Previous Next

این نماینده مجلس است یا دلال ارز!؟ + فیلم


فیلم زیر: اینهم تقی کبیری نماینده خوی در مجلس ولایت که مقدار زیادی ارز خارجی ز خانه‌اش بسرقت رفت. تقی تعلق به خانواده ای مستضعف داشت، تحصیلاتش حدیث و علوم قرانی است، بیشترین سخنرانی هایش علیه تجمل گرایی و توصیه به نخریدن ارز است!

منشاء ۲۵۰ هزار یورو ارز سرقتی از خانه یک نماینده کجاست؟

محمدتقی کبیری نماینده شهرستان خوی در مجلس ولایت در حاشیه نشست علنی امروز برای دقایقی در جایگاه خبرنگاران حاضر شد.

به گزارش بهارنیوز، جمعی از خبرنگاران رسانه‌ها با حضور نزد او خواستار توضیحاتی درباره حواشی منتشر شده روزهای اخیر درباره این نماینده مجلس شدند.

کبیری درباره سرقت 400 میلیون تومان وجه نقد و 250 هزار یورو از منزلش از پاسخ به سوال خبرنگاران امتناع و صرفا شبکه خبر سیما را برای مصاحبه به صورت گزینشی انتخاب کرد!

گفتنی اینكه نگهداری بیش از ده هزار دلار یا یورو در منزل قاچاق محسوب می‌شود و اگر در سامانه سنا ثبت نشده باشد پولشویی است. خبرنگاران از او درباره منشا این پول سوال کردند و خواستار شفاف‌سازی شدند ولی کبیری از پاسخ به این سوالات امتناع کرد.

نعمت احمدی، حقوقدان در واکنش به خبر سرقت ۲۵۰ هزار یورو از منزل یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و جرم‌انگاری نگهداری این میزان ارز در منزل، گفت: به طور کلی خرید و فروش ارز خارج از چرخه بانک مرکزی و صرافی‌های مجاز ممنوع و متعلق به تولیدکننده و صادرکننده است که برای این منظور هم باید در سامانه ثبت نام کرده و ارز نیمایی دریافت کند؛ به همین دلیل هم باید مبدا و منشاء ارز سرقت شده از خانه نماینده مجلس مشخص شود.

كبیری چند ماه پیش در صحن مجلس سخنرانی كرد و گفت: امروز مردم ما را تبعیض‌ها رنج میدهد لذا باید مسئولین در طراز مردم زندگی کنند. در این عكس، او در جمع دلواپسان در حال آتش زدن پرچم آمریكا در صحن مجلس دیده می‌شود.

عکس زیر: دزد کوچک مجلس پای منبر دزد بزرگ

فیلم؛ مانور پلیس ضد شورش در یک مدرسه

فیلم ورود پلیس ضد شورش با شلیک و مانور به یک مدرسه ابتدایی در قم و وحشت دانش‌آموزان

محققان ژاپنی‌ خون‌ مصنوعی تولید کردند

محققان ژاپنی می‌گویند برای اولین بار موفق به تولید خون مصنوعی شده اند که می‌توان آن را صرف نظر از گروه خونی خاص افراد به هر شخصی منتقل کرد.

به گزارش مهر، این دستاورد بزرگ علمی شانس زنده ماندن افراد سانحه دیده در حوادث مختلف را به شدت افزایش می دهد، زیرا در بسیاری از موارد این افراد به دلیل عدم وجود انتقال دهنده خون با گروه خونی مناسب جان خود را از دست می دهند.این خون مصنوعی توسط گروهی از دانشمندان کالج پزشکی دفاع ملی ژاپن تولید شده و با موفقیت بر روی خرگوش ها آزمایش شده است.با استفاده از این خون دیگر نیازی به شناسایی گروه خونی افراد بیمار و حادثه دیده در شرایط اضطراری نیز وجود ندارد و محدودیت ها و چالش های مربوط به ذخیره سازی خون اهداکنندگان هم برطرف می شود.

باید توجه داشت که پلاکت های خونی عادی در بهترین حالت برای چهار روز قابل نگهداری هستند و گلبول های قرمز را می توان به مدت ۲۰ روز در دمای پایین نگهداری کرد. خون مصنوعی شامل پلاکت ها و گلبول های قرمز خون است که در بسته های نازکی موسوم به لیپوزوم مشتق شده از غشای سلولی نگهداری می شوند و برای متوقف کردن خونریزی و انتقال اکسیژن قابل استفاده هستند.خون مصنوعی در دمای عادی و برای مدت بیش از یک سال قابل ذخیره سازی و استفاده است و در حین آزمایش بر روی ده خرگوش در حال خون ریزی شدید به نجات جان شش خرگوش منجر شد. استفاده از این خون مصنوعی هیچ گونه عوارض جانبی مانند لخته شدن خون به همراه نداشته است.

تردد خطرناک دانش‌آموزان اهواز با قایق

حدود ۴سال از راه اندازی پل شناور دهستان عنافچه در شهرستان باوی در شمال اهواز میگذرد.

این پل که توسط ارتش بر روی رودخانه کارون نصب شده،ارتباط بیش از ۴۰ روستا را با شهر ملاثانی،مرکز شهرستان را برقرار میکند. اما با هر بارندگی و بالا آمدن آب رودخانه این پل زیر آب میرود و راه ارتباطی روستاها هم قطع میشود.

