Previous Next

اروپا؛ اقدامات تروریستی کار دست رژیم ایران داد


اتحادیه اروپا یک نهاد اطلاعاتی حکومت ایران را به علت طراحی ترور مخالفان در قلمرو این اتحادیه تحریم می‌کند. دانمارک دستگاه اطلاعاتی رژژیم ایران را متهم کرده بود که برای کشتن مخالفان جمهوری اسلامی در خاک آن کشور، برنامه‌ریزی می‌کند.

پیش تر وزیر خارجه دانمارک گفته بود اتحادیه اروپا با اعمال تحریم‌های هدفمند علیه رژیم ایران موافقت کرده است.

طی ماههای گذشته چندین تبعه ایرانی از جمله دو دیپلمات جمهوری اسلامی در کشورهای فرانسه، آلمان، بلژیک و دانمارک به اتهام دست دستن در اقدامات تروریستی بازداشت شده اند.

وزیر خارجه دانمارک، ضمن اعلام خبر فوق در حساب توییتری خود، آن را روزی مهم برای اروپا و پیامی محکم از طرف اتحادیه اروپا دانسته تا به رژیم ایران بفهماند ما چنین رفتارهایی را تحمل نمی‌کنیم.

بازگشت معمار تحریم‌های بانک مرکزی رژیم ایران


جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، یکی از سرسخت‌ترین مخالفان رژیم ایران در واشنگتن را در یک سمت کلیدی در شورای امنیت ملی آمریکا منصوب کرده است.

اگر چه کاخ سفید هنوز درباره ورود ریچارد گولدبرگ به شورای امنیت ملی هیج اظهارنظری نکرده است؛ اما رسانه‌ها و چهره‌های منتقد جمهوری اسلامی از پیوستن گولدبرگ به تیم بولتون ابراز خوشحالی می‌کنند.

گولدبرگ در شورای امنیت ملی آمریکا، منصب «رئیس بخش مقابله با تسلیحات کشتار جمعی» را برعهده خواهد گرفت. بنابراین، او در این منصب جدید، به طور تنگاتنگ با برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، کار خواهد کرد.

گولدبرگ در مجلس سنا، به عنوان معمار اصلی شدیدترین تحریم‌های آمریکا علیه رژیم ایران شناخته می‌شود. او، به عنوان مذاکره‌کننده اصلی جمهوریخواه، درباره سه دور از تحریم‌ها علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی، سوئیفت و نیز کل بخش‌های اقتصاد ایران مذاکره کرده و در این خصوص مقالات متعددی نوشته است.

او، علاوه بر طراحی تحریم‌ها، حتی از مقابله نظامی با رژیم ایران هم حمایت می‌کند

مارک دوبوویتز، رئیس اندیشکده «بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها» در توئیتر خود نوشت: برای پیوستن به شورای امنیت ملی به منظور حداکثر کردن کارزار فشار علیه جمهوری اسلامی کسی بهتر از همکارم ریچارد گولدبرگ، وجود ندارد.

ایران؛ گروگان تازه آمریکايی نظامی است+عکس


در پی انتشار گزارش‌هایی مبنی بر بازداشت یک نظامی سابق آمریکایی در ایران، وزارت خارجه آمریکا می گوید که این خبر صحت دارد و یکی از شهروندان این کشور در ایران بازداشت شده است.

بر اساس نوشته روزنامه نیویورک‌تایمز، این نظامی سابق نیروی دریایی آمریکا که مایکل آر. وایت نام دارد ظاهرا تابستان گذشته هنگام خروج از ایران در فرودگاه مشهد بازداشت شده است.

مادر او به روزنامه نیویورک تایمز گفته که پسرش قرار بوده هفتم مرداد با پرواز امارات به آمریکا بازگردد اما باز نگشته است.

مادر مایکل وایت در مصاحبه خود گفته که نزدیک به سه هفته پیش از طریق وزارت خارجه آمریکا مطلع شده که پسرش در ایران بازداشت شده است.

