Previous Next

خبر هلاکت یک سرکرده پاسدار در حمله اسرائیل


به گزارش خبرگزاری دولتی سوریه اسرائیل به مواضعی نظامی در این کشور حمله کرده است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه نیز از چند انفجار در مناطق حومه دمشق خبر داده است.

باشگاه خبرنگاران وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی می گوید: اخباری که درباره هلاکت پاسدار حاجی‌زاده، سرکرده نیروی هوافضای سپاه در حمله موشکی شب گذشته اسرائیل به سوریه از سوی برخی رسانه‌های عربی منتشر شده، با هدف فضا سازی منفی بوده و صحت ندارد.

این مبنع نوشت: به دنبال این شایعه، پس از پیگیری‌ها مشخص شد که خبر به شهادت رسیدن سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صحت ندارد.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد که هواپیماهای جنگنده‌ اسرائیل شامگاه یکشنبه شب مواضعی نظامی متعلق به ارتش بشار اسد و همچنین متعلق به سپاه قدس پاسداران در خاک سوریه حمله کرده است.

به گفته این منبع، دستکم دو موشک اسرائیلی در مناطق اطراف عقربه در حول و حوش جاده‌‌‌‌‌ فرودگاه دمشق فرود آمده و منفجر شده‌اند.

وزیر جدید دفاع اسرائیل پیش تر به حکومت ایران هشدار نظامی داده و گفته بود بازوهای آن را در هر کجا قطع می کنیم.

وی در رابطه با حملات هوایی به مواضع سپاه قدس در خاک سوریه، به خبرنگاران گفت که این واکنش اسرائیل هشداری به حکومت ایران است که بداند از این پس قواعد بازی تغییر کرده و واکنش های اسرائیل بسیار کوبنده خواهد بود..

کشف جسد در بانک سوخته در آتش اعتراضات


خبرگزاری هرانا – مورخ یک دیماه، در نسیم شهر استان البرز در حین آواربرداری از ساختمان یک بانک که در زمان اعتراضات سراسری اخیر به آتش کشیده شده بود دست کم ۳ جسد پیدا شد. مشخص نیست این اجساد متعلق به پرسنل بانک است یا معترضان.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته مورخ یک دیماه ۱۳۹۸، در خلال آواربرداری از ساختمان بانک ملی واقع در خیابان امام خمینی در نسیم شهر دست کم سه جسد با هویت نامعلوم پیدا شد.

یک شاهد عینی به گزارشگر هرانا گفت، پس از کشف اجساد آتش نشانی و سپس نیروی انتظامی در محل حاضر شدند و به کند و کاو بیشتر و انتقال اجساد پرداختند.

این منبع مطلع که نخواست نامش اعلام شود به هرانا گفت در خلال اعتراضات آبان ماه، این شعبه بانک ملی از جمله اولین محل هایی بود که در نسیم شهر به آتش کشیده شد و امروز آواربرداری و مراحل پاکسازی آن آغاز شده بود. به گفته این منبع برخی شاهدان از وجود ۵ جسد خبر داده بودند اما نهایتا مسئولین وجود سه جسد را تایید کردند.

ساعاتی پس از کشف اجساد، غلام‌رضا صادقی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان «بهارستان» در گفتگو با تسنیم، پیدا شدن سه جسد را تایید کرد و گفت بررسی ها در این رابطه ادامه دارد.

هنوز هویت اجساد مشخص نشده است و به همین ترتیب مشخص نیست اجساد متعلق به پرسنل بانک است یا معترضان به گرانی بنزین.

نسیم‌شهر (مهاجرشهر، اکبرآباد) مرکز بخش بوستان شهرستان بهارستان در استان تهران است. این شهر در ۱۵ کیلومتری جنوب‌غرب تهران قرار گرفته‌است و در خلال اعتراض های اخیر شاهد خشونت کم سابقه ای بود و مرگ تعدادی از معترضان در آنجا گزارش شد.

لازم به یادآوری است از روز جمعه ۲۴ آبان ماه ۹۸ معترضان در واکنش به افزایش قیمت بنزین در شهرهای مختلف به خیابان آمدند. محمد جواد کولیوند، نماینده مردم کرج در مجلس گفت این اعتراضات در روز اول جمعه ۲۴ آبان ماه در ۷۱۹ نقطه از کشور رخ داد. سید حسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز روز دوشنبه ۴ آذرماه، آمار بازداشتی های اعتراضات اخیر را حدود ۷ هزار نفر اعلام کرد.

اُصول دین قاتلان از زبان وزیر کشور

منصور امان: در توجیه چندش آور وزیر کشور پیرامون کُشتار آبان، نوع نگاه و سیاستی که قتل و شکنجه مُعترضان به شرایط وخیم اقتصادی و استبداد سیاسی را روا و بدیهی می شمارد، به زنندگی تمام بازتاب یافته است.

