Previous Next

برجام/شمخانی؛ صدای شکستن استخوانهای رژیم


پاسدار شمخانی: نباید برجام را امضا می‌کردیم

به گزارش مهر، «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در مصاحبه‌ای با شبکه «ان‌بی‌سی نیوز» گفت: ما نمی بایست توافق هسته ای دوران ریاست جمهوری اوباما (برجام) را امضاء می کردیم.

این مقام ارشد جمهوری اسلامی در ادامه افزود: کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ (رئیس جمهوری آمریکا،) ما را به زانو درنخواهد آورد و نیز نمی تواند تهران را به میز مذاکره هسته‌ای برگرداند.

دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی تصریح کرد: هدف تحریم‌ها، مذاکره نیست؛ بلکه وادار کردن ما به تسلیم است. مادامیکه آمریکا این رویکرد را در پیش بگیرد، تهران هرگز به دنبال مذاکره نخواهد بود.

شمخانی در پایان این مصاحبه، آمریکا را متجاوز و منشأ اصلی تنش ها در منطقه خواند و به این کشور هشدار داد تاعاقلانه عمل کند.

فیلم زیر؛ روحانی: اگر در پایان ۶۰ روز دوم با اروپا به نتیجه نرسیم، حتما برای سومین‌بار از تعهدهای هسته‌ای کم می‌کنیم

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز گذشته درباره اجرای گام سوم کاهش تعهدات هسته‌ای گفت: تا این لحظه رایزنی‌ها درخصوص اجرای تعهدات اروپایی‌ها به نتیجه نرسیده است. البته تلاش‌ها در حال انجام است. ماکرون در حال تلاش‌هایی است. ما منتظر آن هستیم در مدت باقیمانده تلاش‌های دیپلماتیک به چه نتیجه‌ای می‌رسد و پس از آن، شورای عالی نظارت بر برجام تصمیم‌گیری خواهد کرد چه اقدامی انجام دهیم. گام سوم نیز متناسب با اقدامات طرف مقابل در حال طراحی است.

این در حالیست که برخی آگاهان در مورد علت سفر محمد جواد ظریف به اسکاندیناوی می گویند که حکومت ایران از کشورهای غرب اروپا در دور زدن تحریم های آمریکا مایوس شده و سازوکار موسوم به اینستکس نیز ناکام مانده و اکنون در تلاش برای یافتن راه چاره به منظور رفع بحران اقتصادی، به ممالک اسکاندیناوی روی می آورد.

احتمال خروج انگلیس از برجام

سفیر سابق آمریکا در انگلیس در مورد انتظار دولت ترامپ از دولت بوریس جانسون گفت: چیزی که شاید دونالد ترامپ و جان بولتون بیش از همه در مورد انگللیس مشتاق آن باشند، خروج آن کشور از توافق اتمی با رژیم ایران است.

این دیپلمات ارشد آمریکايی که در باره اهداف سفر بولتون به لندن توضیح می داد، در پاسخ به این ستوال که چرا ترامپ از خروج انگللیس از اتحادیه اروپا چه با توافق و چه بدون توافق حمایت می‌کند، گفت: دیدگاه احتمالی دولت آمریکا این است که انگللیس با خروج از اتحادیه اروپا می‌تواند به شکل بهتری در حوزه‌هایی چون چین و ایران با آمریکا هم‌سو باشد.

وی افزود: تا الان،‌ انگللیس هم‌راستا با فرانسه و آلمان تلاش کرده تا در توافق هسته ای باقی بماند، اما دولت ترامپ بسیار مشتاق است که انگللیس هم از برجام خارج شود.

سفیر سابق آمریکا در انگللیس گفت: حدس من این است که دولت جدید انگللیس از قرارداد هسته ای با رژیم ایران خارج می‌شود.

هشدار آمریكا به یونان درباره نفتكش تروریستها


در پی انتشار خبر حرکت نفتکش جمهوری اسلامی به سمت یونان، خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام وزارت خارجه آمریکا گزارش داد که آمریکا موضع قاطع خود را درباره این نفتکش به دولت یونان اعلام کرده است.

این مقام وزارت خارجه گفت: «هرگونه کمک به این نفتکش می تواند فراهم کردن لوازم حمایت از یک سازمان تروریستی بین المللی تحت تحریم آمریکا در نظر گرفته شود که پیامدهای مجرمانه بالقوه دارد.

این نفت‌کش به اتهام حمل غیرقانونی نفت به سوریه و نقض تحریم‌های آن کشور از سوی اتحادیه اروپا توقیف شده بود.

نگرانی رژیم ایران از احتمال توقیف دوباره نفتکش

چند ساعت پس از حرکت نفتکش «گریس۱» – که به «آدریان دریا-۱» تغییر نام داده – از جبل‌الطارق، رژیم ایران نسبت به توقیف مجدد آن ابراز نگرانی کرد و آن را «تهدید کشتیرانی آزاد» دانست.

به گزارش رادیو فرانسه، عباس موسوی، سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی روز دوشنبه، درباره احتمال توقیف مجدد این نفتکش حامل نفت ایران، گفت: «اگر این اقدام انجام شود یا حتی بیان شود، این مسئله یک نوع تهدید کشتیرانی آزاد است.»

او ادامه داد: «جمهوری اسلامی از طریق مجاری رسمی که داشته و به ویژه سفارت سوئیس، هشدارهای لازم را به مقامات آمریکایی داده تا این اقدام اشتباه را انجام ندهند چراکه با عواقب بدی روبه‌رو می‌شوند.»

نفتکش «آدریان دریا-۱» که از این پس با پرچم جمهوری اسلامی حرکت می‌کند، ساعت ۲۳ یکشنبه (به وقت محلی) از جبل‌الطارق به راه افتاد. این نفتکش سه روز پیش، با حکم دادگاه جبل‌الطارق رفع توقیف شده بود. گفته می شود مقصد این کشتی نفتکش یونان است.

هشدار انگلیس به جمهوری اسلامی

وزارت امور خارجه انگلیس پیش تر در بیانیه‌ای که به آزادی ابرنفتکش «گریس ۱» توسط دولت جبل‌الطارق واکنش نشان داده، اعلام کرده بود که دولت‌ جبل‌الطارق از رژیم ایران ضمانت گرفته که این کشتی به سوی سوریه حرکت نکند.

به گزارش ایسنا، وزارت امور خارجه انگیس روز پنجشنبه در بیانیه‌ای نوشت: انگلیس نتیجه اقدامات و فرایندهای قانونی مقامات جبل‌الطارق که برای جلوگیری از رسیدن محموله این کشتی به سوریه در راستای تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه سوریه اتخاذ کرده را در نظر دارد.

در ادامه بیانیه آمده است: ما در نظر داریم که دولت جبل‌الطارق از رژیم ایران ضمانت گرفته که کشتی گریس ۱ به سوی سوریه حرکت نکند. رژیم ایران باید به ضمانتی که داده پایبند بماند. ما یه گوشه نمی‌ایستیم و نمی‌گذاریم که رژیم ایران تحریم‌های حیاتی اتحادیه اروپا علیه کشوری که از سلاح‌های شیمیایی عیله مردم خودش استفاده کرده را دور بزند.

