Previous Next

دو ستاره هالیوود در میان “جلیقه ‌زردها” +عکس

دو هنرپیشه معروف آمریکایی فیلم‌هایی چون “بیل را بکش” و “نیمه‌شب در پاریس” روز شنبه هشتم دسامبر، در تظاهرات “جلیقه زردها” در پاریس دیده شدند.

به گزارش رادیو فرانسه، اوما تورمن، هنرپیشه زن فیلم‌هایی چون “بیل را بکش” ساخته کوئنتین تارانتینو روز شنبه با انتشار عکسی از خود در کنار جلیقه زردهای پاریس در صفحه اینستاگرام خود نوشت: “پاریس، امروز. پلیس‌ها و گازهای اشک‌آور وارد می‌شوند.”

رسانه‌های فرانسوی با بازنشر این عکس به این نکته اشاره کرده اند که حضور هنرپیشه “بیل را بکش” در تظاهرات جلیقه زردها در حالی بود که رنگ زرد در فیلم “بیل را بکش” نقش کلیدی داشت.

همچنین خبرنگاران در تظاهرات روز شنبه پاریس، هنرپیشه آمریکایی دیگری را شناسایی کردند و عکسهایی از او گرفتند: اوون ویلسون که در خیابان‌های اطراف پاریس دوچرخه سواری می‌کرد.

یکی از کاربران توئیتر نیز با انتشار عکس اوون ویلسون در کنار نیروهای پلیس، نوشت: ” اوون ویلسون که کمی نگران بود آمده بود تا در کنار ژاندارم‌ها تا آرام شود.”

ایران؛ حکم اعدام برای یک یک متهم اقتصادی دیگر

حکم اعدام یک متهم اقتصادی در دیوان عالی جمهوری اسلامی تائید شد/ صدور حکم شلاق و حبس برای ۱۰ متهم دیگر

خبرگزاری هرانا – محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه از تایید حکم اعدام حمید باقری درمنی متهم اقتصادی، در دیوان عالی کشور خبر داد و گفت که “اخیرا تعدادی از کسانی که فساد مالی داشتند، حکم قطعی حبس و شلاق دریافت کردند”. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً استفاده از مجازات‌های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، صد و سی و چهارمین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه با حضور نمایندگان رسانه های جمعی برگزار شد. در ابتدای این نشست، غلامحسین محسنی اژه ای گفت: “اخیرا تعدادی از کسانی که فساد مالی داشتند، حکم قطعی دریافت کردند”.

وی ادامه داد: “محسن رنجبر به اتهام ارتشا به هفت سال و شش ماه حبس و دو میلیارد ریال جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است”.

محسنی اژه ای خاطر نشان ساخت: “در شیراز حکم بدوی در مورد رییس شورا و اعضای شورا و نوزده پیمانکار و شهردار مرودشت صادر شده است که هنوز قطعی نیست. تا پانزده سال حبس برای برخی از این افراد تعیین شده است. در شیراز حکم پرونده آبفا هم صادر شده است”.

وی ادامه‌ داد حکم اعدام حمید باقری درمنی ابرام شد.
وی افزود: “منوچهر پورفر به ۱۰ سال حبس و جزای نقدی ۳۱۸ میلیارد و ۱۷۵ میلیون ریال به ضمیمه اموالی، اسماعیل نصر الهی به ۱۰ سال حبس و همان میزان جزای نقدی و ضبط اموال ناشی از حرم و محرومیت از مشاغل دولتی محکوم شدند.

مهدی رضایی فرزند رمضان به سه سال حبس و ۴۶ میلیارد ریال جزای نقدی، ناصر حبیبی نصب به یک سال حبس و هفده میلیارد ریال جزای نقدی محکوم شدند. عسکر براتی فرزند نادعلی به پنج سال حبس و جزای نقدی، امیر کمالی سروستانی به بیست سال حبس و جزای نقدی و ضبط اموال، حسین منصوری قیری به هشت سال حبس و سه میلیارد و نهصد میلیون ریال جزای نقدی، محمود پورمند به هشت سال حبس و همان مبلغ جزای نقدی محکوم شدند. میرمحمد آخوند زاده تبعه افغانستان بوده در پرونده ارزی به بیست سال حبس و اخراج از کشور و جزای نقدی محکوم شده است”.

