Previous Next

خبر بازگشت تحریم‌ها؛ افزایش مجدد قیمت دلار و یورو


به گزارش ایرنا، امروز بازار ارز تحت تاثیر تحولات سیاست بین الملل و تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان بین الملل علیه، با روندی صعودی در حال انجام معاملات است. بر این اساس دلار در صرافی‌های بانکی ۷۰۰ تومان گران‌تر از روز گذشته خرید و فروش شد؛ دلار با نرخ ۲۷ هزار و ۱۰۰ تومان خریداری و با قیمت ۲۷ هزار و ۵۲۰۰ تومان به فروش رسید.

همچنین تابلوی صرافی‌های بانکی برای خرید و فروش یورو نیز از ابتدای روز تا این ساعت شاهد افزایش ۴۰۰ تومانی قیمت بود. در این صرافی‌ها در حال حاضر بهای ۳۱ هزار و ۹۰۰ تومان برای خرید یورو و ۳۲ هزار تومان برای فروش این ارز ثبت شده است.

صبح امروز قیمت آزاد فروش دلار هم به رسیدن به قله ۲۷ هزار و ۴۰۰ تومانی رکورد تازه‌ای را ثبت کرد. همچنین قیمت رسمی یورو نیز به ۳۲ هزار و ۱۵۰ تومان رسید و نرخ آزاد آن هم به ۳۲ هزار و ۴۵۰ تومان نزدیک شد.

هر قطعه سکه تمام بهار آزادی با قیمت ۱۳ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان، نیم سکه ۶ میلیون و۸۵۰ هزار تومان، ربع سکه۳ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان و سکه گرمی ۲میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است.

فعالان بازار، علت اصلی افزایش قیمت طلا و سکه در روزهای اخیر را افزایش چشم‌گیر قیمت ارز می‌دانند و می‌گویند: از یکی دو روز گذشته تقاضا برای خرید طلای خام و سکه در بازار افزایش یافته و همین امر موجب افزایش حباب سکه شده است.

زلزله‌ شناس: زمین لرزه شدید محتمل در استان تهران


مهدی زارع استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در شرق نوشت:

با زمین‌لرزه بامداد شنبه ۲۹ شهریور ۹۹ در جنوب شرق فیروزکوه با بزرگای ۳، زنجیره زلزله‌های کوچک با بزرگای بیش از ۲.۵ رخ‌داده در پهنه گسل‌های مشا و فیروزکوه از ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ تا پایان شهریور به ۱۸۰ رخداد رسید. این زمین‌لرزه‌های کوچک و پایش آن‌ها از نظر بررسی احتمال رخداد زمین‌لرزه‌ای شدید در مرکز و جنوب البرز ارزش فراوانی دارند.

نگارنده در ماه‌های اخیر مشغول کار روی لرزه‌خیزی البرز مرکزی در ۲۵ سال اخیر با بررسی حدود ۱۵ هزار زلزله ثبت‌شده در شبکه‌های محلی با بزرگای بیش از یک بوده است. مردم شهر تهران دست‌کم دو بار در نیمه‌شب ۱۹ اردیبهشت ۹۹ با بزرگای ۵.۰ و ظهر هفتم خرداد ۹۹ با بزرگای ۴ لرزش زمین را حس کردند.

۲۲ تیر ۹۹ زلزله‌ای با بزرگای ۳.۶ در نزدیکی فیروزکوه و سپس یک‌سری زلزله در آن پهنه در فاصله صد‌کیلومتری تهران رخ داد که بزرگ‌ترین آن‌ها با بزرگای ۴.۰ همان روز به وقوع پیوست. البته زلزله‌های با بزرگای ۴ یا کمتر اثر تخریبی خاصی ندارند و بسیاری از زلزله‌های با بزرگای کمتر از ۳ اگر نزدیک شهر‌هایی مانند تهران رخ ندهند، ثبت و گزارش هم نمی‌شوند؛ ولی زلزله‌هایی که در محدوده پیرامون تهران رخ می‌دهند، معمولا بیشتر ثبت و گزارش می‌شوند؛ چون ایستگاه‌های لرزه‌نگاری پیرامون تهران فراوان‌تر از نقاط دیگر کشور نصب شده‌اند و اخبار زلزله‌های کوچک آن نیز بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. معمولا هم پرسش مهم آن است که آیا زلزله مهمی در محدوده تهران رخ خواهد داد؟

وقتی زلزله‌های با بزرگای کمتر از ۵ در محدوده دماوند و روی پهنه گسله مشا رخ می‌داد، سؤال می‌شد (و همچنان می‌شود) که اگر گسل مشا با زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۷ دچار گسیختگی شود، چه اثری بر شهر تهران خواهد داشت؟ کانون زلزله‌های دماوند در ۵۰‌کیلومتری شرق تهران قرار داشت و بر روی قطعه شرقی گسل مشا رخ داد‌ند.

قطعه گسله مرکزی مشا در مجاورت آن و از ناحیه لواسانات در فاصله حداقل ۱۴‌کیلومتری با شمالی‌ترین بخش‌های تهران، می‌گذرد. شهر تهران در فاصله حدود ۴۰ تا ۷۰ کیلومتری قطعه شرقی گسله مشا و ۱۴ تا ۴۰ کیلومتری قطعه مرکزی آن قرار گرفته است و حدود ۹۰ کیلومتر با انتهای غربی گسل فیروزکوه فاصله دارد. آیا این زمین‌لرزه‌های کوچک بر روی گسل‌های مشا و فیروزکوه که به دنبال یکدیگر قرار گرفته و در جنوب‌غرب فیروزکوه با هم تلاقی دارند، می‌تواند موجب تحریک قطعه گسل مجاور (به صورت بازی دومینو) شوند؟

در صورت وجود سامانه مدون و منظم ثبت داده‌ها، بیشتر زلزله‌های بزرگ در فلات ایران می‌توانند با احتمال مناسب در بازه‌های زمانی میان‌مدت –بین دو ماه تا دو سال- پیش‌یابی شوند؛ ولی هنوز به طور قطعی یا با احتمال عدم قطعیت کمتر از ۳۰ درصد نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ چون مشکلات زیادی از قبیل عدم شناخت دقیق پارامتر‌های مختلف گسلش و پیش‌بینی نحوه انتشار موج‌های زلزله مانع اجرای عملی پیش‌بینی دقیق زمانی و مکانی می‌شود.

زمین‌لرزه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵ «چالان‌چولان» بروجرد لرستان (با بزرگی ۶.۰) نیز از حدود دو هفته قبل با رخداد یک‌سری زمین‌لرزه‌ها از زلزله‌های با بزرگی ۴ به بالا همراه بوده است که موجب شد مردم در لرزه اصلی اکثرا در امان بمانند. در این زمینه تجربه زلزله پنجم دی ۱۳۸۲ بم هم به کمک آمد و پیش‌لرزه‌های زلزله بم موجب شده بود تا مردم منطقه بروجرد با رخداد خردزمین‌لرزه‌ها (که بعدا معلوم شد پیش‌لرزه بوده‌اند) اقدامات محافظه‌کارانه برای حفظ خود از زلزله احتمالی پیش‌رو انجام دهند.

گزارش‌های مشابهی از مشاهده چنین آنومایی‌های لرزه‌ای از ماه‌ها قبل به همراه تغییرات سطح آب زیرزمینی در زلزله ۱۲ می ۲۰۰۸ ونچوان چین با بزرگای ۷.۸ و همچنین تغییرات در سطح گاز رادون در زلزله ششم آوریل ۲۰۰۹ لاکویلا ایتالیا با بزرگای ۶.۳ و همچنین زلزله ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ کوبه ژاپن با بزرگای ۶.۸ وجود دارد که در آن‌ها نشانه‌هایی از تغییرات طبیعی یادشده، قبل از رخداد زلزله اصلی گزارش شده است.

گزارش‌هایی از تغییر در سطح آب زیرزمینی در پهنه رومرکزی زلزله ٢٦ مرداد ١٣٩٣ مورموری ایلام و همچنین فراوانی عقرب‌ها در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی در منطقه زلزله‌زده وجود دارد که این موضوع می‌تواند نشانگر وجود پیش‌نشانگر تغییر سطح آب زیرزمینی در این زمین‌لرزه باشد که بیرون‌زدن و فراوانی عقرب‌ها نیز می‌تواند مرتبط با تغییر سطح آب زیرزمینی و مشخصا بالا‌آمدن سطح آب زیرزمینی در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی باشد.

این‌گونه تغییرات محیطی به صورت منظم هنوز در ناحیه البرز و استان تهران پایش نمی‌شود؛ گرچه این امکان دست‌کم به صورت اولیه نزد سازمان‌های مختلف (مانند سازمان آب، سازمان انرژی اتمی و…) در ایران وجود دارد و زیرساخت ارتباطی امکانات ارتباطی از طریق وزارت ارتباطات در کشور فراهم است.

مسئله اصلی به‌کارگیری این امکانات و ساماندهی و ارتقای آن‌ها به شکل یک سامانه پایش برای پیش‌بینی و پیش‌یابی خطر زلزله است. آنچه از زلزله‌های رخ‌داده در منطقه البرز مرکزی به صورت اولیه و بر پایه داده‌های ۲۵ سال اخیر می‌توان دریافت، آن است که احتمال زمین‌لرزه شدید -با بزرگای ۶ به بالا- در محدوده زمانی دو سال آینده همچنان وجود دارد و بر‌اساس پایش رفتار لرزه‌خیزی در سال‌های اخیر می‌توان این احتمال را بیش از متوسط حد قابل انتظار ارزیابی کرد.

سیکل‌های رخداد زمین‌لرزه‌های فراوان‌تر در بازه هر چهار تا شش سال بین آرامش نسبی و فراوانی نسبی در تغییر بوده است و به نظر می‌رسد که از سال جاری در آغاز یک پنجره زمانی چهار تا شش‌ساله با فراوانی نسبی بالاتر و احتمال رخداد زلزله شدید در این ناحیه قرار گرفته‌ایم.

اطلاعیه ۱۳۳۴ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در خصوص هوتک ها و کودکان و عدم حق رفاه و عدم وجود آبرسانی سالم در سیستان و خوزستان

هوتگ ها هم در کشتن فرزندان ایران با دولت جمهوری اسلامی ایران همکاری تنگاتنگ دارند تامین امکانات اولیه چون داشتن مسکن ، خوراک ، آب آشامیدنی ، آموزش و … برای افراد یک جامعه از جمله وظایف دولت و  وزرای مربوطه است که می بایست در همه جا، برای همه در حد استاندارهای جهانی و …

ادامه‌ی مطلب

اطلاعیه ۱۳۳۵ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی در خصوص گزارش دستگیری و شکنجه و اعدام در ۱۵ روز (نیمه اول) مرداد ۱۳۹۹

دولت جمهوری اسلامی ایران بمنظور بقای خود، بازداشت و سرکوب اعتراضات مردمی را در برنامه روزانه عاملین قرار داده است، بخش اول نیمه نخست مرداد ۱۳۹۹: اول مرداد: دو نوجوان ١۶سالە بە نام های هیمن ادوایی و کیومرث ادوایی در روستای سلین از توابع شهرستان سروآباد و بە اتهام همکاری با یکی از احزاب کردستان …

ادامه‌ی مطلب

کمک‌های چین به خامنه‌ای برای کنترل ارتباطات تلفنی


چین با حکومت ایران توافقی امضا کرده که کنترل بر ارتباطات تلفنی مردم را شدیدتر می کند

یک رسانه خبری اسرائیلی که در امور نظامی و اطلاعاتی تخصص دارد، در گزارشی نوشت که اخیرا بین حکومت اسلامی ایران و دولت چین یک پیمان همکاری های اطلاعاتی، برای کنترل هرچه بیشتر افکار عمومی مردم ایران امضا شده است.

