رئیس جمهور آمریکا طی سخنانی در کاخ سفید گفت: رژیم ایران اکنون به‌ دلیل سیاست‌های من مشکلات زیادی دارد. هر روز در شهری شاهد اعتراض هستیم و ارزش پول آنها از بین رفته و حسابی به دردسر افتاده‌اند.

ترامپ گفت: وقتی من سرکار آمدم رژیم ایران یک وضعیتی داشت و الآن در وضعیت دیگری است. من با برهم زدن آن توافق بد، آنها را وارد وضعیت دیگری کردم.

رئیس جمهور آمریکا در باره دخالتهای منطقه ای جمهوری اسلامی هم گفت: رژیم ایران داشت حسابی در سوریه و یمن جا باز می‌کرد، پول نقدی که دولت اوباما به آنها داد باعث تقویت آنها شده بود.

وی افزود: آقای اوباما به آنها ۱۵۰میلیارد دلار پول داد. بخشی پول نقد بود، پول نقد از پنج کشور متفاوت. چرا از پنج کشور؟ زیرا ما به اندازه این میزان پول نقد نداشتیم، بنابراین مجبور بودند از پول نقد سایر ارزها هم استفاده کنند. این دلیل واقعی بوده است.

رئیس جمهور آمریکا در باره مذاکره احتمالی با رژیم ایران نیز گفت: آنها هنوز آماده نیستند، ولی آماده می‌ شوند.

ترامپ: در عراق می‌مانیم تا حواسمان به رژیم ایران هم باشد

رئیس جمهور آمریکا می گوید نیروهای نظامی آمریکا در عراق حضور خواهند یافت تا از هرگونه قدرت گرفتن داعش در این کشور و سوریه ممانعت کنند و همچنین فعالیت های رژیم ایران را زیر نظر داشته باشند.

به گزارش صدای آمریکا، پرزیدنت ترامپ افزود: برای آن که همواره از نزدیک مراقب شکل‌گیری دوباره احتمالی داعش باشیم و همینطور جهت زیر نظر گرفتن رژیم ایران، ایالات متحده حضور (نظامی) خود را در عراق حفظ می‌کند. حواسمان خواهد بود.»

نگرانی شدید رژیم ملاها از شکل‌ گیری مثلث خطر

جمهوری اسلامی از تحولات در دولت آمریکا هراسان شده و از اینکه مثلث جدیدی در درون دولت ترامپ برای اقدامات سریعتر جهت براندازی حکومت ایران شکل بگیرد، به وحشت افتاده است.

یک دیپلمات سابق رژیم گفته: یک مثلث جدیدی در دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی شکل می گیرد که اقدامات را با شتاب بیش‌تری گسترش خواهند داد.

حسین موسویان، مذاکره‌ کننده ارشد سابق هسته ای درباره تغییرات در دولت آمریکا به ویژه استعفای وزیر دفاع و تاثیر آن بر تحولات منطقه گفت: استعفای ژنرال ماتیس، جان بولتون را شاد کرد زیرا ماتیس هم موافق برجام بود و هم مخالف جنگ. با خروج ماتیس، اگر فرد جایگزین وزیر دفاع در خط جان بولتون باشد، مثلث جدیدی از پمپئو ـ بولتون و رییس جدید پنتاگون، شکل می‌گیرد که اقدامات ضد جمهوری اسلامی را با شتاب بیش‌تری گسترش خواهند داد.

پیش تر داوود هرمیداس‌باوند، استاد روابط بین‌الملل طی مطلبی در روزنامه شرق با اشاره به تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکايی از سوریه و استعفای وزیر دفاع آمریکا که با ترامپ هم عقیده نبود، نوشت: انتخاب وزیر دفاع جدید آمریکا به‌عنوان فردی همسو با ترامپ و اقدامات او در خاورمیانه، به سود جمهوری اسلامی نخواهد بود.

