مه 01
فیلم؛ پیام مادر جان باخته پویا بختیاری بمناسبت روز معلم
مه 01
فیلم؛ کرونا: مغازه های دل و جگر فروشی تهران نابود شدند
نابود شدیم، کلی از هم صنفیهای ما بدنبال ابطال جوازشان هستند/ اصلا نمیدانیم برای گرفتن وام به کجا باید مراجعه کنیم؟
مه 01
روز کارگر؛ کلیپی از کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه
مه 01
رابطه قانون برده داری در اسلام با وضعیت کارگران ایران
در این تصویر بریدهای از روزنامه كیهان در سال ۶۵ (سی و چهار سال قبل!) را میبیند با این تیتر كه: علیرضا محجوب (نماینده فعلی مجلس ولایت) در جمع کارآموزان کارخانه ارج: “نگرانی ما در آینده بیکاری نیست، بلکه کمبود کارگر است”!! ایشان كه در این سه دهه همواره در این سمت! (نماینده كارگران و دبیرکل خانه کارگر!) جا خوش كردهاند توضیح دهند اکنون ۳۴ سال بعد، کارخانه ارج كه تعطیل شده است و بیکاری هم به اوج خود رسیده، لطف كرده و بگویند از سال ۶۵ تا الان چه فایدهای برای کارگران داشتهاند؟
رابطه قانون برده داری در اسلام، با وضعیت تاسف بار کارگران ایران
به مناسبت روز جهانی کارگر
شکوه میرزادگی
دوباره در آستانه ی روز کارگر هستیم، و دوباره سخن از وضعیت بسیار تاسف بار کارگران سرزمین مان است. اگر چه هیچ انسان شریفی نیست که به طور روزمره از دیدن این وضعیت در رنج نباشد.
به نظر من گسترش روز افزون فقر، بدبختی، فساد و به عقب راندن ایران و ایرانی در هر زمینه ای،در چهل و یک سال گذشته، تنها به دلیل بی لیاقتی و ناکارآمدی یک حکومت دیکتاتوری، انسان ستیز و آزادی کش نیست، بلکه بیشتر نتیجه ی سنت ها و قوانین قرون وسطایی ست که سران و مسئولین حکومت اسلامی حاکم بر ایران از آن ها تغذیه می کنند و اصرار دارند که این قوانین پوسیده را در قرن بیست و یکم نیز بر مردمان ایران تحمیل کنند.
این قوانین واپسگرا،(چه در قانون اساسی موجود باشند و چه نباشند) سایه ی سیاه خود را بر سر همه ی روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، و حقوق بشری سرزمین مان انداخته و در چهل و یک سال گذشته همه ی دست آوردهای امروزین و انسانمدارانه ای را که ایرانیان در پی انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی به دست آورده بودند را بی رنگ یا نابود کرده اند.
یکی از مهمترین این دست آوردها، حقوق کارگران ایران است که قبل از انقلاب تغییرات مهم و قابل توجهی پیدا کرده بود؛ پس از قرن ها کارگران ایران برای خود شخصیتی حقوقی پیدا کرده بودند و اگر چه دستمزدها و امکانات بهداشتی و ایمنی شان هم اندازه ی کشورهای غربی نبود، و اگر چه اجازه ی اعتصاب و اعتراض های گسترده نداشتند، اما در موارد زیادی توانسته بودند از کارگران بسیاری از کشورها، به ويژه کشورهای خاورمیانه، زندگی بهتری داشته باشند.
به باور من یکی از دلایل بی توجهی حکومت اسلامی موجود به ارزش و اهمیت کارگر در ایران ریشه در «آزادی برده داری» در اسلام دارد. اسناد تاریخی نشان می دهد که وضعیت کارگران ایرانی همزمان با فتح ایران از سوی اعراب تازه مسلمان و تحمیل قوانین آن بر زندگی مردمان رو به خرابی نهاد.
این سخن شعار و یا نگاهی تعصب آمیز به فرهنگ و سنت های ایرانی در ارتباط با حقوق کارگران نیست اگر بگوییم که قبل از اسلام وضعیت کارگران ما نسبت به کارگران موجود کشورهای دیگر غیر استثماری و پیشرفته بوده است.