خانم وایت به نیویورک تایمز گفته است پسرش‌مایکل ر. وایت، ۴۶ ساله، تابستان گذشته برای چندمین بار به ایران سفر کرده بود تا دوست‌ دختر ایرانی ‌خود را ببیند، اما هرگز به پرواز بازگشت خود نرسیده است.

مایکل وایت قرار بوده ۲۷ ژوئیه (۶ تیر) از دبی به آمریکا پرواز کند. به نوشته نیویورک تایمز، او در مشهد بازداشت شده و از آن زمان تا کنون در زندان وکیل‌آباد به سر می‌برد.

نماینده مجلس؛ زن قربانی تجاوز را کشتند+عکس


به گزارش خبرگزاری هرانا، پیکر زهرا نویدپور، متهم کننده سلمان خدادادی، نماینده مجلس به آزار و تجاوز جنسی در منزل مادری خود پیدا شد.

گمانه های متعددی در خصوص جان باختن این شهروند ملکانی مطرح است اما خانواده نویدپور در حال حاضر بدون اظهار نظر صرفا در انتظار نتیجه پزشکی قانونی در خصوص علت جان باختن فرزند خود هستند.

این شهروند ملکانی که نماینده مجلس شهر خود را به تعرض جنسی و سوء استفاده از موقعیت متهم کرده بود پس از گفتگوی نخست خود در خردادماه سال جاری با هرانا، در ماه‌های اخیر در کنار روند حقوقی دست به گفتگو با رسانه های بیشتری و طرح مکرر اتهامات زده بود.

خانم نویدپور در ماه‌های اخیر بطور مستمر هرانا را از تهدید شدن خود توسط نماینده مجلس مطلع کرده بود. این خبرگزاری در واکنش به این تهدیدات مورد اشاره فایل صدای سلمان خدادادی را تحت عنوان “تهدید و تطمیع قربانی آزار جنسی توسط رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس” در تیرماه سال جاری منتشر کرد که در آن به موضوع تهدیدات جاری علیه شاکی پرداخته بود. (سند زیر)

شرعا موظفیم اخبار تجاوز جنسی را علنی نکنیم

دادستان کل جمهوری اسلامی با انتقاد از برخی نمایندگان مجلس ولایت و رسانه ها در انتشار اخبار مربوط به تعرض به زنان و دختران گفت: تشویش اذهان عمومی جرم است. شرعا موظفیم برخی اخبار را علنی نکنیم.

آخوند منتظری گفت: چگونه است که برخی نمایندگان مجلس و روزنامه‌ها به این اخبار دامن می زنند؟ توجه داشته باشیم که در نشر این اخبار کمک نکنیم؛ همه بدانند مسئولیت شرعی بزرگی دارد.

دادستان کل جمهوری اسلامی گفت: شرعا موظفیم برخی اخبار را علنی نکنیم، تشویش اذهان عمومی جرم است و نباید این اخبار را با هدف آب به آسیاب دشمن ریختن، نشر دهیم.

نماینده ملکان متهم به سواستفاده جنسی از چند دختر جویای کار در این شهر

بازداشت یک فعال مدنی در منطقه رباط‌ کریم

محمود (آرشام) رضایی، کارگر نقاش ساختمان و فعال مدنی، نیمه شب گذشته از سوی مأموران وزارت اطلاعات در منزل پدری بازداشت شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، نیمه شب گذشته ۱۷ تیر ۱۳۹۷، محمود رضایی، طی حکمی از سوی بازپرسی دادسرای اوین توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل پدری واقع در صالح‌آباد، سه راه آدران رباط‌کریم، بازداشت شد.

به گزارش برخی منابع مطلع به کمپین: «نیمه‌شب گذشته حوالی ساعت ۱۲، ده تن از مأموران امنیتی با در دست داشتن حکمی از سوی دادسرای اوین پس از ورد به منزل پدری محمود رضایی و بازرسی کامل منزل این فعال مدنی را بازداشت کردند.»

اطلاعات دقیقی از دلایل بازداشت و محل نگهداری محمود رضایی تا این لحظه در دسترس نیست.