سامانه خبری “ایزرائل دیفنس” نوشت: « در چارچوب این قرارداد، رژیم ایران و چین موافقت رده اند که یافته های اطلاعاتی خود در مورد دیدگاه های مردم و چت های سیاسی آنان با هم مبادله کنند و یک نهاد مرکزی به وجود آید که این ماموریت را انجام دهد.

این نشریه ارزیابی می کند که چنین نهادی می تواند به بزرگترین مرکز گردآوری اطلاعات سیاسی علیه مردم یک کشور مبدل شود.

حکومت ایران اکنون سالیان دراز است می کوشد با استفاده از تجربیات چین، دنیای مجازی و شاهراه اطلاعاتی سایبری را به روی مردم ایران ببندد و موفقیتش در این زمینه بسیار ناچیز بوده و اکنون به خرید تکنولوژی چین در این زمینه روی می آورد.

چین در زمینه جاسوسی اینترنتی و کنترل امور سایبری، دارای بزرگترین تجربه در جهان است و این امر می تواند برای رژیم ایران بسیار سودمند باشد.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آگاهان می گویند که توافق نامه بیست و پنج ساله رژیم ایران با چین نیز که هنوز در دست تدوین است و هنوز از جزئیات آن اطلاعات کاملی افشا نشده است، موارد این همکاری وجود دارد.

ایالات متحده از سال گذشته بزرگترین کمپانی ارتباطات سایبری چین را تحریم کرد و اعلام داشت که این شرکت از طریق تلفن های سلولار که تولید می کند می تواند مکالمات همه صاحبان این نوع تلفن همراه را در سراسر جهان کنترل کند.

ایالات متحده همچین از اسرائیل خواستار شده از همکاری با چین در امور ارتباطات اینترنتی خودداری ورزد.

سرکوب مسلمانان در چین؛ پرسش آمریکا از خامنه ای

وزیر خارجه آمریکا خطاب به خامنه‌ای: منتظر واکنش شما به بدرفتاری حکومت چین با مسلمانان اویغور هستیم

مایک پمپئو در پاسخ به واکنش رهبر جمهوری اسلامی درباره عادی‌سازی روابط سیاسی میان اسرائیل و امارات متحده عربی، از جامعه جهانی خواست تا ایدئولوژی (برپایه) نفرت وی را محکوم» کنند

خامنه ای روز گذشته امارات متحده عربی را به دلیل انجام توافق با اسرائیل به خیانت متهم کرد و مدعی شد که امارات به دنیای اسلام خیانت کرده است.

وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه جهان باید ایدئولوژی نفرت خامنه‌ای را رد و محکوم کند، خواستار موضع‌گیری رهبر جمهوری اسلامی در برابر بدرفتاری دولت چین با مسلمانان اویغور شد.

پمپئو در پیام خود خطاب به خامنه‌ای، به رفتار حکومت چین با مسلمانان اویغور اشاره کرده و نوشت: اگر به دنبال کسانی هستید که به اسلام خیانت می‌کنند، چین در پی نابودی اویغورها است. مشتاقاننه منتظر واکنش شما درباره برخورد وحشتناک چین با آن مسلمان‌ها هستیم.

آمریکا پیش از این هم، به خامنه‌ای نسبت به سکوت و عدم واکنش در برابر نقض حقوق مسلمانان اویغور انتقاد کرده بود.

جمهوری اسلامی در عوض، در دسامبر سال گذشته میلادی ۲۰۱۹، مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا درباره نقض حقوق مسلمانان اویغور توسط دولت چین و تحریم مقامات چینی را محکوم کرد.

پازل فشار بر “لیر” ترکیه تکمیل شد؛ کاهش ادامه دار


لیر ترک با عبور از مرز هفت و پنجاه و پنج صدم در مقابل دلار، پایین‌ترین نرخ ارزش پول ملی ترکیه را تجربه کرد.

لیر ترک در ماه‌های اخیر بویژه پس از شیوع ویروس کرونا حدود ۲۱ درصد از ارزش خود را در مقابل دلار و کمی بیشتر در برابر یورو از دست داده است. این شرایط تقاضا‌ی خرید اسکناس سبز را در میان مردم بیشتر کرده است، بگونه‌ای که برخی آمار‌های رسمی از ذخیره شدن حدود ۲۲۰ میلیون دلار ارز خانگی حکایت دارد.

برخی تحلیل گران اقتصادی کاهش شدید نرخ بهره سپرد‌های بانکی از ۲۱ به ده درصد و نرخ ۱۲ درصدی تورم راموجب افزایش تقاضا برای خرید ارز می‌دانند. دولت ترکیه در یکسال اخیر تلاش کرد با افزایش اوراق قرضه و ارایه تسهیلات کم بهره به خانوار‌ها وکسب و کار‌ها، روند تورم را کنترل کند.

از سوی دیگر کرونا به صنعت گردشگری از مهمترین ارکان اقتصادی ترکیه لطمه زد، صادرات و درآمد‌های ارزی ترکیه کاهش یافت تا پازل فشار برلیر ترک تکمیل شود.

تایوان: تمرینات نظامی چین تهدیدی برای کل منطقه است


رئیس اجرایی تایوان مانور نظامی چین در نزدیکی تنگه تایوان را محکوم کرد و آن را تهدید دانست.

به گزارش رویترز، وی در این باره گفت: نزدیک شدن هواپیما‌های جنگی چینی به تایوان در چند روز اخیر نشان می‌دهد که پکن تهدیدی برای کل منطقه است و به تایوانی‌ها ماهیت واقعی دولت چین را آشکارتر نشان داده است.

او در ادامه اضافه کرد باور دارم که این فعالیت‌ها کمکی به وجهه بین‌المللی چین نمی‌کند و باعث می‌شود مردم تایوان از طریق درک کردن بهتر ذات واقعی رژیم کمونیست چین، بیش از پیش با این کشور مخالفت کنند.

رئیس اجرایی تایوان افزود علاوه بر این سایر کشور‌های منطقه نیز درک بهتری از تهدید‌های چین دارند. کمونیست‌های چین باید خود را مهار کنند و دست به اقدامات تحریک آمیز نزنند.

چندین هواپیمای جنگی چینی روز جمعه و شنبه، در امتداد خط میانی تنگه تایوان و در ناحیه شناسایی پدافند هوایی این جزیره پرواز کردند و باعث شدند تایوان هواپیماهایش را برای رهگیری آن‌ها اعزام کند.

تایوان خواستار اتحاد جهانی علیه حکومت چین شد

رئیس اجرایی تایوان با اتکا به وعده‌های واشنگتن، چین را به داشتن رفتارهای تهاجمی متهم کرد و خواستار اتحاد جهانی علیه این کشور شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، «تسای اینگ ون» رئیس اجرایی تایوان، خواستار اتحاد جهانی علیه اقدامات به زعم وی تهاجمی چین شد.

به ادعای وی، اقدامات پکن در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، تهدیدات اصلی علیه ثبات منطقه ایندوپاسیفیک محسوب می‌شود.

تسای اینگ ون که در جمع مسئولان امنیتی تایوان و شماری از دیپلمات‌های بلندپایه غربی صحبت می‌کرد؛ با ادعای حفاظت از آزادی، از لزوم ایجاد اتحادی متشکل از کشورهای به زعم وی دموکراتیک جهان سخن گفت.

وی در ادامه ادعاهای خود افزود: وقت آن رسیده که کشورهای هم‌عقیده و دوستدار دموکراسی در منطقه ایندوپاسیفیک و حتی فراتر از آن، به بحث پیرامون ایجاد چارچوبی بنشینند که هدف از آن انجام اقدامات هماهنگ و پایدار در راستای حراست از نظم راهبردی است- نظمی که از قدرت بازدارندگی در برابر اقدامات تهاجمی یکجانبه‌گرایانه برخوردار است.

اظهارات تسای اینگ ون در حالی ایراد شد که چین به تایوان به چشم بخشی از تمامیت ارضی خود نگاه می‌کند و بارها به آمریکا و متحدانش درباره دامن زدن به جریان‌های جدایی‌طلبانه این منطقه هشدار داده است.

مقام دولتی: آمریکا در پی ایجاد ناتوی آسیایی است

معاون وزیر امور خارجه آمریکا از تصمیم این کشور برای ایجاد ساختاری نظامی در آسیا شبیه به «ناتو» خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تاس، «استفان بیگون» معاون وزیر خارجه آمریکا، در اظهاراتی از برنامه واشنگتن برای ایجاد ناتوی آسیایی خبر داد.

به گفته بیگون، دیپلمات های آمریکایی در حال رایزنی با طرف های مختلف برای آماده سازی مقدمات تشکیل این ائتلاف نظامی هستند.

معاون وزر خارجه آمریکا در امور آسیا که در مجمع «مشارکت استراتژیک هند-آمریکا» سخن می گفت با اشاره به اینکه منطقه ایندو-پاسیفیک (دو اقیانوس هند و آرام) از اهمیت ویژه ای برای آمریکا برخوردار است از لزوم تشکیل اتحادی نظامی همانند ناتو برای این منطقه صحبت به میان آورد.

به گفته وی، ناتوی آسیایی می تواند در مرحله اول شامل کشورهای آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند شده و در مراحل بعدی کشورهایی همچون کره جنوبی، ویتنام و نیوزیلند را نیز در بر بگیرد.

به گفته بیگون، دیپلمات های آمریکایی در حال رایزنی با کشورهای اعلام شده برای از بین بردن تردیدهای آنها در این رابطه هستند.

زرادخانه نظامی چین گسترش می یابد

وزارت دفاع آمریکا در گزارشی هشدار داد که چین در نظر دارد در دهه آینده تعداد کلاهک‌های هسته‌ای خود را دو برابر کند، از جمله آن دسته از کلاهک‌های هسته‌ای که برای حمل با موشک‌های بالستیکی طراحی شده‌اند که امکان رسیدن تا آمریکا را دارند.

پنتاگون در گزارش سالانه خود به کنگره آمریکا، همچنین نسبت به نیروی دریایی چین هشدار داد. در گزارش پنتاگون آمده است که چین هم‌اکنون بزرگ‌ترین نیروی دریایی را در جهان دارد.

بر اساس این گزارش، چین تقریبا ۳۵۰ کشتی جنگی و زیردریایی دارد که شامل ۱۳۰ کشتی جنگی سطح آب می‌شود. این در حالی است که آمریکا تا اوایل ۲۰۲۰ حدود ۲۹۳ کشتی داشته است.

