Previous Next

واکنش بازار ارز در ایران به مناظره ترامپ و بایدن


دلار در اولین روز آبان ماه توانست هزار و ۳۰۰ تومان افزایش پیدا کند و به قیمت ۲۹ هزار و ۷۰۰ تومان برسد.

به گزارش دنیای اقتصاد، پس از اینکه بامداد جمعه مناظره ترامپ و بایدن برگزار شد، معاملات پشت خطی دلار و سکه حکایت از واکنش‌های متناقض بازار به این مناظره داشت. در ابتدا هم سکه و هم دلار با افزایش خرید مواجه شدند، ولی به یکباره فروش‌ها بیشتر شد، به‌طوری‌که بسیاری از معامله‌گران عنوان می‌کردند که حاضرند سکه خود را زیر ۱۵ میلیون تومان به فروش برسانند و بعضا تا ساعت ۵ بعدازظهر رقم فروش تا ۱۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هم پایین آمده بود.

در بازار موازی، دلار واکنش زیادی به مناظره نشان نداد، هر چند کمی از مرز ۳۰ هزار تومانی فاصله گرفت. با توجه به این رفتارها می‌توان پیش‌بینی کرد که قیمت دلار و سکه در ابتدای روز شنبه در سطح پایین‌تری نسبت به انتهای هفته آغاز به کار کنند.

با توجه به اینکه روز یکشنبه تعطیل رسمی است، معامله‌گران در ابتدای هفته می‌توانند دو رفتار کاملا متناقض را در پیش بگیرند. عده زیادی از معامله‌گران احتمال دارد ترجیح دهند خرید و فروش خاصی را در ابتدای هفته انجام ندهند و بیشتر تماشاچی وقایع بازار باشند.

این در حالی است که عده دیگری ممکن است بخواهند نوسانات رفت و برگشت زیادی به بازار تحمیل ‌کنند. این گروه احتمالا در معاملات پشت خطی تاثیرگذاری بیشتری دارند و احتمالا در روز تعطیل بازار می‌توانند کمی قیمت‌ها را دچار تغییر کنند.

البته باید این نکته را در نظر داشت که در نهایت این گونه معامله‌گران هم تاثیر بنیادی بر قیمت‌ها ندارند و بیشتر در شرایطی که اقتصاد کلان کشور با مشکلات خاص خود مواجه است، بعضا چاشنی افزایش نوسان می‌شوند.

تازه‌ترین نمونه از گروگان‌گیری رژیم ملاها + عکس


با گذشت ۴۰ سال از اشغال سفارت آمریکا در تهران، جمهوری اسلامی همچنان گروگان‌گیری می‌کند

یک بانوی دو تابعیتی ایرانی- آلمانی بنام ناهید نقوی در تهران بازداشت شده است. این خبر را جامعه بین‌المللی دفاع از حقوق بشر آلمان در فرانکفورت اعلام کرده است

به گفته دختر خانم تقوی، ماموران مادرش را روز جمعه گذشته (۲۵ مهر) بازداشت کرده ‌به زندان اوین برده‌اند و اتهام او را “تهدید امنیت ملی” عنوان کرده‌ اند.

خانم تقوی ۶۶ سال دارد و از فعالان حقوق زنان بوده است. او سال ۱۹۸۳ به آلمان آمده و از سال ۲۰۰۳ علاوه بر تابعیت ایران، تابعیت آلمان را نیز دریافت کرده است.

خبرگزاری هرانا از قول یکی از نزدیکان خانم تقوی نوشته که او اخیرا عمل جراحی داشته و نیز از فشار خون بالا رنج می‌برد. به گفته این فرد، خانواده ناهید تقوی داروهای فشار خون او را به دادسرای اوین برده‌اند اما ماموران از گرفتن داروها خودداری کرده و گفته‌اند او در سلول انفرادی است.

پیش تر رسانه‌های آلمانی زبان از بازداشت “مسعود مصاحب” بازرگان ایرانی-اتریشی توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر داده‌ بودند. این بازرگان ٧۲ ساله است و دولت اتریش نسبت به سلامتی او در زندان ابراز نگرانی کرده است.

دویچه‌وله آلمان گزارش داد: هر زمان شهروند کشوری در ایران به زندان می‌افتاد، اغلب این دولت اتریش بوده که نقش میانجیگرانه ایفا می‌کرد. امروز کار به جایی رسیده که دولت اتریش نمی‌تواند برای یک شهروند خود که در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برد، کاری از پیش ببرد.

رادیو بین المللی فرانسه نیز در گزارشی اعلام کرد: به نوشتۀ رسانه‌های اتریش، مسعود مصاحب در جریان همراهی گروهی از دانشگاهیان و پژوهشگران اتریشی به ایران، دستگیر شده است.

این منبع به بازداشت “کامران قادری”، یک شهروند دیگر اتریشی-ایرانی نیز اشاره می‌کند و می‌گوید که به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی در پی افزایش بازداشت شهروندان دوتابعیتی اروپایی خود است.

در سال‌های اخیر چندین اتباع خارجی و دو تابعیتی پس از سفر به ایران بازداشت شده‌اند.

تحلیلگران غربی می‌گویند که جمهوری اسلامی از افراد دو تابعیتی به عنوان گروگان استفاده می‌کند تا از دولت‌های غربی پول و امتیاز بگیرد.