آقای رحمانی فضلی در پاسُخ به چند نماینده مجلس مُلاها که از وی پُرسیده اند چرا به سر و مغز مُعترضان شلیک شده، وقیحانه به دفاع برخاسته که فقط سر نبوده و بقیه اندامهای آنها هم هدف گُلوله قرار گرفته. مضمون اعتراض این دسته از نمایندگان، از استدلال وی کمتر بیشرمانه نیست؛ آنها شکوه کرده اند چرا “به پا یا کمر به پایین تیراندازی نشده”.

سُخنان این کارگُزاران دستگاه حاکم را می توان پایه و خاستگاه برخورد قهری رژیم ولایت فقیه با خواستها و نیازهای جامعه به حساب آورد. در دستگاه فکری اینان و اربابان آنها پاسُخ به مُطالبات مردُم تحت فشار یا حتی شنیدن نگرانیها و مُشکلات شان به عُنوان یک گُزینه ی برخورد جایی ندارد، انتخاب آنها شلیک به سر یا کمر به پایین است. به راستی نیز تضاد عمیقی که جامعه را با همه انتظارت و احتیاجاتش از حاکمان ج.ا با همه منافع و داشته هایشان جدا می کند، جُز با مُتلاشی کردن مغز و قلب بی نصیبها و به راه انداختن جوی خون به جان آمده ها مُدیریت پذیر نیست.

آقای خامنه ای، آقازاده هایش و مُفسدان بیت او، اشراف سپاهی، بوروکراسی مُمتاز و بورژوازی انگل رانت خوار با گُلوله جنگی و دوشکا از آنچه که به دست آورده اند در برابر انبوه مردُمی که زندگی امروزشان شان تباه گردیده و فردایشان به تاراج رفته، پاسداری می کنند. آنها کمترین منافعی در تغییر وضع موجود که به آنان همه چیز می بخشد و از جامعه همه چیز را سلب می کند، ندارند. راه حل آنها برای غلبه بر نارضایتی برآمده از این توازن نابرابر، تک تیرانداز و چاقوکش است.

گُلوله ای که پیشانی پوریا ناصری ‌خواه، جوان بیست وسه ساله، را شکافت، از لوله منافع قدرت و ثروت بیرون می آید و برای حراست بی چون و چرا از آن است که از پس کاخها و ویلاها به مردُم گُرسنه و بی حُقوقی مانند پوریا اعلام جنگ داده می شود. آقای رحمانی فضلی اُصول دین صاحبان این منافع را برای جامعه ای که دیگر نه می خواهد و نه می تواند بار بُحرانهای خارجی، اقتصادی و حُکمرانی آنها را به دوش بکشد، برشمُرده است: حفظ قُدرت به هر قیمت و با توسُل به هر شرارت و جنایتی!

پیام حاکمیت حتی بدون آنکه از تریبون مجلس و از دهان پادوهای حقیرش بیان گردد، با جاری شدن جوی خون در خیابان به مردُم رسیده و مُتناسب با آن پاسُخ خواهد گرفت. بخشش در کار نیست و هیچ فریبی آنها را مُنصرف نخواهد کرد. جامعه زخمهایش را می بندد، شُهدایش را بُزُرگ می دارد، با آنها پیمان می بندد و رهسپار میدان می شود.

چرا با معافیت چابهار از تحریم باید مخالفت کرد؟


عبدالستار دوشوکی

چرا با معافیت چابهار از تحریم های آمریکا باید مخالفت کرد

از یک سو هند و افغانستان حداکثر سود از معافیت بندر چابهار از تحریم ها را در راستای منافع ملی خود برده اند و از سوی دیگر جمهوری اسلامی نیز غایت سوءاستفاده از این معافیت را در راستای دور زدن تحریم ها می کند. شاید بتوان گفت زادگاه نگارنده نقطه تلافی منافع مشترک این سه دولت است. منافعی که با منافع ملت ایران در تضاد و تلافی می باشد. گواه این ادعا همسویی هند و افغانستان در عدم همرایی و یا مخالفت با شصت و ششمین قطعنامه هفته گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی است. هند که خود را یک کشور دمکراتیک و دوست ملت ایران معرفی می کند, در کنار کشورهایی نظیر سوریه, چین, روسیه, بلاروس, کوبا, ونزئولا و دیگر ناقضان حقوق بشر و در حمایت از نقض دهشتناک حقوق بشر در ایران قرار داد. از قدیم الایام گفته اند “بگو ببینم دوست تو کیست, تا بگویم تو کیستی؟” افغانستان نیز با بستن آب رودخانه هیرمند بسوی دریاچه هامون دشمنی خود با مردم سیستان را در طی چند دهه گذشته ثابت کرده بود.

