Previous Next

دانش آموز ممتاز بهايی از ادامه تحصیل محروم شد

دانش آموز ممتاز به دلیل بهایی بودن از ادامه تحصیل محروم شد

خبرگزاری هرانا – ادیب ولی، دانش آموز ۱۵ ساله ممتاز بهایی ساکن کرج به دلیل اعتقاد به آیین بهایی با محرومیت از ثبت نام در مدرسه و ادامه تحصیل مواجه شد. این شهروند بهایی نوجوان علیرغم کسب معدل بالا و موفقیت تحصیلی صبح امروز چهارشنبه ۱۸ تیرماه با تماس مدیر مدرسه از محرومیت خود از ادامه تحصیل در مجموعه مدارس سلام در کرج مطلع شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۸ تیرماه ۱۳۹۹، ادیب ولی، دانش آموز ۱۵ ساله بهایی ساکن کرج به دلیل اعتقاد به آیین بهایی با محرومیت از ثبت نام و ادامه تحصیل در مدرسه مواجه شد.

این شهروند بهایی نوجوان دوره سه ساله‌ی اول دبیرستان از پایه هفتم الی نهم را در مدرسه سلام البرز کرج با کسب معدل کل ۱۹/۸۲ و کسب رتبه نخست در پایه نهم سپری کرد. وی صبح امروز چهارشنبه ۱۸ تیرماه با تماس مدیر مدرسه از محرومیت خود از ادامه تحصیل در پایه دهم در مجموعه مدارس سلام مطلع شده است.

یک منبع مطلع از وضعیت این شهروند بهایی در این خصوص به هرانا گفت: “هفته گذشته پس از انتقال پرونده تحصیلی ادیب ولی از دوره اول دبیرستان سلام به دوره دوم دبیرستان سلام البرز که هر دو دوره تحصیلی در یک ساختمان در شهر کرج مستقر است، فرمی جهت دریافت اطلاعات شخصی از سوی مسئول دفتر دوره دوم دبیرستان به ایشان ارائه شد که در آن فرم سوال از دین و آیین وی شده بود و بر طبق اعتقادات آیین بهائی که بهائیان را در همه احوال تشویق به صداقت و راستی و پرهیز از دروغ و ریا می‌کند، در فرم مربوطه اعتقاد خود به دیانت بهائی را در پاسخ سوال ستون مذهب نوشته است که با عکس‌العمل مسئول دفتر مواجه شد؛ که چرا در پاسخ سوال ستون مذهب، نوشته بهائی؟! پس از آن مسئول دفتر پایه دوم دبیرستان سلام البرز به پدر این دانش آموز گفته است که مجبور هستند این مورد را به مدیریت کل مجموعه مدارس سلام واقع در تهران اعلام و برای تصمیم گیری استعلام کنند و نهایتا امروز نتیجه را به صورت تلفنی اعلام کردند”.
محرومیت این دانش آموز بهائی در حالی است که وی طی سال‌های اخیر در مقاطع دبستان و راهنمایی در مسابقات بین‌المللی رباتیک و هوش مصنوعی مقام‌های اول را کسب کرده و همچنین رتبه نخست معدل در پایه نهم را کسب کرد.

لازم به ذکر است که محل کسب و امرار معاش پیام ولی، شهروند بهایی و پدر این دانش آموز نیز از دوازده سال پیش توسط ارگان‌های دولتی پلمب شده است. پیگیری‌های آقای ولی در دادگاه‌های تجدیدنظر، دیوان عالی، دیوان عدالت اداری، کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران و سایر ارگان‌های دولتی کماکان به نتیجه نرسیده و محل کسب این شهروند نظرآبادی کماکان پلمب است. همچنین افشین ولی، عموی ادیب ولی، در سن ۱۲ سالگی در سال ۱۳۶۹ توسط تعدادی از مردم تندروی روستای حسین آباد از توابع نظرآباد به دلیل مباح اعلام کردن خون بهائیان به قتل رسیده است. پیام ولی، پدر ادیب ولی در زمانی که تنها ۱۰ ساله بود جسد بی جان برادر ۱۲ ساله خود را در چاه پیدا کرده است.

با وجود محرومیت شهروندان بهایی از تحصیل در دانشگاه‌ها، گاها از تحصیل این شهروندان در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز به بهانه‌های مختلف جلوگیری می شود.

گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در طی عمر حکومت ایران بارها به بهایی ستیزی و به خصوص محروم کردن دانشجویان بهایی از حق تحصیل اعتراض کرده‌اند و آن را مصداق بارزی از بی‌توجهی دولت ایران به معاهدات حقوق بشری دانسته‌اند.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی‌گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

نویسنده، مترجم و پژوهشگر سامن تهران بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – اکبر جباری، نویسنده و پژوهشگر ساکن تهران روز یکشنبه ۱۵ تیرماه پس از حضور در دفتر نظارت و پیگیری اداره اطلاعات استان تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. عدم پاسخگویی مسئولین زندان اوین با گذشت چهار روز از بازداشت آقای جباری باعث افزایش نگرانی خانواده وی شده است. روز سه‌شنبه ۱۷ تیرماه نیز مهدی سلیمی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. بازداشت این افراد در یک پرونده مشترک توسط وزارت اطلاعات صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۹، اکبر جباری، نویسنده و پژوهشگر ساکن تهران پس از حضور در دفتر نظارت و پیگیری اداره اطلاعات استان تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

گفته می‌شود آقای جباری پس از بازداشت به زندان اوین منتقل شده و شب اول بازداشت با خانواده خود تماس کوتاهی داشته است. در مراجعه روزهای گذشته خانواده وی به دادسرای اوین به آنها گفته شده با آنها تماس خواهند گرفت. عدم پاسخگویی مناسب مسئولین باعث افزایش نگرانی خانواده وی شده است.
از دلایل بازداشت آقای جباری تا زمان تنظیم این گزارش اطلاعی در دست نیست. با این حال اتهامات مطروحه علیه آقای جباری “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات اسلام، تشویق مردم به فساد و فحشا و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” عنوان شده است.
آقای جباری روز شنبه ۱۴ تیرماه ۹۹ طی احضاریه‌ای به دفتر نظارت و پیگیری اداره اطلاعات استان تهران احضار شد.

اکبر جباری، فرزند تیمور، متولد ۱۳۵۲ در زنجان، نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه، ادبیات و عرفان و دانش‌آموخته دانشگاه میسور هند است.