نوجوان ۱۶ ساله خانه را بر روی خود به آتش کشید


یک نوجوان ۱۶ ساله‌ در شهرستان پلدختر در استان لرستان اقدام به خودسوزی کرد و جان خود را از دست داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از ایلنا، روز پنجشنبه ۱ آبان ماه ۱۳۹۹، یک نوجوان ۱۶ ساله‌ در شهرستان پلدختر، با آتش زدن خود اقدام به خودکشی کرد و جان باخت.

بر اساس این گزارش، در پی اقدام این نوجوان خانه شان نیز به طور کامل در آتش سوخت.

خودکشی دختر ۱۶ ساله در رباط کریم

خبرگزاری هرانا – روز پنجشنبه ۳ مهر ماه، یک دختر ۱۶ ساله در شهرستان رباط کریم واقع در استان تهران، به دلیل اختلافات خانوادگی از طریق خوردن قرص برنج دست به خودکشی زد و جان باخت. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز پنجشنبه ۳ مهر ماه ۱۳۹۹، یک دختر ۱۶ ساله در شهرستان رباط کریم واقع در استان تهران، از طریق خوردن قرص برنج دست به خودکشی زد و جان باخت.

در این گزارش، انگیزه خودکشی این دختر نوجوان اختلافات خانوادگی با پدر و نامزدش عنوان شده است.

خودکشی دختر ۱۴ ساله در سنندج

خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه ۳۱ شهریورماه، یک دختر ۱۴ ساله در سنندج، با حلق ‌آویز کردن خود اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک دختر ۱۴ ساله در سنندج، در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۹۹، از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، هویت این نوجوان روژان شریفی متولد ۱۳۸۵ و دانش‌آموز مقطع اول راهنمایی اعلام شده است.

خانواده این نوجوان ضمن تایید خبر خودکشی روژان، از دلایل و انگیزه خودکشی این نوجوان ۱۴ ساله اطلاعاتی ارائه ندادند.

خودکشی دختر نوجوان ۱۵ ساله در کرمانشاه

خبرگزاری هرانا – روز چهارشنبه ۱۲ شهریورماه، دختر نوجوان ۱۵ ساله در کرمانشاه با پرت کردن خود از طبقه پنجم یک ساختمان قصد خودکشی داشت، که با مداخله عوامل آتشنشانی از اقدام او جلوگیری شده. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، دیروز چهارشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۳۹۹، دختر نوجوان ۱۵ ساله در کرمانشاه که قصد داشت با پرت کردن خود از بالای یک ساختمان دست به خودکشی بزند، نجات یافت.

اقدام به خودکشی یک دختر ۱۷ ساله در استان گیلان

خبرگزاری هرانا – روز چهارشنبه ۱۵ مرداد، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در شهرستان خمام استان گیلان که با پرتاب خود از روی پل غیر هم سطح این شهرستان قصد خودکشی داشت با مداخله مردم حاضر در صحنه و نیروی انتظامی از اقدام او جلوگیری شد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز چهار شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، دختر نوجوان ۱۷ ساله در خمام که قصد داشت با پرت کردن از روی پل غیر هم سطح، دست به خودکشی بزند نجات پیدا کرد.

این‌ دختر اهل یکی از روستاهای بخش خمام بوده و با مداخله مردم حاضر در صحنه و دعوت به آرامش نیروی انتظامی از اقدام وی جلوگیری شد.

بنابر این گزارش یک منبع آگاه محلی علت اقدام به خودکشی را مسائل شخصی عنوان کرده است.

ازدواج اجباری؛ خودکشی دختر نوجوان در مریوان

خبرگزاری هرانا – امروز دوشنبه ۱۳ مردادماه، یک دختر نوجوان در مریوان به دنبال مخالفت با ازدواج اجباری، دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۹۹، دنیا نوذری دختر حدودا ۱۸ ساله ساکن مریوان دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.

در این گزارش دلیل خودکشی وی در شبکه های اجتماعی مخالفت او با ازدواج اجباری‌، عنوان شده است.

با این وجود، طاهر، پدر این دختر نوجوان، مدعی شد که موضوع ازدواج اجباری و کتک زدن دخترش کذب است.

خودکشی یک دختر ۱۵ ساله دیگر در شهرستان خوی

خبرگزاری هرانا – یک دختر ۱۵ ساله در بخش قطور شهرستان خوی با پرتاب خود از پل هوایی دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، یک دختر جوان ۱۵ ساله با پرتاپ خود را از روی پل هوایی قطور به زندگی خود پایان داد.

در این گزارش اشاره ای به هویت و دلیل خودکشی این نوجوان نشده است.

روز شنبه ۲۸ تیرماه نیز یک دختر ۱۶ ساله در اردبیل با پریدن به داخل دریاچه شورابیل دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. به گفته مادرش، این دختر نوجوان به دلیل شکست در ارتباط عاطفی دست به این اقدام زده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شهروند، ظهر روز شنبه ۲۸ تیر ۹۹، گزارشی مبنی بر پریدن یک دختر نوجوان به قصد خودکشى به درون دریاچه شورابیل به آتش‌نشانان اردبیل اطلاع داده شد.

