به نقل از دفتر نمایندگی یونیسف در ایران، سیل‌های ویرانگر در سه چهارم استان‌های ایران بیش از ۱۰ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داده، که از این تعداد دومیلیون نفر در معرض آسیب شدید قرار گرفته و ۵۰۰ هزار نفر نیز از خانه‌هایشان آواره شده‌اند.

دفاع روحانی از سدسازی‌ با حمله به روشنفکر‌ها!

به گزارش ایرنا، روحانی که صبح شنبه وارد استان لرستان شد، در نشست شورای هماهنگی ستاد بحران استان لرستان، شرکت کرد و اقدامات بخش‌های دولتی را در ترمیم زیرساخت در سیل اخیر کم نظیر دانست و یادآور شد: در دولت یازدهم سدسازی رواج پیدا کرد که روشنفكرها و روزنامه‌ها همواره می‌گفتند چرا سدسازی کرده‌اید؛ یادمان نرود قضاوت های سال های پیش را که می گفتند چرا برخی از این سدها را ساخته‌اید.

اظهارات روحانی در حالیست كه بنا به گفته كارشناسان، عامل اصلی سیلاب‌های اخیر، دست‌اندازی به طبیعت از جمله سدسازی‌های بی‌رویه بوده است.

سدسازی های بی رویه و نابودی جنگل‌ های ایران

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان این که جنگل های شمال کشور وضع ناگواری دارد گفت: البته شرایط جنگل های البرز هم دستکمی از شمال کشور ندارد.

حسین آخانی افزود:با سدسازی های بسیار، شبکه آبرسانی طبیعی را در همه مناطق کوهستانی از بین بردیم. جنگل ها وابسته به رطوبت دره ها و رودخانه های پرآب است. وقتی به سدسازی های گسترده افتخار می کنیم، رودخانه ها به سمت خشکی می رود و شبکه ای که باید به اکوسیستم دره ای آبرسانی کند قطع می شود.

سنجانی شرایط جنگل های جنوب کشور را نیز بسیار نابسامان عنوان کرد و گفت: جنگل های بیابانی ما به خاطرسدسازی های بی رویه از بین رفته است.

رئیس انجمن جنگلبانان ایران، با بیان اینکه ۳۰ سال آینده جنگلی در شمال کشور نخواهیم داشت، گفت: در استان گیلان راش و شاه بلوط دچار بیماری شده اند و در آینده نزدیک شاهد مرگ و میر دسته جمعی این گونه ها خواهیم بود.

فیلم زیر: درگیری جانانه‌ جوانان دلیر تبریز با مزدوران خامنه‌ای . ۳۰ فروردین

در پی برگزاری مسابقه حساس بین دو تیم تراکتورسازی و پیکان که در ورزشگاه تبریز برگزار شد، گزارش‌های مردمی حاکی از درگیری‌های شدید بین تماشاچیان و یگان ویژه نیروی انتظامی است.

در فیلم‌ها و عکس‌های رسیده به صدای آمریکا مشخص است که تعدادی از تماشاچیان و همچنین نیروهای انتظامی به شدت زخمی شده‌اند. ضمن این که نیروهای انتظامی با استفاده از ماشین‌های آبپاش قصد متفرق کردن تماشاچیان را داشتند و تعدادی را نیز با خشونت دستگیر کردند.

سایت “عصرایران” در تهران: حجت الاسلام صدیقی امام جمعه محترم تهران در خطبه‌های نماز جمعه پایتخت گفت:« خداوند با فشارهای بین‌المللی می‌خواهد امتحانتان کند، چرا نگرانید که تحریم باشد و تشدید شود؛ به جهنم که تشدید شود.