کتاب‌های «دربارهٔ شعر: با نگاهی به فردوسی، نظامی، مولوی، حافظ، بیدل، معارف»، «پرسش از وجود با نگاهی به کتاب وجود و زمان مارتین هایدگر»، «فلسفه، تکثیر، جنسیت»، «تأملاتی در مبادی علوم قدیمه»، «تأملاتی پدیدارشناسانه در معنای فرهنگ»، «مبانی درمان وجودی هایدگر»، «حکمت صامت» و «اقبال در آیینه‌ی اشعارش همراه با گزیده‌ی اشعار» ازجمله آثار اکبر جباری است که طی سال‌های اخیر در ایران منتشر شده‌اند.

مهدی سلیمی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ساکن تهران نیز روز سه‌شنبه ۱۷ تیرماه توسط موران امنیتی در منزل مادر خود در شهرستان اهر بازداشت شد. در در زمان بازداشت شماری از وسایل شخصی وی ازجمله تلفن همراه، لپ تاپ و دستنوشته‌های او توسط ماموران ضبط شده‌اند. آقای سلیمی شب گذشته طی یک تماس تلفنی با خانواده از انتقال خود به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد.
اتهامات مطروحه علیه آقای سلیمی نیز “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، توهین به مقدسات اسلام، تشویق مردم به فساد و فحشا و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی” عنوان شده است.

مهدی سلیمی، متولد ۱۳۶۳ در تبریز دارای مدرک کارشناسی صنایع دستی از دانشگاه یزد و شهروند ساکن تهران است. آقای سلیمی پیشتر مدتی به عنوان سردبیر نشریه اینترنتی زغال و پیش از آن نیز به عنوان سردبیر سایت مایندموتور مشغول به فعالیت بوده است.

کتاب “خشونت نظری” (مجموعه مقالاتی در باب هنر و زیبایی شناسی انتقادی) از آثار آقای سلیمی نخستین‌بار بار در سال ۱۳۹۵ توسط نشر آزاد ایران در سوئد منتشر شد و سپس نسخه‌ی دیجیتالی آن با همکاری سایت “مایندموتور” روی وب قرار داده شد. داستان بلند “سوگ سیاوشان” کتاب دیگر آقای سلیمی است که سال ۹۸ منتشر شده است. مهدی سلیمی همچنین مترجم کتاب‌های «اخته کردن یا گردن زنی» اثر الن سیکسو و کتاب «امر واقع لاکانی» اثر اسلاوی ژیژک است.

حکم دادگاه انقلاب تهران برای هفت فعال سیاسی؛ زندان

خبرگزاری هرانا – شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران طی حکمی هفت فعال سیاسی را به حبس محکوم کرد. بر اساس این حکم فرنگیس مظلوم به ۶ سال حبس، هانی یازرلو و فرزندش هود یازرلو هر کدام به ۱ سال حبس، محمدولی غلام نژاد، صدیقه مرادی و مهدی خواص صفت و زهرا اکبری نژاد درچه هر کدام به ۹۵ روز حبس تعزیری محکوم شده‌اند. همچنین حسن عطارزاده دیگر متهم این پرونده نیز از بابت اتهامات انتسابی تبرئه شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادگاه انقلاب تهران طی حکمی هفت فعال سیاسی را به حبس محکوم کرد.

براساس این حکم که توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی سیدعلی مظلوم در تاریخ ۱۷ خرداد ۹۹ صادر و ابلاغ شده است. فرنگیس مظلوم از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” به ۶ سال حبس تعزیری، هود یازرلو و هانی یازرلو از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” هر کدام به ۱ سال حبس تعزیری و محمدولی غلام نژاد، مهدی خواص صفت، زهرا اکبری نژاد درچه و صدیقه مرادی نیز هر کدام از بابت همین اتهام به ۹۵ روز حبس تعزیری محکوم شدند.
در صورت قطعی شدن این حکم در مرحله تجدیدنظر و با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری برای خانم مظلوم قابل اجرا است. لازم به ذکر است که این حکم برای خانم مظلوم به صورت غیابی صادر شده است.

حسن عطارزاده نیز از اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” تبرئه شد.

دکتر هانی یازرلو و فرزندش هود یازرلو، محمدولی غلام نژاد، صدیقه مرادی و مهدی خواص صفت در تاریخ ۱۶ تیرماه ۹۸، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تهران و به بازداشتگاه اداره اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند. این شهروندان نهایتا مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شدند.

زهرا اکبری نژاد درچه، همسر ابوالقاسم فولادورند، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج نیز مورخ ۱ مرداد ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، زندانی عقیدتی در زندان تهران بزرگ نیز در تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۸ در منزل خواهر خود بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، موسوم به بند ۲۰۹ زندان منتقل شد. خانم مظلوم نهایتا در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

فرنگیس مظلوم، هانی یازرلو و فرزندش هود یازرلو، محمدولی غلام نژاد، صدیقه مرادی، مهدی خواص صفت و زهرا اکبری نژاد درچه توسط شعبه ۶ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اوین از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” و حسن عطارزاده از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و به نفع گروه های معاند نظام” مورد تفهیم اتهام قرار گرفتند.

از میان این شهروندان دکتر هانی یازرلو فعال سیاسی با سابقه‌ای است که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ و ۹۰ بارها بازداشت و در زندانهای مختلف تحمل حبس کرده است. هود یازرلو نیز در خردادماه ۸۷ بازداشت و پس از حدود سه سال تحمل حبس از باب اقدام علیه امنیت ملی در اردیبهشت ۱۳۹۰ از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.

صدیقه مرادی، زندانی سیاسی سابق نیز پیشتر در سال ۱۳۹۰ بازداشت و به اتهام محاربه و ارتباط با گروه‌های معاند نظام توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم و در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید شد. خانم مرادی که سابقه دوبار بازداشت در دهه ۶۰ را نیز داشت پس از بازداشت به مدت ۷ ماه در بند ۲۰۹ زندانی بود و در آذرماه ۹۰ به بند عمومی منتقل شد. وی نهایتاً در تاریخ ۳ آذرماه ۱۳۹۵ پس از تحمل ۵ سال حبس از زندان اوین آزاد شد. آقای خواص صفت نیز از زندانیان سیاسی سابق در دهه ۶۰ است و سال‌های ۶۰ تا ۶۷ را در زندان سپری کرده است. وی زمانی که خانم مرادی در سالهای ۹۰ تا ۹۵ دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کرد، بارها توسط وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.

محمدولی غلام‌نژاد در سال ۸۷ به همراه همسر خود صغری و فرزند خود امید غلام نژاد به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت شد. فرزند این خانواده مدت کوتاهی پس از بازداشت آزاد شد ولی آقای غلام نژاد و همسرش هر کدام به تحمل ۳ سال حبس محکوم شدند. مورخ ۲۰ مهرماه ۹۲ آقای غلام نژاد در حالی که ۳۰ روز از مدت محکومیت او باقی مانده بود از زندان اوین آزاد شد. پیش از او نیز به همین ترتیب صغری غلام نژاد از همین محل آزاد شد.

