Previous Next

سرمربی بلژیکی از تیم ملی فوتبال ایران جدا شد

یک رسانه بلژیکی از قطعی‌شدن جدایی مارک ویلموتس از تیم ملی فوتبال ایران خبر داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، به نقل از رسانه بلژیکی walfoot، مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی فوتبال ایران که روز‌های خوبی را با تیم ملی این کشور سپری نمی‌کند، با مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال دیدار می‌کند.

جدایی ویلموتس از تیم ملی ایران قطعی شده و طرفین باید بر سر مسائل مالی به بحث بنشینند. از طرفی چند وقت گذشته فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده بود که با برانکو ایوانکوویچ بر سر هدایت این تیم به توافق رسیده است.

به هر حال ویلموتس کار را به وکلای خود واگذار کرده و خود نیز شخصا در توییتی اعلام کرده بود رضایت ندارد تا به کار در ایران ادامه دهد از طرفی هم این سرمربی بلژیکی با فدراسیون فوتبال ایران به دلیل مطالبات معوقه مالی اش فسخ قرارداد کرده بود و حالا جدایی طرفین راحت‌تر از گذشته به نظر می‌رسد.

ابراز همبستگی سرمربی بلژیکی با معترضان ایرانی

مدیرعامل باشگاه فولاد خوزستان می‌گوید: اگر دست من بود ویلموتس (سرمربی بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران) را با اردنگی بیرون می‌کردم!

به گزارش ایسنا، سعید آذری از شرایطی که مارک ویلموتس برای تیم ملی فوتبال کشورمان رقم زده انتقاد کرد و گفت: این که یک مربی خارجی به خودش اجازه بدهد به پرچم ما توهین کند و با احساسات مردم بازی کند، شایسته حضور روی نیمکت تیم ملی ما نیست. اگر دست من بود ویلموتس را با اردنگی بیرون می‌کردم. ایشان حق توهین به ما را ندارد. اگر جای آقای تاج بودم حکم اخراج او (ویلموتس) را می‌زدم و از ایران به بیرون پرتش می‌کردم و اجازه نمی‌دادم پایش به فرودگاه امام خمینی برسد.

گفتنی است سرمربی بلژیکی تیم فوتبال ایران در گفتگو با یکی از شبکه های تلویزیونی کشورش در باره رویدادهای اخیر ایران گفته: من اعتراض جوانان ایرانی را درک می کنم. وی در باره هو کردن سرود و توهین به پرچم جمهوری اسلامی در بازی با تیم های بحرین و عراق نیز گفته: به من گفته اند که این سرود و پرچم ایران نیست.

سرمربی بلژیکی تیم فوتبال ایران سکوتش را شکست

مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، با انتشار دو توئیت متوالی فدراسیون فوتبال ایران، کارفرمای خود را به برخورد قضایی تهدید کرد.

به گزارش “ورزش سه”، در شرایطی که آینده کاری ویلموتس در ایران کاملا مبهم به نظر می‌رسد، با این دو توئیت به نظر این مربی بلژیکی درباره اتمام همکاری‌اش با فدراسیون به طور غیرمستقیم اظهارنظر کرده است. ویلموتس در این توئیت‌ها از عدم تعهد فدراسیون به مفاد قرارداد گفته و اینکه پرونده از سوی وکلایش پیگیری می‌شود.

توئیت اول:
“شایعات متعددی از زبان خبرگزاری‌های ایرانی به گوش من رسیده که هیچ کدام از آنها صحت ندارد. حقیقت این است که وضعیتی غیرقابل تحمل برای من و دستیارانم به دلیل نقض تعهدات توسط فدراسیون فوتبال ایران ایجاد شده است.”

توئیت دوم:
” این موضوع توسط وکلای من در حال پیگیری است و فعلا قصد توضیح بیشتری در این مورد ندارم”

با این توئیت‌ها مشخص نیست که مذاکرات مدنظر فدراسیون فوتبال چگونه پیش خواهد رفت اما مشخص است که ویلموتس اتهام مربوط به غیبت و خلف وعده در زمینه بازگشت به ایران و برگزاری اردو را قبول ندارد. جالب است بدانید وکالت مارک ویلموتس را همسر او برعهده دارد و مساله تاخیر حضور این مربی پیش از بازی مقابل عراق از سوی وی پیگیری می‌شد.

پناهجویان در اینجا با مرگ دست و پنجه نرم می‌ کنند

پناهجویان اردوگاه ووچیاک بوسنی با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند

با وجود آنکه دولت بوسنی و هرزگوین وعده داده بود تا بیش از ۶۰۰ پناهجوی ساکن کمپ ووچیاک را پیش از آغاز سرمای شدید به زیر سرپناه منتقل کند، آوارگان این اردوگاه در شمال غرب بوسنی پس از بارش اولین برف سنگین عملا با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.

به گزارش یورونیوز، این پناهجویان که عمدتا افغانستانی و پاکستانی هستند، از راه موسوم به بالکان و پس از عبور از یونان، مقدونیه شمالی، بلغارستان، صربستان و مونته‌نگرو خود را به بوسنی رسانده اند. مقصد بعدی آن‌ها در سفر به غرب، کرواسی است.

تیشام هادی، پناهجوی ۲۱ ساله پاکستانی می‌گوید که چادر محل زندگی او و بسیاری از همقطارانش زیر فشار برف خراب شده است. این گروه از ساکنان کمپ ووچیاک، بدون حمایت دولت و در حالی‌که امدادگران بین‌المللی از این اردوگاه اخراج شده‌اند، جایی برای خواب ندارد.

به نظر می‌رسد که برنامه دولت بوسنی برای ساختن سرپناه برای این پناهجویان دست‌کم هفته‌ها به طول بیانجامد. دراگان مکتیچ، وزیر امنیت بوسنی و هرزگوین می‌گوید دولت یک پادگان نظامی قدیمی در نزدیکی سارایوو را برای اسکان پناهجویان در نظر گرفته اما این بنا باید مرمت شود و به نظر نمی‌رسد که تعمیرات، دست‌کم تا ۲۰ روز دیگر به پایان برسد.

با وجود این وعده‌ها، شهروندان نزدیک همین منطقه نظامی پیشاپیش مخالفت خود را با انتقال پناهجویان به نزدیکی پایتخت بیان می‌کنند. صالح هاژدرویچ می‌گوید: «این پاسگاه هیچ امکاناتی برای زندگی پناهجویان ندارد. افراد محلی از همین حالا احساس ناامنی‌ می‌کنند.»

کمپ ووچیاک پیش از برپا شدن چادرها و زاغه‌های پناهجویان، منطقه‌ای برای تخلیه پسماندهای شهری بود. در جریان جنگ داخلی یوگسلاوی، ووچیاک یک میدان مین‌گذاری شده بود. اتحادیه اروپا پیشتر از دولت بوسنی خواسته بود تا این اردوگاه پناهجویان را فورا تعطیل کند.

به یاد “نصرت‌ الله کریمی” که از میان ما رفت + فیلم

نصرت‌الله کریمی، هنرمند قدیمی سینما و تئاتر ایران در سن ۹۵ سالگی بر اثر کهولت سن در منزل خود درگذشت.

