نیویورک تایمز به مقاله ای که در مورد زندگی اجتماعی محمدرضا شجریان بود، این عنوان را اختصاص داد: موسیقیدانی که مورد احترام ایرانیان بود ولی حکومت ممنوعش کرده بود.
فیم زیر: دوستداران استاد شجریان در مقابل بیمارستان جم تصنیف مرغ سحر را همخوانی کردند
اکتبر 19
نیویورک تایمز به مقاله ای که در مورد زندگی اجتماعی محمدرضا شجریان بود، این عنوان را اختصاص داد: موسیقیدانی که مورد احترام ایرانیان بود ولی حکومت ممنوعش کرده بود.
فیم زیر: دوستداران استاد شجریان در مقابل بیمارستان جم تصنیف مرغ سحر را همخوانی کردند
اکتبر 19
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: برخی گمان کردهاند که من مخالف استیضاح حسن روحانی در مجلس هستم. از قضا من صد در صد موافق استیضاح او هستم! وقتی از او در این شرایط کاری برنمیآید و علاقهای هم به استعفاء نشان نمیدهد، بهترین راه همین استیضاح اوست!
به هر حال، روحانی اگر راه خروج از مشکلات اقتصادی را باز کردن باب مذاکره با آمریکا میداند، این را هم حتماً میداند که چنین اجازهای به او داده نخواهد شد، اما اگر راه دیگری میشناسد چرا آن را به اجرا نمیگذارد تا کشور در این منجلاب اقتصادی غرق نشود؟ به واقع، حضور او در پاستور به معنای تعلیق هرگونه تصمیمگیری کلان در کشور است و ادامۀ این تعلیق، جز افزایش سطح و عمق گرفتارهای عمومی حاصلی در پی ندارد.
رقبای او در جناح اصولگرا هم صرفاً لاف گزاف میزنند. خب اگر آنها دولت روحانی را مانع حل مشکلات میدانند و خود برنامهای برای نجات اقتصاد کشور دارند، معطل چه هستند؟ از یک طرف دولت را مانع حل مشکلات معرفی کردن و در همان حال با استعفاء و استیضاح او به شدت مخالفت کردن، واقعاً چه معنایی دارد جز اینکه آنها هم هیچ برنامهای برای عبور از این وضعیت وخیم اقتصادی ندارند و ترجیحشان این است که تمام کاسه-کوزهها بر سر روحانی شکسته شود؟
اینکه آنها علت مخالفت خود با استعفاء یا استیضاح روحانی را این اعلام میکنند که او باید در پاستور بماند تا هم خودش و هم اصلاح طلبان پاسخگوی عملکردشان باشند، کدام عقل سلیم یا حتی عقل معیوب را اقناع میکند؟ یعنی کشور به “فنا” رود تا روحانی و اصلاحطلبان نهایتاً پاسخگوی عملکردشان شوند؟ خب، مگر قرار است روحانی در پایان ریاست جمهوریاش چه پاسخ و حسابی پس دهد که هم اکنون نمیتوان از او پس کشید؟
یعنی این حساب پس دادن روحانی و اصلاحطلبان از سرنوشت کشور هم نزد اصولگرایان مهمتر است که اصرار بر بقای او در پاستور دارند؟
اکتبر 19
آغاز عملیات پلیس فرانسه علیه اسلامگرایان؛
اسلامگرایان دیگر خواب راحت در کشور ما نخواهند داشت
پلیس فرانسه امروز دوشنبه نوزدهم اکتبر عملیات گسترده ای را در این کشور علیه ده ها نفر از اعضای جریانات اسلامگرا آغاز کرد، پس از آنکه ساموئل پتی، دبیر تاریخ یکی از مدارس حومۀ پاریس، توسط یک اسلامگرای چچن، در خیابان سر بریده شد.
به گزارش رادیو فرانسه، افراد دستگیر شده در عملیات پلیس لزوماً ارتباط مستقیمی با قتل ساموئل پتی نداشته اند. اما، همگی آنان از اسلامگرایان افراطی تحت نظر سرویس های امنیتی فرانسه هستند که از طریق شبکه های اجتماعی خشونت و تنفر را در این کشور ترویج می کنند.
وزیر کشور فرانسه با اعلام این خبر افزود که از زمان فاجعۀ قتل دبیر فرانسوی، افراد بسیاری دستگیر شده و دست کم هشتاد تحقیق قضایی نیز آغاز شده است و عملیات پلیس علیه افراد وابسته به شبکه ها و جریان های اسلامگرا ادامه خواهد یافت.
تصمیم گیری دربارۀ این عملیات در شورای دفاع کشور که دیشب یکشنبه هجدهم اکتبر به ریاست رئیس جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون، برگزار شد، صورت گرفت. در این نشست، رئیس جمهوری فرانسه گفت : “از این پس ترس تغییر اردو می دهد و اسلامگرایان نباید خواب راحت در کشور ما داشته باشند.”
