Previous Next

ایران؛ طغیان کرونا: تاب آوری کادر درمان رو به پایان


طغیان کرونا در بیمارستان های سنندج
رشد صعودی مرگ و کرونا در بوشهر
آمار تکان دهنده ویروس کرونا در کرمانشاه

در دو هفته اخیر آمار ابتلا به کرونا در استان بوشهر روند صعودی داشته و این افزایش آمار ابتلا منجر به افزایش مرگ و میر شده تا جایی که آمار مرگ و میر ثبت شده بر اثر کرونا طی ۳ هفته اخیر بیش از ۳ ماهه ابتدایی اپیدمی است.

به گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر شهرستان های بوشهر و عسلویه از نظر بستری در خرداد ماه در محدوده قرمز و دیلم و کنگان در سطح هشدار هستند، همچنین ۴ شهرستان دیگر نیز با توجه به آمارهای موجود قرمز خواهند شد. با این حساب شرایط کنونی استان بوشهر از سطح هشدار گذشته و به بحران تبدیل می شود.

همچنین شمار بیماران کرونایی بستری در بیمارستان های کردستان به صورت نگران کننده ای رو به افزایش بوده و این در حالی است که مقابله با بیماری کرونا در بیمارستان ها بسیار پرهزینه بوده و تاب آوری کادر درمان نیز روبه اتمام است.

به گزارش ایسنا، طی هفته اخیر آمارها نشان می دهد که کرونا در کردستان طغیان کرده و با شدت شیوع بالایی همه اقشار و مناطق استان را دربر گرفته است.

استاندار کرمانشاه هم وضعیت بیماری کرونا در کرمانشاه را تکان‌دهنده عنوان کرد و گفت : با افرادی که سلامت مردم را به خطر می‌اندازند باید برخورد قضایی صورت گیرد .

سلامت مردم در اولویت نظام نیست
دیگر آمار کرونا در خوزستان را اعلام نمی‌کنیم

دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز اعلام كرد كه به دستور وزارت بهداشت دیگر آمار کرونا در این استان را اعلام نمی‌کند. رئیس مرکز تحقیقات انستیتو پاستور هم گفته: دولت روحانی بدترین سناریوها را برای کنترل کرونا برگزیده است.

در همین حال وزیر کشور دولت روحانی صراحتا اعتراف کرده که سلامت مردم در اولویت نظام نیست

رحمانی فضلی گفت: مردم عزیز باید بدانند ما داریم یک حالت مسالمت‌آمیزی با معیشت زندگی و سلامت ایجاد می‌کنیم، اگر ما فقط به موضوع سلامت واقعاً بخواهیم توجه کنیم نباید این بازگشایی‌ها انجام بشود.

روحانی هم گفته بود: ما راهی نداریم، راه دومی برای ما وجود ندارد؛ بازگشایی‌ها باید به ‌تدریج ادامه پیدا کند

قربانی کردن سلامت مردم پای امنیت نظام همان روش ایمنی گله‌ای است که روزنامه شهروند با اشاره به هشدارهای مکرر جامعه پزشکی نوشت: ایمنی جمعی یعنی مردم با وجود شیوع ویروس زندگی طبیعی خودشان را داشته باشند و مرگ‌ومیر ناشی از آن مثل سوانح ترافیکی هر چند وقت یک بار عده‌یی را قربانی کند.

این در حالیست که آمارها از رشد ابتلا به کرونا در کشور خبر می‌دهد و امروز پنج شنبه تعداد مبتلایان جدید ۲۲۳۹ نفر اعلام شد و ۵ استان نیز در وضعیت قرمز قرار دارند.

سخنگوی وزارت بهداشت امروز گفت: استان‌ خوزستان همچنان در وضعیت قرمز است و استان‌های کردستان، کرمانشاه، کرمان و هرمزگان نیز در وضعیت قرمز یا هشدار قرار دارند.

وی با بیان اینکه برخی گزارشات حاکی از این است که در برخی شهرها رعایت پروتکل‌های بهداشتی به یک چهارم رسیده است، گفت: از اهالی استان‌های در وضعیت قرمز می‌خواهیم که پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند

فرماندار خامنه‌ای مبتلاین به “کرونا” را تهدید کرد!

فرماندار اردل گفت: بیش از ۱۱۸ تست کرونا ظرف یک هفته گذشته از افراد حاضر در مراسم یک عروسی در شهرستان اردل گرفته شده که متاسفانه تست ۴۰ نفر آن‌ها مثبت تشخیص داده شده است.

محمود کیانی با اشاره به افزایش آمار مبتلایان به ویروس کرونا در شهرستان اردل، اظهار کرد: این افزایش آمار مربوط به برگزاری مراسمات و مجالس محلی بوده است.

فرماندار اردل در گفتگو با ایسنا، گفت: برگزاری مجالس عروسی و حضور افراد از سایر نقاط کشور در این شهرستان، منجر به مبتلا شدن افراد و وابستگان خانواده میزبان به ویروس کرونا شد.

وی ادامه داد: چنانچه مهمان‌ها با حضور در مراسم عروسی و یا ترحیم به ویروس کرونا مبتلا شوند، برگزار کننده مراسم مرتکب جرم شده و با عنایت به اطلاعیه صادره از طرف دادستان شهرستان، با آن‌ها برخورد قضایی صورت می‌گیرد.

ایران دوباره کانون شیوع کرونا در خاورمیانه شد

در حالی که سخنگوی جدید وزارت بهداشت مجموع بیماران در کشور را بیش از ۱۷۵هزار نفر اعلام کرد نشریه میدل ایست مانیتور گزارش داد: ایران دوباره مرکز شیوع کرونا در خاورمیانه است و کماکان در میان ۱۰کشور اول جهان از نظر شیوع کرونا قرار گرفته است.

آمار بسیار دور از واقعیت ۱۷۵هزار مبتلا به کرونا توسط دولت روحانی در حالی اعلام می‌شود که بر اساس همین آمار ایران دومین کشور آسیایی و آلوده‌ترین کشور در خاورمیانه به‌لحاظ میزان آلودگی است. ایران تاکنون در میان کشورهای آسیایی بیشترین میزان مرگ و میر را داشته است.

ابتلای زنان خانه دار در استان هرمزگان به “کرونا

معاون دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان می‌گوید بندرعباس بیشترین میزان ابتلا به ویروس جدید کرونا را دارد و یک‌چهارم بیماران استان را زنان خانه‌دار تشکیل می‌دهند. او احتمال داده که این امر ناشی از خرید و ارتباط‌های روزمره این زنان باشد.

مقامات این دانشگاه شلوغی مراکز خرید، تجمع در مراکز خدماتی و تفرج‌گاه‌ها و تداوم مراسم عروسی و عزا در هرمزگان را نگران‌کننده خوانده‌اند.

محمود حسین پور تعداد مبتلایان به کووید ۱۹ در بندرعباس را ۳ هزار و ۶۱ نفر اعلام کرده و از مردم خواسته که پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری‌ها را رعایت کنند. او نصب پرده پلاستیکی در برابر مغازه‌ها را تخلف و عامل انتقال بیماری دانسته و گفته که در صورت مشاهده این پرده‌ها با مغازه‌داران برخورد خواهد شد.

تا کنون ۵۶ نفر در هرمزگان در پی ابتلا به کووید ۱۹ درگذشته‌اند. ۲۳ نفر نیز در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند که حال ۱۱ نفر آنها نامساعد توصیف شده است. وزارت بهداشت، هرمزگان را جزء سه استان واقع در “شرایط هشدار” می‌خواند

ابتلای ۹ عضو یک خانواده به کرونا در مهمانی عید فطر

فرماندار اهر گفت: در روز‌های اخیر متأسفانه ۹ نفر از مبتلایان به ویروس کرونا در این شهرستان شناسایی شده که مربوط به یک خانواده هستند و در میهمانی عید فطر خانوادگی شرکت کرده بودند.

به گزارش ایسنا، زاهد محمودی در جلسه ستاد شهرستانی مقابله با ویروس کرونا افزود: تحلیل‌های آماری در شهرستان‌های اهر و هوراند نشان می‌دهد که نزدیک به ۶۰ درصد کل مبتلایان به ویروس کرونا هیچ‌گونه بیماری زمینه‌ای نداشتند.

وی گفت: شهرستان اهر جزو شهرستان‌های زرد استان در بحث بیماری کرونا بوده و همچنان ضروری است مردم و مسئولان توصیه‌های بهداشتی را رعایت کنند.

