Previous Next

پاپ در میان ده‌ها هزار مسیحی در امارات


دستکم ۱۳۵ هزار مسیحی و مسلمان روز سه‌شنبه ۵ فوریه در استادیوم زاید ابوظبی گرد هم آمدند و در مراسم عشای ربانی پاپ فرانسیس در امارات شرکت کردند.

تخمین زده می شود که هزاران زائر مسیحی و مشتاق دیدار پاپ فرانسیس از صد کشور جهان خود را به ابوظبی رسانده اند. این علاوه بر ۴ هزار مسلمانی که بنا به گفته مقامات در این مراسم شرکت کردند.

پاپ فرانسیس که به دعوت محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی به امارات سفر کرده بود، از این دیدار برای محکوم کردن جنگ‌های منطقه‌ از جمله جنگ یمن استفاده کرد و همچنین خواستار همکاری بیشتر میان مسیحیان و مسلمانان جهان شد.

رهبر کلیسای کاتولیک که به دو زبان ایتالیایی و انگلیسی سخن می گفت در این مراسم برای کارگران مهاجر و خانواده‌های آنان دعا کرد. امارات عربی متحده، با یک میلیون جمعیت مسیحی، یکی از معدود کشورهای حاشیه خلیج فارس است که محدودیت کمتری برای مسیحیان اعمال می کند و پیروان این دین می‌توانند با دریافت مجوز به فعالیت‌های مذهبی خود بپردازند.

با این حال امارات همچون دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، تجمعات مذهبی مغایر با قانون اساسی خود را مجاز نمی‌شمارد و غیرمسلمانان اجازه فعالیت تبلیغی برای دین خود را ندارند. در جریان سفر به امارات متحده عربی، پاپ فرانسیس با احمد الطیب، مقام ارشد الازهر، سند «برادری انسانی برای همزیستی و صلح جهانی همگانی» را امضا کردند.

پاپ فرانسیس پس از مراسم عشای ربانی امارات متحده عربی را ترک کرد.

سفر رهبر کاتولیک های جهان به عربستان سعودی

به گزارش یورونیوز، پاپ فرانسیس یکشنبه شب به مقصد امارات متحده عربی پرواز خواهد کرد و کمتر از ۴۸ ساعت در این کشور خواهد بود و سپس به ریاض می رود. گفته شده است که پاپ در این سفر دو سخنرانی عمومی خواهد داشت. پاپ در سفر به عربستان سعودی به کشوری می ورد که دو میلیون کاتولیکی که کشورهایشان را ترک کرده اند در آنجا کار و زندگی می کنند و همچنین مقدس‌ترین مکان‌های مذهبی مسلمانان جهان در انجا واقع شده است. گفته می‌شود که پاپ روز سه شنبه در ورزشگاه زاید ابوظبی سخنرانی خواهد کرد و انتظار می رود که ۱۲۰ هزار نفر در این سخنرانی حضور داشته باشند.

پاپ فرانسیس در یک پیام ویدئویی روز پنجشنبه با اشاره به این سفر که با عبارت «السلام علیکم» آغاز می شود، گفت: «خوشحالم از این فرصتی که خداوند به من داده است تا در سرزمین عزیز شما، برگی تازه از تاریخ روابط بین ادیان را بنویسیم.» او همچنین در این پیام گفت: «ایمان به خداوند اتحاد ایجاد می‌کند نه اختلاف، ایمان به خدا ما را علی‌رغم اختلافاتمان به هم نزدیک‌تر می کند و ما را از دشمنی ها و نفرت دور می کند.» کشیشان و دیپلمات ها می‌گویند که امارات متحده عربی از جمله کشورهای خلیج فارس است که مدارا با مذاهب در آن جایگاه بسیار خوبی دارد. در امارات و کویت، مسیحیان می توانند به کلیسا بروند و نیایش‌ها و مراسم خود را به جا بیاورند اما در عربستان سعودی کلیسا‌ها ممنوع شده‌اند.

