Previous Next

ایران؛ یک فعال دیگر محیط زیست بازداشت شد


یوسف فرهادی بابادی، عضو کمپین محیط زیستی «صدای پای آب» به همراه برادرش در جریان بازگشت از مراسم ختم یکی از عضو شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری، توسط نیروهای امنیتی در شهرکرد بازداشت شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، مأموران اداره اطلاعات امروز یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، یوسف فرهادی بابادی را به همراه برادرش بازداشت و به مکان نامعلوم منتقل کردند. بر اساس گزارش منابع محلی این بازداشت با “خشونت فیزیکی” همراه بوده است.

بر اساس منابع مطلع به کمپین”دو خودرو سیاه‌رنگ متعلق به وزارت اطلاعات با متوقف ساختن خودرو فرهادی بابادی وی را به همراه برادرش بازداشت کردند”.

با شکایت اعضای مجمع نمایندگان اصفهان در تاریخ ۹ اردیبهشت یوسف فرهادی بابادی، فعال محیط‌زیست به دادگاه احضار و بازداشت‌شده بود، وی روز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه به‌صورت موقت آزاد شد.

آقای فرهادی بابادی، عضو کمپن صدای پای آب، فعالیت‌های زیادی را برای مقابله با پروژه‌های انتقال آب کارون و زاینده‌رود در طول چهار سال انجام داده است.

حرف‌هایمان را از زبان سلبریتی‌هایشان می‌شنویم!

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی: چهارشنبه‌ ۱۰ بهمن‌ماه پس از یک‌سال بلاتکلیفی، اولین دادگاه برای هشت فعال محیط زیست به نام‌های مراد طاهباز، سام رجبی، امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان، عبدالرضا کوهپایه، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، با اتهام “⁧ جاسوسی⁩ از مراکز نظامی⁩ کشور و فساد فی‌الارض”با ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

گفتنی‌ست در این جلسه ‏از حضور “محمد آقاسی” وکیل “سام رجبی⁩” در دادگاه جلوگیری به عمل آمد.

خانم نیلوفر بیانی ۳۱ ساله یکی از این هشت فعال محیط زیست و عضو رسمی حفاظت از محیط سازمان ملل در مقابل “قاضی صلواتی” با صراحت اعلام کرده است که تمام اعترافاتی که از وی ضبط شده تحت فشار و شکنجه‌های روانی بوده و هیچکدام از این اعترافات ارزش قانونی ندارد.

با توجه به این برخورد قهر آمیز و پرونده سازی علیه فعالان محیط زیست، طبق قوانین جمهوری اسلامی، احتمال احکامی چون حبس بلند مدت و حتی اعدام برای چنین اتهاماتی وجود دارد.

متاسفانه در طول یک‌سال گذشته و با وجود قتل “کاووس سیدامامی” در زندان، همچنان امکان دادخواهی و رسیدگی به این پرونده از منظر حقوق بشری وجود نداشته و رسانه‌ها، جراید و فعالان به اصطلاح حقوق بشریِ وابسته به حکومت با سکوت خود به این پرونده‌سازی و زمینه‌سازی برای نابودی محیط زیست و فعالان محیط زیست کمک شایانی کردند!

در این میان طبق معمول شاهد سکوت و بی‌تفاوتی سلبریتی‌ها بودیم، به قول یکی از تئوریسین‌های اصلاحات، سعید حجاریان،”حرفمان را باید از زبان سلبریتی‌ها بزنیم”، اما این‌بار حرفِ فعالان محیط زیست، حرفِ “نظام مقدس” نبود، پس با سکوتِ دسته‌جمعی سلبریتی‌های حکومتی و اصلاح‌طلبان مواجه شد!

پرونده‌ی این هشت فعال محیط زیست برای امثال “رضا کیانیان” هم سود و منفعت مادی هم نداشت که مانند “کمپین پیامک تبلیغاتی!” از قِبَل لب‌های خشکِ دریاچه‌ی ارومیه ملیون‌ها تومان پول به جیب بزند و شو آف کند!

در میان این سکوت و عدم حمایت داخلی از قربانیانِ فجایع محیط زیستیِ جمهوری اسلامی، جامعه‌ی بین‌‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری در سراسر جهان به ماجرا ورود کردند تا جمهوری اسلامی را وادار به پایان دادن به خشونت علیه فعالین مدنی و محیط زیستی کنند.

نکته‌ی جالب توجه این بود که در اوج بی‌تفاوتیِ سلیبرتی‌های حکومتی، اشخاص سرشناسی چون “لئوناردو دکاپریو” در حمایت از این فعالان و با انتشار پتیشن زیر برای جلب توجه جهانی به سمت این هشت نفر از اعتبار خود مایه گذاشتند.

