Previous Next

فیلم؛ هشدار: عزاداری بدون پروتکل بهداشتی در تهران


ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می‌دهد دسته‌های مختلف هیات‌های مذهبی از نقاط مختلف تهران شب گذشته در شهرری گرد هم آمده و به عزاداری پرداختند که علی‌رغم تاکید مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی، این مراسم بدون رعایت فاصله اجتماعی برگزار شده است. (فیلم زیر)

این در حالیست که هیأت مجمع انجمن های گروه پزشکی ایران در نامه‌ ای خطاب به روحانی، نسبت به برگزاری کنکور و برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم برای به قربانگاه فرستادن عامدانه مردم هشدار داد و نوشت: هشدار می‌دهیم عدم رعایت توصیه‌های کارشناسانه مجمع و سیستم سلامت باعث ابتلا و مرگ و میر با ابعادی به ‌مراتب دهشتناک ‌تر از پیش خواهد شد.

در این نامه آمده است: اگر امروز روزانه دویست مرگ و دو هزار ابتلا ثبت می‌شود، بر اساس برخی پیش‌بینی‌ها در صورت عدم رعایت جدی دستورالعمل‌ها در سه ماه آینده این آمار تا ١٦٠٠ مرگ در روز هم افزایش خواهد یافت.

دکتر مسعود مردانی عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با اشاره شرایط کنونی کشور نسبت به تصمیم دولت ابراز نگرانی کرد و به رویداد۲۴ گفت: برگزاری هرگونه تجمع جایز نیست زیرا با وضعی که کشور دارد و شاهد طغیان مجدد بیماری کروناست، برگزاری هر تجمعی جایز نیست.

دکتر مینو محرز متخصص بیماری عفونی و عضو کمیته علمی مبارزه با کرونا نیز برگزاری تجمعات محرم را فاجعه‌آمیز خواند و گفت: هنوز در شیب وحشتناک ابتلا به کرونا هستیم و خیلی از استان‌ها در وضعیت قرمز هستند.

پشت‌ پرده مانور سپاه با ماکت ناو هواپیمابر آمریکا


منصور امان

رو به داخل: ماکت شو در خلیج فارس

“تهاجُم” دسته جمعی با موشکها و خُمپاره ها و قایقهای گران قیمت به یک ماکت جوشکاری شده را می توان نماد درخشانی از وضعیت بازوی نظامی رژیم ولایت فقیه، سپاه پاسداران، دانست: یک تشکیلات پُرخرج و گران نظامی که در پهنه بُحران خارجی به طور معمول هدفهای خیالی را در تیررس دارد.

فاصله ای که بین “بستن تنگه هُرمُز” با جنگ با ماکت ناو آمریکایی وجود دارد را “سرداران” و سرجُنبانان ج.ا با لاف و گزافه های پُر آب و تاب و تنش سازی پُر کرده اند. آنها به بُحرانهایی دامن زده اند که نه به لحاظ اقتصادی و نه از نظر نظامی توانایی پیشبُرد درگیری و مُدیریت پیامدهایش را ندارند. حاکمان ج.ا در انتها به تله ابتکارها و تدبیرهای خود افتاده اند و هزینه های هنگُفتی را مُتحمل شده اند که در هیچ تناسُبی با سود به دست آمده قرار ندارد.

هنوز رجز خوانی مُضحک آقای حسن روحانی برای آمریکا و مُتحدانش پیرامون تحریم نفت در خاطره ها باقی است که می گفت “اگر جلوی صادرات ما گرفته شود، تنگه هُرمُز را می بندیم”؛ یک تهدید که سرکردگان سپاه پاسداران نیز روزانه آن را تکرار می کردند. برای مثال پاسدار محمد باقری، رییس ستاد کُل نیروهای مُسلح مُلاها، خط و نشان می کشید: “اگر نفت ما از این تنگه عُبور نکند، حتما نفت دیگر کشورها نیز از این تنگه عُبور نخواهد کرد.”

در این میان میزان فروش نفت از نزدیک به چهار میلیون بُشکه در روز، به ۷۰ هزار بُشکه رسیده (گُزارش اوپک، ۲۷ مُرداد ۹۹) و درآمد نفتی از نزدیک به ۶۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۶ به ۲ میلیارد دُلار ته کشیده است، بدون آنکه پهلوانان عرضه حرافی بتوانند جلوی این تحوُل از پیش اعلام شده را بگیرند یا علیه آن به گونه موثر دست به اقدامی زنند. ناگفته پیداست که صادرات نفت “دیگر کشورها” از تنگه هُرمُز همچون گُذشته بدون هیچ مانعی جریان دارد.

از تهدیدهای بُزُرگ و مُتورم سرکردگان رژیم ولایت فقیه آنچه که برجای ماند، شلیک به دو نفتکش و خرابکاری در چهار نفتکش دیگر بود؛ اقداماتی که به خاطر اهداف و شیوه عمل در کادر اعمال تروریستی قرار می گیرد و مُشابه آن را القاعده، جهاد اسلامی یا کتائب حزب الله با مخارج به مراتب کمتر در کارنامه خود به وفور دارند. تنها اقدام جنگی مُتعارف ج.ا، شلیک چند موشک به تاسیسات نفتی عربستان بود که سپس وحشت زده از به گردن گرفتن آن خودداری کرد.

اما عُمر همین دوره کم فُروغ نیز کوتاه بود؛ زمانی که ناوهای جنگی آمریکا و مُتحدانش در تنگه هُرمُز لنگر انداختند، ستاد بستن تنگه هُرمُز نیز پنهانی و در سُکوت تعطیل شد و ابواب جمعی اش به گوشه ای نشستند.

