Previous Next

غایب بزرگ زلزله اخیر آذربایجان شرقی پیدا شد


زلزله‌زدگان آذربایجان شرقی می‌گویند اگر به موقع کمک می‌رسید و بیمارستان داشتند کسی نمی‌مرد. (فیلم زیر)

از زمان وقوع زمین لرزه 5.9 ریشتری در آذربایجان شرقی، غیبت مدیر عامل هلال احمر استان در محل زلزله زده و جلسات ستاد بحران سوال بزرگی در اذهان عمومی ایجاد کرده بود که چرا در چنین شرایطی خبری از مدیر عامل هلال احمر به عنوان یکی از اصلی ترین ارگان های درگیر در زلزله نیست.

اما دیروز در حین بازدید معاون اول روحانی از مناطق زلزله زده، سعید کنعانی برای اولین بار بعد از 17 آبان توسط خبرنگار ایسنا رویت شد.

وی در پاسخ به اینکه تاکنون چرا در منطقه و جلسات حضور نیافته است، به ایسنا گفت: مردم شریف آذربایجان شاهد حضور به موقع نیروهای امدادی در مناطق زلزله زده بودند.

این در حالیست که یکی از اهالی زلزله‌زده به ایسنا گفته است که مسئولین رسیدگی نکرده‌اند و دختر ۱۲ ساله برادرش به خاطر نبود بیمارستان در راه بیمارستان جان خود را از دست داده است.

ظهور تکفیری‌‌های یقه سفید در حکومت ایران

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، نماینده مجلس ولایت در رابطه با سخنان اخیر روحانی درباره فسادهای گسترده تاکید کرد که کشور “با یکسری تکفری‌های یقه سفید” روبرو است

این نماینده مجلس ولایت در توضیح این “تکفیری‌های یقه سفید” گفت اینها کسانی هستند که از همه امکانات‌شان برای “دو قطبی کردن جامعه” استفاده می‌کنند.

به گفته فلاحت‌پیشه این تکفیری‌ها می‌خواهند هر شخصی را در مقابل “مقام رهبری” قرار دهند.

اخیراً در بیانیه‌ای (شب‌نامه‌ای) بی‌نام که در مجلس ولایت توزیع شد، روحانی متهم شده بود که در تقابل با رهبری رفتار می‌کند.

پس از مدتی مشخص شد که این بیانیه از سوی مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس خامنه ای تهیه شده است.

بازداشت یک فعال حقوق بشر و یک فعال مدنی

راحله راحمی پور و ژیلا کرم زاده مکوندی بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا – راحله راحمی پور، فعال حقوق بشر و ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی شب گذشته توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند. ماموران پس از بازداشت این شهروندان به منزل آنها رفته و پس از تفتیش خانه‌هایشان برخی از وسایل شخصی ازجمله تلفن همراه آنها را ضبط کرده و با خود بردند. ماموران همچنین در زمان تفتیش منزل راحله راحمی پور ضمن توهین به پسر و دختر ایشان به آنها نیز گفته‌اند روز شنبه خود را به دادسرای اوین معرفی کنند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب سه شنبه ۲۱ آبان ماه ۹۸، راحله راحمی پور، فعال حقوق بشر و ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند.

ماموران پس از بازداشت این شهروندان به منزل این دو شهروند مراجعه کرده و پس از تفتیش منازل برخی از وسایل شخصی ازجمله تلفن همراه، تبلت و برخی وسایل شخصی آنها را ضبط کرده و با خود بردند.

این ماموران که گفته می‌شود از اطلاعات سپاه بوده‌اند، در زمان تفتیش منزل راحله راحمی پور به پسر و دختر ایشان نیز گفته‌اند روز شنبه خود را به دادسرای اوین معرفی کنند.