شمار زندانیان با جرایم تروریستی در اروپا رکورد زد
شمار افرادی که در پیوند با جرایم تروریستی در اروپا زندانی شدهاند به بالاترین حد در دو دهه اخیر رسیده است.
بر اساس مطالعهای که «آیسیاسآر»، مرکز بین المللی مطالعات بنیادگرایی انجام داده و نتایج آن را اخیرا منتشر کرده، در حال حاضر بیش از هزار و ۴۰۰ نفر در ۱۰ کشور اروپایی به دلیل ارتکاب به جرایمی در پیوند با تروریسم زندانی هستند که بیشترین آنها یعنی ۵۴۹ نفر در زندانهای فرانسه به سر میبرند. پس از فرانسه، ۳۲۹ نفر مجرم تروریستی در اسپانیا، ۲۳۸ نفر در بریتانیا و ۱۳۶ نفر نیز در بلژیک دوران زندان خود را سپری میکنند. کشورهای دیگری که در این گزارش ذکر شده عبارتند از: سوئد ۵۳، هلند ۳۶، نروژ ۳۴، یونان حدود ۲۰ و دانمارک ۱۹ نفر.
با این حال بر اساس آنچه در همین گزارش آمده اگر زندانیانی را هم که به دلیل داشتن «نشانههای رادیکال شدن» تحت نظارت قرار دارند در نظر بگیریم، شمار زندانیان وابسته به جرایم تروریستی به بیش از ۳ هزار نفر میرسد.
۸۲ درصد از زندانیان در اروپا را اسلامگرایان افراطی با ۸۲ درصد تشکیل میدهند در حالی که تنها حدود ۷ درصد از آنان از حامیان راست افراطی هستند. ۱۰ درصد دیگر را زندانیان تروریستی طبقهبندی شده به عنوان «متفرقه» تشکیل میدهند که از اعضای گروه جداییطلب و منحله باسک، اتا بودهاند و باقی را برخی اعضای گروههای کرد مانند پکاکا یا افرادی تشکیل میدهند که از ایدئولوژی خاصی پیروی نمیکنند. کمتر از یک درصد از این زندانیان نیز در گروه چپگرایان تندرو و آنارشیستها طبقهبندی میشوند که بیشتر آنها در یونان در بازداشت هستند.
در بخشی از این مطالعه درباره رادیکال شدن افراد در زندان هشدار داده شده و آمده است: «۵۴ درصد از زندانیانی که به دلیل داشتن علائم افراطگرایی تحت نظارت قرار دارند، در ابتدا به عنوان مجرم “معمولی” وارد زندان شده بودند، نه با اتهام تروریستی.»
این گزارش همچنین یادآوری کرده که بافت جمعیتی افراطگرایان «طی یک دهه گذشته عمیقا تغییر یافته» است. نکته چشمگیر آن که در بین این زندانیان نسبت به گذشته تعداد زنان بیشتری به چشم میخورند و همچنین شمار اعضای گروههای راست افراطی در میان زندانیان تروریستی به سرعت در حال رشد است.
آیسیاسآر در گزارش خود با یادآوری این که دولتها معمولا تمایل چندانی به پول خرج کردن برای زندانها ندارند، با این حال از سیاستمداران و سیاستگذاران جهان خواسته است تا زندانها را «ایمن و نظاممند» نگاه دارند تا بتوانند به شکلی کارآمدتر با تروریسم و جرم و جنایت مبارزه کنند.
اکتبر 19
سازمان غیردولتی دیدهبان حقوق بشر مستقر در آمریکا در گزارش اخیر خود درباره کره شمالی، به نقد سیستم قضایی این کشور پرداخته و اعلام کرده است که در این کشور با مردم «کمتر از حیوانات» رفتار میشود.
به گزارش یورونیوز، بنا بر این گزارش که روز دوشنبه منتشر شد، «شکنجه، تحقیر و گرفتن اعترافات اجباری در سیستم بازداشت موقت کره شمالی بیداد میکند.»
این گزارش که حاصل مصاحبۀ کارشناسان این سازمان با دهها تن از بازداشت شدگان و مقامات پیشین کره شمالی است، به شرح وضعیت غیرانسانی در بازداشتگاههای پیونگیانگ پرداخته است و این موضوع که از نظر ساکنان این کشور، در حال حاضر هر نوع بازداشتی معادل آغاز دورهای ناتمام از شکنجه است.
این گزارش در حالی منتشر شده که این کشور مسلح به تسلیحات هستهای، در حال حاضر یکی از بستهترین کشورهای جهان محسوب میشود و اطلاعات کمی در مورد سیستم قضایی آن در دست است.
مصاحبه شوندگان میگویند که بدرفتاری با بازداشت شدگان از همان مراحل اولیه بازداشت آغاز میشود و دستکم شامل ضرب و شتم «شدید» با چوب یا لگد است.
