ژانویه 25
فیلم؛ اینجا کردستان است….سرزمین انسانیت
ژانویه 25
فاجعه؛ اینجا محله هرندی است در جنوب پایتخت
گزارش تکاندهنده از نبرد تنبهتن کودکان به دلیل مواد و پول در محله هرندی!
سحر جعفریان، روزنامه همشهری: مانند خروس لاریها به جان هم میافتند، آن هم به بهای ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان؛ کودکان معتادی که یا بیسرپرستند یا بدسرپرست و روی آنها قمار میشود. اینجا محله هرندی است در جنوب پایتخت؛ همانجا که به چرکیشدن زخمهای اعتیاد شهرت دارد. خیابانهای شوش، علیزاده و محمدی از جمله معابر آن است که در بوستانها و پلاکهای متروکهشان معتادان، کارتنخوابها و… جمع میشوند تا در کنار استعمال گروهی موادمخدر با قمار روی کودکان معتادشان، خود را سرگرم کنند. گویا محله هرندی هویتش با زایش هرروزه هزاران آسیب گره خورده و این روزها نوع جدیدی از کودکآزاری و قمار را نیز تجربه میکند.
دنیای افیونی
وارد کوچه باریکی از فرعیهای خیابان علیزاده در محله هرندی میشوم. اغلب خانهها فرسوده یا متروکهاند. نایی حتی به آجر و سیمانهایشان نمانده است. جلوتر یک دوراهی مقابلم پدیدار میشود. سمت چپ، همانجایی است که من را به مقصد اصلی میرساند. پیش که میروم صداهایی نامفهوم به گوش میرسد. عابران اغلب ظاهری ژولیده و کثیف دارند و همه زندگیشان را در کیسه سیاهی جمع کردهاند و به دوش میکشند.
حالا صداها واضحتر شنیده میشود. انتهای کوچه باریک یک فرورفتگی است. ناگهان در یکی از خانههای به ظاهر خالی از سکنه باز میشود و چند کودک و نوجوان تلوتلوخوران بیرون رانده میشوند. تعدادی مرد هم در همان فرورفتگی نمایان میشوند. «اصغر» یکی از نوجوانهایی است که بهواسطه مصرف مشروب و استعمال کمی مواد دستساز قرار است میان گود برود و با پسر همسایه که او نیز شرایط مشابه دارد زورآزمایی کند. ۱۳ بهار را دیده است. پدر و مادرش معتادند و خواهر کوچکش را یکسالی میشود که ندیده است.
شرط ببند و بجنگد
میان فرورفتگی را خلوت میکنند تا اصغر و پسر همسایه مانند خروسهای لاری (جنگی) به جان هم بیفتند و سور و سات جنگ برای تماشاچیان فراهم شود. آنها به حاشیه دیوار خزیدهاند و آرام به شیوه خودشان تشویق میکنند. بساط تزریق و دود هم مهیاست.
گلادیاتورهای کوچک یکی دو دور میچرخند و کری میخوانند. نخستین مشت و لگدها از دستان و پاهای کوچک، ولی محکم نثار هم میشود. اصغر بعد از چند ضربهای که به سر و صورتش میخورد روی زمین پخش میشود، رد خون در بخشهایی از صورتش دیده میشود و نفسهایش گویی به شماره افتاده است. مواد و مشروب از یک طرف جانش را کاسته و ضربهها هم از طرفی دیگر توانش را بردهاند. با آن همه زخم و سرریز خون که صورتش و چشمهای نسبتا درشتش را پنهان کرده مدام و دیوانهوار میخندد و بعد از لحظهای درنگ، بهآرامی از جایش بلند میشود.
انگشت اشارهاش را به سمت پسر همسایه میگیرد و میگوید: «خب، بازی بسته. حالا نوبت توئه که کتک بخوری… پس بگیر… نوش جونت…» اصغر همه قدرتش را توی مشتهایش میریزد و یکی پس دیگری بر سر و صورت رقیب میکوبد. یکی از مردها که جوانتر بهنظر میرسد و انگار در این قمار سهمی دارد، با دیدن این صحنه کمی نیمخیز میشود و فریاد میزند: «دِ بزن پسر احمق… بزن تا بدبختم نکردی…» اصغر انگار که جان گرفته است، پیدرپی حمله میکند و ضربه میزند.
اینجا در این گودهای مبارزه، جنگ تنبهتن این گلادیاتورهای کوچک، تکراندی است. پسر همسایه رمقی برایش نمانده؛ بنابراین پیروزی اصغر نزدیک است. البته بخش مهمی از تماشاچیان این نبرد (بهجز آنها که قمار کردهاند) یا خمارند یا نشئه. بعضی خوابشان برده و تعدادی هم در دنیای افیونی خود چیزهایی زمزمه میکنند. «لیلا ساقی» هم مشغول فروش بستههای ۳ گرمی و ۵ گرمی تریاک بین برخی از تماشاچیانی است که مشخص نیست در خماری چه چیز از این نبرد را نظاره میکنند و چه تصویری در ذهن دارند، اما در میان گود جدال خونین کودکان همچنان پابرجاست. صدای مشت و لگدها و نفسنفسزدنهای کودکانه که حالا با فحش و کری و خشم همراه شده، تمامی ندارد. هرکدام از این کودکان به پیروزی فکر میکنند و آن مبلغ ناچیزی که قرار است مواد یک وعده مصرف خود یا پدر و مادرشان را جور کند. اصغر میانه گود را در دست گرفته و مشتهای محکمش بهصورت پسر همسایه در یک لحظه او را جوری نقش زمین میکند که دیگر توان بلندشدن ندارد.
