Previous Next

اتحاد جدید راستگرایان در پارلمان اروپا مجوز فراکسیون گرفت

به‌زودی یک فراکسیون سیاسی دیگر در پارلمان اروپا تشکیل خواهد شد. ائتلاف جدید راست‌گرایان به رهبری ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان حامیانی برای تشکیل فراکسیون پیدا کرده است. حزب “آلترناتیو برای آلمان” در این ائتلاف نیست.ائتلاف جدید راست‌گرایان به رهبری و ابتکار ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان، پیش‌شرط‌های تشکیل یک فراکسیون در پارلمان اتحادیه اروپا را برآورده می‌کند. دیروز شنبه ۶ ژوئیه، حزب بلژیکی “فلامس بلانگ” و حزب مردم دانمارک به این ائتلاف پیوستند.

اساسنامه پارلمان اروپا می‌گوید، برای تشکیل یک فراکسیون پارلمانی باید دست‌کم ۲۳ نماینده از هفت کشور در آن حضور داشته باشند. اکنون این ائتلاف فراتر از پیش‌شرط‌ها رفته است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اوربان اخیرا به همراه هربرت کیکل، رهبر حزب آزاد اتریش و رهبر حزب پوپولیست “آنو” (اقدام شهروندان ناراضی) از جمهوری چک خبر تشکیل ائتلاف “میهن‌پرستان برای اروپا” را اعلام کرد. حال سه حزب راست‌گرای پرتغال، اسپانیا و هلند به نام‌های چگا (Chega)، وکس (Vox) و “برای آزادی” (PVV) نیز به آن ملحق شده‌اند.

مواضع معروف جناح راست

“مانیفست میهنی” اتحاد جدید حاوی مواضع شناخته شده احزاب راست، پوپولیست و راست افراطی است. این مواضع شامل رد مهاجرت و برنامه حفاظت از آب و هوا موسوم به “معامله سبز”، عدم حمایت از اوکراین و تقویت حاکمیت دولت‌های ملی می‌شود.

بیشتر بخوانید: پیوستن حزب راستگرای هلند به فراکسیون دست راستی پارلمان اروپا

اوربان اعلام کرده بود که یک فراکسیون جدید، اروپا را “حتی برخلاف اراده نخبگان بروکسل” تغییر خواهد داد و این فراکسیون می‌تواند به “بزرگترین جناح نیروهای راست در اروپا” تبدیل شود.

این‌ که این گام راست‌گرایان موفقیت‌آمیز خواهد بود یا خیر به حزب “اجتماع ملی” (RN) مارین لوپن فرانسوی نیز بستگی دارد. طرف‌های ائتلاف می‌خواهند روز دوشنبه ۸ ژوئیه (۱۸ تیرماه) در بروکسل با یکدیگر دیدار کنند.

حزب راستگرای افراطی “آلترناتیو برای آلمان” (AfD) جایگاه خود را در صفوف ائتلاف جدید اوربان نمی‌بیند. آلیس وایدل، رهبر این حزب روز سه‌شنبه گذشته این موضوع را رد کرد و گفت که تبادل‌نظر وجود دارد، اما این در حال حاضر یک گزینه نیست. او از یک پروژه بلندمدت استراتژیک صحبت کرد.

حزب راست آلترناتیو برای آلمان بیرون از ائتلاف می‌ماند

رهبری حزب “آلترناتیو برای آلمان” در پشت صحنه این نظریه را شایع کرده که دولت آلمان می‌تواند مانع از همکاری اوربان با این حزب شود و صحبت از “پتانسیل باج‌خواهی” می‌شود. می‌گویند این مسائل در پشت صحنه جریان دارد، نمی‌توان آن را ثابت کرد، اما این یک تئوری توطئه نیست.

بیشتر بخوانید: سه حزب راست پوپولیستی اروپا فراکسیون تشکیل می‌دهند

برای اوربان که به دلیل سبک حکومت اقتدارگرایانه و نزدیکی به کرملین تا حد زیادی در اتحادیه اروپا منزوی شده است، تشکیل یک فراکسیون جدید در پارلمان اروپا نشانی از یک موفقیت محسوب می‌شود، به ویژه اگر بتواند پوپولیست‌های دست راستی فرانسه را نیز جذب کند که در حال پیروزی در انتخابات پارلمان این کشور هستند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

حزب فیدس اوربان از زمان پیوستن مجارستان به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴ و انتخابات اروپا در همان سال، عضو فراکسیون حزب مردم اروپا بوده که شامل دو حزب دموکرات و سوسیال مسیحی آلمان نیز می‌شود. پس از سال‌ها اختلاف، فیدس برای جلوگیری از تهدید به اخراج، این فراکسیون را ترک کرد. در پی آن نمایندگان فیدس بدون تعلق به فراکسیونی، در پارلمان اروپا باقی ماندند.

“شبیه‌سازی زندگی در مریخ” پس از یک سال به پایان رسید

“شبیه‌سازی زندگی در مریخ” یک سال به طول انجامید. چهار فضانورد داوطلب ناسا ۳۷۸ روز در محوطه‌ای کاملا بسته در انزوای کامل در تگزاس به سر بردند. این شبیه‌سازی داده‌های مهمی برای ماموریت‌های آینده مریخ ارائه خواهد داد.آیا شرایط زندگی در مریخ برای انسان‌ها سازگار خواهد بود؟ چهار فضانورد داوطلب ناسا برای رسیدن به پاسخ این پرسش مهم ۳۷۸ روز در انزوای کامل و بدون هیچ نوع منفذی به دنیای خارج در اقامتگاهی که در آن زندگی در مریخ شبیه‌سازی شده بود (زیستگاه مریخ) زندگی کردند.

کلی هاستون، آنکا سلاریو، راس براکول و ناتان جونز که در طول این یک سال در حال تحقیق درباره چگونگی تغذیه در شرایط مریخ و تاثیرش بر عملکرد بودند، عصر روز شنبه ۶ ژوئیه (۱۶ تیر) از این زیستگاه ۱۶۰ متر مربعی بدون پنجره خارج شدند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

آنها در این زیستگاه تحقیقی به نام مارس دون آلفا (Mars Dune Alpha) یا تپه ماسه‌ای آلفای مریخ که با کمک یک چاپگر سه‌بعدی ساخته شده بود، چند اتاق کار و خواب، یک سالن ورزش، یک اتاق برای مراقبت‌های پزشکی و یک مزرعه عمودی برای کاشت سبزیجات داشتند.