برگزاری دادگاه علنی و عادلانه، شفاف‌سازی وضعیت زندانیان بدون خشونت و اعمال اعتراف اجباری، عدم اعمال قوانین قرون وسطایی و تبرئه‌ی فعالان مدنی، سیاسی_محیط زیستی، حرفِ ما و تمام انسان‌های آزادی‌خواه است

بخاطر خفقان و کمبودِ سلبریتی‌های مردمی، “ما حرف‌هایمان را از زبان سلبریتی‌هایشان می‌شنویم!”

آیا هنوز در جامعه‌ی سلبریتی‌های ایرانی ائم از بازیگر، خواننده، شاعر و… هنرمند متعهدی مانده است تا پژواک صدای محیط زیستِ ما مردم، و فعالین محیط زیست شریف در زندان شود؟

هر هنرمند و یا فعال پرطرفدار در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند با انتشار پتیشن در رساندن صدای حقانیتِ این هشت فعال محیط زیست به گوش جهانیان و حمایت از آنان سهیم باشد.

****************************

مسابقه‌ای شرم آور بین بدنام ترین “قاضی” ها

مسابقه‌ای شرم آور، بین بدنام ترین «قاضی» ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، برای سرکوب سازمان یافته جنبش ها!

مادران پارک لاله ایران: محمدناصر مقیسه معروف به ناصریان، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی، پرونده ای بسیار سنگین در نقض حقوق بشر در ایران دارد. حکومت اسلامی او را از ابتدای دهه ی شصت با عنوان دادیار در زندان های اوین، قزل حصار و گوهردشت و اوین، بر مسند قضاوت نشاند تا سیاست‌های جنایت کارانه حکومت را به خوبی به پیش ببرد و او جنون آسا، این مسئولیت را تا کنون به پیش برده است. او در کشتار گروهی تابستان ۱۳۶۷، دادیار ناظر و سرپرست زندان گوهردشت بود و گفته می‌شود که نقشی بسیار فعال در کشتار زندانیان سیاسی داشته است و تا کنون نیز به همین روال ادامه داده است.

ابوالقاسم صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، یکی دیگر از بدنام ترین قاضی ها در طی یک دهه ی اخیر در ایران بوده است که احکام اعدام و حبس های طولانی مدت برای بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی داده است و او نیز پرونده ای بسیار سنگین در نقض حقوق بشر دارد. گفته شده است که آبان سال ۹۴، خبرهایی مبنی بر فساد مالی ابوالقاسم صلواتی از گوشه و کنار منتشر شد و او را به مرز برکناری رساند، ولی هم چنان بر مسند قضاوت برای سرکوب فعالان باقی است.

کانون نویسندگان ایران یکی از خوش نام ترین و پیگیرترین تشکل های علنی در ایران است که از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، به عنوان اولین تشکل صنفی و دموکراتیک اهل قلم، آغاز به کار کرد. اعضای کانون از دهه ی شصت تا کنون با اعدام، ربودن به قصد قتل، کشته شدن، زندان و شکنجه، تبعید، حمله به مراسم ها، سانسور گسترده و حذف فرهنگی نیز روبرو بوده اند، ولی هیچ گاه از مبارزه ی علنی و رو در روی دشمن دست نکشیدند. آن‌ها برای آزادی اندیشه و بیان و قلم، بدون هیچ حصر و استثناء فعالیت می‌کنند و روز به روز بر تعدادشان اضافه می شوند.

رضا خندان مهابادی و کیوان باژن از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان ایران و بکتاش آبتین بازرس کانون نویسندگان ایران و دیگر اعضای کانون، مدتی است که به شدت تحت فشار و اتهام های مختلف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هستند و این سه عضو کانون به اتهام های سنگین متهم شده اند. آن‌ها در پرونده اول به «تبلیغ علیه نظام» و در پروند دوم به «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق زنان کشور به فساد و فحشا» متهم شده‌اند و هر یک با وثیقه صد میلیون تومانی آزاده شده بودند. در دوم بهمن دادگاه آن‌ها در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با ریاست محمد مقیسه تشکیل شد و دادگاه از حضور وکلای آن‌ها ناصر زرافشان و راضیه زیدی جلوگیری کرد و چون این افراد حاضر به دفاع از پرونده خود بدون حضور وکلای خود نبودند، مقیسه، وثیقه صد میلیون تومانی آن‌ها را از یک صد میلیون تومان به یک میلیارد تومان برای هر کدام تبدیل و آن‌ها را راهی زندان کرد که خوشبختانه با همت آشنایان و اعضای کانون، هر سه نفر به طور موقت آزاد شده اند و امیدواریم که همگی به زودی و بدون قید و شرط آزاد شوند.