به گزارش ایسنا، کریمی متولد اول دی‌ماه ۱۳۰۳ در تهران و فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده‌ سینمایی پراگ در رشته‌ کارگردانی سینما و تلویزیون بود.

او فعالیت هنری را از سال ۱۳۲۱ به عنوان گریمور، بازیگر و گاهی کارگردان شروع کرد. سپس عازم چکسلواکی شد و دوره پنج ساله‌ دانشکده‌ سینمای پراگ را در رشته‌ کارگردانی سینما و تلویزیون به پایان برد.

کریمی علاوه بر گذراندن یک دوره‌ تخصصی فیلم‌های عروسکی در ساخت چند مجموعه تلویزیونی نیز فعالیت داشته است. برخی فیلم‌هایی که نصرت‌الله کریمی در آن‌ها عموما به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر حضور داشت عبارتند از: درشکه‌چی، خانه‌خراب و میهمان ناخوانده و محلل.

فیلم محلل که دربارهٔ طلاق و ازدواج مجدد بود، سه طلاقه‌کردن را به گونه‌ای طنز‌آمیز به چالش کشیده است.

فیلم محلل اولین فیلمی بود که توسط یک آخوند نزدیک به خمینی بنام مطهری به صورت عمومی محکوم شد.

بعداز انقلاب ۱۳۵۷ ایران، نصرت کریمی به خاطر ساخت این فیلم، دستگیر شد و چند ماهی را در زندان به‌سر برد. قرار است مراسم تدفین این هنرمند شنبه ۱۶ آذر برگزار شود.

فیلم زیر: صحنه ای از فیلم تخت خواب سه نفره,,,شاهکار نصرت الله کریمی

این مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند


سخنگوی قوۀ قضائیه جمهوری اسلامی امروز گفته: معترضان توسط اشرار و ازادل و اوباش کشته شدند ولی دشمنان می خواهند کشته شدگان اعتراض های اخیر را پای نظام اسلامی ایران بگذارند و آمار سازی کنند.

وی گفت: وابستگی معترضان و دستگیرشدگان آبان ماه به گروهک های ضد نظام و خارج نشین محرز شده و اینان جمعی تحت حمایت رسانه های بیگانه اند که عملیات خرابکارانه ای را در ایران رقم زدند.

این در حالیست که سایت بهارنیوز در داخل کشور در گزارشی نوشت: بررسی ها نشان می دهد که معترضان اغلب در حاشیه کلانشهرها و یا شهرهای کوچک زندگی می‌کنند، سواد دانشگاهی بالایی ندارند، از درآمد بسیار اندکی برخوردارند و اغلب بیکار و یا مشغول در مشاغل کاذب هستند.

این منبع نوشت: آنان اقشاری از جامعه هستند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و معتقدند اهالی قدرت حق آنان را ربوده‌اند. این صداهای آشنا که سال‌هاست به شکل مخفیانه در تاکسی و اتوبوس و میان مردم به گوش می‌رسید حالا و با بی توجهی به آن به شکل اعتراضات خیابانی خود را نشان داده است و هر بار نیز با خشونتی بیشتر از قبل همراه خواهد شد.

ابن منبع افزود: واقعیت آن است که از یک دهه پیش بسیاری از تحلیلگران و جامعه‌ شناسان بر این نکته تاکید می‌کردند که لشکر جوانان جویای کار می‌تواند در آینده تبدیل به بحرانی سیاسی و امنیتی شود و اکنون به همان آینده‌ای رسیده‌ایم که از ده سال پیش درباره آن هشدار داده می‌شد.

فیلم زیر: اینجا بلوچستان است و مردم نه برای زیارت و رفتن به کربلا برای کسب لقمه ای نان صف کشیده اند. در سرزمینی که مردمش برای کسب لقمه ای نان مجبورند دست به هرکاری بزنند دیگر صحبت از سکوت و سازش و چشم بستن بر فلاکت و فقر مردم یک خیانت است

مشاهدات زندانی سیاسی از شکنجه بازداشت شدگان


انجمن جهانی قلم با انتشار بیانیه ای در ارتباط با اعتراضات اخیر در ایران، سرکوب و کشتار شهروندان معترض توسط حاکمیت اسلامی ایران و همچنین شکنجه و زندانی کردن نویسندگان و روزنامه نگاران را به شدت محکوم و از سکوت رسانه های جهانی از جمله کشور استرالیا انتقاد کرده است. این انجمن با اشاره به سانسور خبری و قطعی اینترنت در جریان اعتراضات آبان ماه، نوشته است: “آن چه از دیده ها پنهان شده نباید از یادها پنهان بماند”

به گزارش خبرگزاری هرانا، نرگس محمدی، سخنگو و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر نیز طی نامه ای از زندان اوین در خصوص اعتراضات مردمی آبان ماه، ضمن شرح مشاهدات خود از وضعیت دردناک دو نفر از بازداشت شدگان، از نحوه برخورد حاکمان ایران با اعتراضات مدنی انت‍قاد کرده و خواستار مجازات عاملان کشتار مردم در اعتراضات اخیر شده است.

وی در پایان نامه با اشاره به بی نتیجه بودن این سرکوب ها، میگوید “سرکوب هر اعتراضی در مقاطع مختلف تاریخ این سرزمین، بسترساز شکل گیری قدرتمندتر اعتراضات و حق خواهی های بعدی شده، بدیهی است شکل و دامنه اعتراضات آینده، مطابق با نوع مواجهه نظام با معترضان فعلی رقم خواهد خورد”.

متن کامل این نامه در ادامه می‌آید:

“حکومت مسئول کشتار بی رحمانه مردم و خشونت هاست، همه موظفیم در مقابل کشتار مردم توسط حکومت بایستیم.

جوانی تیر خورده و رنگ پریده روی صندلی بهداری اوین افتاده است. ظاهرش نشان می دهد که خونریزی، عفونت و تورم غیر قابل تصور پا، او را از پای دراورده تا زندانبانان بند ۲۰۹ امنیت اوین او را از سلول انفرادی به بهداری اورده اند. او جوانی کم سن و سال است از اسلامشهر. جوانی از همان طبقه که قرار بود جمهوری اسلامی خادم شان باشد. وقتی به او گفتیم اصرار کن پایت معالجه شود وگرنه با این وضع قطع میشود گفت من که قرار است اعدام شوم چه فرقی دارد با پا یا بی پا. از روزی که بازداشت شده ام حتی بتادین هم روی زخمم نریخته اند.

دختری ۲۰ساله از زندان وزرا به بند زنان منتقل شد‌. چشمانش شدت اضطرابش را نشان می داد. سر راه از ماشین پیاده شده و به طرف عده ای که برای گرانی بنزین تجمع کرده بودند، رفته و بازداشت شده بود. حین بازجویی یا بهتر بگویم اعتراف گیری، مرد بازجو از موهایش گرفته و کشیده بود و فحش های رکیکی داده بود که رویش نمی شد تکرارکند. کمر بند دور کمرش را باز کرده و به میز و صندلی کوبیده بود تا دختر جوان ترسیده و هر چه میخواهد را به دوربین بگوید، نه یک بار بلکه چند بار. او که چون بسیاری از هم نسلانش موفق به تحصیل در دانشگاه نشده و به کار مشغول بود، به زندان قرچک و میان متهمان قتل و مواد مخدر و … منتقل شد.

