Previous Next

عراق؛ حمله مجدد اسرائیل به پایگاههای سپاه


اسرائیل برای پنجمین بار یک انبار تسلیحاتی گروه وابسته به سپاه قدس را در عراق بمباران کرد

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، رسانه های خبری عربی گزارش می دهند که در جریان حمله هوایی علیه یکی از انبارهای اسلحه حشد الشعبی در خاک عراق که به اسرائیل نسبت داده شده، انفجارهای شدیدی رخ داده و شمار زیادی آمبولانس برای تخلیه کشته شدگان و زخمی ها به محل رسیده اند.

گروه های شیعه در عراق ادعا می کنند که این بمباران توسط هواپیماهای جنگی اسرائیل صورت گرفته که از طریق بخش جنوبی اردن وارد حریم هوایی عراق گردیده و به این حمله دست زده اند.

شبکه تلویزیونی الحدث در گزارش خود گفت که هنوز از شمار تلفات خبر موثقی در دست نیست، ولی ده ها آمبولانس در محل دیده شده است.

آگاهان می گویند که در ظرف چند ماه اخیر، این پنجمین حمله علیه انبارهای اسلحه حشد الشعبی و دیگر گروه های وابسته به حکومت اسلامی ایران است که به اسرائیل نسبت داده می شود.

تحلیلگران می گویند که بدین سان، اسرائیل و حکومت اسلامی ایران در یک جنگ واقعی درگیر هستند، ولی در مرحله کنونی، رژیم ایران می کوشد از طریق عوامل نیابتی خود، به مصاف اسرائیل بیاید.

جنگ از سوریه به مرزهای ایران نزدیک می‌شود

منصور امان: به مُوازات انزوای بین المللی رژیم ولایت فقیه، حاکمان آن به گونه گُسترده تری با پیامدهای جنگ اعلام نشده ای روبرو می شوند که علیه اسراییل به راه انداخته اند. حملات دیروز اسراییل به پایگاه ها و مراکز تسلیحاتی سپاه پاسداران و مُزدوران آن در سوریه، به سلسله ضربه های نظامی تل آویو به ج.ا در این کشور تداوُم بخشیده و زیر آن به مثابه یک فاکتور ثابت در حل و فصل کشمکش دو طرف خط تاکید کشیده است.

اگر تعداد، حجم و پیوستگی این حمله ها برای فهماندن رویکرد اسراییل به حاکمان ایران کافی نبود، اکنون گُسترش حملات آن به انبارها و تاسیسات نظامی حشد الشعبی در عراق، دیگر حتی کند ذهن ترین اینان را نیز باید مُتوجه کرده باشد که اسراییل آنها را برای پرداخت هزینه به پای صندوق حساب فراخوانده است.

ج.ا می کوشد با ایجاد کُریدوری بین ایران، عراق و سوریه و لُبنان مسیری استراتژیک برای انتقال نفرات، جنگ افزار و تدارُکات ایجاد کند که از یکطرف نُفوذ رژیم ولایت فقیه در کشورهای ترانزیت را افزایش داده و از سوی دیگر، تهدیدی دائمی علیه اسراییل و ابزاری برای باجگیری ایجاد خواهد کرد.

اهمیت این امر برای رژیم حاکم تا آنجا که به اسراییل برمی گردد از آن روست که گذشته از ادعاها و لاف زنیهای سران آن، ج.ا جُز توانایی برای دست زدن به اقدامات تروریستی و موشک پرانی از فاصله ایمن، از هیچیک از مولفه های لازم برای وُرود به جنگ همه جانبه با حریفی در سطح اسراییل برخوردار نیست. همین امر نیز علت سُکوت و انفعال آن در برابر صدها رشته عملیات جنگی این کشور علیه خود و وابستگانش را بازگو می کند.

از اواخر تیر ماه تاکُنون، اسراییل به طور پی در پی به ده ها حمله علیه پایگاه های شبه نظامیان وابسته به ج.ا در عراق دست زده است. به این ترتیب دامنه کشمکش نظامی که علیه مُداخله و استقرار سپاه پاسداران در سوریه در جریان است، به گونه انکار ناپذیری به خاک این کشور همسایه نیز کشیده شده است.

با این حال باید توجه داشت که این یک درگیری نظامی مُجرد بین دو طرف نیست، و شُعله های آن در مُحیطی بسته بالا نمی گیرد، بلکه دُرُست همان هنگامی گُر گرفته که رژیم ولایت فقیه در سطح خلیج فارس از هیچ تلاشی برای تحریک آمریکا و مُتحدانش فرو نمی گذارد و از سوی دیگر، تهدید ساخت بُمب اتُم را نیز دوباره به مُعادلات بُحران افزوده است. به بیان دیگر، در بدترین حالت جنگ غیر رسمی اسراییل و ج.ا در سوریه و عراق می تواند در نقش همان جرقه ای عمل کند که بُشکه باروت بُحران رژیم ولایت فقیه در منطقه را مُنفجر می سازد.

گروگان‌گیری تازه سپاه؛ اینبار زوج استرالیایی


زندان اوین؛ گزارشی از بازداشت زوج توریست استرالیایی در تهران

خبرگزاری هرانا – جولی کینگ، شهروند و توریست استرالیایی در تاریخ ۵ مردادماه سال جاری به همراه همسرش در اطراف جاجرود بازداشت شده است. وی پس از یک ماه بازجویی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. علیرغم درخواست های مکرر تاکنون اجازه ملاقات با سفیر کشور استرالیا به وی و شوهرش داده نشده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جولی کینگ، شهروند و توریست استرالیایی در تاریخ ۵ مردادماه ۹۸ به همراه همسر خود بازداشت شده است.

گفته می شود بازداشت این زوج استرالیایی که به ایران سفر کرده بودند، به دلیل کمپ کردن در یک منطقه نظامی در اطراف جاجرود صورت گرفته است.

جولی کینگ ۲۸ ساله و همسرش از زمان بازداشت به مدت یک ماه در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین تحت بازجویی بوده و در تاریخ ۵ شهریورماه به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.

علیرغم درخواست های مکرر خانم جولی کینگ تاکنون اجازه ملاقات با سفیر کشور استرالیا تا کنون به وی داده نشده است. تا لحظه تنظیم این گزارش از وضعیت همسر خانم کینگ و محل نگهداری وی اطلاع دقیقی در دست نیست.

روزنامه فرانسوی: ماشین گروگان‌گیری ملاها

روزنامه فرانسوی لوفیگارو این ارزیابی را مطرح ساخت که حکومت ایران به این جهت یک پژوهشگر ایرانی-فرانسوی را به اتهام واهی جاسوسی بازداشت کرده که دولت فرانسه را وادار سازد او را با یکی از عوامل جمهوری اسلامی که به جرم اقدامات تبهکارانه در بازداشت به سر می برد، مبادله کند.

این روزنامه چاپ پاریس، در گزارش خود نوشت: احتمال می رود مقامات حکومت ایران فریبا عادلخواه، پژوهشگر ایرانی-فرانسوی، که صد روز پیش به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شده را با یک ایرانی زندانی به نام جلال روح‌الله‌‌نژاد در فرانسه مبادله کنند.

در این گزارش امده است یکصد روز از بازداشت فریبا عادلخواه در ایران می گذرد و حکومت ایران قصد دارد که وی را با ، جلال روح‌الله‌‌ نژاد شهروند ایرانی که هفت ماه پیش به اتهام نقض تحریم‌های آمریکا علیه تهران در فرانسه زندانی شده است معاوضه کند .

دستگاه قضایی فرانسه حدود دو هفته پیش با درخواست آمریکا برای استرداد او به واشینگتن موافقت کرد. این شهروند ایرانی حدود هفت ماه پیش در فرانسه بازداشت شد و اتهام او ذکر شده است.

روزنامه فیگارو نوشته است سپاه پاسداران با اعمال فشار بر حسن روحانی و جلوگیری از بهبود روابط ایران و فرانسه، تلاش دارد که اوضاع کشور را وخیم و تر و به سمت و سوی تندروهای حکومت بکشاند .

مقام‌های دو کشور واکنشی به گزارش فیگارو نشان نداده‌اند.