در گزارش پنتاگون تجهیزات نیروی دریایی چین “مدرن و انعطاف‌پذیر” خوانده شده است که با نسل‌های قدیمی تجهیزات تعویض شده‌اند.

نگرانی چین از احتمال درگيری نظامی با آمریکا

سخنگوی ارتش چین نسبت به وقوع حوادث احتمالی نظامی بین چین و ایالات متحده در دریای جنوبی هشدار داد و از آمریکا خواست به بهانه آزادی ناوبری وارد آب‌های سرزمینی آن کشور نشود.

این سخنگوی چینی ادعا کرد: ارتش چین روز پنجشنبه یک ناو جنگی آمریکایی را در آب‌های سرزمینی چین در جزایر شیشا واقع در دریای جنوبی بیرون کرده است.

سخنگوی ارتش چین افزود: ارتش چین برای اخراج ناوشکن آمریکایی «یواس اس موستین» که بدون اجازه وارد آب‌های سرزمینی چین شده بود نیروی دریایی و هوایی اعزام کرد.

این مقام ارتش چین از آمریکا خواست اقدامات تحریک آمیز خود را متوقف، عملیات دریایی و هوایی را در این منطقه مدیریت و سربازان خود را مهار کند تا از بروز حوادث جلوگیری شود.

اظهارات بی سابقه وزیر دفاع آمریکا علیه چین

این در حالیست که وزیر دفاع آمریکا با اعلام رهبری این کشور در منطقه راهبردی ایندوپاسیفیک هشدار داد: حتی یک اینچ از آن را به چین واگذار نمی‌کنیم.

به گفته این مقام آمریکايی، چین به دنبال بسط قدرت در سطح جهانی است و می‌خواهد تا نیمه قرن به برتری نظامی دست پیدا کند.

وزیر دفاع آمریکا از ایندوپاسیفیک (دو اقیانوس هند و آرام) به عنوان مرکز منازعه قدرت با چین نام برد و گفت که حضور چین رنگ و بوی جهانی به خود گرفته و واشنگتن باید توانایی رویارویی با آنها را در سطح جهانی داشته باشد.

این قمام آمریکايی افزود: مسؤلیت رهبری (این منطقه) با آمریکا است چراکه سالها است که یکی از کشورهای ایندوپاسیفیک محسوب می‌شویم.

اظهارات وزیر دفاع آمریکا در حالی بیان شد که روز گذشته، مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور از تحریم افرادی خبر داد که در ساخت جزایر مصنوعی چین واقع در دریای چین جنوبی دخیل بودند.

همزمان، دولت پکن برای اثبات حق مالکیت خود بر این پهنه آبی، دو فروند موشک میان‌برد آزمایش کرد که یکی از آنها می‌تواند ناوهای هواپیمابر را هدف بگیرد.

کره شمالی باید خلع سلاح هسته‌ای شود

وزیر دفاع آمریکا همچنین با بیان اینکه کره شمالی باید خلع سلاح هسته‌ای شود، گفت: واشنگتن به رویکرد پیگیری خلع کامل و قابل راستی آزمایی سلاح‌های هسته‌ای کره شمالی ادامه خواهد داد.

این مقام آمریکایی در مراسمی در «هاوایی»، موضوع پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای کره شمالی را مطرح کرد و گفت که ارتش آمریکا مسئولیت دارد که کشور را در وضعیت آماده‌باش در مقابل کره شمالی نگه‌دارد.

جهان آزاد باید بر استبداد چین کمونیست چیره شود

وزیر خارجه آمریکا در سخنانی در ایالت کالیفرنیا، ضمن تشریح تهدیدهایی که چین متوجه جهان آزاد می‌کند، هشدار داد اگر جهان آزاد برای تغییر چین کمونیست اقدام نکند، چین کمونیست جهان آزاد را تغییر خواهد داد.

به گزارش صدای آمریکا، مایک پمپئو در چهارمین سخنرانی خود در مورد چین، که در موزه و کتابخانه ریچارد نیکسون ایراد کرد گفت: هدف من تشریح عدم توازن شدیدی است که طی دهه‌ها و بر اساس نقشه‌های سلطه‌طلبانه حزب کمونیست چین در روابط ما شکل گرفته است.

وی با بیان این که الگوی قدیمی «تعامل کورکورانه» با چین شکست خورده و همانطور که پرزیدنت ترامپ گفته ما به راهبردی نیاز داریم تا از اقتصاد آمریکا و روش زندگی‌مان محافظت کند، تاکید کرد که «جهان آزاد باید بر این استبداد نوین چیره شود.»

وزیر خارجه آمریکا با اشاره به این که سال آینده نیم قرن از ماموریت سری هنری کیسینجر به چین و سال بعد در ۲۰۲۲ پنجاه سال از سفر ریچارد نیکسون رئیس جمهوری وقت آمریکا به چین می‌گذرد گفت، پرزیدنت نیکسون راهبرد تعاملی ما را کلید زد.

آقای پمپئو اضافه کرد: «پرزیدنت نیکسون در آن زمان به دنبال یک جهان امن‌تر و آزادتر بود. هر چه زمان می‌گذشت، سیاستگذاران آمریکایی بیشتر گمان می‌کردند که چین همزمان با کامیاب شدن، در داخل آزادتر و در خارج نیز دوستانه‌تر خواهد شد.»

وزیر خارجه دولت پرزیدنت ترامپ گفت: «اکنون ما می‌دانیم تجارت با چین مانند تجارت با یک کشور نرمال و تابع قانون نیست. پکن به توافق‌های بین‌المللی به مثابه پیشنهاد می‌نگرد و در عین حال به دنبال باز کردن مسیر خود به سمت سلطه جهانی است.»

میک پمپئو در ادامه تاکید کرد که «زمان آن است کشورهای آزاد دست به کار شوند،» و هشدار داد «اگر جهان آزاد چین کمونیست را تغییر ندهد، چین کمونیست ما را تغییر خواهد داد.»

دولت چین چهره واقعی خود را نشان داد

رئیس اف بی آی می‌گوید چین قصد دارد اتباع خود در آمریکا را مجبور به بازگشت به این کشور کند، بویژه آنهایی که منتقد حکومت چین هستند. چین آنها را تهدید کرده که یا بازگردند یا کشته خواهند شد و خانواده‌های آنها آزار می‌بینند.

کریستوفر ری، رئیس پلیس فدرال ‌آمریکا (FBI) چین را بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا قلمداد کرد. او در سخنرانی خود در اندیشکده هودسون در واشنگتن گفت که چین قصد دارد در عرصه اقتصادی و فناوری نقش رهبری را از آمریکا بگیرد. به گفته او «هدف چین این است که با هر ابزاری به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شود.» او رهبری چین را متهم کرد که برای رسیدن به این هدف از زیر پا گذاشتن هیچ‌یک از اصول و قوانین بین‌‌المللی ابایی ندارد.

کریستوفر ری می‌گوید چین تلاش می‌کند منتقدان خود در خارج از مرزهای این کشور، بویژه اتباع چینی را به سکوت وادار کند. به گفته او برنامه‌ای که چین تحت عنوان “شکار روباه” به اجرا گذاشته ظاهرا برای مبارزه با فساد است اما در اصل برای وادار کردن اتباع خود به بازگشت به چین تنظیم شده است.

او به یکی از اقدامات چین در آمریکا اشاره کرد که در آن مامور چینی نتوانسته به آدرس فرد مورد نظر خود در آمریکا دست پیدا کند. به همین دلیل ماموری را نزد خانواده این فرد فرستاده است. در پی دیدار این مامور با خانواده فرد مورد نظر، آنها پیامی را به او فرستاده‌اند که “یا سریعا به چین بازگرد یا خود را بکش”. به گفت ری مامور خانواده فرد یاد شده را تهدید کرده است که اگر او بازنگردد همه بستگان او تحت آزار قرار خواهند گرفت و حتی دستگیر خواهند شد.

به گفته رئیس اف بی ‌آی مقامات چین از هر وسیله غیرقانونی استفاده می‌کنند؛ هک شرکت‌ها و اعمال نفوذ بر دانشمندان آمریکایی و سبقت فناوری و اختراعات آمریکایی. در حال حاضر اف بی ‌آی هر ۱۰ ساعت یک پرونده ضدجاسوسی علیه پکن باز می‌کند.

او هم‌چنین گفت که سرنخ تقریبا نیمی از تمام پرونده‌های جاسوسی که این آژانس در حال بررسی است به پکن می‌رسد. در ده سال گذشته، پرونده‌های جاسوسی صنعتی مرتبط با چین ۱۳۰۰ درصد افزایش یافته است. این کشور در حال حاضر اطلاعاتی در مورد پیشرفت شرکت‌های آمریکایی در تحقیق درباره واکسن علیه ویروس کرونا جمع می‌کند.

چین همچنین تمام تلاش خود را برای سرقت اطلاعات شخصی آمریکایی‌ها انجام می‌دهد و قصد دارد به کمک آن در عرصه هوش مصنوعی به برتری در بازار جهانی دست یابد. رئیس FBI هشدار داد كه آمریکایی‌هایی كه دسترسی به اطلاعات حیاتی دارند از سوی چین شناسایی می‌شوند و می‌توانند هدف عملیات جاسوسی این کشور قرار گیرند. به گفته او پکن تلاش کند تا روی نمایندگان مورد اعتماد مجلس آمریکا نیز تأثیر بگذارد.

مدیر اف بی ‌آی در سخنرانی خود هم‌چنین گفت چین برای خنثی کردن نتایج تحقیقات آمریکا، از اتباع خود در خارج از کشور نیز استفاده می‌کند. از جمله این اقدامات پرداخت پول برای انتقال اطلاعات از سوی آنهاست. هدف این اقدامات به ویژه عرصه دانش و تکنولوژی است. ری گفت، چین به این نتیجه رسیده است كه باید در زمینه فناوری پیشرفت کند، اما حاضر نیست مسیر طولانی تحقیقات را در پیش گیرد، بلکه سعی می‌کند این دانش را بدزدد.

اتهامات ری به چین در حالی صورت می‌گیرد که روابط بین دو کشور بسیار پرتنش است. رئیس جمهور آمریكا پكن را متهم می‌كند كه منبع کرونا شیوع آن در جهان است. آمریکا همچنین محدودیت‌های ویزا را برای آندسته از مقامات چین وضع کرده که در تهیه و اجرای “قانون امنیت ملی هنگ‌کنگ” دست داشته‌اند.

در اوایل ماه مارس ، ایالات متحده محدودیت‌هایی را برای رسانه های دولتی چین اعمال کرده بود و پکن چندین روزنامه‌نگار آمریکایی را به این کشور ارجاع داد.

اولین واکنش بورس تهران به فعال شدن مکانیسم ماشه


وزیر امور خارجه آمریکا امروز از فعال شدن مکانیسم ماشه خبر داد و بر این اساس تمامی تحریم های سازمان ملل علیه رژیم ایران فعال خواهند شد. موضوعی که دبیر کل سازمان ملل نیز آن را تایید کرده است. حالا این تحریم ها چه اثری بر روی اقتصاد ایران خواهند داشت؟ بازار سهام در اولین قدم از این خبر متاثر شده است.

