محسن تنابنده، نامی است که با سریال «پایتخت» شناخته و مشهور شد. چون تنابنده قبل از این مجموعه، اصلا شناخته نمی‌شد و او راهیابی خود به رده حرفه‌ای سینما را نیز مدیون تلویزیون و مجموعه «پایتخت» است. تنابنده البته چند فیلم هم ساخته است که آثار موفقی محسوب نمی‌شوند.

با این حال، وی روز گذشته اعلام کرد که به دلیل اهانت به یک سینماگر سیاسی در یکی از برنامه‌های سیما بعد از «پایتخت۶»، دیگر با تلویزیون کار نخواهد کرد! تصمیمی‌که از طرف احمد مهرانفر هم گرفته شد!

جریان تحریم صداوسیما و جشنواره‌های فجر، یک برنامه تبلیغاتی مردم فریبانه و سیاسی است که توسط به اصطلاح هنرمندانی در حال اجراست که طی سال‌های اخیر بیشترین بهره را از امکانات و بودجه‌های حاکمیت برده‌اند.

مثل محسن تنابنده که هم از سازمان اوج، دستمزد چشمگیر دریافت می‌کند و هم اینکه برای فریب افکار عمومی‌می‌گوید که صداوسیما را تحریم کرده است!

باید منتظر ماند و دید که آیا این تحریم‌کنندگان پای قول خود باقی می‌مانند یا احساساتی شده‌اند و برای خودنمایی و همراهی با یک طیف سیاسی خاص این‌گونه رفتار می‌کنند. چون قبلاً نیز خیلی‌ها، ژست مخالف‌خوانی گرفته و در مقطعی، صداوسیما را تکفیر می‌کردند، اما در موقع نیاز، دست به دامان رسانه ملی‌شدند!

شاید مشهورترین مورد آن رضا رشیدپور باشد که می‌گفت: اگر کلاهش هم در صداوسیما بیفتد. دیگر آنجا برنمی‌گردد! و یا محمدرضا شجریان که خودش درخواست عدم پخش صدایش را داد و حالا چند سالی است که با عقب‌نشینی از موضعش اصرار بر پخش ربنای خود دارد.

معاون اول روحانی در مراسم گرامیداشت هاشمی رفسنجانی و قاسم سلیمانی اظهار کرد: در شرایط دشوار و غمباری هستیم. اگر الزام به حکم وظیفه نبود، ترجیح می‌دادم سکوت کنم و به درون خود پناه ببرم.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری با تاکید بر این‌که تضعیف جایگاه رهبری می‌تواند برای ایران (جمهوری اسلامی) خطرناک باشد، گفت: در شرایط فعلی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی مردم تنزل پیدا کرده برای ترمیم اعتماد لطمه دیده باید خطا‌ها جبران شود و مسئولیت‌پذیر باشیم.

بازگشت خامنه ای به نماز جمعه؛ چرا؟

رسما اعلام شد که خامنه ای برای نخستین بار در هشت سال اخیر تصمیم گرفته نماز جمعه دو روز دیگر تهران را خود هدایت کند.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آگاهان امور می گویند که این تصمیم خامنه ای نشان می دهد که او تا چه حد موقعیت خود را در داخل حکومت در خطر می بیند و قصد دارد با امامت جمعه تلاش کند مخالفت ها با خود را خنثی سازد.

در سال های اخیر، بسیاری از دست اندرکاران رژیم ایران معتقد شده اند که خامنه ای شایستگی رهبری ندارد و مرتکب اشتباهات سهمگینی شده که ایران را به آستانه ورشکستگی کشانده و حکومت را به لبه پرتگاه سقوط کشانده است.

این ابراز مخالفت ها، از هنگام بروی کار آمدن پرزیدنت ترامپ در ایالات متحده و خروج آمریکا از برجام شدت گرفته و هراندازه اوضاع داخلی ایران وخیم تر شده، صدای مخالفان خامنه ای نیز بلندتر گردیده است.

در تازه ترین نمونه، یک فعال سیاسی مخالف حکومت خامنه ای در داخل کشور از رهبر جمهوری اسلامی خواست دست از قدرت جهنمی بردارد و استعفا دهد.

به گزارش سایت کلمه، ابوالفضل قدیانی با اشاره به ناکارآمدی حکومت ایران در فاجعه ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، خواستار کناره‌گیری رهبر جمهوری اسلامی از قدرت شد.

وی می گوید: موشک شلیک شده به هواپیما مانند شلیک به مغز و قلب قربانیان خیزش اعتراضی آبان‌ماه گذشته است. این یعنی شلیک بر پیکر مردم مظلوم ایران.