فریبا عادلخواه، پژوهشگر “بنیاد مطالعات علوم سیاسی پاریس” در حدود سه ماه پیش توسط سازمان اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد و وزارت خارجه فرانسه چند هفته پیش اعلام کرد که مقام‌های جمهوری اسلامی هنوز اجازه دسترسی کنسولی به این زندانی تبعه فرانسه را نداده‌اند.

“دختر آبی” پس از خودسوزی درگذشت؛ رفتار رژیم


دختر هوادار تیم استقلال تهران که بخاطر ورود به ورزشگاه بازداشت و سپس خودسوزی کرد درگذشت.

«سحر خدایاری» دختری که هفته گذشته جلوی دادسرای ارشاد تهران خودسوزی کرده بود، صبح امروز درگذشت. این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرد، متوجه شد که باید برای تحمل ۶ ماه حبس به زندان برگردد. او بعد از شنیدن این خبر برآشفت و از دادسرا خارج شد و درحالیکه فریاد می‌کشید و به این موضوع اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد و با ۹۰ درصد سوختگی به بیمارستان منتقل شد.

دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده

در همین حال یک رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور نوشت: «او سه روز پیش فوت کرد اما جنازه را به خانواده‌اش تحویل ندادند. گفتند اول باید بروید و توجیه شوید.» این توضیحات رضا (نام مستعار) از دوستان خانوادگی «سحر» است. دختری که خانواده‌اش سعی کردند او را با نام مستعار «سارا» معرفی کنند اما خیلی زود با لقب «دختر آبی» در رسانه‌ها و فضای مجازی ایران شناخته شد.

رضا یکی از دوستان خانوادگی سحر می‌گوید که سحر روز جمعه، فوت شده و دستگاه تنفس را از او جدا کرده بودند. ابتدا خانواده‌اش را برده بودند برای توجیه شدن: «به خانواده‌اش گفته بودند حق مصاحبه کردن ندارید. ترجیحا مجلس ترحیم نگیرید و مراسم را خانوادگی برگزار کنید. گفتند الان عوامل خارجی و داخلی منتظر سواستفاده هستند و دختر شما تا همین‌جا به اندازه کافی هزینه روی دست مملکت گذاشته است.»

پیکر سحر که اهل قم بود را روز یکشنبه در «بهشت فاطمه» قم دفن کرده‌اند. بدون سر و صدا و بدون آگاهی هیچ‌کس. جنازه دختر آبی را تا آخرین لحظه هم به خانواده‌‌اش تحویل نداده بودند. رضا می‌گوید: «نگرانی اصلی الان برای خانواده‌اش است. آن‌ها به شدت ترسیده‌اند.» یک روز بعد از آن‌که مراسم خاکسپاری خاموش سحر به پایان رسید، بیمارستان مطهری اجازه پیدا می‌کند که خبر فوت او را منتشر کند.

چرا در برابر خودسوزی یک دختر جوان ساکتیم؟

یک نماینده زن مجلس شورای اسلامی از بی‌‌تفاوتی جامعه نسبت به خودسوزی یک دختر جوان انتقاد کرده و گفته است که چنین اتفاقی در هر جای دیگری در دنیا با واکنش وسیع‌تری روبرو می‌شد. او از مردم خواسته سکوت نکنند و دست به دست هم دهند.

اشاره پروانه سلحشوری، به خودسوزی دختری است که نام‌های گوناگونی که به او اطلاق می‌شود این روزها در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد: دختر آبی، سحر، سارا… به او فقط به این خاطر که می‌خواست به تماشای تیم مورد علاقه‌اش برود (کاری که فقط در ایران برای زنان ممنوع است) حکم زندان دادند و او در مقابل دادسرا دست به خودسوزی زد. ۹۰ درصد بدن او سوخته است؛ فاجعه‌ای که شاید در کشوری دیگر جامعه را تکان می‌داد. در ایران ولی واکنش‌ها علیرغم انتشار وسیع رسانه‌ای محدودتر از آن بود که می‌توانست باشد.

جزئیات خودسوزی جلوی دادسرا

سایت خبری رکنا گزارش کرده است که دختری که روز دوشنبه در مقابل ساختمان دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد، یکی از دختران طرفدار تیم استقلال تهران بوده است که به دلیل تماشای فوتبال در استادیوم آزادی بازداشت شده بود.

این در حالیست که پیش‌تر مقام‌های قضایی در روایتی متفاوت، گفته‌ بودند این دختر به‌سبب بدحجابی و درگیری با مأموران پلیس امنیت دستگیر شده‌بوده و با وثیقه آزاد بوده ولی چون جلسه نخست‌ دادگاه‌اش عقب‌افتاده، خودش را آتش زده است.

خواهر این دختر گفته است: «خواهرم اسفندماه ۹۷ برای دیدن بازی استقلال و العین به ورزشگاه آزادی می‌رود که هنگام ورود خواهرم به ورزشگاه ماموران متوجه می‌شوند و وقتی خواهرم مقاومت می‌کند بازداشتش می‌کنند.

خواهر این دختر جوان افزود: خواهرم بیماری دوقطبی داشته و از دو سال پیش تحت نظر پزشک بوده و مدارک کاملی در این زمینه به دادسرا ارائه شده است، اما او مثل فردی عادی مورد بررسی قضایی قرار گرفته و به زندان ورامین منتقل شده است. پس از این که او «به زندان قرچک ورامین انتقال داده می‌شود، لطمه روحی زیادی می‌بیند و می‌ترسد تا اینکه با وثیقه آزاد می‌شود. وقتی برای دریافت گوشی‌اش به دادسرا می‌رود در آنجا اتفاقاتی می‌افتد که می‌شنود باید شش ماه در زندان بماند.» او تاکید کرد: «خواهرم در شرایط بیماری روحی و روانی خودش را آتش می‌زند و حالا در بیمارستان شرایط بدی دارد.»

پایگاه خبری رکنا به نقل از دکتر مصطفی ده مرده‌ئی، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری، درباره وضعیت این زن نوشت: «بیمار خانم جوانی است که به‌ دلیل سوختگی شدید ناشی از بنزین با ۹۰ درصد سوختگی درجه سه در بیمارستان بستری شده و در حال حاضر با کمک دستگاه تنفس می‌کند و در آی‌سی‌یو تحت درمان است.» این دختر جوان عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، پس از خروج از دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد. حاضران به کمک او رفتند و آتش را خاموش کردند، اما شدت سوختگی به حدی بود که با رسیدن اورژانس، مصدوم به سختی نفس می‌کشید.

خودسوزی این دختر ایرانی یادآور ماجرای خودسوزی هما دارابی، فعال زن سیاسی است که حدود 26 سال پیش در تجریش، خود را در اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان ایران به آتش کشید.

23 فوریه 2019
04 اسفند 1397

بی بی سی فارسی: “ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان که پیش‌تر شنیده بودم دیروز در گاردین خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.”

این روایت شاهرخ مسکوب، نویسنده ایرانی از مرگ هما دارابی در کتاب “روزها در راه” است. پزشک کودکان و روان پزشکی که بیست و پنج سال پیش در نزدیکی میدان تجریش تهران در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.

دوستان عرقی سلیمانی در شمال چه می کنند؟


هجوم عراقی‌ها برای خرید ملک به مازندران و گیلان…عرب‌ها دلار می‌دهند و گرانتر می‌خرند

خبرآنلاین در گزارشی نوشت: گزارش‌های میدانی حاکی از حضور چشمگیر اتباع کشور‌های همسایه به خصوص اعراب عراقی برای خرید املاک در استان‌های شمالی کشور است.
استان‌های سرسبز شمال کشور همیشه مقصد گردشگری مردم ایران بوده اند، ولی اخیرا این مقصد گردشگری برای اتباع کشور‌های خارجی از جمله اعراب هم جذاب شده است. آن‌ها با حضور در مناطق گردشگری شمال کشور، از آب و هوای خوب و مناظر زیبای گیلان و مازندران لذت می‌برند و به خاطر توان اقتصادی بالایی که دارند، شروع به خرید املاک کرده اند، البته با واسطه دوستان ایرانی شان.
پیش از این، معدود گزارش‌های رسانه‌ای درباره حضور خریداران عرب در استان‌های شمالی منتشر شده بود که چندان مورد توجه مردم و مسئولان قرار نگرفت، با این حال، تغییرات اجتماعی و اقتصادی، منتظر توجه کسی نمی‌ماند. مشاهدات میدانی نشان دهنده آن است که خریداران عرب خارجی در بخش‌های غربی استان مازندران و شرق استان گیلان، تمایل زیادی برای خرید املاک دارند. این نکته‌ای است که شهروندان بومی منطقه هم آن را تایید می‌کنند.

