. وزارتخانه‌های دیگر نیز از او پیروی کردند. رجایی در زمان ریاست جمهوری بنی‌صدر نخست وزیر شد و مبارزه با بهاییان را با قدرت بیشتری پیش برد. به گفتۀ فریدون وَهْمَن، نویسندۀ کتابِ «یک‌صد و شصت سال مبارزه با دیانت بهایی»، در جمهوری اسلامی بیشترین بهاییان را از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۶ کشتند. اگرچه از شدتِ آزار و کشتار بهاییان سپس کاسته شد، اما ستیز با دیانت بهایی به پایان نرسید. جمهوری اسلامی هنوز به بهایی‌ستیزی میدان می‌دهد. بازداشت بهاییان به بهانه‌های گوناگون و حتی کشته شدن آنان به دست متعصبان شیعی هم‌چنان ادامه دارد.

در جمهوری اسلامی تبعیض در حق مسلمانانِ اهل سنت نیز، که یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های دینی ایران‌اند و گویا یک سوم جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، امری پذیرفته و عادی شمرده می‌شود. جمهوری اسلامی از همان آغاز بنیان‌گذاری‌اش به بهانه‌های گوناگون و با جنگ و کشتار عرصه را بر اهل سنت که بیشترشان در استان‌های مرزی کشور زندگی‌می‌کنند، تنگ کرد. این مسلمانان حتی یک مسجد در کلان‌شهرِ تهران ندارند. متعصبان شیعی به تحریک امامان جمعه و آخوند‌ها اماکن مقدسِ آنان را ویران می‌کنند. مردم مراسم توهین‌آمیزی مانند «عُمرکُشان» را که پیش از انقلاب ممنوع شده بود، در بعضی از شهرها برگزار می‌کنند. تاکنون کم نبوده‌اند کنشگران سُنی مذهبِ کُرد و بلوچ که با اتهام‌های سنگین اعدام یا به زندان‌هایِ درازمدت محکوم شده باشند.

بسیاری از ایرانیان سُنّی مذهب احساس می‌کنند که حکومت مرکزی با آنان مانند مهاجران و افراد غیرایرانی رفتار می‌کند. بیشتر استان‌های مرزی که در آن‌ها مسلمانان سُنّی مذهب زندگی می‌کنند، جزو محروم‌ترین استان‌های کشورند. جمهوری اسلامی گردهم‌آیی سُنّی مذهبان را حتی برای ادایِ تکالیفِ دینی‌شان برنمی‌تابد. برای مثال، مسلمانان سُنّی نمازِ جماعتِ عید فطر را زیر نظارت مأموران حکومتی برگزار می‌کنند.

یهودیانِ ایرانی نیز از آغاز انقلاب تاکنون همواره زیر تیغ جمهوری اسلامی بوده‌اند. پس از انقلاب اسلامی جمعیت بزرگی از آنان از ترس جان ایران را ترک کردند. یهودیان ایرانی مانند بهاییان جزو نخستین اقلیت‌هایِ دینی بودند که اسلام‌گرایانِ تازه به قدرت رسیده به آنان به چشم دشمن و برانداز نگریستند. اقتصاد ایران با بیرون رفتنِ بسیاری از یهودیان از کشور، که بیشترشان صاحبان سرمایه بودند، میلیون‌ها دلار زیان دید.

جمهوری اسلامی برخلاف ادعایِ سخنگوی دولت تاکنون به مسیحیان ایران نیز مانند یهودیان و بهاییان رحم نکرده است. به ویژه آنکه بسیاری از مسیحیانی که امروز در ایران زندگی می‌کنند، مسیحیانی هستند که پس از انقلاب از مذهب رسمی روی گردانده‌اند و به مسیحیت گرویده‌اند. در ایران مسیحیان حق ندارند دین و شریعت خود را در میان مسلمانان تبلیغ کنند. تاکنون کم نبوده‌اند مسیحیانی که تنها به سبب تبلیغ دین خود زندانی و شکنجه شده باشند. هم اکنون بسیاری از ایرانیانِ مسیحی که شُمار آنان را تا چند ده هزار تخمین می‌زنند در ترکیه زندگی می‌کنند. در استانبول یک کلیسای فعال ایرانی وجود دارد که بیشتر مسیحیان ایرانی برای ادای تکالیف دینی‌شان به آنجا می‌روند.