در این گزارش آمده است، ماموران نجات هنگامى به محل حادثه رسیدند که پیکر عسل ١۶ ساله به عمق دریاچه رسیده بود. آنها پس از ساعت‌ها جستجو، جسم بی‌جان این دختر را یافتند و به بخش شمالی ساحل دریاچه منتقل کردند.

مادر این دختر پس از حضور در محل حادثه گفت: “دخترم پیش از این گفته بود که قصد خودکشی دارد و حدود ساعت ١١ از خانه خارج شد، هرچه با موبایلش تماس گرفتم جواب نداد. با چند نفر از دوستانش تماس گرفتم، آنها هم از او خبری نداشتند تا اینکه از طریق یکی از کانال‌های خبری اردبیل متوجه شدم دختر جوانی در شورابیل خودکشی کرده است”.

وی افزود: “عسل حدود یکسال قبل با پسری به نام سعید آشنا شد. سعید آرایشگر بود و چند خیابان بالاتر از خانه پدری عسل مغازه داشت. آنها خیلی زود به هم علاقمند شدند. من هم در جریان علاقه دخترم قرار گرفتم تا اینکه روز جمعه او با حالتی پریشان و غمگین گفت که سعید دیگر او را دوست ندارد و به وی گفته است که باید به این ارتباط پایان دهند”.

مادر عسل گفت که دخترش همان روز جمعه بار‌ها گفته بود که نمی‌تواند دوری سعید را تحمل کند و خودش را می‌کشد. اما من به تصور اینکه این صحبت‌ها فقط واکنشی هیجانی است، به آن توجه نکردم.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

ایران؛ تن فروشی برای تامین آب آشامیدنی فرزندانش


نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی گفت: استان سیستان و بلوچستان در حوزه آب فاصله معناداری با محروم ترین نقاط کشور دارد و فریاد تشنگی مردم این منطقه سال ها است به بلندای خود و آسمان رسیده است.

سعیدی در ادامه به صحبت های اخیر استاندار سیستان و بلوچستان مبنی بر عدم استفاده روستاییان از آب هوتگ‌ها {گودال هایی که از آب باران پر شده و انسان و دام به طور مشترک از ان استفاده می کنند} واکنش نشان داد و گفت: متاسفانه در بسیاری از روستاهای دشتیاری و روستاهای دیگر، مردم هنوز هم از آب هوتگ‌ها استفاده می کنند.

او در پاسخ به پرسش خبرنگار ایلنا درباره حواشی صحبت‌های این نماینده در جلسه کمیسیون عمران مبنی بر «خود‌کشی یک زن پس از تن فروشی او برای تامین آب آشامیدنی فرزندانش»، گفت:«این اتفاق حدود 4 سال پیش افتاد و یک مورد نادر است، اما همین یک مورد نادر هم کفایت می‌کند. افرادی چون من باید از فرط شرم بمیریم. هیچکس نمی تواند ساحت زن بلوچ را خدشه دار کند. نجابت زن بلوچ در ادوار تاریخی برای همگان مشخص بوده و زبانزد عام و خاص است اما این مورد کاملا استثنایی می تواند تلنگری برای تمام مسئولان باشد

محرومانی که معنای آرزو را نمی‌دانند
نه آب، نه برق، نه معلم؛ اینجا فقط محبت یافت می‌شود

باشگاه خبرنگاران وابسته به صداوسیما: برخی شهر‌ها و روستا‌های استان سیستان و بلوچستان با واژگان رفاه، توسعه، اینترنت پرسرعت و حتی آرزو و رویا بیگانه‌اند. این چند خط نه یک جمله ادبی، بلکه حقیقت پاسخ‌هایی است در گفت‌وگو با کودک ۶ ساله استان سیستان و بلوچستان، بعد از این پرسش که بزرگترین آرزوی شما چیست؟

مشکلات طبیعی نظیر گرمای شدید هوا و فقدان پوشش گیاهی و آب شیرین از یک سو و مشکلات زیرساختی مانند نبود برق، مدرسه، آب لوله کشی، اینترنت پر سرعت، راه‌های آسفالت و شنی و نبود بهداشت هم از سوی دیگر مردم این منطقه را احاطه کرده است. همه امیدشان برای نوشیدن آب، همان چاه‌های آب موجود است که متأسفانه در زمان افزایش گرمای هوا، شوری آب هم بیشتر می‌شود.

یکی از مردم بومی و کپرنشین روستای قادر آباد که مردی ۶۰ ساله است، می‌گوید از ابتدای تولدم در این روستا بوده‌ام و همواره به کار کشاورزی و دامداری مشغول بوده‌ام و گندم و جو کشت می‌کنم.بر کسی پوشیده نیست که کشاورزی و کشت گندم و جو در صحرا‌های سیستان، چقدر دشوار و کم محصول و کم سود است، اما وقتی از این مرد می‌پرسیم، آیا از وضعیت زندگی خود راضی هستید، طلبکار هیچ نهاد و سازمانی نیست و با چهره‌ای که رنگ قناعت گرفته، پاسخ می‌دهد: درآمدمان خوب است و از زندگی خود راضی هستیم.

