Previous Next

انتقاد شدید ترامپ از آلمان در نطق انتخاباتی ‌اش


رئیس جمهور آمریکا شب گذشته در نطق انتخاباتی خود در اوکلاهما بار دیگر به آلمان تاخت و اعلام کرد که ده هزار نفر از سربازان آمریکایی مستقر در این کشور را به نقطه دیگری منتقل خواهد کرد.

به گزارش دویچه وله، آمریکا ۳۵ هزار نفر سرباز و کادر نظامی در آلمان دارد. به این ترتیب، ترامپ بر آن است تا شمار سربازان آمریکایی مستقر در آلمان را به ۲۵ هزار نفر کاهش دهد.

رئیس جمهور آمریکا گفت که آلمان یک بیلیون دلار به ناتو مقروض است و ظرف ۲۵ سال گذشته آنگونه که باید و شاید بودجه برای تقویت توان نظامی خود اختصاص نداده است.

ترامپ گفت: آلمان از ما انتظار دارد که از آن کشور در برابر تهدیدهای روسیه دفاع کنیم. حال آنکه دولت آلمان میلیاردها دلار به روسیه برای تامین انرژی خود پرداخت می‌کند.

ایران؛ محو شدن طبقه متوسط و هندی ‌شدنِ جامعه‌


حسین راغفر اقتصاددان می گوید: طبقه متوسط در ایران در حال محو شدن است.

این استاد دانشگاه گفت: در شمال تهران برج می‌سازند، متری ۱۵۰ میلیون تومان، پول این خانه را چه کسی می‌خواهد پرداخت کند، در حالی که در جنوب شهر افراد برای امرار معاش کودکان خود را می‌فروشند، معلوم است که در چنین شرایطی جامعه آرام نخواهد بود، روز به روز بر شدت فاصله طبقاتی افزوده شده و طبقه متوسط در حال نابودی و محو شدن است.

راغفر افزود: در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد شرکت‌های بورس ورشکسته و زیان‌ده هستند و سود توزیع نمی‌کنند در مجامع خود، بعد بر چه اساسی قیمت آن‌ها ظرف یک سال ده برابر شده، قیمت‌ها امروز بورس تماما حبابی است و این وضعیت نیز تا ابد نمی‌تواند ادامه پیدا کند، در نهایت یک جا متوقف می‌شود و آن زمان است که مردم بیچاره باید تاوان و هزینه این موضوع را یپردازند، چرا که تمام سرمایه‌های آن‌ها نابود شده و از بین خواهد رفت.

در همین حال برخی ناطران معتقدند ایران از حیث توسعه‌یافتگی به روزگار هند دچار شده و هرچه بیشتر می‌شود. هم از جنبه‌های فیزیکی و سخت‌افزاری که متخصّصین توسعه، نوگرایی نام می‌نهندش و هم از جنبه‌های فرهنگی. توسعه‌ منطقه‌‌ای هم در ایران و هم در هند به شدّت ناعادلانه است، فاصله‌ میان فقیر و غنی و شکاف طبقاتی در ایران به سرعت به حدّونصاب هند می‌رسد.

در ایران بیش از 30 میلیون از جمعیّت کشورمان حاشیه‌نشین و زاغه‌نشین شده‌اند، اگر سرانه بگیریم به آمار هند نزدیک چه بسا از آن بیشتر باشد. پولدارهای ما هرروز بیشتر از پیش به مهاراجه‌های هندی شبیه می‌شوند، آنها از رهگذر زدوبندها، املاک مرغوب را خریداری و تغییر کاربری می‌دهند، کشاورزی را نابود و هرچه بیشتر بر املاک‌ومستغلاتی که نوعی سبک زندگی لاکشری و مرفه را بازتولید می‌کند، می‌افزایند.

افزایش ۸۰ درصدی خط فقر در تهران

چندی پیش اعلام شد که خط فقر خانوارهای چهار نفره در شهر تهران در ۲سال اخیر (سال‌های ۹۷ و ۹۸)، از ۲.۵ میلیون تومان به ۴.۵ میلیون تومان رسیده است.

به گزارش رسانه های حکومتی، سرپرست مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس در خصوص وضعیت اقتصادی کشور گزارشی ارائه کرد.

طبق بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، نرخ تورم در سال‌های اخیر به رشد قابل توجه خط فقر در شهر تهران و سایر نقاط کشور منجر شده است، این مسأله علاوه بر کاهش قابل توجه درآمد سرانه موجب افزایش نرخ فقر در این سالها شده است و شواهد موجود از روند فزاینده این متغیر در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ حکایت دارد.

قتل منصوری؛ یک منبع داخلی اصل مطلب را گفت!


روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: فرضیه خودکشی منصوری در رومانی منتفی است و این واقعه را باید یک قتل دانست. قاضی منصوری مسئولیت‌هائی در بخش‌های دیگر قوه قضائیه داشت که اگر به ایران آورده می‌شد، پرده از بسیاری از پرونده‌های دیگر نیز کنار می‌رفت.