بعد از سیل بهار امسال اما این پل شناور تعمیر نشده است و تردد اهالی همچنان با مشکل روبه روست و زیر آب رفتن این پل خطرات زیادی را برای تردد اهالی ایجاد میکند.

عکس؛ قیمت اجناس پس از حذف چهار صفر


رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی گفته: در حال حاضر پول ملی کشور به دلیل تورم پیش آمده در این سال‌ها خاصیت ظاهری خود را از دست داده و عملاً مردم ریال را در مبادلات خود به رسمیت نمی‌شناسند و حفظ ظاهر و اعتبار پولی ملی یک ضرورت است.

قیمت برخی از اجناس پس از حذف چهار صفر از ریال

۱۰ میلیون بی‌ نام‌ و نشان یارانه می‌ گیرند!

دولت برای حذف یارانه پردرآمد‌ها بررسی تراکنش بانکی و مانده‌حساب افراد را ملاک تشخیص قرار داده است.

این خبر را سیدفرید موسوی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، اعلام می‌کند و در گفتگو با «شرق» می‌افزاید: افرادی که تراکنش بانکی سالانه آنان بیش از یک میلیارد و مانده‌حسابشان ۳۰ میلیون تومان باشد، از لیست دریافت یارانه حذف می‌شوند. موسوی همچنین از ضعف بانک‌های اطلاعاتی‌ای خبر می‌دهد که سال‌هاست مانع این امر شده است و اعلام می‌کند که این ضعف و خلأ اطلاعاتی تا جایی پیش رفته که اکنون از وضع درآمد و هزینه حدود ۱۰ میلیون نفر از مردم کشور اطلاعی وجود ندارد.

موسوی بر این باور است تا زمانی که بانک ها‌ی اطلاعاتی تجمیع نشوند بی‌شک حذف سه دهک بی‌خطا و به درستی اتفاق نخواهد افتاد، اما بنا بر الزام قانون بودجه و با توجه به اینکه دولت درخصوص منابع درآمدی‌اش با چالش مواجه است و شیوه حاضر هم عملا با وجود پرداخت مالی توسط دولت حمایت از اقشار آسیب‌پذیر را با چالش مواجه کرده، لازم بوده که این اقدام هرچه سریع‌تر انجام شود، بنابراین مجلس اختیار حذف از لیست یارانه‌بگیران را به استانداری‌ها واگذار کرده است با این امید که ضریب خطا را به حداقل برساند. آن‌طور که موسوی می‌گوید، از مهرماه امسال افرادی که تراکنش بانکی سالانه آنان بیش از یک میلیارد و مانده‌حسابشان ۳۰ میلیون تومان باشد یارانه دریافت نخواهند کرد.

‌چرا حذف افراد پردرآمد از لیست دریافت یارانه در سال‌های گذشته اتفاق نیفتاده است؟
حذف سه دهک الزام قانون بودجه است. متأسفانه ما از گذشته این الزام را مطرح می‌کردیم و اقدامی صورت نمی‌‍‌گرفت؛ مهم‌ترین عاملی که موجب می‌شد این امر اتفاق نیفتد، ضعف بانک‌های اطلاعاتی بود. ما بانک‌های اطلاعاتی جامع برای شناسایی درآمد و دارایی‌های افراد نداریم تا بتوانیم افرادی را که از منظر درآمدی نسبت به بقیه اقشار در وضعیت مطلوبی قرار گرفته‌اند شناخته و حذف و حمایت‌ها را هدفمند کنیم.

برحسب گزارشی که از سازمان هدفمندی دریافت کردیم، هیچ اطلاعاتی از وضع اقتصادی حدود ۱۰ میلیون نفر از مردم کشور وجود ندارد؛ یعنی ما اصلا به نحوه دخل‌وخرج ۱۰ میلیون از ۸۰ میلیون نفر دسترسی نداریم و به این خاطر حذف افراد پردرآمد درخصوص دریافت یارانه در سال‌های گذشته اتفاق نیفتاده، ولی در سال جاری حسب شرایطی که در اقتصاد ما وجود دارد و نیازی مبنی‌بر کمک به دهک‌های پایین‌تر که درآمد‌های کمتری دارند، الزام بیشتری برای این حذف ایجاد می‌کند؛ زیرا حذف هر دهک حدود چهارهزار میلیارد درآمد برای دولت ایجاد می‌کند، در نتیجه سه دهک درمجموع چیزی حدود ۱۲ هزار میلیارد به دولت کمک خواهد کرد. در چنین شرایطی که دولت درخصوص منابع درآمدی با چالش جدی مواجه است، این حذف الزامی است.

‌با توجه به شرایط اقتصادی و فشار‌هایی که به طور طبیعی در اقشار متوسط و پایین جامعه است، لازم است ضریب خطا در انتخاب افرادی که مشمول دریافت یارانه نیستند به حداقل ممکن کاهش یابد. درحال‌حاضر تشخیص افراد بی‌نیاز از یارانه چگونه انجام می‌گیرد؟
تا زمانی که بانک‌های اطلاعاتی تجمیع نشوند بی‌شک حذف سه دهک بی‌خطا و به درستی اتفاق نخواهد افتاد. به‌هرحال در مجلس در بررسی لایحه بودجه این قضیه را مورد توجه قرار داده، بر اساس آیین‌نامه‌ای که وزارت کشور به همراه وزارت کار و سازمان برنامه و وزارت ارتباطات تدوین خواهند کرد نسبت به حذف اقدام لازم صورت پذیرد و منابع آزادشده در همان استان هزینه شود.

