Previous Next

کرونا در ایران؛ تیر خلاص رژیم ملاها به کادر درمان!


روز گذشته هزاران نفر با حضور در ورزشگاه امام رضا در مشهد در “جشن عید بیعت” شرکت کردند. این مراسم حکومتی در حالی برگزار شده که شهر مشهد در وضعیت قرمز شیوع کرونا قرار دارد و تصاویر منتشر شده از این مراسم نشان می‌دهد که فاصله اجتماعی رعایت نشده است.

این در حالیست که برگزاری این جشن در این ابعاد قطعا نیازمند مجوز از سوی نهاد‌ها حاکمیتی در استان خراسان است از شهرداری، فرمانداری و استانداری گرفته تا ستاد کنترل بحران کرونا در استان. سخنران مراسم علی اکبر رائفی‌پور بود و برخی مداحان و ذاکران سرشناس اهل بیت نیز در این جشن به اجرای برنامه پرداختند.

رییس سازمان نظام پزشکی مشهد امروز در این باره گفت:با توجه به شرایط بحرانی کرونا در شهر مشهد و در حالی که پزشکان و پرستاران ما به قیمت جان خود و تحت شرایط بسیار سخت به بیماران کرونایی ارائه خدمت می‌کنند، برپایی چنین برنامه‌هایی حکم تیر خلاص بر پیکر خسته کادر بهداشت و درمان دارد.

دکتر مینو محرز عضو ستاد ملی مقابله با کرونا نیز با اشاره به برگزاری جشن بیعت و تجمع در شهر مشهد از این اقدام به تندی انتقاد کرد و گفت: از مسئولین تعجب می‌کنم که بعد از این همه مدت چرا اجازه می‌دهند که چنین اتفاقاتی رخ دهد. گویا برخی هنوز باور ندارند که این بیماری به صورت وحشتناک در کشور زیاد شده است و نباید اجازه برگزاری تجمعات را داد.

عضو ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: فقط می‌توانم بگویم که متاسفم! کسانی که چنین تجمعی را در مشهد ایجاد کردند مسئول هستند و باید پاسخگو باشند.

در همین حال سخنگوی وزارت بهداشت در ایران روز سه شنبه از ۶هزار و ۹۶۸ مورد ابتلای جدید به کووید ۱۹ و مرگ ۳۴۶ نفر طی شبانه روز گذشته خبر داد.

وی گفت: بررسی های انجام شده نشان می دهد که قدرت سرایت این ویروس تا ۹ برابر افزایش یافته و هر روز آمار مبتلایان را افزایش می دهد.

از سوی دیگر رییس بخش پیوند بیمارستان امام خمینی درباره وضعیت شیوع کرونا در تهران گفت: تهران وضعیت بسیار بدی دارد و حتی تا ۱۰۰۰ مورد بستری جدید هم در یک شب داشته‌ایم که بسیار زیاد است. این یعنی اینکه ما از وضعیت قرمز هم وضعیت بدتری داریم و مرگ‌های ۳۰۰ تایی در روز عادی شده است

وی افزود: حال اگر از هر ۱۰ بیمار مبتلا به کرونا، دو نفرشان نیاز به آی سی یو داشته باشند، به این معنی است که ۱۰۰۰ بیمار بستری جدید، ۲۰۰ تخت آی سی یو نیاز دارند. این در حالیست که سایر بیماری‌ها هم متوقف نشدند. بسیاری از بیماران دیگر هم نیازمند آی سی یو هستند که برایشان آی سی یو وجود ندارد.

همزمان رئیس مجتمع بیمارستان هزار تخت خوابی تهران گفت: در ۸ماه گذشته چنین اتفاقی نیفتاده بود که بیماران کرونایی در اورژانس جان خود را از دست بدهند. این بیمارستان ۵۰۰ تخت برای بیماران سرطانی دارد که اگر آنها را به بیماران کرونایی اختصاص دهیم ارائه خدمات به بیماران سرطانی محدود و تأخیر در درمان این بیماران و بیماران قلبی و عروقی موجب افزایش خطر مرگ آنان می‌شود.

چرا جمهوری اسلامی در مهار کرونا وامانده‌ است؟

در حالی‌که شمار قربانیان روزانه کرونا به بیش از ۳۰۰ تن رسیده سعید نمکی وزیر بهداشت و درمان در اظهاراتی از همراهی نکردن بخش‌های مختلف با این وزارتخانه در مقابله با ویروس کرونا خبر داده و گفته است: ای‌ها الناس بدانید که من به عنوان وزیر بهداشت نمی‌توانم به تنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمع کردن آن اصل بسیار فراتر از این می‌خواهد.

به گزارش فرارو، نمکی همچنین اظهار کرده است اگر روزی قرار باشد که عدم توفیق در مدیریت اپیدمی را به حساب وزارت بهداشت بنویسند، دهانش باز خواهد شد و خواهد گفت که چه کسانی چه کردند.

اظهارات نمکی در شرایطی است که کشور در حال حاضر از نظر شیوع ویروس کرونا، در وضعیت بحرانی قرار دارد و اکثر استان‌ها در وضعیت قرمز هستند. آیا اظهارات وزیر بهداشت و درمان در این شرایط به این معناست که این وزارتخانه از عهده مقابله با کرونا بر نمی‌آید؟ آیا وزارت بهداشت و درمان در این مسیر تنهاست؟ پس ستاد ملی مقابله با کرونا چه کاره است؟

محمدرضا محبوب‌فر کارشناس مدیریت بحران سلامت در این باره گفت: نهاد‌های دیگر با وزارت بهداشت و درمان همکاری نمی‌کنند یا تعامل ندارند. این وضعیت به ساختار سلامت کشور بازمی‌گردد. ساختار سلامت کشور در حال حاضر مملو از نیرو‌های سیاسی و نیرو‌های باندی است .

وی افزود: از نه ماه پیش که بیماری کرونا در کشور ایران مشاهده شد مدیریت بحران سلامت کشور خودش دچار بحران بود؛ بنابراین قادر به هم‌افزایی و هماهنگی و سامان‌دهی کلیه سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی و غیردولتی در این خصوص نبود.

این کارشناس مدیریت بحران سلامت گفت: الان کشور‌های مختلف در سطح دنیا به کنترل و مهار نسبی بیماری کرونا نائل شدند، ولی متأسفانه تنها کشوری که امروز با بیماری کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کند و تعداد زیادی از شهروندانش قربانی می‌شود ایران است. تازه این آماری هم که اعلام می‌شود طبق گفته خود سازمان بهداشت جهانی و مسئولین سازمان نظام سلامت کشور آمار واقعی نیست و تا چندین برابر هم می‌تواند افزایش داشته باشد.

وی افزود: باید از کارشناسان و متخصصان مستقل، مردمی و پاک‌دست در ساختار سلامت کشور استفاده کرد و جز این اگر بشود با ساختار معیوبی که مملو از نیرو‌های سیاسی و باندی است، وضعیت بدتر خواهد شد.

ایران، دومین کشور جهان به لحاظ گزش ‌های مرگبار

حشره‌شناس و متخصص کنترل آفات گفت: ایران از لحاظ گزش‌های مرگبار توسط مار و عقرب، دومین کشور جهان بعد از مکزیک است و سهم عقرب گزیدگی در کشور بیش از چهار برابر مارگزیدگی است.

وحید درخش احمدی به مناسبت ششمین روز از هفته پیشگیری از مسمومیت ها که به روز پیشگیری از «مسمومیت ناشی از گزیدگی جانوران سمی» نامگذاری شده، در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه عقرب‌ها، سالانه عامل ۴۲ تا ۴۵ هزار مورد گزیدگی سمی در ایران هستند، گفت: سهم عقرب گزیدگی بیش از چهار برابر مارگزیدگی است و بیشترین آمار عقرب گزیدگی مربوط به استان‌های با آب و هوای گرم و مرطوب بخصوص استان خوزستان با ۷۰ درصد است.

