Previous Next

یک ماه بی خبری از سرنوشت زندانی سیاسی اعدامی


یک ماه بی خبری مطلق از سرنوشت هدایت عبداللەپور، زندانی سیاسی محکوم بە اعدام

با گذشت یک ماه از انتقال هدایت عبداللە پور، زندانی سیاسی محکوم بە اعدام بە مکانی نامعلوم، سرنوشت وی همچنان در هالەای از ابهام می باشد و پیگیریهای خانوادەاش در اینبارە بی نتیجە ماندە است.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، علی رغم سپری شدن یک ماه از انتقال ناگهانی هدایت عبداللەپور، از زندان مرکزی ارومیە بە مکانی نامعلوم، پیگیری های خانوادە این زندانی سیاسی محکوم بە اعدام بی نتیجە ماندە و هیچ خبری از سرنوشت وی در دست نمی باشد.

پیشتر هەنگاو گزارش دادە بود کە، پس از مراجعە خانوادە عبداللە پور بە دادگاه انقلاب دادستان آنجا نبودە و معاون دادستان با لحنی ناشایست رو بە همسر هدایت گفتە است: ”مادام ادارە اطلاعات جواب شما را نمی دهد، پس در قبرستان سراغش را بگیرید.“

بی خبری از سرنوشت هدایت عبداللە پور و رفتار مسئولان مربوطە موجی از نگرانی را نزد خانوادە این زندانی و هم بندی ها و فعالین مدنی بە وجود آوردە است.

طی روزهای اخیر شماری از فعالین مدنی با هشتگ #هدایت_عبداللەپور_کجاست خواهان پیگیری وضعیت این زندانی سیاسی و روشن شدن سرنوشت وی شدەاند.

هشدار بین المللی درباره اعدام زندانیان سیاسی

سازمان عفو بین‌الملل درباره احتمال اعدام مخفیانه چهار زندانی در خوزستان و آذربایجان غربی ابراز نگرانی کرد و از مقامات جمهوری اسلامی خواست که فورا وضعیت آنان را اعلام کنند.

در این بیانیه اعلام شده که امتناع مقامات از ارائه اطلاعات به خانواده‌های این چهار زندانی به نگرانی‌ها در مورد شکنجه یا اعدام مخفیانه آنان دامن زده است.

حسین سیلاوی، علی خسرجی و ناصر خفاجیان از ۱۲ فروردین سال جاری از زندان شیبان اهواز و هدایت عبدالله پور از ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ از زندان ارومیه به مکان‌های نامعلوم منتقل شده‌اند.

سازمان عفو بین الملل اعلام کرد که این چهار نفر در پی محاکمات “به شدت ناعادلانه و با وجود در میان بودن ادعاهای جدی شکنجه که هرگز در مورد آن تحقیق نشده” است، به اعدام محکوم شده‌اند.

مرگ دلخراش ورزشکار دوچرخه‌سوار؛ اظهارات مربی


ونوس زرین خاک که عضو هیات دوچرخه سواری تهران بود، صبح روز چهارشنبه ۱۴ خردادماه حین تمرین در بزرگراه بر اثر تصادف با خودرویی که پس از حادثه متواری شد جان خود را از دست داد.

تقاطع بزرگراه شیخ فضل الله و حکیم یک خودرو از پشت با او که در حال تمرین با دوچرخه بوده برخورد می‌کند و متاسفانه این حادثه منجر به جانباختن این بانوی رکابزن می‌شود.

به گزارش ایسنا، رئیس مرکز اورژانس تهران در واکنش به اظهارات مربی این ورزشکار دوچرخه‌سواری گفت: موتورلانس اوژانس تقریبا ۸ دقیقه پس از اولین تماس به محل وقوع حادثه رسیده و زمان رسیدن آمبولانس هم حدود ۱۱ دقیقه از زمان دریافت اولین تماس بوده است.

اما مربی این رکابزن که در لحظه فوت وی بالای سرش حضور داشته توضیحاتی را در مورد علت فوت و حواشی که بعدا پیش آمد ارائه کرده و طی آن گفته است که ابتدا آمبولانس موتوری آمد که نتوانست کاری انجام بدهد و سپس ۴۰ دقیقه طول کشید تا ماشین آمبولانس بیاید.

نبود امکانات؛ مرگ دلخراش ورزشکار دوچرخه‌سوار

ونوس زرین خاک ، بانوی دوچرخه سوار رشته کوهستان که عضو هیات دوچرخه سواری تهران بود، در روز جهانی دوچرخه حین تمرین در اثر تصادف با یک اتوموبیل فوت کرد

روز چهارشنبه ۱۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۹ شمسی مصادف با سوم ژوئن ، روز جهانی دوچرخه بود.

ونوس زرین خاک (نوری) مشغول تمرین بوده است که در تقاطع بزرگراه شیخ فضل الله و حکیم ، یک خودرو از پشت با او برخورد می‌ کند که منجر به فوت این بانوی رکابزن می‌ شود.

او پیش از رسیدن نیروهای امدادی جان خود را از دست می دهد و علت مرگ وی، اصابت ضربه به سر بوده است. وی ۳۶ ساله و دارای یک فرزند بود. او علاوه بر دوچرخه سواری در رشته‌ های ورزشی یوگا، کیک بوکسینگ، دراگون بوت و همچنین کوهنوردی نیز فعالیت داشته است.

مدتی پیش نیز یک دوچرخه‌ سوار نوجوان در یزد بر اثر تصادف در حین تمرین درگذشته بود..

بیانیه طلاب علیه بانوی ایرانی که به زورخانه می رود!

لکه ننگ عظیمی به نام حضور زنان در زورخانه!

بنا به گزارش رسانه های حکومتی، جمعی از طلاب با حضور در زورخانه شهید عراقی و هیات ورزش‌های زورخانه‌ای تهران، نسبت به برنامه‌ریزی و حمایت فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای از حضور زنان در این رشته ورزشی، شدیدا اعتراض کردند.

تجمع‌کنندگان در بیانیه پایانی خود با اعتراض شدید به مسئولان فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای به‌خاطر حمایت از حضور زنان در رشته‌های زورخانه‌ای، نسبت به هرگونه برنامه‌ریزی برای حضور زنان در این ورزش هشدار دادند.

آن‌ها همچنین حمایت از حضور زنان در این رشته را امری مذموم و ناپسند دانستند و آن را لکه‌ننگی بر کارنامه مسئولان فدراسیون دانستند.

آن‌ها همچنین اجازه نواختن زنگ زورخانه به اعضای هیات رییسه فدراسیون و اعطای نشان و حکم پهلوانی به بانوان را، به سخره گرفتن تمامی آداب و رسوم ورزش زورخانه‌ای دانستند.

روزنامه آفتاب یزد پیش تر نوشته بود: اینکه زنی در گود زورخانه میل بزند و کباده بکشد، برای خیلی‌ها دور از ذهن به نظر می‌رسد چرا که ورزش زورخانه‌ای از اول پیدایش تا به امروز یک ورزش مردانه تلقی شده و آئین پهلوانی در جامعه امروز برای زنان سرزمین مان تعریفی ندارد.

با این حال هستند زنان پهلوانی که با همه سختی‌ها و نگاه‌های نا متعارف به این موضوع، پای در گود زورخانه می‌گذارند و آئین پهلوانی را تمرین می‌کنند به امید اینکه در این ورزش جایی برای خودشان باز کنند. شاید این سوال در ذهن شما هم به وجود آمده باشد که چرا ورزش‌های زورخانه‌ای تا کنون بین المللی نشده است، واقعیت این است که تا زمانی که در این رشته ورزشی جایگاهی برای زنان تعریف نشود هیچ گاه رنگ عرصه بین الملل را به خود نخواهد دید، اما آیا امیدی هست که بعد از گذشت قرن‌ها و با وجود تحولات اجتماعی شاهد حضور ورزشکاران زن در این عرصه باشیم؟آیا امیدی هست که دختران ایران‌زمین هم روزی پهلوان خطاب شوند بدون اینکه نقش‌های قالب و از پیش‌تعیین شده اجتماعی بر آن‌ها تحمیل شود؟ آیا آموزه‌های پهلوانی فقط می‌تواند مختص پسران و مردان باشد؟ آیا زمان آن نرسیده که القابی مانند جوانمردی و مردانگی جای خود را به انسان‌اندیشی بدهند و از شکاف‌های جنسیتی به سمت انتقال آموزه‌ها به دختران در کنار پسران حرکت کنیم؟ آیا آئین پهلوانی تنها برای مردان تعریف شده است؟ آیا در شاهنامه، پهلوانی و جهان پر تنش و اسطوره‌ای آن فقط مختص مردان بوده است؟
برای بررسی این موضوع با یکی از زنانی که با استواری پا به عرصه ورزش زورخانه‌ای گذاشته تا قدمی هر چند کوچک، در راه پر فراز و نشیب بین المللی شدن این ورزش بردارد به گفتگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را خواهید خواند.

