فیلم زیر: همه‌گیر شدن ویروس کرونا در ایران دومین ماه خود را پشت سر می‌گذارد؛ اما مقامات حکومتی با در پیش‌ گرفتن سیاست دروغ و لاپوشانی در اطلاع‌رسانی به موقع و شفاف، نسبت به تهدید این بیماری و موکول کردن خبر انتشار قطره‌چکانی آن به روزهای پس از برگزاری انتخابات مجلس، نقش اساسی در گسترش این ویروس کشنده در شهرهای مختلف کشور بازی کرده‌اند.

سخنگوی وزارت بهداشت در ایران امروز اعلام کرد: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 157 نفر از بیماران کرونايی جان خود را از دست دادند و در مجموع، شمار درگذشتگان بر اثر این بیماری به 2234 نفر افزایش یافت.

برخی رسانه های داخلی می گویند: این آمار رسمی اعلامی وزارت بهداشت است و می‌دانیم بسیاری از درگذشتگان با عناوینی چون نارسایی حاد تنفسی گواهی فوت شده اند و نه کرونا! اگر صرفا به آمار رسمی اتکا کنیم یعنی حدود ۸ درصد مبتلایان به کرونا فوت می‌شوند درحالی که مشاهده می‌شود در کشورهای دارای سرانه سلامت بالا این نسبت زیر ۲ درصد است. جالب اینکه در چین به عنوان اولین کشور قربانی کرونا درصد فوتی‌ها کمتر از ایران است!

به گزارش این منابع، نمودار میزان مرگ و میر نسبت به تعداد مبتلایان به کرونا در کشورهای مختلف؛ ایران پس از ایتالیا در رتبه دوم است. آمار فوتی‌ها بر اساس هر ۱۰۰۰ مبتلا محاسبه شده است. برای مثال ایتالیا ۹.۵ درصد و ایران ۷.۹ درصد از مبتلایان جان خود را از دست داده‌اند كه در بالاترین نقطه نمودار هستند

گزارش نگران کننده پزشکان

به گزارش پزشکان از گیلان، بسیاری از افرادی که از بیمارستان مرخص شدند به فاصله یک هفته در خانه فوت کردند اما آمار آنها جزء درگذشتگان کرونا محسوب نمی‌شود.

در همین حال «شهربانو امانی» عضو شورای شهر تهران با ابراز تاسف از اینکه اطلاع رسانی درباره کرونا به خوبی انجام نشد و مساله آن طور که باید جدی گرفته نشد، گفت: این مساله خود در شیوع بیشتر بیماری بین مردم بی تاثیر نبود، از طرفی غافلگیر شدیم و آمادگی لازم را نداشتیم.

از سوی دیگر سخنگوی ستاد دانشگاهی کرونا در استان اصفهان دربارۀ وضعیت شیوع کرونا در این استان گفت: از نظر تعداد موارد ابتلا در روز، حدود یک هفته است که بعد از تهران رتبه دوم را داریم.

وی تصریح کرد: استان اصفهان تعدادی مورد مثبت قطعی ابتلا به ویروس کرونا دارد که نسبت بالایی است و با افزایشی که روز به روز اتفاق می افتد، روند خوبی متصور نیست و چشم انداز خیلی خوبی برای استان نمی‌بینیم.

فیلم زیر: همه‌گیر شدن ویروس کرونا در ایران دومین ماه خود را پشت سر می‌گذارد؛ اما مقامات حکومتی با در پیش‌ گرفتن سیاست دروغ و لاپوشانی در اطلاع‌رسانی به موقع و شفاف، نسبت به تهدید این بیماری و موکول کردن خبر انتشار قطره‌چکانی آن به روزهای پس از برگزاری انتخابات مجلس، نقش اساسی در گسترش این ویروس کشنده در شهرهای مختلف کشور بازی کرده‌اند.

سخنگوی وزارت بهداشت در ایران گفته: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 157 نفر از بیماران کرونايی جان خود را از دست دادند و در مجموع، شمار درگذشتگان بر اثر این بیماری به 2234 نفر افزایش یافت. (اینها آمار رسمی که اعلام می شود)

از سوی دیگر رییس دانشگاه علوم ‌پزشکی بابل از فوت ۱۱ تهرانی‌ که اواخر اسفند به مازندران سفر کرده بودند، در بیمارستان‌های این شهرستان خبر داد.

وی گفت: ما نگران موج دوم بیماری هستیم، پیش‌بینی می‌شود درگیر موج دوم شویم. بهتر است هیچ مغازه‌ای به غیر از اصناف مجاز باز نباشند و مسافرین نیز به سفر نروند.

یک نمونه دیگر از دروغ گویی رژیم

در همین حال یک پرستار بیمارستان ولایت قزوین می‌گوید از ۵۱ روز پیش یعنی ۱۵بهمن ۹۸ درگیر بیماران کرونا بوده است. (فیلم زیر)

این در حالیست که وزارت بهداشت ۹ اسفند ۹۸ اعلام کرد در قزوین اولین بیمار شناسایی شده است! ۲۴ روز تفاوت زمان داریم!

