Previous Next

بازداشت شدگان آبانماه ۹۸؛ باید از گرسنگی بمیرید


ده‌ها تن از محکومان اعتراضات آبان در زندان تهران بزرگ دست به اعتصاب زدند

خبرگزاری هرانا – ۷۲ تن از زندانیان و متهمین سیاسی بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ با نوشتن نامه‌ای که در ادامه می آید از اعتصاب غذای خود در زندان تهران بزرگ خبر دادند. اعتصاب غذای این افراد در اعتراض به عدم اعزام به مرخصی در شرایط شیوع ویروس کرونا و وضعیت غیراستاندارد زندان تهران بزرگ صورت گرفته است. این افراد در بخشی از نامه خود گفته‌اند «با توجه به اینکه حتی ریاست قوه قضاییه با مرخصی ما موافقت کرده، امین وزیری، نماینده دادستانی و دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی با این مرخصی اضطراری که می‌تواند زندگی ما را نجات دهد مخالفت کرده و صراحتا در پاسخ به پدران و مادران ما که می‌گویند چرا نان آوران ما را محبوس کرده‌اید می‌گویند باید از گرسنگی بمیرید.»

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۷۲ تن از زندانیان و متهمین سیاسی بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ از صبح روز یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ در زندان تهران بزرگ اعتصاب غذا کرده‌اند.

این زندانیان سیاسی وعده‌های غذای صبح، ظهر و شب امروز خود را از زندان تحویل نگرفته و طی نامه‌ای که در اختیار مسئولان زندان قرار داده‌اند اعلام کرده‌اند که در اعتراض به عدم اعزام به مرخصی در شرایط شیوع ویروس کرونا و وضعیت غیراستاندارد زندان تهران بزرگ دست به اعتصاب غذای جمعی زده‌اند و تا رسیدن به خواسته‌های خود به این اعتصاب ادامه خواهند داد.

این زندانیان اکنون با نوشتن نامه‌ای به تشریح دلایل اعتصاب غذای خود پرداخته‌اند.

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه می‌آید:

«از امروز اعتصاب کردیم. این اعتصاب در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی و اصرار بر به زنجیر کشیدن مردم عدالت خواه در این شرایط اسفناک بهداشتی و در این زندان دور افتاده و فاقد استانداردهای لازم برای نگهداری انسان است. اصل مطلب این است که هیچ یک از ما مجرم نیستیم و اعتراض حق ماست.

مجرم آنها هستند که باعث گرانی و اوضاع فاجعه بار اقتصادی شدند. ما حقوق خود و مردم آسیب دیده را مطالبه کردیم. ما زندگی را مطالبه کردیم و محکوم به مرگ تدریجی در این تبعیدگاه شده‌ایم. جایی که فاقد امکانات اولیه برای زیستن انسان است.

وضعیت بهداشتی این زندان با توجه به شیوع ویروس کرونا خطرآفرین‌تر از پیش شده و با توجه به تجمع و فشردگی بیش از حد که هرگز فاصله اجتماعی رعایت نمی‌شود. به همین سبب جان هزاران انسان در این زندان در خطر است.

اما با توجه به اینکه حتی ریاست قوه قضاییه با مرخصی ما موافقت کرده، امین وزیری، نماینده دادستانی و دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی با این مرخصی اضطراری که می‌تواند زندگی ما را نجات دهد مخالفت کرده و صراحتا در پاسخ به پدران و مادران ما که می‌گویند چرا نان آوران ما را محبوس کرده‌اید می‌گویند باید از گرسنگی بمیرید.

پس ما با اعتصاب مردن را به مرگ در اثر ابتلا به ویروسی که به سیستم ستمگر و فاسد می‌ماند، ترجیح می‌دهیم.

اسامی امضاکنندگان:

۱. سعید تمجیدی ۲. امیرحسین مرادی ۳. محمد رجبی ۴. سیامک پایمرد ۵. سعید اسدی ۶. مهدی قلندری ۷. حسین ریحانی ۸. حسین نیکچه فراهانی ۹. سینا خاطری ۱۰. داوود غفاری ۱۱. جواد بلندجاه ۱۲. امید میردریکوند ۱۳. حمید جهانگیری ۱۴. محمد بیگی ۱۵. مهدی حسنی پور ۱۶. محمد غفاری جم ۱۷. ایمان مردان بخشی ۱۸. سیامک مقیمی ۱۹. آریا حامدی راد ۲۰. میربهنود اسماعیلی ۲۱. ساحل رضایی ۲۲. مرتضی امیدبیگلو ۲۳. محمد آدم ۲۴. مهدی وحیدی ۲۵. محمدباقر سوری ۲۶. محمدمهدی عبدالله زاده ۲۷. دانیال بخشی ۲۸. ابوالفضل شهبازی ۲۹. وحید باقری ۳۰. جواد آدینه وند ۳۱. محمد معلمیان ۳۲. کیانوش جمالی ۳۳. کیانوش ولی اللهی ۳۴. حسین آرمند ۳۵. متین ایزدی ۳۶. مجید زرهپوش ۳۷. علیرضا صفری سیار ۳۸. هادی خاتمیان ۳۹. سیدامید موسوی ۴۰. مهدی نقدی ۴۱. کاظم نباتیان ۴۲. حسین باقری ۴۳. رضا رمضان زاده ۴۴. توحید فتوحی ۴۵. شاهین نظرزاده ۴۶. مهدی باقری ۴۷. محمد رشیدی ۴۸. رضا قریشی ۴۹. محمد علیجانی ۵۰. حسین جعفری ۵۱. رامین باقریان ۵۲. سپهر بابازاده ۵۳. احسان خزایی ۵۴. سعید مروتی ۵۵. احمدعلی حاتمی ۵۶. علی بی کس ۵۷. رضا علیدوست ۵۸. مجتبی خانعلی ۵۹. ایمان دارایی ۶۰. مجید قره باغی ۶۱. علی قهرمانی ۶۲. رضا بیات ۶۳. مهرشاد سعیدی نیا ۶۴. محسن تشکری ۶۵. محسن سبزعلی ۶۶. حسن عباسی ۶۷. امیرحسین کشاورز ۶۸. میلاد ارسنجانی ۶۹. علی اصغر کرامتی ۷۰. محمدعلی پرندلو ۷۱. امیرحسین کشاورزی کرجی ۷۲. فرید کرد زنگنه.»

حوادث آبان ماه ۹۸ سیستم را بهم زد

رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی با اعتراف به اینکه حوادث آبان۹۸، سیستم را به‌هم زد و انتظارات منفی را در جامعه ایجاد کرد، گفت: نرخ واقعی ارز بسیار پایین‌تر از قیمت فعلی در بازار است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، همتی تاکید کرد: مسئله ارز فقط اقتصادی نیست و مسئله‌ای امنیتی، سیاسی و اقتصادی است و نهادهای امنیتی نیز باید در این زمینه همکاری کنند.

وی اعتراضات آبان ماه ۹۸ را یکی از علل بهم خوردن تعادل اقتصادی نظام دانست و گفت: حوادث آبان ماه انتظارات منفی را در جامعه ایجاد کرد و اگر به نمودار ارز دقت کنید نمودار ارز از آبان ۹۸ شروع به بالا رفتن می‌کند.

روزنامه: گزارشی عجیب از رونق طالع‌بینی در ایران

روزنامه شهروند: اگر تا امروز تصور می‌کردید موقعیت ستارگان در آسمان اصلا به زندگی ربط ندارد، حالا کسانی پیدا شده‌اند که در مقابل دریافت وجهی قابل توجه می‌گویند خیر؛ موقعیت ستارگان و سیارات بر زندگی خیلی هم اثر دارد؛ مثلا می‌گویند: «اگر خورشید در لحظه تولد شما وضع قدرتمندی داشته باشد، یعنی باید یا در رشته مدیریت تحصیل کنید یا پزشکی تا شکوفا شوید.»نسل جدید طالع‌بین‌ها مدعی‌اند: «وضعیت ستارگان و سیارات در آسمان در لحظه‌ای که متولد شده‌اید، می‌تواند تصویری روشن از آینده شما بدهد. چارت تولد شما شامل چند خانه است که هر کدام از این خانه‌ها به یک بُعد زندگی شما می‌پردازد؛ یکی مختص روابط عاطفی شماست، یکی مختص بیماری‌ها، دیگری درباره ثروت، پول و موفقیت و یکی هم موعد ازدواج کردن‌تان.» سیارات هم نماد یک موقعیت خاصند؛ مثلا ماه، وضع روانی شما را نشان می‌دهد. «قرار گرفتن ماه در خانه‌ها با توجه به مختصاتی که داشته، می‌تواند وضع روحی شما را در آینده مشخص کند؛ مثلا اگر ماه در خانه دوم کنار مریخ باشد، یعنی شما فردی تند‌مزاجید.»