کمی در رابطه با خودتان توضیح دهید؟
من رایحه مظفریان ۳۴ ساله و دانشجوی دکترای جامعه شناسی هستم و در حال حاضر ورزش زورخانه‌ای انجام می‌دهم.

به طور کلی نظرتان درباره ورزش باستانی چیست؟
هم از زن بود دین یزدان به پای
یلان را به نیکی بود رهنمای
ورزش باستانی ایران و زورخانه نماد تمدن ایرانیان است و ریشه در تاریخ کهن و فرهنگ غنی ایران دارد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که قدمت آیین پهلوانی به دوره‌ی ایران باستان برمی گردد. این ورزش در قرن هشتم ه. ق. در هندوستان، پاکستان، عراق و آسیای میانه گسترش یافت و اکنون در بیش از ۶۰ کشور جهان مورد استقبال قرار گرفته است. در این کشور‌ها زنان نیز به عنوان بخشی از جامعه که داوطلب آموختن صفات و مهارت‌های پهلوانی هستند در این زمینه فعالیت می‌کنند، اما سوال من این است که چرا در ایران که نقطه شروع این ورزش بوده است هنوز زنان حق شرکت ندارند؟ اکثر زنان شاهنامه نمونه بارز زن تمام عیار هستند و در عین برخورداری از فرزانگی، بزرگ‌منشی و حتی دلیری، از جوهر زنانه به نحو احسن نیز برخوردار هستند. رودابه، تهمینه، گردآفرید، فرنگیس و کتایون ممکن است در کنار سام، زال، رستم، سهراب، سیاوش و اسفندیار، نقشی فرعی داشته باشند، ولی بدون این‌ها معلوم نیست بر سر قهرمان مرد چه می‌آمد و چه ساختار و چه جذابیتی برای داستان باقی می‌ماند.
زنان در شاهنامه نه تنها از این دیدگاه که دلبران و دختران و مادران قهرمانان بوده‌اند، بلکه از دید شخصیت‌های مستقل و اثرگذار هم می‌توانند مورد بحث باشند و تا حدی هم بوده‌اند. خطر‌کردن، جنگیدن، بلندپرواز بودن، خرد‌ورزیدن و قدرت انتخاب که در زنانی، چون سیندخت، فرانک، گردیه، کتایون و دیگران دیده می‌شود، لزوماً صفاتی مردانه نیستند، به‌ویژه هنگامی که فضا، فضای اشرافی و حماسی باشد. در دیدگاه فردوسی، بزرگ‌ترین خالق پهلوان‌های کهن ایرانی زن منزلت فرشتگان را دارد و مظهر خوشبختی نشان داده می‌شود و در دوراندیشی و پارسایی و عقل و درایت و دلاوری و تیزهوشی همچون مردان مورد ستایش قرار می‌گیرد.

به نظر شما چرا زنان باید توانایی حضور در زورخانه را داشته باشند؟
زنان و دختران این سرزمین باید مثل سایر کشور‌ها سهمی از ورزش ملی و باستانی کشورشان داشته باشند. در سایر کشور‌ها مثل تایلند، ژاپن، چین، ترکیه و … ورزش‌های ملی، باستانی و آیینی وجود دارد که سالهاست زنان در آن شروع به فعالیت کرده اند. ما برای رسیدن به این سهم و حق مسلم زنان مشارکت سایر زنان جهان در ورزش‌های ملی کشورشان را در صفحه و سایتمان معرفی کرده ایم، اما واقعیت این است که حضور در محیطی امن در زورخانه‌ها حق زنان ایرانی است که به دلایل واهی از آن‌ها سلب شده است.

شما چطور ورزش زورخانه‌ای را آغاز کردید؟
حدود ۶ سال پیش به طور اتفاقی با ورزش زورخانه‌ای آشنا شدم. تا قبل از آن مثل اکثر زن‌ها این ورزش را از تلویزیون می‌دیدم و یا شاید ترس داشتم وارد زورخونه بشوم و حتی برایم عجیب هم بود که زن‌ها ممکن است بتوانند به عنوان تماشاگر در زورخونه حضور داشته باشند. زمانی که با رییس هیئت ورزش زورخانه‌ای استان فارس آشنا شدم، آقای غرقی من را متوجه این موضوع کرد که زنان اگر نتوانند وارد این عرصه ورزشی شوند این ورزش هیچ گاه نمی‌تواند بین المللی شود. من به هیچ شکل سابقه انجام این ورزش را نداشتم. شناختی هم از این ورزش نداشتم.کم کم شروع به رفتن به زورخانه کردم و درباره آن مطالعاتم را آغاز کردم، از طرف دیگر هم قواعد، آداب و مرام این ورزش را یاد گرفتم. البته این ورزش انقدر جزییات مهم و دلنشین دارد که هر چه بیشتر واردش می‌شویم عمیق‌تر می‌شود. در نهایت یک روز خانمی برای اولین بار جلوی چشم هزاران نفر در استادیوم آزادی کباده گرفت و بعد از آن جناب غرقی او را به من معرفی کرد. من با ایشان تماس گرفتم. چند بار خانم شاناز فدایی را دیدیم و تقاضانامه درخواست زنان برای آموزش دیدن در این رشته را به فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای بردم. برای فدراسیون خیلی عجیب بود. مدیر دوره پیشین و همکارانشان تعجب کردند با من گفتگو کردند تا حدودی بهانه تراشی کردند و هرگز به تقاضای ما جواب کتبی ندادند.

پیشکسوتان این ورزش از حضور زنان در زورخانه ناراضی نیستند؟
پهلوانان و پیشکسوتان که به شدت با حضور زنان در این ورزش مخالف هستند، اما آن‌ها باید بپذیرند که این ورزش باید راه‌های بین المللی شدن و معرفی شدن به جهان را بپیماید. باید بپذیرند ملیت مفهومی صرفا مردانه نیست. جامعه و ملت ایران هم زنان هستند و هم مردان. اینکه بار‌ها ابراز‌ می‌کنند گود زورخانه مقدس است، پاسخ بسیار واضحی دارد، گود زورخانه از خانه خدا و مسجد مقدس‌تر نیست.زنان هیچگاه از حضور در اماکن مقدس منع نشده اند. تقدس گود امری انتسابیست که از سمت مردان به گود نسبت داده شده است و حتی اگر به تقدس آن احترام هم بگذاریم زنان در تمام امور مقدس مشارکت دارند. زنان در طول تاریخ، در جنبش‌های بسیاری مشارکت کردند. سلاح به دست گرفتند در خط مقدم جنگیدند، در جنبش تنباکو، در هشت سال دفاع مقدس حتی بدون سلاح در این روز‌های سخت کرونایی شاهد دلاوری‌های زنان در خط مقدم هستیم. مقدس بودن گود زورخانه هیچ تضادی با حضور زنان در این گود برای ورزش کردن ندارد.

