Previous Next

بازگشت کرونا به استرالیا؛ ملبورن دوباره قرنطینه شد

مقامات ملبورن، دومین شهر پرجمعیت استرالیا بار دیگر این شهر را به دلیل افزایش شیوع کرونا قرنطینه کردند.

دانیل اندروز، نخست وزیر ایالت ویکتوریا به مرکزیت ملبورن روز پنج شنبه ۹ ژوئیه (۱۹ تیر) با اعلام این تصمیم، در توجیه قرنطینه مجدد شهر ۵ میلیونی ملبورن در جنوب شرقی استرالیا گفت که این «تنها راه حل» بوده وگرنه ممکن بود «هزاران هزار نفر دیگر» در این شهر به کرونا دچار شوند.

به گزارش یورونیوز، آمار کرونا در استرالیا با ۹ هزار مبتلا و ۱۰۶ جان‌باخته، نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر پایین است. پیش از این به دلیل آن که به نظر می‌رسید کرونا در این کشور مهار شده، روند لغو قرنطینه در ملبورن آغاز شده بود. اما در روزهای اخیر آمار روزانه مبتلایان به کووید ۱۹ در این شهر به حدود ۱۰۰ نفر رسیده است.

رفت و آمد زمینی و هوایی میان دو ایالت ویکتوریا و نیوساوت‌ ولز نیز از روز چهارشنبه ممنوع شده است.

قرنطینه ملبورن از نیمه شب چهارشنبه آغاز شده و دست کم تا ۶ هفته ادامه دارد. در این مدت شهروندان تنها برای خرید مایحتاج روزانه، ورزش انفرادی و معاینه یا فوریت پزشکی اجازه خروج از منزل را دارند و اماکنی مانند سینماها و ورزشگاه‌ها بسته شده و رستوران‌ها و کافه‌ها تنها برای غذای بیرون‌بر فعالیت خواهند داشت.

فیلم؛ کرونا/وزیر: فشار بیاورند، ناگفته‌ها را می‌گویم

فیلم زیر؛ وزیر بهداشت گفت: ما میدانستیم بازگشایی‌ها آمار‌ها را بالا میبرد این جهل ما نبود، این ضعف اقتصاد ما بود که ما را به زانو دراورد اگر بیشتر از این به ما فشار بیاید من هم مجبورم حرف‌هایی بزنم که خارج از اندیشه بعضی‌ها است.

خبرگزاری ایسنا امروز با عنوان “جولان مجدد کرونا در مازندران”، نوشت: گشایش مجدد مساجد، اماکن مذهبی، زیارتگاه‌ها و صحن بقاع متبرکه، بازگشایی اماکن و محیط‌های فرهنگی، عدم اجرای پروتکل‌ها و رعایت نکردن فاصله گذاری اجتماعی همراه با سهل انگاری بیش از حد باعث شد تا بار دیگر لشگر تقریبا شکست خورده کرونا، جانی دوباره گرفته و با فرصت طلبی از غفلت مردم و مسئولان، تاخت و تاز مجدد مرگ را در ایران و مازندران آغاز کند.

تعداد مبتلایان جوان در تهران دو برابر شده است

فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در تهران می‌گوید شاهد تغییر سن مراجعان به مراکز درمانی هستیم. علیرضا زالی اعلام کرده که بالاترین مراجعان در تهران در بازه سنی ۵۰ تا ۵۹ سال قرار دارند و مراجعان ۳۰ تا ۳۹ ساله در رده دوم. زالی خبر می‌دهد که در سه هفته گذشته، سهم افراد گروه سنی ۱۰ تا ۱۹ ساله دو برابر شده است.

مخاطب اصلی ترور مشاور امنیتی نخست وزیر عراق


منصور امان

مُخاطب اصلی ترور الهاشمی

توازُن شکننده ای که بین آمریکا و رژیم ج.ا در عراق با قُدرت رسیدن آقای مصطفی الکاظمی ایجاد شده بود، دُچار نوسانهای سختی گردیده و رو به بی ثباتی گذاشته است. ترور آقای هشام الهاشمی، یک کارشناس سرشناس بُنیادگرایی شیعه و سُنی، یک حلقه دیگر از زنجیره شکل گیری این تحول است.

آقای الهاشمی که یک مُنتقد سرسخت مُداخله گری حاکمان ایران در عراق و گروه های نیابتی آنها بود، در مرکز شهر بغداد به قتل رسید. دیدگاه ها و رویکرد او جای تردید را نسبت به هُویت قاتلان و نفع برندگان از مرگش به جا نمی گذارد. این راز سرگشاده ای است که آنها برای پنهان کردنش حتی خود را خسته نمی کنند؛ امری که در دست افشانی و پایکوبی آشکار و چندش آور باند حشد الشعبی در مرگ خُشونت بار آقای الهاشمی بازتاب می یابد.

قتل این روشنفکر عراقی در امتداد شیوه شناخته شده رژیم ولایت فقیه برای توسعه نُفوذ و جا انداختن خود در این کشور صورت می گیرد. از همان نخُستین روزهای ورود واحد تروریسم برون مرزی ج.ا و شُعبه عراقی آن موسوم به “لشکر بدر” به عراق، حذف روشنفکران، سکولارها، مارکسیستها، مُدافعان حُقوق زنان، سندیکالیستها و ترقی خواهان در دستور کار آنها قرار گرفت. شیوه و ابزار حاکمان ج.ا در عراق از اُلگویی پیروی می کند که در ایران برای سفت کردن زانوی “نظام” بر گردن جامعه به کار می برند.

مُخاطب پیام ترور روز دوشنبه در بغداد این بار اما فقط جامعه عراق نیست، بلکه به گونه مُقدم رو به جانب دولت نورسیده آقای الکاظمی دارد که آقای هاشمی مُشاور نزدیک آن بود. در اوایل ماه جاری شمسی، پایگاه باند حزب الله عراق مورد یورش نیروهای ضد تروریسم این کشور قرار گرفت و ۱۴ تن از سرکردگان و اعضای آن که در میان آنها یک پاسدار نیز دیده می شد، دستگیر شدند. این اقدام نادر در راستای وعده آقای الکاظمی مبنی پایش شبه نظامیان و خلع سلاح آنها صورت می گرفت.

قتل یکی از نزدیکان دولت توسُط باند نیابتی تاسیس شده توسُط ج.ا، پاسُخ حاکمان ایران به حرکت یاد شده است و دربرگیرنده علامت روشنی از عزم آن برای دفاع از منافع خود و ابزارهای اعمال و تامین آن می باشد. ج.ا به این وسیله در همان حال که برنامه اعلام شده دولت عراق علیه باندهای مُسلح وابسته به خود را به چالش کشیده، از سوی دیگر آشکارا به سمت فلج کردن و بی اعتبار سازی آن نیز زاویه گرفته است. معنای دیگر این اقدام، سنگین تر شدن کفه اعمال زور و باجگیری (تروریسم، درگیریهای فرقه ای، تقویت داعش) در ترازوی راهکارهای مُداخله گری است. به این ترتیب، سیاست مزبور از عینی ترین پیش شرطها برای برهم زدن توافُق ضمنی با آمریکا برسر دولت عراق نیز برخوردار است و تنشهای جدید با دامنه و قُدرت انفجاری جدیدتری را در اُفق خود دارد.

ترور آقای الهاشمی، نخست وزیر الکاظمی را در موقعیت دُشواری قرار داده. عقب نشینی و آزاد کردن ۱۳ تن از سرکردگان و اعضای دستگیر شده حزب الله عراق، موقعیت دولت او را در برابر رژیم مُتجاوز ج.ا و باندهای مُسلح آن تضعیف کرده است. او صورت حساب این عقب نشینی را بی درنگ در شکل قتل مُشاور خود دریافت کرد و بی تردید در صورت گرفتن یک رویکرد مُردد و ناهمگون در برخورد به این تبهکاری، اتوریته بیشتری را از دست داده و فضای وسیع تری برای حمله در اختیار مُهاجمان خواهد گذاشت.

شورش؛ هشدار وزیر و شهردار و نماینده به خامنه ای!


حسین نوش آبادی، نماینده ورامین در مجلس شورای اسلامی گفته: مشکل بیکاری و مشکل گرانی کمر مردم را شکسته است و صدای خرد شدن استخوان های مردم زیر بار فشارهای سنگین اقتصادی و معیشتی شنیده می‌شود.