محکومیت رئیس هیات مدیره ثامن الحجج به ۱۵ سال حبس
محسنی اژه‌ای به صدور برخی احکام در تهران اشاره کرد و گفت: سید ابوالفضل میرعلی رییس هیات مدیره ثامن الحجج به پانزده سال حبس و توقیف اموال محکوم شده است. مرادعلی محمدی به اتهام اخذ رشوه به پنج سال حبس و جزای نقدی و انفصال از خدمت محکوم شده است. سید مهدی ساجدی به اتهام تحصیل مال نامشروع به جزای نقدی محکوم شده است”.

وی افزود: “در خراسان شمالی علی مجدی فر به اتهام کلاهبرداری به ده سال حبس و رد مال محکوم شده است”.

کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً استفاده از مجازات‌های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
لازم به یادآوری است که سحرگاه روز چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۷، حکم “وحید مظلومین” (معروف به سلطان سکه) فرزند حبیب‌الله و “محمد اسماعیل قاسمی” فرزند غلامعلی که به اتهام “افساد فی‌الارض از طریق تشکیل شبکه فساد اخلال در نظام اقتصادی و ارزی و پولی کشور با انجام معاملات غیرقانونی و غیرمجاز و قاچاق عمده و کلان ارز و سکه” به اعدام محکوم گردیده‌ بودند، در زندان رجایی شهر به اجرا گذاشته شد.

پیشتر نیز محسنی اژه‌ای سخنگو و معاون اول قوه قضاییه از صدور حکم اعدام برای سه متهم اقتصادی خبر داده بود. این مقام قضایی گفته بود که دادگاه‌های «ویژه مبارزه با فساد اقتصادی» سه نفر مورد اشاره، از جمله فردی که با نام “سلطان سکه” در رسانه ها شناخته میشود را به «عنوان مفسد فی‌الارض» به اعدام و ۳۲ نفر دیگر را به حبس های تا ۲۰ سال محکوم کرد.

آقای اژه‌ای در خصوص پرونده حمید باقری درمنی گفته بود: حمید باقری درمنی فرزند محمد که دارای سابقه کیفری بوده و در این پرونده در دادگاه بدوی به عنوان “مفسد فی الارض” محکوم به اعدام شده است.

دادگاه‌های «ویژه مبارزه با فساد اقتصادی» برای رسیدگی فوری به متهمان جرایم اقتصادی با توجه به فضای ملتهب کشور ایجاد شده است، این دادگاه‌ها هر چند بررسی اتهامات این متهمان را تسریع می‌کند اما در عین حال، امکان تجدیدنظر را از متهمان می‌گیرد که در تضاد با قوانین جاری و حقوق متهم است.
لازم به ذکر است بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

نهاد آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به روال هر ساله همزمان با ۱۰ اکتبر (۱۸ مهرماه)، روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام گزارش یک ساله خود از وضعیت اجرای حکم اعدام در ایران منتشر کرد. بنا بر این گزارش، در بازه زمانی یکساله (مهر ۹۶ تا مهر ۹۷) حکم اعدام ۲۵۶ نفر در ایران به اجرا در آمده است که از این تعداد ۱۵ نفر در ملاء عام اعدام شدند.

همچنین ۶۸ درصد اعدام‌های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوند که اصطلاحاً آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

فعال روسی حقوق بشر در دوران شوروی درگذشت

لودمیلا آلکسیوا در سن ۹۱ سالگی در مسکو درگذشت. این خبر را میشائیل فدتوف، رئیس شورای حقوق بشر ریاست جمهوری روسیه در شامگاه شنبه ۱۷ آذر (۸ دسامبر) اعلام کرد.

آلکسیوا از معروف‌ترین مبارزان حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی (سابق) بود. او به همراه آندره ساخاروف، فیزیکدان منتقد سیستم اتحاد شوروی و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۷۶ گروه هلسینکی را تاسیس کرد. فعالیت او در عرصه حقوق بشر باعث شد تا آلکسیوا مجبور به مهاجرت شود.

لودمیلا آلکسیوا از سال ۲۰۰۴ عضو شورای حقوق بشر روسیه و از احترام خاصی برخوردار بود. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در جشن تولد ۹۰ سالگی آلکسیوا با او دیدار کرد.