از مردی دیگر که در کپر زندگی می‌کند، پرسیدم که چرا برای درآمد بیشتر به شهر نمی‌روی که پاسخ داد: سواد ندارم و نمی‌توانم در شهر کار کنم.اما دختر بچه‌ای که به امید داشتن آینده‌ای متفاوت در حال درس خواندن است، می‌گوید: برای رفتن به مدرسه ۱ ساعت در راه هستیم.به مدرسه آن‌ها رفتیم و دیدیم، میز‌ها بیرون مدرسه قرار دارند و احتمالا گرمای شدید هوا، مانع حضور آن‌ها در داخل کلاس است.

از پسرانی که همراه دختران در یک کلاس درس می‌خواندند، پرسیدیم که دوست دارید، در آینده چه شغلی انتخاب کنید که پاسخ‌ها همه یکسان بود جز یک نفر.ظاهرا مبنای شناخت آن‌ها از شغل همانی بوده که در طول زندگی خود دیده‌اند و فرصتی برای دیدن مشاغلی که در سایر شهر‌ها وجود دارد، پیدا نکرده اند.به غیر از یک نفر که می‌خواست پلیس شود، تا به گفته خودش با قاچاقچیان مواد مخدر مبارزه کند و حافط امنیت زادگاه و کشورش باشد، بقیه می‌گفتند، می‌خواهیم معلم بشویم.معلمی، کشاورزی و دامداری همگی از مشاغل ارزشمند و ضروری زندگی بشر هستند، اما کمبود امکانات چشم اندازی برای موفقیت در کشاورزی و دامداری برای آن‌ها ترسیم نکرده و جز معلمی هم شغل دیگری را در ذهن خود متصور نیستند.همین بچه‌ها به ما گفتند که برخی دوستانشان به خاطر مشکلات مالی درس را رها کرده‌اند و به گروه‌های قاچاق گازوئیل پیوسته‌اند.

کسانی که نمی‌خواهند، با کشاورزی و دامداری گذران زندگی کنند و سرمایه‌ای هم برای راه اندازی کسب و کار ندارند، در این منطقه روزنه‌ای جز قاچاق گازوئیل پیدا نمی‌کنند.وقتی که در میان بیابان‌های سیستان چشم چرخاندیم، خودرو‌های شاسی بلندی را نشان ما دادند که با سرعتی حدود ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت به سوی مرز پاکستان حرکت می‌کردند و علت این سرعت بالا را هم در امان ماندن از برخورد نیرو‌های دولتی ایران و پاکستان با آن‌ها عنوان کردند.به گفته مردم بومی، قاچاقچیان ابتدا محموله‌های قاچاق گازوئیل را از زاهدان به خاش و سپس از خاش به سراوان و بعد هم به پاکستان می‌برند و در هر مرحله، هر کدام از واسطه‌ها سود خود را به دست می‌آورند.

مردم محلی می‌گویند، در هفته چند نفر از جوانانشان در حین قاچاق سوخت، یا بر اثر چپ شدن خودرو و یا در اثر تیراندازی ماموران جان خود را از دست می‌دهند و تأسف انگیزتر اینکه همه این جان به کف دست گرفتن‌ها برای انتقال چند روزه گازوئیل به آن سوی مرز‌ها برای افراد انتقال دهنده تنها ۳۰۰ هزار تومان آورده دارد، به عبارتی این دستمزد آن‌ها است و مالک محموله در هر انتقال ۱۰ میلیون تومان کسب می‌کند که باید هزینه راننده و خدمه را هم بپردازد و بعد از این پرداخت‌ها برای او ۵ میلیون تومان می‌ماند.

در کنار مردمی که جان خود را به کف دست می‌گیرند، مردمی دیگر برای اینکه سایه سرپرستی آن‌ها از سر زن و بچه شان کم نشود، ترجیح می‌دهند که جانب احتیاط را نگه دارند. درآمدشان اندک، سختی شان بسیار و غذایشان هم شیر و نان است. این را دختر بچه‌ای می‌گوید که در وسط بیابان و کمی دورتر از کپر محل زندگی شان در حال شستن ظروف منزلشان است، حتی از خرما هم خبری نیست.

به ندرت در میان کپر‌ها خانه‌های آجری و سیمانی دیده می‌شوند که بیشتر تنها یک اتاق کوچک هستند. آب آشامیدنی هم که از چاه به دست می‌آورند شور است و برای بالا کشیدن آن خبری از پمپ آب و حتی قرقره هم نیست، باید یک پیت حلبی را به پایین اندازند و سپس طناب را بالا بکشند و در نهایت دلخوش به آب شوری باشند که بالا آمده است، اما این پایان کار نیست و آب به دست آمده را در یک دبه خالی می‌کنند و تا پر شدن دبه این کار را ادامه می‌دهند و بعد هم آن‌ها را به سختی به منزل می‌برند.

افزایش کشته شدگان تشنه لب در ماه محرم در بلوچستان

عبدالستار دوشوکی: در طی روزهای اخیر, از جمله امروز دوشنبه ٣ شهریور مصادف با ٤ مُحرّم تعدادی از کودکان بلوچ که از بی آبی ناچار بودند برای برداشت آب آشامیدنی به گودالچه های غیربهداشتی آب ( بنام هوتگ) بروند, شوربختانه به داخل گودالچه ها افتاده و جان داده اند. اسفا که این یکی داستان پر آب چشم در کنار بقیه قصه های پرغصه بلوچستان حکایتی است ممتد و قدیمی.