سایت حکومتی نامه نیوز نیز نوشت: پشت‌ پرده خروج آمریکا از سوریه چیست؟…آمریکا اگر از سوریه به شکل ظاهری هم خارج شود امکان ندارد اهداف کلان خود را در منطقه فراموش کند. هرچه هست منطقه شاهد شکل‌گیری معادلات جدیدی است.

افشار سلیمانی، دیپلمات سابق رژیم نیز در رونامهٔ جهان صنعت، خروج نظامی آمریکا از سوریه را به یک قله کوه یخ توصیف کرد که بخش عمده آن زیر آب مانده است و نوشت: ایران وجه‌المصالحه قرار نگیرد. قبل از هر مسأله‌ای به‌نظر می‌آید که آمریکای ترامپ، سوریه را به هر بازیگری واگذار کند، تحویل جمهوری اسلامی نمی‌دهد.

علی بیگدلی، کارشناس امور بین الملل نیز با بیان این‌که خروج آمریکا از سوریه، این کشور را بر ایران متمرکز می‌کند، گفت: سربازهای آمریکایی خارج می‌شوند که به تبع آن روسیه، ترکیه و احیاناً ایران هم باید نیروهای خود را از سوریه خارج کنند. البته این اتفاق خیلی برای ما زیان‌آور می‌شود.

وی افزود: حتما ایران و نیروهای نظامی آن باید خاک سوریه را ترک کنند و در این صورت دسترسی ما به حزب‌الله مشکل خواهد شد. این اتفاقات نشان می‌دهد که آمریکا دارد همه توان خود را روی ایران متمرکز می‌کند و راههای نفوذ سیاسی ایران را محدود می‌کند که اگر این اتفاق روی دهد خیلی به زیان ما تمام می‌شود.

یک کارشناس دیگر بنام مهدی مطهرنیا نیز نسبت به ضربه ‌ غافلگیرانهٔ آمریکا هشدار داد و با تشبیه آمریکا به زنجیرزن حرفه‌ای گفت: زنجیرزن حرفه‌ای زنجیر خود را در دست گلوله می‌کند، آن را در جیب خود پنهان و در وقت مقتضی به طرف دشمنان و رقبا پرتاب می‌کند.

مطهرنیا هشدار داد: ما در خلیج‌فارس شاهد لشگرکشی جدید آمریکا با سیگنال‌های قوی در تحت تاثیر قرار دادن تهران هستیم.

تحولات بسیار نگران کننده است

یک تحلیلگر دیگر مسائل بین الملل در تهران گفته: اگر خروج آمریکایی‌ها از سوریه به دلیل تهدیدی بود که مدتی قبل مقامات نظامی جمهوری اسلامی انجام دادند و اعلام کردند نیرو‌های آمریکایی در تیررس موشک‌های ما قرار دارند باشد، باید بگویم که خروج آمریکا از سوریه و استقرار یک ناو هواپیما بر در خلیج فارس، بسیار نگران کننده است.

خاورمیانه در آستانه تحول بزرگ

علی خرم، دیپلمات سابق جمهوری اسلامی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه گفت: آمریکايی ها مدتی است که مداوم از یک تابستان داغ برای ایران صحبت به میان می‌آورند و اگر ترامپ با فکر و منطق خاصی تصمیم خروج نیرو‌های خود را از سوریه و افغانستان گرفته، بعید نیست که الان به دنبال اجرای همان پروژه تابستان داغ باشند. البته اینکه در عمل چه اتفاقی رخ دهد بسیار متفاوت است، ولی به هرحال ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که آمریکایی‌ها برنامه‌ای برای ایران دارند و معتقدند اگر بخواهند تغییراتی در خاورمیانه انجام دهند باید ابتدا به سراغ ایران بیایند.

وی افزود: الان مدت‌هاست که این اراده وجود دارد که تغییراتی در وضعیت خاورمیانه ایجاد شود. آن‌ها چندین برنامه را در دستور کار قرار داده اند فقط منتظر هستند که حداقل یکی از آن‌ها به نتیجه برسد. اما مبهم‌ترین تصمیم برای ایجاد تغییر در منطقه همین خروج نیرو‌های آمریکا از سوریه و افغانستان است. الان برای جمهوری اسلامی هم مشخص نیست که ایالات متحده با این تصمیم به دنبال چه هدفی است.