علاوه بر سند با ارزشی چون «منشور کوروش» که نشان می دهد ایرانیان نه تنها رسم زشتی چون برده داری و بیگاری نداشته اند، و حتی وقتی کشوری چون بابل را فتح می کنند، بیگاری در آن جا نیز ممنوع می شود؛ ایرانشناسان با اهمیتی چون «ریچارد فرای» به روشنی گفته اند که قبل از اسلام بیگاری و کار بی مزد در نزد ایرانیان ناپسند بوده است. او می گوید: «در زمانی که نظام برده داری به عنوان امری رایج در جوامع باستانی، از جمله یونان و روم، جاری بوده و حتی مذاهب آن ها نیز اساس سامانه ی برده داری را پذیرفته بودند، در جامعه ی طبقاتی ایران هخامنشی، اشکانی و ساسانی طبقه ای بنام بردگان گزارش نشده است»
پس از حمله ی اعراب نومسلمان به ایران و تسلط آن ها بر شهرهای مختلف کشورمان، به دلیل رسم برده داری و حتی تشویق آن در اسلام (به ويژه گرفتن برده از میان کفار و غیر مسلمانان) نه تنها کارگران «متخصص» بلکه خیل عظیمی از مردمان ایران، در طبقات مختلف،برای چندین قرن به بردگی و یا بیگاری گرفته شدند.
و این رسم تا اواخر دوران قاجار کم و بیش و به شکل های مختلفی ادامه داشته است.
زنده شدن این قوانین پس از انقلاب 57 چون کابوسِ برخاستن مردگانی از گور و به جان مردمان افتادن است. قوانینی که در چهل و یک سال گذشته بر زندگی و حقوق انسان ایرانی اثرات هراس انگیزی بر جای گذاشته که نمونه آن را در ارتباط با حقوق زنان و کودکان گرفته تا حقوق کارگران، و تا حقوق باورمندان به ادیان مختلف و .. و .. به شکل های مختلف می بینیم.
تردیدی نیست که این وضعیت همچنان و تا هنگامی که سرزمین ما زیر سلطه ی حکومت اسلامی و قوانینی قرون وسطایی آن هست ادامه خواهد داشت.
مه 01
بهنود و زاهدی؛ الگوی “میهن پرستی” آیت الله بیبیسی!
صادق زیباكلام در متنی كوتاه خطاب به مسعود بهنود نوشت: جناب بهنود بزرگوار، در تعریف شما و جناب زاهدی از میهن پرستی، «مردم سوریه» کجا قرار میگیرند؟ آیا بزعم جنابعالی، جناب آقای اردشیر زاهدی و یا هر فرد دیگری که با تحریمها و سیاستهای ترامپ علیه (رژیم) ایران مخالفت نموده و از سیاستهای (رژیم) ایران در سوریه طرفداری نماید میشود دوستار ایران و وطنپرست؟ من از تندروهای خودمان که بواسطه انتقادم از موضعگیری آقای زاهدی، منظما درد و بلای ایشان، ایران دوستی و وطنپرستیشان بر سر زیباکلام وطنفروش و مزدور میکوبند، توقع زیادی ندارم. از جناب زاهدی هم در مورد مردم سوریه چیزی نمیپرسم، چون ایشان چه قبل و چه بعد از انقلاب هیچوقت ارزش چندانی برای حقوق بشر قائل نبودهاند. اما نمیتوانم از جنابعالی نپرسم که پس تکلیف «مردم سوریه» چه میشود؟
سقوط ژرف و خفت آور اردشیر زاهدی در مصاحبه با امید دانا
وقتی تو می گویی وطن, من خاک بر سر می کنم
وقتی تو میگویی وطن, بر خویش می لرزد قلم
شعری از مصطفی بادکوبه ای