این در حالیست که گزارش‌های وزارت بهداشت نشان می‌دهد که کرونا در کشور دوباره جان گرفته است. آمار‌ها به یکباره افزایشی شده‌اند و مقام‌های مسئول هشدار می‌دهند که در چند استان شیوع این ویروس دوباره خیز برداشته است.

مسعود مردانی متخصص بیماری‌های عفونی نسبت به ریختن ترس مردم از کرونا ابراز نگرانی کرد و گفت: در حال‌حاضر در خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و هرمزگان موج دوم اپیدمی در حال جریان است. در تهران نیز موج دوم به‌صورت بسیار آهسته پیش می‌رود و در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی، منتظر موج سوم هم هستیم.

معاون وزارت بهداشت هم با بیان اینکه اوضاع کرونا بدتر خواهد شد، گفت: آمار فوتی ها که در اواخر اردیبهشت به ۳۴ نفر رسیده بود امروز به ۸۱ نفر رسید.

به گفتۀ وزیر بهداشت شرایط عادی نیست و ویروس در حال چرخش از اقلیمی به اقلیم دیگر است. وی روز گذشته با ابراز نگرانی از عادی انگاری کرونا از سوی برخی مسوولان و فشار برای برخی بازگشایی‌ها، گفته بود: با این روالی که اکنون می‌بینم، ما دقیقه ۹۰ از گوشه‌های زمین گل خواهیم خورد.

نمکی افزود: من دیروز به مشهد مقدس مشرف شدم و واقعا در رفت و برگشت صحنه‌های غم انگیزی دیدم. در هواپیمایی سوار شدم که مردم کیپ تا کیپ نشسته بودند، گرچه ماسک را هم همکاران پرواز می‌دادند، اما از آنجایی که یک ربع تا پرواز طول کشید، ماسک‌ها را برمی داشتند و در فضایی دم کرده با یکدیگر صحبت می‌کردند. هرکسی از سرزمینی آمده بود. این موضوع من را به عنوان وزیر بهداشت که بعد از سه ماه، اولین سفرم را می‌رفتم و شما رسانه‌ها می‌دانید که طی این چند ماه ما چه کشیدیم تا غول پریشان و وحشی را مهار کردیم و تمام روح و روان‌مان گرفته شد. تمام این وضعیت به روح و روان من مانند شلاق بود که این چگونه نشستن و فاصله گذاری است. در صحن هم حرم مطهر هم به نحوه دیگری غصه خوردیم.

وی ادامه داد: متاسفانه دو اتفاق بد در حال وقوع است؛ یکی اینکه مردم فکر می‌کنند که کرونا تمام شده است. این تصور مردم برای ما دو پیام دارد؛ یکی اینکه وقتی مردم دل به دریا می‌زنند، خاطرشان جمع است‌که حکومت، دولت و وزارت بهداشت کنارشان هست و برای ما پیامی مثبت است که مردم به دولت و وزارت بهداشت‌شان اعتماد دارند، اما یک پیام منفی هم دارد و آن اینکه مردم نمی‌دانند که کرونا می‌تواند به همین راحتی بازگردد. بار‌ها این را اعلام کرده‌ام که با این روالی که اکنون می‌بینم، ما دقیقه ۹۰ از گوشه‌های زمین گل خواهیم خورد.

روحانی: به این زودی‌ها شرایط عادی نمی‌شود

روحانی با بیان اینکه به این زودی‌ها به شرایط عادی قبل از کرونا بر نمی‌گردیم افزود: باید سبک زندگی گذشته را ترک کنیم و بخشی از زندگی مردم تا مدت طولانی باید به فضای مجازی منتقل شود.

علی‌رغم این هشدارها، روحانی از بازگشایی مساجد با رعایت نکات بهداشتی و همچنین لغو محدودیت ساعات فعالیت مراکز تجاری خبر داد.

بر اساس آمار رسمی منتشر شده توسط مقام‌های جمهوری اسلامی تاکنون بیش از هفت هزار و ۶۰۰ نفر به علت بیماری کووید ۱۹ جان باخته‌اند.

ملاها در پاسخ به کرونا افتضاح کردند

روزنامه واشنگتن پست نوشت: ملاهای حاکم بر ایران در پاسخ به کرونا افتضاح کرده‌اند. کاریکاتوری که در یک رسانه داخلی (ایلنا) منتشر شد و بلافاصله آن را حذف کردند این بود که خامنه‌ای در نقش پرستار به علامت سکوت، انگشت خود را بر روی دهانش قرار داده است.

این منبع افزود: رهبران دینی حاکم بر ایران با بسته شدن اماکن مذهبی مخالفت کردند و ویروس را توطئه آمریکا خواندند. این رفتار آنها، مقام‌ات بهداشت را به خشم آورده و توان رژیم ملاها برای حل مشکلات مردم را زیر سؤال برده است.

اعتراف رئیس اورژانس درباره شیوع کرونا قبل از برگزاری انتخابات

پیرحسین کولیوند، رییس اورژانس در جمهوری اسلامی به شیوع کرونا قبل از برگزاری انتخابات مجلس در دوم اسفندماه اعتراف کرد و گفت: بر اساس ابلاغ وزیر محترم بهداشت بنده در بخش لجستیک و پشتیبانی کرونا کار خود را آغاز کردم. روزهای ابتدایی شیوع بیماری هر دو ساعت یک بار برای شهرهای قم، گیلان و تهران تجهیزات ارسال می‌کردیم.

کولیوند ادامه داد: روز جمعه‌ای که انتخابات مجلس بود با آقای لاریجانی به قم رفته و اقدام به بازدید از بیمارستان‌ها کردیم. بنده مرتبا در جریان بازدیدها بودم و شاید در شبانه‌روز یک یا دو ساعت استراحت داشتم. روزی با احساس خستگی به بیمارستان خاتم‌الانبیا مراجعه کردم که با انجام سی‌تی اسکن مشخص شد به کرونا مبتلا شده‌ام. از ۱۱ شب همان روز به مدت ۱۴ روز بیهوش شدم و حتی در یک روز اورژانسی پزشکان از بنده قطع امید کردند اما خوشبختانه با دعای خیر مردم و خانواده شهدا، بهبود یافتم.

حکومت ایران ۱۲ روز پیش از راهپیمایی ۲۲ بهمن از مرگ و میر ناشی از کرونا خبر داشت

یک منبع آگاه روز دوشنبه ۱۱ اسفند به ایران اینترنشنال گفت: «مرگ بیماران با علائم حاد تنفسی از اوایل بهمن در قم باعث شد وزارت بهداشت برای بررسی این موضوع، معاون این وزارتخانه را به شهر قم بفرستد و رسیدن ویروس کرونا به ایران برای مقامات جمهوری اسلامی از هفته دوم بهمن محرز شد.»

این منبع که نخواست نامش فاش شود در ادامه افزود مقام‌های دولتی ایران ثبت مرگ و میر ناشی از شیوع کرونا را بعد از اعلام رسمی و «با ملاحظات» آغاز کردند و تاکنون «شمار واقعی مبتلایان و قربانیان اعلام نشده است».

این منبع آگاه همچنین به ایران اینترنشنال گفت وضعیت استان‌های قم و گیلان قرمز گزارش شده و استان‌های تهران و اصفهان در آستانه اعلام وضعیت قرمز قرار دارند.

اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال نشان می‌دهد شرایط عمومی وزارت بهداشت برای مدیریت شیوع کرونا «بسیار آشفته» است.

در همین زمینه، کارمند یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران که نامش فاش نشده است به ایران اینترنشنال گفت: «از حدود چهار هفته قبل،‌ بدون این‌که مسئولان چیزی به ما بگویند، بیمارانی با علائم کرونا پذیرش می‌کردیم.»

این پزشک که خود در اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری و قرنطینه شده است افزود: «متاسفانه مسئولان وزارت بهداشت کار غیراخلاقی کردند و به دلیل مطلع نکردن کادر بیمارستان‌ها موجب ابتلای من و چند تن از پرستاران به این بیماری شدند.»