از این رو به نظر نمی رسد که نمایشاتی از نوع آنچه که اینک رژیم ولایت فقیه در خلیج فارس روی صحنه برده است، در میدان واقعی کشمکش به راستی آمریکا و مُتحدانش را تحت تاثیر قرار دهد. این ادعا را گفته یک سُخنگوی نیروهای آمریکایی مُستقر در بحرین تایید می کند. وی با اشاره به ماکت شو سپاه پاسداران می گوید معلوم نیست منظور رژیم ایران از این اعمال چیست.

واقعیت آن است که نمایش اُرگان نظامی و امنیتی قُدرت، رو به داخل دارد و در اصل می توان آن را مانُور ثبات در یکی از بُحرانی ترین دوره های حیات ج.ا نامید. رژیم ولایت فقیه ورشکسته در اداره اقتصاد، ناتوان در تامین معیشت و مغلوب و گوش به فرمان در چالش کُرونا، در برابر یک خیزش توده ای دیگر با ابعاد پیش بینی ناپذیر قرار گرفته است. دستگاه حاکم شاهد آن است که با وجود کُشتار دستکم ۱۵۰۰ تن و سرکوب وحشیانه و بی امان، سایه سرنگونی بر سرش سنگین تر شده است و این در حالی است که شکست آن در جلوگیری از قطع نفت و برقراری تحریمها و همچنین ضربات سیاسی و نظامی که زنجیره وار در عراق و سوریه دریافت می کند، نیز از چشم و نظر توده مُعترض پنهان نمانده.

رژیم ولایت فقیه از سواحل خلیج فارس به عُمق خُشکی پیام اقتدار و ثبات می فرستد و مایل است ساز و برگش به رُخ توده به جان آمده کشیده شده و تصویر مُتفاوتی از “نظام” بی رمق در ذهن نافرمان آن ثبت شود. جامعه اما دریافت خود را از رژیمی خواهد داشت که در مرکز قُدرت نمایی اش ماکتی ساختگی از واقعیت قرار گرفته. چه، به همان اندازه که چنین قُدرتی پوشالی و میان تُهی است، نیروی مُطالبات توده و انرژی انفجاری آن واقعی و لمس پذیر است.

چرا امثال گنجی به نادرستی هراس افکنی می کنند؟


عبدالستار دوشوکی

چرا امثال اکبر گنجی به نادرستی هراس افکنی می کنند؟

باید اعتراف کنم هراس افکنی های عامدانه و هدفمند (و شاید هم سفارشی) اکبر گنجی در راستای “براندازی ـ هراسی” و تلاش زیرکانه وی و “همنوعانش” برای حفظ نظام جمهوری اسلامی مرا بیاد فیلم معروف هندی بنام “دروغپرداز بزرگ” می اندازد که اتفاقا در همان سالی که در ایران انقلاب شد, یعنی ١٩٧٩ میلادی به بازار عرضه شده بود.

اکبر گنجی در ادامه سلسله خطبه های خدعه گونه ویدئویی خویش بهمراه آخرین مقاله خود (به تاریخ چهارشنبه ٨ مرداد ٩٩) تحت عنوان “آشی که برای ایران پخته اند” در راستای هراس افکنی و دروغپردازی رژیم برای ترساندن مردم از براندازی مکارانه مدعی می شود: “کلنگی کردن ایران، رکن رکین پروژه کلنگی کردن خاورمیانه بوده و هست”. گنجی و همکارانش که در برخی از رسانه های فارسی زبان مثل بی بی سی فارسی, رادیو فردا, دویچه وله و صدای آمریکا جا خوش کرده اند می گویند براندازی نظام یعنی فروپاشی و تجزیه و نابودی ایران.

روایت است که خشت اول چون نهد معمار کج, تا ثریا می رود دیوار کج. حتی زندگی کردن و جوایز میلیونی دریافت کردن در آمریکا نیز برای “کج بینان” همانند گردکان بر گنبد است. گنجی که سابقه طولانی در سپاه و نیروهای امنیتی اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی دارد, در حقیقت خودش از ابتدای کار محصول موهومات و خرافات “انقلاب اسلامی” بود و تا به امروز نیز در حوزه کشفیات دستگاه ویروس یابی مُستَعان ۱۱۰ سپاه پاسداران از فاصله صدمتری برای تشخیص ویروس کرونا و همچنین تخصص در همه علوم از جمله طب تشخیصی سنتی و تربیتی امثال آخوند عباس تبریزیان و روغن بنفشه و “مکمل معدنی معجزه‌آسا” امام صادق برای درمان ویروس کرونا همچنان در رقابت با همکاران سابق خویش در دروغپردازی مسابقه می دهد. برای درک بیشتر این مطلب لطفا این مقاله را بخوانید.

او در آخرین مقاله خود با اشاره به مثلث “ترامپ- نتانیاهو- محمد بن سلمان” می گوید ” اینان مانند دولت اوباما عمل نمی کنند, بلکه عملیاتشان را ماه هاست که آغاز کرده اند” او سپس عوامفریبانه با نادرستی و ترفند و بدسگالی برای هراساندن ایرانیان از مقوله براندازی می نویسد: “ایران در ماه های سرنوشت سازی به سر می برد. کلنگی کاران عجله دارند تا دستور پخت غذایی شان را در ایران نیز پیاده سازند”.