وی با بیاان اینکه عقرب (کژدم) بندپایی است که نام آن همواره یادآور وحشت و مرگ است، گفت: تصور غالب مردم این است که عقرب ها فقط در مناطق بیابانی زندگی می‌کنند، ولی در واقع اینگونه نیست و با توجه به تنوع گونه هایی که دارند، آنها را می توان در زیستگاه های مختلف مشاهده کرد.این متخصص آفات ادامه داد: عقرب‌ها رنگ‌های مختلفی همچون زرد مایل به قهوه‌ای، قهوه‌ای، خاکستری و سیاه دارند و اندازه آنها بین ۵.۱ تا ۱۸ سانتی‌متر متغیر است اما بواسطه شکل بدنی خود که حالتی تخت و صاف دارد، می‌توانند از شکاف‌هایی به عرض سه میلی‌متر نیز عبور کرده و به راحتی وارد محل سکونت انسان‌ها شوند.به گفته وی، عقرب‌ها شب‌زی بوده و روزها در مکان های امن و خنکی نظیر شکاف دیوارها، زیر سنگ ها، زیر پوست درختان و یا حفره های حفر شده توسط خودشان زندگی می کنند و با تاریک شدن هوا از مخفیگاه خود خارج شده و به شکار می پردازند.

عقرب ها، سالانه عامل ۴۲ تا ۴۵ هزار مورد گزیدگی سمی در ایران هستند
درخش احمدی با یادآوری این موضوع که عقرب ها قادرند ماده سمی خطرناکی از قسمت عقب بدنشان (دم که دارای غده سمی بنام تلسن است) به طرف مهاجمان بپاشند یا تزریق کنند، گفت: تا کنون بیش از دو هزار گونه عقرب در دنیا شناسایی شده که حدود ۵۰ گونه از آنها اهمیت پزشکی دارند. در ایران هم ۶۴ گونه عقرب گزارش شده که متعلق به سه خانواده بوتیده، همیسکورپیده و اسکورپیونیده هستند.این حشره شناس و متخصص آفات با بیان اینکه کمترین موارد گزیدگی در استان‌های شمالی و تهران گزارش شده‌، افزود: هر ساله به طور میانگین عقرب ها عامل ۴۲ تا ۴۵ هزار مورد گزیدگی سمی در ایران هستند که بر اساس آمارها، بیشترین عقرب گزیدگی و بیشترین موارد مرگ و میر ناشی از آن در استان خوزستان رخ می دهد و پس از این استان، استان‌های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، فارس و کرمان به ترتیب بیشترین موارد عقرب گزیدگی را دارند.

سم عقرب های نواحی خشک و گرمسیر کشنده تر است
به گفته این حشره شناس، برخلاف شایعه‌ای که گفته می شود رنگ عقرب حکایت از پرخطر یا کم خطر بودن آن است، رنگ عقرب هیچ نقشی در غلظت سم یا خطرناک بودن آن ندارد. اما می‌توان گفت که سم عقرب‌های نواحی خشک و گرمسیر در ایران دارای غلظت بالایی است.وی تاکید کرد: خوشبختانه خطرناک‌ترین عقرب‌ها هم هنگام گزش انسان به طور معمول همه سم خود را تزریق نمی‌کنند زیرا عقرب در مصرف سم صرفه‌جویی می‌کند و همیشه در گزش اول با تزریق مختصری آنزیم سعی در دور کردن دشمن دارد ولی چنانچه اسیر شود و راه فراری نداشته باشد، مجبور به تزریق سم اصلی خود می‌شود. عقرب برای جایگزینی سم خود نیاز به تغذیه بیشتر دارد و برای همین زیاد مایل نیست که سم خود را هدر دهد.

کودکان و افراد سالمند نسبت به سم عقرب اسیب پذیرتر هستند
درخش احمدی در ادامه این گفت و گو با یادآوری این موضوع که زهر اکثر عقرب‌های سمی باعث نابودی گلبول‌های قرمز خون می‌شود و در محل گزش نیز تغییر رنگ موضعی و تورم دردناک ایجاد می‌کند، تصریح کرد: در هنگام گزش، حتماً باید توسط پزشک معاینه شده و با تزریق سرم ضدعقرب درمان شود. علاوه بر آسیب به گلبول‌های قرمز، زهر عقرب علائم عصبی نیز ایجاد می‌کند که شامل بی‌قراری، تشنج، راه رفتن نامتعادل، آبریزش از دهان، حساسیت شدید پوست به لمس، انقباضات ماهیچه‌ای، درد شکم و کاهش کارکرد سیستم تنفسی می‌باشد که در اکثر موارد این علائم در عرض ۴۸ ساعت فروکش می‌کنند.وی یادآور شد: کودکان و افراد سالمند، نسبت به سم عقرب آسیب پذیرتر بوده و نیازمند توجه بیشتری هستند.

علائم مسمومیت با زهر عقرب و راهکار درمان آن چیست؟
این متخصص درباره علائم عقرب زدگی و راهکارهای درمانی آن تاکید کرد: پس از چند دقیقه از گزش عقرب که اغلب در ناحیه دست و پا اتفاق می‌افتد، علایمی چون درد، تاول، قرمزی و تورم مشاهده می‌شود. تند شدن نبض، بالا رفتن فشار خون، سرگیجه، حالت تهوع و استفراغ، بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، تنگی نفس، تشنج و افزایش ترشح بزاق از دیگر علائم آن است.وی ادامه داد: شستشوی محل زخم با آب و صابون، بیرون آوردن وسایل تزئینی و جواهرات، استفاده از کمپرس سرد برای کاهش درد و تورم باید در وهله اول مورد توجه قرار گیرد، بدین منظور می‌توان از یک تکه یخ استفاده کرد ولی هرگز نباید اندام گزیده شده را در آب یخ غوطه‌ور ساخت.درخش احمدی، از جمله راهکارهایی که برای پیشگیری از عقرب گزیدگی بخصوص در مناطق گرمسیری و به هنگام تاریکی هوا توصیه می‌شود را پوشیدن جوراب، شلوار و کفش مناسب، تکان دادن کفش و لباس ها قبل از پوشیدن، بهسازی محیط‌های کار و اقامت نظیر نصب توری در پنجره ها، پوشاندن فاصله در و کف زمین و درز دیوارها، جلوگیری از دپو کردن نخاله‌های ساختمانی، استفاده از تختخواب در در زمان استراحت خصوصا در محیط‌های باز و قرار گرفتن پایه‌های آن در یک ظرف محتوی آب یا نفت و رعایت فاصله ۳۰ سانتی متری تخت با دیوار باشد عنوان کرد.وی یادآور شد: روش های شیمیایی کنترل و کاهش عقرب‌ها در اماکن عمومی و خانگی شامل استفاده از مواد دورکننده در خارج اماکن و سمپاشی پیرامون داخلی و خارجی اماکن بوسیله آفت‌کش‌ها مورد تأیید وزارت بهداشت و با فرمولاسیون های مناسب با شرایط آب و هوایی موجود با توجه به مواردی چون حفظ محیط زیست، ایمن ماندن افراد در مقابل آفت‌کش‌ها نیز باید زیر نظر متخصصان امر انجام شود.

در تقویم رسمی کشور، هفته اول آبان ماه به هفته پیشگیری از مسمومیت ها، نامگذاری شده که امسال این هفته به ‌شعار «پیشگیری از مسمومیت در همه گیری کرونا، با افزایش آگاهی، مانع مسمومیت دارویی شویم» مزین شده است.روز های این هفته به ترتیب، پنجشنبه اول آبان روز «پیشگیری از بروز مسمومیت ناشی داروها»، جمعه ۲ آبان، روز پیشگیری از «مسمومیت ها در کودکان»، شنبه ۳ آبان روز «پیشگیری از مسمومیت ناشی از گازها و منوکسید کربن»، یکشنبه ۴ آبان روز «پیشگیری از مسمومیت با مواد غذایی، قارچ ها و گیاهان سمی»، دوشنبه ۵ آبان روز پیشگیری از «بروز مسمومیت با سموم دفع آفات نباتی، مواد شیمیایی (شامل اسید، قلیا و شوینده های خانگی، فرآورده های نفتی، فلزات سنگین مانند سرب، جیوه و باتری مینیاتوری)» سه شنبه ۶ آبان روز پیشگیری از «مسمومیت ناشی از گزیدگی جانوران سمی»، چهارشنبه ۷ آبان روز پیشگیری از «مسمومیت ناشی از سوء مصرف مواد مخدر، مواد محرک و الکل» ‌نامگذاری شده است.پانزدهمین دوره هفته پیشگیری از مسمومیت ها به سرپرستی سازمان غذا و دارو و با همکاری معاونت ها و ادارات وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی کشور، سازمان پزشکی قانونی کشور، انجمن های علمی پزشکی، سازمان آتش نشانی، اداره آموزش و پرورش و ‌بسیاری از ادارات و سازمانهای مرتبط با موضوع برگزار می شود.