اصغر با خشم چرخی دور بدن پهن زمینشده پسر میزند و دست خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد. اما برنده ماجرا در اصل مرد جوانی است که ۳۰ هزار تومان روی او شرط بسته. در سوی دیگر، اما پسر همسایه روی زمین چمباتمه زده و از درد به خود میپیچد. پدرش آنجاست، اما مشغول چانهزدن با مرد جوان است تا شاید بتواند از زیر بار پرداخت شرط بهنوعی شانه خالی کند. مرد جوان کوتاه نمیآید و تهدید میکند اگر همین الان پولش را ندهد او را هم مثل سگ میزند. پدر، خود را که شکستخورده میبیند، نگاهی بیجان به پسرش میاندازد و با عصبانیت نعره میکشد: «گورت را گم کن، پسره بیعرضه… نبینمت…»
قمار نیست؛ کار است!
ساعتی میگذرد تا اصغر کمی بهخودش بیاید. چیزی از آثار مواد و مشروب در حالات و رفتارش باقی نمانده. دستمالی به او میدهم و میپرسم: «چند وقته مواد مصرف میکنی؟» تلخ میخندد و میگوید: «خدا لعنت کنه بابام رو…»
مرد جوان با فریاد متوجهام میکند آنجا نایستم و بروم پی کارم. اصغر را به بهانه غذا دنبال خود میکشانم. او نیز آرام و خموده دنبالم میآید. میگوید: «آبجی غذا نمیخوام؛ یهکم پول بهم بده…» میپرسم: «پول برای چی میخوای؟» اطرافش را نگاه میکند و میگوید: «باید تا شب نشده برای خودم و بابام شیشه جور کنم. امشب مهمون داریم، از این مسابقه که نشد چیز زیادی دربیارم. بیشرف سهمم رو بالا کشید. به من میگه سهمت همون مشروب و مواده که باهاش حال کردی. حسابش رو میرسم؛ صبر کن. حالا پول میدی یا نه؟» میپرسم: «بساط قمارتون هر روز برپاست؟» اخم میکند و میگوید: «چه قماری؟! دارم نون درمیارم. پول مواد نداشته باشم باید برم دزدی. دزدی خوبه؟ هر هفته یه همچین مسابقهای رو راه میندازیم تا چند نفر به نون و نوایی برسن. چهارتا مشت و لگد هم میخوریم؛ هیچی نمیشه.» با اینکه حسابی کلافه شده است باز میپرسم: «ماه پیش یکی از بچههای این محله بهخاطر مصرف همزمان مشروب و مواد مُرد!» ابرو بالا میاندازد و میگوید: «به تو چه آبجی؟ اینجا اینطوری زندگی میکنن. همه هم راضیان. اون خدابیامرز هم میخواست حواسش به اندازه مصرفش باشه. از تو به ما چیزی نمیرسه! ولکن آبجی…»
گزارش تکاندهنده از نبرد تنبهتن کودکان به دلیل مواد و پول در محله هرندی!
خوشبختی یعنی یکمیلیون!
کوچه پسکوچههای اطراف دوراهی را باز قدم میزنم. کنار حمام متروک چند نوجوان را با صورتهایی که خط چاقو بر آنها جا خوش کرده، میبینم. نزدیک میشوم. کمی خودشان را جمعوجور میکنند. یکیشان میپرسد: «چی میخوای؟» پاسخ میدهم: «دنبال جایی هستم که قمار و بزنبزن داشته باشه.» آنکه بهنظر کمسنوسال میآید میگوید: «همینجاست. خب؟!» یکی دیگرشان ادامه میدهد: «زود اومدی. باید بعدازظهر ساعت ۵ بیای. امروز داشمیثم و رحیمکچل مسابقه دارن. بابای میثم روش ۲۰ هزار شرط بسته.»
با تعجب میپرسم: «۲۰ هزار تومن؟» نفر اولی پاسخ میدهد: «پس چقدر؟ ۱۰۰ هزار تومن خوبه؟ اینجا برای خاطر هزار تومن همه چیزشان را میفروشند. این رقمها برای ما یعنی میلیون! یه وقتایی هم هست که آقنادر مهمون ویژه میاره که اون مهمون خیلی بیشتر از این حرفا شرط میبنده. رقمهایی مثل ۵۰۰ هزار تومن.»
میپرسم: «آقنادر کیه؟» جواب میدهد: «رئیس اینجاس. رئیس بچهجنگیها! برای این حموم متروک یه راه از پنجره درست کرده که همه از اونجا رفتوآمد میکنن. یه وقتایی پلیس میاد و پلمب میکنه و میره. خیلیها میگن آقنادر اصلا معتاد نیست، ادای معتادارو درمیاره! موادی هم که به بچهها میده خودش درست میکنه.» سکوت کوتاهی میکند و ادامه میدهد: «این جمعها جای تو نیست آبجی! به درد اینجا نمیخوری، فیلم که نیست؛ واقعی واقعیه، برو.»
