Previous Next

زنجیره صدها کیلومتری براي لغو قانون زن‌ستیزانه


صدها هزار زن هندی با تشکیل یک زنجیره انسانی بزرگ حمایت خود از لغو یک قانون تبعیض‌آمیز جنسیتی در این کشور را اعلام کردند.

به گزارش یورونیوز، این زنان که یک زنجیره به طول ۶۲۰ کیلومتر را در استان کرالا واقع در جنوب هندوستان تشکیل داده بودند، مخالفت خود را با قانون منع ورود زنان به معبد «آیاپا» در منطقه «ساباریمالا» ابراز کرده و از تصمیم مقام‌های قضایی کشورشان برای لغو این قانون استقبال کردند. بر اساس یک قانون قدیمی در هند، زنان بین ۱۰ تا ۵۰ سال حق ورود به این مکان مذهبی هندوها را نداشتند. از چند هفته پیش که دیوان عالی هند این قانون را لغو کرد، مخالفان و موافقان این تصمیم بارها راهپیمایی کرده‌اند. بسیاری از مردان مدافع حقوق زنان و هندوهای میانه‌رو نیز از حرکت امروز زنان هندی در کرالا حمایت کردند.

دولت کمونیست منطقه کرالا از حرکت روز سه‌شنبه راهپیمایان که «دیوار زنان» نام دارد حمایت کرده است. به همین دلیل دانش‌آموزان این استان برای شرکت در این تجمع اجازه یافتند تا نصف روز در کلاس‌های درس مدرسه شرکت نکنند. امتحانات امروز دانشگاه‌های منطقه نیز به همین دلیل به تاریخ دیگری موکول شد. از ماه سپتامبر سال گذشته استان کرالا شاهد درگیری‌های خشونت‌بار میان هندوهای تندرو و طرفداران تصمیم دیوان عالی کشور بوده است. از آن زمان تاکنون چندین زن تلاش کردند تا وارد معبد ساباریمالا بشوند، اما مخالفان هندو مانع آنها شدند. در جریان درگیری‌های میان موافقان و مخالفان این قانون، پلیس در مجموع حدود ۲ هزار نفر را بازداشت کرد.

همه ساله صدها هزار نفر از هندوها شامل مردان از همه سنین، دختران خردسال و زنان سالخورده به این معبد می‌روند تا جشن سالانه مذهبی را که عموما مصادف با روزهای پایانی سال میلادی است، جشن بگیرند. شمار زیادی از گروه‌های افراطی هندو از جمله حزب ملی‌گرای بهاراتیا جاناتا که حزب نخست‌وزیر، نارندرا مودی است، با لغو قانون منع ورود تمام زنان به معبد مخالفند.

دهن کجی زننده به قربانیان دستگاه تبهکار قضایی


منصور امان

سلطان حسابهای بانکی، رییس مجمع می شود

انتصاب آقای صادق لاریجانی به منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به خودی خودی اتفاق مُهمی به حساب نمی آید؛ نه او آن چنان مُهره پُرنُفوذ و اعتباری در ساختار “نظام” است که بتواند مُهر سیاست یا رویکرد تازه ای را بر “مجمع” بکوبد و نه نهاد مزبور پس از فروکشیده شدن آقای رفسنجانی و باندش به سطح “بُزُرگان بی بصیرت”، از جایگاهی تعیین کننده و نادیده نگرفتنی در توازُن قُدرت برخوردار است. نکته توجُه پذیر در انتصاب او فقط حاشیه های پُر رنگ و رُسوای پیرامون اوست که همراهش از این گوشه کُهنه به آن گوشه تازه می روند.

آقای صادق لاریجانی شُهرت خود به بدنامی را بیش از همه مدیون تبدیل دستگاه قضایی به زیرمجموعه اُرگانهای نظامی و امنیتی است. در دوره ریاست او هدایت و تاثیرگذاری آنها به مثابه بخشی از بافت سیاسی و تشکیلاتی قُوه قضاییه شکل غالب و عُریانی به خود گرفت. وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران در عمل نقش آن را عُهده دار شدند و از تشکیل پرونده و حُکم بازداشت تا صحنه گردانی مراحل دادرسی، تعیین مُجازات و صُدور حُکم را به کف اختیار خویش درآوردند. آنها در دوره ریاست آیت الله لاریجانی توانستند حتی حق تعیین و گُزینش وکیل برای زندانیان سیاسی را نیز از او کسب کنند.

چشمگیرترین حُضور آقای صادق لاریجانی در صحنه زمانی بود که به آماج اصلی خشم و نفرت مالباختگان بدل گردید. صدها شهر کوچک و بُزُرگ کشور شاهد توفان اعتراض سپُرده گذارانی گردید که وابستگان و نهادهای حُکومتی و از جُمله موسسات مالی وابسته به دستگاه قضایی، دارایی آنها را بالا کشیده بودند. آیت الله و شُرکایش اما به این نیز قانع نبودند، آنها زیر نام توقیف موجودی بُنگاه های ورشکسته، آن را در حسابهای تاکنون به کُلی ناشناخته سپُرده گذاری کرده و به این ترتیب از بهره بانکی به دست آمده منبع درآمد تازه ای برای خود ایجاد کردند.