همزمان با تصویب قطعنامه هفته گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد, هند میزبان کمیته مشترک پی‌گیری موافقتنامه ترانزیتی سه جانبه ایران، هند و افغانستان با حضور هیأت‌های این سه دولت بود, و در روز یکشنبه اول دی قرار است وزیر خارجه هند جهت دریافت امتیازات بیشتر در ازای رای منفی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تهران سفر کند تا از “گاوشیرده شیر بیشتری بدوشد”. در حالی که جمهوری اسلامی در چند هفته اخیر صدها معترض را قتل عام و هزاران نفر را زخمی و زندانی نموده, دو کشور به اصطلاح دوست (هند و افغانستان) با پشت کردن به جامعه جهانی و ارزش های جهانشمول حقوق بشری و اصول انسانی صرفا بخاط منافع اقتصادی خویش با قاطعیت در کنار نظام سرکوبگر ایستادند و از پشت به ملت دربند ایران خنجر زدند. علاوه بر جفا و خیانت این دو دولت به ملت ایران, آنها در سیاست های منطقه ای و عملکرد محلی خود در چابهار نه تنها از امتیازات ویژه و حتی فراقانونی برخوردار هستند, بلکه شوربختانه پشیزی ارزش برای مردم بومی بلوچ قائل نیستند. غصب زمین های مردم بلوچ و دادن آنها به هندی ها و افغانها نه تنها یک خیانت آشکار از سوی جمهوری اسلامی می باشد بلکه نقض حقوق بنیادین انسانی مردم بومی بلوچ است. هند و افغانستان در این ظلم و ستم تاریخی شریک متنفع از جرم می باشند, و ملت ایران و بخصوص مردم استان سیستان و بلوچستان هرگز آن را فراموش نخواهند کرد. البته در بیگانه ورزی جمهوری اسلامی می توان مثنوی هفتاد من کاغذ نوشت. بعنوان مثال هم اکنون مردم شهرهای شمالی استان ساعت ها در هوای سرد در صف کپسول یا سیلندر گاز منتظر دریافت گاز هستند. اما همزمان روزانه دهها تریلر گازکش از مرز میلک سیستان گاز به افغانستان صادر می کنند.

پروژه توسعه بندر بهشتی چابهار و واگزاری کامل آن به هند و اعطای امتیازاتی در حد کاپیتولاسیون (تسلیم مشروط) به اتباع هندی و افغانی در چابهار لکه تاریکی است در کارنامه سیاه جمهوری اسلامی. همکاری شرکت های غیر بومی ایرانی اما وابسته به نظام (عمدتا از تهران, مشهد, یزد, اصفهان, ) با شرکت های افغانی و هندی و حتی چینی باعث فقرزایی هولناک و به حاشیه رانده شدن حدود دو سوم جمعیت مردم بومی چابهار شده است. چابهار از نظر درصدی بیشترین حاشیه نشینی در کل کشور را دارد. قیمت زمین در چابهار بصورت سرسام آوری هر روز گرانتر می شود. هر هفته بولدوزرهای شهرداری تحت پوشش و حمایت نیروهای انتظامی و بسیج عشایری سپاه تا به دندان مسلح, تعداد زیادی از کپرهای حاشیه نشینان را تخریب می کنند تا فضا برای خانه سازی غیر بومیان و اتباع بیگانه فراهم شود. آن بیچاره گان آواره بلوچ نیز ناچار هستند مجددا چند کیلومتر دورتر از شهر آلونک حلبی و کارتونی و یا کپرهای حصیری خود را مجددا بنا کنند و چشم به آینده ای نامعلوم منتظر تخریب این آلونک ها نیز باشند تا این دور باطل ظلم و تخریب و به حاشیه راندن ها با گسترش شهر مجددا تکرار شود.

نه تنها مردم بومی بلوچ, بلکه نهادهای محلی نظیر شهرداری, نماینده مجلس, شورای شهر و غیره نیز هیچگونه مشارکتی در مدیریت و تصمیم گیری ها ندارند. مشتی غیر بومی حکومتی با هماهنگی مدیران غیر ایرانی, و بدون زره ای ترحم و شفقت نسبت به مردم فقیر و محروم بلوچ هر کاری را که دلشان بخواهد می کنند. هر گونه اعتراضی نسبت به وضع موجود و مظالم جاری با بیرحمی تمام و کمال سرکوب می شود. مردم بومی بلوچ متضرر اصلی توسعه چابهار هستند. در حالیکه غیربومی های رانت خوار و آقازاده های وابسته به حکومت و بیگانان بی تفاوت متنفع اصلی می باشند.