به گزارش ایرنا، شاخص بورس تهران در پایان معاملات امروز یکشنبه ۳۰ شهریورماه با ریزش ۴۷ هزار و ۲۴۹ واحدی به رقم یک میلیون و ۶۵۲ هزار و ۲۴۵ واحد رسید که نشان از کاهش ۲.۷۸ درصدی شاخص کل دارد. شاخص هم‌وزن نیز امروز ۱.۳۱ درصد کاهش پیدا کرد و اغلب نماد‌های بازار با روند منفی روبرو بودند. طوری که حتی ۸۰ درصد بازار سرمایه تا پایان معاملات امروز به صف فروش رفت.

تبخیر ۱۳۱ میلیارد دلار از ارزش بورس تهران

دنیای اقتصاد نوشت: معاملات بازار سهام در آخرین روز کاری در مدار منفی پیگیری شد و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در معاملات روز گذشته ۵۲ هزار و ۹۰۲ واحد (معادل ۱/ ۳ درصد) ریزش کرد.
به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه اکنون جریان معاملات بورس و فرابورس از روند منطقی خارج شده است و پیش‌بینی سمت و سوی بازار با توجه به دخالت‌های سیاست‌گذار و هیجان سرمایه‌گذار تا حدودی دشوار خواهد بود.
ارزش بازار مجموع بورس و فرابورس در ۱۹ مرداد در رقم ۹ میلیون و ۱۷۷ هزار میلیارد تومان قرار داشت، اکنون نیز این رقم با کاهش حدود ۲ هزار میلیارد تومان به رقم ۷میلیون و ۲۲۹ هزار میلیارد تومان رسیده است. محاسبه ارزش دلاری بازار سهام نیز نشان می‌دهد از ۸/ ۴۲۶ میلیارد دلار در ۱۹ مرداد ماه، اکنون با ۱۳۱ میلیارد و ۷۷۶ میلیون دلار کاهش به رقمی معادل ۲۹۵ میلیارد دلار رسیده‌ایم.
به هر حال با توجه به اینکه خروج سرمایه در بازار منفی موضوعی اجتناب‌ناپذیر است، بنابراین مجموع پول خروجی از گردونه معاملات سهام در بورس و فرابورس از ۲۰ مرداد ماه تا پایان معاملات روز گذشته رقمی بالغ بر ۱۵ هزار میلیارد تومان محاسبه می‌شود. از بورس تهران ۱۲ هزار و ۹۴۰ میلیارد تومان و از فرابورس ایران نیز ۲ هزار و ۲۲۰ میلیارد تومان از معاملات سهام خارج شده است. نگاهی به وضعیت صنایع بازار نیز نشان می‌دهد بیشترین خروج پول حقیقی از صنعت چند‌رشته‌ای با ۳ هزار میلیارد تومان، محصولات شیمیایی با ۵/ ۲ هزار میلیارد تومان، بانک‌ها با ۵/ ۱ هزار میلیارد تومان و مواد دارویی با ۳/ ۱ هزار میلیارد تومان صورت گرفته است.
از طرفی بیشترین ورود پول حقیقی نیز در صنعت سیمان با ۸۹۸ میلیارد تومان، فلزات اساسی ۳۴۸ میلیارد تومان، حمل و نقل با ۱۹۸ میلیارد تومان و سایر معادن با ۲۵ میلیارد تومان تحقق یافته است. در این میان روز گذشته علی صحرایی مدیرعامل شرکت بورس تهران با حقوقی‌های بازار سرمایه جلسه‌ای با محوریت بررسی چگونگی حمایت از معاملات برگزار کرد.
با این حال زمان بازگشت بازار به روند متعادل همچنان در ابهام قرار دارد. مشکلات سهامداران به این‌ها محدود نمی‌شود؛ به‌عنوان مثال کارگزاری فارابی این روز‌ها بر مشکلات سهامداران افزوده است. به‌طوری که مشتریان این کارگزاری از شیوه مدیریت سردرگم شده‌اند و پاسخ درستی هم تا‌کنون دریافت نکرده‌اند. سفارش‌های خرید صندوق ETF دارا دوم (پالایشی یکم) در این کارگزاری به ثبت می‌رسد، اما بعد از چند روز سفارش به‌طور خودکار لغو می‌شود و پول به حساب سهامداران باز‌می‌گردد. تداوم این روند از سوی شرکت کارگزاری فارابی موجب می‌شود سرمایه‌گذاران بیشتر به فضای مبهم معاملاتی وارد شوند. بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد مشتریان سایر کارگزاری‌ها با چنین مشکلی مواجه نیستند، بنابراین در صورتی که کارگزاری فارابی توانایی شفاف‌سازی و رفع مشکلات موجود را ندارد باید به‌صورت رسمی به جامعه سهامداری اعلام کند.

پیش‌بینی آینده بورس
فردین آقا بزرگی کارشناس بازار سرمایه می‌گوید: میزان بازدهی بازار سهام تا ۲۹۰ درصد در چهار ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹ رسید؛ بنابراین در پی چنین رکورد‌هایی اصلاح قیمت‌ها اجتناب‌ناپذیر است.
به گفته او در حال حاضر فعالان بازار سرمایه در برهه اصلاح قیمتی قرار دارند. این اصلاح به‌طور کلی مناسب ارزیابی می‌شود چرا که از خروج نقدینگی در بلند‌مدت از بازار سرمایه جلوگیری خواهد کرد و با کاهش قیمت سهام در واقع رغبت بیشتری برای خریداران بالقوه ایجاد می‌شود. به اعتقاد او اغلب صاحب‌نظران بازار سرمایه مدت‌ها در انتظار چنین اصلاحی بودند چرا که این افراد تردیدی در اصلاح نداشتند و فقط زمان اصلاح تا حدودی در ابهام قرار داشت.
این تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است اکنون بازار به‌طور خودکار در حال اصلاح است. حتی بار‌ها پیشنهاد داده شد که نیازی به تهییج سهامداران اعم از حقیقی یا حقوقی برای نگهداری، حفظ و حراست از بازار نیست. اکنون بازار با اصلاح قیمت یقینا خود را کنترل خواهد کرد. آقابزرگی تصریح کرد: در سه تا چهار ماه ابتدایی سال جاری مسوولان سازمان بورس هم چنین ذهنیتی داشتند که چه عواملی باعث می‌شود، در حالی که اقتصاد رشد بسیار ملایمی دارد بورس با جهش همراه شود. در آینده به دلیل تبعیت و تسری ذهنیت اصلاح در سطح عمومی قیمت‌ها به‌طور خودکار روندی در بازار ایجاد می‌شود. در این روند دوره اصلاح اگر در مسیر حرکتی خود با موانعی به‌صورت ارشادی و کنترل شده مواجه شود یقینا محدودیت‌های ایجاد‌شده دوره اصلاح را طولانی‌تر خواهد کرد. سریع‌ترین حالت ممکن نیز این گونه است که بازار در یک دوره کوتاه برای رسیدن به تعادل، به حال خود واگذار شود. او افزود: در چنین حالتی ممکن است ظاهر بازار خوشایند و پسندیده سهامداران نباشد، اما در مقابل ۲۹۰ درصد بازدهی، اگر ۳۰ تا ۵۰ درصد افت در سطح عمومی قیمت و شاخص داشته باشیم، این اتفاق غیرمتوازن با وضعیت اقتصادی کشور نخواهد بود.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه در صورت ثبات شرایط فعلی شاخص کل بورس تهران از رقم یک میلیون و ۴۰۰ تا یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی عقب‌تر نخواهد رفت. این ارقام، ارقام حداقلی هستند که در چنین نقاطی عرضه و تقاضا به تعادل می‌رسند. در این شرایط انگیزه برای ورود به بازار سرمایه مجددا ایجاد خواهد شد. بر این اساس، تجربه یک ماه اخیر نشان می‌دهد اغلب افرادی که تحت تاثیر کنفرانس‌ها و اخبار‌های متفاوت بورسی وارد این بازار شدند احتمالا در گروه متضرر‌ترین افراد حاضر در بازار سرمایه هستند. این کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که چنین تجربه‌ای باعث می‌شود مقطع بعدی بازار همزمان با گذر از اصلاح شاخص، سرمایه‌گذاران بی‌محابا، بدون برنامه، آگاهی و تجربه سرمایه‌های خود را به خصوص سرمایه‌ای که از محل فروش دارایی و… تهیه شده است وارد بورس نکنند.
آقابزرگی درخصوص زمان بازگشت بازار به روند متعادل نیز گفت: در صورتی که موانع روی اصلاح قیمت اعم از مدیریت‌های کنترل شده ایجاد شود یقینا دوره اصلاح طولانی‌تر خواهد شد.
اما در صورت عدم ایجاد موانع تا رسیدن شاخص به رقم یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد اختلاف چندانی نداریم. طی هفته آتی جو معاملات همانند روز‌های سه‌شنبه و چهارشنبه نیست. ذات بازار نوسان سینوسی دارد، اما روند عمومی از ابتدا تا پایان هفته آینده احتمالا کاهشی است. اگر مقاومت خاصی صورت نگیرد بعد سه هفته تا یک ماه آینده تعادل نسبی داریم و بعد از آن شرایط باثبات و رشد ملایم را تجربه خواهیم کرد.

سوداگری حقوقی در بورس
بهروز شهدایی کارشناس بازار سرمایه با تحلیل شرایط فعلی بازار سرمایه می‌گوید: روند بورس طبیعی نیست و از طرف حقوقی‌ها سوداگری جدی در حال انجام است. به گفته او عموم حقوقی‌ها برای مدتی خود را پشت عرضه سهام عدالت مخفی کردند. در حال حاضر سهامدار عمده اساسا به دنبال جست‌وجوی منافع عمده در بازار نیست و فقط در مسیر شناسایی سود حرکت می‌کند.
عمدتا مدیران دو سال بیشتر در سمت خود قرار ندارند، در این مدت هم به دنبال کسب سود و جلب رضایت سهامدار عمده در مجامع هستند.
این تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است، تدابیر فعلی در راستای حمایت از بازار سرمایه راه به جایی نخواهد برد. اکنون بازار سرمایه از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و به محلی برای سوداگری برخی افراد تبدیل شده است.
او افزود: اکنون حقوقی‌ها نوسان‌گیر‌های اصلی بازار هستند. چند روز گذشته بازار سبز در حالی بازگشایی شد که طی ۵ دقیقه ابتدای شروع معاملات، کلیت نماد‌ها قرمز شدند. انفعال سازمان بورس هم با توجه به اینکه به کلیت معاملات دسترسی کاملی دارد در این زمینه جای بحث خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه درباره زمان بازگشت شاخص به روند تعادل نیز گفت: بازار سرمایه یک عقل جمعی است. همان‌طور که شاخص کل بدون اراده دولت و حقوقی‌ها، بر اساس پول هوشمند شروع به رشد کرد، اکنون با ایجاد شرایط مناسب به روند تعادلی بازمی‌گردد.به اعتقاد شهدایی عرضه‌های آبشاری حقوقی‌ها، عدم حمایت این دست سرمایه‌گذاران از بازار، عرضه سهام عدالت و صندوق‌های درآمد ثابت، سیاست‌گذاری‌های خلق‌الساعه از جمله فروش و عدم نفت به مردم و مواردی از این قبیل بازار را به هم ریخت. همزمان با رشد ارز نیمایی شاخص بورس در منفی‌ترین حالت خود قرار گرفته است به این معنی که بازار اکنون در برابر پارامتر‌های اقتصادی که به‌عنوان عناصر رشد اولیه در نظر گرفته می‌شد هم بی‌تفاوت شده است.