اعتراض کارگران به تصرف زمین‌شان از سوی سپاه

اعتراض کارگران کارخانه صنایع شیر پگاه به تصرف زمین‌هایشان از سوی سپاه پاسداران

کارگران کارخانه صنایع شیر پگاه تهران برای دومین روز متوالی در محدوده زمین‌های تصرف شده در منطقه تهران پارس تجمع کردند. این کارگران روز گذشته در مقابل ساختمان قوه قضائیه واقع در خیابان ولی عصر به اعتراض دست زدند.

یکی از کارگران به خبرگزاری ایلنا گفته است: «مدتهاست حکم تخلیه زمین‌های تصرف شده را ازقوه قضائیه در دست داریم اما هیچ ارگان دولتی برای اجرای این حکم به ما کمک نمی‌کند بنابر این ناچار شدیم اعتراض صنفی خود را به محل زمین‌ها انتقال دهیم.»

این کارگر یادآور شد: «حدود ۷۰۰ کارگر کارخانه شیر پگاه تهران در حالی خواستار بازپس‌گیری زمین‌های خود هستند که از سالها قبل در بخشی از این زمین‌ها متصرف شده، یک کارخانه تولید صنایع بتنی راه‌اندازی شده است.»

حدود ۲۰ سال پیش صنایع شیر پگاه برای خانه‌دار کردن بیش از ۷۰۰ کارگر این واحد صنعتی، قطعه زمینی به وسعت حدود ۱۵۰ هزار متر را در محدوده شهرک حکیمیه تهران پارس تهیه و واگذار می‌کند. این زمین‌ها بعدا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصرف شد.

موشک؛ سرویس‌های غربی: اقدام تحریک آمیز سپاه


بر اساس اطلاعاتی که از سوی سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای غربی منتشر شده، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۸ آشکارا بر فعالیت‌های موشکی خود افزوده است. ناظران این موضوع را نقض توافق هسته‌ای می‌دانند.

روزنامه آلمانی “ولت ام زونتاگ” گزارشی پیرامون افزایش چشمگیر فعالیت‌های موشکی جمهوری اسلامی منتشر کرده است. گفته می‌شود که رژیم ایران در سال جاری میلادی بیش از ده بار آزمایش موشکی انجام داده است. در این گزارش نسبت به افزایش توان موشکی جمهوری اسلامی ابراز نگرانی شده است.

خبرگزاری آلمان، روز یکشنبه ۱۸ آذر (۹ دسامبر) بخش‌هایی از گزارش روزنامه “ولت ام زونتاگ” را بازتاب داده است. در این گزارش تصریح شده است که خبرنگاران روزنامه “دی ولت” اطلاعات مربوط به فعالیت‌های موشکی را از طریق سازمان‌های اطلاعاتی غرب به ‌دست آورده‌اند.

موضوع بر سر آزمایش‌های موشکی جمهوری اسلامی است. گفته شده است که رژیم ایران موشک‌هایی را آزمایش کرده است که می‌توانند حتی نقاطی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا را نیز هدف قرار دهند.

در گزارش روزنامه “ولت ام زونتاگ” آمده است که آزمایش‌های موشکی و تولید موشک‌های میان‌برد توسط جمهوری اسلامی می‌توانند به عنوان نقض توافق هسته‌ای پنج به‌اضافه یک با حکومت ایران تلقی گردند.

فاصله موشک‌های سپاه تا قلب تل آویو فقط ۷ دقیقه است

به گزارش مهر، حجت الاسلام مجتبی ذوالنور عضو کمیسیون امنیت مجلس شورای اسلامی با اشاره به پرتاب موشک‌های اخیر سپاه پاسداران به سوریه، گفت: دشمن بداند ریسک دشمنی با جمهوری اسلامی بالا رفته و ما موشک‌هایی با برد بسیار بالاتری را می‌توانیم علیه متجاوزان امتحان کنیم.

وی با اشاره به حادثه اهواز، تاکید کرد: اگر دشمن بخواهد تجاوزگری کند موشک‌های ما می‌تواند در عرض ۷ دقیقه قلب تل آویو را بشکافد.

افزایش نگرانی ها نسبت به وضعیت عسل محمدی

از وضعیت عسل محمدی، فعال مدنی و از اعضای تحریریه نشریه «گام» که پیش‌تر از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، هیچ اطلاعی در دست نیست.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، با گذشت پنج روز و تداوم بی‌خبری از وضعیت عسل محمدی، فعال مدنی که در روز سه شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، نگرانی ها نسبت به وضعیت وی افزایش یافته است.