این دیپلمات سابق نزدیک به جناح میانه حکومت در ادامه به سران رژیم هشدار داد و گفت: متاسفانه ما در سال‌های اخیر اول حرف را می‌زنیم و بعد به این فکر می‌کنیم که آیا درست بوده یا خیر. اما الان دیگر زمان این گونه رفتار‌ها نیست. الان شرایطی نیست که با نگاه احساسی جلو برویم و به شدت نیازمند یک رویکرد عقلانی هستیم. ما باید الان با دقت بیشتری تصمیم‌گیری کنیم تا بهانه به دست کشور‌هایی مثل اسرائیل و آمریکا ندهیم. واقعیت این است که آن‌ها بدشان نمی‌آید جمهوری اسلامی در جایی اشتباهی انجام دهد تا آن‌ها با تکرار سناریوی عراق افکار عمومی جهانی را با خود همراه کنند و دست به اقدام نظامی بزنند.

او با کمال وقاحت در این مصاحبه می‌گوید: «هرگز نداشته و ندارم و ان شاءالله هرگز نخواهم داشت!»

مشکل ما دارایی افراد نیست، مشکل آن است که همه املاک «کبری» مصادره‌ای است و باید به صاحبانش برگردد.

کشتي لاکچري توهم بود؟
داستان برنامه بدرقه از ملي‌پوشان شبيه به يک جوک بود تا واقعيت؛ پيش از سفر ملي‌پوشان به قطر براي برگزاري اردوي نهايي جهت آماده‌سازي، فدراسيون فوتبال بدون اينکه وزارت ورزش و مسئولان ذي‌ربط را در جريان بگذارد، جلسه‌اي با حضور خبرنگاران ترتيب داد تا کي‌روش و شاگردانش «غريبانه» ايران را ترک کنند؛ نه وزيري از راه رسيد و نه مسئول ديگري. گلايه‌هاي آن روز هم همه اين مورد را نشانه رفته بودند که خبري از بدرقه مسئولان نبود.

وزارت اما بعدها با بيان اينکه در جريان چنين مراسمي نبوده و کلا دعوت‌نامه‌اي نگرفته است، تقصيرها را گردن فدراسيون انداخت. اينجا بود که دوستان مهدي تاج دست به کار شدند تا عجيب‌ترين «تِز» ممکن را بدهند؛ غلامحسين زمان‌آبادي، مسئول امور فرهنگي فدراسيون فوتبال، با بيان اينکه قرار است بعد از اردوي قطر، در کيش مراسم بدرقه ملي‌پوشان با حضور مسئولان رده‌بالاي ورزشي برگزار شود، از چگونگي اين مراسم پرده برداشت؛ مراسمي که البته مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، نیز آن را در حاشيه افتتاح زمين چمن مصنوعي مرکز ملي فوتبال ايران تأييد کرده بود. جزئيات مراسم از زبان آقاي زمان‌آبادي این‌طور بود: «ملي‌پوشان به صورت مستقيم از فرودگاه کيش به سمت کشتي تفريحي‌ای مي‌روند که براي مراسم بدرقه پيش‌بيني شده است. مربيان و بازيکنان تيم ملي فوتبال روي کشتي در خليج‌فارس حرکت مي‌کنند و هم‌زمان چند قايق جت در‌حالي‌که پرچم ايران را به اهتزاز درآورده‌اند، کشتي حامل ملي‌پوشان را اسکورت مي‌کنند. گلباران‌شدن کشتي حامل اعضاي تيم ملي فوتبال، از ديگر برنامه‌هاي پيش‌بيني شده است. هم‌زمان با اجراي اين بخش از برنامه، ملي‌پوشان و مربيان کشتي را ترک کرده و وارد ساحل خليج‌فارس مي‌شوند. عروسک‌هاي غول‌پيکر همراه با افرادي که لباس محلي مربوط به اقوام مختلف ايران را به تن دارند، از ملي‌پوشان در ساحل استقبال مي‌کنند. با اين استقبال، بازيکنان و مربيان تيم ملي فوتبال به طرف سالني مي‌روند که براي برگزاري بخش ديگري از مراسم بدرقه هماهنگ شده است».