فعال داخل کشور: خامنه ای راه هیتلر را می رود


انتقاد شدید هاشم خواستار نماینده مبارز معلمان کشور به رهبر جمهوری اسلامی

سایت ایران کارگر: هاشم خواستار در یک نامه سرگشاده ضمن اشاره به خلاصه‌ای از روند به حکومت رسیدن هیتلر به تشابه کردار و رفتار حکام جمهوری اسلامی از روزهای نخست حاکمیت‌شان تاکنون به با آدلف هیتلر می‌پردازد.

آقای هاشم خواستار نامه خود را اینچنین آغاز می‌کند: «با نگاهی به حکومت‌های دیکتاتوری معاصر در می‌یابیم که اکثر دیکتاتورها موفق شدند و یا می‌خواستند مردم کشورشان را حول یک ایدئولوژی متحد کنند. در راس حکومت‌های دیکتاتوری معاصر هیتلر پیشوای آلمان بود. هیتلر با ایدئولوژی نژاد برتر آلمان، ابتدا به کشورهای همسایه، همچون فرانسه و بلژیک و اتریش و…حمله کرده و آنها را تصرف کرد و سپس به روسیه و انگلیس نیز حمله کرد که با ورود آمریکا به جنگ و به نفع متفقین، سرانجام شکست بسیار سختی خورد که با خاک یکسان و کشور به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد.

از طرفین جنگ ۵۵ ملیون نفر کشته شدند. هیتلر در این جنگ و در مدت حکومتش هیچگونه دست‌آوردی نداشت و سبب تجزیه آلمان شد و خودش سرانجام خودکشی کرد. اما جانشینان هیتلر با حفظ و تداوم دموکراسی و بدون هیچگونه دشمنی با یک کشور و یا همسایگان، کشورشان به نسبت جمعیت اولین قدرت اقتصادی دنیا و در رده‌بندی معمولی سومین قدرت اقتصادی دنیا شدند. و سرانجام بعد از پایان جنگ سرد و ۴۵ سال جدایی دو آلمان متحد شد.»

هاشم خواستار در ادامه نامه خود می‌نویسد: «در کشور خودمان ایران، آقای خمینی با خدعه و نیرنگ ـ که بعدا خودش اقرار کرد ـ قدرت را بدست گرفت و تمام مخالفین و آزادیخواهان را سر به نیست کرد. تمام آزادی‌ها را بنام اسلام از ملت ایران گرفت و یک نوع اسلام شیعی متعصب را حاکم کرد. با تحریک حاکمان عراق، باعث حمله آن کشور به ایران شد.

آقای خمینی از جنگ بین ایران و عراق بسیار استقبال کرد تا جایی که گفت: «این جنگ برای ما نعمت است و اگر بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم و راه قدس از کربلا می‌گذرد و به جای جنگ، جنگ تا پیروزی، شعار جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم را سر داد. یعنی آقای خمینی هم همچون هیتلر می‌خواست تمام دنیا را گرفته و پیرو ایدئولوژی خودش کند. اما در نهایت چون دید از عراق شکست می‌خورد گفت من جام زهر را نوشیدم و قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر آتش‌بس را پذیرفتم.

باز جانشین آقای خمینی، یعنی آقای خامنه‌ای به تصور اینکه چنانچه بمب اتمی داشته باشد در هر جنگی پیروز خواهد بود و یا دشمن جرئت حمله به آنها را نخواهد داشت، چهارصد تا پانصد ملیارد دلار در تاسیسات هسته‌ای هزینه کرده و در نهایت در توافق با قدرت‌های جهانی، در تاسیسات اتمی بتون ریخته تا از تحریم‌های مهلک نجات پیدا کنند.»

