Previous Next

زانوی بنیاد مستضعفان روی گلوی روستای ابوالفضل


کار بنیاد مستضعفان امروزه بجایی رسیده است که برغم غارت و چپاول همه اموال مصادره شده، اکنون خود پا بر گلوی محروم‌ترین و مستضعف‌ترین اقشار جامعه گذاشته است. این بنیاد غارنگر قصد دارد با خراب کردن خانه‌‌های روستای “ابوالفضل” اهواز زمین‌های آنها را بالا کشیده و صرف معاملات غارتگرانه خود نمایند.

روستای «ابوالفضل» در حد فاصل بین شهرک زردشت و کیانشهر اهواز واقع است که حدود ۳۰۰ خانوار بیش از ۳۰ سال است که در آنجا سکونت دارند. در طول سال گذشته، دولت‌های مختلفی که همه دم از حمایت محرومین می‌زدند آمدند و رفتند، و جز بر محرومیت و ظلم بر این روستائیان نیفزودند.
در یک سال اخیر، ساکنان روستای حضرت ابوالفضل اهواز با احکام بنیاد مستضعفان که ادعای مالکیت خانه‌هایشان را دارد، مواجه شده و اکنون ۳۰۰ خانوار، ترس از دست دادن خانه‌هایشان را دارند.

بنیاد مستضعفان با حکمی مبنی بر مالکیت بر روستای «ابوالفضل»، در صدد تخریب حدود ۳۰۰ خانه اهالی این روستاست.

بسایت خبری «عصر جنوب» گزارش داده است که با حکم صادرشده بنیاد مستضعفان، این نهاد خود را مالک این روستا معرفی کرده و در حال تخریب خانه‌های اهالی آن است. تا کنون برخی اهالی روستا به دلیل مقاومت و اعتراض به این مساله بازداشت شده‌اند.

خبرگزاری مهر نیز در گزارشی درباره این روستا به نقل از امام جماعت آن نوشته است؛ اگر چنین ادعایی صحیح است چرا در این چند سال مطرح نشد؟ چرا بعد از این‌که ۳۰۰ خانوار بیش از ۳۰ سال در این روستا خانه ساختند و زندگی تشکیل دادند، یاد این موضوع افتاده‌اند؟! آن هم در روزها و ایامی که بیماری کرونا از یک طرف و شرجی و گرمای طاقت‌فرسا و وضعیت نابه‌سامان اقتصادی از سویی دیگر عرصه را بر مردم تنگ کرده است.

روسیه مانع از انتقال مخالف سرشناس به خارج شد


سخنگوی الکسی ناوالنی، از مخالفان سرشناس رئیس جمهوری روسیه روز جمعه اعلام کرد که پزشکان با انتقال او به خارج از کشور به دلیل شرایط جسمی «ناپایدار» مخالفت کرده‌اند.

این سخنان در حالی بیان می شود که یک فروند هواپیمای مجهز به امکانات پزشکی بامداد جمعه از آلمان به سوی منطقه سیبری در روسیه پرواز کرد تا الکسی ناوالنی را برای معالجه به خارج از این کشور منتقل کند.

ناوالنی روز پنجشنبه حین پرواز از سیبری به مسکو ناگهان بیمار شد. هواپیما فرود اضطراری در اومسک داشت و در آنجا وی را به بیمارستان منتقل کردند و وی در کماست.

نزدیکان این منتقد سرسخت پوتین بر این باور هستند که او به طور عمدی مسموم شده است.

پزشک ارشد تیم درمان رهبر اپوزیسیون روسیه در بیمارستانی در سیبری امروز (جمعه) اعلام کرد، وضعیت جسمانی این سیاستمدار خیلی کم بهبود یافته اما هنوز ثابت نشده و تلاش برای انتقال وی از بیمارستان می‌تواند به مرگ وی منجر شود.

وی از پاسخ درباره سوالی در مورد اینکه این رهبر اپوزیسیون مسموم شده باشد، اجتناب کرد.

متحدان این رهبر اپوزیسیون می‌خواهند وی را برای درمان به خارج از کشور منتقل کنند اما این پزشک گفته که چندین مورد سوال حقوقی باید پیش از آنکه این سیاستمدار به خارج از کشور منتقل شود، حل و فصل شود.

وی گفته که پزشکان ارشد از مسکو آمده‌اند تا ناوالنی را درمان کنند.

در حالیکه بنیاد مقابله با فساد ناوالنی بر این باور است که وی را مسموم کرده‌اند، پزشکان دولتی می‌گویند که مسمومیت تنها یکی از دلایل احتمالی شرایط به وجود آمده برای وی است.

رسمی کردن جنایتی علیه زنان در جمهوری اسلامی


بیانیه بنیاد میراث پاسارگاد

رسمی کردن جنایتی علیه زنان، زیر نام میراث فرهنگی ایرانیان

چندی پیش رئیس دادگستری شوش، در استان خوزستان، در فراخوانی عمومی خواستار ثبت رسمی یکی از سنت های ضدانسانی به نام «خون بس» در فهرست «میراث فرهنگی ناملموس ایرانیان» شد.

«خون بس» یکی از رسم های قرون وسطایی برخی از قبایل در کشورهای مختلف، از جمله در ایران قرون وسطا بوده است. این رسم وقتی اجرا می شد که به دلیل درگیری هایی بین دو قبیله جنگ و خونریزی اتفاق می افتاد. بزرگان قبیله برای این که روند انتقام کشی و خونریزی را متوقف کنند، یک یا چند دختر (از شیرخواره به بالا) را از خانواده مقتول به خانواده قاتل می بخشیدند. و انتقام کشی ظاهرا تمام می شد. اما دختر یا دختران بخشیده شده که به عقد یا صیغه ی مردان قبیله ی مقتول در می آمدند دیگر هیچ حقوقی نداشتند و در واقع چون بردگان تمام عمر مورد آزارهای جنسی و جسمی و روحی قرار می گرفتند.

این رسم در دوران پهلوی ها به مرور از رونق افتاد و غیرقانونی شد. اما متاسفانه پس از انقلاب اسلامی، از آنجا که همچون ختنه زنان، صیغه یا فحشای مذهبی، و دیگر رسم های غیرانسانی و ضد زن، مورد حمایت مسئولین حکومتی بود، دوباره به اجرا در آمد.

و اکنون وقاحت مسئولین حکومت اسلامی تا به جایی رسیده که قصد دارند این نوع رسم ها را به عنوان «میراث فرهنگی ایرانیان» به ثبت رسانده و حتما فردایی هم آن ها را برای جهانی شدن به یونسکو بفرستند، تا جهانیان بدانند ایرانیانی که هزاران سال پیش، از نظر فرهنگی، افتخار جهان آن دوران بودند، اکنون در آغاز قرن بیست و یکم زیر تسلط عقب افتاده ترین و وحشیانه ترین قوانین جهانی زندگی می کنند.

البته تازه روشن شده که بیش از ده سال است که دیگر مسئولین حکومت اسلامی نیز دنبال قانونی کردن این نوع رسم ها، از جمله رسم«خون بس» و به ثبت رساندن آن بوده اند. و خوشبختانه اعتراض اخیر زنان و مردان با فرهنگ ایرانی، به ويژه در استان خوزستان، به ثبت چنین رسم هولناکی سبب شد که یونسکو رسما از سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی بخواهد تا جریان ثبت چنین رسمی را که ضد حقوق بشر و ضد حقوق زنان است را متوقف کنند.

و با این همه روز گذشته جناب «صادق جعفری چگنی» رییس دادگستری شوش یا بهتر است بگوییم رییس بیدادگری شوش با وقاحت تمام در مقابل اعتراض یونسکو ایستاده و فرموده است:«این یک نگاه تنگ نظرانه به موضوع است که بخواهیم مساله را حقوق بشری کنیم فرهنگ مردم خوزستان خیلی غنی تر از این است، اما متاسفانه بعضی مواقع ریشه ها از یادمان می رود، این رسم برای این بوده که مانع ادامه خونریزی ‏شود، ضمن اینکه ایرادات این رسم به دلیل ‏تأثیر شرایط اجتماعی، اکنون برطرف شده، به‌طوری که در پرونده‌های قتلی که حل‌وفصل کردیم، به ‏هیچ‌وجه چنین چیزی مطرح نشده است»

گفته های رییس دادگستری شوش به روشنی نشان می دهد در دادگستری های ایران این نوع مسایل هر روزه مطرح است و همچنان قوانین واپسگرا و ضد انسانی حکومت اسلامی چون کابوسی بر سر مردمان ایران فرو افتاده است.