در مورد صحبت‌های امام جمعه باید به این نکته اشاره کرد که تحریم فقط برای مردم امتحان الهی است یا شامل مسؤولان نظام هم می‌شود؟ نمی‌شود که همه سختی‌ها بر دوش مردم باشد و مسؤولان فقط نگاه کنند و حرف بزنند. آیا مسؤولان ما درد مردم را می‌فهمند؟ آیا آنها هم واقعا مثل مردم زندگی می‌کنند؟ آیا آنها هم چند ماه یک بار گوشت می‌خورند؟ آیا آنها هم برای تهیه جهیزیه دختران‌شان کاسه چه کنم چه کنم دست می‌گیرند؟ آیا آنها هم در خرج زندگی روزمره‌شان مانده‌اند؟ کاش در فصل امتحان الهی نهادهای غیردولتی و خصوصی (حوزه های علمیه) بخشی از بودجه های خود را به دولت برگردانند. در این سال سخت خیلی‌ از نهادهای غیر دولتی و خصوصی همچون سال‌های گذشته از بیت‌المال بودجه گرفته‌اند. کاش در این فصل امتحان الهی این نهادها هم، بخشی از بودجه‌ها خود را به دولت بر می‌گردانند تا آن پول صرف خدمات برای مردم شود.

استاد شطرنج ایران، عضو تیم ملی آمریکا شد

دُرسا درخشانی با درجه استاد بزرگ بانوان، كه به اتهام بدحجابی توسط مسوولان ورزش كشور از عضویت در تیم ملی شطرنج ایران محروم شده بود، به عضویت تیم ملی آمریکا در آمد.

درخشانی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ در چند رقابت بین‌المللی بدون حجاب شرکت کرده بود، اما حضور بدون حجاب وی در اوایل سال ۲۰۱۷ در مسابقات شطرنج جبل‌الطارق، محرومیتش از عضویت در تیم ملی شطرنج ایران را در پی داشت.

وی پس از محرومیت، در سال ۲۰۱۷ فدراسیون خود را به فدراسیون شطرنج آمریکا تغییر داد و حالا خبر رسیده که پنجشنبه شب اولین بازی رسمی خود را برای تیم ملی شطرنج آمریکا انجام داده است.

دُرسا درخشانی پس از سارا خادم‌الشریعه، دومین شطرنج باز زن ایرانی است که علاوه بر کسب درجه استاد بزرگ بانوان، عنوان استاد بین‌المللی شطرنج را به دست آورده بود.

فیلم زیر: شدت تنفر مردم از نظام و عناصرش به اوج خود رسیده است

عکس زیر: سلفی سلیمانی با مزدوران خارجی در مناطق سیل زده خورستان

برخی گزارشهای رسیده از درگیری مردم با مزدوران حشدالشعبی در شهرستان گناوه در استان بوشهر حکایت دارد. سرکرده انتظامی گناوه این درگیریها را تکذیب کرده است. نیرو‌های حشدالشعبی، شبه نظامیان شیعی عراق (مزدوران سپاه) هستند که برای ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم معترض در مناطق سیل زده وارد ایران شده‌اند.

نگرانی مردم سیل‌زده اهواز از اهداف شوم سلیمانی

قاسم سلیمانی ، سرکرده نیروی قدس سپاه پاسداران در دیداری از مناطق سیل زده دستور تخلیه روستای صراخیه در حاشیه تالاب شادگان را صادر کرد. این دومین بازدید سلیمانی از استان خوزستان طی روزهای اخیر است. این موضوع باعث نگرانی مردم این منطقه نسبت به مقاصد سلیمانی و به کارگیری نیروهای تروریست خارجی است.

به گزارش سایت ایران کارگر، در حالی که حضور شبه‌نظامیان عراقی «الحشد الشعبی» و اخیرا حزب‌الله لبنان در دو استان خوزستان و لرستان با موجی از اعتراض شهروندان ایرانی روبه‌رو شده، خبرهایی هم پیش از این منتشر شده بود که بر جلسه مشترک قاسم سلیمانی با ابو مهدی مهندس، فرمانده ارشد شبه‌نظامیان «الحشد‌الشعبی» عراق اشاره داشت.

در این خصوص تصویری نیز از آن دو به همراه‌ غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان، و شماری از مقام‌های سپاه پاسداران در جلسه ستاد مدیریت بحران استان خوزستان، در فضای مجازی انتشار یافته بود.

خبرگزاری ایلنا در خبر بازدید قاسم سلیمانی از مناطق سیل‌زده در استان خوزستان، به حضور هادی العامری، فرمانده سازمان بدر در عراق نیز اشاره داشته است.