عبدالستار دوشوکی: متعاقب مصاحبه اردشیر زاهدی فرزند تیمسار فضلالله زاهدی نخست وزیر بعد از کودتای ٢٨ مرداد؛ و داماد شاه و سفیر سابق ایران در آمریکا و بریتانیا با بی بی سی فارسی, وی مجددا در مصاحبه ای شنیع و مملو از فحاشی های بسیار زشت و سخیف و با زبان چاله میدانی با یکی از عوامل روانپریش, بیسواد و حامی پروپاقرص جمهوری اسلامی به نام امید شریفی ملقب به دانا, می گوید دفاع از جمهوری اسلامی (تحت عنوان دفاع از وطن) جزو افتخارات زندگی او است. ظاهرا جمهوری اسلامی عوامل حامی و برونمرزی خود را فعال و به یکدیگر وصل کرده است تا با حمله به اپوزیسیون خود را وطنپرست واقعی قلمداد کرده و از رژیم جمهوری اسلامی تمام قد دفاع کنند. و در این راستا از طرح هر گونه ادعای وقیحی نیز فروگذار نمی کنند. خنده های بیجا, کریه و گوشخراش این دو لهاش مفلوک به این مصاحبه تصنعی و ترتیب داده شده, زشتی دوچندانی می افزاید و شامل نکات قابل تاملی است که بصورت اختصار به آنها می پردازم:
ایشان در دقیقه دو مصاحبه با بی ادبی تمام به شاهزاده رضا پهلوی توهین می کند و می گوید: “شرف داشته باش”. در دقیقه ١٢ نیز نمکدان بی بی سی فارسی را می شکند و با فحاشی زشت و چاله میدانی می گوید: ” . . . . . مرتیکه تو شرف نداری . . . . “. و بارها, از جمله, در دقیقه ١١ به امید شریفی دانا که در مورد روانپریشی او سالها پیش نوشته و سخن ها گفته ام, می گوید “شما افتخارات من هستید”. تو گویی که او نیز نادانسته از”سندروم استکهلم” رنج می برد, اما به آن افتخار می کند.
وی می گوید این یک افتخار است که مردم ایران نان ندارند بخورند, اما افتخار داره که مملکت درون (پهباد) و موشک می سازد؛ اینها افتخارات مملکت است (دقیقه ٤). باید به ایشان گفت ارتش پاکستان نیز که بیش از هفتاد درصد جمعیت آن در فقر و فلاکت مطلق زندگی می کنند, موشک بالستیک, پهباد پیشرفته نظامی و بمب اتم دارد. اما کشور محل زندگی ایشان یعنی سویس نه موشک دارد و نه بمب. کدام یک مایه افتخار است؟ سویس یا پاکستان؟ کره شمالی نیز که حداقل یک میلیون نفر از جمعیت آن به دلیل گرسنگی جان دادند, پهباد پیشرفته و موشک بین قاره ای و بم اتم و بمب هیدروژن دارد. اما کره جنوبی هیچکدام از اینها را ندارد؟ ایشان لابد به استقلال و وطنپرستی کره شمالی و پاکستان افتخار می کنند؟ و نه به پیشرفت و رفاه و بهروزی کره جنوبی و یا سویس.
نقش قاسم سلیمانی در ادامه جنگ در سوریه و کشتار صدها هزار انسان بی گناه از جمله دهها هزار کودک سوری بر کسی پوشیده نیست. اردشیر زاهدی دخالت ماجراجویانه, پر هزینه و مسلحانه جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه را یک افتخار برای ایران می داند, همانگونه که خود ایشان همانند پدرش, ارتش ایران را به نیابت از قدرت های خارجی به جنگ در جنوب عمان فرستادند و تعداد بیشماری از سربازان ایران (نه در دفاع از خاک کشور) بلکه در جنگ ظفار در عمان کشته شدند. نیروی هوایی ایران نیز در ایالت بلوچستان پاکستان به بمباران مناطق مسکونی مشغول بود. باید گفت شراکت در جنگ و کشتار دیگران امری شرافتمندانه نیست که باعث افتخار مرعوبین و “منصوبین” بشود. جالب اینجاست که در توجیه دفاع مطلق خویش از قاسم سلیمانی با قاطعیت می گوید اگر “اعلیحضرت” زنده می بود, او نیز دقیقا همینجوری از قاسم سلیمانی دفاع می کرد و به آن افتخار می کرد (دقیقه ٧). عجبا !