«جیوتیش»، بازمانده علومی که سینه به سینه گشتند
همه چیز از چند کانال تلگرامی و چند پست اینستاگرامی شروع شد. گوینده این پست‌ها جملات بالا را تکرار و ادعا می‌کرد که می‌تواند با استفاده از یک نرم‌افزار به فرد بگوید چه خُلق و خویی دارد، همان‌طور که به هزاران نفر گفته و به هزاران نفر راه موفقیت را نشان داده است. گوینده تکرار می‌کرد که روشش تفاوت عمده‌ای با فالگیری و رمالی یا حتی طالع‌بینی دارد که همه چیز با علم نجوم توجیه می‌شود.مثلا ونوس در چارت تولد نشان‌دهنده استعداد فرد در موسیقی، سینما یا عکاسی است و بیشتر کسانی که به‌صورت حرفه‌ای یا حتی آماتور مشغول کار در این حرفه‌ها هستند، ونوس در چارت تولد آن‌ها در بهترین وضع خودش بوده. چند شماره تلفن و آدرس شبکه‌های اجتماعی مشخصات دیگر مجموعه‌ای است که مجری طراحی چارت تولد است. نام مشاوره، جیوتیش است؛ به معنای پرتویی از دانش. می‌گویند از رده علوم ودایی (آوانامه‌ها و نغمه‌نامه‌ها) است؛ ٢‌هزار سال پیش مفاهیمش را فیلسوفی هندی نوشت. مفاهیم زبان سانسکریت بوده، اما سینه به سینه گشته تا به ما رسیده است. حالا حتی نسخه فارسی نرم‌افزار‌های موبایلی آن هم طراحی شده است.

هزینه‌های میلیونی برای چند ساعت مشاوره
صدایی ضبط‌شده می‌گوید برای تعیین وقت مشاوره تنها باید با این شماره تلفن از طریق تلگرام ارتباط برقرار کرد. پاسخگوی تلگرام تنها با چند کلمه به صورت کوتاه پاسخ می‌دهد. آدرس کانال تلگرامی را می‌فرستد و می‌گوید لینک آن هر شب تغییر می‌کند و برای عضویت باید همین الان واردش شد. می‌گوید امکان گفت‌وگوی تلفنی وجود ندارد و پاسخ تمام سوالات در همان کانال تلگرامی است. این شماره هم تنها می‌تواند تعیین وقت انفرادی انجام دهد. تعیین وقت هم به این صورت است که شما باید ابتدا فرمی پر کنید و اگر تأیید شدید، می‌توانید مشاوره بگیرید.می‌نویسد که خیلی‌ها رد می‌شوند، اما به چه علت؟ سکوت می‌کند و چند دقیقه بعد می‌نویسد که این محرمانه است و نمی‌تواند علت رد شدن افراد را بگوید. پکیج‌هایی که برای مشاوره معرفی می‌کند دو گروهند؛ بسته اول نامش «رویال» است و شامل ۱۰۰ دقیقه مشاوره و تحلیل چارت تولد است که قیمت آن ۴‌میلیون تومان است. پکیج بعدی نامش «الیته» است که مشاور حدود ۹۰ دقیقه با شما تلفنی مکالمه می‌کند که هزینه آن ۲‌میلیون تومان است. برای چارت تولد چه اطلاعاتی نیاز است؟ می‌نویسد ساعت دقیق تولد، محل تولد و طول و عرض جغرافیایی محل زندگی و نام اصلی.می‌گوید اگر ساعت دقیق تولد را نداشته باشید باید اصلاح زمان انجام دهید، به این صورت که استاد چارت تولدتان را می‌بیند و با گرفتن اطلاعاتی از شما به روش مهندسی معکوس و تطبیق وقایع می‌گوید که ساعت دقیق تولد شما چه زمانی بوده است. این هم البته پولی است و با توجه به زمانی که استاد صرف می‌کند، سنجیده می‌شود. اپراتور می‌گوید پاسخ بیشتر سوالاتی که برایش تایپ می‌شود در کانال تلگرام یا در سایت وجود دارد؛ سایتی که برای باز شدن یک دقیقه فیلترشکن می‌خواهد و یک دقیقه نمی‌خواهد، جیوتیش و نحوه نوشتن چارت تولد را معرفی و خبر‌های برگزاری کلاس آموزشی را بارگذاری کرده و در گوشه کادرش هم تصویری از وضع امروز فاز ماه را دارد.

ازدواج و موفقیت، خُلق و خو و مهاجرت
مجموعه‌هایی که مدعی طراحی چارت تولدند، پرتعدادند؛ قیمت‌ها هم متفاوت است. مجموعه دیگری در غرب تهران با ۵۰۰‌هزار تومان در ۶۰ دقیقه مشاوره، «جیوتیشِ» شما را می‌گوید. مجموعه‌ای که «ترانه» هم به آن مراجعه کرده بود. یکی از آشنایان خیلی دور او مشاور جیوتیش بوده و چارت تولدش را نوشته است: «چهار مورد عشق، ثروت و موفقیت، بیماری و مهاجرت را در زندگی من سنجیدند و گفتند مثلا خانه مهاجرت برای من باز نیست. گفتند من یک شکست بزرگ در زندگی‌ام تجربه کرده‌ام و یک بیماری داشته‌ام که فعلا رو به بهبود است. گفتند بچه هم خیلی دوست دارم که البته این را می‌شد از رفتارم و ویژگی‌های شخصیتی‌ام هم فهمید.»ترانه می‌گوید چارت تولدش را ندیده، تنها دیده که زنی پشت میزی نشسته و با لپ‌تاپی که جلوی رویش باز بوده، با استفاده از لحظه تولد و نام پدر و مادر و محل تولد نموداری به دست آورده و تعدادی سیاره که زن نام‌شان را به زبان می‌آورده و تک‌تک می‌گفته که هر کدام چه تأثیری در زندگی شخصی او دارند. زن گفته بود که هر جای دنیا هم که برود همین اطلاعات را از چارت او استخراج می‌کنند و همین حرف‌هایی را که او به ترانه گفته، می‌گویند.

بازیگران اصلی چارت تولد
نرم‌افزار‌های چارت تولد نام‌های مختلفی دارند. گوینده پست تلگرامی می‌گوید نام نرم‌افزاری که آن‌ها از آن استفاده می‌کنند، کوییک جیوتیش است. نرم‌افزاری که در چارتش ١٢ خانه دارد. ١٢ خانه از این رو که خورشید در یک سال یک مسیر فرضی شامل ١٢ صورت فلکی را طی می‌کند که به آن دایره‌البروج گفته می‌شود. یعنی خورشید هر ماه در یک برج یا صورت فلکی قرار داشته. لحظه تولد هر آدمی هم سیارات و خورشید در یک وضعیتی در آسمان قرار داشته‌اند و در هر یک از این برج‌ها بوده‌اند. گوینده می‌گوید هر سیاره و ستاره و موقعیت قرار گرفتن آنها، از نظر او معنایی دارد.در ویدیو‌های تلگرامی‌شان، صفحه‌ای سیاه‌رنگ به‌عنوان صفحه چارت معرفی می‌شود. مربعی که یک مربع دیگر از آن درآمده ١٢ خانه چارت را می‌سازد. این خانه‌ها و هفت سیاره و دو سایه یا شبه‌سیاره به نام‌های راهو و کیتو، که در اساطیر هندی هر گاه آن‌ها مشاهده می‌شدند کسوف یا خسوف می‌شده، عناصر و بازیگران اصلی چارت تولد هر فردند.اما اینکه هرکدام از سیارات هفت‌گانه در کدام برج یا صورت فلکی باشد و مختصات آسمانی‌اش یعنی بُعد و میل‌شان چه بوده، می‌تواند نشان‌دهنده آینده فرد یا حتی تصمیماتش باشد. گوینده می‌گوید ممکن است فردی حسابدار باشد، درحالی که در چارت تولد او سیاره عطارد در خانه‌های مربوط به شغل و موفقیت، مختصات مطلوبی نداشته باشد و به قول او وضعیتش خوب نباشد، حالا فرد هر چقدر هم تلاش کند، نمی‌تواند در این رشته موفق شود، زیرا این وضع عطارد، یعنی فرد به هیچ وجه در ریاضیات استعداد ندارد. گوینده علاوه بر تأسی از نام سیارات به نیمکره چپ و راست مغز هم اشاره می‌کند. او می‌گوید اینکه نیمکره راست مغز فردی قوی است یا نه هم به چینش سیارات هنگام تولدش ارتباط دارد.

مراجعانی از هر سن و‌سال
ترانه می‌گوید زن به او گفته بود که رابطه او در کودکی با مادرش چگونه بوده. می‌گوید یکی از خانه‌ها در چارت زندگی‌اش به ارتباط او با مادرش اختصاص داشته. گفته بوده با پدرش رابطه بهتری داشته، زیرا سیاره‌ای که در خانه مربوط با ارتباط پدر است، بُعد و میل بهتری داشته. ترانه می‌گوید بعد از او هم یک نفر در صف انتظار بوده. او قبل از ورود به اتاق زنی که لپ‌تاپی مقابلش باز بوده، چند دقیقه‌ای انتظار کشیده تا مراجع قبلی خارج شود. هر دو مراجع هم زنانی جوان بودند. گوینده پست اینستاگرامی، اما می‌گوید که چارت تولد حتی برای بچه‌های کوچک هم مفید است. ادعا می‌کند که پیشتر توانسته بیش‌فعالی یک کودک را از وضع قرار گرفتن ماه هنگام تولدش درک کند.