یک منبع نزدیک به خانواده یکی از بازداشت شدگان در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “خانواده ژیلا کرم زاده مکوندی و راحله راحمی پور از شب گذشته به دادسرای اوین، بازداشتگاه دادگاه انقلاب و دادسرای ارشاد مراجعه کردند اما به آنها گفتند این افراد در هیچکدام از این بازداشتگاه‌ها نیستند. سرانجام پس از مراجعه خانواده‌ها به پلیس امنیت به آنها گفتند که تعدادی از افراد امروز بازداشت شدند ولی تمامی بازداشت شدگان به جز یک نفر یک ساعت قبل آزاد شده‌اند”.
وی ادامه داد: “زمانی که خانواده خانم راحمی پور به خانه بازگشتند، ۵ مامور امنیتی به همراه راحله راحمی پور و ژیلا کرم زاده مکوندی در آنجا بودند. خانواده خانم راحمی پور در آنجا متوجه شدند که ساعتی پیش از این نیز منزل خانم مکوندی توسط ماموران اطلاعات سپاه مورد تفتیش قرار گرفته و برخی از وسایل شخص ایشان را با خود برده‌اند. از آن جهت که حال جسمی خانم راحمی پور مساعد نبود، دخترشان به دلیل بی‌خبری چند ساعته از مادرش و نگرانی از وضعیت او با ماموران بحث کرد. با بالا گرفتن بحث، ماموران به دخترشان دستبند زدند، پسر خانم راحمی پور را نیز به اتاق دیگری بردند و مورد ضرب و شتم و توهین قرار دادند. در نهایت به دو فرزند خانم راحمی پور نیز گفته‌اند از آنها به اتهام “توهین به مامور و وقفه در انجام وظیفه ماموران” شکایت خواهند کرد و باید صبح روز شنبه خود را به دادسرای اوین معرفی کنند”.

این منبع مطلع در پایان گفت: “روز جاری در مراجعه خانواده خانم مکوندی به دادسرای اوین، به آنها گفته اند که پرونده‌ای در خصوص افراد بازداشت شده طی شب گذشته در شعبه ۱ بازرسی دادسرای اوین تشکیل شده و بهتر است تا روز یکشنبه خبری از آنها نگیرند”.
راحله راحمی پور، فعال حقوق بشر در تاریخ ۷ مهرماه امسال نیز در پی حضور در دادسرای اوین بازداشت و به زندان اوین منتقل شده و پس از چند ساعت آزاد شده بود.. مراجعه خانم راحمی پور جهت پیگیری پرونده و مسدودی حساب های شخصی وی صورت گرفته بود.

وی پیشتر در بهمن‌ماه ۹۶ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. این حکم نهایتا در تاریخ ۲۰ فروردین‌ماه ۹۸، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به به پرداخت ۸ میلیون تومان جزای نقدی بدل از یک سال حبس تعزیری تبدیل و به وکیل وی ابلاغ شد. در پی ابلاغ این حکم خانم راحمی پور با پرداخت جزای نقدی موافقت نکرده و حکم حبس یک ساله وی به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین ارسال شد.

زمینه طرح اتهامات و تشکیل این دادگاه حول شکایت وی به سازمان ملل عنوان شده بود. پیگیری خانم راحمی پور در این نهاد بین‌المللی در ارتباط با سرنوشت برادر و برادرزاده خود باعث شده بود اتهاماتی همچون؛ تبلیغ علیه نظام از طریق طرح موضوع و سیاه نمائی در سازمان ملل، گفتگو با رسانه‌های بیگانه و دیدار با زندانیان سیاسی (در مرخصی) و مواردی از این دست علیه او طرح شود.
در خصوص ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی نیز گفتنی است که وی پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز مدنی دارد.

خانم مکوندی در مردادماه سال گذشته در یاداشتی به همراه تصویری از حکم ورود و بازرسی منزلش توسط نیروهای امنیتی خبر داده و نوشته بود: “امروز صبح ساعت ۱۰ ماموران وزارت اطلاعات با این حکم منزل ما را بازرسی کردند. این بازرسی در ارتباط با کتاب‌های دکتر میثمی و پیکسل «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» بوده است”.

وی پیش از این نیز در بهمن سال ۱۳۸۸ بازداشت و مدت ۳۴ روز را در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده و سپس با تودیع قرار کفالت ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. هم‌چنین در بهمن ماه سال ۱۳۸۹ دادگاه بدوی جهت بررسی اتهامات وی تشکیل و در فروردین ماه ۱۳۹۰ حکم چهار سال حبس تعزیری را برای او صادر کرد. نهایتا دادگاه تجدید نظر حکم وی را به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال تقلیل داد. خانم مکوندی نهایتا در دی ماه سال ۹۰ در حالی که برای انجام کارهای اداری مربوط به گذرنامه به اداره‌ی گذرنامه تهران مراجعه کرده بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و جهت اجرای حکم به دادسرای زندان اوین و از آنجا به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود.