پاپ فرانسیس از امارات متحده عربی به عنوان کشوری که تلاش دارد مدلی برای همزیستی و برادری انسانی باشد یاد کرده است. با این حال گروههای حقوق بشری نیروهای تحت حمایت امارات متحده عربی را متهم می کنند که در مناطق تحت کنترل ائتلاف به رهبری عربستان سعودی دست به شکنجه مخالفان یمنی زده‌اند. اتهامی که امارات رد کرده است. سفر پاپ به ریاض زیر سایه جنگ یمن صورت می گیرد. پاپ فرانسیس در چندین نوبت جنگ در یمن را محکوم کرده است. با این حال مشخص نیست که آیا پاپ بطور عمومی یا در جلسات خصوصی با رهبران امارات متحده عربی و عربستان سعودی درباره جنگ یمن صحبت خواهد کرد یا خیر.

کرملین: پوتین و روحانی دیدار می‌ کنند

بنا بر اعلام کاخ ریاست جمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین روز چهاردهم فوریه (۲۵ بهمن) در حاشیه نشست سه‌جانبه سوچی با حسن روحانی دیدار خواهد کرد.

بر این اساس، در دیدار سه‌جانبه یادشده رؤسای جمهوری روسیه، رژیم ایران و ترکیه درباره سوریه مشورت خواهند کرد.

انتقال زندانیان سنی در شرایط غیرمعمول

۱۰ تن از زندانیان سنی مذهب محکوم به اعدام، در زندان رجایی‌شهر کرج به سلول‌های انفرادی منتقل شدند.

این انتقال در شرایط “غیرمعمول و امنیتی” صورت گرفته است. از این رو نگرانی‌ها در خصوص خطر اجرای حکم این زندانیان در روز چهارشنبه ۱۷ بهمن‌ماه ۹۷، افزایش یافته است.

به گزارش سازمان حقوق بشر ایران، روز دوشنبه ۱۵ بهمن‌ماه ۹۷، ماموران یگان ویژه به داخل زندان رجایی‌شهر رفته و ۱۰ نفر از زندانیان سنی مذهب محکوم به اعدام را به سلول‌های انفرادی منتقل کردند.

یک منبع مطلع دراین‌باره گفته‌است: «مامورانی که این زندانیان را منتقل کردند، حتی از گارد خود زندان نبودند و از بیرون از زندان آمده بودند». وی همچنین گفت: «به ما گفتند که اینها را برای اجرای حکم می‌برند و می‌خواهند روز چهارشنبه حکم‌شان را اجرا کنند».

ده‌ها زندانی که به اتهام «همکاری با گروه‌های سلفی» به اعدام یا حبس های طولانی محکوم شده‌اند که در بند ۷ زندان رجایی‌شهر کرج نگهداری می‌شوند؛ بیشتر این زندانیان از استان‌های غربی کشور هستند.

از میان زندانیان محکوم به اعدام سنی مذهب، دست‌کم یک نفر به نام «برزان نصرالله زاده» در زمان بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشته است.

فعال سیاسی: در دادگاه غیرقانونی حاضر نمی شوم

خبرگزاری هرانا – ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی در خصوص شکایتی مبنی بر “نشر اکاذیب” از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران احضار شد، اما وی طی یادداشتی اعلام کرده است که در دادگاه غیر قانونی حاضر نمی شود. وی در بخشی از یادداشت خود با اشاره به غیرقانونی و غیرمستقل بودن دادگاه‌های انقلاب نوشته است این دادگاه ها “مجری نظریات نیروهای امنیتی هستند و نیروهای امنیتی و قوه قضاییه هم فرمانبر مستبد امروز ایران آقای خامنه ای هستند”.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کلمه، روز پنجشنبه ۱۱ بهمن‌ماه ۱۳۹۷، ابلاغیه‌ای برای حضور در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران با تعیین وقت ۲۸ بهمن‌ماه به دست ابوالفضل قدیانی رسیده است. قدیانی پیشاپیش طی یادداشتی اعلام کرده است که در این دادگاه حضور نمی‌یابد.