فشار اعتراضات مالباختگان و پافشاری آنها، پرده از روی حسابهای محرمانه ای کنار زد که قُوه قضاییه به گونه انحصاری برای به جیب زدن سود اموال و داراییهای توقیفی یا وثیقه های گذاشته شده گشوده بود. آشکار گردید که ده ها حساب بانکی به اسم شخص آقای صادق لاریجانی وجود دارد که ماهانه بیش از ۲۲ میلیارد تومان عایدی نصیب وی و همریشانش می کند. در پی آن و برای تبریه خود، آیت الله و زیردستانش فاش ساختند که ایجاد این مداخل با اجازه مُستقیم “رهبر” صورت گرفته و بدتر از آن، پیشینه اش به بیش از دو دهه قبل و به دوره ریاست یک آیت الله حریص دیگر، محمد یزدی، برمی گردد.

کمی بعدتر، دامن رییس زیر ضرب “قُوه” را یک رُسوایی تازه گرفت. یک نماینده مجلس مُلاها، آقای محمود صادقی، بخشی از یک سند دیوان مُحاسبات کشور را علنی کرد که در آن از چپاول ۲۸۵ میلیارد تومانی در دستگاه قضایی زیر عُنوان “پاداش و پرداختهای وِیژه” سُخن گُفته می شد؛ مبلغ کلانی که بی تردید حسابهای محرمانه یکی از منابع آن است. حال شاید بهتر بتوان دریافت که چرا نزدیک به دو سال پس از برملا گردیدن رُسوایی حسابهای محرمانه و رباخواری در سطح کلان، دستگاه قضایی همچنان سرسختانه از شفاف سازی میزان پول در گردش این حسابها و محل مصرف بهره آن سر باز می زند.

انتصاب آیت الله صادق لاریجانی به دو منصب بُلندپایه دیگر از سوی رهبر جمهوری اسلامی، بیش از هر چه یک دهن کجی زننده به تمام قُربانیان دستگاه تبهکار قضایی است. جابجایی این مُهره بدنام در عالیترین سطح حاکمیت، گواه دیگری از ساختارمند بودن فساد در نظام حاکم و انتشار هدفمند آن ارایه کرده است.

آیت الله لاریجانی صلاحیت لازم برای پُستهای جدید خود را از راه اطاعت، خاکساری و به ابتذال کشاندن هر چه بیشتر دستگاه قضایی رژیم ولایت فقیه کسب کرده است. کارنامه کثیف او که از پوشش یک تبهکار جنسی (سعید طوسی) تا امرار معاش از بینوایی مالباختگان را دربر می گیرد، معیاری است که “مصلحت نظام” نیز براساس آن “تشخیص” داده می شود..

پیام داده بودند که رفسنجانی را ترور می کنیم


فرزند ارشد اکبر هاشمی رفسنجانی گفت، با شواهدی که به دست آورده اطمینان دارد که مرگ پدرش طبیعی نبوده است. به گفته خانم هاشمی، دو ماه پیش از مرگ پدرش به او اطلاع داده‌اند که عده‌ای قصد ترور اکبر هاشمی رفسنجانی را دارند.

خانم هاشمی گفته است: «آبان‌ماه همان سال، دو نفر از آقایانی که ادعا می‌کردند از بچه‌های جبهه و جنگ هستند، به دفتر من در دانشگاه آمدند و گفتند که “قصد ترور پدرتان را دارند و این پیغام را به ایشان برسانید”. من این مسأله را در شورای عالی امنیت ملی نیز مطرح کردم.»

فرزند ارشد هاشمی رفسنجانی در مورد وضعیت پرونده مرگ پدرش در شورای عالی امنیت ملی نیز گفت: «من فکر می کنم که آن پرونده را در شورای عالی امنیت ملی بستند و سال گذشته، آخرین باری که آن شورا ما را دعوت کرد، اعلام کرد که این پرونده را می‌بندد. اما نمی‌دانم که از ناحیه ریاست جمهوری یا جایی دیگر این پرونده به جریان افتاده یا نه؟».

فاطمه هاشمی هم‌زمان تأکید کرده است که «ولی من با شواهدی که در این مدت به دست آوردم، مطمئن هستم که مرگ ایشان، مرگی طبیعی نبوده است.»

خانم هاشمی در ادامه افزوده است: «البته ما دیگر در جریان نیستیم. تنها یک بحثی را مطرح کردند که رادیواکتیو موجود در بدن ایشان بالای حد مجاز ۱۰ درصد بوده، یعنی هم ادرارشان آلوده بوده هم حوله‌ای که تن‌شان می‌کردند آلوده بوده است. در آخر هم گفتند که نمی‌دانند این رادیواکتیو از کجا آمده و دلیلی هم برایش نداشتند. حتی گفتند بیشتر از این نمی‌‌توانند ادامه دهند.»