حبیب الله دهمرده، نماینده زابل هم گفت: سوءمدیریت و تبعیض و بی‌عدالتی در ابعاد مختلف وجود دارد و بیکاری و گرانی افسارگسیخته آستانه تحمل مردم را به سر آورده است.

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله خود با عنوان صدای زنگ خطر را بشنوید، نوشت: شنیدن صدای زنگ خطر، فقط ‏گوش می‌خواهد، به هوش نیازی نیست. هوش اگر باشد، قبل از آنکه خطر برسد، هوشمندان کاری می‌کنند که یا حرکت نکند و یا ‏از نیمه راه برگردد. اینکه ما امروز با انواع خطر‌ها مواجه هستیم به این دلیل است که کارمان از هوش گذشته و گویا گوشمان هم ‏شنوائی خود را از دست داده است. ‏ارز لحظه‌ای بالا می‌رود، طلا با سرعت برق در حرکت است، ارزاق بدون آنکه کنترلی داشته باشند هر روز گران‌تر ‏می‌شوند و انواع کالا‌ها و خدمات دچار چنان تغییراتی در قیمت و هزینه شده‌اند که برای اقشار متوسط به پائین جامعه غیرقابل ‏دسترسی هستند. در این مسابقه بی‌سابقه قیمت‌ها و هزینه‌ها، مردم زیر چرخ‌های بی‌رحم ماشین گرانی له می‌شوند، ولی صدای خرد ‏شدن استخوان‌هایشان متاسفانه به گوش مسئولین نمی‌رسد و یا اگر می‌رسد برای آن‌ها اهمیت چندانی ندارد ‏.

شهردار تهران هم در گفتگو با خبرگزاری فرانسه در مورد نارضایتی مردم هشدار داده و گفته است: اوضاع کنونی، اوضاع عادی نیست.

نمکی، وزیر بهداشت دولت روحانی هم در نشست اضطراری ستاد مبارزه با کرونا گفت: آمریکایی‌ها ۱۱۱میلیارد دلار فقط برای بخش سلامت هزینه کردند و این به جز چند هزار میلیارد دلار است که برای معیشت خرج کردند. انگلیسی‌ها ۲۰میلیارد برای بخش سلامت هزینه کردند. ما از یک میلیارد دلار که مقام معظم رهبری فرمودند، زیر ۳۰درصد را فقط دریافت کردیم.

وی در ادامه با اشاره به وضعیت جامعه انفجاری گفت: گزارش های امنیتی برای ما می‌آید. این‌که از فقر و تهیدستی به سمت طغیان می‌روند، جدی است. رئیس جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکل‌گیری طغیان فکر کنند.

نگرانی مقامات حکومتی از شورش ارتش گرسنگان

خبرگزاری رویترز روز سه شنبه در گزارشی در باره بحران عمیق اقتصادی در ایران و کاهش روزانه ارزش قیمت ریال نوشت:‌ بحران ارزی مردم ایران را تحت فشارهای شدید قرار داده است. بحران کنونی نان را گران کرده و گوشت هم به کیلویی ۱۰دلار رسیده است. در چنین شرایطی بسیاری از کارگران چندین ماه است که حقوق نگرفته‌اند. این وضعیت همچنین به کسب و کار خیلی ها ضربه زده است.

این منبع افزود: درآمدهای نفتی ایران به‌ دلیل تحریم‌های آمریکا به شدت کاهش یافته است. گزارش صندوق بین المللی پول هم نشان می‌دهد که ایرانیان باید برای تورم بیشتر آماده شوند. این در حالیست که حاکمان ایران درصدد جلوگیری از تکرار اعتراضات آبانماه گذشته هستند که در رابطه با مشکلات اقتصادی شروع شد اما خیلی سریع به مسایل سیاسی کشید و معترضان خواستار کنار رفتن مقامات ارشد حکومتی شدند.

دارا و ندار احساس ناامنی می‌کنند

یک جامعه شناس در ایران در گفتگو با خبرگزاری شفقنا در باره اوضاع بحرانی کشور گفت: کشوری که فقر و فساد در آن به اوج رسیده و آستانه ها را شکسته، قطعا آینده دشوار و نگران کننده ای خواهد داشت، بارها شخصیت ها هشدار داده اند که ما به کجا می رویم ولی در بر همان پاشنه ویران می چرخد امری که تحلیلگران اجتماعی و اقتصادی پیش بینی کرده اند. اما گوش شنوایی نیست و حاضر نیستند قبل از اینکه دیر شود شرایط را برای ورود کسانی که می توانند اندکی از بروز بحران ها جلوگیری کنند فراهم کنند.

سعید معیدفر گفت: ما امروز در شرایطی قرار داریم که بجز کسانی که با رانت سر و کار دارند و براساس آن رانت ها می توانند ثروت خود را حفظ کنند یا افزایش بدهند، شرایط برای دیگر اقشار جامعه موجب نگرانی است و دارا و ندار امروز احساس ناامنی می کنند و نسبت به آینده کشور و جامعه و دارایی های خود نگرانی دارند. امروز شرایط برای تعادل و ثبات اقتصادی فراهم نیست و تنها کسانی در چنین شرایطی می توانند خوشحال باشند که نه مولدان اقتصادی بلکه انگل های جامعه هستند. انگل هایی که با رانت و شیوه های بد تخلف می کردند. این افراد موجب تولید و بهبود و افزایش ثروت و اشتغالزایی در جامعه نبودند. در این شرایط نه تنها اقشار ضعیف که محتاج نان شب خود هستند بلکه سایر افراد جامعه و حتی ثروتمندانی که با رعایت اصول کار می کردند نیز از این وضعیت ناراضی هستند. اوضاع امروز بر وفق مراد معدود متخلفین است و بقیه افراد جامعه دچار ابهام و سردرگمی هستند.

نظام در حال جان دادن است

وضعیت انفجاری جامعه و خطر شورش گرسنگان علیه نظام، مقامات حکومتی را به شدت نگران ساخته است تا جايی که صراحتا نسبت به فروپاشی جمهوری اسلامی به خامنه ای هشدار می دهند.

روزنامه مستقل در این باره نوشت: شتاب گرانی‌ها، شوک لحظه‌ای به مردم وارد کرده است. خیل عظیم مردم ناتوان در تأمین حداقل ها و جبهه چهار درصدی های چاق‌تر شده رو در روی هم می‌ایستند و قطعا بازنده‌ٔ این رویارویی، انسان‌هایی نیستند که چیزی برای از دست دادن ندارند.

روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان می‌کشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند.

روزنامه اعتماد هم خواستار مذاکرات فوری با آمریکا شد و نوشت: این بزرگ‌ترین خطای نظام و بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی برای نظام خواهد بود که در شرایط بحران اقتصادی کنونی و با جمعیت عظیم جوانان بیکار که هر لحظه آماده انفجار است، مذاکراتی که امروز می‌توانیم انجام بدهیم را به امید شکست ترامپ به تعویق بیاندازیم.

آخوند هاشم‌زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم نسبت به شرایط انفجاری جامعه ابراز نگرانی کرد و گفت: وضعیت امروز جامعه عملا غیرقابل تحمل است و متأسفانه هر روز نیز بدتر می‌شود؛ بنابراین این‌طور نیست که بگوییم صبر کنیم تا فردا یا پس فردا مشکلات حل شود. مردم هر روز از نظام دورتر می‌شوند.

وی افزود: امروز شرایط بسیار حساس است. نمی‌توانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام و انقلاب باشیم.

سیل چو بگرفت، سد نشاید بست!

روسای کمیسیون های مجلس ولایت در نامه‌ای به روحانی ضمن هشدار نسبت به شرایط انفجاری جامعه نوشتند: این تنها ارزش پول ملی نیست که هر روز رو به کاهش است بلکه امید و آرزوی صدها هزار جوان است که دستخوش ناملایمات می‌شود.

آنها در نامه خود، دولت روحانی را مسئول اصلی این وضعیت دانسته و با ریختن اشک تمساح برای مردم محروم نوشتند: ای کاش در مسیری که به محل کار می‌روید صورت کودکانی که از فقر مشغول کار هستند یا زباله گردانی که برای لقمه‌ای نان می‌جنگند را هم بنگرید. آیا از قیمت روزافزون مواد غذایی اطلاع دارید؟

آنها در پایان نامه خود به روحانی با نگرانی از شرایط کنونی و احتمال به حرکت درآمدن سیل‌ اعتراضات ضد حکومتی نوشتند: حساسیت مسئولیت شما ایجاب می‌کند که اوضاع و احوال جامعه را رصد کنید و برای حوادث واقع شده پیش از بحران تدبیری بیندیشید وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست.