در شرایط جاری هر سازوکاری انتخاب شود حتما و قطعا یک درصدی خطا وجود خواهد داشت. لازم است مراقبت‌های ویژه اتفاق بیفتد تا در چنین شرایطی افرادی که نیازمند هستند در لیست حذف قرار نگیرند.

امروز قطعا تشخیص سه دهک درآمدی به درستی اتفاق نخواهد افتاد، زیرا به صورت چشمی نمی‌شود دارا یا نداربودن افراد را تشخیص داد، هر معیاری هم مدنظر قرار گیرد، چون بانک‌های اطلاعاتی تکمیل نیست، عدالت رعایت نخواهد شد، اما نیاز است دستگاه‌های دولتی با درک درستی از شرایط برنامه‌ریزی دقیق‌تری را برای ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مدنظر قرار دهند، زیرا تا زمانی که این بانک‌های اطلاعاتی پراکنده تجمیع نشوند و توسعه پیدا نکنند یارانه به طور کلی همه سیاست‌های رفاهی که ما در کشور در چنین شرایطی اجرا می‌کنیم در تحقق اهدافشان با چالش مواجه خواهند شد، بنابراین این قضیه نافی مسئولیت دولت در تکمیل بانک‌های اطلاعاتی و فعال‌کردن آن‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات پراکنده نیست.

‌علت چنین ضعف گسترده‌ای در بانک‌های اطلاعاتی ما چیست؟ این خلأ اطلاعاتی جز در بحث یارانه‌ها در چه موارد دیگری مشکل‌ساز است؟
بانک‌های اطلاعاتی‌ای که بتوانند فعالیت‌های اقتصادی جامعه را تجمیع کنند، نداریم. این خلأ بانک‌های اطلاعاتی در بحث اجرای سیاست‌های رفاهی ما را با چالش روبه‌رو می‌کند. در بحث دریافت مالیات برحق هم همین‌طور.

الان سیاست‌های مالیاتی ما به درستی اجرا نمی‌شوند و در برخی مواقع عادلانه نیستند و حتی بعضا موجب می‌شوند افراد برای بخشی از فعالیت‌های اقتصادی که رخ می‌دهد مالیات پرداخت نکنند و درآمد‌های مالیاتی را بیشتر قسمت‌هایی پرداخت کنند که شناسنامه‌دار هستند و رسمی و عملکرد شفافی دارند. اقتصاد ما معمولا دور از بخش مالیاتی قرار دارد. خلل بانک‌های اطلاعاتی همه‌جا خودشان را نشان می‌دهند. البته تلاش‌هایی به صورت پراکنده در دسته‌های مختلف اتفاق افتاده، ولی تجمیع نشده‌اند و اطلاعات در کنار هم قرار نگرفتند.

ریزداده‌ها باید در کنار هم قرار بگیرند تا ما بتونیم به یک برداشت جدی برسیم. این یک خلل جدی در نظام اجرائی ماست و در سال‌های گذشته با وجود تأکید بسیار، متأسفانه دولت‌ها در این خصوص اقدامات خود را پیش نبردند و ما اکنون به چنین وضعی دچاریم که هیچ اطلاعاتی درخصوص فعالیت اقتصادی از جمله درآمد، هزینه، اموال و… ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشورمان در دست نداریم؛ این افراد نه کارمند هستند نه بیمه دارند و نه… البته ممکن است اطلاعات آنان به صورت پراکنده وجود داشته باشد، اما در یک جا وجود ندارد.

سه دهک بالای اقتصادی از نظر اقتصادی چه ویژگی‌هایی دارند؟ تخمین شما از کف و سقف حقوق ماهانه افرادى که در این سه دهک قرار دارند چیست؟
هنوز هیچ شاخص مشخصی برای تشخیص این سه دهک تعریف نشده است و به علت پراکندگی اطلاعات هنوز مبنای مشخصی وجود ندارد. اما مبنا برای تشخیص این افراد می‌تواند خانه، خودرو، اموال یا هر چیز دیگری باشد. هنوز درخصوص اینکه چه کسانی حذف شوند هم اطلاعی از طریق دستگاه‌ها وجود ندارد.

‌پس شاخص و خط‌کشی که در حال حاضر برای شناسایی افراد بی‌نیاز از یارانه و حذف آنان از مهرماه امسال مد نظر قرار گرفته، چیست؟
آنچه در حال اجراست بررسی تراکنش سالانه و مانده‌حساب بانکی افراد است.

میزان تراکنش سالانه و مانده‌حسابشان چقدر باید باشد تا از لیست دریافت یارانه حذف شوند؟
افرادی که تراکنش بانکی سالانه آنان بیش از یک میلیارد و مانده‌حسابشان ۳۰ میلیون تومان باشد. وزارت تعاون در حال حاضر افراد را بر این اساس حذف می‌کند.