فضانوردان داوطلب همچنین به منطقه‌ای شبیه فضای آزاد (منطقه سرپوشیده) مملو از ماسه قرمز دسترسی داشتند که می‌توانستند برای تمرین راه رفتن روی مریخ با لباس‌های مخصوص وارد آن شوند.

ناسا تلاش داشت در طول این یک سال، از طریق این چهار فضانورد داوطلب به اطلاعات مهمی دست یابد، مانند اینکه تاثیر “عوامل استرس‌زای اضافی” همچون انزوای کامل در فضای محدود یا تاخیر در ارتباط با زمین که در یک ماموریت واقعی مریخ رخ می‌دهد، چطور خواهد بود.

بیشتر بخوانید: دستگاه تولید اکسیژن ناسا، گامی مهم برای ساخت پایگاه در مریخ

چهار فضانورد داوطلبی که روز گذشته ششم ژوئیه پس از یک سال از این محوطه بیرون آمدند، از فرصتی که ناسا در اختیار آنها گذاشته بود تا بتوانند زندگی در مریخ را شبیه‌سازی کنند، تشکر کردند.

راس براکول، مهندس پرواز این ماموریت پس از خروج از این محوطه گفت: «من بسیار خوش‌شانس بودم و این فرصت باورنکردنی را داشتم که مدت یک سال در یک ماجراجویی سیاره‌ای برای آینده‌ای هیجان‌انگیز زندگی کنم.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

جولی کرامر، مدیر فنی ناسا نیز با بیان اینکه “این پروژه امکان یادگیری مسائل مهم درباره سیستم‌های پیچیده را فراهم می‌کند” گفت: «این سلسه تحقیقات، سفر به مریخ و بازگشت از آن را بسیار ایمن‌تر خواهد کرد.»

ناسا با امیدواری به اینکه بتواند با پروژه آرتمیس (Artemis) در سال ۲۰۳۰ سفر به مریخ را عملی کند، دو ماموریت دیگر برای سال‌های ۲۰۲۵ و ۲۰۲۷ برنامه‌ریزی کرده است.

وزیر خارجه اسرائيل: انتخابات ایران پیامی روشن برای تغییر بود

وزیر خارجه اسرائیل در پی پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران از جامعه جهانی خواست سپاه پاسداران را در لیست سیاه قرار دهد. کارگروه‌های اسرائیل برای مقابله با تهدید هسته‌ای ایران شروع به کار کرده‌اند.یسرائيل کاتس، وزیر خارجه اسرائیل شامگاه دیروز شنبه ۶ ژوئیه (۱۶ تیرماه) به دنبال انتخاب یک اصلاح‌طلب محافظه‌کار در ایران در مقام ریاست‌جمهوری، از جامعه جهانی خواست تا فشارها را بر “رژیم آیت‌الله” افزایش دهد.

کاتس گفت: «مردم ایران با ارسال یک پیام روشن، خواستار تغییر و مخالفت با رژیم آیت‌الله از طریق انتخابات شدند.»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

وزیر خارجه اسرائیل افزود: «اکنون جهان باید [سپاه پاسداران انقلاب اسلامی] را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهد و خواستار لغو برنامه هسته‌ای و قطع حمایت از سازمان‌های تروریستی شود. این تنها فرصت برای درک این تغییر است.»

پزشکیان، جراح سابق قلب متولد سال ۱۳۳۳ از پدری آذربایجانی ایرانی و یک مادر کرد ایرانی، جمعه گذشته گفت که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، “سعی خواهد کرد با همه کشورها به جز اسرائیل روابط دوستانه داشته باشد”.

بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب درباره انتخابات ۱۴۰۳

به گزارش سایت اسرائیلی “جویش نیوز سیندیکیت” (JNS)، انتظار نمی‌رود که با انتخاب پزشکیان تغییری در سیاست‌های اصلی جمهوری اسلامی، برنامه هسته‌ای تهران یا حمایت از حماس در غزه، حزب‌الله لبنان، حوثی‌ها در یمن یا شبه‌نظامیان مختلف در عراق و سوریه ایجاد شود.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت است که حمایت جمهوری اسلامی از فلسطینیان و “گروه‌های مقاومت برای حقوق مسلم فلسطینی‌ها در آزادی سرزمین‌شان” و ایستادگی در برابر اسرائیل، بدون تغییر ادامه خواهد داشت.

بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب درباره پرونده هسته‌ای ایران

اواخر ماه گذشته، سایت آکسیوس گزارش داد که اسرائیل در حال احیای مجدد کارگروه‌ها در ارگان‌های مختلف دولتی برای بحث در مورد تهدید هسته‌ای ایران است. فعالیت این کارگروه‌ها حدود ۱۸ ماه پیش متوقف شده بود.

گزارش اکسیوس می‌افزاید، این ابتکار تحت نظارت تزاخی هانگبی، مشاور امنیت ملی اسرائیل، شامل شش گروه در موساد، آژانس امنیت اسرائیل و در زمینه‌های اطلاعاتی و سایبری است که بار دیگر راه‌اندازی می‌شوند. گروه‌های موساد بر برنامه هسته‌ای و تسلیحاتی تمرکز خواهند کرد، در حالی که آژانس امنیت اسرائیل (ISA) بر مبارزه با کمپین‌های نفوذ ایران در اسرائیل تمرکز خواهد کرد. سایر تیم‌ها با تهدیدات سایبری علیه حزب‌الله و حوثی‌ها مبارزه خواهند کرد.

اسرائیل و ایالات متحده همچنین توافق کرده‌اند که نشستی در سطح بالا درباره تهدید جمهوری اسلامی برگزار کنند. این نشست پس از آن که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، دولت بایدن را به عدم ارسال تسلیحات به اورشلیم (بیت‌المقدس) متهم کرد، لغو شد.

گروه مشورتی استراتژیک آمریکا و اسرائیل (SCG) که در دوره اوباما تشکیل شده بود، از مارس سال گذشته تشکیل جلسه نداده است.