اما اندوه جگرسوز این جان دادن ها همزمانی آن با ماه محرم است که مسئولین و هموطنان شیعه و مرکز نشین در این ایام عزای عاشورایی برای حسین و یارانش ضجه و ناله می کنند که عبیدالله بن زیاد آب را بر آنها بست و تشنه لب به شهادت رساند. این روزها همزمان با کشته شدن این کودکان به دلیل بی آبی, مداحان در سراسر کشور با مویه و زاری سوزناک شیون سر می دهند: “ای تشنه لب عشق زینب, ای بی کفن “. یکی از فعالان رسانه ای بلوچ می نویسد چه تصادم تاریخی تلخی؟ زیرا در اول ماه محرم زینب غلامی‌پور، دختر تشنه لب ۸ ساله اهل روستای جکیگور راسک در داخل گودالچه افتاد و جان داد. امروز صبح نیز دو کودک در روستای شیخان کرگ شهرستان دشتیاری جان دادند.

بسیاری از کودکان مثل امیرحمزه ۷ ساله در روستای «هوت گت» شهرستان دشتیاری قربانی گاندو یا همان تمساح می شوند. همزمان با این مرگ های دردناک کودکان بلوچ, مراسم معرفی فرماندار شهرستان جدید التاسیس دشتیاری با حضور استاندار غیربومی برگزار شد. مراسمی که در آن یک بسیجی اهل محمودآباد مازنداران بنام عادل عفتی فرماندار یکی از محرومترین مناطق کشور شد, فرمانداری که نه زبان مردم آنجا را درک می کند و نه درد آنان را. حسرتا که اولین ماموریت فرماندار جدید برگزاری پرهزینه و پرشور شهدای تشنه لب کربلا یعنی عاشورای حسینی است که مردم سُنی مذهب و بلوچ روستاهای دشتیاری از آن حادثه ١٣٥٠ سال پیش در بیابانی برهوت در عراق ء فعلی کاملا بیخبر هستند. همانگونه که حاکمان زمان در سال ١٣٩٩ از تشنه لبی و پرپر شدن کودکان بلوچ در گودالچه های غیربهداشتی که ناچارا مورد استفاده حیوان و انسان است؛ کاملا بیخبر و بی اعتناء هستند.

لابد می پرسید شاید آب نیست؟ نخیر در جنوب استان و در منطقه دشتیاری حداقل سه سد بزرگ وجود دارد که لبریز هستند, اما مسئولین آب را احتکار کرده اند و آب در پشت سدها تبخیر می شود. وانگهی جمهوری اسلامی در چابهار در حال هزینه کردن هزاران میلیارد تومان برای شیرین کردن آب و انتقال آن به استانهای خراسان جنوبی و خراسان رضوی است. در حالیکه مردم بومی در لب دریا تشنه لب هستند. لابد می پرسید شاید بودجه نیست؟ نخیر بودجه برای انتقال آب و یا برای طرح توسعه سواحل مکران و تغییر بافت جمعیتی و پروژه های نظامی و غیره فراوان است. همین امروز دوشنبه استاندار در جلسه دیگری در چابهار با حضور مسئولین (قاعدتا غیر بومی) شرکت کرد که در آن ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای احداث فرودگاه جدید چابهار تصویب شد تا آقازاده ها و مسئولین از پایتخت و کلانشهرهای کشور براحتی به چابهار سفر کنند و پروژه های عظیم خود را در منطقه آزاد چابهار مدیریت کنند. اگر باور نمی کنید, سریال جدید و جاری “آقازاده ها” را ببینید که منعکس کننده ماهیت واقعی این نظام است؛ که اسم “پروژه در چابهار” توسط “آقازاده ها” بارها ذکر می شود. وانگهی با وجود داشتن یک فرودگاه عملی و کاردادی ٤٦ ساله در غرب چابهار (کنارک), آیا ساخت یک فرودگاه مختص منطقه آزاد چابهار در شمال شهر نسبت به محرومیت زدایی و تامین آب آشامیدنی مردم بومی ارجحیت و اولویت دارد؟ اگر بودجه نیست, چطور برای فرودگاه ثانوی منطقه آزاد چابهار بودجه است؟ چطور برای انتقال آب به خراسان بودجه است؟

در مقاله اخیر مریم طالشی در روزنامه ایران تحت عنوان “آب به بهای جان” ـ داستان غم‌انگیز غرق شدن کودکان سیستان و بلوچستان کی تمام می‌شود؟ تاکید شده است که ما مشکل منابع آب نداریم و مشکل از زیرساخت و نبود مدیریت صحیح است. آب می‌آید پشت سد ذخیره می‌شود و در نهایت به زمین‌داران بزرگ داده می‌شود که هندوانه می‌کارند و به عراق و ترکیه صادر می‌کنند در حالی‌که مردم آب خوردن ندارند. نکته دیگر این است که در مورد پروژه بزرگ انتقال آب دریای مکران از چابهار به خراسان رضوی، متأسفانه در اجرای این پروژه حق بزرگی از مردم محلی ضایع شده. پیمانکار پروژه طبق قانون باید برای جامعه محلی و مردم منطقه قبل از انتقال آب، شبکه آبرسانی ایجاد کند تا آنها از این پروژه منتفع شوند اما تا حالا که چنین اتفاقی نیفتاده است. هر بار می‌گوییم کاش بار آخر باشد، کاش دیگر کودکی قربانی نشود اما باز همان اتفاق به همان شکل می‌افتد. تا درد آب هست، بیم جان کودکان سیستان و بلوچستان هم هست؛ کودکانی که جان شان را بر سر آب می‌دهند.