ابوالفضل قدیانی در یادداشتی که توسط سایت کلمه منتشر شده است می‌گوید:”همانطور که مکرر در زندان گفته‌ام و اعلام کرده ام برابر اصول ۱۵۹, ۱۷۲, ۱۷۳ قانون اساسی دادگاه‌های انقلاب و دادگاه ویژه روحانیت از اساس غیر قانونی و آراء صادره از این مراجع عملی غیر قانونی و فاقد وجاهت قانونی می باشد. به همین دلیل هم در دادگاههای غیر قانونی انقلاب حاضر نمی شدم و آن به اصطلاح دادگاه‌ها حکم غیر قانونی خود را غیابا” صادر و به اجرا می گذاشتند”.
وی در بخش دیگری از این یادداشت نوشته است: “دادگاه‌های انقلاب علاوه بر غیر قانونی بودن‌شان از خود استقلالی نداشته و مجری نظریات نیروهای امنیتی هستند و نیروهای امنیتی و قوه قضاییه هم فرمانبر مستبد امروز ایران آقای خامنه‌ای می باشند. بنابراین اعلام می کنم که در این دادگاه غیر قانونی حاضر نخواهم شد. دادگاه هم طبق معمول حکم غیر قانونی خود را طبق دستوری که به او داده اند صادر خواهد کرد”.

لازم به ذکر است که ابوالفضل قدیانی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شده بود. در سال ۹۱ نیز در حالی که در بند ۳۵۰ زندان اوین تحمل حبس می‌کرد با افزوده‌شدن اتهام نشر اکاذیب به پرونده وی، دوران محکومیتش از یک سال به دو سال زندان تغییر کرد و چهل ضربه شلاق نیز به محکومیت وی اضافه شد.

آخرین اخبار جامعه بهایی از سرکوب بهائیان

جامعه بهایی؛ کسری طیفوری، راهی زندان اصفهان شد/ بی خبری از سرنوشت حامد رضوانی

خبرگزاری هرانا – محمدرضا (کسری) طیفوری، شهروند اهل اصفهان در تاریخ ۲۶ آذرماه جهت تحمل محکومیت یک ساله خود راهی زندان اصفهان شده است. این شهروند پیشتر توسط دادگاه انقلاب اصفهان به اتهام “تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ آیین بهایی” و تکثیر فیلم محسن مخملباف در ارتباط با بهاییان، به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در مرحله تجدید نظر به یک سال کاهش پیدا کرد. همچنین در گزارشی دیگر یک شهروند دیگر در این شهر بنام حامد رضوانی، از تاریخ ۳ دی از منزل خارج شده و علیرغم پیگیری از نهادهای مختلف تاکنون خبری از وی به دست نیامده است. گفته می‌شود وی طی ده سال گذشته به دلیل ارتباط با بهاییان بارها مورد فشارهای امنیتی از طریق احضار، بازجویی و بازداشت قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۲۶ آذرماه ۹۷، محمدرضا (کسری) طیفوری، شهروند اهل اصفهان جهت تحمل دوران محکومیت یک ساله خود راهی زندان اصفهان شده است.

این شهروند اصفهانی پیشتر توسط دادگاه انقلاب اصفهان به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق تبلیغ بهاییت و تکثیر فیلم محسن مخملباف در ارتباط با بهائیان” به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده و این حکم پس از اعتراض به رای صادره و در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس کاهش پیدا کرد.
محمدرضا طیفوری در اسفند ماه ۹۴، در پی بازرسی منزل و محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از دو هفته با قرار وثیقه آزاد شده بود.