رومینا اشرفی؛ تهدید و فشار پدر قاتل به مادر داغ دیده


مادر رومینا اشرفی، دختر نوجوان تالشی که به‌دست پدرش به قتل رسیده بود، به رأی صادرشده برای متهم اعتراض کرد و خواستار مجازات شدیدتری شد. مادر رومینا از سوی شوهرش تحت فشار قرار گرفته بود که اعلام گذشت کند، اما او تا به حال رضایت نداده است.

مادر رومینا، پیش از این گفته بود اگر پدر رومینا آزاد شود، امنیت ندارد و دیگر نمی‌تواند راحت زندگی کند. این در حالی است که به‌گفته مادر رومینا، خانواده شوهر او برای گرفتن فرزند دیگرش قصد دارند اقدام قضائی بکنند.

وکیل خانم دشتی هم قبلا گفته بود که به رای صادره اعتراض خواهد کرد زیرا این مرد واقعا خطرناک است.

به گزارش رکنا، دکتر ابراهیم نیکدل‌مقدم، وکیل مادر رومینا گفته بود رأی صادرشده ازسوی دادگاه می‌توانست شدیدتر باشد و پدر رومینا با توجه به قتل وحشتناکی که انجام داده است، باید به مجازات تکمیلی تبعید نیز محکوم می‌شد.

بر اساس قانون مجازات اسلامی پدری که فرزندش را بکشد قصاص نمی‌شود و در صورت محکومیت در دادگاه به پرداخت دیه و حبس محکوم می‌شود.

روزنامه شهروند در مطلبی در مورد قتل دلخراش رومینا که با ضربات داس پدرش به قتل رسید نوشت: پدر رومینا قبل از قتل دخترش در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود.

این منبع نوشت: پدر داس به دست به تعبیر خود غیرت را تمام کرده و دیگر ترسی از پلیس (قانون) نداشت. یک ماه قبل وقتی به دامادش که وکیل دادگستری است تلفن کرد فهمید که پدر، ولی دم است و قصاص نمی‌شود.

واکنش تند آمریکا علیه رژیم ملاها

مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده درباره قتل‌های ناموسی در ایران گفت: من می‌خواهم به سه قتل ناموسی بی‌رحمانه که در ایران روی داد اشاره کنم. رومینا اشرفی ۱۴ ساله، فاطمه فرحی ۱۹ ساله، و ریحانه عامری ۲۲ ساله که خویشاوندانشان سر دو نفرشان را بریدند و نفر سوم را با میله آهنی آن قدر کتک زدند که جان سپرد. رهبران فاسد ایران برای مدت ۴۰ سال آدم‌کشی را تایید کردند، کرامت انسانی زنان را زیر پا گذاشتند،‌و به درخواست‌ها برای عدالت بی‌اعتنایی کردند. آنها چه زمانی این حملات شرم‌آور نسبت به کرامت انسانی را به پایان خواهند رساند؟ .

دردمندانه می‌گویم؛ بشنوید صدای این آژیر خطر را!

احمد زیدآبادی در كانال تلگرامی خود نوشت: اینکه سران قوای مجریه و قضائیه به حوادث تکان‌دهنده و دردناکی مانند مرگ آسیۀ پناهی و رومینا اشرفی ورود رسمی و علنی می‌کنند، خود نشانۀ تحولی است که عمدتاً به عمومی شدن رسانه و قدرت آن مربوط می‌شود.

تا همین چند سال پیش وقایعی از این دست اغلب کتمان می‌شد و رسانه‌های کاغذی هم محدودیت‌های خاص خود را برای خبررسانی در این زمینه‌ها داشتند و اگر از دایرۀ محدودیت‌ها نیز بعضاً پا فراتر می‌گذاشتند و به موضوعاتی از این قبیل می‌پرداختند، ممکن بود به اتهام تشویش اذهان، نشر اکاذیب، ایجاد یأس و سرخوردگی عمومی و حتی تبلیغ علیه نظام کارشان به محاکمه کشیده شود!

در این میان اما صِرف ورود سران قوا به وقایع دلخراش اجتماعی و اعلامِ نظری یا دادنِ دستوری از سوی آنان مشکلی را حل نمی‌کند. واکنش به اینگونه وقایع نیاز به علت‌یابی دقیق و مسئولیت‌پذیری صریح و علنی دارد که معمولاً در گفتار سران قوا مفقود است چرا که معمولاً این حوادث را به عواملی خارج از حیطۀ مسئولیت خود نسبت می‌دهند و در عین حال تلاش مؤثری هم برای کشف زمینه‌های عینی و ذهنی بروز این حوادث دردناک صورت نمی‌گیرد.

در موردی مانند مرگ آسیۀ پناهی واقعیت این است که فقر و بیکاری و گرانی سبب گسترش آلونک‌نشینی در حومۀ شهرهای کوچک و بزرگ بخصوص شهرهای با مشکلات انبوه مانند کرمانشاه شده است. مشکلات و نابسامانی‌های ناشی از شکل‌گیری محلات زاغه‌نشین طبعاً بر کسی پوشیده نیست، اما حمله و هجوم و تخریب و در یک کلام برخورد مکانیکی با این پدیده نه فقط مشکلی از میان برنمی‌دارد، بلکه سبب فوت مادر رنجدیده و محروم و بی‌پناه و مستأصلی مانند آسیۀ پناهی می‌شود. برخورد مناسب با پدیدۀ زاغه‌نشینی نیازمند وجود برنامۀ توسعۀ شهری متوازنی است که افزون بر آنکه نیاز به مدیریت و دانش و پول و سرمایه دارد، توجه عمیق به وجوه فرهنگی و اجتماعی این پدیده را هم می‌طلبد!

اما کو برنامۀ توسعۀ متوازن؟ کو سرمایۀ لازم؟ کو مدیر و مجری پخته و با تجربه‌ای که توان فهم یک معضل اجتماعی و اقتصادی را به صورت همه جانبه داشته باشد؟ پس باری به هر جهت، تصمیمی مکانیکی گرفته می‌شود، مادری ستمدیده جان خود را از دست می‌دهد و چند کارمند شهرداری هم دستگیر و راهی زندان می ش‌ند و خانواده‌هایشان به فلاکت می‌افتند! در مورد قتل فجیع رومینا اشرفی موضوع بسیار پیچیده‌تر است. دراین چهل ساله رشد تکنولوژی بخصوص در حوزۀ ارتباطات، فرهنگ جهانی را دستخوش تغییرو تلاطم کرده و فرهنگ جامعۀ ایرانی نیز به تبع آن به کلی دگرگون شده و افزون بر آن، واکنش به جنبه‌های اجباری مدلی از زندگی، سطح دگرگونی را به پیچیدگی و معضل رسانده است!

متولیان فرهنگی کشور ما به جای آنکه به این واقعیت اعتراف کنند و در صدد راه چاره‌ای برآیند، به دلایل گوناگون پای دیگران را وسط می‌کشند و معضلات فرهنگی کشور را به حساب توطئه‌های خارجی و عوامل داخلی آنها می‌نویسند و از این طریق بر دامنۀ شکاف بین نسلی و بروز مصائبی چون قتل دختری نوجوان می‌افزایند! در حقیقت، مسئلۀ “فرهنگ” و “جوانان” در اغلب کشورهای دنیا و از جمله همان کشورهایی که به توطئه‌چینی برای تخریب فرهنگ کشور ما متهم می‌شوند، به شبه‌بحران تبدیل شده است و دولت‌ها برای حل یا کنترل آن واقعاً به زحمت افتاده‌اند!