نشریه گام امروز در کانال تلگرامی خود خبر داد که: “روز شنبه ۱۷ آذر با حضور خانواده ی عسل محمدی در دادسرا ی شوش و با وجود پیگیری های بسیار هنوز ملاقاتی انجام نشده و نگرانی از سلامتی ایشان به قوت خود باقی ست”.

این نشریه معتقد است که بازداشت خانم محمدی در ارتباط با حمایت های وی از کارگران معترض هفت‌تپه و فولاد اهواز بوده است؛ با این حال تاکنون از اتهامات انتسابی علیه او اطلاعی در دست نیست.

عسل محمدی دانشجوی داروسازی دانکشده علوم دارویی دانشگاه آزاد تهران و از اعضای تحریریه نشریه «گام»، فعال مدنی و مدافع حقوق کارگران است.

مرگ مشکوک فیلمساز بانه‌ ای به همراه برادرش


عصر جمعه، خودروی رحیم ذبیحی، فیلمساز نام‌آور اهل بانه‌ در سانحه‌ای “مشکوک”، به دره‌ای در جاده روستای نیزه‌رود در شهرستان بانه سقوط کرده و دو سرنشین آن جان باختند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، عصر جمعه، ۱۶ آذر ماه خودروی این هنرمند فیلمساز در دره‌ای در حاشیه جاده روستای نیزه‌رود، پنج کیلومتری شهر بانه در حال سوختن یافت شد.

رسول کرمی‌چگینی فرمانده انتطامی بانه در گفتگوی با فارس گفته «در تحقیقات اولیه مشخص شده که خودرو سوخته متعلق به رحیم ذبیحی فیلمساز و کارگردان نام‌آشنای بانه‌ای بوده است.»

گزارش‌های ارسالی از منابع محلی، حکایت از آن دارد که رحیم ذبیحی و برادرش قبل از سقوط خودرو به دره و آتش‌سوزی به قتل رسیده بوده‌اند و این سانحه نیز تماما صحنه سازی بوده است.

یک منبع مطلع که خواست نامش فاش نشود به کمپین گفت: «اجساد سوخته فیلمساز اهل بانه‌ رحیم ذبیحی و برادرش کیوان با دستان بسته در اتومبیل پراید خود پیدا شدند.»

خبرگزاری فارس نیز در این خصوص نوشت؛ «هر دو سرنشین در بخش عقب کابین سرنشین و به عبارتی در صندلی عقب خودرو بوده و دست‌های هر دوی آنها از پشت بسته شده است که این موضوع احتمال قتل آنها را قوت» بخشیده است.

دو جسد سوخته داخل خودرو برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی تحویل شده است.

رحیم ذبیحی، کیوان ذبیحی و دیگر برادران وی فرزندان مصطفی ذبیحی از بازاریان قدیمی و خانواده‌های سرشناس و خوشنام بانه‌ای هستند؛ به ویژه آنکه موفقیت‌های رحیم ذبیحی در زمینه فیلمسازی و پیش از آن در حوزه تئاتر و نمایش از جمله طنز، وی را به عنوان یکی از هنرمندان محبوب و پیشکسوت کرد مطرح نموده است.

رحیم ذبیحی، متولد ۱۳۵۰ بانه و دانش آموخته انجمن سینمای جوان مهاباد، قریب به ١۶ سال در حوزه هنرهای نمایشی بعنوان کارگردان و نمایشنامه نویس، فعالیت داشت.

وی در سال ١٣٨١ اولین فیلم کوتاه خود را به نام “هاوار” ساخت که در جشنواره های داخلی و خارجی مورد توجه صاحب نظران و منتقدان سینما قرار گرفت.

او نویسنده و کارگردان فیلم “هاوار” و فیلم های کوتاه دیگری چون “ستلایت”، “گریز”، “پایان جنگ”، “استرس”، “مردی که به گردش رفت” بود و فیلم مستند “سنگ مزاری برای برادر شهیدم” در سال ١٣٩٠ و دهها فیلم دیگر از کارهای او بود.