جمهوری اسلامی ایران، چنان که از نامش پیداست، نظامی است که تار و پود آن را با اصول و مبانیِ مذهب شیعۀ اثنیٰ عشری به هم پیوسته‌اند و چنان که در مقدمۀ قانون اساسی‌اش آمده نظامی است که برپایۀ مکتب اسلام شیعی و ولایتِ فقیه بنا شده است. چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. کافی است قانون اساسیِ جمهوری اسلامی را با قانون اساسیِ جمهوری فرانسه مقایسه کنیم تا ببینیم چگونه در اولی تبعیض و نابرابری در حق دین‌ها قانونی است و در دومی همۀ دین‌ها و پیروانشان در برابر قانون برابر و مساوی‌اند. دین‌ها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند. .

آمریکا؛ کارشناس داخلی: نظام چاره ای جز تسلیم ندارد



تنها راه مذاکره است و باید از پوسته‌هایی که ۴۲ سال به دور خود کشیده‌ایم بیرون آییم…معتقدم که در منطقه تحولاتی به وجود خواهد آمد و دو کشور عراق و سوریه در آینده ای نزدیک به دنیای عرب برخواهند گشت.

سایت خبرآنلاین امروز در مصاحبه‌ ای با یک کارشناس مسائل بین‌المللی در تهران به بررسی وضعیت جمهوری اسلامی و تحولات آتی در منطقه و به‌خصوص رابطه با آمریکا پرداخته است.

در این مصاحبه علی بیگدلی با توصیه به مقامات جمهوری اسلامی می‌گوید: جمهوری اسلامی باید در سیاستش تجدید نظر کرده و حضور منطقه‌ای را کاهش دهد، چرا که شرایط مانند گذشته نیست و همین مسأله باید تهران را ملزم به تغییر استراتژی دهد. مطرح شدن بحثهایی چون بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی و متعاقب آن اجرای تعهدات از سوی تهران تنها صحبت‌های ایده‌آلیستی است که ما شاهد چنین روندی نخواهیم بود. قطعاً مرحله دوم توافق برجام بسیار سنگین‌تر خواهد بود و میزان انتظارات طرف مقابل افزایش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر آمریکا مشغول بررسی درخواستهای کشورهای منطقه شده است. کشورهایی مانند ترکیه، مصر و عربستان سعودی همه مطالبه‌گر شده‌اند و خواستار این هستند تا مذاکرات با ایران مانند سالهای قبل تنها بر سر موضوع هسته‌یی نباشد و طیف دیگری از مسائل را دربربگیرد. هدف این فشارها قرار دادن ایران در یک تنگنای سیاسی، نظامی و امنیتی است تا در نهایت دست ایران از منطقه کوتاه شود.»

این کارشناس با اشاره به فضاحت لو رفته توسط مقامات حماس که پاسدار قاسم سلیمانی ۲۲میلیون دلار به آنها داده است و این‌که این اقدامات به جایی نرسیده، گفت: «در بحبوحه این تحولات شاهد انتشار اخباری هدفدار در رسانه‌ها نیز هستیم؛ برای مثال یک عضو ارشد جنبش مقاومت اسلامی اعلام کرد که درخواست کمک از ایران داشته، چنین مسائلی بسیار جای بحث دارد و مهم تلقی می‌شود و باید پرسید از این هزینه‌های سنگین چه دستاوردی کسب کرده‌ایم؟ از طرفی باید عنوان کنم که بیان چنین مطالبی در این برهه بیخود و بی‌جهت نبوده و نشان می‌دهد که فضای منطقه در موقعیتی به پیش می‌رود که به ضرر ما تمام می‌شود».

بیگدلی به مقامات نظام توصیه می‌کند که: «در چنین فضایی ایران باید از خود شکیبایی نشان داده و دست به اقدامی تحریک‌آمیز نزد. باید از پوسته‌هایی که ۴۲سال به دور خود کشیده‌ایم بیرون آییم چرا که مؤثر واقع نشده و موجب ایجاد گسل عمیق میان مردم و دولت و ایران با دنیا شده است که متأسفانه هر روز این گسلها عمیق‌تر می‌شوند. تنها راه‌حل ورود به خرد سیاسی برای جبران این وضعیت است. شرایط امروز به هیچ‌وجه مناسب نیست چرا که هر روز بیشتر و بیشتر با قرار گرفتن در تنگنای حلقه‌های امنیتی در حال از دست دادن موقعیت خود در داخل و منطقه هستیم».