فیلم؛ شعار مرگ بر جمهوری اسلامی در سال نو


شماری از پناهجویان ایرانی در آلمان شب گذشته هنگام تحویل سال نو میان مردم شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر جمهوری اسلامی سر داند

ایران؛ انقلابی در مناسبات اسرائیل با جهان عرب


نخست وزیر اسرائیل می گوید کشورهای عربی به اسرائیل به‌ مثابه متحد اصلی خود در ارتباط با مقابله با تهدیدات رژیم ایران و داعش می‌نگرند. از سخنان نتانیاهو به‌عنوان “انقلابی در مناسبات اسرائیل با جهان عرب” یاد شده است.

به گزارش دویچه وله، این نخستین باری نیست که نخست‌وزیر اسرائیل به “نقش مخرب” جمهوری اسلامی در منطقه اشاره می‌کند. اما آنچه بنیامین نتانیاهو در گفت‌وگوی خود با شبکه تلویزیونی “گلوبو” برزیل درباره اتحاد اسرائیل با کشورهای عربی گفته است، تازگی دارد.

نتانیاهو در گفت‌وگوی خود با شبکه یاد شده اعلام کرده است که کشورهای عربی برای مقابله با خطرات برخاسته از فعالیت‌های جمهوری اسلامی و همچنین گروه داعش، به اسرائیل به‌عنوان متحد اصلی خود می‌نگرند.

خبرگزاری فرانسه ضمن انتشار خبر مربوط به گفت‌وگوی نتانیاهو با فرستنده تلویزیونی یاد شده، اظهارات نتانیاهو را فصل جدیدی در مناسبات اسرائیل با کشورهای عربی ارزیابی کرده است.

سایت خبری “آی‌ویتنس‌نیوز” این اظهارات را “انقلابی در مناسبات اسرائیل با جهان عرب” ارزیابی کرده است.

سفر نتانیاهو به بحرین؛ خاورمیانه ای دیگر

سخنگوی رسمی دفتر نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد نتانیاهو به زودی به بحرین سفر خواهد کرد.

پایگاه اسرائیلی «مکان» نوشت: بحرین مقصد بعدی سفر نخست وزیر اسرائیل است و این سفر مقدمه ای برای رویدادی بزرگ یعنی خاورمیانه ای دیگر خواهد بود. همچنین این سفر آغاز روابط جدید است و نشان می دهد که برای اصلاح تاریخ در مسیر درستی قرار گرفته ایم.

این منبع افزود: اسرائیل در این زمینه تلاش فراوانی می کند و به زودی نتایج آن را خواهیم دید.

پس از عمان، بحرین در دستور کار نتانیاهو است

گزارش قبلی: رسانه‌های اسرائیل از دیدارهای محرمانه میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل و پیش‌بینی‌ها درباره سفر علنی میان دو طرف در آینده نزدیک خبر دادند.

به گزارش ایسنا، شبکه ۱۰ اسرائیل گزارش داد، بنیامین نتانیاهو پس از عمان حالا تلاش دارد به کشور دیگر عرب حاشیه خلیج فارس سفر کند که احتمال می‌رود این کشور بحرین باشد.

بزرگترین فاجعه دیپلماتیک برای رژیم ملاها

در اوج ابراز ناخرسندی رژیم ایران، اعلام شد که پس از دیدار نخست وزیر اسرائیل از عمان، دیدارهای بیشتری انتظار می رود.

منابع آگاه خبری در اورشلیم گفتند که انتظار می رود در آینده ای نه چندان دور چند امیرنشین عربی دیگر در حوزه خلیج فارس، بلندپایگان اسرائیلی را به دیدار رسمی از آن سرزمین ها دعوت کنند. این خبر به دنبال دیداری انتشار می یابد که بنیامین نتانیاهو هفته پیش از سلطان نشین عمان به عمل آورد و مورد استقبال خیلی گرم قرار گرفت.

نخست وزیر اسرائیل روز دوشنبه این احتمال را مورد تائید قرار داد و فاش ساخت که شماری از امیرنشین های دیگر نیز او را به دیدار دعوت کرده اند.

نتانیاهو گفت: با توجه به چالش هایی که منطقه خاورمیانه در آینده با آن روبرو خواهد بود، این گونه تحکیم مناسبات و تقویت همکاری ها می تواند یک امر مهم باشد.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آگاهان می گویند که این آمادگی علنی و گسترده امیرنشین ها برای نزدیک شدن به اسرائیل، بزرگترین فاجعه دیپلماتیک برای حکومت اسلامی ایران است که از نخستین روز به دست گرفتن قدرت، برای برانداختن رژیم های عربی تلاش کرد و هم زمان، از اتحاد جهان اسلامی به رهبری خود سخن گفت ولی اکنون در همه کشورهای اسلامی منزوی شده و با وضع فلاکت باری روبرو می باشد.