بازگشت کرونا به استرالیا؛ ملبورن دوباره قرنطینه شد

مقامات ملبورن، دومین شهر پرجمعیت استرالیا بار دیگر این شهر را به دلیل افزایش شیوع کرونا قرنطینه کردند.

دانیل اندروز، نخست وزیر ایالت ویکتوریا به مرکزیت ملبورن روز پنج شنبه ۹ ژوئیه (۱۹ تیر) با اعلام این تصمیم، در توجیه قرنطینه مجدد شهر ۵ میلیونی ملبورن در جنوب شرقی استرالیا گفت که این «تنها راه حل» بوده وگرنه ممکن بود «هزاران هزار نفر دیگر» در این شهر به کرونا دچار شوند.

به گزارش یورونیوز، آمار کرونا در استرالیا با ۹ هزار مبتلا و ۱۰۶ جان‌باخته، نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر پایین است. پیش از این به دلیل آن که به نظر می‌رسید کرونا در این کشور مهار شده، روند لغو قرنطینه در ملبورن آغاز شده بود. اما در روزهای اخیر آمار روزانه مبتلایان به کووید ۱۹ در این شهر به حدود ۱۰۰ نفر رسیده است.

رفت و آمد زمینی و هوایی میان دو ایالت ویکتوریا و نیوساوت‌ ولز نیز از روز چهارشنبه ممنوع شده است.

قرنطینه ملبورن از نیمه شب چهارشنبه آغاز شده و دست کم تا ۶ هفته ادامه دارد. در این مدت شهروندان تنها برای خرید مایحتاج روزانه، ورزش انفرادی و معاینه یا فوریت پزشکی اجازه خروج از منزل را دارند و اماکنی مانند سینماها و ورزشگاه‌ها بسته شده و رستوران‌ها و کافه‌ها تنها برای غذای بیرون‌بر فعالیت خواهند داشت.

فیلم؛ کرونا/وزیر: فشار بیاورند، ناگفته‌ها را می‌گویم

فیلم زیر؛ وزیر بهداشت گفت: ما میدانستیم بازگشایی‌ها آمار‌ها را بالا میبرد این جهل ما نبود، این ضعف اقتصاد ما بود که ما را به زانو دراورد اگر بیشتر از این به ما فشار بیاید من هم مجبورم حرف‌هایی بزنم که خارج از اندیشه بعضی‌ها است.

خبرگزاری ایسنا امروز با عنوان “جولان مجدد کرونا در مازندران”، نوشت: گشایش مجدد مساجد، اماکن مذهبی، زیارتگاه‌ها و صحن بقاع متبرکه، بازگشایی اماکن و محیط‌های فرهنگی، عدم اجرای پروتکل‌ها و رعایت نکردن فاصله گذاری اجتماعی همراه با سهل انگاری بیش از حد باعث شد تا بار دیگر لشگر تقریبا شکست خورده کرونا، جانی دوباره گرفته و با فرصت طلبی از غفلت مردم و مسئولان، تاخت و تاز مجدد مرگ را در ایران و مازندران آغاز کند.

تعداد مبتلایان جوان در تهران دو برابر شده است

فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در تهران می‌گوید شاهد تغییر سن مراجعان به مراکز درمانی هستیم. علیرضا زالی اعلام کرده که بالاترین مراجعان در تهران در بازه سنی ۵۰ تا ۵۹ سال قرار دارند و مراجعان ۳۰ تا ۳۹ ساله در رده دوم. زالی خبر می‌دهد که در سه هفته گذشته، سهم افراد گروه سنی ۱۰ تا ۱۹ ساله دو برابر شده است.

مخاطب اصلی ترور مشاور امنیتی نخست وزیر عراق


منصور امان

مُخاطب اصلی ترور الهاشمی

توازُن شکننده ای که بین آمریکا و رژیم ج.ا در عراق با قُدرت رسیدن آقای مصطفی الکاظمی ایجاد شده بود، دُچار نوسانهای سختی گردیده و رو به بی ثباتی گذاشته است. ترور آقای هشام الهاشمی، یک کارشناس سرشناس بُنیادگرایی شیعه و سُنی، یک حلقه دیگر از زنجیره شکل گیری این تحول است.

آقای الهاشمی که یک مُنتقد سرسخت مُداخله گری حاکمان ایران در عراق و گروه های نیابتی آنها بود، در مرکز شهر بغداد به قتل رسید. دیدگاه ها و رویکرد او جای تردید را نسبت به هُویت قاتلان و نفع برندگان از مرگش به جا نمی گذارد. این راز سرگشاده ای است که آنها برای پنهان کردنش حتی خود را خسته نمی کنند؛ امری که در دست افشانی و پایکوبی آشکار و چندش آور باند حشد الشعبی در مرگ خُشونت بار آقای الهاشمی بازتاب می یابد.

قتل این روشنفکر عراقی در امتداد شیوه شناخته شده رژیم ولایت فقیه برای توسعه نُفوذ و جا انداختن خود در این کشور صورت می گیرد. از همان نخُستین روزهای ورود واحد تروریسم برون مرزی ج.ا و شُعبه عراقی آن موسوم به “لشکر بدر” به عراق، حذف روشنفکران، سکولارها، مارکسیستها، مُدافعان حُقوق زنان، سندیکالیستها و ترقی خواهان در دستور کار آنها قرار گرفت. شیوه و ابزار حاکمان ج.ا در عراق از اُلگویی پیروی می کند که در ایران برای سفت کردن زانوی “نظام” بر گردن جامعه به کار می برند.

مُخاطب پیام ترور روز دوشنبه در بغداد این بار اما فقط جامعه عراق نیست، بلکه به گونه مُقدم رو به جانب دولت نورسیده آقای الکاظمی دارد که آقای هاشمی مُشاور نزدیک آن بود. در اوایل ماه جاری شمسی، پایگاه باند حزب الله عراق مورد یورش نیروهای ضد تروریسم این کشور قرار گرفت و ۱۴ تن از سرکردگان و اعضای آن که در میان آنها یک پاسدار نیز دیده می شد، دستگیر شدند. این اقدام نادر در راستای وعده آقای الکاظمی مبنی پایش شبه نظامیان و خلع سلاح آنها صورت می گرفت.