مامورین در زمان تفتیش محل کسب وی که واحد فروش محصولات فرهنگی بوده است تعدادی از لوازم شخصی و نسخه هایی از فیلم «باغبان» ساخته محسن مخملباف را که مستندی در ارتباط با آئین بهایی است را نیز ضبط و ضمیمه پرونده وی کرده بودند.

در گزارشی دیگر، حامد رضوانی، شهروند و استاد موسیقی اهل اصفهان در تاریخ ۳ دی‌ماه و پس از خروج از منزل مفقود شده است.
با مراجعه خانواده این شهروند به نهادهای مختلف از جمله دادستانی، دادسرای اصفهان، اداره اطلاعات، اطلاعات سپاه، اداره آگاهی، بیمارستانها و پزشکی قانونی و غیره هیچ خبری از ایشان به دست نیامده است.

به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند اصفهانی، حامد رضوانی طی ده سال اخیر بارها در خصوص ارتباط با بهاییان تحت فشارهای قضایی و امنیتی بوده و توسط اداره اطلاعات به طرق مختلف بصورت تلفنی و یا حضوری تهدید شده و بارها از تدریس وی در آموزشگاه‌های موسیقی و برگزاری کنسرت ایشان ممانعت شده بود.

وی پیشتر نیز در تیرماه ۹۵، پس از تفتیش محل کار و منزل و ضبط بسیاری از وسایل شخصی از جمله موبایل و لپ تاپ، دفاتر شعر و سازهای موسیقی، توسط نیروهای امنیتی به اتهام “تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ بهاییت” بازداشت شده با دستبند و پابند در مقابل چشمان پدر و مادر سالخورده و بیمارش در منزل مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفته بود.

گفته می‌شود مامورین پس از بازداشت، وی را به اطراف شهر اصفهان برده و با دست بسته اقدام به ضرب و شتم وی از ناحیه سر و صورت و قفسه سینه و بیضه ها کرده و نهایتا پس از زدن اثر انگشت وی روی برگه صورت جلسه لوازم ضبط شده در همان محل رها کرده بودند.

حامد رضوانی در آبان ماه ۹۵ نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مدت ۲۱ روز در زندان اصفهان تحت بازجویی نیروهای امنیتی قرار گرفته و نهایتا با تودیع وثیقه آزاد شده بود.

لازم به ذکر است این شهروند اصفهانی پس از آزادی و برائت از اتهامات مطروحه، جهت پیگیری حقوق شهروندی نقض شده خود و عدم دادرسی منصفانه، از مامورین عامل اداره اطلاعات که وی را مورد بدرفتاری قرار داده اند و همچنین بازپرس پرونده شکایت کرده بود اما نهایتا دادگاه حکم به برائت مامورین و بازپرس پرونده داد.
حامد رضوانی جهت احقاق حق خود مجددا شکایت به دیوان عدالت اداری کل کشور برده و پرونده وی اخیرا جهت پیگیری به دادسرای قضات کشور ارسال شده بود.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

در بسیاری از موارد این فشارهای امنیتی و قضایی شهروندان غیربهایی را که در ارتباط با شهروندان بهایی قرار دارند هدف گرفته است.

تحریم سوخت؛ تغییر ساعت پروازهای ایران‌ایر


آمریکا سوخت‌رسانی هواپیماهای جمهوری اسلامی را نشانه گرفته است

تغییر ساعت پروازهای ایران‌ایر به آلمان به دلیل تحریم سوخت

شرکت هواپیمایی ایران‌ایر با ارسال پیام به مسافرانش در آلمان به آنها اطلاع داده که ساعت پروازهای این شرکت تغییر کرده است. در مراجعه به دفاتر ایران‌ایر و پرسش تلفنی از آنها علت این امر تحریم سوخت عنوان شده است.

برنامه پروازهای شرکت هواپیمایی ایران‌ایر به شهرهای کلن و هامبورگ تغییر کرده است. این شرکت با ارسال پیام به مسافرانش، از چندین هفته پیش این تغییر را به آنها اطلاع داده است.