اظهارات تکاندهنده در باره نقش روسها در ایران


بعد از توافق هسته ای موسوم به برجام، شرکت‌های روسی به مرور زمان پای میز مذاکره نشستند و در این راستا شرکت‌های لوک اویل، روس‌نفت، زاروبژنفت، تات‌نفت، گازپروم و گازپروم نفت با شرکت ملی نفت ایران، تفاهم‌نامه هم امضا کردند.

به گزارش ایسنا، میدان‌های منصوری، آب تیمور، کیش، یاران، مارون، لایه نفتی پارس جنوبی، کوپال، آبان، اسفندیار، پایدار غربی، دهلران، پارس شمالی، آذر، چنگوله و چشمه خوش، از جمله میدان‌هایی بودند که درباره آن‌ها با شرکت‌های روس مذاکره شده بود.

به عبارت دیگر صنعت نفت ایران، تقریبا دیگر وجهی نداشته که روس‌ها به آن وارد نشده باشند. از توسعه میادین گرفته تا تولید و فروش نفت و غیره. اما همین روس‌ها با خروج ترامپ از برجام و بعد از این‌که آمریکا همه کشورهایی که با ایران تعامل نفتی داشتند را تهدید به تحریم کرد به مرور زمان و چراغ خاموش از صنعت نفت ایران پا پس کشیدند.

البته بسیاری بر این باورند که شرکت‌های روسی از نظر مالی و فنی نسبت به شرکت‌های غربی بسیار ضعیف‌تر هستند و هدف آن‌ها از سرمایه‌گذاری در کشوری مانند ایران تمرین در حوزه توسعه و افزایش توان سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی است.

روس‌ها درحالی بازار نفت ایران را ترک کرده و پشت سرشان را هم نگاه نکردند که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که روسیه جدی‌ترین رقیب ایران در نفت و گاز است و تلاش می‌کند مشتریان نفتی و گازی ایران را در منطقه بگیرد. آن‌ها اعتقاد دارند روس‌ها ایران را هرگز نمی‌فروشند، اما به هر قیمتی که بشود اجاره می‌دهند

کاهش بی سابقه صادرات نفت ایران به آسیا

صادرات نفت ایران به مشتریان آسیایی تقریبا به یک سوم میزان صادرات سال گذشته سقوط کرده است.

به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری رویترز، کل صادرات ایران به مشتریان آسیایی شامل چین، هند، کره جنوبی و ژاپن در ماه نوامبر به ۶۶۴ هزار و ۸۰۰ بشکه در روز سقوط کرده است که کمترین میزان طی پنج سال گذشته است. متوسط صادرات ایران به این کشورها در سال گذشته تقریبا ۱.۷ میلیون بشکه بود.

آمریکا چهارم نوامبر تحریم‌های نفتی ایران را به اجرا گذاشت و به هشت کشور چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، ترکیه، یونان و ایتالیا اجازه داد که برای شش ماه آینده به صورت محدود نفت از ایران وارد کنند.طی ماه نوامبر ژاپن برای دومین و کره جنوبی برای سومین ماه متوالی نفتی از ایران نخریده‌اند.

شرکتهای بزرگ چینی و روسی هم کنار کشیدند

بنا به گزارشها، غول نفتی روسیه از پروژه 30 میلیارد دلاری نفت ایران بیرون کشید. شرکت ملی نفت چین نیز اعلام کرد که حاضر به سرمایه‌گذاری در پروژه پارس جنوبی نیست

روزنامه روسی ودموستی نوشت: شرکت “روس نفت” غول نفتی روسیه برنامه خود را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مشترک به ارزش 30 میلیارد دلار با شرکت ملی نفت ایران، به‌ خاطر ترس از تحریم‌های آمریکا لغو کرده‌ است.

در اوایل نوامبر سال 2017 “روس نفت” و شرکت ملی نفت ایران نقشه راه برای اجرای طرح های استراتژیک در زمینه استخراج معادن نفت و گاز در خاک ایران را امضا کردند.

رئیس “روس نفت” در آن زمان اعلام کرد که این شرکت و شرکت ملی نفت ایران می توانند پروژه هایی را با سرمایه گذاری حدود 30 میلیارد دلار و استخراج حدود 55 میلیون تن نفت در سال را اجرا کنند.

شرکت ملی نفت چین هم کنار کشید

شرکت ملی نفت چین اعلام کرد که حاضر به سرمایه‌گذاری در پروژه بهره‌برداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی نیست. علت خروج این شرکت از پروژه پارس جنوبی، فشارهای آمریکا اعلام شده است. شرکت فرانسوی توتال نیز از این پروژه کناره‌گیری کرده بود.

خبرگزاری رویترز به نقل از دو منبع چینی آشنا با استراتژی و عملکرد این شرکت، اعلام کرده است که مسئولان این شرکت زیر فشار آمریکا ناگزیر به اتخاذ این تصمیم شده‌اند.