از طرف دیگر خبردار شدیم که فرهاد میثمی و رضا خندان (همسر نسرین ستوده)، از فعالان شناخته شده ی جنبش مدنی در ایران، توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، در دادگاه بدوی، به ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از خروج از کشور و عضویت در احزاب و گروه‌های سیاسی و اجتماعی محکوم شده‌اند. فرهاد میثمی در روز ۹ مرداد توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی بازداشت شد. رضا خندان نیز در ۱۳ شهریور توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی بازداشت شد. در حال حاضر رضا خندان با قید وثیقه آزاد شده است و فرهاد میثمی در زندان بسر می‌برد و از وضعیت سلامتی او، به ویژه پس از اعتصاب غذای طولانی وی هیچ اطلاعی در دست نیست.

ما به شدت نگران سلامتی تمامی زندانیان سیاسی هستیم که برای رسیدن به حداقل خواسته‌های انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شده‌اند و جان شان در معرض خطر جدی است. هم چنین محمد نجفی،‌ وکیل فرهاد میثمی و فعال حقوق بشر، که به سه سال حبس محکوم شده و هم‌اکنون در زندان اراک بسر می برد، به دو سال حبس دیگر محکوم شده است.

جعفر عظیم زاده و پروین محمدی، از فعالان جنبش کارگری و از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در روز سه شنبه ۹ بهمن به فاصله چند ساعت در منزل شخصی هر یک در پردیس کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و آن‌ها را به کلانتری ۱۱ فردیس کرج بردند. به گفته محمدعلی جداری فروغی، وکیل جعفر عظیم زاده وی برای گذراندن محکومیت ۶ ساله به زندان اوین منتقل شده است و قرار است به این محکومیت اعتراض شود. در مورد پروین محمدی گفته شده که در دادسرای فردیس کرج سند وثیقه سیصد میلیون تومانی برای آزادی وی پذیرفته نشد و او را پس از صدور قرار بازداشت موقت به زندان کچویی کرج منتقل کردند. جعفر عظیم زاده در اسفند ۹۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست صلواتی به شش سال حبس و دو سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و صنفی محکوم شد.

روز چهارشنبه ۱۰ بهمن نیز دادگاه بررسی به اتهام هشت تن از فعالان محیط زیست در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به صورت غیرعلنی و بدون حضور وکیل تعیینی آنان برگزار شد. محمدحسین آقاسی یکی از وکلای این هشت نفر گفته است، نه تنها به دادگاه برای دفاع از موکلش سام رجبی دعوت نشد، بلکه حتی خانواده‌های این فعالان محیط زیست از برگزاری دادگاه بی‌اطلاع بودند. به گفته مادر سام رجبی؛ تعدادی از خانواده‌ها به محض اطلاع به دادگاه می‌روند که آن‌ها را به دادگاه راه نمی دهند. اعترافات اجباری زیر شکنجه، محور اصلی کیفرخواست این هشت نفر در این دادگاه بوده است. خبرگزاری ایرنا نوشته است؛ چهار نفر از هشت فعال محیط زیست متهم به اتهام سنگین«افساد فی‌الارض» هستند، سه نفر آنها متهم به «جاسوسی» و یک نفر متهم به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» است. پیش از این اتهام همگی آنها جاسوسی عنوان شده بود اما به یک باره جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران در تاریخدوم آبان ۹۷ اعلام کرد که اتهام چهار نفر از این فعالان به افساد فی‌الارض تغییر کرده است. اتهامی که می‌تواند مجازاتاعدام را همراه داشته باشد.

چهارشنبه ۱۰ بهمن، دادگاه تجدید نظر سهیل عربی، وبلاگ نویس و عکاس منتقد نیز برگزار شد. این دادگاه در خصوص پرونده سازی جدیدی برای وی بوده که در تیرماه ۹۷ توسط محمدناصر مقیسه به ۶ سال حبس محکوم شد. او در آبان ۱۳۹۲ توسط قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بازداشت شد و به اتهام توهین به مقدسات، ابتدا به اعدام و در دادگاه تجدید نظر به هفت سال و نیم زندان و دو سال تحقیقات مذهبی محکوم شد. وی در بهمن ۹۶، در اعتراض به ضرب و شتم گلرخ ایرایی و آتنا دائمی اعتصاب غذا کرد و او را از زندان اوین به زندان بزرگ تهران (فشافویه) منتقل کردند و در آنجا به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت و بینی او را شکستند. در خرداد ۹۷ شایعه ای مبنی بر خودکشی وی از زندان پخش شد و او را راهی بیمارستان کرد. فرنگیس مظلوم مادر وی گفت او خودکشی نکرده و این خبر دروغ است.

هم چنین، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و تعدادی از فعالان دانشجویی به نام های؛ امیر امیرقلی، ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فرد، از نشریه گام، به دلیل نوشتن مطالبی در حمایت از اعتراضات کارگران، هنوز در بازداشت و زیر فشار شدید و شکنجه روانی و جسمی قرار دارند و از سرنوشت آن‌ها هیچ اطلاعی در دست نیست. عسل محمدی نیز در همین ارتباط بازداشت شده بود که پس از یک ماه با وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شده است.