عرب‌ها دلار می‌دهند و گرانتر می‌خرند
هر تغییر اجتماعی از این دست، زیربنای اقتصادی ملموسی دارد. حضور خریداران عرب در شمال هم زیربنای ملموس اقتصادی یعنی کاهش ارزش پول ملی ما و رونق اقتصادی کشور‌هایی مانند عراق و امارات را به عنوان پشتوانه خود دارد.
یکی از شهرک سازان و فروشندگان املاک که در استان مازندران فعالیت می‌کند، درباره حضور مشتریان عرب در بازار املاک شمال می‌گوید: واقعیت این است که آن‌ها دلار می‌آورند، نرخ‌ها را بالا می‌برند و مشتریان عرب هم بهتر از ایرانیها، زمین و ملک می‌خرند، مثلا یک ویلا به ارزش یک میلیارد تومان را حداقل ۲۰ درصد بیشتر می‌خرند و این به نفع فروشندگان است و فروشنده‌ها ترجیح می‌دهند بی چک و چانه، ملک را به مشتری عرب بفروشند.

مجید یحیی پور درباره مشکلات قانونی معامله املاک با اتباع خارجی می‌گوید: مشکلی وجود ندارد. مشتری خارجی با حضور دوستان ایرانی خود در منطقه حضور پیدا می‌کند، چند ملک پیشنهادی را به او نشان می‌دهیم، با دوستان ایرانی اش مشورت می‌کند و در نهایت، تصمیم خود را می‌گیرد. پس از آن، ما ملک را به نام شخصی می‌کنیم که ایرانی است و کلید را به او تحویل می‌دهیم و اسناد به نام هموطن ما منتقل می‌شود. او درباره اینکه هموطنان کدام بخش‌ها اینطور با دوستان عرب خود، ملک خریداری می‌کنند، می‌گوید، بیشتر اعرابی که اهل خوزستان هستند به همراه مشتریان عرب می‌آیند و البته این اختصاص به خوزستانی‌ها ندارد. مشتریانی داشتیم که دوستانشان از بندر عباس بودند یا برخی مشتریان عراقی، با دوستان ایرانی کرد و اهل کرمانشاه، می‌آیند. با آن‌ها دوستی دارند و این هموطنان را به عنوان نماینده معرفی می‌کنند و ما هم اسناد ملکی را به نام نمایندگان آن‌ها منتقل می‌کنیم.
گشت زنی در مرز مشترک استان‌های گیلان و مازندران نشان می‌دهد ظاهرا فراوانی خرید املاک توسط واسطه‌های ایرانی که به همسایه‌های عرب ارتباط دارند، بیشتر در شهرستان رامسر دیده می‌شود و حضور خریداران عرب در شرق استان مازندران کمتر از سایر نواحی است. ظاهرا روش کار به این صورت است که تور‌های سیاحتی و زیارتی که به مقصد مشهد از مبدا کشور‌های همسایه پرواز می‌کنند، در تهران، مسافران خود را از هواپیما پیاده کرده و مسیر تهران تا مشهد را با اتوبوس یا خودرو‌های توریستی طی می‌کنند. در طی مسیر، ضمن سیاحت و تفریح، املاک زیادی هم از سوی دلالان به خریداران بالقوه عرب، پیشنهاد می‌شود. در سفر‌های بعدی، خریداران عرب که تصمیم خود را گرفته اند، با جیب پر از دلار وارد می‌شوند و به واسطه‌های دوستان ایرانی خود، صاحب املاک مرغوب شمال می‌شوند.
چشم انداز جنگلی، ترجیح اول آن‌ها
یکی دیگر از دلالان مسکن در شمال، معتقد است برخی از مشتریان عرب، چون از جنوب خلیج فارس آمده اند، چشم انداز دریایی دارند و بیشتر راغبند تا در جنگل ها، املاک بخرند. ستار خلیلی در این باره به خبرآنلاین می‌گوید: اعراب قسمت‌های جنگلی و سرسبز شمال را خیلی دوست دارند و طرف دریا زیاد نمی‌روند. کلا آن‌ها طالب ویلا‌هایی با فضا‌های سرسبز هستند. البته برخی از مشتریان عراقی سمت املاک ساحلی هم می‌روند، ولی این املاک شرایط خاصی دارد و معمولا قیمت بالاتری نسبت به ویلا‌هایی با چشم انداز جنگل دارد. به این دلیل همه قدرت خرید املاک ساحلی ندارند و ۱۰ درصد از مشتریان عرب، در سواحل، سرمایه گذاری می‌کنند، ولی مناطق جنگلی نزدیک به دریا مورد پسند زیاد آنهاست و معمولا املاکی با ارزش بین یک تا دو میلیارد تومان را خرید می‌کنند.
این فعال حوزه ساخت و ساز درباره پراکندگی مشتریان عرب در استان‌های شمالی می‌گوید: جای خاصی مدنظر مشتریان عرب نیست که مثلا بگوییم در یک منطقه ۵۰۰ هکتار زمین خریده اند تا بخواهند شهرک عرب نشین درست کنند. البته از سالیان قبل هم حضور اعراب در شمال مرسوم بوده است، ولی در ۶ ماهه اخیر عراقی‌ها بیشتر وارد شده اند. اقتصاد عراق جان گرفته است و آن‌ها دلار در دست دارند و وارد بازار ایران شده اند و حضور آن‌ها باعث افزایش قیمت شده است. مثلا زمینی که متری ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان قیمت داشت از اسفند سال گذشته یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان قیمت گرفته و سه برابر شده است. همچنین ویلای ۲۰۰ میلیونی سال گذشته را الان می‌شود گفت: ۶۵۰ میلیون تومان قیمت دارد، علاوه بر بحث تورم عمومی جامعه، متقاضیان خارجی املاک هم باعث افزایش قیمت شده است.
او درباره اثر حضور خارجیان بر سواحل شمالی کشور می‌گوید: طبعا برای کسانی که شغلشان در ارتباط با ساخت و ساز، املاک و گردشگری است، تاثیر خوبی دارد و متقاضی خرید هر چه بیشتر باشد، بازار پررونق‌تر است، ولی از لحاظ شهروندان بومی، حضور اعراب مسئله چندان جالبی نیست. از لحاظ مسایل اجتماعی و حتی اقتصادی به ضرر شهروندان است. قبل از اینکه عراقی‌ها به شمال بیایند، مواد غذایی قیمت مشخصی داشت، الان قیمت‌ها دارد بالا می‌رود، چون خریدار پولدار از تهران یا خارج از کشور در بازار است و خرید می‌کند. حتی قبوض برق برای افراد بومی هم به صورت توریستی (خوش نشینی) حساب می‌شود. از این دید، هزینه اضافه برای ما دارد. مشخص است حضور مشتریان عرب در شمال مدیریت نشده است و هر کسی خواست، وارد می‌شود و به نام دوستان ایرانی خود ملک می‌خرد. علاوه بر این مباحث، گفته می‌شود به زودی منطقه وسیعی از استان مازندران حد فاصل نوشهر تا بهشهر به صورت منطقه آزاد اقتصادی دربیاید. آنطور که بومیان منطقه می‌گوید این موضوع تقریبا قطعی است و نامزد‌های حضور در مجلس منتظرند تا این خبر خوش را در زمان نزدیک به رقابت‌های انتخاباتی اعلام کنند. به همین خاطر خرید و فروش در منطقه مزبور، رونق زیادتری پیدا کرده و قیمتها، هر روز بالاتر می‌رود.
گردشگرانی که ملک می‌خرند تا سود کنند
حضور خریداران عرب در شمال، تنها به خاطر استفاده از چشم انداز زیبای مناطق سرسبز ایران نیست، می‌توان به روشنی رگه‌های اقتصادی در تصمیمات آن‌ها را دید. آنطور که تورگردانان ایرانی می‌گویند گردشگران عراقی، به شدت صرفه جو هستند و به صورت خانوادگی سفر می‌کنند و حتی غذای خود را می‌پزند. همچنین آن‌ها تمایلی برای حضور در هتل‌های گرانقیمت ندارند و بیشتر دوست دارند در خانه‌هایی که به گردشگران اجاره داده می‌شود، سکنی کنند. این نوع گردشگری در ایران، اقتضا می‌کند آن‌ها پایگاه‌هایی برای خود در شمال که مسیر گردشگری به سمت مشهد -اصلی‌ترین مقصد گردشگری مذهبی در ایران- مهیا کنند.
از این رو، ویلا‌هایی که صاحبان عرب دارد، در اکثر اوقات سال، با حضور دوستان و آشنایان آن‌ها اشغال است و اینطور نیست که بگوییم تنها در مواقع تعطیلات از این املاک استفاده می‌شود. افزایش نرخ ارز در ایران و کاهش ارزش پول ما هم یکی از مهمترین عواملی است که باعث شده عراقی‌ها از سفر به ایران استقبال کنند. در حال حاضر، حقوق یک کارگر ساده در عراق ۵۰۰ دلار است، در حالی‌که هر دینار عراقی ٩٠ ریال ایران است و همین موضوع سفر عراقی‌ها را به ایران برایشان به‌صرفه کرده است. اقامت دو هفته‌ای هر عراقی در ایران اگر بخواهد سفری مقرون به‌صرفه داشته باشد بیشتر از ٢٠٠ دلار نمی‌شود، بنابراین با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شویم که چقدر سفر به ایران برای عراقی‌ها به‌صرفه است و حتی برایشان سفری مرفه و دوست‌داشتنی هم به‌شمار می‌آید؛ چون هم می‌توانند به مشهد بروند و امام رضا (ع) را زیارت کنند هم برای فرار از گرمای کشنده کشورشان در شمال ایران اقامت کنند.
قانونی که پاسخگوی وضع موجود نیست
واقعیت این است که خلاء قانونی درباره حضور بیگانگان به عنوان مالک –غیرمستقیم- وجود دارد. هیات دولت، تصویب نامه‌ای با عنوان «آیین‌نامه چگونگی تملک اموال غیرمنقول توسط اتباع خارجی غیرمقیم در جمهوری اسلامی ایران» را در سال ۱۳۷۴ به تصویب رسانده که در آن، اتباع خارجی که بدون داشتن پروانه اقامت دائمی به منظور سیاحت و استفاده ییلاقی مسافرت‌های منظم فصلی در سنوات متعدد و متوالی به ایران می‌کنند هر گاه بخواهند در ایران محلی را برای سکونت شخصی خریداری کنند باید تقاضای خود را در اظهارنامه‌ای در بر دارنده مشخصات ذکر شده در این آیین‌نامه و مدارک و اسناد مربوط از طریق یکی از نمایندگی‌های سیاسی و کنسولی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و یا استانداری محل وقوع ملک به همراه مدارک واسناد مربوط به وزارت امور خارجه تقدیم کند.
پس از آن مراجع یادشده مکلفند، تقاضا و اسناد و مدارک مربوط و بررسی، آن‌ها را به وزارت امور خارجه ارسال کنند. وزارت امور خارجه پس از کسب نظر از مراجع مربوط (وزارت کشور و وزارت اطلاعات) موضوع را مورد بررسی قرار داده و در خصوص قبولی یا رد تقاضا بنا به مقتضیات سیاسی اعلام نظر می‌کند و در صورت موافقت تقاضا را به منظور تصمیم‌گیری به هیات وزیران، ارائه خواهد کرد. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور پس از انتقال قطعی ملک به متقاضی، مشخصات مالک و ملک مورد معامله را در دفتر مخصوص، ثبت و جریان امر را جهت درج در دفتر خاص به وزارت امور خارجه اعلام می‌کنند.
واقعیت این است که به نظر می‌رسد تشریفات درباره فروش املاک توسط دلالان و واسطه‌های ایرانی رعایت نمی‌شود. آن‌ها با اعلام این که ملک را به هموطن خود می‌فروشند، قادر به ثبت و انتقال اسناد مالکیت به نام ایرانیان هستند و این بخش از ایرانیان هم به دلایل متعدد از جمله دوستی، شراکت و کار، به نام خود و به کام اعراب کشور‌های همسایه، املاک را خریداری کرده و در اختیار دوستان بیگانه خود قرار می‌دهند.