وزارت خارجه انگلیس در آخر نوشت: هیچگونه قیاس یا شباهتی میان حملات و توقیف غیرقانونی و غیرقابل قبول کشتی‌های تجاری در تنگه هرمز توسط رژیم ایران و اجرای تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه سوریه توسط دولت جبل‌الطارق وجود ندارد. به آزادی کشتیرانی و تجارت دریایی باید احترام گذاشته شود و قوانین بین‌المللی بایست حفظ گردند.

درباره اهمیت بیانیه 14 نفر؛ یک فرصت تاریخی


حنیف حیدرنژاد

در مورد اهمیت بیانیه 14 نفر

روز 30 خرداد 1398، 14 نفر از فعالین مدنی و سیاسی در داخل ایران در بیانیه دوم خود خواسته هائی را مطرح کردند که تا کنون از سوی 850 نفر در خارج از کشور مورد حمایت قرار گرفته است. علاوه بر آن، تا کنون چندین گروه 14 نفره دیگر در داخل و خارج کشور از خواسته های آن 14 نفر اول اعلام حمایت کرده یا خواسته هائی را نیز به آن اضافه کرده اند.

چند ویژگی بیانیه
چند ویژگی این بیانیه را از دیگر فعالیت های تاکنونی برعلیه جمهوری اسلامی متمایز کرده و به آن اهمیت خاص می دهد:

1. این بیانیه توسط افرادی که در داخل ایران زندگی می کنند و با نام و با عکس آنها منتشر شده است. بخوبی واضح است چنین اقدامی به معنی پذیرش دستگیری و زندان و شکنجه و حتی مرگ می باشد. ماهیت جمهوری اسلامی در 40 سال گذشته این را هم خوب روشن کرده که دایره این اقدامات سرکوبگرانه می تواند خانواده و بستگان این افراد را هم شامل شود. بنابراین، صدور این بیانیه، اقدامی شجاعانه و به معنی دقیق کلمه اقدامی “جان بر کفانه” است. هدف از این جملات، قهرمان سازی نیست، بلکه بیانِ مفهومِ عملی اقدامی است که این افراد انجام داده اند.

یک تاثیر و نتیجه انتشار این بیانیه می تواند شکستن دیوار ترسی باشد که حکومت اسلامی در ایران در40 سال گذشته بر دور مردم ساخته است. پیام دیگرِ آن این است که برای مبارزه بر علیه این حکومت “نق زدن” و “غُر زدن” و اعتراضِ پنهان کافی نیست و اگر کسی واقعا خواستار پایان این وضعیت است، باید از خودش شروع کرده، ترس را به کناری گذاشته و حاضر باشد که عواقب عمل خود را، هر چند سخت و تلخ بپذیرد. این، یعنی چشم را به بیرون ندوزید و منتظر نباشید کس دیگری برای شما وارد میدان شود. اگر مخالفید و ناراضی و اگر خواهان تغییر هستید، به خود متکی باشید و از خود شروع کنید. اگر چه این تاثیرات فورا و در مقیاس گسترده ی اجتماعی خود را نشان نخواهد داد، اما به مرور زمان می تواند بیشتر و بیشتر اثرگذار باشد.

2. این بیانیه از کلی گوئی و مقدمه سازی پرهیز و چند خواست مشخص را مطرح می کند:
نه به قانون اساسی، نه به ولایت فقیه، نه به اصلاحات و بازسای این حکومت،
تاکید بر مخالفت با کلیت حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن، تاکید بر«گذار کامل» و مسالمت آمیز از این رژیم،
تاکید بر ایجاد حکومتی دموکراتیک و سکولار بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و تدوین یک قانون اساسی مدرن در یک انتخابات آزاد،
تاکید بر فراجناحی بودن این مطالبات برای عبور کامل از جمهوری اسلامی.

اگر چه می توان به این خواسته ها، خواسته های دیگری را نیز اضافه کرد، اما بیانیه دوم 14 نفر می تواند در مرحله کنونی پایه ی حداقلیِ اتحاد و همسوئی مردم با هم، یا پایه ی حداقلیِ لازم برای ائتلاف نیروهای مختلف سیاسی برای گذار از جمهوری اسلامی شود. به این ترتیب می توان به 40 سال دوری و اختلاف و پراکندگی ایرانیان یا نیروهای مختلفِ مخالف جمهوری اسلامی پایان داد و حولِ خواسته های مشخص به یک توافق مرحله ای رسید.

3. اعلام حمایت سریع چند صد نفر فعال سیاسی- اجتماعی- فرهنگیِ مخالف رژیم در خارج کشور و ایجاد یک “کمیته حمایت از بیانیه 14 نفر”، فرصت مناسبی ایجاد کرده است تا مبارزه مردم در داخل و خارج کشور به هم پیوند بخورد. یکی از اهداف رژیم جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته ایجاد اختلاف و انشقاق بین فعالیت و مبارزه داخل و خارج کشور بوده که نتیجه عملی آن نیز دوری این دو بالِ مبارزه از همدیگر بوده است. برای اولین بار این پیوند به شکلِ فرا جناحی ایجاد شده و یکی از بزرگترین “طلسم” های چند دهه اخیر که رژیم جمهوری اسلامی بر روی آن بسیار سرمایه گذاری کرده بود، شکسته شده است. این خود می تواند زمینه بسیار مناسبی برای فعال کردن نیروهای داخل و خارج کشور شده و روحیه جدیدی به مبارزه ای که مدت ها پاسیو و منفعل شده بود می دمد. اگر فعالیت های “کمیته حمایت از بیانیه 14 نفر” بطور مناسبی شکل گرفته و در عرصه روابط عمومی و تبلیغ در کشورهای مختلف جهان به خوبی فعال شود، سکوت نسبی خبری در کشورهای غربی در ارتباط با مبارزه روزمره مردم ایران شکسته شده و از این طریق می توان با تاثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای غربی، حکومت های آنها را نیز با حمایت از مبارزه داخلی مردم و فشار بیشتر بر حکومت اسلامی در ایران ترغیب کرد.

4. بیانیه ای با امضاء 14 نفر، یک کار گروهی و دسته جمعی است. همان چیزی که حکومت اسلامی از آن هراس داشته و 40 سال است تلاش می کند تا زمینه های هر نوع فعالیت دسته جمعی صنفی و سیاسی را در نطفه خفه کند. اینکه گروه های 14 نفره دیگری، چه در داخل یا خارج از کشور شکل گرفته و اعلام حمایت می کنند، تقویتِ روحیه کار دسته جمعی است. این یعنی باید ترس و بی اعتمادی نسبت به هم را در هم شکست، باید به هم نزدیک شد و در برابر دشمن مشترک با هم وارد اقدام عملی مشترک شد. کار دسته جمعی، زمینه کار تشکیلاتی را فراهم و یکی از کمبود های مبارزه برعلیه جمهوری اسلامی، یعنی ایجاد و تقویت سازماندهی برای مراحل بعدی مبارزه را تسهیل می کند.