کار چاق کنی که “مخزن اسرار” لقب گرفته است


منصور امان

ریشه اعتماد بنفس طبری در دادگاه

این روزها جلاد پیشین اوین و رییس کُنونی قُوه قضاییه مُلاها در شرایط دُشواری بسر می برد. وی از یکطرف ماموریت دارد در چارچوب رقابت باندهای درونی حاکمیت، گُروه قُدرت لاریجانی در دستگاه قضایی را به وسیله افشای فساد مالی آنها پاکسازی کند و از طرف دیگر، باید تلاش کند چهره زشت و کرم خورده ای که آشکار کرده را زیبا و سالم جلوه بدهد.

آقای رئیسی در این راستا به گونه مُنظم پس از هر پرده دری در دستگاه قضایی، با طشت و گل-ماله برای لکه گیری به پیش می شتابد، بدون آنکه به گونه واقعی بتواند درزی را بپوشاند یا سیاه داغی را سفید جلوه دهد. بهترین تلاش او از جنس آنچه است که روز پنجشنبه از خود به خرج داد: “ما یک درصد در مجموعه قضایی تخلُف داریم که یک درصد زیاد است.”

پارادوکس اداری این پایور بخت برگشته آنجا بیشتر آشکار می شود که لیست “یک درصدیهای” او دربرگیرنده مقامهای ارشد قُوه قضاییه و گردانندگان آن است؛ کسانی که در سیاستگذاری، مُدیریت و تعیین اولویتهای این اُرگان نقش محوری داشته اند و برخی از آنها مانند آقای طبری در جایگاه مُعاون آن به مُدت بیست سال بدون وقفه به انجام خدمات ویژه به کیسه اربابان، خویشتن و دوستان مشغول بوده اند. رُتبه های تعیین کننده و سابقه سنگین این دسته، وزن و سهم فساد در دستگاه قضایی مُلاها را نیز به سطح غالب و تعیین کننده ارتقا داده است؛ واقعیتی که رقم تراشی آقای رئیسی نمی تواند آن را ناچیز جلوه دهد.

جالب اینجاست که قاضی مرگ، ابراهیم رئیسی، در حالی در خیمه شب بازی “ضد فساد” نقش پهلوان پنبه را عُهده دار شده که خود برای ده سال همکار آقای طبری و همچون او مُعاون دو رییس قُوه قضاییه (شاهرودی و صادق لاریجانی) بوده است. او که در تمام طول این مُدت در بالاترین رده های دستگاه قضایی لنگر انداخته بود و در این جایگاه به محرمانه ترین روندها و پرونده ها دسترسی داشته، امروز وانمود می کند که غافلگیر شده و اسم آقای طبری را برای اولین بار است که می شنود.

بی تردید یک خاستگاه رفتار تهاجُمی و اعتماد به نفس آقای طبری در دادگاه، تکیه به شراکت امثال آقای رئیسی و بُلندپایگانی دیگر در جُرمهایی است که به او نسبت داده می شود. منابع حُکومتی به این کار چاق کن “مخزن اسرار” لقب داده اند و او اطمینان دارد که آنچه در مخزن دارد و دربرگیرنده جُزییات انفجاری از مُناسبات درونی و عملکرد “دستگاه قضا” است، می تواند جان و مالش را تضمین کند.

او برای اعمالش کارکرد جُداگانه و مُنحصر به فردی قائل نیست و براین اساس اتهامات را “پرونده سازی و افترا” می داند. او خود را حداکثر مُهره ای فعال و همه فن حریف در سیستم مُتعارف چرخش اُمور می داند که در کنار دیگر عوامل آن و به کُمک آنها “مجموعه” را در حرکت نگه می داشته است. اگر به روند صُدور یک حُکم سفارشی و خریداری شده و عواملی که در آن نقش دارند نگاهی افکنده شود، می بایست در این نُقطه به آقای طبری حق داد.

لشکری از قُضات، دادستانها، دادیارها، بازپُرسها و وُکلا احکام را به نفع خریدار شکل می دهند، بانکها، مووسسات مالی و بُنگاه های اقتصادی نقل و انتقال مبالغ ردوبدل شده و پولشویی را سازمان می دهند. تمامی این روند به صورت سیاسی و امنیتی پُشتیبانی می شود (برای مثال از طریق مادام العُمر کردن مُعاونت آقای طبری یا پیگرد بیرحمانه مُنتقدان و افشاگران). همزمان رییس مُستقیم آقایان شاهرودی و لاریجانی، یعنی “مقام مُعظم” آنها، دست گُماشتگان خود را در ازای شراکتی که بهره عُمده اش برای او سیاسی و ساختاری ست، باز می گذارد.

دادگاه آقای طبری به خوبی نشان می دهد که جراحی گُروه قُدرت لاریجانیها و تضعیف جناح میانه حُکومت، نه دور کردن یک غُده خارجی، بلکه قطع عُضو است و هزینه آن بسیار سنگین تر از آن چه است که اربابان قاضی رئیسی پنداشته بودند.

*******************************

ایران جولانگاه سلاطین فساد شده است

به باور بسیاری از منتقدان، ایران جولانگاه سلاطین اقتصادی شده است که در هر مقطع از زمان نبض بازار را به دست‌ گرفته‌اند.

حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی در این باره گفته است: من بسیاری از مدیران را می‌شناسم که در دولت‌های گذشته یک‌شبه ره صد ساله رفته‌اند. از نزدیک با وضعیت مالی و زندگی‌شان در دوران قبل و بعد از انقلاب آشنا هستم. به عنوان یک کارشناس در خصوص ثروت‌های بادآورده احساس خطر می‌کنم و در این‌باره به مسئولان هشدار می‌دهم. متاسفانه شرایط جامعه طوری شده که اگر فردی سالم است، افراد دیگر به او انگ بی‌عرضه بودن می‌زنند.

فیلم زیر: دبیر ستاد به اصطلاح مبارزه با مفاسد اقتصادی میگوید سایپا ۶۷۰۰ خودرو به قیمت هر دستگاه ۵ میلیون تومان به سلطان خودرو فروخته است

وقایعی که رعشه بر اندام هر ایران‌دوستی می‌اندازد!


احمد زیدآبادی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود (نگاه متفاوت) نوشت: گزارش‌های رسمی از روندِ پیر شدن جمعیت ایران حکایت دارد. گفته می‌شود نرخ رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده و تا 15 سال آینده به صفر می‌رسد.

انتشار این گزارش‌ها نگرانی عمیق مسئولان کشور را سبب شده است، اما مردم عادی به این موضوع کمترین اعتنا و توجهی نمی‌کنند. در واقع اثبات روند پیر شدن جمعیت ایران نیاز به آمار و ارقام رسمی هم ندارد. در خانواده‌ها دختر و پسر جوانِ مشتاق ازدواج دیده نمی‌شود و وجود نوزاد هم که حکم کیمیا پیدا کرده است! بی‌رغبتی جوانان برای ازدواج و زاد و ولد در درجۀ نخست ناشی از وضعیت اشتغال و سطح درآمد در کشور است. یک پسر جوان پس از تحصیلات دانشگاهی در سطح فوق لیسانس، تازه باید راهی سربازی شود. او در آستانۀ 30 سالگی کارت پایان خدمت می‌گیرد و برای یافتن شغل به تکاپو می‌افتد! شغل متناسب با رشتۀ تخصصی چنین جوانی یافت نمی‌شود و اگر هم یافت شود، درآمدی در اندازۀ حداقل دستمزد مصوب یعنی بین دو تا سه میلیون تومان در ماه معادل 100 تا 150 دلار آمریکا به دست می‌آورد!

این جوان در مقایسه با خیلِ همسالان بیکار خود که سربار خانوادۀ خود شده و شب و روز درگیر جنگ اعصاب با پدر و مادر خود هستند، حتی شاید خودش را موفق و خوشبخت هم فرض کند، اما به هیچ عنوان به فکر تشکیل خانواده نمی‌افتد، زیرا می‌داند که تمام دستمزد دریافتی‌اش کفاف پرداخت نصف اجارۀ یک خانۀ شصت متری در محلات متوسط تهران را هم نم‌ دهد چه برسد به اینکه بخواهد از پس هزینه‌های سرسام آور و فزایندۀ یک زندگی مشترک و بر و بچه هم برآید!