“گفت‌وگوی راهبردی” توسط جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده و هانگبی، همتای اسرائیلی او، رهبری می‌شود و مقامات وزارت خارجه، پنتاگون و آژانس‌های اطلاعاتی در آن حضور دارند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

طبق گزارش‌ها، تهران قرار است ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم خود را در فردو، یکی از مخفی‌ترین تأسیسات هسته‌ای این کشور، که در آن حدود ۱۴۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته IR-6 نصب شده، سه یا احتمالاً چهار برابر کند.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سازمان ملل همچنین تأیید کرد که ایران برای اولین بار فرآیند تغذیه گاز اورانیوم را به سه آبشار سانتریفیوژهای پیشرفته IR-4 و IR-6 در تاسیسات غنی‌سازی نطنز آغاز کرده است.

وزیر خارجه اسرائيل انتخابات ایران را پیامی روشن برای تغییر دانست و خواستار اعمال فشار بر این کشور شد.

سلطان مراکش، کسی که از یهودیان کشورش در جنگ جهانی دوم محافظت کرد

تئو زنو

مراکش، سال ۱۹۴۰، کشورى در شمال غربی آفریقا با آفتابى سوزان و پر از رنگ‌های نارنجی، آبی و سبز و مملو از بوی خوش نعناع و ادویه.
در آن زمان، مراکش هنوز کشور پادشاهیِ مستقلی نبود. فرانسه در سال ۱۹۱۲ یک کشور تحتالحمایه ایجاد کرد و عملاً مراکش را اداره مىکرد اما به آن اجازه داد تا پادشاه یا سلطان خود را داشته باشد.
حاکم مورد بحث، محمد بن یوسف، ۳۰ ساله بود. موهای مشکی، ابروهای پرپشت و نگاه پرحسرتى داشت. همانطور که ریچارد هوروویتز، تاریخ‌نگار و نویسندهى کتاب در باغ نیکوکاران: قهرمانانی که جانشان را برای نجات یهودیان در جریان هولوکاست به خطر انداختند، در مقالهای در سال ۲۰۱۷ برای «لس آنجلس تایمز» نوشت، محمد «یک حاکم غیرمحتمل» بود که اصلاً قرار نبود بر تخت سلطنت بنشیند.

پدرش، سلطان یوسف بن حسن، در سال ۱۹۲۷ درگذشت. انتظار می‌رفت که برادر بزرگِ محمد جانشین او شود. اما فرانسه به‌جای آن تاج را به محمد ۱۸ ساله داد. هوروویتز به مجله‌ی «اسمیتسونیَن» می‌گوید: «فرانسوی‌ها محمد را بر تخت نشاندند، زیرا فکر می‌کردند که او منعطفتر است و [به راحتی] می‌توان او را اداره کرد و قرار است که عروسک خیمهشببازی شود.»
این پیشبینی به طرز فاجعهباری اشتباه بود. با گذشت زمان، سلطان محمد مراکش را به استقلال رساند و با نام محمد پنجم پادشاه مراکش شد. اما در سال ۱۹۴۰، هنوز ۱۷ سال تا آن زمان باقی مانده بود. در این زمان شر و بدبختى داشت اروپا را فرا مىگرفت.

آلمان نازی تحت حکومت آدولف هیتلر، قلمروها را یکی پس از دیگری فتح میکرد. ارتش هیتلر توقفناپذیر به نظر میرسید. به هر جا مىرفتند، آفت یهودستیزی را منتشر میکردند. در ماه مه ۱۹۴۰ آلمان به فرانسه حمله کرد. یک ماه بعد فرانسه سقوط کرد. رژیم ویشی، که با نازیها همکاری میکرد، پس از جمهوری سوم به قدرت رسید. قلمروى آن بخش اعظم جنوب فرانسه و همچنین مستعمرات امپراتوری فرانسه را در بر میگرفت.
مقامات ویشی برای اجرای قوانین یهودستیزانه علیه ٢۵٠ هزار یهودی که در مراکش زندگی میکردند، به سرعت وارد عمل شدند. اکثریت این کشور مسلمان بود، اما یهودیان در جامعهى مراکش ادغام شده بودند. گرچه یهودستیزی وجود داشت، اما جامعهى یهودی به طور فعال آزار و اذیت ندید. جامعهى یهودیان در واقع با خاندان حاکم علوی متحد بود و از حمایت سلطنتی بهره میبرد.

ظاهراً سلطان محمد گفته بود «هیچ یهودی‌ای در مراکش وجود ندارد. ما تنها شهروندان مراکشی داریم.» عجیب نیست که مقامات ویشی از این نوع صحبت‌ها خوششان نمی‌آمد و سلطان بارها و بارها با آنها سرشاخ شده بود.
محمد با احکام و قوانین ویشی که محل زندگی، کار و تحصیل یهودیان را محدود میکرد، مخالف بود. همانطور که رابرت اسارف در سال ۱۹۹۷ در پژوهش فرانسویزبانِ خود با عنوان محمد پنجم و یهودیان مراکش در دوران ویشی نوشت، سلطان «مخالف خودجوش نژادپرستی» بود. انگیزهى محمد همچنین از ایمانش به اسلام سرچشمه مى‌گرفت. او بهعنوان رهبر مراکش، امیرالمومنین یاعالیترین مرجع دینی برای مردمش بود. محمد مراقبت از یهودیان مراکشی را مسئولیت خود در پیشگاه حق میدانست. او به دولت ویشی گفت: «یهودیان مراکش، رعایای من هستند و وظیفهى من این است که از آنها در برابر تجاوز و تعدى محافظت کنم.»
محمد در ابتدا سعی کرد که جلوی این قوانین را بگیرد. اما او فقط در ظاهر قدرت داشت. این حکومت ویشی بود که حرف آخر را مىزد و در اکتبر ۱۹۴۰ این تدابیر را به اجرا درآورد. بر اساس قوانین تحتالحمایگی، محمد موظف بود که پاى آن قانون را امضا کند.
اما محمد به رعایای یهودی‌اش اطمینان داد که در کنارشان خواهد بود. مدتی بعد، در جلسه‌‌اى سرّی در کاخ خود، به رهبران یهودی گفت که این قوانین چیزى را تغییر نخواهد داد. تا آنجا که به او مربوط میشد، یهودیان مراکشی با مسلمانان مراکشی برابر بودند.
اما حکومت ویشی طور دیگرى به این مسئله نگاه مىکرد. در نتیجهى این قوانین، بسیاری از یهودیان مراکشی شغل خود را از دست دادند. بچهها از مدارس دولتی اخراج شدند. و مانند اروپا، برخی از خانواده‌ها از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و مجبور شدند که در گتوهای کثیف و مخروبه زندگی کنند.
بعضی از مورخان، مانند اسارف، استدلال می‌کنند که محمد با تمام توان کوشید تا از اجرای این قوانین جلوگیری کند. دیگر پژوهشگران در مورد انگیزهها و میزان تلاش او برای محافظت از یهودیانِ مراکش تردید دارند. همان‌طور که سوزان گیلسون میلر در تاریخ مراکش مدرن می‌نویسد، «موضع او هم متأثر از سرشتِ انسان‌دوستانه‌اش و هم نوعی واکنش به دهن‌کجیِ قوانین ویشی به حاکمیتِ او بر همهی رعایایش، از جمله یهودیان، بود.» به دلیل ابهام در گزارشهاى ثبتشده، بحث در این زمینه همچنان ادامه دارد.
محمد انگیزهى چندانی برای صحبت علیه حکومت ویشی نداشت. در پایان سال ۱۹۴۰، به نظر میرسید که آلمان نازی در جنگ پیروز خواهد شد. ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی هنوز وارد جنگ نشده بودند. یکی از رهبران بسیار برجسته‌ در زمان جنگ، یعنى پاپ پیوس دوازدهم، هرگز آزار یهودیان توسط نازی‌ها را محکوم نکرد. او حتی به طور مخفیانه با هیتلر در ارتباط بود.
اما محمد سرشتِ متفاوتی داشت. او از ملاقات با مقامات نازی در مراکش خودداری کرد. و وقتی همه‌ی نگاهها به او دوخته شد، موضع گرفت. گرچه او فاقد عاملیت سیاسی بود اما چیز دیگری داشت: قدرت نمادین.
در نوامبر ۱۹۴۱، مراکش شاهد جشن تاجگذارى بود، تعطیلاتی که هر ساله برای بزرگداشت سلطنت محمد برپا میشد. پس از یک روز طولانی مراسم مجلل، حاکم ضیافتى برگزار کرد. در کنار سلطان مهمانان افتخاری‌اش دیده می‌شدند: خاخامها و یهودیان سرشناس.