مقام اروپايی: پیام مهمی به همه دیکتاتور‌های جهان


دولت هلند علیه دیکتاتور خونریز سوریه به خاطر نقض حقوق بشر، اعمال شکنجه و استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ به دیوان بین‌المللی لاهه شکایت می‌کند. آلمان و فرانسه از این ابتکار عمل هلند پشتیبانی کرده اند.

وزیر خارجه هلند در این باره گفت: رژیم اسد بارها مرتکب جنایات وحشتناکی شده، از شکنجه و سلاح شیمیایی استفاده کرده و بیمارستان‌ها را بمباران کرده است و اکنون قربانیان این جنایات باید عدالت را تجربه کنند.

این مقام هلندی در ادامه خبر داد که آلمان و فرانسه از شکایت علیه بشار اسد حمایت خواهند کرد.

به گفته وزیر خارجه هلند، این دادگاه گامی مهم علیه مصونیت از مجازات در سوریه بشمار می رود و شکایت علیه بشار اسد پیام مهمی به دیگر دیکتاتور‌های جهان است.

وی همچنین تاکید کرد، پیش‌شرط صلح پایدار در سوریه این است که عاملان جنایات هولناک و نقض حقوق بشر مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مقر آن در لندن است، ابتکار عمل هلند را ستوده و اعلام کرد که هلند با این اقدام در کنار قربانیان بی‌شمار رژیم اسد قرار گرفته است. این نهاد حقوق بشری سوری دولت‌ها را برای پشتیبانی از ابتکار عمل هلند فراخوانده است.

شجریان: مردم تصمیم می‌گیرند چه فرهنگی را بپذیرند


گفت‌وگوی منتشر نشده با محمدرضا شجریان

…اگر به نظر من باشد باید به همه افراد مجوز داد. این جامعه است که سبک و سنگین می‌کند و حق انتخاب دارد. مگر این آقایان که در این مملکت مدیر شده‌اند، از سرزمین و سیاره دیگری آمده‌اند؟ این‌ها هم از همین جامعه بیرون آمده‌اند. چطور شد که این‌ها می‌فهمند، ولی مردم نمی‌فهمند؟ چرا این‌ها خودشان را تافته جدا بافته و عاقل‌تر از مردم می‌دانند؟ این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند فرهنگی را بپذیرند یا نه. خانواده‌ها خودشان بلدند چه کار کنند….

گفتن و نوشتن درباره محمدرضا شجریان، چون وصف خورشید کاری عبث و بیهوده است؛ او نه‌فقط خواننده و هنرمندی تمام‌عیار در آواز و موسیقی، خوشنویسی، مبتکر و مبدع ساز و در واقع مجموعه مراد در هنر است که پدیده‌ای آسمانی و موهبتی الهی برای فرهنگ ایران و ایرانی به‌شمار می‌رود. شجریان همان نغمه‌ساز باغ بی‌برگی ماست؛ هم او که در این فضای فرهنگی، خود باغی آباد و پرثمر بوده و هماره منبع امید و جوشش برای اهل هنر! سترگی و استواری او چنان است که در پرتو شعاع نورانی‌اش هر ذره‌ای نمایان می‌شود.

شرق در ادامه نوشت: گفت‌وگوی حاضر حاصل چندین نشست و جلسه دوستانه و صمیمی با استاد شجریان بین سال‌های ۹۳ تا ۹۴ است؛ در واقع آخرین ملاقات ما به چند روز قبل از سفر استاد به آمریکا و انتشار خبر بیماری‌شان در نوروز ۹۵ باز‌می‌گردد… بعد از آن سفر، دیگر استاد در هیچ مصاحبه و گفت‌و‌شنیدی حضور پیدا نکرد و به عبارتی این گفتگو آخرین مصاحبه استاد قبل از بیماری‌شان محسوب و به مناسبت هشتادمین سال تولد ایشان منتشر می‌شود.

مباحث مطرح‌شده در این مقال، گزیده‌ای از ساعت‌ها هم‌صحبتی با این استاد بی‌بدیل موسیقی و آواز ایران است… با آرزوی سلامتی و بهبودی برای این اسطوره تأثیرگذار تاریخ فرهنگ و هنر ملی ایران.

با توجه به اینکه خوشنویسی یکی از رشته‌های هنری است که شما تا مقطع بالایی آن را دنبال کردید و یکی از علاقه‌مندی‌های اصلی شما محسوب می‌شود، می‌خواستم ببینم از نظر شما ارتباطی بین آواز و خوشنویسی وجود دارد؟

هر هنری برای خودش شرایط و راه و رسمی دارد. در خوشنویسی نستعلیق، در یک مصراع از شعر بیشتر از دو کشش نباید وجود داشته باشد، وگرنه کرسی خط به هم می‌ریزد و بدنما می‌شود. در آواز هم به همین شکل است. هنگام آواز اگر بخواهید معانی شعر و واژه‌های یک مصراع را بیان کنید بیشتر از دو کشش واقع نمی‌شود در غیر این صورت زیبا نخواهد شد. از این جهت این دو هنر به هم شباهت دارند. انعطاف ارائه نت‌ها در آواز، مانند همان دوایر خط نستعلیق است، مثل زیبایی «ی» که آن ظرایف در آواز هم هست؛ بنابراین می‌توان این دو هنر را به هم تشبیه کرد.

سبک و شیوه آواز شما نسبت به قدما – مثلا اگر اقبال آذر و طاهرزاده را در نظر بگیریم – اگر نگوییم تحول، اما قطعا تغییراتی پیدا کرده است. برای وضوح بیشتر سؤال می‌خواهم مابه ازای آن را در خوشنویسی عرض کنم… مثلا اگر در عرصه خط اوج و قله آن را که میرعماد است در نظر بگیریم سبک‌ها و شیوه‌های جدیدی که در عین حال ریشه در خط قدما دارند پدید آمده است. مثل خط استاد امیرخانی نسبت به خط میر؛ آیا این تشبیه درست است؟

موافق نیستم، چون موسیقی فراتر از هر هنر دیگری است. حال و هوا، زمان‌بندی و خیلی چیز‌های خاص خودش را دارد که در خوشنویسی نیست.

منظور من تحولات این دو هنر است.

تحولاتش خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. تحولات آوازی که من نسبت به قدما ارائه کردم خیلی تغییراتش بیشتر از خط آقای امیرخانی نسبت به میرعماد است.

مایلم بیشتر سلایق شما را در خط بدانم، شخصا چه نوع شیوه‌ای را می‌پسندید؟

خط استاد امیرخانی واقعا عالی است، خط استاد اخوین و دیگر استادان را هم می‌پسندم.

به کدام سبک علاقه‌مندید؟

سبک میرزا غلامرضا را خیلی دوست دارم و به نظرم خیلی قَدَر است.

اما من به عنوان کسی که سال‌ها خوشنویسی کرده‌ام به شباهت‌ها و ظرایف و دقایق خط با آواز دقت کرده‌ام و به همین سبب، با دیدن برخی خوشنویسی‌ها، آواز‌ها یا صدا‌هایی برایم تداعی می‌شود و بالعکس… لذا بشخصه آواز شما مرا به فضای خط استاد اخوین می‌برد!

آواز من به مراتب پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

مقصود من تشبیه به لحاظ برداشت احساسی بود. آن برش‌ها، وصل‌ها، دندانه‌ها، دوایر… خیلی ظریف و حساب‌شده است و بیان، لحن و متر آواز شما نیز چنین ویژگی‌هایی دارد و احساس مشابهی به مخاطب می‌دهد.

کاملا با خط آشنا هستم. ولی اگر بخواهیم مقایسه بکنیم موسیقی پیچیدگی‌های بسیار بیشتری دارد.

اما شما در جایی گفته بودید خوشنویسی بسیار سخت‌تر از آواز و موسیقی است. هنوز هم به این حرف اعتقاد دارید؟

بله، خوشنویسی از موسیقی سخت‌تر است، ولی سخت‌تر از آواز نیست. در آواز شما باید صدا را از درونتان بیرون بیاورید، این ساز [صدا]را یک سازنده نساخته که خوش‌صدا باشد. از وجودتان باید صدا را بیرون بیاورید و شب و روز با صدا کارکردن حوصله بسیار زیادی می‌خواهد و از آدم خیلی انرژی می‌گیرد. خوشنویسی آن‌قدر‌ها انرژی نمی‌گیرد. آواز بسیار سخت‌تر است، باید در کوه و موقع سربالایی بخوانید تا بتوانید از همه هوای ریه برای خواندن استفاده کنید. برای اینکه اگر در جایی دیدید موسیقی نیم‌دقیقه طول می‌کشد، کم نیاورید.

خطاط هرگز این‌قدر زحمت نمی‌کشد، خطاطی به‌خصوص نستعلیق خیلی سخت است، ولی مانند آواز زحمت ندارد. در آواز وقتی اوج بخوانید روی تمام سلول‌های بدن فشار می‌آید انگار که بدن می‌خواهد منفجر شود.

در زمینه نوازندگی می‌دانید که نسل جدید از نظر تکنیکی نسبت به قبل خیلی پیشرفته‌تر و تواناتر شده است و در مقایسه با نسل پیشین برتری نسبی دارد، اما چرا این ویژگی در زمینه آواز مشهود نیست؛ دلیل این مسئله از نظر شما چیست؟

چون کار آواز به این راحتی نیست… مسئله‌اش، خلاقیت و آهنگ‌سازی در لحظه است که هرکسی آن را ندارد. اکثرا ردیف را یاد می‌گیرند و دقیق مثل معلمشان می‌خوانند، ولی وقتی خودشان می‌خواهند آواز بخوانند نمی‌توانند، چون آن خلاقیت را ندارند. سال‌ها زمان می‌خواهد که یک خواننده بتواند با شعر خوب برخورد کند و آن را خوب بشناسد، شعر خوب انتخاب کند، ملودی‌ها و تحریر‌ها را هنگام خواندن مناسب انتخاب کند. این‌ها همه از نکات مهم است.