به واقع معضلی که پدر بیچارۀ رومینا با آن روبرو شده است، بسیاری از پدر و مادرهای دیگر هم با آن روبرویند و اگر چه قساوت و سنگدلی او را برای سربریدن فرزند خود تقبیح می‌کنند، اما در کشاکش آشتی‌ناپذیر بین ذهنیتات سنتی خود با ذهنیت بی در و پیکر فرزندان، کمترین آسایش و حلاوتی را در زندگی خود تجربه نمی‌کنند. چقدر عجیب است که نهادهای مسئول در ایران که وظیفه‌شان طرح این نوع مشکلات و جستجو و کشف و ارائۀ راه‌حلی عقلانی و انسانی برای آنهاست، گویی هیچ درکی از ماجرا ندارند و با محبوس کردن خود در دنیایی خیالی و مربوط به گذشته، عملاً باری از روی دوش جامعه که برنمی‌دارند، به کشاکش‌ها و تضادهای ذهنی بین نسلی یکسره دامن می‌زنند و خانواده‌ها را به تلاطم می‌اندازند!

در واقع همین رویکرد، به نوعی جامعه گریزی و حتی جامعه‌ستیزی هم در بین برخی افراد جامعه منجر شده است. برای نمونه آتش‌سوزی‌های پی در پی این روزها همه‌اش اتفاقی به نظر نمی‌آید و گفته می‌شود مواردی از تعمد هم در کار بوده است. فردی که به هر دلیلی اقدام به آتش‌افروزی کند، روند جامعه‌پذیری را طی نکرده و به موجودی جامعه‌ستیز تبدیل شده است. افزایش چنین افرادی می‌تواند هزینۀ بسیار سنگینی بر دوش کشور بگذارد. به هر حال، حوادث منفرد اما به واقع به هم مربوطی مانند مرگ آسیه و رومینا و آتش‌سوزی‌ها، نمونه‌هایی است که آژیر خطر را به صدا در آورده است، دردمندانه می‌گویم؛ بشنوید صدای این آژیر خطر را!

مجلس؛ منتشرکننده فیلم دختر آبادانی باید مجازات شود


نایب‌رئیس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس ولایت انمروز با اشاره به انتشار فیلم برخورد وحشیانه با یک زن جوان در آبادان گفته است انتشار این فیلم جرم محسوب می‌شود» و منتشرکننده آن باید مجازات شود.

حسن نوروزی گفت: انتشار این فیلم نظم جامعه را بر هم ریخت. چنین فیلم‌هایی که زننده هستند و موجب اشاعه فحشا می‌شوند، باید به دادسرا ارائه شوند و منتشر نشوند.

گفتنی است روز شنبه انتشار یک کلیپ ویدویی از چهره خونین یک زن جوان مجروح در آبادان که مأمور وحشی حراست با او به ‌نحو ضدانسانی برخورد می‌کند، موجی از انزجار و خشم عمومی را در خوزستان و سراسر ایران برانگیخت. کاربران شبکه‌های اجتماعی این وضعیت فجیع را به‌عنوان نمود دیگری از فساد و تبهکاری و ظلم ستم رایج در جمهوری اسلامی به‌ شدت محکوم کرده‌اند.

روزنامه مردم‌سالاری در این باره نوشت: ماجرای فیلم دختر آبادانی که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به‌صورت گسترده پخش شده و همه را تحت تاثیر قرارداده است در واقع برملا شدن فساد یکی از مدیران میانی پالایشگاه آبادان است. متأسفانه حراست منطقه بریم آبادان نیز به کمک او آمدند و دختر خانم را مورد ضرب و شتم قرار دادند که صحنه‌های دلخراش آن به‌صورت گسترده پخش شده است.

از آبادان تا مشهد؛ خشونت رژیم خامنه‌ای در ملاعام

در چند روز گذشته دو شهر ایران، شاهد دو واقعه تلخ بود. ضرب‌و‌شتم دختری در آبادان و رفتار خشن پلیس در مشهد با مردی 28ساله که به گفته خانواده او منجر به مرگ او شد. اتفاقاتی که باعث شد در روزهای گذشته هشتگ‌های دختر آبادان و پسر مشهد در فضای مجازی داغ شود و کاربران نسبت به این اتفاقات اعتراض کنند.

به گزارش روزنامه شرق، واکنش‌ها به ویدئوهای منتشرشده به قدری زیاد بود که محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور در تماسی با دادستان آبادان خواستار رسیدگی و گزارش هرچه سریع‌تر درباره این ماجرا شد. اعتراضات به این ماجرا صداوسیما را هم وادار به واکنش کرد. این بار اما روایت دیگری از این قصه منتشر شد.

دختر جوانی که در فیلم کتک می‌خورد، حالا با ظاهری آراسته و صورتی شطرنجی روبه‌روی دوربین تلویزیون از عدم ثبات روحی و خوردن قرص اعصاب می‌گوید و البته بارداری و تجاوز را رد می‌کند و تأکید دارد رسانه‌های خارجی حق دخالت درباره این ماجرا را ندارند. پدر او هم در گفت‌وگویی این ماجرا را تأیید می‌کند و می‌گوید اختلافاتی بین خودشان بوده.

اختلافاتی که البته طرفین درباره‌اش توضیح نمی‌دهند، اما به نظر می‌رسد با اعلام اینکه دختر جوان تحت درمان روانی است، مجوزی برای کتک‌زدن و البته توهین به او صادر می‌شود. آیا همه اینها می‌تواند مجوزی برای کتک‌زدن دختر و همچنین آزار جنسی او باشد؟‌

روز شنبه هم ویدئویی در یکی از رسانه‌های خارجی منتشر شد که حکایت از برخورد خشونت‌آمیز پلیس انتظامی مشهد با مردی جوان دارد.در هفته‌های گذشته این دومین بار است که مردم نسبت به رفتار نیروی انتظامی معترض می‌شوند.

پیش‌تر به خاطر اوباش‌گردانی و ضرب‌وشتم متهمان در ملأ‌عام اعتراضاتی گسترده توسط فعالان مدنی اتفاق افتاد و قوه قضائیه ضمن انتقاد از رفتار نیروی انتظامی اعلام کرد که با متخلفان برخورد می‌کند.

ویدئوی منتشرشده در 48 ساعت گذشته بار دیگر صدای اعتراض مردم را بلند کرد. آنچه در این ویدئو ناراحت‌کننده است، مردمی هستند که به تماشای رفتار خشونت‌آمیز پلیس آمده‌اند.

وضعیت فراتر از قرمز تهران؛ فوت بیماران در اورژانس


موج سوم بیماری کرونا در حالی در ایران آغاز شده است که هر روز بر تعداد مبتلایان این بیماری افزوده می شود. بررسی های انجام شده نشان می دهد که قدرت سرایت این ویروس تا ۹ برابر افزایش یافته و هر روز آمار مبتلایان را افزایش می دهد.

رییس بخش پیوند بیمارستان امام خمینی درباره وضعیت شیوع کرونا در تهران گفت: تهران وضعیت بسیار بدی دارد و حتی تا ۱۰۰۰ مورد بستری جدید هم در یک شب داشته‌ایم که بسیار زیاد است. این یعنی اینکه ما از وضعیت قرمز هم وضعیت بدتری داریم. حال اگر از هر ۱۰ بیمار مبتلا به کرونا، دو نفرشان نیاز به آی سی یو داشته باشند، به این معنی است که ۱۰۰۰ بیمار بستری جدید، ۲۰۰ تخت آی سی یو نیاز دارند. این در حالیست که سایر بیماری‌ها هم متوقف نشدند. بسیاری از بیماران دیگر هم نیازمند آی سی یو هستند که برایشان آی سی یو وجود ندارد.

در همین حال رئیس مجتمع بیمارستان هزار تخت خوابی تهران گفت: در ۸ماه گذشته چنین اتفاقی نیفتاده بود که بیماران کرونایی در اورژانس جان خود را از دست بدهند. این بیمارستان ۵۰۰ تخت برای بیماران سرطانی دارد که اگر آنها را به بیماران کرونایی اختصاص دهیم ارائه خدمات به بیماران سرطانی محدود و تأخیر در درمان این بیماران و بیماران قلبی و عروقی موجب افزایش خطر مرگ آنان می‌شود.