نگاهی به دو نظر مخالفت
در مخالفت هائی که به بیانیه 14 نفر شده است، دو نظر در شبکه های اجتماعی، بویژه از سوی آنانی که در خارج از کشور هستند برجسته تر است:
اول: مخالفت با برخی از امضاء کنندگان، بخصوص مخالفت با محمد نوری زاد. از نظر نگارنده و بر اساس باور به “ایران متعلق به همه ایرانیان است”، ما، ایرانیان ضمن حفظِ اختلافات با همدیگر، باید یاد بگیریم در یک چهارچوب دمکراتیک با هم زندگی کرده و با هم همکاری یا ائتلاف داشته باشیم. آندسته از افراد که در نقش آمر و یا عامل در جنایت و کشتن مردم ایران دست نداشته و آنان که در سطوح مدیریتی بالا و معاونت، در نابودی و چپاول و غارت سرمایه های ملی دست نداشته اند، در صورتی که گذشته خود را نقد و اطلاعات خود از آنچه مردم در مورد آن بی اطلاع هستند را علنی کنند، باید بتوانند در مبارزه برای عبور از جمهوری اسلامی شرکت کنند. نباید این افراد را به دامن جمهوری اسلامی هُل داد، بلکه باید راه کنده شدن آنها از جمهوری اسلامی را هموار کرد. اگر هم در مورد هر یک از این افراد، شاکیِ خصوصی وجود داشته باشد، این وظیفه یک دادگستری مستقل است که بعد از جمهوری اسلامی و با رعایت تمامِ قوانین یک دادرسی عادلانه و مطابق استانداردهای بین المللی به چنین شکایت هائی رسیدگی کند.

دوم: عده ای با تاکید بر عدد 14 و مقایسه آن با “14 معصوم”، این نظر را القاء می کنند که گویا این بیانیه برای نجات جمهوری اسلامی بوده و نقش سوپاپ اطمینان را دارد. در این مورد باید گفت جای تاسف دارد افرادی که چنین می اندیشند، بجای توجه به محتوای بیانیه و نقد آن، با ذهنیتی مذهبی زده، مباحثی کاملا سطحی و بی پایه و اساس را دامن می زنند. باید امیدوار بود که این افراد متوجه شوند چه بسا این خود آنها هستند که در دام باورهای مذهبی و سنتی گرفتار هستند و تلاش کنند به جای شکل، بر محتوا تمرکز کنند و بجای دامن زدن به بحث های سطحی، از روش های منطقی و مستدل استفاده کنند.

یک فرصت تاریخی
در هر جنبشی، فرصت های تاریخی غیر منتظره و پیش بینی نشده ای وجود دارد که اگر پدیدار شد، باید قدر آن را دانست و نهایت تلاش را به عمل آورد که از آن به بهترین شکل استفاده کرد. بعد از 40 سال، مردم ایران در داخل و خارج از کشور فرصتی پیدا کرده اند که در زمانی که جمهوری اسلامی در ضعیف ترین وضعیت خود قرار دارد، به دوری و بی اعتمادی از همدیگر، که همین رژیم به آن دامن زده، پایان داده و بی عملی و نظاره گری را به کنار گذاشته و با اتکاء بر خود، برای تغییر شرایط سیاسی و عبور کامل از جمهوری اسلامی وارد عمل شوند. چنین فرصتی را باید غنیمت شمرده و شایسته است هر کسی، در حدِ توان یا امکانات خود به حمایت از آن برخیزد.

**********************************

بیانیه اتحاد برای دمکراسی؛
حل بحرانهای کشور تنها با گذر از جمهوری اسلامی ممکن است‎

حاصل چهل سال حکومت جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام ایدئولوژیک، سرکوبگر و ضد حقوق بشر، جزجنگ، سرکوب دگراندیشان، تبعیض های جنسیتی، اتنیکی وعقیدتی، زندان، شکنجه، اعدام، تبعید، دشمن تراشی، ترور درداخل و خارج کشور، حمایت ازتروریسم بین المللی، فساد، تخریب گسترده محیط زیست و … نبوده است. کشورما طی این چهل سال بدلیل سیاست خارجی خصمانه با جهان غرب و کشورهای منطقه، فرصت های تاریخی زیادی را از دست داده وصدها میلیارد دلاربه اقتصاد کشورزیان وارد آمده است.

فساد نهادینه شده درنظام درتمام تاروپود اقتصاد کشور آنچنان رخنه کرده است، که کشوردیگر توسط نهادهای دولتی کنترل و هدایت نشده، بلکه این باندهای مافیایی هستند که قدرت سیاسی و اقتصادی را درچنگ خود گرفته و سیاست می کنند. تمامی جناحهای رژیم، اعم از اصولگرا، اصلاح طلب و معتدل و در راس آن بیت سید علی خامنه ای در این نابسامانی ها وغارت و چپاول ثروت کشورهم سو و هم کاسه هستند. زیان و خسران عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در این مدت بمراتب ازهردولت اشغالگری بیشتر بوده است.

قدرت سیاسی واقتصادی درجمهوری اسلامی در دست بیت رهبری، سپاه و ارگان های امنیتی، در دست تعداد اندکی از سران نظام واطرافیان شان متمرکز شده است. آنها با پایمالی آزادی های اجتماعی و سیاسی، سرکوب همه سازمانها و احزاب دگراندیش و نیز با نمایش ها و تمهید های انتخاباتی، قدرت سیاسی را قبضه کرده اند. دربخش اقتصاد ازهمان شروع کار با مصادره اموال و واحدهای اقتصادی بخش خصوصی و سوء استفاده از درآمدهای میلیاردی نفت، ازفعالیت و گسترش بخش خصوصی مستقل جلوگیری کرده اند، تا جائیکه بیش از 80% اقتصاد کشور تحت مالکیت و کنترل دولت و نهادهای وابسته به حاکمیت قرارگرفت. چنین تمرکز گسترده اقتصادی و فساد فراگیر، کشورمان را ازبهره گیری از نیروهای کارآفرین، آینده ساز و صنعتگر محروم کرده است.

اما اشکال گوناگون مبارزه بخش های مختلف جامعه و نیروهای آزادیخواه علیه حاکمان ارتجاعی و مستبد هیچ گاه خاموشی نیافت. جنبش های مردمی، تشکل های سیاسی، صنفی و نیروهای آزادیخواه و عدالت طلب، در این چهل سال از مقابله با این استبداد پا پس نکشیدند. علیرغم هزینه های زیاد، حتی کشتارهای دسته جمعی 67هم نتوانست آتش این مبارزه حق طلبانه را خاموش کند. این مبارزات تا رسیدن به تغییر و تحول اساسی و استقرار دمکراسی بجای نظام جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.

جنبش زنان، پایدارترین جنبش اجتماعی، ازهمان ابتدای استقرار جمهوری اسلامی، برای مقابله و رفع تبعیض جنسیتی شکل گرفته و همواره نظام جمهوری اسلامی را به چالش کشانده است. این جنبش با کمپین های مختلف، مانند کمپین یک میلیون امضا، حضور میدانی دختران خیابان انقلاب و کمپین چهار شنبه سفید، سرمشقی شد برای همه جنبش های مدنی. هم اکنون زنان مبارز و ارجمندی مانند، نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا محمدی، سپیده قلیان، گلرخ ایرایی و … در زندان های نظام اسیرهستند. به جرات می توان گفت که حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل ساختار فکری واپسگرایانه شان بیشترین هراس را از جنبش زنان دارند. جنبشی که قدرت بسیج نیمی ازجمعیت کشورعلیه کلیت نظام و ارزشهای عقب افتاده اش را داراست. آخرین احکام سنگین علیه فعالین این جنبش، ۵۵ سال برای زنان محبوس در زندان قرچک، یاسمین آریائی، منیره عربشاهی، و مژگان کشاورز و مجازات کسانیکه برای خانم مسیح علینژاد فیلم و یا عکس ارسال می کنند، نشاندهنده چنین ترسی است.