نکته جذاب داستان اين بود که مهدي تاج و اعضاي زيرمجموعه‌اش در فدراسيون انگار خبري از زمان دقيق حضور ملي‌پوشان در کيش نداشتند! ماجرا اين بود که تيم ملي روز گذشته کلا نيم‌ساعتي در کيش ماند و آن‌هم در همان فرودگاه پرواز را عوض کرد و راهي امارات شد؛ بدون اينکه خبري از بدرقه باشد يا اصلا زماني براي برنامه‌هاي عجيب‌و‌غريب بدرقه فدراسيون. البته چند روز پيش واکنش اميرحسين حسيني، مدير رسانه‌اي تيم ملي، به اوج بي‌اطلاعي فدراسيون فوتبال از برنامه‌هاي تيم ملي جالب بود. او خطاب به برنامه‌هاي فدراسيون براي بدرقه نوشت: «پيرو هماهنگي‌هاي صورت‌گرفته و مطابق اطلاعيه قبلي، فدراسيون فوتبال هيچ برنامه‌اي در کيش نخواهد داشت و صحبت‌هاي انجام‌شده از سوی آقاي زمان‌آبادي در بخش فرهنگي فدراسيون، به دليل بي‌اطلاعي و آگاهي‌نداشتن ايشان از برنامه‌هاي تيم ملي است».

دورهمي در «آب‌و‌آتش» با ملي‌پوشان خيالي!
بعد از برنامه‌ريزي عجيب فدراسيون فوتبال برای برگزاري مراسم بدرقه در کيش، حالا قرار است مراسم بدرقه «جذاب‌تري» براي ملي‌پوشان ايراني برگزار شود؛ البته در اين مراسم نه خبري از ملي‌پوشان است و نه خبري از مسئولان رده‌بالاتر. آن‌طور که مسئولان «بابرنامه» فدراسيون فوتبال خبر داده‌‌اند، قرار است مراسم بدرقه تيم ملي فردا در پارک آب‌و‌آتش برگزار شود؛ مراسمي که اصلا مشخص نيست هدفش چيست.

غلامحسين زمان‌آبادي دراين‌باره مي‌گويد: «تصميم گرفتيم يک مراسم مردمي در تهران برگزار کنيم. اين يک مراسم مردمي است و اگر مسئولان هم بخواهند مي‌توانند در آن شرکت کنند. اين مراسم روز جمعه ۱۴ دي و از ساعت ۱۵ در محوطه باز بوستان آب‌و‌آتش برگزار مي‌شود». بدون ترديد اين مراسم مي‌تواند برگ زرين ديگري در کارنامه «برنامه‌ريزي» فدراسيون باشد که بدون حضور افرادي که قرار است بدرقه شوند، برگزار شود. هرچند اين بار از جزئيات اين مراسم و هزينه‌هاي احتمالي‌ای که قرار است اين برنامه‌ها روي دست فدراسيون بگذارد، خبري نيست.

کي‌روش پرچم سفيد را پاره کرد
در کنار اتفاقات عجيب‌و‌غريبي که فدراسيون فوتبال رقم زده است، صحبت‌هاي روز گذشته کارلوس کي‌روش، سرمربي پرتغالي تيم ملي، نیز کمي عجيب بود؛ او که خودش چند روز پيش پرچم سفيد صلح را بالا برده بود و از منتقدان تيم ملي خواسته بود کنار اين تيم باشند، روز گذشته با پاره‌کردن اين پرچم، منتقدان را به کروکوديل تشبيه کرد و از مهدي تاج خواست مراقب اين کروکوديل‌ها باشد؛ «بايد آقاي تاج از اتفاقات گذشته درس گرفته باشند و بدانند دوستان واقعي تيم ملي چه کساني هستند و چه کساني تيم ملي را حمايت مي‌کنند؛ چون مي‌دانيم بعضي‌ها مي‌خواهند آرامش و تمرکز تيم ملي به‌هم بخورد و الان زمان اين نيست که کروکوديل‌ها به تيم ملي نزديک شوند. آقاي تاج با توجه به اختياراتي که دارند، نبايد بگذارند چنين اتفاقاتي بيفتد».