در متن قانون اساسی مراکش در سال ۲۰۱۱ آمده است که «هویت ملی یکپارچه»ى کشور از فرهنگ «عبری» نیز «تغذیه کرده و غنا یافته است»

مقامات ویشی از حضور یهودیان در دربار سلطنتی خشمگین شدند. از نظر آنها این نوعى توهین به اقتدارشان محسوب مىشد و این دقیقاً همان چیزی بود که محمد می‌خواست. بر اساس گزارشی در آرشیو دولتی فرانسه، محمد به آنها گفت: «من قوانین یهودستیزانهى جدید را به هیچ وجه تأیید نمیکنم و با مصوبهاى که با آن مخالف باشم هیچ نسبتى ندارم. همانطور که قبلاً گفتم دوباره تأکید می‌کنم که یهودیان تحت حمایت من هستند و هرگونه تمایز و تبعیضى بین اتباع خود را مردود می‌شمارم.»
هوروویتز میگوید: «این سیاست خیلی مهمی بود. محمد موضعى بسیار اصولی داشت.» اما این حمایت با خطرات بزرگی همراه بود. این مورخ میافزاید: «جنگی در جریان بود و مردم بیش از هر زمان دیگر مایل بودند که رهبران را عوض کنند. برای [حکومت ویشی] اصلاً سخت نبود که وضعیت را طوری مهندسى کند که محمد کشته یا فرد دیگری جایگزینِ او شود. در جاهای دیگر اتفاقات مشابهی رخ داده بود. این در واقع خطرى بود که او به جان خریده بود زیرا به صورتِ حکومت ویشی سیلی زده بود.»
اما جسارت محمد سبب مهار حکومت ویشی شد. اقدامات سلطان به حامیان فرانسویاش نشان داد که او یهودیان مراکشی را رها نمیکند. هوروویتز می‌گوید: «کاری که او کرد منجر به تأخیر در اقداماتی شد که می‌توانست زودتر انجام شود. اگر او موضع نمیگرفت ]حکومت ویشی[ میتوانست یهودیان را قبل از ورود متفقین جمع کند ]و به اردوگاه‌های مرگ بفرستد.[»
در سحرگاه ۸ نوامبر ۱۹۴۲، ۳۵۰۰۰۰ سرباز آمریکایی در شهرهای بندری صفی و فدالا در سواحل اقیانوس اطلس مراکش فرود آمدند. نیروهای ویشی غافل‌گیر شدند و به زودی کنترل کشور را از دست دادند. محمد با آغوش باز از متفقین استقبال کرد و نیروهای مراکشی را برای ادامهى جنگ فرستاد. در سال ۱۹۴۳، او میزبان کنفرانس متفقین در کازابلانکا بود، جایی که با فرانکلین دی. روزولت و وینستون چرچیل همنشین شد. و در سال ۱۹۴۵ در شهر تازه آزادشدهى پاریس، سلطان به همراه شارل دوگل، رهبر فرانسه، در شانزه لیزه قدم میزد.
محمد در سمت درستِ تاریخ ایستاده بود. هیچ یهودیِ مراکشی‌ای به اردوگاههای مرگ نازی فرستاده نشد، گرچه حدود ۲۱۰۰ یهودی به‌عنوان زندانیِ سیاسیِ مخالف حکومت ویشی در اردوگاههای کار ویشی در صحراى آفریقا حبس شدند. بسیاری از این زندانیان بر اثر گرسنگی، خستگی و بیماری جان باختند.
اردوگاههای مشابهی در الجزایر و تونس وجود داشت که هر دو تحت کنترل حکومت ویشی بودند. الجزایر، دیگر مستعمرهى فرانسه، قوانین یهودستیزانه‌ی سفت‌وسختی داشت. اما در تونس، یکی از دیگر کشورهای تحتالحمایه، مدیران محلی تلاش کردند تا از شدتِ این قوانین بکاهند. آنها متحدی به نام منصف بیک، حاکم تونس، داشتند که چند روز پس از آنکه به سلطنت رسید، بر اعطاى امتیاز سلطنتى به پزشکان و کارآفرینانِ برجستهى یهودی اصرار کرد.
سرژ بردوگو
، رئیس شورای جوامع یهودی مراکش، در سال ۲۰۰۵ گفت که اقدامات محمد در طول جنگ جهانی دوم «قدردانی ابدی» یهودیان مراکشی را برایش به ارمغان آورد. برای مثال، ریچارد آتیاس، کارآفرین برجستهای را در نظر بگیرید که یک شرکت مشاوره‌ی بینالمللی را در نیویورک تأسیس کرد. آتیاس در سال ۲۰۱۴ به یک شبکه‌ی تلویزیونی فرانسوی گفت: «من به کشورم مراکش بسیار وابسته‌ام. واقعاً به یک دلیل ساده ریشه‌ی عمیقی در کشورم دارم: صداقت محمد در دوران جنگ.» آتیاس میگوید: «به عقیده‌ی من، این مسئولیتِ اخلاقىِ فراموش نکردن گذشته بود که باعث شد مراکشی بمانم، هرچند از ۱۶ سالگی در مراکش نبودهام.»
اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل، در سال ۲۰۲۲ در نامهای به محمد ششم، پادشاه کنونی مراکش و نوهى محمد پنجم نوشت: «وقتی میلیونها یهودی با اوضاع هولناک هولوکاست مواجه شدند، … محمد پنجم مأمنى برای رعایای یهودی‌اش فراهم کرد.» او افزود: «یهودیان مراکشی هر کجا که باشند، از پدربزرگِ شما با غرور و محبت یاد خواهند کرد.»
اکنون به پایان داستانِ سلطانی می‌رسیم که در برابر شیطان ایستادگی کرد. اما فصل آخر داستان چنین است: دولت فرانسه در سال ۱۹۵۳ از ترس اینکه محمد مراکش را به استقلال برساند، او را سرنگون کرد. اما او مدت زیادی در تبعید نماند. سلطان محمد در سال ۱۹۵۵ بازگشت و تاج و تختِ خود را پس گرفت. مراکش یک سال بعد به استقلال رسید. در حکومت جدید، محمد به یهودیان حقوقی برابر با مسلمانان داد و متعهد شد که در لواى سلطنتِ او یهودیان همیشه محفوظ بمانند.
از دهه ۱۹۴۰، جمعیت یهودیان مراکش به طور پیوسته کاهش یافته است و امروزه جامعه‌اى در حدود ۲۱۰۰ نفر را تشکیل می‌دهند. بسیاری از یهودیان از مراکش به اسرائیل مهاجرت کردند تا در ایجاد کشوری یهود نقش داشته باشند. بعضی در جست‌وجوی فرصتهای اقتصادی به فرانسه و کانادا رفتند. بعضی دیگر نیز به‌علت افزایش احساسات یهودستیزانه در دنیای عرب و منازعات دائمى میان اسرائیل و کشورهای عربی، مراکش را ترک کردند.
اما طى دهه‌ها آشفتگی، یک چیز ثابت باقی ماند: پادشاهان علوی همیشه در کنار جامعهى یهودی بودند. آنها به صراحت اعلام کردند که یهودیان در مراکش جایی دارند.
محمد پس از یک عمل جراحیِ جزئی در سال ۱۹۶۱ به طور غیر منتظرهاى درگذشت. پسرش حسنِ دوم همیشه مدافع همزیستیِ مسلمانان و یهودیان بود. در ضیافت شام سلطنتی در سال ۱۹۹۵، بیل کلینتون، رئیسجمهور ایالات متحده، به حسن گفت: «در منطقهای که فوران احساسات و نفرت اغلب بر تفکر متین و روشن غلبه داشته است، صدای شما همیشه صدای عقل و مدارا بوده است.»
پسر حسن، محمد ششم، راه اجدادش را دنبال کرد. در متن قانون اساسی مراکش در سال ۲۰۱۱ آمده است که «هویت ملی یکپارچه»ى کشور از فرهنگ «عبری» نیز «تغذیه کرده و غنا یافته است». و در سالهای اخیر، پادشاه ترویج فرهنگ یهودیِ مراکشی را رهبری کرده است.
محمد بزرگ در سال ۱۹۵۷ با افتخار گفت: «همه‌ی مراکشی‌ها، اعم از مسلمان و یهودی، شهروندان یک ملت هستند. آنها باید با یکدیگر کار کنند.»