حال سوال بدیهی این است: کدام یک از کشورهای منطقه که در آنها “براندازی” و یا “انقلاب” صورت گرفته و یا حتی به آنها مثل افغانستان و عراق و لیبی و یمن حمله نظامی شده, در عرض ١٩ سال گذشته تجزیه شده اند؟ لیبی اکنون دو دولت دارد, اما هیچکدام از مداخله گران, چه غربی و چه منطقه ای, حرفی از “تجزیه” نمی زنند و همه با “تجزیه” لیبی مخالفند. تا دیروز (چهارشنبه ٨ مرداد ٩٩) سه دولت در یمن وجود داشت. دولت حوثی ها, دولت رسمی عبد ربه منصور هادی, و دولت یمن جنوبی. همه دنیا (بدون استثناء) با مطالبه جدایی طلبانه شورای انتقالی جنوب یمن مخالف بودند. آنها نیز دیروز در توافقنامه ای با دولت رسمی یمن از ادعای خود دست برداشتند و بزودی بخشی از کابینه خواهند بود. افغانستان که توسط دهها کشور عملا اشغال شده بود و بین دو بخش عمده پشتونها و فارسی زبان ها (اقوام تاجیک و هزاره و غیره) تقسیم شده بود, هرگز تجزیه نشد و امروز نیز سخنی از تجزیه در آن نیست. حتی سوریه نیز که سالیان دراز بخش وسیعی از خاک آن در اختیار دولت مرکزی نبود, و حتی به اوج فلاکت رسید اما هرگز تجزیه نشد و اکنون نیز حتی از سوی کردهای سوریه بحث تجزیه مطرح نیست. حتی در کشورهایی که براندازی و تغییر رژیم صورت گرفت نظیر مصر و تونس و غیره هرگز صحبت از تجزیه نبود و نیست. جدا شدن سودان جنوبی از سودان به دلیل ادامه استبداد دیکتاتور عمر احمد البشیر صورت گرفت. یعنی استبداد باعث تجزیه شد و نه حمله خارجی و یا براندازی و انقلاب. اکنون که در سودان انقلاب شده است, اصلا بحث جدایی و تجزیه مطرح نیست. و اکثر سودانی ها می گویند ایکاش این انقلاب ضد دیکتاتوری سالها پیش صورت می گرفت تا جنوب سودانی ها هم طعم آزادگی و همبستگی ملی را با ما جشن می گرفتند. لذا بر طبق حقایق و تنها شاهد میدانی موجود استمرار استبداد بزرگترین دشمن تمامیت ارضی و یکپارچگی یک ملت است و نه تغییر رژیم و براندازی و یا حتی حمله نظامی. اگرچه نگارنده از قدیم الایام با هر نوع دخالت بیگانه و حمله نظامی خارجی شدیدا مخالف بوده و هستم, که بحثی کاملا جدا است.

این “جماعت” بظاهر دلسوز برای ایران, که در حقیقت ذاتا و از منظر مذهبی و ایدئولوژیکی و عقیدتی “آمریکا ستیز” بوده و هستند, ادعا می کنند که هدف آمریکا از حمله به عراق تجزیه آن کشور بود. اما واقعیت کاملا بر عکس است. حتی اقلیم کردستان که عملا مستقل بود و مستقیما نفت می فروخت و نمایندگی سیاسی و ارتباطات و مراوده و معاملات مستقیم با بسیاری از کشورها داشت و برای استقلال رفراندوم برگزار کرد که اکثر مردم کرد به آن رای دادند؟ بنابراین چرا آمریکا و غرب از استقلال اقلیم کردستان حمایت نکردند؟ چرا هیچ کشوری از استقلال کردستان حمایت نکرد؟ چرا علیرغم تحولات عظیم و اشغال کشور و نابودی دولت مرکزی و رستاخیز سیاسی, کشورعراق تجزیه نشد؟ اگر عراق با آن وضعیت نابسامان و “فروپاشیده” تجزیه نشد (یا تجزیه اش نکردند) آن هم تحت اشغال نظامی, پس چه دلیلی دارد که مردم ایران ادعای “چوپان های دروغگو” را باور کنند. آن هم در حالیکه هیچکس خواهان مداخله خارجی یا حمله نظامی به ایران نبوده و نیست. و اینکه تغییر رژیم اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی باید توسط قیام مسالمت آمیز و سراسری خود مردم داخل ایران (همانند دی ٩٦ و آبان ٩٨) صورت بگیرد.

و اما اشاره ای کوتاه لیکن بسیار مهم در مورد ادعای دروغگویان حرفه ای که شبانه روز مدعی هستند آمریکا و انگلیس و عربستان و اسرائیل برای تجزیه ایران به گروه های قومی و اتنیکی کمک می کنند. این یک دروغ آشکار اما بی شرمانه از طرف طرفداران نظام, برتری طلبان مرکزگرا و تبعیض گرایان تسلط طلب چشم سفید و بی آزرم است. بیش از ٩٩ درصد کمک های مالی کشورهای غربی و عبری و عربی به گروه های فارس تعلق می گیرد. کشورهای عربی در کشتار مردم بلوچ در پاکستان در کنار ارتش پاکستان قرار دارند. همه رسانه هایی که توسط کشورهای غربی و عبری و عربی تغذیه مالی می شوند, توسط هموطنان فارس اداره می شوند. در بین آنها حتی یک بلوچ هم وجود ندارد. حتی تلویزیون های تکفیری و مذهبی که در کشورهای عربی دو نفر طلبه مذهبی بلوچ را استخدام کرده اند, فقط و فقط برای فریب و تاثیرگزاری مذهبی هدفمند از نوع تکفیری بر مردم عوام بلوچ می باشد. آنها هرگز کوچکترین اشاره ای به ظلم و ستم بر علیه مردم بلوچ در پاکستان نکرده و نمی کنند. زیرا غم آنها چیز دیگری است. مدیریت تبعیض آمیز این تلویزیون های تکفیری منحوس نیز در دست “فارس ها”ی سنی مذهب متعصب و دو رو است و نه در دست کرد و بلوچ.

حتی یک روزنامه یا سایت نسبتا جدید فارسی که بر طبق اطلاعات ویکی پدیا از طرف روزنامه ایندپندنت (روزنامه به اصطلاح مستقل و چپ بریتانیا) به گروه سعودی پژوهش و بازاریابی داده شده, یعنی حامیان مالی و صاحبان آن سعودی هستند، توسط فارس ها مدیریت و اداره می شود. این روزنامه تبعیضگرا و “فارس زده” حتی حاضر نیست مقاله از گروه های قومی و اتنیکی منتشر کند. این در مورد بسیاری از رسانه های مذهبی تحت حمایت سعودی ها یا بقیه عرب ها صدق می کند. این یک حقیقت تلخ است که :پترودلار”ها را “فارس ها می خورند؛ و انگ و تهمت و “حرامتان باد” نصیب گروه های اتنیکی می شود. بقول حافظ: ” لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق / داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم”.