خروج این شرکت از پروژه پارس جنوبی، پس از چهار دور دیدار و مذاکره با مقامات آمریکایی اتخاذ شده است.

یکی از منابع خبری که با خبرنگار رویترز گفت‌وگو کرده درباره جایگاه و نقش همکاری اقتصادی چین و آمریکا گفته است: «مناسبات با آمریکا برای چین از هر چیز دیگری مهم‌تر است. از این رو، شرکت ملی نفت چین، که یک شرکت دولتی است، قطعا از انجام هر چیزی که بتواند به مناسبات چین و آمریکا و مذاکرات این دو کشور پیرامون مسائل تجاری آسیب برساند، خودداری می‌کند.»

هشدار مجدد آمریکا به کشورهای وارد کننده نفت ایران

دستیار معاون وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که تمام خریداران نفت ایران باید هر چه سریعتر باید از خرید نفت ایران دست بردارند.

به گزارش اسپوتنیک، ساندرا اودکرک، دستیار معاون وزیر امور خارجه آمریکا گفت: تمامی کشورهای خریدار نفت ایران باید هر چه سریعتر از خرید نفت این کشور دست بردارند، در غیر اینصورت برای خود تحریم به ارمغان می آورند.

وی افزود: رویکرد ما نسبت به رژیم ایران، حداکثر فشار است. تحریم های تازه آمریکا را باید به عنوان یک آغاز و نه یک تصمیم نهایی به آن نگاه شود. هدف ما به صفر رساندن صادرات نفت ایران است و تمامی وارد کنندگان باید منابع خود را تغییر دهند و در سریعترین زمان ممکن از ایران دور شوند.

واکنش کوبنده همسر کروبی به اتهامات باند خامنه ای


همسر کروبی در نامه ای به اظهارات سخنگوی قوه قضاییه خامنه ای پاسخ داده و گفته است: کروبی بیدی نیست که با این بادهای سست، بلرزد.

محسنی اژه‌ای چند روز پیش در اظهاراتی، اتهامات جدیدی علیه مهدی کروبی مطرح کرد و مدعی شد، او از عربستان و کشورهای خلیج فارس مبالغی را در سال ۱۳۸۸ دریافت کرده است.

همسر کروبی در واکنش به این اتهام تازه باند خامنه ای گفت: امیدوارم مقامات به جای رجز خوانی، شجاعت محاکمه علنی کروبی را داشته باشند، تا رسوا شود هرکه در او غش باشند.

پرونده مرگ مشکوک هاشمی رفسنجانی را بستند

پرونده مرگ پدرم را در شورای عالی امنیت بستند

فاطمه هاشمی در پاسخ به این پرسشی درباره وضعیت پرونده مرگ پدرش در شورای عالی امنیت ملی گفت: «آن پرونده را در شورای عالی امنیت ملی، بستند و سال گذشته، آخرین باری که آن شورا ما را دعوت کرد، اعلام کرد که این پرونده را می‌بندد. اما نمی‌دانم که از ناحیه ریاست جمهوری یا جایی دیگر این پرونده به جریان افتاده یا نه؟ ولی من با شواهدی که در این مدت به دست آوردم، مطمئن هستم که مرگ ایشان، مرگی طبیعی نبوده است.»

او ضمن تاکید بر این موضوع که خانواده وی دیگر در جریان پیشرفتی در این پرونده نیست افزود: «تنها یک بحثی را مطرح کردند که رادیواکتیو موجود در بدن ایشان بالای حدّ مجاز ۱۰درصد بوده، یعنی هم ادرارشان آلوده بوده هم حوله‌ای که تن‌شان می کردند، آلوده بوده است. در آخر هم گفتند که نمی‌ دانند این رادیواکتیو از کجا آمده و دلیلی هم برایش نداشتند. حتی گفتند بیشتر از این نمی‌‌توانند ادامه دهند.»

فاطمه هاشمی در این گفت‌وگو همچنین از تشخیص وجود رادیواکتیو در بدن خود و مادرش خبر داد. او ضمن طرح این موضوع گفت خود “اعتقاد چندانی به این حرف‌های نداشته” و بیان این موضوعات را بیش از هرچیز اقدام‌هایی برای “ردگم کردن” می‌داند. به اعتقاد او مسائل دیگری هم وجود داشته اما طرح مورد رادیواکتیو برای عاملان راحت‌تر بوده است.

هشدار جدی مافیای حوزه به سران قوای خامنه ای

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامه‌ای خطاب به سران قوا، ضمن بیان دغدغه‌های اقتصادی، با تاکید بر حمایت از اقشار جامعه، بی‌توجهی به امر نظارت و تصحیح عملکردها را عامل آسیب‌پذیر شدن کشور در مقابل تحریم‌ها عنوان کرد.