فاطمه مقصودی نماینده بروجرد پیش تر در مجلس گفته بود: من معلم هستم گرسنگی کودکانه محصل خود را با تمام وجود حس کرده‌ام، من مادر هستم بیکاری جوانان رشید افسرده از بیکاری را با اشک و آه دیده‌ام، من پیرزنان و پیرمردان شهر مظلوم‌ خود را دیده‌ام و در چروک پیشانی آنها نقش شمشیر خشم خدا را بر علیه همه‌مان مشاهده کرده‌ام.

بیدار شوید پیش از آنکه مردم بیدارتان کنند!

سایت عصر ایران: مگر نه این است که حکومت ها مسوول تامین امنیت مردمان شان هستند و مگر نه این است که امنیت اقتصادی یکی از ارکان امنیت ملی است؟ اصلاً مسؤولان ما می دانند که مردم چگونه زندگی می کنند؟ نان شب و فرش زیر پا و سقف بالای سرشان را چگونه تامین می کنند؟

البته که مسؤولانی که معیشت شان همانند اکبر طبری و امثال اوست و میلیارد، برایشان پول خرد است و دوستانی دارند که حتی سند لواسان را نیز به اسم شان بزنند، چه می فهمند حال مردی که دینام کولر آبی اش سوخته و خانواده اش در گرما مانده اند و او در این هوای گرم چند روز است دنبال جایی می گردد که ۱۰۰ هزار تومان ارزان بفروشند؟

چه می فهمند حال خانواده ای مریض دار را که هر بار با قیمت های جدید داروها مواجه می شوند و بیمناک آینده بیمارشان می شوند؟ چه می فهمند حال مستاجری را که هر سال باید خانه کوچک تری را در محله فقیرتر اجاره کند؟

هشدار به همه مسؤولان، که مردم تا جایی می توانند در هزینه ها صرفه جویی کنند، تا جایی می توانند قرض کنند، تا جایی می توانند ماشین و لوازم خانه شان را بفروشند و خرج خورد و خوراک و درمان و پوشاک کنند و… ولی از یک جا به بعد، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی ماند و آن گاه خیلی ها ترجیح خواهند داد به جای شرمساری هر روزه پیش بچه هایشان، دست به اعتراض بزنند و نان بخواهند.

دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر نهادهای حاکمیتی بدانند که فقیرتر شدن مردم، به معنای آسیب پذیر شدن جامعه و حکومت است. انهدام طبقه متوسط و سوق دادن آن به سمت دره های فقر، مصداق بارز اقدام علیه امنیت ملی است.

پیامبر اسلام فرمودند: کاد الفقر ان یکون کفرا (نزدیک است که فقر به کفر بینجامد) ؛ فقری که ممکن است حتی به کفر خدا هم منجر شود، آیا نمی تواند به حوادث دیگری هم بینجامد؟

مسوولان جمهوری اسلامی ایران! بیدار شوید قبل از آن که به گونه ای بیدارتان کنند که دیگر خیلی دیر شده باشد!

یک ‌شبه ۶۶میلیارد تومان به‌ حساب نمایندگان واریز شد


شانزدهم تیرماه در بحبوحه ی مطالبه‌گری کارگران بازنشسته برای دریافت چند صد هزار تومانِ ناقابل مزایای جنبیِ دستمزد و در زمانی که کارگرانِ زحمتکش کشور در انتطار اجرایی شدن افزایش ۲۰۰ هزار تومانی حق مسکن هستند (حق مسکن بعد از ده ساعت چانه‌زنی نمایندگان کارگری و بعد از ماه‌ها پروپاگاندای رسانه‌ای مسئولان وزارت کار در زمینه افزایش آن، با ۲۰۰ هزار تومان افزایش از ۱۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسید) یک خبر برای طبقه کارگرِ زیر خط فقر، رسانه‌ای می‌شود: ۲۳۰ میلیون تومان به عنوان حق‌الزحمه‌ی اولین ماه نمایندگی، به حساب ۲۹۰ نماینده مجلس یازدهم واریز شده است!

به گزارش ایلنا،شانزدهم تیرماه، حسین جلالی، نماینده رفسنجان و انار گفت: اولین حقوق نمایندگی ۱۱ میلیون تومان واریز شد؛ به علاوه ۲۰۰ میلیون تومان بابت مسکن و ۲۰ میلیون تومان هم برای سایر هزینه‌ها. همه اینها به حساب ما نمایندگان مجلس واریز شد.

در این شرایط اقتصادیِ ناگوار که روز به روز سفره‌های مردم فرودست خالی‌تر می‌شود و گرانی کالاهای اساسی و سرمایه‌ای ازجمله ارز و طلا، نگرانی‌های گسترده معیشتی به وجود آورده است، واریز ۲۳۰ میلیون تومان یکجا به حساب ۲۹۰ نماینده مجلس، آنهم مجلسی که خود را انقلابی‌ترین مجلس در ادوار گذشته می‌داند، این سوال را به دنبال دارد که آیا واقعا آنگونه که می‌گویند، در کشور بودجه و اعتبار نیست؟

یک حساب سرانگشتی ساده نشان می‌دهد که مجموع پول‌هایی که در شانزدهم یا پانزدهم تیر به حساب نمایندگان مجلس ریخته شده، به هیچ وجه پولی کمی نیست. ۲۳۰ میلیون را اگر در تعداد نمایندگان مجلس یعنی ۲۹۰ نفر ضرب کنیم، به عدد ۶۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان می‌رسیم. یعنی در این شرایط بحرانی کشور، یک شبه ۶۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به حساب نمایندگانی واریز شده است که حدود یک ماه بر کرسی نمایندگی ملت تکیه زده‌اند؛ آنهم ملتی که بیش از نیمی از آنها، مجبورند با دستمزدهای دو تا سه برابر زیر خط فقر سر کنند و در تامین ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی ناتوان بمانند.

هیلاری کلینتون هم رأی می‌آورد از برجام خارج می‌شد


محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی چند روز پس از خروج آمریکا از برجام در حساب توییتر خود نوشته بود: امروز وزیر امور خارجه (ظریف) در کمیسیون امنیت و سیاست خارجی به سوال اینجانب در باره علت عدم اقدام متقابل براساس برجام پاسخ داد؛ اما بعلت محرمانه بودن اسناد ذیربط امکان توضیح کامل دلایل مربوط را در جلسه علنی نداشت. قرار شد ظرف ده روز اسناد به اینجانب ارائه شود.

صادقی امروز چهارشنبه ۱۸ تیر ۹۹ در دنباله توییت گذشته خود نوشت: پیرو این جلسه برای شنیدن توضیحات تکمیلی ظریف به وزارت خارجه رفتم. ضمن توضیحاتش با اشاره به حدود ۲۰ فکت از رفتارهای داخلی گفت: اگر به جای ترامپ خانم کلینتون هم رأی آورده بود آمریکا از برجام خارج می‌شد.

هشدار مطهری به منتقدان ظریف

حسین شریعتمداری، نماینده خامنه‌ای در کیهان با اشاره به اظهارات دیروز ظریف در مجلس نوشت: ٰاگر آقای ظریف اقدامات و عملکرد وزارتخانه تحت مسئولیت خود را قابل دفاع می‌دانند چرا از خودشان مایه نمی‌گذارند و با ارائه اسناد متقن و دلایل محکم از آن دفاع نمی‌کنند؟ و چنان‌چه عملکرد وزارت‌خارجه را نا‌موفق ارزیابی می‌کنند چرا آن را به حضرت آقا نسبت می‌دهند؟!

از سوی دیگر علی مطهری عضو سابق مجلس درباره حملات روز گذشته به ظریف گفت: بخشی از انتقادات نمایندگان به وزیر خارجه، متوجه کل نظام است. خیلی از انتقاداتی که اینها به ظریف دارند به کل نظام برمی گردد. مذاکرات برجام با نظر رهبری شروع شد و توافق نیز با نظر ایشان امضا شد.