لیاخوف زمانه در کنار خامنه‌ای چه می کند؟


یک نماینده مجلس ولایت در واکنش به سخنان شدیداللحن آخوند پناهیان که برخی نمایندگان دیگر را نااهل و احمق خوانده و گفته بود آی مجلس شورای اسلامی، آدم باش گفت: لیاخوف زمانه در لباس روحانیت در راس منبر حسینی می‌نشیند و مجلس را به توپ وقاحت کلامی می‌بندد.

پناهیان که به باند خامنه ای نزدیک است، گفته بود که چرا اکثریت نمایندگان مجلس رای می‌دهند به این‌که رای نماینده‌ها نباید شفاف باشد، آیا ملت را خوار و بی‌مقدار می‌دانند و بعد هم برخی به‌ صورت بسیار جاهلانه و احمقانه‌ای می‌گویند مگر می‌خواهید تفتیش عقائد کنید.

وی درادامه گفته بود : مگر شما در مجلس به عقاید رای می‌دهید؟ شما بی‌خود می‌کنید بر اساس عقاید رای بدهید، شما باید بر اساس کار کارشناسی رای بدهید نه بر اساس عقاید. ما کاری به عقیده شما نداریم، می‌خواهیم شعور و درک کارشناسی شما را بفهمیم.

عبدالکریم حسین‌زاده، نماینده مجلس در واکنش به این سخنان پناهیان، خطاب به نهادهای نظارتی گفت: بی‌طرفانه ورود کنید و این اهانت به رای ملت را بی‌پاسخ نگذارید. پناهیان نگرانِ شفافیت، به طرفدارانش بگوید قیمت توهین پراکنی چند است.

وی در ادامه پرسید: دستگاه نظارتی متوجه هست که رد نفوذ را در جایی جستجو کند که لیاخوف زمانه در لباس روحانیت در راس منبر حسینی می‌نشیند و مجلس را به توپ وقاحت کلامی می‌بندد؟

انتخابات محلی مسکو به ضرر پوتین تمام شد


انتخابات محلی مسکو به ضرر طرفداران پوتین تمام شد

به گزارش رادیو فرانسه، در انتخابات پارلمان مسکو، طرفداران رئیس جمهوری ولادیمیر پوتین، کرسی‌های زیادی را از دست دادند اما اکثریت مطلق را همچنان حفظ کردند. در دو ماه اخیر، مخالفان دولت با برگزاری تظاهرات پراکنده، نسبت به حذف کاندیداهای خود اعتراض کرده بودند. این اعتراضات و همچنین نارضایتی عمومی سرانجام باعث شد که جناح حاکم بیش از یک‌سوم کرسی‌هایش را از دست بدهد.

روز یکشنبه ٨ سپتامبر/١٧ شهریور، طرفداران ولادیمیر پوتین از مجموع ۴۵ کرسی،٢۵ کرسی را تصاحب کردند. اگرچه این حزب همچنان اکثریت مطلق را در دست خود دارد، اما نسبت به پارلمان قبلی، نزدیک به یک‌سوم از کرسی‌های خود را از دست داده است. در سال ٢٠١۴، نامزدهای حزب “روسیۀ متحد” و مؤتلفان‌شان مجموعاً ٣٨ کرسی را اشغال کرده بودند.

مسکو که حدود ١٣ میلیون جمعیت دارد، یکی از ٨۵ “واحد فدرالی” روسیه است. واحدهای فدرالی به لحاظ اهمیت و ابعاد جغرافیایی بسیار متفاوت‌اند. برخی از این واحدها یک استان بزرگ را در برمی‌گیرد و برخی دیگر تنها یک شهر را. به غیر از پایتخت، تنها شهرهای سنت پترزبورگ و سباستوپول هستند که مستقلاً یک “واحد فدرالی” محسوب می‌شوند و برای خود یک پارلمان محلی دارند.