بعد از کم رنگ شدن حنای گفتمان “اسلام گرایی” جمهوری اسلامی, مدتی است که رژیم در صدد استخدام عوامل متعدد ( از چپ ها و سلطنت طلب های سابق گرفته تا کهریزکی های سابق و توابین و غیره) برای دفاع از عملکرد نظام تحت لوای گفتمان “ایرانگرایی” کاذب بر آمده است. در مورد اردشیر زاهدی دقیقا نمی توان علت حمایت ایشان از جمهوری اسلامی را زیر ذره بین کالبدشکافی عمیق قرار داد که مثلا به دلیل تزویر و تطمیع است یا تهدید؟ اگرچه ایشان به ظرافت در مصاحبه می گوید که حکم اعدام او صادر شده است. آیا واقعا از ترس جان اینگونه بی محابا به “صحرای کربلا” زده است و همراه با عوامل روانپریش مبتلا به “سندروم استکهلم” در زیر پرچم جمهوری اسلامی به سینه زنی از نوع رقت انگیز و اندوهناک روی آورده است یا اینکه دلایل دیگری وجود دارد. یا وگرنه همه می دانند که امثال زاهدی ها نه غم وطن در سر می پرورانند و نه عشق به مردم محروم و در بند ایران در سینه چرکین خویش. یا وگرنه اینگونه از جمهوری اسلامی دفاع نمی کردند. هیچ ایرانی با تحریم دارو, لوازم و تجهیزات پزشکی و غذا و مواد کشاورزی و کمک های انسانی برای مردم ایران موافق نیست. الا جمهوری اسلامی که همه کمک های پیشنهادی را رد کرده است.
*******************************
این پیر خرفت آلت دست رژیم ملاها شده است
رسانه های وابسته به باند خامنه ای و سپاه پاسداران و همچنین شماری از عناصر معلوم الحال خارج نشین همچون عطاالله مهاجرانی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی كه سالهاست ساكن لندن است، از اظهارات اردشیر زاهدی در حمایت از جمهوری اسلامی بسیار خرسند شده و از او حمایت تمام قد میكنند و حتی از مقامات رژیم خواستهاند او را به سان یك قهرمان ملی به ایران دعوت و از وی همچون یك سرباز وطن! تجلیل و تقدیر نمایند.
میلاد عظیمی (استاد دانشگاه و نویسنده) در یادداشتی در این باره نوشت: اردشیر زاهدی با بیبیسی فارسی مصاحبه کردهاست و سخنانی گفته که به مذاق دوستداران جمهوری اسلامی سخت خوش آمده است. کسانی که دیروز به نام زاهدی کتاب خاطرات جعل کردند و هزار دروغ و دونگ به او بستند.
درستی و نادرستی نظر زاهدی سخن دیگر است و میتواند در بوته نقد و بحث گذاشته شود و لابد هر کسی بر حسب فهم گمانی دارد. اما سخنی با برخی هواخواهان جمهوری اسلامی!
شما که اردشیر زاهدی را به سبب این سخنانش آزاده و شریف و منصف میدانید خودتان چرا در قبال مخالفان از این آزادگی و شرف و انصاف بهره ندارید. چرا در داوریهای سیاسیتان این همه بیاخلاق و بیانصاف و بیتقوا هستید؟ چهل سال درباره سلسله پهلوی گفتید و نوشتید و فیلم ساختید. آیا در کارنامه بیش از پنجاه سال حکمرانی سلسله پهلوی یک نقطه روشن وجود ندارد؟ چرا صداوسیمای بیپرنسیب بیانصافتان هیچ خدمتی در کارنامه سلسله پهلوی ندیده و نمیبیند و فقط از سیاهی و تباهی و خفت و خیانت دوران پهلوی میگوید؟ چرا به دروغ برای وابستگان و رجال پهلوی کتاب خاطرات جعل کردید و بر مبنای آن دروغ های مفتضح و ناجوانمردانه سریالهای میلیاردی مزخرف ساختید و تاریخی وارونه و کاریکاتوری به خورد مردم دادید؟
چرا به مخالفان و دشمنانتان بهتان میزنید و لجنمالشان میکنید؟ دیگران را به نیکی و عدل و انصاف و ادب و آزادگی و شرف و اخلاق دعوت میکنید و خودتان را از یاد میبرید؟ طرفه اینکه این همه دروغ و بی تقوایی فایده هم ندارد. زمانه نشسته پی داوری است و خوب و بد و خدمت و خیانت آشکار میشود و ما دوره میکنیم شب را و روز را و هنوز را…
مه 01
زیباکلام: اصلاحات مُرد، بخاطر شیوع کرونا ختم نگرفتیم!