علی ساری، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی، پیش از این گفته بود که درباره حضور شبه‌نظامیان عراقی به همراه ادوات نظامی‌شان در ایران نمی‌تواند اظهار نظر کند و «این که از کدام مسیر هماهنگی حضور آنها انجام شده» بی‌اطلاع است.

حضور شبه‌نظامیان حشد الشعبی در استان‌های خوزستان و لرستان با انتقادات گسترده فعالان مدنی و شهروندان این استانها مواجه شده است؛ اما مقامات جمهوری اسلامی مدعی هستند که برای کمک به سیل‌زدگان راهی ایران شده‌اند؛ ادعایی که مورد قبول دیگران نیست.

در یک گزارش آمده است که سلیمانی در حالی راهی مناطق سیلزده ایران در استان خوزستان شده که نیروی تحت امر او؛ یعنی نیروی قدس، بازوی خارجی سپاه در عملیات‌های خارج از ایران است و حوزه فعالیت آن داخل کشور نیست.

ایران به پایگاه تروریسم تبدیل شده است

حضور نیروهای حشد الشعبی در مناطق سیل زده در روزهای اخیر با عکس‌العمل‌های منفی مردم منطقه و انعکاس آن در شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است.

این مزدوران خارجی در پوشش “نیروهای امداد مردمی” ظاهرا برای کمک به سیل زدگان وارد ایران شده‌اند. اما در واقع هدفشان کمک به سپاه ضد مردمی برای سرکوب اعتراضات مردم ایران است.

در میان این نیروها، هیچ نیروی مردمی‌ای وجود ندارد و همگی همان مزدوران نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران هستند که دستمزد و ارزاق و حتی لباسشان را از ایران دریافت می‌ کنند.

اسم “امداد‌گر” نهادن بر این مزدوران خارجی اساسا یک ترفند لو رفته جمهوری اسلامی است که سالهای سال است از آن استفاده می‌ کنند.

اخیرا پاسدار سعید قاسمی از سرکردگان سپاهی اعتراف کرد که سپاه پاسداران تروریست‌هایش را با پوشش هلال احمر به کشورهای دیگر اعزام می‌ کرده است.