جنبش کارگری یکی از با سابقه ترین جنبش های مدنی و صنفی کشورمان ایران است. سابقه و قدرت سازماندهی کارگران نتایج و دستاورد های جدی و ملموسی در تاریخ جدید ببار آورده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت نفت و هفت تپه و سندیکای کارکران فلزکار مکانیک ایران و دهها انجمن صنفی، توانستند از دل سرکوب و فشارهای سنگین برروی جنبش کارگری قد علم کرده و رشد کنند. مبارزه برای حقوق کارگران، مقابله با قوانین ضد کارگری، دفاع ازخواست های صنفی ــ اقتصادی کارگران، مقابله با فساد و تلاش برای متشکل کردن نیروی کاراز جمله اهداف این تشکل هاست. همراهی دهها انجمن صنفی و صدها فعال مدافع نیروی کارازاین جنبش، در کنار حمایت اتحادیه ها و سندیکاهای بین المللی از آنها، آنرا تبدیل به نیرویی غیرقابل چشم پوشی در تحولات سیاسی ــ اجتماعی کشورکرده است.

دیگر جنبش های اجتماعی، مدنی و صنفی، حنبش های اتنیکی، جنبش معلمین و فرهنگیان، پرستاران، مال باختگان، دانشجویان، ، بازنشستگان، جنبش فعالین حفظ محیط زیست و .. هر یک درحد و توان، صدای اعتراض خودرا به نابرایری، تبعیض، فساد سیتماتیک وتخریب زیست محیط، بلند کرده و نقش تعیین کننده ای را در تغییر و تحولات سیاسی جاری کشور برعهده گرفته اند.

تداوم این جنبش ها و حرکت های اعتراضی، گسترش دامنه و تنوع بی سابقه شان در عرصه ها و ابعاد مختلف، به همراه حمایت میلیونی مردم، نشان می دهد که دستگاهای امنیتی رژیم توان از بین بردشان را نداشته و سیاست سرکوب و بگیر وببند نمی تواند پیشرفت شان را سد نماید. هربار که رژیم فعالین یکی از این جنبش ها را دستگیر و با احکام سنگین مجازات کرده و یا به روشهای جنایتکارانه در زندان و بیرون از زندان به قتل رسانده و ترور کرده و سرمست پیروزی می شود، جنبش های دیگری ققنوس وار از گوشه دیگر جامعه و با قدرت بیشتر و خواست های روشنتر پا به میدان مبارزه می گذارند. حرکت و بیانیه 14 نفر مبارز آزادیخواه و شجاع کشور نمونه گویای این روند است. در زمانه ای که رژیم تمام تلاش خودرا بکار می گرفت تا گفتمان سیاسی را به دوگانه انتخاب تحریم و جنگ یا جمهوری اسلامی محدود نماید، حرکت 14نفر گفتمان عبور از کل نظام، بعنوان عامل اصلی وضعیت بحرانی موجود را در داخل کشور به میدان آورد. آنها در بیانیه اول استعفای آقای خامنه ای، مسئول و فرد اول نظام که ازقدرت بی بدیل و نامحدود برخوردار بوده و به هیج کس و نهادی پاسخگو نیست را مطرح کردند. آن ۱۴ تن دربیانیه دوم خود بدون هیج واهمه و پروایی و به بیانی واضحتربیان کردند که، “ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد.” و در ادامه اضافه کردند “پس آنچه که ما ۱۴ تن با انتشار نخستین بیانیه‌ خویش در پی آن بوده و هستیم، یک مطالبه فراجناحی برای «عبور کامل» از نظام جمهوری اسلامی بوده و متعلق به همه آزادی‌خواهان راستین با هر گرایش سیاسی و عقیدتی است.” انتشار بیانیه ۱۴ کنشگر مدنی حوزه زنان در داخل کشور برای استعفای خامنه‌ای و گذار از جمهوری‌اسلامی، فراز دیگری از تداوم این حرکت است.

جمهوری اسلامی وهیج یک از جناحهای درونی اش، قادر نیستند بر بحران های کوچک و بزرگی که خود عامل اصلی بوجود آوردنشان هستند، غلبه کنند. بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تنش های خارجی کشور را در شرایط حاد و خطرناکی قرار داده و خطر فروپاشی درهمه عرصه آنرا تهدید می کند. این خطرات با ادامه نظام حاکم بر کشور افزایش یافته و وظیفه همه نیروهای دلسوز جامعه است تا بدوراز فرقه گرایی و بر اساس منافع و مصالح ملی، مشترکا به پا خیزند.

با نگاهی عمومی به نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی و جنبش های مدنی کشور، از یک سو تحرک بیشتر، همسویی و هم آوایی و از سوی دیگر پراکندگی و عملکردهای جداگانه مشاهده می شود.

درچند سال گذشته تلاشهای زیادی برای هماهنگی و هم آوائی تمامی نیروهای دمکراسی خواه خواهان گذر از نظام انجام گرفته است. اکثریت جامعه، راه کار اصلاح نظام را ناکارآمد دانسته و از آن عبور کرده است. این اکثریت، دشمن را در داخل دیده و دیگر دشمن تراشی خارجی نظام، مورد پذیرش اش نیست. فاصله و جدایی بین مبارزان در درون و بیرون کشورکمتر شده است. علیرغم همه این دستاوردها، اما هنوز فعالیت اپوزیسیون دمکراسی خواه به زیر چتری واحد گرد نیامده و پراکنده است.

جنبش های مدنی، جز پاره ای مواقع، جداگانه و بدون ارتباط با یکدیگر وارد میدان می شوند. عدم ارتباط و همصدائی، امکان مقابله و سرکوب تک تک آنها را برای نهادهای امنیتی و نظامی رژیم را آسان می کند. برای رسیدن به برآمدی واحد و گسترده در سطح ملی و کشوری، بهم پیوستن جویبارهای جنبش های مختلف و تبدیل آنها به رودخانه ای خروشان، به ضرورت و نیاز روز تبدیل شده است. ارتباط افقی بین این جنبش ها هزینه زیادی برای فعالین مدنی داشته و رژیم بشدت با آن مقابله خواهد کرد. شکل گیری کانون های هماهنگی و چتر واحدی از اپوزیسیون دمکرات، بر این کاستی غلبه کرده و نقش و تاثیر این جنبش ها را افزایش خواهد داد.

در شرایط کنونی که اکثریت مردم امیدی به کارائی نظام نداشته و راه کار اصلاح آنرا بیهوده دانسته و خواهان عبور و گذر از نظام هستند، دو تحول می تواند مردم خواهان تغییررا برای تهاجم وسیع و مقابله نهایی برای گذارآماده تر سازد.