 

برگردان: وفا ستودهنیا


تئو زنو روزنامه‌نگار و تاریخ‌پژوهی است که مقالاتش در «واشنگتن پست» و «فایننشال تایمز» چاپ شده است. او در اندیشکده‌ی «انجمن هنری جکسون» در لندن کار می‌کند. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Theo Zenou, ‘The Moroccan Sultan Who Protected His Country’s Jews During World War II’, Smithsonian Magazine, 8 March 2024.

سربازان چینی برای تمرینات نظامی وارد بلاروس شدند

الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس در حمله روسیه به اوکراین از متحدان نزدیک پوتین به شمار می‌رود. از آن زمان این کشور روابط نزدیک‌تری با چین برقرار کرده است. حال سربازان چینی برای تمرینات نظامی وارد مینسک شده‌اند.وزارت دفاع بلاروس در مینسک در پلتفرم اکس اعلام کرد که سربازان چینی ظاهراً برای یک “رزمایش مشترک ضد تروریستی” وارد این کشور شده‌اند. این مانور از ۸ تا ۱۹ ژوئیه (۱۸ تا ۲۹ تیرماه) برگزار می‌شود.

در این اطلاعیه گفته شده است: «این تمرینات مشترک به تبادل تجربیات، بهبود همکاری میان واحدهای نظامی بلاروس و چین کمک می‌کند و پایه و اساس توسعه بیشتر روابط بلاروس و چین در زمینه آموزش نیروهای مشترک را فراهم می‌کند.»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

جزئیات تمرینات نظامی برنامه‌ریزی‌شده منتشر نشده است. شمار دقیق سربازان چینی که در این تمرینات شرکت می‌کنند نیز مشخص نیست. عکس‌های منتشر شده از سوی وزارت دفاع در مینسک یک هواپیمای ترابری چینی را نشان می‌دهد که قادر به جابه‌جایی سربازان در تعداد سه‌رقمی است.

بلاروس سه روز پیش در نشست سران کشورهای سازمان همکاری شانگهای (SCO) در آستانه، پایتخت قرقیزستان، به عضویت رسمی این نهاد امنیتی درآمد. فعالیت این سازمان زیر سلطه چین و روسیه است.