رواج نوع جدیدی از کودک آزاری
اعتیاد در محله هرندی ابعاد تازه و هولناکی بهخود گرفته است. لیلا ارشد، مدیر خانه خورشید که سالهاست بهعنوان فعال حوزه آسیبهای اجتماعی در این محله فعالیت میکند، با تأیید شرطبندی روی مبارزه کودکان میگوید: «متأسفانه مدتی است که شاهد رواج نوع جدیدی از کودکآزاری و قمار در پاتوقهای شناساییشده این محله هستیم. پسران ۸ تا ۱۵ سالهای که اغلب معتاد هستند و به اجبار همین اعتیاد و البته به خواست خانوادههایشان تن به مبارزههای عجیب و غریب میدهند که اساس آن شرطبندی است. مددکاران مؤسسه خانه خورشید در قالب اجرای طرح امدادرسانی محلی بسیار سعی کردهاند تا هم با آن کودکان و نوجوانان و هم با خانوادههایشان ارتباط بگیرند، اما در ۸۰درصد موارد موفق نشدهاند، چون معمولا تمایلی به تغییر وضعیت ندارند که آن نیز به سبب فقر آموزشی است.»
او ادامه میدهد: «باید تا قبل از اینکه حوادث ناگوار آینده محله، جامعه و فرزندانمان را بیش از این تهدید کند بهجای پاککردن صورت مسئلهها و ابراز ایرادات غیرحرفهای، به فکر راهکارهای اصولی باشیم. اینکه نیروی انتظامی بیاید و بساط قماربازان را برای یکی دو روز بههم بزند فایدهای ندارد، یا اینکه فقط مددسرا راهاندازی کنیم بهخودی خود بیفایده است. ما اینجا به بسترسازی برای رونق اقتصادی، مهارتآموزی و توانمندسازی اهالی و ارائه آموزشهای تخصصی درباره آسیبها بیشتر نیازمندیم.» او معتقد است که تعدد خردهفرهنگها در یک محله و مهاجرتپذیری بستر مناسبی را برای بروز انواع آسیب در آن بهوجود میآورد و میگوید: «تنوع بافت جمعیتی و فرهنگی، واحدهای مسکونی کوچک و فرسوده، کمبود سرانههای شهری، بهداشتی، درمانی و آموزشی به معضل اعتیاد در این محله دامن زده است.»
پاسخ پلیس: گزارشی تاکنون دریافت نکردهایم
برای پیگیری برخورد پلیس در ارتباط با قمار روی مبارزه کودکان در منطقه هرندی با روابط عمومی نیروی انتظامی تهران بزرگ تماس گرفتیم که اعلام شد باید با سرهنگ عبدالوهاب حسنوند، رئیس اداره مبارزه با موادمخدر تهران گفتگو شود. سرهنگ حسنوند با «رد دریافت گزارشهایی مبنی بر قمار با کودکان معتاد» در محدوده محله هرندی به نیروی انتظامی میگوید: «پاکسازی محور شوش، هرندی و دروازه غار از اولویتهای نیروی انتظامی تهران است که در همه بخشهای آن ازجمله ستاد مبارزه با موادمخدر، پیشگیری از جرایم، پلیس امنیت، سرکلانتریها و کلانتری محله بهطور مستمر پیگیری و اجرا میشود. آنچه مهم است هماهنگی بین سازمانهای درگیر با این نوع از معضلات است. مثلا در طرح جمعآوری معتادان متجاهر تعداد زیادی به کمپها معرفی میشوند که با توجه به گستردگی گروه سنی آنها (کبر سن و صغر سن) نیاز است بهزستی شیوه و مکان درمانی خاص درنظر بگیرد. بعداز آن هم سازمانهای دیگر به ماجرا ورود پیدا کنند تا زمینه مهارتآموزی، آگاهیبخشی و اشتغالزایی فراهم شود.» حسنوند میافزاید: «متأسفانه بیشترین آسیب متوجه کودکان معتاد و کارتنخواب است که یا بدسرپرست یا رها شده و بیسرپرست هستند.»
تقویت همهجانبه انجمنهای مردمنهاد
اثر بخشی فعالیت نهادهای دولتی و غیردولتی در قالب انجمنهای مردمنهاد مرتبط با معضلات افسارگسیخته محله هرندی زمانی نمایان میشود که پیوستهای کارشناسی در آن درنظر گرفته شود. الهام فخاری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران ضمن بیان این موضوع میگوید: «معضلات محله هرندی ازجمله معضلات میانبخشی است که نیاز به تعامل پویا و پایدار سازمانهایی مانند بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی و کمیته امداد دارد. اما آنچه تاکنون به تجربه اثبات شده، نقش پررنگ انجمنها و خیریهها در رفع آسیبهای ناشی از مصرف موادمخدر بهویژه در حوزه بانوان و کودکان است که ما میتوانیم با تقویت همهجانبه بستر امدادرسانی از سوی این انجمنها و خیریهها، به هدف که همان بهبود شرایط محله است حداقل نزدیک شویم. البته اصلاح زیرساختهای اقتصادی محله که طبق آمار غیررسمی بر پایه خرده و عمدهفروشی موادمخدر است نیز بسیار میتواند کارساز باشد.»