چرا جمهوری اسلامی در مهار کرونا وامانده‌ است؟

در حالی‌که شمار قربانیان روزانه کرونا به بیش از ۳۰۰ تن رسیده سعید نمکی وزیر بهداشت و درمان در اظهاراتی از همراهی نکردن بخش‌های مختلف با این وزارتخانه در مقابله با ویروس کرونا خبر داده و گفته است: ای‌ها الناس بدانید که من به عنوان وزیر بهداشت نمی‌توانم به تنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمع کردن آن اصل بسیار فراتر از این می‌خواهد.

به گزارش فرارو، نمکی همچنین اظهار کرده است اگر روزی قرار باشد که عدم توفیق در مدیریت اپیدمی را به حساب وزارت بهداشت بنویسند، دهانش باز خواهد شد و خواهد گفت که چه کسانی چه کردند.

اظهارات نمکی در شرایطی است که کشور در حال حاضر از نظر شیوع ویروس کرونا، در وضعیت بحرانی قرار دارد و اکثر استان‌ها در وضعیت قرمز هستند. آیا اظهارات وزیر بهداشت و درمان در این شرایط به این معناست که این وزارتخانه از عهده مقابله با کرونا بر نمی‌آید؟ آیا وزارت بهداشت و درمان در این مسیر تنهاست؟ پس ستاد ملی مقابله با کرونا چه کاره است؟

محمدرضا محبوب‌فر کارشناس مدیریت بحران سلامت در این باره گفت: نهاد‌های دیگر با وزارت بهداشت و درمان همکاری نمی‌کنند یا تعامل ندارند. این وضعیت به ساختار سلامت کشور بازمی‌گردد. ساختار سلامت کشور در حال حاضر مملو از نیرو‌های سیاسی و نیرو‌های باندی است .

وی افزود: از نه ماه پیش که بیماری کرونا در کشور ایران مشاهده شد مدیریت بحران سلامت کشور خودش دچار بحران بود؛ بنابراین قادر به هم‌افزایی و هماهنگی و سامان‌دهی کلیه سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی و غیردولتی در این خصوص نبود.

این کارشناس مدیریت بحران سلامت گفت: الان کشور‌های مختلف در سطح دنیا به کنترل و مهار نسبی بیماری کرونا نائل شدند، ولی متأسفانه تنها کشوری که امروز با بیماری کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کند و تعداد زیادی از شهروندانش قربانی می‌شود ایران است. تازه این آماری هم که اعلام می‌شود طبق گفته خود سازمان بهداشت جهانی و مسئولین سازمان نظام سلامت کشور آمار واقعی نیست و تا چندین برابر هم می‌تواند افزایش داشته باشد.

وی افزود: باید از کارشناسان و متخصصان مستقل، مردمی و پاک‌دست در ساختار سلامت کشور استفاده کرد و جز این اگر بشود با ساختار معیوبی که مملو از نیرو‌های سیاسی و باندی است، وضعیت بدتر خواهد شد.

تحقیقات فرانسوی‌ها در باره اسلام اردوغان و خامنه‌ای


وزارت خارجه جمهوری اسلامی امروز در همراهی با رئیس جمهور اسلامگرای ترکیه کاردار سفارت فرانسه در تهران را احضار کرد. در همین حال اردوغان به عربده کشی علیه فرانسه ادامه می دهد.

این در حالیست که نتایج موتور‌های جستجوگر گوگل و صفحه ویکی پدیا به زبان فرانسه نشان می‌دهد که جستجوی کلمات مربوط به اسلام در روز‌های اخیر افزایش داشته است.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد پس از سربریدن یک معلم فرانسوی در پاریس به دست یک اسلامگرای چچنی و واکنش‌ها نسبت به آن، جستجوی فرانسوی‌ها از کلماتی مانند «اسلام»، «محمد» و «کاریکاتور محمد» افزایش بی سابقه‌ای داشته است.

گفتنی است دولت فرانسه اقدامات سختگیرانه‌ای را علیه بنیادگرایان اسلامی در این کشور آغاز کرده و قرار است بزودی لایحه‌ای را علیه بنیادگرایی اسلامی تحت عنوان مبارزه با جدایی‌طلبی برای تصویب پیشنهاد دهد. رئیس جمهور فرانسه پیش تر نیز گفته بود که اسلام در سراسر جهان دچار بحران شده است.

اردوغان روز شنبه یک سخنرانی تلویزیونی در واکنش به سخنان رئیس جمهور فرانسه گفت: اول برو بده وضعیت عقلی‌ات را کنترل کنند.

در پی اظهارات اردوغان، وزارت خارجه فرانسه سفیر خود را در ترکیه فراخواند که این امر از شدت گرفتن تنش دیپلماتیک بین دو کشور حکایت دارد.

اردوغان آتش بیار معرکه درگیری آذربایجان/ارمنستان

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه گفته: آنکارا به ایستادن در کنار برادران آذربایجانی با تمام امکانات خود ادامه می‌دهد. فقط با عقب‌نشینی فوری ارمنستان از مناطق اشغال شده آذربایجان است که منطقه روی صلح و ثبات را خواهد دید.

یک کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به اینکه درگیری آذربایجان و ارمنستان برای دو کشور مسئله‌ای حیثیتی است، اظهار داشت: قره باغ از نظر جغرافیایی در خاک آذربایجان قرار دارد، اما بیشتر جمعیت این منطقه ارمنی هستند، از سال ۱۹۹۱ که شوروی از هم پاشید، موضوع استقلال قره باغ نیز مطرح است، اما همواره آذربایجان با برگزاری رفراندم مخالف بوده، این در حالیست که اکثر قریب به اتفاق آذری‌ها از این منطقه مهاجرت کرده اند، اما همچنان این مناقشه بین دو کشور هرازگاهی به تنش کشیده می‌شود.

پیرمحمد ملازهی با تاکید بر اینکه این دفعه اردوغان آتش بیار معرکه شده و دائما فضا بین دو کشور را متشنج می‌کند، گفت: طی سه دهه اخیر همواره بین ارمنستان و آذربایجان درگیری وجود داشته، اما اینبار تنش‌ها با دفعات قبلی قابل مقایسه نیست، در حال حاضر ترکیه برخی از نیرو‌های مزدور خود را که در سوریه بودند به قره باغ فرستاده و به نوعی برای جمهوری آذربایجان مزدور اجیر کرده، این اقدامات رئیس جمهور ترکیه را باید در راستا یاهداف بزرگی که او در سر خود می‌پروراند، ارزیابی کرد.

وی بیان داشت: اردوغان به دنبال آن است که اقتدار گذشته دولت عثمانی را برگرداند، برای همین نیز است که به لیبی لشگر کشی کرده، این در حالیست که در این سوء نیز ترکیه به صورت مستقیم در مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان دخالت می‌کند و به نوعی فضای تنش بین این دو کشور را بسیار افزایش داده است، ترک‌ها با بهانه حمایت از آذربایجان که یک کشور مسلمان است و با ترکیه روایط بسیار نزدیکی دارد، در حال حاضر بازیگر اصلی در منافشه قره باغ است و در واقع کنترل آذربایجان به دست اردوغان افتاده است..

خانه‌ در مجیدیه تهران از خانه‌ در شیکاگو گران‌تر است!


سوئیت در تهران هم‌قیمت یک آپارتمان در آمریکا!

با پول آپارتمان قدیمی مرکز تهران، می‌شود یک آپارتمان نو در قلب لس‌آنجلس خرید و با پول سوئیتی در جنوبی‌ترین مناطق تهران، می‌شود یک آپارتمان جادار در مرکز شهر دیترویت امریکا معامله کرد! به گزارش تجازت نیوز، جالب است که بدانید با پول یک آپارتمان 350 متری در ولنجک تهران می‌توان یک آپارتمان متوسط در گران‌قیمت‌ترین شهرهای آمریکا یعنی بوستون، نیویورک و سان‌فرانسیسکو خریداری کرد؛ بله! خانه در تهران تا این اندازه گران است!