کرونا حکمرانی را به چالش کشیده است

عباس عبدی در یادداشتی نوشته است: در دوره ۴۰ ساله پس از انقلاب هیچگاه تا این حد شکاف درون‌ساختار حکومت دیده نشده است. شکافی که اولین مانع برای انجام هر اقدام موثری است.

وی نوشت: دولت و حکومت به دلایلی قادر به اتخاذ یک تصمیم جدی نیستند. چون هر تصمیم جدی و مهم باید با حمایت مردم همراه شود. حمایت مردم نیازمند اعتماد به حکومت است، که در کمترین میزان خود است. شمّه‌ای از این بی‌اعتمادی را در انتخابات دیدیم. اجرای چنین سیاستی از طرف حکومت نیازمند حمایت رسانه‌ای متمرکز و قوی است که نه تنها فاقد آن است بلکه جریان رسانه‌ای در دست مخالفان و منتقدان است.

این در حالیست که محسنی بندپی عضو مجلس شورای اسلامی از نوشهر با اشاره به رکود اقتصادی پساکرونا گفته:‌ نارضایتی اجتماعی در پیش است.

چرا به اینجا رسیدیم؟

روزنامه اعتماد امروز در این باره نوشت: کمتر خبری را می‌توان یافت که در آن نشانی از کرونا نباشد؛ همان‌طور کمتر فردی را می‌توان یافت که نگران خود و عزیزانش در مواجهه با آن نباشد اما شاید آنچه با گذر از لایه اولیه این بحران به‌خوبی نمایان شده، فاصله‌ ای است که میان حاکمیت و مردم شکل گرفته.

این روزنامه نوشتک اما چه شد که به اینجا رسیدیم؟ چه شد که گفته‌های یک کاربر در شبکه‌های اجتماعی یا رسانه ای آن ‌سوی مرزها به اظهارات مقامات رسمی و رسانه‌های داخل ایران – اگر نگوییم می‌چربد – بعضاً شانه به شانه با اخبار رسمی اثرگذار می‌شود؟

ایبن منبع در ادامه به فرار نهادهای حکومتی از پاسخگویی در این شرایط بحرانی اشاره کرد و نوشت: ما دقیقاً شاهد عدم ‌حضور مسئولان در صحنه هستیم، به ‌طوری ‌که حتی مجلس به‌عنوان رکنی که حتی در شرایط جنگ نیز تعطیلی‌بردار نیست، امروز تعطیل شده در حالی که در شرایط بحرانی کنونی باید مجلس را ضدعفونی می‌کردند و نمایندگان را یک ماه در مجلس قرنطینه می‌کردند تا به امور کشور بپردازند.

روزنامه مستقل نیز در مطلبی با اشاره به اینکه سال ۹۸ بدون تردید یک نمره مردودی برای حاکمیت است، نوشت: قرار بر این بود که جمهوری اسلامی، دنیا و آخرت ایرانیان را به تعالی برساند، از آخرت که هنوز خبری نیست اما آنچه درباره دنیا قابل رویت است این است که این زندگی برازنده ایرانیان نیست و رفاه و آسایش نسبی از حداقل خواسته‌های هر ملتی است که متأسفانه این روزها کمتر ایرانی از این دو عامل اصلی زندگی برخوردار است».

منصور امان

گُسترش بی توقف ویروس کُرونا و گرداب مرگباری که در حال فرو بردن مردُم سراسر ایران در خود است، جای تردید باقی نمی گذارد که باید قاطعانه از رفع تحریم دفاع کرد.

امروز که کشور با یک پا از آستانه یک فاجعه انسانی گذر کرده و می رود که تا به تمامی بدان گام بگذارد، وظیفه ای فوری تر و میهنی تر از خواست پایان دادن به مُحاصره ای که برای جلوگیری از کُمک رسانی به مردُم مُصیبت زده ایران بر پا شده، وجود ندارد. اخراج پزشکان بدون مرز، فقط نوک کوه یخ این سیاست تبهکارانه است که ارتباط ایران با جهان خارج را قیچی کرده و جامعه را در یکی از سخت ترین دوران حیاتش از دریافت کُمکهای موثر و حیاتی محروم ساخته است.

بیرون راندن تیم پزشکان بدون مرز علامت بدون سووتفاهُمی است که ج.ا به جامعه بین المللی می دهد: بدون رفع تحریمهای نفتی یا دستکم دسترسی به بخشی از درآمدهای آن، مرزهای ایران به روی کُمکهای خارجی بسته و به روی ویروس کُرونا باز است.

اُلگوی رژیم ولایت فقیه در این رابطه بازی موش و گربه ای است که در دوره بُحران هسته ای با طرفهای خارجی اش پیش می برد. به این صورت که از یکطرف پیامهای اُمیدوار کننده در شکل تن دادن به مُذاکره و بازرسی می فرستاد و از طرف دیگر، از مُذاکره هدفمند و بازرسی هم جانبه سر باز می زد. امروز نیز در همان حال که از اتحادیه اُروپا کُمک مالی و کالایی می گیرد، گروه پزشکان بدون مرز فرانسوی را هم اخراج می کند.