یکی از وظایف اصلی پارلمان مسکو، تصویب بودجۀ عظیمی است که هرساله به پایتخت اختصاص می‌یابد. بخش عمدۀ این بودجه به دست شهردار مسکو، سرگئی سوبیانین می‌رسد که از وفاداران جدی به پوتین است.

اعتراضات زیرکانۀ مخالفان

امسال، از حدود سه ماه پیش از برگزاری انتخابات، تقریباً هر هفته تظاهراتی در مخالفت با پوتین و حزب حاکم برگزار شد. دلیل مستقیم و علنی این اعتراضات، رد صلاحیت نامزدهای اپوزیسیون بود. آلکسئی ناوالنی، یکی از شناخته‌شده‌ترین مخالفان پوتین که تاکنون چندین بار بازداشت شده، از همۀ رأی‌دهندگان خواست که این‌بار “هوشمندانه” رأی دهند و نامزدهایی را انتخاب کنند که قابلیت مخالفت با جریان حاکم را داشته باشند. مخالفان پوتین بعد از سالها مبارزۀ سیاسی، اینک با احتیاط فراوان اعتراضات خود را پیش می‌برند.

امسال، حزب حاکم که به نارضایتی مردم آگاه بود، بیشتر نامزدهای خود را از میان افراد غیرسیاسی برگزید و سعی کرد وابستگی مستقیم آنان را به کرملین بروز ندهد.

معلوم نیست که رأی‌گیری در مسکو تا چه حد تحت تأثیر تلاش‌ها و تبلیغان ناوالنی و حرکت‌های مخالف پوتین بوده اما به‌هرحال، نارضایتی عمومی مدتی است که در پایتخت افزایش یافته است. افزایش فقر و تغییر قوانین مربوط به بازنشستگی، بخش بزرگی از مردم را ناراضی کرده است. در عین حال، میزان مشارکت این بار نیز مثل دفعات گذشته بسیار ضعیف بود و مطابق آمار رسمی به ٢٢درصد نرسیده است.

فشار و سرکوب

یک روز بعد از انتخابات – دوشنبه ٩ سپتامبر – کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیقات مستقل در مورد خشونت پلیس مسکو شد. خانم میشل باشله کمیسر عالی حقوق بشر (رئیس‌جمهوری پیشین شیلی) گفت که از انجام این تحقیقات حمایت می‌کند. او گفت: “من به خاطر اقدامات پلیس و بازداشت‌های گسترده بسیار نگرانم”. به گفتۀ او طی چندین تظاهرات در ماه‌های ژوئیه و اوت (تیر، مرداد)، بیش از ٢۵٠٠ نفر دستگیر شده‌اند. از سال ٢٠١٢ که اعتراضات گسترده‌ای در واکنش به ریاست جمهوری مجدد پوتین شکل گرفت تاکنون، تظاهرات و بازداشت‌ها هیچگاه به گستردگی امسال نرسیده بود.

بار دیگر انفجار معدن در مازندران حادثه آفرید

بار دیگر انفجار معدن در مازندران حادثه آفرید و سبب فوت یک معدن‌کار زحمتکش شده تا سناریوی انفجار معدن در استان به خط پایانی نرسد.

به گزارش تسنیم، متاسفانه بخش قابل توجهی از معادن مازندران فرسوده و تخریبی بوده و به دلیل بی‌توجهی معدن‌داران و عدم نظارت مسئولان امر هر از چند گاهی شاهد حوادث فوتی و جرحی برای قشر زحمتکش حوزه معدن در استان هستیم.

هنوز چند ماهی از فوت چندین کارگر معدن سوادکوه به دلیل انفجار و بی‌احتیاطی نگذاشته که خبر فوت یک معدن‌کار بر اثر انفجار معدن در چمستان نور نیز خبرساز شد.

متاسفانه نبود مسئول فنی در ۷۰ درصد معادن استان به اذعان سازمان نظام مهندسی معدن، همواره موجب ایجاد خطرات و حوادث جبران‌ناپذیر در معادن استان شده است.

بر اساس اعلام اورژانس مازندران پس از اعلام این حادثه آمبولانس‌های پایگاه‌های اورژانس چمستان و بنفشه‌ده به محل حادثه واقع در وازتنگه چمستان اعزام شدند.

به گفته ذکریا اشک‌پور سخنگوی اورژانس مازندران در حادثه انفجار و ریزش آوار در این معدن زغال‌سنگ، یک آقای ۴۰ ساله جان‌باخت و یک آقای ۳۸ ساله مصدوم شد که توسط یکی از تیم‌های اورژانس به‌مرکز درمانی در چمستان منتقل شد.

سه هزار و ۵۰۰ معدن‌کار در ۷۰۰ معدن فعال استان اشتغال دارند.

فعالیت مخفی هسنه ای؛ افشگری تازه نتانیاهو


نتانیاهو از یک انبار مخفی تجهیزات هسته‌ای دیگر در ایران پرده برداشت

نخست وزیر اسرائیل امروز از وجود یک انبار مخفی مواد و تجهیزات هسته‌ای دیگر که در مناطق مرکزی ایران قرار داشته است، خبر داد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، بنیامین نتانیاهو برای اولین بار در روز دوشنبه ۱۸ شهریور ( ۹ سپتامبر) وجود چنین انباری را اعلام کرد که ادعا می‌کند دراطراف شهرستان آباده، بین شیراز و اصفهان، قرار داشته است.

نتانیاهو گفته است این اطلاعات، را از مجموعه اطلاعات مهمی در مورد ایران که پیش‌تر به دست اسرائیل رسیده است، به دست آورده است.

نتانیاهو روز دوشنبه گفت :«دراین مکان، رژیم ایران به آزمایش‌هایی به منظور تولید سلاح هسته‌ای دست زده است.»

وی ادامه داد مقامات رژیم ایران به محض اینکه مطلع شدند اسرائیل از وجود این انبار مخفی آگاه شده است، آن را تخریب کردند.

اقدام نگران کننده رژیم ایران

به گزارش خبرگزاری فرانسه، سرپرست موقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست امروز شورای حکام این نهاد تایید کرده است که رژیم ایران در حال نصب نسل‌های پیشرفته‌تر ماشین‌های سانتریفیوژ است.

«هنری رم» تحلیلگر مؤسسه «اوراسیا گروپ» راه‌اندازی این نسل از سانتریفیوژ‌ها را «نگران‌کننده‌ترین» اقدام رژیم ایران در جهت کاهش تعهد به توافق هسته‌ای توصیف کرده است.

افتضاح بین‌المللی کشف اورانیوم در تورقوزآباد

این در حالیست که خبرگزاری رویترز روز یکشنبه ۱۷ شهریور از قول دیپلمات‌ها گزارش داد که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در جریان چندین بازدید خود از انباری در «تورقوزآباد» در نزدیکی تهران، آثار اورانیوم و رادیو آکتیو کشف کرده اند.

بدین ترتیب آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد صحت ادعای نخست‌‌وزیر اسرائیل که سال پیش در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل از وجود یک انبار مخفی اتمی در محله‌ تورقوزآباد در جنوب تهران خبر داده بود، به قطعیت رسیده‌ است.

آژانس بین المللی انرژی اتمی برای مدت های متمادی این افشاگری نخست وزیر اسرائیل را نادیده گرفت، ولی اکنون رویترز گزارش می دهد که در تورقورآباد بازرسی هایی انجام گرفته و آثار اورانیوم و رادیو آکتیو به دست آمده است.

نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی پارسال خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود که در مرداد ماه گذشته رژیم ایران ۱۵کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده را از انبار تورقوزآباد که پیش‌تر به آژانس اعلام نشده بود خارج کرده است.

این در حالیست كه رژیم ایران در پاسخ به اظهارات نتانیاهو ادعا کرده بود كه مکان مورد نظر در تورقوزآباد، یک قالی‌شویی است.