به نظر شما دلیل مخالفت مردان به حضور زنان در زورخانه چیست؟
پیشکسوتان می‌گویند زنان خارج از گود یا در خانه‌ها ورزش کنند. سوال این است که آیا زنان خانه خدا را از رواق مسجدالحرام زیارت می‌کنند؟ یا در دل صحن طواف می‌کنند؟! اینکه این گود مقدس است و زنان نباید در گود ورزش کنند اهانت به مقام والای زنان است. یعنی حضور زنان در گود ممنوع است؟! شاید باید اکثر مردان مخالف حضور زنان، در ادبیاتشان تجدید نظر کنند. همچنین ورزش کردن زنان در خانه که مجوز احتیاج ندارد! مردان مخالف ابراز می‌کنند که زنان در خانه ورزش کنند حتی تا این حد برای جزئی‌ترین دغدغه‌های زنان و مکان ورزشی زنان به خودشان اجازه اظهار نظر می‌دهند. در حالی که زنان اکنون تیم کشتی و وزنه برداری دارند، روی تشک کشتی ورزش می‌کنند، ولی همچنان ذهنیت اکثر مخالفین این ورزش درگیر تقدس گود زورخانه است. با این حال اگرچه تقاضای زنان برای ورزش در زورخانه سالهاست روی میز فدراسیون و سایر نهاد‌ها و وزارتخانه‌ها مانده است، ولی شاید به همت دسته جمعی زنان و مردان علاقه‌مند تابوی این امر شکسته شود.

همسر، برادر یا پدر شما چه واکنشی در خصوص ورزش مورد علاقه شما دارد؟ آیا شما را تشویق می‌کند؟
من البته خیلی تمایل ندارم از نظر همسر و پدر و برادرم صحبت کنم. اگر چه واقعا مشوق و همراه من هستند و نه تنها من بلکه سایر بانوان باستانی کار هم از حمایت خانواده هایشان بهره‌مند هستند، ولی علاقه من به این ورزش ارتباطی با سلیقه مردان خانواده من ندارد. مگر زنی که رشته کاراته را انتخاب می‌کند به دلیل علاقه شخصیش از مردان خانواده اش اجازه می‌گیرد؟! خود زنان باید به سطحی از علاقه برسند و در هر امور و مسیر خودشان را انتخاب کنند. مسئله من این است که توقف نزدیک به پانزده سال درخواست زنان برای انجام این ورزش به دلیل بها دادن به نگاه و تفکر مخالفین ایجاد شده است. هر امری که تبدیل به تابو شود شکستن آن زمان و بستر فرهنگی لازم دارد. اکنون هم از سمت برخی مردان به شدت پیام‌های ناراحت کننده‌ای دریافت می‌کنیم. آزار کلامی و تهدید‌هایی که از شان این ورزش و منش پهلوانی به دور است و بیش از اینکه ما را ناراحت کند خود مردان باید از این امر خجالت زده باشند وگرنه مسیر و راه ما مشخص است.

آیا از لحاظ قانونی منعی برای حضور زنان در زورخانه وجود دارد؟
برای ورود زنان هیچ ممنوعیت قانونی وجود ندارد. در هیچ کدام از آیین نامه‌های داخلی فدراسیون ورزش زورخانه‌ای و فدراسیون‌های آماتوری یک جمله پیدا نمی‌کنید که دستور داده باشد که ورود زنان به گود زورخانه ممنوع است. این یک عرف بین خود مردان است که با حضور زنان به آرامی در ذهن‌ها جا خواهد افتاد و این تابو شکسته خواهد شد.

به نظر شما اینکه زنان اجازه ورود به زورخانه را ندارند تا چه اندازه می‌تواند در جامعه تاثیر داشته باشد؟
در چنین شرایطی استعداد‌های بسیاری از دختران و زنان سرزمینمان به هدر می‌رود. سالیان دراز پسر بچه‌ها هم تا زمانی که ریش و سبیل در نمی‌آوردند و بالغ نمی‌شدند اجازه ورود به ورزش زورخانه‌ای را نداشتند تا اینکه پس از تغییرات و انعطاف‌هایی که این ورزش از خود نشان داده است فضا برای حضور پسر بچه‌ها هم مهیا شده است. اکنون مدارسی وجود دارد که به طور تخصصی به آموزش این ورزش برای پسران می‌پردازند، اما همچنان دختران در این ورزش نادیده گرفته می‌شوند.در این امر دو نکته قابل توجه است اول اینکه نشان میدهد پس این ورزش انعطاف دارد و قواعد و قوانینش به محکمی آنچه که ادعا می‌شود نیست، چنانچه‌ می‌بینیم پسران برای مدت‌ها اجازه حضور نداشتند، ولی اکنون سالهاست مشارکت می‌کنند و رتبه‌های مختلفی هم کسب می‌کنند. پس چرا زنان سهمی از این انعطاف نداشته باشند؟! دوم اینکه ارزش و منزلت مقام زن برای حضور در مکان ورزش ملی از یک پسر بچه بالغ نشده کمتر است؟! پسران بدون ممنوعیت عرفی و حتی با استقبال‌ می‌توانند وارد گود زورخانه شوند و ورزش کنند و برای به دست آوردن این حق نجنگیده اند بلکه امکانات و شرایط مهیا شده و در اختیارشان قرار گرفته است، اما زنان باید بجنگند تا شاید به این حق برسند و این جای تعجب دارد!

واکنش جامعه به شما وقتی در حال ورزش زورخانه‌ای هستید چگونه است؟
بار‌ها مردانی مراجعه کرده اند و با تمسخر پرسیده اند «یعنی زنان بیایند ورزش کنند و آن‌ها را پهلوان مریم و پهلوان الناز خطاب کنیم؟!» از سر تمسخر میگویند، ولی وقتی کسانی مثل پهلوانان شاهنامه و شیرزنانی در تاریخ ایران وجود دارد قطعا گرفتن لقب پهلوانی در برابر خدمتی که می‌کنند حق مسلم آنان است.

چرا با وجود همه این برخورد‌ها هنوز به ورزش باستانی علاقه‌مند هستید؟
من عاشق این ورزش شدم. حفظ و حراست و مشارکت در این ورزش برایم روز به روز و بیش از پیش اهمیت دارد. پله پله یادگیری و علاقه ام به این ورزش را خودم ساختم. حس دین به این ورزش دارم. من عاشق سرزمینم ایران هستم. چطور میتوانم فرهنگ و ملیتم را دوست نداشته باشم؟! این ورزش پتانسیل‌های زیادی دارد. از موسیقی تا تک تک حرکات و آلاتی که استفاده می‌شود. اکنون زنان غیور ایرانی در حالی مشغول انجام و یادگیری این ورزش هستند که هنوز دغدغه اکثر مردان باستانی کار پرداختن به حاشیه هاست.

به نظر شما حضور زنان در زورخانه چه نتایجی به همراه خواهد داشت؟
فراموش نکنیم القابی که دست‌پرورده جامعه مردانه است، مثل فروتنی و گشاده‌رویی و جوان‌مردی که اغلب از سوی مردان به دیگر مردان داده می‌شود در اصل نقش القا کنندگی را دارد، در پی تحولات جامعه امروزی نیازمند بازنگری است. این تغییر نگرش تنها در صورتی میسر و موثر خواهد بود که در بستر همان اجتماع اولیه اصلاح گردد. حضور زنان در گود زورخانه بی‌شک آغازگر تغییرات بزرگ و مثبتی می‌تواند باشد.‌

می‌توانید یک خاطره از ورزش زورخانه‌ای تعریف کنید؟
یک روز با یکی از مردان غیور و حامی این ورزش آقای پوریا فخاری به آرامگاه فردوسی رفته بودیم تا من جلوی آرامگاه این مرد حکیم و فرزانه شیرین کاری کنم و فیلم برداری کنیم تا برای انتشار بتوانیم از ادبیات و داستان‌های حماسی شاهنامه الهام بگیریم. در شاهنامه داستان‌های بسیاری از رشادت‌های زنان وجود دارد، چند دقیقه از انجام حرکات من نمی‌گذشت که ناگهان مامور محوطه آمد و گفت: «خانم جمع کنید و تشریف بیاورید دفتر» ما رفتیم دفتر مجموعه و مدیر نگاهی به میل انداخت نگاهی به من و گفت: با این وضع‌ نمی‌توانید محوطه را ناآرام کنید! من پاسخ دادم چه وضعی؟ هیچ کس که در محوطه نیست! جواب دادند «با این وضع که میل بزنید، این حرکات نمایشی مجوز می‌خواهد!»من درخواست کردم اگر ممکن است فقط چند دقیقه اجازه بدهند! چون از نظر من فردوسی متعلق به همه است و مصادره آن به بهانه مجوز این تعلق را زیر سوال می‌برد، اما هر کاری کردیم اجازه ندادند و از ان لحظه فقط یک فیلم یک دقیقه‌ای باقی مانده است. مامور همه جا مارا دنبال میکرد و در آخر مجبور به ترک آرامگاه شدیم. بعد‌ها فیلم‌هایی دیدم از نقالی دختر بچه ها، از نقالی مردان که در محوطه که با لباس‌های زیبا شعر خوانی‌ می‌کردند و حرکاتشان برای رییس آرامگاه نمایشی نبود! هنوز این دیدگاه وجود دارد که زنان اگر میل به دست بگیرند امری خنده دار است.