این منبع افزود: اینکه مرگ قاضی منصوری را برای مجموعه حاکمیت هشدار می‌دانیم، به این دلیل است که او علیرغم داشتن سابقه مجرمیت در کار قضائی، با توسل به این و آن توانست به بعضی از مناصب حساس دست یابد و پرونده‌های مهمی را در اختیار بگیرد و خود را به بالاترین مسئولین قوه قضائیه نزدیک کند. بعد از آنکه مرتکب جرم‌های متعدد شد، در موقع لازم نیز توانست به خارج فرار و چندین ماه در کشور‌های اروپائی زندگی کند. از این‌ها مهم‌تر اینکه بعد از آنکه نام او به رسانه‌ها راه یافت، در یک واقعه کاملاً پیچیده و مبهم، سر به نیست شد. این‌ها همه هشدار‌های مهمی هستند که اگر مسئولین نظام به آن‌ها توجه نکنند، چنین حوادثی باز هم تکرار خواهند شد و لابد حضرات می‌دانند که هر یک از این حوادث چه آبروئی از نظام می‌برند و چه لطمه‌ای به اعتماد مردم می‌زنند.

قاضی منصوری خودکشی کرد یا به قتل رسید؟

روزنامه اعتماد در این باره نوشت: خبر کوتاه بود و شوکه‌کننده. زندگی آقای بازپرس که افکار عمومی منتظر بازگشت او به کشور و حضورش در دادگاه بود، روی سنگفرش‌های هتلی در بخارست رومانی به پایان رسید.

ساعتی پس از تایید این خبر و خروج وکیل متهم منصوری از بهت و شوک اولیه، این وکیل دادگستری در توضیحاتی تکمیلی به «اعتماد» گفت که خانواده بازپرس فقید هم از طریق رسانه‌ها از درگذشت او مطلع شده‌اند. او همچنین گفته بلافاصله پس از اطلاع از درگذشت موکلش، آخرین ارتباطات اینترنتی خود را با او بررسی کرده و متوجه شده که اپلیکیشن واتس‌آپِ بازپرس فقید دست‌کم تا ساعت ۱۵ و ۱۵ دقیقه فعال بوده و احتمالا او تا همان حوالی از واتس‌آپ خود استفاده کرده است.

این وکیل دادگستری همچنین گفته است: «خانواده آقای منصوری آخرین بار ساعت ۱۱ روز جمعه با او تماس داشته‌اند که حال‌شان مساعد بوده است.» این وکیل دادگستری همچنین گفته است: «دولت و پلیس رومانی مسوول حفظ جان موکلم بوده‌اند و باید پاسخگو باشند.»

با این حساب جنجال ۱۲ روزه حضور بازپرس منصوری به عنوان متهم ردیف نهم در پرونده پُرحاشیه اکبر طبری که از هجدهم خردادماه و با برگزاری نخستین جلسه دادگاه این پرونده آغاز شده بود، می‌رفت که پایان یابد یا دست‌کم رنگ و بوی دیگری بگیرد. با این همه، اما حالا با وجود بی‌خبری از اینکه منصوری خودکشی کرده یا کشته شده، افکار عمومی می‌خواهد بداند چه کس یا کسانی نگران حضور منصوری در دادگاه بوده‌اند؟

پرسشی که پاسخ به آن می‌تواند گره از معمای مرگ مشکوک آقای بازپرس باز کند. اینکه چرا منصوری که یک روز بعد از برگزاری اولین جلسه دادگاه اکبر طبری، درحالی که بنابر اعلام دادستان این پرونده به دریافت ۵۰۰ هزار یورو رشوه متهم شده بود، در پیامی ویدیویی اعلام کرد که در اسرع وقت به ایران بازمی‌گردد، اما ۱۲ روز بعد دست به خودکشی زده یا به دستان قاتل یا قاتلانی مرموز به قتل رسیده است؟!

نگرانی اطلاعات سپاه از انتشار اعترافات دادگاه طبری

سومین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه و متهمان دیگر این پرونده، صبح روز یکشنبه به ریاست قاضی بابایی در شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران در حال برگزاری است.

قاضی بابايی از جمله از یکی از متهمان پرونده پرسید: 8 میلیارد تومان را از کجا آوردید و چرا به طبری پرداخت کردید؟

در همین رابطه یک مقام آگاه در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در گفتگو با خبرگزاری فارس، در باره انتشار اخباری تحت عنوان اعترافات اکبر طبری هشدار داد.

این مقام آگاه تصریح کرد: همزمان با برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری معاون اجرایی سابق قوه قضائیه، اخباری تحت عنوان اعترافات علیه مسئولین سابق یا فعلی دستگاه قضا در حال انتشار است، پخش اینگونه شایعات قطعا با هدف انحراف و اخلال در رسیدگی به اصل اتهامات اکبر طبری صورت گرفته و قصد عاملین به حاشیه راندن دادگاه است.

وی گفت: به منتشرکنندگان این شایعات و افرادی که موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم می‌آورند هشدار داده می‌شود و در صورت ادامه قطعا برخورد لازم صورت خواهد گرفت.

ریشه اعتماد بنفس طبری در دادگاه

منصور امان: این روزها جلاد پیشین اوین و رییس کُنونی قُوه قضاییه مُلاها در شرایط دُشواری بسر می برد. وی از یکطرف ماموریت دارد در چارچوب رقابت باندهای درونی حاکمیت، گُروه قُدرت لاریجانی در دستگاه قضایی را به وسیله افشای فساد مالی آنها پاکسازی کند و از طرف دیگر، باید تلاش کند چهره زشت و کرم خورده ای که آشکار کرده را زیبا و سالم جلوه بدهد.

آقای رئیسی در این راستا به گونه مُنظم پس از هر پرده دری در دستگاه قضایی، با طشت و گل-ماله برای لکه گیری به پیش می شتابد، بدون آنکه به گونه واقعی بتواند درزی را بپوشاند یا سیاه داغی را سفید جلوه دهد. بهترین تلاش او از جنس آنچه است که روز پنجشنبه از خود به خرج داد: “ما یک درصد در مجموعه قضایی تخلُف داریم که یک درصد زیاد است.”