در همین حال رژیم مُلاها مایل نیست کُمکهایی که از کشورهای مُختلف دریافت می کند، به محور اخبار و مسائل شیوع کُرونا در ایران و جنبه های انسانی آن تبدیل شود. سازمان پزشکان بدون مرز که یک نهاد شناخته شده و مُعتبر بین المللی در زمینه کُمک رسانی داوطلبانه به نُقاط بُحران زده است، از نظر بُرد خبری – تبلیغی می توانست دارای چنین کیفیتی باشد. این امر به ویژه هنگامی که “نظام” یک کمپین پُر خرج را در آمریکا با پُشتیبانی شماری از پایوران و کارمندان دولت آقای اوباما علیه تحریمهای نفتی و مالی به راه انداخته، اتفاق مطلوبی به شمار نمی رفت. حاکمیت از آن بیم دارد که ابتکارهایی اینچنین، کمپین مزبور را کمرنگ کرده و از آن بدتر، آن را دفاع ناپذیر و خُنثی سازد.

برای آقایان علی خامنه ای و حسن روحانی کُمکهای تخصُصی، تجهیزاتی و کالایی شفابخش نیست؛ آنها می خواهند با “چشمه زُلال” پالتهای پول درمان شوند. این شُهود غیبی آنها از فواید ویروس کُرونا است که در ابتدا به انکارش پرداختند و اینک دریافته اند که با باز گذاشتن دریچه سیل آن به روی جامعه، شاید بتوانند همدردی و شوک بین المللی را به وجه نقد تبدیل کنند.

حاکمان کشور مردُم را از کُمکهایی که به شدت بدان نیاز دارند محروم کرده اند تا برچیدن آن را با رفع محرومیت خود از درآمدهای بادآورده نفتی مُعامله کنند. سلامت، امنیت و زندگی فردی و اجتماعی مردُم در نگاه آنها مقوله ای مُجرد و بی اهمیت است که گاه می توان آن را لگدمال کرد و گاه به گروگان گرفت. برای آنکه رشته تحریم زندگی، شادی، آزادی و خوشبختی گُسسته شود، باید همین امروز بند از بند رژیم استبدادی – مذهبی ولایت فقیه جُدا کرد.

در حالیکه شیوع بیماری کرونا در ایران بیداد می‌ کند و میلیونها تن از مردم بی پناه در معرض خطر ابتلا به آن قرار دارند، مقامات جمهوری اسلامی از فعالیت‌ پزشکان بدون مرز در اصفهان جلوگیری کرده اند. این اقدام در راستای توطئه‌پنداری خامنه‌ای است که ابلهانه مدعی ساخت ویروس کرونا توسط آمریکا و احتمال ارسال دارویی به ایران برای ماندگار شدن آن است.

حسین شریعتمداری، نماینده خامنه ای در کیهان حکومتی در این باره گفته: سؤال این است که این بی‌احتیاطی خطرناک نسبت به جان و سلامت مردم را چه کسانی مرتکب شده‌اند و این پزشکان ظاهراً بدون مرز از کدام مرز اجازه ورود گرفته‌اند. آمریکا می‌داند حضور در ایران ممکن نیست، اما آیا فرانسه با توطئه‌های آمریکا همراه نبوده است.

حسینعلی حاجی دلیگانی عضو مجلس خامنه ای نیز در مخالفت با فعالیت پزشکان بدون مرز در ایران مدعی شد: اهداف ورود این پزشکان بدون مرز روشن نیست. چارچوب کار آنها هم شفاف نیست و پروتکل‌های کاری آنها ابهام دارند. برخی از پزشکان نگران بودند که این پزشکان بدون مرز احیانا بخشی به‌عنوان درمان دایر کنند که حالت نمایشی داشته باشد اما کار اصلی آنها احیانا پشت‌پرده باشد و بخواهند تحقیقاتی در مورد بیماری کرونا، دور از چشم متخصصان ایرانی انجام دهند و با توجه به سرقت ژن که از ایران انجام شده، بخواهند اثر ویروس کرونا که مشکوک است را روی ژنهای ایرانی بررسی کنند

اخراج پزشکان بدون مرز از ایران در حالیست که سپاه پاسداران به بهانه مبارزه با کرونا و برای سرکوب مردم، مزدوران حزب‌الله لبنان را به شهرهای مختلف از جمله به قم گسیل داشته است.

سایت امنیتی مشرق نیوز در این باره می‌نویسد: جوانان حزب‌ الله لبنان مستقر در ایران به میدان بیایند و در کنار نیروهای جهادی این کشور از تمام توان و امکانات خود برای مقابله و نابودی این ویروس بهره بگیرند.