وی با اشاره به ضعف جمهوری اسلامی در مواجه با آمریکا و کشورهای اروپایی می‌گوید: «برای نظام با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و همه‌گیری بیماری کووید۱۹ راهی جز مذاکره وجود ندارد. معتقدم که در منطقه تحولاتی به‌وجود خواهد آمد و دو کشور عراق و سوریه در آینده‌ای نزدیک به دنیای عرب برخواهند گشت».

نخستین تست واکسن چینی در ایران؛ فعالیت باند مافیایی



منابع خبری در تهران به رادیو پیام اسرائیل گفتند که از هم اکنون گروه هایی در ایران گرد آمدند که هدفشان دست یابی به واکسن ضد کورونا و فروش آن در بازار سیاه است.

یکی از عللی که زمینه را برای فعالیت این باند مافیایی هموار می سازد، این ارزیابی است که شمار واکسن هایی که به ایران وارد شود، در مرحله نخست بسیار ناچیز خواهد بود و تقاضا برای تزریق آن صدها برابر ارزیابی شده و این موجب ایجاد بازار سیاه می شود.

در این خبر آمده است که بیم آن میرود که پس از ورود نخستین محموله واکسن به ایران، هزاران بسته آن، از همان مرحله فرودگاه ناپدید شود و گروه هایی مافیایی که از همکاری سپاه پاسداران و مقامات فرودگاه برخوردار هستند، محموله هایی را همراه با سردخانه آن، بدزدند و در اختیار خود بگیرند.

مدیریت فرودگاه تهران به دست سپاه پاسداران است و همکاری از جانب این نهاد، موفقیت باند مافیایی را در ربودن محموله ها هموار می سازد.

این در حالیست که رسانه‌های جمهوری اسلامی امروز خبر دادند که نخستین «واکسن ایرانی» کرونا «با موفقیت» به یک زن تزریق شد. نام این داوطلب، طیبه مخبر، دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، اعلام شده است.

به گزارش رادیو فردا، علی عسگری، معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام هم دومین داوطلب تزریق این واکسن بوده است. او پس از تزریق واکسن گفت که « این واکسن کاملا ایمن است» «این موضوع ثابت خواهد شد».

ستاد اجرایی فرمان امام از نهادهای اقتصادی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است و انحصار تولید ماسک در کشور را در دست دارد. در حال حاضر، یک شرکت وابسته به این تشکیلات عظیم اقتصادی در حال کار روی تولید واکسن کروناست.

این در حالی است که در هفته‌های اخیر بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و افکار عمومی در ایران خواستار خرید و واردات واکسن مشترک کنسرن آمریکایی فایزر و شرکت داروسازی آلمانی بیون‌تک، شده‌اند تا با روند مرگ‌ومیر ناشی از ابتلا به این ویروس مقابله شود.

در همین حال یک مقام ارشد پلیس اروپايی در مورد واکسن‌های تقلبی و سایر جرایم مربوط به واکسن کرونا هشدار داده است. به گفته او، عرضه واکسن‌های تقلبی خطری جدی است.

مدیر یوروپل (پلیس اروپا؛ آژانس اتحادیه اروپا برای همکاری در اجرای قانون) نسبت به این خطر هشدار داده که ممکن است برخی سعی کنند با استفاده از تقاضای بسیار بالا برای واکسن کرونا، واکسن‌های تقلبی به بازار عرضه کنند.

در ایران بسیاری از مردم خواستار خرید واکسن‌های مورد اعتماد هستند که مخصوصا توسط شرکت‌های آمریکایی تولید شده اما مقام‌های حکومتی در چند هفته گذشته سخنان ضد و نقیضی درباره خرید واکسن مطرح کرده و هنوز به طور علنی نگفته‌اند که چه واکسنی و از کدام شرکت می‌خواهند بخرند.