فخاری ادامه میدهد: «اگر در محله هرندی ظرفیتهای مثبت محلی آن مورد توجه قرار گیرد و برچسب آسیبهای متنوع از آن برداشته شود حتما شاهد توانافزایی و تغییرات مثبت در آن خواهیم بود. همچنان که باید بدانیم آسیبها در همه محلهها و اماکن حتی شمال شهر هم بروز میکنند، اما طبیعی است که در محلهها و مناطق کمبرخوردار بهنوعی آشکارتر جولان بدهند.»
اعتیاد به استخوان اهالی رسیده
خیلی از اهالی محله هرندی از وضعیت نامناسب و روند افزایشی آسیبهای حاشیهای اعتیاد در محلهشان گلایه دارند. یکی از اهالی قدیمی میگوید: سال ۱۳۹۴ آمدند چند بوستان مثل میثاق در خیابان شوش ساختند، اما چاره نشد و خیلی بدتر از قبل معتادان سروکلهشان پیدا شد. انگار با ساخت این بوستانها، پاتوق تازه و سرپناه نونوار پیدا کرده بودند. جایی در بوستان میثاق است که به گعدهنشینی معتادها تبدیل شده. قمار و فساد میکنند. بچههای خودشان را که اغلب معتادند آنجا به جان هم میاندازند. پلیس دائم اینجا طرحهای جمع آوری معتادان را اجرا میکند و آنها هم چند وقتی بازداشت یا در کوچههای اطراف گموگور میشوند، ولی باز همه چیز از اول شروع میشود.»
ژانویه 25
بازهم دروغ بجای تحویل جعبه سیاه هواپیما + فیلم
وزیر خارجه رژیم دروغگوی ملاها می گوید مامور شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی در زندان است.
ظریف در پاسخ به پرسش خبرنگار نشریه آلمانی اشپیگل که از او پرسید: چرا دولت روحانی پس از سه روز به مردم حقیقت را گفته است؟ گفت: کشور (جمهوری اسلامی) در وضعیت بسیار دشواری قرار گرفته بود. ۳۲ سال پیش آمریکا هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کرد و آنها تابحال به طور رسمی از ما عذرخواهی نکردهاند. افسر آمریکایی که مسئول شلیک به هواپیمای ایران بوده حتی مدال افتخار هم گرفت. اما مامور ایرانی که به هواپیمای اوکراینی شلیک کرد اکنون در زندان به سر میبرد…
دروغپردازی ظریف در حالیست که رژیم جمهوری اسلامی هنوز جعبه سیاه هواپیمای ساقط شده را به اوکراین تحویل نداده و تلاش دارد تا با حفظ جعبه سیاه، همچنان از افشاء بیشتر واقعه و آخرین گفتگو های کاپیتان هواپیما با برج پرواز جلوگیری بعمل آورد.
عدم شفافیت در حکومت ملایان و ارائه انواع و اقسام تئوری های دروغین از فردای سرنگون ساختن هواپیمای مسافربری، عدم اطلاع رسانی، تناقضات متعدد در گفتمان متولیان و سران حکومت و همچنین عدم عذرخواهی از خانواده های قربانیان، دیگر هیچ شک و شبهه ای باقی نگذاشته که در پشت این واقعه خونین، سیاستی ضد انسانی با منافع امنیتی برای جمهوری اسلامی نهفته است.
فیلم زیر: بخشهای خبری صدا و سیمای خامنه ای در رد و انکار اصابت موشک به هواپیمای مسافربری اوکراینی
ژانویه 25
دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران بازداشت شد
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از شورای صنفی دانشجویان کشور، معین زارعیان دانشجوی دانشگاه تهران روز چهارشنبه ۲ بهمن ماه ۱۳۹۸ بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت این دانشجو توسط نیروهای امنیتی لباس شخصی صورت گرفته است.
تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاعی از وضعیت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این دانشجو در دست نیست.
ژانویه 25
وضعیت ۵ زندانی به دلیل اعتقاد به جریان یمانی
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی بسیج، باقر سلمانیان، مصطفی جلال، مهدی محمودی و محمد پاکدل، از اسفندماه ماه ۱۳۹۷ دوران محکومیت خود را در اندرزگاه ۸ زندان اوین سپری میکنند
این شهروندان پیشتر توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهام “اجتماع و تبانی از طریق اعتقاد و تبلیغ به مذهب یمانیه” هر یک به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
حکم صادره علیه چهار تن این زندانیان نهایتا توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران تقلیل یافت.
بر اساس رای صادره توسط شعبه ۳۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، باقر سلمانیان به ۲ سال حبس تعزیری، مصطفی جلال به ۲ سال حبس تعزیری، مهدی محمودی به یک سال حبس و محمد پاکدل به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. حکم صادره در خصوص علی بسیج نیز به عنوان متهم ردیف اول این پرونده عینا تایید شده بود.
این شهروندان پس از بازداشت به مدت یک سال با تودیع قرار وثیقه آزاد بودند.
محمد پاکدل ۳۴ ساله است و سایر آنان نیز در محدوده سنی ۳۴ تا ۳۶ ساله هستند.
این شهروندان هوادار یک جریان مذهبی به نام “انصار امام مهدی” یا “یمانی” و باورمند به “سید احمد الحسین، مدعی ارتباط با امام زمان” هستند.