بنیاد میراث پاسارگاد ضمن تحسین زنان و مردانی که با اعتراض های مداوم خود از زنده کردن این گونه رسم های ضدانسانی و واپسگرا جلوگیری می کنند، اعلام می کند که در حد توان خود برای رویارویی در مقابل هر نوع واپسگرایی فرهنگی و جلوگیری از آلوده کردن فرهنگ انسانمدار و مهرآفرین ایرانیان به آن چه که با حقوق بشری انسان این روزگار در تضاد قرار دارد، در کنار هموطنان با فرهنگ و انساندوست خود ایستاده است.

با مهر
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد

نگرانی اروپا: آمریکا دنبال نابود کردن برجام است


آمریکا امروز ماشه تلاش برای احیای تحریم‌های سازمان ملل علیه رژیم ایران را چکاند. خبرگزاری فرانسه، گزارش داد: آمریکا امروز -پنجشنبه- روند بازگشت تحریم‌ها علیه رژیم ایران را فعال کرد.

بنابراین گزارش، وزیر خارجه آمریکا در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه رژیم ایران را خواستار شد. مایک پمپئو بعد از تحویل این نامه به دبیرکل سازمان ملل در جمع خبرنگاران گفت: برای بازگشت تحریم‌ها هر کاری لازم باشد می‌کنیم.

این در حالیست که منابع دیپلماتیک می‌گویند: چین، روسیه و اتحادیه اروپا در نامه‌های جداگانه‌ای اعلام کردند بازگشت تحریم‌ها را قبول ندارند.

روزنامه الشرق الاوسط در این باره نوشت: اروپایی‌ها بر این باور هستند که آمریکا دنبال نابود کردن برجام است و نه پیدا کردن راه حلی برای رفع مشکلات.

منابع دیپلماتیک اروپایی به این روزنامه گفته اند که هدف ترامپ و دولتش این است که رژیم ایران را در یک موقعیت دشوار قرار دهند و آن را از برجام خارج کنند. چرا که بعد از تحقق این سناریو، اروپایی‌ها دیگر نمی‌توانند بگویند که آن‌ها از برجام حمایت می‌کنند. چون دیگر توافقی در کار نخواهد بود.

ناظران می گویند: با موضع‌گیری‌ها و کنش و واکنش‌های روزهای گذشته اکنون روشن شده که آمریکا یک نقشه‌ مسیر مشخص را برای عملی کردن مکانیسم ماشه پیش می‌برد و طرح قطعنامه در شورای امنیت به‌رغم آن‌که می‌دانست رأی نمی‌آورد، یکی از گام‌های این نقشه ‌مسیر برای نهایی کردن سیاست فشار حداکثری برای به‌زانو درآوردن رژیم ایران بوده است.

در این میان برخی دیپلماتها می گویند ترامپ برای ماندن در کاخ سفید ناچار است تکلیف رژیم ایران را روشن کند و ممکن است برای این کار دست به اقدام نظامی بزند.

پاتریک تروس، سفیر اسبق آمریکا در قطر در این باره در یادداشتی تحت عنوان «سورپرایز اکتبر: جنگ با رژیم ایران» در نشنال هرالد نوشت: ترامپ برای رأی آوردن مجدد به رژیم ایران حمله می‌کند و انتخاب آبرامز به همین دلیل است. او می‌گوید پمپئو و آبرامز او را متقاعد کرده‌اند که آمریکایی‌ها هرگز رئیس جمهورِ زمان جنگ را از کاخ سفید بیرون نمی‌کنند.

علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بین الملل در تهران در این باره به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داد و گفت: پیشنهاد می‌کنم مقامات کشور به شدت مراقب شرایط کنونی باشند چرا که نظام بین المللی در حال پوست انداختن است، آمریکا ممکن است به خاطر حفظ موقعیت جهانی خود دست به اقدامات تازه‌ای بزنند. مخصوصا با ورود چین به غرب آسیا شرایط حساسیت بالایی پیدا کرده است.

رأی نیاوردن قطعنامه در واقع به ضرر نظام شده است

رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی درباره تلاش های واشنگتن برای تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران و رأی شورای امنیت و مکانیزم ماشه گفت: ما می‌دانستیم نتیجه رأی‌گیری چه خواهد بود، اما ما وارد مکانیزم ماشه خواهیم شد و شما هفته آینده شاهد آن خواهید بود.

ترامپ همچنین گفت که در نشست پیشنهادی پوتین درباره رژیم ایران با حضور اعضای شورای امنیت شرکت نخواهد کرد.

رئیس جمهور روسیه پیش تر پیشنهاد کرده بود دیدار آنلاین اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل با حضور آلمان و رژیم ایران برگزار شود تا بتوان از تشدید اوضاع جلوگیری کرد.

وزارت خارجه آمریکا نیز با نشان دادن واکنش نسبت به پیشنهاد پوتین اعلام کرد که شورای امنیت سازمان ملل بهترین مکان برای بحث در باره مسأله تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران است.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: آمریکا با ارائه یک قطعنامه تند که می‌دانست رد می‌شود، راه تحریم‌ های خودکار (مکانیسم ماشه) را گشود.

این خبرگزاری افزود: تحلیلگران بر این گمان هستند که واشنگتن آگاهانه یک پیش‌نویس قطعنامه تندروانه را ارائه کرده که می‌دانسته اعضای شورا نمی‌توانند آن را بپذیرند.

واشنگتن به ‌دنبال برنامه‌های دیگری است

سایت موسوم به “دیپلماسی ایران” در باره پیامدهای نتایج رأی شورای امنیت بر سر تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی نوشت: با رأی مخالف شورای امنیت، واشنگتن به‌دنبال برنامه‌های دیگری برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی است. از این رو شاید لحن کاخ‌سفید از دیپلوماسی به سمت فشار بیشتر تغییر پیدا کند و ترامپ باید این شکست در شورای امنیت را به یک برگ برنده با تمدید این تحریم‌ها به هر نحو ممکن بدل کند. کما این‌که وزیر خارجه آمریکا به صراحت گفت آمریکا به کار خود ادامه خواهد داد تا اطمینان حاصل شود نظام ایران آزادی خرید و فروش تسلیحات را نداشته باشد.

روزنامه آرمان نیز به ‌نقل قاسم محبعلی مدیرکل پیشین وزارت‌خارجه جمهوری اسلامی نوشته است: واضح بود که این قطعنامه رأی نمی‌آورد و شاید خود آمریکا نیز این را می‌دانست و هدف‌های پنهان دیگری داشت. …اگر بحث برجام به شورای امنیت برود به قطعنامه‌ ای جدید نیاز پیدا می‌کند و مسأله مکانیزم ماشه محفوظ است و آنجا آمریکا است که از حق وتو استفاده کرده و برجام را از بین می‌برد.

وی افزود: اگر آقای ترامپ مجدداً انتخاب شود از موضعی بسیار قوی و شدیدتر وارد برخورد با جمهوری اسلامی می‌شو و چون احتیاجی به رأی دور دوم ریاست ‌جمهوری ندارد عملاً به سراغ از بین بردن برجام خواهد رفت.

روزنامه آرمان در مطلبی دیگر با عنوان «گام های بعدی آمریکا را باید پیش‌بینی کنیم» نوشت: این پرسش پیش می‌آید که آمریکا برای چه با علم به این شکست ترجیح داد این قطعنامه را تا پایان ادامه دهد و به سازمان ملل فرستاده و آن را در معرض رأی‌گیری بگذارد؟

برای پاسخگویی به این سؤال اظهارنظرهای مقامات آمریکایی بعد از این قطعنامه شاید بهتر بیانگر این است که ایالات‌متحده درصدد انجام پلن‌هایی دیگری در این زمینه است و شاید قطعنامه تنها بهانه یا تسهیل‌کننده این پلنهای دیگر بود. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا بعد از به سرانجام نرسیدن این قطعنامه گفته ایالات‌متحده هرگز دوستان ما در منطقه را که انتظار بیشتری از شورای امنیت داشتند، رها نخواهد کرد.