به نظرم همین یک علت برای توضیح کاهش روزافزون نرخ ازدواج و زادو ولد در کشور کافی باشد و نیازی به طرح دیگر علل و عوامل نباشد، شبیه همان داستان توپچی عهد ناصرالدین‌شاه که او را مؤاخذه کردند که به چه دلیل سحرگاه رمضان برای بیدار کردن مردم توپ در نکرده است و او هم در پاسخ گفت؛ به هزار و یک دلیل، اول اینکه باروت نداشتیم! اما در اینجا لازم است به دلایل دیگری هم اشاره شود. بسیاری از جوانان کشور ما احساس سرخوردگی، بی‌تأثیری، نادیده‌انگاری و تحقیرشدگی و بخصوص تبعیض می‌کنند و عمده هدف‌شان مهاجرت از کشور شده است. در این روزها با هر فارغ‌التحصیلی که روبرو می‌شویم از برنامه‌ریزی خود برای مهاجرت حرف به میان می‌آورد و هنگامی هم که مشکلات مهاجرت را برای آنها یادآور می‌شوید با قاطعیت می‌گوید به هر مصیبتی هم که دچار شوند از زندگی در اینجا بهتر است.

این در حالی است که نهادهای تصمیم گیر هیچ برنامه و راه‌حل و حتی ذهن بازی برای شناخت و رفع مشکلات عینی مبتلابه جامعه ندارند و عمده توجه خود را به مسائلی منفصل از معضلات مردم معطوف کرده‌اند. متأسفانه این قبیل حرف‌ها به اندازه‌ای گفته و تکرار شده است که دیگر جز ملال برنمی‌انگیزد! به هر حال، مشکل پیری جمعیت از نوع مشکلاتی نیست که با توصیه و اصرار و زور و اجبار حل و فصل یا حتی کنترل شود. اگر مسئولان با همین دست فرمان دستگاه دولت را به پیش برانند، تازه شاید پیری جمعیت یکی از مشکلات کوچک پیش روی جامعۀ ایران باشد. در سطوح پیدا و پنهان این جامعه وقایع مصیبت‌باری رو به رشد و گسترش است که اندیشیدن در بارۀ آنها نیز رعشه بر اندام هر ایران‌دوستی می‌اندازد!

کار در غسالخانه مجازات عضو منتقد شورای شهر!

به گزارش شهروند، سمانه سام‌نژاد، دور قبل توانست به شورای شهر بم راه پیدا کند. دوره‌ای که شورای شهر بم برای نخستین بار شاهد حضور زنان بود و حالا در این دوره هم حاضر و معتقد است پس از انتقاداتش از عملکرد شهردار در زمان شیوع کرونا و پس از آن، با این حکم مواجه شده است.

سام‌نژاد کارمند شهرداری است و زمانی‌که با تبصره‌ای اعضای شهرداری هم می‌توانستند به شورا وارد شوند، توانست بر صندلی شورای شهر بنشیند و حالا بعد از دریافت این حکم کار دیگری هم پیدا کرده است، آن هم حضور در واحد متوفیات. شغل پیشین او در شهرداری و در واحد برنامه‌ریزی بود، اما پس از شیوع کرونا که سختگیری‌های شهردار آغاز شد شروع به انتقاد در جلسات کرد و بعد از آن بود که با چنین حکمی مواجه شد: «گفتم در این زمان گرفتن پولی با عنوان (خودیاری) از مردم و برای آسفالت کوچه و خیابان‌ها اشتباه است. در وقت دیگری به عملکرد شهردار درباره پلمپ مغازه‌هایی که عوارض نمی‌دادند انتقاد داشتم. برخی از این مغازه‌ها مجوز نداشتند و شهرداری می‌گفت باید عوارض دهید و اگر حکم به خرابی دادیم هم نباید اعتراض کنید. من می‌گفتم اگر ساخت مغازه غیرقانونی است چرا باید عوارض بدهند؟»

اعتراضات او ادامه‌دار شد و محمد بنی‌اسدی، شهردار که خودش پیش از این و در دوره قبل عضو شورا بود برنتافت: «بم شهری آسیب‌دیده است و هرکس می‌خواهد مسئولیتی را شروع کند باید این مسأله را بپذیرد، آن هم در شرایطی که این‌قدر برای همه زندگی سخت است، گرفتن هزینه‌های اضافه و در سختی نگه داشتن مردم بی‌دلیل است.»

سام‌نژاد می‌گوید نگاه‌های سلیقه‌ای و شخصی در مدیریت شهر بسیار غالب است و این درحالی است که شهرداری این شهر پولدارترین شهرداری استان بوده، اما به دلیل نبود مدیریت اجرایی درست، کاری برای شهر انجام نداده است. در شهر بم بیش از ٣‌هزار کوچه خاکی وجود دارد که مردم باید با پرداخت خودیاری، خودشان آن‌ها را آسفالت کنند: «به شهردار انتقاد کردم که چرا عملکرد این‌قدر ضعیف است. چرا برای این شهر آسیب‌دیده کاری نمی‌شود. چرا خیابان‌ها چنین وضعیتی دارند. پروژه شهربازی و پارک زنان سال‌هاست اجرایی نشده و کسی هم به فکر نیست. دو روز بعد از این انتقادات حکم انتقال به واحد متوفیات را به من دادند.»

سام‌نژاد روز‌های گذشته به بهشت‌زهرای بم رفته. با زنان و مردان حاضر در آنجا صحبت کرده و می‌گوید شاید این راهی بوده برای آنکه بداند چقدر این شغل سخت است و کارکنانش چه سختی‌هایی می‌کشند. او چند روزی است که خودش را برای یاد گرفتن شست‌وشوی میت آماده کرده: «می‌خواهم فرهنگ‌سازی شود برای این شغل و بدانند این کار تنبیه نیست که برای برخورد با انتقادات، من را به این واحد منتقل کرده‌اند.»

به گفته او در تمام سی سالی که پدرش در شهرداری کار کرده و ١٥ سالی که خودش در این اداره است هرگز با چنین رویکردی مواجه نشده و کسی را ندیده که به دلیل انتقاد با چنین برخوردی روبه‌رو شود و معتقد است اتفاق نگران‌کننده این است که واحد متوفیات به‌عنوان ابزار تنبیهی مورد استفاده قرار گرفته و به شأن این شغل بی‌احترامی شده است: «می‌خواهم نگاه مسئولان به این شغل و ابزار تنبیهی عوض شود و برای این تغییر نگاه تلاش می‌کنم. در جلساتی با مدیر آرامستان‌های تهران حاضر شدم و طرح‌های تحقیقاتی آنجا را دیدم و از سویی تصمیم دارم فضای بهشت زهرای بم را هم تغییر دهم.» بهشت‌زهرای بم، آرامستانی است که پس از زلزله‌سال ٨٢ ساخته شد. سام‌نژاد می‌گوید این آرامستان داخل شهر است و بیشتر مردم هم در گور‌های جمعی آنکه پس از زلزله کنده شد، عزیزی دارند و برای همین باید فضایش را درست کرد. نورپردازی و درختکاری لازم دارد و مهم‌تر از همه این‌ها باید به حال و روز کارکنانش پرداخت.

برخورد جنسیتی، عامل صدور حکم
در این روز‌ها آنچه بیش از پیش سام‌نژاد را ناراحت کرده، برخورد جنسیتی با این موضوع است و می‌گوید اگر یک مرد از شهردار انتقاد کرده بود هرگز چنین اتفاقی برایش رخ نمی‌داد و ماجرای بازداشت یکی از اعضای شهرداری را تعریف می‌کند که هنگام پرداخت رشوه دستگیر شد: «برای چنین شخصی حکم سبک‌تری در نظر گرفتند و هرگز به چنین حکمی فکر هم نکردند.»

او بار‌ها در این چند سالی که مشغول به کار است، شاهد برخورد‌های جنسیتی بوده است: «آن‌ها نمی‌توانستند تحمل کنند که یک زن مقابل کارهایشان بایستد و درباره فعالیت‌شان نظر دهد. این در حالی است که مردم شهر اکثرا چنین نظری ندارند و این را می‌شود از رأیی که به من دادند فهمید.»

در شورای فعلی علاوه بر او، زنی دیگر در کنار پنج مرد، عضو است. به گفته او، در میان این مردان هم افرادی بودند که مخالف عملکرد شهردار باشند و با او برای دادن این حکم به سام‌نژاد صحبت کنند.

صحبت‌ها گویا بی‌نتیجه بوده و حتی محمدتقی جهانپور، رئیس شورای شهر بم، می‌گوید: «این مسأله داخلی و به دلیل سوءتفاهم ایجاد شده است و حل می‌شود. این عضو شورا و شهردار باید در جلسه‌ای در کنار هم قرار گیرند و صحبت کنند تا سوءتفاهم‌ها برطرف شود.»