دستگاه امنیتی حکومت ایران و به طور خاص وزارت اطلاعات دارای بخشهایی برای مقابله با ادیان، عرفانها و جمعیتهای فکری-دینی است که در چارچوب پذیرش فکری ایدئولوژی حکومت ایران نیستند.
هر ساله افراد زیادی به صرف ارتباط با امام غایب شیعیان بازداشت میشوند. این موارد در حدی گسترده است که در سالهای اولیهی دههی هشتاد فردی به نام “محمود جابری” به صرف ادعای خدایی در زندان اوین اعدام شد.
ژانویه 25
این رسانه “آمریکايی” از ایران اداره می شود؟
شبکه «سیانان» در پی تحقیقاتی از شرکتهای بزرگ اینترنتی، گزارش داد رسانه «آمریکن هرالد تریبون» که از سال ۲۰۱۵ راهاندازی شده و چندین نویسنده آمریکایی را نیز با دستمزد جذب کار کرده، از ایران اداره میشود و وابسته به رسانههای رسمی جمهوری اسلامی است.
«آمریکن هرالد تریبون» در سایت رسمی خود، فعالیت این رسانه را «بیطرفانه و مستقل» عنوان کرده، اما شبکه سیانان مینویسد با نگاهی به محتوای مطالب، خصوصا حملات آن به سیاست خارجی آمریکا، شخص دونالد ترامپ رئیسجمهوری کشور و مواضع تند آن علیه اسرائیل، هیچ کدام از خصوصیات رسانههای مستقل آمریکایی را نمیتوان در آن یافت و بیشتر به نظر میرسد خط سیاسی رسمی دولت ایران را دنبال میکند.
سخنگوی فیسبوک به سیانان گفته است که همکارانشان وقتی سال ۲۰۱۸ صفحه فیسبوک «آمریکن هرالد تریبون» را بررسی کردند، متوجه شدند که وابسته به رسانه دولتی ایران است و این صفحه را مسدود کردند.
شرکت امنیت اینترنتی «فایر آی» نیز بر این باور است که به احتمال زیاد سایت «آمریکن هرالد تریبون» از ایران اداره میشود.
یکی از نویسندگان آمریکایی این رسانه با نام تیم کینگ به «سیانان» گفته است که دقیقا به خاطر نمیآورد همکاری با «آمریکن هرالد تریبون» را چگونه آغاز کرده، اما بهخاطر یکی از مقالاتش در سال ۲۰۱۶ درباره ترامپ چند صد دلار نیز دریافت کرده و هرگز نمیدانسته این رسانه به ایران وابسته است.
همسر سابق آقای کینگ میگوید نامهای شکایتآمیز از یک نویسنده دریافت کرده که گفته است «آمریکن هرالد تریبون» بدون اجازه بخشهایی از نوشتههای او را بازنشر کرده و از راه جستجو از شرکت ثبتکننده سایت اینترنتی به نام و شماره تماس آقای کینگ دسترسی پیدا کرده است و نشان میدهد سایت «آمریکن هرالد تریبون» با مشخصات فردی با اسم «کینگ» و شماره تماس خود آقای تیم کینگ ثبت شده است.
بعد از اعتراض خانواده کینگ، «آمریکن هرالد تریبون» نام فرد ثبتکننده سایت را به «سام» تغییر داده است.
این گزارش میافزاید نویسندگان آمریکایی «آمریکن هرالد تریبون» اطلاع ندارند که ایران آن را اداره میکند و آقای کینگ نیز گفته است فکر میکرده برای یک رسانه برزیلی کار میکند.
«آمریکن هرالد تریبون» در سایت رسمی خود گفته است هزینههایش را از راه تبلیغات، کمکهای خصوصی و مردمی تامین میکند.
فیسبوک در اوت سال ۲۰۱۸ حساب کاربری این رسانه را همراه با ۶۵۲ کاربر دیگر به ظن ارتباط با رسانههای دولتی ایران مسدود کرد.
آن زمان فیسبوک انسداد حساب کاربری «آمریکن هرالد تریبون» را علنی نکرد، اما سخنگوی این شرکت جمعه ۴ بهمن ماه به سیانان گفته است که این رسانه نیز در لیست مسدود شدهها بود.
همان زمان شرکت گوگل نیز اقدامات محدودکنندهای علیه برخی کاربران به ظن ارتباط مخفیانه با رسانههای دولتی ایران اعمال کرد که «آمریکن هرالد تریبون» یکی از آنها بود.
«آمریکن هرالد تریبون» بعد از آن تنها با حساب توئیتری خود در شبکههای اجتماعی فعال بود، اما ماه گذشته توئیتر نیز حساب کاربری آن را مسدود کرد و به سیانان گفته است در حال تحقیقات پیرامون این حساب کاربری است.
ژانویه 25
ردصلاحیت امام جمعه به دلیل عدم التزام به اسلام!
عبدالواحد موسوی لاری نایبرئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان میگوید: یک مشکلی که همیشه یا حداقل در هفت تا هشت دوره اخیر وجود داشته، این است که داوطلبانی که رد صلاحیت می شوند یا عدم احراز صلاحیت می شوند، دنبال این هستند که بدانند چرا رد صلاحیت شدند، دلایل قانع کننده ای برای رد صلاحیت به آنان گفته نمی شود.