نمایش فیلم “هاوار” در جشنواره های فیلم کوتاه تهران، سونی، اصفهان، وارش، باران، کلرمونت فراند فرانسه، هامبورگ آلمان، سائوپائولو برزیل و چندین جشنواره دیگر مورد اقبال قرار گرفت و وی نامزد بهترین فیلم از جشنواره کلرمونت فراند فرانسه شد.

رحیم ذبیحی کارگردان خلاق سینمای ایران در بیش از ۵٠ رویداد سینمایی ملی و بین المللی حضور داشته و دیپلم های افتخار و جوایز متعددی را از جشنواره ها کسب کرد. وی در حال ساخت یک فیلم دیگری برای اکران جهانی بود که در این سانحه مشکوک رانندگی کشته شد.

ایران؛ صدور مجوز برای معدوم کردن سگ‌ها؟!


فردی در روستای فخرآباد از توابع شهرستان سیرجان پنج قلاده سگ را با تفنگ ساچمه ای معدوم کرده و مدعی است که این کار با مجوز انجام شده است.

مسئول انجمن حمایت از حیوانات سیرجان روز یکشنبه افزود: شغل این مرد در روستای فخرآباد کشتن سگ ها است و در بازجویی اولیه خود گفته که دهیار این روستا اجازه نابود کردن این سگ ها را به من داده است.

امیر فیروزآبادی با بیان اینکه در مرحله تنظیم شکایت علیه این متهم هستیم اظهار داشت: این فرد در گفت و گویی اقرار کرده که تمام سگ های منطقه را با اسلحه شکاری از بین برده است و افراد بومی شاهد این اقدام وی هستند.

فیروز آبادی بیان کرد: البته فایل صوتی این مجوز موجود است اما دهیار فخرآباد صدور این مجوز از طرف خود را انکار می کند. مسئول انجمن حمایت از حیوانات سیرجان عنوان کرد: در حال مکاتبه با دادستانی سیرجان برای جلوگیری از اقدامات اینچنینی در راستای کشتار حیوانات ولگرد هستیم.

دهیار فخرآباد سیرجان نیز در این رابطه اظهار داشت: این دهیاری نه به صورت کتبی و یا شفاهی مجوز کشتار هیچ نوع حیوانی را صادر نکرده است.

این در حالیست که ماه گذشته انتشار “فیلمی از سگ‌سوزی در خوزستان” در شبکه‌های اجتماعی واکنش گسترده کاربران را برانگیخت (فیلم زیر). گفته می‌شود تا ۳۰۰ قلاده سگ به این ترتیب کشته شده‌اند که البته تخمین شمار واقعی آنها به دلیل شرایط محیط و وضعیت لاشه‌ها قابل تشخیص نیست.

روزنامه ایران به نقل از فعالان حوزه محیط زیست خوزستان “از رقابت پیمانکاران برای از بین بردن سگ‌ها” نوشته است: «به گفته برخی از آنها کشتن و از بین بردن هر سگ بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان برای صاحب لاشه درآمدزایی دارد.»

واپسین بازمانده خانواده فرخزاد درگذشت

مهرداد فرخزاد، واپسین بازمانده خانواده فرهنگی و هنری فرخزاد، صبح روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ در تهران درگذشت.

یکی از بستگان مرحوم فرخ‌زاد گفت او ساعت هفت صبح در بیمارستانی در تهران فوت کرده است. مهرداد فرخزاد كه متولد ۱۳۲۳ خورشیدی مدتی به دلیل ابتلا به سرطان استخوان فک تحت درمان بود و به کما رفته بود. پوران، امیرمسعود، فروغ، فریدون و گلوریا دیگر برادران و خواهران مهرداد فرخزاد بودند که پیش از او درگذشته بودند.