اما رییس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی گفته که این سازمان از شنبه پیش با هماهنگی رئیس‌جمهور (روحانی) مشغول خرید واکسن چینی شده است.

این در حالیست که خبرگزاری ایرنا در گزارشی گفت: تولید اجناس تقلبی در چین اگرچه موضوع تازه ای نیست و برای بسیاری از مردم جهان به ویژه ایرانیان سابقه ای طولانی دارد اما این بار كار تولیدات تقلبی در چین از پوشاك و لوازم مصرفی گذشته و وارد عرصه دارو و درمان شده است.

این منبع نوشت: در تازه ترین مورد از كشف اجناس تقلبی، تولید نوعی واكسن قلابی بیماری هاری به دلیل مخاطرات پزشكی و بهداشتی برای چین و كشورهای دیگر، واكنش های شدیدی به دنبال داشته است.

این واكسن تقلبی مصارف بهداشتی و پزشكی دارد و توسط شركت ‘چانگ شنگ چانگ چون’ در استان ‘جی لین’ چین تولید شده است كه شركتی با مسئولیت محدود به حساب می آید.

در همین حال رئیس بخش عفونی بیمارستان لرستان گفته مسئولان جان مردم و کادر درمان را بازیچه کم‌کاریهای خود قرار دادند. حق مسلم کادر درمان و مردم است که دولت برای ما واکسن کرونا را تهیه کند. بعید می‌دانم وضعیت اقتصادی ما از عراق جنگ‌زده بدتر باشد. خرید ۱۰۰میلیون دوز واکسن مگر چقدر می‌شود که آقایان مدام بهانه‌تراشی می‌کنند.

روزنامهٔ جهان صنعت هم نوشت: تهیه واکسن خارجی کرونا یک خواسته و حق ملی است، اما مسئولان بارها بهانه آوردند که تحریم هستیم، یخچال مناسب نداریم! در حالی خبری از واکسن معتبر در ایران نیست که ۸۰کشور ۷میلیارد دوز واکسن فایزر را تهیه کردند و به‌صورت رایگان در اختیار مردم قرار دادند. در لیست کشورها حتی نام اکوادور، پاناما، قزاقستان، عراق و ونزوئلا دیده می‌شود و تنها نام ایران در این لیست نیست.

روزنامهٔ شرق نیز در این باره نوشت: کادر درمان در ایران با کمترین تجهیزات در خط اول مقابله با کرونا قرار گرفته و هر روز نیز خسارات جبران‌ناپذیری را متحمل می‌شود، هیچ‌کس (از حکومت) هم به کمک آنها نمی‌آید.

این روزنامه افزود: در اطراف ایران کشورهای زیادی از جمله عراق و عربستان کار پیش‌خرید واکسن را شروع کردند. حتی ونزوئلا هم پیش‌خرید واکسن را انجام داده است، ولی هنوز در ایران خبری از خرید واکسن کرونا نیست….چرا مردم و کادر درمان ما باید از تزریق واکسن محروم باشند؟ مگر جان مردمان ایران ارزشی ندارد؟ طاقت همه طاق شده است. این طاقت طاق تا کجا ادامه خواهد یافت؟

واکسن آمریکايی در ایران ولی فقط برای خودشان!

روزنامه آفتاب یزد به نقل از دکتر محمدرضا محبوب فر، اپیدمولوژیست در باره ورود واکسن کرونا به ایران نوشت: مسئولان اطلاعات ضد و نقیض به جامعه ارسال می‌کنند مثلا در مورد همین واکسن بیماری کرونا اعلام شده که واردات واکسن‌های خارجی از لحاظ مسائل فنی و از لحاظ بودجه امکان پذیر نیست اما از طرفی شاهد هستیم که واکسن کرونا از کشورهای معتبر به صورت قاچاق در کشور در حال دست به دست شدن بین نورچشمی ها، آقازاده‌ها و برخی مسئولین است.