بورس‌بازان و آسترولوژی مالی
روش دیگری هم وجود دارد که نامش آسترولوژی مالی است. روشی که میان بورس‌بازان امروزی طرفدار پیدا کرده. کارشناسی که خودش را متخصص علم نجوم معرفی می‌کند، می‌گوید که با توجه به وضع سیاره مشتری در آسمان، تحلیل تکنیکال می‌کند و می‌گوید که بهتر است کدام سهم خریداری و کدام سهم فروخته شود. «در ضرر سهیم نیستیم، چون شرایط بازار را از قبل گوشزد کرده‌ایم. اگر طبق گفته‌های ما پیش بروید، ضرر چندانی نمی‌کنید، اما اگر سود کردید، نیمی از سودتان برای ماست.»

رواج طالع‌بینی مدرن در سال‌های اخیر
سوالات پرتعداد است؛ مثلا اگر دو نفر در یک لحظه متولد شده و در یک طول و عرض جغرافیایی باشند، احتمالا چارت تولدشان یکی است؛ در این‌صورت می‌توان گفت که آینده‌شان یکسان است. اپراتور تلگرامی سکوت می‌کند. می‌گوید همه جواب‌ها در کانال است. در کانال یکی در میان طریقه استخراج چارت و معرفی هر خانه وجود دارد و اینکه هر سیاره نماد چه چیزی است. در یکی از پست‌های قدیمی، نرخ مشاوره‌های قبلی این گروه هم وجود دارد. سال ٩٦، برای ٢٠ دقیقه مشاوره ٥٩‌هزار تومان نرخ تعیین شده بود و برای ٣٠ دقیقه، ٨٩‌هزار تومان. نحوه ارتباط هم این‌گونه بوده که ابتدا فرمی پر می‌شده و در هر جای دنیا که بودید با شما از طریق اسکایپ یا واتس‌آپ تماس می‌گرفتند و جیوتیش شما تعریف می‌شده.

آسترولوژی با آسترونومی فرق دارد
ندا جعفری، کارشناس ارشد کیهان‌شناسی ادعا‌های این شیوه‌های طالع‌بینی را رد می‌کند. او در نقد این روش‌ها که به غلط «شیوه‌های علمی» خوانده می‌شود، می‌گوید: «می‌گویند اگر فردی در ماه جولای متولد شده، خورشید در آن زمان طبق دایره‌البروج، (نقشه فرضی خورشید در آسمان) در صورت فلکی سرطان بوده است، در صورتی که الان می‌دانیم این مسأله اشتباه است، زیرا خورشید ٢‌هزار سال پیش طبق نقشه فرضی حرکتش در ماه جولای در برج سرطان بوده، اما الان به دلیل نوسان حرکت زمین در مدارش که به آن انحراف از مسیر می‌گویند، موقعیت خورشید تغییر کرده و خورشید در این ماه در برج جوزا قرار دارد.این افراد تصور می‌کنند که مسیر ظاهری خورشید از ١٢ صورت فلکی می‌گذشته، اما الان می‌دانیم که ١٢ صورت فلکی نیست و ١٣ صورت فلکی است. این اولین ایرادی است که به چارت دوازده‌خانه‌ای این افراد وارد است.» انجمن آوا استار یکی از انجمن‌های مروج علم است که تلاش می‌کند، بگوید جیوتیش و آسترولوژی با نجوم و آسترونومی تفاوت دارد و اساسا روش طالع‌بین‌ها علمی نیست. جعفری که مدیریت این انجمن را برعهده دارد درباره خطرناک بودن این ادعا می‌گوید: «در گذشته می‌گفتند طالع‌بینی و کف‌بینی، اما این روز‌ها سعی می‌کنند ماجرا را علمی کنند. یک‌سری واژه علمی را شنیده‌اند، سعی می‌کنند آن‌ها را کنار هم ردیف کنند. اتفاقا این، ماجرا را خطرناک‌تر می‌کند، زیرا ممکن است کسی که کمی به این فضا‌های نجومی آشنا باشد، پیش خودش بگوید که من این اسامی را شنیده‌ام، پس این‌ها قطعا درست می‌گویند.»بر اساس توضیحات جعفری، در علم همه چیز با آزمایش سروکار دارد. پدیده‌های علمی با آزمایش رد یا تأیید می‌شوند، اما در آسترولوژی و طالع‌بینی سروکار همه چیز با شهود است؛ بنابراین نمی‌توان گفت ما با علم سروکار داریم؛ مثلا اگر مروجان جیوتیش چیزی به تو بگویند و تو آن را نقض کنی، فورا می‌گویند که پیشتر این مسأله روی فرد دیگری جواب داده: «چیزی که امروزه روی آن بسیار تمرکز می‌کنند، این است که به تو می‌گویند در زمانی که متولد شده‌ای مثلا یک مقارنه وجود داشته.»جعفری می‌گوید مقارنه اتفاق عجیب و غریبی نیست و در سال چندبار اتفاق می‌افتد: «چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ ماه به دور زمین دور یک مداری می‌گردد و سیاره مثلا مشتری هم در یک مداری به دور خورشید می‌گردد. ما امروزه می‌دانیم که اگر فاصله بین ماه و مشتری از چشم ناظر زمینی کمتر از ٧ درجه باشد، مقارنه اتفاق می‌افتد. حالا سوال اینجاست که این دو جرم فاصله‌های میلیون‌سال نوری از زمین دارند، چطور ممکن است حرکت سیارات در مقیاس چند‌سال نوری و ایجاد پدیده‌ای این‌چنینی که تنها برای ناظر زمینی قابل مشاهده است، روی طالع فرد تأثیرگذار باشد؟» او از قمر در عقرب هم که در ادبیات ما مسأله‌ای بدشگون است، یاد می‌کند و می‌گوید: «مثلا می‌گویند الان قمر در عقرب است، فلان کار را انجام ندهید، شگون ندارد.جالب است بدانید که ستارگان صورت فلکی عقرب چندین‌سال نوری از هم فاصله دارند و در یک سطح قرار نگرفته‌اند. اما به چشم منِ ناظر زمینی این‌ها در یک سطحند و یک صورت فلکی را تشکیل می‌دهند. ماه به زمین نزدیک‌تر است، وقتی می‌گوییم قمر در عقرب یعنی ماه به چشم ناظر زمینی به صورت ظاهری انگار روی صفحه صورت فلکی عقرب قرار گرفته. این را هم فقط من روی زمین می‌بینم و ممکن است فردی در جایی دیگر آن را نبیند. حالا این مسأله ظاهری با چندین‌میلیون فاصله سال نوری، چطور می‌تواند در تصمیم‌گیری و طالع من موثر باشد؟»

پدیده‌های نجومی علت دارد
«همه اتفاقات نجومی که این افراد از آن برای توجیه آینده‌پژوهی‌شان یاد می‌کنند، توجیه علمی مشخص دارد. شما اگر بخواهید موضوعی را که درباره شخصیت یا آینده شما می‌گویند هم رد و با آن مخالفت کنید، به شما می‌گویند کافی است امتحان کنی، مثلا وقتی ماه در صورت فلکی عقرب بود، فلان کار را انجام بده، ببین برایت خوب است یا نه.» جعفری می‌گوید این افراد در توجیه کارشان خیلی سریع مراجعه می‌کنند به گالیله و می‌گویند همان‌طور که نظریات او آن زمان پذیرفته نشد، چیز‌هایی که ما می‌گوییم هم در رده علوم ناشناخته است که آیندگان به آن می‌رسند.

طرفدارانی که پرتعداد می‌شوند
اینکه چرا آسترولوژی طرفدار دارد احتمالا به غریزه انسان‌ها برمی‌گردد؛ همین که انسان‌ها متولد هرجا هم که باشند، دوست دارند بدانند آینده‌شان چه می‌شود. جعفری می‌گوید اگر این گفته‌ها رنگ و بوی علمی هم به خودش بگیرد، آدم نسبت به پولی که قرار است پرداخت کند مطمئن می‌شود و به دفعات مراجعه می‌کند: «ممکن است شما یک مسأله را به ١٠ نفر بگویید، مثلا بگویید در زندگی‌تان شکست تجربه کرده‌اید، یک نفر از آن ١٠ نفر به صورت تصادفی ممکن است در زندگی شکستی تجربه کرده باشد، همان یک نفر می‌شود مروج و مرید شما. اما آیا این مسأله دلیلی برای اثبات حرفش می‌شود، به هرحال هر کس ممکن است شکستی در زندگی‌اش تجربه کرده باشد.»این روز‌ها روش‌هایی هست که به آدم می‌گوید بهتر است در چه رشته‌ای درس بخواند و کجا سرمایه‌گذاری کند، اما اینکه چقدر این حرف‌ها درست از آب درمی‌آید، مشخص نیست. یعنی برای علم مشخص نیست، زیرا علم وظیفه ندارد خودش را درگیر شهودی کند که برای همه انسان‌ها نتیجه واحد ندارد.