شوربختانه لیست کودکان قربانی بلوچ برای قطره ای آب, طولانی و طولانی تر می شود و درجه قساوت و بیرحمی و بی اعتنایی مسئولین بیشتر و بیشتر. پسرک کوچکی بنام علی اکبر بشکار و دخترک کوچکی بنام یسنا دیگر قربانیان چند روز پیش بی دردی و بی مسئولیتی “مسئولین” بودند. این درد تاریخی برای خود نگارنده نیز تاسفبار و دردآور است. زیرا بخاطر دارم در دوران پهلوی در اواخر سال ١٣٥٦ زمانی که دانشجو بودم, از یکی از ساکنان منطقه دشتیاری که دکه ای در بازار قدیمی چابهار داشت درخواست کردم مقداری از آب هوتگ (گودالچه) در بطری ریخته و به شهر چابهار بیاورد. سپس به همراه او به ملاقات فرماندار چابهار رفتیم و از فرماندار درخواست کردم اگر می تواند کمی از آن آب (نسبتا زرد رنگ و غیربهداشتی) را بنوشد و گفتم که در آنصورت ما مطالبه و حرفی نخواهیم داشت. اما فرماندار نتواست بنوشد. ولی قول داد که به موضوع رسیدگی شود. در آن زمان رژیم پهلوی مشغول هزینه بین ٥ تا ١٠ میلیارد دلار به پول آن زمان برای احداث یکی از بزرگترین پایگاه های نظامی خاورمیانه در غرب چابهار (یعنی کنارک) بود. اما اراده ای برای خرید چند تانکر آب جهت تامین آب آشامیدنی مردم وجود نداشت, و اکنون هم ندارد. علیرغم گذر قریب به نیم قرن وضع بدتر شده است. و این داستان پر آب چشم همچنان جاری است.

************************************

تصویری تلخ از زنان محروم در سیستان و بلوچستان

این تصویر زنان سیستان وبلوچستان است که در گرمای نزدیک ۵۰ درجه در حال حمل کپسول گاز هستند.

اطلاعیه ۱۳۵۶ نمایندگی ایالت هامبورگ در خصوص روز جهانی رسانه ۲۴ اکتبر

پویا و پایدار باد روز جهانی اطلاعات و توسعه، اما در پرتو دولت جمهوری اسلامی ایران از یک سو: هموطنان ما در فقر شدید رسانه ای و عدم برخورداری از پیام ها و ارزش های آن به سر می برند وبرای آگاهی از آخرین یافته های علمی جهان با انواع سانسور، فیلترینگ وتنگناهای مختلف ناشی …

ادامه‌ی مطلب

رسوايی اخلاقی جدید جمهوری اسلامی؛ جزئیات بیشتر


وزارت اطلاعات به دختر آبادانی برای صرف‌نظر از شکایتش فشار آورده است

انتشار یک کلیپ ویدویی از چهره خونین یک زن جوان در آبادان که مأمور وحشی حراست با او به ‌نحو ضدانسانی برخورد می‌کند، موجی از انزجار و خشم عمومی را در سراسر ایران برانگیخته است. کاربران شبکه‌های اجتماعی این وضعیت فجیع را به‌عنوان نمود دیگری از فساد و تبهکاری و ظلم ستم رایج در حکومت اسلامی ایران به‌ شدت محکوم کردند.

شبکه‌های اجتماعی مسبب این واقعه دلخراش را یکی از مدیران پالایشگاه آبادان و از عوامل سپاه پاسداران بنام “جهان نژادیان” معرفی کرده اند. ظاهرا این کارگزار فاسد و پلید جمهوری اسلامی به این زن بی پناه که منشی او بوده تعرض کرده است.

روزنامه مردم‌سالاری امروز در این باره نوشت: ماجرای فیلم دختر آبادانی که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به‌صورت گسترده پخش شده و همه را تحت تاثیر قرارداده در واقع برملا شدن فساد یکی از مدیران میانی پالایشگاه آبادان است. متأسفانه ماموران حراست نیز به کمک او آمدند و دختر را مورد ضرب و شتم قرار دادند که صحنه‌های دلخراش آن به ‌صورت گسترده پخش شده است.

این در حالیست که این زن جوان بی پناه را پس از ضرب و شتم و رفتار بیشرمانه مجبور به اعتراف تلویزیونی کردند و منتشرکننده فیلم هم تهدید به بازداشت شده است.

به گزارش ایران اینترنشنال، ماموران وزارت اطلاعات پنجشنبه شب با حضور در خانه والدین این زن آبادانی از او خواستند تا از شکایتش صرف‌نظر کرده و سکوت کند.

یک منبع نزدیک به این زن جوان گفته ماموران امنیتی به او و خانواده‌اش گفته‌اند که نباید اجازه دهند رسانه‌های معاند خارج از کشور از این موضوع سوء استفاده کنند.