به گزارش خبرگزاری آناتولی فیلم “سه رخ” در ۱۶ سینما در شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر، اسکی شهیر، آنتالیا و بورسا به طور همزمان روی پرده خواهد رفت.

فیلم “سه رخ” برنده نخل طلایی در هفتاد و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن است. جایزه “پرتقال طلایی” پنجاه و پنجمین دوره جشنواره‌های فیلم آنتالیای ترکیه نیز به این فیلم رسیده است.

شتاب در خصوصي‌سازي و تجربه‌هاي ناموفق آن در بنگاه‌هاي توليدي مدتي است که خبرساز شده است. بعد از اعتراضات کارگري واحدهاي توليدي مانند شرکت نيشکر هفت‌تپه و گروه ملي فولاد اهواز در محافل رسمي و غيررسمي ماهيت خصوصي‌سازي‌ها در ايران بسيار بحث‌برانگيز شد.

به گزارش شرق، عده‌اي از تجربه ناموفق خصوصي‌سازي در ايران صحبت مي‌کنند و برخي معتقدند خصوصي‌سازي به شکل ذاتي منجر به آشفتگي‌ و پيامدهاي منفي اجتماعي مي‌شد.

اما آخرين گزارش حسين راغفر و احسان سلطاني نشان مي‌دهد، تبعات منفي خصوصي‌سازي محدود به بخش توليد نيست و در نظام بانکي نيز به مرحله بحران نزديک شده است.

طبق يافته‌هاي اين دو پژوهشگر اضافه‌برداشت از منابع بانک مرکزي منجر به خلق بالغ بر ۲۰۰ هزار ميليارد تومان نقدينگي شده که سهم ۱۲درصدي از کل نقدينگي را دارد و پس از آغاز به کار بانک‌هاي خصوصي از سال آثار تورمي شديدي را در کنار شوک ارزي به سفره‌هاي مردم تحميل کرده است.

در طول دوره فروردين ۱۳۹۳ تا شهريور ۱۳۹۷، در‌حالي‌که بدهي بانک‌‌هاي دولتي به بانک مرکزي ۱۳ هزار ميليارد تومان کم شد، بدهي بانک‌هاي خصوصي به بانک مرکزي ۹۹ هزار ميليارد تومان افزايش يافت که معادل ۴۳ درصد پايه پولي است. اين دو کارشناس اقتصادي يک پرسش مطرح کرده‌اند: «چه اراده و قدرتي در پشت‌صحنه قرار دارد که مانع از اصلاح ساختاري نظام بانکي مي‌شود؟»

به گفته راغفر و سلطاني پاسخ را بايد در منافعي جست‌وجو کرد که از قدرت و فسادِ خلقِ پول و مداخله مالي در اقتصاد کلان حاصل ذي‌نفعان مي‌‌شود. بانک‌‌هاي خصوصي که نقش زهکشي منابع مالي کشور را ايفا مي‌‌کنند، مهم‌ترين جنبه اقتصاد شبه‌‌دولتي و پديده تسخيرشدگي دولت را در اقتصاد ايران به نمايش گذاشته‌‌اند.

سهم بزرگ دولت در فعاليت بانک‌هاي ورشکسته

حسين راغفر و احسان سلطاني، دو پژوهشگر اقتصادي در گزارشي، آثار تورمي استقراض بانک‌هاي خصوصي از بانک مرکزي را بررسي کردند. براساس مطالعات آنها تورم کمرشکن در همه حوزه‌هاي زندگي ازجمله تخصيص‌هاي غلط منابع عمومي و منابع بانک‌هاست. نظام اعتباري بانک‌ها بدون ترديد يکي از اصلي‌ترين ابزارهاي نابساماني‌هاي کنوني کشور بوده است. تلاش براي اختفاي واقعيت‌هاي تلخ اقتصاد کشور و آمارسازي‌هاي غيرواقعي براي پنهان‌کردن نابساماني‌هاي ناشي از تصميمات نادرست نهادهاي اساسي کشور است.