هاشم خواستار در اشاره به حیف و میل اموال ملت در تنور جنگ‌های منطقه‌ای در نامه‌اش می‌آورد: «دلارهای آزاد شده در اثر این توافق ـ که می‌گویند حدود یکصد و پنجاه ملیارد دلار بوده ـ بجای اینکه برای ملت ایران صرف آبادانی کشور شود، برای جنگ در سوریه و حزب الله لبنان و حوثی‌های یمن و حماس فلسطین و حشدالشعبی عراق و طالبان افغانستان و….هزینه کردند. یعنی همان کشورگشایی که هیتلر و آقای خمینی انجام داد، آقای خامنه‌ای هم انجام داد. آقای خامنه ای هم به پیروی از آقای خمینی هر منتقدی را دشمن می‌دید.»

نامه آقای هاشم خواستار چنین ادامه می‌یابد: «ایشان از آقای خمینی جلوتر رفته و احزاب و سازمان‌هایی همچون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب اعتماد ملی و جبهه مشارکت و کارگزاران سازندگی را که اندکی با ایشان زاویه پیدا کرده و برای بقای همین نظام بوجود آمده بودند را منحل و یا محدود کرده و خیلی از سرانشان را به زندان انداخت.

او به این اکتفا نکرده و شهروندان بی‌آزار و مصلحی همچون دراویش گنابادی که شیعه دوازده امامی هستند و بجای مرجع تقلید، قطب (رهبر) دارند را نیز سرکوب و رهبر ۹۱ ساله آنها ـ آقای دکتر تابنده ـ را به حصر، یعنی زندان خانگی برد. وجه مشترک پیشوا هیتلر و امام خمینی و امام خامنه‌ای، یکی همین لقب امام یا پیشوا هست که دوست دارند مردم به آنها بگویند. دوم تمام منتقدین و آزادیخواهان داخلی را سرکوب کرده و در تمام سخنرانی ها مردم را از دشمن، دشمن می‌ترسانند.»

در قسمت پایانی نامه آقای هاشم خواستار آمده است: «حاکمان بعد از دیکتاتور، همچون خانم مرکل صدر اعظم آلمان یک بار هم از واژه دشمن در طول ۱۴ سال صدارت استفاده نکرده و نمی‌کند. دیکتاتورها تلاش بسیار می‌کنند که ایدئولوژی و یا انقلابشان را به کشورهای جهان صادر کنند؛ اگرچه به فقر و فلاکت ملتشان منجر شود. همانطور که در گزارش نهادهای حقوق بشری آمده، بی مسئولیت‌ترین رهبر جهان نسبت به ملتش در میان ۲۰۹ کشور جهان، آقای خامنه‌ای است.»

دولت عراق از جمهوری اسلامی فاصله می‌ گیرد


استاندار کردستان گفته است از زمانی که عراق صدور ویزای کار به ایرانیان را متوقف کرده تعداد شاغلان ایرانی در عراق از ۲۰ هزار نفر به ۵ هزار نفر کاهش یافته است.

استاندار کردستان جزئیات بیشتری را در مورد توقف صدور ویزای کار از سوی عراق ارائه نکرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم استاندار کردستان همچنین بهبود زیرساخت های حمل و نقل از جمله خط هوایی را از مهمترین مشکلات برای داد و ستد و تجارت بین استان کردستان با اقلیم کردستان عراق اعلام کرد.

دولت عراق به ویژه پس از انتخابات اخیر سعی بر آن دارد که روابط اقتصادی سیاسی خود را با جمهوری اسلامی محدود تر از پیش کند.

به همین منظور نیز رئیس جمهوری عراق به ترکیه سفر کرد و دیدارهایی نیز با سران عربستان سعودی و امیر نشین های خلیج فارس داشته است.

برهم صالح سعی می کند که به این وسیله خلاء نبود جمهوری اسلامی را در عراق پر کند.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، دخالت های ناروای جمهوری اسلامی در امور عراق به ویژه در انتخابات اخیر و حمایت جمهوری اسلامی از رهبران نالایقی چون نوری المالکی که زمینه ساز شکست عراق از داعش در موصل شد سبب شده است که عراق از جمهوری اسلامی فاصله بگیرد تا آنجا که هفته گذشته رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس اسلامی درباره از بین رفتن جایگاه اقتصادی ایران در عراق و جایگزین شدن ترکیه و عربستان به جای ایران در آن کشور هشدار داده بود.