وزیر امور خارجه آمریکا تأکید کرد، کشورش به کار خود ادامه خواهد داد تا اطمینان حاصل شود ایران، آزادی خرید و فروش تسلیحات را نداشته باشد. نماینده ایالات‌متحده در سازمان ملل هم در بیانیه‌ ای اعلام کرد‌: شکست این قطعنامه به‌طور بی‌نقصی وضعیت از کار افتاده و منفعل شورای امنیت را در برابر خطرات رو به افزایش ترسیم کرده است.

آنچه در کلام مقامات آمریکایی بعد از این قطعنامه برمی‌آید اشاره آنها به تداوم تلاش‌ها برای جلوگیری از اقدامات ایران و دستیابی‌اش به تسلیحات بیشتر است، موضوعی که خود بیانگر کوششی دوباره از سوی ایالات‌متحده ده در پس‌پرده است.

وعده آمریکا برای متوقف نشدن تمدید تحریم‌های تسلیحاتی چگونه محقق می‌شود که تا این اندازه مقامات آمریکایی از بابت آن مطمئن هستند یا تلاش‌هایی که پمپئو بیان می‌کند آمریکا ادامه می‌دهد تا ایران به خواسته‌اش نرسد چیست؟

ایالات‌متحده خود می‌دانست که این قطعنامه تصویب‌شدنی نیست اما دلیل اصرارش برای این بود تا ابتدا برای اعمال فشار‌های بیشتر به ایران یک مسیر حقوقی را طی کند، مسیر حقوقی که مطرح شدن همین قطعنامه بود. یعنی اگر مسیر حقوقی جواب نداد به‌مثابه هشدار به جامعه بین‌المللی است؛ به این معنا که آمریکا راه‌کارهای دیپلماتیکش را انجام داد اما جامعه جهانی به این راه‌کارها توجه نکرد در واقع آمریکا؛ توپ را در زمین سازمان ملل انداخت.

فریدون مجلسی دیپلمات سابق می‌گوید: اساساً در تصویب نشدن این قطعنامه باید به یک نکته دیگر دقت کنیم و آن این‌که هیچ کشوری به‌جز چین و روسیه که منافعشان علیه آمریکاست، به نفع ایران رأی ندادند.

پس اتفاقاً این موضوع می‌تواند پیام‌های بدی برای ایران هم داشته باشد. آرای ممتنع اعضای شورای امنیت در امری که همه در مورد نادرست بودنش مطمئن هستند، یک نکته برای ماست. چرا غیر از روسیه و چین که درگیریهای رقابتی با ایالات‌متحده دارند هیچ کشوری حاضر نشد به حقانیت ما رأی دهد؟ همین سکوت است که می‌تواند در مراحل بعد به داد آمریکا برسد.

روزنامه وطن امروز از باند دلواپسان ضد برجام هم نوشته است: از هم‌اینک تعداد زیادی از کارشناسان برجام مدعی شده‌اند رأی نیاوردن قطعنامه در واقع به ضرر ایران بوده است، چرا که باعث فعال شدن مکانیسم ماشه توسط دولت ترامپ می‌شود.

انتخابات؛ ترامپ: بایدن بدترین کابوس آمریکا است


به گزارش خبرگزاری فرانسه؛ دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا امروز خطاب به رای دهندگان آمریکایی اعلام کرد: جو بایدن نامزد حزب دموکرات براي انتخابات رياست جمهوري آمريکا، بدترین کابوس شماست.

گزارش «الشرق الاوسط» از یک نظرسنجی متفاوت

در فاصله سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نتایج نظر سنجی‌ها در داخل آمریکا تغییر یافته است، تا ترامپ از برتری واضح و چشم گیری نسبت به رقیب دموکراتش، جو بایدن برخوردار شود، کسی که به کاملا هریس متوسل شده، تا بر فرصت‌های ورود خود به کاخ سفید بیفزاید.

به گزارش انتخاب به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، برخلاف پیش بینی‌های چهار ماه گذشته، که اعداد و ارقام از پیشتازی بایدن حکایت داشت، نتایج یک نظر سنجی که اندیشکده دموکراسی در واشنگتن انجام داد، نشان می‌دهد که ترامپ با ۴۸ درصد، بر بایدن برتری دارد.

اما چه چیزی طبیعت نظر سنجی‌ها را تغییر داد؟

نتیجه نظر سنجی‌ها نشان می‌دهد که عوامل واقعی پشت این تحول قرار دارد، که باعث شد ترامپ یک پیشرفت چشم گیر در ایالت‌های مهم در انتخابات داشته باشد، یعنی ایالت‌هایی که تعدد آراء بیشتری در مجمع انتخاباتی آمریکا دارند. همین مساله باعث می‌شود پیش بینی کنیم که ترامپ به ۳۰۹ رأی دست یابد، یعنی رقمی بیشتر از آنچه در سال ۲۰۱۶ کسب کرد.

نظر سنجی اخیر، نکات غافلگیر کننده‌ای را آشکار کرد، از جمله آنکه با وجود بحران برخورد‌های نژادی دولت ترامپ با آمریکایی‌های دارای نژاد آفریقایی، در این نظر سنجی، ترامپ به ۲۰ درصد آراء سیاه پوستان دست یافته است، در حالی که در سال ۲۰۱۶، وی ۸ درصد آراء سیاه پوستان را به خود اختصاص داده بود.

از دیگر نکات غیر منتظره، بالا رفتن نسبت رأی دهندگان دارای نژاد اسپانیایی، به ترامپ بود، که در مقایسه با سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است.

اما چه چیزی باعث شد آمریکایی‌ها در فاصله چند هفته، با وجود اتهامات علنی و غیرعلنی که متوجه ترامپ است، به سمت او متمایل شوند؟

اولین چیزی که ذهن شهروند آمریکایی را به خود مشغول می‌کند، شرایط اقتصادی کشورش است و توجه چندانی به سیاست‌های خارجی دولت ندارد. این در حالی است که تمام حواسش متوجه کسی است که فرصت‌های شغلی را برای مردم مهیا می‌کند.

در همین چارچوب، یک سوم رأی دهندگانی که در نظر سنجی حاضر بودند، مساله اقتصاد را در اولویت قرار می‌دهند و به یاد دارند که تا قبل از شیوع کرونا در این کشور، ترامپ در حال بالا فتن از نردبان پیشرفت اقتصادی بی سابقه‌ای برای آمریکا بود. به همین دلیل، رأی دهندگان اطمینان دارند که ترامپ برای اقتصاد بهتر است و همین مهم باعث شد وی به ۵۷ درصد آراء دست یافته و بایدن به ۴۳ درصد دست یابد.

آیا شانس ترامپ رو به افزایش است، اما بایدن دیگر چیز تازه‌ای برای ارائه به مردم آمریکا ندارد و به همین دلیل است که از رشد بازمانده است؟ ممکن است اینطور باشد.

آیا دلایلی وجود دارد که برای مردم آمریکا روشن می‌کند که انتخاب بایدن یک ماجراجویی بزرگ است که می‌تواند برای آینده ملت و کشور آمریکا خطرناک باشد؟

۵۸ درصد افرادی که در نظر سنجی شرکت کرده اند، معتقدند که بایدن وارد مراحل اول آلزایمر شده است و به این شکل، نمی‌تواند آمریکا را در سایه تحولات بین المللی اداره کند.

چین مالک آمریکا خواهد شد!

رئیس‌جمهور آمریکا که از شیوع ویروس کرونا در آمریکا و تبعات سیاسی و اقتصادی آن بر انتخابات آینده ناخشنود است بار دیگر چین را هدف حملات خود قرار داد و گفت که این کشور می‌توانست جلوی این ویروس را بگیرد» و شیوع آن ‌را متوقف کند.

ترامپ گفت: اگر بایدن خواب آلود انتخاب شود همه‌چیز را در اختیار چینی‌ها قرار خواهد داد. چین مالک آمریکا می‌شود. مالک همه آدم‌هایی که اینجا هستند، این ساختمان و حتی آمریکا.

اوین؛ وخامت حال نسرین ستوده بر اثر اعتصاب غذا


همسر نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر زندانی از وخامت حال همسرش بر اثر اعتصاب غذا و انتقال او به بهداری زندان اوین خبر داده است.