۱. ایجاد چتر واحد ویا کانون های هماهنگی برای مقابله با نظام در شکلی یکپارچه، هماهنگ و همبسته. مادام که جنبش های مدنی و اعتراضی بدون ارتباط ارگانیک با یکدگیر باشند و نیروهای اپوزیسیون با پروژه ها، راه کارها مختلف، که اکثرا در مضمون اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند، جدای از همدیگر و موازی هم فعالیت می کنند، شانس پیروزی کم خواهد بود.

۲. مردم نیاز دارند برای ورود به صحنه نهائی نبرد و گذر از نظام، روشنائی تونل بعد از گذار را ببینند. عبوراز تاریکی تونل نظام، بدون دیدن روشنائی بعد از آن، اراده مردم را سست خواهد کرد. آنها باید مطمئن شوند که درپایان شب سیاه حاکمیت، روشنائی نمایان خواهد شد. مردم نمی خواهند شاهد، جنگ و درگیری بین نیروهایی باشند که آنها را از تاریکی نظام خلاص کرده، ولی جامعه را وارد دوره ای کند که خطر و ترس هرج و مرج، اغتشاش، بگیر و ببند و حذف یکدیگر را بدنبال داشته باشد.

برای برون رفت از بن بست موجود، برای حل بحرانها و برای جلوگیری از فروپاشی کشور، گذر از نظام به ضرورت روز و حیاتی تبدیل شده است، همه نیروهای آزادیخواه، دمکرات و وطن دوست وظیفه دارند تا برمبنای اشتراکات، بدون کنار گذاشتن اختلافات شان، بر روی چند اصل کلان و تاریخ ساز و برای ساختن ایرانی دمکرات، آزاد، مستقل و بدور ازهرگونه تبعیض، متحد شوند. ما احتیاج به جنبش سیاسی مادر داریم. جنبشی که در دامانش انواع گرایش ها و انتخاب ها، مستقل و آزاد زندگی کرده و بصورت مسالمت آمیز و دمکراتیک به رقابت پرداخته و نیروهایشان را برای نبرد با اهریمن جمهوری اسلامی مشترکا وارد نبرد می کنند.

کلی ترین و مهمترین اصول برای توافق و همکاری ها را می توان درچند نکته برشمرد:

پذیرش گذر از کلیت نظام جمهوری اسلامی،

ایجاد شورایی متشکل از همه نیروهای دمکرات، اعم از احزاب و شخصیت ها و نمایندگان اقشار مختلف جامعه برای مدیریت دمکراتیک دوران گذار و استقرار نظامی سکولار و دمکرات بجای نظام جمهوری اسلامی براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضمائم آن، حفظ یکپارچگی کشورو رفع کلیه تبعیضات

آماده سازی شرایط برای انتخاب مجلس موسسان با انتخابات آزاد و منصفانه و تحت نظارت بین المللی، با وظیفه تهیه قانون اساسی جدید.

برگزاری رفراندم برای تعیین شکل نظام آینده

اتحاد برای دمکراسی در ایران
۱۵ مرداد ۱٣۹٨ – ۶ اوت ۲۰۱۹

لیست تروریستی؛ تصمیم برزیل در باره حزب‌ الله


خبرگزاری بلومبرگ روز دوشنبه گزارش داد: در چرخشی بسوی آمریکا، دولت برزیل در نظر دارد حزب‌ الله لبنان را به‌ عنوان گروهی تروریستی اعلام کند. این در حالیست که برزیل بطور فزاینده‌ ای با سیاست خارجی آمریکا هم‌سو می‌ شود.

بلومبرگ در رابطه با گنجاندن حزب‌ الله لبنان در لیست تروریستی برزیل نوشت: این موضوع در حال بررسی است و ممکن است روابط با رژیم ایران را تیره سازد. پیش از این آرژانتین اولین کشور آمریکای لاتین بود که حزب‌ الله را تروریستی اعلام کرد.

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از دولت آرژانتین به دلیل قرار دادن نام حزب‌الله لبنان در فهرست سازمان‌های تروریستی، تمجید کرد.

پمپئو در توئیتی نوشت: آرژانتین را به دلیل اعلام حزب‌الله به عنوان یک سازمان تروریستی، می‌ستاییم. این یک گام مهم در قطع توانمندی این گروه برای انجام حملات تروریستی است.

پمپئو در ادامه حزب‌الله را یک گروه تروریستی نیابتی رژیم ایران توصیف کرد.

نامه سرگشاده گروه دیگری از تلاشگران ایرانی

گروه دیگری از تلاشگران ایرانی با انتشار نامه سرگشاده ای، خواهان برافتادن این حکومت و برپایی رژیم شدند که حقوق قومی و فرهنگی مردم ایران را تامین کند.

چهارده تن کنشگر عرب و کُرد ایرانی با نوشتن نامه‌ای، ضمن اعتراض به تبعیض‌های فرهنگی و سیاسی و همچنین آپارتاید زبانی و قومی‌، خواهان گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.

در این نامه آمده است ، امضاکنندگان خطاب به مردم ایران از اعمال توسعه نابرابر اقتصادی، ستم دوگانه و تبعیض‌های گوناگون سیاسی، مذهبی، فرهنگی، زبانی از سوی حاکمان انتقاد کرده‌ و خواستار ‌کناره‌گیری رهبر جمهوری اسلامی و انحلال کامل نظام جمهوری اسلامی شده‌اند.

امضاکنندگان این نامه از نویسندگان ، فعالان فرهنگی،‌ کنشگران سیاسی و روزنامه‌نگاران کُرد و عرب هستند با اعلام حمایت از نامه‌های پیشین فعالان مدنی و سیاسی در داخل و خارج ایران ، مطالبه خود را کناره‌گیری رهبر جمهوری اسلامی ایران، انحلال همه نهادها و قوای این نظام، و عبور کامل از آن‌ها اعلام کرده‌اند.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، نیروهای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات روحانی در طول هفته‌های گذشته تعدادی از امضاکنندگان این نامه‌ها را بازداشت کرده و تحت فشار قرار داده‌اند.

کشتار زندانیان سیاسی؛ گردهمایی در استکهلم

۲۶مین گردهمایی در باره کشتار زندانیان سیاسی- استکهلم

کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید)

یک سال دیگر هم از دهه‌ای که جمهوری اسلامی جامه‌ای پر از خون به تن مردم و جامعه ایران کرد، گذشت. جمهوری اسلامی، کشتار انقلابیون را که مخالف برقراری حکومت استبدادی بودند، از سی خرداد ١۳۶٠ با اعدام ده‌ها زندانی سیاسی آغاز کرد. یورش حکومت به انقلابیون در این روز، سرآغاز کشتار و جنایت بزرگی شد که با قتل‌عام هزاران زندانی سیاسی در سال شصت‌وهفت به اوج رسید. در فاصله سال‌های شصت تا شصت‌وهفت، جمهوری اسلامی ده‌ها هزار تن از بهترین فرزندان توده‌های مردم ایران را دستگیر و شکنجه و نزدیک به بیست هزار نفر را نیز به جوخه‌ مرگ سپرد. این کشتار عظیم انسانی، تنها کشتار و حذف مخالفان نبود، بلکه یورش به تمام جامعه و برقراری استبداد و سرکوب لجام گسیخته‌ای بود که هنوز هم جامعه و مردم ایران را رنج می دهد.