این روزنامه نوشت: اندک اندک زادروز یک‌سالگی «کروناویروس» فرا می‌رسد و تازه بحث‌هایی در جامعه بالاگرفته که «واکسن» این ویروس خطرناک، همین روزها است که از راه برسد اما دلهره در شهر پیچیده که میان این همه «نورچشمی»،«آقازاده»، «ژن خوب» و«مولتی میلیاردر» آیا واکسن گیرِ اقشار کم درآمد و کم برخوردار جامعه نیز می‌آید؟ خودشان می‌گویند از این خبرها نیست و در توزیع واکسن کرونا حتماً رعایت عدالت و تلاش برای اعتماد‌سازی لحاظ خواهد شد اما جامعه به دیده تردید می‌نگرد!

آفتاب یزد نسبت به تهیه نشدن واکسن کرونا برای ایران هشدار داد و نوشت: واکسن ساخته شده و بسیاری از کشورها هم در حال توزیع این واکسن آن هم به‌صورت رایگان بین مردم شان هستند. مطالبه جدی مبنی بر خرید واکسن کرونا بین مردم ایجاد شده است. نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که اگر دولت ایران نتواند طی ماه‌های آینده این مشکل را حل کند اثرات منفی را در میان مردم به‌وجود می‌آورد.

کیف پر از سکه و دلار مالک هفت تپه برای مسئولان



یک نماینده تهران در مجلس ولایت امروز در جریان جنگ گرگهای حکومتی گفت: مالک هفت تپه به عنوان یک ابر متهم ارزی هفت تپه را می خرد و با انجام یک سری از کارها در امنیت استان و معیشت کارگران اخلال ایجاد می کند و در ادامه، باعث سوءاستفاده رسانه های خارجی می شود.

احمد نادری در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی، در جریان سوال خود از فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در رابطه با مشکلات پیرامون خصوصی سازی در کشور و نحوه واگذاری شرکت کشت و نیشکر هفت تپه، توضیح داد: اما هفت تپه چیست که به پاشنه آشیل نظام تبدیل شده است، ماجرا از این قرار است که یک متهم ارزی حدود یک و نیم میلیارد دلار ارز می گیرد که به خارج برده و برای مردم کالای اساسی تهیه کند اما پول را در این اتاق می گیرد و در اتاق دیگر به ریال تبدیل کرده و بدون آنکه حتی یک ریال یا یک دلار آن را به خارج بفرستد و یا خرج کند این پول را در کشور می چرخاند که محلی برای فساد و کارهای غیرقانونی می شود.

وی تصریح کرد: این متهم فساد مالی تقریبا هیچ حقوقی را در این چند سال به کارگران پرداخت نکرده همچنین علاوه بر کاهش اشتغال با حمایت استاندار خوزستان، کارگران را تهدید می کند این در حالی است که استاندار خوزستان تمام قد پشت این مفسدان مالی ایستاده و مسئله را در استان امنیتی کرده اند و از این ابر متهم مالی دفاع می کنند البته رابطه مالی همسر استاندار خوزستان با این ابر متهم در دادسرا رسیدگی شده است و پرونده هنوز مفتوح است.

نادری تصریح کرد: هفت باند در پرونده این فرد متهم هستند و به طریق اولا بانک مرکزی؛ کیف پر از سکه ای که به مدیرکل بانک مرکزی داد در دادگاه اثبات شده است. از این یک و نیم میلیارد دلار در کوران ارزی و بحران سکه، 12هزار سکه خریداری کرده است که به معنای اختلال در نظام بانکی کشور است لذا آقای دژپسند این را جواب بدهید، مسئولانی که از یک ابرمتهم به فساد دفاع می کنید، از آه زن و بچه کارگران بترسید.

فیلم زیر: پشت پرده ماجرای کلاهبرداری ۱/۵ میلیاردی اسدبیگی مدیر عامل هفت تپه و رشوه به دولتمردان

امید اسدبیگی متهم ردیف اول پرونده تخلفات ارزی نیشکر هفت تپه ، فاش کرد که ۲۰۰هزار دلار به همسر استاندار خوزستان داده است.

امید اسدبیگی فاش کرد که هزینه سفر استاندار و خانواده وی (چندین خانواده و وابستگان) را خودش پرداخت کرده است. این هزینه شامل؛ بلیط‌ها و تور ۲۵ هزار دلاری است و همچنین مبلغ ۲۰۰ هزار دلار که به همسر استاندار خوزستان داده است.