مطهری با نگرانی از وضعیت کنونی نظام گفت: نمایندگان باید در جریان قرار بگیرند که ما در چه شرایطی هستیم. در طول ۴۱سال گذشته، هیچ‌گاه در چنین شرایطی قرار نداشتیم. تحریم‌های فعلی، اصلاً قابل قیاس با تحریم‌های سال۹۰ نیست.

در همین حال یک مقام آمریکايی گفت: ظریف دروغگو نشان داد برجام ریاکاری است.

لن خودورکوفسکی، مشاور ارشد روابط عمومی وزارت‌ خارجه آمریکا درباره سخنان ظریف در مجلس گفت: وزیر خارجه رژیم ایران با اعتراف به دروغ گفتن در مذاکرات تأیید کرد که برجام ریاکاری است. او با اشاره به مشورت با سلیمانی، حسن نصرالله و تروریست های دیگر برای تقویت اعتبار حرف خود، بر وضعیت رژیم به‌عنوان اصلی‌ترین تروریست دنیا صحه گذاشت.

مرگ بر دروغگو!

جواد ظریف روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس ولایت حضور یافت تا در رابطه با مسائل سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی به نمایندگان گزارش دهد، پس از پایان بخش اول صحبت‌های وی چندین تن از نمایندگان از صندلی خود برخاسته و با فریاد درخواست اخطار، مانع سخنرانی وزیر امور خارجه شدند. در همین حین رئیس مجلس به نمایندگان تذکر داد که پس از پایان صحبت وزیر خارجه مهلت اخطار به نمایندگان داده می‌شود، اما همچنان نمایندگان فریاد “دروغگو” ” آقای ظریفه بسه” ” دوست نداریم دروغ بشنویم” سر می‌دادند.

وزیر امور خارجه نیز خطاب به نمایندگان اخطار داد که من اگر دروغ گفتم رهبر شنیدند و اگر صادقانه حرف زدم رهبر نیز شنیدند، ایشان به من صادق گفتند، اما شما به من دروغگو گفتید. ایشان به من شجاع گفتند، اما شما به من ذلیل گفتید…

ظریف گفت: سیاست خارجی حوزهٔ دعوای جناحی و گروهی نیست. سیاست خارجی در حوزه اختیارات رهبری است و سیاست‌های کلی نظام در حوزهٔ سیاست خارجی را ایشان تعیین می‌کنند بدانید همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم، همه ما با هم هستیم. آمریکا، لیبرال، اصلاح طلب، اصول‌گرا، انقلابی و غیر انقلابی نمی‌شناسد. همه با هم در این کشتی هستیم.

ظریف همچنین اعتراف کرد که اقدامات وزارتخانه‌اش را با قاسم سلیمانی هماهنگ می‌کرده و در این رابطه گفت: شهید سلیمانی و بنده هر هفته جلسه داشتیم و هماهنگ می‌کردیم. در مسائل منطقه‌ ای هر چه ما کردیم با هماهنگی یکدیگر بود. آنهایی که شهید سلیمانی دمخور بودند آنهایی که با حسن نصرالله دمخورند آنها می‌دانند که روابط ما چگونه بود نه شما.

پس از صحبت‌های چند دقیقه‌ای وزیر امور خارجه، عده‌ای از نمایندگان فریاد مرگ بر دروغگو سر دادند و آقای ظریف نیز اعلام کرد بنده از مهمان نوازی شما سپاسگزارم….

ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس: آقای ظریف! استغفار کنید، مسیر و هدف‌گذاری سیاست خارجی ما در دوران شما از ابتدا غلط بود. شما مسیر را کج ریل‌گذاری کردید…آقای ظریف! دولت و شخص جنابعالی باید پاسخگو باشید و در پیشگاه خدای متعال استغفار کنید…

«راستینه»، نماینده شهرکرد در مجلس: برجام با هدف از کار انداختن چرخ های سانتریفیوژها سبب از کار انداختن چرخ های اقتصادی شد. دلار ۲۰ هزار تومانی را باید دلار برجامی نامید و این موضوع همان گلابی هایی است که شما به مردم وعده دادید. باید پیام اقتدار ملت ایران را با پایان دادن به سیاست های برجامی اعلام کنید.

پیامدهای خروج از برجام

به‌ دنبال پیشنهاد خروج از ان.پی.تی توسط برخی اعضای مجلس خامنه ای، کارشناسان در داخل کشور هشدار دادند که اولین روزی که جمهوری اسلامی اعلام کند از ان.پی.تی خارج شده است، روز دوم آن شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل باز‌می‌گردد.

روزنامه جهان صنعت در این باره با اشاره به بحران هايی که جمهوری اسلامی را فرگرفته است، نوشت: تنها راه برون‌رفت از چنین وضعیت غم‌انگیزی دست زدن به یک رنسانس بزرگ اداری و فکری در نحوه اداره امور کشور، اصلاح ساختار دولت، پذیرش واقعیت‌های حاکم بر جهان امروز، بازنگری در سیاست خارجی و روابط بین‌المللی است. این رنسانس باید از همین امروز شروع شود که فردا خیلی دیر است.

این نزدیکی به هیچ عنوان نشانه خوبی نیست

یک دیپلمات سابق جمهوری اسلامی با اشاره به آخرین تحولات مربوط به برجام گفت: در این رابطه باید به یک نکته مهم اشاره کرد، هنگام خروج آمریکا از نوافق هسته ای، سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه در کنار چین و روسیه قرار داشتند، اما امروز که قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی از سوی آمریکا مطرح شده این سه کشور از چین و روسیه فاصله گرفته‌اند و به همراهی آمریکا می‌پردازند، این مسئله برای جمهوری اسلامی باید به عنوان یک علامت و سیگنال هشدار دهنده محسوب شود.

قربان جاوید اوغلی گفت: ممکن است سه کشور اروپايی به اصل برجام متعهد بمانند، اما در موضوعات دیگر نظیر مسائل موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشری در کنار آمریکا قرار دارند، کما اینکه در آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای نیز با همکاری هم یک قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ارائه کردند که در نهایت آن نیز به تصویب آژانس‌ رسید، بنابراین باید در این زمینه تمامی مسائل را به شدت و دقیق زیر نظر داشت، تا به زیان نظام تمام نشود.

این دیپلمات اسبق جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه اروپایی‌ها در زمینه موشکی بسیار به دیدگاه‌های آمریکا متمایل شدند، بیان داشت: این نزدیکی به هیچ عنوان نشانه خوبی نیست، زیرا که این کشور‌ها سه عضو دائم شورای امنیت هستند و ما نباید تنها بر روی روسیه و چین حساب کنیم، چرا که آن‌ها در گذشته علیه نظام در شورای امنیت نیز رای دادند.

وی افزود: با توجه به اینکه آمریکا در حال حاضر از قدرت زیادی در سازمان‌های بین‌المللی مختلف از جمله سازمان ملل برخوردار است، می‌تواند اقدامات زیادی را بر علیه ما انجام دهد. شاید خودش نتواند از نظر حقوقی مکانیزم ماشه را اجرایی کند، اما ممکن است با مناسباتی که با سایر شرکای برجام از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه دارد، یکی از آن‌ها را راضی کند که مکانیزم ماشه را فعال کند.

این دیپلمات سابق جمهوری اسلامی هشدار داد: الان به هیچ عنوان فضا مثل دوران خروج آمریکا از برجام نیست و در این رابطه کشور‌های اروپایی به آمریکا بسیار نزدیک شده‌اند و شاهد یک نوع همگرایی بین تروئیکای اروپایی و آمریکا در قبال پرونده هسته‌ای هستیم، با توجه به این مسئله شرایط بسیار حساس است و باید خیلی مراقب بود.

یک نماینده سابق مجلس شورای اسلامی هم پیش تر با این هشدار که روی چین و روسیه حساب باز نکنید، گفته بود که باید از ارجاع پرونده هسته‌ای به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کرد.

به گزارش ایسنا، حشمت الله فلاحت پیشه گفت: تا زمانی که پرونده در شورای حکام باشد، خودمان مسئول پرونده مان هستیم ولی اگر این پرونده به شورای امنیت برود آن موقع سرنوشت آن متاثر از اما و اگرهای ناشی از تعاملات بین کشورهای بزرگ خواهد بود.»

رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس دهم با بیان اینکه ثمرات دیپلماسی که منجر به برجام شد، به تدریج در حال از بین رفتن است، افزود: قطعنامه اخیر شورای حکام یکی از اساسی‌ترین ضرباتی بود که به برجام وارد شد.

فلاحت‌پیشه خوشبینی به حمایت روسیه و چین را اشتباه خواند و گفت: به کسانی که فکر می‌کنند اگر پرونده به شورای امنیت برود در آنجا حفاظی به نام حق وتوی روسیه و چین وجود دارد باید گفت این افراد دچار خوش‌بینی هستند و این خوش‌بینی آنها به لحاظ تاریخی قابل رد است.

یک کارشناس روابط بین‌الملل در تهران نیز پیش تر با اشاره به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه رژیم ایران گفته بود: ۲۵ کشور با سیاست‌های مختلف به این مسئله رای مثبت دادند که قابل توجه است، زیرا این کشور‌ها دارای جهت‌گیری‌های متنوع سیاسی بودند که این موضوع می‌توان حامل پیام‌های معنا داری باشد، بنابراین در این باره باید توجه شود، که جمهوری اسلامی در وضعیت خطیری قرار دارد و چگونگی ادامه مسیر از اهمیت بسیاری برخوردار است.

مهدی مطهرنیا گفت: اکثریت مجلس یازدهم در پارلمان دوره گذشته یک اقلیت کوچک بودند که برجام را در صحن علنی به آتش کشیدند، بنابراین با توجه به این صبغه باید جواب آن‌ها خروج از برجام و آتش زدن آن و یا خروج از NPT باشد که آن‌ها در قالب طرح این مسئله را مطرح کنند، که اگر چنین موضوعی رخ داد، ایران در وضعیت دشواری قرار خواهد گرفت.

آخوند صد میلیاردی، در خانه ۲۵ متری زندگی کردی؟ ‏


مصطفی اقلیما، جامعه شناس‎ طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با عنوان آقای مسئول، شما در خانه ۲۵ متری ‏زندگی کرده‌اید، ‏ نوشت: چندی پیش یک نماینده مجلس طرح احداث خانه‌های ۲۵ تا ۴۰ متری را ارائه داد که این پیشنهاد با چراغ ‏سبز دولت نیز همراه شد.

حالا سوال من و دیگر مردم از نمایندگان این است که چطور در یک فضای ۲۵ متری که نمی‌توان نام ‏‏ «خانه» را بر آن نهاد، کدام حداقل زندگی وجود دارد که یک خانواده می‌تواند در آن زندگی کند؟ آیا این نماینده محترم، یک شب در ‏خانه ۲۵ متری و حتی ۴۰ متری – که این روز‌ها تعداد آن زیاد شده- زندگی کرده تا بداند ترویج این خانه‌ها و شرایط زندگی در آن ‏چقدر سخت و طاقت فرساست؟ در دنیا، سرانه متراژی که باید یک فرد در آن زندگی کند، تعریف مشخصی دارد، در کجای دنیا ‏این متراژ برای خانواده تعیین شده و ایده ساخت این خانه‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ در کشوری مانند انگلستان هر نفر به‌طور ‏متوسط در ۴۴ متر زیربنای مسکونی زندگی می‌کنند که این سرانه در کشور ما حدود ۲۶ متر برای هر فرد است. همچنین باید به ‏ازای هر بچه یک اتاق وجود داشته باشد، اما در کدام یک از محل‌های پایین شهر تهران که خانه‌های ۴۰ متری فراوانی دارد، این ‏سرانه رعایت می‌شود که حالا می‌خواهید در خارج از شهر، قوطی کبریت‌های ۲۵ متری برای خانواده‌ها بسازید؟
طرح این گونه ‏مباحث نشان می‌دهد که ما سطح خانواده‌ها را به عنوان یکی از ارکان اصلی جامعه که محل تولد فرزند و تربیت آینده سازان این ‏مملکت است، آنقدر پایین آورده‌ایم که آن‌ها مجبور شوند در این فضا‌ها زندگی کنند. بی‌شک بچه‌هایی که در این خانه‌های ۲۵ متری ‏به‌دنیا می‌آیند، بی‌گناه و محروم هستند، چون هر روز مجبورند دعوا و گا‌ها ضرب و شتم پدر و مادرشان را ببیند، و، چون فضای ‏بازی ندارد در صورت کوچکترین سروصدا باید ا به طور دائم سرزنش شوند. همچنین ما از افزایش نرخ طلاق شکایت داریم ‏درصورتی‌که با کوچک شدن محل زندگی، اختلافات زن و شوهر بیشتر نمایان می‌شود و خانه‌ها آنقدر کوچک شده‌اند که زن و ‏شوهر سر هر موضوعی دعوا می‌کنند. ظاهرا قرار است این خانه‌ها به افراد مجرد پیش فروش نشود! حداقل قیمت این خانه‌ها ۲۰۰ ‏میلیون تومان و هر متر حداقل ۸۰۰ هزار تومان است. کدام فرد مجرد قادر است این مبلغ را تامین کند، اصلا با وضعیت حقوق ‏شرکت‌ها و اصناف، چطور می‌تواند اقساط آن را بپردازد. از سوی دیگر پدر و مادر اگر به خانه فرزندشان بیایند چطور چند روز ‏را در آن فضا که نه اتاق خواب دارد و نه آشپزخانه و… سپری نمایند. در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که در مناطق پایین شهر که ‏متراژ آپارتمان‌ها معمولا کم است، نباید آپارتمان‌ها بیشر از چهار طبقه باشد، چون هر کجا که جمعیت زیادی قرار بگیرد، محلی ‏برای فروش مواد مخدر و دیگر آسیب‌های اجتماعی خواهد شد. در گذشته بار‌ها دیده‌ایم که خانواده‌هایی که از سر ناچاری این نوع ‏آپارتمان‌های کوچک، اما با تراکم جمعیتی زیاد را خریداری کرده‌اند، پس از مدتی که نتوانسته‌اند در آن زندگی کنند، به افراد مجرد ‏فروخته‌اند و بعد از مدتی به محلی برای ترویج فروش مواد مخدر تبدیل شده‌اند. پیش از انقلاب در حوالی شهرری و جاده آرامگاه، ‏خانه‌های کوچکی برای کارگران شهرداری ساخته شد، بسیار از آن خانواده‌ها پس از مدتی یک اتاق را به دیگران اجاره دادند و ‏حیات خانه را مسقف کردند و آن را نیز اجاره دادند، در نهایت طولی نکشید که آن محلات به مرکز مواد فروش مواد مخدر تبدیل ‏شد. تجارب گذشته ثابت کرده که این طرح محکوم به شکست است و پس از مدتی که به برخی افراد وام و زمین رایگان برای ‏ساخت این خانه‌های ۲۵ متری دادند، بعد نیمه‌کاره به حال خود رها می‌شوند تا دوباره یک قانون جدید بیاید. بدون شک باید از ‏نماینده‌ای چنین طرحی را مطرح می‌کرد پرسید که هدفش از این طرح که قابلیت اجرا ندارد، چیست؟

آمریکا؛ اژدهای چینی چهره واقعی خود را نشان داد


رئیس اف بی آی می‌گوید چین قصد دارد اتباع خود در آمریکا را مجبور به بازگشت به این کشور کند، بویژه آنهایی که منتقد حکومت چین هستند. چین آنها را تهدید کرده که یا بازگردند یا کشته خواهند شد و خانواده‌های آنها آزار می‌بینند.

به پزارش دویچه وله آلمان، کریستوفر ری، رئیس پلیس فدرال ‌آمریکا (FBI) چین را بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا قلمداد کرد. او در سخنرانی خود در اندیشکده هودسون در واشنگتن گفت که چین قصد دارد در عرصه اقتصادی و فناوری نقش رهبری را از آمریکا بگیرد. به گفته او «هدف چین این است که با هر ابزاری به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شود.» او رهبری چین را متهم کرد که برای رسیدن به این هدف از زیر پا گذاشتن هیچ‌یک از اصول و قوانین بین‌‌المللی ابایی ندارد.

کریستوفر ری می‌گوید چین تلاش می‌کند منتقدان خود در خارج از مرزهای این کشور، بویژه اتباع چینی را به سکوت وادار کند. به گفته او برنامه‌ای که چین تحت عنوان “شکار روباه” به اجرا گذاشته ظاهرا برای مبارزه با فساد است اما در اصل برای وادار کردن اتباع خود به بازگشت به چین تنظیم شده است.