ابوالفضل قدیانی، پنهانکاری مقام‌های جمهوری اسلامی در مورد شلیک به هواپیمای اوکراینی را با عملکرد گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، مقایسه کرده و تأکید می‌کند: البته دروغ و فریب سیستماتیک جزء لاینفک نظام استبداد دینی است.

وی افزود: به اعتقاد من خون‌بهای قربانیان به خون‌خفته رفتن مستبد امروز ایران و نظام استبداد دینی بر پایه ولایت مطلقه فقیه است. آقای خامنه‌ای باید دست از این قدرت جهنمی بردارد و استعفا دهد و کنار رود تا عرصه برای برگزاری رفراندوم به منظور تغییر نظام جمهوری اسلامی و استقرار نظام جمهوری دمکراتیک سکولار فراهم گردد.

نخبگانی که در آتش سپاه جهل و جنایت سوختند

پانیذ و حمید و مهدی و پونه و ایمان و آرش و میلاد و دهها کارشناس ارشد و دهها کودک و نوجوان در آتش انتقام پاسداران خامنه ای سوختند.

بامداد روز چهارشنبه ۱۸دیماه خبر سقوط یک هواپیمای مسافربری در حوالی تهران جهان را در بهت و حیرت فرو برد. جهان از مرگ ۱۷۶مسافر بی‌گناه تکان خورد اما خامنه‌ای ـ همان زمان ـ در ملاقات با بسیجیان قم ۴۵ دقیقه در باره هلاکت سلیمانی روضه‌ خواند، اما هیچ اشاره‌ ای به نخبگان ایرانی پرپر شده در آسمان نکرد.

انستیتوی علمی ماکس پلانک در آلمان از مرگ یک پژوهشگر جوان ایرانی خبر داده است. پانیذ سلطانی از پژوهشگران برجسته آن انستیتو بوده و در سقوط هواپیمای اوکراینی در نزدیکی تهران کشته شده است.

در اطلاعیه‌ای که انستیتو ماکس پلانک روز جمعه (دهم ژانویه) منتشر کرده آمده است که آن انستیتو “در سوگ مرگ غم‌انگیز پانیذ سلطانی، دانشمند ۲۹ ساله” فرو رفته است.

این دانشمند جوان ایرانی دکترای خود را در رشته پلیمرشناسی اخذ کرده بود و در شهر ماینز زندگی می‌کرد.

فیلم زیر: وقتی داماد بیسواد روحانی با پارتی بازی پستهای مهم می‌گیرد

داماد روحانی به سخنان اخیر سخنگوی شورای نگهبان واکنش نشان داد. به گزارش ایلنا، کامبیز مهدی‌زاده در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «آقای کدخدایی! نمی‌دانستم مدال آوردن در دنیا و بالا بردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در کانادا و آمریکا و نسبت داشتن با رئیس جمهور محترم، باعث عدم احراز صلاحیت بنده از منظر شما می‌شود! اما در عجبم که افرادی که پرونده آن‌ها در سال ۸۴ در دست آقای روحانی بود و نگذاشت منتشر شود، چطور تایید شده‌اند! نسبت داشتن با کسی نباید باعث تایید یا رد صلاحیت شود، اما چرا جاده شما یکطرفه است؟ خبرنگاران از آقای ربیعی در مورد این پرونده سوال کنند.»

شاهزاده رضا پهلوی خواستار پایان دادن مذاکرات با حکومت جمهوری اسلامی شد. وی چهارشنبه شب در یک سخنرانی در واشنگتن تاکید کرد که رژیم حاکم بر ایران در رفتار خود تغییری به وجود نخواهد آورد

شاهزاده رضا پهلوی که در موسسه هادسون سخن می‌گفت با اشاره به به‌کار بردن خشونت علیه معترضان به سقوط هواپیمای اوکراینی گفت که حکومت ایران ما‌ه‌های آخر زندگی خود را می‌گذراند و از کشورهای غربی خواست که با جمهوری اسلامی مذاکره نکنند.

وی گفت که اکنون زمان آن رسیده است که به مذاکره با حکومت ملایان پایان داده شود و با مردم ایران مذاکرده صورت گیرد.