نماینده دادستان این پرونده اعلام کرد که امید اسدبیگی متهم ردیف اول این پرونده است که در کیفرخواست او، اتهام «سردستگی سازمان یافته اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده ارز و معاملات غیرمجاز ارز‌های دولتی» عنوان شده است.

اسدبیگی اعتقاد دارد «هر کسی را در هر مقامی می‌توان خرید!» و البته توسط دادگاه متهم به آلوده کردن مسئولین شده است!

غارتگر واقعی هفت تپه کیست؟

منصور امان : افشای جُزییاتی از پرونده فساد مالی آقای اُمید اسد بیگی، مالک کارخانه نیشکر هفت تپه، و همدستان وی، به کُمک همه آنهایی آمده است که لشکرکشی حاکمیت علیه کارگران هفت تپه و دستگیری و شکنجه نمایندگان آنها را یک رویارویی ساده صنفی می بینند.

در پرونده این رانت خوار حُکومتی اختلاس مبلغ افسانه ای یک میلیارد و پانصد میلیون دُلار به چشم می خورد؛ پولی که زیر پوشش خرید ماشین آلات برای کارخانه دریافت کرده، در همان حال که از پرداخت دستمُزد کارگران به بهانه های گوناگون شانه خالی می کرده است.

استعداد تبهکاری آقای اسد بیگی را نمی توان کوچک شمُرد، با این حال ناگُفته پیداست که دریافت و سپس ناپدید سازی این رقم هنگفت، حاصل زنجیره ای از کار شبکه ای و سازمانیافته است که در بالاترین سطح اداری – سیاسی و قضایی – امنیتی اینگونه درخشان! توانسته به بار بنشیند.

زیر “خیمه نظام”، تقسیم ثروت و رانت از هر نوع، یک اقدام سیاسی است که در مراکز تصمیم گیری طرح و تصویب می شود، سیستمهای مالی، بانکی، گُمرُکی، مالیاتی و غیره آن را عملی می کنند و اُرگانهای قهر دولتی (قُوه قضاییه، نظامی، امنیتی و انتظامی) از آن پاسداری می کنند. این اجزای یکپارچه توسُط رشته نامرئی منافع مُشترک به یکدیگر پیوند خورده اند؛ یک نیروی مُحرکه که آنها را در قالب یک کُلیت و یا به عبارتی یک طبقه، مُتشکل و همدست می کند و اجازه می دهد به گونه هماهنگ شده عمل کرده و سهم ببرند. برای مثال:

۱- دولت شرکت هفت تپه را به اسم خُصوصی سازی نزدیک به رایگان به آقای اسد بیگی واگذار می کند

۲- شُعبه اقتصادی آن (وزارت صمت، بانک مرکزی و سیستم بانکی) با همین توجیه، به وی ارز رانتی و وامهای کلان می دهد

۳- اُرگانهای قهر از وی در برابر اعتراضات رُسواگرانه کارگران به اسقاط کارخانه و دریافت نکردن مُزد حفاظت می کنند. مجموعه ای ترکیب شده از دستگاه قضایی (دادگاه انقلاب شوش، دادستان مرکز)، وزارت اطلاعات، نیروهای ضد شورش و سپاه پاسداران در برابر کارگران صف آرایی می کند.

۴- نماینده دولت (اُستاندار خوزستان) گردش اُمور، از سرکوب تا از زیر ضرب خارج کردن اسد بیگی را هماهنگ می کند

اینها شناسه های تصمیم و اقدام یکپارچه یک طبقه اجتماعی مُشخص است که تمام قُوای خود را برای کسب سود و رُشد ثروت و قُدرت به کار انداخته، از موقعیت انحصاری اش در قُدرت سوواستفاده می کند و علیه زیان دیدگان و غارت شدگان مُعترض به جنگ برمی خیزد.

کارکرد طبقاتی فساد آقای اسد بیگی را در دادگاه او نیز می توان مُشاهده کرد: هیچیک از تصمیم گیرندگان به پرداخت ارز و وام، هیچکُدام از عوامل اجرایی در بانک مرکزی و بانکها، کسی از میان دستگاه قضایی و نظارتی و هیچیک از آمران و عاملان حفاظت از او در صف مُتهمان دیده نمی شود. حتی آقای شریعتی، اُستاندار خوزستان، که نام وی و همسرش به دلیل دریافت دستکم ۲۰۰ هزار دُلار دستخوش در پرونده آمده است، غایب است.