افغانستانی ها کمتر از ایرانی ها مرتکب جرم می شوند

ماهنامه خط صلح – در این شماره‌ی خط صلح، در خصوص وضعیت مهاجران حاضر در ایران خصوصا اتباع افغانستانی و الزامات حقوقی ایران در قبال آن‌ها با صالح نیک‌بخت حقوقدان، وکیل مدافع و فعال حقوق بشر گفتگو کردیم. وی ضمن تاکید بر لزوم در پیش گرفتن شیوه‌ی انسانی معتقد است که هم به لحاظ حقوقی و هم با توجه به وضعیت کشور، ایران ملزم به پذیرش سیل مهاجران نیست. متن این گفتگو در ادامه می‌آید:

در نظام حقوقی جمهوری اسلامی اتباع بیگانه به چه کسانی اطلاق می‌شود؟
اتباع بیگانه به کسانی گفته می‌شود که دارای تابعیتی غیر ایرانی باشند و چنانچه افرادی که به دلایل مختف به تابعیت ایران پذیرفته شوند، مصوب قانون مدنی ایران در بعضی از مشاغل پذیرفته نمی‌شوند از جمله نمی‌توانند قاضی دادگستری باشند یا در سمت دیپلماتیک در آن کشور (ایران) قرار بگیرند و در صورتی که به تابعیت ایران پذیرفته شوند از سایر حقوق برخوردارند طبق مواردی که طبق قانون از آن مستثنی شده‌اند. در حال حاضر تمام کسانی که در ایران هستند و هنوز تابعیت ایران را ندارند، خواه افغانستانی، خواه عراقی، خواه لبنانی و یا یمنی و دارای هر ملیت و یا مذهبی که باشند، بیگانه تلقی می‌شوند البته در میان این بیگانگان هم تبعیضاتی قائل می‌شوند. برای مثال کسانی که دارای برخی نزدیکی‌های فکری، دینی و مذهبی به اکثریت مردم ایران داشته باشند، امتیازاتی برای آنان قائل می‌شوند.

دولت ایران به لحاظ بین‌المللی ملزم به پذیرش پناهندگان است یا این تصمیمی است انسان دوستانه؟
به نظر می‌رسد که افکار عمومی ایران خصوصا در فضای مجازی و یا کسانی که از مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی هستند، در برخورد با مسائل حقوقی و قضایی از نوع ماورای قانون برخورد می‌کنند. قوانین تمام کشورهای دنیا در خصوص پذیرش آوارگان و یا افراد دیگری از کشورهای مختلف از نوع رفتار انسان دوستانه است نه اینکه اجباری داشته باشند به اینکه این مهاجران و آوارگان را حتما باید به تابعیت خودشان بپذیرند. البته این موضوع وجود دارد که غالبا این گونه برخورد‌های ماورای قانون و مقررات بین‌المللی، عملا حقوقی را برای افراد ایجاد می‌کنند که تصور می‌کنند آن‌ها دارای این حقوق هستند در حالی که این طور نیست. در زمانی که افغانستان و یا عراق درگیر جنگ بودند، بعضی از مردم آن کشورها به عنوان آواره به کشور ما می‌آمدند و این آوارگان از لحاظ مقررات بین‌المللی و همچنین از لحاظ خواست‌هایی که خود مردم کشور داشتند، قابل احترام و کمک بوده اند. چنانچه می‌دانیم در آواره شدن مردم عراق و سال‌های اوایل دهه ۹۰ و همچنین پیش از آن که میان ایران و عراق جنگ بود، عده زیادی در جنوب ایران پناهنده شده بودند و این‌ها مورد استقبال قرار گرفتند. همچنین در مورد افغانستانی‌ها در جریان جنگ و اشغال کشور افغانستان به وسیله اتحاد جماهیر شوروی. ولی بعد از آن اگر چنانچه افغانستانی‌ها یا عراقی‌ها و یا هر ملیت دیگری وارد خاک ایران شوند به نظر من دولت ایران نباید از سفره کشور ما برای آن‌ها استفاده کند و به بعضی از آنان کمک‌ها و مساعدت‌های بیشتر و برخی دیگر را براند. برای همه‌ی ا‌ین‌ها باید یک موضع وجود داشته باشد و آن موضع آن است که چنانچه این افراد را به عنوان مهاجر و یا پناهنده که البته عنوان پناهنده شدن در این شرایط امکان‌پذیر نیست برای ایران، می‌پذیرد باید با آن‌ها به صورت یکسان برخورد کند و افرادی که دارای عقاید خاصی هستند با افراد دیگر تابع همان کشورها نباید بین آنان تبعیض قائل شوند هرچند برای ایران در نهایت هیچ الزامی به پذیرش مهاجران کشورهای همسایه نیست، همانطور که در مورد همین مهاجرانی که در حال حاضر از کشورهای شمال آفریقا یا خاورمیانه یا افعانستان و شرق آسیا به اروپا، آمریکا و یا به جاهای دیگر مهاجرت می‌کنند آن کشورها هیچ الزامی که آن‌ها را به عنوان پناهنده یا مهاجر بپذیرند، ندارند. در مورد افرادی که از لحاظ سیاسی تحت تعقیب این کشورها هستند در این گونه شرایط و برای این افراد باید کشورهای دیگر در چهارچوب مقررات بین‌المللی صلیب سرخ و در قالب پذیرش آوارگان و پناهندگان باید به آنها کمک شود اما نه به این صورت که سیل‌وار مهاجران به سمت کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران یا سایر کشورهایی که در غرب هستند و اروپا و آمریکا مهاجرت بکنند و الزامی برای پذیرش داشته باشند چرا که خواه ناخواه این مهاجران برای اقتصاد آن کشورها مسئله ساز خواهند بود و ضرورتا نمی‌توانند کمک‌هایی در حد این که دائم آن‌ها را نگهداری بکنند و یا کمک مالی به آن‌ها بکنند. و از طرف دیگر هم چون در این گونه کشورها برنامه‌ریزی وجود دارد و اقتصاد کشورها تابع شرایط بحران هستند، نمی‌توانند در آن واحد برای جمعیت چند ده هزار و چند صد هزار نفری کار فراهم بکنند و به این ترتیب سیل مهاجرت‌ها به این شکل که وجود دارد برای اقتصاد کشور مهاجرپذیر اشکال ایجاد می‌کند. این است که ما باید در تحلیل‌هایمان به مسائل قانونی و همچنین به آن چیزی که عرف بین‌المللی است توجه کنیم وگرنه این که ما بگوییم ایرانیان الان در شرایط کرونایی قرار گرفتند و عده‌ای دیگر از این سو استفاده کردند و باید به این‌ها حتما به عنوان پناهنده و یا مهاجر باید تابعیت داده شود، حتی اقامت اجازه‌ی دائم یا اقامت موقت چند ماه و چند سال داده شود، این امری غیر واقعی و در توان هیچ کشوری نیست زیرا باید آن کشورها پذیرش مهاجران را همراه بکنند با فراهم کردن یک سری حقوق و امکانات برای آنان و اگر این را فراهم بکنند عملا خودشان دچار مشکلات اقتصادی می‌شوند. این است که این گونه برداشت‌ها و اقداماتی که حتی به نام مسائل حقوق بشر و انسان دوستانه مطرح می‌شود موضوعی است که واقعیات را با خواست‌ها و احساسات انسانی در هم می‌آمیزد و این گونه موضوعات حتی اگر مانند کشور آلمان هم آن تعداد مهاجر را بپذیرد عملا در نهایت ایجاد مشکل می‌کند و آن کشور را مجبور می‎کند از تصمیم خود یا سیاست‌هایش عقب‌نشینی کند. مسئله مهاجرت گسترده باید در این ابعاد نیز مورد بررسی و امکان‌سنجی قرار گیرد.