در این میان روحانی با وقاحت آخوندی تلاش کرده رسوایی اخراج پزشکان بدون مرز و رد کمک های آنان را به نحوی ماستمالی و رفع و رجوع کند. (فیلم زیر)

تولید قبرهای دسته جمعی برای مبتلایان کرونایی در جاده شلمچه خرمشهر

دکتر نورالدین پیرموذن، جراخ مقیم آمریکا که نماینده سابق مجلس شورای اسلامی هم بوده در باره اخراج پزشکان بدون مرز از ایران گفته که سپاه پاسداران و دیگر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی توانسته اند به طور نسبتا کامل بر همه امور وزارت بهداشت مسلط گردند.

این در حالیست که سرپرست فرانسوی تیم پزشکان بدون مرز گفته: ‌ما از اینکه مأموریت‌ مان در ایران لغو شده است، غافلگیر شدیم

به گزارش رویترز، میشل الیور در بیانیه‌ ای افزود: مأموریت ما ایجاد تأسیساتی برای مقابله با ویروس کرونا در اصفهان از قبل برنامه‌ریزی شده بود. از این رو تصمیم مقام‌های رژیم ایران برای لغو این مأموریت غیرقابل فهم است.

سازمان پزشکان بدون مرز برای کمک به مقابله با شیوع کرونا به اصفهان رفته بود اما مقام‌های حکومت ایران بدون ارائه توضیحی از آنها خواستند که این کشور را ترک کنند.

وزیر خارجه آمریکا، در پیامی توئیتری در این باره نوشت: حكومت ایران اعضای سازمان پزشکان بدون مرز را که در حال برپایی یک بیمارستان صحرایی برای آسیب‌پذیرترین بیماران مبتلا به ویروس کرونا در ایران بودند، از کشور بیرون انداخت. مردم ایران قدیمی‌ترین قربانیان این حكومت هستند.

اول ایدئولوژی بعد سلامتِ مردم

صادق زیباکلام – استاد سیاسی دانشگاه – در یادداشت كوتاهی نوشت: سیاست و سیاست زدگی، و اینکه هرچیز و همه چیز ازجمله سلامت و جان مردم فرع بر ملاحظات ایدئولوژیک نظام در ایران است، خودش را در جریان اخراج «پزشکان بدون مرز» که برای کمک در امر مبارزه با شیوع کرونا به ایران آمده بودند به بهترین شکل ظاهر ساخت.

وی افزود: دو بهانه آورده‌ایم. یکی همان داستان همیشگی: اینها جاسوس هستند و برای جاسوسی و کسب اطلاعات در مورد وضعیت کرونا در ایران امده بودند (که لابد اطلاعات بدهند به آمریکا و اسرائیل که ببینند توطئه شان چقدر در ایران پیشرفت داشته). دوم اینکه اینها دوهزار عدد ماسک و چند دست گان بیشتر نیاورده بودند. البته چون ما از همه طلبکاریم، پزشکان بدون مرز هم به ما‌ کلی بدهی دارند و می بایستی یک تریلی ماسک و یک خاور گان پزشکی با خودشان برای ما می‌آوردند.

موضوع آمدن آنها هم تبادل تجربیات پزشکی نبود بلکه اوردن تجهیزات پزشکی بوده.. “پزشکان بدون مرز” یک سازمان کاملا شناخته شده معتبر بین المللی است که سالهاست در مناطق بحرانی یا درگیر جنگ به امداد رسانی پزشکی و نجات جان انسانهای گرفتار و مجروح مبادرت می ورزد. اگر آنها از روسیه یا چین آمده بودند همینطور با آنها برخورد می شد؟ منتهی نه روسیه نه چین، بجز آنجایی که پای منافع شان در میان بوده، یک پَر تَره گَندیده هم حاضر نشده‌اند برای ما هزینه کنند.

بیشترین آمار پزشکان و پرستارانی که قربانی کرونا شده اند، در شهر مذهبی قم بوده است

ویروس کرونا باز هم از جامعه پزشکی ایران قربانی گرفت: دکتر حسین جوهری متخصص گوش، حلق و بینی در قم پس از چند روز مبارزه با بیماری کرونا درگذشت.

بر اساس آخرین آمار اعلام‌شده از سوی دانشگاه علوم پزشکی قم، از ابتدای شیوع ویروس کرونا در استان قم حدود ۴۰ پزشک و ۱۳۰ پرستار قمی حین خدمت به بیماران به این ویروس مبتلا شدند؛ از میان این پزشکان ۱۵ تن در مراکز درمانی بستری‌شده‌اند و در حال حاضر نیز یکی از پزشکان قمی در ICU به سر می‌برد.همچنین ۲ تن از کارکنان بیمارستان‌های قم، نیز جان باختند

تا کنون چندین پزشک و پرستار در برخی شهرهای ایران بر اثر ابتلا به کرونا جان باخته اند. از جمله علوم پزشکی خراسان شمالی اعلام کرد ۹ نفر از کادر پزشکی این استان در اثر کرونا جان خود را از دست دادند.

دکتر شیرین روحانی‌راد پزشک بیمارستان شهدای پاکدشت به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. گفته شده که وی تا آخرین روزهای عمر و با وجود بیماری به کارش ادامه داد.