ساعت پروازهای کلن و هامبورگ به شب منتقل شده است. دفتر ایران‌ایر در هامبورگ به مراجعه‌کنندگان گفته این تغییر ساعت پرواز به دلیل مشکل در سوخت‌گیری هواپیماهاست. چون به هواپیماهای ایران‌ایر اجازه سوخت‌گیری داده نمی‌شود، این شرکت مجبور است از هواپیماهای بزرگ که نیاز به سوخت‌گیری ندارند استفاده کند و به این هواپیماها در ساعات شب اجازه پرواز داده شده است.

یک آژانس تهیه بلیط پرواز ایران‌ایر در کلن نیز به مسافری که از آنجا بلیط تهیه کرده بوده گفته دلیل این تغییر ساعت تحریم سوخت برای هواپیماهای ایرانی است

ایران‌ایر دوبار در هفته به فرودگاه کلن پرواز دارد که هردوی این پروازها ساعت ۱۱ صبح فرود می‌آمدند. در برنامه جدید این پروازها ساعت ۲۱:۵۰ در فرودگاه کلن به زمین می‌نشینند و پرواز برگشت به تهران نیز که پیشتر در ساعت ۱۲ انجام می‌شد حالا در ساعت ۲۲:۳۰ انجام می‌شود. پروازهای هامبورگ نیز به شب منتقل شده‌اند.

عدم سوخت‌رسانی به هواپیماهای ایران در فرودگاه‌های اروپا و ترکیه

اینهم از سازوکار اروپايی برای سوخت رسانی!

معاون وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی گفته: اکثر کشورهای اروپایی از ارائه‌ی سوخت به هواپیماهای ما امتناع می‌کنند.

به گزارش ایلنا، علی عابدزاده، درباره‌ی عدم سوخت‌رسانی به هواپیماهای جمهوری اسلامی در فرودگاه‌های ترکیه، لبنان و بسیاری از کشورهای اروپایی گفت: متاسفانه این موضوع مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌کند.

به گفته‌ی او هدف آمریکا این است که پروازهای خارجی شرکت‌های هواپیمایی جمهوری اسلامی قطع شود.

مدیر عامل ایران‌ایر نیز گفته: متاسفانه آمریکا تمام هواپیماهای ایران‌ایر را در لیست تحریم قرار داده است حتی هواپیماهایی که زمین‌گیر هستند، حتی هواپیماهایی که متلاشی شده‌اند و حتی هواپیماهایی را که در سال‌های گذشته آنها را به فروش رسانده‌ایم.

منبع حکومتی: سرنوشت اموال شاه در سوئیس

روزنامه اعتماد: اخیرا سایت سوییسی swissinfo طی گزارشی به بررسی دارایی‌های شاه در سوییس پرداخته و نوشته است: «یک ماه پس از انقلاب، دولت انقلابی که جایگزین رژیم شاه شده بود به وزارت امور خارجه سوییس در برن اطلاع داده بود که دارایی‌های شاه و خانواده وی توقیف شده و سوییس باید از نقل و انتقال این دارایی‌ها خودداری کند.

دولت فدرال سوئیس درخواست حکومت جدید ایران در زمینه توقیف دارايی های شاه در سوییس را رد کرده و توصیه کرد که از طریق حقوقی-قضایی این موضوع را دنبال کند. حکومت جدید ایران می‌بایست از طریق قضایی ثابت کند که دارايی های شاه به‌طور غیرقانونی جمع‌آوری و از کشور خارج شده (کاری که آخوندها و آقازاده ها می کنند) تا بتوان دستور توقیف آن‌ها را داد.