علت سختگیری‌های قانونی‌ای که زندگی روزمره و معیشت مهاجران را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد، چیست؟
در مورد مهاجرین افغانستانی و همچنین مهاجرین عراقی، به ویژه اگر از جنوب عراق آمده باشند، دولت ایران یک سیاست درهای باز در خصوص بعضی از آن‌ها که به نوعی می‌خواهند آن‌ها را در چهارچوب جامعه ایران به عنوان یک کشور میزبان هضم بکند و قبول بکند. ولی در مورد دیگرانی که این وضعیت را نمی‌پذیرند یا شناختی از آن‌ها وجود ندارد و تصور می‌شود که اگر آن‌ها بیایند ممکن است در نهایت علائق نزدیک به طالبان یا احزاب غیر مقبول جمهوری اسلامی داشته باشند، عملا سیاست سخت گیرانه‌ای را در پیش می‌گیرد ولی این کار در حقیقت ایجاد این اشکال را می‌کند طوری که از یک طرف به نوعی آمدنشان به ایران را تحمل کرده، و از طرف دیگر آن امکانات اندکی که باید برای ماندن آنها در ایران باشد، فراهم نمی‌شود. مسئله در حد همین موضوعاتی است که شما گفتید. فرض کنید برای این مهاجران حساب بانکی باز نمی‌کند. کارت بانکی نمی‌دهد. یا این که در برخورد با آن‌ها به صورت تبعیض آمیز رفتار می‌شود. این‌ها همه اتفاق می‌افتد. اما در اصل واقعیت این است که غالب این مهاجران که به ایران می‌آیند، حق ورود به ایران را ندارند. از معابر و مرزها به صورت غیرقانونی وارد کشور می‌شوند. و وقتی وارد می‌شوند من متاسفم این را بگویم، در ایران چه از جانب حکومت و چه از جانب مردم، با آن‌ها رفتار انسانی‌ای نمی‌شود. غالبا در کار کردن، در رفتار کردن، با این مهاجران به صورت برده رفتار می‌شود. و مقامات حکومتی هم همین نوع برخوردها را دارند. من در مورد این برخوردی که در روزهای اول سال جاری با مهاجران افغانستانی در مرز ایران و افغانستان شده بود، صراحتا اعلام نظر کردم. این گونه رفتارهای خشونت‌آمیز و آن‌ها را هُل دادن، و اینکه حالت ارعاب و وحشت را برای آن‌ها فراهم بکنند اینها موضوعی نیست که از نظر انسانی قابل قبول باشد.

اما از طرف دیگر بین ایران و بعضی از این کشورها مرزی وجود ندارد. آن هم نه از جانب ایران به تنهایی یا از جانب آن کشورها به تنهایی، بلکه از جانب هر دو کشور مرزی وجود ندارد. اینها در موقعی که وارد خاک ایران می‌شوند، مسامحه می‌کنند و به نوعی می‌پذیرند، ولی وقتی که وارد می‌شوند، در بیرون کردن و یا بازگرداندن آن‌ها، شیوه‌های رفتار انسانی را رعایت نمی‌کنند. و از طرف دیگر هم کشور ایران این را مطرح می‌کند که مجبور نیست به همه افرادی که وارد خاک ایران می‌شوند حتما امکاناتی از قبیل داشتن حساب بانکی، یا کارت بانکی یا اینکه اساسا وارد مدرسه شدن بچه‌های اینها را بپذیرد. با این حال من این موضوع را مطرح می‌کنم. اشکال اساسی این است که موضوع را به جای این که علمی برخورد بکنند، احساسی برخورد می‌کنند. یعنی ما اگر معتقد باشیم دو سه میلیون نفر مهاجر داریم. البته این تعداد نیستند. تعدادی از افغانستانی‌ها را به خارج از ایران فرستاده‌اند. ما بگوییم که در ایران به همه مهاجران اجازه اقامت داده بشود، بهشان اجازه کار داده بشود، به فرزندانشان اجازه تحصیل در ایران داده بشود و غیره و ذالک، این نوعی برخورد احساسی است. برخورد علمی نیست. هیچ کشوری این کار را نمی‌کند. شما اگر به عنوان مهاجر ایرانی به کشورهای غربی و غیرغربی بروید که به هر حال حقوق بشر را تا حدودی رعایت می‌کنند، آنجا هم تا زمانی که شما تابعیت یا اقامت آن کشورها را نداشته باشید، به شما اجازه کار نمی‌دهند. در یک اردوگاهی شما را نگهداری می‌کند. زن و بچه هم اگر همراه شما باشد، اجازه تحصیل و کار به خانواده شما را نمی‌دهند. تا زمانی که وضعیت روشن بشود و تثبیت بشود. امیدوارم دوستان این را حمل بر این نکنند که من از کسی دفاع می‌کنم. من از کسی دفاع نمی‌کنم. من از قانون و حقوق انسانی دفاع می‌کنم. وقتی که افراد به خارج از ایران می‌روند، همه تکالیف و تعهدات را برای حکومت ایران قائل می‌شوند. حکومت ایران با تمام رفتار غیرانسانی و غیرقانونی که با افراد و اشخاص هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور دارد، مسئول این کارها نیست. مسئول فراهم کردن کار یا اجازه کار برای تمام مهاجرین نیست. چون همین الان و در حال حاضر بیش از چهل درصد مردم ایران بیکار هستند. به جرات می‌توانم بگویم بیش از چهل درصد نیروی کار ایران، بیکارند. نه تنها در شرایط کرونایی، بلکه در شرایط عادی هم این وضعیت حداقل به بیست درصد می‌رسد. بیکاری پنهانی که در ایران وجود دارد، دستفروشی کردن، دلالی کردن و از این طرق برای مردم درآمد ایجاد کردن کار نیست. خب معلوم است که اگر کار واقعی وجود داشت که بر مبنای آن فرد کارگر آینده‌ای داشته باشد سرنوشت مشخصی در ایران داشته باشد، قطعا وضعیت طور دیگری می‌بود. این کارها که مثال زدم اساسا کار نیستند چون نه بیمه دارد و نه محافظت و حمایتی از آنها و خانواده‌شان می‌شود. حال ما در شرایط بیاییم و بگوییم دولت ایران باید تمام مهاجران افغانستانی، مهاجران عراقی و مهاجران جاهای دیگر را بپذیرد، این در واقع قوز بالا قوز کردن وضعیت است. ما باید اگر حرفی می‌زنیم، در چهارچوب مقررات و ضوابط قانونی و حداقل آن عرفی که از نظر بین‌المللی پذیرفته شده است، باشد. جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در داخل سرکوب می‌کند و از لحاظ کار بین خود مردم ایران تبعیض قائل می‌شود. ده درصد مردم ایران حداقل اهل تسنن هستند. این اهل تسنن از ده درصد حقوقی که باید داشته باشند هم برخوردار نیستند. تبعیض وجود دارد. در ایران برای ایرانیانی که دگراندیش هستند، افکار سوسیالیستی دارند یا افکار مخالف دارند هم تبعیض قائل می‌شوند. در خود همین حوزه علمیه قم که بین طلاب و علما با کسانی که با حاکمیت حتی صرفا مخالفت ذهنی دارند هم تبعیض اعمال می‌شود. خب حالا ما در این شرایط بگوییم که چرا برای چند میلیون دیگر هم ایجاد شغل نمی‌شود؟ البته ما محکوم می‌کنیم آن اقداماتی که ضد حقوق انسانی است. اما این الزامات را چون جنبه قانونی ندارد نمی‌توانیم به موضوع ربط بدهیم. چون در قانون ایران و در قانون همه کشورها، آن کشور ملزم است برای تمامی افراد تابع آن کشور زندگی شرافتمندانه فراهم بکند. ملزم نیست که برای سایر مهاجرانی که می‌آیند کار فراهم بکند، به آن‌ها امکانات کار بدهد یا اصلا تابعیت بدهد.

یعنی به نظر شما باید با دیدگاهی واقع‌گرایانه با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور میزبان در مورد وضعیت پناه‌جوها و مهاجران حاضر در آن کشور اظهار نظر کرد؟
کشور انگلیس که یکی از ثروتمندترین کشورهای اروپا است، آیا اقدامات لازم برای پناه‌جوها و مهاجران را انجام می‌دهد، مثلا در نسبت به کشور ایتالیا که فقیرتر از انگلیس است، آیا کشور انگلیس امکانات بهتری در اختیار پناه‌جوها قرار می‌دهد؟ آیا اگر من بروم آنجا و بگویم در ایران یک فعال مدنی بوم به من اجازه ورود می‌دهند؟ نه مسلما. منتها ما در این مواقع همه چیز کشورهای دیگر را خوب می‌دانیم و همه چیز کشورهای خاورمیانه مثل ایران و عراق و … را بد. این گونه رفتارها مانند افرادی است که حقوق یا اقتصاد خوانده‌اند ولی نه در این مسئله کارشناس‌اند و نه در مسائل دیگر، و در مورد همه مسائل کشور اطهار نظر می‌کنند، ما عملا در این مخمصه قرار گرفتیم. ببینید همه حق دارند با حکومت ایران مخالف باشند، من هم با بسیاری از کارهایی که در این کشور انجام می‌شود مخالف هستم، ولی این دلیل نمی‌شود که مدعی بشوم وقتی سه میلیون مهاجر افغانستانی در ایران هستند باید برای همه آن‌ها کار فراهم شود، یا این که برای همه‌ی این افراد کارت بانکی صادر شود. باید گفت که با توجه به شرایط کشور چنین امکانی وجود ندارد.

با این حال باید بر این نکته هم تاکید بکنم که از نظر من نسبت‌های ناروایی که به مهاجران افغانستانی داده می‌شود کاملا غلط است، اما باید یادمان باشد که بسیاری از افغانستانی‌ها در ایران مرتکب جرم و جنایت می‌شوند، هم در رابطه با خودشان و هم در رابطه با شهروندان کشور میزبان. ممکن است سرقت بکنند یا دست به اعمال خشونت‌آمیز بزنند، یا طی درگیری‌هایی با خودشان مرتکب قتل می‌شوند. من پرونده‌های زیادی به عنوان وکیل تسخیری مهاجران افغانستانی در دست دارم، این یعنی اینکه این مهاجران در ایران مرتکب جرم می‌شوند و حکومت ناچار است با آن‌ها مقابله بکند. برای این کار حکومت باید دادگاه تشکیل بدهد، برای او وکیل بگیرد و کلی مقدمات دیگر را فراهم بکند. وقتی کسی را به حبس می‌فرستند باید هزینه خوراک و جای خواب و حداقل‌های بهداشتی را برای او فراهم بکنند و این مشکل‌ساز است.