برخلاف دروغپردازی ها و هراس افکنی های کاذب امثال اکبر گنجی و شرکای شناخته شده ایشان در برخی از رسانه های فارسی زبان, هیچ یک از کشورهای منطقه به دلیل انقلاب, تغییر رژیم, براندازی, حمله خارجی و اشغال و توطئه بیگانه تجزیه نشده است که ایشان ادعا می کنند : “آنها عجله دارند نقشه هایشان را در ایران نیز پیاده سازند”. به کلمه “نیز” در جمله ایشان دقت کنید. هدف القای ذهنی مشتبه در ضمیر ناخودآگاه مخاطب است؛ که گویا بقیه کشورها تجزیه شده اند و “ایران نیز تجزیه خواهد شد”. این انشای هدفمند نه سفسطه است و نه مغلطه. بلکه از منظر روانکاوی فروآگاهانه ولی عامدانه جهت دار است. اتفاقا این همان ادعایی است که حسن روحانی و جواد ظریف به رسم عوامفریبی مطرح می کنند که هدف آمریکا و عربستان و اسرائیل رژیم جمهوری اسلامی نیست بلکه هدف نابودی کامل و تجزیه ایران است که اگر رژیم فروبپاشد, ایران نیز به همراه آن “ایرانستان” خواهد شد. دقیقا همین حرف را شاه قبل از فروپاشی رژیم گذشته می گفت که هدف دشمنان تجزیه ایران است و نه الزاما سرنگونی رژیم او. عجبا که در طول تاریخ همه بظاهر باورمندان تئوری توطئه از شاه گرفته تا ظریف و روحانی و دایی جان ناپلئون, به امثال “مش قاسم غیاث آبادی ها” استناد کرده اند و بس. حال به مصداق همان مثل معروف “روباه و شاهدش” اکبر گنجی نقش “مش قاسم غیاث آبادی” را برای “روباه بنفش” بازی می کند.

بازی با سکه تجزیه طلبان
و اما هر سکه ای دو رو دارد؛ و هر قیچی بُرندّه ای دو لب. برای “قیچی کردن یا بریدن”, این دولبه بظاهر متضاد و مخالف, لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بدون آنکه بخواهم اتهامی را متوجه شخص بخصوصی بکنم, در کلیت این مقوله بر اساس دانش و اطلاعات موثق و با ضرس قاطع می توان گفت که نهادهای امنیتی اطلاعاتی جمهوری اسلامی در بین برخی از نحله های بظاهر تند و افراطی اما متظاد اپوزیسیون نفوذ کرده اند و محیلانه مهره های خود را در تقابلی ظاهری اما رعب افکنانه آنچنان در مقابل یکدیگر آرایش می دهند که در اذهان ملت ایران ترس و تشویش از آینده “پساجمهوری اسلامی” بوجود بیاید و از نظر روانشناسی اجتماعی بر این بستر ترس و بیم بظاهر پذیرفتنی و احتمالی (اما کاذب) بذر هراس افکنی و خوف از فروپاشی نظام با فروپاشی ایران تداعی معنی یکسان در عمل شود. یک مهره بظاهر ضد فارس و “ایران ستیز” افراطی را بعنوان “ابلیس” مطرح می کنند تا از سوی دیگر بتوانند مهره “قدیس” خود را که ظاهرا از فروپاشی و تجزیه ایران هراس دارد و شدیدا نگران است, و بظاهر صادقانه و دلسوزانه می خواهد این هراس را به همنوعان خود منتقل کند, مقابله او قرار بدهند. آنگاه مردم از ترس به اصطلاح “ابلیس ایران ستیز” به سوی “قدیس وطنپرست” روی می آورند و بقول خودشان این پازل (puzzle) و یا سردرگمی و معمای هراس از فروپاشی در اذهان ایرانیان به نفع “قدیس مهربان و دلواپس” تکمیل خواهد شد.

بعقیده نگارنده روانشناسان جنگ تبلیغاتی و کارشناسان زبده و خبره نهادهای اطلاعاتی امنیتی جمهوری اسلامی در مورد مولفه هراس افکنی از فروپاشی نظام و رعب پراکنی از فروپاشی و تجزیه کشور (یا بقول اکبر گنجی, کلنگی کردن ایران) بسیار زیرکانه و موفق عمل کرده اند. از یک سو از برخی از تجزیه طلبان بظاهر دو آتشه گرفته و از سوی دیگر از داماد تواب شاه گرفته تا بظاهر مارکسیست روشنفکر متوهم و پاسدار سابق که با آزادی کامل در زندان مانیفست جمهوریخواهی می نوشت و دهها جایزه گرفت. همه اینها بر اساس یک سناریوی دقیق در یک ارکستر رهبری شده ای هماهنگ شده اند تا به ملت ایران بگویند: مبادا جمهوری اسلامی را سرنگونی بکنید؛ زیرا براندازی استبداد آخوندی مصادف است با فروپاشی و نابودی ایران. اکبر گنجی در ٢٣ اردیبهشت ١٣٨٩ هنگام دریافت جایزه نیم میلیون دلاری بصراحت گفت: ” به سود ما نيست امروز رژيم جمهوری اسلامی سرنگون شود”. جمهوری اسلامی که کفگیر اندیشه مذهبی و احیای امپراتوری هلال شیعی آن به ته دیگ خورده است, تلاش می کند با در خدمت گرفتن تنی چند از “توابین سیاسی” نه چندان خوشنام از یکسو, و تنی چند از عناصر مشکوک ظاهرا دو آتشه اتنیکی ضدفارس و ایران ستیز, برای توجیه دخالت های برونمرزی سپاه و بهدر دادن میلیاردها دلار در ماجراجویی های منطقه ای گفتمان ایرانگرایی” و مکتب ایران سالاری” را جایگزین و مردم را از “براندازی” نظام هراسان و مایوس کند. تلاش اکبر گنجی و امثالهم دقیقا در همین راستا است.