متن نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مردمی‌ترین حکومت‌های جهان توجه ویژه‌ای به معیشت مردم و تامین رفاه و عدالت اجتماعی دارد. پیشرفت مادی مردم در کنار رشد فضیلت‌ها و معنویت‌ها از اهداف نظام اسلامی است و حاکمیت جامعه اسلامی عمیقاً پیگیر و ساعی در تحقق این مهم می‌باشد.نگاهی به دستاورد‌های عظیم انقلاب اسلامی نیز نشان می‌دهد که این اهداف در برخی موارد تحقق صددرصدی داشته است و در برخی موارد نیز در آستانه تحقق است.

در این میان برخی بی‌تدبیری‌ها در نحوه مدیریت و سیاستگذاری اجرایی، مشکلات عمده‌ای را برای اقتصاد و معیشت مردم ایجاد کرده است. افزایش روز افزون و افسار گسیخته قیمت‌ها و بی‌توجهی به امر نظارت و تصحیح عملکرد‌ها، کشور را در مقابل تحریم‌ها آسیب‌پذیر کرده است. شکل‌گیری بازار‌‌سیاه و خلاءهای قانونی نیز برای متجاوزان به حقوق مردم فرصتی فراهم کرده است تا از این ضعف‌ها سوءاستفاده کرده و بر التهاب بازار بیفزایند. حقیقت آن است که به موقع عمل نکردن و عدم باور به جنگ اقتصادی، فرصت‌ها و ظرفیت‌های بیشماری را سوزانده است.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن بیان دغدغه‌ها و تاکید بر لزوم حمایت از مردم، این ولی نعمتان انقلاب اسلامی بیان می‌دارد:

۱- در شرایط پیچیده جنگ اقتصادی دشمن؛ مناسب است مجلس محترم با نظارت دقیق و موشکافانه بر قوانین، جهت تنظیم و تصحیح خلاء‌های قانونی اقدام کند و زمینه‌های ایجاد فساد و رانت را با تدوین قوانین پایدار از میان بردارد.

۲- قوه قضائیه پاسدار عدالت و چشم امید مردم است، باید سرپنجه‌های عدالت گریبان مفسدان اقتصادی را بگیرد و ضمن برخورد قاطع با آنها، روزنه‌های فساد در سیستم اقتصادی را شناسایی و مسدود کند. مبارزه با گران فروشی، احتکار و کم‌فروشی بخشی از فشار‌های مالی و معیشتی مردم را کاهش خواهد داد، و زمینه‌های ثبات قیمت‌ها و رشد اقتصادی را فراهم خواهد کرد.

۳- دولتمردان و مدیران اقتصادی بدانند نگاه به درون و توجه به ظرفیت‌های داخلی و در یک کلام همان‌گونه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای‌ (مدظله العالی) باره‌ها فرموده‌اند: «توجه به اقتصاد مقاومتی تنها راه حل عبور از مشکلات اقتصادی است». بنابراین در توافقات بین‌المللی و عمل به دستورات بانک‌های جهانی، به وعده‌های موهوم دول اروپایی امیدوار نباشید و با اصلاح عملکرد‌ها و استفاده از مدیران خلاق و انقلابی موانع پیشرفت کشور را برطرف و زمینه‌های تحقق عدالت اقتصادی را فراهم نمائید. در شرایط کنونی تنها با تقویت اقتصاد ملی می‌توان به مواجهه‌ هوشمندانه و مقتدرانه با نظام تحریم‌ها پرداخت. پس تمام تلاش خود را بکار گیرید تا خروجی تمام تدابیر و اقدامات دولتمردان در زندگی مردم منعکس و احساس شود و روح امید را با عمل خود به جامعه تزریق کنید و بدانید تمام شأن وجودی شما برای خدمت به مردم و مستضعفین است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد یزدی
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم»

روزنامه داخلی: لباس تحقیر بر تن فوتبال ایران

با مدیریت بحث‌برانگیز مهدی تاج بر فدراسیون
لباس تحقیر بر تن فوتبال!

فدراسیون که مثل همیشه منفعتش در سکوت است، امید است به این موضوع در فاصله اندکی از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا واکنش نشان دهد تا حداقل جام قهرمانی با برندی که فوتبال ایران را تحقیر کرده است، بالای سر نرود.

روزنامه شرق نوشت: «با سلام_ پیرو حرکت زشت و سخیف شرکت آدیداس درباره نام مقدس ایران عزیز در سایت این شرکت، لازم است هرچه سریع‌تر مراتب را با هماهنگی دبیرکل محترم و پیگیری ارکان حقوقی فدراسیون در جهت تعقیب این اقدام خلاف آداب حقوق بشردوستانه و همچنین عقد قرارداد با شرکت جایگزین برای رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به انجام برسانید. بی‌شک، هیچ شخص حقیقی و حقوقی حق جسارت به ساحت مردم عظیم‌الشأن ایران عزیزمان را ندارد و فدراسیون فوتبال ضمن تأکید بر ضرورت عذرخواهی این برند از مردم میهن‌مان، با تمام توان در جهت حفظ شأن و منزلت نام ایران و ایرانی ایستادگی خواهد کرد. روشن است این اتفاق در حالی رخ داده که تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در هنگام قرارداد و در زمان برگزاری رقابت‌های جام جهانی ۲۰۱۸ به‌طور کامل تعهدات خود را نسبت به این برند انجام داد و پایبندی‌اش را به مفاد توافق رعایت کرد. مراتب پیگیری با قید فوریت به اطلاع اینجانب برسد».