او می‌گوید یکی از وظایف اعضای شورا نظارت بر کار شهردار و شهرداری است و حالا باید دلیل این اختلافات و برخورد‌ها بررسی شود. سام‌نژاد، اما معتقد است هیچ سوءتفاهمی در کار نیست و حکم جدیدی که شهردار برایش زده را نشان می‌دهد: «احتراما بدینوسیله به موجب این ابلاغ محل کار شما در واحد متوفیات شهرداری تحت نظر مسئول مربوطه تعیین. امید است در انجام امورات محوله موفق و موید باشید.» این حکم هفته گذشته به دستش رسیده و می‌گوید تعجب کرده از اینکه برای این حکم آنچنان عجله وجود داشته که حتی یک فعل جا افتاده و بعد از واژه «تعیین» از فعل استفاده نشده است.

این قبیل برخورد‌ها شکستن اعتبار و حرمت شغلی ماست
برخورد تنبیهی با شغل غسالی و واحد متوفیات پیش از این هم رخ داده بود و شعبه پنجم دادگاه کیفری در سال ٩٦، زن جوانی را به جرم ارتباط پنهانی با یک مرد به ٧٤ ضربه شلاق و دو سال شستن مرده‌ها در غسالخانه محکوم کرده بود. پس از صدور این حکم شورای اسلامی کار کارگران بهشت زهرا (س) به آن اعتراض کرد و تعدادی از کارکنان بهشت‌زهرا (س) درباره این حکم به ایلنا گفتند: «برای خودمان متأسفیم. شغل ما یک شغل شریف و نماد خدمت به مردم است. این قبیل برخوردها، شکستن اعتبار و حرمت شغلی ماست. ۸ ساعت کار سخت و توان‌فرسا و مشکلات شغلی بی‌شمار و همچنین درد‌ها و آسیب‌های مختلف را تحمل می‌کنیم، ولی این‌گونه برخورد‌ها قابل تحمل نیست.» تطهیرکنندگان (غساله‌ها) که در میان آنان دختران جوان دانشجو هم حضور داشتند، بعد از صدور این حکم گفتند شغل آن‌ها خدمت به مردم است نه تاوان «خیانت». پس از آن اعلام شد صدور برخی از احکام برای حضور افراد در غسالخانه جنبه تربیتی دارد. سام‌نژاد، اما می‌گوید اگر حکمش جنبه تربیتی داشت شاید تا این میزان باعث حیرت و ناراحتی‌اش نبود، اما آنچه در این حکم وجود دارد جنبه تنبیهی است و کار در غسالخانه تنبیه نیست.

خرداد ماه سال گذشته هم مجازات مرد بیست‌وهشت ساله‌ای که با سلاح شکاری به فردی شلیک کرده بود، ٦ ماه کار اجباری در غسالخانه بهشت‌رضا (ع) مشهد تعیین شد و دادگاه اعلام کرد این رأی به این دلیل صادر شده است که فرد با دیدن مردگانی که فقط بر اثر یک لحظه عصبانیت آنی یا استفاده افراد دیگر از ابزار‌های مرگباری مانند سلاح شکاری یا چاقو، خانواده‌ای را داغدار یا کودکانی را بی‌سرپرست می‌کنند، به عاقبت این گونه جرایم پی ببرد: «شاید حداقل از ماجرای کار در غسالخانه درس عبرتی بگیرد که این رفتار زشت و پرخطر نه‌تن‌ها ممکن است به قتل عمدی یا غیرعمدی بینجامد بلکه احتمال دارد او را تا پای چوبه دار نیز بکشاند و این گونه خانواده خودش نیز مانند دیگر حادثه‌دیدگان سیاه‌پوش شوند.»

حمله به عربستان؛ واکنش رژیم به گزارش سازمان ملل


جمهوری اسلامی به گزارش دبیرخانه سازمان ملل درباره نقش این رژیم در حمله سال گذشته نیروهای یمنی به تأسیسات نفتی عربستان واکنش نشان داد.

به گزارش تسنيم، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی جمعه شب با انتشار بیانیه‌ای گفت که ادعاهای دبیرخانه سازمان ملل متحد مبنی بر نقش داشتن حکومت ایران در حمله نیروهای یمنی به تأسیسات نفتی عربستان در سپتامبر گذشته (شهریورماه 98) صرفاً تحت فشارهای سیاسی رژیم‌های آمریکا و عربستان مطرح شده و متهم سازی دولتها با فرایندهای خودساخته و ضوابط خودسرانه بدعت خطرناکی است که مورد تایید جامعه بین المللی نیست.

این در حالیست که دبیرکل سازمان ملل در گزارشی “منشأ ایرانی” سلاح‌های مورد استفاده در حمله به عربستان را تائید کرده است. آنتونیو گوترش در گزارش خود گفته که این مسئله می‌تواند مغایر با تحریمهای تسلیحاتی قطعنامه ۲۲۳۱ باشد.

به گزارش رویترز، آنتونیو گوترش در گزارشی به شورای امنیت خبر داده که موشک‌های کروز و تجهیزاتی که سال گذشته در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو و فرودگاه بین‌المللی ابها در عربستان، و دست‌کم دو حمله پیش از آن از آنها استفاده شده “منشا ایرانی” داشته‌اند.

دبیرکل سازمان ملل به اعضای شورای امنیت خبر داده چندین سلاح و تجهیزانی که نیروهای آمریکایی در نوامبر ۲۰۱۹ و فوریه سال جاری در منطقه ضبط کرده‌اند نیز منشاء ایرانی داشته‌اند.

رویترز می‌گوید گوترش در گزارش خود یادآور شده برخی تجهیزاتی که آمریکا در منطقه ضبط کرده مشخصات مشابهی با تجهیزات ساخت یک شرکت ایرانی دارند و روی برخی از آنها نوشته فارسی وجود دارد.

بنابر این گزارش دبیر کل سازمان ملل گفته این مسئله می‌تواند مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ارزیابی شود. قطعنامه مزبور در پیوند با توافق هسته‌ای میان رژیم ایران و شش قدرت جهانی (۵+۱) تصویب شد.

تحریم‌های تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی که آبان ماه امسال دوره پنج ساله آن تمام می‌شود و آمریکا تلاش دارد آن را تمدید کند، جزیی از این قطعنامه است.

شبه‌نظامیان حوثی صدها زن معترض را شکنجه کرده‌اند

زنانی که زبان به اعتراض بگشویند یا حتی جرات ظاهرشدن در فضای عمومی را به خود بدهند، توسط شبه‌نظامیان حوثی تحت حمایت جمهوری اسلامی، مورد شکنجه جسمی و روانی قرار می‌گیرند و حتی به اعدام تهدید می‌شوند.

به گزارش صدای آمریکا، مصاحبه‌هایی که خبرگزاری آسوشیتدپرس با فعالان سیاسی و زندانیان سابق انجام داده حاکی است، شورشیان حوثی که کنترل شهرهای شمال یمن را در اختیار دارند،‌ بر سرکوب زنان ناراضی افزوده‌اند و صدها زن را تحت بازداشت قرار داده‌اند.

یک زن ۳۳ ساله یمنی به نام سمیرا الحوری پس از تحقیق درباره شماری از زنان دوست و‌‌ آشنا که مدتی به طرز مرموزی ناپدید شده بودند، خودش شکنجه جسمی و روانی در بازداشتگاه‌های حوثی را تجربه کرد.

آشنایان به او می‌گفتند که این زن‌ها به سفر رفته‌اند؛ اما آنها در بازگشت،‌ درهم شکسته و پریشان بودند و حاضر نمی‌شدند بگویند که بر سر آنها چه آمده است.

حوثی‌ها اتهام بازداشت و شکنجه زنان را تکذیب کرده‌اند؛ اما آسوشیتدپرس می‌نویسد که شش زن که به قاهره گریخته‌اند، از جمله سمیرا الحوری، آن را تائید می‌کنند.

یک گروه ۱۲ نفری از شبه‌نظامیان حوثی سمیرا را در منزل مسکونی‌اش واقع در صنعا، پایتخت یمن، به یک زیرزمین در مدرسه‌ای متروک که سلول‌های کثیف آن پر از زنان بازداشتی بود، منتقل کردند.