استقرار سری جنگنده های جدید هندی در مرز چین

هند به صورت سری جنگنده های نسل چهارم Rafale را به پایگاه نظامی آمبالا در شمال کشور و تقریبا ۴۰۰ کیلومتری مرز چین منتقل کرده است.

به گزارش اسپوتنیک The Independent روز چهارشنبه اطلاع داد که هند به طور سری جنگنده های نسل چهارم Rafale را به پایگاه نظامی هوایی آمبالا در ایالا هاریانا در شمال کشور واقع در ۴۰۰ کیلومتری مرز چین برده است. این جنگنده ها در چارچوب قرارداد با فرانسه به هند تحویل داده شد.

اولین ۵ فروند هواپیما از ۳۶ هواپیمای سفارشی از فرانسه در شرایط کاملا سری به هند رسیدند. در چهار منطقه که در نزدیکی پایگاه هوایی هستند به طور موقت اقدامات محدودیتی وضع شد و به محلی ها اجازه داده نمی شود که در گروه های بزرگ جمع شوند. ضمنا پلیس و نظامیان جاده های نزدیک به پایگاه را بسته اند. همچنین گرفتن عکس و فیلمبرداری هم ممنوع است. انتظار می رود که جنگنده ها ی باقی مانده در فرانسه تا پایان سال ۲۰۲۱ به هند تحویل داده شود.

بر اساس اطلاعات The Independent هواپیماهای دریافتی در ساختار اسکادران ۱۷ احیا شده نیروی هوایی هند با نام « پیکان های طلایی» قرار می گیرند.

فراخوان جلسه سخنرانی نمایندگی ایالت سوئیس,۹ آگوست ۲۰۲۰

نمایندگی سوئیس برگزار می‌کند سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو سخنرانان و موضوع سخنرانی آنها: جعفر فرد کرمی: گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در مرداد ماه ۱۳۹۹ فیروزه دهبزرگی: بررسی ماده ۲۳اعلامیه حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حمید رشیدی: کولبران و کولبری فرهنگ ولی: جمهوری اسلامی …

ادامه‌ی مطلب

کرونا؛ ابتلای بیش از صد زندانی در زندان مهاباد


بر پایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، بیش از صد زندانی محبوس در بندهای ٤ و ٦ زندان مرکزی ماهاباد طی هفتەهای گذشتە بە ویروس کرونا مبتلا شدە و از هر گونە خدمات درمانی و بهداشتی محروم هستند.

بە گفتە یک منبع مطلع، پس از آنکە مسئولین زندان تمامی زندانیان راه باز را بە زندان فراخواندەاند، شماری از آنها بە ویروس کرونا مبتلا بودە و همین نیز منجر بە شیوع کرونا در داخل زندان شدە است.

این منبع در ادامە اظهار داشت کە، دست کم صد زندانی بە کرونا مبتلا شدەاند کە وضعیت جسمانی شماری از آنها نامناسب بودە و با این حال مسئولین زندان نە تنها هیچ یک از آنها را بە مراکز درمانی خارج از زندان منتقل نکردەاند، بلکە از ارائە هر گونە خدمات درمانی بە آنها خودداری کردەاند.

در بند ۴ و ۶ زندان مرکزی مهاباد تفکیک جرایم صورت نگرفتە و زندانیان با جرایم مختلف از جملە سیاسی، عقیدتی، جرائم خطرناک و جرایم مرتبط با مواد مخدر در این بندها زندانی هستند.

با استناد بە آمار بە ثبت رسیدە در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هەنگاو، با شیوع ویروس کرونا در زندان های کُردستان، دست کم ٩ زندانی در زندان‌های ارومیە و کامیاران بر اثر ابتلا بە ویروس کرونا جانشان را از دست دادەاند.

ابتلای ده‌ها زندانی به کرونا در زندان برازجان

شبکه حقوق بشر کردستان از “ابتلای ده‌ها زندانی در زندان برازجان استان بوشهر به ویروس کرونا” در چند هفته گذشته و “بحرانی شدن وضعیت این زندان” خبر داده است.

شبکه حقوق بشر کردستان می‌گوید: «به دلیل آمار بالای مبتلایان و کمبود امکانات پزشکی و بهداشتی، زندانیان مبتلاشده کماکان در بندهای خود با سایر زندانیان نگهداری می‌شوند. در این مدت تنها چهار زندانی به دلیل وخیم شدن وضعیت سلامتی‌شان به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده‌اند.»

در گزارش همچنین آمده است که رضا ملازاده و مظفر سکانوند، دو زندانی سیاسی کُرد که در این زندان به‌سر می‌برند نیز به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند اما مسئولین زندان به دلیل “امنیتی بودن پرونده” از اعزام این دو زندانی سیاسی به بیمارستان خودداری کرده‌اند.

متهم ارزی: منتظر دلار ۳۲هزار تومانی باشید!


یکی از مدیران سابق بانک مرکزی در دادگاه گفت: بازداشت من و دیگر مدیران باعث شد که قیمت دلار اکنون بالا برود.

چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده برخی از مدیران سابق بانک مرکزی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.قاضی مسعودی مقام در ابتدای چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده برخی از مدیران سابق بانک مرکزی، از متهم صالحی خواست در جایگاه قرار گیرد و در صورت داشتن توضیحات بیشتر آن‌ها را بیان کند.

به گزارش تسنیم نوشت: متهم صالحی؛ از مدیران سابق بانک مرکزی در دادگاه گفت: من تئوریسین ارز هستم و این موضوع را در جهان ثابت کرده‌ام و پولی برای رشوه نگرفتم. بازداشت من و دیگر مدیران باعث شد بانک مرکزی شاهرگ خودش را بزند و همین موضوع سبب شد که قیمت دلار اکنون بالا برود و باید منتظر دلار ۳۲ هزار تومانی هم باشیم.