نامه فوق، نامه‌ای است که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران روز اول مردادماه ۱۳۹۷ خطاب به آقای ممبینی، سرپرست کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال نوشت. تاج که به نظر می‌رسید از رفتار برند «آدیداس» عصبانی شده خیلی سریع به این برند آلمانی حکم کرد از ایران عذرخواهی کند. ماجرا، اما از چه قرار بود؟ صبح همان روز، روزنامه «شرق» در مطلبی تحت عنوان «آدیداس اسم ایران را هم تحریم کرد» خبر داد که این برندِ تهیه‌کننده پوشاک ورزشی، درست مثل برند آمریکایی نایکی، نام ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داده و از آن بدتر، اجازه نمی‌دهد اسم ایران روی محصولاتش حک شود. در بخشی از آن گزارش این‌طور آمده بود: «در سایت این کمپانی آلمانی که به زبان‌های مختلف و در کشور‌های مختلف برنامه‌ریزی شده و خدمات می‌دهد، بخشی تحت عنوان «PERSONALIZE» وجود دارد که به مخاطبان سراسر دنیا اجازه می‌دهد کفش و لباس دلخواه خودشان را انتخاب کنند.

به‌عنوان مثال، در قسمت تهیه کفش شما می‌توانید رنگ دلخواه خودتان با زیره و زبانه‌های مختلف را انتخاب کنید و بعد هم اسم شخصی روی قسمتی از کفش بنویسید. در همین قسمت است که متوجه می‌شوید اسم ایران در فهرست اسامی تحریمی این شرکت قرار گرفته است. وقتی کلمه «IRAN» تایپ می‌شود تا در محل مدنظر نقش ببندد، این سایت به مخاطب خبر می‌دهد «این اسم شامل قوانین شخصی‌سازی نمی‌شود. ممنون می‌شویم اگر اسمی دیگر انتخاب کنید یا اینکه برای گرفتن اطلاعات بیشتر با امور مشتریان تماس بگیرید»! به‌جز کفش، تهیه لباس هم همین‌گونه است؛ آنجا هم اگر قرار باشد برای لباسی که طراحی کرده‌اید، اسمی روی سینه یا پشت پیراهن حک کنید، به شما اجازه نمی‌دهد از کلمه «IRAN» استفاده کنید.

پیام صادرشده در این بخش کمی متفاوت است و وقتی اسم ایران تایپ می‌شود، به مخاطب خبر داده می‌شود «متأسفانه اسمی که وارد کرده‌اید رد شده است». این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که می‌توانید به‌راحتی اسم کشور‌های مختلف دنیا را که در فهرست ممنوعه قرار نگرفته‌اند، انتخاب و روی کفش یا پیراهن خود حک کنید. عجیب آنکه اسم ایران در کنار اسامی دیگر کشور‌هایی که درگیر مسائل جنگ و تفرقه هستند، دیده می‌شود. مثلا اسم کشور عراق و افغانستان، سومالی و… نیز در فهرست این تحریم‌ها قرار دارد».

مهدی تاج و اعضای زیرمجموعه‌اش در فدراسیون فوتبال پس از انتشار همین مطلب خیلی سریع واکنش نشان دادند و خواستند در اسرع وقت همکاری با این برند آلمانی که «مثلا» اسپانسر ایران در جام جهانی بود، قطع شود؛ نکته، اما نوع اسپانسربودن این برند هم بود؛ ایران که با ضعف شدید مدیریتی نتوانسته بود اسپانسر درخورتوجهی برای تیم ملی پیدا کند با تن‌دادن به یک شکل قرارداد عجیب «تجاری» با آدیداس به توافق رسید که نوعی از پیراهن‌های از پیش طراحی‌شده این کمپانی را با ۷۰ درصد تخفیف بخرد و آن را تن ملی‌پوشان کند. از آنجا که همین تیم مدیریتی پیش‌تر در انتخاب اسپانسر پوشاک تیم ملی ضعف مفرطی نشان داده بودند، کی‌روش و بازیکنان ملی‌پوش حداقل راضی شدند که با پیراهن‌های مناسبی پا به جام جهانی بگذارند.

اما اندکی بعد آدیداس نام ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داد تا فدراسیون فوتبال ایران را به‌راحتی از گزینه‌های مورد مذاکره حذف کند. تاج از آنجا که نمی‌خواست «جسارتی به ساحت مردم عظیم‌الشأن ایران» شود، به رئیس کمیته بازاریابی دستور داد به‌سرعت برند دیگری جایگزین آدیداس شود تا تیم ملی با برند دیگری ادامه رقابت‌ها و تمرین‌ها را پیش ببرد.