در طی سالها مقاله های متعددی در مورد ظلم مکرر در چابهار نوشته ام و سخنانی فراوانی را به زبان آورده ام. اما تا به اکنون مشخصا با لغو تحریم های آمریکا در مورد چابهار مخالفتی ابراز نداشته ام. آن هم به این امید که شاید تعداد انگشت شماری از مردم بلوچ که با رژیم همراه هستند ریزه خوار این خوان یغما باشند. اما اکنون مشخص است که به بلوچها اجازه داده نمی شود حتی ریزه پس خوار ته مانده های این سفره چپاول و تاراج باشند. اگر این همه بیعدالتی و محروم سازی عامدانه در پروژه توسعه بندر چابهار را در کنار نقشه های جمهوری اسلامی در پروژه بزرگتر و فاجعه بارتر و بدسگال “نقشه آمایش سرزمینی” طرح به اصطلاح توسعه سواحل مکران قرار بدهیم, آنگاه می توان به اوج فاجعه وحشتناک و قریب‌الوقوع نابودی مردمان بیدفاع آن خطه پی برد. سالها پیش از دستگیری و محاکمه شبنم نعمت‌زاده، فرزند وزیر پیشین صنعت در مقاله ای تحت عنوان “رانت ‌خواری بی ‌سابقه وزیر صنعت در پروژه ‌های منطقه آزاد چابهار” در مورد فساد و رانتخواری های بی حد وزرا و خانواده هایشان نوشتم. اما ظاهرا گوش شنوایی نبود.

معافیت چابهار از تحریم های آمریکا کاملا به ضرر مردم بومی است. برآیند این پروژه ضد مردم ء بومی جز گسترش فقر, گرانی و حاشیه نشینی بیشتر همراه با تبعیض های متعدد چیز دیگری نبوده است. هجوم غیر بومی ها برای تصرف زمین های مردم بلوچ به همراه هندی ها, افغانها, و چینی ها در درازمدت پیامد فاجعه باری برای مردمان آن منطقه خواهد داشت. آمریکا نیز باید بداند که معافیت چابهار از تحریم ها به سود جمهوری اسلامی و دور زدن تحریم ها است. مقامات هند و افغانستان نیز ثابت کرده اند که در این راستا با جمهوری اسلامی همخوان و همراه هستند و در معادلات تجاری و اقتصادی آنها مولفه هایی نظیر انسانیت, عدالت و حقوق شهروندی مردم بلوچ محلی از اعراب ندارد. به همین دلیل صرف نظر از فرایافت کلی از مفهوم و بازده تحریم ها که جای تجزیه و تحلیل آن اینجا نیست, باید به دلایل ذکر شده بالا با معافیت چابهار از تحریم ها مخالف کرد. زیرا در آینده ای نه چندان دور نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان.

برای فرهاد؛ اما چه حیف که نیستی تا ببینی…!


فیلم زیر: فریادهای مرگ بر دیکتاتور در مراسم تشییع پیکر کولبر ۱۴ ساله (فرهاد خسروی) در مریوان…در جریان تشییع پیکر فرهاد خسروی در روز جمعه جوانان مریوان تکه‌های نان را به‌ صورت سمبلیک در دست داشتند تا نشان بدهند فرهاد ۱۴ساله و برادرش، در حاکمیت جمهوری اسلامی، برای به‌دست آوردن، لقمه‌ای نان، اینچنین مظلومانه جان سپردند.

حسین علیپور
مگر میشود دید، اما ندید و مگر می‌شود شنید، اما نشنید نان هایی که بهایشان جان است و جانهایی که به قیمت ِ بدست آوردن نان فنا می‌شوند را. نمی‌شود ندید زنده هایی که زندگی نکردند اما مردند تا بمانند، نمی‌شود دو برادر 17و 14 ساله یعنی” آزاد و فرهاد” را ندید که درس ِ انسانیت می‌دهند آنگاه که برای کمک به پدر و مادر ِ معلول شان برف و سرمای سوزان ِ کوههای سخت را به مبارزه طلبیدند. نمی‌شود ندید مشتان ِ گره کرده ی فرهاد را که به جای کوههای بیستون، کوههای غرب را می‌شکافد تا به شیرین ش برسد. نمی‌شود نشنید داستان فرهاد نوجوان را که در جستجوی نان، در سرما یخ زد و جان داد. نمی‌شود نشنید داستان دو برادر ِ کرد ِ کولبر را که دویدند اما “آنان و نان” به هم نرسیدند.
اینک ما مقصریم!
آنگاه که درد را دیدیم و دَم بر نیاوردیم، آنگاه که غم را شنیدیم و سر در گریبان فرونیاوردیم، آنگاه که گرگ ِ فقر را رها کردیم و مصلحت را در سیاست دیدیم و حقیقت را قربانی کردیم. اینک ما مقصریم، در سانسور ِ مرگ فرهادها و در لحظه های سخت ِ یخ زدنش، در رنجی که بُرد و در نانی که به بهای جان داد.
اما فرهاد!
قسم به نوجوانی ات، قسم به مهر ِ برادری ات، قسم به جنس ِ دوست داشتن ات، قسم به دستان کوچک ِ گره کرده ات، قسم به صورت ِ یخ زده ات، که روزی آفتاب ِ انسانیت بیشتر از امروز طلوع خواهد کرد اما چه حیف که نیستی تا ببینی…!