روایت یک مقام امنیتی از بازداشت فردوست

….بعد از مدتی که بازجویی‌ها خوب جلو رفت، کم‌کم تسهیلاتی برایش فراهم کردیم، داروهای کنترل بیماری‌اش، غذایی که می‌خواست و چیزهایی را که می‌خواست، می‌گرفتیم یا حتی بعضی چیزها را می‌گفت فامیل‌هایش برایش می‌آوردند. رادیو و تلویزیون و روزنامه هم در اختیارش قرار دادیم. گاهی گزارش و مطالبی را که ضدانقلاب درباره‌اش می‌نوشت، هم می‌دادیم بخواند…..

خبرگزاری تسنیم وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران با یکی از مسئولان رسیدگی به پرونده حسین فردوست گفت‌وگو کرده؛ اما نام این فرد فاش نشده است.

حسین فردوست، دوست و هم‌کلاسی شاه و رئیس بازرسی شاهنشاهی بود که بعد از انقلاب تا مدت‌ها زندگی مخفی داشت تا اینکه در آبان ۱۳۶۲ در خانه پدری‌اش دستگیر شد. او چهار سال در بازداشت بود و سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ بر اثر سکته قلبی درگذشت. فردوست برخلاف دیگر مقامات رژیم سابق، محاکمه و اعدام نشد؛ برای همین توانست خاطرات خود را در همان دوران بازداشت بنویسد که بعدها با عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» و با ویراست عبدالله شهبازی، پژوهشگر تاریخ، منتشر شد. از او یک مجموعه گفت‌وگوی ویدئویی نیز به جا مانده است.

بخش‌های مهم این گفت‌وگو به شرح زیر است:

آن زمان اغلب چهره‌های سرشناس رژیم پهلوی خارج از کشور بودند. ما هرچه در بین ضدانقلاب خارج از کشور دنبال کردیم، اثر و ردی از او نیافتیم.

ما در خارج، سرنخ‌هایی را که از فردوست بود، دنبال کردیم، ولی ردی از او نیافتیم و دیدیم کسی او را ندیده است. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که فردوست می‌تواند در ایران باشد. آن زمان ما در داخل هم یک شبکه‌ پنهان از ساواکی‌های قدیمی را که به هر دلیلی در داخل کشور مانده و بریده بودند و با ما همکاری می‌کردند، تحت هدایت خود داشتیم که در پوشش ضدانقلاب داخلی فعال بودند. ما خیلی افراد را از طریق همین شبکه می‌گرفتیم.

هم‌زمان شنود تلفن چهار، پنج نفر از افراد مهم ساواک را که در داخل بودند و بعضا هم داشتند با جمهوری اسلامی همکاری می‌کردند، شروع کردیم. از این افراد، کسی بود که مسئول اداره دهم ساواک بود. آدمی بود که واقعا سواد اطلاعاتی و مطالعاتی بالایی داشت و در رفتارش هم مشخص بود. او با بچه‌های نخست‌وزیری مرتبط بود، ولی ما به او هم مشکوک بودیم.

دیدیم یک بار فردی با آن مسئول سابق اداره دهم ساواک تماس گرفت و از فردوست -با عنوان و لقبی که بین خودشان مرسوم بود- نام برد و گفت او را چند وقت پیش دیده‌ام و مریض هم بوده است. شروع کردیم با همان امکانات آن موقع و کارهایی مثل تطبیق صدا، رد آن تماس را گرفتن. رسیدیم به اینکه یک پزشکی از پزشکان مورد اعتماد ساواک، فردوست را معاینه کرده است. بعد از آن، فهرست پزشکان معتمد ساواک را بررسی کردیم و به یک پزشک متخصص گوش و حلق و بینی رسیدیم که اگر کسی فردوست را معاینه کرده باشد، احتمالا این فرد است.

آن شبکه داخلی ما اغلب عملیاتی‌های ساواک بودند و با مدیران نسبتی نداشتند. سناریو و طرحی را چیدیم تا یکی از آنها در پوشش مناسب برود سراغ این دکتر و اعتمادش را جلب کند و در دو، سه جلسه با او ‌کم‌کم مرتبط شود. این نقشه جواب داد و آن پزشک در صحبت‌هایش گفته بود چند ماه قبل فردوست را معاینه کرده است؛ دو بار هم او دیده است؛ یک بار در یک خانه و یک بار در خیابان قرار گذاشته‌اند.