اين دو کارشناس اقتصادي با نگاهي کوتاه به روند و عملکرد نظام بانکي در «پنج‌‌ساله منتهي به پايان مرداد ۱۳۹۷»، تصويري کلي از تحولات مهم نقدينگي و پولي اقتصاد ايران ارائه کردند که حاوي نکات جالب توجهي است. براساس‌اين حجم نقدينگي با ۲۳۵ درصد رشد به هزارو 647 هزار ميليارد تومان بالغ شده و به عبارتي ۷۰ درصد نقدينگي کشور در پنج سال اخير ايجاد شده است. در اين مدت شبه‌پول ۲۶۷ درصد و پول ۱۱۸ درصد افزايش پيدا کرد و در نتيجه سهم پول از نقدينگي، از ۲۲ درصد به ۱۴ درصد تنزل يافت. مابه‌‌التفاوت سپرده به تسهيلات بانک‌ها نزد بخش خصوصي با ۷۴۰ درصد رشد از ۶۹ هزار ميليارد تومان به ۵۸۰ هزار ميليارد تومان صعود کرد که ۷۷درصد آن مربوط به بانک‌هاي خصوصي مي‌شود.

به عبارتي با احتساب تسهيلات غيرجاري و مشکوک‌الوصول بانکي، حدود سه‌چهارم ناترازي بانک‌ها در اين پنج سال به وجود آمده است. با وجود رشد ۲۳۵درصدي حجم نقدينگي، پايه پولي ۱۳۷ درصد افزايش يافت، بنابراين رشد ۴۲درصدي ضريب فزاينده (قدرت خلق نقدينگي توسط بانک‌ها) مسئول ۳۱ درصد ايجاد نقدينگي است. افزايش ضريب فزاينده تحت عنوان فريبنده دفاع از توليد توجيه و انجام شد، اما در عمل هر سال از سهم بخش‌‌هاي صنعت، معدن و کشاورزي از مانده تسهيلات بانکي کاسته شده است.

در شرايطي که با وجود بحران بانکي، بانک مرکزي بايد ضريب فزاينده را کاهش مي‌داد، اما در عوض با افزايش آن در جهت استمرار فعاليت بانک‌هاي خصوصي ورشکسته و تشديد بحران بانکي گام برداشت. طبق يافته‌هاي اين گزارش، بدهي بانک‌هاي خصوصي به بانک مرکزي با سه‌ هزار درصد رشد از سه‌هزار ميليارد تومان به ۹۹ هزار ميليارد تومان بالغ شد. اين اضافه‌برداشت معادل ۴۲ درصد پايه پولي در مرداد ۱۳۹۷ است.

سود پرداختي به تسهيلات بانکي معادل حدود نصف حجم نقدينگي است. افزايش بي‌رويه سود تسهيلات بانکي موجب شد که با توجه به ناترازي بانک‌ها، نقدينگي با سرعت بيشتري خلق شود. بنابراين سياست‌گذاري‌ها و اقدامات بانک مرکزي در پشتيباني از بانک‌هاي خصوصي و در نتيجه عملکرد بانک‌هاي خصوصي عامل اصلي خلق نقدينگي و بحران نظام بانکي محسوب مي‌شود. هنگامي که عبدالناصر همتي در اوايل مرداد ماه سال جاري به رياست بانک مرکزي منصوب شد، بحران سيستم بانکي (ناترازي بانک‌‌ها)، نقدينگي و افزايش شديد نرخ ارز به عنوان مهم‌ترين دشواري‌هاي بانک مرکزي عنوان شد.