پهلوانان زنان دیگری که در این حرفه فعالیت می‌کنند را می‌شناسید؟
شاناز فدایی، مینا نخعی، مهناز حاجی آقا بابایی، کمند روشن، هستی پور یزدان‌پناه، الناز اورنگی، مریم اسعدی، شیما آقایی افشار، توران شریفی نژاد، آذر هاشمی و دکتر فریده اشرف گنجویی از جمله زنان پرتلاش این عرصه هستند که با دلاوری هایشان تابو‌های مردانه این ورزش را شکسته اند و مطمئنا نامشان در تاریخ جاودانه خواهد ماند.

از چه زمانی شروع به فعالیت درباره این موضوع در فضای مجازی کردید؟
بعد از مدتی خودم شروع کردم به نوشتن مطالب متعدد و جمع آوری استفتا از مراجع درباره حضور زنان در زورخانه و انجام ورزش باستانی، در این بین با زنان دیگری هم آشنا شدم. زنان حرفه‌ای که فرزندان پهلوانان رشید و روشنفکر این سرزمین هستند و با عشق و علاقه از کودکی در خانه کنار پدران و برادرانشان ورزش می‌کنند. در طول همه این سال‌ها پراکندگی زنان با استعداد در نقاط مختلف جغرافیایی ایران و عدم دسترسی به امکانات برای ورزش کردن در کنار هم و در مکان مناسب برای من دغدغه بود. بار‌ها در مطالب متعدد موضوع را نوشتم، اما متاسفانه نسبت به آن بی توجهی شد تا اینکه تصمیم گرفتم از فضای مجازی برای این کار استفاده کنم. مشکل شرعی با فتوا‌ها حل شده است و مشکل قانونی وجود ندارد. در عین حال من بانوان زیادی را پیدا کرده ام که این ورزش ملی را مانند من با عشق دوست دارند.

حرف آخری اگر هست.‌
می‌خواستم از جامعه زنان ورزشکار در تمامی رشته ها، کشتی، کشتی آلیش، پرثوا، چوگان و … درخواست کنم با حضورشان در این عرصه ما را حمایت کنند.

فیلم؛ وقایع آمریکا؛ واکنش پدر پویا به اظهارات خامنه‌ای


پدر پویا بختیاری، درباره سخنان اخیر خامنه‌ای، با تاکید بر اینکه «قیاس اعتراضات در آمریکا با خیزش آبان ماه در ایران یک دروغ بزرگ است»، گفت که خامنه‌ای مغزش پوکیده و یادش رفته که مغز پسر ۲۷ ساله من را در شامگاه ۲۵ آبان و تنها چند دقیقه پس از شرکت در اجتماع معترضان، به دستور او متلاشی کردند.

خامنه‌ای هفته گذشته در یک سخنرانی ویدیویی درباره اعتراضات در آمریکا، گفت که اعتراض و تجمع حق مردم است اما در آمریکا «مردم را می‌کشند و با جنایت واضح و آشکار، خودشان را نشان می‌دهند و عذرخواهی هم نمی‌کنند؛ در عین حال زبانشان هم دراز است.»

منوچهر بختیاری در گفت و گو با تلویزیون ایران‌اینترنشنال، در پاسخ به این سخنان رهبر جمهوری اسلامی، گفت: «اینکه آقای خامنه‌ای می‌گوید اعتراض و اجتماع حق مردم است، از کدام مردم حرف می زند. آیا مردمی دارد، از کدام مردم حرف می‌زند، من فکر می‌کنم ایشان مغزش پوکیده. بعد از ۸۰ سال توان فکر کردن ندارد، کاغذی می‌دهند دستش و به او می‌گویند حرف بزن» درحالی که او اول باید «بیاید جواب مرا بدهد، پسر مرا چرا کشته است.»

پدر پویا بختیاری سخنان خامنه‌ای درباره اعتراضات در آمریکا را اقدامی برای انحراف اذهان ایرانیان از ابعاد کشتار در جریان اعتراضات آبان ماه در ایران عنوان کرد و تاکید کرد که «علی خامنه‌ای فراموش کرده و می‌خواهد ذهن ما را منحرف کند، می‌خواهد نگاه ما را منحرف کند.» (فیلم زیر)

بزرگترین موهبتی که نصیب مردم آمریکا شده است


شکوه میرزادگی

دوباره و صدبار آه…..ای آزادی

دو روز است که تظاهر کنندگان آمریکایی از مرحله خشم به مرحله آرامش و مهری برگرفته از منطق رسیده اند، و به نظر می رسد مثل همیشه، که این نوع واکنش ها به پیدا کردن راه حل هایی عدالت خواهانه منتهی می شود، آمریکا می رود تا دموکراسی اش را رنگ و رویی تازه ببخشد.

این نتیجه با شکوه و درخشان، از موهبت آزادی است. چیزی که در دو قرن گذشته توانسته قدم به قدم آمریکا را به پیش ببرد. و در بزنگاه های حساس و مهم تاریخ اجازه ندهد که این کشور از دموکراسی دور شود. هیچ ربطی هم به فلان حزب و فلان سناتور و فلان رییس جمهور ندارد؛ وقتی آزادی در سرزمینی وجود داشته باشد، برگ برنده در نهایت در دست آزادیخواهان خواهد بود.

این شانس و موهبت فقط از آن کشورهایی است که دموکراسی و قانون در آن ها حرف اول را می زند.

وای به حال سرزمین دیکتاتورزده و مردمان رنج دیده ما که در قرن بیست و یکم همچنان در حسرت نفسی بلند آه می کشد و حاکمین انسان ستیز و آزادی کش اش همچنان روز و شب نفس کش می طلبند!

فیلم؛ واکنش سیاهپوستان به فرصت طلبی جو بایدن

پیام شماری از سیاهپوستان آمریکا به نامزد دمکرات ها و اعلام حمایتشان از ترامپ: بایدن؛ من سیاهپوست هستم ولی به تو رای نمی‌دهم

با شکایت امام جمعه، کارگر نانوايی را شلاق زدند


کارگر نانوايی را شلاق می زنند و زبانشان هم دراز است. با شکایت امام جمعه خامنه ای؛ اجرای حکم ۵۵ ضربه شلاق یک کارگر نانوايی در شهرستان چرام

روز شنبه ۱۷ خردادماه حکم شلاق یک شهروند اهل چرام در واحد اجرای احکام دادگستری این شهرستان اجرا شد. وی روح الله برزین نام دارد و در یک نانوایی در شهرستان چرام کار می کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۱۷ خردادماه ۱۳۹۹، روز شنبه ۱۷ خردادماه ۱۳۹۹، حکم شلاق روح الله برزین، شهروند اهل چرام در واحد اجرای احکام دادگستری چرام اجرا شد.

آقای برزین سال گذشته به دلیل اظهارنظر دیگران زیر مطلبی انتقادی از وی، با شکایت سید نورالله افشار، امام جمعه شهرستان چرام توسط دادگاه کیفری این شهر به ۵۵ ضربه شلاق محکوم شد.

دادگاه با استناد به نظرات نوشته شده سایر کاربران، این شهروند را محکوم به تحمل ۵۵ ضربه شلاق کرد.

یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود در این خصوص به هرانا توضیح داد: “پس از صدور حکم شلاق، باوجود پادرمیانی چند تن از معتمدین و بزرگان شهر، امام جمعه حاضر به رضایت نشده و همچنان خواستار اجرای حکم شد. نهایتا نیز حکم شلاق در واحد اجرای احکام شهرستان چرام اجرا شد”.

سید نورالله افشار، امام جمعه و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان چرام پیشتر نیز خواستار شلاق زدن برخی از مدیران دستگاه‌های اجرایی استان کهگیلویه و بویراحمد در نماز جمعه شده بود.

شلاق زدن یک گردشگر بخاطر نوشیدن مشروب

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان طبس در تشریح پرونده شرب خمر که توسط برخی افراد تور گردشگری رخ داده است گفت: روز جمعه ۱۱ بهمن ۹۸ یک تور گردشگری به شهرستان طبس سفر کرده بود که برخی افراد در آن مرتکب جرم شده و به آن اعتراف کردند.

به گزارش تسنیم، حجت الاسلام امیر زارع حسینی گفت: شهرستان طبس به خاطر وجود آستان مبارک حضرت حسین بن موسی الکاظم علیه السلام مورد توجه زائران است که در کنار این حضور باید قانون و مقررات جمهوری اسلامی از جمله حجاب و شئونات اسلامی را رعایت کنند و از رفتار‌های هنجارشکنانه پرهیز کنند.

این مقام قضایی گفت: متاسفانه در کنار مزایای گردشگری، یکسری آسیب‌هایی نیز وجود دارد که باید اصلاح شود تا مشکلات و ناهنجاری‌ها ایجاد نشود و موجب نگرانی و ناراحتی مومنین و متدینین نشود.

زارع حسینی تصریح کرد: متاسفانه در روز‌های گذشته اخباری حاصل شد که برخی گردشگران در شهرستان طبس رعایت قوانین را نکردند و در منطقه کال جنی، شرب خمر کرده و بر اساس تصاویر موجود شئونات اسلامی رعایت نشده است.

دادستان شهرستان طبس افزود: در این پرونده بیش از یک و نیم لیتر مشروبات الکلی از اتوبوس حامل گردشگران کشف شد که در تصاویر و فیلم‌های موجود شخصی نیز شرب خمر کرده که بعد از طی مراحل قانونی رای صادر شد و، چون متهم اعتراض به رای نداشت، اجرایی شد.

وی گفت: طبق قانون ۲۶۴ و ۲۶۵ مجازات اسلامی ۸۰ ضربه شلاق حدی دارد که برای این پرونده به اجرا درآمد.

خودکشی تکاندهنده یک “کودک کار” در کرمانشاه

خودکشی یک کودک کار ۱۱ ساله در کرمانشاه

خبرگزاری هرانا – طی هفته گذشته، یک کودک ‌کار ۱۱ ساله در کرمانشاه دست به خود کشی زد و جان خود را از دست داد. یک مددکار جمعیت امام علی که از نزدیک با آسیب های اجتماعی محله جعفرآباد کرمانشاه درگیر بوده در خصوص خودکشی «آرمین» می گوید: “پدر معتاد، مادر فوت شده، گرسنگی، کار مداوم کودکان، درگیر شدن کودکان با مصرف مواد مخدر، سابقه خودکشی در کودکان، محیط زندگی نامناسب، استفاده نزدیکان برای تکدی گری و… شواهد قطعی و کافی بود که از نابودی و تباهی کودکان در آینده نزدیک خبر دهد”.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از میلکان آنلاین، یک کودک کار ۱۱ ساله در کرمانشاه دست به خود کشی زد و جان خود را از دست داد.

جعفر دانش پرور، مسئول جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی کرمانشاه در خصوص شرایط زندگی این کودک که نامش “آرمین” عنوان شده است، گفت: “خواهر کوچکش هنوز بهزیستی بود که مادرش بر اثر سرطان راهی بیمارستان شد و همانجا از دنیا رفت. خواهرش را به بهانه فوت مادر به خانه برگرداندند. پیش از عید وقتی مادربزرگ او را همراه با خود برای تکدی گری برده بود، توسط بهزیستی به مراکز نگهداری منتقل شد اما هر چقدر تلاش کردیم در بهزیستی نگهش دارند موفق نشدیم و بهزیستی به بهانه اینکه اینها کولی هستند و سبک زندگیشان همینطور است گفتند که کاری از دستمان بر نمی‌آید”.

وی ادامه داد: “بعد از فوت مادر، مدتها اعضای جمعیت به علت تعطیلی خانه ایرانی جعفرآباد به خاطر کرونا (محل برگزاری کلاس های آموزشی، هنری و حمایت از کودکان در معرض آسیب تحت حمایت جمعیت)، هر روز با غذای گرم به خانه آرمین می رفتند و شهادت می‌دادند که حتی قاشقی برای خوردن غذا در آن خانه نیست که امیدی به طبخ غذا در آنجا باشد”.

دانش پرور افزود: “پدر معتاد، مادر فوت شده، گرسنگی مداوم، کار مداوم کودکان، درگیر شدن کودکان با مصرف مواد مخدر، سابقه خودکشی در کودکان، محیط زندگی نامناسب، استفاده نزدیکان برای تکدی گری و… شواهد قطعی و کافی بود که از نابودی و تباهی کودکان در آینده نزدیک خبر دهد”.

هفته گذشته آرمین با مادربزرگ دعوایش می‌شود و به گفته خواهر کوچکش به هدف خودکشی یک ورق قرص می‌خورد. آرمین را به بیمارستان می‌برند ولی تلاش‌ها بی نتیجه مانده و این کودک جان خود را از دست می‌دهد.

بر اساس این گزارش، شناسنامه آرمین که برای تحویل جسدش لازم است، هنوز در بیمارستان «امام رضا» در گرو پرداخت بدهی بستری زمان مرگ مادر است. پس از سه روز تعطیلی، شنبه ۱۷ خردادماه به دنبال شناسنامه می روند و به آن‌ها می‌گویند شناسنامه گم شده است.

خودکشی سە کودک زیر ١٨ سال طی کمتر از دو هفتە

طی دو هفتە گذشتە دو دختر و یک پس نوجوان در شهرستان سقز اقدام بە خودکشی و بە زندگی خود پایان دادەاند. برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، شامگاه چهارشنبە ١٤ خرداد ٩٩ (٣ ژوئن ٢٠٢٠)، یک پسر ١٦ سالە باهویت ”دانیال حسین پور“ در محلە ”قوخ“ سقز خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان داد.

خانواده دانیال از علت خودکشی وی اظهار بی اطلاعی کرده اند. لیکن آنچه مشخص است، وضعیت اقتصادی این خانواده بسیار نابسامان بوده به نحوی که پدر دانیال در ازای دریافت مبلغی ناچیز، جرم شخص دیگری را در دادگاه بر عهده گرفته و حدود دو سال است که در زندان مرکزی سقز محبوس است.

همان روز یک دختر ١٤ سالە دریگر در سقز با هویت ”آلا عنبری“ بە دلایل نامعلومی خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان دادە است.

همچنین، روز شنبە ٣ خرداد ٩٩ (٢٣ می ٢٠٢٠)، یک دختر ١٧ سالە اهل روستای ”قباغلو“ از توابع شهرستان سقز با هویت ”مفیدە حسن نژاد“ خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان دادە است.

هەنگاو پیشتر گزارش دادە بود کە، این دختر ١٧ سالە قرار بودە کە ازدواج کند، اما خانوادە وی از تمکن مالی لازم برای خرید جهیزیە و حداقل وسایل معیشتی برخوردار نبودە و برای همین خود را حلق آویز کردە است.

با استناد بە آمار بە ثبت رسیدە در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هەنگاو، از ابتدای سال ٢٠٢٠ تاکنون (٥ ماه)، دست کم ١٦ کودک زیر ١٨ سال در شهرهای مختلف کردستان بە زندگی خود پایان دادەاند کە ٨ نفر از آنها دختر و ٨ نفر نیز پسر بودەاند.

جامعه ایرانی به ملتی مستضعف تبدیل شده است

عضو انجمن آمایش سرزمین ایران گفت: در سال 1397 یعنی 2018 میلادی حدود 19 میلیون نفر از ایرانیان در سه هزار منطقه حاشیه‌نشینی سکونت داشتند.