قتل یکی از نزدیکان دولت توسُط باند نیابتی تاسیس شده توسُط ج.ا، پاسُخ حاکمان ایران به حرکت یاد شده است و دربرگیرنده علامت روشنی از عزم آن برای دفاع از منافع خود و ابزارهای اعمال و تامین آن می باشد. ج.ا به این وسیله در همان حال که برنامه اعلام شده دولت عراق علیه باندهای مُسلح وابسته به خود را به چالش کشیده، از سوی دیگر آشکارا به سمت فلج کردن و بی اعتبار سازی آن نیز زاویه گرفته است. معنای دیگر این اقدام، سنگین تر شدن کفه اعمال زور و باجگیری (تروریسم، درگیریهای فرقه ای، تقویت داعش) در ترازوی راهکارهای مُداخله گری است. به این ترتیب، سیاست مزبور از عینی ترین پیش شرطها برای برهم زدن توافُق ضمنی با آمریکا برسر دولت عراق نیز برخوردار است و تنشهای جدید با دامنه و قُدرت انفجاری جدیدتری را در اُفق خود دارد.

ترور آقای الهاشمی، نخست وزیر الکاظمی را در موقعیت دُشواری قرار داده. عقب نشینی و آزاد کردن ۱۳ تن از سرکردگان و اعضای دستگیر شده حزب الله عراق، موقعیت دولت او را در برابر رژیم مُتجاوز ج.ا و باندهای مُسلح آن تضعیف کرده است. او صورت حساب این عقب نشینی را بی درنگ در شکل قتل مُشاور خود دریافت کرد و بی تردید در صورت گرفتن یک رویکرد مُردد و ناهمگون در برخورد به این تبهکاری، اتوریته بیشتری را از دست داده و فضای وسیع تری برای حمله در اختیار مُهاجمان خواهد گذاشت.

شورش؛ هشدار وزیر و شهردار و نماینده به خامنه ای!


حسین نوش آبادی، نماینده ورامین در مجلس شورای اسلامی گفته: مشکل بیکاری و مشکل گرانی کمر مردم را شکسته است و صدای خرد شدن استخوان های مردم زیر بار فشارهای سنگین اقتصادی و معیشتی شنیده می‌شود.

حبیب الله دهمرده، نماینده زابل هم گفت: سوءمدیریت و تبعیض و بی‌عدالتی در ابعاد مختلف وجود دارد و بیکاری و گرانی افسارگسیخته آستانه تحمل مردم را به سر آورده است.

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله خود با عنوان صدای زنگ خطر را بشنوید، نوشت: شنیدن صدای زنگ خطر، فقط ‏گوش می‌خواهد، به هوش نیازی نیست. هوش اگر باشد، قبل از آنکه خطر برسد، هوشمندان کاری می‌کنند که یا حرکت نکند و یا ‏از نیمه راه برگردد. اینکه ما امروز با انواع خطر‌ها مواجه هستیم به این دلیل است که کارمان از هوش گذشته و گویا گوشمان هم ‏شنوائی خود را از دست داده است. ‏ارز لحظه‌ای بالا می‌رود، طلا با سرعت برق در حرکت است، ارزاق بدون آنکه کنترلی داشته باشند هر روز گران‌تر ‏می‌شوند و انواع کالا‌ها و خدمات دچار چنان تغییراتی در قیمت و هزینه شده‌اند که برای اقشار متوسط به پائین جامعه غیرقابل ‏دسترسی هستند. در این مسابقه بی‌سابقه قیمت‌ها و هزینه‌ها، مردم زیر چرخ‌های بی‌رحم ماشین گرانی له می‌شوند، ولی صدای خرد ‏شدن استخوان‌هایشان متاسفانه به گوش مسئولین نمی‌رسد و یا اگر می‌رسد برای آن‌ها اهمیت چندانی ندارد ‏.

شهردار تهران هم در گفتگو با خبرگزاری فرانسه در مورد نارضایتی مردم هشدار داده و گفته است: اوضاع کنونی، اوضاع عادی نیست.

نمکی، وزیر بهداشت دولت روحانی هم در نشست اضطراری ستاد مبارزه با کرونا گفت: آمریکایی‌ها ۱۱۱میلیارد دلار فقط برای بخش سلامت هزینه کردند و این به جز چند هزار میلیارد دلار است که برای معیشت خرج کردند. انگلیسی‌ها ۲۰میلیارد برای بخش سلامت هزینه کردند. ما از یک میلیارد دلار که مقام معظم رهبری فرمودند، زیر ۳۰درصد را فقط دریافت کردیم.

وی در ادامه با اشاره به وضعیت جامعه انفجاری گفت: گزارش های امنیتی برای ما می‌آید. این‌که از فقر و تهیدستی به سمت طغیان می‌روند، جدی است. رئیس جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکل‌گیری طغیان فکر کنند.

نگرانی مقامات حکومتی از شورش ارتش گرسنگان

خبرگزاری رویترز روز سه شنبه در گزارشی در باره بحران عمیق اقتصادی در ایران و کاهش روزانه ارزش قیمت ریال نوشت:‌ بحران ارزی مردم ایران را تحت فشارهای شدید قرار داده است. بحران کنونی نان را گران کرده و گوشت هم به کیلویی ۱۰دلار رسیده است. در چنین شرایطی بسیاری از کارگران چندین ماه است که حقوق نگرفته‌اند. این وضعیت همچنین به کسب و کار خیلی ها ضربه زده است.

این منبع افزود: درآمدهای نفتی ایران به‌ دلیل تحریم‌های آمریکا به شدت کاهش یافته است. گزارش صندوق بین المللی پول هم نشان می‌دهد که ایرانیان باید برای تورم بیشتر آماده شوند. این در حالیست که حاکمان ایران درصدد جلوگیری از تکرار اعتراضات آبانماه گذشته هستند که در رابطه با مشکلات اقتصادی شروع شد اما خیلی سریع به مسایل سیاسی کشید و معترضان خواستار کنار رفتن مقامات ارشد حکومتی شدند.

دارا و ندار احساس ناامنی می‌کنند

یک جامعه شناس در ایران در گفتگو با خبرگزاری شفقنا در باره اوضاع بحرانی کشور گفت: کشوری که فقر و فساد در آن به اوج رسیده و آستانه ها را شکسته، قطعا آینده دشوار و نگران کننده ای خواهد داشت، بارها شخصیت ها هشدار داده اند که ما به کجا می رویم ولی در بر همان پاشنه ویران می چرخد امری که تحلیلگران اجتماعی و اقتصادی پیش بینی کرده اند. اما گوش شنوایی نیست و حاضر نیستند قبل از اینکه دیر شود شرایط را برای ورود کسانی که می توانند اندکی از بروز بحران ها جلوگیری کنند فراهم کنند.