یکی از افسران پیشین این کشور میگوید: «اگرچه بر اساس مقررات نباید هیچ ضرب و شتمی وجود داشته باشد اما ما باید در جریان تحقیقات و در همان مراحل اولیه بازداشت اعتراف بگیریم… بنابراین باید آنها را بزنند تا اعتراف کنند.»
برخی از افرادی که تجربه بازداشت در کره شمالی را دارند، میگویند که مجبور بودهاند هر روز ۱۶ ساعت را بیحرکت و در حالی که زانو زده بودند روی زمین بنشینند. در این مدت کوچکترین حرکت آنها باعث تنبیه بیشتر میشد.
مجازاتها از ضرب و شتم با دست، چوب یا کمربند چرمی شروع میشد و گاه حتی آنها را مجبور میکردند بیش از هزار بار دور حیاط بازداشتگاه بدوند.
پارک جی-چئول، از زندانیان پیشین میگوید: «اگر من یا یکی دیگر از زندانیان در داخل سلول حرکتی میکردیم، آنگاه نگهبانان به من یا همۀ همسلولیها دستور میدادند تا دستهایمان را از پشت میلههای سلول بیرون بیاوریم تا آنها با چکمههایشان روی دستهای ما راه بروند.»
یون یانگ-چئول، یکی دیگر از زندانیان پیشین این کشور میگوید: «از نظر آنها، شما کمتر از یک حیوان ارزش دارید و در نهایت نیز با رفتارهای آنها، تبدیل به چنین موجودی میشوید.»
مصاحبه شوندگان زن نیز درباره شایع بودن تجاوز و خشونتهای جنسی در بازداشتگاههای کره شمالی شهادت دادند.
برنج و گوشت نیست، لاکپشت بخورید!
گزارشها حاکی از آن است که مردم کره شمالی به دلیل کمبود مواد غذایی و از فرط گرسنگی به خوردن لاک پشت روی آوردهاند.
به گزارش آفتابنیوز؛ رسانهها گزارش دادهاند که حکومت کره شمالی نیز توصیه کرده که خوردن لاک پشت گزینه خوبی است و مردم آن کشور در شرایط کمبود برنج، ذرت، گوشت و ماهی بهتر است از لاک پشت به عنوان جایگزین غذایی استفاده کنند.
در توصیهای حکومتی اشاره شده که از دیرباز از لاکپشت برای پختن غذاهای عالی استفاده شده و لاکپشت حاوی مواد مغذی است و سرشار از پروتئین، ویتامینها و آمینو اسید است که برای درمان هپاتیت، فشار خون بالا، دیابت، ضعف کودکان و سایر امراض مفید هستند.
میلیونها نفر از مردم کره شمالی از سوء تغذیه و فقر به دلیل تحریمهای طولانی مدت وضع شده از سوی سازمان ملل متحد رنج میبرند. این تحریمها به دلیل برنامه تسلیحاتی اتمی حکومت کره شمالی علیه آن کشور وضع شدهاند.
در حالی که مردم کره شمالی در فقر به سر میبرند “کیم جونگ اون” رهبر آن کشور از اشتهای خوبی برخوردار است و علاقه زیادی به پنیرهای اروپایی از دوره تحصیلاش در سوئیس داشته است. همچنین، گفته شده او علاقه زیادی به خوردن خاویار دارد.
اکتبر 19
رئیس موساد (سرویس امنیت خارجی اسرائیل) در مصاحبه ای با صراحت گفت که امیرنشین های عرب حوزه خلیج فارس می توانند “حیاط خلوت” اسرائیل در رویارویی با زیاده طلبی ها و تعرضات حکومت اسلامی ایران باشد که نه تنها اسرائیل را به نابودی تهدید می کند، بلکه به امیرنشین های عرب نیز چشم طمع دوخته و خواهان برانداختن حکومت های کنونی و برپایی یک قدرت بزرگ منطقه ای می باشد.
به گزارش رادیو پیام اسرائیل، یوسی کوهن رئیس موساد که به پرسش های خبرنگار شبکه تلویزیون ملی اسرائیل (کانال یازده) پاسخ می گفت، در دنباله سخنانش افزود که عادی سازی روابط با بحرین و امارات عربی متحده قواعد بازی در خاورمیانه را به کلی دگرگون می سازد و امکانات دفاعی بسیار گسترده تری در اختیار اسرائیل قرار می دهد.
رئیس موساد، که ساعاتی پیش از امضای پیمان های دوستی و همکاری بین اسرائیل و بحرین سخن می گفت، ابراز اطمینان کرد که به زودی کشورهای بیشتری به این روند صلح خواهند پیوست و انزوای رژیم ایران بیش و بیشتر خواهد شد.
یوسی کوهن گفت: «اکنون مدت های مدید است که حکومت ایران با ایجاد یک “محور شرارت” می کوشد بر کشورهای منطقه مسلط گردد و به اسرائیل آسیب برساند، ولی اکنون ما می کوشیم از طریق برقراری روابط با کشورهای عربی که در همسایگی ایران قرار دارند، یک “محور ضد شرارت” به وجود آوریم و خود را به “حیاط خلوت” مرزهای ایران برسانیم».