رادیو آلمان نیز در گزارشی گفت: فیلم ضرب و جرح دسته‌جمعی یک دختر در محوطه سازمانی بریم آبادان و رفتار مامور حراست در دستمالی بدن او، چند صدهزار بار در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده است. ماجرا روز سه‌شنبه ۳۰ مهر اتفاق افتاد و از سوی داریوش معمار، روزنامه‌نگار خوزستانی عمومی شد.

در این فیلم یک دقیقه‌ای، دختری بی‌حال، با صورتی خونین روی زمین افتاده و کسانی که اطرافش را گرفته‌اند، مدعی هستند که او با شوکر و چاقو وارد خانه‌شان شده و بچه‌ها را تهدید کرده است.

داریوش معمار روز جمعه دوم آبان در توییتر نوشت: او منشی جهان نژادیان در پالایشگاه بوده، اغفال شده و باردار شده. دختر خواسته ایشان مسئولیت بپذیرد، قبول نکرده و برای ترساندنش برادرش را اخراج کرده و دختر را هم تهدید کرده سکوت کند. دختر برای خلاص شدن از تهدید درب خانه وی رفته است.

احمد جهان‌نژادیان، مدیر فضای سبز پالایشگاه آبادان است.

تنها چند ساعت پس از فراگیر شدن این تصاویر در شبکه‌های اجتماعی، تلویزیون جمهوری اسلامی اقاریر دختر را پخش کرد که گفت باردار نیست و از مخاطبان خواست به شایعات توجه نکنند. او را به سر صحنه نیز بردند تا ماوقع را دوباره تعریف کند و بگوید حال عادی نداشته است. پدرش را هم جلوی دوربین آوردند تا بگوید فرزندش دارو مصرف می‌کند و به خاطر دارو روان‌اش به هم می‌ریزد.

دختری که عکس‌های اولیه صورتی زخمی، ابرویی شکافته و چشم‌هایی کبود و ورم کرده داشت، در فیلم‌های تازه، ماسک دارد و اثری از جراحت در او دیده نمی‌شود.

به گفته داریوش معمار، نام دختر بهاره است و او را بی‌پناه‌ترین زن ایران می‌خواند و می‌نویسد: جای قاتل، مقتول را با کلی گریم سر صحنه برده و از او اعتراف گرفته‌اند. بهاره یکی از قربانیان خشونت علیه زنان و تبانی برای پنهان کردن آن است.

این روزنامه نگار خوزستانی نوشت: دختر آبادانی را شبانه برای گفتن مطالب به درب خانه جهان نژادیان برده اند. گفته شده او را تحت فشار قرار داده اند بگوید حالت عادی نداشته، در خصوص رفتار جنسی آقا چیزی نگوید و به فرد حراستی رضایت بدهد. به جای قاتل شما مقتول را با کلی گریم برده اید سر صحنه و از او اعتراف اینطوری گرفته اید!؟ کدام وجدان آگاه به شما این اجازه را داده؟ چرا از احمدجهان نژادیان و آن فرد حراستی نخواستید اعتراف کنند؟ چرا باید دختر آبادانی تحت فشار برای رضایت به حراستی و کتمان اصل حقیقت قرار بگیرد؟

حکومتی که بجای متجاوز، قربانی را تنبیه می ‌کند

گزارش قبلی: انتشار یک ویدئو در فضای مجازی درباره ضرب و شتم فجیع یک دختر در آبادان توسط خانواده‌ مردی که به دختر تجاوز کرده و گفته می‌شود یکی از مسئولان پالایشگاه آبادان است، بازتاب گسترده‌ای بین کاربران داشته است.

در این ویدئو چند مامور حراست نیز در محل حضور دارند. یکی از ماموران ابتدا پای خود را روی سینه زن قرار می‌هد و بعد از مدتی با دست شروع به لمس کردن بدن او می‌کند. برخی از کاربران که ویدیو را منتشر کرده‌اند می‌گویند زن مورد حمله قرار گرفته باردار بوده است و پیش از این توسط یکی از مدیران پالایشگاه آبادان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.

به گزارش هرانا، ساعاتی پیش ویدئویی در یکی از شبکه‌های اجتماعی منتشر و به سرعت دست به دست شد که دختر بی‌رمقی را با صورت خونین نشان می‌دهد که روی زمین افتاده و چند زن و مرد، او را دوره کرده‌اند.

این ویدئو را اولین‌بار یک روزنامه‌نگار در توییتر منتشر کرد و سپس کاربران، آن را بازنشر کردند و به شدت مورد انتقاد دادند. در توضیحات این ویدئو آمده است: «‏به این دختر توسط یک [فرد] در آبادان تجاوز شده و باردار شده، وقتی رفته منزل آن شخص و اعتراض کرده و صدایش را بلند کرده، خانواده آن فرد با کمک کارمندان حراست پالایشگاه آبادان این بلا را بر سر دختر آورده‌اند. وجدان‌های خاموش و جامعه ای که به جای متجاوز قربانی را تنبیه می‌کند.»