وی افزود: یک عناوین کلی مثل عدم التزام به اسلام و خدا را مطرح می کنند؛ برای امام جمعه ای که در حال حاضر امام جمعه است و به خاطر انتخابات استعفا داده، می نویسند عدم التزام به اسلام! این فرد تا دیروز برای مردم خطبه می خوانده و امروز می گویند: به عدم التزام به اسلام رد صلاحیت شده است!
اوضاع کشور در حال انفجار است
یک عضو کمیسیون شوراها در مجلس شورای اسلامی گفت: سوال مردم این است که اگر صلاحیت نمایندهای برای شرکت در انتخابات تایید نشده است چطور میتواند تا پایان دوره فعلی مجلس شورای اسلامی به امر قانونگذاری بپردازد. این اشکال جدی است که باید شورای نگهبان پاسخ دهد.
شهابالدین بیمقدار که در دوره بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام نکرده است، گفت: اکنون شورای نگهبان آنقدر اختیار دارد که میتواند نماینده را در طول دوره نمایندگیاش رد صلاحیت کند.
وی با انتقاد از رد صلاحیت صورت گرفته تصریح کرد: این یک خودزنی است نمیشود در جامعه قرن ۲۱ این طور رفتار کرد و بعد بگوییم با پشتوانه مردم میخواهیم حرف بزنیم، اما مردم خسته شدهاند حتی یک آهن و ستون و سیلندر ماشین عمری دارد که وقتی دوره به اصطلاح خستگیاش سر میرسد دیگر نباید مورد استفاده قرار گیرد چون منفجر میشود؛ این مثال سیلندر را میتوان برای جامعه زد که اگر خسته شود با فشار دیگری منفجر خواهد شد.
نتیجه انتخابات از حالا معلوم است
جلسه شورایعالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان درباره انتخابات با حضور دبیران کل احزاب اصلاح طلب برگزار شد و اصلاحطلبان اعلام کردند که با ادامه شرایط فعلی تقریبا نتیجه انتخابات از هماکنون قابل پیشبینی است.
به گزارش ایسنا، بر طبق گزارشهای تکمیلی که در این جلسه مطرح شد، شرایط به گونهای است که در صورت عدم تغییر معنیدار در وضعیت کاندیداهای اصلاح طلب امکانی برای ارائه لیست از طرف اصلاح طلبان در اکثر حوزه ها وجود ندارد و تقریباً نتیجه انتخابات از هماکنون قابل پیشبینی است.
اعضای شورای عالی جبهه اصلاح طلبان ایران اسلامی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه هفته گذشته تصریح کردند، که شرط لازم برای اینکه انتخابات پیش رو بتواند نظام را در برابر تهدیدهای فزاینده بیرونی و ناملایمات درونی بیمه کند، این است که امکان برگزاری انتخابات رقابتی، عادلانه و قانونی به عنوان مقدمه برگزاری یک انتخابات پرشور برای همه فراهم شود.
جنتی: از شورای نگهبان تشکر می کنم
دبیر شورای نگهبان گفت: آقای رئیسجمهور نباید اظهاراتی داشته باشد که خدای ناکرده افکار عمومی را نگران کند یا موجب یأس مردم و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد.
آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان صبح امروز (چهارشنبه) در جلسه این شورا با عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: باید از اعضای محترم شورای نگهبان تشکر کنم که در این ایام حداکثر وقت خود را گذاشتهاند تا رسیدگی به شکایات و پروندههای داوطلبان با کمال دقت انجام شود.
وی در ادامه از همکاری خوب مراجع قانونی همچون ناجا، وزارت اطلاعات و قوه قضائیه با شورای نگهبان در پروسه بررسی صلاحیتها تشکر کرد و افزود: در کنار مستندات و مدارک مراجع قانونی، بررسیهای محلی نیز به تأیید صلاحیت افراد گمنام کمک کرد و بسیاری از افرادی که فاقد سابقه بودند از این طریق احراز صلاحیت شدند.
برخی داوطلبان اقلیتهای دینی به دلیل عدم اعتقاد به اسلام ردصلاحیت شدهاند!
دبیرکل حزب اراده ملت درباره رد صلاحیت برخی از داوطلبین اقلیتهای دینی به دلیل عدم التزام به اسلام، اظهار کرد: اقلیتهای دینی باید به دین خودشان اعتقاد داشته باشند، وقتی وارد مجلس میشوند به کتاب مقدس خودشان سوگند میخورند.
حکیمیپور دلیل رد صلاحیت خودش را نیز متناقض دانست و عنوان کرد: من بر اساس بند 2 ماده 28، عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی رد صلاحیت شدم. این هم از موارد کلی و ابهامآمیز است. من دبیرکل یک حزب هستم، یکی از شروط دبیر کل حزب، التزام به نظام و قوانین جمهوری اسلامی است این تناقض چطور حل میشود؟
شورای نگهبان رکورد رد صلاحیت مجلس را زد!
