Previous Next

تحریم نفتی؛ افغانستان هم به آمریکا پیوست


افغانستان هم واردات فرآورده‌های نفتی از ایران را به صفر رساند

پس از تمدید نشدن معافیت‌های نفتی از سوی ایالات متحده، این‌بار افغانستان واردات فراورده‌های نفتی از ایران را به صفر رسانده است.

خبرگزاری فارس امروز به نقل از سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردهای نفتی گزارش داد که براساس تصمیم مقامات افغانستان صادرات فرآورده‌های نفتی از ایران به این کشور از ۲۲ اردیبهشت متوقف شده‌است. این مقام مسئول پیش از این نیز از کاهش میزان صادرات فرآورده‌های نفتی ایران به افغانستان خبر داده بود.

بنابر این گزارش پیش از این بخشی از فراورده های نفتی ایران از جمله نفت سفید، نفت کوره و برخی از حلالها و دیگر فراورده های نفتی به کشورهای همسایه از جمله افغانستان صادر می شد، اما افغانستان از یک هفته قبل واردات فراورده‌های نفتی از ایران را به صفر رسانده است.

سقوط بی سابقه صادرات نفت ایران

خبرگزاری رویترز گزارش داد: صادرات نفت ایران در ماه میلادی جاری به حدود ۵۰۰هزار بشکه در روز یا کمتر از آن سقوط کرد.

به گفته این منبع، اطلاعات مربوط به نفتکش‌ها و گفته‌های چند منبع از داخل بازار جهانی نفت نشان می‌دهد رژیم ایران در نیمه اول ماه مه، بین ۲۵۰هزار تا ۵۰۰هزار بشکه نفت در روز صادر کرده است.

بر اساس این گزارش، محموله‌های نفتی به قصد کشورهای آسیایی بارگیری شدند، اما هنوز مشخص نیست خریدار آن کیست.

هشدار جدی آمریکا به چین

یک سخنگوی وزارت‌ خارجه آمریکا روز جمعه در پاسخ به سؤال خبرگزاری رویترز در مورد نقض تحریم نفتی رژیم ایران از سوی چینی ها گفت:‌ ایالات متحده هرگونه نقض‌ این تحریم‌ها را بررسی کرده و به آن برخورد جدی نشان خواهد داد.

این منبع روز گذشته گزارش کرده بود که علی‌رغم تحریم‌های نفتی اعمال شده علیه رژیم ایران توسط ایالات متحده، یک نفت‌کش جمهوری اسلامی در بندری در ژوشان چین پهلو گرفته و بار نفت خود را تخلیه کرده است.

خبرگزاری رویترز گزارش داد: ردیابی اطلاعات کشتی‌ها نشان داده رژیم ایران از طریق کشتی به کشتی نفت خود را به چین صادر می‌کند. در این عملیات وانمود شده محموله‌ها از عراق می‌آیند.

سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا تأکید کرد که این کشور تمامی تحریم‌ها بویژه تحریمهای نفتی رژیم ایران را بطور جدی دنبال می‌کند.

بازگشت “دکترها” به وزارت نفت

وزیر نفت جمهوری اسلامی پیش تر با نگرانی از تشدید تحریمهای نفتی آمریکا گفته بود: در پی یافتن راهکارهایی برای فروش نفت هستیم.

زنگنه در پاسخ به پرسشی درباره نگرانی از ظهور بابک زنجانی ‏ها در وزارت نفت نیز گفت: ما در زمینه نحوه فروش نفت شفاف‌سازی نمی‌کنیم، شفاف‌سازی به نفع آمریکا است. نگران ظهور افرادی مانند بابک زنجانی هستیم؛ اما دلیلی نمی‌شود که شفاف‌سازی کنیم. ما کار خودمان را می‌کنیم.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی اخیرا در یکی از گفت‌وگوهای خود گفته بود: ما در ایران در دور زدن تحریم‌ها دکترا داریم. به گزارش بهارنیوز، این جمله آقای وزیر در شبکه‌های اجتماعی و از سوی مردم با واکنش‌هایی منفی روبرو شده است.

این واکنش‌ها اغلب با یادآوری آنچه در گذشته و با اسم رمز دور زدن تحریم‌ها بر مردم ایران رفت همراه بود. واقعیت آن است که بین سال‌های ۸۹ تا ۹۲ و هم‌زمان با افزایش فشارهای تحریمی افرادی با نفوذ در ارکان قدرت خود را به‌عنوان افرادی جا زدند که در دور زدن تحریم‌ها دکترا دارند. این “دکترها” میلیون‌ها بشکه نفت را که در حکم سرمایه ملی همه مردم ایران است فروختند و یک ریال هم از فروش نفت به کشور بازنگرداندند.