این دکتر نیز در کارنامه‌اش ضعف‌هایی داشت. مهم‌ترینش عضویت در ساواک بود و در‌حالی‌که در آن دوران -دهه 60- او جزء پزشک‌های تقریبا مطرح مجامع پزشکی و دانشگاهی بود، حکم بازداشت او را گرفتیم و یک روز عصر، آخر وقت به‌عنوان بیمار از مطب او که در کریمخان بود، وقت گرفتیم. در نهایت تعهدنامه‌ای از او گرفتیم که درباره همکاری با ما به کسی چیزی نگو و از این به بعد با هم کار می‌کنیم.

یکی از چیزهایی که از او گرفتیم، یک آدرس بود که گفت فردوست را آنجا معاینه کرده‌ام. خانه پدری فردوست بود؛ سمت میدان انقلاب، کنار دانشگاه تهران. جالب بود که در این منطقه تعدادی از نماینده‌های مجلس ساکن بودند و یک منطقه تقریبا حفاظت‌شده بود، کیوسک کمیته و شهربانی داشت و تردد در آنجا محدود و کنترل‌شده بود. تصمیم ما این شد که همین امشب باید برویم این خانه را چک کنیم.

دیروقت و آخر شب بود. از منزل کناری وارد خانه شدیم؛ یک حیاط بود که دورش چند اتاق بود. شروع کردیم دانه دانه در اتاق‌ها را بازکردن. در یک اتاق را باز کردم، دیدم یک نفر پشت به در و رو به دیوار نشسته و خم شده روی یک رادیو و دارد رادیو گوش می‌کند. بلند گفتم: «به‌به، آقای حسین فردوست! چطوری؟ خوبی؟». هول شد، برگشت و نگاه کرد و ما را دید و گفت: «بله، بله بفرمایید». این را که گفت، مطمئن شدیم و گفتیم: «تو آسمون‌ها دنبالت می‌گشتیم، روی زمین پیدایت کردیم».

از همان ابتدا او را با نام دیگری -گمان می‌کنم سرهنگ حسینی- در بازداشتگاه ثبت کردیم؛ چون هم سؤالات خودمان اهمیت زیادی داشت که چنین فردی با چنین جایگاه و ارتباطاتی چرا در داخل مانده و مشغول چه کاری است؟

فکر می‌کنم مسئول بالادستی ما گفت مطمئنید؟ حتمی است؟ بگویم به آقامحسن [رضایی]؟ گفتیم بله، خیالتان راحت باشد، مسئله هم سری است و خواهشا شما محدود اطلاع‌رسانی کنید.

اوایل بازجویی سؤال اصلی ما این بود که تو چرا در ایران هستی و در این سال‌ها مشغول چه کاری بودی؟ بعد از مدتی که بازجویی‌اش کردیم متوجه شدیم نرفتنش به خاطر این بود که واقعا به هیچ‌کس اعتماد نداشت و سرنخ‌های ارتباطی‌اش هم کور شده بود. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و دولت موقت بوده، مهندس بازرگان هم گفته بود او را از ایران خارج کنید.

ما رفتیم مجلس نزد آقای هاشمی و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین‌جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همین‌طور بوده. می‌خواست او اعدام نشود، پنهان هم نمی‌کرد. چون ابتدای انقلاب آقای خلخالی از طرف امام حکم داشت و سران رژیم قبل را محاکمه می‌کرد.

ما پس از آن بازه‌ زمانی یکی، دوماهه که مطمئن شدیم فردوست دنبال فعالیت ضدانقلابی و توطئه و طرح و کودتایی نبوده، دیگر اطلاعاتش از دوران فعالیتش در رژیم پهلوی برایمان مهم شد.