عکس بانويی که پرچمدار اعتراضات لبنان است


یک زن جوان لبنانی به نمادی از اعتراضات ضد دولتی در این کشور تبدیل شده است. فیروز ابوحسن 27 ساله از زمان آغاز اعتراضات دولتی در لبنان هر روز در میان معترضان حضور یافته و پرچم بزرگی را به دست می گیرد.

او لقب بانوی پرچم را گرفته و می گوید هرگز بدون این پرچم در تظاهرات شرکت نکرده است. او این کار را با هدف یادآوری انجام می دهد و می گوید من همیشه پرچم لبنان را به اهتزاز درمی آورم تا بخاطر بسپارم که این همان چیزی است که ما برای آن می جنگیم.

تظاهرات اعتراض آمیز لبنانی ها در حالی وارد چهارمین هفته خود شده است که کشته شدن یکی از معترضان در جنوب بیروت موجب خشم معترضان لبنانی شده است و از سوی دیگر زمزمه‌هایی مبنی بر برگزاری انتخابات زودهنگام تحت نظارت بین‌المللی شنیده می‌شود.

دختر ایرانی، بهترین بازیکن فوتسال سوئد+عکس

نازنین واثق‌پناه بازیکن باشگاه فالکائو استکهلم جایزه طلای بهترین بازیکن سال فوتسال را دریافت کرد و از او به‌عنوان بازیکن کلیدی در یکی از بهترین تیم‌های ملی اروپا تقدیر شد.

شعر فروغ فرخزاد در اینستاگرام بازیگر هالیوود


یک بازیگر معروف هالیوود در صفحه اینستاگرام خود شعری از بانوی شاعر ایرانی را منتشر کرده است.

ناتالی پورتمن در استوری اینستاگرام خود تصویری از شعر «به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد» «فروغ فرخزاد» را منتشر کرد.

فاجعه‌ بارش باران‌ اسیدی بر سر تخت‌ جمشید


روزنامه آرمان ملی نوشت: فعالیت پتروشیمی شیراز، اثرات مخربی بر میراث جهانی تخت جمشید باقی می‌گذارد و باید هرچه زودتر اقدامات لازم برای رفع این خطر از سر این میراث جهانی انجام شود»

.‌ این بخشی از صحبت‌های محمد کریم میرزایی، معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری مرودشت است که از تهدید پتروشیمی این شهرستان برای اثر جهانی تخت جمشید خبر می دهد.

به گفته کارشناسان، وجود آلاینده‌های شیمیایی و غلظت بیش از حد عناصر مانند گاز SO۲ در هوا علاوه بر تاثیر مستقیم از طریق باران‌های اسیدی به‌صورت غیرمستقیم نیز باعث تخریب سطوح سنگی می‌شوند و برخی میکروارگانیسم‌ها مانند گونه‌ای از گلسنگ‌ها با جذب این گاز رشد بیشتری کرده و تاثیر مخرب‌تری را بر پیکره آثار سنگی وارد می‌کنند.

مدیر پیشین پایگاه میراث جهانی تخت جمشید در این رابطه می‌گوید: باران های اسیدی به باران‌هایی گفته می شود كه به‌دلیل آلودگی هوا و تركیب با عوامل شیمیایی و مواد اسیدی موجود در هوا، ایجاد می‌شود و عوامل شیمیایی ناشی از پالایشگاه و پتروشیمی موجود در این منطقه، مهم ترین عوامل اصلی ایجاد باران های اسیدی در مجموعه جهانی تخت جمشید هستند.

مسعود رضایی منفرد با اشاره به موضوع باران های اسیدی به‌دلیل آلودگی های پتروشیمی برای مجموعه تخت جمشید خاطرنشان می‌کند: این واحد صنعتی یكی از عوامل مهم آلودگی در منطقه مرودشت است و خطرات جبران ناپذیری برای مردم این منطقه هم دارد.

۲۸ کشته در یک تصادف در سیستان و بلوچستان

رئیس مرکز اورژانس پیش بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفت: برخورد ۲ دستگاه وانت حامل اتباع بیگانه غیرمجار در مسیر سراوان – خاش ۲۸ کشته و ۲۶ مجروح برجا گذاشت.