پرونده بابک زنجانی بخش کوچکی از کوه یخ غارتگری‌هایی است که در آن مقطع زمانی به بهانه دور زدن تحریم‌های نفتی انجام شد. یکی از مواردی که همواره مورد تاکید دولت روحانی بود به همین نکته بازمی‌گشت که چنان شیوه‌هایی که نام دور زدن تحریم بر آن نهاده می‌شد در عمل دور زدن ملت و حیف و میل سرمایه ملی ایرانیان بوده است. حالا اما به هر دلیلی دوباره شاهد بازگشت تحریم نفتی هستیم و دیپلمات میانه‌رویی که ریاست دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی را بر عهده دارد به جای آن که از برنامه‌های راهبردی و تاکتیکی خود برای رفع تحریم‌ها با استفاده از ابزارهای مورد تایید علم دیپلماسی بگوید با افتخار از دکترا داشتن در دور زدن تحریم‌ها گفته است!

این پرسش گلایه‌آمیز مردم است که چرا و چگونه دولتی که خود منتقد و معترض به پدیده دور زدن تحریم‌ها بود حالا نگاهی تاییدگر به این مسئله پیدا کرده است؟! از زاویه‌ای دیگر نیز می‌توان به گفته ظریف اندیشید و آن، اینکه آیا به واقع دکترای دور زدن تحریم داریم؟ با نگاهی به همین یک سال اخیر به روشنی مشخص شده است که مسئولان مدعی دکترا در دور زدن تحریم نتوانسته‌اند از آثار مخرب تحریم‌ها بکاهند، از طرف دیگر شاهد اقداماتی نیز هستیم که به نوعی یاری رساندن ناخواسته به تحریم‌کنندگان است، اقداماتی که می‌توان نام آن را خودتحریمی نهاد. با چنین وضعیتی ادعای ظریف با واقعیات همخوانی ندارد و شاید بهتر است که بگوییم ما دکترای خودتحریمی داریم!

فاجعه به حراج گذاشتن صدها هزار اثر تاریخ

شکوه میرزادگی

فاجعه ی به حراج گذاشتن صدها هزار اثر تاریخی را جدی بگیریم

هفته پیش خبری منتشر شد زیر عنوان:« تصویب کلیات طرح یک فوریتی حمایت از مرمت بافت های تاریخی»(1). این خبر نه تنها در نشریات داخلی ایران، که در سایت های خارج از کشور نیز بازتابی گسترده داشت. رسانه های داخلی که بیشتر یا حکومتی هستند و همدست حکام و یا ناچارند آن چه را که برایشان از سوی منابع دولتی فرستاده می شود بی کم و کاست منتشر کنند. اما حیرت من از رسانه های خارج کشور است که (تا آنجایی که من دیده ام) به ماجراهای اصلی پشت پرده ی این خبر ها توجه نمی کنند. در این مورد احتمالا ذوق زده شده اند که در این بلبشوی فساد و تباهی و ویرانی که رژیم حاکم بر ایران بوجود آورده، نمایندگان شورای اسلامی دلشان برای میراث فرهنگی و تاریخی ایران سوخته و طرح حمایت از مرمت و احیای آن را امضا کرده اند. در حالی که اصل مطلب در تاکید بر «توانمندسازی مالکان و بهره برداران بناهای تاریخی» می باشد. یعنی به به روشنی گفته شده که مرمت و احیای بافت ها برای واگذاری این آثار به مالکین و فروش آن به بخش خصوصی است و نه برای حفظ و نگاهداری از میراث فرهنگی و تاریخی غیرمذهبی ما که چهل سال است یتیم مانده و انواع بی توجهی ها، تبعیض ها، و ویرانی ها را تحمل کرده است.

تصویب این طرح بر اساس لایحه ای است که به صراحت می گوید: تمامی آثار و بناهای تاریخی و موزه های کشور به شهرداری ها و بخش خصوصی واگذار می شوند. در این لایحه آمده است که حتی نفایس (بناهایی که به ثبت ملی رسیده و یا حتی جهانی شده اند) و مرمت، احیا، و کاربری آن ها نیز با همکاری شهرداری ها و شوراهای اسلامی به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. این لایحه در اوایل سال 97 به امضای حسن روحانی رییس جمهور رژیم اسلامی به مجلس ارسال شده بود.