این ضعف در کجاست؟ در آموزش است؟

ضعف، هم در آموزش است و هم در خودشان. من دوره‌ای به عنوان دوره عالی برای گروهی از خوانندگان گذاشتم؛ آن‌ها الان خودشان خیلی راحت می‌توانند برای دو، سه سال، برنامه آواز طراحی کنند و بخوانند. گروه دیگری نزدیک به ۷۵ نفر متشکل از خانم‌ها و آقایان دارم، می‌خواهم در آنجا کالبدشکافی و طراحی آواز را به آن‌ها درس دهم. تا این دوره را نگذرانند نمی‌توانند از خودشان آواز بخوانند. باید با این کلیدی که دارم درِ خلاقیت آن‌ها را بگشایم.

باید به آن‌ها یاد بدهم که به چه شکل می‌توانند جمله‌بندی کنند. اساس آواز را به آن‌ها بگویم و تا بعد آن چیز‌هایی که در یاد دارند به دردشان بخورد. آن وقت است که هر چیزی را که شنیده‌اند، می‌توانند بسازند در صورتی که با الگویی که شنیدند فرق داشته باشد.

کالبدشکافی آواز در هیچ جای دنیا سابقه ندارد، چون هیچ جا – مگر در کشور جمهوری آذربایجان و اطراف ما – مانند ما آوازی ندارند که خلاق باشد و در لحظه خلق شود. تاکنون چنین کلاسی به عنوان دوره عالی آواز یا کالبدشکافی آواز وجود نداشته است.

ادامه این کلاس‌ها چه زمانی خواهد بود؟

سفری که پیش‌رو دارم وقتی تمام شود باید این کلاس‌ها را تشکیل دهم. ۲۰ تا ۳۰ جلسه طول می‌کشد تا این مباحث را کار کنیم. بعد دیگر خودشان باید تولیدکننده باشند. آن‌هم کار هرکسی نیست و زمینه خلاقیت و تیزهوشی می‌خواهد و باید آهنگ‌سازی بکنند.

خواننده آواز باید کار نوازنده، خواننده و آهنگ‌ساز را هم‌زمان انجام دهد. باید بتواند به‌تن‌هایی یک ساعت روی صحنه برود و آوازش را طوری بخواند که کسی متوجه نشود ساز همراه او نیست. بچه‌های ما هنوز متأسفانه به آن مرحله نرسیده‌اند؛ نه اینکه استعداد نداشته باشند، شاید نخواسته‌اند و پشتکار نداشتند. زندگی من کار روی آهنگ‌سازی و شعر است، تنها ردیف را روایت نکردم.

شما تصمیم ندارید ردیف آواز موسیقی ایران را ضبط کنید؟

خیر، تصمیم ندارم.

چرا ضرورتی در این زمینه نمی‌بینید؟

اگر ردیف را ضبط کنم، موسیقی را کوچک کرده‌ام. بعد بر سر آن دعوا می‌شود که فلانی یک چیز دیگری گفته است. این ردیفی که می‌بینیم نمونه‌های خوبی است که ملودی‌های معاصر موسیقی ما است و هزاران نمونه از آن را می‌توان ساخت. موسیقی ما دریای بیکرانی است که می‌توان در آن چیز‌های تازه‌ای آفرید. من هرچه آواز خواندم، نوع جمله‌بندی‌ها و تحریر‌ها و انتخاب شعر‌ها خودش ردیف است. ردیف برای چیست؟ برای این است که درست آواز بخوانند و دستگاه‌ها را دقیق بشناسند و فرودوفراز‌ها را یاد بگیرند. هرکدام از آواز‌های من برای کسانی که می‌خواهند ردیف را دنبال کنند، درس است.

عده‌ای اعتقاد دارند در سال‌های اخیر سبک‌های آوازی و همچنین رنگ صدا‌ها کم شده و اکثرا شبیه به یکدیگر می‌خوانند؛ به عبارتی غیر از شما الگویی برای آواز ندارند؛ شما چه نظری دارید؟

این مسئله هم به کسانی که آموزش آواز می‌بینند، بستگی دارد. خواننده‌های خوبی که کار تکنیکی داشته باشند و همه هم آن‌ها را بپسندند کم داشته‌ایم. یا اگر کسانی وجود داشتند، تدریسی نداشته و شاگرد تربیت نکرده‌اند. الان تصنیف‌خوان‌های خوبی در بین خواننده‌ها داریم، اما به محض اینکه می‌خواهند آواز بخوانند، می‌بینیم چیزی در بساط ندارند. آن‌ها باید دوره آواز را ببیند والا ما صدا‌های خوب و رنگ صدا‌های خوب کم نداریم. الان حدود ۱۰ نفر در تصنیف‌خوانی هستند که خوب هم می‌خوانند و فقط شاگرد من هم نبوده‌اند. اما اگر کسی بخواهد آواز بخواند، حسابش چیز دیگری است. درباره آواز و الگوی آن در زمان جدید کسی را نداریم، ولی از قدیمی‌ها کسانی هستند.

نظرتان درباره تقلید گسترده‌ای که از صدای شما می‌کنند، چیست؟

یک بحث هنگام آموزش است که هنرجو را وادار می‌کنیم تقلید کند، مثلا اگر در نقاشی معلم یک دست می‌کشد و می‌گوید عین آن را باید بکشید، در اینجا نباید هنرجو پا بکشد! وقتی من به هنرجو درس می‌دهم، می‌گویم عین این را باید بتوانی بخوانی. اگر این‌قدر گیرایی نداشته باشد که تقلید کند، نمی‌تواند موفق باشد.

خواننده باید خیلی سریع یاد بگیرد به همین دلیل من اول قوه دریافت و تقلید را بالا می‌برم که هنرجو بتواند با صدایش هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. این را که گفتم مرحله اولیه است. در مرحله بعد، باید سبک دیگران و شیوه‌های مختلف را کار کند. خودم هم از همین راه رفتم و همه شیوه‌ها را کار کردم. تمام آواز‌های بعضی‌ها را و چند آواز بعضی دیگر را کار کردم و شیوه‌شان را شناختم از مجموع این‌ها در من یک «شجریان» درست شد. این‌ها هم باید همین کار را بکنند و در حیطه یک خواننده گیر نیفتند. فکر نکنند اگر با شجریان کار کردند، نباید نزد کس دیگری کار کنند، این اشتباه است.

باید سبک‌های دیگران را با دقت گوش کنند و فرابگیرند، همین‌طور ساز گوش کنند تا جمله‌بندی یاد بگیرند، شعر بخوانند و… یعنی باید زندگی کنند و با آواز معاشقه کنند تا بعد از چند سال اتفاقی بیفتد. اگر فکر کنیم بعد از چهار، پنج سال یک‌دفعه نابغه‌ای در آواز پدید می‌آید، اصلا چنین چیزی درست نیست. می‌توانند صدای خوب با تحریر خوب داشته باشند، اما فقط یک صدا دارند و طراحی آواز نمی‌توانند انجام دهند. الان صدا‌های بسیار خوبی هستند، اما نمی‌توانند حتی طراحی ساده‌ای کنند. ما می‌خواهیم یک مجموعه دربیاوریم که همه چیز را کامل داشته باشد.

آیا کارگاه شما به دنبال همان مجموعه است؟

بله؛ وقتی این‌ها تمام شد، هنرجو دوره‌های متعددی پیش‌رو دارد، باید جامعه‌شناسی بداند، با ادبیات آشنا باشد تا بیاموزد که شعر را در کجا بخواند و همین‌طور خیلی چیز‌هایی که خواننده آواز به آن نیاز دارد. خواننده تصنیف به این‌ها نیاز ندارد، فقط باید ریتم را بشناسد و تکنیکی داشته باشد و نیازی به معلومات آن‌چنانی نیست.

در مورد بحث کارگاه آوازی حضرت‌عالی نکته‌ای مورد سؤال است. امروزه بسیاری از افرادی که در کارگاه شما حاضر می‌شوند، خود را «شاگرد استاد شجریان» می‌دانند؛ درحالی‌که مفهوم «شاگرد استادی» در هنر چیز دیگری است و کسی که سال‌های متمادی از محضر یک استاد بهره برده، می‌تواند خود را شاگرد بنامد. همین مسئله باعث می‌شود اگر این شاگردان کارگاه آواز کاری انجام می‌دهند، این‌طور تصور شود که مورد تأیید شماست. لطفا نظر خودتان را در این مورد بفرمایید.

شاید این شاگرد حق دارد خودش را شاگرد من بداند! دروغ هم نگفته است. اما وقتی خودش را شاگرد من معرفی می‌کند، باید از عهده‌اش هم بربیاید و نشان دهد که در آواز چه کار می‌کند. باید خودش را یک طوری توجیه کند و بگوید در ابتدا شاگرد من بوده. نه اینکه حرف‌های نادرستی بزند مثل اینکه استاد من را به‌عنوان بهترین شاگرد پذیرفته است. اگر قرار باشد از اسم من برای توجیه و مطرح‌کردن خودش سوء‌استفاده کند، خیلی زود از جامعه تودهنی می‌خورد.

آیا جامعه این تشخیص را خواهد داد؟

تشخیص جامعه در دراز‌مدت درست است؛ ولی بعضی از نزدیکان در کار خوانندگی گاهی اوقات حرف‌های عجیب‌و‌غریبی می‌زنند که آدم فکر می‌کند این افراد حسادت می‌کنند؛ ولی به‌هر‌حال در هر کلاسی مثلا در دانشگاه پزشکی هم که بروید، دانشجویان از سال دوم همدیگر را دکتر خطاب می‌کنند؛ در‌حالی‌که چند سال مانده تا دکتر شوند. در کلاس من هم این افراد زحمت کشیده‌اند و خودشان خوب می‌دانند که چقدر تغییر کرده‌اند.

زمان زیادی را باید صرف کنند تا بخواهند روی پای خودشان بایستند و تولید‌کننده باشند. تا دوره عالی را تمام نکنند، نمی‌توانند تولید‌کننده باشند. فعلا باید همیشه چیزی را از بَرکنند و از این و آن سرهم کنند و بخوانند و این‌طور آواز‌خواندن نمی‌شود. این افراد در‌حال‌حاضر در این اندازه‌اند که با همه استعدادی که دارند، باز هم استعدادشان از من بیشتر نیست. من می‌دانم که یک جای کار می‌لنگد و هنوز نمی‌توانند روی پای خودشان باشند. وقتی سه، چهار کار بیرون بدهند، کفگیرشان ته دیگ می‌خورد و معلوم است کارشان تمام شده است. پس باید دوره عالی را ببیند، تا من خلاقیت‌شان را به کار بیندازم و ده‌ها نکته در کار آواز را تعلیم دهم، تمرین‌شان دهم و وادارشان کنم که فکر کنند.

بعد از چند سال می‌توانند بگویند خواننده‌ای هستند که تولید‌کننده هستند و ۱۰ جور برنامه می‌دهند که دوتای آن هم مثل یکدیگر نیست؛ اما الان هیچ‌کدام در جایگاهی نیستند که ادعا کنند که شاگرد شجریان هستند و به‌همین‌دلیل باید همه آن‌ها را قبول کنند. دروغ هم نمی‌گویند، شاگرد شجریان هستند و چهار عکس هم در کنار من گرفته‌اند؛ ولی باید صبر کنند بعد از دوره عالی. همه این‌ها هم نمی‌توانند دوره عالی را ببینند.