جبران زيان بانک‌هاي خصوصي از جيب مردم
رئيس کل بانک مرکزي در جلسه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ با مديران عامل بانک‌ها عنوان کرد که «از امروز به بعد بانک مرکزي با بانک‌هايي که بالاتر از 20 درصد سود سپرده پرداخت کنند، به‌شدت برخورد خواهد کرد. او تصريح کرد نرخ سود همان است که شوراي پول و اعتبار تصويب کرده است (۱۵ درصد نرخ سود سپرده يک‌ساله)، اما چون تعداد تخلفات از مصوبه شورا زياد است به صورت گام به گام به سمت مصوبه شورا حرکت مي‌‌کنيم».

در همين حال از شهريور ماه امسال تاکنون نرخ سود سپرده‌هاي بانکي در چند بانک خصوصي بد، بالاتر از 20 درصد و حتي تا ۲۴ درصد بوده است. پرسش اين است که چرا پيش از وقوع تخلف مبادرت به پيشگيري نمي‌شود، چرا رئيس کل بانک مرکزي از اختيارات خود براي عزل رؤساي بانک‌هاي متخلّف استفاده نمي‌کند، چرا حتي به سپرده‌گذاران اخطار داده نمي‌شود که با طمع خود از بالارفتن نرخ سپرده‌ها حمايت نکنند و چرا در برابر سپرده‌گذاران آزمندي که نه سپرده خود را بيمه کرده و نه ماليات سود سپرده پرداخت کرده‌اند، بايد مانند گذشته بانک مرکزي متعهد باشد؟ بر اساس داده‌هاي بانک مرکزي، در مهر ۱۳۹۷، بانک‌‌هاي خصوصي هشت‌هزارو 400 ميليارد تومان از بانک مرکزي استقراض کرده‌اند که منجر به ايجاد ۶۰ هزار ميليارد تومان نقدينگي در اين ماه شد.

به عبارتي در مدت فقط يک ماه بانک‌هاي خصوصي به ازاي هر نفر جمعيت بالغ کشور يک ميليون تومان نقدينگي ايجاد کرده‌اند. اين بانک‌ها فقط در طول هفت ‌ماه اول سال جاري مبلغ ۲۹ هزار ميليارد تومان از منابع بانک مرکزي استقراض کرده‌اند که معادل با ۳۷۰ هزار تومان (ماهانه ۵۲ هزار تومان، هفت ‌هزار تومان بيش از سرانه يارانه) به ازاي هر شهروند کشور است.

خلق هزار ميليارد براي حمايت از ورشکسته‌ها
اين اضافه‌برداشت از منابع بانک مرکزي منجر به خلق بالغ بر ۲۰۰ هزار ميليارد تومان نقدينگي شده که سهم ۱۲درصدي از کل نقدينگي را دارد. پس از آغاز به کار بانک‌هاي خصوصي از سال 1381 تاکنون بدهي بانک‌‌ها به بانک مرکزي ۶۶ برابر شده است. در طول دوره فروردين ۱۳۹۳ تا شهريور ۱۳۹۷، در حالي که بدهي بانک‌هاي دولتي به بانک مرکزي ۱۳ هزار ميليارد تومان کم شد، بدهي بانک‌هاي خصوصي به بانک مرکزي ۹۹ هزار ميليارد تومان افزايش يافت که معادل ۴۳ درصد پايه پولي است.

به اعتقاد اين دو کارشناس در دوره رياست جديد بانک مرکزي کماکان همان روند پنج ‌‌سال قبل از رياست ايشان در حال استمرار است. موضوع کليدي در تداوم کژکارکردي‌هاي مألوف اين است، حلقه مشاوراني که ايشان را در بانک مرکزي همراهي مي‌‌کنند، از همان طيف (همراه با رئيس بانک مرکزي سابق) هستند که پس از شروع به کار دولت يازدهم با سياست‌گذاري، پشتيباني و انجام اقداماتي مانند «استقراض دولت، افزايش نرخ بهره‌ها، کاهش نرخ سپرده قانوني و حمايت‌هاي آشکار و نهان از استمرار فعاليت بانک‌‌هاي خصوصي ورشکسته»، موجب شدند که خلق دوسوم نقدينگي کشور رقم بخورد و بحران ناترازي بانک‌ها تشديد شود.