در این ویدئو یکی از نگهبانان حراست پالایشگاه آبادان نیز دیده می‌شود که به طرفداری از خانواده مرد متجاوز، پای خود را روی بدن دختر می‌گذارد و با او مانند یک حیوان زخمیِ شکار شده برخورد می‌کند. این ویدئو موجی از خشم کاربران را به دنبال داشته است.

واکنش اردوغان به حمله پلیس به یک مسجد در آلمان

نحت وزیر اسلامگرای ترکیه ورود پلیس آلمان به یک مسجد در برلین را نژادپرستانه و ضد اسلامی توصیف کرد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی، اردوغان گفت: اروپا به منطقه‌ای علیه تکثر و تنوع عقاید تبدیل شده، در حالیکه که خود را برای سالیان طولانی مهد دموکراسی و حقوق بشر و آزادی می‌داند.

رئیس‌جمهور ترکیه افزود: نمی‌توان به هر بهانه‌ای، حرمت یک مکان مقدس را نقض کرد.

اردوغان در ادامه گفت که ترکیه با نژادپرستی و نفرت‌پراکنی و دشمنی با اسلام در تمامی نقاط دنیا مبارزه می‌کند.

گزارش ماهیانه نقض حقوق پیروان ادیان , مهرماه ۱۳۹۹

تهیه نمودار: رضا عباسی زمان آبادی تهیه و تنظیم گزارش: رضا عباسی زمان آبادی ، سید شایان حسینی برزی ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییرمذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی …

ادامه‌ی مطلب

توهین امام جمعه خامنه ای به ایرانیان حیوان‌دوست

امام جمعه رشت گفته: سگ‌گردانی به یک حرفه تبدیل شده است و عده‌ای بین سگ و فرزند خود فرقی قائل نیستند.

آیت‌الله فلاحتی با اشاره به اینکه “اگر مردم هنجارشکنی را به دستگاه قضا اطلاع دهند سبب می‌شود که سریع‌تر و گسترده‌تر وارد عمل شوند” گفت: مردم باید نسبت به هنجارشکنی مانند سگ‌گردانی بیشتر حساس باشند و نهی از منکر کنند یا به مراجع ذی‌ربط اطلاع دهند.

وی از نیروی انتظامی با تاکید بر اینکه “خواسته مردم این است که سگ‌گردانی باید از گیلان ریشه‌کن شود” عنوان کرد: آیا مسئولان شهرداری همانطور که اجازه نمی‌دهند کسی گاو و گوسفند را در خیابان‌ها بگرداند پس نباید اجازه سگ گردانی را به عده‌ای بدهند.

نماینده ولی‌فقیه در گیلان با بیان اینکه “هنجارشکنان روز به روز بیشتر جرات پیدا می‌کنند” ابراز داشت: انقلاب جهت ایجاد احساس امنیت برای مومنان به‌وجود آمد اما امروزه کسانی که هنجارشکنی می‌کنند امنیت بیشتری در جامعه دارند.

امام جمعه رشت با طرح این پرسش که “چرا هیچ کسی به زنان بی‌حجاب تذکر نمی‌دهد” گفت: کرونا یک بلاست و سگ گردانی و بی‌حجابی یک کرونای دیگر شده و بلای داخلی است.

کانادا به لانه جدید تروریست‌های رژیم تبدیل شده است؟


یک مخالف شناخته شده جمهوری اسلامی در تورنتو کانادا به قتل رسیده است. همزمان با قتل مهدی امین، یکی از بازماندگان قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی که مقیم کانادا است، از تهدید به مرگ خود خبر داده است.

حامد اسماعیلیون،‌ که همسر و فرزندش در ساقط شدن هواپیمای اوکراینی به دست سپاه پاسداران کشته شدند، در صفحه فیسبوک خود با اشاره به اینکه مهدی امین در محل سکونتش به قتل رسیده است، نوشت: بنا نداشتم تهدیدات به مرگ را علنی کنم ولی اگر رد پای یک حکومت خارجی در قتل مهدی امین از فعالان سیاسی مقیم تورنتو پیدا شود به نظر می‌رسد فرنگی‌کاران جمهوری اسلامی دوباره به ماموریت می‌روند.

این در حالیست که بنیاد دفاع ازدموکراسی‌ها پیش تر در گزارشی نسبت به گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در کانادا هشدار داده و گفته بود: این کشور به یک کانون اصلی برای حامیان رژیم ایران تبدیل شده و آنها میلیاردها دلار را با پول‌شویی از ایران خارج کرده و در کانادا سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

این بنیاد در بیانیه ای نوشته بود: دولت کانادا به هشدارهای ایرانیان مقیم کانادا در مورد گسترش نفوذ حکومت ایران توجهی نشان نمی‌دهد. این در حالی است که حامیان رژیم ایران در کانادا بسیاری از کنشگران ایرانی از جمله خانواده‌های قربانیان هواپیمای اوکراینی، را مورد تهدید قرار داده‌اند.

بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها نوشته بود: دولت “ترودو” می‌توانست با تروریست شناختن سپاه پاسداران به عنوان یک سازمان تروریستی و تحقیق و تفحص در مورد شبکه‌های وابسته به حکومت ایران در کشورش در سمت درست تاریخ قرار گیرد. اما بی‌توجهی به این امر می‌تواند پرونده او را لکه‌دار کند، به ویژه اگر رژیم ایران سرنگون شود.