اشاره رئیس موساد به این واقعیت بود که حکومت اسلامی ایران با صرف میلیادها دلار گروه شبه نظامی حزب الله را در لبنان بر پا ساخت و بدین وسیله اسرائیل را به جنگ موشکی تهدید می کند. لبنان در همسایگی اسرائیل قرار دارد و رژیم ایران در آرزوی انهدام اسرائیل، آن کشور را “حیاط خلوت” خود تلقی می کند.
رئیس موساد گفت که دوستی و همکاری با همسایگان ایران، می تواند مفاهیم عمیق نظامی و دفاعی نیز داشته باشد و این را رژیم تهران باید درک کند.
دختر رفسنجانی خواستار برقراری روابط با اسرائیل شد
فائزه هاشمی دختر هاشمی رفسنجانی که همیشه اظهار نظرهای او درباره مسائل سیاسی مربوط به رژیم خبرساز شده است، در مصاحبه ای که در روزنامه “آرمان ملی” انتشار یافت، به صراحت خواهان آن شد که رژیم کنونی در ایران از ستیز با اسرائیل دست بردارد و موجودیت این کشور را به رسمیت بشناسد.
، خانم فائزه در مصاحبه مشابهی که در سامانه خبری “انصاف نیوز” انتشار یافته بود نیز، گفته بود که اسرائیل موجودیت دارد و سازمان ملل آن را برسمیت شناخته و به آن عضویت داده و ایران نمی تواند وجود این کشور را نادیده بگیرد
در گفتوگوی دیگری با روزنامه آرمان ملی خانم فائزه گفت: «وقتی تاریخ را مرور میکنیم مشاهده میشود که اسرائیل از سال ۱۳۴۸ در سازمان ملل به عنوان یک کشور شناسایی شد. اعراب و یهودیها در این سرزمین سکونت دارند. در طول تاریخ کشورهایی تجزیه و با هم ادغام شدهاند، با جنگ یا صلح تغییرات زیادی در طول تاریخ رخ داده است. بحرین از ایران جدا شد، شوروی به ۱۵ جمهوری تبدیل شد، ادغام دو آلمان و تجزیه دو کره، روسیه هم شبه جزیره کریمه را گرفت. و از این مثالها زیاد است. از سوی دیگر باید در عرصه جهانی بهروز باشیم و تصمیماتی را بگیریم که با منافع ما سازگار باشد».
دختر هاشمی رفسنجانی در دنباله این سخنان گفت: «حمایت از مسلمانان فلسطین کار با ارزشی است. فلسطینیان مسلمان هستند و این کشور سرزمین مقدس مسلمانان است، کشته شدن و آزار دیدن مسلمانان بد است که قطعا بد است. بعد از بهار عربی یا بیداری اسلامی در سوریه، بیش از ۵۰۰ هزار مسلمان کشته شدند و چندین میلیون آواره. مسلمان با مسلمان فرق دارد؟ چین مصائبی را بر سر مسلمانان اویغور میآورد، آنها را وارد اردوگاههای کار اجباری کرده و فرزندانشان را از خانوادهها جدا میکند و… . مسلمانان چچن در روسیه چه وضعیتی دارند؟با چین و روسیه در ارتباط بسیار نزدیک هستیم و به این کشورها امتیاز هم میدهیم.»
خانم فائزه ادامه داده گفت: «مگر ما با چین که کشوری کمونیست است رابطه نداریم یا با شوروی که کشوری کمونیست بود ارتباط نداشتیم. ونزوئلا یک کشور چپ است، مگر ما از منظر ایدئولوژیک با ونزوئلا تفاهم داریم؟ کوبا یا کره شمالی نیز کشورهایی کمونیستی هستند. در حال حاضر برخی دوستان ما کشورهای کمونیستی هم هستند، اگر موضوع ایدئولوژی را در این مسائل قوی بدانیم پس این رابطه چگونه قابلتحلیل است؟ دنیا، دنیای تعامل است و اگر با کشورهای دیگر در ارتباط نباشید، آسیب میبینید و سایر بحثها حاشیهای است. در قانون اساسی ما نیز این موضوع دیده شده.»
او با اشاره به «تناقضهای» جمهوری اسلامی در ارتباط با مواضعاش درباره اسرائیل گفت به عنوان نمونه ورزشکاران ایرانی با رژیم صهیونیستی مبارزه نمیکنند، ولی ورزشکاران کشورهای عربی با آنها بازی میکنند. «گویی ما بیشتر حساسیت داریم. در مورد عادیسازی روابط نیز آنچنان که ما عکسالعمل نشان دادیم، آنها واکنش نشان ندادند. فکر میکنیم اگر تغییر کند زیر سوال میرویم، که این نیز یک سیاست دقیقی نیست.»