ماجرای واگذاری و یا فروش میراث فرهنگی و تاریخی چیست؟

در کشورهای پیشرفته ای که توجه خاصی به میراث فرهنگی و تاریخی شان دارند، مثل ایتالیا، یا فرانسه، دولت در زمان های رکود اقتصادی برخی از خانه ها و یا محوطه های تاریخی را، برای مدتی مشخص، و با قوانینی روشن، که در آن نگاهداری و نگاهبانی از آن آثار به دقت ذکر شده است، به بخش خصوصی واگذار می کنند. و موسسات و شرکت های بخش خصوصی در عوضِ خدماتی که انجام می دهند، فرضا درصدی از سود فروش بلیت آن بنای تاریخی را خواهند گرفت و یا از معافیت های مالیاتی استفاده خواهند کرد. این نوع موسسات و شرکت ها نیز اهمیت میراث فرهنگی و تاریخی شان را به خوبی می شناسند و گاه بدون سود، عهده دار چنین وظایفی می شوند.

شروع خصوصی سازی میراث فرهنگی در ایران

میراث طبیعی، فرهنگی و تاریخی چه از نظر قوانین بین المللی و چه، حتی، در چارچوب قوانین واپسگرای کنونی، جزو اموال مردمان ایران است و هیچ حکومت و دولتی حق دستبرد به آن را ندارد؛ اصل 83 قانون اساسی، میراث های فرهنگی را غیر قابل انتقال می داند، مگر با تصویب مجلس شورای اسلامی؛ آن هم در صورتی که این میراث جزو نفایس و یا منحصر به فرد نباشند.

متاسفانه از اولین روزهای تسلط رژیم اسلامی بر ایران تا کنون یکی از کارهای حاکمان و وابستگانشان ستیز با میراث فرهنگیِ غیرمذهبی ایرانی، و ویرانی و نابودی نشانه های مادی و غیرمادی آن بوده است. اما در عین حال از آنجایی که فساد در همه ی ارکان این حکومت وجود داشته و دارد آن ها خیلی زود دریافتند میراث فرهنگی و تاریخی نیز می تواند منبع درآمد «غیرقانونی» خوبی برایشان باشد. درآمدی که بدون هیچ حساب و کتاب پس دادنی، به دست خواهد آمد. آن ها ابتدا این کار را از طریق خارج کردن آثار منقول تاریخی از ایران و فروش آن به کلسیونرهای خارجی انجام دادند. و بعد به فکر واگذار کردن، بخشیدن، و یا به فروش رساندن میراث غیرمنقول به سرمایه دارها و شرکت های وابسته به حکومت افتادند.

یکی از شرکت هایی که از این طریق به سرعت وسعت پیدا کرد «شرکت توسعه جهانگردی و ایرانگردی»، بود که تعدادی از «آقازاده ها» آن را تاسیس کرده بودند و شخصی به نام «مهدی جهانگیری» مدیریت آن را بر عهده داشت. این شرکت سال ها قبل از آن که دست روی محوطه های میراث فرهنگی بگذارد، صاحب ده ها هتل و اماکن گردشگری دولتی شد. اماکنی چون هتل تهران، هتل بین المللی لاله تهران، لاله یزد، لاله چابهار، هتل سرعین، مجتمع آب درمانی سبلان و حدود 160 فقره از اموال دولتی در بیش از 23 استان کشور.

این املاک به بهانه ی «نداشتن درآمد کافی» به قیمت نازلی فروخته و یا برای مدت نامحدودی واگذار شده بودند، در حالی که کارمندان و حسابدار های بیشتر این اماکن اعلام کرده بودند که این اماکن جزو پولسازترین اماکن دولتی بوده اند.

در دوران احمدی نژاد، رحیم مشایی، رییس سازمان میراث فرهنگی او، جهانگیری را با عنوان «معاون سرمایه گذاری سازمان میراث فرهنگی» به داخل سازمان کشاند تا بتوانند مساله ی خصوصی سازی را، به عنوان «اقدامی ضروری برای حفظ میراث های فرهنگی» رسما مطرح و «قانونی» کنند.

دی ماه 86 (ژانویه 2008) درست ده روز بعد از انتصاب جهانگیری، او در یک سخنرانی، تنها راه نجات صنعت گردشگری را اصلاح قوانین و مقررات و تامین تسهیلات لازم برای موسسات خصوصی و جذب سرمايه گذاران ذکر می کند. و بلافاصله هم آقای رحيم مشايي «فکر واگذاری و استفاده از اموال و اماکن تاریخی و فرهنگی و حفاری های باستانشناسی به بخش خصوصی» را اعلام می کند. در همین ایام بود که سازمان میراث فرهنگی اجازه نامه هایی برای حفاری محوطه های باستانشناسی به شرکت های خصوصی نیز صادر کرد.