ریال خمینی نشان؛ هر دم از اين باغ بري مي‌رسد!

ریال ایران با سبقت از بولیوار ونزوئلا، پایین‌ترین نرخ برابری ارزهای ملی جهان را در مقابل دلار آمریکا و یورو ثبت کرد.

پس از ریال و بولیوار، دانگ ویتنام در جایگاه سومین ارز ملی قرار دارد که پایین‌ترین نرخ برابری را در مقابل دلار آمریکا و پول واحد اروپایی داراست.

بنا به گزارشها، با سقوط آسانسوری ارزش ریال، قیمت دلار از رقم بی‌سابقه ۲۶هزار تومان گذشت و هر یورو نیز ۲۹هزار و ۷۴۰تومان به فروش رسید. قیمت هر دلار در پایان معاملات روز شنبه حدود ۲۵ هزار و ۳۵۰ تومان بود.

خبرگزاری رویترز در گزارشی با عنوان ریال ایران به پایین‌ترین نرخ در برابر دلار رسید نوشت: ریال ایران در سال۲۰۲۰ نزدیک به ۴۸درصد از ارزش خود را از دست داده که بیش از نیمی از آن در یک ماه گذشته بوده است. افت قیمت نفت و رکود اقتصاد جهانی، بحران اقتصادی در ایران را عمیق‌تر کرده و این در حالیست که این کشور بالاترین میزان تلفات کرونا در خاورمیانه را دارد.

روزنامه رسالت نیز به ‌نقل از کمال سید علی، معاون اسبق بانک مرکزی نوشت: دلیل اصلی کاهش ارزش پول ملی کسری بودجه و نحوه تأمین کسری بودجه است.

این در حالیست که همواره دو سوم بودجه کشور در اختیار شرکت‌ها و مؤسسات حکومتی است که به هیچ‌کس حساب پس نمی‌دهند و هیچ گونه نظارتی هم بر آن انجام نمی‌شود.

حزب کارگزاران؛ وقاحت در وطن فروشی تا کجا


سعید لیلاز اقتصاددان و عضو مرکزیت حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با ایلنا از قرارداد بیست و پنج ساله ایران با چین حمایت کرده و گفته است که هدف از عقد این قرارداد زنده ماندن در مقابل فشارهای آمریکا و خارج شدن جمهوری اسلامی از زیر ضربۀ آمریکا است.

به گزارش رادیو فرانسه، لیلاز افزوده است که در حال حاضر مهمترین اولویت جمهوری اسلامی “خنثی کردن فشار ایالات متحد آمریکا” است. او از تحریم ها و فشارهای کنونی آمریکا به عنوان “بزرگترین و آخرین فشار خارجی بر جمهوری اسلامی” یاد کرده و افزوده است که اگر جمهوری اسلامی بتواند به یاری چین “از این مرحله عبور کرده” و فشارهای آمریکا را خنثی کند، دیگر هرگز “با چنین فشارهایی روبرو نخواهد” شد.

لیلاز گفته است که جمهوری اسلامی برای زنده ماندن ناچار است بین قدرت های جهانی موازنه ایجاد کند. او گفته است : “ما باید بتوانیم بین قدرت های جهانی موازنه ایجاد کنیم تا زنده بمانیم. چون ایران کشوری است که نمی تواند به کلی زیر سلطۀ یک قدرت خارجی برود و در نتیجه مجبور است که بین قدرت های جهانی موازنه برقرار کند.”

سعید لیلاز از مخالفت های جاری علیه قرارداد بیست و پنج سالۀ جمهوری اسلامی با چین ابراز شگفتی کرده و این مخالفت ها را صرفاً ناشی از “مخالفت ایدئولوژیک” با علی خامنه ای و حکومت اسلامی ایران دانسته است. او گفته است : “آن چیزی که مرا ناراحت می کند این است که یک گروهی از روی دعواها و کشمکش های سیاسی داخلی دارند نسبت به قرارداد با چین داوری می کنند و حتی آن را خائنانه می نامند.”

چینی‌ها هم از پشت به ما خنجر زدند!

بازرگانان ایرانی از توقف تخلیه و بارگیری کشتی‌های ایرانی در بنادر چین طی بیش از ۲ ماه گذشته خبر می‌دهند؛ اقدامی که پکن آن را مرتبط با عدم رعایت استانداردهای زیست محیطی سوخت شناورهای متعلق به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی دانسته ولی فعالان اقتصادی علت اصلی آن را تبعیت پکن از تحریم‌های آمریکا علیه این شرکت می‌دانند.

به گزارش یورونیوز، در حالی که برخی رسانه‌ها در ایران اعلام کرده‌اند که شش كشتی ایرانی متعلق به شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی، دو هفته‌ایست که در بنادر چین، لنگر انداخته‌اند و اجازه حركت ندارند، پدرام سلطانی، عضو شورای عمومی فدراسیون جهانی اتاق‌های بازرگانی، روز پنجشنبه با انتشار توییتی اعلام کرد که دوره زمانی معطلی کشتی‌های ایرانی در بنادر چنین بیش از ۲ ماه است.

آقای سلطانی خاطر نشان کرد که این کشتی‌ها حامل محموله‌هایی به ارزش ده‌ها میلیون دلار است که بخشی از آنها به دلیل معطلی طولانی کشتی‌ها در حال از بین رفتن هستند. البته او در ادامه پیام توییتری خود تاکید کرد که تکیه چین بر عدم اجرای قانون سوخت کم سولفور توسط شناورهای ایرانی علت اصلی این بلاتکلیفی نبوده و مساله واقعی اجرای تحریم آمریکا علیه شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی است.