فیلم زیر: ورود نیروهای تروریستی فاطمیون افغانی به تایباد و مرزهای شرق کشور

سین های ناخوانده نوروز ۹۸ سیل، سرکوب

بلایای طبیعی یک امر واضح و غیر قابل انکار است. اما برنامه ریزی های صحیح و اصولی باعث میشود که این مهمان ناخوانده تلفات و خسارات کمتری به محیط زیست، مال و جان انسانها وارد کند. در سیل اخیر ایران غیر اصولی بودن سازه های نا کارآمد ( سدها، پلها، جاده ها و عدم لایروبی مسیل ها و …) بسیار مشهود بود، دیگر اینکه برداشتهای بی برنامه از جنگل ها و تخریب پوشش گیاهی با ساخت و سازهای غیر اصولی در مسیل ها طرح ریزی شده بود از عوامل به وجود آمدن سیل و کشته شدن مردم و خسارات وارده به آنها بوده است. متاسفانه همزمان با بارش های شدید دراولین روزهای نوروز۱۳۹۸شاهد جاری شدن سیل هایی ویرانگر در بیش از ۲۵ استان ایران  بودیم  که متاسفانه باعث کشته شدن بیش از ۷۰ نفر و هزاران میلیارد تومان خسارت مالی شد.
عدم برنامه مبارزه با بحران و عدم حضور مسئولین به بهانه تعطیلات و … عدم امکان کمک رسانی ها و اقدامات مسئولین، (البته گاهی برای تشریفات و تبلیغات طبیعتا بیشتر برای تبلیغ و سلفی گرفتن مسئولان بود.
جای تاسف است که در دولت جمهوری اسلامی ایران شرح وظایف مسئولان به کلی تغییر کرده و گویی رسیدگی به بحران و امداد رسانی در وضعیت بحرانی وظیفه آنان نیست (جزء وظایف عامه مردم است) و از سر لطف این کار را انجام میدهند تا جایی که علی مطهری نائب رییس مجلس شورای اسلامی ایران اعلام میکند از مسئولانی که در هنگام سیل در خارج از کشور نبودند باید تقدیر و تشکر کرد. باز هم تکرار می کنیم که دولت جمهوری اسلامی ایران طی سالیان گذشته با اجرای طرح های غیرعلمی بیش ۱۵۰ سد با عناوین مختلف، تخریب پوشش های گیاهی، جنگلها و تبدیل آنها به ساختمان و ویلا که بارها ازسوی کارشناسان ذیصلاح اکیدا مردود اعلام شده بود، و یا عدم لایروبی و ساخت ساز در مسیل های طبیعی آبها(سیل دروازه قران شیراز) بدهیست در بروز این فاجعه و امثالهم نقش داشته و دارد. بیشتر توجه کنیم متوجه میشویم که چرا فعالان و کارشناسان محیط زیستی ایران یا در زندان به سر میبرند یا حذف شده و یا در خارج از کشور هستند.
درچنین شرایطی، بی عملی مسئولین از یک سو، نمایش های مضحک و سانسور حقایق به منظور انحراف اذهان عمومی از آمار دقیق تلفات و خسارات ازسوی دیگر، همچنین ارایه تصویری جعلی از دولتمردان و دستگاه های ذیربط و بی ربط (در راس همه سپاه پاسداران) در امر امداد رسانی باعث خشم و دلشکستگی بیشتر مردم بلا دیده شد ودر برخی مناطق سیل زده منجر به درگیری میان مردم مظلوم و نیروهای سپاه گردید.
ایوب سلیمانی جانشین نیروی انتظامی: تامین امنیت مهمترین مسأله مناطق سیل زده است و گشتهای انتظامی استقراری و سیار با همکاری بسیج و سپاه همچنین ایست و بازرسی در مناطق مختلف ازاقداماتی است که به منظور پیشگیری از جرایم و آسیب های احتمالی با تمام امکانات و تجهیزات باید برقرار شود. (در شرایطی که همین عوامل و نیروها بایستی برای همراهی و همکاری با مردم تحت ظلم و فشار ناشی از عدم امکانات و نابودی اموال و مزارعشان اقدام نمایند تا امنیت برقرار باشد، نه سرکوب و تهدید) این اولین بار نیست که با بلابای طبیعی در ایران مواجه هستیم اما نکته قابل تامل اینست که هر بار بعد از این حوادث مسئولان خیلی بی تفاوت نسبت به وضعیت مردم هستند (زلزله بم، و کرمانشاه و …) و تنها نگرانی مسئولان برطرف کردن بحران در کشورهای همسایه است و این موضوع خشم و تنفر مردم را چند برابر نسبت به مسئولان بیشتر کرده است عدم امدادرسانی در بیشتر مناطق محروم گلستان، خوزستان و لرستان و فارس ،گواه این سین سهل انگاری و بیتفاوتی مسئولان در هفت سین نوروز بوده استما اعضاء کمیته جوان و دانشجو  ضمن همدردی با هموطنانمان درایران ،با استناد اعلامیه جهانی حقوق بشر بخصوص ماده ۳: (حق حیات و امنیت زندگی برای همه)،ماده ۶: (ارزش انسانی در همه جا)،ماده ۲۲: (حق امنیت اجتماعی)،ماده ۲۵: (حق خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه)، ماده ۲۸: (حق دنیای زیبا و آزاد برای همه) و همچنین خواهان اجرای سند ۲۰۳۰ یونسکو بخصوص هدف دوم: (پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار)،هدف سوم: (تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین )،هدف سیزدهم: (اقدام فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن)هستیم و اعلام می داریم هر شهروند ایرانی حق داشتن امنیت و رفاه تضمین شده در طول حیات خود دارد و این حق بمنزله یک تکلیف و وظیفه بر عهده مسئولان می باشد تا با تمام توان در حفظ و احقاق آن تلاش نموده و با متخلفین در هر جایگاه و مقام مطابق قانون برخورد بنمایند.