اولین اقدام مهم و پرسر و صدای این گروه نقشه ی دست اندازی روی بناهای مهم وجهانی میراث تاریخی، از جمله محوطه ی پاسارگاد بود. اين نقشه در اردیبهشت 87 (آوریل 2008 )، در شیراز، و در ملاقاتی که جهانگیری با «محمد حسن طالبیان» داشت کشیده شد. (طالبیان علاوه بر این که از آغاز دهه هفتاد تا کنون حساس ترین سمت ها را در سازمان میراث فرهنگی داشته، در آن ایام مشاور شرکت ایرانگردی و جهانگردی نیز بود.) این نقشه در آغاز با زمزمه هایی درباره ی «درياچه ای خيالی» در کنار پاسارگاد شروع شد و سپس به انتشار طرح هایی برای بازسازی درياچه و محوطه های تفريحی در کنار پاسارگاد رسيد، که به دلیل افشاگری های «بنیادمیراث پاسارگاد»(2)، اعتراض برخی وکلای فرهنگ دوست چون دکتر دادخواه، (3) و نهادهای غیر دولتی، و بالاخره هشدارهای غیرمستقیم یونسکو موفق به اجرای نقشه هایشان در ارتباط با پاسارگاد و دیگر محوطه های مهم و جهانی نشدند.

در آنزمان هنوز فضای فرهنگی در ایران این گونه ساکت و بی تحرک نبود. هنوز تعدادی نهاد غیردولتی به شدت فعال بودند و هنوز سازمان میراث فرهنگی اعلام نکرده بود که «هیچ خبرنگاری اجازه انتشار خبری را به جز از مسیر سازمان میراث فرهنگی ندارد». با این حال، آقایان نه تنها دست از مساله خصوصی سازی یا واگذاری محوطه های تاریخی و فرهنگی برنداشتند، بلکه بی سر و صدا مشغول بخشش و فروش محوطه های تاریخیِ (کمتر شناخته شده)، زیر نام واگذاری شدند. حتی وقتی نتوانستند اجازه نامه هایی جدید برای حفاری بخش خصوصی صادر کنند، به يک شرکت خصوصی (به ظاهر مربوط به آب و برق) اجازه دادند تا در یک محوطه ی بزرگ تاریخی که قبرهای شاهزادگان ایلامی، با کل جواهراتشان در آن بود، (ظاهرا برای لوله کشی) حفاری کنند. (4)

همانطور که در بالا گفته شد بر اساس قانون موجود در ارتباط با میراث فرهنگی هیچ کسی حق ندارد میراث فرهنگی ملی را واگذار کند، یا آن را ببخشد، و یا ویران کند. در دوران احمدی نژاد رحیم مشایی و یارانش روشی تازه را ابداع کردند به این شکل که ابتدا اثر را از فهرست میراث ملی حذف کنند و بعد هر بلایی که می خواهند بر سرش بیاورند. در این دوره دیوان عالی به خواست سازمان میراث فرهنگی به خروج 35 اثر ملی رای داد که یا ویران شدند، یا واگذار شدند، و یا به فروش رسیدند. (5)

اوج بدبختی های میراث فرهنگی و تاریخی در دوران روحانی

دوستداران میراث فرهنگی تصورشان این بود که با تغییر دولت احمدی نژاد ممکن است وضعیت میراث فرهنگی رویی خوش ببیند و یا تغییراتی مثبت در سازمان میراث فرهنگی به وجود آید، به ويژه وقتی دکتر نجفی، اولین رییس میراث فرهنگی روحانی آمد و در مقابل خبرنگاران وضعیت تاسف آور سازمان میراث فرهنگی را این گونه توضیح داد: «شرایط خوبی نیست، شرایطی که بگوییم حتی از نقطه‌ی صفر کار خود را شروع می‌کنم. عجیب است که نه‌تنها متخصصان این سه حوزه {میراث فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی} این موضوع را تأیید می‌کنند، بلکه حتی در جلسه‌ای که با برخی دوستان امنیتی و اطلاعاتی داشتم، آن‌ها نیز بر اساس شغل خود می‌گفتند، این سازمان لگدکوب و له شده است. بنابراین براساس این صحبت‌ها و بررسی‌هایی که کرده‌ام و ارتباط دورادوری که با این سازمان داشتم، به‌نظر می‌رسد، یک بدن نحیف از این سازمان باقی مانده است که آن را لگدکوب کرده‌اند. بنابراین ابتدا باید این بدن نحیف را بلند کنیم، خاک رویش را پاک کنیم و در جای مناسب که در شأنش باشد، آن را بنشانیم تا قدری استراحت کند و سپس حرف بزند.»(6)

کاملا روشن بود که این آقا یا خودش را به بی خبری می زند و یا واقعا نمی داند که این میراث فرهنگی و تاریخی ما بوده که چون بدنی نحیف لگدکوب شده است، و نه سازمان میراث فرهنگی آن ها که روسایش روز به روز فربه تر شده اند. و به زودی همه دیدند که در دوران روحانی رژیم نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی غیر شیعی ایران گستاخانه تر و بی رحم تر از گذشته عمل می کند به طوری که در مقایسه با دوران احمدی نژاد باید گفت: «صد رحمت به کفن دزد اولی».