رضا خندان در صفحه خود در فیس‌بوک نوشت، حال نسرین ستوده وخیم شده و عصر چهارشنبه به بهداری زندان اوین منتقل شده است.

او همچنین نوشت: «یکی از همبندیان نسرین که امروز به مرخصی آمد، گفت که نسرین قصد داشت در اعتراض به بازداشت مهراوه [دخترش] از خوردن مایعات هم خودداری کند.»

نامه نسرین ستوده از زندان اوین؛ شرایط سختتر شده

خبرگزاری هرانا – نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین از روز سه‌شنبه ۲۱ مردادماه، طی نامه‌ای با شرح درخواست آزادی زندانیان سیاسی از اعتصاب غذای خود خبر داده است. وی در این نامه با اشاره به اینکه “در میانه‌ی بحران کرونا که ایران و جهان را در برگرفته است شرایط زندانیان سیاسی چنان سخت و دشوار شده است که ادامه‌ی حبس با این شرایط ظالمانه غیرممکن شده است، با بی‌جواب ماندن کلیه مکاتبات و با درخواست آزادی زندانیان سیاسی، دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین از روز سه‌شنبه ۲۱ مردادماه ۱۳۹۹ از اعتصاب غذای خود خبر داده است.

خانم ستوده طی نامه‌ای گفته است که این اقدام را در اعتراض به جلوگیری از آزادی زندانیان سیاسی در میانه بحران کرونا صورت داده است.

این وکیل دادگستری در بخشی از نامه خود گفته است: «بسیاری از زندانیان هم اکنون مشمول آزادی مشروط‌ اند و بسیاری از آنان با اعمال قانون جدید آزاد می‌شوند اما با زندانیان به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی قانونی وجود ندارد و هیچ‌یک از آنان حق برخورداری از هیچ روزنه‌ی قانونی را ندارند. مکاتبات زندانیان برای یافتن راه‌های قانونی تنفسی بی‌پاسخ مانده است.»

متن کامل این نامه که نسخه‌ای از آن جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:
«فعالان حقوق بشر

در میانه‌ی بحران کرونا که ایران و جهان را در برگرفته است شرایط زندانیان سیاسی چنان سخت و دشوار شده است که ادامه‌ی حبس با این شرایط ظالمانه غیرممکن شده است.

پرونده‌ی محکومان سیاسی با اتهام‌های غیرقابل باور جاسوسی، افساد فی‌الارض، اقدام علیه امنیت کشور، فساد و فحشا و تشکیل گروه غیرقانونی کانال تلگرامی که می‌توانند تا ده سال حبس و یا حکم اعدام به همراه داشته باشد تشکیل می‌شود. بسیاری از متهمان از بدو تشکیل پرونده تا پایان صدور حکم، از داشتن وکیل مستقل یا ارتباط آزادانه با وکیل خود محروم باقی می‌مانند. قضات دادگاه انقلاب بی پروا و مکررا به متهمان سیاسی اظهار می‌دارند که صرفا برپایه‌ی گزارش نهادهای اطلاعاتی و امنیتی حکم صادر می‌کنند و بازجو در بدو دستگیری متهمان پیشاپیش حکم قضایی را به آنان می‌گوید.

وکلایی که مورد غضب قضات دادگاه انقلاب قرار می‌گیرند روانه زندان می‌شوند. برای متهمانی که ناباورانه با اتهام‌های سنگین روبرو شده‌اند، اشد مجازات و در مواردی نیز بیش از اشد مجازات، حکم صادر می‌شود؛ سپس زندانی سیاسی که حکم‌اش تحت چنین شرایط ناعادلانه‌ای صادر شده است ناباورانه به امید راه قانونی می‌نشیند.

دادگاه تجدید نظر، آزادی مشروط، تعلیق مجازات، تعویق اجرای حکم و قانون جدیدی که تاکید بر صدور حداقل حکم دارد نوید داده شده است، اما در برخوردهایی فراقانونی استفاده از همه‌ی این حقوق قانونی به نظر بازجویان موکول می‌شود و آخرین درها به روی زندانیان سیاسی بسته می‌شود.

بسیاری از زندانیان هم اکنون مشمول آزادی مشروط‌ اند و بسیاری از آنان با اعمال قانون جدید آزاد می‌شوند اما با زندانیان به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی قانونی وجود ندارد و هیچ‌یک از آنان حق برخورداری از هیچ روزنه‌ی قانونی را ندارند. مکاتبات زندانیان برای یافتن راه‌های قانونی تنفسی بی‌پاسخ مانده است.

با بی‌جواب ماندن کلیه مکاتبات و با درخواست آزادی زندانیان سیاسی، دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

به امید استقرار عدالت در سرزمین‌ام، ایران زمین.

نسرین ستوده / ۲۱ مرداد ۹۹ / بند زنان زندان اوین»

نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ در منزل خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. به گفته محمد مقیمی یکی از وکلای ستوده حکم وی در مجموع ۳۸ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق برای ۲ پرونده باز نسرین؛ بابت پرونده اول ۵ سال زندان و بابت پروندهٔ دوم ۳۳ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق به خود او ابلاغ شد.

به گفته پیام درفشان وکیل دیگر ستوده «در این پرونده (پرونده اول با ۵ سال محکومیت) اتهامات خانم ستوده براساس کیفرخواست صادره تبلیغ علیه نظام و اهانت به رهبری بود، اما شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام جاسوسی برای موکلم حکم صادر کرده که ما این موضوع را مطرح کردیم و دادیار اجرای احکام دادسرای اوین طی نامه‌ای به رئیس دادگاه اعتراض و اعلام کرد که حکم با کیفرخواست تطبیق ندارد اما قاضی پرونده پاسخ داد که از نظر دادگاه، اتهام نسرین ستوده جاسوسی است.»

در رابطه با پرونده دوم، خانم ستوده در جلسه دادگاهی که در تاریخ ۹ دی ۹۷ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد به صورت غیابی از بابت هفت عنوان اتهامی از جمله «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، عضویت موثر در گروهک غیرقانونی و ضد امنیتی کانون مدافعان حقوق بشر، لگام (حذف اعدام) و شورای ملی صلح، تشویق مردم به فساد و فحشا و فراهم آوردن موجبات آن و ظاهر شدن بدون حجاب شرعی در محل شعبه بازپرسی، اخلال در نظم و آسایش عمومی و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» جمعاً به ۳۳ سال حبس و تحمل ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. با این حال طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در ایران از این مدت ۱۲ سال آن «قابلیت اجرا دارد».

لازم به ذکر است نسرین ستوده پیش از این نیز در شهریورماه سال ۸۹ نیز بازداشت و به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش یافت. وی از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، در زندان اوین به سر برده است.

خانم ستوده ۵۷ ساله و مادر دو فرزند به نام‌های مهرآوه و نیما است.

منبع غربی: سپاه محموله نیترات بیروت را فرستاده


سپاه قدس محموله نیترات آمونیوم را از ایران برای حزب‌الله لبنان فرستاده است

روزنامه دی ولت آلمان در گزارشی با استناد به منابع اطلاعاتی غربی نوشت: حزب‌الله لبنان در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ محموله‌های بزرگی از نیترات آمونیوم را که وزن ۳محموله از آنها بین ۶۳۰ الی ۶۷۰تن بوده با میانگین ارزشی بالغ بر ۳۸۱.۳۴۰یورو از طریق بندر بیروت، فرودگاه لبنان و یا مرز زمینی با سوریه وارد کشور لبنان کرد.

این منبع نوشت: سپاه قدس شاخه برون‌مرزی سپاه پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی که در اوایل ژانویه سال۲۰۲۰ در حمله پهپاد آمریکایی در اطراف فرودگاه بغداد کشته شده، مسئولیت انتقال محموله‌های نیترات آمونیوم و تحویل آنها به حزب‌الله لبنان را برعهده داشته است.

این روزنامه درباره محموله‌ای که در ۲۳اکتبر سال۲۰۱۳ به لبنان انتقال داده شده گفته محموله‌های نیترات آمونیوم به وسیله کانتینرهای نرم و به‌وسیله هواپیما از ایران به لبنان انتقال داده شده بود و محمد جعفر القصیر عضو حزب‌الله لبنان که از سال۲۰۱۸ در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار گرفته است طرف لبنانی دریافت کننده محموله‌های نیترات آمونیوم ارسالی از ایران بوده که همزمان با محموله نیترات آمونیوم کشتی «Rhosus» وارد بیروت شده است.