به گزارش ایرنا، دکتر فریبرز راشدی روز پنجشنبه اظهار داشت: این حادثه ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه بامداد امروز در کیلومتر ۸۰ مسیر سراوان به خاش رخ داد.

وی افزود: شدت حادثه به حدی بود که ۲۸ نفر از سرنشینان ۲ خودرو در دم جان خود را از دست دادند.

فیلم؛ بازجوی اطلاعات سپاه و ھمزمان خبرنگار


ویدیوی زیر را بە یاد دارید؟ بازجوی اطلاعات سپاه و ھمزمان خبرنگار. این فرد علی رضوانی کە شغل دومش خبرنگاری است و در این ویدیوی کاملا برنامەریزی شدە با قاسم سلیمانی فرماندە سپاە قدس صحبت میکند، بازجو و شکنجەگر است.

افشاي رسوايی بزرگ در صداوسیمای بازجویان

مستند صدا و سیمای خامنه ای با عنوان “مظنونین همیشگی” شامگاه یکشنبه چند دقیقه پس از آغاز پخش، به دلیل “نقص فنی” متوقف شد. ساخت این مستند با موضوع “پرونده متهمان محیط زیستی” صورت گرفته و تبلیغ گسترده برای پخش این فیلم تلاش تازه‌ای برای توجیه علت بازداشت این فعالان به نظر می‌رسد.

این در حالیست که به گفته برخی فعالان، خبرنگاری که در مستند صداوسیما حضور دارد، بازجو و شکنجه گر فعالان محیط زیست بوده است. نام این مزدور علی رضوانی است. فرزند کاووس سیدامامی از فعالان محیط زیست که زیر شکنجه کشته شد، می‌‌گوید این خبرنگار بازجوی مادرش بوده است.

علی رضوانی که فعالیت حرفه‌ای خود را از باشگاه خبرنگاران شروع کرد و با خبر‌های نیروی انتظامی وارد صدا و سیما شد، مجری برنامه “خارج از گود” بود. پس از پخش تصویر او در مستند “مظنونین همیشگی” رامین سیدامامی، فرزند کاووس سیدامامی، به “کمپین حقوق بشر در ایران” گفته است فردی که به عنوان گزارشگر در مستند حضور داشت، سال گذشته از مادر او بازجویی کرده است.

رامین سیدامامی گفته است مادرش پس از دیدن چند دقیقه مستندی که یکشنبه شب پخش شد، طوری آشفته و بدحال شده که به بیمارستان منتقل شده است.

کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، بهمن ماه ۹۶ پس از بازداشت، هنگام بازجويی در زندان اوین درگذشت. مرگ مشکوک این استاد ۶۴ ساله که یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان محیط‌‌ زیست در ایران بود، بازتاب بسیار گسترد‌ه‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشت.

ماموران امنیتی خامنه ای مدعی هستند که این استاد دانشگاه و دیگر فعالان محیط زیست که همزمان با او بازداشت شدند، جاسوس هستند. علی رضوانی متهم است که در پوشش خبرنگار، برای صدا و سیما برنامه‌هایی امنیتی مانند ۲۰:۳۰ اجرا می‌کند.

مسیح علی‌نژاد، گرداننده کمپین مبارزه با حجاب اجباری، می‌گوید علی رضوانی بازجو و همکار نهاد‌های امنیتی ‌است. او می‌گوید که “علی رضوانی سراغ مادرم رفته تا از او در یک گزارش تلویزیونی “اعتراف” بگیرد”.

یک متهم کشتار ۶۷ در خارج به دام افتاد+عکس


پلیس سوئد یک تبعه ایرانی را بازداشت کرده که گفته می شود یکی از متهمان اعدام‌های سال ۶۷ است. هویت این فرد امروز از سوی دستگاه قضایی سوئد اعلام شد. طبق این گزارش این فرد “حمید نوری” نام دارد که پیشتر به نام “عباسی” مشهور بوده است.

به گفته برخی از زندانیان سیاسی سابق ایران، حمید نوری مشهور به “عباسی” یکی از ۸ عضو “هیئت اعدام” در زندان‌های اوین و گوهردشت کرج در جریان اعدام‌های دسته‌جمعی سال ۱۳۶۷ بود.

حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی، ابراهیم رئیسی، اسماعیل شوشتری، محمد مقیسه‌ای (ناصریان) و داوود لشکری دیگر اعضای “هیئت اعدام” بودند. این هیئت به دستور خمینی تشکیل شده بود.

دستگاه قضایی سوئد “حمید نوری” را با پیگیری دکتر کاوه موسوی، یکی از قضات دادگاه لاهه و مشاور عالی حقوقی شورای مدیریت گذار بازداشت کرده است.

جامعه‌ دفاع از حقوق بشر در ایران حامی بیانیه‌ زیر است:
جمهوری اسلامی: تبه‌کاران در رأس قدرت؛ گسترش سرکوب سازمان‌یافته
ابراهیم رئیسی باید در جایگاه متهمان یک دادگاه عادلانه بنشیند

ابراهیم رئیسی که در جایگاه عضویت “هیئت مرگ” در تابستان ۱۳۶۷ حکم اعدام هزاران زندانی سیاسی را صادر کرد، به حکم خامنه‌ای در کشور ما به ریاست قوه‌ قضاییه رسیده است. این انتصاب نشانه اوج‌گیری بیداد در دستگاه قضائی و گسترش سرکوب سازمان‌یافته در جمهوری اسلامی است.
کارنامه ننگین ابراهیم رئیسی، که برخی با تعبیر آن به تجربه‌ قضایی وی حقوق هزاران قربانی او و بازماندگان آنها را زیر پا گذاشته‌اند، از سال ۱۳۵۹ آغاز شد. او ابتدا به سمت دادیاری و سپس دادستانی انقلاب کرج، یکی از خشن‌ترین حوزه‌های دادستانی، رسید. پس از آن به دادستانی انقلاب همدان و تهران منصوب شد؛ مقام‌هایی که در دهه ۶۰ به معنای شرکت در سرکوب فراگیر مخالفان سیاسی با اعمال شکنجه و اعتراف‌گیری و نیز صدور احکام گسترده اعدام بود.

اوج ننگ در کارنامه ابراهیم رئیسی به تابستان ۶۷ بازمی‌گردد؛ زمانی که او به عضویت هیئتی درآمد که به “هیئت مرگ” معروف است و حکم قتل هزاران زندانی سیاسی را صادر کرد.

ابراهیم رئیسی از آن پس نیز همواره صاحب سمت‌های کلیدی در دستگاه قضائی، به عنوان یکی از اهرم‌های اصلی سرکوب در جامعه، بوده است، از جمله ریاست سازمان بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضائیه، دادستان کل کشور و دادستان کل ویژه روحانیت.

شرکت در صدور حکم قتل برنامه‌ریزی شده هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به تنهایی کافی‌ست تا ابراهیم رئیسی در جایگاه متهمان به ارتکاب جنایت بر ضد بشریت قرار گیرد. فاجعه تابستان ۶۷ را کلیه سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و همچنین قاضی‌های بلندپایه با اعتبار بین‌المللی به عنوان جنایت بر ضد بشریت شناخته‌اند. حتی آیت الله منتظری ـ در زمانی که جانشین خمینی محسوب می‌شد ـ نیز از این اعدام‌ها به عنوان بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی نام برده و اعضای هیئت مرگ را بزرگترین جنایتکاران دانسته است.

انتصاب ابراهیم رئیسی به ریاست دستگاه قضائی اوج وارونگی داد و بیداد در نظام حکومتی ایران است.

ما، امضاکنندگان این متن، که هر یک به نحوی جور و ستم این دستگاه بیدادگر را تجربه کرده‌ایم، با ابراز خشم و انزجار خود از این انتصاب، اعلام می‌کنیم که به روشنگری و اعتراض خود ادامه خواهیم داد تا روزی که این فرد و دیگر همدستان و نیز آمران او رسوا و دربرابر دادگاهی عادل و صالح وادار به پاسخگویی شوند.

بیش از ۴۲۰ امضا

******************

خامنه ای به این دلیل رئیسی را انتخاب کرد

رئیس جدید قوه قضائیه جمهوری اسلامی در نخستین سخنرانی خود پس از انتصاب از سوی خامنه‌ای گفت: اجرای عدالت فرع بر امنیت است.