روزنامه شرق نوشت: در هفته گذشته با اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی مشخص شد که شدت رد صلاحیتها بهویژه درباره اصلاحطلبان به حدی است که حتی امکان تهیه یک لیست واحد نهفقط در تهران؛ بلکه حتی در استانهای مختلف وجود ندارد و اگر شورای نگهبان معتقد است برای هر صندلی ۱۷ نامزد وجود دارد، همانگونه که رئیسجمهور گفت، هر ۱۷ نامزد از یک جناح سیاسی هستند. این برخورد حذفی با نامزدهای یک جناح سیاسی مسبوق به سابقه است و در مجلس ششم نیز شاهد چنین برخوردی بودهایم؛ تاجاییکه ۸۰ نماینده اصلاحطلب مجلس ششم به دلایل سیاسی رد صلاحیت شدند و تا چندی پیش هم رکورددار رد صلاحیت در کشور بودند؛ اما در اعلام نظر اخیر شورای نگهبان ۹۰ نفر از نمایندگان مجلس فعلی رد صلاحیت شدهاند و کدخدایی دلیل این رد صلاحیتها را داشتن پروندههای اقتصادی عنوان کرده است.
پسر آیت الله: از حالا نتیجه انتخابات روشن است!
علی جنتی (وزیر ارشاد اسبق و فرزند احمد جنتی دبیر شورای نگهبان) در انتقاد از رد صلاحیتهای صورت گرفته توسط شورای نگهبان در حساب توییتری خود نوشت: صدها نفر از نامزدهای انتخابات مجلس به دلیل عدم التزام عملی به اسلام یاعدم اعتقادبه نظام ردصلاحیت شده اند. در بین آنان بسیاری از شخصیتهای متدین، کارآمد و معتقد به نظام دیده میشوند که از حضور در این رقابت بازمانده اند وقتی داوران مسابقه همگی از طرفداران تیم رقیب باشند پیشاپیش نتیجه مسابقه روشن است.
مهندسی انتخابات مجلس خامنه ای انجام شده
قالیباف برای گرفتن جای لاریجانی در مجلس خامنه ای آماده می شود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اتفاقات آبان ماه در بستر ناکارآمدی دولت شکل گرفت، گفت: باید دولت خسته و نشسته را وادار به کار کرد.
به گزارش فارس، محمدباقر قالیباف عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در نشست مسئولان، دبیران استانها و شورای بانوان ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی که صبح پنجشنبه در سالن همایشهای صدرا برگزار شد به تشریح وضعیت کنونی کشور و برنامههای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب برای عبور از شرایط فعلی کشور پرداخت.
قالیباف گفت: ما درصدد تغییر اساسی هستیم که به جای وعدههای دروغ به دنبال کار عملی برای مردم برویم و به ناامیدی و بی تدبیری پایان دهیم. ما باید به سمت یکمجلس نو برویم که نمایندگان آن مردمی و وکیلالمله بوده و از شفافیت نیز برخوردار باشند. ما معتقدیم نمایندگان مجلس آینده باید اموال خود را بجز قوه قضائیه به مردم نیز اعلام کنند.
ژانویه 25
افزایش قیمت ارزهای خارجی در بازار ارز تهران
قیمت هر اسکناس دلار آمریکا، امروز شنبه ۵ بهمن ۹۸ با افزایش ۲۵۰ تومانی نسبت به آخرین روز معاملات هفته قبل، به ۱۳۲۵۰ تومان رسید.
به گزارش خبرگزاری مهر، قیمت هر اسکناس دلار آمریکا، امروز شنبه ۵ بهمن ۹۸ با افزایش ۲۵۰ تومانی نسبت به آخرین روز معاملات هفته قبل، به ۱۳۲۵۰ تومان رسید.
همچنین قیمت هر اسکناس دلار آمریکا برای خرید ۱۳۱۰۰ تومان است.
در عین حال، قیمت خرید هر اسکناس یورو ۱۴۶۰۰ تومان و قیمت فروش آن، ۱۴۷۵۰ تومان است.
قیمت ارز بازار آزاد امروز شنبه ۵ بهمن (تومان)
مظنه دلار
۱۳۵۵۰
یورو
۱۴۹۴۰
پوند
۱۷۷۱۵
درهم امارات
۳۶۹۰
ژانویه 25
ویروس کشنده “کرونا” از چین به اروپا رسید
دولت چین شمار افراد مبتلا به ویروس مرگبار کرونا در این کشور را نزدیک به ۱۳۰۰ نفر اعلام کرد و مرگ ۱۵ نفر دیگر را نیز تایید کرد.
دولت پکن تلاش میکند از طریق قرنطینه شهرهای میلیونی با گسترش اپیدیمی مقابله کند.
شمار افرادی که در مناطق تحت قرنطینه قرار گرفتهاند به ۵۶ میلیون نفر رسیده است.
ویروسی که منجر به سقوط قیمت نفت شد
تشدید نگرانیها از شیوع ویروس مرگبار کرونا از چین، کاهش تقاضای نفت خام و اعلام خبر افزایش ذخایر انبارهای نفت آمریکا در هفته گذشته، منجر به سقوط قیمت نفت خام شد.
به گزارش رویترز، روز پنجشنبه(3 بهمن 98)، تشدید نگرانیها از شیوع ویروس مرگبار کرونا از چین، کاهش تقاضای نفت خام و اعلام خبر افزایش ذخایر انبارهای نفت آمریکا در هفته گذشته، منجر به سقوط قیمت نفت خام شد.
مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا از ابتدای شیوع آن در شهر ووهان، تاکنون به ۱۷ نفر افزایش یافته است.پتانسیل واگیردار بودن این بیماری، خاطره وحشتناک شیوع ویروس سارس در ۲۰۰۲-۲۰۰۳ را یادآوری میکند؛ به نحوی که شیوع ویروس سارس در چین آغاز و باعث شد رشد اقتصادی این کشور کند گردیده و میزان مسافرتها به شدت کاهش یابد.