محمدرضا محبوب‌فر، افزود: اما امروز بعد از دو سال همزمان با وقوع بحران‌های مالی و اقتصادی در کشور، این جمعیت به 38 میلیون نفر رسیده که این خبر از وقوع نابرابری‌های اجتماعی و تبعیض در داخل سیستم اقتصادی کشور می‌دهد و از این ملت مستضعف ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اطراف گورستان‌ها زندگی می‌کنند.

در سال ۱۳۹۶ حدود ۴۰ درصد از جمعیت شهری ایران حاشیه‌نشین و بد مسکن بودند اما امروز پس از سه سال یعنی در سال ۱۳۹۹ همزمان با تورم و گرانی در بخش مسکن، افزایش اجاره بها و…میزان حاشیه‌نشینی در کشور به ۴۵ درصد رسیده است و این به معنی اینست که جامعه ایرانی به ملتی مستضعف تبدیل شده است که مستحق کمک است.

فقر و فلاکت و خودکشی: خبر سخت است و جانکاه

دختر ۱۱ ساله ایلامی که خودکشی کرده بود، به علت ناتوانی خانواده در خرید قبر، نزدیک خانه شان دفن شد

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از همشهری، نماینده ایلام در مجلس درباره وضعیت خانواده دختر ۱۱ ساله ایلامی که چندی پیش به دلیل فقر اقتصادی خانواده‌اش خودکشی کرده بود، توضیحاتی ارائه کرد.

سلام امینی در این باره گفت: “پس از خودکشی دختر ۱۱ ساله ایلامی، کسی به کمک این خانواده فقیر نیامد، متاسفانه این خانواده به علت فقر اقتصادی فرزند خود را در فاصله ۲۰۰ متری منزل‌شان دفن کرده‌اند و این نشان می‌دهد این خانواده به‌شدت با مشکل اقتصادی مواجهند و توانایی خرید قبر نداشتند”.

امینی تاکید کرد: “کودکان ایلامی زمانی که مشاهده می‌کنند در خانواده آن‌ها حداقل امکانات حیاتی هم وجود ندارد و سخت‌ترین شرایط ممکن بر زندگی آن‌ها حاکم است، چاره‌ای جز خودکشی برای‌شان باقی نمی‌ماند. وضعیت اقتصادی اسفناک این خانواده‌ها منجر به چنین اتفاقاتی می‌شود”.

نماینده ایلام در مجلس اظهار کرد: “کودکان در دوره‌ای از زندگی هستند که به داشته‌های اطرافیان نگاه می‌کنند و فقر و نداری برای آن‌ها به شدت اذیت‌کننده است”.

او با اشاره به وضعیت نامساعد معضلات اجتماعی در این استان، گفت: “پس از جنگ ایران و عراق، استان ایلام به رتبه نخست خودکشی در کشور رسید. برخی از این خودکشی‌ها به قدری اسفناک هستند و در آنها از روش‌های بسیار دردناکی استفاده می‌شود که حتی قابل بازگویی نیست”.

سایه فاجعه کرونا بر سر زندانیان سیاسی در ایران


پدر زینب جلالیان به شبکه حقوق بشر کردستان گفت که او در زندان قرچک ورامین به ویروس کرونا مبتلا شده است.

پدر این زندانی سیاسی کرد گفت “شب سه‌شنبه ۱۳ خرداد زینب جلالیان به دلیل تنگی‌ نفس شدید به بهداری زندان منتقل شده و پس از معاینه و انجام آزمایش توسط پزشک بیماری او کووید-۱۹ تشخیص داده شده است”.

زینب جلالیان، زندانی سیاسی کرد، متولد ۱۳۶۱ است و از آذر سال ۸۶ در زندان به سر می‌برد، او سنگین‌ترین حکم (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن در ایران دارد.

این زندانی سیاسی پیش از ابتلا به کرونا، از بیماری‌های دیگری هم رنج می‌برد و به همین خاطر سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشری بارها خواستار آزادی او شده‌اند.

بنابر گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، زینب جلالیان در تماس تلفنی خود با خانواده گفته است که همراه با چند زندانی دیگر مبتلا به ویروس کرونا در اتاقی جدا در بخش قرنطینه زندان قرچگ نگهداری می‌شود و همچنان تب شدید و تنگی نفس دارد.

ترک بهداری زندان در اعتراض به نبود تدابیر پیشگیرانه

خبرگزاری هرانا – با مثبت اعلام شدن آزمایش کرونای سه تن از کارمندان زندان ارومیه پزشکان، پرستاران و کارمندان بهداری این زندان از روز جمعه ۱۶ خردادماه زندان را ترک کرده و در اعتراض به نبود تدابیر پیشگیری از بیماری کرونا از آمدن سر کار خودداری کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با مثبت اعلام شدن آزمایش کرونای سه تن از کارمندان زندان ارومیه پزشکان، پرستاران و کارمندان بهداری این زندان از روز جمعه ۱۶ خردادماه در اعتراض به نبود تدابیر پیشگیری از بیماری کرونا از آمدن سر کار خودداری کردند.

یک منبع آگاه در این خصوص به هرانا گفت: “تست کرونای خاک مردان یکی از مسئولان تاسیسات زندان، یک پزشک بهداری و همچنین مسئول اندرزگاه بندهای روان درمانی زندان به نام قره باغی مثبت اعلام شده است. در اعتراض به همین روند افزایشی و نبود تدابیر درست پیشگیری از سرایت بیماری، پزشکان، پرستاران و کارمندان بهداری زندان را ترک کرده و از آمدن به سر کار ممانعت کرده‌اند”.

هرانا پیشتر از عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی پس از بازگشت زندانیان از مرخصی در زندان ارومیه خبر داده بود.

در زندان ارومیه زندانیان پس از بازگشت از مرخصی بدون طی کردن دوره قرنطینه مستقیما به بند منتقل می‌شوند. هرانا پیشتر گزارش کرده بود که در بند سلامت ۲ این زندان دستکم ۲۰ تن از زندانیان با علائمی مشابه بیماری کرونا مواجه شده‌اند. در هفته اول خردادماه نیز تنها ۸ زندانی با علائمی همچون تب شدید (دمای بدن بالای ۴۱ درجه) و تشنج از زندان ارومیه به بیمارستان خارج از زندان منتقل شدند.

همچنین گفته می‌شود شمار زندانیان بیمار در این زندان که علائم ابتلا به کرونا دارند همچنان رو به افزایش است؛ هرانا پیشتر گزارش کرد که در تنها هفته اول خردادماه نزدیک به ۸۰۰ نفر به بهداری زندان ارومیه مراجعه کردند.

لازم به ذکر است که در زندان ارومیه حدود ۵ هزار زندانی در بندهای مختلف دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند. تراکم جمعیت بالا در بندهای سلامت ۱ و ۲ به حدی است که نیمی از زندانیان اصطلاحا کف خواب هستند. در این دو بعد نزدیک به هفتاد تخت قرار دارد اما تعداد زندانیان دو برابر این میزان است.

کرونا در زندانی که بیشتر به شکنجه‌ گاه شباهت دارد

بحران کرونا در زندان‌ها؛ ابراز نگرانی جمعی از فعالان سیاسی و مدنی نسبت به وضعیت سلامت گلرخ ایرایی

خبرگزاری هرانا ـ جمعی از فعالین مدنی و سیاسی طی بیانیه‌ای با اشاره به گسترش ویروس کرونا در کشور و عدم رعایت پروتکل‌های ویژه وضعیت بحرانی کرونا در زندان قرچک ورامین، نسبت به وضعیت سلامت گلرخ ابراهیمی ایرایی در زندان و عدم اعزام او به مرخصی ابراز نگرانی کردند.