فائزه هاشمی گفت که بعد از توافق امارات و اسرائیل، قطر بین حماس و اسرائیل میانجیگری کرد و آن دو با هم توافقاتی داشتهاند. «قطر و عمان توافق امارات و بحرین را تایید کردند، ما با قطر و عمان روابط خوبی داریم. باید سیاستها اقناع کننده باشد.»
او رابطه با اسرائیل را به «حفظ نظام» مربوط دانست و گفت: «نگاه ما باید اینگونه باشد که هدفمان حفظ منافع ملی و حقوق مردم و منابع ملی باشد. در یک جمله «حفظ نظام اوجب واجبات است» و حفظ اهداف آن هم واجب است. باید همه موضوعات بر اساس منابع و منافع ملی و حقوق مردم به روز شود. سیاست کدام کشور ثابت مانده؟ هر موضوعی باید بهروز شود . فقه و فتواها نیز نیاز به، بهروز شدن دارند وگرنه پیروان خود را از دست میدهند.»
اکتبر 19
بیانیه
نهضت مقاومت ملی ایران (بنیانگذار دکتر شاپور بختیار)
درباره ی قتل وحشیانه ی آموزگار فرانسوی
در نزدیکی پاریس
جنایت وحشیانه ی ۱۶ اکتبر، قتل فجیج یک دبیر تاریخ و جغرافیا در شهر کونفلان سنت هونورین، در نزدیکی پاریس، تنها و تنها به دلیل انجام وظیفه ی شریف معلمی، حادثه ای هولناک است که باید برای ملت فرانسه و همه ی ملت های جهان درسی بزرگ باشد، اگرچه به بهایی سخت سنگین.
تنها راه مقابله در برابر تبهکاری ناشی از جهل و تعصب پاسخ روشن و محکم و از موضع تعرض است. عقل حکم می کند و در همه جا نیز تجربه نشان داده است که هرگونه عقب نشینی از موضع بیان حقیقت، دفاع از آزادی و نمایش نشانه ی تردید تنها می تواند عناصر متعصب و نادان را در نادانی خود راسخ تر و در رفتار تبهکارانه ی خود گستاخ تر سازد.
در سال 1945، اولین گروه اسلامگرای ایران، فداییان اسلام، که جوان متعصب بیست ساله ای آن را تأسیس کرده بود، مورخ شجاعی بنام احمد کسروی را به دلیل نظریاتش درباره ی مذهب شیعه به طرز فجیعی به قتل رساند.
نخست وزیر، احمد قوام، زیر فشار سران دینی که آزادی قاتلان او را خواسته بودند، خواست موافقت هیأت وزیران را در این باره بگیرد. او بار اول با مقاومت اصولی و محکم چند وزیر روبرو شد و عقب نشست. اما چون چندی بعد، پس از تغییر هیأت دولت، همین پیشنهاد را به دولت جدید کرد پاسخ مثبت گرفت. با اینهمه حتی یکی از وزیرانی نیز که در همین هیأت دولت به آزادی قاتلان رأی داده بود، عبدالحسین هژیر وزیر دربار، خود اندکی بعد به دست گروهی که از زندان آزاد شده بودند کشته شد.
ادامه ی چنین عقب نشینی هایی بود که، همراه با عوامل دیگری که اینجا مجال ذکر همه ی آنها نیست، حدود سی سال بعد بقایای آن گروه تروریست را به قدرت سیاسی رساند.
علی رغم اعدام پایه گذار گروه و چند تن از همدستانش در سالهای سی، فقدان آزادی سیاسی برای گرایش های دموکرات و دادن میدان هر زمان بیشتری به این گرایش کوردل که تروریسم همچنان حربه ی اصلی آن بود، در سال 57 آن را به یکی از پرنفوذترین گرایش های سیاسی جامعه تبدیل کرده بود. با گرفتن قدرت سیاسی در این سال، خمینی پدرخوانده ی گروه، برنامه ی آن را مو به مو به اجراگذاشت. قدرت تروریست حاکم روش ارعاب از راه تروریسم را حتی پس از به دست گرفتن قدرت سیاسی نیز ادامه داد؛ هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور.
امروز به موجب همان برنامه و اجرای بی کم و کاست آن است که قانون قصاص، این ارثیه ی عصر حجر، پایه ی اصلی قانون مجازات ج. ا. ا. را تشکیل می دهد. و به نام همین قانون نیز هست که امروز معلمان ایرانی نه تنها دسته دسته روانه ی زندان می شوند بلکه برای آنان، افزون بر محکومیت به سالها زندان، حکم شلاق نیز نوشته می شود ! از حکم شلاق برای معلمان یک جامعه از سوی «دستگاه قضایی» یک حکومت تا قتل یک معلم به دست یک جوان متعصب هژده ساله در فرانسه، که امروز شاهد نمونه های بسیاری از این رفتارهای کوردلانه در ایران و نقاط دیگری از جهان است، فاصله ی چندانی نیست.