بر این اساس، قیمت پیشخرید هر بشکه نفت خام برنت ۱.۰۵ دلار یا ۱. ۷ درصد سقوط کرد و به ۶۲.۱۶ دلار رسید.همچنین قیمت نفت برنت در معاملات دیروز هم ۲.۱ درصد سقوط کرده بود.
قیمتپیشخرید هر بشکه نفت خام نیمهسنگین آمریکا، دابلیوتیآی، که دیروز با سقوط سنگین ۲.۷ درصدی مواجه شده بود، امروز هم ۹۵ سنت یا ۱.۷ درصد سقوط کرد.
بخش تحقیقات کالا در بانک جیپیمورگان اعلام کرد: اگر شیوع این ویروس به وضعیتی مانند شیوع ویروس سارس تبدیل شود، شوک ایجاد شده ۵ دلار از قیمت نفت خواهد کاست..
ژانویه 25
“خواننده لس آنجلسی” به چه جرمی بازداشت شد؟
ایرنا – معاون نظارت براماکن عمومی پلیس امنیت پایتخت گفت: این خواننده بعد از ورود به ایران تحت رصد بود تا اینکه مطلع شدیم شب گذشته در سفرهخانهای در شمال تهران اقدام به اجرای کنسرت کرده است. با هماهنگی با مراجع قضایی، مأموران اماکن تهران بزرگ به محل ورود کرده و وی را به همراه مالک سفرهخانه دستگیر کردند.
سامان به چه جرمی بازداشت شد، آوازخوانی؟
امیر ارژنگ کاظمی با نام هنری سامان، خواننده ایرانی، روز پنجشنبه در حال اجرا در سفرهخانهای در شمال شهر تهران بازداشت شد و مقامات پلیس از او به عنوان خواننده “غیر مجاز” و لس آنجلسی! نام بردند. نادر مرادی رئیس اماکن تهران بزرگ گفته “سامان بعد از ورود به تهران تحت رصد پلیس بود تا اینکه مطلع شدیم شب گذشته در سفرهخانهای در شمال تهران اقدام به اجرای کنسرت کرده است”. احمد خسروی، رئیس مرکز اطلاع رسانی و ارتباطات ناجا هم گفته “سامان، خواننده لس آنجلسی که بعد از ورودش به کشور سالها در تهران زندگی میکرد، شب گذشته در یکی از کافهای شمال تهران در حال اجرای آوازخوانی دستگیر شد.”
حال معلوم نیست دلیل بازداشت او چیست. آوازخوانی در یك رستوران؟ كاری كه در اغلب رستورانها توسط خوانندگان گمنام صورت میگیرد. یا شهرت او و یا سابقه آوازخوانی در خارج از كشور؟ این ها نیز طبق قوانین كشور، جرم محسوب نمی شوند.
کارنامه هنری ‘سامان’
امیر ارژنگ کاظمی با نام هنری سامان در کودکی به ترکیه مراجعه کرد و بعد رهسپار آمریکا شد. با آن که نخستین آلبوم او الهه عشق در سال ۱۳۷۱ منتشر شد اما شهرت او مدیون ترانه “شمعدونی” است که با شعر مریم حیدرزاده و ملودی منوچهر چشم آذر در سال ۱۳۷۹ منتشر شد و به لطف تلویزیونهای ایرانی نو بنیاد ماهوارهای در ایران و سراسر جهان شنیده شد.
شهرت سامان او را به دبی برد که در آن سالها مورد توجه گردشگران ایرانی قرار گرفته بود و کلوپهای شبانه اش پاتوق توریستهایی بود که دنبال چیزهایی میگشتند که در ایران نبود از جمله موسیقی زنده. سامان برای سالها در کابارههای ایرانی دوبی میخواند و از آن پس مقیم دوبی شد. بر اساس گزارش ها او در طول سال های گذشته و با از رونق افتادن بازار موسیقی ایرانی و گردشگری در دوبی، چندین بار به ایران سفر کرده بود. در یکی از همین سفر ها در سال ۱۳۸۶ به همکاری با خوانندگان زیر زمینی از جمله یاس هم پرداخت و ترانه مشترکی به نام بازم کمه با او منتشر کرد.
او سال ۱۳۹۷ در مصاحبهای درباره علت حضورش در ایران گفته “من یک ایرانی وطن پرست هستم و دوست دارم در وطن خودم به فعالیت بپردازم. نه اهل کار سیاسی هستم نه مسائل دیگرحدود دو سال است در ایران زندگی می کنم و آلبوم جدیدم را نیز که شامل ۱۶ تراک می باشد در ایران ضبط کرده ام و امیدوارم این آلبوم مورد تایید وزارت ارشاد اسلامی قرار بگیرد”. بهار سال گذشته حضور او در مراسم خاکسپاری ناصر ملک مطیعی خبرساز شده بود. در سال گذشته شماری دیگر از هنرمندان و خوانندههای ایرانی که سابقه فعالیت در خارج کشور داشتند پس از ورود به ایران بازداشت شده بودند. محمد خردادیان و حبیب محبیان از جمله هنرمندانی بودند که بازداشت آنها خبرساز شده بود.