دو دیپلمات که بازرسی‌های آژانس را از نزدیک دنبال می‌کنند خبر ردیابی در انبار تورقوزآباد را اعلام کرده‌اند. آنها به رویترز گفته‌اند که آژانس از رژیم ایران خواسته است که منشا این اورانیوم را توضیح دهد؛ اما تهران هنوز توضیحی برای آن ارائه نکرده است.

شش ماه ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه

شش ماه ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه؛ حدود ۱۰۰۰ سال حبس و ۱۵۰۰ ضربه شلاق برای فعالین مدنی و سیاسی

خبرگزاری هرانا – ابراهیم رییسی متولی سابق آستان قدس رضوی و یکی از اعضای اصلی “هیئت مرگ” که در اعدام دسته جمعی هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ نقش اساسی داشت، در روزهای پایانی سال گذشته به عنوان رییس قوه قضاییه جایگزین صادق لاریجانی شد. در حالی که ۶ ماه از انتصاب وی به عنوان رئیس قوه قضاییه می گذرد، افزایش چشمگیر احکام صادره علیه فعالان سیاسی و مدنی در همین مدت کوتاه حکایت از آغاز موج جدیدی از فشار و سرکوب گسترده جامعه مدنی و منتقدان در ایران دارد. طی این بازه زمانی فعالین حوزه های مختلف در پرونده هایی مجزا دستکم به هزار و ۲۷ سال و شش ماه، معادل ۱۲ هزار و ۳۳۰ ماه حبس و هزار و ۴۲۸ ضربه شلاق محکوم شده‌اند که از رشد ۱۱۹ درصدی صدور احکام نسبت به دوره مشابه در زمان ریاست لاریجانی خبر می دهد.

شش ماه از آغاز ریاست ابراهیم رئیسی، در قوه قضاییه می گذرد. زمانی که آیت الله خامنه ای حکم ریاست ابراهیم رئیسی در این منصب را صادر کرد، علیرغم سابقه سیاه وی در دهه شصت، عده ای با اشاره به شعارهای عدالت محور او امیدوار بودند تغییرات مثبتی را در عملکرد قوه قضاییه نسبت به دوران ریاست ۹ سال و شش ماهه صادق آملی لاریجانی شاهد باشند.

دوره لاریجانی با اعتراضات گسترده خیابانی در دی ماه سال ۹۶، مرداد ۹۷، اعتراضات خوزستان، اعتراضات دراویش و…. همراه بود که حداقل تا زمان تنظیم این گزارش ابراهیم رییسی با چنین چالش هایی روبرو نشده است و شاید بر همین اساس تصور از فضای معتدل تری در نهادهای قضایی در مواجه با فعالان مدنی و سیاسی می رفت.

ابراهیم رئیسی پس از انتصاب به مقام ریاست قوه قضاییه، وعده داد که آمده است که تلاش کند تا «مزه شیرین عدالت» را به مردم ایران بچشاند. با این حال از همان روزهای ابتدایی آغاز ریاست وی فعالین حوزه های مختلف ایران طعم عدالت به سبک یکی از اعضای “هیئت مرگ” را چشیدند.

صدور احکام سنگین و کم سابقه قضایی علیه فعالین مدنی، نقض قوانین صریح کشوری از طریق عدم برگزاری دادگاه تجدید نظر با دور زدن قانون از طریق کسب اجازه از رهبر، ممانعت از آزادی موقت بازداشت شدگان به طرق مختلف از جمله صدور قرار وثیقه سنگین و نامتناسب تا زمان برگزاری دادگاه یا اجرای حکم و همینطور افزایش دخالت غیرقانونی ضابطان قضائی در روند قضائی نشان دهنده عزم جزم رئیس قوه قضاییه جدید برای آغاز دوره جدیدی از برخورد با فعالین مدنی و منتقدین بود.

آنچه در پی می‌آید گزارش اجمالی از احکام صادره از آغاز دوره ریاست ابراهیم رئیسی، در منصب ریاست قوه قضاییه تا تاریخ ۱۷ شهریور ماه است (۱۷ اسفند ۹۷ تا ۱۷ شهریور ۹۸) که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است،

بر اساس آمار برداری های صورت گرفته، طی این دوره زمانی صدور احکام حبس توسط دادگاه های مختلف کشور علیه فعالان سیاسی و مدنی افزایش چشم گیری داشته است. این افزایش در مقایسه نسبت تعداد محکومیت ها به سالهای محکومیت، بیشتر نمایان است.

طی این بازه زمانی ۶ ماهه (۱۷ اسفند ۹۷ تا ۱۷ شهریور ۹۸)، ۲۱۲ تن از فعالان حوزه های مختلف سیاسی یا مدنی از جمله مدافعان آزادی اندیشه و بیان، حقوق زنان، اصناف، فعالان دانشجویی، حوزه فرهنگی، فعالان اتنیکی، فعالان کارگری، حوزه مذهبی و سایر دگراندیشان، توسط دادگاه‌های عمومی و انقلاب سراسر کشور در مجموع به هزار و ۲۷ سال و شش ماه، معادل (۱۲ هزار و ۳۳۰ ماه) حبس، ۴۱۸ میلیون و ۳۵۰ هزار ریال جزای نقدی و هزار و ۴۲۸ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.
از مجموع مقدار حبس صادر شده ۹۹۶ سال و ۸ ماه حبس تعزیری (معادل ۱۱ هزار و ۹۶۰ ماه) و ۳۰ سال و ۱۰ ماه حبس تعلیقی (معادل ۳۷۰ ماه) بوده است.
برای درک بهتر تشدید فشارها بر جامعه مدنی از طریق محاکم قضایی کافی است در نظر گرفته شود، در دوره مشابه از سال آخر ریاست صادق لاریجانی یعنی از تاریخ ۱۷ اسفندماه ۹۶ تا ۱۶ شهریور ۹۷، ۲۷۸ تن از فعالین این حوزه ها از بابت اتهامات مختلف در پرونده های جداگانه مجموعا به ۴۶۸ سال و یک ماه حبس (معادل ۵ هزار و ۶۱۷ ماه حبس) و ۲۵۴ میلیون ریال جزای نقدی و هزار ۸۹۱ ضربه شلاق محکوم شدند.

این مقایسه صرفا بر اساس پرونده های منفصل از هم و موارد غیر از اعتراضات خیابانی و بازداشت ها و محاکمات فله ای است، بر همین اساس ۲۳۲ حکم صادره علیه دروایش گنابادی بازداشت شده در اعتراضات موسوم به گلستان هفتم مورد مقایسه قرار نگرفته است.
این آمار نشان می دهد که علیرغم کاهش تعداد محکومین در دوره ابراهیم رئیسی، میانگین احکام صادره در این دوره در مقایسه با دوران ۶ ماهه مشابه در دوران ریاست آملی لاریجانی بدون بروز اعتراضات خیابانی، ۱۱۹ درصد افزایش داشته است که با توجه به اینکه این دوره صرفا زمان آغازین ریاست ابراهیم رئیسی محسوب می شود باید پیش بینی از روزهای سخت تری برای جامعه مدنی و سیاسی ایران داشت.