پارادوکس اداری این پایور بخت برگشته آنجا بیشتر آشکار می شود که لیست “یک درصدیهای” او دربرگیرنده مقامهای ارشد قُوه قضاییه و گردانندگان آن است؛ کسانی که در سیاستگذاری، مُدیریت و تعیین اولویتهای این اُرگان نقش محوری داشته اند و برخی از آنها مانند آقای طبری در جایگاه مُعاون آن به مُدت بیست سال بدون وقفه به انجام خدمات ویژه به کیسه اربابان، خویشتن و دوستان مشغول بوده اند. رُتبه های تعیین کننده و سابقه سنگین این دسته، وزن و سهم فساد در دستگاه قضایی مُلاها را نیز به سطح غالب و تعیین کننده ارتقا داده است؛ واقعیتی که رقم تراشی آقای رئیسی نمی تواند آن را ناچیز جلوه دهد.

جالب اینجاست که قاضی مرگ، ابراهیم رئیسی، در حالی در خیمه شب بازی “ضد فساد” نقش پهلوان پنبه را عُهده دار شده که خود برای ده سال همکار آقای طبری و همچون او مُعاون دو رییس قُوه قضاییه (شاهرودی و صادق لاریجانی) بوده است. او که در تمام طول این مُدت در بالاترین رده های دستگاه قضایی لنگر انداخته بود و در این جایگاه به محرمانه ترین روندها و پرونده ها دسترسی داشته، امروز وانمود می کند که غافلگیر شده و اسم آقای طبری را برای اولین بار است که می شنود.

بی تردید یک خاستگاه رفتار تهاجُمی و اعتماد به نفس آقای طبری در دادگاه، تکیه به شراکت امثال آقای رئیسی و بُلندپایگانی دیگر در جُرمهایی است که به او نسبت داده می شود. منابع حُکومتی به این کار چاق کن “مخزن اسرار” لقب داده اند و او اطمینان دارد که آنچه در مخزن دارد و دربرگیرنده جُزییات انفجاری از مُناسبات درونی و عملکرد “دستگاه قضا” است، می تواند جان و مالش را تضمین کند.

او برای اعمالش کارکرد جُداگانه و مُنحصر به فردی قائل نیست و براین اساس اتهامات را “پرونده سازی و افترا” می داند. او خود را حداکثر مُهره ای فعال و همه فن حریف در سیستم مُتعارف چرخش اُمور می داند که در کنار دیگر عوامل آن و به کُمک آنها “مجموعه” را در حرکت نگه می داشته است. اگر به روند صُدور یک حُکم سفارشی و خریداری شده و عواملی که در آن نقش دارند نگاهی افکنده شود، می بایست در این نُقطه به آقای طبری حق داد.

لشکری از قُضات، دادستانها، دادیارها، بازپُرسها و وُکلا احکام را به نفع خریدار شکل می دهند، بانکها، مووسسات مالی و بُنگاه های اقتصادی نقل و انتقال مبالغ ردوبدل شده و پولشویی را سازمان می دهند. تمامی این روند به صورت سیاسی و امنیتی پُشتیبانی می شود (برای مثال از طریق مادام العُمر کردن مُعاونت آقای طبری یا پیگرد بیرحمانه مُنتقدان و افشاگران). همزمان رییس مُستقیم آقایان شاهرودی و لاریجانی، یعنی “مقام مُعظم” آنها، دست گُماشتگان خود را در ازای شراکتی که بهره عُمده اش برای او سیاسی و ساختاری ست، باز می گذارد.

دادگاه آقای طبری به خوبی نشان می دهد که جراحی گُروه قُدرت لاریجانیها و تضعیف جناح میانه حُکومت، نه دور کردن یک غُده خارجی، بلکه قطع عُضو است و هزینه آن بسیار سنگین تر از آن چه است که اربابان قاضی رئیسی پنداشته بودند.

*******************************

ایران جولانگاه سلاطین فساد شده است

به باور بسیاری از منتقدان، ایران جولانگاه سلاطین اقتصادی شده است که در هر مقطع از زمان نبض بازار را به دست‌ گرفته‌اند.

حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی در این باره گفته است: من بسیاری از مدیران را می‌شناسم که در دولت‌های گذشته یک‌شبه ره صد ساله رفته‌اند. از نزدیک با وضعیت مالی و زندگی‌شان در دوران قبل و بعد از انقلاب آشنا هستم. به عنوان یک کارشناس در خصوص ثروت‌های بادآورده احساس خطر می‌کنم و در این‌باره به مسئولان هشدار می‌دهم. متاسفانه شرایط جامعه طوری شده که اگر فردی سالم است، افراد دیگر به او انگ بی‌عرضه بودن می‌زنند.

بازی ترامپ با کارت ایران در آستانه اناتخابات آمریکا


یک کارشناس روابط بین‌الملل در تهران با اشاره به اقطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه رژیم ایران گفت: ۲۵ کشور با سیاست‌های مختلف به این مسئله رای مثبت دادند که قابل توجه است، زیرا این کشور‌ها دارای جهت‌گیری‌های متنوع سیاسی بودند که این موضوع می‌توان حامل پیام‌های معنا داری باشد، بنابراین در این باره باید توجه شود، که جمهوری اسلامی در وضعیت خطیری قرار دارد و چگونگی ادامه مسیر از اهمیت بسیاری برخوردار است.