۱۱۱۶

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 

کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو   

گردهمایی کمیته ی دفاع از حقوق زنان

سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو

سخنرانان و موضوع سخنرانی آنها:

مینا فرشی:

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در ماه فروردین ۱۳۹۸

سمیه قربانی:

تحلیل و بررسی کنوانسیون حقوق سیاسی زنان

و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نحوه اجرائی آن

فرشاد قضایی کاوکانی:

وضعیت زنان کارگر در ایران

 زهرا اسدی :

فقر و فحشا در ایران

محمد رسولیان :

چرایی صدور اطلاعیه ۱۱۱۸ حوادث غیر مترقبه و زنان

پرسش و پاسخ در پایان هر بخش

بحث آزاد:

                   حق تعیین سرنوشت

 تاریخ جلسه:شنبه  ۲۷اپریل ۲۰۱۹ساعت ۱۹:۰۰به وقت اروپای مرکزی

محل برگزاری: فضای مجازی پالتاک،اتاق کمیته زنان کانون

:Paltalk
Social Issues and Politics
Human Rights
Kanoon Defa az Hoghogh Bashar dar Iran Komiteh Zanan

مسئول جلسه :زینب عباسیان چالشتری 
منشی جلسه :حامد غریب زاده
ادمینها: ,مهران فاضل زاده , مهسا زکایی, فریبا مرادی پور            
صدابردار : بابک میری

کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران

کمیته دفاع از حقوق زنان

شکوه میرزادگی

پس از آتش سوزی در نوتردام پاریس، و سیل کمک های ثروتمندان فرانسه و سراسر دنیا برای دوباره سازی این بنای زیبای تاریخی، برخی از نشریات دولتی، با بی انصافی ایرانیان را مردمانی بی توجه به میراث فرهنگی و بی علاقه به وطن خودشان خوانده اند.

خبرگزاری مهر در مطلبی تحت عنوان «رگ میلیونرهای ایرانی برای حفظ میراث فرهنگی بیرون می‌زند؟» می نویسد: «مردمان کشورهای دیگر حاضرند از درآمد خود برای حفظ میراث کشورشان هزینه کنند اما چرا در ایران چنین افرادی پیدا نمی‌شوند. چرا هیچ وقت میلیونرها و میلیاردهای ایران دست به چنین کارهای خیرخواهانه برای حفظ میراث فرهنگی کشورشان نمی‌زنند؟ چرا میلیونرهای آنها دست به جیب می‌شوند و میلیونرهای ایرانی دست از جیب بیرون نمی‌آورند؟»

در همین مطلب حمیدرضا حسینی پژوهشگر میراث فرهنگی در تایید این گفته می گوید:« این خیلی موضوع مهمی است. وقتی یکی از صورتک های تخت جمشید در یک حراجی به فروش گذاشته شد و شکایت دولت ایران در مراجع قضایی بریتانیا به جایی نرسید، دولت به درستی استناد کرد که نمی‌تواند اثری را که دزدی می‌داند، خودش در حراجی بخرد، چون با این اقدام به این دزدی مشروعیت می بخشد و راه شکایات بعدی نیز سد می‌شود. جالب اینکه از صدها و بلکه هزاران ثروتمند ایرانی داخل و خارج کشور که همه سینه چاک وطن بودند و هستند، یک نفر در حراجی شرکت نکرد تا به صورت شخصی این اثر را بخرد و به سرزمین مادری برگرداند. حاصل اینکه در کشور ما ادعای وطن پرستی زیاد است، اما در عمل معلوم می‌شود که مردمان کدام کشورها واقعاً وطنشان را دوست دارند. »

در جایی دیگر در این مطلب مقایسه ای شده بین کمک های مردمی در ارتباط با سیل و زلزله و بی توجهی آن ها به ویرانی های میراث فرهنگی و تاریخی. و باز نتیجه گیری شده که «علاقه به میراث فرهنگی و عشق به وطن در بین مردمان ایران وجود ندارد.»