اين دو کارشناس در نهايت، در راستاي مأموريت‌ها و وظايف بانک مرکزي و برون‌‌رفت از شرايط غيرقابل‌استمرار کنوني و اصلاح نظام بانکي پيشنهاد کرده‌اند تکليف بانک‌هاي خصوصي و به‌ويژه بانک‌هاي ورشکسته و در شرف ورشکستگي روشن شود و تعداد بانک‌ها و تعداد شعب آنها کاهش قابل‌ملاحظه پيدا کند. همچنين اخذ ماليات از سود سپرده‌هاي بانکي، مقابله با فعاليت‌‌هاي بنگاه‌‌داري و سفته‌بازي بانک‌ها و تأمين مالي بخش‌هاي مولد از ديگر پيشنهادهاي آنهاست.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با ذکر این مطلب که «حوزه و نظام از هم جدانیستند» گفت: برخی به دنبال بازگرداندن حوزه به دوران پیش از انقلاب هستند.

به گزارش ایسنا، آیت‎الله محمد یزدی امروز در مراسم اختتامیه یازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه و علمای بلاد در پژوهشگاه علامه طباطبایی در قم اظهار کرد: یک گرایش درست و عمیق و ریشه‎ای و انقلابی در حوزه وجود دارد ولی باید بپذیریم برخی نیز بیان می‎کنند که نباید کاری به امور سیاسی و اجتماعی داشته باشیم. اگر امروز به این وضعیت رسیدگی نشود و این روند اصلاح نشود قطعا فردا، دیر خواهد بود و در آینده نه چندان دور، نگرانی بیشتری خواهیم داشت.

وی بیان کرد: امید داریم که مسئولان عالی رتبه اثرگذار در حوزه‎های علمیه توجه بیشتری به این مساله داشته باشند؛ به خصوص در مراکزی که برخی به اسم استقلال حوزه چنین روشی را در پیش گرفته اند و شاگردپروری نیز می‎کنند. در برخی مدارس از نزدیک برنامه و درسنامه‌های آن‌ها را مشاهده و ریشه انقلابی‌گری حوزه را در آن‌ها مشاهده کردیم و خوشبختانه تولیدات خوبی نیز در این زمینه دارند. در مقابل هم مدرسه‌ای را نیز مشاهده کردیم که چندان توجهی به این مسایل ندارد و همان روش قدیمی را در پیش گرفته است.

وی تصریح کرد: برخی شاید به دنبال راهی هستند که حوزه های ما در پیش از انقلاب اسلامی در پیش گرفته بودند؛ البته شاید برخی نخواهند این مساله را بپذیرند ولی هستند افرادی هرچند معدود که به دنبال چنین مساله‌ای هستند. همه ما نسبت به دنیای امروز و آینده مسلمین و نیازهای جامعه و توقعاتی که از جامعه روحانیت دارند مسئول هستیم؛ دنیای امروز، منتظر رشد و پیشرفت و تحول و تغییر و آگاهی و پاسخگویی بیشتر ما نسبت به نیازمندی های دنیای امروز است.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان کرد: حوزه ها باید انقلابی باشند و با نظام مرتبط باشند؛ حوزه و نظام از هم جدا نیستند. تفکر دوم ریشه در جدایی دین از سیاست دارد و به این معنی است که سیاست از دیانت جدا است؛ همین مطلبی که دشمن، در پیش ازانقلاب در افکار و اذهان عامه مردم و برخی از روحانیون نفوذ داده بود.

وی خاطرنشان کرد: در این چهل سال به اندازه چهارصد سال به این کشور خدمت شده است و به اندازه چهارصدسال رشد و پیشرفت کرده‌ایم؛ تکنیک ها و ابزارها و وسایل و جمعیت و نوع زندگی با گذشته کاملا متفاوت شده است ولی سعی شده است که اصول مسلم اسلام و انقلاب را نگاه داشت.