مهدی مطهرنیا گفت: اکثریت مجلس یازدهم در پارلمان دوره گذشته یک اقلیت کوچک بودند که برجام را در صحن علنی به آتش کشیدند، بنابراین با توجه به این صبغه و نظر به اینکه این قطعنامه علیه ایران صادر شده، باید جواب آن‌ها خروج از برجام و آتش زدن آن و یا خروج از NPT باشد که آن‌ها در قالب طرح این مسئله را مطرح کنند، که اگر چنین موضوعی رخ داد، ایران در وضعیت دشواری قرار خواهد گرفت.

این کارشناس روابط بین‌الملل تصریح کرد: در موقعیت بین‌المللی نیز با روی کار آمدن ترامپ شاهد یک نوع سیاست واگرایی بین آمریکا و سه کشور اروپایی در موردر موضوع ایران و به خصوص برجام بودیم، اما امروز بعد از گذشت سه سال و نیم، این سیاست واگرایی به همگرایی تبدیل شده وتروئیکای اروپایی نیز همصدا با آمریکا است.

این استاد علوم سیاسی با تاکید بر اینکه در بافت موقعیتی نیز رای شورای حکام می‌تواند موقعیت ترامپ را در آستانه انتخابات سوم نوامبر بهبود ببخشد، گفت: با توجه به اینکه در این ماه‌های اخیر ترامپ درگیر بحران کرونا و همچنین مسئله قتل جورج فلوید سیاه‌پوست به دست پلیس آمریکا بوده، می‌تواند از این موضوع به عنوان برگ برنده خود استفاده کند، زیرا که با صدور فرمان اخیر در مورد تغییرات در ساختار پلیس آمریکا، این مسئله می‌تواند رنگین پوستان را نیز با ترامپ همراه سازد.

مطهرنیا یادآور شد: این در حالی است که ترامپ از طرف دیگر به دنبال پررنگ‌تر کردن نقش جو بایدن در مسئله تشدید نژادپرستی در آمریکا و به خصوص برخورد پلیس با سیاه‌پوستان است، در چنین شرایطی ترامپ با افزایش فشار بر ایران می‌خواهد از این موضوع به عنوان یک برگ برنده استفاده کند و در موقعیت مقتضی با کارت ایران بازی کرده و بایدن را نیز مغلوب خود سازد.

نظر ظریف در باره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

وزیر خارجه جمهوری اسلامی در یک برنامه زنده اینستاگرامی گفت که شانس پیروزی ترامپ در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا بالای ۵۰ درصد است.

ظریف افزود: ترامپ در جامعه آمریکا هنوز یک پایه قوی دارد و تا زمانی که این پایه بهم نخورده است، شانس پیروزی او جدی است.

وی گفت: بزرگترین اشتباه در مسائل سیاسی پیش‌بینی است. ولی اگر شما به عنوان یک آدم واقع نگر بخواهید به شرایط آمریکا نگاه کنید و رای آمریکاییان را در پاییز امسال پیش بینی کنید، می‌بینید که آقای ترامپ هنوز در آنجایی که برای رای مجدد امیدوار است، تغییری صورت نپذیرفته است.

ظریف افزود: به نظر من با وجود نحوه برخورد با بحران کرونا و همچنین ناآرامی‌های اخیر هنوز شانس انتخاب آقای ترامپ بیش از ۵۰ درصد است.

پیش بینی غلط بنگاه های نظرسنجی و ترامپ

رئیس‌جمهور آمریکا به پیشتاز بودن رقیب انتخاباتی‌اش در نتایج یک نظرسنجی که توسط شبکه خبری «سی‌ان‌ان» انجام شده واکنش نشان داد.

ترامپ به نظرسنجی جدید «سی‌ان‌ان» که نشان‌دهنده پیشتازی ۱۴ درصدی رقیب انتخاباتی‌اش «جو بایدن» است واکنش نشان داد و در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته که این نظرسنجی هم همانند گزارش‌های «سی‌ان‌ان» جعلی است.

او همچنین نتایج نظرسنجی‌هایی را در سال ۲۰۱۶ یادآوری کرده که هیلاری کلینتون را پیشتاز نشان می‌داده‌اند. ترامپ در توئیتر نوشت: «نظرسنجی سی‌ان‌ان هم مثل گزارش‌هایش جعلی است. همین ارقام و بدتر از آن را برای کلینتون حقه‌باز می‌نوشتند. دموکرات‌ها آمریکا را نابود خواهند کرد.»

به گزارش فارس، نتایج نظرسنجی‌ها در آمریکا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ به شدت خدشه‌دار شد. در آن زمان اکثر نظرسنجی‌ها نشان می‌دادند «هیلاری کلینتون» به عنوان نامزد وقت حزب دموکرات با اختلاف از «دونالد ترامپ» پیشی گرفته است. در نهایت در آن انتخابات این دونالد ترامپ بود که به پیروزی رسید..

روحانی و ساخت چهار هزار متر بنا در نیاوران!

«روحانی و ساخت چهار هزار متر بنای غیرقانونی در نیاوران»؛ این بخشی از خبری است که در روز‌های گذشته در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد و با تأیید یک عضو شورای شهر تهران رسمیت پیدا کرد.

به گزارش شرق، «محمدجواد حق‌شناس» با بازنشر این خبر نوشت که «این خبر را بررسی کردم، متأسفانه حقیقت دارد. دو نفر از اعضای شورا از محل بازدید کردند، با تذکری که داده شد پروانه به تاریخ ۲۹ خرداد صادر شد. وجود برخی تخلفات محرز است».