دیگر بس است؛ خامنه‌ای و‌ رژیمش باید بروند

شاهزاده رضا پهلوی پیش تر در یک پیام توئیتری، رهبر جمهوری اسلامی را مسئول مستقیم فاجعه ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران معرفی کرده بود و نوشت: ..این خطای انسانی نیست؛ جنایت علیه بشریت است و رهبری که فرمان آتش به اختیار می‌دهد، مسوول مستقیم آن. دیگر بس است. خامنه‌ای و‌ رژیمش باید بروند…

منصور امان

مکانیسم ماشه؛ چرا اکنون؟

اُروپا سرانجام به بی تحرُکی در برابر باجگیری هسته ای رژیم مُلاها پایان داده و یک گام بیشتر از سیاست مُماشات گرانه خود که محور اصلی کُنش آن در برخورد با حاکمان ایران بوده، فاصله گرفته است.

“سه تُفنگدار” اُروپایی با فعال کردن مکانیسم حل اختلاف، به پاره کردن صفحه به صفحه توافُق وین توسُط رژیم مُلاها واکُنش نشان داده اند. این حرکت در همان حال که علامتی از کاهش پُشتیبانی سیاسی اُروپا از ج.ا ارسال می کند، دارای پتانسیل برگرداندن تحریمهای همه جانبه شورای امنیت سازمان ملل نیز هست.

تا پیش از این واکُنش اُروپا نسبت به پایمالی تعهُدات هسته ای از سوی رژیم ماجراجوی ولایت فقیه به هُشدار لفظی و صُدور بیانیه های بی اثر محدود می شده است. اگرچه در پایتختهای اُروپایی کمتر کسی به اثر بخشی سیاست اخم و مُلایمت باور داشته، با این حال در نظر به استراتژی باقی ماندن در مُعامله و دیالوگ با مُلاها این یک هزینه اجتناب ناپذیر انگاشته می شده است.

لازم به گُفتن نیست که بُنیاد سیاست مُماشات تاجران اُروپایی بر یک مُحاسبه پراگماتیستی پیرامون ثبات و پابرجایی طرف مُعامله قرار گرفته است. بر این پایه، تا زمانی که اسب دُزد مُحکم بر زین نشسته باشد و چشم اندازی برای سرنگون شدن اش از اسب وجود نداشته باشد، طرف داد و ستد نیز همو خواهد بود. اینک اما چنین می نماید که دو فاکتور نادیده نگرفتنی، فرش را از زیر رویکرد اُروپا کشیده باشد.

نخُست، خیزشهای مُسلسل وار مردُم ایران در دو سال گذشته و فشُرده شدن صف بندی اجتماعی علیه صاحبان قُدرت در ایران، تصویر آینده آنها را در چشم شُرکایشان تیره و تر کرده است. آنها با بُهت و شگفتی شاهد گردیده اند که حاکمیت با وجود به میدان آوردن تمامی ابزارهای سرکوبی و توسُل به وحشیانه و غیرانسانی ترین روشها، توانایی پایان دادن به اعتراضها را ندارد و نیروی تغییر، گُستره و توان بیشتری می گیرد.

سپس، حرکت نظامی آمریکا بر صفحه شطرنج منطقه و خارج کردن پاسدار سُلیمانی، یک شاه مُهره رژیم ج.ا از بازی، شرایط تازه ای را پدید آورده که در یکطرف آن عزم آمریکا به استفاده همزمان قُدرت نرم و قُدرت سخت برای حل بُحران رژیم مُلاها و در طرف دیگر، لرزان بودن پایه های قُدرت نظامی و امنیتی حاکمان ایران قرار دارد. واکُنش صحنه پردازی شده موشکی مُلاها به یک پایگاه آمریکایی و سرنگون ساختن یک هواپیمای مُسافربری، بی فاصله از ضربه فرودگاه بغداد، زیر قطعیت فاکتور اخیر خط تاکید کشید.

اجبار اُروپا به موضعگیری علیه شریک دیرینه اش هنوز به معنای فاصله گرفتن نهایی از آن نیست، اما آن را می توان نیمه باز شدن درب یک سیاست تازه به حساب آورد که مشروط به روندی که تحوُلات خواهد یافت، می تواند بسته یا تمام باز شود.

در هر حال این رویکرد به خوبی رابطه مُتقابل شرایط داخلی و شرایط خارجی و تاثیر تعیین کننده مُبارزه و جبهه بندی در داخل بر آرایش بین المللی را به اثبات رسانده و نشان می دهد که کُنش جامعه و مُداخله گری رزمنده آن است که می تواند در انتها سیاست طرفهای خارجی حاکمیت را در برابر نیروی سرنگونی تعیین کند و نه برعکس!

فیلم زیر: هشدار دختر رفسنجانی به خامنه ای

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان می گوید: بودجۀ سال آینده آمیزه ای از آینده فروشی، خام فروشی و مال فروشی است. اینها (مقامات حکومتی) می خواهند ایران بین زمین و آسمان بماند. بدهی هایش افزایش یابد و دارایی های استراتژیک آن به صورت مشکوک و غیرشفاف به حراج و حتا تاراجگذاشته شود.