دولت روحانی برای این که دست شان برای دزدی و ویرانگری در امر میراث فرهنگی و تاریخی بیشتر باز باشد و با سرعت بیشتری بتوانند میراث فرهنگی را تبدیل به پول کنند، شهرداری ها و شوراهای اسلامی را (که نشان داده اند در امر دزدی و زد و بند تخصصی ويژه دارند) نیز به میدان عملیات خودشان کشانده اند. دو تبصره ای که در لایحه ی به اصطلاح اصلاحی دولت هست می گوید:«شهرداری ها می توانند بناهای فرهنگی ـ تاریخی واقع در محدوده و حریم شهرها را تملک کرده و در چارچوب ضوابط ابلاغی سازمان نگاهداری یا بهره برداری نمایند» و «سازمان میراث فرهنگی و شوراهای اسلامی شهرها موظف اند تسهیلات و کمک های فنی و اعتباری مورد نیاز را در اختیار شهرداری ها بگذارند».

در این دوره از آنجایی که بالاترین سانسور و کنترل رسانه ای در 40 سال گذشته وجود دارد، و از آنجایی که مردمان آنقدر درد نان و آب داشته اند که فرصتی برایشان نمانده تا به فکر ویرانی های میراث فرهنگی و نابودی هویت و فرهنگ شان باشند، رژیم تا توانسته تاخته است. در چندین سال گذشته روحانی و روسای میراث فرهنگی او با وقاحتی حیرت انگیز به تاراج آثار میراث فرهنگی مشغول شده اند. و با «افتخار» از خصوصی کردن یک میلیون اثر تاریخی می گویند (7)و مجلس شورای اسلامی شان رای به «مرمت و احیا و واگذاری» این آثار می دهد. یعنی حراج و چپاول کل آثار تاریخی و فرهنگی ایران در روز روشن و بدون هیچ حیا و شرمی. البته در میان این یک میلیون اثر تاریخی مطمئن باشید که آثار تاریخی مذهبی ـ شیعی وجود ندارند. آثار ی چون مساجد قدیمی، مقبره های امامزاده ها و امام ها و غیره که جزو میراث ملی ثبت شده اند. این ها مثل همیشه با کمال احترام نگاهداری می شوند و با سخاوت برای سلامت شان خرج می شود.

هشدار باستانشناسان شریف سرزمین مان

و در مقابل فاجعه نابود سازی میراث فرهنگی و تاریخی به نظر می رسد که تنها باستانشناسان دلسوز جرات کرده اند که فریادی از سر درد برآرند که: «تصویب این «اصلاحیه» نه تنها سرآغاز افساد و مفسده و آشکارا ناقض حقوق شهروندی است و روند تخریب بافت‌ها و اماکن تاریخی- فرهنگی را تسریع و تسهیل می‌کند، بلکه خیانت در صیانت و حفاظت از میراث فرهنگی محسوب می‌شود. آشکار است که تصویب این لایحه قصور دولت و مجلس محترم محسوب خواهد شد و مسئولیت هر پیامد ناگواری به عهده دولت و مجلس شورای اسلامی خواهد بود. چنین قصور و تصمیم ناکارشناسانه‌ای در تقابل با حقوق شهروندی است و از تخریب فرصت‌ها و امکانات فرهنگی برای نسل‌های آینده نیز محسوب می‌شود.(جامعه باستان‌شناسی ایران) عمیقاً نگرانی خود را از طرحی اعلام می‌کند و امیدوار است با هوشمندی و تعهد و آینده‌نگریِ نمایندگان مجلس و مسئولان مربوطه از بروز چنین اشتباه بزرگی جلوگیری شود.» که متاسفانه فریاد آن ها به جایی نرسید.

روشن است که این باستانشنان با فرهنگ و ایراندوست که از نزدیک با مهم ترین آثار تاریخ و فرهنگ ما در ارتباط هستد و در چهل سال گذشته، در بدترین شرایط موجود کار خودشان را به درستی و دقت انجام داده اند، به خوبی می دانستند که این حکومت جاهلِ فرهنگ ستیزِ آزادی کش به هشدار آن ها توجهی نخواهد کرد و آن ها آن چه را که می گویند برای تاریخ است و خطاب به مردمان ایران، به این امید که گوش هایی شنوا ودل هایی عاشق برای شنیدن و درک سخنان آن ها وجود داشته باشد.