ماجرا از نوشته یک روزنامه‌نگار و همچنین نامه ساکنان محله‌ای در منطقه جماران تهران شروع شد؛ در گام نخست «مصطفی فقیهی»، روزنامه‌نگار و صاحب امتیاز پایگاه خبری انتخاب، از تخلف غیرقانونی شخص رئیس‌جمهوری درباره ساخت یک پلاک غیرمجاز در جماران خبر داد و نوشت: «روحانی (رئیس‌جمهور) و ساخت چهار هزار متر بنای غیرقانونی در نیاوران! قبل‌تر گفته بودم، روحانی قصد مهاجرت به جماران دارد؛ اما او اینک در حال ساخت چهار هزار متر بنا بدون اخذ جواز از شهرداری و در زمینی دارای کاربری باغ است، آن‌هم بدون رعایت ضوابط و مقررات و صد درصد سطح اشغال!».

چند روز بعد هم «محمدجواد حق‌شناس»، عضو شورای شهر، با بازنشر این نوشته در صفحه اجتماعی خود ضمن تأیید این ساخت‌و‌ساز غیرمجاز، از حضور دو عضو شورای شهر در محل و اقدامات لازم برای تخریب بخش‌های غیرقانونی خبر داد.

در کنار این نوشته‌ها نامه جمعی از اهالی محله جماران خطاب به شهردار منطقه یک هم تأییدی بر این ساخت‌وساز بود که در آن نامه آمده بود: «احتراما این‌جانبان امضا‌کنندگان اهالی محله جماران به عرض می‌رسانیم که مدتی است شخص یا اشخاص نامعلوم ادعای ارتباط با مقامات دولتی مبادرت به ساخت‌وساز غیرقانونی در مقیاس وسیع در بخشی از اراضی واقع در یاسر، خیابان شهید حمید حسنی‌کیا، اول چوبینه کرده‌اند و بدین ترتیب با تخطی از موازین شهرسازی و مقدرات شهرداری عملا سبب ضرر به حقوق مادی و معنوی اهالی محل شدند و سبب‌ساز ایجاد جو نارضایتی در سطح عمومی شدند».

آن‌ها در ادامه نامه خود این رفتار را مصداق نقض حقوق شهروندی دانستند و خواستار توقف عملیات ساختمانی شدند: «پرواضح است که چنین اقداماتی نه‌تن‌ها از مصادیق بارز نقص حقوق شهروندی محسوب و سبب ضایع‌شدن حقوق حقه ساکنین می‌شود، بلکه با قواعد و اصول فقه خصوصا قاعده لاضرر در تعارض بوده و امری خلاف قانون و شرع تلقی می‌گردد.

انتشار گسترده این خبر و همچنین تأیید آن از سوی یک عضو شورای شهر تهران، با واکنش روابط‌عمومی نهاد ریاست‌جمهوری هم همراه شد که انتشار چنین خبری را یک شیطنت آشکار دانست و دراین‌باره توضیحاتی ارائه کرد.

در ادامه این اطلاعیه البته منتشرکنندگان خبر هم به داشتن برنامه برای این ملک متهم شده‌اند که دراین‌باره آمده است: «این خبرسازی کذب براساس برخی قرائن موجود از سوی کسانی صورت گرفته که طی سال‌های گذشته برنامه‌ای برای این ملک داشته‌اند که به علت عدم توفیق در رسیدن به اهدافشان دست به فضاسازی‌هایی این‌چنین زده‌اند».

با اینهمه مصیبت چه خاکی بر سر خودش بریزد!؟


منشه امیر

….فقط مواظب باشند که به سرنوشت علیرضا منصوری دچار نشوند و از طبقه چندم به زیر نیافتند و یا آن ها را ناچار نسازند که به استعمال داروی نظافت روی آورند!…
****

مصیبت و عزا، همه جا حکومت ایران را در برگرفته است

حکومت اسلامی ایران سخت به عزا نشسته است که با این همه مصیبت و مشکل و معضل، چه خاکی به سر خود بریزد.

به هر سو که روی می آورد، به بن بست می رسد و پیش زلزله های یک خیزش همگانی را احساس می کند و از خود می‌پرسد که چگونه می تواند این طوفان سهمناک را پشت سر گذارد و سالم از آن بیرون آید؟

سوء مدیریت های حکومتی کافی نبود، دولت در آمریکا عوض شد و رئیس جمهوری به روی کار آمد که علنا گفت: «رهبر قبلی با رژیم ایران خوش رفتاری داشت، ولی ما خوشرفتاری نخواهیم کرد و در واکنش به هر سرکشی و قانون شکنی و تجاوز و تعرض، حقشان را کف دستشان خواهیم گذاشت» – و چنین کرد.

آمریکا از برجام خارج شد و تحریم ها را دوباره برقرار ساخت و در ظرف دو سال رژیم ایران را به خاک سیاه نشاند، در حدی که اکنون مدتی است که تقریبا هیچ دلاری وارد صندوق آن ها نمی‌شود.

بودجه امسال حکومت، دو سوم کسری دارد و در ماتم نشسته اند که چگونه خواهند توانست این کسری را جبران کنند؟

مالیات، نتوانستند بیشتر بگیرند. نفت، تقریبا فروشش قطع شده و اگر هم صادر می‌کنند، یا مانند بنزینی است که برای ونزوئلا می‌فرستند، و رایگان است و پولی بابت آن دریافت نمی‌شود – حتی یک دلار.