صدها هموطن عزیزمان با شلیک مستقیم عوامل حکومت به خون غلطیدند. مادران و پدران کمر خم کردند و خانه ها به پرچم سیاه مزین شدند. قربانیان استبداد دوباره به قربانگاه برده شدند . ملتی به ستوه امده از فقر و تبعیض و فساد حکومت استبدادی به پای خاسته اند تا صدای پرخشم وبغض الودشان را به گوش مسئولان برسانند اما به جای شنیده شدن فریادشان به رگبار گلوله بسته شدند.

حکومت معترضان را فارغ از شکل اعتراضاتشان در سلسله اعتراضات اخیر، اغتشاشگر، اشوبگر و ارازل و اوباش نامیده و انها را جزء مردم ایران نمیداند. معترضان مردم ایران هستند اما نه از جنس حاکمان. مردمانی هستند رنج و گرسنگی کشیده، مردمانی تحقیر و سرکوب شده، مردمانی که به هر طریق ممکن برای نقد، اصلاح و اعتراض کوشیدند، سرکوب شدند و اکنون در کف خیابانها فریاد حق خواهی سر می دهند.

حاکمان اعلام می کنند اعتراض حق مردم است. اما به یاد نمی اوریم اعتراض و حتی نقدی که به سرکوب توسط حکومت نیانجامیده باشد. حکومت نشان داده که مسالمت امیزترین اعتراض ها را تحمل نمی کند و حتی تظاهرات سکوت را با گلوله پاسخ می دهد.

رییس جمهور کشور، مردم معترض را که طی اقدامی مدنی ماشین هایشان را در خیابانها متوقف کرده اند، تهدید به تعقیب می کند و ابزار کنترل و دوربین و مانیتورینگ را به رخ ملت می کشد. از ایشان به عنوان حافظ حقوق ملت (نه حکومت) باید سوال کرد آیا ابزار و کنترلی بر ماشه های تفنگ هایی که به روی ملت آتش گشودند و یا کنترل و دوربینی در سلول های بندهای امنیت که تن مجروح جوانان ملت را به اسارت و شکنجه کشیده اند، در اختیار دارد؟

رییس قوه قضاییه معترضان را با اعمال مجازات سنیگین و برخورد قاطع تهدید می کند اما کلامی از تعقیب و مجازات عاملان شلیک مستقیم به مردم به میان نمی اورد. آیا تصور و باوری بر اجرای حق و عدالت در چنین سیستمی وجود دارد؟

کشتار مردم رنجور و خسته از سرکوب، انچنان وحشیانه و خشونت امیز است که با هیچ عذر و بهانه ای از سوی حکومت توجیه پذیر نیست و تنها یک درخواست میتوان داشت و آن مجازات عاملان کشتار مردم بی پناه است واین مساله باید به یک خواست عمومی تبدیل شود.

تاریخ مایه عبرت مستبدان نشده است. سرکوب هر اعتراضی در مقاطع مختلف تاریخ این سرزمین، بسترساز شکل گیری قدرتمندتر اعتراضات و حق خواهی های بعدی شده، بدیهی است شکل و دامنه اعتراضات آینده، مطابق با نوع مواجهه نظام با معترضان فعلی رقم خواهد خورد.

مشاهدات یک هموطن از دو بیمارستان

مشاهدات یک فعال کارگری از مراجعه به دو بیمارستان قائم و مدنی در روزهای اعتراض

در گزارشی از یک فعال کارگری ساکن کرج، وی مشاهدات خود را هنگامی که برای معالجه عارضه قلبی اورژانسی خود به دو بیمارستان در کرج در روزهای اعتراضات آبان‌ماه مراجعه کرده نوشته است.

به گزارش ایران کارگر، این فعال کارگری روز شنبه ۲۴ آبان ۹۸ به دلیل عارضه ناگهانی قلبی‌، به نزدیک‌ترین مرکز درمانی یعنی بیمارستان خصوصی قائم در بلوار دانش‌آموز مراجعه کرده بود تا مداوا شود. به علت حجم بالای مجروحان، بعد از ساعت‌ها معطلی و عدم پذیرش، مجبور شده بود از آن جا برای درمان خود به بیمارستان دولتی مدنی مراجعه کند.

این فعال کارگری در ادامه نوشته است: «تا وقتی در بیمارستان بودم، از مرگ حداقل ۳۰ نفر از مجروحانی که به آن‌جا آوردند، خبردار شدم؛ اسامی را نمی‌دانم، ریسک نکردم بپرسم؛ اما به گواه کادر پزشکی بیمارستان، همه‌ آن‌ها گلوله خورده بودند؛ گلوله‌هایی که پزشکان می‌گفتند در محل ورود و خروج‌شان جراحت‌های عمیقی وجود دارد.

نکته‌ای که از چند نفر مختلف در کادر بیمارستان شنیدم، برای آنها دردناک بود؛ هر نفر یک تیر خورده است. کادر بیمارستان می‌گفتند، تیراندازی به تک به تک معترضان خیلی دقیق بوده است.»

وی اضافه می‌کند: «من سال‌ها است گرفتار مشکل قلبی و فشار‌خون هستم و بیمارستان قائم نزدیک‌ترین مرکز درمانی سر راهم بود. روز شنبه برای درد شدیدی که داشتم، در مسیر برگشتن به خانه، از یک راننده تاکسی خواستم مرا به بیمارستان برساند. همین باعث شد به بیمارستان قائم بروم؛ جایی که محشر کبری برپا بود. تردد پرستارها و دکترها از اورژانس به بخش جراحی نشان می‌داد خیلی شلوغ است. در راهرو منتظر پذیرش بودم و ورود تعداد زیادی از مجروحانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند را به چشم دیدم و نجواهای همراهان و پرستارها و دکترها را می‌شنیدم.»

وی در ادامه با بیان اینکه، کسانی که می‌توانستند هزینه بیمارستان خصوصی را بپردازند، مجروحان‌ خود را به قائم برده بودند و اینکه اغلب مجروحان از مناطق اطراف کرج توسط خانواده‌ها یا همرا‌هان به این بیمارستان منتقل می‌شدند، گفت: «حداقل تا وقتی که من آن‌جا بودم، بیشتر مراجعان از مارلیک، فردیس و گلشهر ‌بودند. خیلی زخمی آوردند.

بیشترشان از روبه‌رو گلوله خورده بودند. فقط در یک مورد، نفر همراه یک بیمار را دیدم که شیون می‌کرد و می‌گفت با باتوم برقی به فرق سر بیمارش کوبیده‌اند. آن بیمار هنوز زنده بوده که او را آن‌جا برده بودند؛ ولی براثر شدت ضربه، جان باخته بود.