در دوره عالی خلاقیت این‌ها را به کار می‌اندازم که تولید‌کننده باشند؛ یعنی طراحی و آهنگ‌سازی انجام دهند. یک خواننده آواز باید در این حد باشد. برخی از بچه‌های ما ادعا‌های خیلی بی‌ربطی می‌کنند که هنوز در آن جایگاه نیستند.

آینده آواز کمی مبهم به نظر می‌رسد؛ ولی شما قبلا گفته بودید جای نگرانی نیست.

جای نگرانی از این نظر نیست که نمونه خوب آواز در دستشان هست مگر اینکه جامعه آواز را نخواهد. مگر اینکه جامعه نخواهد با شعر حافظ، سعدی و مولانا ارتباط داشته باشد، چون ما باید زبان همین شاعران را با آواز بیان کنیم. البته شعر نو هم آمده و آن جای خود…. با آن هم می‌شود کار‌هایی ارائه کرد. تکنولوژی و عوض‌شدن زندگی مردم، بسیار در موسیقی و نوع آهنگ‌ها تأثیر دارد. مثلا اگر بخواهیم در آمریکا آواز ایرانی بخوانیم نمی‌توان این کار را به کیفیت اینجا انجام داد. چون شرایط آنجا طوری است که به درد آواز ایرانی نمی‌خورد.

باید در همین مملکت باشیم و کمبود‌ها و مشکلات را ببینیم تا آواز حس و حال مخصوص خود را داشته باشد. این آواز زاییده فرهنگ همین جغرافیاست. اگر فرهنگ جغرافیا عوض شود یقین بدانید که نوع آواز‌ها هم کم‌کم بدون اینکه متوجه شویم عوض می‌شود.

شما به اقتضای این اتفاقات در آن طرف مرز‌ها هماهنگ می‌شوید؟

نه، من کار خودم را می‌کنم و پیام اینجا را به آن طرف می‌بریم.

واکنش آن‌ها چیست؟

به‌هر‌حال تعداد کم است. به اندازه موسیقی پاپ نیست. البته من فرق دارم و سالن‌هایم پر می‌شود، ولی خیلی‌ها این‌طور نیستند.

شما تا چه حد به شانس اعتقاد دارید؟ یعنی اگر خواننده‌ای بخواهد در آینده پا جای پای شما بگذارد، آیا باید شانس هم داشته باشد؟

خیر، با شانس که نمی‌شود. شانس تنها مربوط به بلیت بخت‌آزمایی است.

این‌ها که دوره عالی را می‌بینند هم نمی‌توانند به شما برسند. در این سال‌ها و چند دهه دیدیم که کسی به شما هم نزدیک نشده است.

باید بروند تلاش کنند و خودشان را برسانند. این شانس نیست. اگر به من نزدیک نشده‌اند برای این است که کار نکرده‌اند. آن‌طور که در حد دوره عالی باشد کار نکرده‌اند.

برای همایون، فرزندتان این مسئله فرق دارد. برخی این برداشت را دارند که شما آن چیز‌هایی که به همایون آموزش دادید به دیگران نگفته‌اید.

من وظیفه ندارم جواب‌گوی هر کسی باشم.

آیا همایون در‌حال‌حاضر از نظر آواز و طراحی آن به شما متکی است؟

همایون از روزی که خوانندگی را شروع کرد روی پای خودش بود. تمام کارهایش را خودش انجام می‌دهد و از من هیچ کمکی نمی‌گیرد. از روز اول هم من گفتم خودت کارت را بکن هر جا نیاز داشتی نظری می‌دهم، اما در نهایت بگذار کار برود در جامعه و نقد شود.

اما به‌هرحال تعلیم که داده‌اید؟

بله؛ البته که تعلیم دیده و از ۱۰، ۱۲‌سالگی تعلیم آواز همایون شروع شد و با او تکنیک آواز کار کردم. صدا‌سازی را با همایون تجربه کردم که خیلی هم جواب داد و الان مثل تکنیک من می‌خواند. خیلی از بچه‌های گروه من هم به همین تکنیک می‌خوانند.

شاگردی هم‌سطح همایون دارید؟

هیچ دو نفری را با هم مقایسه نمی‌کنم. البته تکنیک‌های خوبی در آن‌ها هست، اما خوانندگی، تیزهوشی و اعتماد‌به‌نفسی می‌خواهد که باید آن را داشته باشند تا بتوانند از چیزی که دارند استفاده درست کنند. من نمی‌خواهم به‌عنوان پدر از همایون تعریف کنم، ولی الحق، چون تیز‌هوش است می‌تواند خودش را به‌ویژه در صحنه خوب ارائه کند. هنوز این بچه‌ها نمی‌توانند در صحنه خوب کار کنند، هر وقت توانستند این کار را بکنند آن وقت می‌توان آن‌ها را با همایون مقایسه کرد.

شما همایون را نقد هم می‌کنید؟

اگر لازم باشد گاهی اوقات نقدش می‌کنم. مثلا می‌گویم اگر خواسته باشد با یک فرد دائم کار کند خیلی یکنواخت می‌شود. گاهی صحبت‌هایی با هم داریم.

درباره آوازش چطور؟

درباره آواز باید بیشتر روی بداهه‌خوانی‌اش کار کنم. وقتی تصمیم بگیرد بخواند، کارش را می‌کند، اما هرچه در کار هنر بیشتر کار کند، بیشتر به دردش می‌خورد. جا دارد همایون بیشتر کار کند.

آیا می‌توانیم بگوییم همایون ادامه طبیعی مسیر شماست؟

بگذاریم راه خودش را برود تا ببینیم تا کجا می‌رود.

خیلی‌ها دوست دارند بدانند شما ایشان را تأیید می‌کنید؟

فعلا همایون را گذاشته‌ام به عهده خودش تا تصمیم بگیرد. هیچ کاری به کارش ندارم. خودش تصمیم می‌گیرد.

ممکن است راهنمایی نیاز باشد؟

اگر بخواهد من راهنمایی می‌کنم، فعلا آزادش گذاشته‌ام تا خودش تصمیم بگیرد. به‌هر‌حال او خوانندگی را خوب بلد است، ولی اینکه آواز را چقدر دنبال کند، بستگی به علاقه‌اش به آواز دارد درحالی‌که شرایطش را دارد.

کسانی هستند که طبیعتا و به‌طور ذاتی و خدادادی صدای خوبی دارند، چقدر این مسئله دارای ارزش است؟

صدا یک وسیله فیزیکی اولیه است که در آواز باید وجود داشته باشد، ولی باید تربیت شود تا تربیت نشود راه به جایی نمی‌برد.

شما در مراسم بزرگداشت آقای خواجه‌امیری (ایرج) درباره ایشان صحبت کردید و نظری دادید.

درباره صدا و چهچهه‌ها نظر دادم. ببینید موارد مختلفی در کار خوانندگی وجود دارد. «هزار نکته در این کار و بار دلداریست» و من فقط دو نکته آن را گفتم، سعی هم کردم این دو نکته درست را بگویم.

این صدا و چهچهه اکتسابی است؟

هم ذاتی است و هم بخشی از آن تمرینی و به‌دست‌آوردنی است. باید تار‌های صوتی مناسب هم داشت. اینکه چه چیزی ارائه می‌کند و دیدگاهش چیست، یک بحث دیگر است. من در آن مراسم در مورد دو اصل مهمی که وجود دارد و مشهود است صحبت کردم.

این دو نکته چقدر ارزشمند است؟

خیلی ارزش دارد و باعث می‌شود همه را به طرف خودش بکشد. اگر آن دو نکته [صدا و چهچهه‌ها]وجود نداشته باشد، کسی دیگر به بقیه آواز گوش نمی‌کند. آن دو نکته باید باشد، بعد باید ببینیم با آن دو، چه چیزی می‌خواهیم بیان کنیم و این نکته‌ای دیگر است. اینکه چه چیزی ارائه می‌کنید، عطر صدا چگونه است، شخصیت چگونه است، مسائلی جدا از تکنیک تحریر و چهچهه است. من درباره دو بخشی صحبت کردم که همه به آن اذعان دارند.

اینکه شما را به کجا می‌برد؟

آن یک بحث دیگر است. اینکه بگوییم صدا و تکنیک در خدمت چه چیزی است، آن هدف چیز دیگر است. برخی این‌طور می‌گویند که وقتی آن صدای بسیار خوب و ارزنده در خدمت یک چیز درست و حسابی نیست، ارزش ندارد. شاید هم حرفشان درست باشد؛ این بحث از نظر فرهنگی است. به‌هر‌حال اگر هم این توانایی در کنار نکات دیگر باشد، تأثیر آواز خیلی زیاد می‌شود.

اگر این مسئله تشریح شود، خیلی‌ها جواب سؤالشان را می‌گیرند.

بله متوجه می‌شوند. وقتی درباره جنس صدا و تکنیک و چهچهه صحبت می‌کنم همه می‌دانند درست می‌گویم. برخی دوست ندارند و برخی هم دوست دارند که آن انتخاب جامعه و فرهنگ است که چه چیزی دوست داشته باشد. من در کار و زندگی‌ام سعی کردم که همه این‌ها در خدمت هدف خیلی بالا باشد و جامعیت را در نظر گرفتم و دنیای دیگری برای خودم داشتم و آن را دنبال کردم. ولی وقتی از من می‌خواهند درباره یک شخص صحبت کنم، به‌دنبال کاستی‌ها و عیب آدم‌ها نمی‌گردم. نکات خوب و مثبتش را در نظر می‌گیرم و آن‌ها را بیان می‌کنم.

برای خیلی‌ها سنگین بود که فلانی چنین حرفی را زد، اما این وظیفه من بود که این نکات مثبت را بگویم. منتهی این مردم باهوش هستند و می‌فهمند که ما تا کجایش گفته‌ایم. افکار بسته طور دیگری فکر می‌کنند. انسان باید فکرش را باز کند و همه جوانب را در نظر بگیرد و درباره هر چیزی سر جای خودش صحبت کند.

شما همیشه به آینده موسیقی خوش‌بین بودید.

نسبت به دیدگاه جامعه به موسیقی خوش‌بین هستم. الان دولت و حتی تکنولوژی مشکلاتی ایجاد کرده است. مثلا امروز mp۳ همه آثار را به یغما می‌برد و هیچ‌چیز برای تهیه کننده‌ها و هنرمندان باقی نمی‌گذارد. این یک خطر است که هنر موسیقی را تهدید می‌کند، چون از نظر مالی تأمین نمی‌شود.

چه راهکاری وجود دارد؟

مردم باید این مسائل را مورد توجه قرار دهند. امروز بسیاری از شرکت‌های تولید‌کننده سی‌دی تعطیل شده‌اند. یک mp۳ به بازار می‌آید و خیلی‌ها هم که از ضرر آن بی‌خبرند، خوشحال می‌شوند که ۲۰ ساعت از کار‌های فلان هنرمند را با پنج هزار تومان خریده‌اند. این مسئله بزرگ‌ترین لطمه را به هنرمندان و تولید‌کنندگان می‌زند.