در همین حال، روزنامه شرق، چاپ تهران، به نقل از یک منبع مطلع در وزارت خارجه خبر داده که تحت تاثیر اعتراض‌های اخیر نسبت به توافق ۲۵ ساله میان جمهوری اسلامی و چین، پکن «كمی گله‌مند شده» و همین امر حل مساله کشتی‌های ایرانی را به تاخیر انداخته است.

با رنگ باختن رایزنی‌های دیپلماتیک پشت پرده وزارت خارجه برای حل مشکل بارگیری و تخلیه کشتی‌های ایرانی، برخی بازرگانان در ایران، سفیر چین در تهران را به طور مستقیم مورد پرسش قرار داده‌اند.

علی شریعتی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، روز پنجشنبه در واکنش به خبر اعلام شده توسط آقای سلطانی، سفیر چین در تهران را خطاب قرار داد و از او خواست تا در مورد علت واقعی توقف کشتی‌های ایرانی در بنادر چین توضیح دهد.

وی نوشت: جناب سفیر چین اگر اینهم شایعات است پس پاسخ دهید تا دوستی از بین نرود. یا فقط در حوزه کرونا علاقمند مباحثه هستید؟

قرارداد ۲۵ ساله با چین؛ نظر کارشناس اسرائیلی

قرارداد ۲۵ ساله با چین، پیامدهای خطرناک نظامی دارد و امنیت منطقه را بهم می زند

یک کارشناس امور امنیتی در اسرائیل می گوید که قرارداد ۲۵ ساله چین با رژیم ایران، آن سرزمین را به مستعمره چین مبدل می سازد و از نظر امنیت منطقه خاورمیانه و حتی اسرائیل بازتاب ویرانگری ممکن است داشته باشد.

رون بن ییشای، تحلیلگر امور نظامی و امنیتی که بیش از پنجاه سال است رویدادهای ایران و منطقه را دنبال می کند، در ارزیابی خود نوشت که این قرارداد، صرفنظر از جنبه های اقتصادی آن که برای منافع ملی ایران فاجعه آمیز است، دارای خطرات سنگین امنیتی نیز برای دیگر کشورهای منطقه و از جمله اسرائیل می باشد.

او نوشت که در چارچوب این توافق، و با این استدلال که چین باید از سرمایه گذاری های خود در منطقه حفاظت کند، احتمال بسیار می رود که رژیم ایران پایگاه هایی را در اختیار ارتش چین قرار دهد و همکاری های گسترده ای نیز در زمینه نظامی بین دو کشور نیز جریان یابد.

گرچه چین، در مقایسه با ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای غرب اروپا، دارای تکنولوژی نه چندان پیشرفته ای می باشد، ولی در مقایسه با حکومت ایران، تکنولوژی بسیار پیشرفته تری دارد که اگر در اختیار سپاه پاسداران قرار دهد، قدرت نظامی رژیم ایران را به شدت بالا می برد و بر توان تهاجمی آن می افزاید.

همکاری های اطلاعاتی چین با رژیم ایران نیز ممکن است برای کشورهای منطقه، و از جمله اسرائیل بسیار خطرناک باشد.

این ارزیابی و ابراز نگرانی، با توجه به شیوه رفتاری چین در برخی کشورهای دیگر است که قراردادهای مشابهی با آن ها امضا کرده است. به موجب این قراردادها، چین پایگاه های نظامی نیز در آن کشورها برپا ساخته است.

تحلیلگر رادیو پیام اسرائیل نیز می گوید که چین از سال ها پیش برنامه گسترده و دقیقی برای مسلط شدن بر معادن مواد خام در بسیاری کشورها به اجرا گذاشته است. سرمایه گذاران چینی امتیاز استخراج معادن مواد اولیه در ده ها کشور را خریداری کرده اند تا مطمئن باشند که مواد مورد نیاز کارخانه های تولید چین همچنان به سوی آن کشور روان خواهد بود.

همچنین، دولت پکن می کوشد بازارهای مصرفی کشورهای عقب مانده و یا در حال توسعه خارجی را در انحصار خود بگیرد و امضای قرارداد با ایران نیز حلقه ای از این زنجیره است.

از هنگام به روی کار آمدن دولت پرزیدنت ترامپ، ایالات متحده کارزار گسترده ای را علیه امپریالیسم اقتصادی چین آغاز کرده و می کوشد کشورهای مختلف و از جمله اسرائیل را از گسترش داد و ستد بازرگانی با دولت کمونیستی چین باز دارد.

چالشی به ارتفاع دیوار چین در مقابل خامنه ای است

روزنامه آفتاب یزد با اشاره به تهدیدهای رژیم در مورد دور زدن تحریم‌ها از طریق قرارداد با چین و ترساندن کشورهای غربی نوشته بود: دستیابی به توافقی راهبردی میان پکن و تهران بر اساس واقعیات امروزی چالش هایی به ارتفاع دیوار چین را مقابل خود می‌بیند!

کرونا؛ مخالفت ها در قم با برگزاری مراسم محرم


محمدتقی فاضل میبدی از مدرسین حوزه علمیه قم امروز در مخالفت با برگزاری مراسم محرم در شرایط بحران کرونا در کشور گفت: اگر نظر کارشناسان بر این باشد که ممکن است و احتمال دارد در عزاداریها و احیای مراسم شیوع بیماری بیشتر شود، می‌توان گفت حتی برگزاری آن نه‌تنها مستحب نیست، بلکه حرام است. چون احتمال شیوع زیاد است و نباید برگزار کرد.

وی گفت: این که به نام دین ااحتمالاً افراد را بیمار کنیم یا به کام مرگ بکشانیم، اتفاق بسیار بدی است. عده‌ ای طوری وانمود می‌کنند که گویی با تعطیلی مراسم عزاداری بناست دین از پا دربیاید. عزاداریهای امروز ما، به‌دلیل وجود انحراف و خرافات، بدون کرونا هم بدون آسیب نیست.