کلانتری های زیر نظر نیروی انتظامی، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی زیر نظر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران و دادگاه ها و دادسراهای زیر نظر قوه قضاییه و تمامی نهادهای در قدرت از صدر تا ذیل، متحدانه و در مسابقه‌ای شرم آور به سرکوب، تحقیر، توهین، تهدید، تبعیض، بازداشت یا قتل های سیاسی مردم در خیابان‌، شکنجه، اعتراف گیری، محرومیت‌ مضاعف در زندان ها، عدم رسیدگی به زندانیان بیمار و قتل فعالان سیاسی و اجتماعی در زندان ها به طرق مختلف، مشغول اند، در حالی که می‌دانند روزی نه چندان دور باید در دادگاه های عادلانه و علنی پاسخ گوی تمامی این جنایت ها و بی‌عدالتی‌ها باشند.

این‌ جانیان چگونه می‌توانند شب در کنار خانواده خود آرام گیرند و سر بر بالین بگذارند، وقتی می‌بینند که زندانیان در زندان ها دارند جان می دهند، آرش صادقی یک نمونه است که در زندان به سرطان مبتلا شده و نیاز به شیمی درمانی فوری در بیمارستان دارد، ولی او را به حال خود رها کرده‌اند تا جان دهد.

ما مادران پارک لاله ایران، سرکوب، بازداشت، شکنجه، پرونده سازی، اعتراف گیری، عدم رسیدگی به زندانیان و تمامی قتل های دولتی نهان و آشکار فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.

کنفرانس ورشو؛ گفتند سر مار در تهران است


منشه امیر

از این پس، سر مار را در ایران جستجو می کنند!

ممکن است که روح الله خمینی در علوم اسلامی و فقه شیعه علامه دهر بود. ولی بی تردید، نه در امور کشورداری چیزی می‌دانست و نه از الفبای روابط بین المللی کوچکترین آگاهی داشت.

خمینی بزرگترین زیان را به سرزمین ایران و ملت ایران وارد آورد و اکنون جانشینان و جایگزینان او نیز در این بی کفایتی و بی لیاقتی و بی تجربگی دست کمی از پایه گذار حکومت اسلامی خود ندارند.

یک سرزمین ثروتمند، با یک مردم با استعداد و سخت کوش را تحویل گرفتند و در ظرف چهل سال، کشوری را که به سوی شکوفایی و پیشرفت گام بر می‌داشت، به چنان فلاکتی کشاندند که وضع زندگی مردم آن به سطح بنگلادش و زیمبابوه و ونزوئلای نگون بخت نزول کرده است.

یک مقام ارشد رژیم با بی شرمی، از مردم می‌خواهد از این همه بدگویی از حکومت و بی کفایتی آن دست بردارند، زیرا این کشتی، اگر غرق شود، همگان را با خود به عمق دریا می کشاند.

او سخت اشتباه می‌کند، زیرا وقتی کشتی غرق شود، ملت ایران دوباره خواهد توانست سر بلند کند و سربلند شود و جایگاه خود را در میان ملت‌های جهان دوباره به دست آورد و به راه پیشرفت و رفاه باز گردد.

شما هستید که خشم مردم، همانند امواج خروشان دریا شما را غرق خواهد کرد و به اعماق خواهد فرستاد.

خمینی بر این اندیشه نادرست بود که اگر به این آسانی توانسته است بر ایران زمین تسلط یابد و مردمان آن را به سوی خود بکشد، با همان آسانی خواهد توانست بر کشورهای مسلمان همسایه نیز تسلط یابد و یک امپراطوری شیعه به وجود آورد.

سرش سخت به سنگ خورد و جام زهر را سرکشید، ولی جانشینان او هنوز درس نیاموخته‌اند و تلاش استعمارگرانه خود را حتی در ابعاد بسیار گسترده‌تری دنبال می کنند.

ولی آنها هم دوباره سرشان سخت به سنگ خورده و خود، به آستانه سقوط و فروپاشی کشانده شده‌اند.

وزیران خارجه‌ی بیش از شصت کشور جهان در ورشو گرد می‌آیند و از زبان مایک پنس و مایک پمپئو و بنیامین نتانیاهو و یوسف بن علوی و دیگران می شنوند که سر مار در تهران است و اگر کسی خواهان بازگشت آرامش به خاورمیانه و پایان جنگ و خونریزی در این خطه است، و اگر فردی می‌خواهد که فلسطینیان به حق خود برسند و از ستیز با اسرائیل دست بردارند و راه آشتی و صلح در پیش گیرند، باید سر مار را هدف قرار داد.

البته چند کشور اروپایی همچنان خواهان ادامه تجارت با رژیم ایران هستند و اعلام می‌دارند که به برجام پایبند مانده‌اند و به تحریم های آمریکایی نخواهند پیوست.