می 2019

فیلم؛ اپوزیسیون جمهوری اسلامی اینها هستند!


هموطنی در متروی تهران به مدت 7 دقیقه برای مردم سخنرانی می کند و از جمله می گوید: ما موشک و اورانیوم نمیخواهم، ما آزادی میخواهیم…یکی دیگر از آنسو می گوید ما جمهوری اسلامی هم نمی خواهیم…این هموطن سالخورده به وطن فروشی آخوندها و تمامی فجایعی که در این 40 سال ببار آوردند، اشاره می کند… گوش کنید

فیلم؛ تقدیمی از یک افسر ارتش به خامنه ای

ما برای دفاع از این سرزمین آماده هستیم اما برای نظام جمهوری اسلامی که ۴۰ سال است فقط به نابودی میهن فکر کرده، نمی جنگیم

پسر رفسنجانی: بزرگترین تهدید برای نظام


محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران امروز در واکنش به اظهارات اخیر خامنه ای که گفته بود: ملت آرایش متناسب آرایش جنگی دشمن بگیرد، گفت: موثرترین آرایش جنگی، حل معضلات ریشه‌ای مردم است.

وی گفت: حل معضلات جامعه بزرگترین بازدارندگی و قدرت دفاعی برای نظام محسوب می‌شود و نارضایتی مردم در شرایط فعلی بزرگترین تهدید برای نظام و خطرناک‌تر از تهدیدات خارجی است.

وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی نیز پیش تر در پاسخ به پرسشی درباره اعتراضات اخیر معلمان گفته بود: همکاران عزیزم در شرایطی که دشمن پشت دیوار‌های خانه ما آمده، در چنین شرایط ملتهبی باید هوشمندانه‌تر مشکلات و خواسته‌های خود را بیان کنیم.

وی افزود: از همکارانم می‌خواهم با بصیرت بیشتری این کار را انجام دهند و اجازه سوءاستفاده به متخلفان را ندهند. وقتی در خیابان جمع می‌شوند ده‌ها آدم شر که دغدغه معلم را ندارند در کنار معلم قرار می‌گیرند و مطالبی را بیان می‌کنند که اصلا دغدغه معلم نیست و با مصالح کشور (نظام) نیز همخوانی ندارد.

تغییر روند در بازار ارز تهران؛ مظنه دلار

قیمت ارز که در روزهای اخیر کاهشی بود، امروز بار دیگر افزایش یافت.

به گزارش ایسنا، بانک‌ها امروز (یکشنبه) قیمت ارز را نسبت به روز گذشته افزایش دادند و هر دلار آمریکا را ۱۴ هزار و ۲۲۷ تومان می‌خرند.همچنین قیمت خرید یورو روز گذشته با افزایش همراه شد و به ۱۶ هزار تومان نزدیک شد؛ به طوری که شعب ارزی بانک‌ها امروز هر یورو را ۱۵ هزار و ۸۸۱ تومان می‌خرند.هر پوند انگلیس نیز امروز در شعب ارزی بانک‌ها به قیمت ۱۸ هزار و ۱۱۶ تومان خریداری می‌شود.

قیمت ارز مسافرتی
قیمت ارز مسافرتی نیز در بانک‌ها همچنان از قیمت فروش آن در بازار بالاتر است؛ به طوری که قیمت فروش ارز مسافرتی در بانک‌ها ۱۶ هزار و ۶۷۹ تومان اعلام شده که با احتساب کارمزد به حدود ۱۷ هزار تومان می‌رسد.

قیمت ارز در صرافی‌های بانکی
صرافی‌های مجاز بانک مرکزی نیز امروز هر یورو را به قیمت ۱۶ هزار و ۵۰۰ تومان می‌خرند و ۱۶ هزار و ۶۰۰ تومان می‌فروشند.هر دلار آمریکا هم امروز در این صرافی‌ها افزایش ۱۰۰ تومانی نسبت به روز گذشته پیدا کرده و به قیمت ۱۴ هزار و ۵۵۰ تومان خریداری می‌شود و به قیمت ۱۴ هزار و ۶۵۰ تومان به فروش می‌رسد.

قیمت ارز بازار آزاد (تومان)
مظنه دلار
۱۴۶۵۰
یورو
۱۶۳۶۰
درهم امارات
۳۹۹۰
پوند
۱۸۶۳۰

هشدار پسر رفسنجانی: بزرگترین تهدید برای نظام


محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران امروز در واکنش به اظهارات اخیر خامنه ای که گفته بود: ملت آرایش متناسب آرایش جنگی دشمن بگیرد، گفت: موثرترین آرایش جنگی، حل معضلات ریشه‌ای مردم و نشاندن لبخند رضایت بر لبان شهروندان مظلوم است.