خانه‌های مجیدیه از خانه‌های شیکاگو گران‌تر است
بر اساس گزارش فاکس‌بیزینس متوسط قیمت هر فوت‌مربع مسکن در شیکاگو 193 دلار، دالاس 215 دلار و میامی 313 دلار است. هر مترمربع مسکن تقریبا 10.7 برابر یک فوت‌مربع مساحت دارد.با این حساب اگر دلار 27 هزار تومانی ایران را نظر بگیریم، میانگین قیمت یک مترمربع مسکن در شیکاگو تقریبا معادل 50 میلیون تومان، در دالاس تقریبا معادل 60 میلیون تومان و در میامی حدود 87 میلیون تومان است.با این حساب یک شهروند تهرانی با پول آپارتمانی 180 متری در مجیدیه، می‌تواند یک آپارتمان بزرگتر در مرکز شیکاگو یا دالاس امریکا داشته باشد. در حال حاضر یک آپارتمان نوساز 183متری در خیابان قندی مجیدیه، با قیمت 12 میلیارد و 444 میلیون تومان آگهی شده است.با این مبلغ می‌توان یک آپارتمان 240 متری در مرکز شهر شیکاگو امریکا یا یک آپارتمان 200 متری در مرکز شهر دالاس خرید.

بهای آپارتمان در امیرآباد معادل آپارتمان‌های ناف لس‌آنجلس
یک شهروند تهرانی با پول یک آپارتمان قدیمی در مرکز تهران می‌تواند یک آپارتمان متوسط در مرکز لس‌آنجلس داشته باشد. بهای یک فوت‌مربع مسکن در مرکز لس‌آنجلس 646 دلار است که با دلار 27 هزار تومانی، بهای یک مترمربع مسکن در وسط شهر لس‌آنجلس حدود 180 میلیون تومان می‌شود.در فایل بنگاه‌های مسکن تهران بهای یک آپارتمان 21 ساله 180 متری و بدون آسانسور در امیرآباد 15 میلیارد تومان است. با این مبلغ می‌شود یک آپارتمان 83 متری در قلب لس‌آنجلس بخرید.

سوئیت جنوب تهران گران‌تر از آپارتمان ۱۲۰ متری دیترویت
با پولی که می‌توانید در جنوب شهر تهران یک سوئیت کوچک بخرید می‌توانید در مرکز شهر شیکاگو صاحب سوئیت شوید یا اینکه در وسط شهر دیترویت صاحب یک خانه جادار 128 متری باشید.متوسط بهای یک فوت‌مربع مسکن در ایالت دیترویت 42 دلار است که با دلار 27 هزار تومانی و برای یک مترمربع مسکن حدود 11 میلیون و 700 هزار تومان می‌شود. یک آپارتمان 58 متری 3 سال ساخت بدون پارکینگ و انباری در یکی از جنوبی‌ترین مناطق تهران یعنی بلوار ابوذر 1.5 میلیارد تومان قیمت دارد.با این پول می‌شود یک سوئیت 30 متری در مرکز شیکاگو خریداری کرد یا اینکه یک آپارتمان نسبتا جادار 128 متری در مرکز شهر دیترویت خرید.

بهای آپارتمان ۳۵۰ متری ولنجک معادل ویلای ۱۲۰۰ متری میامی
در گران‌قیمت‌ترین شهرهای امریکا یعنی بوستون، نیویورک و سان‌فرانسیسکو متوسط قیمت هر فوت‌مربع مسکن به ترتیب 1160 دلار، 1106 دلار و 1004 دلار است. در واقع قیمت هر مترمربع مسکن با دلار 27 هزار تومانی در این ایالات به ترتیب حدود 324 ، 309 و 281 میلیون تومان است.در شمال شهر تهران یک آپارتمان 350 متری نوساز در ولنجک، خیابان پنجم 56 میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده است. با این پول می‌شود یک آپارتمان 172 متری در بوستون یا یک آپارتمان 181 متری در نیویورک و یا یک آپارتمان 200 متری در سان‌فرانسیسکو خرید.در زعفرانیه هم یک خانه قدیمی 700 متری 112 میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده است. با این پول می‌توان یک خانه با همین متراژ در لس‌آنجلس امریکا خرید یا یک خانه 1200 متری در ناف میامی خرید!

طبقه متوسط امریکا حداکثر می‌تواند در پونک و جنت‌آباد خانه بخرد
نکته دیگر اینکه متوسط قیمت یک خانه در امریکا حدود 7.2 میلیارد تومان است. به عبارت دیگر اگر شهروندان طبقه متوسط امریکا بخواهند در بازار مسکن ایران خانه بخرند حداکثر می‌توانند آپارتمانی ۱۲۰ تا ۱۸۰ متری در پونک، جنت‌آباد یا سعادت‌آباد تهران بخرند!

قیمت مسکن امریکا ظرف دو دهه ۲ برابر و در تهران ۷۸ برابر شد
جالب است که بر اساس گزارش ویژوال کپیتالیست تقریبا 20 سال طول کشیده است که قیمت مسکن در امریکا دو برابر شود. قیمت مسکن آمریکا در ابتدای سال ۲۰۲۰ به‌طور متوسط ۲۵۹ هزار دلار بوده که این رقم ۱۰۶ درصد بیشتر از متوسط ثبت شده برای سال ۲۰۰۰ است.بنابر این گزارش، از ۵۰۰ شهر بزرگ آمریکا، قیمت مسکن به‌طور متوسط در ۳۵۶ شهر کمتر از متوسط کل و در ۱۴۴ شهر نیز بیشتر از متوسط کل قیمت مسکن در این کشور بوده است.میانگین قیمت مسکن تهران، در سال 80 فقط حدود 308 هزار تومان برای هر مترمربع بود. در حال حاضر و بر اساس گزارش مرکز آمار متوسط قیمت مسکن تهران تا پایان تابستان امسال به حدود 24 میلیون تومان رسیده است. به این ترتیب قیمت مسکن تهران، در طول دو دهه 78 برابر شده است!

نشانه‌های بحران در بازار مسکن در ایران؛ خبرهای بد

بساز و بفروش‌ها هم دیگر نمی‌سازند
خبر بد: پایان «عصر مغازه داری» در ایران

احتمالاً بیشتر ایرانی‌ها هنوز هم فکر می‌کنند که سرمایه گذاری در مسکن هیچ وقت با ضرر همراه نبوده و از این پس هم نخواهد بود. با این همه، تجربه سال‌های اخیر و به ویژه تجربه شوک‌های سنگین ارزی و تورمی در دهه ۱۳۹۰، نشان می‌دهد که در همیشه هم بر یک پاشنه نمی‌چرخد. بازار مسکن ایران حالا به شدت پیچیده‌تر از یک یا دو دهه پیش است و شواهدی هم هستند که نشان می‌دهند اوضاع در این بازار به سمت وخامت بیشتری هم خواهد رفت.

دنیای اقتصاد، چندی پیش در گزارشی، با اشاره به این موضوع نوشته بود جزئیات اطلاعات آماری این گزارش حاکی از آن است که در میان سه طبقه سرمایه‌گذاری میان انواع پروژه‌های ساختمانی، سرمایه‌گذاری در طبقه میانی گوی سبقت را از دو طبقه دیگر گرفته است. به طوری‌که انجماد گسترده‌ای در حوزه سرمایه‌گذاری در پروژه‌های ساختمانی نیمه تمام رخ داده است.

این در حالی است که یکی از موتور‌های جهش قیمت مسکن در حداقل دو فصل اخیر شهر‌های کشور و همچنین یک سال و نیم اخیر در شهر تهران، مربوط به یک عامل درونی بازار مسکن یعنی «کمبود عرضه آپارتمان نوساز» بوده است.

بر این اساس، به نظر می‌رسد بساز و بفروش ها، تحت تاثیر شوک‌های تورمی، الگوی نادرستی را برای سرمایه گذاری در بخش مسکن انتخاب کرده اند. آن‌ها به محض افزایش قیمت و بالا رفتن هیجانات در بازار، تلاش می‌کنند در بخش تکمیل پروژه‌های ساختمانی فعالیت کنند و از ورود به حوزه ساخت و ساز‌های جدید غافل می‌شوند.

موضوع دیگری که بازار مسکن ایران را در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ و حتی در سال‌های بعد با تهدید رو به رو می‌کند، بروز رکود سنگین در بخش املاک تجاری و اداری است. بر اساس بررسی‌های قیمتی، طی سال‌های اخیر، متوسط رشد قیمت املاک تجاری و اداری از متوسط رشد قیمت املاک مسکونی پایین‌تر بوده و به این ترتیب، رکود در بخش «اداری» و «تجاری»، حتی از رکود در بخش «مسکونی» هم شدیدتر است.