اسامی ۲۱۲ تن از فعالان سیاسی یا مدنی که از آغاز ریاست ابراهیم رئیسی در حوزه‌های مختلف به حبس، شلاق و جزای نقدی محکوم شده اند در ادامه می‌آید، هرانا پیش تر بصورت جداگانه به گزارشگری از وضعیت این افراد پرداخته بود:
۱- کیومرث مرزبان، ۲- شیما بابایی زیدی، ۳- داریوش آبدار، ۴- محمود معصومی، ۵- بهنام موسیوند، ۶- سعید اقبالی، ۷- مژگان لعلی، ۸- سعید سیفی جهان، ۹- شقایق محکی، ۱۰- نادر افشاری، ۱۱- انوشه عاشوری، ۱۲- علی جوهری، ۱۳- مرضیه امیری، ۱۴- اسحاق روحی، ۱۵- محمدصابر ملک رئیسی، ۱۶- شیراحمد شیرانی، ۱۷- کمال جعفری یزدی، ۱۸- ارس امیری، ۱۹- نجات بهرامی، ۲۰- صادق زیباکلام، ۲۱- حامد آیینه وند، ۲۲- روزبه مشکین خط، ۲۳- محمدرضا آقاجری، ۲۴- نیما صفار، ۲۵- خلیل کریمی، ۲۶- مهدی مقدری، ۲۷- گلرخ ابراهیمی ایرایی، ۲۸- آتنا دائمی، ۲۹- محمدرضا خاتمی، ۳۰- محمد پتایش، ۳۱- خدیجه(لیلا) میرغفاری، ۳۲- رضا مکعیان (ملک)، ۳۳- هاشم زینالی، ۳۴- سیمین عیوض زاده، ۳۵- احسان خیبر، ۳۶- عبدالعظیم عروجی، ۳۷- محسن حاصلی، ۳۸- محسن شجاع، ۳۹- اعظم نجفی، ۴۰- پروین سلیمانی، ۴۱- شرمین یمنی، ۴۲- سارا ساعی، ۴۳- ارشیا رحمتی، ۴۴- مسعود حمیدی، ۴۵- علی بابایی، ۴۶- اسماعیل حسینی کوه کمره ای، ۴۷- فریده طوسی، ۴۸- زهرا مدرس زاده، ۴۹- امیرمهدی جلایری، ۵۰- محمد نجفی، ۵۱- جواد لاری، ۵۲- رحیم محمدپور، ۵۳- مسعود کاظمی، ۵۴- سحر کاظمی، ۵۵- امیرسالار داودی، ۵۶- میلاد محمدحسینی، ۵۷- عبدالله قاسم‌پور، ۵۸- محمدحسین قاسم‌پور، ۵۹- علیرضا حبیبیان، ۶۰- اکبر دلیر، ۶۱- بکتاش آبتین، ۶۲- رضا خندان مهابادی، ۶۳- کیوان باژن، ۶۴- یوسف سلحشور، ۶۵- داوود محمودی، ۶۶- محمد عصری، ۶۷- سیاوش رضاییان، ۶۸- نجف مهدی پور، ۶۹- بهروز زارع، ۷۰- عطاالله احسنی، ۷۱- محمد نجفی، ۷۲- علی باقری، ۷۳- مسعود عاجلو، ۷۴- بهزاد علی بخشی، ۷۵- کیانوش قهرمانی، ۷۶- نریمان نوروزی، ۷۷- رضوانه احمدخانبیگی، ۷۸- امیرمهدی صدیق آرا، ۷۹- علی امین املشی، ۸۰- برزان محمدی، ۸۱- آرشام رضایی، ۸۲- نسرین ستوده، ۸۳- مایکل وایت، ۸۴- ابوالفضل قدیانی، ۸۵- نادر فتوره چی، ۸۶- فرهاد شیخی، ۸۷- مرداس طاهری، ۸۸- عالیه اقدام‌دوست، ۸۹- رسول بداقی، ۹۰- اسماعیل گرامی، ۹۱- جواد ذوالنوری، ۹۲- حسین غلامی، ۹۳- رحمن عابد، ۹۴- اصغر امیرزادگانی، ۹۵- حمیدرضا رحمتی، ۹۶- اقبال شعبانی، ۹۷- محمدعلی زحمتکش، ۹۸- فاطمه محمدی، ۹۹- بهمن کرد، ۱۰۰- سینا درویش عمران، ۱۰۱- علی مظفری، ۱۰۲- لیلا حسین زاده، ۱۰۳- مجتبی داداشی، ۱۰۴- محمد رسول اف، ۱۰۵- حسین جنتی، ۱۰۶- امید اسدی، ۱۰۷- سهند معالی، ۱۰۸- محمد میرزایی، ۱۰۹- باپیر برزه، ۱۱۰- شیرکو علی محمدی، ۱۱۱- کیوان نژادرسول، ۱۱۲- توحید امیر امینی، ۱۱۳-کیانوش اصلانی، ۱۱۴-عباس لسانی، ۱۱۵- مبین الله ویسی، ۱۱۶-مجتبی پروین، ۱۱۷-کاظم صفابخش، ۱۱۸-رحیم غلامی، ۱۱۹- جعفر رستمی، ۱۲۰- عارف محمدی، ۱۲۱- پیمان میرزازاده، ۱۲۲- سمکو جعفری، ۱۲۳- بهزاد شهسوار، ۱۲۴- سیامند شهسوار، ۱۲۵- عباس لسانی، ۱۲۶- سهند معالی، ۱۲۷- سلمان افرا، ۱۲۸- شاکر مرویی، ۱۲۹- خالد حسینی، ۱۳۰- رسول طالب مقدم، ۱۳۱- حسن سعیدی، ۱۳۲- حسین انصاری زاده، ۱۳۳- محمد خنیفر، ۱۳۴- فیصل ثعالبی، ۱۳۵- صاب ظهیری، ۱۳۶- عادل سماعی، ۱۳۷- اسماعیل جعادله، ۱۳۸- بنی نعامی، ۱۳۹- امید ازادی، ۱۴۰- رستم عبدلله زاده ۱۴۱- علی بنی سعده، ۱۴۲- نسرین جوادی، ۱۴۳- توفیق محمودی، ۱۴۴- داود رضوی، ۱۴۵- امان الله بلوچی، ۱۴۶- فاروق ایزدی نیا، ۱۴۷- معین محمدی، ۱۴۸- شیدا عابدی، ۱۴۹- فیروز احمدی، ۱۵۰- خلیل ملاکی، ۱۵۱- سیمین محمدی، ۱۵۲- بیژن احمدی، ۱۵۳- مریم مختاری، ۱۵۴- ساغر محمدی، ۱۵۵- سهراب ملاکی، ۱۵۶- بهمن صالحی، ۱۵۷- سوفیا ممبینی، ۱۵۸- نگین تدریسی، ۱۵۹- خیرالله بخشی، ۱۶۰- شبنم عیسی خانی، ۱۶۱- شهریار خداپناه، ۱۶۲- فرزاد بهادری، ۱۶۳- کامبیز میثاقی، ۱۶۴- مونیکا علیزاده، ۱۶۵- مینو ریاضتی، ۱۶۶- اسدالله جابری، ۱۶۷- احترام شیخی، ۱۶۸- عماد جابری، ۱۶۹- فریده جابری، ۱۷۰- فرخ لقا فرامرزی ۱۷۱- پونه ناشری، ۱۷۲- صبا کردافشاری، ۱۷۳- یاسمن آریانی، ۱۷۴- منیره عربشاهی ، ۱۷۵- مژگان کشاورز، ۱۷۶- ویدا موحد، ۱۷۷- متین امیری، ۱۷۸- مریم امیری، ۱۷۹- عاطفه رنگریز، ۱۸۰- ادریس کسروی، ۱۸۱- طاهر صوفی، ۱۸۲ – هاله صفرزاده، ۱۸۳- علیرضا ثقفی، ۱۸۴- یوسف جلیل، ۱۸۵- فاطمه باختری ، ۱۸۶- زمان فدایی، ۱۸۷- بهنام ابراهیم زاده، ۱۸۸- محسن حق شناس، ۱۸۹-ناهید خداکرمی، ۱۹۰- راحله راحمی پور، ۱۹۱- علیرضا کفایی، ۱۹۲-محمد درستی، ۱۹۳- سالار طاهرافشار، ۱۹۴-اولدوز قاسمی، ۱۹۵- جعفر عظیم زاده، ۱۹۶- حسین حبیبی، ۱۹۷- حسین قدیانی، ۱۹۸- میرموسی ضیاگرگری، ۱۹۹- سجاد شهیری، ۲۰۰- جعفر پکند، ۲۰۱- حمید بلخکانلو، ۲۰۲- غفور برهم، ۲۰۳- ولی نصیری، ۲۰۴- سحر (نام خانوادگی توسط هرانا در حال بررسی است)، ۲۰۴- امین سیبر، ۲۰۵- اسماعیل بخشی، ۲۰۶- سپیده قلیان، ۲۰۷- امیر امیرقلی، ۲۰۸- امیرحسین محمدی فرد، ۲۰۹- ساناز اله‌یاری، ۲۱۰- عسل محمدی، ۲۱۱- محمد خنیفر، ۲۱۲- عباس نوری شادکام.