روابط پرتنش میان بلاروس و غرب، به ویژه در ارتباط با اوکراین، اخیراً دوباره رو به وخامت گذاشته است. حاکم بلاروس، الکساندر لوکاشنکو، بارها غرب را یک تهدید برای کشورش خوانده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اخیراً بلاروس نیز نیروهای خود را در نواحی مرزی با اوکراین افزایش داده و این امر را با تحریکات ادعایی این کشور همسایه توجیه کرده است. کی‌یف نیز به نوبه خود از سوی مینسک احساس خطر می‌کند. نیروهای روسی بیش از دو سال پیش در جریان حمله به اوکراین از خاک بلاروس وارد کشور شدند.

اعتراضات علیه “گردشگری انبوه” در اسپانیا به بارسلون رسید

موج اعتراضات علیه “گردشگری انبوه” در اسپانیا به پایتخت بخش خودمختار کاتالونیا رسید. هزاران تن از مردم بارسلون در تظاهراتی گسترده خواستار محدودیت ورود گردشگران به این شهر شدند.به دنبال اعتراضات هفته‌های گذشته در شهرهای مختلف اسپانیا، شنبه شب ۶ ژوئیه (۱۶ تیر) پایتخت بخش خودمختار کاتالونیا نیز شاهد تظاهرات گسترده مخالفان “گردشگری انبوه” بود.

در بارسلون حدود دو هزار و ۸۰۰ نفر به خیابان‌ها آمده بودند و با شعار “کافی است! بیایید گردشگری را محدود کنیم” یا “گردشگران از محله ما بیرون بروید” خواستار تصمیم‌گیری جدی در این‌باره شدند.

در هفته‌های پیش نیز تظاهرکنندگان که پلیس تعداد آنها را ۱۰ هزار نفر تخمین زده بود، در مرکز پالما، پایتخت جزیره مایورکا به خیابان‌ها رفته و علیه توریسم انبوه در این جزیره اعتراض کرده بودند.

اسپانیا یکی از محبوب‌ترین کشورهای توریستی است. طبق آمار رسمی، این کشور در سال گذشته ۸۵ میلیون گردشگر خارجی داشت. تنها بارسلون که حالا دامنه اعتراضات به آنجا هم رسیده است، در سال گذشته بیش از ۱۲ میلیون بازدیدکننده داشت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اسپانیایی‌های مخالف “گردشگری انبوه” می‌گویند، تعداد بالای گردشگر مشکلات بسیاری را برای آنها به وجود آورده است. افزایش اجاره‌بها در سال‌های گذشته یکی از این موارد است.

وبسایت “تاگس شاو”، وابسته به شبکه یک تلویزیون آلمان به نقل از یکی از تظاهرکنندگان شب گذشته در بارسلون نوشته است: «بسیاری از مغازه‌های کوچک در سال‌های گذشته تعطیل شدند و جای خود را به کسب‌وکارهایی دادند که نیازهای محله را برآورده نمی‌کند. مردم نمی‌توانند این وضع را تحمل کنند.»

یکی دیگر از تظاهرات‌کنندگان که زنی ۷۰ ساله است، گفته است: «من در اصل با گردشگری مشکلی ندارم اما بارسلون به قدری شلوغ شده که شهر ما دیگر قابل زندگی نیست.»

بیشتر بخوانید: سرقت اشیاء قیمتی مسافران در فرودگاه جزیره تنریف اسپانیا

روزنامه اسپانیایی “لا وانگواردیا” نیز به موضوع اعتراضات شهروندان این کشور پرداخته و در مطلبی کنایه‌آمیز نوشت: «در حالی که مردم بارسلون از انبوه گردشگر به ستوه آمدند و البته با آرامش دست به تظاهرات زدند، هزاران گردشگر عکس گرفتند و بدون نگرانی شعارها را تشویق کردند، گویی آنها فقط یک جاذبه دیگر در شهر دیده‌اند.»

بارسلون به اقدام دیگری نیز دست زده و اعلام شده است، تا نوامبر سال ۲۰۲۸ این شهر مجوز بیش از ۱۰ هزار آپارتمانی را که در حال حاضر به‌عنوان اجاره کوتاه‌مدت تایید شده‌اند، لغو خواهد کرد.

شهردار باسلون اعلام کرده است، این اقدام به دنبال مهار افزایش هزینه‌های مسکن و قابل سکونت کردن شهر برای ساکنان است اما این تصمیم هم مخالفان خود را دارد.

انجمن آپارتمان‌های توریستی بارسلون در بیانیه‌ای اعلام کرده است: «شهردار اشتباهی مرتکب می‌شود که منجر به فقر و بیکاری بیشتری می‌شود. این ممنوعیت باعث افزایش تعداد آپارتمان‌های توریستی غیرقانونی خواهد شد.»

بیشتر بخوانید: مقاصد برتر گردشگری پایدار در اروپا در سال ۲۰۲۴

همچنین این انجمن اعلام کرده است، این اقدام تنها به سود هتل‌ها خواهد بود. با این کار، تنها افراد بومی که می‌توانستند با اجاره آپارتمان سودی از حضور گردشگران ببرند، ضرر خواهند کرد.

در حالی اعتراضات به انبوه گردشگران در اسپانیا ادامه دارد که برخی منتقدان هم می‌گویند، این موج می‌تواند به‌کل صنعت گردشگری اسپانیا را تحت تاثیر قرار دهد، به‌خصوص اینکه صنعت توریسم برای اقتصاد بسیاری از جزیره‌های این کشور نقشی حیاتی دارد. برای مثال ۴۵ درصد از اقتصاد مایورکا را تنها گردشگران تامین می‌کنند.

بیشتر بخوانید: بازداشت پنج گردشگر جوان آلمانی در مایورکا به اتهام تجاوز جمعی

معترضان اما معتقدند، در حال حاضر هیچ کنترلی بر صنعت گردشگری این کشور نیست و تعداد گردشگران باید محدود شود.

ساکنان جزایر قناری همچنین خواهان توقف ساخت یک هتل و یک استراحتگاه ساحلی در جنوب جزیره و توقف تمام پروژه‌های توسعه گردشگری هستند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اما موضوع اعتراض به “گردشگری انبوه” پیش‌تر در دیگر شهرهای توریستی دنیا هم مطرح شده بود.

سال گذشته، آمستردام نیز یک کمپین تبلیغاتی برای جلوگیری از ورود پرشمار و بیش از حد گردشگران و سروصدای آنها راه‌اندازی کرده بود.

ونیز در ایتالیا نیز با پدیده حضور بیش از حد گردشگران روبه‌رو است و شمار گردشگران، موجب افزایش هزینه‌های زندگی و آسیب به بافت تاریخی این شهر شده است.