گفتنی است انفجار بزرگ بندر بیروت که منجر به کشته شدن ۱۸۰تن و مجروح شدن نزدیک به ۶۰۰۰نفر و بی‌خانمان شدن نزدیک به ۳۰۰هزار نفر شده یکی از خونبارترین و ویرانگرترین حوادث تاریخ لبنان است که خسارت هایی به میزان ۱۰ الی ۱۵میلیارد دلار به جای گذاشته و کماکان ۳۰نفر در شمار مفقودان این حادثه هستند.

اوضاع لبنان از این پس به کدام سمت خواهد رفت؟

احمد زیدآبادی در تحلیل انفجار روز گذشته بندر بیروت نوشت: صدای انفجار مهیبی که بندر بیروت را منهدم کرد بعضاً تا شعاع ۲۵۰ کیلومتری محل حادثه از جمله در قبرس نیز شنیده شد. شورای عالی دفاع لبنان دلیل شدت انفجار را سرایت آتش به ۲۷۵۰ تن نیترات آمونیوم دانسته که از شش سال پیش در بندر بیروت انبار شده است.

این هنوز یک ارزیابی ابتدایی است. لبنانی‌ها با آنکه جنگ‌های بسیاری را در نیم قرن اخیر تجربه کرده‌اند، اما چنین حادثۀ هولناکی را در عمرشان به یاد ندارند. این حادثه تاکنون بیش از صد کشته و ۴ هزار زخمی و میلیارد‌ها دلار خسارت به مردم بیروت وارد کرده است و انتظار می‌رود که شمار تلفات انسانی بالاتر از این باشد. برخی گزارش‌ها از وحشت عمیق بیروتی‌ها و عزم آنان برای ترک کشور حکایت دارد.

ابر قارچ گونه‌ای که پس از انفجار بر آسمان بیروت شکل گرفت، بیشتر یادآور حملۀ اتمی به هیروشمیاست تا انفجار انباری از هزاران تن نیترات آمونیوم! به همین دلیل هم بیروتی‌ها که بسیاری از آنان قدرت شنوایی خود را بر اثر موج انفجار به طور موقت از دست دادند، به روایت‌های رسمی حاکی از تصادفی بودن انفجار تن نمی‌دهند و حتی برخی از سیاستمداران خواستار تحقیقات بین‌المللی در این باره شده‌اند.

لبنان کشوری کوچک و چند طایفه‌ای در ساحل شرقی دریای مدیترانه است که هیچکدم از بازیگران اصلی منطقه استقلال‌اش را جدی نمی‌گیرند و دخالت در امور داخلی آن را امری بی‌هزینه برای خود فرض می‌کنند. علت اصلی این ماجرا همان بافت فرقه‌ای و طایفه‌ای لبنان است که سبب شده هر کدام از طوایف و فرقه‌ها به یکی از کشور‌های منطقه تا حد وابستگی نزدیک شوند و عملاً کشور خود را به صورت صحنۀ تسویه حساب آن‌ها با یکدیگر در آورند!

در واقع این وضعیت افزون بر آنکه لبنان را در نیم قرن اخیر وارد چند دوره جنگ داخلی و خارجی کرده است، مانع ظهور دولتی مقتدر در آن کشور نیز می‌شود. دولت‌های لبنان که عموماً ائتلافی و نتیجۀ زد و بند‌های سیاسی و پیچیده و ملال‌آور طوایف و فرقه‌های مختلف‌اند، در بهترین حالت، ثباتی نیم‌بند و شکننده پیدا می‌کنند و با هر توفان سیاسی در معرض سقوط قرار می‌گیرند.

از قضا انفجار ویرانگر بیروت در حالی رخ داد که دولت لبنان به رهبری حسان دیاب با بحران اقتصادی بی‌سابقه‌ای دست به گریبان است و امیدی به بقای آن نمی‌رود.

در واقع اقتصاد لبنان در سال‌های اخیر توان معمول خود را از دست داده و نیاز فزاینده‌ای به کمک‌ها و سرمایه‌گذاری‎های بین‌المللی پیدا کرده است. کشور‌های علاقمند به سرمایه‌گذاری در لبنان، کمک به اقتصاد آن را به اصلاحات ساختاری مشروط کرده‌اند و پس از چند دور مذاکره با مقام‌های دولت لبنان به این نتیجه رسیده‌اند که دولت تحت رهبری حسان دیاب که به عنوان متحد حزب‌الله تلقی می‌شود، توان اصلاحات ساختاری را ندارد و عملکردش صرفاً اتلاف وقت است.

همین وضعیت سبب استعفای ناصیف حتی وزیر خارجۀ لبنان از مقام خود در چند روز اخیر شد. حتی با اشاره به فقدان ارادۀ لازم برای انجام اصلاحات در دولت دیاب، هشدار داده بود که ادامۀ روند موجود کشتی حکومت را به همراه مردم لبنان غرق خواهد کرد.

حال در چنین شرایطی، تأثیر انهدام بندر بیروت و هزینۀ چند میلیارد دلاری آن بر سرنوشت دولت دیاب کم و بیش روشن است!

در هر صورت، لبنان خواسته یا ناخواسته تابعی از نوع نظم منطقه‌ای در خاورمیانه است. این کشور کوچک در صف مقدم قربانیان این نظم یا به عبارتی بی‌نظمی قرار گرفته است. از این رو، انفجار بندر بیروت عمدتاً سبب تشدید مشکلات و افزایش نزاع‌های فرقه‌ای بخصوص پس از اعلام رأی دادگاه مربوط به ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید این کشور خواهد شد.

اما از آنجا که هر تهدید و مصیبتی در این عالم، فرصتی هم در دل خود نهان دارد، تخریب بندر بیروت شاید طرف‌های نزاع را به این صرافت اندازد که ادامۀ منازعات فرقه‌ای موجود، عملاً چیزی از موجودیت لبنان باقی نمی‌گذارد و چه بهتر که طناب وابستگی خود به بازیگران منطقه‌ای را قطع یا سست کنند و بر سر یک برنامۀ ملی برای رشد و توسعۀ واقعی لبنان به اجماع برسند!

مکانیزم ماشه و کابوس پیش روی جمهوری اسلامی


رئیس جمهور آمریکا بامداد پنجشنبه (به وقت تهران) گفت که به «مایک پامپئو» وزیر خارجه این کشور گفته که به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کند آمریکا با سازوکار بازگشت تحریم‌ها علیه رژیم ایران به پیش می‌رود.

سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی امروز در واکنش به این خبر در توییتی نوشت: مکانیسم ماشه چه فعال شود یا نشود ایران در تأمین ۱۹۰هزار سو (SWU) گام‌های بزرگی برداشته است.

سو یک واحد اندازه‌گیری برای سنجش مقدار کار لازم برای جداسازی ایزوتوپ سبک اورانیوم از ایزوتوپ سنگین‌تر آن جهت ایجاد ایزوتوپ سبک‌تر در غنی‌سازی اورانیوم است.

ماظران می گویند: با موضع‌گیری‌ها و کنش و واکنش‌های روزهای گذشته اکنون روشن شده که آمریکا یک نقشه‌ مسیر مشخص را برای عملی کردن مکانیسم ماشه پیش می‌برد و طرح قطعنامه در شورای امنیت به‌رغم آن‌که می‌دانست رأی نمی‌آورد، یکی از گام‌های این نقشه ‌مسیر برای نهایی کردن سیاست فشار حداکثری برای به‌زانو درآوردن رژیم ایران بوده است.

مکانیسم ماشه روز پنج شنبه کلید خواهد خورد

منابع دیپلماتیک به شبکه خبری الجزیره گرفته‌اند «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا با تسلیم شکایت‌نامه‌ای به رئیس شورای امنیت سازمان ملل، رژیم ایران را به نقض توافق هسته‌ای متهم خواهد کرد.

به گزارش فارس، همزمان وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای از گفت‌وگوی تلفنی پامپئو با وزیر خارجه آلمان خبر داده است. آلمان هم اکنون ریاست ادواری شورای امنیت را بر عهده دارد.