مثلا فردی را معرفی کرد به عنوان یکی از مسئولان یک شبکه جمع‌آوری که به شبکه بی‌سیم معروف شد. ما هم تا آن زمان این فرد را در اطلاعاتمان نداشتیم. رفتیم سراغ او، راحت در خانه‌اش نشسته بود و داشت زندگی می‌کرد. او را برداشتیم بردیم مراکز مختلف این شبکه را نشان داد و تجهیزاتشان را کشف کردیم.

پس از آنکه تخلیه اطلاعاتی او تمام شد، مسئله اموالش مطرح شد. دیدیم اموال متعددی در مناطق مختلف کشور دارد و جالب بود که اغلب آنها دست‌نخورده و مصادره‌نشده بود و بعضی هم مصادره شده بود. با توجه به اینکه هنوز دستگیری‌اش خبری نشده و امکان طی‌شدن فرایند قضائی نبود، گفتیم چه کنیم؟ مشورت کردیم و از طریق آقای ری‌شهری مسئله را با امام مطرح کردیم. ایشان فرمودند می‌تواند اموالش را به بنیاد 15 خرداد هدیه کند که آن زمان مسئولیتش با آقای حجت‌الاسلام شیخ حسن صانعی بود. ما هم این مسئله را به فردوست گفتیم و او هم در یک کاغذ با دستخط خودش نوشت که اینجانب حسین فردوست، فرزند سیف‌الله به شماره شناسنامه فلان، کلیه اموال و دارایی‌های خود که فهرستش را هم داشتیم، به بنیاد 15 خرداد هدیه می‌کنم. خب اجرائی‌شدن این فرایند مستلزم این بود که این نامه در سیستم اداری برخی نهادها گردش کار داشته باشد. این اتفاق که افتاد کم‌کم همه متوجه شدند که فردوست دست ماست و خبرش پخش شد و به خارج از کشور هم رسید.

بعد از مدتی که بازجویی‌ها خوب جلو رفت، کم‌کم تسهیلاتی برایش فراهم کردیم، داروهای کنترل بیماری‌اش، غذایی که می‌خواست و چیزهایی را که می‌خواست، می‌گرفتیم یا حتی بعضی چیزها را می‌گفت فامیل‌هایش برایش می‌آوردند. رادیو و تلویزیون و روزنامه هم در اختیارش قرار دادیم. گاهی گزارش و مطالبی را که ضدانقلاب درباره‌اش می‌نوشت، هم می‌دادیم بخواند.

در این چند سال صبح و شب، ما با او در تعامل بودیم، به انگلیسی و خصوصا فرانسه هم مسلط بود و بعضی وقت‌ها که از بازجویی خسته می‌شدیم، برایمان کلاس فرانسه می‌گذاشت.

روزنامه اصلاح طلب خواستار سرکوب بازیگر

فیلم زیر: علیرضا کمالی: کاش مجمع تشخیص مصلحت وطن داشتیم

روزنامه اعتماد: جوانکی که می‌گویند بازیگر است، در جلسه رسانه‌ای جشنواره، چشمش که به چهار تا دوربین و خبرنگار و موبایل افتاده، باد توی صدایش انداخته و بی‌ربط و زشت و زننده نمک ریخته و مدعی شده که «گوشت سگ کیلویی سی و چند هزار تومان با کارت ملی و….

من اگر در آن جلسه بودم حتما ساکت نمی‌نشستم و از مسوولان جشنواره می‌خواستم چنین فرصت مغتنمی برای خزعبل‌گویی یک سلبریتی تازه سر از تخم درآورده فراهم نکنند و جلوی یاوه‌گویی‌اش را بگیرند. نه فقط جلوی او را باید بگیرند بلکه جلوی سیاسی شدن متظاهرانه و سطحی سینما و سینماگران را بگیرند.

فیلم؛ واکنش مجری صداوسیما به گرانی گوشت