مقامات شهر ونیز چندی پیش برای رفع مشکلاتی که هجوم گردشگران به وجود می‌آورد، دست به اقدام جدیدی زده و اعلام کردند، هر گردشگر باید عوارضی بالغ بر پنج یورو بپردازد. اما به گفته مقامات گردشگری در این شهر، این اقدام هم تاثیر چندانی بر کاهش گردشگران نداشته است.

شهلا شفیق، نویسنده و جامعه‌شناس ایرانی “نشان شایستگی ملی” فرانسه را دریافت کرد

نشان فرانسوی “شایستگی ملی” که در نوامبر ۲۰۲۱ به شهلا شفیق تعلق گرفته بود، پنجم ژوئیه به او اهدا شد. این نویسنده و پژوهشگر ایرانی پیش‌تر نیز مدال شوالیه “لژیون دونور” را دریافت کرده بود.روز جمعه پنج ژوئیه (۱۵ تیر) نشان شایستگی ملی طی مراسمی به شهلا شفیق نویسنده و جامعه‌شناس ایرانی، اعطا شد. بدین ترتیب شفیق با دریافت این نشان پذیرش خود را رسما اعلام کرد. این نشان از سوی رئیس‌جمهور یا وزیران فرانسه در عرصه‌های مختلف به افراد اعطا می‌شود. بر اساس روال و یک سنت، این مدال توسط شخصی که نشان بالاتری دریافت کرده به فرد برگزیده اعطا می‌شود.

در این مراسم کاترین ویدال، نوروبیولوژیست سرشناس، نشان شایستگی ملی را به شهلا شفیق اعطا کرد. ویدال دارنده همین نشان در سطح “فرمانده” است.

فرزانه میلانی‌، نویسنده و کارشناس ادبی نیز در باره اهمیت این نشان و دریافت آن از سوی شهلا شفیق سخنانی ایراد کرد.

نشان یا مدال شایستگی ملی، که در نیمه دوم قرن بیستم در فرانسه، تحت ریاست جمهوری ژنرال دوگل بنیاد گذاشته شد، به نوعی تکمیل کننده مدال لژیون دونور است که در ابتدای قرن نوزدهم تحت حکومت ناپلئون بنیاد نهاده شد.

هدف از اهدای نشان شایستگی ملی باز شناسی شایستگی‌های اشخاصی است که کار و فعالیت‌شان در عرصه‌های متفاوت به شکوفایی حیات ملت و نوسازی آن یاری رسانده است.

معیارهای انتخاب افراد این است که کارنامه آنان تا جایی پر بار باشد که بتواند نمونه و مثالی شود برای شهروندان و نسل‌های آینده و نیز نمایانگر تنوع اجتماعی باشد.

بر این اساس، انتخاب این اشخاص بر پایه کارنامه‌شان طی حداقل ده سال، توسط وزارتخانه‌های متفاوت صورت می‌گیرد و به آنها اطلاع داده می شود. رسمیت یافتن نشان اما منوط به پذیرش فرد و برگذاری مراسم است و پس از آن، شخص مادام العمر دارنده این نشان خواهد بود.

در مورد شهلا شفیق ، این انتخاب در پایان سال ۲۰۲۱ توسط وزرات آموزش و پژوهش صورت گرفته بود و عنوان او در این نشان “جامعه شناسو نویسنده” ذکر شده است.

وزارت فرهنگ فرانسه از حراج تپانچه‌های ناپلئون جلوگیری کرد

دو تپانچه گران‌بها متعلق به ناپلئون بناپارت قرار بود به حراج گذاشته شوند. وزارت فرهنگ فرانسه این سلاح‌ها را “گنجینه ملی” خوانده و مانع از برگزاری این حراج شد. دولت فرانسه ۳۰ ماه فرصت دارد به مالک پیشنهاد خرید بدهد.وزارت فرهنگ فرانسه با صدور حکمی از برگزاری یک حراجی که قرار بود در آن دو تپانچه متعلق به ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه به فروش برسند، جلوگیری کرد. این حراجی قرار بود روز یکشنبه (هفتم ژوئیه) در شهر فونتن‌بلو برگزار شود.

به گفته کمیسیون گنجینه‌های ملی وزارت فرهنگ فرانسه، این تپانچه‌ها که ناپلئون در سال ۱۸۱۴ قصد خودکشی با آنها را داشت، از نظر تاریخی و هنری میراثی گران‌بها برای این کشور به شمار می‌روند و باید به عنوان یک “گنجینه ملی” در نظر گرفته شوند.

ناپلئون در سال ۱۸۱۴ پس از شکست در یکی از نبردهای خود همراه با سربازانش مدتی را در قصر فونتن‌بلو سپری کرد. به گفته ژان پی‌یر اوسنات، یکی از دست‌اندرکاران خانه حراج اوسنات و روسینی که مسئولیت این حراج را بر عهده داشت، یکی از پیشکاران ناپلئون زمانی که از قصد او برای خودکشی باخبر شد، باروت این تپانچه‌ها را خارج کرد. پس از این ناکامی، ناپلئون تلاش کرد تا با خوردن سم به زندگی‌اش پایان دهد اما استفراغ کرد و زنده ماند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ناپلئون سپس این تپانچه‌ها را که به دستور او توسط آهنگری از ورسای ساخته شده بود، برای قدردانی از وفاداری‌ به پیشکارش هدیه داد. از آن زمان تا کنون این تپانچه‌ها در مالکیت خصوصی این خانواده بوده‌اند.

این سلاح‌ها که با طلا و نقره تزئین شده‌اند در یک جعبه چوبی گرانبها نگهداری می‌شوند که مزین به تصویر حکاکی‌شده ناپلئون است. ارزش این تپانچه‌ها بین ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون یورو تخمین زده می‌شوند.

با ممنوع شدن صادرات این تپانچه‌ها، حال دولت فرانسه ۳۰ ماه مهلت دارد تا پیشنهاد خرید آنها را به مالک ارائه کند. طبق قانون مالک حق رد این پیشنهاد را دارد. چنانچه دولت موفق به خریداری این سلاح‌ها نشود، ممنوعیت صادرات لغو شده و این تپانچه‌ها می‌توانند به خریداران خارجی فروخته شده و از کشور خارج شوند.