در این بیانیه آمده است: وزیر خارجه پامپئو بر ضرورت پاسخ متحد فراآتلانتیک برای پاسخگو کردن رژیم ایران و ضمانت متعهد ماندن شورای امنیت به تعهداتش در جهت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی تأکید کرد.

وزیر خارجه آمریکا در پیامی در توئیتر با بیان اینکه گفت و گوی تلفنی خوبی با وزیر خارجه آلمان داشت نوشت: آمریکا و آلمان باید با هم از طریق گفتگوهای دوجانبه و از طریق نشست‌های چند جانبه، نظیر شورای امنیت، با چالش‌های جهانی روبرو شوند.

خبرنگار تلویزیون «العربی» هم در حساب کاربری خود در توئیتر به نقل از دیپلمات‌ها نوشته انتظار می‌رود پامپئو روز پنجشنبه برای کلید زدن روند مکانیسم ماشه علیه رژیم ایران در نیویورک حضور داشته باشد.

روزنامه وال استریت ژورنال در سرمقاله روز دوشنبه خود با عنوان “شورای بدون امنیت سازمان ملل”، نوشت: با رد قطعنامه آمریکا در شورای امنیت، به روسیه و چین برای فروش سلاح به حکومت حامی تروریسم چراغ سبز داده شده هر چند این جنگ تمام نشده است. رژیم ایران بی‌توجه به نقض آشکار برجام مدعی است که آمریکا به‌دلیل ترک توافق هسته ای نمی‌تواند از حق چکاندن ماشه استفاده کند.

اما برخی ناظران در واشنگتن معتقدند که دولت ترامپ برای بکارگیری مکانیزم ماشه فقط نیاز دارد شورای امنیت را از عدم همراهی قابل توجه رژیم ایران مطلع کند. دولتهای دیگر می‌توانند قطعنامه‌ای را در جهت نادیده گرفتن این همراهی ارائه دهند ولی آمریکا آن را وتو می‌کند.

در این باره ریچارد گلدبرگ مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی ها امروز در توئیتر خود نوشت: به گفته اعضای تیم مذاکره‌کننده اوباما، قطعنامه شورای امنیت برای بکارگیری مکانیزم ماشه مستقل از توافق برجام است. این گفته باراک اوباما در جریان توافق هسته ای است: ما نیاز به حمایت دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل نداریم. آمریکا می‌تواند مستقلا ماشه را بچکاند.

در همین حال «لیندسی گراهام» سناتور ارشد جمهوریخواه در پیامی توئیتری اعلام کرد: رأی منفی شورای امنیت به قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران نه تنها اشتباه بسیار بزرگی بود؛ بلکه خطر درگیری گسترده با آنها را بیش از پیش محتمل می‌کند چرا که (با لغو این تحریم‌ها)، رژیم ایران زرادخانه خود را تقویت خواهد کرد.

سورپرایز اکتبر

در این میان افراد دیگری هم می‌گویند ترامپ برای ماندن در کاخ سفید ناچار است تکلیف رژیم ایران را روشن کند و ممکن است برای این کار دست به اقدام نظامی بزند.

پاتریک تروس، سفیر اسبق آمریکا در قطر در این باره در یادداشتی تحت عنوان «سورپرایز اکتبر: جنگ با رژیم ایران» در نشنال هرالد نوشت: ترامپ برای رأی آوردن مجدد به رژیم ایران حمله می‌کند و انتخاب آبرامز به همین دلیل است. او می‌گوید پمپئو و آبرامز او را متقاعد کرده‌اند که آمریکایی‌ها هرگز رئیس جمهورِ زمان جنگ را از کاخ سفید بیرون نمی‌کنند.

علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بین الملل در تهران در این باره به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داد و گفت: پیشنهاد می‌کنم مقامات کشور به شدت مراقب شرایط کنونی باشند چرا که نظام بین المللی در حال پوست انداختن است، آمریکا ممکن است به خاطر حفظ موقعیت جهانی خود دست به اقدامات تازه‌ای بزنند. مخصوصا با ورود چین به غرب آسیا شرایط حساسیت بالایی پیدا کرده است.

رأی نیاوردن قطعنامه در واقع به ضرر نظام شده است

رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی درباره تلاش های واشنگتن برای تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران و رأی شورای امنیت و مکانیزم ماشه گفت: ما می‌دانستیم نتیجه رأی‌گیری چه خواهد بود، اما ما وارد مکانیزم ماشه خواهیم شد و شما هفته آینده شاهد آن خواهید بود.

ترامپ همچنین گفت که در نشست پیشنهادی پوتین درباره رژیم ایران با حضور اعضای شورای امنیت شرکت نخواهد کرد.

رئیس جمهور روسیه پیش تر پیشنهاد کرده بود دیدار آنلاین اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل با حضور آلمان و رژیم ایران برگزار شود تا بتوان از تشدید اوضاع جلوگیری کرد.

وزارت خارجه آمریکا نیز با نشان دادن واکنش نسبت به پیشنهاد پوتین اعلام کرد که شورای امنیت سازمان ملل بهترین مکان برای بحث در باره مسأله تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران است.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: آمریکا با ارائه یک قطعنامه تند که می‌دانست رد می‌شود، راه تحریم‌ های خودکار (مکانیسم ماشه) را گشود.

این خبرگزاری افزود: تحلیلگران بر این گمان هستند که واشنگتن آگاهانه یک پیش‌نویس قطعنامه تندروانه را ارائه کرده که می‌دانسته اعضای شورا نمی‌توانند آن را بپذیرند.

واشنگتن به ‌دنبال برنامه‌های دیگری است

سایت موسوم به “دیپلماسی ایران” در باره پیامدهای نتایج رأی شورای امنیت بر سر تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی نوشت: با رأی مخالف شورای امنیت، واشنگتن به‌دنبال برنامه‌های دیگری برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی است. از این رو شاید لحن کاخ‌سفید از دیپلوماسی به سمت فشار بیشتر تغییر پیدا کند و ترامپ باید این شکست در شورای امنیت را به یک برگ برنده با تمدید این تحریم‌ها به هر نحو ممکن بدل کند. کما این‌که وزیر خارجه آمریکا به صراحت گفت آمریکا به کار خود ادامه خواهد داد تا اطمینان حاصل شود نظام ایران آزادی خرید و فروش تسلیحات را نداشته باشد.

روزنامه آرمان نیز به ‌نقل قاسم محبعلی مدیرکل پیشین وزارت‌خارجه جمهوری اسلامی نوشته است: واضح بود که این قطعنامه رأی نمی‌آورد و شاید خود آمریکا نیز این را می‌دانست و هدف‌های پنهان دیگری داشت. …اگر بحث برجام به شورای امنیت برود به قطعنامه‌ ای جدید نیاز پیدا می‌کند و مسأله مکانیزم ماشه محفوظ است و آنجا آمریکا است که از حق وتو استفاده کرده و برجام را از بین می‌برد.

وی افزود: اگر آقای ترامپ مجدداً انتخاب شود از موضعی بسیار قوی و شدیدتر وارد برخورد با جمهوری اسلامی می‌شو و چون احتیاجی به رأی دور دوم ریاست ‌جمهوری ندارد عملاً به سراغ از بین بردن برجام خواهد رفت.

روزنامه آرمان در مطلبی دیگر با عنوان «گام های بعدی آمریکا را باید پیش‌بینی کنیم» نوشت: این پرسش پیش می‌آید که آمریکا برای چه با علم به این شکست ترجیح داد این قطعنامه را تا پایان ادامه دهد و به سازمان ملل فرستاده و آن را در معرض رأی‌گیری بگذارد؟

برای پاسخگویی به این سؤال اظهارنظرهای مقامات آمریکایی بعد از این قطعنامه شاید بهتر بیانگر این است که ایالات‌متحده درصدد انجام پلن‌هایی دیگری در این زمینه است و شاید قطعنامه تنها بهانه یا تسهیل‌کننده این پلنهای دیگر بود. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا بعد از به سرانجام نرسیدن این قطعنامه گفته ایالات‌متحده هرگز دوستان ما در منطقه را که انتظار بیشتری از شورای امنیت داشتند، رها نخواهد کرد.