خیلی هم اگر ونزوئلا لطف کند، شمش طلا در عوضش می‌دهد. ولی با شمش طلا که نمی توان شکم مردم گرسنه را سیر کرد.

وضع با سوریه، از این هم دشوارتر است:

ایران نفت را می‌دهد، و هیچ چیز بابت آن دریافت نمی کند – و تازه ناچار است صدها میلیون دلار نیز هر سال روی آن بگذارد و خرج دولت بشار اسد سازد تا شاید مدتی دیگر در قدرت بماند و سرنگون نشود و حکومت ایران این پایگاه را از دست ندهد.

سه کشور اروپایی، همان‌هایی که تروئیکا نامیده می شوند، دو سال است تلاش می کنند که به همکاری با حکومت ایران ادامه دهند و همانند چین و روسیه کمک کنند که این رژیم سرپا بماند و سقوط نکند، تا این مرغ، همچنان تخم طلا بگذارد و روسیه و چین و اروپا از آن بهره مند شوند و به ریش مردم ایران بخندند.

بعد معضل پافشاری آمریکا برای ادامه تحریم های تسلیحاتی علیه رژیم ایران پیش آمد که مسلما با مخالفت روسیه و چین روبرو می‌شود که رژیم ایران را مشتری جنگ افزارهای خود می‌دانند و اروپای غربی نیز برای آن که این مشتری چرب و نرم را از دست ندهد، هم خدا را می‌خواهد و هم خرما را.

یعنی، خواهان ادامه تحریم های تسلیحاتی در مورد موشک ها می‌شود تا امنیت اروپا به خطر نیفتد، و همزمان می‌گوید که فروش توپ و تانک به رژیم ایران مانعی ندارد.

توپ و تانک ایرانی که نمی‌تواند به اروپا برسد – فقط کشورهای همسایه را به خطر می اندازد – پس، بگذارید داشته باشند تا به جان هم بیفتند و سرشان گرم خودشان باشد و ما را راحت بگذارند.

قتل علیرضا منصوری نیز امری نیست که به سادگی بتوان از کنارش گذشت و این امر نیز به اعتبار رژیم در اروپا لطمه می‌زند.

ولی یکی از مهمترین امور که اوضاع حکومت ایران را بسیار بحرانی تر کرده است، گزارش اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی است که برای نخستین بار در چهارده سال اخیر، حکومت ایران را متهم می سازد که با آژانس، همکاری لازم را نمی‌کند و دست کم در مورد دو سایت مشکوک، به بازرسان اجازه بازدید و بررسی نداده است.

در این جا، تنها یک راه چاره برای رژیم ایران باقی می‌ماند و آن این که به بازرسان اجازه بررسی آن‌ها را بدهد – البته اگر سایتی هنوز وجود داشته باشد، زیرا این احتمال نیز مطرح است که هر دو سایت را رژیم چند سال پیش ویران کرده، تا دُم به تله ندهد.

شوخی کردن با آژانس بین المللی، خودشان می دانند که سخت به زیانشان تمام خواهد شد.

اگر همکاری نکنند و حتی شاید بخواهند از برجام خارج شوند، خودشان را سخت به دردسر می اندازند، زیرا بر همگان ثابت می‌شود که آن‌ها پنهان کاری کرده و می کنند و با این رفتار نشان می‌دهند که ادعایشان در مورد استفاده مسالمت آمیز از انرژی هسته ای یک حرف باطل است.

ظریف گفته است که آژانس، اطلاعات در مورد این دو سایت را از اسرائیل، و بر اساس اسنادی عنوان کرده که حدود دو سال پیش، در یک عملیات جیمز باندی، از انباری در شورآباد در جنوب تهران، به اورشلیم انتقال یافت و حدود یکصد هزار سند و دیسک و دیاگرام و عکس را شامل می گردد.

ظریف با استناد به این احتمال، می گوید چون سخن از اسناد جاسوسی است، رژیم ایران خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌داند.

این اطلاعات را آژانس از کجا آورده و یا کدام کشور در اختیارش گذاشته است، اهمیتی ندارد.

اگر دروغ است، پس چرا شما اجازه بازرسی نمی‌دهید و اگر راست است، به شما چه مربوط که این اطلاعات از کجا آمده است.

این مساله را به اقدامات پیشین حکومت اضافه کنید که گام به گام تعهدات برجامی خود را زیر پا گذاشته و می‌گوید اگر تحریم ها را زیر پا نگذارید و به ما اجازه فروش نفت ندهید و داد و ستد بازرگانی را با ما از سر نگیرید، پس ما خودمان برجام را دور خواهیم زد.

ولی مشکل در آن است اگر یک سانتیمتر دیگر از برجام پا فراتر نهند، از پله ها به پائین خواهند افتاد و درگیری، حتمی خواهد بود و آن هنگام، فاتحه رژیم خوانده خواهد شد.

قسم حضرت عباس خورده بودند که انرژی هسته‌ای را برای مصارف صلح آمیز می‌خواهند. مثلا می‌خواهند برق تولید کنند، کشتی اتمی بسازند و درمان ایزوتوپی کنند و غیره.

قصد ساخت بمب اتمی ندارند. حاشا! حاشا!

حتی اعلام داشتند که رهبرشان، در مقام ولی امر، فتوا داده است که در اسلام، اتم، حرام اندر حرام است.

ولی در اسنادی که از شورآباد تهران به اورشلیم آورده شد، طرح‌هایی دیده می‌شود که نشان می‌دهد چگونه بمبی باید ساخت که در کلاهک موشک بالستیک جا بگیرد و به سوی دشمن شلیک شود.