همچنین دکتر افشار امیری، متخصص روانپزشکی بر اثر بیماری کرونا در بیمارستان بقیه‌الله تهران درگذشت. ناهید نوشاد، پرستار بازنشسته مرکز آموزش درمانی رازی و شاغل نیز در بیمارستان گلسار رشت در راه خدمت رسانی به بیماران بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.

دکتر کوروش گودرزی‌پور، فوق‌تخصص هماتولوژی و انکولوژی کودکان بیمارستان مفید تهران، به علت ابتلا به بیماری کرونا چشم از جهان فرو بست.

همچنین یک پزشک نامی گیلان دکتر محمدعلی ربیعیپس از چند روز مداوای مستمر بیماران شفت، برای درمان خود به تهران رفت که متاسفانه در بیمارستان دانشوری تهران به علت عفونت دستگاه تنفسی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

همچنین اعلام شد دکتر فرید نیرویی جراح خوشنام و مهربان بابل (استان مازندران) نیز در اثر بیماری کرونا در بیمارستان یحیی نژاد بابل در گذشت

فیلم زیر؛ رییس بیمارستان صدوقی یزد می‌گوید: روزی نیست که در این بیمارستان آدم های بی‌گناه‌ بی‌‌رحمانه پرپر نشوند و هیچ کاری هم از دست پزشک‌ها برنمی‌آید. ما از شدت مرگبار این بیماری و ناتوانی خودمان افسرده شدیم. در خانه بمانید

رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت در ایران امروز اعلام کرد طی 24 ساعت گذشته 2206 مورد ابتلا به ویروس کرونا در این کشور شناسایی شده است.

همزمان مسعود مردانی، عضو کمیته کشوری کرونا گفته: در ایران شدت بیماری کرونا فوق‌العاده بیشتر از کشورهای دیگر حتی چین است که کانون این بیماری بود.

وی به میزان بالای مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا در ایران اذعان کرد و گفت:‌ مواردی که در حال حاضر وزارت بهداشت اعلام می‌کند جزیی از کل بیماری است به این دلیل که وزارت بهداشت فقط مواردی که در بیمارستان بستری می‌شوند و یا مراجعه سرپایی دارند و آزمایش مولکولی برای بیماری می‌دهند و بیماریشان مثبت است را به عنوان موارد روزانه ابتلا گزارش می‌کند.

وی افزود: هر روز هم به شمار مبتلایان بیش از هزار مورد اضافه می‌شود و حتی بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ مرگ و میر در روز داریم.

از سوی دیگر عضو ستاد مدیریت کرونا گفت: بررسی اطلاعات بیماران مبتلا به کرونا نشان می‌دهد که میانگین سنی مبتلایان به کرونا در تهران ۵۰ سال است؛ موضوعی که توجه بیشتر مردم به رعایت توصیه‌های بهداشتی و خودمراقبتی را می‌طلبد.

به گزارش ایرنا، حمید سوری اظهار داشت: بیماری کرونا فقط سالمندان را دچار مرگ و میر نمی‌کند. در بین فوت شدگان، کسانی بودند که دچار بیماری زمینه‌ای نبودند و کمتر از ۵۰ سال داشته‌اند.

سوری گفت: افراد بالای ۸۰ سال بیشتر از دیگران مبتلا می‌شوند، اما این موضوع به این معنی نیست که افراد کمتر از ۵۰ سال، درگیر بیماری نمی‌شوند یا جان خود را از دست نمی‌دهند.

وی با اشاره به اینکه حتی نوجوانان هم در بین فوت شدگان بودند، اظهار داشت: این موضوع نشان می‌دهد که اپیدمی ویروس کرونا مختص سالمندان و افراد دچار نقص سیستم ایمنی نیست و می تواند همه را درگیر کند.

این اپیدمیولوژیست با تاکید بر لزوم رعایت توصیه های خودمراقبتی اظهار کرد: در صورتی که این موارد رعایت نشود، شمار زیادی از هموطنان جان خود را از دست خواهند داد و اگر تنها ۲ درصد مبتلایان علامت دار فوت کنند، حدود ۲۰۰ هزار مرگ در کشور بر اثر ابتلا به این ویروس رخ خواهد داد.

سخنگوی وزارت بهداشت پیش تر گفته بود: در حال حاضر هیچ نقطه‌ای در کشور عاری از کرونا نیست.

وی تاکید کرد: این ویروس در همه جای کشور با شیوع و شدت متفاوت وجود دارد. بنابراین افرادی که سفر می‌کنند یا ویروس را با خود به آن منطقه خواهند برد یا هنگام بازگشت ویروس را سوغات خواهند آورد.

جزئیات موفقیت درمان بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان آبادان

معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده علوم پزشکی آبادان از موفقیت تیم تحقیقاتی عفونی این دانشکده در درمان کرونا و توقف مرگ ناشی از این بیماری خبر داد.