وی گفت: خدمت‌رسانی و حل معضلات جامعه بزرگترین بازدارندگی و قدرت دفاعی برای نظام محسوب می‌شود و نارضایتی مردم در شرایط فعلی بزرگترین تهدید برای نظام و خطرناک‌تر و مهم‌تر از تهدیدات خارجی است.

وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی نیز پیش تر در پاسخ به پرسشی درباره اعتراضات اخیر معلمان گفته بود: همکاران عزیزم در شرایطی که دشمن پشت دیوار‌های خانه ما آمده، در چنین شرایط ملتهبی باید هوشمندانه‌تر مشکلات و خواسته‌های خود را بیان کنیم.

وی افزود: از همکارانم می‌خواهم با بصیرت بیشتری این کار را انجام دهند و اجازه سوءاستفاده به متخلفان را ندهند. وقتی در خیابان جمع می‌شوند ده‌ها آدم شر که دغدغه معلم را ندارند در کنار معلم قرار می‌گیرند و مطالبی را بیان می‌کنند که اصلا دغدغه معلم نیست و با مصالح کشور (نظام) نیز همخوانی ندارد.

انتشار یک ویدئو دولت اتریش را سرنگون کرد


رادیو فرانسه/ جواد طالعی – برلن: بیست و چهار ساعت پس از افشای ویدئوئی که معاون صدراعظم اتریش را در تبانی با فردی نزدیک به یکی از سرمایه داران پرنفوذ روسیه نشان می‌داد و در پی اوج گیری اعتراضات و برهم خوردن ائتلاف دو حزب راستگرای «مردم» و «آزادی»، رئیس جمهوری اتریش فرمان برگزاری انتخابات پیش رس را در این کشور صادر کرد. معاون صدراعظم و رئیس حزب آزادی اتریش در ویدئوئی که روز شنبه در دو نشریه اشپیگل و زوددویچه تسایتونگ منتشر شد، به سرمایه دار روسی قول داده بود که اگر به پیروزی او در انتخابات کمک کند، با او قراردادهای سودآوری خواهد بست. تحولات اتریش در روزهای شنبه و یکشنبه ١٨ و ١٩ مه در رسانه های اتریش و آلمان بازتابی بسیار گسترده یافت.

علاوه بر استاندارد و سایر روزنامه‌های سراسری اتریش، روزهای شنبه و یکشنبه همه رسانه های اصلی آلمان به دنبال زوددویچه تسایتونگ و اشپیگل آنلاین ویدئوی مربوط به تبانی هاینس کریستیان اشتراخه رئیس حزب دست راستی «آزادی» و معاون صدراعظم اتریش را همراه با تفسیرهای انتقادی منتشر کردند.

این ویدوئو که در سال ٢٠١٧ و در آستانه انتخابات اتریش در یک هتل ایبیسا گرفته شده، اشتراخه را در حال گفت و گو با نماینده یکی از سرمایه داران پرنفوذ روس نشان می‌دهد. رئیس حزب «آزادی» به طرف روسی اعلام می‌کند که اگر برای تبلیغات انتخاباتی خود مورد پشتیبانی سرمایه دار روسی قرار گیرد، در صورت پیروزی با او قراردادهای پرسودی در بازار اتریش خواهد بست.

توفان سیاسی در وین

بلافاصله پس از انتشار این ویدئو، هزاران تن در وین به خیابان‌ها ریختند و با به راه انداختن ده‌ها درشکه اسبی، به صدا در آوردن «سوت های تیرول» و سردادن سرودهای سنتی اتریش خواستار کناره گیری دولت شدند. در واکنش به این اعتراض‌ها، بعد از ظهر شنبه هاینتس کریستیان اشتراخته قائم مقام صدراعظم ضمن پوزش خواهی از مردم اتریش کناره گیری خود را اعلام کرد. او گفت که ویدئو درحالی به صورت مخفی گرفته شده که او تحت تاثیر شدید الکل بوده، اما حرف‌های ناشی از مستی او هرگز به مرحله عمل نرسیده و کاری برخلاف قانون نکرده است.

اما سباستیان کورتس صدراعظم اتریش این را کافی ندانست و خواستار استعفای وزیرکشور نیز که در حزب آزادی اتریش عضویت دارد شد. اداره وزارت کشور را پیش تر حزب «مردم» اتریش به رهبری سباستیان کورتس برعهده داشته است.

سباستیان کورتس که در ٣١ سالگی مقام صدراعظم اتریش را کسب کرده است، مایل بود با کناره گیری یا اخراج همه وزیران وابسته به حزب راستگرای «آزادی» اتریش، خود در راس حزب «مردم» اتریش به تنهائی اداره کشور را ادامه دهد. اما بامداد روز یکشنبه آلکساندر فون در بلن رئیس جمهوری اتریش فرمان برگزاری انتخابات پیش رس را برای تعیین دولت جدید صادر کرد. تاریخ برگزاری انتخابات هنوز اعلام نشده است.