فیلم؛ شب یلدا تهران: شکست سیاهی حتمی است

پارک لاله – شب یلدا – ۳۰ آذر۹۸
شکست سیاهی حتمی است

اعتراضات؛ یاوه گويی برادر رفسنجانی/واکنش مردم

تیتر ایسنا از خلاف‌گویی علنی محمد هاشمی رفسنحانی

بهارنیوز: محمد هاشمی در گفت‌وگو با ایسنا مدعی شده است كه طرح استعفای حسن روحانی ریشه در آمریکا دارد! و اعتراضات اخیر هم توسط خارجی‌ها تدارك دیده شده بود زیر به زعم وی (كه تیتر این خبرگزاری هم شده است): «نمی‌شود۱۲شب بنزین گران شود و ۸ صبح مردم به خیابان بیایند.»

این در حالیست كه اگر خبرگزاری ایسنا و خبرنگارش كمی به خود زحمت می‌داد و این خلاف‌گویی هاشمی را به او یادآور می‌شد كه تصمیم افزایش 3 برابری بنزین ساعت 12 شب پنجشنبه اعلام شد و تظاهرات نه از ساعت 8 صبح جمعه بلكه از قبل از ظهر روز شنبه آغاز شد. همین بی‌توجهی به یك موضوع خبری و كاهش فاصله (36 ساعته به 8 ساعت) عملا باعث نتیجه‌گیری «توهم توطئه‌ای» می‌شود تا بگوید: اینکه موضوع حوادث آبان‌ماه به بنزین ربط داشته باشد حرف صحیحی نیست؛ ساعت دوازده شب اعلام شده که قیمت بنزین افزایش یافته و هشت صبح مردم به خیابان آمدند. معلوم است که این به خیابان آمدن به خاطر آن گران شدن نبوده است…!

اظهارات هاشمی در این مصاحبه عموما بر اساس تئوری «توهم توطئه» بوده و هر كجای مصاحبه، خبرنگار از او درباره مستندات ادعاهایش می‌پرسد، او براحتی با اظهار نمی‌دانم، ندارم، شاید، احتمالا، و… از اثبات ادعاهایش طفره می‌رود. جالب اینكه مخاطبان این خبرگزاری در كامنت‌های خود از خجالت وی در آمده كه تعدادی از آنها را در زیر می‌خوانید.:

اره فقط آمریکای جنایت کار . خدا به زمین سرد بزنتش . مرگ بر آمریکا…..هههههه

جناب هاشمی شما ن تلویزیون میبینید ن فیلمی درگیری مردم رو دیدید ن درجریان اعتراف گیری هستید پس برای چه مصاحبه کردین؟؟!!!! اینکه فقط انگشت اتهام رو بسمت کشورهای بیگانه بگیرید؟؟؟ و مردم معترض رو رهگذرانی ک وقتی اعتراض رو دیدند در اثر هیجان آنی همراه شدند بدون اینکه واقعا قصد این رو داشته باشند که صدای اعتراضشون رو به گوش رهبر برسونند؟؟ اینکه همه چیز را بگوییم امریکا و اسراییل راه حل نیست برادر

یعنی ملت خواب نبودن ساعت ۱۲ شب؟ حتما بیدار بودن؟

حالا هرچی زمان ازآن فجایعه ای که بوجودآورده اندمی گذرد اظهارنظرهایی می کنند که یا بر پایه دروغ است و یا دور از حقیقت …….

چه تحلیل های آبکی !!!!!! یاد سخن دکتر شریعتی افتادم که از یک جامعه شناس میخواهند که تحلیلی از وضع موجود ارائه بدهد دقیقا مطابق خواسته کارفرما نطر میدهد.خدا پدر آقای محمدهاشمی را بیامرزد که پسرش با او نرفته.

بنزین پنج شنبه شب گران شد مردم شنبه ساعت ۱۰ صبح اعتراض کردن. ای کاش خبرنگارتون این مطلب ساده رو به ایشون میگفت

ممنون از توجهتون. مردم در تهران روز شنبه اعتراضات علنی کردن. اما طبق گزارشها در اهواز و مخصوصاً سیرجان از همان روز جمعه اعتراضها آغاز شده که در این شهرستان متاسفانه به جان باختن یک نفر هم منجر شده است.