لازم به ذکر است علاوه بر این محکوم شدگان، تعداد بسیاری از فعالین حوزه های مختلف در سراسر ایران، از جمله هشت فعال محیط زیست بازداشتی در زندان اوین، بازداشت شدگان روز جهانی کارگر، تعدادی از شهروندان بهایی بازداشت شده در شهرهای مختلف کشور، هواداران گروه های مختلف منتقد و مخالف نظام و بسیاری دیگر از فعالین مدنی و سیاسی کماکان در انتظار صدور احکام قضایی هستند. از این رو اینگونه به نظر می‌رسد که همانطور که اشاره شد، در صورت تداوم این رویه، طی شش ماهه دوم سال جاری، جامعه مدنی ایران شاهد افزایش بی سابقه صدور احکام قضایی باشد.
صدور احکام بی محابا و سنگین در این دوره در حالی صورت می‌گیرد که اخیرا ابراهیم رئیسی، عالی ترین مقام قضایی کشور در اقدامی که به گفته بسیاری از حقوق دانان، دور زدن و نقض صریح قوانین کشور است، اقدام به اخذ استیذان از آیت الله خامنه‌ای جهت عدم لزوم برگزاری دادگاه های تجدید نظر با حضور طرفین دعوی کرده است. بر همین اساس اینگونه استنباط می شود که شعب دادگاه تجدید نظر نیز بدون نیاز به شنیدن اعتراض و دفاعیات متهم و وکیل وی اقدام به صدور و غالبا تائید رای دادگاه بدوی کنند.

برای آشنایی بیشتر با ابراهیم رئیسی، لازم به اشاره است در تاریخ ۱۶ اسفندماه ۱۳۹۷، آقای رییسی متولی وقت آستان قدس رضوی و یکی از اعضای اصلی “هیئت مرگ” که در صدور فرامین اعدام دسته جمعی هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ نقش اساسی داشت، توسط آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به عنوان رییس قوه قضاییه منصوب شد.
او در سن ۲۰ سالگی کارش را به عنوان دادستان کرج آغاز کرد. اندکی بعد بعنوان معاون دادستان کل تهران در سال ۱۳۶۷ و در مقام یکی از اعضای “هیئت مرگ” در این شهر ایفای نقش کرد.
آقای رئیسی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ معاون اول قوه قضائیه بود و از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ نیز دادستان کل جمهوری اسلامی. او همچنین در سال ۱۳۹۱ با حکم رهبر جمهوری اسلامی دادستان کل دادگاه ویژه روحانیت شد.

همچنین به دنبال مرگ عباس واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی، با حکم آیت الله خامنه‌ای جایگزین او در این مجموعه عظیم اقتصادی شد. علاوه بر این، وی یکی از نامزدهای مغلوب ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۶ است. رییسی پس از واگذاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ به رقیبش، توسط رهبر جمهوری اسلامی به عضویت “مجمع تشخیص مصلحت نظام” درآمد.

لازم به یادآوری است اعدام زندانیان سیاسی در دهه شصت بعنوان یکی از سیاه ترین بخش های کارنامه فردی است که امروز به ریاست قوه قضاییه منصوب شده است، واقعه‌ای که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های سراسر ایران بخصوص در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند. به طور کلی جرم زندانیان همکاری با سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های مختلف گروه‌های چپ و کمونیست بود.تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰۰ نفر برآورد شده است.

بسیاری از کسانی که اعدام شدند افرادی بودند که محکومیت های خود را به پایان رسانده بودند.
آیت‌الله حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت رهبر ایران در آن سال آقای رئیسی را یکی از مجریان “بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی” نامیده بود.
او ۲۴ مرداد ۱۳۶۷، خطاب به ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان تهران)، حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت تهران)،و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات) گفته بود: “بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می‌کند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند”.

چرا در برابر خودسوزی یک دختر جوان ساکتیم؟


یک نماینده زن مجلس شورای اسلامی از بی‌‌تفاوتی جامعه نسبت به خودسوزی یک دختر جوان انتقاد کرده و گفته است که چنین اتفاقی در هر جای دیگری در دنیا با واکنش وسیع‌تری روبرو می‌شد. او از مردم خواسته سکوت نکنند و دست به دست هم دهند.

اشاره پروانه سلحشوری، به خودسوزی دختری است که نام‌های گوناگونی که به او اطلاق می‌شود این روزها در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد: دختر آبی، سحر، سارا… به او فقط به این خاطر که می‌خواست به تماشای تیم مورد علاقه‌اش برود (کاری که فقط در ایران برای زنان ممنوع است) حکم زندان دادند و او در مقابل دادسرا دست به خودسوزی زد. ۹۰ درصد بدن او سوخته است؛ فاجعه‌ای که شاید در کشوری دیگر جامعه را تکان می‌داد. در ایران ولی واکنش‌ها علیرغم انتشار وسیع رسانه‌ای محدودتر از آن بود که می‌توانست باشد.

جزئیات خودسوزی جلوی دادسرا

سایت خبری رکنا گزارش کرده است که دختری که روز دوشنبه در مقابل ساختمان دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد، یکی از دختران طرفدار تیم استقلال تهران بوده است که به دلیل تماشای فوتبال در استادیوم آزادی بازداشت شده بود.

این در حالیست که پیش‌تر مقام‌های قضایی در روایتی متفاوت، گفته‌ بودند این دختر به‌سبب بدحجابی و درگیری با مأموران پلیس امنیت دستگیر شده‌بوده و با وثیقه آزاد بوده ولی چون جلسه نخست‌ دادگاه‌اش عقب‌افتاده، خودش را آتش زده است.

خواهر این دختر گفته است: «خواهرم اسفندماه ۹۷ برای دیدن بازی استقلال و العین به ورزشگاه آزادی می‌رود که هنگام ورود خواهرم به ورزشگاه ماموران متوجه می‌شوند و وقتی خواهرم مقاومت می‌کند بازداشتش می‌کنند.

خواهر این دختر جوان افزود: خواهرم بیماری دوقطبی داشته و از دو سال پیش تحت نظر پزشک بوده و مدارک کاملی در این زمینه به دادسرا ارائه شده است، اما او مثل فردی عادی مورد بررسی قضایی قرار گرفته و به زندان ورامین منتقل شده است. پس از این که او «به زندان قرچک ورامین انتقال داده می‌شود، لطمه روحی زیادی می‌بیند و می‌ترسد تا اینکه با وثیقه آزاد می‌شود. وقتی برای دریافت گوشی‌اش به دادسرا می‌رود در آنجا اتفاقاتی می‌افتد که می‌شنود باید شش ماه در زندان بماند.» او تاکید کرد: «خواهرم در شرایط بیماری روحی و روانی خودش را آتش می‌زند و حالا در بیمارستان شرایط بدی دارد.»

پایگاه خبری رکنا به نقل از دکتر مصطفی ده مرده‌ئی، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری، درباره وضعیت این زن نوشت: «بیمار خانم جوانی است که به‌ دلیل سوختگی شدید ناشی از بنزین با ۹۰ درصد سوختگی درجه سه در بیمارستان بستری شده و در حال حاضر با کمک دستگاه تنفس می‌کند و در آی‌سی‌یو تحت درمان است.» این دختر جوان عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، پس از خروج از دادسرای ارشاد تهران با ریختن بنزین خودش را آتش زد. حاضران به کمک او رفتند و آتش را خاموش کردند، اما شدت سوختگی به حدی بود که با رسیدن اورژانس، مصدوم به سختی نفس می‌کشید.

خودسوزی این دختر ایرانی یادآور ماجرای خودسوزی هما دارابی، فعال زن سیاسی است که حدود 26 سال پیش در تجریش، خود را در اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان ایران به آتش کشید.

23 فوریه 2019
04 اسفند 1397

بی بی سی فارسی: “ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانه‌ جمهوری اسلامی با زنان که پیش‌تر شنیده بودم دیروز در گاردین خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.”

این روایت شاهرخ مسکوب، نویسنده ایرانی از مرگ هما دارابی در کتاب “روزها در راه” است. پزشک کودکان و روان پزشکی که بیست و پنج سال پیش در نزدیکی میدان تجریش تهران در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.