سعید معیدفر گفت: ما امروز در شرایطی قرار داریم که بجز کسانی که با رانت سر و کار دارند و براساس آن رانت ها می توانند ثروت خود را حفظ کنند یا افزایش بدهند، شرایط برای دیگر اقشار جامعه موجب نگرانی است و دارا و ندار امروز احساس ناامنی می کنند و نسبت به آینده کشور و جامعه و دارایی های خود نگرانی دارند. امروز شرایط برای تعادل و ثبات اقتصادی فراهم نیست و تنها کسانی در چنین شرایطی می توانند خوشحال باشند که نه مولدان اقتصادی بلکه انگل های جامعه هستند. انگل هایی که با رانت و شیوه های بد تخلف می کردند. این افراد موجب تولید و بهبود و افزایش ثروت و اشتغالزایی در جامعه نبودند. در این شرایط نه تنها اقشار ضعیف که محتاج نان شب خود هستند بلکه سایر افراد جامعه و حتی ثروتمندانی که با رعایت اصول کار می کردند نیز از این وضعیت ناراضی هستند. اوضاع امروز بر وفق مراد معدود متخلفین است و بقیه افراد جامعه دچار ابهام و سردرگمی هستند.

نظام در حال جان دادن است

وضعیت انفجاری جامعه و خطر شورش گرسنگان علیه نظام، مقامات حکومتی را به شدت نگران ساخته است تا جايی که صراحتا نسبت به فروپاشی جمهوری اسلامی به خامنه ای هشدار می دهند.

روزنامه مستقل در این باره نوشت: شتاب گرانی‌ها، شوک لحظه‌ای به مردم وارد کرده است. خیل عظیم مردم ناتوان در تأمین حداقل ها و جبهه چهار درصدی های چاق‌تر شده رو در روی هم می‌ایستند و قطعا بازنده‌ٔ این رویارویی، انسان‌هایی نیستند که چیزی برای از دست دادن ندارند.

روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان می‌کشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند.

روزنامه اعتماد هم خواستار مذاکرات فوری با آمریکا شد و نوشت: این بزرگ‌ترین خطای نظام و بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی برای نظام خواهد بود که در شرایط بحران اقتصادی کنونی و با جمعیت عظیم جوانان بیکار که هر لحظه آماده انفجار است، مذاکراتی که امروز می‌توانیم انجام بدهیم را به امید شکست ترامپ به تعویق بیاندازیم.

آخوند هاشم‌زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم نسبت به شرایط انفجاری جامعه ابراز نگرانی کرد و گفت: وضعیت امروز جامعه عملا غیرقابل تحمل است و متأسفانه هر روز نیز بدتر می‌شود؛ بنابراین این‌طور نیست که بگوییم صبر کنیم تا فردا یا پس فردا مشکلات حل شود. مردم هر روز از نظام دورتر می‌شوند.

وی افزود: امروز شرایط بسیار حساس است. نمی‌توانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام و انقلاب باشیم.

سیل چو بگرفت، سد نشاید بست!

روسای کمیسیون های مجلس ولایت در نامه‌ای به روحانی ضمن هشدار نسبت به شرایط انفجاری جامعه نوشتند: این تنها ارزش پول ملی نیست که هر روز رو به کاهش است بلکه امید و آرزوی صدها هزار جوان است که دستخوش ناملایمات می‌شود.

آنها در نامه خود، دولت روحانی را مسئول اصلی این وضعیت دانسته و با ریختن اشک تمساح برای مردم محروم نوشتند: ای کاش در مسیری که به محل کار می‌روید صورت کودکانی که از فقر مشغول کار هستند یا زباله گردانی که برای لقمه‌ای نان می‌جنگند را هم بنگرید. آیا از قیمت روزافزون مواد غذایی اطلاع دارید؟

آنها در پایان نامه خود به روحانی با نگرانی از شرایط کنونی و احتمال به حرکت درآمدن سیل‌ اعتراضات ضد حکومتی نوشتند: حساسیت مسئولیت شما ایجاب می‌کند که اوضاع و احوال جامعه را رصد کنید و برای حوادث واقع شده پیش از بحران تدبیری بیندیشید وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست.

فاطمه مقصودی نماینده بروجرد پیش تر در مجلس گفته بود: من معلم هستم گرسنگی کودکانه محصل خود را با تمام وجود حس کرده‌ام، من مادر هستم بیکاری جوانان رشید افسرده از بیکاری را با اشک و آه دیده‌ام، من پیرزنان و پیرمردان شهر مظلوم‌ خود را دیده‌ام و در چروک پیشانی آنها نقش شمشیر خشم خدا را بر علیه همه‌مان مشاهده کرده‌ام.

بیدار شوید پیش از آنکه مردم بیدارتان کنند!

سایت عصر ایران: مگر نه این است که حکومت ها مسوول تامین امنیت مردمان شان هستند و مگر نه این است که امنیت اقتصادی یکی از ارکان امنیت ملی است؟ اصلاً مسؤولان ما می دانند که مردم چگونه زندگی می کنند؟ نان شب و فرش زیر پا و سقف بالای سرشان را چگونه تامین می کنند؟

البته که مسؤولانی که معیشت شان همانند اکبر طبری و امثال اوست و میلیارد، برایشان پول خرد است و دوستانی دارند که حتی سند لواسان را نیز به اسم شان بزنند، چه می فهمند حال مردی که دینام کولر آبی اش سوخته و خانواده اش در گرما مانده اند و او در این هوای گرم چند روز است دنبال جایی می گردد که ۱۰۰ هزار تومان ارزان بفروشند؟

چه می فهمند حال خانواده ای مریض دار را که هر بار با قیمت های جدید داروها مواجه می شوند و بیمناک آینده بیمارشان می شوند؟ چه می فهمند حال مستاجری را که هر سال باید خانه کوچک تری را در محله فقیرتر اجاره کند؟

هشدار به همه مسؤولان، که مردم تا جایی می توانند در هزینه ها صرفه جویی کنند، تا جایی می توانند قرض کنند، تا جایی می توانند ماشین و لوازم خانه شان را بفروشند و خرج خورد و خوراک و درمان و پوشاک کنند و… ولی از یک جا به بعد، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی ماند و آن گاه خیلی ها ترجیح خواهند داد به جای شرمساری هر روزه پیش بچه هایشان، دست به اعتراض بزنند و نان بخواهند.

دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر نهادهای حاکمیتی بدانند که فقیرتر شدن مردم، به معنای آسیب پذیر شدن جامعه و حکومت است. انهدام طبقه متوسط و سوق دادن آن به سمت دره های فقر، مصداق بارز اقدام علیه امنیت ملی است.

پیامبر اسلام فرمودند: کاد الفقر ان یکون کفرا (نزدیک است که فقر به کفر بینجامد) ؛ فقری که ممکن است حتی به کفر خدا هم منجر شود، آیا نمی تواند به حوادث دیگری هم بینجامد؟

مسوولان جمهوری اسلامی ایران! بیدار شوید قبل از آن که به گونه ای بیدارتان کنند که دیگر خیلی دیر شده باشد!