من به عنوان یک ایرانی و به عنوان کسی که سال هاست در حوزه ی میراث فرهنگی کار کرده ام لازم می دانم از دید خودم دلایل این که چرا مردم ایران و یا ثروتمندان برای میراث فرهنگی «دست در جیب هایشان نمی کنند» را توضیح دهم:

تردیدی نیست که به دلیل نبود آموزش در مدارس و رسانه های جمعی ایران، شناخت حفظ و نگاهبانی از میراث فرهنگی و محیط زیست در میان کل مردمان ما، نسبت به مردمان کشورهای اروپایی و حتی بسیاری از کشورهای خاورمیانه، کمتر است. اما این سخن نارواست که «مردمان ما نسبت به میراث فرهنگی خود بی علاقه هستند؛ پس علاقه ای هم به وطن شان ندارند». اما این که چرا مردم حاضر نمی شوند برای ویرانی های میراث فرهنگی، همچون سیل و زلزله، پول جمع آوری کنند و یا ثروتمندان داخل و خارج ایران اقدامی در این زمینه نمی کنند، دلایلی کاملا روشن دارد. اولا وقتی سیل و زلزله و بلایای دیگر می آید، کمک کردن ها بیشتر به طور مستقیم از سوی مردم یاری دهنده به مردمان نیازمند انجام می شود، در حالی که برای کمک کردن به ترمیم یک اثر تاریخی و باستانی مردمان فقط می توانند کمک های خود را از طریق دولت بپردازند. چرا که متاسفانه از نظر قانونی امور مربوط به میراث فرهنگی و تاریخی فقط زیر نظر دولت انجام می شود. و طبیعی ست که مردمان به دولت و حکومت کنونی در ایران اعتمادی ندارند.

به راستی چرا باید به حکومتی اعتماد داشت، که پول نفت و منابع طبیعی ایرانیان را در کشورهای دیگری خرج تهیه ی اسلحه و ساختن گروه هایی چون حشدالشعبی و فاطمیون و زینبیون و ساختن گنبد طلا و نقره اماکن مذهبی عراق و سوریه می کند ؟

ثروتمندانی که به فرانسه برای نوسازی نوتردام کمک می کنند، و یا در ارتباط با نوسازی میراث فرهنگی و تاریخی دیگر کشورها حاضرند پول های زیادی خرج کنند، می دانند که دولت های این کشورها دلسوز داشته های ملی مردمانشان هستند و خیالشان راحت است که پولشان در جای درست و مناسب خرج می شود.

تعجب آور است که آقای حسینی چطور متوجه ی این مهم نیستند که «هزاران ثروتمند ایرانی داخل و خارج کشور که همه سینه چاک وطن بودند و هستند» می دانستند که اگر آن «صورتک دوران هخامنشی» را از حراجی بخرند و به وطن بازگردانند، این صورتک هم همچون صدها اثر باستانی و تاریخی ِموزه ها که طی 40 سال گذشته ربوده شده، ناپدید خواهد شد؛ در حالی که خریدار آن اگر که ایرانی نیست اما حداقل آن را برای آیندگان حفظ خواهد کرد. (2)

قبل از انقلاب من وقتی آثار فرهنگی ایران را در موزه های کشورهای اروپایی و آمریکایی می دیدم متاثر می شدم و فکر می کردم که چرا این آثار نباید در ایران باشد. اما صادقانه بگویم سال هاست که وقتی به موزه ها می روم و آثار فرهنگی و تاریخی مان را می بینم شادمان می شوم، درست همانطور که داشته ای با ارزش و گرانبها را در جایی امن و دور از دست چپاولگران و ویرانگران می بینم. و این تنها من نیستم؛ دیده ام که بسیاری از ایرانیان همین گونه می اندیشند.

بخشی از مردمان ایران ممکن است، به دلیل نداشتن آموزش درست چیزهایی را در ارتباط با ارزش های فرهنگی خودشان را ندانند، یا در بسیاری از موارد به اشتباه و یا ندانم کاری برخلاف منافع ملی خود عمل کنند، اما این به دلیل نداشتن علاقه به وطن و یا میراث هایی که دارند نیست. نمونه ی روشن این علاقه را می شود در سال های اخیر در ازیاد روزافزون مردمانی دید که به هر بهانه ای برای دیدار محوطه های فرهنگی و تاریخی سرزمین شان به نقاط مختلف ایران سفر می کنند. این نوع دیدارها علاوه بر علاقه به داشته های ملی، واکنشی بسیار زیبا و منطقی در مقابل حکومتی ست که نه تنها نسبت به میراث فرهنگی باستانی و یا غیرمذهبی ایرانیان بی توجه است، بلکه به بهانه های مختلف دست به ویرانی، یا چپاول آن ها زده است. آن ها برای این دیدارها از جیب خودشان هزینه می کنند، در حالی که می توانند به دیدن اماکن مذهبی بروند که حکومت مرتب تبلیغ می کند، و امکانات زیادی هم در اختیار دیدار کنندگان می گذارد.