به این ترتیب ابراهیم رئیسی که کارنامه نقض حقوق بشر او و به ویژه نقش آفرینی در کشتار مخالفان سیاسی در سال ۶۷ باعث اعتراضات و نگرانی‌های بسیار شده است، تلویحا رویه خود را امنیتی معرفی کرده که حتی مغایر قانون اساسی جمهوری اسلامی است. اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی تحقق‏ بخشیدن‏ به‏ عدالت را اصلی‌ترین مسئولیت قوه قضائیه دانسته است.

رئیسی همچنین تاکید کرده است: مسئله امنیت مسئله‌ای نیست که بشود نسبت به آن کوچکترین اغماضی کرد.

به گزارش صدای آمریکا، در آخرین واکنش‌ها به ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه، بیش از یکصد فعال سیاسی و مدنی در نامه‌ای انتصاب او را پاداش رهبر جمهوری اسلامی به جنایت کاران دانستند.

پیشتر وزارت خارجه آمریکا انتصاب رئیسی را یک رسوایی توصیف کرد و سازمان دیدبان حقوق بشر نیز از آن به عنوان بازتاب دهنده وضعیت رو به افول حقوق بشر در ایران یاد کرد.

خامنه ای چرا رئیسی را انتخاب کرد، رُقبایش چرا استقبال کردند؟

منصور امان: انتصاب یکی از بدنام ترین جلادان حُکومتی به ریاست قُوه قضاییه، پهنه دیگری را برای اثبات دُرُستی داوری جامعه پیرامون همدستی باندها و دسته بندیهای حُکومتی در غارت و پایمالی حُقوق آن ایجاد کرده است. آقای روحانی و باند “اعتدال” آشکارا برای آقای رئیسی کف می زنند و وابستگان باند “اصلاحات” یا مشغول سفیدشویی او هستند یا رضایتمندانه در برابر این رُسوایی سُکوت کرده اند.

برگُماری آقای رئیسی از سوی باند حاکم و واکُنش رُقبای آن به روشنی نشان داد که این فقط آقای خامنه ای نیست که مدافع و مُروج انعطاف ناپذیری و خُشونت در برابر جامعه و حُقوق آن است، بلکه رقیبان “مُعتدل” و “اصلاحات چی” او نیز به همان اندازه عقب نشینی در برابر مردُم و مُطالبات شان را به “مصلحت نظام” نمی ببیند.

هرگاه رژیم حاکم با امواج گُسترده و آرام نگرفتنی اعتراضات در جامعه روبرو نبود، شاید نه آقای خامنه ای یک قاتل داغ پیشانی را به قُوه قضاییه می فرستاد و نه باندهای “اعتدال” و “اصلاحات” پُشت سر این گُزینش صف می کشیدند.

آن شرایطی که سال ۹۵ حاکم بود و به آقای روحانی اجازه می داد در تبلیغات نمایش انتخابات ریاست جمهوری ناپرهیزی کرده و از آقای رئیسی به عُنوان کسی که “فقط اعدام و زندان بلد است” نام ببرد، دیگر وجود خارجی ندارد. میدان مانور آقای روحانی در زمین جامعه بسته شده و او اکنون از در کنار صفی که بدان تعلُق داشت، با آن سُخن می گوید.

دُنبالچه های سیاسی او، “اصلاحات چیها”، نیز روزگار بهتری ندارند. خیزشهای توده ای، اعتصابات سراسری و اعتراضهای رو به فُزون، برائت از آقای رئیسی و گوشه و کنایه قهوه خانه ای به او را برای آنها هزینه دار کرده است. همچون دوره نمایش انتخابات ریاست جمهوری، قصاب اوین دیگر کیسه رایگانی برای ریخت و پاشهای عوامفریبانه به شُمار نمی آید. پیام انتصاب او، جنگ با جامعه مُعترض است و آنها که در جریان خیزشهای دی ماه ۹۶، مردُم مُعترض را “اغتشاش گر”، “کرکس” و “بی ریشه” خوانده بودند، هیچ مصلحت بهتری از استقبال فعال یا خاموش از آن ندارند.

برای جامعه ای که با شُعار “اصلاح طلب، اُصولگرا – دیگه تمومه ماجرا” مرزهای خود را با حاکمیت ج.ا در تمامیت آن روشن ساخته، همنشینی باندهای حُکومتی در این کُنج کثیف و بویناک فقط فاکتوری در ژرفش آگاهی آن است. دُشمن آنها همینجاست و خود را به زبانی دیگر مُعرفی کرده است. .