یک ‌شبه ۶۶میلیارد تومان به‌ حساب نمایندگان واریز شد


شانزدهم تیرماه در بحبوحه ی مطالبه‌گری کارگران بازنشسته برای دریافت چند صد هزار تومانِ ناقابل مزایای جنبیِ دستمزد و در زمانی که کارگرانِ زحمتکش کشور در انتطار اجرایی شدن افزایش ۲۰۰ هزار تومانی حق مسکن هستند (حق مسکن بعد از ده ساعت چانه‌زنی نمایندگان کارگری و بعد از ماه‌ها پروپاگاندای رسانه‌ای مسئولان وزارت کار در زمینه افزایش آن، با ۲۰۰ هزار تومان افزایش از ۱۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسید) یک خبر برای طبقه کارگرِ زیر خط فقر، رسانه‌ای می‌شود: ۲۳۰ میلیون تومان به عنوان حق‌الزحمه‌ی اولین ماه نمایندگی، به حساب ۲۹۰ نماینده مجلس یازدهم واریز شده است!

به گزارش ایلنا،شانزدهم تیرماه، حسین جلالی، نماینده رفسنجان و انار گفت: اولین حقوق نمایندگی ۱۱ میلیون تومان واریز شد؛ به علاوه ۲۰۰ میلیون تومان بابت مسکن و ۲۰ میلیون تومان هم برای سایر هزینه‌ها. همه اینها به حساب ما نمایندگان مجلس واریز شد.

در این شرایط اقتصادیِ ناگوار که روز به روز سفره‌های مردم فرودست خالی‌تر می‌شود و گرانی کالاهای اساسی و سرمایه‌ای ازجمله ارز و طلا، نگرانی‌های گسترده معیشتی به وجود آورده است، واریز ۲۳۰ میلیون تومان یکجا به حساب ۲۹۰ نماینده مجلس، آنهم مجلسی که خود را انقلابی‌ترین مجلس در ادوار گذشته می‌داند، این سوال را به دنبال دارد که آیا واقعا آنگونه که می‌گویند، در کشور بودجه و اعتبار نیست؟

یک حساب سرانگشتی ساده نشان می‌دهد که مجموع پول‌هایی که در شانزدهم یا پانزدهم تیر به حساب نمایندگان مجلس ریخته شده، به هیچ وجه پولی کمی نیست. ۲۳۰ میلیون را اگر در تعداد نمایندگان مجلس یعنی ۲۹۰ نفر ضرب کنیم، به عدد ۶۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان می‌رسیم. یعنی در این شرایط بحرانی کشور، یک شبه ۶۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به حساب نمایندگانی واریز شده است که حدود یک ماه بر کرسی نمایندگی ملت تکیه زده‌اند؛ آنهم ملتی که بیش از نیمی از آنها، مجبورند با دستمزدهای دو تا سه برابر زیر خط فقر سر کنند و در تامین ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی ناتوان بمانند.

هیلاری کلینتون هم رأی می‌آورد از برجام خارج می‌شد


محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی چند روز پس از خروج آمریکا از برجام در حساب توییتر خود نوشته بود: امروز وزیر امور خارجه (ظریف) در کمیسیون امنیت و سیاست خارجی به سوال اینجانب در باره علت عدم اقدام متقابل براساس برجام پاسخ داد؛ اما بعلت محرمانه بودن اسناد ذیربط امکان توضیح کامل دلایل مربوط را در جلسه علنی نداشت. قرار شد ظرف ده روز اسناد به اینجانب ارائه شود.

صادقی امروز چهارشنبه ۱۸ تیر ۹۹ در دنباله توییت گذشته خود نوشت: پیرو این جلسه برای شنیدن توضیحات تکمیلی ظریف به وزارت خارجه رفتم. ضمن توضیحاتش با اشاره به حدود ۲۰ فکت از رفتارهای داخلی گفت: اگر به جای ترامپ خانم کلینتون هم رأی آورده بود آمریکا از برجام خارج می‌شد.

هشدار مطهری به منتقدان ظریف

حسین شریعتمداری، نماینده خامنه‌ای در کیهان با اشاره به اظهارات دیروز ظریف در مجلس نوشت: ٰاگر آقای ظریف اقدامات و عملکرد وزارتخانه تحت مسئولیت خود را قابل دفاع می‌دانند چرا از خودشان مایه نمی‌گذارند و با ارائه اسناد متقن و دلایل محکم از آن دفاع نمی‌کنند؟ و چنان‌چه عملکرد وزارت‌خارجه را نا‌موفق ارزیابی می‌کنند چرا آن را به حضرت آقا نسبت می‌دهند؟!

از سوی دیگر علی مطهری عضو سابق مجلس درباره حملات روز گذشته به ظریف گفت: بخشی از انتقادات نمایندگان به وزیر خارجه، متوجه کل نظام است. خیلی از انتقاداتی که اینها به ظریف دارند به کل نظام برمی گردد. مذاکرات برجام با نظر رهبری شروع شد و توافق نیز با نظر ایشان امضا شد.

مطهری با نگرانی از وضعیت کنونی نظام گفت: نمایندگان باید در جریان قرار بگیرند که ما در چه شرایطی هستیم. در طول ۴۱سال گذشته، هیچ‌گاه در چنین شرایطی قرار نداشتیم. تحریم‌های فعلی، اصلاً قابل قیاس با تحریم‌های سال۹۰ نیست.

در همین حال یک مقام آمریکايی گفت: ظریف دروغگو نشان داد برجام ریاکاری است.

لن خودورکوفسکی، مشاور ارشد روابط عمومی وزارت‌ خارجه آمریکا درباره سخنان ظریف در مجلس گفت: وزیر خارجه رژیم ایران با اعتراف به دروغ گفتن در مذاکرات تأیید کرد که برجام ریاکاری است. او با اشاره به مشورت با سلیمانی، حسن نصرالله و تروریست های دیگر برای تقویت اعتبار حرف خود، بر وضعیت رژیم به‌عنوان اصلی‌ترین تروریست دنیا صحه گذاشت.

مرگ بر دروغگو!

جواد ظریف روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس ولایت حضور یافت تا در رابطه با مسائل سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی به نمایندگان گزارش دهد، پس از پایان بخش اول صحبت‌های وی چندین تن از نمایندگان از صندلی خود برخاسته و با فریاد درخواست اخطار، مانع سخنرانی وزیر امور خارجه شدند. در همین حین رئیس مجلس به نمایندگان تذکر داد که پس از پایان صحبت وزیر خارجه مهلت اخطار به نمایندگان داده می‌شود، اما همچنان نمایندگان فریاد “دروغگو” ” آقای ظریفه بسه” ” دوست نداریم دروغ بشنویم” سر می‌دادند.