وقتی رئیس هیچ‌کاره می‌شود
بعد از آن نامه پرشور مهدی تاج، خبر رسید فدراسیون فوتبال با برند آل‌اشپرت، همان برند بحث‌برانگیزی که کی‌روش و تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ حسابی با آن چالش داشتند، به توافق رسیده است. قرار شد این کمپانی آلمانی همکاری خود را با تیم ملی ایران از سر بگیرد و لباس ملی‌پوشان را برای جام ملت‌های آسیا تأمین کند. کمی بعد از این تصمیم که از سوی کمیته بازاریابی «تقریبا» نهایی اعلام شده و به گوش تاج هم رسیده بود، ورق برگشت؛ این‌بار کی‌روش که پیش‌تر هم نشان داده بود با این برند به دلیل توافق‌نداشتن بر سر پایبندی‌ها به مشکل برخورده است، وارد بازی شد و امکان هرگونه بستن قرارداد با آل‌اشپرت را از بین برد.

از اینجا به بعد بود که مهدی تاج دوباره به همان کار هرروزه‌اش که «در سکوت فرورفتن است» پرداخت. او بدون اینکه شور و علاقه ملی و میهنی خود را نشان دهد، با پیشنهاد مطرح‌شده که «این همه لباس آدیداس در انبار داریم، چرا لباس دیگری بپوشیم»، مواجه شد و آن را پذیرفت! کسی که در نامه‌ای عمومی خبر داده بود «هیچ شخص حقیقی و حقوقی حق جسارت به ساحت مردم عظیم‌الشأن ایران عزیزمان را ندارد»، به‌راحتی پذیرفت پیراهن همان برندی را که حتی اسم ایران را نیز تحریم کرده است، دوباره تن ملی‌پوشان برود؛ پیراهنی که بیشتر نشان از تحقیر فوتبال ایران و در گام بالاتر ضعف مدیریتی در فدراسیون فوتبال ایران دارد.

آیا اسراف می‌شد؟
نوع قراردادی که فدراسیون فوتبال ایران با آدیداس پیش از جام جهانی منعقد کرده بود، بسیار بحث‌برانگیز بود؛ در آن قرارداد، ایران امید زیادی داشت بخشی از لباس‌های تیم ملی فروش برود و از قِبَل آن پولی که برای پرداختش هزینه شده است، تأمین شود؛ ولی زهی خیال باطل! لباس‌هایی که قرار بود به فروش برسد، همگی در انبار جمع شدند تا نه مشتری‌ای داشته باشند و نه کسی پولی برایشان بپردازد. فدراسیون فوتبال وقتی متوجه شد نمی‌تواند با آل‌اشپرت به توافق برسد و از طرفی از کی‌روش هم واهمه داشت، عنوان کرد برای جلوگیری از اسراف از همان پیراهن‌هایی که در انبار است و تعدادشان بسیار زیاد است، استفاده می‌کند، اما این فدراسیون دو نکته را به‌راحتی فراموش می‌کند؛ اول اینکه پاسخ آن‌هایی که ایران را تحریم کرده‌اند چه می‌شود؟ و دوم اینکه نوع مدیریت مالی فدراسیون چگونه است؟ فدراسیون نمی‌خواست اسراف شود، قبول؛ لباس‌های مانده در انبار را به تیم‌های پایه‌ای‌اش می‌داد تا در تمرینات (نه در مسابقات رسمی) به تن کنند و این‌قدر از برند‌های مختلف در تیم‌های پایه‌ای استفاده نشود.

در کنار این مسئله می‌توانست برای یک بار هم که شده، قرارداد درستی با یک برند معتبر ببندد و مثل همه فدراسیون‌های دنیا از آن قرارداد درآمدزایی کند (چندین برند آماده همکاری با فدراسیون بعد از ماجرای آدیداس شدند و حاضر به پرداخت مبلغی پول به فدراسیون هم بودند). نکته اینکه فدراسیون فوتبال و در رأس آن مهدی تاج، پیش‌تر نشان داده‌اند کلا با بستن قرارداد‌های حرفه‌ای با اسپانسر، ضعف‌های عجیب‌وغریبی دارند. این فدراسیون دست‌کم می‌توانست با خریدن لباس از یک برند معتبرتر، به تحریم آدیداس واکنش نشان دهد؛ نه اینکه با پوشیدن پیراهن‌های این برند، هم تحقیر را به جان بخرد و هم اینکه مفت و مجانی برای برندی که اسم ایران را هم تحریم کرده است، تبلیغ کند.

فدراسیون که مثل همیشه منفعتش در سکوت است، امید است به این موضوع در فاصله اندکی از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا واکنش نشان دهد تا حداقل جام قهرمانی با برندی که فوتبال ایران را تحقیر کرده است، بالای سر نرود.