جمهوری اسلامی جامعه‌ای به‌پا کرد که در آن “مزد گورکن، از بهای آزادی آدمی افزون شد”. کارنامه چهل ساله جمهوری اسلامی، سراسر سیاه و خون‌آلود است. خون‌هایی که در زندان و بیرون زندان در دهه شصت و سال‌های قبل و بعد از آن به زمین ریختند، همواره آویزه وجود ناپاکشان است. خون است و ماندگار بر پیکر جامعه و تاریخ که مسیرش جز به قیام و رهایی از استبداد و حکومت دینی، نخواهد بود.

امسال نیز مانند هرسال، در گرامی داشت یاد و خاطره هزاران زندانی سیاسی و مبارزی که خونشان را جمهوری اسلامی برزمین ریخت و نیز برای جلوگیری از فراموشی و یادآوری دوره‌ای از تاریخ معاصر ایران که پنجه خونین جمهوری اسلامی بر آن سایه افکنده است، برنامه ویژه‌ای در ساعت پنج‌وسی دقیقه بعد از ظهر روز شنبه ١۴ سپبتامبر ٢٠١٩ برابر با ٢۳ شهریور ١۳٩٨، در سالن اجتماعات هوسبی‌ترف برگزار خواهیم کرد. در این برنامه، سه زن جوان نسل دوم در تبعید، سحر محمدی، پردیس شفافی و شورا مکارمی به ترتیب در باره ” تاریخچه دادخواهی و نگاهی به دادخواهی از منظر حقوقی”، “انسان شناسی و رابطه آن با دادخواهی” و “آیا دادرسی تنها راه دادخواهی است”، سخنرانی خواهند کرد. رستم میرلاشاری و فریبرز فخاری هنرمندان مهمان این برنامه خواهند بود.

آمریکا؛ توصیه جمهوری اسلامی به کره شمالی

معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلانمی در دیدار با نمایندگان پارلمان کره شمالی، به پیونگ یانگ توصیه کرد که به ایالات متحده اعتماد نکند.

به گزارش اسپوتنیک، عباس عراقچی گفت: ” آمریکا هم در خروج از برجام و هم در مذاکره با کره شمالی نشان داد که طرف قابل اعتمادی برای گفت وگو نیست.

وی افزود: دولت آمریکا در اقدامی غیر معمول در نظام بین‌الملل، دکتر ظریف وزیر امور خارجه ما را که در سطح بین‌المللی از مقبولیت فراوانی برخوردار است مورد تحریم قرار داده و از سوی دیگر شعار مذاکره سر می‌دهد.

هنگ کنگ؛ سواستفاده از توئیتر/هشدار پنس


مایک پنس: خشونت در هنگ کنگ رسیدن به توافق با چین را سخت تر خواهد کرد

اقدام توییتر علیه نشر اطلاعات نادرست در مورد هنگ‌کنگ

توییتر می گوید گام هایی برای مسدود کردن کمپین مورد حمایت دولت چین برای انتشار اخبار نادرست در مورد اعتراضات هنگ کنگ برداشته است.

توییتر گفت که ۹۳۶ حساب را که از آنها برای “پاشیدن تخم نفاق سیاسی در هنگ کنگ” استفاده می شد بسته است.

به گزارش بی بی سی، این شبکه گفت این حساب ها که سرمنشاء ایجاد آنها خاک چین بوده بخشی از تلاشی هماهنگ برای تضعیف “مشروعیت و مواضع سیاسی جنبش اعتراضی” هنگ کنگ است.

اقدام توییتر بعد از آن صورت می گیرد که در پایان هفته به خاطر فروختن آگهی به خبرگزاری دولتی شینهوا چین به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

توییتر دوشنبه گفت: “از این پس، ما اجازه آگهی کردن از سوی نهادهای خبری که دولتی باشند را نخواهیم داد.”

هشدار آمریکا به چین درباره اعمال خشونت در هنگ کنگ

به گزارش رویترز، معاون رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه اعلام کرد: در صورت خشونت در هنگ کنگ رسیدن به توافق تجاری با چین سخت تر خواهد شد.

مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی در دیترویت میشیگان از چین خواست تا به استقلال قوانین هنگ کنگ احترام گذارد و هشدار رئیس جمهور ترامپ را یاد آور شد، مبنی بر این که برای آمریکا اگر چین از خشونت علیه هنگ کنگ استفاده کند رسیدن به توافق تجاری سخت خواهد بود.

چین: باند مشکل ساز هنگ کنگ/ردپای آمریکا

هنگ کنگ بار دیگر در آخر هفته‌ شاهد اعتراض‌های خیابانی بود. بیش از یک میلیون نفر روز یکشنبه با وجود تهدیدهای چین و باران شدید در خیابان‌های هنگ کنگ دست به تظاهرات زدند و از جمله خواستار انتخابات آزاد شدند.

این در حالیست که دولت چین با نام بردن از چهار سازمان دهنده اصلی اعتراضات در هنگ کنگ، آنها را در ارتباط با آمریکا دانست.

به گزارش اسپوتنیک، دولت مرکزی چین نام افرادی که در پشت تحریک برای برپایی اعتراضات در هنگ کنگ هستند و از طریق تماس با ایالات متحده، شورش‌ها در این منطقه ویژه اداری چین را هدایت می‌کنند، اعلام نمود.

پرتال خبری کمیسیون سیاسی حقوقی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین اسامی این افراد را اینگونه اعلام نمود: جیمی لی، صاحب روزنامه پینگو ژیبائو، مارتین لی، مبارز سابق برای دموکراسی هنگ کنگ، آنسون چان، کارمند با نفوذ سابق دولت که حتی در دوران استعمار انگلیس، پست دبیر کل (“شخص شماره 2”) مدیریت محلی را بر عهده داشت و آلبرت هو، رئیس اتحاد هنگ کنگ در حمایت از جنبش دمکراتیک میهنی در چین.

در گزارش این کمیسیون آنها “باند چهارگانه مشکل ساز هنگ کنگ” نامیده می شوند که آشکارا اصل “یک کشور – دو سیستم” را به چالش می‌کشند و صدمات عظیمی به وضعیت اقتصادی-اجتماعی در هنگ کنگ وارد می‌کنند.

نویسندگان این گزارش، جیمی لی، صاحب روزنامه پینگو ژیبائو که اغلب از مقامات چین انتقاد می‌کند را رهبر این “باند” عنوان می‌کنند و می‌نویسند که مشخص است که این میلیاردر از طریق دستیار آمریکایی خود مارک سایمون، روابط نزدیکی با نخبگان سیاسی آمریکا دارد.

نویسندگان این گزارش همچنین خاطر نشان می‌کنند که در 9 ژوئیه وی توسط مایك پنس، معاون رئیس جمهور و مایك پمپئو، وزیر امور خارجه آمریكا، در واشنگتن به حضور پذیرفته شده است.

اعتراضات گسترده در هنگ کنگ در اوایل ماه ژوئن به دلیل در نظر گرفتن اصلاحات مربوط به قانون استرداد آغاز شد که اگر تصویب شود، به هنگ کنگ اجازه خواهد داد تا مظنونین را به حوزه های قضایی که شامل توافقنامه استرداد نمی‌شوند مانند تایوان، ماکائو و سرزمین اصلی چین مسترد کند.