وزیر امور خارجه آمریکا تأکید کرد، کشورش به کار خود ادامه خواهد داد تا اطمینان حاصل شود ایران، آزادی خرید و فروش تسلیحات را نداشته باشد. نماینده ایالات‌متحده در سازمان ملل هم در بیانیه‌ ای اعلام کرد‌: شکست این قطعنامه به‌طور بی‌نقصی وضعیت از کار افتاده و منفعل شورای امنیت را در برابر خطرات رو به افزایش ترسیم کرده است.

آنچه در کلام مقامات آمریکایی بعد از این قطعنامه برمی‌آید اشاره آنها به تداوم تلاش‌ها برای جلوگیری از اقدامات ایران و دستیابی‌اش به تسلیحات بیشتر است، موضوعی که خود بیانگر کوششی دوباره از سوی ایالات‌متحده ده در پس‌پرده است.

وعده آمریکا برای متوقف نشدن تمدید تحریم‌های تسلیحاتی چگونه محقق می‌شود که تا این اندازه مقامات آمریکایی از بابت آن مطمئن هستند یا تلاش‌هایی که پمپئو بیان می‌کند آمریکا ادامه می‌دهد تا ایران به خواسته‌اش نرسد چیست؟

ایالات‌متحده خود می‌دانست که این قطعنامه تصویب‌شدنی نیست اما دلیل اصرارش برای این بود تا ابتدا برای اعمال فشار‌های بیشتر به ایران یک مسیر حقوقی را طی کند، مسیر حقوقی که مطرح شدن همین قطعنامه بود. یعنی اگر مسیر حقوقی جواب نداد به‌مثابه هشدار به جامعه بین‌المللی است؛ به این معنا که آمریکا راه‌کارهای دیپلماتیکش را انجام داد اما جامعه جهانی به این راه‌کارها توجه نکرد در واقع آمریکا؛ توپ را در زمین سازمان ملل انداخت.

فریدون مجلسی دیپلمات سابق می‌گوید: اساساً در تصویب نشدن این قطعنامه باید به یک نکته دیگر دقت کنیم و آن این‌که هیچ کشوری به‌جز چین و روسیه که منافعشان علیه آمریکاست، به نفع ایران رأی ندادند.

پس اتفاقاً این موضوع می‌تواند پیام‌های بدی برای ایران هم داشته باشد. آرای ممتنع اعضای شورای امنیت در امری که همه در مورد نادرست بودنش مطمئن هستند، یک نکته برای ماست. چرا غیر از روسیه و چین که درگیریهای رقابتی با ایالات‌متحده دارند هیچ کشوری حاضر نشد به حقانیت ما رأی دهد؟ همین سکوت است که می‌تواند در مراحل بعد به داد آمریکا برسد.

روزنامه وطن امروز از باند دلواپسان ضد برجام هم نوشته است: از هم‌اینک تعداد زیادی از کارشناسان برجام مدعی شده‌اند رأی نیاوردن قطعنامه در واقع به ضرر ایران بوده است، چرا که باعث فعال شدن مکانیسم ماشه توسط دولت ترامپ می‌شود.

من بودم، حاجی نصرت، رضا …، چگونه خلق شد؟


من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد چگونه خلق شد؟

دیالوگ مشهور «قصه ش درازه، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت …» را اگر حفظ نباشید، حتما یکبار شنیده‌اند. دیالوگی از فیلم قیصر که بهمن مفید آن را می‌گوید.

به گزارش ایرنا، دیالوگی که در فیلمنامه نبوده و بهمن مفید آن را پیشنهاد می‌دهد و مورد تایید کیمیایی نیز قرار می‌گیرد، اما حالا بهمن مفید نیست تا بگوید: «من بودم و حاجی نصرت.»

بهمن مفید بازیگر قدیمی سینمای ایران در سن ۷۸ سالگی براثر ابتلا به بیماری سرطان ریه درگذشت. بهمن مفید متولد ۲۵ مرداد ۱۳۲۱ بود و یک روز بعد از تولد ۷۸ سالگی از دنیا رفت.

هنر؛ سنت خانوادگی مفید

خانواده مفید هر کدام دستی در عرصه هنر داشته‌اند. بهمن مفید برادر بیژن مفید است. زاده مرداد ۱۳۲۱ بازیگر، نوازنده، خواننده و گوینده عروسکی بود. برادرش بیژن مفید نمایشنامه‌نویس و کارگردان، برادر دیگرش اردوان مفید؛ بازیگر، خواهرش هنگامه مفید؛ شاعر، ترانه‌سرا، نمایشنامه نویس و کارگردان و فرزند غلامحسین مفید، از هنرپیشگان قدیمی تئاتر و قدسیه فریور بود.

بهمن بازیگری را با کار در نمایشنامه‌های پدرش آغاز کرد. «یوسف و زلیخا» نخستین نمایشی بود که او در کودکی بازی کرد.

بهمن مفید با اولین افرادی که به کار حرفه‌ای پرداخت بهزاد فراهانی، رضا میرلوحی، اصغر آقاخانی و بهرام وطن‌پرست بود که در گروهی که همراه با پدر و برادرانش شکل داده بود بازی می‌کردند. مفید همزمان با تحصیل در دانشکده هنر‌های دراماتیک به کارگردانی و بازیگری می‌پرداخت.
اولین سینمایی ماندگار مفید

بهمن که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنر‌های دراماتیک بود و پیش و پس از انقلاب در سینمای ایران حضور فعالی داشت. فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۸ و با ایفای نقش کوتاهی در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد. این نقش گرچه کوتاه بود، اما با دیالوگ معروفش «قصش درازه، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت …» در این فیلم و این نقش، جاودانه شد.

این دیالوگ، بخشی از سناریوی فیلم نبود و پس از اجرا و پیشنهادش توسط بهمن مفید به دلیل زیبایی و اثرگذاری، مورد پسند مسعود کیمیایی قرار گرفت و وارد سناریو شد.

آخرین فعالیت سینمایی بهمن مفید مربوط به فیلم سرود تولد در سال ۱۳۸۳ است. در دهه ۶۰ به مهاجرت اجباری تن می‌دهد و به آمریکا می‌رود. او در توصیف روزهایش در مصاحبه‌ای گفته بود: «گفتند ممنوع‌التصویرم. رفتم تئاتر بازی کردم. بعد یکی با کلت آمد گفت: تئاتر تعطیل. من هم رفتم آمریکا! با میان‌پرده‌خوانی زندگی می‌کردم که رییس دولت اصلاحات گفت ایرانی‌ها می‌توانند تا دو هفته بعد برگردند ایران. من هم آمدم، پاسپورتم را ضبط کردند و نگذاشتند برگردم. بد هم نشد! ماندم پیش مادرم»

سرطان او را نکشت، بلکه غصه کشت

بهزاد فراهانی که خودش را عضوی از خانواده بهمن مفید می‌داند، می گوید که سرطان او را نکشت، بلکه غصه کشت.

بهزاد فراهانی که سال‌های طولانی با خانواده هنرمند مفید دوستی و ارتباط داشته است، با تایید این خبر گفت: «ساعت ۶ عصر امروز، بهمن [مفید] بر اثر بیماری سرطان، درگذشت. او مدتی پیش به سرطان ریه مبتلا شده بود که متاسفانه با متاستاز، این بیماری در بدنش گسترش یافت.»

او ادامه داد: «هنگام مرگ بهمن، من بالای سر او بودم. الان هم حالم خوب نیست، چرا که همه‌اش فکر می‌کنم در این ۲۰ سال گذشته، چقدر او دوست داشت کار کند و عده‌ای نگذاشتند. نه تنها در سینما، بلکه اجازه حضور روی صحنه تئاتر را هم به او ندادند.»

این بازیگر افزود: «سرطان بهمن مفید را نکشت، غصه او را کشت. آن‌ها که نگذاشتند بهمن مفید به کاری که عشق داشت بپردازد، باعث مرگ او شدند. همان‌طور که جلوی کارِ ناصر ملک مطیعی و فردین را هم گرفتند.»

بهزاد فراهانی تاکید کرد: «من عضوی از خانواده مفیدها بودم. شاگرد استاد غلامحسین مفید بودم، شاگرد بیژن [مفید] بودم و شاگرد خودِ بهمن. از دهه ۴۰ با هم کار می‌کردیم. واقعا متاسفم.»