به گزارش ایسنا، دکتر سارا مبارک با تایید تاثیر موفقیت‌آمیز داروی ضدویروسی روی بیماران بدحال مبتلا به کووید ۱۹ توسط گروه عفونی دانشکده علوم پزشکی آبادان، گفت: بررسی تاثیر یک داروی ضدویروسی بر بیماران بدحال مبتلا به کووید ۱۹ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان آیت‌الله طالقانی آبادان توسط گروه عفونی دانشکده علوم پزشکی آبادان حاکی از موفقیت در درمان این بیماران و کاهش طول بستری در بیمارستان بوده است.

مسئول گروه تحقیقاتی عفونی دانشکده علوم پزشکی آبادان اظهار کرد: از زمان شیوع ویروس کرونا در کشور، استان خوزستان و محدوده دانشکده علوم پزشکی آبادان؛ تیم تحقیقاتی این دانشکده تصمیم گرفت از داروهایی استفاده کند که با کمک آنها علائم بالینی بیمار سریع‌تر بهبود پیدا کند، تنگی نفس فرد مبتلا به کرونا به سرعت رو به بهبودی برود و در نهایت روزهای بستری در بخش مراقبت‌های ویژه و بیمارستان نیز کاهش پیدا کند.

وی با اشاره به این که مباحث ذکرشده مبنای فکری یک گروه تحقیقاتی در دانشکده علوم پزشکی آبادان شد، اضافه کرد: بعد از بستری بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان آیت‌الله طالقانی آبادان، تیم تحقیقاتی ما تصمیم گرفت یک رژیم را علاوه بر رژیم استاندارد کشوری، بعد از اخذ مجوزهای لازم از وزارت بهداشت و البته کد ملی اخلاق در پژوهش، بر بیماران اجرایی کند. مبارک خاطرنشان کرد: نتایج اولیه رژیم یادشده در روزهای اول بسیار مسرت‌بخش بود و در مقایسه با رژیم پروتکل کشوری از نظر مرگ و میر و روزهای بستری و همچنین تنفس عادی نتایج بسیار خیره‌کننده‌ای را به دست آوردیم.

وی تصریح کرد: در مقایسه دو گروه، که یک گروه رژیم استاندارد کشوری را گرفته بودند و گروه دوم رژیم پیشنهادی گروه دانشکده علوم پزشکی آبادان را دریافت کرده بودند، میزان مرگ و میر گروه دوم به صفر رسید، میزان روزهای بستری این گروه کاهش پیدا کرد و اتفاق بسیار مهم این بود که افرادی که در بخش مراقبت‌های ویژه بودند و تنفس مصنوعی دریافت می‌کردند بعد از چهار روز به تنفس عادی برگشتند و شرایط ترخیص از بیمارستان را به دست آوردند.

معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده علوم پزشکی آبادان با اشاره به اینکه به مدت یک ماه این دارو روی ۶۰ بیمار از بیماران بستری مبتلا به کرونا نتایج خیره‌کننده‌ای داشته است، افزود: امیدوار هستیم با راهگشا بودن این رژیم برای درمان و ورود آن به پروتکل‌های کشوری برای کاهش روزهای بستری در بیمارستان و در نهایت پایین آمدن میزان مرگ و میر ناشی از ابتلا به کرونا، گام بسیار بزرگی برداشته باشیم.

وی ادامه داد: دوره دو هفته‌ای را برای پیگیری بیماران بعد از دریافت این رژیم انتخاب کردیم که خوشبختانه در این دوره، بیماران بهبود پیدا کردند و بعد از دریافت تنفس طبیعی از بیمارستان ترخیص شدند.

مقابله با “کرونا”؛ دو دارویی که امید بخش شده‌ اند

دانشمندان و پژوهشگران نقاط مختلف جهان سرگرم آزمایش حدود ۷۰ داروی گوناگون برای مقابله با کرونا هستند که در بین آنها داروهای ضدمالاریا، داروهای ضدابولا که نتیجه‌بخش نبوده‌اند و همچنین داروهای ضد ایدز و روماتیسم به چشم می‌خورد. از آنجایی که برخی از آنها برای مقابله با دیگر بیماری‌ها مجوز لازم را گرفته‌اند، می‌توانند سریع‌تر از دارویی به بازار عرضه شوند که باید از نو تولید شود.

یکی ماده “رمدسیویر” (Remdesivir) که دانشمندان آن را برای مقابله با بیماری ابولا تولید کردند و اکنون قرار است در دو پروژه پژوهشی روی بیماران مبتلا به ویروس کرونا در آلمان آزمایش شود. ماده ‌دیگر “کلروکین” (Chloroquin) و یا هیدروکسی‌کلروکین (Hydroxychloroquin) است؛ یک ماده شناخته‌‌شده ضدمالاریا که برای مقابله با بیماری‌های ویروسی اثربخش است و از این رو می‌تواند با فعالیت‌های ویروس کرونا مقابله کند.

رئیس کمیسیون تحقیقات داروسازی آلمان در این باره می‌گوید: «این دو ماده در گزارشی که به وزارت بهداشت آلمان ارسال شده، از لحاظ امکان اثربخش‌بودن به وضوح در رتبه‌های اول و دوم فهرست ما قرار دارند».