صادق زیباکلام در مصاحبه با سایت خبرآنلاین گفته: من الان می فهمم که آن شعار دی ماه ۹۶ که گفته شد« اصلاح طلب، اصولگرا دیگر تمومه ماجرا» یعنی چه! و من چقدر ساده لوح بودم که این شعار را جدی نگرفتم. اگر شما به عمق این شعار بروید این شعار خیلی تکان دهنده است. در این شعار نه امیدی است، نه آینده ای و نه سفیدی و نه نوری در پایان آن و فقط تخریب (سرنگونی) در آن دیده می شود. ما با نسل جدیدمان چه کرده ایم.
وی در مورد اصلاحات خاتمی و حجاریان هم گفت: اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمی شد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد را نمی شد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاح طلبان عبور کردند.
فیلم زیر: رفراندوم بگذارید ببینید مردم شما را قبول دارند یا نه
مه 01
ایران؛ بروز سکته مغزی در بیماران جوان مبتلا به کرونا
سخنگوی وزارت بهداشت در ایران از بروز موارد سکته مغزی در برخی بیماران مبتلا به کرونا خبر داد.
به گزارش ایسنا، جهانپور گزارش نیوانگلند ژورنال در مورد بروز سکته مغزی در بیماران جوان مبتلا به کرونا را در توییت خود بازنشر کرد و نوشت: گزارش نیوانگلند ژورنال در مورد بروز سکته مغزی در بیماران جوان مبتلا به کووید ۱۹. گزارش همکاران نورولوژیست در ایران هم از بروز موارد سکتههای ترومبوتیک مغزی در برخی بیماران مبتلا به کرونا حکایت دارد.
این در حالیست که معاون وزیر بهداشت هم گفته: شرایط در کشور عادی نشده و ممکن است دوباره شاهد بازگشت ویروس باشیم و این نیازمند هوشیاری همگانی است.
همزمان خبرگزاری دولتی ایرنا از صعودی شدن آمار بستری بیماران مبتلا به کرونا در استان مازندران خبر داده است.
بر اساس این گزارش آمار بیماران کرونایی بستری شده به دلیل عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی و عادیسازی رفتاری نسبت به ویروس کرونا روند افزایشی به خود گرفته است.
به گفته مراکز بهداشتی استان مازندران از سوم فروردین تا ۱۱ اردیبهشت سال جاری روند بستری شدن بیماران مبتلا به ویروس جدید کرونا رو به کاهش داشت.
از سوی دیگر استاندار خوزستان از افزایش تعداد بیماران کرونایی این استان در روزهای اخیر و رسیدن این رقم در اهواز به مرز هشدار دهنده خبر داد.
مرگ سیزده هزار تهرانی در دو ماه نشانگر چیست؟
اقدام عجیب ثبتاحوال؛ آمار تازه مرگ در کشور اعلام نمیشود!
روزنانمه شرق در این باره نوشت: ماجرای بحث و جنگ کلامی اعضای شورای شهر تهران و سخنگوی وزارت بهداشت را حالا کموبیش همه شنیدهاند که به طور خلاصه شوراییها میگویند اطلاعاتی از سازمان بهشت زهرا در دست دارند که نشان میدهد آمار مرگ تهران بسیار بالاتر از آمار رسمی است.