ولی احساس می کنند که دستهایشان سخت بسته است و آمریکا بر اقتصاد جهانی، و یا به عبارتی دقیق تر، بر سیستم پولی دنیا تسلط کامل دارد.

تنها نسخه ای که یافته‌اند آن است که شما به ما نفت بدهید، و ما به شما کالا می دهیم. حالا اگر به کالای تولیدی ما نیازی ندارید، می توانید از دیگران بخرید، و پول آن را ما بابت دریافت نفت از شما، به فروشنده کالا خواهیم پرداخت.

ولی مشکل آن است که همه کمپانی های بزرگ اروپا و جهان، از مدتها پیش از ایران بیرون رفته‌اند، و اگر شرکت هایی وجود دارند که حاضرند با این سازوکار اروپائیان کنار آیند، کالاهای کم مصرفی دارند که به درد رژیم ایران نمی‌خورد.

مهمتر از همه آن که، پولی به خزانه رژیم ایران باز نخواهد گشت و دِرهمی برای دزدی و اختلاس و غارت بین المال باقی نخواهد ماند و سپاه پاسداران نخواهد توانست به خرید قطعات برای تولید موشک و دیگر جنگ افزارها ادامه دهد و مسلما پولی برای هدیه کردن به سازمان های ترور عربی و اسلامی و فلسطینی باقی نخواهد ماند و سپاه قدس هم نخواهد توانست به گسترش حضور نظامی خود در سوریه ادامه دهد.

رژیم در آستانه فروپاشی کامل خواهد رسید – در حدی که اکنون دست به دامان مهدی کروبی شده اند که شاید بتوانند اصلاح طلبان را دوباره علم کنند و امید کاذب در مردم به وجود آورند و فروپاشی خود را به عقب بیاندازند.

سران حکومت، باید جام زهر را سر بکشند و بپذیرند که به آخرین ایستگاه عمر حکومت رسیده‌اند و باید از این قطار پیاده شوند.

یک جام زهر دیگر را نیز به آن ها تعارف کنید، که نه تنها نتوانستند کشورهای عرب و مسلمان را به سوی خود بکشند و رویای خام برپایی امپراطوری شیعه را عملی سازند، بلکه در ظرف چهل سال، توانستند نزاع شیعه – سنی را به همان شدت یک هزار و چهارصد سال پیش باز گردانند.

امروز، رژیم اسلامی ایران منفورترین حکومت در بین همسایگان عرب است. همه از این رژیم نفرت دارند و حتی حکومت شیعه عراق از نظام دینی در ایران دوری می جوید و همچنان به همکاری با آمریکا، همان شیطان بزرگ در قاموس خمینی، ادامه می‌دهد.

یک جام زهر دیگر را نیز به آنان تعارف کنید: خمینی می خواست با همکاری اعراب برای نابودی اسرائیل تلاش کند، و امروز همان اعراب به اسرائیل دست اتحاد می‌دهند که رژیم خودسر و خونریز و سیتزخوی اسلامی در ایران را براندازند.

حتی خود فلسطینی ها نیز دست همکاری رژیم ایران را عقب زده‌اند و تنها گروهی در میان فلسطینی‌ها که پول رژیم ایران را می خواهند و جنگ افزارهای آن را می طلبند، با این رژیم همکاری دارند.

یاران امروز رژیم ایران در میان فلسطینیان، گروه حماس است که از متعصب‌ترین گروه‌های اهل تسنن و زاده اخوان المسلمین مصر است که شیعیان را مطرود و مکروه می‌دانست، و گروه جهاد اسلامی آزادی فلسطین، که توسط خود رژیم ایران در سرزمین‌های فلسطینی نشین برپا گردیده و ناف عمرش به ناف رژیم ایران گره خورده است.

شاید برگزاری کنفرانس ورشو، پیام آور سقوط رژیم در ایران نباشد، ولی بی تردید مراحل بعدی آن همایش، تنگنای بیشتری برای حکومت ایران به وجود خواهد آورد و همراه با شدت گیری بحران اقتصادی و افزایش اعتراض‌های مردمی در داخل ایران، احتمالی برای ادامه حکومت کنونی باقی نخواهد ماند و کشتی آنان غرق خواهد شد و به اعماق دریا فرو خواهد رفت.

پول مردم در موسسات غارتگر به کجا رفته؟

هنوز معلوم نیست پول مردم در موسسات مالی به کجا رفته است!