یادداشت وکیل جمعی از شهروندان بهایی اصفهان

خبرگزاری هرانا – چهار شهروند بهایی ساکن اصفهان در اردیبهشت ماه سال جاری توسط دادگاه تجدید نظر استان اصفهان مجموعا به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این شهروندان روز شنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اصفهان منتقل شدند. سعید دهقان وکیل این شهروندان بهایی روز جاری با انتشار یادداشتی ایراداتی را بر اتهام مطروحه علیه این شهروندان و پیگرد قضایی آنان مطرح کرده است. در بخشی از این یادداشت آمده است که “اینان شهروندان و فرزندان ایران زمین هستند و دل در گرو این سرزمین دارند. فقط بهایی‌اند و بهایی زاده‌اند؛ همین! اگر بنا نیست به عقاید هم احترام بگذاریم؛ دست کم به اصل ۲۳ قانون اساسی در بابِ منع تفتیش عقاید احترام بگذاریم”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه ۱۷ دی‌ماه ۹۷، سعید دهقان، وکیل ۷ تن از شهروندان بهایی در اصفهان که اخیرا ۴ تن از آنان بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان منتقل شده‌اند با انتشار یادداشتی خواهان احقاق حقوق این شهروندان شده است.

چهار شهروند بهایی به نام‌های سهراب نقی پور، محسن مهرگانی، منوچهر رحمانی و فرزاد همایونی ساعت ۸ صبح روز شنبه توسط نیروهای امنیتی در منازل شخصی بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان منتقل شده‌ بودند.
شعبه ۲۳ دادگاه تجدید نظر استان اصفهان در تاریخ ۲۴ اردیبهشت سال جاری، حکم صادره در دادگاه بدوی را عینا تائید و این حکم دو روز بعد به متهمان ابلاغ شده بود.

طی حکم صادره در شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان که در آبان‌ماه سال گذشته صادر شده بود، سهراب نقی پور به ۵ سال حبس تعزیری و محسن مهرگانی، منوچهر رحمانی و فرزاد همایونی هر کدام به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

متن کامل یادداشت سعید دهقان، وکیل دادگستری در این رابطه که در صفحه شخصی وی منتشر شده است در ادامه می‌آید:
“اینان شهروندان و فرزندان ایران زمین هستند و دل در گرو این سرزمین دارند. فقط بهایی اند و بهایی زاده اند؛ همین! اگر بنا نیست به عقاید هم احترام بگذاریم؛ دست کم به اصل ۲۳ قانون اساسی در بابِ منع تفتیش عقاید احترام بگذاریم. اگر سخت است و نمی توانیم، دست کم صادق باشیم؛ نه اینکه یکی از ما در رأسِ دستگاه دیپلماسی و پشتِ ویترین اعلام کند که «جرمی بنام بهایی بودن در ایران وجود ندارد»، و دیگران در دستگاه قضایی، بدون توجه به حقایق و اصول مسلّمِ حقوقی، پی در پی حکم به حبس بهاییان بدهند.

هفته را با خبری از سوی اعضای خانواده موکلینم در اصفهان شروع کردم که گفته‌اند نیروهای امنیتی چهار تن از این هفت شهروند بهایی (منوچهر رحمانی، فرزاد همایونی، سهراب نقی پور و محسن مهرگانی) را با خود برده‌اند و به دنبال سه موکل دیگر هستند! هنوز معلوم نیست که اولاً، حکم حبسی که بیش از هفت ماه پیش (اردیبهشت) صادر شده بود، چرا باید بجای اجرا از طریق مجاری قانونی و در زمان خود، بعد از کلی تهدید و انسداد حساب و غیره، به این نحو و در این زمان اجرا شود!؟ آن هم درست در شرایطی که مُهر آزادی عفیف نعیمی -هفتمین و آخرین عضو گروه هفت نفره از موکلین بهایی در تهران- هنوز خشک نشده است! ثانیاً، چرا در این مدت، در برابر اعمال ماده ۴٧٧ قانون آیین دادرسی کیفری، این همه مانع تراشیدند!؟