در هر جا که دانش و آگاهی با عزم استوار به نبرد علیه نادانی و تبهکاری زاییده ی آن نرفته، رواج نادانی همواره آسان تر و سریع تر از گسترش دانش و خرد بوده است. رفتارهای تهدیدآمیز و تبهکارانه ی تروریست های کوردل اگر در نطفه خفه نشود و بجای برخورد با ایستادگی آگاهانه ی جامعه، با نرمش و سستی روبرو گردد می تواند به وسیله ای برای تسلط شوم بخشی از جامعه بر همه ی شئون زندگی کل آن تبدیل گردد.
*********************************
در باره معلم فرانسوی که سر بریده شد
ساموئل پاتی، معلم 47 ساله فرانسوی که در دبیرستانی در حومه پاریس درس تاریخ تدریس می کرد، عصر دیروز به دست یک اسلامگرای چچنی در نزدیکی مدرسه سر بریده شد. این جنایت هولناک مردم فرانسه را تکان داده است.
وزیر آموزش و پرورش فرانسه دقایقی پیش در پیامی تلویزیونی، ضمن محکوم کردن ترور وحشیانه معلم فرانسوی گفت که کشورش تحت هیچ شرایطی در برابر وحوش اسلامگرا عقب نشینی نخواهد کرد.
کاخ ریاست جمهوری فرانسه نیز اعلام کرد که در یکی از روزهای هفته آینده برای این معلم قربانی عزاداری ملی برگزار خواهد شد.
امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه شب گذشته پس از گفتگو با مدیر مدرسه و برخی همکاران معلم قربانی، در حالی که مضطرب به نظر می رسید، به این اقدام تروریستی واکنش نشان داد و گفت که این معلم قربانی تروریسم اسلامی شده است.
برخی گزارش ها حاکی است که یک حساب توئیتری پس از حمله دیروز عکسی از سر بریده معلم قربانی را به همراه پیامی خطاب به رئیس جمهوری فرانسه منتشر کرده بود. در این پیام از امانوئل ماکرون تحت عنوان رهبر کفار یاد شده است.
بنا به گزارشها، این معلم تاریخ سر کلاس درس در باره انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام در نشریه فکاهی شارلی ابدو و لزوم آزادی بیان بحث کرده که این امر باعث اعتراض برخی از والدین دانش آموزان مسلمان شده بود.
به گفته رسانه های فرانسه، هم کنون 9 نفر تحت بازجويی قرار دارند که دو تن از آنان پدر و مادر یکی از دانشآموزان مسلمان مدرسه است. چند نفر دیگر نیز از بستگان یا دوستان قاتل هستند.
قاتل یک جوان ۱۸ ساله چچنیتبار متولد مسکو است که هویت او «عبدالله آ.» اعلام شده است. نشریه فرانسوی لوپوئن نام کامل او را «عبدالله آزنوروف» اعلام کرده است.
منابع خبری می گویند تروریست اسلامگرای چچنی هنگام حمله با سردادن “الله اکبر” با چاقو سر قربانی را از بدن جدا کرده است.
این حمله در حالی است که پاریس ماه گذشته نیز شاهد حملهای دیگر با چاقو در محل پیشین دفتر مجله شارلی ابدو بود که تروریستی اعلام شد. شارلی ابدو همزمان با محاکمه متهمان به همدستی در حمله به تحریریه این نشریه در سال ۲۰۱۵ بار دیگر کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام را منتشر کرد.
اکتبر 19
یک اقتصاددان در ایران نسبت به بروز آشوبها و بحرانهای بسیار خطرناک به سران حکومت هشدار داد.
روزنامه همدلی در شماره امروز ۲۸مهرماه به نقل از فرشاد مومنی نوشته است: کشور ما به واسطه سهلانگاری ها و فقدان اهلیت حرفه ای در عرصه سیاست گذاری و تخصیص منابع در معرض یک پدیده بسیار خطرناکی قرار دارد.
وی افزود: بنابراین ذهن سیاست گذاران کشور باید به مسألهای فراتر از فقر، یعنی فلاکت جلب شود.
این اقتصاددان در ادامه گفت: گر صادقانه با این شرایط روبهرو نشویم، احتمال آن وجود دارد که ما در معرض گسستها، آشوبها و بحران های بسیار خطرناک قرار بگیریم.
مردم خشمگینند، خدا به داد ما برسد
به گزارش سایت جماران، حجت الاسلام ناصر نقویان با اشاره به دوره حضورش در هیأت عالی گزینش کشور گفت: گزینشی که ما درست کردهایم نامشروع است و با موازین فقهی ثابت می کنم که نامشروع است.
وی افزود: کسی کار بلد است و انسان پاکی است و میخواهد خدمت کند، تو به او می گویی ریش می تراشی و آستین کوتاه می آیی؟ در سال 88 طرف چه کسی بودی؟ امیرالمؤمنین می گوید اگر می خواهی کسی را سر کار بیاوری نماز و روزه و ولایت من را از او نپرس؛ ببین کار را بلد است و پاکدست و پاکدامن هست، کافی است.