نايب رييس مجلس شورای اسلامی مي‌گويد: «زمین و زمان می‌دانند که موسسات مالی داخلی، پول مردم را بالا کشیدند و قوه قضاییه، مجلس و دولت نتوانستند پیدا کنند که این پول‌ها به کجا رفته‌اند؟ چرا باید افراد پول‌ها را بردارند و بعد پول‌ها گم گور شوند؟»

پزشکیان گفت: در موسسات مالی که اطلاعات آنها را بررسی کرده‌ایم مشکلات زیادی مشاهده شد و هنوز هم پول هایی که بالای یک میلیارد است را نداده‌اند و اگر پول‌های مردم تا سقف یک میلیارد پرداخت شده نیز، دولت خط اعتباری بازکرده و هنوز معلوم نیست پول‌ها به کجا رفته‌اند.

فیلم؛ آشنايی با آقازاده ای که ژن اختلاس دارد

ژن اختلاس پسر عارف نمایان شد. کاربران ایرانی می گویند: اصلاح‌طلب و اصولگرا هر دو به یک اندازه فساد دارند و خط قرمزشان، «حفظ نظام» و جمع نشدن #سفره_انقلاب برای برقرار ماندن فسادشان است.

«حمیدرضا عارف» فرزند رئیس فراکسیون امید مجلس و صاحب نظریه‌ی ژرف «ژن خوب» با افتخار گفته: افتخار می‌کنم که در سن کم با توانایی شخصی یک شرکت بزرگ و قوی خارجی (MTN) را از آفریقای جنوبی به ایران آوردم!

این در حالیست که «یوسف سالوجی»، سفیر سابق آفریقای جنوبی در ایران برای فساد کلان مالی در پرونده اپراتور (ايرانسل) MTN در آفریقای جنوبی بازداشت شد!

«سالوجی» ده‌سال پيش همراه با برخی مسئولان ایرانی از جمله فرزند «محمدرضا عارف» علی‌رغم برنده شدن شرکت تركسل در مناقصه، شرکت MTN آفریقای جنوبی را با هزاران حیله و رشوه جایگزین «ترکسل» کرد.

سوروس: اتحادیه اروپا در حال فروپاشی است

رویداد‌های کم سابقه در اروپا، از صعود احزاب راستگرا گرفته تا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، آینده این اتحادیه را به حدی در خطر قرار داده که برخی متفکران غربی درباره بروز آشفتگی در اتحادیه اروپا و دچار شدن آن به سرنوشت شوروی هشدار می‌دهند.

جورج سوروس، میلیاردر آمریکایی-مجارستانی، که به شدت از جوامع باز حمایت می‌کند، مدتی است از افزایش تهدیدات برای اینگونه جوامع سخن می‌گوید. رئیس بنیاد‌های جامعه باز، اخیرا چند یادداشت در این زمینه نوشته و از احتمال افول جوامع باز، خصوصا در اروپا، هشدار داده است. او در جدیدترین یادداشت خود، که در وبگاه «پراجکت سیندیکیت» منتشر شده، از اروپا خواست که بیدار شود و در برابر تهدیدات دشمنانش از ارزش‌های خود دفاع کند.

سوروس از مونیخ نوشت: «اروپا ناخواسته به سمت نیستی گام برمی‌دارد و مردم اروپا باید، قبل از اینکه بسیار دیر شود، بیدار شوند. اگر بیدار نشوند، اتحادیه اروپا به سرنوشت شوروی در سال ۱۹۹۱ مبتلا خواهد شد. ظاهرا نه رهبران و نه شهروندان عادی ما نمی‌فهمند که ما در حال تجربه یک لحظه انقلابی هستیم و طیف احتمالات بسیار گسترده است و لذا نتیجه نهایی به شدت مبهم است. اغلب ما گمان می‌کنیم که آینده کم‌وبیش شبیه حال خواهد بود. اما ضرورتا اینگونه نیست. در عمر طولانی و پرماجرایم، من بسیاری از دوره‌ها را دیده‌ام که آن‌ها را بی‌تعادلی رادیکال می‌نامم. امروز ما در چنین مرحله‌ای زندگی می‌کنیم.»

ونزوئلا؛ ارسال دومین محموله کمک آمریکا

یک فروند هواپیمای باری متعلق به نیروی هوایی آمریکا که حامل کمک‌های انسان‌دوستانه برای ونزوئلا است در شهر مرزی کوکوتا در کلمبیا بر زمین نشست.

این کمک‌ها به درخواست خوان گوایدو، رئیس جمهور خودخوانده به ونزوئلا ارسال شده است. رئیس پارلمان و رهبر مخالفان در ونزوئلا، می‌گوید انتقال این کمک‌ها برای شهروندان کشورش ضروری‌ست.

نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا اجازه ورود این کمک‌ها را به داخل کشور نمی‌دهد و آن را بخشی از برنامه آمریکا برای ساقط کردن دولت خود می‌داند.

آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، پرو و چند کشور دیگر از اعلام ریاست جمهوری گوآیدو، حمایت کرده و او را به رسمیت شناخته‌اند.