‌چه برآوردی از وضعیت مسکن از جمله درصد مالکان خانه و اجاره‌نشینان در این سه دهک دارید؟
همه این موارد مد نظر هستند. اما این موارد مستلزم بانک‌های اطلاعاتی است که ما آن‌ها را به درستی نداریم. پس قطعا خطا‌ها و انحرافاتی در اجرا خواهیم داشت.

ما باید به یک جمع‌بندی برسیم و ببینیم چه شاخص‌هایی را باید مد نظر قرار دهیم؛ سپس بانک‌های اطلاعاتی‌مان تجمیع شوند تا اطلاعات درآمد و دخل و خرج افراد را داشته و بتوانیم تشخیص دهیم سیاست‌های حمایتی ما که حذف افراد از لیست یارانه یکی از آنان است، به‌درستی اثابت کند. ضمنا داشتن بانک جامع اطلاعاتی در بحث تعدد سیاست‌های حمایتی هم مهم است. چون افرادی هستند که به اشکال مختلف کمک‌های حمایتی دریافت می‌کنند. در این باره هم باید یک تجمیع اتفاق بیفتد و جلوی آن گرفته شود.

پس از گسترش بانک‌های اطلاعاتی و تجمیع این اطلاعات تشخیص این سه دهک بر‌اساس چه معیار‌هایی خواهد بود؟
میزان درآمد افراد، دارایی‌ها، املاک، خودرو، اموال، میزان گردش حساب و معیار‌های مختلف دیگر. در حال حاضر ما بانک اطلاعاتی نداریم مثلا می‌گویند کارمندانی که از سه میلیون به بالا دریافتی دارند، حذف می‌شوند. در این حالت همه چیز مشخص است و به راحتی می‌توان این افراد را یافت و حذف کرد همان‌طور که الان هم این اتفاق افتاده است.

‌معمولا چه مشاغلى در این سه دهک مى‌گنجند؟
برخی مشاغل را اعلام کرده‌ایم که این افراد حقوق‌بگیر هستند.

‌آیا خانواده کارمندان بخش عمده خانوار‌های جز سه دهک بالای درآمدی کشور را تشکیل می‌دهند؟
خیر؛ اتفاقا اصلا این‌طور نیست. بیشتر این مشاغل در حوزه اصناف هستند و در حوزه‌هایی فعالیت می‌کنند که هیچ مشخصات و تریس مالی‌ای ندارند. آن‌ها در بازار آزاد خرید و فروش می‌کنند؛ مثلا فردی مغازه‌ای دارد و به کسب‌وکار خودش می‌پردازد. اگر این افراد شناخته‌شده بودند می‌توانستند مالیات از آنان بگیرند.

این‌ها درآمد‌هایی دارند که هیچ کجا ثبت و ضبط نمی‌شود. همه چیز درباره کارمندان و حقوق‌بگیران مشخص است؛ این‌ها بانک اطلاعاتی مشخصی دارند مثل هیئت علمی دانشگاه‌ها، وزرا، نمایندگان مجلس، فرمانداران و استانداران. چراکه این‌ها شغل هستند، اما گاه فردی با تلفن موبایل خود خرید و فروش می‌کند و فعالیت اقتصادی دارد بی‌آنکه در جایی ثبت و ضبط شود.

بین اطلاعات مرکز آمار و بانک مرکزی از میانگین هزینه خانوار‌ها در دهک‌های مختلف اختلاف زیادی وجود دارد؛ علت آن چیست؟ کدام به واقعیت نزدیک‌تر است؟

اخیرا اطلاع پیدا کردم که قرار بر این است که از این پس این اطلاعات را فقط مرکز آمار منتشر کند و قبلا هم در قانون مرکز آمار مسئول ارائه آمار و اطلاعات این‌چنینی بوده و هست. من فکر می‌کنم باید بر اطلاعات مرکز آمار که به صورت رسمی قابل استناد است، تکیه کنیم.

احضار ۴۰ کارگر هفت‌ تپه به نهادهای امنیتی


به گزارش سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه۴۰ تن از کارگران این شرکت “به صورت تلفنی” به پلیس امنیت شوش احضار شده‌اند. بر اساس این گزارش کارگران احضارشده می‌بایست ساعت ۱۱ صبح دوشنبه ۸ مهرماه در این محل حضور یابند.

سندیکای کارگران شرکت هفت‌تپه علت این احضارها را رد درخواست مذاکره یکی از کارفرمایان با کارگران اخراجی خوانده است.

کارگران در پاسخ به این درخواست خواهان “بازگشت بی‌قید و شرط تمامی همکاران اخراجی خود” شده‌اند.

کارگران نیشکر هفت‌تپه روز یکشنبه ۷مهر با وجود تهدیدهای امنیتی برای هفتمین روز متوالی تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواهان بازگشت تمامی کارگران اخراجی به کار شدند.

تصویر یک چشم انداز هولناک در حُکم زندان اسماعیل بخشی

منصور امان: در احکام جُنون آمیز دستگاه قهر قضایی حاکمیت علیه هفت کارگر و فعال کارگری آنچه که به سُخن درآمده، حاصل جمع تدبیرها و راه حلهای رژیمی درمانده و در تنگنا برای رویارویی با بُحران اقتصادی و برخورد با وخامت روزافزون شرایط معیشتی اکثریت جامعه است.