واکنش سیاستمداران آلمان

در آلمان رهبران همه احزاب اصلی، حتی حزب راستگرای «آلترناتیو برای آلمان» رسوائی رئیس حزب «آزادی» و قائم مقام صدراعظم این کشور را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. برخی از آن ها در عین حال برگزاری انتخابات پیش رس را نیز درست ندانستند.

ائتلاف دو حزب راستگرای «آزادی» و «مردم» از سال ٢٠١٧ بر اتریش حکومت کرده است. سقوط این دولت در آستانه برگزاری انتخابات پارلمان اروپا، از سوی رسانه‌های اتریش و آلمان به مثابه یک ضربه روانی شدید به احزاب راست اروپائی ارزیابی شد. آن‌ها از ماه‌ها پیش خود را برای پیروزی در این انتخابات بسیج کرده‌اند.

انتخابات پارلمان اروپا در روزهای ٢٣ تا ٢۶ ماه مه جاری در کلیۀ کشورهای عضو اتحادیه اروپا برگزار می‌شود.

چراغ سبز پوتین به ترامپ در باره رژیم ملاها


روزنامه حکومتی اطلاعات: پوتین رئیس‌جمهور روسیه چهارشنبه گذشته در نشست مطبوعاتی به همراه رئیس‌جمهور اتریش و در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره بحران آفرینی ترامپ علیه ایران جمله‌ای را بیان کرد که مورد توجه و برداشت خاص بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفت.

رئیس‌جمهور روسیه با بیان این جمله که ..ما آتش‌نشانی نیستیم و نمی‌توانیم چیزی را که کاملاً به ما وابسته نیست، نجات دهیم…، سوژه مناسب به رسانه‌های غربی به‌خصوص در واشنگتن داد تا این پاسخ پوتین را چراغ سبز او به ترامپ درباره ایران توصیف کنند.

این رسانه‌ها در حالی که جمله پوتین را برجسته کرده‌اند، پرسیده‌اند، خطاب او ایران بوده یا اروپا یا آمریکا یا تبیین شرایط بحران‌زده بین‌المللی که ناشی از آتش‌افروزی مدام ترامپ است!؟

برداشت بسیاری از نویسندگان سیاسی در رسانه ها چنین است که مهم نیست به‌طور مشخص مخاطب پوتین در بیان این جمله کیست، بلکه این اظهارنظر رئیس‌جمهور روسیه به نوعی اعلام بی‌طرفی او در مسأله تحریم‌ها همراه تهدیدات نظامی از سوی ترامپ است و تأکیدی است بر اینکه کسی نباید از مسکو انتظاری داشته باشد! در واقع تفسیر و برداشت از سخنان پوتین، چراغ سبز به ترامپ خوانده شده است.

فروش پودر “سیانور” برای خودکشی در ایران

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری شخصی خبر داد که متهم است که “با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی افراد را برای پایان دادن به زندگی‌شان تشویق و آموزش می‌داده است.”

حبرگزاری تسنیم نوشت: “یک مورد خودکشی در اردیبهشت ماه امسال در شهرک قدس (شهرک غرب) تهران پلیس را به ارتباط او با فردی به نام حمید متولد ۱۳۶۷ کشانده است که این فرد پودر سیانور و نحوه خودکشی را آموزش می‌داده است.”

بنا بر این گزارش، حمید در روز ۲۵ اردیبهشت در اسلام‌شهر دستگیر شد. در این گزارش آمده است که ” در بازرسی از محل سکونت حمید، علاوه بر کشف قوطی حاوی پودر سیانور، مقادیر قابل توجهی قرص‌های آرام‌بخش و خواب‌آور نیز کشف شد که حمید در همان تحقیقات اولیه صراحتاً به فروش پودر سیانور و قرص به افراد مختلف اعتراف کرد.”

او در “اعترافاتش” اعلام کرده است که پودر سیانور را “به قیمت یک میلیون تومان می‌فروخته است.”

وزیر بهداشت پیش از این در اردیبهشت‌ماه بدون ذکر آمار اعلام کرده بود که ” شیوع افسردگی در کشور بالا است و معتقدیم که افسردگی یکی از عوامل رغبت به اعتیاد، خودکشی و خشونت است.” خط تلفن ۱۲۳ در ایران آماده ارایه مشاوره تلفنی و یاری به اشخاصی است که در خود تمایل به خودکشی می‌بینند و به آن فکر می‌کنند.