وی در گفتگو با ایلنا افزود: مقامات حکومتی اقتصاد کشور را به شکل یک مغازۀ سمساری صد سال پیش درآورده اند و می خواهند آن را با چرتکه و چهار عمل اصلی اداره کنند.

به گزارش رادیو فرانسه، حسین راغفر، دیگر اقتصاددان دراین گفتگو، اظهار داشته است که دولت برای جبران درآمدهای نفتی خود به استقراض، حراج دارایی ها و اخذ مالیات از مردم روی آورده که پی آمدشان تورم بالا، تنگنای مالی بخش خصوصی و تعطیلی و کاهش بنگاه های اقتصادی است.

راغفر همانند مؤمنی گفته است که در بودجۀ سال آینده نیز همانند سال های گذشته اموال عمومی را به ثمن بخس به دوستان واگذار می کنند.

حسین راغفر بودجۀ سال آینده را بی ثبات کننده، دانسته و گفته است : باید انتظار ناآرامی های گسترده تری در آینده را داشته باشیم.

نظام دچار سردرگمی است و حقیقت را به مردم نمی گوید

بهروز بنیادی نمایندۀ مجلس شورای اسلامی در گفتگو با ایلنا با اشاره به اعتراض های جاری در كشور گفته است كه سران قوا و كل حاكمیت در تصمیم گیری های خود دچار سردرگمی هستند و حقیقت را نیز در مورد تصمیم های خود به مردم نمی گویند.

بهروزی بنیادی گفته است : مجموعه حکمرانی دچار سردرگمی است و یک تحلیل درست از شرایط [کشور] ندارد. سران نظام در تصمیم گیری های خود نه شفافیت را رعایت می كنند و نه حتا حاضرند مسئولیت تصمیم های خود و پی آمدهای آنها را به عهده بگیرند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، عفو بین‌الملل با استناد به تصاوير و اسنادی تاييد شده و نیز شهادت برخی شاهدان عيني، گزارش کرد که نیروهای حکومتی، معترضان را هدف گلوله‌های پلاستیکی، گاز اشك‌آور و اسپری فلفل قرار دادند. در این گزارش همچنین به استفاده از گلوله‌های ساچمه‌ای اشاره شده که معمولاً برای شكار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

بر اساس این گزارش بسیاری از معترضان مجروح، از ترس بازداشت شدن توسط نیروهای امنیتی ایران حتی برای معالجه جراحات ناشی از گلوله به مراکز درمانی و بیمارستانی مراجعه نکرده‌اند.

در این ارتباط عفو بین‌الملل به اظهارات یک شاهد عینی به نام مهسا از تهران اشاره کرد. او گفته که نیروهای امنیتی برای جلوگیری از پیوستن مردم به جمعیت معترضان، در ورودی یک ایستگاه مترو، گاز اشک‌آور شلیک کرده‌اند.

این شاهد عینی در ادامه به سازمان عفو بین‌الملل گفته است: «یکی از ماموران امنیتی زمانی که دید من مشغول فیلمبرداری از اعتراضات هستم، تعقیبم کرد و همزمان به سوی من تیراندازی شد و از ناحیه پا مجروح شدم.»

او اضافه کرده که ماموران امنیتی نسبت به معالجه او، پزشكان و کادر درمانی را تهدید کردند.

در این فیلم صحنه شلیک کور ماموران بسیجی موتور سوار در تهران به ساختمانها و جوانان معترض در جهت دیگر یک بلوار و در تاریکی شب را مشاهده می‌کنید

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۹۸، زانیار احمدپور، مسلم سلیمانی و ارشد اتابک، سه تن از دانشجویان دانشگاه کردستان توسط نیروهای وزارت اطلاعات در دانشگاه کردستان بازداشت شدند.

یک منبع مطلع در گفت و گو با گزارشگر هرانا در خصوص بازداشت این دانشجویان گفت: ”در روزهای گذشته تجمعات اعتراضی راس ساعت چهار در دانشگاه کردستان برگزار می‌شد، اما امروز به دلیل دخالت نهادهایی چون دفتر رهبری و بسیج دانشگاه و تحریک نیروهای بسیجی درگیری‌هایی میان دانشجویان معترض و بسیجیان شکل گرفت. حراست دانشگاه کردستان نیز اقدام به بستن درهای دانشکده کرده بود. به همین دلیل تعداد دانشجویانی که موفق به حضور در تجمع شده بودند کمتر از روزهای پیشین بود و در نهایت سه تن از دانشجویان معترض توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند”.
این منبع در ادامه از تداوم تجمع‌های اعتراضی تا زمان آزادی این دانشجویان خبر داده است.