با غُل و زنجیر ۱۴ سال زندان برای اسماعیل بخشی، سُخنگوی کارگران دلیر هفت تپه، ۱۹ سال برای سپیده قلیان و ۷۸ سال برای پنج کارگر و کوشنده کارگری، رژیم ولایت فقیه کمر به حذف مُطالبات و اعتراضات همه گیری بسته که نه می تواند و نه منافعش اجازه برآوردن و پاسُخ دادن به آنها را می دهد.

آنچه که از چشم حاکمان ج.ا، کارگران هفت تپه و کوشندگان را سزاوار کوفتن چُماق سنگین دستگاه قضایی – امنیتی بر جان و تن شان ساخته، فقط به چالش کشیدن شرایط تحمُل ناپذیر و غیر انسانی حاضر نیست؛ جُرم نابخشودنی و عُذرناپذیر اسماعیل بخشی و همرنجان او در هفت تپه، پا گذاشتن به میدان به گونه مُتحد و یکصدا است. آنها شکایتها، اعتراضها و چاره چوییهایشان را در یک ظرف ریخته اند و در برابر بیداد سازمان یافته، به طور مُتشکل سینه سپر کرده اند. آنان در برابر ستمکاری بی وقفه، ایستادگی پیوسته ای را به میدان آورده اند که از دل وحدت مُبارزاتی در رای و عمل می جوشد.

“نظام” با لشکر کارفرمای فاسد و عواملش، دستگاه های اطلاعاتی، نیروهای پیاده نظام سرکوب، دادگاه ها و شلاق و دوربین شکنجه، در هفته تپه کارگران گرسنه ای را در برابر خود می یابد که پراکنده نیستند، پایان یک حرکت اعتراضی یا نیروی ضد شورش و چُماق بدستان حُکومتی مُتفرق شان نمی کند، طرحها و نقشه های حاکمیت را می خوانند و خود طرح و نقشه “نان، کار و اداره شورایی” را در آستین دارند.

این ویژگی، اسماعیل بخشی، کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه و پُشتیبانان آنها را نه فقط به یک تهدید موضعی در هفت تپه و شوش، بلکه به خطری سراسری تبدیل می کند که می تواند چونان جرقه به خرمن اعتراضات بیافتد و به حرکتهای اعتراضی قشرهای گوناگون که پهنه گسترده ای از کشور را از شهر تا روستا پوشانده، کیفیت و توان تازه ای ببخشد.

تشکُل یابی صنفی و سازمان یافتگی مُبارزاتی و اعتراضی بخشهای کوچک یا بُزُرگ جامعه، معنای دیگری جز فراهم آمدن پتانسیل حرکتهای همه گیر و سراسری ندارد؛ امری که ارتباطات اینترنتی و شبکه های اجتماعی آن را به گونه چشمگیری ساده و همگانی کرده است. در همان حال که ماشین فربه سرکوبی می تواند صدای اعتراض جُداگانه و مقطعی در یک کارخانه، مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و بازار را خاموش کند، اما در برابر حرکتهای سراسری که رهبری می شوند و انرژی خرد مُتمرکز جمعی گامهاشان را به جُنبش درمی آورد، سلاح “نظام” ناکارا و ظرفیت رویارویی آن محدود و به شدت فرسایش یابنده است. خیزشهای دی ماه ۹۶ اگرچه سازمان یافته نبود، اما ویژگی سراسری بودن آن به تنهایی برای آشکار ساختن و نمایش این واقعیت کافی بود.

با نگاه به این چشم انداز هولناک است که احکام رُسوا علیه اسماعیل بخشی و شش کارگر و کوشنده کارگری نوشته و صادر می شود. پروسه تشکُل یابی افشار مُعترض جامعه آغاز شده و خُرده فرمایشات “نظام” در مانده هیچ تغییری در آن نمی دهد. مُعلمان، کامیون داران و بازاریان پیشتر این واقعیت را به رُخ حاکمیت کشیده اند. آقای خامنه ای و همدستانش همانگونه که نتوانسته اند صدای اعتراضات موجود را خاموش و مانع شکل گیری اعتراضات جدید شوند، به همین گونه هم نخواهند توانست سدی در برابر جوشش و برآمدن ضرورت مزبور در این آتشفشان شوند.

****************************

اگر آنها همان‌اند، دنیا دیگر شده است

صدور احکام سنگین برای فعالان کارگری و اعضای سندیکای نیشکر هفت تپه با واکنش های بسیار زیادی در شبکه مجازی روبرو شده است. از جمله کانون نویسندگان ایران در بیانیه ای به شدت به این احکام اعتراض کرده است.

به گزارش رادیو فرانسه، کانون نویسندگان در این بیانیه می گوید که حکم‌های سنگین متهمان اعتراضات هفت‌تپه از سه منبع تغذیه شده و این سه منبع: یورش به جنبش‌های کارگری، زنان و آزادی بیان در کشور است.