یادگاری‌ها و وسایل به جای مانده از ناپلئون به شدت مورد توجه مجموعه‌داران قرار دارد. پاییز سال گذشته کلاه مشکی‌رنگ معروف ناپلئون، مزین به رنگ‌های ملی فرانسه در یک حراجی به قیمت بی‌‌سابقه ۱.۹ میلیون یورو فروش رفت.

زلنسکی از استراتژی جدید اوکراین در دریای سیاه خبر داد

با الحاق کریمه به روسیه، اوکراین بخش زیادی از ناوگان خود را از دست داد. با این حال کی‌یف موفق شده کشتی‌های جنگی روسیه را از سواحل اوکراین عقب براند. رئیس‌جمهور زلنسکی اکنون می‌خواهد گام‌های بیشتری بردارد.اوکراین می‌خواهد حوزه نفوذ روسیه در بخش غربی دریای سیاه را عقب براند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین در سخنرانی ویدئویی روزانه خود اعلام کرد که کشورش در حال تدوین یک استراتژی جدید ملی دریایی است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

زلنسکی خوش‌بینانه گفت: «ما به وضوح درک می‌کنیم که جنگ، توازن قوا را در منطقه ما در دریای سیاه تغییر داده است و ناوگان روسیه دیگر هرگز بر این آب‌ها تسلط نخواهد داشت.» او گفت که اوکراین منافع ملی خود در دریا و منافع شرکای خود را دنبال می‌کند و از مسیرهای حمل و نقل محافظت خواهد کرد.

روسیه زمانی که شبه‌جزیره کریمه را در سال ۲۰۱۴ به خاک خود ضمیمه کرد، بخش بزرگی از ناوگان اوکراین را در اختیار گرفت. مدت کوتاهی پس از آغاز تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و با تصرف شهر بندری بردیانسک در منطقه زاپوریژیا در جنوب اوکراین، کشتی‌های بیشتری از دست رفتند. در میکولایف کشتی نمادین نیروی دریایی اوکراین به نام “حتمان ساهایداشنی” غرق شد.

بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب درباره جنگ در اوکراین

اگرچه نیروی دریایی اوکراین در حال حاضر هیچ ناوگان جنگی بزرگتری ندارد، اما کی‌یف توانسته ناوگان دریای سیاه روسیه را با استفاده از موشک‌های کروز و پهپادهای دریایی از غرب دریای سیاه بیرون کند. این بدان معنی است که تجارت دریایی از طریق اودسا می‌تواند دست‌کم تا حدی احیا شود. نیروی دریایی اوکراین نیز قرار است در آینده نزدیک با تدارکات شرکای غربی ارتقاء یابد و تجهیز شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

زلنسکی علاوه بر تقویت قدرت ضربتی اوکراین در دریا، همچنین وعده داد که پدافند هوایی را بهبود بیشتری ببخشد. وی در این زمینه به دریافت یک واحد سامانه پاتریوت دیگر از آلمان اشاره کرد و از تقویت بیشتر پدافند هوایی در هفته‌های آینده خبر داد.

درگیری هواداران دو تیم فوتبال ترکیه و هلند در برلین

ده‌ها هزار هوادار، به طور مسالمت‌آمیز بازی مرحله یک چهارم نهایی ترکیه و هلند را در مقابل دروازه براندنبورگ برلین تماشا می‌کردند. اما گل برتری هلند در دقیقه ۷۶ باعث یک درگیری میان آنان شد که می‌توانست خطرناک باشد.در جریان بازی پرهیجان مرحله یک چهارم نهایی جام ملت‌های اروپا میان ترکیه و هلند، درگیری‌هایی میان هواداران هر دو تیم در برلین رخ داد. در ویدئویی که روزنامه “برلینر سایتونگ” در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد، می‌توان دید که چگونه طرفداران تیم‌ها به سمت یکدیگر هجوم می‌برند و در نهایت با دخالت نیروهای انتظامی و افراد دیگری که می‌خواهند میانجی‌گری کنند، از هم جدا می‌شوند.

گفته می‌شود این حادثه پس از گل برتری ۲ بر ۱ هلندی‌ها رخ داد. بر اساس یک ویدئوی دیگر، ماموران پلیس تنها پس از سوت پایان بازی در محل حضور پیدا کردند. پلیس که در ابتدا قادر به ارائه هیچ اطلاعاتی نبود، می‌گوید که از این رویداد مطلع است، اما هنوز نمی‌تواند بگوید که آیا مجبور به مداخله بوده است یا خیر.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مرحله یک چهارم نهایی رقابت‌های قهرمانی اروپا در ورزشگاه المپیک برلین، تا حد زیادی بدون هیچ گونه حادثه خاصی ادامه داشت و تنها چند نفر بازداشت شدند.

آرامش پس از بازی

از آنجا که بسیاری از هواداران فوتبال ترکیه پیش از آغاز بازی در راهپیمایی خیابانی خود به طور مداوم با انگشتان خود نماد جنبش راست افراطی ترکیه موسوم به “گرگ‌های خاکستری” را نشان می‌دادند، پلیس ادامه این راهپیمایی را متوقف کرد. گفته شد که دلیل این اقدام پلیس ارسال “پیام‌های سیاسی مستمر” از سوی شرکت‌کنندگان بوده است. از طریق بلندگو از هواداران تیم ترکیه خواسته شد در صورت داشتن بلیت بازی به صورت انفرادی وارد ورزشگاه شوند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پس از پایان بازی، اوضاع در پایتخت آلمان تا حد زیادی آرام بود. روزنامه “تاگس‌اشپیگل” نوشت، خیابان “هرمان اشتراسه”، یکی از خیابان‌های اصلی در منطقه مهاجرنشین “نوی‌کلن”، به ندرت در یک عصر شنبه تا این حد ساکت بوده است.

نشان دادن نماد “گرگ‌های خاکستری” توسطمریح دمیرال بازیکن تیم ملی ترکیه پس از زدن گل دوم در بازی ترکیه مقابل اتریش، واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشت و به دنبال آن یوفا دمیرال را از حضور در دو دیدار در رقابت‌های جام ملت‌های اروپا محروم کرد.

جنبش ناسیونالیست و راست‌گرای افراطی گرگ‌های خاکستری که به نفرت‌پراکنی در مقابل اقلیت‌های کرد، ایزدی، یهودی و حتی مسیحی شهرت دارد در آلمان ۱۲هزار نفر عضو دارد و در کشورهای اتریش و فرانسه ممنوع اعلام شده است.