تا وقتی من آن‌جا بودم، دو تن از مجروحان فوت شدند و صدای گریه و شیون خانواده‌ها رو به آسمان بلند بود. تقریبا تمام تخت‌های اورژانس غرق خون بودند.»
این فعال کارگری می‌گوید به دلیل تعداد زیاد مجروحان، بدون این که پذیرش شود، توسط کادر اورژانس یک معاینه سرپایی شده است و به او قرص زیرزبانی داده‌ و گفته بودند بهتر است به یکی از بیمارستان‌های دولتی که پرسنل بیشتری دارند، مراجعه کند که او می‌افزاید: «رفتم بیمارستان مدنی که متعلق به دانشگاه علوم پزشکی است. آن‌جا هم قیامت بود. بیشتر از ۷۰ نفر مجروح به چشم خودم دیدم. پرستارها می‌گفتند حداقل ۳۰ نفرشان نیاز به عمل دارند.»

ادعای ابلهانه شلیک به‌مردم توسط تظاهرکنندگان ازسوی فرماندهان سپاه، زمینه‌سازی کشتار بیشتر -فیلم
به گفته این شاهد عینی، خیلی از این مجروحان با تیر ساچمه‌ای مجروح شده بودند و وضعیت برخی از آن‌ها خیلی وخیم بوده است. او در ادامه گفت: «خیلی وحشتناک بود. انگار آنها را از جنگ آورده بودند. به همه جای‌ بدن‌شان شلیک شده بود؛ از ساق پا و زانو گرفته تا ران، ساعد، گردن و شکم. تعداد آن‌هایی که گلوله ساچمه‌ای خورده بودند هم خیلی زیاد بود.

ولی من نمی‌توانم دقیق بگویم چند نفر بودند. مرد چاقی را آورده بودند که هر دو زانوها و شاهرگش گلوله خورده بود. او را فورا بردند اتاق عمل؛ ولی زنده نماند. تا وقتی در این بیمارستان بودم، حداقل چهار نفر از مجروحان با این که کادر درمانی خیلی سریع رسیدگی می‌کردند، جان باختند.»

این فعال کارگری که خودش صاحب فرزندی نوجوان است، در حالیکه می‌گوید هیچ چیز جز از دست رفتن جوان‌ها او را عذاب نداده و نمی‌دهد، ادامه می‌دهد: «در میانه این اتفاق‌ها، در اخبار خواندم که فرزند یک کارگر هم کشته شده است؛ پسر جوان ۱۶ یا ۱۷ ساله‌ای که طفل معصوم نه در اعتراضات بوده است و نه خانواده‌اش آن‌جا بوده‌اند؛ به قصد رفتن به عروسی از خانه بیرون آمده بود.

در بیمارستان که بودم، پسری هم‌سن و سال بچه‌ خودم دیدم که گلوله جنگی به ران پایش خورده بود. پرستارها می‌گفتند از روز قبل تا آن لحظه این طفل معصوم چهار بار عمل شده است؛ بخش بزرگی از ماهیچه رانش از بین رفته بود. نام فامیلی‌ او آران‌پور بود. شاید از بین نرود؛ اما این پا دیگر برای این بچه پا نمی‌شود؟»

کشف جسد یک دانشجوی پسر در منطقه بوستان اهواز


معاون دانشجویی دانشگاه چمران اهواز در خصوص مرگ یکی از دانشجویان این دانشگاه توضیحاتی را ارائه داد.

به گزارش ایرنا، علیرضا قدردان سهشنبه اظهارداشت: یکی از دانشجویان پسر این دانشگاه که اهل شهرستان اندیمشک میباشد سه روز پیش ، بعد از خروج ازخوابگاه باز نمی‌گردد و در نتیجه هم اتاقی‌ها خانواده وی را در جریان می‌گذارند.

وی افزود: جسد این دانشجو یک روز پس از خروجش از خوابگاه دانشگاه در بیرون از خوابگاه درمنطقه بوستان اهواز پیدا شد که توسط خانواده مورد شناسایی قرارگرفت.

قدردان ادامه داد: علت مرگ این دانشجو هنوز مشخص نشده و پزشکی قانونی و مراجع ذیصلاح بررسی‌های خود را در این زمینه آغاز کردهاند.

مرگ این دانشجو طی سه روز اخیر بازتاب زیادی در فضای مجازی استان خوزستان داشته است.

آخرین وضعیت دانشجویان بازداشتی اعتراضات اخیر

خبرگزاری هرانا – ملیحه جعفری، مریم جعفری و ملیکا قراگوزلو از دانشجویان دانشگاه تهران و علامه طباطبایی که پیشتر در جریان اعتراضات مردمی اخیر بازداشت شده بودند شب یکشنبه ۱۰ آذرماه، با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شدند. در خبری دیگر سرپرست دانشگاه شهید بهشتی تهران از بازداشت ۳ دانشجوی این دانشگاه در جریان اعتراضات اخیر خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از شورای صنفی دانشجویان کشور، روز یکشنبه ۱۰ آذر ماه ۱۳۹۸، ملیحه جعفری و مریم جعفری دو تن از دانشجویان دانشگاه تهران با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شدند.

ملیحه جعفری دانشجوی کارشناسی ورودی ۹۷ رشته نمایش عروسکی و مریم جعفری دانشجوی کارشناسی ورودی ۹۷ رشته مجسمه سازی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران روز دوشنبه ٢٧ آبان ماه در خیابان پورسینا، یکی از خیابان های مجاور دانشگاه تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بودند.

ملیکا قراگوزلو دانشجوی روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبایی نیز که روز یکشنبه ٢۶ آبان ماه بازداشت شده بود، با تودیع قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

همچنین به گزارش ایسنا، سعدالله نصیری قیداری، سرپرست دانشگاه شهید بهشتی از بازداشت ۳ دانشجوی این دانشگاه در جریان اعتراضات اخیر خبر داد.

نصیری گفت: “اطلاعات و آمار دقیق این دانشجویان در اختیار ما قرار گرفته است و در جریان وضعیت آنها قرار داریم؛ حتی پیگیری‌های لازم را انجام می‌دهیم اما تا این لحظه خبری در خصوص مشکل این دانشجویان دریافت نکرده‌ایم”.

در این گزارش اشاره ای به هویت دانشجویان بازداشتی دانشگاه شهید بهشتی نشده است.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور پیشتر تعداد دانشجویان بازداشت شده در جریان این اعتراضات را ۴۸ تن عنوان کرده و اسامی ۱۶ تن از آنان را احراز کرده بود.

شرح شکنجه روحی دانشجویان در زندان مخوف

خبرگزاری هرانا – حمیدرضا صفری دانشجوی دانشگاه تهران در جریان اعتراضات مردمی اخیر بازداشت و هم اکنون در زندان تهران بزرگ به سر می برد. وی طی روزهای گذشته به دلیل فشارهای روانی حاصل شرایط نامناسب این زندان چندین بار دچار حمله عصبی شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از شورای صنفی دانشجویان کشور، حمیدرضا صفری دانشجوی کارشناسی ر‌شته تاریخ دانشگاه تهران روز دوشنبه ٢٧ آبان ماه ۹۸ هنگام خروج از این دانشگاه بازداشت شده است.