در اینباره، اما دو طرف بحث، خود را حقیقت محض میدانند و برای ناظران بیطرف هم امکان بررسی دقیق وجود ندارد. یک روش و شیوع برای بررسی، اما شاید اطلاعات تازه منتشرشده از سوی «محمدجواد حقشناس» باشد که آمار جانباختگان دوماهه اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ در تهران را حدود ۱۳ هزار نفر اعلام کرده است.
این عضو شورای شهر تهران در اینباره به «آفتابیزد» گفته است: «درباره تعداد فوتیهای تهران طی دوماهه گذشته، عددی که الان داریم ۱۳ هزار نفر در تهران در اسفند ۹۸ و فروردینماه در بهشت زهرا پذیرش شدهاند این مجموعه کل درگذشتیهای تهران است. خودتان با رجوع به سازمان ثبت احوال و آمار فوتیهای کل سال ۹۷ در تهران متوجه موضوع خواهید شد. در مورد اینکه چه تعداد از این آمار بر اساس کرونا بوده نظری نمیدهم نه اینکه برخی آمار را نداشته باشیم، اما اعلام هم نمیکنیم، ستاد، این آمار را باید اعلام کند. میتوانند اعلام کنند و این موضوع را به اطلاع مردم برسانند وقتی که دارند اعلام میکنند که فلان نفر در کشور مبتلا شدهاند، چرا جای این آمار را اعلام نمیکنند تا بدانیم از این میزان چقدر متوجه تهران است».
پس بر اساس توضیحات این عضو شورای شهر تهران، در دوماهه شیوع کرونا در تهران، حدود ۱۳ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند که با مقایسه آمار مرگ در همین دو ماه و در سال گذشته ممکن است راهگشا باشد. مشکل، اما اینجاست که سازمان بهشت زهرا آمار دوماهه گذشته را منتشر نمیکند و رئیس این سازمان هم حاضر به ارائه اطلاعات دقیق نیست. سازمان ثبتاحوال ایران در اقدامی عجیب تاکنون آمار مرگ ایرانیان در زمستان سال گذشته و فروردین امسال را منتشر نکرده و پایگاه خبری این سازمان دیروز و تا لحظه تنظیم این گزارش غیرفعال بوده است. اما بیایید فرض را بر این قرار دهیم که آمار دقیق مرگ در ماهها و روزهای شیوع کرونا و همچنین موارد مشابه در سالهای پیشین وجود دارد، آیا با این اطلاعات میتوان به صحتسنجی آمار و جواب دقیق رسید؟ پاسخ این پرسش «خیر» است.
مه 01
نگرانی از وضع روزنامه نگاران ایرانی پناهنده در ترکیه
این سازمان با انتشار بیانیهای از ترکیه و کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان در ترکیه خواسته تا امنیت این روزنامهنگاران را تضمین و به آنها برای تسهیل دریافت اقامت در کشوری امن کمک کنند.
به گفته این سازمان، روزنامهنگاران ایرانی پناهنده در ترکیه با دیرکرد اداری بررسی پروندههایشان از سوی ترکیه و کمیساریای پناهندگی و تهدیدهای جمهوری اسلامی روبرو هستند و همهگیری کرونا نیز موجب تشدید این نابسامانی شده است.
آنها برای فرار از خشونت، بازداشت و محکوم شدن خودسرانه به زندان، ناگزیر به ترک ایران و به کشور همسایه ترکیه پناه آوردهاند. این دوازده روزنامهنگار و شهروند-خبرنگار هماکنون در شرایطی بسیار دشواربهسر میبرند. نزدیک به مرزهای ایران خود و خانوادههایشان قربانی آزارگری نهادهای امنیتی رژیم ایران هستند.
مه 01
اقدام آلمان علیه حزبالله؛ واکنش رژیم ملاها و واشنگتن
تصمیم دولت آلمان برای ممنوع کردن فعالیت نیروها و انجمنهای وابسته به حزبالله لبنان واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. در حالی که آمریکا و اسرائیل این تصمیم دولت آلمان را ستوده و از آن به عنوان الگو و سرمشقی برای دیگر کشورهای اروپایی سخن گفتهاند، مقامات جمهوری اسلامی نسبت به این سیاست ابراز نگرانی کردهاند.