تحریم؛ چینی‌های خودروساز هم از ایران می‌روند

روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: آخرین آماری که از وضع تولید خودروهای سواری منتشر شده، به وضوح گویای عقبگرد شرکت‌های چینی در صنعت خودرو کشوراست و با ادامه این روند، هیچ بعید نیست طی ماه‌های آینده شاهد خروج چشم بادامی‌ها از ایران باشیم.در حال حاضر چند شرکت چینی در خودروسازی ایران حضور دارند که بیشتر آنها در بخش خصوصی فعالیت می‌کنند و برخی نیز میهمان ایران خودرو و سایپا به‌عنوان شرکت‌های وابسته به دولت، هستند. از جمله شاخص‌ترین چینی‌های حاضر در صنعت خودرو ایران می‌توان به «چری»، «جک»، «لیفان»، «FAW»، «BYD»، «جیلی»، «ام جی»، «برلیانس» و «چانگان» اشاره کرد که تیراژ همه آنها در آخرین آمار اعلامی (آمار مربوط به دی‌ماه ۹۷) کاهشی و حتی در برخی موارد صفر بوده است. به‌عنوان مثال، چری که در ایران تحت عنوان «مدیران خودرو» محصولاتش را عرضه می‌کند، طی دی‌ماه امسال حتی یک دستگاه محصول نیز تولید نکرده است. همچنین جیلی نیز که «بم خودرو» میزبان محصولاتش در ایران است، هیچ تولیدی در دی‌ماه نداشته و لیفان نیز همین شرایط را دارد. شرکت‌هایی مانند «BYD» و جک نیز روندی نزولی در تولید داشته‌اند و طبق شنیده‌ها، برلیانس و ام جی نیز ظاهراً چندان تمایلی به ماندن در ایران ندارند.

سه عامل افت چینی‌ها
عقبگرد چینی‌ها ریشه در عوامل مختلفی دارد که البته سرنخ بیشتر آنها به تحریم خودروسازی ایران مربوط می‌شود. در این بین، سه عامل اصلی تضعیف فعالیت خودروسازان چینی در کشور عبارتند از «قطع یا کند شدن روند تأمینقطعات از خارج»، «ضعف داخلی‌سازی خودروهای چینی» و «تغییر رویکرد خودروسازان چینی در بازار ایران».به جز موضوع «ضعف داخلی‌سازی»، دو مورد دیگر کاملاً با تحریم‌های آمریکا و متحدانش علیه خودروسازی ایران در ارتباط است و طبعاً تا گشایشی سیاسی رخ ندهد، نمی‌توان امید چندانی به حل آنها داشت.با اعمال تحریم‌های آمریکا علیه خودروسازی کشور، قابل‌پیش‌بینی بود که روند تأمین قطعات از خارج، مختل شود و برخی خودروسازان خارجی، ایران را ترک کنند، با این حال گمان می‌رفت چینی‌ها مانند دور قبلی تحریم (سال‌های ۹۱ و ۹۲) به فعالیت خود ادامه داده و حتی حضورشان را پر رنگ تر نیز کنند.در دور قبلی تحریم‌ها، خودروسازان چینی نه‌تنها از ایران نرفتند و فعالیت خود را کاهش ندادند، بلکه بر تعداد آنها افزوده شد و سهم‌شان در بازار خودروی کشور رو به فزونی گذاشت.

در واقع چینی‌ها از خلأ حضور شرکت‌های معتبر آسیایی و اروپایی در صنعت و بازار خودروی ایران طی سال‌های ۹۱ و۹۲ بهره برده و فعالیت‌های‌شان را توسعه دادند. شرایط به شکلی پیش رفت که علاوه‌بر پررنگ‌تر شدن فعالیت خودروسازان چینی (آنها که از قبل در ایران بودند)، شرکت‌های جدیدی نیز به کشور آمدند و در نتیجه، سهم چینی‌ها در بازار خودروی ایران رشد قابل‌توجهی به خود دید و از مرز ۱۷ درصد نیز رد شد.با توجه به این رویکرد چینی‌ها در تحریم قبلی، گمان می‌رفت در تحریم‌های جدید نیز چشم بادامی‌ها بمانند و فعالیت خود را گسترش نیز بدهند، با این حال عکس آن اتفاق افتاد. با آغاز تحریم‌های آمریکا علیه خودروسازی ایران در نیمه مرداد امسال، روند تولید خودروهای چینی در کشور رو به نزول رفت، به نحوی که هم محصولات متعلق به بخش خصوصی افت تولید را تجربه کردند و هم میهمانان چشم بادامی ایران خودرو و سایپا.