سیستم همانگونه که با چنگ و دندان از منافعی که در پروسه غارت هفت تپه و غارت به اسم آن به دست آورده بود به دفاع برخاست، به همان شیوه و همان ابزارها از خویش پاسداری می کند. افراد می توانند بروند، سیستم اما باید بماند. این اصل ثابت، به پرُسش دولتی یا خُصوصی بودن مالکیت کارخانه نیشکر هفت تپه نیز پاسُخ می دهد. تحت مُناسبات موجود، این دو مُدل دو چهره از یک موجودیت واحد باقی می مانند، یکی در خدمت دیگری و برعکس!

گورهای بی‌نام و نشان در امتداد دیوار مرزی ترکیه با..

گورهای بی‌نام و نشان در امتداد دیوار مرزی ترکیه با ایران

هر ساله هزاران پناهجو در جستجوی یک زندگی بهتر از ایران به ترکیه عبور می‌كنند. ترکیه برای جلوگیری از هجوم بی‌سابقه این پناهجویان دیوار مرزی کشیده که عبور این پناهجویان را دشوار کرده و سبب مرگ آنان شده است.

وبسایت آلمانی “تاگس شاو” در گزارشی درباره دیوار مرزی ترکیه با ایران نوشت که پناهجویان برای عبور از مرز ایران با ترکیه جان خود را به خطر می‌اندازند و کشته می‌شوند.

در این گزارش آمده است در سال‌های گذشته صدها هزار پناهجو از ایران وارد ترکیه شدند. اکثر این پناهجویان از کشورهای افغانستان، پاکستان و بنگلادش بوده‌اند.

در این گزارش به شمار پناهجویان ایرانی در ترکیه اشاره‌ای نشده است اما در سال‌های اخیر تعداد ایرانیانی که به ترکیه گریخته‌اند افزایش یافته است. در این گزارش تصویر گورهای بی‌نام و نشان پناهجویان هم منتشر شده که در هنگام عبور از مرز جان خود را از دست داده‌اند.

ترکیه قصد دارد در سراسر نوار مرزی این کشور با ایران به طول ۵۶۰ کیلومتر دیوار حفاظتی نصب کند.

خودکشی دلخراش پناهجوی کُرد پس از تهدید دیپورت

یک پناهجوی اهل بوکان پس از رد درخواست پناهندگیش از سوی ادارە پناهجویان سوئیس و دریافت خبر دیپورتش بە ایران از سوی پلیس این کشور بە زندگی خود پایان داد.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز دوشنبە ٣ شهریور ٩٩ (٢٤ آگوست ٢٠٢٠)، یک پناهجوی کُرد با هویت ”مسعود قادری“ کە اهل بوکان بودە است، در کانتون گلاروس سوئیس لحظاتی قبل از رد شدن قطار خود را روی ریل قطار انداختە و در دم جانش را از دست دادە است.

مسعود قادری دو سال پیش بە عنوان پناهجو بە کشور سوئیس رفتە و دو ماه پیش کیس پناهندگی وی از سوی ادارە مهاجرت این کشور رد شدە است.

طی روزهای گذشتە پلیس سوئیس بە این پناهجوی کُرد اعلام کردە بود کە بە زودی بە ایران دیپورت خواهید شد و این پناهجو بە همین دلیل بە زندگی خود پایان دادە است.

پناهجوی ایرانی در سوئیس خود را به آتش کشید

یک پناهجوی ایرانی در اعتراض به اقدامات اداره مهاجرت سوئیس خود را در مرکز شهر برن به آتش کشید.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از ATS، یک شهروند ایرانی که از درخواست پناهندگی محروم شده بود، روز دوشنبه خود را در مرکز برن مقابل دولت و پارلمان سوئیس آتش زد.

سخنگوی پلیس شهر برن، دومینیک ژاگی، به آژانس گفت که این معترض به خودش آسیب زد. وی با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده و طبق اطلاعات پلیس در حال حاضر خطر جانی زندگی او را تهدید نمی کند.