آیا با توجه به درصد جمعیتی جامعه مهاجر در ایران بیشتر از شهروندان ایرانی مرتکب اعمال مجرمانه می‌شوند؟
باید تاکید کنم که میزان جرم‌های ارتکابی توسط افغانستانی‌ها در ایران نسبت به جمعیت‌شان کمتر از میزان جرم‌هایی است که توسط شهروندان ایرانی انجام می‌گیرد. اما ایرانی‌ها این مساله را یک کلاغ چهل کلاغ می‌کنند و اگر یک افغانستانی به خاطر سرقت یا تجاوز و قتل بازداشت شود، این مساله را در بوق و کرنا می‌کنند.
به عنوان مثال، در میان ایرانی‌ها مردم کُردستان از همه کمتر مرتکب جرم می‌شود، این را بر اساس آمارهای خود حکومت عرض می‌کنم. اما وقتی که یک کُرد مرتکب جرم می‌شود دستگاه پروپاگاندای حکومتی مدام او را به عنوان یک کُرد یا عرب خطاب قرار می‌دهد، اما هیچ وقت کسی را به عنوان یک مجرم فارس یا ایرانی، بدنام نمی‌کنند. این یک کلاغ چهل کلاغ کردن‌ها در جامعه ایرانی وجود دارد.

و در پایان باید متذکر شوم که ایجاد فضای گفتگو و بحث به شرطی قابل قبول است که افراد کارشناس و متخصص در آن اظهار نظر کنند. نباید وارد حیطه‌هایی شویم که در صلاحیت ما نیست. چون در غیر این صورت حتی خود حکومت هم از نارسایی‌ها در استدلال و بیان استفاده می‌کند. مثلا در مورد حضور مهاجران افغانستانی در ایران، حکومت می‌تواند ادعا کند که من دخل و خرجم با هم نمی‌خواند و امکان رسیدگی به وضعیت مهاجران افغانستانی را ندارم.

سرنوشت لایحه اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از مادران ایرانی که با مردان خارجی ازدواج کرده‌اند برای مهاجران مسئله‌ای مهم و حیاتی‌ست. آیا این لایحه اجرایی خواهد شد؟
این قانون به تصویب هم رسیده و موظف به اجرای آن هستند و شامل فرزندان همه زنان ایرانی که با مردان خارجی ازدواج کرده‌اند می‌شود. بر اساس این قانون باید برای همه آن‌ها شناسنامه صادر شده و از امکاناتی که به یک ایرانی اختصاص داده می‌شود بهره‌مند شوند. اما متاسفانه اجرای این قانون در گیرودار قوانین اداری ایران و سنگ‌اندازی عده‌ای مخالف به تعویق افتاده و از نظر من عدم اجرای آن محکوم است.

ترکیه هواپیماها و توریست های ایرانی را راه نمی دهد

ترکیه هواپیماها و توریست های ایرانی را به کشورش راه نمی دهد

راضیه ـ امیری
بنیاد میراث پاسارگاد

در پی برنامه ریزی های جدی و موثری که اخیرا دولت ترکیه برای از سر گیری سفرهای توریستی تدارک دیده، وضعیت توریستی این کشور جان تازه ای گرفته است.

ترکیه در چندین دهه اخیر از جمله کشورهایی بوده که بالاترین درآمد را از صنعت توریسم داشته است. به طور مثال درآمد توریسم ترکیه، در بیشتر سال های پس از انقلاب، بالاتر از درآمد نفت در ایران بوده؛ حتی در سال های قبل از تحریم و سال هایی که ایران بالاترین فروش نفت را داشته است.

پس از اپیدمی کرونا، ترکیه برای حفظ این درآمد، از «سازمان جهانی مشاوران فرودگاه‌ها»گواهی سلامت گرفته است. یعنی با در نظر گرفتن شرایط سختگیرانه و تضمین اصول بهداشتی، آن ها فرودگاه استانبول و برخی فرودگاه های دیگر این کشور را سالم تشخیص داده اند. و به همین دلیل هم اکنون تنها در یک روز در فرودگاه آنتالیا پنجاه پرواز توریستی انجام می شود.

ترکیه همچنین اعلام کرده است که با توجه به آمادگی هایی که در این کشور هست، آن ها حتی از کشورهایی که شیوع کرونا در آن ها بالاست، می توانند توریست بپذیرند.

همزمان مسئولین در ایران از این که نام ایران در میان این کشورها نیست، یعنی ترکیه به توریست های ایرانی اجازه ورود به کشورش را نمی دهد و حاضر نیست هواپیماهایش را به ایران بفرستد ابراز تعجب و نگرانی کرده اند.

جلال ابراهیمی رییس خانه اقتصاد ایران و ترکیه به خبرنگار ایسنا گفته است که سعی می کنند با ترکیه مذاکراتی انجام دهند چرا که به قول او «متوقف شدن پروازهای مشترک، باعث شده بازرگانان، دانشجویان ایرانی، و خانواده های آن ها مواجه با مشکل رفت و آمد شوند و وقتی که ترکیه توانسته پروتکل های بهداشتی برای جابجایی مسافران سایر کشورها را فراهم کند، برای ایرانی ها نیز شرایط پیچیده نخواهد بود. (1)

به نظر می آید مسئولین حکومت اسلامی نه تنها هیچ توجهی به منافع و سلامت مردمان ایران ندارند، بلکه حتی درک نمی کنند که شرایط امنیت هوایی و بهداشت و سلامت مردمان در ایران آنقدر خراب است که کمتر کشوری حاضر است برای رفت و آمد به ایران ریسک کند.

بلاروس؛ موضع تند انگلیس علیه آخرین دیکتاتور اروپا

به گزارش خبرگزاری رسمی بلاروس، الکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور این کشور امروز در واکنش به اعتراضات و درخواست های بین المللی اعلام کرد انتخابات جدیدی وجود نخواهد داشت.

این در حالیست که وزیر امور خارجه انگلیس گفته: لندن نتایج انتخابات ریاست جمهوری بلاروس را قبول نمی‌کند و قصد دارد عاملان سرکوب تظاهرات علیه الکساندر لوکاشنکو را تحریم کند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، دومینیک راب، وزیر امور خارجه انگلیس امروز با انتشار گزارشی اعلام کرد: این کشور نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر بلاروس را نمی‌پذیرد و خواستار تحقیق مستقلی از سوی سازمان امنیت و همکاری اروپا درباره نقاط ضعفی است که این نتایج ناعادلانه را به بار آورد و همچنین در مورد سرکوب‌های ظالمانه‌ای است که نتایج این انتخابات به دنبال داشت.

وزیر امور خارجه انگلیس در بخش دیگر از این بیانیه آورده است: انگلیس با شرکای بین المللی خود برای تحریم افراد مسئول و پاسخگو کردم مقامات بلاروس همکاری خواهد کرد.

در پاسخ به وخامت بحران، اتحادیه اروپا روز جمعه موافقت کرد تحریم‌ها علیه مقامات بلاروس را که در سرکوب‌ها یا تقلب در انتخابات نقش داشته اند اعمال شود.

سفیر بلاروس در اروپا به معترضان کشورش پیوست

سفیر بلاروس در اسلواکی با انتشار یک ویدئو در رسانه “ناشا نیوا” با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بلاروس اعلام همبستگی کرد.

به گزارش رویترز، ایگور لشخنیا گفت: «من با آن‌هایی که به خیابان‌های شهرهای بلاروس آمده و راهپیمایی کرده‌اند تا صدایشان شنیده شود اعلام همبستگی می‌کنم.»

او افزود: «بلاروسی‌ها این حق اعتراض را با رنج به دست آورده‌اند.»

ده‌ها هزار نفر که نتایج انتخابات ریاست جمهوری بلاروس و پیروزی الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور فعلی این کشور را ناشی از “تقلب” می‌دانند چندین روز است که علیه این نتایج دست به اعتراض زده و خواستار کناره‌گیری لوکاشنکو شده‌اند.

پلیس در چند روز گذشته بیش از شش‌هزار و ۷۰۰ تظاهرکننده را بازداشت کرد. دو تظاهرکننده کشته شدند. تعداد زیادی از بازداشت‌شدگان تا کنون آزاد شده‌اند. آن‌ها می‌گویند، در طول بازداشت تحت شکنجه و بدرفتاری شدید قرار گرفته‌اند.

شکنجه و تجاوز به سبک جمهوری اسلامی

فعالان و ناظران حقوق بشر از وجود شواهدی از خشونت پلیس بلاروس علیه معترضان بازداشتی و شکنجه آنان در زندان خبر می‌دهند. به گفته عفو بین الملل، گزارش‌ها از شکنجه گسترده خبر می‌دهد.

اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری که به پیروزی مجدد الکساندر لوکاشنکو منجر شده، همچنان ادامه دارد. برخی از ۶۷۰۰ نفری که از یکشنبه گذشته در جریان اعتراضات بازداشت و سپس آزاد شده‌اند، مدعی بدرفتاری پلیس از جمله ضرب و شتم شده‌اند.

برخی از زندانیان آزاد شده تصاویری را در پیام رسان “نیکستا” به اشتراک گذاشته‌اند که بدن‌های کبود و متورم آن‌ها از جمله آسیب‌دیدگی در ناحیه کمر و باسن را نشان می‌دهد که گفته شده توسط پلیس انجام شده است

.یکی از آزادشدگان گفت: “آن‌ها مردم را بی رحمانه مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. همه را دستگیر می‌کنند. ما مجبور شدیم که تمام شب در حیاط بازداشتگاه بایستیم. ما می‌توانستیم صدای زنان را که کتک می‌خورند، بشنویم. من چنین بی رحمی را درک نمی‌کنم.”

به گفته سازمان عفو بین الملل، افرادی که دستگیر شده‌اند، گفته‌اند که برهنه شده، مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار گرفته‌اند.

مدیر عفو بین‌الملل در امور اروپای شرقی و آسیای میانه گفت: “بازداشت شدگان قبلی به ما گفتند که بازداشتگاه‌ها به اتاق‌های شکنجه تبدیل شده و پلیس معترضان را مجبور به دراز کشیدن در محل‌های کثیف کرده و سپس آن را با باتون مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.”

در اقدامی جداگانه، یک گروه پنج نفره از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل گفته اند که پاسخ نیروهای امنیتی به اعتراضات صلح آمیز اخیر، خشونت آمیز بوده و به طور مکرر به زور و قوه قهریه شدید متوسل شده‌اند.

این افراد در بیانیه‌ای مشترک گفته‌اند: “به نظر می‌رسد که مقامات فقط علاقه دارند که به سرعت اعتراضات را متفرق کنند و هرچه بیشتر افراد را دستگیر کنند.”

فیلم زیر: یورش ماموران سرکوبگر برای بازداشت معترضان

آخرین وضعیت جسمانی استاد شجریان در بیمارستان جم

استاد محمدرضا شجریان هوشیار نیست

رئیس بیمارستان جم درباره آخرین وضعیت جسمانی استاد محمدرضا شجریان گفت: استاد شجریان دو روز قبل به دلیل شوک عفونی به بیمارستان آورده شد؛ در شرایطی که اوضاع بالینی چندان مناسبی نداشت و سطح هوشیاری‌اش بسیار پایین بود. به نظر می‌رسد منشأ شوک عفونی، عفونت ریه یا ذات‌الریه باشد.

وی افزود: بلافاصله این هنرمند را به آی‌.سی‌.یو منتقل کردیم. هم‌اکنون نیز در آی‌سی‌یو است و وضعیت فشار خون و تنفسش نسبت به روز اول بستری بهتر شده است؛ اما اصلاً هوشیار نیستند. شجریان هنوز هم نیاز به حمایت و مراقبت‌های ویژه بخش آی‌سی‌یو دارد و به نظر نمی‌رسد که به این زودی از بخش مراقبت‌های ویژه به بخش عمومی منتقل می‌شوند.

اظهارات قاچاقچی خودی که خاک ایران را هم می فروشد


هر ۱۰کیلو خاک جنگل‌های شمال، ۲۰هزار تومان!

مصائب جنگل‌های شمال، تمامی ندارد، یک روز صدای اره‌های قاچاقچیان چوب از دل جنگل شنیده می‌شود و روزی دیگر، خاک آن را به تاراج می‌برند. این ایام هم که دیگر مدل قاچاق از شکل سنتی آن کاملا تغییر کرده است.

به گزارش ایسنا، بر این اساس و به گفته یکی از قاچاقچیان خاک مدل قاچاق از چوب به چوب و خاک تغییر پیدا کرده است.این قاچاقچی معتقد بود که خاک اطراف درختان موجود در جنگل هیرکانی، به شدت خریدار دارد و به همین منظور، هر فردی به هر نحوی می‌خواهد این خاک را جمع‌آوری کرده و به فروش برساند.

وی به این نکته اشاره می‌کند که خاک جنگل برای مصارف مختلفی به ویژه در حیاط منازل و استفاده در باغ‌ها و باغچه‌ها کاربرد دارد اما باید مواظب بود که به دلیل هوموس بالا، بیش از حد استفاده نشود.این قاچاقچی به این نکته اشاره می‌کند که خاک پای درختان، به دلیل نزدیکی به ریشه و مواد مغذی در آن، برای رشد گیاه بهتر است، به همین دلیل این بخش از خاک گران‌تر است البته مشتری نمی‌داند که چه خاکی به آنها می‌دهیم اما همینکه نام خاک جنگلی بر روی آن است، کافی است!

وی در ادامه با بیان اینکه برخی از فروشندگان خاک‌های جنگلی، نامردی می‌کنند و خاک اعماق جنگل که از نظر هوموس و موادآلی در کمترین میزان ممکن است را به خریدار می‌دهند و تنها چند برگ درخت بر روی آن می‌ریزند که این تصور را ایجاد کنند که خاک سطح زمین اراضی جنگلی است.

این قاچاقچی به این نکته اشاره کرد که برخی از فروشندگان هم، به اندازه یک فرقون خاک جنگل، یک نیسان گل و شن رودخانه به آن اضافه می‌کنند تا برای‌شان در فروش، به صرفه باشد.

وی می‌گوید این مشتری است که قیمت خاک را تغییر می‌دهد، به عنوان مثال مشتری به دنبال خاک بسیار تیره اراضی جنگلی است که این خاک برای هر ۱۰ کیلوگرم تا ۴۰ هزار تومان به فروش می‌رسد اما اگر مشتری خاک جنگل بدون هیچ شرایط خاصی را بخواهد، می‌تواند تا هر ۱۰ کیلوگرم ۲۰ هزار تومان نیز خریداری کند.

این فروشنده غیرمجاز خاک‌های جنگلی به این نکته اشاره کرد که بیشتر ایستگاه‌های نگهبانی بر روی چوب حساس هستند و خاک برای بسیاری از آنها اهمیتی ندارد، گفت: خرید و فروش خاک‌های جنگلی در چند ماه اخیر رونق مناسبی پید کرده است، البته این موضوع در بهار و تابستان هر سال بهتر از نیمه دوم سال است.

مصائب جنگل‌های هیرکانی فقط مربوط به خاک آن نیست، قاچاقچی چوب به راحتی از نیمه های شب به جنگل زده و هنوز پس از ۲۰ ساعت برنگشته، انگار دل ندارد ببیند در جنگل‌های هیرکانی درختی سرپا باقی مانده، باید مطمئن شود همه درختان ۱۰۰ ساله تا یک میلیون ساله قطع شده اند.

قاچاقچی‌های چوب آنقدر خیالشان راحت است که درختان کنار جاده را قطع می‌کنند و جاده جنگلی مسدود می‌شود؛ چوب راش با قطر ۷۰ سانتیمتری را وسط جاده جنگلی منتهی به معدن زغال سنگ که در بالاترین نقطه قلب جنگل‌های شمال، قرار دارد، رها می کنند و جلوی عبور ماشین های سنگین حمل زغال سنگ را می‌گیرند و در مواردی حتی با وقاحت از رانندگان حمل مواد معدنی می‌خواهند که کمک‌شان کنند تا چوب‌ها را سریع‌تر از وسط جاده جمع کنند.

بردن دختر نسرین ستود به اوین برای فشار بیشتر به مادر


مهراوه خندان، دختر نسرین ستوده امروز بازداشت و به دادسرای اوین برده شده است. ماموران قضایی حوالی ساعت ۱۱ پیش از ظهر امروز با مراجعه به منزل رضا خندان پدر مهراوه، او را بازداشت و به دادسرای اوین بردند.

گزارشگران بدون مرز از احضار دختر نسرین ستوده به دادسرای اوین ابراز نگرانی است.

این سازمان جهانی مدافع حقوق روزنامه نگاران می‌گوید احضار و یا بازداشت محتمل دختر خانم ستوده “برای فشار بیشتر بر مادری است که با خواست آزادی زندانیان سیاسی، اعتصاب غذا کرده است.”

نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین، از هفته پیش دست به اعتصاب غذا زده است.

خانم ستوده با انتشار نامه‌ای از زندان درخواستش را آزادی زندانیان سیاسی عنوان کرده است.

خانم ستوده در این نامه گفته که با توجه به قانون و شرایط بحرانی کرونا، بسیاری از زندانیان سیاسی باید آزاد و یا از آزادی مشروط تعیین شده برخوردار شوند اما از این حق خود محروم مانده‌اند.