شما وقت بازنشستگیتون خیلی وقته گذشته ، برید خونه نوه بزرگ کنید مردم رو ول کنید به حال خودشون بهتر از شما ملکت داری میکنیم قول میدیم

مشکل اصلی و اساسی از آنجا شروع می شود که جنابعالی در بطن جامعه زندگی نمی کنید و در بین مردم کوچه و بازار نیستید و حتی صدا و سیمای …. جمهوری اسلامی را نگاه نمیکنید لذا تحلیل هایتان نیز کاملا غیر واقعی و بر اساس توطئه توهم است.

به نظرم این آقا اصلا صلاحیت اظهارنظر در این موضوع را نداره و گزینۀ خوبی برای مصاحبه در این زمینه نبوده. حرفاش کاملا عامیانه و تکرار حرفای کسانی است که «توهم توطئه» دارند و همه مسائل کشور رو به آمریکا و اسرائیل و شرق و غرب نسبت میدن؛ انگار نه انگار که مردم هم مشکلات دارند و هم عقل و درک و فهم.

به شعور مخاطبان توهین نکنید. مگر بیگانگانی خبر داشتند قرار است دزدکی و بدون اعلام قبلی ،قیمت بنزین یکشبه سه برابر شود که بخواهند برای شورش و اعتراض برنامه ریزی کنند ؟!!

یکی اینو از برق بکشه بیرون. دوره شما دیگه تمام شد.

همین 2 گانه حرف زدن‌ها تان بوده که مردم هیچوقت از هاشمی ها خوششون نیومد.

مردم دوره ریاست تان بر صدا و سیما را از یاد نمی برند.

راست میگه همه مشکلات کشور از آمریکا و اسرائیله…چند روز قبل رفتم نون سنگک بگیرم،فروشنده گفت باید حتما نون کنجدی بخری که گرونتره.ساده نداریم…به نظرم ایشون هم اجیر شده استکبار جهانی بودن!!

چی بگه بنده خدا …خوب می دونن که ………… چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من

نون به نرخ روز خوردن با خانواده هاشمی عجین شده

خیلی اشتباه کردیم که قدرت را به شما و امثال شما دادیم،اشتباه بزرگی بود.

کلا ادم قاتی میکنه تو این ممکلت. مثلا یه سری اصولگراها و پایداری‌چی‌ها از یه طرف از صبح تا شب به دولت فحش میدن ازون طرف یکی میاد میگه دولت اختیارات چندانی نداره استعفا بده روحانی، میپرن بهش و پرونده سازی که این از دشمن خط می‌گیره، اینم از افاضات ایشون..

فیلم؛ ضجه های مادر و خواهر در فراغ “مهرداد”

تو باید می بودی تا آزادی ایران را می دیدی

ناله های مادر و خواهر مهرداد معین فر که توسط پاسداران جهل و جنایت خامنه‌ای در ۲۶ آبان ۹۸ در خیابان ولیعصر شهریار به ضرب گلوله بر خاک افتاد

دو نویسنده در تهران و کرمانشاه بازداشت شدند

به گزارش کانون نویسندگان ایران عباس جلیلیان در ۲۴ آذر در کرمانشاه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده است. همچنین آرش گنجی، منشی هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران صبح یکشنبه در خانه خود بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد.

کانون نویسندگان ایران در اطلاعیه خود آورده است: این روزها در کنار بازداشت گسترده‌ی مردم معترض و فضای امنیتی ناشی از سرکوب اعتراضات آبان، بازداشت فعالان اجتماعی و فرهنگی نیز شتاب گرفته است. در تازه‌ترین مورد عباس جلیلیان (آکو) پژوهشگر و نویسنده‌ی اهل کرمانشاه ۲۴ آذر در منزل خود بازداشت شد. ماموران امنیتی با یورش به منزل این نویسنده ضمن تفتیش و ضبط لوازم شخصی‌، وی را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرده‌اند.

کانون نویسندگان ایران همچنین در حساب‌های کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «صبح امروز یکم دی ماه چند مامور به خانه‌ آرش گنجی وارد شدند و پس از تفتیش محل بعضی لوازم و مدارک ایشان را ضبط و خودش را بازداشت کردند.»

ماموران خود را “پلیس امنیت” معرفی کرده‌اند. کانون نویسندگان نوشته است، از محل بازداشت و وضعیت آرش گنجی تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی در دست نیست.

عراق؛ سپاه قدس “مقتدی صدر” را تهدید کرد


به گزارش رسانه خبری عرب زبان، قاسم سلیمانی، سرکرده سپاه قدس و بازوی ترور سپاه پاسداران، مقتدی صدر، رهبر جریان موسوم به صدر در عراق را از ایران اخراج کرده و گفته است که حق ورود به ایران را ندارد و اگر به مخالفت با رفتارهای جمهوری اسلامی ادامه دهد، جان خودش به خطر خواهد افتاد.