او به یکی از اقدامات چین در آمریکا اشاره کرد که در آن مامور چینی نتوانسته به آدرس فرد مورد نظر خود در آمریکا دست پیدا کند. به همین دلیل ماموری را نزد خانواده این فرد فرستاده است. در پی دیدار این مامور با خانواده فرد مورد نظر، آنها پیامی را به او فرستاده‌اند که “یا سریعا به چین بازگرد یا خود را بکش”. به گفت ری مامور خانواده فرد یاد شده را تهدید کرده است که اگر او بازنگردد همه بستگان او تحت آزار قرار خواهند گرفت و حتی دستگیر خواهند شد.

به گفته رئیس اف بی ‌آی مقامات چین از هر وسیله غیرقانونی استفاده می‌کنند؛ هک شرکت‌ها و اعمال نفوذ بر دانشمندان آمریکایی و سبقت فناوری و اختراعات آمریکایی. در حال حاضر اف بی ‌آی هر ۱۰ ساعت یک پرونده ضدجاسوسی علیه پکن باز می‌کند.

او هم‌چنین گفت که سرنخ تقریبا نیمی از تمام پرونده‌های جاسوسی که این آژانس در حال بررسی است به پکن می‌رسد. در ده سال گذشته، پرونده‌های جاسوسی صنعتی مرتبط با چین ۱۳۰۰ درصد افزایش یافته است. این کشور در حال حاضر اطلاعاتی در مورد پیشرفت شرکت‌های آمریکایی در تحقیق درباره واکسن علیه ویروس کرونا جمع می‌کند.

چین همچنین تمام تلاش خود را برای سرقت اطلاعات شخصی آمریکایی‌ها انجام می‌دهد و قصد دارد به کمک آن در عرصه هوش مصنوعی به برتری در بازار جهانی دست یابد. رئیس FBI هشدار داد كه آمریکایی‌هایی كه دسترسی به اطلاعات حیاتی دارند از سوی چین شناسایی می‌شوند و می‌توانند هدف عملیات جاسوسی این کشور قرار گیرند. به گفته او پکن تلاش کند تا روی نمایندگان مورد اعتماد مجلس آمریکا نیز تأثیر بگذارد.

مدیر اف بی ‌آی در سخنرانی خود هم‌چنین گفت چین برای خنثی کردن نتایج تحقیقات آمریکا، از اتباع خود در خارج از کشور نیز استفاده می‌کند. از جمله این اقدامات پرداخت پول برای انتقال اطلاعات از سوی آنهاست. هدف این اقدامات به ویژه عرصه دانش و تکنولوژی است. ری گفت، چین به این نتیجه رسیده است كه باید در زمینه فناوری پیشرفت کند، اما حاضر نیست مسیر طولانی تحقیقات را در پیش گیرد، بلکه سعی می‌کند این دانش را بدزدد.

اتهامات ری به چین در حالی صورت می‌گیرد که روابط بین دو کشور بسیار پرتنش است. رئیس جمهور آمریكا پكن را متهم می‌كند كه منبع کرونا شیوع آن در جهان است. آمریکا همچنین محدودیت‌های ویزا را برای آندسته از مقامات چین وضع کرده که در تهیه و اجرای “قانون امنیت ملی هنگ‌کنگ” دست داشته‌اند.

در اوایل ماه مارس ، ایالات متحده محدودیت‌هایی را برای رسانه های دولتی چین اعمال کرده بود و پکن چندین روزنامه‌نگار آمریکایی را به این کشور ارجاع داد.

دعوت خامنه‌ای از چین برای غارت همه جانبه ایران


نسخه‌ای از سند ارسالی به ایران‌اینترنشنال حاوی «برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ساله ایران و چین» نشان می‌دهد که مقام‌های جمهوری اسلامی در ازای خرید نفت خام ایران از سوی چین، از این کشور برای حضور در تمام بخش‌ها از جمله صنعت، اقتصاد، بهداشت و درمان، ارتباطات، کشاورزی، امنیتی و نظامی، مالی، اعتباری و تجاری، نفت و انرژی ایران دعوت کرده‌اند.

این سند (link is external)۱۸ صفحه‌ای با عنوان «ویرایش نهایی برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ساله ایران و چین» از سوی «دبیرخانه سازوکار عالی مشارکت جامع و راهبردی ایران و چین» در خرداد ۱۳۹۹ تدوین شده و شامل «برنامه همکاری‌های جامع فی‌مابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» در چهار صفحه و سه ضمیمه شامل «اهداف اساسی»، «عناوین اصلی برای برنامه‌ همکاری‌های جامع و راهبردی» و «اقدامات اجرایی» است.

در بخش اول این سند تاکید شده که هدف از آن، سوق دادن مشارکت راهبردی جامع چین و ایران مبتنی بر رویکرد برد-برد در زمینه دو جانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی است و دو طرف در مقابل فشارهای طرف سوم، از آن حفاظت خواهند کرد.

در بخش «اهداف اساسی» چین به عنوان «خریدار ثابت نفت خام ایران» معرفی شده و آمده است: «با تلاش دو طرف چین به عنوان یک وارد کننده ثابت نفت خام ایران خواهد بود و امیدوار است که ایران به نگرانی‌های چین درباره بازگشت سرمایه‌گذاری در بخش نفت ایران توجه کند. طرف چینی نیز متقابلا به استفاده بهینه از منابع مالی به دست آمده از فروش نفت به چین توجه نماید.»

بخش دیگری از اهداف اساسی این سند «ارتقا همکاری بانکی، تامین مالی و بیمه‌ای» و «توسعه سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف اعم از نفت، پتروشیمی، صنایع سنگین، کشاورزی، سلامت، برق، شبکه‌های هوشمند و دانش‌بنیان و نوین مانند ارتباطات، خدمات و گردشگری» میان ایران و چین عنوان شده است.

توسعه همکاری‌ها در زمینه انتقال و توسعه فناوری‌های نوین اعم از «انرژی‌های پاک، انرژی‌های تجدید پذیر، احداث نیروگاه‌، فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی، بخش سلامت، کشاورزی و غیره» و همچنین اجرای پروژه‌هایی در بخش معدن و «عملیاتی نمودن ظرفیت‌های دو کشور در جهت اجرای پروژه‌های کلان صنعتی و معدنی» از دیگر «اهداف اساسی» است که در برنامه جامعه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بر آن تاکیده شده است.

در این برنامه بر «همکاری و احداث شهرهای جدید در ایران» و «مشارکت در زمینه‌های زیر ساختی دریایی و بندری اعم از ساخت سازه‌های دریایی، شناورها، توسعه بنادر و تجهیزات و تاسیسات مرتبط با آن» و«همکاری در ایجاد مراکز صنعتی‌محور، فناوری‌محور، خدماتی‌محور در بنادر و جزایر منتخب» برای صادرات به کشورهای منطقه، به عنوان بخش دیگری از «اهداف اساسی» تاکید شده است.

در بخش انرژی «بحث در مورد همکاری پروژه‌های انرژی ایران» و «تشویق سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های برق»، و در بخش نظامی و امنیتی از «توسعه همکاری‌های نظامی، دفاعی و امنیتی در حوزه‌های آموزشی و پژوهشی، صنایع دفاعی، تعامل در موضوعات راهبردی» و همچنین «تعمیق مشارکت راهبردی در حوزه همکاری‌های سیاسی، منطقه‌ای و بین‌المللی» به عنوان دیگر اهداف اساسی یاد شده است.

عناوین اصلی: دعوت از چین برای حضور همه جانبه در ایران

بخش «عناوین اصلی برای برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ ساله» ایران و چین در سند ارسالی به ایران‌اینترنشنال نیز حاوی فهرستی از محورهایی چون تضمین خرید نفت ایران از سوی چین در قبال حضور این کشور در ایران از توسعه بنادر و جزایر تا همکاری در ساخت پیام‌رسان‌های اجتماعی و تامین تجهیزات نظامی و پیشبرد صنایع نظامی را شامل می‌شود.

با این حال یکی از مهمترین سرفصل‌ها در این بخش تعهد طرفین به «تامین امنیت بلند مدت انرژی»، تعهد ایران به «تامین انرژی مورد نیاز چین» و در مقابل الزام چین به «تلاش برای مکانیزم واردات پایدار نفت خام از ایران» است.