از دیگر سو، با توجه به اوج گیری قیمت دلار به سطوح بی سابقه، واردات نیز از صرفه افتاده و حالا مغازه‌هایی که عمدتاً در پاساژ‌ها و مال‌ها واقع شده اند و سابق بر این به فروش محصولات عمدتاً وارداتی مشغول بودند، حالا به شدت با کمبود مشتری مواجه شده اند. به این ترتیب، ظاهراً بازار کسب و کار در ایران در حال دریافت یک سیگنال تازه است: مغازه داری دیگر شغل مناسبی نیست.

محاکمه دختر نسرین ستوده به خاطر حجاب او در اوین


مهراوه خندان، دانشجوی ۲۰ ساله و فرزند نسرین ستوده، روز دوشنبه پنجم آبان به دلیل شکایت یکی از ماموران بند زنان اوین به دادگاه رفت.

پدر مهراوه در یادداشتی نوشت: «قاضی پرونده از شاکیان خواست سی‌دی حاوی ویدئوی سالن ملاقات در روز مورد نظر را ارائه کنند. مقرر شد تا روز شنبه فیلم دوربین مداربسته سالن تحویل شود تا قاضی بر اساس آن و دلایل موجود در پرونده اقدام به صدور رای نماید.»

فاطمه حسین‌پور، مامور زندان اوین، یک سال قبل و در جریان ملاقات مهراوه خندان با مادرش، به حجاب او ایراد گرفت و با اعتراض روبرو شد.

رضا خندان می‌گوید مددکار زندان قرچک و نماینده قضایی زندان اوین خواستار سازش و انصراف از ادامه رسیدگی به پرونده بوده‌اند اما مهراوه نپذیرفته ‌است.

رضا خندان پیش تر طی یادداشتی با بیان اینکه «در ادامه فشارهای امنیتی به نسرین و اعضای خانواده ما، مهراوه، دختر ۲۰ ساله‌ی ما به دادگاه فراخوانده شده است، گفته بود: “۵ مامور امنیتی در مقابل درب منزل آمده و بدون اینکه احضاری صورت گرفته باشد بدون ارائه توضیحی مهراوه را بازداشت و به شعبه یک دادسری اوین منتقل کردند. نهایتا پس از چند ساعت پیگیری، دقایقی بعد با تودیع قرار کفالت آزاد شد”.

در سالهای حبس نسرین ستوده خانواده او همواره از سوی نهادهای امنیتی و قضایی تحت فشار بوده‌اند.

واکنش ها به انتقال نسرین ستوده به زندان قرچک

شیرین عبادی، برنده صلح نوبل در واکنش به انتقال زندانیان سیاسی زن از جمله نسرین ستوده به زندان قرچک گفت: حاکمیت در تدارک تامین فضا برای بازداشت‌های گسترده احتمالی در آینده نزدیک و با توجه به سالگرد قیام آبان‌ماه است.

خانم عبادی نوشته است: این بار هم حکومت با خالی کردن تدریجی زندان اوین فضای بیشتری تدارک می‌بیند تا در صورت دستگیری گسترده جوانان‌مان با کمبود احتمالی بازداشتگاه مواجه نشود.

او خطاب به مردم ایران گفت: اتحاد مردم و گروه‌های سیاسی تنها راه مقابله با حکومتی است که جز زندان و گلوله جوابی برای مردم ندارد.

از سوی دیگر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به انتقال نسرین ستوده، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر از زندان اوین به زندان قرچک ورامین واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: رژیم ایران به جای آن که به نسرین ستوده دسترسی فوری به خدمات درمانی بدهد، او را به زندان بدنام قرچک که به خاطر نقض آشکار حقوق بشر شناخته شده، منتقل کرده است.

خانم اورتگاس افزود: نسرین و بسیاری دیگر از زندانیان عقیدتی، در برابر این بی‌توجهی به کرامت انسانی، برای همه ما الهام‌بخش هستند.

رضا خندان همسر نسرین ستوده، به صدای آمریکا گفت: «ماموران مستقر در زندان اوین روز سه‌شنبه ۲۹ مهر بدون مقدمه، با دروغ و نیرنگ نسرین ستوده را به قصد اعزام به بیمارستانی خارج از زندان، به زندان قرچک ورامین که به زندان زنان معروف است تحویل داده‌اند. به خانم ستوده هیچ توضیحی در رابطه با علت تبعید او به این زندان داده نشده است.»

آقای خندان افزود: «این انتقال در حالی با نیرنگ و به قصد انتقال به بیمارستان صورت گرفته است که خانم ستوده هیچ یک از وسایلش را، از جمله لباس‌ها و وسایل شخصی دیگری که در زندان اوین داشت، با خود به زندان قرچک منتقل نکرده است.»

جان نسرین ستوده به‌شدت در خطر است

مدافع حقوق بشر برجسته ی حقوق بشر نسرین ستوده به زندان قرچک منتقل شده است. ماموران بند عمومی زندان اوین به نسرین ستوده گفتند که به بیمارستان اعزام می‌شود، اما او را به زندان قرچک منتقل کردند که از جنبه های مختلف و از جمله ازدحام و نبود امکانات مراقبت پزشکی شرایط بسیار بدتری دارد.

خانم ستوده دچار مشکلات جدی قلبی و ریوی ناشی ناشی از اعتصاب غذاست که از ۱۱ آگوست ۲۰۲۰ (۲۱ مرداد ۱۳۹۹) ۲۵ سپتامبر (۴ مهر) ادامه داشت. او روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۹ شهریور ۱۳۹۹) از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد و پس از پنج روز و پیش از پایان درمان در تاریخ ۲۳ سپتامبر (۲ مهر ۱۳۹۹) وی را به زندان اوین بازگرداندند و از مراقبت پزشکی محروم کردند. در پی آن متخصصان گفتند که او باید دوباره به بیمارستان منتقل و فوری تحت معاینات قلب و آنژیوگرافی قرار گیرد.

برنامه‌ی نظارت و جامعه‌ی دفاع از حقوق بشر در ایران به‌شدت از انتقال خانم نسرین ستوده به زندان قرچک و خطر بزرگ ناشی از آن برای جان او نگران هستند و حکومت ایران را به آزادی فوری و بدون‌قیدوشرط خانم ستوده فرا می‌خوانند.

فرزندان ما نباید میراث دار سکوت ما باشند

“نسرین” مستندی جهانی دربارۀ مبارزات یک زن در دفاع از حقوق مردم ایران

“نسرین” نام مستندی است ساختۀ “جف کافمن” که به زندگی و تلاش های روزمرۀ وکیل زندانی ایرانی، نسرین ستوده اختصاص یافته و برای اولین بار در بخش فیلم های مستند جشنوارۀ سینمایی “گلوب” در آمریکا به نمایش درآمده است.

به گزارش رادیو فرانسه، این فیلم در ایران تهیه شده و به دلایل امنیتی نام تهیه کنندگان آن اعلام نشده است. کارگردان فیلم امیدوار است که این فیلم توجۀ جامعۀ جهانی را نسبت به سرنوشت نسرین ستوده، حقوقدان و مدافع حقوق بشر که هم اکنون در زندان اوین به سر می برد، جلب کند. “جف کافمن” گفته است : “رژیم ایران برای خاموش کردن خانواده ها از جمله خانوادۀ نسرین ستوده از سیاست فشار استفاده می کند، اما، از نظر نسرین ستوده و همسر وی، رضا خندان، سکوت دشمن پیشرفت است.”

“جف کافمن” تصریح کرده است که در سال های گذشته شرایط تهیه فیلم در ایران کاملاً تغییر کرده است و فیلم “نسرین” به یاری افرادی معدود و با رعایت همۀ احتیاط های لازم خلق شده است و آنان که در تهیه این فیلم شرکت کرده اند خطرات را بسیاری را پذیرفته اند.

فیلم “نسرین” روایت تلاش های خستگی ناپذیر و روزمرۀ وکیلی است که در دفاع از کودکان، این اولین قربانیان بهره کشی و سوءاستفاده های جنسی در ایران، پدران به قتل رسیده، “اقلیت های دینی” و زنانی که حجاب اجباری حکومت اسلامی ایران را برنمی تابند دمی از پای نمی نشیند.