وقتی تولید‌کننده نتواند هزینه‌های خود را تأمین کند، به هنرمند نمی‌تواند دستمزد دهد، وقتی هم دستمزد هنرمند کفاف زندگی‌اش را ندهد، دیگر هنر را رها می‌کند. جامعه باید حواسش به این مسئله باشد. خودم هم دارم این مسائل را حس می‌کنم. من پنج سال است – از سال ۸۷ تا الان – یک ریال از بابت کنسرت و آلبوم در این مملکت درآمد نداشتم. حالا تا جایی می‌توانم خودم را اداره کنم، اما خطر این مسائل وجود دارد، ولی یک جوان تازه‌کار نمی‌تواند خود را اداره کند.

شنیده‌ها حاکی از این است که پیشنهاد و توافق اولیه‌ای به وجود آمده تا برای صد نفر مجوز برداشته شود. قبلا این تعداد ۶۰ نفر بود، ولی الان اسامی به صد نفر رسیده است.

امیدوارم این‌قدر متحول شده باشند. اگر به نظر من باشد باید به همه افراد مجوز داد. این جامعه است که سبک و سنگین می‌کند و حق انتخاب دارد. مگر این آقایان که در این مملکت مدیر شده‌اند، از سرزمین و سیاره دیگری آمده‌اند؟ این‌ها هم از همین جامعه بیرون آمده‌اند. چطور شد که این‌ها می‌فهمند، ولی مردم نمی‌فهمند؟ چرا این‌ها خودشان را تافته جدا بافته و عاقل‌تر از مردم می‌دانند؟ این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند فرهنگی را بپذیرند یا نه. خانواده‌ها خودشان بلدند چه کار کنند.

یک توجیه که در ممیزی وجود دارد این است که هر اثری منتشر می‌شود یک غذای روحی است و ممکن است این غذا مسموم باشد. پس باید جلوی ورود غذای مسموم به جامعه گرفته شود. نظر شما چیست؟

باید به آن‌ها بگویم به شما ربطی ندارد که غذا مسموم باشد، شاید یک نفر بخواهد غذای مسموم بخورد و خودش را بکشد. اما همه که این کار را نمی‌کنند. حالا اینکه مگر توانسته‌اند جلوی غذای مسموم را بگیرند؟ موسیقی زیرزمینی از کجا درآمده؟ چون نگذاشتند مردم کارشان را بکنند و جلوگیری کردند موسیقی زیرزمینی بیرون آمده و جلویش را هم نمی‌توانند بگیرند. امروز دنیا دنیای دیگری است.

شما قائل به هنر سیاسی هستید؟

سیاست به تمام ارکان زندگی اجتماعی مردم ورود کرده است. در ایران همه چیز را سیاسی کرده‌اند. حتی اگر در دکان نانوایی به وضعیت آرد هم اعتراضی بشود می‌گویند کار سیاسی انجام شده است. حتی «ربنا» را یک دعای سیاسی کردند. این سیاست است که به حق و حقوق هنرمندان ورود کرده است وگرنه هنرمندان کاری به سیاست ندارند.

یعنی هنرمندان خودشان دوست ندارند وارد سیاست شوند؟

ابدا، سیاست است که به هنرمندان کار دارد و جلوی کارشان را می‌گیرد.

چه کار باید کرد؟

من دیگر درباره آن حرف نمی‌زنم. مردم باید در این باره تصمیم بگیرند چه کار می‌کنند. یا آن کسانی که حق ندارند در کار مردم دخالت کنند باید بفهمند که نباید سیاست را وارد همه ارکان زندگی مردم کنند. در آخر هم خودشان خسته می‌شوند و هم مردم را از کار و زندگی می‌اندازند. همه چیز سیاسی شده، موسیقی، ورزش، کتاب، فرهنگ و…. سیاست و دولت باید در خدمت این‌ها باشد.

ولی قبول دارید که برخی هنرمندان در خدمت سیاست هستند؟

خیلی. این‌ها آدم‌های بیچاره و بی‌مایه‌اند که به دنبال قدرت هستند.

پس می‌توان گفت که هنرمندان باید سیاست را بشناسند، ولی سیاسی نباشند؟

مسئله این است که یک بار شما در مبارزه با سیاست هستید و همه چیز را به نفع خودتان و به نفع افکارتان دارید سیاسی می‌کنید. این کار خوبی نیست. بعد سیاست کاری می‌کند که مردم را به مقابله با خودش دعوت می‌کند. چرا باید سیاست طوری در زندگی مردم دخالت کند که مردم و هنرمند را به دعوا در مقابل خودش بطلبد.

این بینش بالای هنرمند است که موقعیت را بشناسد و بر اساس آن شعر و آهنگ را انتخاب کند و هم‌گام با مردم باشد.

یک وقت هست مردم زندگی عادی دارند و شما اگر بیایید حرف سیاسی بزنید می‌خندند. وقتی سیاست برای مردم باشد حرف دیگری است؛ یعنی همه کار برای زندگی‌دادن به مردم انجام می‌دهد. هنرمند هم، چون جزئی از مردم است، از برنامه‌هایی که سیاست برای مردم و رفاه جامعه دارد بهره‌مند می‌شود.

یعنی آنجایی که هنرمند تشخیص می‌دهد کاری به نفع مردم است باید وارد شود؟

وظیفه دارد حرف مردم را در مقابل سیاست بزند. بعضی از هنرمند‌ها هم حاضر نیستند این کار را انجام دهند.

آیا این عیب هنرمند محسوب می‌شود؟

نه عیبش نیست؛ می‌گوید دلم نمی‌خواهد این کار را بکنم، دوست دارم زندگی خودم را داشته باشم. برخی دیگر هم نمی‌توانند تحمل کنند و می‌گویند ما می‌خواهیم حرف مردم را بزنیم.

چندسالی هست که با ساز‌های ابداعی خودتان کنسرت برگزار می‌کنید. لطفا یک ارزیابی از ساز‌های خودتان داشته باشید.

اگر همین‌ها را بتوانیم خوب معرفی بکنیم که هنرمندان از این ساز‌ها استفاده کنند و مردم بشنوند و خاطره‌ای برایشان ایجاد کند، مفید خواهد بود چراکه ساز‌ها را تهیه می‌کنند و می‌نوازند و ارتباط برقرار می‌کنند. البته این زمان می‌خواهد. در این شش- هفت سالی که این ساز‌ها را ساختم، متأسفانه در ایران به دلیل اینکه ممنوع‌الکار بودم نتوانستم آن‌ها را به صحنه ببرم. این ساز‌ها برای ایرانی‌ها در داخل ایران ساخته شده، ولی هنوز شناخته نشده‌اند. هرچند با این ساز‌ها در خارج از کشور کنسرت دادم و ساز‌ها خیلی خوب روی صحنه خودشان را نشان دادند و هرکس شنیده بسیار لذت برده است.

البته جلوه‌کردن ساز به توانایی نوازنده بستگی دارد، چون ساز را نوازنده معرفی می‌کند نه سازنده آن. من سال‌ها نیاز به این صدا‌ها را تجربه و حس کردم و بعد به سازسازی پرداختم که کاری بسیار وقت‌گیر و هزینه‌بر است و در کل کار سختی است. ساز وقتی از کارگاه بیرون می‌آید و می‌خواهیم به صدایش بیاوریم باید کلی وقت صرف کنیم تا به آن صدایی که می‌خواهیم برسیم. خوشبختانه این ساز‌ها تا اینجا خیلی خوب خودشان را نشان دادند.

از این ۱۵-۱۶ سازی که طراحی کردم و ساختم، بعضی‌هایش فقط یک نوع دارند و هنوز ادامه ندادم. بعضی هم هر کدام چهار، پنج نوع دارند که در ارکستر‌های مختلف استفاده می‌کنم. نوازندگان خارجی وقتی با این ساز‌ها برخورد می‌کنند و با آن‌ها می‌نوازند خیلی از آن‌ها خوششان می‌آید. نوازندگانی از آمریکا، کانادا، اروپا و روسیه در گروه ما بودند که خیلی این ساز‌ها را دوست داشتند و وقتی ساز‌ها را از آن‌ها گرفتم، خیلی ناراحت بودند. زمان می‌خواهد که مردم ایران این ساز‌ها را در صحنه ببینند و با آن‌ها آشنا شوند.

نوازنده هم باید با این ساز‌ها ارتباط برقرار کند و هر سازی که به نوازنده می‌دهند، باید شخصیت آن را درک کند و بداند چه نوع صدایی از آن در بیاورد و چه ملودی‌هایی با این ساز بهتر نواخته می‌شود. برای مثال، اگر یک قطعه برای نی نوشته شده باشد، وقتی برای سنتور نوشته می‌شود، تفاوت دارد. هنرمندانی هستند که ساز‌های دیگر می‌نوازند و ساز‌های من را هم می‌نوازند، اما باید با این ساز چند سال زندگی کنند و با فضای آن آشنا شوند. بعد هم براثر زیاد نواختن و زیاد شنیدن ازسوی مردم خاطره ایجاد شود. ساز‌های من در ایران هنوز به جایی نرسیده‌اند که خاطره ایجاد کنند و من منتظرم این ساز‌ها روزی در صحنه باشند و مردم آن‌ها را بشناسند.

آیا معتقدید ساز‌های شما نوازنده مخصوصی می‌خواهد؟

مثلا درباره ساز «ساغر» که نوازنده تار می‌تواند آن را بنوازد؛ نوازنده نباید فکر کند این تار است. بعد از چند وقت می‌بیند این ساز ملودی‌های خاص خودش را می‌خواهد. می‌توان ملودی‌های تار را هم با آن نواخت. پس این ساز وقتی لهجه خاصی دارد، باید ملودی‌های خاص خودش را پیدا کرد.

معتقدید از ابتدا این ساز را کسی فرا‌بگیرد؟

هم می‌تواند از ابتدا یاد بگیرد؛ هم اینکه کسی که مثلا سنتور می‌نوازند، می‌تواند تندر هم بنوازد، ولی نباید فکر کند همان سنتور است، چون تکنیک و زمان‌بندی آن فرق دارد و فرم مضراب‌زدنش کاملا تفاوت دارد. ساز «دل و دل» را مثل ویلن می‌نوازند، ولی ویلن‌نواز ایرانی خیلی بهتر با آن ارتباط برقرار می‌کرده و می‌گوید خیلی ایرانی است. وقتی یک چهارمضراب سه‌گاه یا ابوعطا می‌نوازند، خیلی آن‌ها را راضی‌تر می‌کند تا وقتی با ویلن می‌نوازند. چون این ساز پوست دارد که شرقی‌تر است و احساس دیگری به نوازنده دست می‌دهد. تمام این‌ها در صورتی است که با ساز بنوازند تا با ساز آشنا و دوست شوند.

با ساز باید معاشقه کرد تا بتوان صدای آن را خوب درآورد. پس نوازنده خیلی مهم است که ساز را چطور می‌نوازد و آن را معرفی می‌کند. هنوز به‌علت اینکه من شش سال است که در ایران کنسرت نداده‌ام، مردم ایران هنوز ساز من را درست در صحنه ندیده‌اند.