وزیر امور خارجه نیز خطاب به نمایندگان اخطار داد که من اگر دروغ گفتم رهبر شنیدند و اگر صادقانه حرف زدم رهبر نیز شنیدند، ایشان به من صادق گفتند، اما شما به من دروغگو گفتید. ایشان به من شجاع گفتند، اما شما به من ذلیل گفتید…

ظریف گفت: سیاست خارجی حوزهٔ دعوای جناحی و گروهی نیست. سیاست خارجی در حوزه اختیارات رهبری است و سیاست‌های کلی نظام در حوزهٔ سیاست خارجی را ایشان تعیین می‌کنند بدانید همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم، همه ما با هم هستیم. آمریکا، لیبرال، اصلاح طلب، اصول‌گرا، انقلابی و غیر انقلابی نمی‌شناسد. همه با هم در این کشتی هستیم.

ظریف همچنین اعتراف کرد که اقدامات وزارتخانه‌اش را با قاسم سلیمانی هماهنگ می‌کرده و در این رابطه گفت: شهید سلیمانی و بنده هر هفته جلسه داشتیم و هماهنگ می‌کردیم. در مسائل منطقه‌ ای هر چه ما کردیم با هماهنگی یکدیگر بود. آنهایی که شهید سلیمانی دمخور بودند آنهایی که با حسن نصرالله دمخورند آنها می‌دانند که روابط ما چگونه بود نه شما.

پس از صحبت‌های چند دقیقه‌ای وزیر امور خارجه، عده‌ای از نمایندگان فریاد مرگ بر دروغگو سر دادند و آقای ظریف نیز اعلام کرد بنده از مهمان نوازی شما سپاسگزارم….

ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس: آقای ظریف! استغفار کنید، مسیر و هدف‌گذاری سیاست خارجی ما در دوران شما از ابتدا غلط بود. شما مسیر را کج ریل‌گذاری کردید…آقای ظریف! دولت و شخص جنابعالی باید پاسخگو باشید و در پیشگاه خدای متعال استغفار کنید…

«راستینه»، نماینده شهرکرد در مجلس: برجام با هدف از کار انداختن چرخ های سانتریفیوژها سبب از کار انداختن چرخ های اقتصادی شد. دلار ۲۰ هزار تومانی را باید دلار برجامی نامید و این موضوع همان گلابی هایی است که شما به مردم وعده دادید. باید پیام اقتدار ملت ایران را با پایان دادن به سیاست های برجامی اعلام کنید.

پیامدهای خروج از برجام

به‌ دنبال پیشنهاد خروج از ان.پی.تی توسط برخی اعضای مجلس خامنه ای، کارشناسان در داخل کشور هشدار دادند که اولین روزی که جمهوری اسلامی اعلام کند از ان.پی.تی خارج شده است، روز دوم آن شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل باز‌می‌گردد.

روزنامه جهان صنعت در این باره با اشاره به بحران هايی که جمهوری اسلامی را فرگرفته است، نوشت: تنها راه برون‌رفت از چنین وضعیت غم‌انگیزی دست زدن به یک رنسانس بزرگ اداری و فکری در نحوه اداره امور کشور، اصلاح ساختار دولت، پذیرش واقعیت‌های حاکم بر جهان امروز، بازنگری در سیاست خارجی و روابط بین‌المللی است. این رنسانس باید از همین امروز شروع شود که فردا خیلی دیر است.

این نزدیکی به هیچ عنوان نشانه خوبی نیست

یک دیپلمات سابق جمهوری اسلامی با اشاره به آخرین تحولات مربوط به برجام گفت: در این رابطه باید به یک نکته مهم اشاره کرد، هنگام خروج آمریکا از نوافق هسته ای، سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه در کنار چین و روسیه قرار داشتند، اما امروز که قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی از سوی آمریکا مطرح شده این سه کشور از چین و روسیه فاصله گرفته‌اند و به همراهی آمریکا می‌پردازند، این مسئله برای جمهوری اسلامی باید به عنوان یک علامت و سیگنال هشدار دهنده محسوب شود.

قربان جاوید اوغلی گفت: ممکن است سه کشور اروپايی به اصل برجام متعهد بمانند، اما در موضوعات دیگر نظیر مسائل موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشری در کنار آمریکا قرار دارند، کما اینکه در آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای نیز با همکاری هم یک قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ارائه کردند که در نهایت آن نیز به تصویب آژانس‌ رسید، بنابراین باید در این زمینه تمامی مسائل را به شدت و دقیق زیر نظر داشت، تا به زیان نظام تمام نشود.

این دیپلمات اسبق جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه اروپایی‌ها در زمینه موشکی بسیار به دیدگاه‌های آمریکا متمایل شدند، بیان داشت: این نزدیکی به هیچ عنوان نشانه خوبی نیست، زیرا که این کشور‌ها سه عضو دائم شورای امنیت هستند و ما نباید تنها بر روی روسیه و چین حساب کنیم، چرا که آن‌ها در گذشته علیه نظام در شورای امنیت نیز رای دادند.

وی افزود: با توجه به اینکه آمریکا در حال حاضر از قدرت زیادی در سازمان‌های بین‌المللی مختلف از جمله سازمان ملل برخوردار است، می‌تواند اقدامات زیادی را بر علیه ما انجام دهد. شاید خودش نتواند از نظر حقوقی مکانیزم ماشه را اجرایی کند، اما ممکن است با مناسباتی که با سایر شرکای برجام از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه دارد، یکی از آن‌ها را راضی کند که مکانیزم ماشه را فعال کند.

این دیپلمات سابق جمهوری اسلامی هشدار داد: الان به هیچ عنوان فضا مثل دوران خروج آمریکا از برجام نیست و در این رابطه کشور‌های اروپایی به آمریکا بسیار نزدیک شده‌اند و شاهد یک نوع همگرایی بین تروئیکای اروپایی و آمریکا در قبال پرونده هسته‌ای هستیم، با توجه به این مسئله شرایط بسیار حساس است و باید خیلی مراقب بود.

یک نماینده سابق مجلس شورای اسلامی هم پیش تر با این هشدار که روی چین و روسیه حساب باز نکنید، گفته بود که باید از ارجاع پرونده هسته‌ای به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کرد.

به گزارش ایسنا، حشمت الله فلاحت پیشه گفت: تا زمانی که پرونده در شورای حکام باشد، خودمان مسئول پرونده مان هستیم ولی اگر این پرونده به شورای امنیت برود آن موقع سرنوشت آن متاثر از اما و اگرهای ناشی از تعاملات بین کشورهای بزرگ خواهد بود.»

رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس دهم با بیان اینکه ثمرات دیپلماسی که منجر به برجام شد، به تدریج در حال از بین رفتن است، افزود: قطعنامه اخیر شورای حکام یکی از اساسی‌ترین ضرباتی بود که به برجام وارد شد.