او هم اکنون در زندان تهران بزرگ و در بازداشت موقت به سر می برد.

بر اساس این گزارش بازداشت حمیدرضا صفری در شرایطی ادامه دارد که طی روزهای گذشته به دلیل فشارهای روانی حاصل از جو زندان چندین بار دچار حمله عصبی شده است.

گفتنی است تا به امروز اجازه هیچگونه پیگیری راجع به روند بازپرسی وی داده نشده است.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور پیشتر تعداد دانشجویان بازداشت شده در جریان این اعتراضات را ۴۸ تن عنوان کرده و گفته بود که ۱۶ تن از آنان تاکنون آزاد شده اند. با برقراری نسبی ارتباطات اینترنتی در کشور اسامی تعداد دیگری از بازداشت شدگان و همچنین دانشجویان آزاد شده مشخص شده است.

اسامی دانشجویان تحت بازداشت که تاکنون احراز شده، به ترتیب زیر است:

۱- ملیحه جعفری – رشته نمایش عروسکی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران – زندان اوین ۲- مریم جعفری – رشته مجسمه سازی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران – زندان اوین ۳- محمد حسین فیروزآبادی – رشته جامعه شناسی دانشگاه تهران ۴- علی صفاری – رشته معماری دانشگاه تهران ۵ – حمید بینا – رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران ۶- سها مرتضایی – رشته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ۷- علیرضا صفوی – دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ۸- حسن خلیفه ای – رشته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ۹- کامیار ذوقی – رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران ۱۰- سعید احمد زاده – رشته ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ١١- سعید محبی – رشته ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ١٢- ابوالفضل نژاد فتح – رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران ۱۳- یاشار دارالشفا – دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ١۴- ملیکا قراگؤزلو – دانشگاه علامه طباطبائی ١۵- علی نانوائی – دانشگاه علامه طباطبائی ۱۶- بنفشه چراغی – دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

از اسامی پیشتر منتشر شده نیز تعدادی از دانشجویان آزاد شده اند، که به ترتیب زیر است:

۱- امیر فرصتی – هنرهای زیبا دانشگاه تهران ۲- نرگس باقری – دانشگاه هنر تهران ۳- ابراهیم گرانپایه – هنرهای زیبا دانشگاه تهران ۴- مهران قندی – رشته ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ۵ – علی فاضل زاده – رشته فیزیک دانشگاه تهران ۶- حسین خدابنده – دانشگاه زنجان ۷- مهدی مختاری – دانشگاه زنجان ۸- محمد (نام خانوادگی نامشخص) – دانشگاه زنجان ۹- عرفان رافعی – رشته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ۱۰- سینا ربیعی – دانشگاه تهران ۱۱-فاطمه سمسار – دانشگاه تهران ۱۲- محمد امین حسینی- دانشجوی رشته حقوق دانشگاه گرگان.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور پیشتر در گزارشی نوشته بود: “در جریان تجمع عصر و شامگاه دوشنبه ۲۷ آبان ۹۸ دانشجویان دانشگاه تهران “چندین آمبولانس حامل نیروهای لباس شخصی وارد این دانشگاه شدند” و ده‌ها تن از دانشجویان را بازداشت و بعد از انتقال به آمبولانس‌ها به بازداشتگاه‌ها منتقل کردند. بنا به گزارش ها، تعدادی از این دانشجویان به زندان تهران بزرگ منتقل شده شده اند.

قتل عام مردم در ماهشهر؛ صداوسیما تائید کرد+فیلم


تلویزیون جمهوری اسلامی کشته‌ شدن معترضان در نیزار ماهشهر را تایید کرده است. گزارش سازمان عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که در میان شهرهای استان خوزستان، بیشترین کشته‌ها متعلق به شهرستان ماهشهر بوده است.

بر اساس روایت‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، پس از حضور ماموران امنیتی برای سرکوب معترضان، برخی از آنها به نیزارهای اطراف شهرک جراحی یا چمران ماهشهر پناه می‌برند ولی با تیراندازی ماموران کشته می‌شوند. (فیلم زیر)

تعداد کشته‌های ماهشهر در روزهای گذشته مورد توجه رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری بوده است، ولی مقام‌های دولتی از اطلاع‌رسانی درباره آن خودداری کرده‌ بودند.

شب گذشته صدا و سیمای جمهوری اسلامی گزارشی را با عنوان “تاملی بر پروژه کشته‌سازی حوادث اخیر در رسانه‌های معاند” پخش کرد که توسط برخی از خبرگزاری‌ها نیز بازتاب یافته است.

در این گزارش معترضان را “اغتشاشگر” و “اشرار” خوانده و خبر از برخورد مسلحانه نیروهای انتظامی با معترضان و حتی شلیک به آن‌ها در نیزارهای ماهشهر داده است.

این گزارش تلویزیونی خبر تیراندازی نیروهای حکومتی به معترضانی که برای فرار از خشونت نیروهای انتظامی به نیزارهای ماهشهر پناه برده بودند را نیز تایید می‌کند.

این نخستین باری است که رسانه‌های دولتی از نحوه سرکوب اعتراضات اخیر گزارش داده‌اند. خبرگزاری آسوشیتدپرس هدف از پخش این گزارش تلویزیونی را مقابله با اخباری دانسته که از سوی فرستنده‌های تلویزیونی خارج از کشور درباره اعتراضات مردم به گران شدن نرخ بنزین منتشر شده‌اند.

با پهپاد بروی تظاهرکنندگان شلیک کردند

روزنامۀ “نیویورک تایمز” در گزارشی با اشاره به سرکوب جوانان ماهشهر طی اعتراض های اخیر نوشته است که تنها در یک مورد سپاه پاسداران بین ٤٠ تا ۱۰۰ تن از جوانان تظاهرکننده در ماهشهر را قتل عام کرده است. ن

شریۀ نیویورک تایمز نوشته است که پس از برقراری مجدد اینترنت در ایران توانسته با برخی شاهدان عینی و بازماندگان قربانیان اخیر ماهشهر از جمله یکی خبرنگار و یک پرستار بومی گفتگو کند.

به گزارش رادیو فرانسه، نیویورک تایمز تصریح کرده است که کشتار جوانان ماهشهر در هجدهم نوامبر گذشته صورت گرفت پس از آنکه تظاهرکنندگان کنترل شهر و مسیر منتهی به تأسیسات پتروشیمی ماهشهر را در دست گرفتند.

به گفتۀ ساکنان محلی، سپاه پاسداران در یکی از تقاطع های ماهشهر بلافاصله و بدون هشدار به روی تظاهرکنندگان آتش گشود و شماری از آنان را در دم به قتل رساند. در پی این اقدام تعداد قابل توجه ای از تظاهرکنندگان به یکی از نیزارهای اطراف پناه بردند.