در بخشی از این بیانیه آمده است: جان و سلامت گلرخ ایرایی در زندانی که بیشتر به شکنجه‌گاه شباهت دارد و اصل تفکیک جرایم و نیز اصول بهداشتی در آن رعایت نشده، مسئولان آن از درک ارزش جان، سلامت و حق آدمی تماما بی‌بهره‌اند و هم و غمی جز زجر دادن زندانی و خانواده‌هایشان ندارند، شدیدا در خطر است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۵۴ تن از کنشگران مدنی و فعالان سیاسی طی ‌بیانیه‌ای با اشاره به گسترش ویروس کرونا در کشور، نسبت به وضعیت سلامت گلرخ ابراهیمی ایرایی در زندان قرچک ورامین و عدم اعزام او به مرخصی ابراز نگرانی کردند.

امضاکنندگان این بیانیه ضمن محکوم کردن حکم ناعادلانه علیه گلرخ ایرایی گفته‌اند که نگران جان گلرخ ایرایی بوده و خواستار اعزام وی به مرخصی هستند.

معترض به حجاب اجباری در زندان به “کرونا” مبتلا شد

بنا به گزارشها، لیلا میرغفاری، معترض به حجاب اجباری، در زندان به کرونا مبتلا شده است و همراه با ۱۸ تن از زنان در قرنطینه زندان قرچک در شرایط اسف‌باری به سر می‌برد.

به گفته یک فعال مدنی، لیلا میرغفاری خود طی تماس تلفنی از آلوده شدنش به ویروس کرونا در زندان قرچک خبر داده است.

احمدی راغب در یادداشت خود نوشته است که وقتی لیلا میرغفاری پیش‌تر به علت دادخواهی دست به اعتصاب غذا در زندان قرچک زد تهدید شده بود که در صورت تداوم اعتصاب غذا، او را پیش زندانیان کرونایی می‌برند تا آلوده شود.

زرتشت احمدی راغب فعال مدنی و از امضا کنندگان “بیانیه ۱۴ فعال مدنی و سیاسی برای استعفای خامنه‌ای و تغییر قانون اساسی” است.

سازمان ملل خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد

به گزارش خبرگزاری هرانا، کارشناسان سازمان ملل با انتشار بیانیه‌ای خواستار آزادی زندانیان عقیدتی، دارای تابعیت دوگانه و اتباع خارجی در ایران به دلیل شیوع ویروس کرونا شده‌اند.

کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد تاکید کردند این زندانیان علیرغم شیوع ویروس کرونا کماکان در زندان هستند و جانشان در معرض خطر جدی قرار دارد.

در این گزارش آمده است، شیوع کووید ۱۹ در ایران به حدی گسترده است که بنا به آمار رسمی مقامات وزارت بهداشت هر ده دقیقه یک نفر جان خود را بر اثر این بیماری از دست می‌دهد.

این کارشناسان به تداوم حبس اکثر مدافعان حقوق بشر، فعالان محیط زیست و زندانیان با تابعیت غیر ایرانی و یا دوتابعیتی انتقاد کرده‌ و خطاب به جمهوری اسلامی گفته‌اند: “برخی از آنها به دلیل سن یا شرایط عمومی سلامتی در معرض خطر بالای ابتلا به کویید ۱۹ قرار دارند. ما از مسئولان می خواهیم که فورا آنها را آزاد کنند”.

اجازه گفتن آمار را نداریم

در حالیکه مسئولان قوه قضائیه جمهوری اسلامی ادعا می کنند که هیچ موردی از ابتلا به ویروس کرونا در زندان‌ها دیده نشده، یک منبع داخلی گفته‌های شاهدانی را منتشر کرده که مغایر اظهارات مسئولان است

بحران کرونا؛ وضعیت مخاطره آمیز زندانیان قرچک ورامین/ مدیر بهداشت و درمان سازمان زندان‌ ها: اجازه گفتن آمار مبتلایان را نداریم

خبرگزاری هرانا – علیرغم شیوع کستره ویروس کرونا در کشور، زنان محبوس در زندان قرچک ورامین در وضعیت نامناسبی نگهداری می شوند. به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از این زندان آزاد شده است نه تنها هیچ گونه اقلام بهداشتی از جمله ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی و شوینده به آنان داده نمی شود بلکه اقلام بهداشتی موجود در فروشگاه زندان نیز با قیمت های نجومی و چندین برابر قیمت واقعی به آنان عرضه می شود. در کنار این مشکلات که گریبانگیر زندانیان شده است طریقه نگهداری زندانیان در سلول های کوچک با تراکم زندانی بالا، کف خوابی زندانیان و استفاده صدها زندانی از یک تلفن کارتی در کنار عدم رسیدگی پزشکی احتمال بروز بیماری در بین آنان را به شدت افزایش داده است. مهرزاد تشکریان، مدیر کل بهداشت و درمان سازمان زندان‌ ها در پاسخ به این سوال که تعداد مبتلایان به کرونا در زندان‌های کشور چند نفر است، می‌گوید که اجازه گفتن تعداد مبتلایان را ندارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبر آنلاین، یک زندانی زن که پیشتر به دنبال شکایت طلبکارانش به دلیل عدم پرداخت بدهی خود راهی زندان قرچک شده بود، پس از آزادی در خصوص وضعیت این زندان گفته است: “خدمات فروشگاه زندان با توجه به تعداد زندانیان محدود بوده و بعد از شیوع کرونا امکانات خاص بهداشتی در اختیار زندانیان قرار داده نشده است، ما ۱۸۶ نفر در یک بند به وسیله تخت کابین‌بندی شده بودیم، به ما حتی دستکش و ماسک هم داده نشد، حتی سربازان هم ماسک و دستکش نداشتند”.

وی افزود: “تا موقعی که من در زندان بودم خبری از غربالگری نبود و حالا هم که از زندان بیرون آمده ام دوستان هم‌بندم با من تماس می‌گیرند و می‌گویند؛ امکانات بهداشتی همچنان ضعیف است. بعضی از هم‌بندی‌ هایم که با علائم تب به پرسنل مراجعه کرده‌ بودند، اما چندان اهمیتی به آن‌ها داده نشده بود، در حالیکه تلفن‌های کارتی یکی از منابع گسترش بیماری است؛ همه افراد صف می‌بندند و با یک گوشی حرف می‌زنند”.

این زندانی آزاد شده با اشاره به چندبرابری قیمت مواد بهداشتی در داخل زندان و ابتلای چند زندانی به کرونا ادامه داد: “مایع دستشویی‌های ۳۰۰ گرمی به قیمت ۷۰ هزار تومان به زندانیان فروخته می‌شد. حتی مواقعی بود که برای خرید مایع دستشویی منتظر می ایستادم اما نوبت به من نمی‌رسید و بعد از آن یکی از زندانیانی که دو مایع دستشویی خریده بود به من می‌گفت که حاضر است آن را به قیمت ۱۰۰ هزار تومان بفروشد. من هم به دلیل شیوع کرونا مجبور بودم همان را بخرم. کسانی که با من تماس می‌گیرند می‌گویند در حال حاضر برای مقابله با شیوع کرونا، درهای کریدور روی زندانی‌ها بسته شده است و زندانی‌ها حق ندارند داخل کریدور رفت‌وآمد کنند.

وی همچنین اعلام کرد: “زندابانها می‌گویند به تخت‌هایتان بروید و از روسری‌تان به عنوان ماسک استفاده کنید. تا جایی که من زندان بودم، هنوز کسی به کرونا مبتلا نشده بود ولی از آن زمان تاکنون چند مورد از زندانی‌ها به کرونا مبتلا شده‌اند که فکر می‌کنم آمار مبتلایان بالاتر برود”.

امید مرادی، وکیل پایه یک دادگستری، که چندین موکل زندانی در زندان قرچک دارد، اظهار داشت: “در زندان زنان، مایع دست‌شویی معمولی ۳۰۰ الی ۵۰۰ گرمی که بهای آن ۱۰ تا حداکثر ۱۵ هزار تومان است، به مبلغ ۷۵ هزار تومان یعنی ۵ برابر قیمت مصوب در فروش‌گاه زندان، آن هم با منت و سختی و محدودیت به فروش می‌رسد و زندانی باید مواد اولیه بهداشتی مورد نیاز خود را به چندین برابر قیمت رسمی از فروشگاه‌ های زندان بخرد، موکلان من از کبود اقلام بهداشتی در این زندان گلایه میکنند”.