جزییات متن و حواشی پرونده‌هایی از این دست، عجالتاً قابل طرح نیست، اما دادخواهی را از طریق اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور دنبال خواهم کرد؛ به ویژه آنکه همچنان معتقدم در این عنوان اتهامی (عضویت در تشکیلات غیرقانونی بهائیت به قصد اقدام علیه امنیت ملی)، به دلایل زیر فقط دو حرف اضافه «در» و «به» بدون ایراد است!.

۱- عضویت: برای موکلین من که هر هفت نفر بهایی به دنیا آمده‌اند و بهایی زاده‌اند، «عضویت» مفهومی ندارد.

۲- تشکیلات: از سال ۱۳۶۲ که «تشکیلاتِ» مربوط به بهاییان در ایران منحل شده است، عملاً تشکیلاتی وجود ندارد که عضویت در آن معنا داشته باشد؛ «ذات نا یافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش».

۳- غیرقانونی: در هیچ یک از قوانین موضوعه کشور، آیین بهاییت «غیرقانونی» اعلام نشده و نه تنها مطابق فتوای بنیانگذار انقلاب اسلامی، بهاییان در استیمانِ جمهوری اسلامی هستند، بلکه حتی بر اساس اصول ۲۳ و ۱۴ قانون اساسی، تحت تعقیب قرار دادن ایشان، غیرقانونی است.

۴- بهاییت: «بهاییت» یک کیش یا آیین است و نه یک تشکیلات که عضویت در آن، معنا یابد و مشمول مواد ۴۹۸ یا ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی شود.

۵- قصد: کدام «قصد»؟! در سراسرِ پروندۀ متشکله علیه موکلین، هیچ سند یا مدرکی مشاهده نمی شود که نشان دهد هیچ کدام از هفت متهم این پرونده، حتی قصدی برای یک عمل مجرمانۀ ساده داشته باشند؛ چه رسد به اقدام علیه امنیت ملی!.

۶- اقدام علیه امنیت ملی: این عبارت مستلزم سلسله اقدامات و برنامه‌هایی فیزیکی و گسترده و سازماندهی شده است؛ در حالی که اعتقاد به یک کیش یا آیین، امری شخصی و درونی و بی آزار است و چنین امری هم اساساً نمی تواند اقدامی باشد «علیه امنیت ملی»؛ آن‌هم در کشوری که ادعا می شود جزیره ثبات در منطقه است!”.

واکنش لاریجانی به هشتگ “من هم شکنجه شدم”


در نامه‌ای سرگشاده به روحانی، شماری از وکلای دادگستری ایران ضمن دردناک و مایه شرمساری خواندن شکنجه اسماعیل بخشی نماینده کارگران هفت‌تپه و بدرفتاری با او در دوران بازداشت‌اش، خواستار رسیدگی به آن شده‌اند. آنها با به چالش کشیدن سکوت قوه قضاییه در برابر این موضوع، گفته‌اند که در نهادهای خاص امنیتی بصورت سیستماتیک شکنجه اعمال می‌شود. آنها در نامه خود سکوت روحانی را جای پرسش دانسته‌اند.

در نامه سرگشاده این وکلا در باره شکنجه اسماعیل بخشی می‌خوانیم که سالیان سال است که شکنجه ایران و ایرانیان را رنج می‌دهد و بصورت سیستماتیک در نهادهای خاص امنیتی و اطلاعاتی متهمین و ملت ایران را آزار می‌دهد و قوه قضاییه نه تنها نظاره‌گر و ساکت بوده بلکه همگام و همراه آنان بوده است و با انکار و تکذیب نمی‌توان پاسخگوی تاریخ و ملت ایران بود.