دیروز یکشنبه ۲۶ مرداد سایت هرانا گزارش داده که ۷۲ تن از زندانیان سیاسی بازداشت شده در جریان اعتراضات آبان ۹۸ ا در اعتراض به عدم اعزام به مرخصی در شرایط شیوع کرونا و وضعیت غیراستاندارد زندان تهران بزرگ دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

نامه نسرین ستوده از زندان اوین؛ شرایط سختتر شده

خبرگزاری هرانا – نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین از روز سه‌شنبه ۲۱ مردادماه، طی نامه‌ای با شرح درخواست آزادی زندانیان سیاسی از اعتصاب غذای خود خبر داده است. وی در این نامه با اشاره به اینکه “در میانه‌ی بحران کرونا که ایران و جهان را در برگرفته است شرایط زندانیان سیاسی چنان سخت و دشوار شده است که ادامه‌ی حبس با این شرایط ظالمانه غیرممکن شده است، با بی‌جواب ماندن کلیه مکاتبات و با درخواست آزادی زندانیان سیاسی، دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین از روز سه‌شنبه ۲۱ مردادماه ۱۳۹۹ از اعتصاب غذای خود خبر داده است.

خانم ستوده طی نامه‌ای گفته است که این اقدام را در اعتراض به جلوگیری از آزادی زندانیان سیاسی در میانه بحران کرونا صورت داده است.

این وکیل دادگستری در بخشی از نامه خود گفته است: «بسیاری از زندانیان هم اکنون مشمول آزادی مشروط‌ اند و بسیاری از آنان با اعمال قانون جدید آزاد می‌شوند اما با زندانیان به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی قانونی وجود ندارد و هیچ‌یک از آنان حق برخورداری از هیچ روزنه‌ی قانونی را ندارند. مکاتبات زندانیان برای یافتن راه‌های قانونی تنفسی بی‌پاسخ مانده است.»

متن کامل این نامه که نسخه‌ای از آن جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:
«فعالان حقوق بشر

در میانه‌ی بحران کرونا که ایران و جهان را در برگرفته است شرایط زندانیان سیاسی چنان سخت و دشوار شده است که ادامه‌ی حبس با این شرایط ظالمانه غیرممکن شده است.

پرونده‌ی محکومان سیاسی با اتهام‌های غیرقابل باور جاسوسی، افساد فی‌الارض، اقدام علیه امنیت کشور، فساد و فحشا و تشکیل گروه غیرقانونی کانال تلگرامی که می‌توانند تا ده سال حبس و یا حکم اعدام به همراه داشته باشد تشکیل می‌شود. بسیاری از متهمان از بدو تشکیل پرونده تا پایان صدور حکم، از داشتن وکیل مستقل یا ارتباط آزادانه با وکیل خود محروم باقی می‌مانند. قضات دادگاه انقلاب بی پروا و مکررا به متهمان سیاسی اظهار می‌دارند که صرفا برپایه‌ی گزارش نهادهای اطلاعاتی و امنیتی حکم صادر می‌کنند و بازجو در بدو دستگیری متهمان پیشاپیش حکم قضایی را به آنان می‌گوید.

وکلایی که مورد غضب قضات دادگاه انقلاب قرار می‌گیرند روانه زندان می‌شوند. برای متهمانی که ناباورانه با اتهام‌های سنگین روبرو شده‌اند، اشد مجازات و در مواردی نیز بیش از اشد مجازات، حکم صادر می‌شود؛ سپس زندانی سیاسی که حکم‌اش تحت چنین شرایط ناعادلانه‌ای صادر شده است ناباورانه به امید راه قانونی می‌نشیند.

دادگاه تجدید نظر، آزادی مشروط، تعلیق مجازات، تعویق اجرای حکم و قانون جدیدی که تاکید بر صدور حداقل حکم دارد نوید داده شده است، اما در برخوردهایی فراقانونی استفاده از همه‌ی این حقوق قانونی به نظر بازجویان موکول می‌شود و آخرین درها به روی زندانیان سیاسی بسته می‌شود.

بسیاری از زندانیان هم اکنون مشمول آزادی مشروط‌ اند و بسیاری از آنان با اعمال قانون جدید آزاد می‌شوند اما با زندانیان به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی قانونی وجود ندارد و هیچ‌یک از آنان حق برخورداری از هیچ روزنه‌ی قانونی را ندارند. مکاتبات زندانیان برای یافتن راه‌های قانونی تنفسی بی‌پاسخ مانده است.

با بی‌جواب ماندن کلیه مکاتبات و با درخواست آزادی زندانیان سیاسی، دست به اعتصاب غذا می‌زنم.

به امید استقرار عدالت در سرزمین‌ام، ایران زمین.

نسرین ستوده / ۲۱ مرداد ۹۹ / بند زنان زندان اوین»

نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ در منزل خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. به گفته محمد مقیمی یکی از وکلای ستوده حکم وی در مجموع ۳۸ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق برای ۲ پرونده باز نسرین؛ بابت پرونده اول ۵ سال زندان و بابت پروندهٔ دوم ۳۳ سال زندان با ۱۴۸ ضربه شلاق به خود او ابلاغ شد.

به گفته پیام درفشان وکیل دیگر ستوده «در این پرونده (پرونده اول با ۵ سال محکومیت) اتهامات خانم ستوده براساس کیفرخواست صادره تبلیغ علیه نظام و اهانت به رهبری بود، اما شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام جاسوسی برای موکلم حکم صادر کرده که ما این موضوع را مطرح کردیم و دادیار اجرای احکام دادسرای اوین طی نامه‌ای به رئیس دادگاه اعتراض و اعلام کرد که حکم با کیفرخواست تطبیق ندارد اما قاضی پرونده پاسخ داد که از نظر دادگاه، اتهام نسرین ستوده جاسوسی است.»

در رابطه با پرونده دوم، خانم ستوده در جلسه دادگاهی که در تاریخ ۹ دی ۹۷ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد به صورت غیابی از بابت هفت عنوان اتهامی از جمله «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، عضویت موثر در گروهک غیرقانونی و ضد امنیتی کانون مدافعان حقوق بشر، لگام (حذف اعدام) و شورای ملی صلح، تشویق مردم به فساد و فحشا و فراهم آوردن موجبات آن و ظاهر شدن بدون حجاب شرعی در محل شعبه بازپرسی، اخلال در نظم و آسایش عمومی و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» جمعاً به ۳۳ سال حبس و تحمل ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. با این حال طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در ایران از این مدت ۱۲ سال آن «قابلیت اجرا دارد».

لازم به ذکر است نسرین ستوده پیش از این نیز در شهریورماه سال ۸۹ نیز بازداشت و به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش یافت. وی از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، در زندان اوین به سر برده است.

خانم ستوده ۵۷ ساله و مادر دو فرزند به نام‌های مهرآوه و نیما است.

عمق فاجعه در سفارت سابق آمریکا در تهران + عکس


به گزارش رسانه های حکومتی، هیئت انصار القائم بسیج مراسم دهه اول محرم امسال را در ساختمان سفارت سابق آمریکا برگزار می کند. این مراسم با سخنرانی حجت الاسلام آقا تهرانی و مرثیه سرایی کربلایی پیام کیانی و ذاکرین اهل بیت برگزار می شود.

علیرغم هشدارها؛ اعدام یک کودک-مجرم دیگر در ایران


خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز دوشنبه ۲۷ مردادماه حکم اعدام یک کودک-مجرم زندانی که در سن ۱۷ سالگی به اتهام “قتل” بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، در زندان ارومیه به اجرا درآمد. این زندانی روز یکشنبه ۲۶ مردادماه جهت اجرای حکم به یکی از سلول‌های انفرادی این زندان منتقل شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز دوشنبه ۲۷ مردادماه حکم اعدام یک کودک-مجرم زندانی که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، در زندان ارومیه به اجرا درآمد.

هویت این زندانی “ارسلان یاسینی، اهل نقده، از خوابگاه ۹ زندان ارومیه” توسط هرانا احراز شده است.
آقای یاسینی متولد سال ۱۳۶۹ است و در سال ۱۳۸۶ (حدود ۱۲ سال پیش) زمانی که ۱۷ سال سن داشت، از بابت اتهام “قتل” پدربزرگ و مادربزرگ خود بازداشت و به اعدام محکوم شد. او نهایتا سحرگاه امروز پس از آنکه اولیای دم ازجمله پدر وی حاضر به دادن رضایت نشدند در زندان ارومیه اعدام شد.

آقای یاسینی پس از بازداشت در ابتدا مدتی را در کانون اصلاح و تربیت که متعلق به افراد زیر ۱۸ سال است، نگهداری شد و پس از رسیدن به سن قانونی به زندان ارومیه منتقل شد.

هرانا روز یکشنبه ۲۶ مردادماه در گزارشی از انتقال این زندانی محکوم به اعدام جهت اجرای حکم به یکی از سلول‌های انفرادی زندان ارومیه خبر داده بود.

اردیبهشت ماه امسال، میشل بچله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با انتشار بیانیه‌ای مجددا از مقامات ایران خواست که به تعهدات بین‌المللی حقوق بشری خود احترام گذاشته، فورا اعدام کودک_مجرمین را متوقف کرده و تمامی مجازاتهای اعدام را تعدیل نمایند.

بنابر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.