وی خطاب به روحانی گفت: تعجب می‌کنم. چرا به‌ گونه‌ ای صحبت کردند که ما حتماً مراسم محرم را برگزار می‌کنیم و از شرط زدن ماسک گفتند؟ امروز در روستاها چه کسی ماسک می‌زند؟ اصلاً چه کسی ماسک گیرش می‌آید؟ افراد زیادی در جامعه حتی پول خرید ماسک ندارند. نیمی از مردم به هر دلیل از ماسک استفاده نمی‌کنند. حتی در پایتخت که شهر پیشرفته‌ای است، بسیاری از مردم ماسک نمی‌زنند. این‌که به نام امام حسین و به نام دین هزاران انسان را بیمار کنیم و تعداد زیادی را به کام مرگ بکشانیم، اتفاق بسیار بدی است.

حمله وزارت خارجه آمریکا به روحانی

وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه در توئیتی با اشاره به دروغ های روحانی در مورد کرونا نوشت:‌ این بار روحانی با زندگی ایرانیان بی گناه بازی می کند. وی سعی دارد که این بار آمار بالای موارد مبتلایان را برگردن مجالس عروسی بیندازد.

این منبع نوشت: با وجود این که دولت روحانی در دیماه کاملا از بیماری کرونا آگاه بود، ولی انتخابات تقلبی مجلس، مراسم تشییع گسترده برای فرماندهان سپاه پاسداران… و مراسم دولتی در ماه رمضان را برگزار کردند. اما به گفته روحانی، مقصر خود شما (مردم) هستید.

۷۰میلیون نفر در استان های قرمز

در همین حال معاون وزارت بهداشت در ایران سه‌ شنبه شب با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی در مورد وضعیت قرمز کرونا در تهران گفت: اکثر استانها نسبت به وضع گذشته که در رده‌های آبی و سفید جدول ارزیابی قرار داشتند به رنگ قرمز درآمده‌اند و این یعنی فاجعه، البته فاجعه اصلی در تهران رخ داده است و تهران در ردیف سوم آمار بالای مبتلایان و فوتی ها قرار دارد و به رنگ ماه‌های اسفند و فروردین در آمده است.

حریرچی گفت: در حال حاضر فقط ۵استان در وضعیت قرمز نیستند، یعنی از ۸۲ الی ۸۳میلیون جمعیت، ۷۰میلیون و ۵۰۰هزار نفر در استانهای قرمز هستند.

خلیج فارس؛ اقداماتی که ممکن است باعث جنگ شود


قدرت نمایی سپاه پاسداران در خلیج فارس، در چارچوب مانوری که آن را دریایی- موشکی خوانده اند، نمونه دیگری از رفتارهای تحریک آمیز سپاه پاسداران برای افزایش آشوب در منطقه است.

تحلیلگر رادیو پیام اسرائیل می گوید: «در همان حال که تلاش ایالات متحده برای ادامه تحریم های تسلیحاتی علیه حکومت ایران ادامه دارد، سپاه پاسداران با این رفتار خویش نشان می دهد که تا چه حد آمریکایی ها درست میگویند که اگر تحریم های تسلیحاتی پایان گیرد، رژیم ایران بر شدت تهدیدهای خود علیه کشورهای منطقه خواهد افزود و اوضاع خاورمیانه را بیش از پیش بحرانی خواهد ساخت و ممکن است باعث بروز یک جنگ تمام عیار گردد.

به گفته این تحلیلگر، همیشه هرگاه حکومت ایران در حال به زانو درآمدن قرار داشته و ممکن بوده است که برای بار دوم به آن چه که علی خامنه ای آن را “نرمش قهرمانانه” نام نهاده، گردن نهد، سپاه پاسداران به این گونه عملیات تحریک آمیز دست زده تا فضای امنیتی و دیپلماتیک منطقه را همچنان آشوب زده نگاه دارد.

ساخت ماکت ناو هواپیمابر آمریکایی و انجام حملات موشکی از داخل خاک ایران در مسیری که ممکن بود قرارگاه های نظامی آمریکایی در امیرنشین ها را هدف بگیرد، نشان بارز این رفتار تحریک آمیز است.

سپاه پاسداران، که ادعا می کند در این رزمایش از موشک های بالستیک دوربرد نیز استفاده کرده، می خواهد به ایالات متحده پیام دهد که قادر است همه قرارگاه های آمریکایی در بخش جنوبی خلیج فارس را مورد اصابت قرار دهد.

آزمایش های موشکی روز گذشته و امروز (چهارشنبه) از داخل خاک ایران به سوی اماکنی که می توانست قرارگاه های نظامی آمریکا در بحرین، امارات عربی متحده و یا عربستان سعودی باشد، به هدف جدی نشان دادن تهدیدات پیشین فرماندهان سپاه است که ادعا کرده بودند دوهزار هدف نظامی آمریکایی در سراسر جهان را شناسایی کرده اند که قادرند همه آن ها را در ظرف چهل و هشت ساعت نابود کنند.

آزمایش موشک هایی که از داخل ایران شلیک شدند، موجب گردید که سربازان آمریکایی در برخی قرارگاه های سواحل جنوبی خلیج فارس به پناهگاه بروند.

گرچه این، یک اقدام احتیاطی در دوران حمله دشمن است، ولی سپاه پاسداران، آن را نشان ترس و هراس نظامیان آمریکایی و به عنوان علامت قدرتمندی خود تعبیر کرد.

به گفته تحلیلگر رادیو پیام اسرائیل، فرماندهان سپاه و رهبران سیاسی رژیم ایران بر این باورند که حدود سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده، پرزیدنت ترامپ مایل نیست وارد یک درگیری جنگی با حکومت ایران شود. ولی در همان حال، مسئولان حکومت ایران مواظب هستند که عملیات تحریک آمیز آن ها از حد معینی فراتر نرود که ایالات متحده را ناچار به نشان دادن یک واکنش کوبنده نظامی سازد.