در بیانیه کانون نویسندگان آمده است:« بیش از یک قرن حبس برای اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، محمد خنیفر، امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز اللهیاری، عسل محمدی و امیر امیرقلی. دو تن از این هفت تن کارگر شرکت نیشکر هفت‌تپه و دیگران مدافعان کارگران معترض بوده‌اند و اخبار اعتراضات را در فضای مجازی پوشش می‌دادند. اکنون در پی ماه‌ها بازداشت و انواع فشارها، قاضی مقیسه به هر یک از چهار نویسنده و تهیه‌کننده‌ی نشریه اینترنتی گام حکم ۱۸ سال و به یکی از آنها (سپیده قلیان) حکم ۱۹ سال‌ونیم زندان داده است.

در توضیح صدور این حکم‌های بسیار سنگین اشاره به شرایط موجود، انباشتگی خواست‌ها و اعتراض‌ها و نیاز حاکمیت به ایجاد رعب و وحشت گرچه لازم است، کفایت نمی‌کند. بهتر است از نزدیک نگاهی به این رویه بیندازیم و منابع تغذیه‌ی سنگینی حکم‌ها را بشناسیم.

یکی از ویژگی‌های دوران‌نمای این پرونده و این احکام، زن بودن سه تن از هفت متهم پرونده است که پنجاه و پنج سال از یک‌صد و شش سال حکم زندان متوجه آنهاست. گر چه تشدید سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در دل مردم معترض انگیزه‌ی صدور این‌گونه حکم‌هاست، از منابعی نیز تغذیه می‌شوند که یکی از آنها ستم و نفرت جنسیتی است؛ زن بودن است. در همین روزها عاطفه رنگریز و مرضیه امیری از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر، یکی پژوهشگر و دیگری خبرنگار، هر یک به بیش از ده سال زندان و ده‌ها ضربه شلاق محکوم شده‌اند. در همین روزها برای اسرین درکاله و مریم محمدی دو فعال حقوق زنان کیفرخواستی سنگین شامل انواع اتهام‌ها ساخته‌اند که مقدمه‌ی صدور حکم‌های سنگین است. فهرست زنان فعال در بند یا دارای پرونده بسیار طولانی است.

منبع دیگر این حکم‌ها ستم و تنفر طبقاتی است. پرونده‌ی هفت‌تپه نوعی شرح اعتراض کارگری – طبقاتی است و برای حافظان نظم موجود چیزی سهمگین‌تر و غیرقابل تحمل‌تر از آن نیست که چنین اعتراض‌هایی سویه‌ی طبقاتی پیدا کند. اسماعیل بخشی و محمد خنیفر دو کارگر هفت تپه مجموعا به بیست سال زندان محکوم شده‌اند و پنج تن دیگر به سبب دفاع از اعتراضات کارگران هفت‌تپه حکم‌های سنگین گرفته‌ و ده‌ها تن از کارگران معترض هفت تپه به زندان و شلاق محکوم شده‌اند و نیز فعالان کارگری که در زندان به‌سر می‌برند بسیارند و پرونده‌های در نوبت رسیدگی فراوان.

سومین منبع تغذیه‌ی حکم‌های سنگینِ متهمان پرونده‌ی هفت تپه، استبداد و تنفر از آزادی بیان است. پنج تن از متهمان جرمی ندارند جز پوشش دادن به اخبار اعتراضات کارگران در قالب یک نشریه‌ی اینترنتی. اعتراض خود نوعی بیان است. آزادی بیان مخل ستم جنسی و ستم طبقاتی است و موجب ناکارآمد کردن یکی از ابزارهای مهم اعمال آن یعنی جهل و خرافه می‌شود.بی‌سبب نیست که حاکمان به‌شدت از آن بیزارند. بسیارند کسانی که به دلیل ابراز نظر یا عقیده‌اشان اکنون در زندان به‌سر می‌برند یا برایشان پرونده‌سازی شده است.

حکم‌های سنگین متهمان اعتراضات هفت‌تپه از هر سه منبع تغذیه شده است و برآمد و برآیند آنهاست. به همین معنا به سه جنبش تاخته‌اند: جنبش‌های کارگری، زنان و آزادی بیان. همین‌ها را نیز در مقابل خود خواهند داشت.

درست است که بیشتر آمران و عاملان صدور این‌گونه احکام از دهه‌ی ۶۰ آمده‌اند و لابد نتایج “طلایی” سرکوب آن دوره را به‌یاد دارند؛ اما نباید از یاد ببرند که اگر آنها همان‌اند، دنیا دیگر شده است. با صدور احکام سنگین وحشتناک حتما فشارها و رنج‌هایی به فعالان عرصه‌های گوناگون و خانواده‌هایشان تحمیل و موانعی در راه اعتراض‌های مردم ایجاد خواهند کرد؛ اما سکوت و سکون را نمی‌توانند بر آنها غالب کنند.»

فیلم زیر؛ اسماعیل بخشی: من تنها یه چیزی به ذهنم می‌رسه تمام مسئولین این کشور را که باعث بدبختی کارگران شدن، همه را جمع کنیم یه جا، همه‌شون را، و بهشون بگیم خاک بر سرتون بی‌لیاقت‌ها …

افشای فساد؛ بازداشت مدیران یک کانال تلگرامی


با انتشار خبر بازداشت شهرام امجدیان، از مدیران کانال تلگرامی « اعمک » در شبکه‌های اجتماعی، فرمانده انتظامی کردستان از بازداشت ۹ نفر در ارتباط با این کانال تلگرامی که در خصوص عملکرد مدیران کردستان، افشاگری می‌کردند، خبر داده‌است.