او در عین حال تصریح می‌کند: «اینکه آیا این ماده‌ها بتوانند در مقابله با کرونا واقعا مؤثر باشند، در حال حاضر تنها گمانه‌زنی است. درباره اثرات این ماده‌ها چه گزارش و تحقیقات پزشکی انجام شده، اما آنچه از تمامی این اطلاعات نتیجه‌گیری می‌تواند کرد، در آن حدی نیست که بتوان به آن صددرصد مطمئن بود»

تلاش گسترده برای تولید واکسن

به موازات تلاش دانشمندان کشورهای مختلف برای یافتن داروهایی جهت درمان بیماری کووید ۱۹ تلاش‌هایی متعددی برای تولید واکسن ضدکرونا آغاز شده است. برخی از شرکت‌های داروسازی حتی انجام آزمایش‌های خود روی افراد داوطلب را آغاز کرده‌اند. شرکت آمریکایی “مودرنا” یکی از این شرکت‌ها است.

شرکت چینی کان‌سینوبیو (CanSinoBio) نیز از شرکت‌هایی که گفته است اجازه انجام تست واکسن ضدکرونا روی انسان را یافته است. شرکت‌های یو اس اینوویو (US-Inovio) و بیوآن‌تک (BioNTech) نیز اعلام کرده‌اند، در ماه آوریل داروهای پژوهشی خود را روی افراد داوطلب آزمایش خواهند کرد. شرکت آلمانی CureVac که چندی پیش به خاطر تلاش‌های خود در راه مقابله با ویروس کرونا خبرساز شده بود، قرار است آزمایش‌های مشابهی را در اوایل تابستان امسال آغاز کند.

اکثر این شرکت‌ها در راستای تولید واکسن موردنظر راهی جدید پیش گرفته، به این معنی که می‌کوشند با استفاده از ژن‌های برگزیده‌ای از ویروس کرونا واکسنی تولید کنند که پس از تزریق دستگاه ایمنی بدن را مصون می‌کند. تا کنون هیچ واکسنی در مقابله با هیچ یک از بیماری‌ها نتوانسته است با استفاده از این شیوه به تولید انبوه برسد. اما اگر این شیوه در این مورد مشخص نتیجه‌بخش باشد، از این حسن برخوردار است که می‌توان آن را به سرعت و در مقادیر زیاد تولید کرد.

بانو دیگر خسته نیستید!

همیشه چند صفت را در آدم ها دوست نداشته ام: دروغگویی، خودشیفتگی و نامهربانی، و قدرناشناسی. و باور داشته ام که نباید به افرادی که به نوعی گرفتار این صفات هستند اعتماد کرد. خودم هم همیشه سعی کرده ام علاوه بر قدردانی خصوصی از افرادی که بدهکار مهربانی هایشان هستم، از شخصیت های اجتماعی نیز که ارزش هایی دارند، و یا به جامعه ی خود دهشی داشته اند، در حد امکانم قدردانی کنم.

در عین حال از آنجا که بر اساس فرهنگ زیبای ایرانی مان «نوحه سرایی،اشک گرفتن از مردمان و مرده پرستی» را زشت می دانم. سعی کرده ام که انسان ها را تا زنده هستند تحسین کنم، برایشان بزرگداشتی مجازی یا حضوری بگیرم و به شکل های مختلف قدردانشان باشم.

اکنون که «فرزانه تاییدی»، یکی از آن شخصیت های کم نظیر اجتماعی، را از دست داده ایم، دلم می خواهد متنی را که سال ها پیش در بزرگداشت او نوشتم دوباره منتشر کنم.

این متن در اولین شماره ی «پویشگران اینترنتی» که در سال 20005 به همت دکتر اساعیل نوری علا و من آغاز به کار کرد منتشر شده بود.

یاد زیبای فرزانه، که هنرش و بهترین سال های زندگی اش، چون بسیاری از اهل هنر و ادب و علم قربانی حکومت اسلامیِ فرهنگ ستیزِ حاکم بر ایران شد، روشن و ماندگارباد

با همدردی و تسلیت به بهروز به نژاد عزیزم، و دوستان و دوستداران بانویی که دیگر خسته نیست.

بانو، خسته نباشيد!
شکوه ميرزادگي – نشريه پویشگران
بیست و سوم سپتامبر دوهزار و پنج

سال ها پيش که در انگليس زندگي مي کردم، زياد به تئاتر مي رفتم. تقريبا هر نمايش مهمي که به روي صحنه مي آمد خودم را مي رساندم به آن. و اگر وقت مي کردم حتي به کارگاه هاي تئاتري هم که در هر محله ي انگليس برپا بود مي رفتم. البته تئاترهاي ايراني را هم که سازنده و يا هنرپيشه هايي داشتند که برايم از نظر هنري يا سياسي اهميت داشتند مي ديدم. يادم مي آيد که قرار بود نمايشي روي صحنه بيايد از مگي اسميت هنرمند بزرگ انگليسي. مي دانستم که آنقدر شلوغ خواهد بود که امکان ديدن آن در روزهاي اول براي من وجود ندارد. اما درست شب اول نوري علا مرا سورپرايز کرد و گفت: «مي خواهي مگي اسميت را امشب ببيني؟» و من سر از پا نشناخته دويدم. بدليل همان روز اول بودن و قيمت هاي سرسام آور ما بليتي داشتيم که در بالاترين قسمت سالن بود. و ما ناچار در تمام مدت بايد که با دوربين صحنه را مي ديديم. فرقي نمي کرد من داشتم مگي اسميت محبوبم را مي ديدم که چه درخشان بر صحنه مي درخشيد. نمايش به نظر من مهم نبود، اما کار او مثل هميشه کم نظير بود.