سمیرا می‌گوید در این محل، مورد ضرب وشتم و شوک الکتریکی قرار گرفت و به عنوان شکنجه روانی، صحنه اعدام ساختگی برای او ترتیب دادند.

علاوه بر این مدرسه سابق، از ویلاهای خصوصی متروک و ساختمان‌های متعدد دیگر پراکنده در اطراف خیابان «تعز» برای نگهداری زنان بازداشتی استفاده می‌شود.

سمیرا الحوری سرانجام بعد از سه ماه، با اعتراف اجباری به فحشا، آزادی خود را بازیافت.

در سنت‌های قدیمی یمن، بازداشت زنان و بدرفتاری با آنها، ممنوع شناخته می‌شد، ولی «تابو»های سنتی زیر فشار جنگ و ناآرامی، رنگ باخته‌اند.

در حالی که مردان بسیاری در اثر جنگ داخلی در یمن، که وارد ششمین سال خود شده است، کشته یا بازداشت شده‌اند، حالا زنان یمن دارند نقش سیاسی عمده‌ای را بر عهده می‌گیرند. در بسیاری از موارد، زنان یمنی – که بعضی از آنها با سازمان‌های بین‌المللی همکاری دارند و بعضی دیگر برای صلح تلاش می‌کنند – سازمان‌دهنده تظاهرات و اعتراضات مردمی هستند.

شورشیان حوثی تحت‌الحمایه جمهوری اسلامی، این فعالیت‌ها را تهدیدی برای خود تلقی می‌کنند.

رشا جرهوم، بنیان‌گذار موسسه «ابتکار صلح» که برای شرکت زنان در مذاکرات صلح میان دولت قانونی یمن و شورشیان حوثی تلاش می‌کند، در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس، دوران کنونی را برای زنان یمن «سیاه‌ترین» توصیف می‌کند و می‌گوید روزگاری حتی پلیس راهنمایی و رانندگی هم شرم می‌کرد که زنان را متوقف کند.

ویروس چینی “کرونا”؛ وضعیت هشدارآمیز در پکن


شناسایی سه فرد مبتلا به بیماری کووید-۱۹ در پکن، پایتخت چین پس از ۲ ماه، باعث شد که مقامات این کشور چندین بازار عمده فروشی مواد غذایی را تعطیل و بازگشایی مدارس ابتدایی را به تعویق بیاندازند.

به گزارش یورونیوز، نگرانی‌ها از آنجا بار دیگر آغاز شده است که مقامات چین روز پنجشنبه یک مورد مبتلا به کووید-۱۹ و روز جمعه ۲ مورد دیگر را شناسایی کردند. شناسایی آخرین مورد مبتلا به کووید-۱۹ در پکن به حدود ۲ ماه پیش در اواسط ماه آوریل باز می گردد.

۲ فرد جدید مبتلا به کووید-۱۹ کارکنان یک مرکز تحقیقاتی گوشت هستند. به گفته مقامات شهرداری پکن، یکی از این ۲ نفر اخیرا به شهر «چینگ دائو» در شرق چین سفر کرده است.

دو بازار عمده فروشی مواد غذایی که روز جمعه تعطیل شدند، مکانهایی بوده‌اند که این ۲ مبتلا به ویروس در آنها رفت و آمد کرده بودند.

مقامات نگرانند که پیدا شدن موارد جدید ابتلا به کرونا به معنای آغاز موج دوم شیوع کرونا در چین باشد به همین دلیل بازگشایی مدارس ابتدایی که برای روز دوشنبه برنامه ریزی شده بود را به تعویق انداختند.

محقق چینی: کرونا تنها نوک قله کوه یخ است

یک روزنامه آمریکايی به نقل از مدیر آزمایشگاهی در ووهان چین که مشکوک به انتشار اتفاقی ویروس کرونا میان انسان‌ها است، نوشت: کرونا تنها “نوک قله کوه یخ” است!

به گزارش ایرنا، روزنامه آمریکایی نیویورک پست روز سه شنبه، در گزارشی با عنوان «محقق زن چینی که در زمینه خفاش‌ها مطالعه می‌کند، هشدار داد که کرونا ممکن است تنها نوک قله کوه یخ باشد» افزود: محقق زن چینی در زمینه خفاش‌ها هشدار می‌دهد که وضعیت کنونی ناشی از ویروس کشنده کرونا تنها نوک قله کوه و ممکن است بشر با چالشی روبرو شود که بدون عزم جهانی نتواند از عهده آن برآید.

«شی جانگلی» دانشمند برجسته چینی تاکید کرد: اگر می‌خواهیم از گسترش دوباره این ویروس و اوج گیری موج دوم کووید-۱۹ جلوگیری کنیم، باید پیش از هرچیز این ویروس ناشناخته را که از حیوان به انسان منتقل شده، بشناسیم.

آزمایشگاه شهر ووهان که برای نخستین بار، اولین موارد ابتلا به ویروس کرونا در آنجا مشاهده شد و شی جانگلی مدیر آن است، متهم به انتشار اتفاقی ویروس میان انسان‌ها است. چین همچنین متهم شده است که در مورد شیوع این ویروس به موقع اطلاع رسانی نکرده و در خصوص شمار جانباختگان شهروندانش شفاف نبوده است.

شیوع ویروس کرونا برای نخستین بار اواسط ماه دسامبر (۲۴ آذر) در شهر «ووهان» واقع در مرکز چین گزارش شد. ابتدا از این بیماری به عنوان ذات الریه نام برده می‌شد.

قتل محققی که روی منشا کرونا تحقیق می‌کرد!

یک محقق چینی دانشگاه ” پیتسبرگ” که روی منشاء “کروناویروس” تحقیق می‌کرد و قرار بود به زودی نتایج تحقیق خود را اعلام کند، به قتل رسید. به گفته پلیس، “بینگ لو” در خانه خود در شمال ” پیتسبرگ” توسط یک مرد چینی به ضرب گلوله کشته شد.

به گزارش ایسنا و به نقل از فیلی‌ویس، جسد دکتر “بینگ لو” (Bing Liu) محقق ۳۷ ساله چینی که استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه “پیتسبرگ” بود و روی منشا کروناویروس کار می‌کرد، در خانه این محقق پیدا شد. پلیس معتقد است این پرونده “قتل” است.

دپارتمان پزشکی و زیست شناسی سیستمی و محاسباتی دانشگاه ” پیتسبرگ” که “بینگ لو” در آنجا تحقیق می‌کرد، در بیانیه‌ای گفت: تمرکز کار تحقیقاتی “بینگ لو” روی علوم اساسی “کروناویروس” بود. وی در آستانه یافتن تحقیقات بسیار مهم درباره یافتن مکانیسم‌های سلولی بود که سبب ایجاد “کووید-۱۹” می‌شوند.

ناپدید شدن روزنامه نگاران چینی پوشش دهنده کرونا

گزارشگران خبره چینی که شیوع کرونا ویروس در ووهان را پوشش می دادند، پس از انتشار گزارش های افشاگرانه ناپدید شدند.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از دیلی میل، سه خبرنگار به نام های چن کیوشی، فنگ بینگ و لی زهوا سعی کردند با بارگذاری فیلم هایی از سردخانه ها و بیمارستان های شلوغ در یوتیوب و توییتر میزان واقعی این بیماری همه گیر در شهر را نشان دهند. آنها از 6 تا 26 فوریه ناپدید شدند، از آن زمان تاکنون محل نگهداری آنها ناشناخته است.

اندکی قبل از ناپدید شدن آنها، یکی از روزنامه نگاران دستگیر شد. عکس هایی در شبکه های اجتماعی ظاهر شد، که در آن او تلاش می کند از دست ماموران فرار کند.

ظاهرا، خبرنگار دیگری پس از بازدید از انستیتوی ویروس شناسی ووهان توجه پلیس مخفی چین را به خود جلب می کند. سومین گزارشگر برای بازدید از بیمارستان موقتی در همان شهر برنامه ریزی کرده بود.

در اوایل ماه آوریل، آی فن مدیر بخش پذیرش بیمارستان مرکزی ووهان، پس از انتشار مقاله ای ناپدید شد که در آن او از مقامات چین در مراحل اولیه شیوع عفونت کرونا ویروس جدید انتقاد کرده بود.

پیشنهاد گنجاندن عوامل عراقی سپاه در لیست تروریستی


به‌ دنبال ارائه بسته پیشنهادی جمهوریخواهان کنگره آمریکا برای اعمال گسترده‌ترین تحریم‌ها علیه رژیم ایران، برخی رسانه های عرب زبان از پیشنهاد گنجاندن گروههای شبه نظامی شیعه عراقی در لیست تروریستی خبر دادند.