به نوشتۀ نیویورک تایمز نیروهای سپاه پاسداران سپس تظاهرکنندگان را به رگبار بستند و بین ٤٠ تا ۱۰۰ تن از آنان را به قتل رساندند. به گفتۀ شاهدان عینی نیروهای سپاهی اجساد کشته شدگان را بار کامیون کرده و با خود بردند.

نیویورک تایمز به نقل از یک پرستار افزوده است که غالب مجروحان منتقل شده به بیمارستان ماهشهر از ناحیه سر و سینه هدف گلوله قرار گرفته بودند.

“ایران وایر” نیز در گزارش جداگانه ای که به کشتار جوانان ماهشهر اختصاص داده نوشته است که سپاه پاسداران از همان آغاز با هدف سرکوب مردم عازم ماهشهر شد و با استفاده از “دوشکا” و “تیربار” که به روی کامیون های تویوتا نصب کرده بود و همچنین پهپادهای مسلح به روی تظاهرکنندگان آتش گشود.

یکی از مناطقی که وسیعاً آماج سرکوب نیروهای سپاهی قرار گرفت محلۀ “کوره ها” نام دارد که شهرکی حاشیه نشین در شمال ماهشهر است که کل جمعیت آن را مردم فقیر و عرب زبان ماهشهر تشکیل می دهند.

عفو بین‌الملل: کشتار وحشتناکی صورت گرفته است

عفو بین‌الملل در آخرین گزارش خود از سرکوب اعتراضات ایران افزایش آمار کشته شدگان را هشدارآمیز و نشانه وقوع یک کشتار وحشتناک از سوی جمهوری اسلامی دانسته است.

به گزارش صدای آمریکا، مدیر پژوهش بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین الملل، می گوید: شمار نگران کننده کشته ها شاهد مضاعفی است که نیروهای امنیتی حکومت ایران دست به کشتار جمعی هولناکی زده اند که در کمتر از یک هفته صدها کشته بر جای گذاشته است. این شمار شوک آور کشته ها نشانگر بی اعتنایی شرم آور مقام های حکومت ایران به حیات انسان است.

کشتار نیکتا و کودکان ایرانی؛ به کدامین گناه؟

پروانه سلحشور، یک عضو مجلس شورای اسلامی گفته: مشاهده می‌کنیم بین جان باختگان نوجوانان هستند که بسیار تاسف‌آور است.

یکی از جان‌باختگان نیکتا اسفندانی نام دارد. او ۱۴ساله بوده و از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. ۳روز طول کشید تا خانواده او جسدش را از ارگانهای حکومتی تحویل بگیرند.

نگاه معصوم و کودکانهٔ نیکتا هر ناظری را مبهوت و غرق در تأثر می کند. این نگاه مانند نگاه واپسین ندا آقا سلطان،‌ سمبل قیام ۸۸، سرشار از سخنان ناگفته بود.

افشای حقایق هولناک درباره کشتار معترضان

سکوت مقامات جمهوری اسلامی درباره تعداد جان‌باختگان اعتراضات اخیر ادامه دارد. با وجود آن جزئیاتی از شمار کشته‌شدگان منتشر شده است که گفته می‌شود فقط در شهریار بیش از یکصد نفر بوده و پیکر ۱۵۶ نفر را هم به غسالخانه بهشت زهرا برده‌اند.

پاسدار یزدی، سرکرده سپاه محمد رسول الله در این باره گفته: برخی معترضان توسط اغتشاشگران تیر خورده‌اند.

این در حالیست که وبسایت کلمه گزارش داد که از طریق منابع موثق اطلاع یافته است که میزان و شدت سرکوب نیروهای گارد ویژه و امنیتی‌های لباس شخصی در شهریار بسیار گسترده بوده است.

طبق این گزارش تعداد کشته‌شدگان فقط در شهریار در مجموع حدود ۱۰۰ نفر است که با شلیک مستقیم نیروهای نظامی یا استفاده از تیربار مسلسل جان خود را از دست داده‌اند

یک پژوهشگر سازمان عفو بین‌الملل، درباره تعداد جان‌باختگان به دویچه وله گفت که تعداد کشته‌شدگان بسیار بالاتر از ۱۶۱ نفر است که سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرده است.

همزمان گروهی از هنرمندان در ایران در بیانیه‌ای به فاجعه کشتار مردم معترض اعتراض کردند و نوشتند: مردمانی که امروز از پسِ غبارِ غلیظِ بی‌خبری و بی‌ارتباطی، نام و نشانِ یکان یکان‌شان آشکار می‌شود، به کدام گناه کشته شده‌اند؟ آن‌ها فقط به‌جان‌آمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدی‌ها را در کوی و برزن فریاد زدند.

علیه فرماندار جنایتکار چادری کیفرخواست تنظیم شده


اعتراف فرماندار چادری قلعه‌ حسن‌خان به صدور دستور شلیک به معترضان قابل پیگرد است

فرماندار قلعه‌ حسن‌خان در استان تهران گفته: در جریان اعتراض‌ها دستور تیراندازی داده است. یک حقوقدان ایرانی مقیم خارج در این باره به دویچه‌وله می گوید بر اساس اعتراف این فرماندار کیفرخواستی علیه او تنظیم شده است.

لیلا واثقی در مصاحبه‌ای که بازتاب بسیار گسترده‌ای در فضای مجازی داشته گفته است: من گفته بودم هر که از در فرمانداری وارد شد داخل، بزنید. (فیلم زیر)

اظهارات این فرماندار چادری و اذعان به اینکه برای ایجاد رعب و وحشت و سرکوب معترضان فرمان تیراندازی داده، اعتراضات فراوانی را متوجه او کرده است.

یک حقوقدان ایرانی مقیم انگلیس می گوید: صحبت‌های این خانم برای هر دادستانی در هر کشوری که اصل نظارت قضایی بین‌المللی در مسائلی که به جنایت علیه بشریت را پیگیری می‌کنند، قابل پیگرد است.

کاوه موسوی می‌گوید: واکنش نیروهای امنیتی متناسب نبوده است. برای متفرق کردن معترضان از ماشین آب‌پاش یا گاز اشک‌آور استفاده می‌کنند نه اینکه تک تیراندز روی پشت‌بام‌ها بگذارند تا به مردم شلیک کنند. صحبت‌های این فرماندار اعترافی است که ما بر اساس آن پرونده کیفری جنایی باز می‌کنیم و این خانم به محض خروج از ایران، با حکم جلب بین‌المللی دستگیر خواهند شد.

لغو سفر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به ایتالیا


خبرگزاری کرونوس در ایتالیا دوشنبه شب گزارش داد که سفر وزیر خارجه رژیم ایران به رم و ملاقات او با مقامات ایتالیايی لغو شده است.

این منبع افزود: جواد ظریف در نشست مؤسسه مطالعات استراتژیک در پایتخت ایتالیا که برای اواخر این هفته برنامه‌ ریزی شده بود، شرکت نخواهد کرد.

فدراسیون حقوق‌ بشر ایتالیا پیش تر با اشاره به کشتار بیرحمانه معترضان در ایران، خشم و نگرانی خود را از اقدام دولت ایتالیا در دعوت از وزیر خارجه رژیم ملاها برای حضور در این نشست ابراز کرده بود.