به گزارش ایسنا این ۹ نفر از مدیران کانال تلگرامی « اعمک » (افشای عملکرد مدیران کردستان) به «اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده‌اند.

فرمانده انتظامی کردستان در جمع خبرنگاران رسانه‌های گروهی استان کردستان، مدعی شد که «این کانال به مدیران دستگاه‌های دولتی تهمت و افترا می‌زد.»

آنطور که فرمانده انتظامی کردستان ادعا می‌کند، ۱۵ شخصیت حقیقی و ۱۰ شخصیت حقوقی علیه این کانال شکایت کرده‌اند. کانال افشای عملکرد مدیران کردستان به «افترا، تهمت، سلب آسایش عمومی، دلسرد کردن مردم و ارتباط با گروه‌های خارج از کشور و اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده‌است.

به گفته او این افراد در حال حاضر در بازداشت موقت به سر می برند و پیگیری تا رسیدگی نهایی پرونده و صدور حکم نهایی ادامه دارد که بعد از رسیدن به مرحله کیفرخواست در خصوص پرونده این افراد اطلاع رسانی لازم صورت می گیرد.

یادآوری می‌شود که شهرام امجدیان از مدیران کانال تلگرامی « اعمک » در تاریخ ۵ شهریورماه ۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات سنندج بازداشت شد. ماموران تعدادی از لوازم شخصی وی از جمله تلفن همراه و تبلت او را نیز ضبط و با خود برده بودند.

به گفته برخی فعالان مدنی در کردستان، کانال تلگرامی « اعمک » (افشای عملکرد مدیران کردستان) هیچ عملی که بتوان آن ‌را مجرمانه تلقی کرد، انجام نداده ‌است و فعالیت آن بیشتر به مسایل اجتماعی روز و به‌ خصوص فساد اقتصادی مسئولان در کردستان اختصاص داشته است.

رتبه‌بندی گزارشگران بدون مرز در سال جاری، ایران را کماکان در قعر جدول آزادی رسانه‌ها قرار می‌دهد.

امسال ایران در بین ۱۸۰ کشور با ۶ رتبه کمتر نسبت به سال گذشته میلادی به رده ۱۷۰ آطادی رسانه‌ها تنزل یافت.

چندی پیش قوه قضائیه، سپیده قلیان شهروند خبرنگار را به دلیل فعالیت در حوزه خبررسانی اعتراضات کارگران هفت‌تپه به ۱۹ سال و نیم زندان محکوم کرد. همچنین عسل محمدی، ساناز الهیاری و امیر امیرقلی از اعضای تحریریه نشریه «گام» نیز به احکام سنگین ۱۸ سال محکوم شدند.

تایید حکم بازداشت شدگان جلسه یوگا در گرگان


خبرگزاری هرانا – شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ شهرستان گرگان، رای صادره علیه ۲۰ شهروند بازداشت شده مرتبط با پرونده موسوم به “جلسه تمرین یوگا” در این شهر را به آنان ابلاغ کرد. بر اساس این رای، این شهروندان هر کدام به ۵۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم شده اند که با اعمال تخفیف در مجازات، این حکم به معادل جزای نقدی ده میلیون ریالی تبدیل شده است. گفتنی است که ۲ خردادماه سال جاری ۲۰ شهروند در جلسه مختلط تمرین یوگا در گرگان بازداشت شده بودند که توسط دادگاه اتهام “رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت (غیر از زنا)” به آنان تفهیم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه مورخ ۲۶ شهریورماه ۱۳۹۸، حکم صادره علیه بازداشت شدگان جلسه تمرین یوگا در گرگان تائید و به آنها ابلاغ شد.

در متن ابلاغیه صادر شده توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ شهرستان گرگان با ذکر این توضیح که “تجمع مردان و دختران جوان همه روزه در منزلی واقع در کوی سرچشمه گرگان، در ماه رمضان به صورت مختلط و با پوشش نامناسب صورت گرفته و با توجه به دعوت از طریق سایت و گروه در فضای مجازی به منظور برپایی کلاس‌های مختلط یوگا، تعداد ۱۲ نفر خانم و ۸ نفر مرد با وضعیت پوشش نامناسب که در کنار یکدیگر در حال انجام حرکات موزون بوده‌اند و هیچگونه رابطه نسبی و سببی نیز با یکدیگر نداشته اند، اتهام “رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت (غیر از زنا)” علیه این ۲۰ شهروند طرح و بر همین اساس رای محکومیت صادر شده است.

در حکم صادره برای این ۲۰ شهروند (هویت آنان نزد هرانا محفوظ است) “هر یک از متهمان به تحمل ۵۰ ضربه شلاق تعزیری درجه ۶ با احتساب ایام بازداشت قبلی در محل اجرای احکام، وفق قوانین و مقررات موضوعه صادر و اعلام می نماید و لیکن نظر به وجود جهات تخفیف از قبیل وضعیت خاص متهمین، سن و سال، جوانی، شغل و فقدان سوابق کیفری هر یک از متهمین را مستحق برخورداری از تخفیف مجازات قانونی تشخیص و شلاق تعزیری درجه شش هر یک از متهمین به میزان اعلامی را با دو درجه تخفیف به پرداخت جزای نقدی به میزان ده میلیون ریال در حق صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران صادر و اعلام می نماید”.