علی آقا‌محمدی، رییس گروه اقتصادی دفتر علی خامنه‌ای، هفته گذشته در یک برنامه تلویزیونی گفت که یکی از اهداف جمهوری اسلامی از سند همکاری ۲۵ ساله با چین این است که فروش روزانه هشت میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت ایران در سال‌های آینده را تضمین کند.

او گفت که ظرفیت تولید و عرضه نفت عربستان سعودی درحال حاضر نزدیک ۱۱ میلیون بشکه است و روسیه و آمریکا نیز هر یک حدود ۱۰ میلیون بشکه تولید دارند و اگر جمهوری اسلامی بتواند چین را به عنوان مشتری ثابت نفت از دست بدهد در عمل از بازار جهانی نفت حذف خواهد شد.

در بخش دیگری از این سند از مشارکت چین در «توسعه بندر جاسک، مشارکت در تاسیس یک شهر صنعتی، مشارکت در ساخت پالایشگاه، صنایع پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم و ساخت شهرک‌های گردشگری» در «سواحل مکران» واقع در کناره دریای عمان تحت «عناوین اصلی برای برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ ساله» ایران و چین یاد شده است.

از بنادر چابهار و کاسپین نیز در این سند به عنوان بنادری نام برده شده که چین می‌تواند در توسعه آنها مشارکت کند.

علاوه بر این، از چین خواسته شده تا در زمینه فناوری و ارتباطات از جمله تعریف پروژه‌های مشترک در زمینه موتور جستجو، پست الکترونیک، پیام‌رسان‌های اجتماعی، مسیریاب، سرورها، ذخیره اطلاعات، تلفن همراه، تبلت و لپ تاپ با ایران مشارکت کند.

«همکاری دفاعی، نظامی و امنیتی» یکی دیگر از «عناوین اصلی برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ ساله» ایران و چین است. این بخش از مواردی چون «اجرای رزمایش‌های مشترک دریایی، زمینی و هوایی به صورت برنامه ریزی» شده تا «برگزاری نشست کمیسیون مشترک همکاری‌های صنایع دفاع ملی و گفت‌وگوهای همکاری‌های دو جانبه تجاری و صنعتی نظامی» را شامل می‌شود.

همچنین عنوان شده که ایران و چین به «گسترش همکاری‌های آموزشی و پژوهشی میان سازمان‌های نظامی، دفاعی و امنیتی، تبادل تجربیات از جمله در زمینه نبرد نامتقارن، مقابله با تروریسم، جرایم فراملی، قاچاق انسان و قاچاق مواد مخدر» اقدام خواهند کرد و «همکاری در حوزه فناوری و صنعت دفاعی» را با تاکید بر «اجرای پروژه‌های سرمایه‌گذاری، طراحی، توسعه و تولید مشترک و تامین تجهیزات» گسترش خواهند داد.

نگرانی رژیم وطن فروش ملاها از افشاگری‌

رئیس دفتر روحانی، رسانه های خارج از کشور را متهم کرد که قصد دارند روابط جمهوری اسلامی و چین را تخریب کنند و دربارۀ ماهیت قرارداد بیست و پنج ساله میان تهران و پکن نه فقط در ذهن مردم، بلکه در بین مسئولان نیز تردید و شکاف ایجاد کنند.

به گزارش رادوی فرانسه، محمود واعظی افزود که “هیچ کار پنهانی” در کار نیست و ابراز تأسف کرد که در “داخل هم برخی افراد که برای مطرح کردن نام خود در پی فرصت هستند” با تکرار “خط رسانه های خارج” به ایجاد شبهه دربارۀ قرارداد بیست و پنج ساله میان ایران و چین دامن می زنند به طوری که “یک روز می گویند می خواهند کیش را [به چین] بدهند و یک روز می گویند می خواهند قشم را بدهند.”

واعظی سپس افزوده است : “لازم است از فرصت استفاده کنم و بگویم که این خطی است که از خارج حمایت می شود.” وی مدعی شد که “در خارج از کشور همواره هدف این بوده است که بین مردم و نظام و در عین حال میان خود مسئولان عالیرتبه نظام جمهوری اسلامی فاصله ایجاد کنند.”

این رد حالیست که سایمون واتکینس، نویسنده و خبرنگار اقتصادی انگلیسی در گزارشی در “اویل پرایس” به نقل از منابع آگاه در ایران مفاد مخفیانۀ این قرارداد بیست و پنج سالۀ جمهوری اسلامی با چین را فاش کرده است.

به گفته این تحلیلگر انگلیسی این قرارداد در زمینه های نفتی و به ویژه نظامی و اطلاعاتی است. او همچنین گفته که هفتۀ گذشته علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی با پیشنهاد فرماندهان سپاه پاسداران و سرویس های امنیتی سپاه با توافق بیست و پنج سالۀ ایران و چین موافقت کرد.

این در حالیست که وزارت خارجه آمریکا در صفحه خود در توییتر توافقنامه ۲۵ ساله چین با رژیم ملاها را با قرارداد ترکمانچای که در دوره قاجار میان ایران و روسیه بسته شده بود قیاس کرد و نوشت: همان طور که در آن قرارداد نیز هزینه را مردم ایران پرداختند در مورد این قرارداد نیز چنین است.

در توییت وزارت خارجه آمریکا آمده است: …در این توافقنامه یک‌جانبه، جمهوری خلق چین از حق امتناع در بستن هر نوع قرارداد نفتی، گازی و یا پتروشیمی برخوردار بوده و بر اساس آن قادر است پیش از اعلان مناقصه‌ها در مورد پذیرش و یا رد قراردادها تصمیم‌گیری کند. حزب کمونیست چین تنها خواستار استفاده از منابع طبیعی ایران برای پیشبرد اهداف سلطه‌گرایانه خود در دریای جنوبی چین و قلدری برای کشورهای دیگر در منطقه است. طبعا، تهران مخالفتی نخواهد داشت زیرا رژيم از همان ارزش‌های استبدادی پکن پیروی می‌کند. ظریف وزیر خارجه رژیم اصرار میورزد که هیچ موضوع مخفی در مورد قرارداد با چین وجود ندارد. هیچ موضوع مخفی در مورد عهدنامه ترکمنچای نیز وجود نداشت، بجز اینکه هزینه آن را مردم ایران پرداختند. قراداد ایران و چین، یا همان ترکمنچای دوم ، به همان قیمت تمام می شود…

شاهزاده رضا پهلوی نیز در بیانیه ای نوشت: سکوت در برابر تاراج منابع طبیعی کشور و پذیرش ارتش بیگانه در خاک میهن جایز نیست!

هم‌میهنان عزیزم،
رژیم حاکم بر کشورمان در قراردادی ۲۵ساله و ننگین با چین، در پی تاراج منابع طبیعی کشور و پذیرش ارتش بیگانه در خاک میهن‌مان است.

از بومی جلوه دادن صنایع چینی تا عقد قرارداد ننگین، همه و همه در پیروی از سیاست پنهانکاری و نادیده گرفتن حقوق حقه شما مردم از سوی حاکمان غارتگر ناایرانی و ضدایرانی است.

این قرارداد که از سوی دولت جمهوری اسلامی و با تأیید و پشتیبانی مستقیم دستگاه رهبری آن تنظیم شده، خیانتی انکارناپذیر به منافع ملی ایران است.

بدیهی‌ست که شرایط و جزییات و متمم‌های کامل هر قرارداد و پیمان ملی، نخست باید به رؤیت ملت ایران برسد و سپس از سوی نمایندگان واقعی ملت که «از روشی کاملا دموکراتیک» انتخاب شده باشند تأیید و تصویب شود.

باید یادآور شوم بستن هرگونه قراردادی از موضع ضعف -که متأسفانه اکنون در بدترین شرایط آن قرار داریم- تحمیلی است که از طرف بیگانه و حاکمان بر شما روا داشته شده است.

من قویا چنین قراردادی را محکوم می‌کنم و بی‌اعتبار می‌دانم.

هم‌میهنان،
ضرورت تاریخی ایجاب می‌کند که همگی یکصدا، و با هر باور سیاسی، به منافع ایران بیندیشیم، و با اقتدار کامل از وقوع چنین قرارداد ننگینی جلوگیری کنیم.

سکوت جایز نیست!