من باور دارم دور نیست، زمانی که پس از فروپاشی این رژیمِ ازادی کشِ فرهنگ ستیز، مردمان ـ مالی و قدمی ـ برای ترمیم و نوسازی میراث فرهنگی و تاریخی ویران شده ی سرزمین مان بشتابند، و حتی بسیاری از آثار را که در دست کلکسیونرهای شخصی در این طرف و آن طرف جهان هست خریداری و به ایران آزاد شده ی خود هدیه کنند.

نوزدهم آوریل 2019

————-

ـ بخشی از اشیای ربوده شده از موزه ها، که افشا شده:

لوح زرین هخامنشی از موزه ملی 1360، سرقت تعدادی سکه طلا و نقره و یک گردنبند از نمایشگاه موزه ملی ایران در سال 1370، سرقت 385 سکه طلا و نقره و شش قلمدان از موزه ملی در سال 1371، سرقت شش قلم شی فرهنگی از کاخ نیاوران در سال 1374، سرقت 21 قلم اشیای عتیقه از موزه آبگینه و سفالینه در سال 1379، ناپدید شدن یک کتیبه سنگی از موزه ملی در سال 1380، سرقت یک تابلوی نقاشی از موزه هنرهای ملی و یک روتاقچه ای زری از کاخ صاحبقرانیه در سال 1381 سه تابلوی نفیس قاجاری و صفوی از موزه رضاعباسی و …

و صدها اثر تاریخی با ارزش که به طور رسمی اعلام نشده و سازمان میراث فرهنگی جلوی انتشار خبر آن ها را گرفته است.

مرگ دردناک یک دختر محصل جوان، وجدان عمومی در بنگلادش را تکان داده است. نصرت جهان رفیع در یک مدرسه دینی درس می‌خواند. او اواخر ماه مارس ۲۰۱۹ از مدیر این مکتب به خاطر مزاحمت‌های جنسی به پلیس شکایت کرد اما چند روز بعد در شعله انتقام مرد متجاوز سوخت.

نصرت جهان آن روز همراه برادرش به مدرسه رفته بود تا امتحان بدهد اما برادر اجازه ورود به مدرسه را نیافت. وقتی نصرت وارد مدرسه شد، چند نفر که سر و روی خود را پوشانده بودند، او را به پشت بام مدرسه بردند و دست و پایش را با یک شال بزرگ بستند. سپس رویش نفت ریختند و کبریت کشیدند. نقشه این بود که مرگ او را خودکشی جلوه دهند اما شال در اثر آتش سوخت، و نصرت جهان که دست و پایش آزاد شده بود، توانست خود را به طبقه پایین برساند. او که ۸۰ درصد بدنش سوخته بود، ده روز بعد در بیمارستان درگذشت.

۱۷ نفر به اتهام دست داشتن در این قتل دستگیر شده‌اند که دستکم ۵ نفرشان در همان مدرسه درس می‌خوانند. یکی از آنها اعتراف کرده که مدیر مدرسه دستور سوزاندن نصرت جهان را داد. پلیس بنگلادش می‌گوید مدیر مکتب به عاملان این قتل گفته بود کاری کنند نصرت شکایتش را پس بگیرد وگرنه او را بسوزانند.

نصرت جهان قبل از مرگش، به کمک موبایل برادرش، در فیلم کوتاهی گفت: «مدیر مرا لمس کرد… تا آخرین نفس برای رسوا کردن او می‌جنگم.» او اسم چند نفر از کسانی را نیز آورده که شریک قتل او بودند.