از دلایل بازداشت، اتهامات مطروحه و محل نگهداری این شهروندان تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاعی در دست نیست.

در نخستین ساعات روز چهارشنبه ۱۸ دی ماه ۹۸، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین با ۱۷۶ سرنشین، توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران ساقط شد. صبح شنبه ۲۱ دی ماه، ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار اطلاعیه‌ای ضمن تایید این واقعه مدعی شد که هدف گیری هواپیمای مسافربری غیرعمدی و ناشی از خطای عامل انسانی بوده است. این موضوع منجر به موجی از اعتراضات به خصوص در دانشگاه‌های مختلف کشور شد.

بر اساس رای صادره بهمن صالحی، خلیل ملاکی، بیژن احمدی و ساغر محمدی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری، شیدا عابدی به ۳ سال حبس تعزیری، سهراب ملاکی به ۳ سال و نیم حبس تعزیری و فیروز احمدی، سیمین محمدی و مریم مختاری هر کدام به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند. این شهروندان علاوه بر این به ضبط مبالغی که توسط بهاییان بیرجند جهت انجام امورات جامعه بهایی جمع آوری شده بود نیز محکوم شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۹ شهروند بهایی ساکن بیرجند، روز چهارشنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۹۸ پس از مراجعه به واحد اجرای احکام، برای تحمل حبس به زندان بیرجند منتقل شدند.

این افراد پیشتر توسط دادگاه تجدید نظر استان خراسان جنوبی مجموعا به ۲۸ سال و شش ماه زندان محکوم شده بودند.

شعبه دوم دادگاه انقلاب شهرستان بیرجند در تیرماه امسال ۹ شهروند بهایی به نام های “۱- شیدا عابدی، فرزند لطف اله ۲- فیروز احمدی، فرزند ذبیح اله ۳- خلیل ملاکی، فرزند نعمت ۴- سیمین محمدی، فرزند محمد ۵- بیژن احمدی، فرزند ذبیح اله ۶- مریم مختاری، فرزند طرازاله ۷- ساغر محمدی، فرزند محمد ۸- سهراب ملاکی، فرزند ثناالله ۹- بهمن صالحی، فرزند ذبیح اله” هرکدام از بابت اتهام “عضویت در تشکیلات غیرقانونی و مخل امنیت ملی بهایی” به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ بهاییت” به یک سال حبس تعزیری و هرکدام مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری محکوم کرده بود.
دادگاه تجدیدنظر استان خراسان جنوبی روز پنج شنبه ۲۸ آذرماه ۱۳۹۸ اقدام به صدور رای در مورد اعتراض متهمان نمود؛ بر اساس این حکم، بهمن صالحی، خلیل ملاکی، بیژن احمدی و ساغر محمدی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری، شیدا عابدی به ۳ سال حبس تعزیری، سهراب ملاکی به ۳ سال و نیم حبس تعزیری و فیروز احمدی، سیمین محمدی و مریم مختاری هر کدام به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شدند.

همچنین بر اساس حکم صادره در این دادنامه مبالغی که به مدد شهروندان بهایی بیرجند و در مراسم های ضیافت نوزده روزه بهایی تحت عنوان «تبرعات» جهت امور جامعه بهایی این شهر جمع آوری شده بود به نفع دولت ضبط شد.

به علاوه بر اساس محتویات دادنامه صادره این شهروندان بهایی در جلسه دادگاه نیز از حق حضور وکیل نیز برخوردار نبوده‌اند. به این دلیل که مزدک اعتماد زاده، وکیل مدافع این شهروندان جزو وکلای مورد تائید قوه قضاییه نبوده و بر اساس تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری از حضور وی در جلسه دادگاه جلوگیری شده است.

لازم به یادآوری است این شهروندان بهایی در تاریخ ۲۹ مهرماه ۹۶ در قالب یک گروه ۹ نفره از شهروندان بهایی منطقه بیرجند بعد از تفتیش منازل خود بازداشت و طی چند مرحله در تاریخ ۲۷ و ۲۹ آبان و ۳ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از امتداد، امروز چهارشنبه ۲۵ دیماه ۹۸، ویدا ربانی و حسین معصومی دو عضو حزب اتحاد ملت ایران بازداشت شدند.

از دلایل بازداشت، نهادبازداشت کننده و محل نگهداری این شهروندان تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی در دست نیست.