فلاحت‌پیشه خوشبینی به حمایت روسیه و چین را اشتباه خواند و گفت: به کسانی که فکر می‌کنند اگر پرونده به شورای امنیت برود در آنجا حفاظی به نام حق وتوی روسیه و چین وجود دارد باید گفت این افراد دچار خوش‌بینی هستند و این خوش‌بینی آنها به لحاظ تاریخی قابل رد است.

یک کارشناس روابط بین‌الملل در تهران نیز پیش تر با اشاره به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه رژیم ایران گفته بود: ۲۵ کشور با سیاست‌های مختلف به این مسئله رای مثبت دادند که قابل توجه است، زیرا این کشور‌ها دارای جهت‌گیری‌های متنوع سیاسی بودند که این موضوع می‌توان حامل پیام‌های معنا داری باشد، بنابراین در این باره باید توجه شود، که جمهوری اسلامی در وضعیت خطیری قرار دارد و چگونگی ادامه مسیر از اهمیت بسیاری برخوردار است.

مهدی مطهرنیا گفت: اکثریت مجلس یازدهم در پارلمان دوره گذشته یک اقلیت کوچک بودند که برجام را در صحن علنی به آتش کشیدند، بنابراین با توجه به این صبغه باید جواب آن‌ها خروج از برجام و آتش زدن آن و یا خروج از NPT باشد که آن‌ها در قالب طرح این مسئله را مطرح کنند، که اگر چنین موضوعی رخ داد، ایران در وضعیت دشواری قرار خواهد گرفت.

آخوند صد میلیاردی، در خانه ۲۵ متری زندگی کردی؟ ‏


مصطفی اقلیما، جامعه شناس‎ طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با عنوان آقای مسئول، شما در خانه ۲۵ متری ‏زندگی کرده‌اید، ‏ نوشت: چندی پیش یک نماینده مجلس طرح احداث خانه‌های ۲۵ تا ۴۰ متری را ارائه داد که این پیشنهاد با چراغ ‏سبز دولت نیز همراه شد.

حالا سوال من و دیگر مردم از نمایندگان این است که چطور در یک فضای ۲۵ متری که نمی‌توان نام ‏‏ «خانه» را بر آن نهاد، کدام حداقل زندگی وجود دارد که یک خانواده می‌تواند در آن زندگی کند؟ آیا این نماینده محترم، یک شب در ‏خانه ۲۵ متری و حتی ۴۰ متری – که این روز‌ها تعداد آن زیاد شده- زندگی کرده تا بداند ترویج این خانه‌ها و شرایط زندگی در آن ‏چقدر سخت و طاقت فرساست؟ در دنیا، سرانه متراژی که باید یک فرد در آن زندگی کند، تعریف مشخصی دارد، در کجای دنیا ‏این متراژ برای خانواده تعیین شده و ایده ساخت این خانه‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ در کشوری مانند انگلستان هر نفر به‌طور ‏متوسط در ۴۴ متر زیربنای مسکونی زندگی می‌کنند که این سرانه در کشور ما حدود ۲۶ متر برای هر فرد است. همچنین باید به ‏ازای هر بچه یک اتاق وجود داشته باشد، اما در کدام یک از محل‌های پایین شهر تهران که خانه‌های ۴۰ متری فراوانی دارد، این ‏سرانه رعایت می‌شود که حالا می‌خواهید در خارج از شهر، قوطی کبریت‌های ۲۵ متری برای خانواده‌ها بسازید؟
طرح این گونه ‏مباحث نشان می‌دهد که ما سطح خانواده‌ها را به عنوان یکی از ارکان اصلی جامعه که محل تولد فرزند و تربیت آینده سازان این ‏مملکت است، آنقدر پایین آورده‌ایم که آن‌ها مجبور شوند در این فضا‌ها زندگی کنند. بی‌شک بچه‌هایی که در این خانه‌های ۲۵ متری ‏به‌دنیا می‌آیند، بی‌گناه و محروم هستند، چون هر روز مجبورند دعوا و گا‌ها ضرب و شتم پدر و مادرشان را ببیند، و، چون فضای ‏بازی ندارد در صورت کوچکترین سروصدا باید ا به طور دائم سرزنش شوند. همچنین ما از افزایش نرخ طلاق شکایت داریم ‏درصورتی‌که با کوچک شدن محل زندگی، اختلافات زن و شوهر بیشتر نمایان می‌شود و خانه‌ها آنقدر کوچک شده‌اند که زن و ‏شوهر سر هر موضوعی دعوا می‌کنند. ظاهرا قرار است این خانه‌ها به افراد مجرد پیش فروش نشود! حداقل قیمت این خانه‌ها ۲۰۰ ‏میلیون تومان و هر متر حداقل ۸۰۰ هزار تومان است. کدام فرد مجرد قادر است این مبلغ را تامین کند، اصلا با وضعیت حقوق ‏شرکت‌ها و اصناف، چطور می‌تواند اقساط آن را بپردازد. از سوی دیگر پدر و مادر اگر به خانه فرزندشان بیایند چطور چند روز ‏را در آن فضا که نه اتاق خواب دارد و نه آشپزخانه و… سپری نمایند. در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که در مناطق پایین شهر که ‏متراژ آپارتمان‌ها معمولا کم است، نباید آپارتمان‌ها بیشر از چهار طبقه باشد، چون هر کجا که جمعیت زیادی قرار بگیرد، محلی ‏برای فروش مواد مخدر و دیگر آسیب‌های اجتماعی خواهد شد. در گذشته بار‌ها دیده‌ایم که خانواده‌هایی که از سر ناچاری این نوع ‏آپارتمان‌های کوچک، اما با تراکم جمعیتی زیاد را خریداری کرده‌اند، پس از مدتی که نتوانسته‌اند در آن زندگی کنند، به افراد مجرد ‏فروخته‌اند و بعد از مدتی به محلی برای ترویج فروش مواد مخدر تبدیل شده‌اند. پیش از انقلاب در حوالی شهرری و جاده آرامگاه، ‏خانه‌های کوچکی برای کارگران شهرداری ساخته شد، بسیار از آن خانواده‌ها پس از مدتی یک اتاق را به دیگران اجاره دادند و ‏حیات خانه را مسقف کردند و آن را نیز اجاره دادند، در نهایت طولی نکشید که آن محلات به مرکز مواد فروش مواد مخدر تبدیل ‏شد. تجارب گذشته ثابت کرده که این طرح محکوم به شکست است و پس از مدتی که به برخی افراد وام و زمین رایگان برای ‏ساخت این خانه‌های ۲۵ متری دادند، بعد نیمه‌کاره به حال خود رها می‌شوند تا دوباره یک قانون جدید بیاید. بدون شک باید از ‏نماینده‌ای چنین طرحی را مطرح می‌کرد پرسید که هدفش از این طرح که قابلیت اجرا ندارد، چیست؟