با همان موشکی که آن‌ها اعلام کردند که برای پرتاب ماهوارۀ سپاه پاسداران به فضا ساخته شده است و حلال اندر حلال است.

ده‌ها میلیارد دلار برای انجام برنامه‌های اتمی خود هزینه کردند، و اکنون به مرحله ای رسیده‌اند که می‌بینند اگر یک گام فراتر نهند، ممکن است کاخی که به روی شن بنا نهاده‌اند، فرو ریزد و آن‌ها زیر آوار بمانند.

یک خطر دیگر نیز، به قدرت یک بمب اتمی برای رژیم سخت دردسر ساز شده که همانا دزدی‌های کلانی است که روز به روز ابعاد آن بیشتر آن آشکار می‌گردد و نشان می‌دهد که فساد و فرومایگی، همه ارکان حکومت را در برگرفته است.

آنقدر همه به انجام دزدی و چپاول مشغول هستند که فردا ممکن است از ثروت بزرگ کشور ایران، دیگر چیزی باقی نگذارند.

آنانی که به منصوری نیم میلیون یورو رشوه پرداخته بودند، مگر چقدر دزدیده‌اند که چنین مبلغ نجومی را به یک قاضی فاسد و دزدتر از خود پرداخت می‌کنند؟

پایه گذار حکومتشان ادعا کرده و گفته بود “آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند”. خیلی راست گفته بود. آمریکا هیچ غلطی نکرده است و هر چه کرده است کارهای درست و ضربه‌های درد آور و موثر بر پیکر رژیم ایران بوده است.

حالا، چه راهی در برابرشان قرار دارد، هنگامی که صندوق پول حکومت خالی شده و درآمد نفت تقریبا به صفر رسیده و امیدی نیز به دریافت مالیات بیشتر نمی‌رود، کرونا همچنان اقتصاد فلج رژیم را فلج ‌تر کرده و بر فشارهای آمریکا افزوده شده و اروپاییان هم رژیم ایران را تنها گذاشته‌اند و روسیه و چین نیز فقط حرف می‌زنند و یک شاهی حاضر نیستند، و یا ندارند که رژیم را از زمین خوردن باز دارند.

برایشان از همه خطرناک تر آن است که مردم در کمین نشسته‌اند و در انتظار آن دمی هستند که فرصت مناسب فرا رسد تا به خیابان‌ها بیایند و این بار آنقدر پایداری و پایمردی نشان دهند که سران حکومت یک شبه راه فرار در پیش گیرند و صحنه را خالی کنند.

فقط مواظب باشند که به سرنوشت علیرضا منصوری دچار نشوند و از طبقه چندم به زیر نیافتند و یا آن ها را ناچار نسازند که به استعمال داروی نظافت روی آورند!

قطعنامه آژانس اتمی؛ منبع داخلی: معنی خوبی ندارد


در حالیکه اسحاق جهانگیری، معاون روحانی در واکنش به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی گفته: این قطعنامه‌ها تأثیر جدی بر شرایط کشور نخواهد داشت، یک روزنامه داخلی نزدیک به دولت، صدور این قطعنامه را «بازگشت به نقطه صفر» توصیف کرد.

روزنامه جهان صنعت نوشت: سیاستمدارانی که خود را تحت حمایت چین و روسیه می‌دانستند از رفتارهای عملی آنان در صحنه درس نگرفتند و در حال حاضر یا باید به خواسته‌های شورای حکام تن دهند یا برای راه‌حل نهایی آماده باشند که قطعا معنی خوبی ندارد.

این منبع افزود: وقتی که چین و روسیه هم نظر مخالف بدهند یعنی باید منتظر محاصره دریایی، هوایی و اقداماتی مثل آنچه در لیبی صورت گرفت، باشیم.

در همین حال به گزارش گاردین، جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در کتابش گفته: بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا مخالفت زیادی با خروج آمریکا از برجام نداشت و تاکید می کرد که ضعف‌های توافق فعلی را می‌داند.

مُلاها در راه شورای امنیت، جامعه در برابر انتخاب

منصور امان: رژیم ولایت فقیه گام به گام در حال عقبگرد به دوره “حق مُسلم” و “کاغذ پاره” است؛ یک فصل سیاه برای مردم و کشور ایران که رویکرد بیهوده و شرارت بار آقای خامنه ای و گُماشته اش بر منصب ریاست جمهوری، آقای محمود احمدی نژاد، آن را رقم زد.

قطعنامه شورای حُکام آژانس بین المللی انرژی اتُمی پیرامون پرونده هسته ای مُلاها، تبدیل دوباره فعالیتهای ماجراجویانه آنها به یک چالش بین المللی را مُهر و امضا کرده است. ۲۵ کشور از ۳۵ عضو این نهاد از رژیم ج.ا خواستار پایان دادن به رفتار مخرب خود شده اند. تنها چین و روسیه گفته اند که با این خواسته مُخالفند.

این بار نیز همچون گذشته مراکز اعلام نشده هسته ای، فعالیتهای پنهانی و پایمالی مُکرر تعهدات موضوع بحث و رایزنی بین المللی است. رژیم ولایت فقیه به ظاهر در واکُنش به “دور نزدن” تحریمهای آمریکا از سوی طرفهای اُروپایی اش، به گونه سیستماتیک در حال گُسترش توان هسته ای خود به سطح استفاده نظامی است. همزمان، آقای خامنه ای و همدستانش سرسختانه از بازرسی آژانس از دو مرکز هسته ای اعلام نشده جلوگیری می کنند.