از هنگام اعتراض های مردمی در عراق، جمهوری اسلامی می کوشد از آسیب رساندن به منافع آن در این کشور جلوگیری کند و مقتدی صدر یکی از شخصیت هایی تلقی شده که با دخالت های رژیم ایران در کشور خود به شدت مخالفت می کند و خواهان خروج عوامل وابسته به سپاه پاسداران از عراق است.

بر اساس گزارش العربیه، سلیمانی نه تنها مقتدی صدر بلکه رئیس‌جمهوری عراق و اعضای پارلمان آن کشور را نیز مورد تهدید قرارداده است

جدیدترین پیام معترضان عراقی به سلیمانی

معترضان عراقی در میدان تحریر بغداد با نشان دادن تصاویر ضربدر خورده نوری مالکی و شیاع سودانی که به عنوان نخست وزیر احتمالی مطرح شده است، مخالفت خود را با تعیین هر نخست وزیری به توصیه قاسم سلیمانی ابراز کردند.

به گزارش العربیه، معترضان عراقی با نامزدی شیاع سودانی عضو الدعوه و تحت امر رژیم ایران برای پست نخست وزیری، به طور گسترده مخالفت کردند

در بصره نیز معترضان علیه این پیشنهاد تظاهرات کردند. معترضان در شهر العماره در استان میسان نیز با شعار دادن علیه نامزدی عضو حزب الدعوه اعلام کردند که آنها هیچ کدام از احزاب کنونی را نمی‌خواهند.

معترضان عراقی همچنین با نصب بنری از قاسم سلیمانی و دست نشاندگان جمهوری اسلامی در عراق، به آنها پیام دادند: جای کشته شدگان در بهشت و جای قاتلان در جهنم….

آنچه در انتظار سلیمانی و مزدورانش در عراق است

جمعیتی که از تیراندازی یک بسیجی به سوی معترضان در بغداد خشمگین بود، پاسخ او را با آویختن جنازه‌اش از تیر چراغ راهنمایی داد. روز گذشته تصویر جسد یک عراقی که از پا به تیر چراغ راهنمایی آویخته شده بود، در شبکه‌های اجتماعی دست به دست ‌شد.

شاهدان عینی به خبرگزاری آلمان گفته‌اند که این بسیجی با کلاشنیکف به معترضانی که در محله بودند شلیک کرد و چهار نفر را کشت. تظاهرکنندگان او را گرفتند و به سزای اعمالش رساندند. سپس جنازه‌اش را از تیر چراغ آویزان کردند تا عبرت همه باشد.

در ویدئوی منتشره در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود که این بسجی که تنها یک زیرشلواری به تن دارد، چندین متر روی زمین کشیده می‌شود. سپس در حالی که هیچ مامور پلیسی دیده نمی‌شود، عده‌ای به او لگد می‌زنند و برخی چاقو. سرانجام، جمعیت جنازه او را وارونه، از پا به چراغ راهنمایی کنار میدان آویزان می‌کند.

به آتش کشیدن قبر خمینی عراق در شهر نجف

به گزارش رسانه های حکومتی، معترضان عراقی در نجف بخشی از مرقد و مجتمع فرهنگی شهید آیت الله محمد باقر حکیم رییس فقید مجلس اعلای اسلامی عراق را به آتش کشیدند. (فیلم زیر)

به آتش کشیدن کنسولگری جمهوری اسلامی در شهر مقدس شیعیان، نجف، یادآوری دیگری از تنفر عمیق بخش های بزرگی از ملت عراق نسبت به حکومت ملایان ایران است که در بحران سیاسی و اقتصادی کنونی آن کشور نقش بزرگی داشته و از دیدگاه ملت عراق، باید تاوان آن را پس دهند.

در سال های اخیر، هر اندازه که جمهوری اسلامی بیشتر کوشیده تا نفوذ و رخنه گری خود در عراق را عمیق تر سازد، بر میزان این تنفر ملت عراق نسبت به ملاها و پاسداران بیشتر شده است.

به آتش کشیدن دفاتر سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی در کربلا و نجف که بزرگترین مراکز جمعیتی شیعیان عراق محسوب می شود، از میزان تنفر عراقی ها نسبت به حکومت مذهبی ایران پرده بر می دارد.

به خارجی‌ ها مجوز می‌ دهند، به داخلی‌ ها نه

احمد اکبرپور از رقابت ناعادلانه میان طنزنویسان خارجی و داخلی می‌گوید.