وقایع هنگ کنگ، موقعیت چین را تضعیف می‌کند

رئيس کارگروه سیاست خارجی پارلمان انگلیس خواستار اعطای تابعیت انگلیسی به شهروندان هنگ‌کنگ شده است. به گفته وی، انگلیس به هنگام تحویل هنگ‌کنگ به چین، باید این سیاست را عملی می‌کرد.

در همین حال ترسانه های جهانی گزارش دادند که بحران سیاسی در این مستعمره سابق انگلیس عمیق‌تر شده است. مقابله نیروهای پلیس با معترضان در هنگ‌کنگ روز به روز خشن‌تر می‌شود. این در حالی است که چین نیروهای نظامی خود را در مرز مستقر کرده است.

به گفته بسیاری از ناظران، اعتراضات هنگ کنگ؛ پاشنه آشیل الگوی توسعه چینی است و بحران هنگ کنگ به فرصتی برای برای غرب جهت مشروعیت‌زدایی از نظام سیاسی چین تبدیل شده است.

به رغم توسعه شگفت‌انگیز اقتصادی، چین همواره از سوی برخی محافل غربی به استبداد و سرکوب سیاسی متهم شده است. اتهامی که پس از ماجرای اعتراضات میدان «تیان آن من» در سال ۱۹۸۹ پر رنگ شد و با اعتراضات اخیر هنگ کنگ پررنگ‌تر شده است.

رسانه‌های غربی این اعتراضات را تلاش برای برقراری دمکراسی قلمداد می‌کنند و به چین درباره سرکوب معترضان هشدار می‌دهند.

این در حالیست که شب گذشته مقامات آمریکایی گفتند چین درخواست آمریکا را برای پهلوگیری دو رزمناو نیروی دریایی آمریکا در هنگ کنگ در هفته‌های آتی رد کرده است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا نیز با انتشار یک توئیت نوشت که بر اساس داده‌های سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، رهبری چین لشکرکشی به سوی هنگ‌کنگ را آغاز کرده است.

ترامپ یک ویدئو را بازنشر کرده است که نشان می‌دهد کاروان نفربرهای نظامی در حال عبور از مرز به سوی هنگ‌کنگ هستند. (فیلم زیر)

هنگ کنگ در هفته های اخیر شاهد ناآرامی‌ها و اعتراضاتی بوده است. معترضان علیه لایحه‌ای که استرداد مظنونان به سرزمین اصلی چین را پیشنهاد می‌کند، تظاهرات کرده‌اند..

۱۹ ماه است شب و ماه و ستاره‌ها را ندیده‌ام


طاهر قدیریان، فعال محیط زیست بازداشتی در اوین؛ ۱۹ ماه است شب و ماه و ستاره‌ها را ندیده‌ام

خبرگزاری هرانا – مادر طاهر قدیریان، یکی از هشت فعال محیط زیست بازداشتی در زندان اوین از ملاقات روز گذشته خود با فرزندش خبر داده و ضمن اشاره به ابتلای آقای قدیریان به نارسایی کبدی در ارتباط با او اظهار نگرانی کرده است. مادر آقای قدیریان در این خصوص گفت: «پسرم می‌گوید در این چهاردیواری بسیار کوچک هیچ آزادی ندارم و ۱۹ ماه است اینجا هستم و عصب‌های چشمم دارد کارایی‌اش را از دست می‌دهد و دیگر تقریبا نمی‌توانم جایی را نگاه کنم از بس جایی را ندیدم. من الان ۱۹ ماه است شب و ماه و ستاره‌ها را ندیده‌ام. واقعا شنیدن این موضوع هم برای من شکنجه است». طاهر قدیریان به همراه مراد طاهباز، سام رجبی، امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی و عبدالرضا کوهپایه، فعالان محیط زیست در ایران هستند که نزدیک به ۶۰۰ روز گذشته را در بازداشت و در زندان اوین به سر می‌برند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از انصاف نیوز، مادر طاهر قدیریان از ملاقات با وی در روز گذشته خبر داد و آخرین وضعیت این فعال محیط زیست بازداشتی را تشریح کرد.

فضه انارکی با بیان اینکه «پسرم آخرین بار دیروز عصر با من صحبت کرد» به انصاف نیوز گفت که به پسرش گفت شده بعد از کشته شدن یک نفر در این پرونده، ماجرا دچار پیچیدگی و بازداشتش طولانی شده است. انارکی گفت: «پسرم می‌گوید در این چهاردیواری بسیار کوچک هیچ آزادی ندارم و ۱۹ ماه است اینجا هستم و عصب‌های چشمم دارد کارایی‌اش را از دست می‌دهد و دیگر تقریبا نمی‌توانم جایی را نگاه کنم از بس جایی را ندیدم. من الان ۱۹ ماه است شب و ماه و ستاره‌ها را ندیده‌ام. واقعا شنیدن این موضوع هم برای من شکنجه است».

او در ادامه گفت: آقای خندان وکیل طاهر قدیریان گفته است که قاضی گفته که چون دادگاه محرمانه است حتی یک «واو» هم نباید از دادگاه بیرون ببرید. طاهر چون الان خیلی مریض است هم از نظر تیروئید مشکل دارد و هم دارویش را دو ماه است ترک کرده‌اند و گفته‌اند که اول شهریور برای آزمایش تو را می‌بریم که دارو بدهند. در حال حاضر ظاهراً نارسایی کبدی پیدا کرده. می‌گفت: «برای من آزمایش تیپوسونوگرافی نوشته‌اند اما هنوز انجام نشده است». دیروز درخواست کرد که آقای خندان را ببیند، آقای خندان هم دیروز رفت اما فعلاً اجازه داده نشده و گفته‌اند بعداً خبر می‌دهیم.

انارکی افزود: هیچ خبری از دادگاه نیست که کی بخواهند جلسه جدید تشکیل بدهند. وکیل گفت ظاهراً یکی دو جلسه دیگر باید باشد. چون نصف پرونده هنوز بررسی نشده است.

مادر طاهر قدیریان عنوان کرد: من نگران سلامتی بچه‌ها هستم. طاهر میگوید «من سال ۲۰۰۹ دانشمند جوان انسان و کره‌ مسکون شناخته شدم و برای کشورم افتخار کسب کردم. به روستاهای جنوب کشور رفتم و برای ۷۰، ۸۰ نفر شغل ایجاد کردم. من از حیوانات شروع کردم و برای آن‌ها آبشخور ساختم و قلعه‌ شهرمان را از میراث فرهنگی گرفتم که تعمیر کنم که آمدم اینجا و نتوانستم. کاری نکردم که باید اینجا باشم. اما الان فقط می‌خواهم گشایشی در کار ایجاد شود و این فشار کم شود. یک تلفن راحت بتوانم بزنم، یک ملاقات راحت داشته باشم». یا اینکه آنها را ببرند بند عمومی که بتوانند خودشان را در آینه ببینند. بیش از یک سال و نیم است که این‌ها بازداشت موقت هستند.

لازم به ذکر است طاهر قدیریان همزمان با ۴ متهم دیگر این پرونده از اواسط ماه جاری در اعتراض به بازداشت طولانی مدت و غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا زده اند.