نقویان با تأکید بر اینکه در حقوق شهروندی همه مساوی هستند، اظهار داشت: این همه آدم را دور کرده ایم و غربی ها روی هوا زده اند. معاون بانک مرکزی برای من گفت شخصی را رد کردیم به دلیل اینکه عکسی در خارج از کشور از او دیده بودیم. چند ماه بعد یکی از بانک های معتبر انگلیس او را جذب کرد و الان رئیس آن بانک است.
وی با اشاره به مطالبی که در خصوص دو تابعیتی بودن افراد مطرح میشود، تأکید کرد: اگر کسی را ندارید که کشاورزی کشور را درست کند، دو تابعیتی بیاورید. اگر کسی را ندارید که صنعت کشور را درست کند، سه تابعیتی بیاورید. اگر نمیتوانید اقتصاد را درست کنید، پنج تابعیتی بیاورید!
حجت الاسلام نقویان در پایان گفت:عدهای با ناتوانی و بیتدبیری همه چیز را بر باد میدهند. امیدوارم آن روز پیش نیاید؛ ولی تاریخ به ما میگوید اگر اکثریتی ناراحت بود، باید حاکمان گوششان را بدهکار سخن مردم کنند. خدا به داد ما برسد و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
سرنوشت فضلالله نوری در انتظار خامنه ای است
شیخ فضلالله نوری از مخالفان مشروطیت بود. او علم مخالفت خود را به مشروعیت آراسته بود. مشروعهخواهی شیخ فضلالله، سرآغاز نظریه پسمانده و ضدمردمی ولایت فقیه خمینی شد.
فضل الله نوری که دشمن مشروطه خواهان بود، علیه مبارزان جنبش مشروطیت با محمدعلی شاه قاجار همدست شد تا با فتاوی خود، کردار این شاه قاجار را مشروع جلوه دهد.
شیخ فضلالله نوری در تاریخ ۲۲ آبان سال ۱۲۸۷، در باغشاه تهران، مشروطیت را مغایر شرع اعلام کرد. پس از فتح تهران به دست مشروطهخواهان، شیخ فضلالله نوری در دادگاهی که مبارزان جنبش مشروطه برای او ترتیب داده بودند، به اعدام محکوم شد. فاتحان تهران، او را در روز ۹ مرداد سال ۱۲۸۸ به جرم صدور فتاوی کشتار و شکنجه علیه آزادیخواهان ایران، در میدان توپخانه تهران و در انظار عموم به دار مجازات آویختند.
حکومت خامنهای از مجسمه “ما” هم می ترسد
کسی مطلع نشد جز راننده جرثقیل و شخصی که تشخیص داد، ضمیر اول شخصی یعنی اعتراض «ما» بعد از یک سال همنشینی با پیادهروی پارک لاله، شبانه به انبار خدمات شهری شهرداری منتقل شد. حجم بتنی «ما» ساخته «افشین صیقلی» مجسمهساز از دل هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران در سال ۱۳۹۷ بیرون آمد. قرار نبود کار «ما» به انبار شهرداری برسد حتی قرار نبود «ما» در ضلع غربی پارک لاله، مقدم بازدیدکنندگان در بازارچه خوداشتغالی پارک لاله را خوشامد بگوید.
به نوشته روزنامه اعتماد، از همان روزهای اول، داوران معتقد بودند که «ما» را باید گذاشت در ورودی موزه هنرهای معاصر تهران، داوران معتقد بودند «ما» باید بزرگ باشد و حجیم، آنقدر که «موزه را ببلعد». نمایشگاه که تمام شد، چند روزی «ما» مقابل موزه هنرهای معاصر ایران را غرق کرد، اما این حضور دیری نپایید، موزه هنرهای معاصر تهران مجوز نداشت و تصمیم گرفت کمی بالاتر، ما بنشیند سردر ورودی «گذر هنر و فرهنگ».
حالا سازنده «ما» میگوید که «ما» بعد از گذشت دو سال در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ از پیادهروهای خیابان کارگر شمالی محو شده است، جابهجایی غیراصولی از «ما» یک «میم» و «الف» به جا گذاشته است که بند هستند به چند میلگرد. روایت این گزارش، روایت مجسمهسازی است که چندان هم از تغییر مکان اثرش گلهای ندارد. او میگوید که «ما» هر جا که باشد، فضای خود را تحت تاثیر خواهد داد حتی در انتهای خیابان کارگر شمالی در آستانه یک پرتگاه.
پاسخ شهرداری ناحیه دو در بلوار کشاورز یک جمله بود: «بار اعترضی داره» رویکرد شهرداری به مجمسههای شهری، رویکرد سفارشی است. استقبال از مجمسمه هنرمند مستقل یعنی پذیرفتن کثرت صداها، صداهایی که لزوما در خطوط گورخرهای میان آرژانتین و تخممرغهای رنگی میدان آزادی جا نمیشوند.