رئیس فدراسیون حقوق‌ بشر ایتالیا گفته بود: وزیر خارجه رژیم ملاها باید بجای حضور در کنفرانس دیالوگ مدیترانه، در صندلی متهم به‌ عنوان شریک در قتل‌ عام مردم بی دفاع در مقابل دادگاه بین‌المللی قرار گیرد.

خطابه‌ زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر به ظریف

۴۰ سال است که خون مردم ایران را در شیشه کرده‌اید،…هنوز آنچه را که باید، نچشیده‌اید و هیهات که این فقط آمریکاست…باش تا صبح دولت مردم بدمد، آنگاه خواهید فهمید که دیپلماسی توجیه جنایت با نیش بازِ تا بناگوش چه عواقبی دارد…
****

هشت تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج طی نامه سرگشاده ای با عنوان خطابه ای به ظریف وزیر خارجه دولت روحانی که تحریم خود توسط آمریکا را دردآور و غیر قابل تحمل خوانده بود نوشته‌اند که در زیر مشاهده می‌کنید:

خطابه‌ای به ظریف
۴۰ سال است که رادیو و تلویزیون حکومتی تماما در انحصار شماست بقیه مردم هیچ،۴۰ سال است که تمام روزنامه ها و نشریات در انحصار شماست و بقیه مردم هیچ،۴۰سال است که تمام تریبونها از نماز جمعه و مجلس و مسجد و منبر در اختیار شماست و بقیه مردم هیچ…

۴۰ سال است برای شعار و دعوت و تبلیغ،در و دیوار خیابانها هم، در اختیار شماست و بقیه مردم هیچ…و ۴۰سال است که به مرحمت امریکا و اروپای مماشاتگر حتی تریبون سازمان ملل و همایش و مصاحبه در اختیار شما بوده،از BBC و گاردین و امانپور ها و فرید زکریاها، حتی موگرینی و جان کری و بقیه مردم هیچ…

شما حتی رئیس جمهورها و نخست وزیرها،رئیس مجلسها و نمایندگان پیشین خود را هم که تماما منصوب و در خدمتتان بوده اند را در حد یک جمله و عکس هم فرصت نمی‌دهید(حصر و ممنوع التصویری) بعد خود را نماینده مردم می‌خوانید و از آزادی بیان دم میزنید!

شما به کدام مخالف جدی خودتان در تمام این ۴۰ سال اجازه داده‌اید که یک جمله مخالفت جدی کند.
مگر این ۴۰سال مردم ایران به تمامی، بوسیله شما تحریم و تکفیر نشده‌اند؟هیچگاه جایی برای شکایت و تظلم خواهی این مردم باقی گذاشته‌اید؟هر زمان هم مردم از فقر و فلاکت و سرکوب و زلزله و سیل و چپاول و غارت شما،خواسته‌اند اعتراضی کنند، جز آمدن به خیابان و به جان خریدن گلوله و باتوم و گاز اشک‌آور و زندان و اعدام، جایی و چاره‌ای برایشان باقی گذاشته‌اید؟؟؟ مگر ۴۰سال تمام، همه تریبونهای داخلی و خارجی را بکار نگرفته‌اید که تنها دروغها و اکاذیب خود را به جهانیان القا کنید.

اینکه در ثبات کامل هستید، مخالف سیاسی ندارید، زندانی سیاسی که اصلا ندارید و زنان ایران خودشان حجاب و چادر چاقچور اجباری را انتخاب کرده‌اند، قوه قضاییه مستقل دارید و همه مردم کشته و مرده شما هستند و تازه، تحریمها هم هیچ اثری ندارد و از قضا فرصت هم هستند و تنها به زیان اروپا و امریکا می‌باشند؟!

۴۰ سال است که خون مردم را در شیشه کرده‌اید، از ریختن خون جوانان این مملکت دریغ و درنگ نکرده‌اید و از پیکر آنان هزار هزار گور و قبرستان بی‌نشان کاشتید، اموال مردم را به یغما بردید و در حسابهای شخصی‌تان انباشتید و کاخها بنا کرده‌اید و حال… و حال که بعد از ۴۰سال اروپا و امریکایی که همیشه سپر و حامی و بلاگردان تان بوده(آنهم میلیارد دلاری) و گرین کارت و تریبون در اختیارتان گذاشته، یک چندی است که سیاست مماشات و همراهی اش را تغییر داده و تصمیم گرفته به میزان شایستگی و مشروعیتتان با شما مراوده داشته باشد(یعنی هیچ) و تنها اندکی از همان معامله ای را با شما بکند که طی این ۴۰سال، شما با مردم ایران داشته اید. حال آنرا درد آور و غیر قابل تحمل می‌بینید؟!

پس هنوز آنچه را که باید، نچشیده‌اید و هیهات که این فقط آمریکاست…
باش تا صبح دولت مردم بدمد، آنگاه خواهید فهمید که دیپلماسی توجیه جنایت با نیش بازِ تا بناگوش چه عواقبی دارد…

۱-ابراهیم فیروزی
۲-پیام شکیبا
۳-محمد امیرخیزی
۴-حسن صادقی
۵-سعید ماسوری
۶-پیروز منصوری
۷-مجید اسدی
۸-آرش صادقی

چهارشنبه ۱۶ مرداد ۹۸
زندان رجایی‌شهر کرج

خنده های چندش آور روحانی کار دست “نظام” داد


یک نماینده مجلس شورای اسلامی می گوید: خنده‌های روحانی به دل مردم یک زخم کاری زد

پروانه سلحشوری در گفت‌وگو با ایلنا گفت: کشور در شرایط خوبی به سر نمی‌برد. مردم عصبانی و سرخورده هستند،‌ در این چند روز تحقیر شده‌اند. فشار اقتصادی از یک سو سرخوردگی از سوی باعث شده است امروز فکر کنند انسان بودن‌شان کتمان شده است.

وی تاکید کرد: نادیده گرفتن مردم بسیار خطرناک است، تصمیم‌گیران باید بدانند این کار چه عواقبی دارد، شاید تا یک مدتی مردم خاموش شوند اما دل‌ها پر از کینه است که باید فکری کرد.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه باید با مردم حرف بزنیم، گفت: سال‌هاست تصمیم گیران با مردم در ارتباط نیستند وظیفه حکم می‌کند به مردم احترام بگذاریم، زخمی که خنده‌های آقای روحانی به دل مردم زد یک زخم کاری است.

دروغ‌ درمانی روحانی با خنده های چندش آور

روحانی در یک دروغ‌ درمانی دیگر همراه با خنده های چندش آورش گفته: من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون اجرای تصمیم سران قوا را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم.

این اظهارات روحانی با واکنش شدید برخی رسانه ها در داخل ایران مواجه شد که نوشتند: بعد از مسئولان دولتی امروز هم شخص رئیس جمهور در اقدامی محیرالعقول از مسئولیت طفره رفت و گفت:‌ من هم مثل شما روز جمعه متوجه شدم که بنزین گران شده است!