بازداشت دستکم ٢٦ فعال مذهبی دیگر کُرد در بوکان


طی روزهای گذشتە نهادهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران در شهر بوکان دستکم ٢٦ فعال مذهبی را بازداشت کردەاند.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، از اواسط مرداد ماه تاکنون دستکم ٢٦ فعال مذهبی کُرد در شهر بوکان از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و بە مکان نامعلومی منتقل شدەاند.

یکی از فعالین مذهبی بازداشت ٢٦ فعال مذهبی را در بوکان برای هەنگاو تایید کردە است، اما تاکنون هویت چهار نفر از این بازداشت شدگان برای هەنگاو احراز شدە است.

یک منبع مطلع در اینبارە بە هەنگاو اعلام کرد کە، آمانج حمزەلویی یکی از بازداشت شدگان می‌باشد کە روز پنجشنبە ٢٣ مرداد ماه بازداشت شدە است.

هەنگاو پیشتر نیز از بازداشت سە فعال مذهبی دیگر بە نام‌های ”امین ارمنی‌بلاغیان“، ”فایق شریعت‌پناه“ و ”اسماعیل علی‌پروری“ خبر دادە بود.

تمامی ٢٦ شهروندی کە بازداشت شدەاند بە بازداشتگاه ادارە اطلاعات ارومیە منتقل شدەاند.

از سوی دیگر، جمعی از زندانیان مذهبی کُرد در زندان مرکزی ارومیە با انتشار بیانیەای کە نسخەای از آن بە دست هەنگاو رسیدە است، نسبت بە بازداشت گستردە فعالین مذهبی کُرد در شهرهای مختلف کُردستان هشدار دادەاند.

حکم اعدام و زندان برای زندانیان سنی مذهب مشهد

خبرگزاری هرانا – ۹ زندانی سنی مذهب محبوس در زندان وکیل آباد مشهد به نام‌های حمید راست بالا، فرهاد شاکری، کبیر سعادت جهانی، محمدعلی آرایش، عیسی عیدمحمدی، حکیم عظیم گرگیج، تاج محمد خرمالی، عبدالرحمن گرگیج و حسین وارسته سلیمانی به اتهام بغی توسط دادگاه انقلاب مشهد حدود یک سال قبل به اعدام محکوم شده‌اند. همچنین محمدرضا شیخ احمدی، عبدالباسط اورسن و مرتضی فکوری از بابت اتهام مشابه هر کدام به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند. پرونده‌های این افراد حدود یک سال پیش به دیوان عالی کشور ارجاع داده شده و در انتظار رای دیوان عالی کشور است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۹ زندانی سنی مذهب محبوس در زندان وکیل آباد مشهد در پرونده‌هایی جداگانه توسط دادگاه انقلاب مشهد به اعدام و سه تن دیگر هر کدام به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

بر اساس این احکام که توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی محمود داوود آبادی در سال ۹۸ صادر و ابلاغ شده است، حمید راست بالا، فرهاد شاکری، کبیر سعادت جهانی، محمدعلی آرایش، عیسی عیدمحمدی، تاج محمد خُرمالی، حکیم عظیم گرگیج و عبدالرحمن گرگیج از بابت اتهامات “بغی از طریق عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران” به اعدام، حسین وارسته سلیمانی به اتهام “بغی از طریق عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش” به اعدام و محمدرضا شیخ احمدی، عبدالباسط اورسن و مرتضی فکوری به اتهام “بغی از طریق عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش” هر کدام به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
حکم اعدام این افراد یکسال قبل صادر شده است با این حال برخی خانواده های آنان تا حدود دو ماه قبل از آن بی‌خبر بودند و پس از آن نیز با وعده رسیدگی منصفانه به پرونده سکوت اختیار کردند.. حال پس از گذشت یک سال از صدور حکم و به دلیل عدم تغییر حکم صادره و بلاتکلیفی با خانواده این افراد امیدوارند با اطلاع‌رسانی از این پرونده تغییری در وضعیت عزیزان خود حاصل کنند.

گفتنی است این شهروندان در روند دادرسی به وکیل منتخب دسترسی نداشته و از فرصت دفاع عادلانه در دادگاه محروم بوده‌اند.

پس از صدور حکم اعدام حدود ۱۱ ماه پیش پرونده آنان جهت تصمیم‌گیری نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد و کماکان در انتظار صدور رای نهائی است.

این افراد در سال ۱۳۹۴ توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت و به مدت ۱۰ الی ۱۲ ماه در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد نگهداری شدند. آنان از حدود ۴ سال پیش در زندان وکیل آباد مشهد در بازداشت بسر می‌برند. بازپرس اول پرونده‌ها قاضی حسن حیدری و بازپرس دوم این پرونده‌ها قاضی بازرگانی منش بوده است.

نسبت دادن اتهام عضویت در گروه “حزب الفرقان” به این شهروندان در حالی است که به گفته این افراد، گروه مذکور از سال ۷۱ الی ۷۶ در ایران فعالیت داشت و تمامی آنان طی این سال‌ها بصورت میانگین ۱۰ تا ۱۲ ساله بودند.
یک منبع مطلع از شرایط این شهروندان به هرانا گفت: “حسن حیدری، بازپرس اول پرونده خود شخصا آنان را با شلاق شکنجه و تهدید می‌کرد. همچنین فرهاد شاکری در اعتراض به بلاتکلیفی خود به مدت ۴ ماه و ۱۷ روز دست به اعتصاب غذا زده بود اما مسئولان نسبت به خواسته های وی بی توجه بودند و تنها به او سرم تزریق می‌کردند و به همین روش زنده نگه داشته می‍‌شد تا حکم اعدام برای او صادر کنند!”

حسین وارسته سلیمانی مدعی است پس از گرفتن تامین از سوی سپاه از افغانستان وارد ایران شده است اما برخلاف تامین داده شده بازداشت و نهایتا به اعدام محکوم شده و حکم وی در دیوان عالی کشور تایید شده است.

هویت این ۱۲ زندانی به قرار زیر احراز شده است:

۱. حمید راست‌ بالا، ۳۶ ساله، متاهل، فرزند جلال و اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق” عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۲. فرهاد شاکری فرزند خواجه ‌نیاز اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۳. کبیر سعادت جهانی فرزند علی اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۴. محمدعلی آرایش فرزند بعیدالله اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۵. عیسی عیدمحمدی فرزند مصطفی اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۶. حکیم عظیم گرگیج فرزند صالح‌محمد اهل شهرستان فاضل آباد استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۷. تاج محمد خُرمالی فرزند ارباب، شهروند ترکمن اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۸. عبدالرحمن گرگیج فرزند سعید اهل استان گلستان است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه سلفی حزب ‌الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران”
۹. محمدرضا شیخ احمدی اهل شهرستان باخزر واقع در استان خراسان رضوی است. محکوم به ۱۵ سال حبس تعزیری به اتهام بغی از “طریق عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش”
۱۰. عبدالباسط اَوَزسَن اهل شهرستان تربت‌جام است. محکوم به ۱۵ سال حبس تعزیری به اتهام بغی از “طریق عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش”
۱۱. مرتضی فکوری اهل شهرستان تربت‌جام است. محکوم به ۱۵ سال حبس تعزیری به اتهام بغی از طریق “عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش”
۱۲. حسین وارسته سلیمانی، فرزند نورمحمد، اهل مشهد است. محکوم به اعدام بابت بغی از طریق “عضویت در گروه تکفیری و سلفی داعش”

هرانا پیشتر با انتشار نامه حمید راست بالا که در آن به شرح دوره بازجویی و فشار ماموران امنیتی به وی برای اخذ اعتراف تلویزیونی پرداخت، از بلاتکلیفی این شهروندان خبر داد. حدود دو ماه پیش نیز در نامه ای مشابه این زندانیان از وضعیت خود اطلاع رسانی کرده بودند.

حمید راست بالا در زمان بازداشت به مدت چند ماه از حق تماس با خانواده خود محروم بوده است. از سوی دیگر گفته می‌شود ماموران اداره اطلاعات در جریان مراحل بازجویی وی و سایر هم پرونده‌های او اقدام به ضرب و شتم آنان با شوکر، پاشیدن اسپری فلفل بر روی اندام‌های جنسی و تهدید به بازداشت و تجاوز به خانواده‌‌شان کرده بودند.