سفیر آمریکا در برلین با استقبال از اقدام دولت آلمان علیه حزب الله گفت: ممنوعیت فعالیت حزبالله در آلمان نشانهٔ عزم غرب برای مقابله با تهدیدهای جهانی حزبالله است و افزود: ما نمیباید به نیروهای حزبالله اجازه دهیم از خاک اروپا بهعنوان مخفیگاه بهره گرفته و از تروریسم پشتیبانی کنند.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی ممنوع اعلام کردن فعالیت حزبالله در آلمان را در راستای اهداف اسرائیل و آمریکا دانسته و این اقدام دولت آلمان را یک خطای راهبردی خوانده است.
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران به نقل از سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، تصمیم دولت آلمان را موضعی ناصحیح دانسته که در همراهی با اهداف اسرائیل و آمریکا اتخاذ شده است.
این سخنگو مدعی شده که حزبالله یکی از نیروهای موثر در مبارزه با داعش در منطقه بوده و از این رو دولت آلمان باید پاسخگوی تبعات منفی تصمیم خود بر مبارزه با گروههای واقعی تروریستی در منطقه باشد.
همچنین امیر عبداللهیان، مدیر کل امور بینالملل مجلس خامنه ای، ممنوع کردن فعالیت حزبالله در آلمان را یک خطای استراتژیک خوانده و آلمان را متهم به نبالهروی از سیاستهای آمریکا و اسرائیل کرده است.
یورش گستردۀ پلیس آلمان به مراکز پشتیبان حزب الله
یورش گستردۀ پلیس آلمان به مراکز پشتیبان حزبالله: برلین در صدد جلوگیری کامل از فعالیتهای حزبالله
رادیو فرانسه/جواد طالعی – برلن: سپیده دم امروز، پنجشنبه ٣٠ آوریل/١١ اردیبهشت، ده ها پلیس آلمان در چهار شهر بزرگ به مراکزی هجوم بردند که مظنون به ارسال کمک مالی و تبلیغ برای حزبالله لبنان تشخیص داده شدهاند. حزبالله که در آلمان دارای یک سازمان رسمی نیست، از این چهار مرکز استفاده می کرد. عملیات پلیس نخستین حرکت برای جلوگیری کامل از فعالیت حزبالله است.
دولت آلمان در ماه دسامبر سال ٢٠١٩ شاخه سیاسی حزبالله لبنان را ممنوع اعلام کرد. فعالیت شاخه نظامی این سازمان از سالها پیش در آلمان ممنوع شده بود.
با توجه به نزدیکی روز قدس در پایان ماه رمضان، این حرکت میتواند هشداری به هواداران حزبالله لبنان باشد تا در تظاهرات روز قدس برلین شرکت نکنند. طرفداران حزبالله و سایر گروه های بنیادگرای اسلامی، هرسال در روز عید فطر در برلین تظاهرات روز قدس را علیه اسرائیل برگزار می کنند و پرچم حزبالله لبنان را به اهتزاز در می آورند.
اکنون چند سال است که مرکز اسلامی هامبورگ و مسجد امام علی وابسته به جمهوری اسلامی به پشیبانی از این تظاهرات متهم می شوند. این اتهام به ویژه سال گذشته با حضور چندتن از اعضای شناخته شده مرکز اسلامی در تظاهرات برلین شدت گرفت.
به گزارش تارنمای چندین روزنامه آلمانی از جمله “دیتسایت” و “زوددویچه” تفتیش چهار مرکز مظنون به پشتیبانی از حزبالله در شهرهای برلین، برمن، دورتموند و مونستر به دستور هورست زهوفر وزیرکشور آلمان در اجرای مصوبه دسامبر سال گذشتۀ دولت مرکزی انجام شد و طی آن چندین تن از افراد مظنون به همکاری با حزبالله برای تحقیقات بازداشت شدند. اما تعداد و هویت آنها هنوز اعلام نشده است.