خبرگزاری تسنیم که به نهادهای امنیتی نزدیک است، پیشتر در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۸، از بازداشت ۲۰ متهم این پرونده در حین تمرین یوگا در یک منزل مسکونی به بهانه آنچه که “پوشش نامناسب” عنوان می کرد خبر داده بود.

لازم به یادآوری است که ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.

شاهد تازه ای از ریاکاری حاکمان شیاد ایران


منصور امان

ستمی که بر تخت روانچی و رُفقایش می رود!

تازه ترین محصول جنگ روانی رژیم ولایت فقیه علیه حریف خارجی و دُشمنان داخلی، راه اندازی تعزیه گرد بستر بیماری سفیر خود در سازمان ملل است. پایوران حُکومت فغان کشان یقه می درانند که دولت آمریکا مانع عیادت آقای ظریف از آقای تخت روانچی شده و به سختی برای گرفتن اشک مُخاطب و نفرین او به تحریم و ترامپ تقلا می کنند.

وزیر خارجه مُلاها در اندوه ندیدن “رفیق چهل ساله اش” در توییتر فیلم درام نشان می دهد و مرثیه کُبرا می نویسد. آقای عراقچی در نقش یک فعال پاسیفیست حقوق بشر پدیدار شده و دولت آمریکا را که “مسائل انسانی را گروگان اهداف سیاسی قرار داده” سرزنش می کند. و سرآخر نوبت به یک مقام ارشد سپاه قُدس، پاسدار امیرعبداللیهان، رسیده که چنگالهایش را فرو ببرد و در ژستی میانه روانه و لطیف، از “رفتار تُندروهای غیرمُتمدن حاکم بر کاخ سفید” گلایه کند.

با این حال به نظر نمی رسد شلنگ تخته اندازی روی محور سفیر مُبتلا به سرطان، یک کُمک تبلیغی مُفید برای “نظام” باشد. ذوق وشوق گرفتن گزک برای کوک کردن تبلیغات خود، به کلی از یاد دستگاه حاکم برده که روی چه نوار باریکی بندبازی می کند و نوسان تبلیغاتی اش روی این رشته، چه نواهای تعادُل بر هم زنی را به غُرش در می آورد.

برای رژیمی که از بیماری و درمان به عُنوان ابزار شکنجه و وسیله قتل سفید مُخالفان و مُنتقدان زندانی اش استفاده انبوه می کند، حتی اشاره ضمنی به این موضوع نیز با شلیک تیر به پای خود برابری می کند. در همان هنگام که آقای ظریف از فراغ همریش نیویورکی اش می نالید، آرش صادقی در سیاهچالهای ج.ا، به سبب جلوگیری عمدی از درمان سرطان یک گام به مرگ نزدیک تر می شد.

او اما تنها قُربانی این سیاست رسمی حاکم بر زندانهای رژیم ولایت فقیه نیست؛ تدبیری ضد انسانی که با قرار دادن زندانیان در شرایط وخیم بهداشتی، تغذیه و اُسکان و به مُوازات آن محروم ساختن آنها از دارو و درمان حتی به هزینه شخصی، از بین بردن یا از کارانداختن اسیران را هدف گرفته است.

جلب ترحُم و مظلوم نمایی از این زاویه در سطح حُکومتی، فقط موضوع را به دلیل پیشینه و شُهرت رُسوای ج.ا، از مساله ای فردی به امری عُمومی بدل کرده، آن را به روز می کند و ابعادی تازه می بخشد.

از طرف دیگر، افشای درمان سفیر حُکومت در یکی از بیمارستانهای مُجهز نیویورک و با بهترین مُراقبتهای پزشکی و دارویی، شاهد تازه ای از ریاکاری حاکمان ج.ا ارایه کرده است. آنها در حالی که علیه آمریکا رجز جنگی می خوانند و مردُم را به “صبر و ایستادگی” در برابر عوارض سیاستهای جُنون آمیز خود دعوت می کنند، همزمان برای حفظ جان گرانبهای شان به “دُشمن”ی که مردُم را از آن برحذر می دارند، پناه می برند و از هیچ ولخرجی برای درمان خویش دریغ ندارند.

آقای تخت روانچی که در سازمان ملل بیانیه های جنگی و حماسی در باب مُبارزه با آمریکا و مُقاومت می خواند، حاضر نیست حتی به طور نمایشی هم در کنار بیماران سرطانی کشور بستری شود؛ همانها که او و همریشانش فقط برای تبلیغ علیه تحریمها و هوچی گری به یادشان می افتند و به اسم داروی آنها، چوب بستی، آب پنیر و پورشه حلبی وارد می کنند.

نه آرش صادقی و نه بیماران سرطانی سهمی از دلسوزی و بیمارنوازی حاکمیت نمی برند. ژست آقای ظریف و شُرکا سیلی جانانه ای است که به صورت خود نواخته اند.