آخرین باری که رژیم ج.ا با چنین اتهاماتی روبرو گردید، “تحریمهای فلج کننده”، ارجاع پرونده آن به شورای امنیت سازمان ملل و خسارتی سنگین و جُبران ناپذیر را برای اقتصاد کشور، کار و زندگی مردُم و آینده نسلی که می رویید پیامد داشت. قطعنامه روز پنجشنبه آژانس نشان می دهد که رژیم ولایت فقیه از یک بُحران به بُحران دیگر غلتیده و به جُز تحریمهایی که از دور پیشین با خود به دور کنونی بُحران مُنتقل کرده، در حال آن است که تمامی ویژگیهای خطرناک و خسارت بارش را نیز بدان بازگرداند.

واکُنش شورای حُکام همزمان به معنای به جریان افتادن پروسه ای است که ایستگاه بعدی آن می تواند شورای امنیت سازمان ملل باشد. رژیم ولایت فقیه به این ترتیب چشم انداز کاهش یا پایان تحریمها را باز هم اندکی بیشتر کمرنگ کرده و به گونه غیرمسوولانه ای تداوم وضعیت دُشوار و تحمُل ناپذیر اکثریت مردُم ایران را در حساب تنش آفرینی خود منظور کرده است.

این واقعیت تکان دهنده که حاکمان کشور در یکی از تیره ترین دوره های زیستی و معیشتی مردُم، با خونسردی کامل تمام توان خود را در جهت تداوم این وضعیت صرف می کنند، حتی جای توهُم را هم به بهبود شرایط با ادامه حُکمرانی نظام ج.ا باقی نمی گذارد. بیگانگی کامل گردانندگان رژیم ولایت فقیه از درد و رنج توده ی در فشار و کُرونا زده، جامعه را در برابر انتخاب نهایی گذاشته است: بقای خود یا بقای آنها!

اطلاعیه ۱۲۹۵ نمایندگی ایالت نورد راین وستفالن در خصوص حق پناهندگی

این خانه قشنگ است، ولی … دروغ، فساد،عدم امنیت، تبعیض، زندان، شکنجه، جنگ، فقدان آزادی اندیشه، بیان و عقیده، جلوگیری از هرگونه شادی و نشاط، بیکاری، تورم و فقر، فضای خفقان آور گریه، عزا، مصیبت و از همه مهمترعدم اطمینان به آینده ای روشن از جمله عوامل موجود در ایران ست که شور و عشق …

ادامه‌ی مطلب

فراخوان جلسه سخنرانی کمیته پژوهش (هم اندیشی) ۲۷ یونی ۲۰۲۰

کمیته پژوهش برگزار میکند: بدینوسیله از کلیه فعالان حقوق بشر، مسئولین و اعضای محترم کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، دعوت میگردد، تا ضمن مشارکت فعالانه در این جلسه، درباره اهمیت موضوع و ارائه راهکارهای عملی پیرامون آن، به بحث و تبادل نظر موثر پرداخته شود . موضوع جلسه این ماه بررسی هدف چهارم …

ادامه‌ی مطلب

هلند؛ سوءقصد خونین علیه خواهرزادە قاسملو/عکس

یکی از فعالین سیاسی شناخته شده کُرد و عضو سابق رهبری حزب دمکرات کردستان ایران، در کشور هلند مورد سوقصد قرار گرفت. (عکس زیر)

بر پایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، بامداد روز جمعە ٣٠ خرداد ٩٩ (١٩ ژوئن ٢٠٢٠)، صادق زرزا، فعال سیاسی و از اعضای سابق رهبری حزب دمکرات کردستان ایران در شهر لیوردان واقع در شمال هلند از سوی فردی با چاقو مورد سوقصد قرار گرفت.

در این راستا یک شبکە هلندی نیز تایبد کرده که این فعال سیاسی کرد با ١٥ ضربە چاقو هدف حملە قرار گرفتە و ضارب متعاقب حمله، توسط پلیس هلند بازداشت شده است.

یک منبع نزدیک بە حزب دمکرات نیز در اینبارە بە هەنگاو اعلام کرد صادق زرزا مورد عمل جراحی قرار گرفتە و وضعیت عمومی وی خوب می باشد، اما احتمال اینکە بینایی یکی از چمانش را از دست بدهد، وجود دارد.

بر اساس تحقیقات هه‌نگاو آقای زرزا هیچ سابقه خصومت شخصی درسالیان زندگی و اقامت در هلند، با کسی نداشته است. بر این اساس این تصور وجود دارد که سوقصد ارتکابی یا انگیزه های سیاسی همراه بوده است.

سایت ”کردستان میدیا“ سایت رسمی حزب دمکرات کردستان ایران نیز با انتشار این خبر اعلام کردە است کە مهاجم یک شهروند با هویت ”ر.پ“ اهل اشنویە می باشد کە از سوی نیروهای پلیس هلند بازداشت شدە است.

صادق زرزا از فعالین سیاسی کرد و اهل اشنویە می باشد. وی خواهر زادە دکتر عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران می باشد کە ١٣ ژوئیە ١٩٨٩ در حین مذاکرە با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در شهر وین اتریش ترور شد.

وزیر خارجە هلند سال گذشتە اعلام کردە بود کە، جمهوری اسلامی ایران در طراحی دو ترور فعالین سیاسی ایرانی در هلند دست داشتە است.