به گزارش الشرق الاوسط، تلویزیون الحره اعلام کرد: کمیته پژوهشها وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکا ضرورت گنجاندن سازمان بدر و سرکرده آن هادی عامری در لیست تروریستی را به کنگره توصیه کرده است.

به گفته این منبع، کمیته مزبور پیشنهاد داده است که شبه‌ نظامیان بدر و سرکرده آن هادی العامری که تحت امر سپاه پاسداران هستند و همچنین تعدادی از گروه‌های حشدالشعبی در لیست تروریستی قرار بگیرند.

پیش تر اعلام شد که جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا طرح تحریمی جدیدی علیه رژیم ایران و گروه‌های وابسته به آن پیشنهاد کرده اند که اگر اجرا شود، هرگونه مصالحه و توافق میان آمریکا و جمهوری اسلامی را دشوار خواهد کرد.

طرح پیشنهادی جمهوری‌خواهان در کنگره آمریکا از جمله خواستار تحریم صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که صدا و سیمای خامنه ای علاوه بر پخش اطلاعات گمراه کننده و پروپاگاندای رژیم حاکم، مرتباً اعترافات اجباری زندانیان سیاسی، که قربانی شکنجه بوده‌اند، را نیز پخش کرده است.

همچنین در این طرح پیشنهاد شده مقامات رژیم ایران به خاطر گروگان‌گیری و نقض حقوق‌بشر از جمله سرکوب شدید اعتراضات آبان‌ماه ۹۸ تحریم شوند.

به گفته ناظران، طرح پیشنهادی جمهوریخواهان در کنگره، در صورت تصویب شدن، سیاست خارجی آمریکا در برابر رژیم ایران را وارد مرحله تازه‌ای می‌کند که ویژگی بارز آن، تداوم تحریم‌ها و تشدید فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی است.

طرح جمهوریخواهان در واقع پیشنهادی برای مسدود کردن هرگونه مصالحه احتمالی میان آمریکا و رژیم ایران است. این طرح که متضمن سخت‌ترین تحریم‌های کنگره علیه جمهوری اسلامی است، دولت آمریکا را از رفع تحریم‌ها بدون اجازه مجلس نمایندگان و مجلس سنا منع می‌کند.

به عبارت دیگر، اگر این طرح تصویب شود، دیگر هیچ دولتی بدون اجازه کنگره قادر نخواهد بود از طریق رفع تحریم‌ها با حکومت ایران به توافق برسد. از آنجا که اجماع‌سازی در کنگره در زمینه توافق با جمهوری اسلامی بسیار دشوار است، این طرح می‌تواند به معنای بستن همیشگی راه مصالحه با رژیم ملاها باشد.

مایک جانسون، رئیس کمیته مطالعاتی جمهوریخواه گفته است: چنانچه این طرح تصویب شود، در کنار همه تبعات منفی آن برای حکومت ایران، از یک منظر، مخاطره آمیز خواهد بود. جمهوریخواهان در طرح جدید خواستار تغییر قانون اختیار استفاده از نیروی نظامی مصوب سال ۲۰۰۱ شده اند. رئیس جمهور آمریکا می‌توانست با استناد به این قانون دست به عملیات نظامی خارجی بزند. اما این قانون محدودیت‌هایی برای رئیس جمهور داشت. حالا، جمهوریخواهان می‌خواهند این قانون را به نحوی تغییر دهند که شامل مقابله با رژیم ایران نیز بشود. در طرح آمده است که رئیس جمهور آمریکا باید به وضوح اختیار پاسخ دادن به تجاوزگری جمهوری اسلامی و تهدیدات تروریستی مانند داعش و القاعده را داشته باشد.

آقای رهبر! عزاداری‌ جرج فلوید تمام شد، پس بخوان!


پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در توئیتر خود نوشت: ‏اگر عزاداری‌ها برای جرج فلوید تمام شد، کمی هم به فکر آن جانباز و کارگر و دخترانی باشید که از سر فقر و نداری، خودکشی و خودسوزی می‌کنند. کجاست مسئولی شرمنده و یا پاسخگو در برابر مردم ایران؟؟!! (تصویر زیر)

جزئیات جدید از خودکشی دردناک کارگر صنعت نفت

با گذشت چهار روز از خودکشی دردناک «عمران روشنی‌مقدم» واکنش به این حادثه غم‌انگیز همچنان ادامه دارد. این کارگر نفتی در هویزه به دلیل مشکلات مالی خودش را حلق‌آویز کرد. این کارگر سی‌وچهار ساله همراه زن و دو فرزندش در حوالی هویزه در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کرد.

به گزارش شهروند، پس از پایان شیفت اداری، عمران خودش را حلق‌آویز کرد. یکی از کارگران شرکت نظم‌آفرینان ایمان که دوست و همکار عمران است و نمی‌خواهد نامش فاش شود، گفت که عمران نگهبان بود. او مشکلات مالی زیادی داشت، حتی در مخارج معمولی زندگی هم می‌لنگید.

او برای خورد و خوراک زن و دو بچه‌اش ۵۰۰‌هزار تومان مساعده می‌خواست، اما با درخواستش موافقت نشد و به همین دلیل به زندگی‌اش پایان داد: «اینجا همه فقیرند، مردم هویزه، سوسنگرد و شهر‌ها و روستا‌های منطقه، اوضاع مالی بدی دارند. در این شرایط وقتی چند هفته‌ای دستمزد‌ها عقب می‌افتد، واقعا برای نان شب هم محتاج می‌شویم.»

این کارگر باسابقه، اما حرف‌های دیگری هم دارد: «قراردادی که امسال از طرف این پیمانکار با پرسنل این مجموعه منعقد شده، غیرقانونی است، به همین دلیل همه پرسنل این مجموعه در اعتراض به این شرایط که تعدادشان به ٤٠٠نفر می‌رسد، از امضای قرارداد خودداری کردند، اما درنهایت در اواسط خردادماه مجبور به پذیرش این شرایط شدیم.».

فیلم؛ تئوریسین سپاه: صادق لاریجانی باید اعدام شود!


فساد در جمهوری اسلامی تا به آنجا رسیده که حتی صدای تئوریسن سپاە پاسداران حسن عباسی را هم درآورد. او با نگرانی نسبت به وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد با اشاره به پرونده فساد اکبر طبری، خواهان محاکمه صادق لاریجانی شد (فیلم زیر). این در حالیست که رئیس قوه قضائیه را خامنه ای تعیین می کند و بعد از استعفای صادق لاریجانی باز هم خود رهبر جمهوری اسلامی او را در سمت رئیس شورای تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد.

حسن عباسی می گوید: نظام جمهورى اسلامى بايد خجالت زده باشد كه یک زالو، زير گوش و عبا و عمامه رئيس قوه قضائيه فساد را در جامعه هندل و پمپاژ میکرد! هر بار که تلویزیون را روشن میکنیم یکنفر در حال محاکمه شدن است! اینها را باید در میدان آزادی به دار آویخت! عکسی که دیروز منتشر شده با فرغون و لیفتراک داشتند پرونده این فرد را می‌برند. رئیس حفاظت اطلاعات آن قوه‌ای که همه این سال‌ها می‌دیده این ۲۰سال آنجا داشته فساد می‌کرده و آن دستگاه حفاظتی برخورد جدی را انجام نداده. آنها باید همه‌شان محاکمه شوند. ایضا خود رئیس قوه!

صادق لاریجانی، رئیس وقت قضاییه خامنه‌ای و رئیس کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پاسخ به جرایم اکبر طبری گفته بود: برخی از اتهامات مطرح شده در مورد معاون اجرایی حوزه ریاست قبلاً در دادسرا بررسی و کذب بودن آن محرز شده بود.

اکبر طبری، معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه خامنه‌ای در جلسه دوم دادگاه تمام اتهام‌ها علیه خود را رد کرد و گفت۲۰ سال به قوه قضاییه “خدمت صادقانه” کرده است.

او در ارتباط با پرونده ساخت یک ویلا در منطقه لواسان در شمال شرق تهران گفت افراد دیگری که در این ماجرا متهم به دادن رشوه به او هستند در صورت درخواست او حاضر بودند “کل لواسان” را به نامش کنند.