به گزارش ایسنا، این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره وضعیت فعلی طنز کودک و نوجوان در کتاب‌ها و مجله‌ها اظهار کرد: آن‌چه من به خاطر دارم این است که رقابت بیشتر دست خارجی‌هاست. وزارت ارشاد نسبت به طنزنویسان داخلی سخت‌گیری بیشتری دارد تا طنزنویسان خارجی. حتی خیلی از طنزها توسط خارجی‌ها نوشته شده و ترجمه آن مجوز گرفته است اما مجوز آن‌ها را به نویسندگان داخلی نمی‌دهند.او بیان این‌که رقابت میان طنزنویسان خارجی و داخلی، عادلانه نیست، گفت: اما با چنین شرایطی من باز هم فکر می‌کنم طنزنویسی در پنج، شش سال اخیر نسبت به گذشته شرایط بهتری داشته است و نویسنده‌های بیشتری به سمت طنز و طنزنویسی آمده‌اند.

اکبرپور سپس درباره علاقه‌مندی کودکان و نوجوانان نسل امروز به آثار ادبی طنز بیان کرد: از دید من همان اندازه که ژانر وحشت طرفدار دارد، طنز و کارهای فانتزی هم طرفدار دارد. اما این‌که کارها چطور ارائه شود مهم است، من فکر می‌کنم نویسندگان ایرانی کمی دست و پابسته‌ترند و در کارهای طنز محدودیت‌های بیشتری دارند. این باعث می‌شود در این قسمت از ماجرا شاید ما کمی عقب افتاده‌ایم. اما به طور کلی برای خود من هم آثار طنز، کتاب‌های پرفروش‌تر و استقبال‌شده‌تر بودند. او سپس با اشاره به وجود نداشتن تعامل میان متن‌های ادبی طنز و تصویرگری‌های آن‌ها که سبب ارتقای متن شود، گفت: تصویرگران ما خیلی خلاق و عالی هستند اما هنوز ارتباط میان متن و تصویر به شکل ایده‌آل وجود ندارد و هر کس مستقلا کار خودش را می‌کند. در واقع تصویر به تنهایی فوق‌العاده است اما این‌که چقدر به متن کمک می‌کند، جای سوال دارد. بیشتر وقت‌ها ما فکر می‌کنیم تصویر فوق‌العاده است در حالی که حالت تزئینی دارد و نتوانسته با متن تعامل ویژه‌ای برقرار کند.

نویسنده «قطار آن شب» همچنین در پاسخ به سوالی درباره تناسب میان عناصر موجود در ادبیات طنز کودک و نوجوان با ذائقه نسل امروز اظهار کرد: این تناسب و تطابق از هزار سال پیش بوده و هیچ تغییری نکرده است. حتی نویسنده‌ای که سال‌ها پیش در انگلستان طنز می‌نوشته هم خودش مثلا ۴۰ ساله بوده و مخاطبانش کودک و نوجوان بوده‌اند. اما امروزه این مسئله جوری مطرح می‌شود که انگار فقط الان با این‌که ما سن‌مان بالاتر و مخاطب‌مان سنش پایین‌تر است مواجه هستیم در حالی‌که این در مورد تمام نویسندگان جهان در تمام دوره‌ها صدق می‌کند.

اکبرپور افزود: اما مسئله مهم این است که اگر نویسنده به ابزار تکنیکی نوشتن تسلط و به دنیای خودش اشراف داشته باشد قطعا مسائل روز هم به زندگی‌اش وارد می‌شود چون همان‌قدر که بچه‌ها به این ابزار دسترسی دارند بزرگترها هم درگیرش هستند و این‌طور نیست که ما در کره ماه باشیم و آن‌ها در کره‌ای دیگر. درحالی‌که گاهی این مسئله جوری مطرح می‌شود که انگار بچه‌ها در دوره پست‌مدرن و بزرگترها در دوره پیش از فئودالیته زندگی می‌کنند. من قبول دارم که نویسنده‌ها باید مجهزتر شوند اما واقعیت امر این است که ما همگی به نوعی با دنیای امروز درگیر هستیم.

او با بیان این‌که در کار نویسندگی به جز این‌که باید با دنیای معاصر همیشه همراه بود، تکنیک‌های نویسندگی را هم باید داشت گفت: مثلا تکنیک‌های نویسندگی در «آلیس در سرزمین عجایب» و «گالیور» آن‌چنان وجود دارد که با وجود گذشت سال‌ها وقتی آن‌ها را می‌خوانیم لذت می‌بریم در حالی که آن‌ها هیچ یک از ابزارهای دنیای مدرن را هم نداشته‌اند. پس ذات نوشتن فقط این است که نویسنده را ملزوم به این‌که بگوییم او بلد نبوده موبایل و اینترنت را در داستانش بیاورد، نکنیم. این‌ها مهم است که در داستان باشد اما آن تکنیک و ادبیت داستان که از ۲۰۰ – ۳۰۰ سال پیش وارد دنیای مدرن شده، مهم‌تر است.