وی ضمن اشاره به اینکه در پی ممنوعیت ملاقات ها زندانیان پولی برای خرید اقلام بهداشتی نداشته و سطح بهداشت زندان ها به شدت کاهش می یابد، بیان کرد: “بعضی از زندانی‌ها کف زندان می‌خوابند که این خود به تنهایی می‌تواند یکی از عوامل شیوع ویروس کرونا باشد. تعداد زندانیان در سالن‌ها و سلول‌ها زیاد است و همین باعث می‌شود اگر کسی مبتلا باشد وضعیت خطرناکی در زندان‌ها رخ دهد. حتی معتادانی که وضعیت بدی دارند از دیگر زندانیان جدا نمی‌شوند. به دلیل کمبود جا قرنطینه به صورت جدی اعمال نمی‌شود. فروشگاه‌های زندان لوازم بهداشتی محدودی را در اختیار زندانی‌ها قرار می‌دهند که شامل یک قطعه صابون و یک پودر رختشویی در ماه است که در شرایط عادی هم پاسخگوی نیازهای زندانی نیست”.

امید مرادی، همچنین با بیان اینکه؛ حدود ۲ هزار نفر زندانی زن در قرچک نگه‌داری می‌شوند که امکانات ارائه شده به آن‌ها از حد معمول پایین‌تر است، ادامه داد: “مواد بهداشتی و حتی خوراکی به چندین برابر قیمت بیرون از زندان فروخته می‌شود. زندانیانی هستند که ملاقات ندارند و حالا هم که به دنبال محدود شدن ملاقات ها بسیاری از آن‌ها برای خرید موارد مورد نیازشان در مضیقه مالی هستند. بهداری داخل زندان‌ها امکانات ناچیزی دارند که در این وضعیت شیوع کرونا مساله ساز است. ماسک و دستکش در زندان‌ها چندان وجود ندارد و حتی جان زندانبان‌ها، پرسنل و سربازها هم در خطر است و حتی سربازها هم دستکش و ماسک ندارند”.

وی همچنین درپایان اعلام کرد: “مواردی از ابتلای چند نفر در زندان‌های قرچک و فشافویه به کرونا گزارش شده است”.

کرونا در زندان‌های رژیم؛ هشدار جامعه جهانی بهائی

جامعۀ جهانی بهائی برای سلامتی بهاییانی که در زندان های جمهوری اسلامی بسر می برند، شدیدا نگران است.

بنا به گزارشها، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل با ابراز نگرانی شدید نسبت به سلامتی بهائیان دربند از رژیم ایران خواست تا فورا آنها را آزاد کند.

وی افزود: این افراد بی‌گناهند و هرگز نباید اصلاً زندانی می‌شدند. حبس کنونی آن‌ها نه تنها ناعادلانه است بلکه جان آن‌ها را در خطر جدی قرار داده است.

از زمان شیوع ویروس کرونا نهادها و شخصیت‌های بین‌المللی متفاوتی از حکومت ایران خواسته‌اند که همۀ زندانیان عقیدتی را آزاد کند تا در معرض خطر ابتلا به ویروس کرونا در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها نباشند.

گزارشگر ویژۀ سازمان ملل در امور ایران و سازمان عفو بین‌الملل از جمله نهادهایی هستند که با ابراز نگرانی از شیوع احتمالی کرونا در زندان‌های ایران تقاضای یادشده را مطرح کرده‌اند.

بسیاری از زندانیان سیاسی قربانی خواهند شد

شیراحمد شیرانی، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان اردبیل پیش تر در نامه‌ای سرگشاده در مورد وضعیت زندانیان سیاسی و وجود خطر جانی برای آنان باتوجه به شیوع ویروس کرونا در کشور هشدار داده بود.

این زندانی سیاسی مخالفت با اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی را یک تصمیم فراقانونی توصیف کرده است که جان زندانیان و جامعه را در معرض خطر قرار خواهد داد.

آقای شیرانی در بخشی از این نامه نوشته است: “تاکید می‌نمایم که اگر مسئولان عالی قضایی و امنیتی کشور اقدامی عاجل و فوری در جهت حفظ سلامت و جان زندانیان سیاسی و تسهیل شرایط اعطای مرخصی به آنان و مخصوصا زندانیان سیاسی حبس سنگین که تاکنون هرگز در طول مدت زندانشان به مرخصی نرفته‌اند، تدبیری اتخاذ نکنند بدون شک بسیاری از این زندانیان در نهایت مظلومیت و پیش چشم جهانیان قربانی خواهند شد و آن وقت تاریخ درباره عمدی بودن این فاجعه قضاوت خواهد کرد”.

پاسخ دادستان دژخیم به خانواده‌ زندانیان

دادستان خامنه ای در اردبیل در واکنش به درخواست آزادی زندانیان بویژه زندانیان سیاسی به دلیل شیوع کرونا در زندانها حتی نفس کشیدن را نیز بر آنان حرام دانست.

عبدالله طباطبایی حین بازدید از زندان مرکزی اردبیل به زندانیان سیاسی تبعیدی این زندان گفت: نفس کشیدن زندانیان امنیتی و سیاسی نیز حرام است چه برسد به مرخصی آنها…

این در حالیست که ویروس کرونا در زندان مرکزی اردبیل شیوع پیدا کرده و تاکنون تعداد زیادی از زندانیان این زندان به این بیماری مبتلا شده‌اند.

به گفته شاهدان، تعدادی از زندانیان سیاسی تبعیدی بلوچ و اهوازی در این زندان محبوس بوده و در معرض بیماری کرونا قرار دارند.

آتش سوزی شدید در جنگل‌ها و مراتع “تمنک”دنا

.رئیس اداره منابع طبیعی شهرستان دنا از وقوع یک فقره آتش سوزی شدید در جنگل‌ها و مراتع این شهرستان از ساعتی پیش خبر داد.

به گزارش ایسنا، «قربانعلی فلسفی» گفت: این آتش سوزی از حدود یک ساعت پیش در جنگل‌ها و مراتع روستای “تمنک” آغاز شده و از نیروهای مردمی و ادارات و دستگاهها درخواست کمک داریم.وی در خصوص علت آتش سوزی اظهارکرد: طبق شواهدی که وجود دارد یک موتورسوار که برای شکار به کوه رفته بود عامل این آتش سوزی است که پس از آتش زدن جنگل‌ها و مراتع متواری شده و در حال شناسایی این فرد هستیم.رئیس اداره منابع طبیعی شهرستان دنا بیان کرد: نیروهای مردمی و منابع طبیعی در حال مهار آتش هستند اما درخواست کمک داریم.

آتش سوزی گسترده است
«عبدالحمید پناهی»، فرماندار شهرستان دنا که در حال عزیمت به محل آتش سوزی بوده در گفت و گو با خبرنگار ایسنا گفت: به اعضای ستاد بحران شهرستان از جمله محیط زیست، منابع طبیعی، آتش نشانی پاتاوه جهت کمک به مهار آتش سوزی اطلاع رسانی شده است.وی افزود: از ایستگاه فشارقوی گاز در محدوده شهر پاتاوه تقاضای کمک شده که با یک دستگاه بولدوزر اقدام به آتش بر در برخی مناطق کند تا از پیش روی آتش جلوگیری شود.

پناهی تصریح کرد: از آتش نشانی یاسوج نیز درخواست کمک کرده ایم که نیروهای آتش نشانی در عزیمت به محل آتش سوزی هستند.فرماندار شهرستان دنا بیان کرد: آتش سوزی گسترده است که پس از بررسی دقیق وضعیت آتش در جنگل‌ها و مراتع منطقه در صورت نیاز درخواست کمک بیشتر از مرکز استان خواهیم کرد.پناهی تاکید کرد: با توجه به اینکه آتش سوزی در ارتفاعات روستای “تمنک” این شهرستان رخ داده در صورتی که کار مهار با کُندی پیش برود و آتش سوزی وسیع و گسترده شود نهایتا درخواست بالگرد نیز خواهیم کرد.وی بیان کرد: علت آتش سوزی هنوز بصورت دقیق مشخص نیست و در حال بررسی است..