مختل شدن روند تأمین قطعات از چین، موضوعی بود که برخلاف پیش‌بینی‌ها گریبان خودروهای چینی را در ایران گرفت و سبب شد تیراژ در مسیر افت قرار گیرد. این اتفاق خود ریشه در ماجرایی دیگر داشت و آن، همکاری نکردن بانک‌های چینی با ایران بود. در واقع شدت تحریم‌های آمریکا کار را به جایی رساند که بانکی‌های چینی نیز قید همکاری با ایران را زدند و در این بین، چرخش «کونلون بانک» بدترین اتفاق ممکن برای خودروسازی ایران بود. این بانک چینی در دوران تحریم قبلی همکاری مناسبی با ایران داشت و به نوعی پل ارتباطی برای نقل‌وانتقال پول در آن مقطع بود و هرچند گمان می‌رفت در تحریم‌های جدید نیز نقش قبلی را بازی کند، اما تغییر چهره داد و از ایران به سمت آمریکا چرخید. گفته می‌شود برخی خودروسازان چینی تمایلی به ماندن در ایران ندارند و می‌خواهند به‌تدریج خارج شوند.

احضار سفیر؛ لاریجانی هم پاکستان را تهدید کرد


به دنبال حمله به اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران در سیستان و بلوچستان که ۴۱ نفر کشته و زخمی شدند، سفیر پاکستان به وزارت امورخارجه در تهران احضار شد.

یک روز پس از تهدید سرکرده سپاه پاسداران علیه اکستان، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی نیز از دولت پاکستان خواست که پاسخگو باشد. به اعتقاد رییس مجلس این گونه رفتارها (طراحی و پیاده‌سازی اقدامات تروریستی) سطح همکاری دو کشور را به شدت مخدوش می‌کند.

به گزارش ایسنا، علی لاریجانی در جلسه علنی امروز گفت: دولت پاکستان باید پاسخگوی این اقدام باشد شما نمی‌توانید نسبت به این مسئله غیرمسؤولانه عمل کنید.

سرکرده ‌کل سپاه پاسداران با اشاره به حادثه اخیر در جاده خاش ــ زاهدان، پاکستان را تهدید کرد و گفت: «پاکستان باید نسبت به جنایتی که صورت گرفته پاسخگو باشد. افرادی که دست به این اقدام تروریستی زدند، تحت حمایت نیروهای امنیتی پاکستان هستند و اگر آنها را مجازات نکند در آینده نزدیک اقدامات جبرانی ما انجام خواهد شد.»

پاسدار جعفری گفت: برخورد جمهوری اسلامی با گذشته متفاوت خواهد بود و دولت پاکستان باید نحوه برخوردش با گروه‌های تروریستی را تغییر دهد.

خبرگزاری فارس نوشت: در جریان حمله انتحاری شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن به اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران در سیستان و بلوچستان، ۴۱ نفر کشته و زخمی شدند.

وضع خامنه ای از صدام حسین هم بدتر است!


احمد توکلی، عضو مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازوکار مالی اروپايی را تحقیر‌آمیز خواند و گفت: این فرمول تحقیر کننده حتی نفت در برابر غذا هم نیست که برای عراق زمان صدام حسین وضع کرده بودند.

وی افزود: در این برنامه اروپایی‌ها نفت ما را نمی‌خرند و فقط به‌ عنوان یک منجی به ما اجازه می‌دهند با پول نفتی که آنها اجازه فروشش را داده‌اند، از آنها غذا و دارو به قیمتی که فروشنده انحصارگر تعیین می‌کند بخریم تا از گرسنگی و بیماری نجاتمان بدهند!

توکلی می افزاید: در بیانیه اروپايی ها فقط به این تحقیر بسنده نشده است. بیانیه همچنین برای جمهوری اسلامی تکلیف تعیین می‌کند که شرکتی شفاف تشکیل دهد که طرف معامله باشد. تازه این سازوکار که معلوم نیست چه وقت اعمال می‌شود مشروط است بر این‌که ایران به سرعت FATF را بپذیرد!

همسر شریعتی؛ در‌های حسینیه ارشاد را بستند


در‌هاي حسینیه ارشاد را بر پيكر همسر شريعتی بستند

در پی جلوگیری از برگزاری آیین تشییع پیکر پوران شریعت‌رضوی، همسر علی شریعتی در محوطه حسینیه ارشاد، نماز میت بر پیکر وی در خیابان شریعتی تهران اقامه شد!

به گزارش بهارنیوز، مراسم تشییع پیکر پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی صبح امروز، یکشنبه در حالی با قرائت فاتحه دسته جمعی با صدای بلند پشت در‌های بسته حسینیه ارشاد آغاز شد که اجازه برگزاری این مراسم در داخل حسینیه داده نشد.

ممانعت از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعت رضوی در حسینیه ارشاد باعث شد تا احسان شریعتی فرزند آن مرحوم نسبت به بسته ماندن درب‌ها لب به اعتراض بگشاید و از مردم بخواهد نماز میت را در خیابان بخوانند.

نماز میت در پیاده رو و در مقابل حسینیه ارشاد با امامت حجت الاسلام احمد منتظری اقامه شد.