هشتگ “من هم شکنجه شدم”

همچنین در پی انتشار نامه اسماعیل بخشی، فعال کارگری، که از شکنجه خود در دوران بازداشت نوشته بود، اکنون موجی از روایت‌های دیگر فعالان زندانی سابق، درباره شکنجه در زندان‌های ایران شکل گرفته است.

“به عنوان کسی که، توسط جمهوری اسلامی مورد آزار و شکنجه قرار گرفتم از سران جمهوری اسلامی چند پرسش دارم که چرا دختری را در سن ۲۱ سالگی در بازداشتگاه امنیتی ۲ الف سپاه ثارالله به مدت ۸ روز در سلول انفرادی با بدترین شرایط نگهداری و وادار به استفاده از چشم‌بند کردید؟ چرا در اتاق بازجویی آقایی با اسم سازمانی فضل‌اللهی بارها و بارها دختر بیست و یک ساله را آزار کلامی داد و حتی با حالت تحقیرآمیز در حالی که می‌خندید من را تهدید به شکنجه جسمی و تجاوز جنسی کرد؟ به طوری که هر شب در سلولم مچاله می‌شدم و تا صبح وحشت‌زده به در سلول نگاه می‌کردم و حتی از خوابیدن می‌ترسیدم!” این بخشی از نوشته اینستاگرامی شیما بابایی، فعال مدنی است که در خرداد ۱۳۹۵ در تهران دستگیر شد.

بابایی اکنون یکی از کسانی است که راهی را که اسماعیل بخشی، کارگر شرکت نیشکر هفت‌ تپه، چندی پیش آغاز کرد ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند، آن‌ها از شکنجه روانی و جسمی خود در زندان‌های ایران می‌نویسند و هشتگ “من هم شکنجه شدم” قرار است همه این نوشته‌های آن‌لاین را به یکدیگر پیوند دهد.

نامۀ اسماعیل بخشی، پروژۀ دشمن است

رئیس قوۀ قضاییه بعید ندانست که نامۀ اسماعیل بخشی در مورد ربوده و شکنجه شدنش توسط مأموران وزارت اطلاعات ادامۀ پروژه های پی در پی و تخریبی دشمن علیه نظام باشد.

صادق لاریجانی گفته: هیچگاه بنای جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به کارگیری شکنجه نبوده و چنین تخلفاتی به لحاظ شرعی و قانونی ممنوع است.

فشار نیروهای امنیتی برای تکذیب شکنجه

گزارش‌ها از فشار نیروهای امنیتی بر اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه و خانواده‌اش برای تکذیب شکنجه او حکایت دارند. به گفته وکیل اسماعیل بخشی، شکنجه شدن موکل‌اش صحت دارد.

منابع مختلف از فشار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه و خانواده‌اش برای تکذیب شکنجه او خبر می‌دهند.

فرزانه زیلابی، وکیل اسماعیل بخشی گفته: پس از اینکه موضوع شکنجه مطرح شد، فشار‌ها علیه اسماعیل بخشی شدت گرفته است و شواهد و قرائن حاکی از ایجاد فشار‌ها و جو روانی علیه موکلم برای تکذیب کردن شکنجه شدت یافته است.

کانال مستقل کارگران هفت‌تپه هم در تلگرام نوشت: پس از انتشار نامه اسماعیل بخشی و شرح گوشه‌هایی از شکنجه‌های اعمال‌شده بر او و نیز اشاراتی بر ضرب و شتم خانم قلیان، از روزهای قبل اسماعیل بخشی و اعضای خانواده‌اش تحت فشارهای مداوم و شدید نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند که نامه اسماعیل را تکذیب کنند.

مجلس ولایت؛ نماینده‌ ای که پدرش امامزاده است!


روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: وجود هزاران امامزاده در گوشه و کنار ایران در تمام سال‌های گذشته یکی از داغ‌ترین سوژه‌های رسانه‌ها بوده است و هر چند وقت یک‌بار هم یکی از مسئولان حرفی می‌زند و به تنور این سوژه می‌دمد؛ مثلا همین چند وقت پیش جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده رشت اعلام کرد که طی ٣٧ سال گذشته ده برابر شده است. واکنش رسانه‌ها به چنین خبر‌هایی هم پیگیری از فلان مسئول و متولی بوده است و کمتر کسی به سراغ خانواده‌های در قید حیات امامزاده‌ها رفته است؛ اما حالا در مورد یکی از این امامزاده‌ها چنین فرصتی فراهم شده، جالب‌تر این‌که پسر این امامزاده که مقبره‌اش در دشت مغان قرار دارد و صاحب گنبد، بارگاه و هیأت امنا و متولی است، نماینده مجلس هم است. ماجرای مقبره پدر میرحمایت میرزاده، نماینده مردم گرمی استان اردبیل در مجلس، به محض این‌که در یکی از شبکه‌های اجتماعی به گوش سایر کاربران رسید، موج واکنش‌ها شروع شد؛ همین موضوع هم باعث شد که میرزاده ترجیح بدهد که گفتگو نکند. او اصرار می‌کرد که از بقیه نماینده‌های استان اردبیل و مردم منطقه‌ای که مقبره پدرش در آن قرار دارد، درباره این موضوع سوال کنیم، اما در نهایت حاضر شد چند خطی توضیح بدهد.

آیا درست است که پدر شما امامزاده است؟
من به‌عنوان پسر آن مرحوم بهتر است درباره‌اش حرف نزنم. بروید از مردم منطقه که به ایشان ارادت دارند بپرسید که ایشان چه کسی بوده و برای چه مردم از جیب خودشان برای مقبره ایشان هزینه و نذر می‌کنند. پدر مرحوم من یک سیدی بوده که مردم او را صاحب کرامت می‌شناختند و برای ایشان احترام زیادی قائل بوده‌اند. پدر مرحومم در همان زمانی که زنده بودند، بسیار مورد احترام بودند و زمانی هم که به رحمت خدا رفتند، این احترام و ارادت باقی ماند و مردم خودشان تصمیم گرفتند که برای ایشان مقبره‌ای بسازند که محل مراجعه خودشان باشد.

یعنی شما در ساخته‌شدن گنبد و بارگاه برای «آستان مقدس امامزاده سید عزیز» هیچ نقشی نداشته‌اید؟
من اصلا آنجا بزرگ نشدم؛ این‌ها سال‌ها پیش ساخته شده است. من فرزند کوچک خانواده بودم و از زمانی که پنجم ابتدایی بودم، به تبریز رفتم و کلا در تعطیلاتی مثل تابستان و عید به خانه می‌رفتم. کلا در تبریز بزرگ شدم و تحصیلات و مشاغل مختلفی که داشتم در همان‌جا بوده است؛ نه در زادگاهم.

الان مقبره پدر شما متولی و هیأت امنا دارد؛ شما عضو آن‌ها نیستید؟
نه اصلا؛ این‌ها قبل از این‌که من نماینده بشوم، ساخته شده بود. ایشان سی‌سال پیش فوت کردند و همان موقع هم مردم خودشان تصمیم گرفتند همان‌طور که زمان حیات او نزدشان می‌رفتند و درخواست‌هایی داشتند و کمک‌هایی می‌خواستند، بعد از فوتشان هم جایی باشد که مراجعه کنند. تمام این‌ها با پول خود مردم ساخته شده است و خیلی از مردم آن دهات اصلا نمی‌دانند که پسر ایشان نماینده است، خیلی‌ها هم نمی‌دانند که پدر بنده ایشان است. من هیچ اقدامی برای این مسأله نکرده‌ام، حالا ممکن است عده‌ای بگویند پسر چنین سید بزرگواری نباید نماینده مجلس می‌شد، نباید وارد سیاست می‌شد، این‌ها را می‌پذیرم، اگر این‌ها جرم است و من به عنوان پسر کوچک آن سید بزرگوار نباید دست به چنین جرمی می‌زدم، می‌پذیرم. بیشتر از این نه کاری از دست من برمی‌آید و نه نقش و تقصیری دارم.