مراد طاهباز، سام رجبی، امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان و عبدالرضا کوهپایه، فعالان محیط زیست در ایران نزدیک به ۶۰۰ روز گذشته را در بازداشت در بند ۲ الف زندان اوین به سر می‌برند.

گفتنی است پس از برگزاری جلسات اول، دوم، سوم،چهارم و پنجم دادگاه این فعالان محیط زیستی در تاریخ ۱۰، ۱۳، ۲۳، ۲۴ و ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی ادامه جلسات دادگاه رسیدگی به این پرونده به سال جاری موکول شده بود و روز سه‌شنبه ۲۵ تیرماه ۹۸، غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه در ششمین نشست خبری در محل دادگستری کل استان تهران از تفهیم اتهام و آغاز رسیدگی به پرونده موسوم به فعالان محیط زیست بازداشتی خبر داده بود.

هرانا پیشتر در گزارشی مفصل به آخرین وضعیت این متهمین در زندان اوین پرداخته بود. در این گزارش اشاره شده بود که برخی از این متهمان از جمله یکی از زنان، به قصد اخذ اعترافات اجباری در ایام بازجویی مورد بدرفتاری و آزار جنسی قرار گرفته است. او تهدید به تجاوز شده و وضعیت بسیار بحرانی را در زندان سپری می‌کند. این زندانیان بعضا بیمار هستند و با شرایط روحی نامناسبی دست و پنجه نرم می‌کنند.

پدیده عجیب در تهران؛ آمبولانس‌ های تقلبی!

ماجرای سوءاستفاده برخی معلمان کنکور از اورژانس از جایی شروع شد که علی عبدالعالی، استاد دانشگاه، زمانی که در گفت‌وگو با ایسنا به آسیب‌ها و حواشی کلاس‌های آمادگی کنکور می‌پرداخت، گفت: «عده‌ای از معلمان خصوصی با آمبولانس رفت و آمد می‌کنند. این معلم‌های کنکور به آمبولانس خصوصی پول می‌دهند که آنها را از خط ویژه از کلاس اول به کلاس بعدی برساند که البته این پول در مقابل شهریه‌های هنگفتی که می‌گیرند چیزی نیست. اما آیا دانش‌آموزان معمولی توان استفاده از چنین معلمانی را دارند؟»

به گزارش شهروند، حرف‌های او آن‌قدر عجیب و غیرمنتظره بود که در روزهای اخیر بارها و بارها نقل محافل شده و در فضای مجازی هم بسیاری درباره این موضوع نوشته‌اند؛ نکته‌ای که این‌بار موضوعش نه فقط مسأله کنکور و معلمان آن، بلکه معضل و حفره‌ای عظیم در نظام درمانی کشور است.

مجتبی لهراسبی، رئیس اداره آمبولانس‌های خصوصی سازمان اورژانس کشور اما روایتش از این ماجرا به‌گونه‌ای دیگر است و می‌گوید تخلفاتی از این دست، کار آمبولانس‌های بخش خصوصی و دولتی نیست.

آقای لهراسبی! ماجرای حمل‌ونقل معلمان با آمبولانس‌های خصوصی صحت دارد؟
متاسفانه در دو سالی که در این سِمت مشغول هستم شاهد چنین تخلفاتی بوده‌ایم، هرچند بزرگنمایی‌هایی هم انجام گرفته است. اما مسأله اینجاست که این تخلفات از آمبولانس‌های بخش دولتی و خصوصی سر نزده و من شاهد چنین مواردی نبوده‌ام.

منظورتان چیست؟ گفته شده این آمبولانس‌ها متعلق به بخش خصوصی است.
خیر، این‌طور نیست. متاسفانه مدت‌هاست ما با مسأله آمبولانس‌های غیرمجاز درگیریم. آمبولانس‌هایی که زیر نظر هیچ‌کجا نیستند و در تخلفی آشکار، ماشینی عادی به صورت آمبولانس درآمده و به راحتی از آن کسب درآمد می‌کنند. حتی شما می‌توانید آگهی‌ خرید آنها را در دیوار ببینید و آمبولانس‌های پژو ٤٠٥ هم وجود دارد که خیلی عجیب است. به همین راحتی خرید و فروش می‌شود. یک‌بار یکی از این افراد که از دیوار خریده بود را گرفتیم و او گفت پسرخاله‌اش مدتی است با این آمبولانس‌ها کار می‌کند و درآمد خوبی دارد و او هم ترغیب شده و خریده. هرچند آمبولانس‌ها به نام افراد نمی‌شود و وکالتی است اما درنهایت با این آمبولانس‌ها علاوه بر معلمان کنکور، غذا هم جابه‌جا می‌کنند و ممکن است کارهای خلاف دیگر هم انجام دهند که از آنها بی‌اطلاعیم. این مسأله از نگاه امنیتی هم خطرات بسیاری دارد.

به این ترتیب ماجرای این آمبولانس‌ها قدیمی و همان‌طور که گفتید امنیتی است. برای مقابله و دستگیری افراد متخلف چه کرده‌اید؟
سال ١٣٩٦ که تازه به این بخش آمدم، به دستور رئیس سازمان به پلیس نامه زدم. آن زمان پلیس اعلام کرد دستور قضائی لازم است و ما نمی‌توانیم آمبولانس‌ها را بدون حکم قضائی توقیف کنیم. آنها می‌گفتند اگر آمبولانس واقعی را نگه داریم و مریض بدحالی فوت کند یا مشکلی پیش بیاید ما مقصر می‌شویم. ‌سال گذشته به دادستان کل کشور نامه زدم و از او خواستم به این مسأله رسیدگی کند و ایشان هم به سردار رحیمی دستور رسیدگی دادند اما به دلیل بروکراسی اداری هنوز به نتیجه نرسیده است.

چطور از تخلف نکردن آمبولانس‌های خصوصی تا این حد مطمئن هستید؟
نمی‌گویم صددرصد مطمئنم، چون به هرحال هر اداره‌ای ممکن است متخلف داشته باشد اما مسأله اینجاست که ما در سال‌های اخیر نظارت‌هایمان خیلی افزایش یافته است. گشت‌های سیار گذاشته‌ایم و سامانه‌ای هم وجود دارد که رفت‌وآمد و ماموریت افراد در آن ثبت و پیگیری می‌شود. به همین دلیل امکان تخلف این آمبولانس‌ها خیلی کم است.

نمی‌توان راهکاری برای شناسایی آمبولانس‌های تقلبی داشت؛ مثلا آمبولانس‌های اصلی نشانی یا کد خاصی داشته باشند که پلیس بشناسد؟
آمبولانس‌های اصلی برچسب سلامت دارند و ما به پلیس هم اعلام کرده‌ایم که در صورت دیدن ماشین‌هایی که این برچسب را ندارند آنها را متوقف کنند. اما مشکل دیگر اینجاست که این ماشین‌ها سیارند و نمی‌دانیم کجا هستند که در صورت شکایت بتوانیم جای آنها را مشخص کنیم. در نهایت باید بگویم ما نیازمند سازوکار اجرایی برای این اتفاق هستیم و امیدواریم حالا که رسانه‌ای شده هرچه زودتر چاره‌ای اندیشیده شود.