پاینده ایران
رضا پهلوی

****************************************

حمایت رهبر جمهوری اسلامی از ترکمانچای دوم

از جمله احتمال واگذاری جزیره کیش به چین در این سند مطرح شده است. با آن که هنوز جزئیات این سند ننگین نهایی نشده، ولی این نگرانی وجود دارد که حکومت ملایان به علت انزوای جهانی و خطر ورشکستگی اقتصادی، ناچار به دادن امتیازاتی به چین بشود که امتیازهای دارسی و رویتر را نیز پشت سر بگذارد. امضای این سند که به چین اجازه می دهد اقتصاد ایران را به اسارت بگیرد، یک بار دیگر از ریاکاری های آخوندهای ضد ایرانی پرده بر می دارد. همه به خاطر دارند که خمینی چگونه با شعار “نه شرقی، نه غربی” به میدان آمد، ولی اکنون جمهوری اسلامی به طور کامل به شرق، یعنی چین و روسیه وابسته شده است.

علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از مشاوران رهبر جمهوری اسلامی ضمن حمایت از سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین که پیش‌نویس آن دو هفته پیش در هیئت دولت تصویب شد، اولویت همکاری‌های اقتصادی را نگاه به شرق خواند و آن را مسئله‌ای راهبردی توصیف کرد.

آقامحمدی با اعتراف به این که کشورهای غربی “حتی روزنه‌ای برای تبادلات تجاری باز نگذاشتند” نتیجه می‌گیرد که حتی اگر غرب روی خوش هم به ایران نشان دهد، نگاه جمهوری اسلامی برای رشد اقتصادی باید به شرق باشد.

مشاور خامنه‌ای با تاکید بر این که “غربی‌ها و انگلیسی‌ها و برخی هم در داخل بسیار فعالند که این میدان باز نشود” گفته است: «اکنون همه متوجه شده‌اند ضعف روابط با شرق کار اشتباهی بوده است و به این نتیجه رسیده‌اند که باید با کشورهای این منطقه کار جدی انجام دهیم.»

بر پایه آنچه وب‌سایت رسمی مجمع تشخیص درباره سوابق و مسئولیت‌های آقامحمدی منتشر کرده، او از سال ۱۳۶۸ رئیس گروه اقتصادی دفتر علی خامنه‌ای بوده و به این ترتیب از مشاوران او به شمار می‌رود.

رهبر جمهوری اسلامی سوم بهمن ۹۴ در دیدار با شی جین‌پینگ، رئیس جمهوری چین گفته بود: «دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت‌آمیز است.»

چین و خامنه‌ای چه نقشه ای برای ایران کشیده‌اند؟

احمدزیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: رسانه‌ها از تصویب پیش‌نویس “سند همکاری راهبردی ۲۵ سالۀ ایران و چین” در هیئت دولت خبر داده‌اند.این در حالی است که نه هنوز عنوان رسمی سند مذکور اعلام شده و نه از محتوای آن خبری به بیرون درز کرده است.

اگر سند همکاری به واقع یک “توافق استراتژیک” باشد و به مرحلۀ امضا و عمل هم برسد، آن را باید مهمترین رویداد در تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانست.

برخی رسانه‌ها چنین توافقی را انتخاب نهایی جمهوری اسلامی برای “چرخش به شرق” قلمداد کرده‌اند، اما از نگاه من، در صورت امضای این توافق باید آن را ورود جمهوری اسلامی به قواعد بازی نظام بین‌الملل و خداحافظی با سیاست ۴۰ سال گذشته دانست!

واقعیت این است که در شرایط کنونی روابط بین‌الملل چیزی به عنوان “شرق” در مقابل “غرب” وجود ندارد که بتوان از چرخش به شرق و غرب در سیاست خارجی یک کشور از آن یاد کرد. به عبارت بهتر، چین و روسیه که بعضاً از آنان به عنوان “شرق” یاد می‌شود، نگاهی دو قطبی به نظام بین‌الملل ندارند و کشور‌های جهان نیز در چنین چارچوبی روابط خود را با آن‌ها تنظیم نمی‌کنند.

در حقیقت، روابط چین با آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی‌اش، ترکیبی از همکاری و رقابت است و تمایلی به تبدیل این روابط به دشمنی و خصومت در آن دیده نمی‌شود. بنابراین، پکن در حوزه‌های حساس منطقه‌ای و بین‌المللی معمولاً محتاطانه گام برمی‌دارد و عمدتاً به دنبال نظم و ثباتی است که امکان سرمایه‌گذاری و مبادلات اقتصادی را برای این کشور تسهیل کند.

برای نمونه، در خاورمیانه چین می‌کوشد تا با همۀ کشور‌های منطقه بخصوص اسرائیل و عربستان و ایران، روابط گرم و متوازنی برقرار کند و نزدیکی به یکی را به بهای دوری از دیگری با منافع خود سازگار نمی‌بیند. بر این پایه، چین بیش از هر چیز خواهان ثبات در خاورمیانه است، ثباتی که اسرائیل هم یکی از بازیگران اصلی آن باشد.

این در حالی است که نگاه جمهوری اسلامی به خاورمیانه معطوف به حذف اسرائیل است و اساساً همین سیاست منطقه‌ای ایران به ریشۀ تمام اختلافات و درگیری‌های آن با آمریکا و متحدان آن تبدیل شده است!

اکنون پرسش این است که آیا توافق ۲۵ ساله با چین می‌تواند سبب استمرار سیاست منطقه‌ای ایران در خاورمیانه شود، یا اینکه به عکس، چنین توافقی می‌تواند اساس این سیاست را دگرگون کند؟

از نگاه من، توافق استراتژیک با چین کل سیاست خارجی و بخصوص سیاست منطقه‌ای ایران را تغییر خواهد داد و آن را به صورت تابعی از سیاست پکن در خواهد آورد. از این رو می‌توان گفت؛ کاری را که آمریکا تاکنون با فشار حداکثری خود به نتیجه نرسانده است، از طریق توافق استراتژیک با چین به انجام خواهد رسید!

شاید گفته شود که جمهوری اسلامی به رغم توافق استراتژیک با چین، می‌تواند موضع خاص خود را در مورد خاورمیانه حفظ کند و در این زمینه از چینی‌ها پیروی نکند، اما اگر توافق دو طرف به واقع “استراتژیک” و مستلزم سرمایه‌گذاری چند صد میلیاردی چین در اقتصاد ایران باشد، در عمل این نوع نافرمانی ممکن نیست و پافشاری بر آن می‌تواند کل توافق احتمالی را به مخاطره اندازد.

با این حساب، این پرسش قابل طرح است که چرا کارگزاران نظام به چنین گزینه‌ای رسیده‌اند؟

آیا جنس رابطۀ چین و آمریکا را مصادرۀ به مطلوب کرده و با ترسیم چشم‌اندازی خیالی از آیندۀ رابطۀ آنها، به زعم خود می‌خواهند جانب “قطب شرق” را بگیرند و پشتیبان جهانی قدرتمندی برای خود دست و پا کنند؟

یا با مطرح کردن توافق استراتژیک با چین در صدد به ترس و هراس انداختن آمریکا و اروپا برآمده‌اند تا بدین وسیله مواضع آن‌ها را در مورد تحریم‌ها نرمتر کنند؟

و یا اینکه، تغییر سیاست منطقه‌ای خود را اجتناب‌ناپذیر دانسته، اما عملی کردن آن را تحت لوای توافق استراتژیک با چین، راه کم هزینه‌تری بخصوص از جهت حفظ پرستیژ، نسبت به توافق با آمریکا می‌دانند؟

*******************************************

فیلم زیر: غارت بی‌رحمانه‌ ذخایر طبیعی ایران توسط چین با کمک سپاه پاسداران: به اندازه پنج هزار سال غارت شدیم

فراخوان جلسه نمایندگی اسکاندیناوی،۱۹ جولای ۲۰۲۰

فراخوان جلسه سخنرانی نمایندگی اسکاندیناوی حرکتی جهت آگاهی و عدالت در ایران سخنرانی, پرسش و پاسخ بحث و تبادل نظر سخنرانان و موضوع سخنرانی محمود حوالات : گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در تیر ماه ۱۳۹۹ رضا عباسی زمان آبادی : بررسی ماده  ٢۶اعلامیه جهانی  حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی …

ادامه‌ی مطلب