این است قوه قضائیه خامنه‌ای

دومین جلسه رسیدگی به اتهامات «اکبر طبری» دومین فرد قوه قضاییه در دوران ریاست صادق لاریجانی، صبح روز چهارشنبه در شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

اکبر طبری در دومین جلسه محاکمه خود گفت: ۲۰ سال به قوه قضائیه خدمت صادقانه کردم و هیچ اتهامی را قبول ندارم؛ چون همه اینها پرونده‌سازی است.

گفتنی است طبری در دستگاه قضایی دوران لاریجانی آن‌قدر با نفوذ بود که به ‌نوشته رسانه های حکومتی، حدود ۱۰ الی ۱۵سال پیش، همه کسانی که با عدلیه سروکار داشتند، «اکبر طبری» را می‌شناختند و کسانی که می‌خواستند پرونده‌ ای در دادگستری به‌ پیش ببرند، به سراغ او می‌رفتند. عده‌ ای می‌گفتند به‌جای آقای شاهرودی یا آملی لاریجانی، اکبر طبری را پیدا کنید و به سراغ او بروید.

همین رسانه‌ها می نویسند: یک قلم ثروت اکبر طبری، پنت هاوس ۱۰۰میلیارد تومانی است که از یک چپاولگر حکومتی دیگر به نام رسول دانیال‌زاده به‌عنوان رشوه دریافت کرده است.

روزنامه اعتماد در این باره نوشت: کمتر کسی توان اخذ دستور رئیس محترم قوه قضاییه را دارد، جز کسانی مانند طبری که اتاق کار آنان نزدیک دفتر رئیس قوه است و می‌توانند از این بستر سوءاستفاده کنند. بستر فسادی که طبری به راه انداخت و چندین قاضی و وکیل و کارشناس و سر دفتر را در مجموعه فساد خود به کار گرفت. در این میان آنچه که مطرح می‌شود این است که چرا چنین فردی با چنین حجمی از فساد، پیش از این در قوه قضاییه شناسایی نشده است؟

در پاسخ به سئوال این روزنامه باید گفت: این تنها مشتی از خروار فساد و حاکمیت غارت و چپاول چهل ساله جمهوری اسلامی است که طی آن هزاران دست محرومان را به اتهام سرقت های کوچک قطع کردند و با اشاره‌ ای از بالا پرونده‌های سنگین سرقت و رشوه و غارت اموال مردم را بستند. اندکی از بسیار و نوک کوه غارت سرمایه های کشور است. کوهی که بدنه و قاعده آن سپاه پاسداران و رأس آن خامنه‌ای است.

روزنامه ستاره صبح در همین رابطه نوشته است: طبری چه بسا قله کوه یخی فساد در این پرونده بزرگ باشد که می‌طلبد در رسیدگی به آن تنها به این قله بسنده نکرد.

بازداشت آخوند تبهکار فراری در یک کشور اروپايی؟


یکی از بستگان آخوند غلامرضا منصوری ساعاتی قبل در اینستاگرام مدعی شد: وی در بخارست (پایتخت رومانی) توسط پلیس اینترپل بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری حکومتی برنا، این در حالیست که عبدالرضا سلطانی (فعال رسانه‌ای) دیشب در کانال تلگرام خود نوشته بود: غلامرضا منصوری، بازپرس ویژه پرونده فاضل لاریجانی پیش از آنکه از آلمان سر در بیاورد در اوین بازداشت بود.

این منبع افزود: سه موضوع مهم در این خصوص وجود دارد: اولا باید مشخص شود یک محکومِ (متهم) قاعدتا ممنوع‌الخروج چطور از امتیاز مرخصی(!) برخوردار می‌شود و پس از آن، از آلمان سر در می‌آورد.

ثانیا آخرین اطلاعات ما نشان‌دهنده آن است وی با انتقال میزان قابل توجهی ارز (چند میلیون یورو) و اخذ اقامت اسپانیا، به‌همراه فرزندخوانده خود در این کشور سکونت پیدا کرده؛ لازم است نهادهای امنیتی با کمک گرفتن از اینترپل، اقدام به بازگرداندن این عنصر فاسد کنند.

ثالثا اینکه همه می‌دانیم امثال منصوری، اکنون کم نیستند و قاعدتا کریدور انتقال این عناصر به خارج کور و غیرفعال نشده است؛ بد نیست نهادهای نظارتی برای عدم فرار این مهره‌های فاسد، تمهیدات لازم را اتخاذ کند.

چرا آلمان پناهگاه آخوندهای تبهکار فراری شده است؟

سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرد با ارائه شکایتی به مقام‌های قضایی آلمان، خواستار بازداشت قاضی غلامرضا منصوری به خاطر سرکوب و زندانی کردن روزنامه‌نگاران ایران شده است.

گزارشگران بدون مرز با اشاره به اینکه قاضی منصوری فقط در دو ماه بهمن و اسفند ۹۱ برای حدود بیست روزنامه‌نگار در ایران حکم زندان صادر کرد، تأکید کرده است: دادستان [آلمان] نباید بگذارد او از دست عدالت فرار کند.

در همین حال نمایندگان دو حزب لیبرال و سبزها خواستار توضیح دولت آلمان در مورد اقامت غلامرضا منصوری در آلمان هستند. وزارت خارجه آلمان می‌گوید برای او ویزا صادر نکرده است. ایرانی‌های خارج از کشور خواستار بازداشت و محاکمه این آخوند تبهکار هستند.

روزنامه “دی‌ولت” آلمان در مطلبی با تیتر: “آلمان درمانگاه مخفی قضات مرگ ملاها” به جنجال حضور غلامرضا منصوری در این کشور پرداخته است. رسانه‌های داخلی ایران نوشته‌اند که گویا منصوری در کلینیک پروفسور سمیعی در هانوفر بستری شده است.

غلامرضا منصوری متهم ردیف نهم پرونده فساد در قوه قضاییه است و به گفته نماینده دادستان، با دریافت ۵۰۰ هزار یورو رشوه از کشور فرار کرده است.

یک سخنگوی حزب‌سبزهای آلمان تأکید کرده که برای دولت آلمان باید روشن باشد که منصوری مسئول بازداشت تعداد بسیاری از خبرنگاران و مسئول نقض حقوق بشر در موارد بسیاری است. برای ایرانیان بسیار سخت است که ببینند منصوری ویزای اقامت آلمان دریافت کرده است.

این سخنگو تأکید کرده که اگر گزارش‌ها در مورد اقامت منصوری در آلمان صحت داشته باشد، یک جنجال بزرگ است که دولت آلمان باید به سرعت در مورد آن موضع‌گیری کند.

فعالان ایرانی خارج از کشور هم خواستار بازداشت و محاکمه این آخوند نبهکار هستند. مینا احدی، مدیر کمیته بین‌المللی “نه به سنگسار” نامه‌ای به صدراعظم آلمان نوشته و با اشاره به محاکمه یکی از افسران ارشد ارتش سوریه در آلمان که مسئول شکنجه مخالفان اسد بوده است، خواستار پاسخگو کردن غلامرضا منصوری در آلمان شده است.

او در این نامه نوشته است: چطور ممکن است که فرمانده یک گردان ویژه ارتش (اسد) محاکمه می‌شود، اما یک قاضی که حکم به کشتن، شکنجه، بازداشت خبرنگاران و فعالان جامعه مدنی و قتل مخالفان سیاسی رژیم ایران داده با خوشرویی پذیرفته می‌شود؟

ایرج مصداقی، فعال حقوق بشر هم که در بازداشت حمید نوری در سوئد نقش داشت، دادخواستی خطاب به دادستان کل آلمان و دادستان ایالت نیدرزاکسن منتشر کرده و از ایرانی‌ها خواسته است آن را امضا کنند.

او با اشاره به سخنان غلامرضا منصوری در پیام ویدئوی روز دوشنبه که تأکید می‌کند به همکاری با جمهوری اسلامی افتخار می‌کند نوشته است: ما امضاکنندگان این دادخواست از مقامات قضایی کشور آلمان می‌خواهیم این فرد را که در پیگرد، دستگیری، حبس و شکنجه روزنامه‌نگاران ایرانی نقش فعال داشته و حتا به آن افتخار هم می‌کند، به خاطر نقض موازین حقوق بشر بازداشت کنند. بازگشت منصوری به ایران به معنی فرار او از پیشگاه عدالت است.