محمد علی ابطحی در یادداشتی نوشت: آقای روحانی، بجای خنده باید گریه می‌كردی….باور اینکه رییس‌جمهور نمی دانسته سخت است. شاید چون کار خراب شده، خواسته با اعلام بی اطلاعی، پشت وزارت کشور و شورای امنیت کشور را خالی کند….این محاسبه غلط باعث شد که این کشتار کم نظیر و تخریب ها صورت گیرد. همه اینها نشان از بی تدبیری و مهمتر، بی اطلاعی از وضع جامعه است…. این بی تدبیری و ناامید کردن نسل جوان که نتیجه اش فاجعه خون ‌های ریخته شده جوانان ایران است، منتخب مردم نبود.

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هم در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: به عنوان یکی از حامیان این دولت غرق در عرق شرم از مصاحبه وزیر کشور بودم که سخنان همراه با قهقهه جناب رئیس جمهور پاک ناامیدمان کرد….

توئیت یک روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در زیر

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری هم در چند توییت نوشت: جوان دانشجو روي صندلي روبروي من مي نشيند، به گرمي سلام مي كند و مي گويد: من از سال هشتاد و هشت تا حالا فكر مي كردم آقايان نمي فهمند و متوجه نمي شوند و بلد نيستند، ولي حالا به اين نتيجه رسيده ام كه هر چه هست يك چيزي ديگر است! نمي توانم باور كنم چيزي كه مردم عادي متوجه مي شوند.

مسؤولان كشور متوجه نمي شوند مخصوصا اين دولت كه تركيبي امنيتي دارد، بعد سري تكان مي دهد و اضافه مي كند: من اگر بخواهم چيزي را به خانواده ام بگويم اين طوري خبر نمي دهم كه گراني يكباره نرخ بنزين يكشبه اعلام شد! وقاحت مسؤولان دولت فعلي در دروغ گويي علني و صريح واقعا ركورد همه دولت هاي قبلي رو زده! كساني كه فكر مي كنند حوادث اخير يك ماجراي بنزيني بوده و تمام شده همان قدر اشتباه مي كنند كه در شناخت ماهيت ماجرا اشتباه كرده اند و مي خواهند با چهارتا فحش اغتشاشگر و آشوبگر سر و ته كل ماجرا را جمع كنند!

‏از سال ها پيش برخي گفتند و نوشتند كه اين بار ديگر نه مانند سال ٧٨ سياسي است و نه مانند ٨٨ امنيتي! امسال قضيه اجتماعي است و حالا حالاها ادامه دارد… دقيقا به خاطر نوع برخورد غلط مسؤولان كشور با موضوع، وقتي با مساله اجتماعي برخورد امنيتي و نظامي بكني معلوم است كه بدتر مي شود، مثل اين كه براي خاموش كردن آتش ناشي از اتصال سيم برق بخواهي آب بريزي!

اتفاقا براي همين است كه مهمترين كار آتش نشان ها نه عجله و شتابزدگي بي قاعده براي آب پاشيدن كه فهميدن علت حادثه و ريشه مشكل است! آنها كه سالها به زندگي پشت درهاي بسته عادت كرده اند هنوز حاضر نيستند پنجره ها را بگشايند و قدري از واقعيت را ببينند و جدي بودن مسأله را باور كنند!

تا دیرنشده، کاری کنید؛ پاسخ روحانی

سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال در نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، به بیان مشکلات این روزهای کشور و مردم پرداخت و خطاب به او نوشت: آقای رئیس جمهور! چرا یک روز می‌گوییم خس و خاشاک و یک روز می‌گوییم اغتشاش‌گران عددی نیستند؛ آیا این افراد هموطن ما نیستند؟

به گزارش تسنیم، محمد مایلی‌کهن نوشت: چون ایران نباشد تن من مباد….آقای رئیس جمهور! در ناآرامی‌های اخیر به هر طرف که آسیب وارد شد و یا خدای نا کرده جان هر کسی به مخاطره افتاد و یا از دست رفت، هموطن ماست.

وی نوشت: آقای رئیس جمهور! بعد از تصمیمات برای افزایش قیمت بنزین هر که بگوید قیمت اجناس یا خدمات اضافه نشده و یا نخواهد شد یقین بدانید نه دوستار شماست و نه ملت. تنگناهای زندگی مردم هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود. امروز هم دیر است، اما تا دیر نشده به داد مردم عزیز، دوست‌داشتنی و نجیب‌مان برسید.

روحانی هم طی سخنانی در آذربایجان شرقی در پاسخ به این هشدار سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال که از خودی های حکومت محسوب می شود، گفت: دشمن تصور می‌کرد بهترین فرصت ایجاد شده و همه توان خود را به کار گرفت، اما فقط ۴۸ ساعت توانست در زندگی مردم و وضعیت خیابانها اخلال ایجاد کند در حالی که در مخیله‌شان نمی‌گنجید که اگر همه توان و افرادشان را به خیابان بیاورند پس از ۴۸ ساعت همه آنها جمع خواهند شد، این موضوع در مخیله آمریکا نمی‌گنجید.

روحانی گفت: البته مردم خسارت دیدند و نگران شدند، اما در نهایت یک پیروزی بزرگی در برابر ابرقدرت‌ها و آمریکا به دست آوردیم و دشمنان دچار یأس بزرگی شدند.

رادیو آلمان در گزارشی از اظهارات روحانی در آذربایجان گفت: مخالفان جمهوری اسلامی معتقدند که اصلاح‌طلبان حکومتی و جریان موسوم به میانه‌رو، از جمله حامیان روش “اعتدالی” روحانی، تنها منافع گروهی خود را دنبال می‌کنند و در شرایط احساس خطر و برای “دفاع از نظام” حتی از همراهی با سرکوب خشونت‌آمیز اعتراضات مردمی نیز ابایی ندارند.

دولت روحانی بمراتب بدتر از دولت احمدی‌نژاد است

یک استاد رشته اقتصاد در دانشگاه علامه طباطبایی گفت: «مسئولان ما نمی‌‎خواهند بپذیرند که مشکلات بر هم انباشت شده و اکنون مردم اعتراض خود را ابراز می‌کنند.»

محمدقلی یوسفی در گفت‌وگو با سایت “انتخاب” تصریح کرد: «افزایش قیمت بنزین هیچ مسئله‌ای را حل نخواهد کرد؛ نه موجب پایان قاچاق بنزین می‌شود و نه تقاضا را کاهش می‌دهد.»

او نارضایتی مردم را “برحق” خواند و گفت: «مردم اشتغال، تأمین آینده پسران و دختران جوان خود، امید به آینده و ثبات اقتصادی می‌خواهند.»

یوسفی گفت که دولت حسن روحانی راهی “به مراتب بدتر” از محمود احمدی‌نژاد، را در پیش گرفته است.

او خاطرنشان ساخت: «آقایان پیش‌بینی نمی‌کردند مشکلات آن‌چنان باشد که وعده یارانه به ۶۰ میلیون نفر هم مرهمی بر زخم مردم نباشد.»