“نسرین” سرسختی یک زن حقوقدان در دفاع از حقوق موکلانش در مقابل دستگاه قضائی ایران، تصمیم های ناباورانۀ قضات جمهوری اسلامی و ناامیدی خانواده هایی را به تصویر می کشد که بستگان شان تحت شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی ایران جان باخته اند.

در بحبوحۀ اعتراض های سراسری زمستان سال ٩٦ نسرین ستوده پیش از آنکه به خاطر دفاع از زنان معترض به حجاب اجباری در ایران از نو راهی زندان اوین شود، می گفت : “هر چند اعتراض ها و جنبش جاری به نتایج مورد انتظار نرسیده، اما، تجربه و دستاوردی برای نبردهای آینده به شمار می روند و به همین خاطر باید بگویم که حق دارم احساس خوشبختی کنم.”

نسرین ستوده که در این مستند غالباً حین رانندگی به پرسش ها پاسخ می دهد، از جمله می گوید : “باید عقایدمان را بگوئیم و مطالبات خود را مطرح کنیم. باید در کارمان پایداری و استمرار نشان داده و محکم بایستیم. فرزندان ما نباید میراث دار سکوت ما باشند. همۀ گروه ها و افراد باید از بند ترس و تهدید نجات یابند… جوانان کشور ما می خواهند نوع پوشش خود را انتخاب کنند، موسیقی دلخواه خود را گوش کنند و دوستان مورد علاقۀ خود را برگزینند و خلاصه اینکه سرنوشت خود را در دست بگیرند. اما، امروز همین جوانان هستند که سرکوب می شوند.”

انتخابات؛ اقدام تازه ترامپ برای آچمز کردن دموکرات‌ها


به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، سنای آمریکا شامگاه دوشنبه قاضی کنی برت، گزینه پیشنهادی ترامپ را برای تصدی کرسی دیوان عالی این کشور تایید کرد. او سومین نامزد ترامپ برای نشستن بر عالی‌ترین کرسی قضاوت در آمریکاست.

این منبع نوشت: گزینه رئیس جمهور آمریکا برای دیوان عالی این کشور با وجود مخالفت کامل دموکرات‌ها موفق به کسب اکثریت آرای جمهوری‌خواهان سنا شد و اکنون یک اکثریت ۶ به ۳ محافظه‌کار در این دیوان تشکیل شده است.

این در حالیست که تلاش ترامپ برای به کرسی نشاندن عضویت قاضی برت در دیوان عالی آمریکا به مشاجره شدید بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه دامن زده است.

سناتورهای دموکرات که امیدی به کسب رای مخالف و توقف جریان رای اعتماد به قاضی برت نداشتند، عصر دوشنبه تلاش کردند با سخنرانی‌های طولانی، جلسه رای‌گیری را تا حد ممکن به تاخیر بیاندازند.

دموکرات‌ها، اقدام جمهوری‌خواهان در اوج رقابت‌های انتخاباتی را ریاکاری می‌دانند. این اتهام‌زنی از آنجا نشات می‌گیرد که اگر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسیار نزدیک شده و مساله به دیوان عالی کشیده شود، قاضی برت یکی از ۹ قاضی دیوان عالی خواهد بود که می‌تواند درباره سرنوشت انتخابات تصمیم‌گیری کند.

برخی ناظران نیز اصرار ترامپ و جمهوریخواهان برای انتخاب سریع این گزینه دیوان عالی را سنگین شدن وزنه طرفداران ترامپ در دیوان عالی در صورت بروز اختلاف انتخاباتی می‌دانند.

در حالیکه رئیس جمهور آمریکا، تایید گزینه مورد نظر خود برای تصدی کرسی‌ دیوان عالی این کشور را به عنوان یک روز بسیار مهم برای آمریکا دانست، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان اما این اقدام ترامپ را بسیار مایوس کننده توصیف کرد.

دیوان عالی آمریکا بالاترین مرجع حل اختلاف در آمریکاست و تصمیم‌گیری نهایی در موارد بروز اختلاف بین دولت و کنگره نیز بر عهده این نهاد است. به همین دلیل ترکیب قضات دادگاه عالی آمریکا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

این دادگاه ۹ عضو دارد و مستقیما از سوی رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شود. اعضای این دادگاه مادام‌العمر هستند و همین موضوع بر اهمیت انتخاب این افراد می‌افزاید.

اصرار رییس‌جمهور آمریکا بر احتمال وقوع تقلب در آراء پستی برای انتخابات ریاست جمهوری امسال می‌تواند موجب شود شمارش آراء در برخی ایالت‌ها با چالش مواجه گردد. در این شرایط تعیین رییس‌ جمهور به دیوان عالی و بعد از آن به مجلس نمایندگان واگذار خواهد شد و این همان سناریویی است که که دموکرات‌ها آن را ترسناک می‌خوانند؛ کابوسی که می‌گویند نباید تعبیر شود.

ونزوئلا؛ آمریکا، جمهوری اسلامی را تهدید نظامی کرد


نیویورک پست به نقل از یک مقام ارشد آمریکايی خبر از تهدید جنگی واشنگتن علیه ایران داده است.

به گزارش این منبع، این مقام آمریکایی تهدید کرده است که ایالات متحده هرگونه محموله از موشک‌های رژیم ایران را که به ونزوئلا ارسال شود، منهدم خواهد کرد.

به نقل از نیویورک پست، این مقام ارشد دولت آمریکا به فاکس نیوز گفته است: برای جلوگیری از ارسال محموله های موشکی رژیم ایران به ونزوئلا، هر کاری لازم باشد، انجام خواهیم داد و چنانچه این محموله ها به هر طریقی به ونزوئلا برسد، منهدم خواهند شد.

همچنین به گزارش بی بی سی، الیوت آبرامز، مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا هشدار داده که چنانچه رژیم تهران قصد صادرکردن موشک‌های دوربرد به ونزوئلا داشته باشد واشنگتن چنین اقدامی را تحمل نخواهد کرد.

وی گفته: انتقال موشک‌های دوربرد از ایران به ونزوئلا برای آمریکا غیرقابل قبول است و واشنگتن چنین اقدامی را نه تحمل خواهد کرد و نه به آن اجازه وقوع خواهد داد.

این در حالیست که وزیر امور خارجه روسیه پیش تر از اعضای شورای امنیت سازمان ملل درخواست کرده بود تلاش خود را برای مانع شدن از وقوع جنگی تازه در منطقه به کار گیرند.

به گزارش دویچه وله آلمان، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارشی از نشست مجازی شورای امنیت سازمان ملل منتشر کرده که در آن وزیر امور خارجه روسیه با اشاره به تنش میان آمریکا و رژیم ایران می گوید: اوضاع منطقه شکننده است و می‌تواند بار دیگر چرخشی خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی بیابد.

این مقام روسی برای جلوگیری از یک درگیری نظامی تمام عیار خواستار تعامل کشورهای منطقه و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل شده است.

این در حالیست که آمریکا همچنان رژیم ایران را بزرگ‌ترین تهدید برای صلح و امنیت منطقه می داند و می گوید که این رژیم برای حمایت از تروریست‌ها و اقدامات بی‌ثباتکننده خود باید پاسخگو باشد.

در همین حال رئیس گروه بحران‌های بین‌المللی در اروپا، شانس و احتمال موفقیت برگزاری یک دیالوگ امنیتی بین کشورهای منطقه را ناچیز ارزیابی می‌کند و می گوید: یک حمله موشکی، پهپادی یا انفجار یک مین می‌تواند به رویارویی نظامی بین رژیم ایران و آمریکا دامن بزند و پای متحدان و نیروهای وابسته به آن‌ها را نیز به این جنگ بکشاند.

یک مقام شورای روابط خارجی اروپا نیز پیش تر گفته بود: مهمترین نگرانی در ماه های آینده تشدید تحریم ها و حتی محاصرۀ ایران توسط نیروی دریایی آمریکا به منظور افزایش فشارهای حداکثری است که می تواند به یک رویارویی نظامی منجر شود.