سازمان امنیت داخلی آلمان سالها است فعالیت های حزبالله لبنان را در این کشور تحت نظر دارد. به گفته وزیر کشور تعداد اعضا و هواداران فعال حزبالله، که از سوی جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی میشود و خواستار نابودی اسرائیل است، در آلمان به ١٠۵٠ تن می رسد. مسئولان آلمانی بر این نظرند که چهار مرکز تحت بازرسی قرار گرفته در سحرگاه پنجشنبه بخشی غیررسمی از تشکیلات حزبالله هستند.
وزیرکشور آلمان در رابطه با عملیات امروز گفته است که مراکز تحت بازرسی برای حزبالله داوطلب می گرفتند، کمک مالی جمع می کردند و حتی تدارک عملیات تروریستی را به عهده داشتند. حزبالله که در آلمان دارای یک سازمان رسمی نیست، از این چهار مرکز استفاده می کرد.
درماه دسامبر سال گذشته سه حزب دموکرات مسیحی، سوسیال مسیحی و دموکرات آزاد در مجلس فدرال آلمان به ممنوعیت شاخه سیاسی حزبالله لبنان رای مثبت دادند، اما احزاب سبز، آلترناتیو برای آلمان و چپ ها در این رای گیری شرکت نکردند.
دولت آلمان که پیش تر فعالیت شاخه نظامی حزبالله را در این کشور ممنوع کرده بود، در سال ٢٠٠٨ فعالیت شبکه تلویزیونی المنار وابسته به این سازمان را نیز ممنوع اعلام کرد. در سال ٢٠١۴ نیز انجمنی که با نام “پروژه کودکان یتیم لبنان” در آلمان فعالیت داشت غیرقانونی اعلام شد. مقامات آلمانی معتقد بودند که این انجمن در واقع برای شبهنظامیان حزبالله کمک مالی جمع می کند.
دولت آلمان از سال گذشته حزبالله را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. پیش تر بریتانیا دست به این اقدام زده بود. اتحادیه اروپا نیز این سازمان را در ردیف سازمان های تروریستی قرار داده، اما در بیشتر کشورهای اروپائی هنوز تنها شاخه نظامی حزبالله ممنوع، و شاخه سیاسی آن آزاد است.
مه 01
حکم سنگین برای روزنامه نگار مخالف حزب کرونايی
بنا به گزارشها، یک روزنامه نگار مخالف حزب کمونیست چین به ۱۵سال حبس محکوم شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دادگاهی در چین روزنامه نگاری را که به حزب کمونیست توهین کرده بود، به 15 سال حبس محکوم کرد.
ناپدید شدن روزنامه نگاران چینی پوشش دهنده کرونا
گزارشگران خبره چینی که شیوع کرونا ویروس در ووهان را پوشش می دادند، پس از انتشار گزارش های افشاگرانه ناپدید شدند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از دیلی میل، سه خبرنگار به نام های چن کیوشی، فنگ بینگ و لی زهوا سعی کردند با بارگذاری فیلم هایی از سردخانه ها و بیمارستان های شلوغ در یوتیوب و توییتر میزان واقعی این بیماری همه گیر در شهر را نشان دهند. آنها از 6 تا 26 فوریه ناپدید شدند، از آن زمان تاکنون محل نگهداری آنها ناشناخته است.
اندکی قبل از ناپدید شدن آنها، یکی از روزنامه نگاران دستگیر شد. عکس هایی در شبکه های اجتماعی ظاهر شد، که در آن او تلاش می کند از دست ماموران فرار کند.
ظاهرا، خبرنگار دیگری پس از بازدید از انستیتوی ویروس شناسی ووهان توجه پلیس مخفی چین را به خود جلب می کند. سومین گزارشگر برای بازدید از بیمارستان موقتی در همان شهر برنامه ریزی کرده بود.
در اوایل ماه آوریل، آی فن مدیر بخش پذیرش بیمارستان مرکزی ووهان، پس از انتشار مقاله ای ناپدید شد که در آن او از مقامات چین در مراحل اولیه شیوع عفونت کرونا ویروس جدید انتقاد کرده بود.