اکتبر 19
همین موضوع سوژه تعدادی از کاربران قرار گرفته است: «صندلی ماساژور تنها در صورتی که بگه تو تا یه دوش میگیری من دوتا چایی میریزم با هم بخوریم، ۲۰۰میلیون میارزه».
کاربر دیگری نوشت: صدا وسیما حداقل یه نگاهی به فضای اقتصادی این روزهای جامعه هم داشته باشه، بد نیست. واقعا اینا درباره زندگی ما چه فکری میکنن؟!
اکتبر 19
شاخص آزادی اقتصادی معیاری است که میزان حمایت سیاستها و نهادهای هر کشور از آزادی اقتصادی را مورد سنجش قرار میدهد که محور این آزادی شامل مولفههایی چون انتخابهای شخصی، مبادلات آزاد رقابت و ورود به بازارها و امنیت فردی و البته امنیت داراییهای شخصی است.
مؤسسه فریزر اقتصاد کشورها را در ۵محور اندازه دولت، سیستم حقوقی و حقوق مالکیت، پول قوی، آزادی تجارت بینالمللی و آزادی مبادله و همچنین مقررات حاکم بر حق مبادله و تجارت را درجه بندی میکند که براساس آن با افزایش هزینههای دولت، مالیات و اندازه شرکتهای دولتی، تصمیمگیری دولت جایگزین انتخاب فردی میشود و آزادی اقتصادی را کاهش میدهد.
همچنین براساس سنجه نظام حقوقی و حقوق مالکیت، حمایت از اشخاص و اموال آنها (اموالی که بهحق بهدست آوردهاند) یکی از عناصر اصلی آزادی اقتصادی و جامعه مدنی است که بهعنوان مهمترین کارکرد یک دولت در کشورهای دارای آزادی اقتصادی به شمار میرود. مؤسسه فریزر توضیح میدهد به هر میزان که تورم در کشوری افزایش یابد، ارزش دستمزد و پسانداز بهدست آمده از بین میرود و به همین دلیل پول سالم برای حمایت از حقوق مالکیت ضروری است اما وقتی تورم نهتنها زیاد، بلکه ناپایدار باشد
برنامهریزی برای آینده و در نتیجه استفاده مؤثر از آزادی اقتصادی برای افراد دشوار میشود. افزون بر اینکه آزادی تجارت بینالمللی و آزادی مبادله به مفهوم وسیع آن شامل خرید، فروش، عقد قرارداد و… برای آزادی اقتصادی ضروری است و این آزادی زمانی کاهش مییابد که آزادی مبادله شامل کسب و کارها و افراد دیگر کشورها نباشد.
اکتبر 19
خبرگزاری هرانا – دادگاه تجدیدنظر استان تهران محکومیت علیرضا علینژاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین و برادر مسیح علینژاد، روزنامه نگار ایرانی ساکن آمریکا را عینا تایید کرد. آقای علینژاد پیشتر در مرحله بدوی توسط شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال زندان در خصوص وی قابل اجرا است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به ریاست قاضی سید احمد زرگر محکومیت علیرضا علینژاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین و برادر مسیح علینژاد، روزنامه نگار ایرانی ساکن آمریکا را عینا تایید کرد.
علیرضا علینژاد پیشتر در مرحله بدوی توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به ۵ سال حبس، از بابت اتهام “توهین به رهبری” به ۲ سال حبس، از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال حبس و در مجموع به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده است. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری در خصوص وی قابل اجرا است.
علیرضا علینژاد در تاریخ ۳ مهرماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و در تاریخ ۱۸ اردیبهشت امسال پس از ۲۲۵ روز بازداشت موقت از بازداشتگاه ٢ الف سپاه به بند عمومی زندان اوین منتقل شد.
سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات علیرضا علینژاد، مورخ ۱۰ تیرماه ۱۳۹۹ در این شعبه برگزار شد.
آقای علینژاد هماکنون در بند ۴ زندان اوین بسر میبرد.
علی (علیرضا) علینژاد نسبت برادری با مسیح علینژاد، روزنامه نگار ایرانی ساکن آمریکا دارد، بازداشت اعضای خانواده فعالان سیاسی برای تحت تاثیر قرار دادن فرد منتقد یا مخالف حکومت مسبوق به سابقه است.
سازمان عفو بین الملل نیز روز در تاریخ ۵ مهرماه ۹۸ با صدور بیانیه ای نسبت به این بازداشت ها واکنش نشان داد. به گفتهی فیلیپ لوتر، مدیر پژوهشها و امور حقوقی خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بینالملل؛ «این دستگیریها اقدام گستاخانهای از جانب مقامها و مسئولان ایرانی برای مجازات کردن مسیح علینژاد به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیزش در دفاع از حقوق زنان است. دستگیری بستگان یک کنشگر برای مرعوب کردن و ساکت کردن او برخورد شرمآور و بزدلانهای است.»