دو روز بعد بود که دعوت نامه اي دريافت کرديم براي ديدار نمايش تازه بهروز به نژاد. بهروز را سال هاي سال بود که مي شناختم، شعور و درک و کارش را قبول داشتم و دوست نزديک ما هم که بود. چند روز بعد با اشتياق به ديدن نمايش رفتيم. وقتي در سالن انتظار بروشور نمايش را ديدم به نوري علا گفتم: «خداي من، يک ساعت و نيم نمايش و فقط يک هنرپيشه؟ بهروز چگونه اين کار را کرده است؟» نوري علا (که اگر کاري را دوست نداشته باشد ـ چه شعر باشد، چه قصه، چه نمايش ـ در همان ابتداي کار مي خوابد! و من هميشه از اين کار او عصباني مي شوم) خميازه اي کشيد و گفت: «نمي دانم؛ اما خيليه! خيلي!» سرم را کنار گوشش گذاشتم و گفتم: «خواهش مي کنم خودت را کنترل کن که نخوابي، بهروز که مي داني چقدر حساس است.»

و رفتيم و نشستيم در سالن نمايش و منتظر شديم تا فرزانه خانم تاييدي پيدايش شود. من هميشه فرزانه را به عنوان يک هنرمند خوب سينما و تلويزيون مي شناختم. با ديدن چند کار سينمايي اش او را بعنوان هنرمند درجه يک سينماي ايران هم قبول داشتم، اما کار صحنه اي و زنده او را نديده بودم. و اين بار نشسته بودم تا ببينم که اين هنرمند روي صحنه چه مي کند.

فرزانه آمد و شروع کرد. چون گردبادي که با يک حلقه شروع شود و بعد همه ي اطراف خود را بگيرد و به آسمان کشيده شود، فرزانه لحظه به لحظه اوج گرفت و تمامي صحنه و سالن و تک تک تماشاگرانش را مسحور کرد. يک ساعت و نيم بي توقف و بي افت. در دقايق آخر نمايش گريه مي کردم. از هيجان ديدن بازي اش گريه مي کردم. پس از پايان نمايش نمي توانستم از جا برخيزم. نوري علا، که در طول آن يک ساعت و نيم حتي يک خميازه هم نکشيده و خيره به صحنه نگاه کرده بود، با هيجان گفت: «نمي خواهي برويم پشت صحنه؟!» به سختي بلند شدم و راه افتادم تا بروم و به بهروز به نژاد عزيزم تبريک بگويم و به فرزانه تاييدي عزيزم بگويم: «خانم خسته نباشيد؛ شما کارتان هم طراز کارهاي مگي اسميت است آنهم در کارهاي خوب سطح بالايش.»

بعد از اين نمايش بيشتر به کارهاي فرزانه تاييدي دقيق شدم، و به زندگي ساده ي کوچکش که روح بزرگ او را در خود داشت، و از همان زمان ها بود که هميشه دلم خواسته بود تا به شکلي سپاس و تحسيني براي او داشته باشم، و از سوي خودم و از سوي آنهايي که فرزانه را و هنر او را ارج مي گذارند، به او بگويم: «دوستت دارِيم،.. شما خسته نباشيد خانم!» بگويم: «ما قدر تو را مي شناسيم خانم! حتي اگر عده اي باشند که درکي از اين چيزها نداشته باشند، حتي اگر نفهمند که هنرمندي چون تو که در تبعيد به سر مي برد، براي اين به تبعيد آمده که صداي عدالت خواهي سرزمينش باشد، وگرنه در سرزمينش که ده ها و صدها برابر بيشتر از حالا ستايشگر داشت.» و هميشه دلم خواسته به فرزانه بگويم: «من خوب مي دانم که تو چقدر عاشق کارت بوده اي و هستي و خوب مي دانم که دوري از آن و دوري از مخاطبين ات چقدر تو را آزار مي دهد، اما تو اين دوري را انتخاب کرده اي که به مراتب از آن ديگري سخت تر است اما راضي ترت مي کند.»

من مي توانستم همه ي اين ها را به خود فرزانه بگويم. اما چه لطفي دارد که ما حرف هاي خوبمان را يواشکي بزنيم و گله ها و شکايت ها و انتقادها را فرياد کنيم؟ بالاخره بايد ما هم ياد بگيريم که خوبي ها را فرياد کنيم. و من مي خواهم صادقانه و از صميم قلب و با صداي بلند به فرزانه تاييدي بگويم:

«دوستت دارم بانو!
خسته نباشيد، بانو!»