نقش تلویزیون های تکفیری در بمب گذاری چابهار

عبدالستار دوشوکی

حاصل بمبگزاری انتحاری اخیر چابهار دو کشته بیگناه بود. یک سرباز سنی مذهب بلوچ از طبقه زحمت کش درزاده و دیگری یک شیعه. بر خلاف ادعای انصار الفرقان که می گوید برای احقاق حقوق بلوچها و اهل سنت مبارزه می کند, بمب مهیب آنها, همانند دیگر بمب های انتحاری, هیچگونه تمیزی بین شیعه و سنی و یا بلوچ و غیر بلوچ قائل نشد. شوربختانه این بمبگزاری انتحاری اولین نمونه توسط گروه های سلفی بنیادگرای سنی مذهب در زادگاه نگارنده نبود، اما امیداوارم آخرین آن باشد. در روز دوشنبه ١٩ اردیبهشت ١٣٩٠ در مقاله تحقیقی و علمی مفصلی تحت عنوان “در ذهـن بمب‌گذار انتحاری بلوچ چه می‌گذرد” به عوامل چهارگانه این پدیده شوم و مرگبار پرداختم از جمله فاکتور “حضور پررنگ مذهب و تشدیدتضاد مذهبی” بین شیعه و سنی در منطقه و در استان سیستان و بلوچستان. از تاریخ آن مقاله هفت سال گذشت و در طی هفت سال گذشته تعداد و دامنه فعالیت تلویزیون های تکفیری ماهواره ای فارسی زبان که خود را به نادرستی تلویزیون های توحیدی می خوانند, بیش از پیش بیشتر شده است و با زرنگی خاصی مشغول جذب مخاطب در مناطق سنی نشین ایران و بخصوص در مناطقی نظیر بلوچستان و کردستان, و همچنین افغانستان هستند. در این نوشتار کوتاه به نقش تلویزیون های ماهواره ای تکفیری در تعمیق گسل مذهبی بین شیعه و سنی که منجر به نفرت پراکنی مذهبی می شود خواهم پرداخت.

از آنجایی که این تلویزیونها, که اکثرا در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مستقر هستند, با بودجه های هنگفت و فراوان حمایت مالی می شوند و مخالفان خود را به انحاء مختلف تهدید و یا به سکوت وا می دارند, ناچارم از ذکر اسامی و لینک به مستندات آنها در اینترنت و یوتیوب خودداری کنم. زیرا نمی توانم در جدل های حقوقی با نهادهایی که دهها میلیون دلار بنیه مالی دارند دست به گریبان بشوم. مضاف بر اینکه به عملیات انتحاری از هر نوع آن از جمله “حقوقی” و “دادگاهی” اعتقاد ندارم. در طی چهل سال گذشته ثابت شده است که بنیادگرایان مذهبی و سلفی (از نوع شیعه و سنی آن) از هیچگونه تلاشی برای خاموش کردن صدای مخالف خودداری نکرده اند. خواننده محترم می تواند با جستجو در اینترنت با کلید واژه های نظیر “شیعیان رافضی هستند”؛ ایرانیان مجوس و آتش پرست و کافر هستند” و “حمله وهابی” و غیره کلیپ های مربوطه را مشاهده کنند.

برخی از این تلویزیون ها نقش مغازه دو دره سر نبش را بازی می کنند. ماموریت آنها در بخشی از برنامه ها مسلمان کردن, بقول خودشان, “روافض صفوی” است. در بخش دیگری از برنامه ها همسو با رهبران مذهبی ایران, تاریخ ماقبل اسلام در ایران را مملو از جهل و جهالت و تاریکی و ظلم و ستم و فسق و فجور و ازدواج محارب و دهها توهین و فحاشی دیگر معرفی می کنند و اینکه نور اسلام به ایران آمد، اما سلسله صفوی مجددا آن را خاموش کرد. در برخی از برنامه های دیگر افراد شناخته شده و اکثرا محترم برونمرزی یا درونمرزی را دعوت می کنند تا از طریق حضور آنها در بحث های سیاسی, کسب وجهه و اعتبار کرده تا در جای دیگری در راستاد ایجاد تضاد مذهبی هزینه کنند. آنچه که برای نگارنده همیشه مورد سوال بوده, این است که چرا پشتیبانان مالی این شبکه ها دهها میلیون دلار برای “مسلمان کردن شیعیان خرج می کنند ؟ اما مثلا حتی یک دلار برای “مسلمان کردن هندو یا مسیحی یا بودایی و غیره” خرج نمی کنند. در صورتی که طبق فقه اهل سنت کسی که به سه اصل دین یعنی توحید, نبوت, و معاد اعتقاد داشته باشد, مسلمان است. و بقیه اضافات و یا فروعیات مذهبی اصل اعتقادی دین را نفی نمی کند. همه شیعیان در سراسر جهان به این سه اصل اعتقادی اسلام باور دارند. در نتیجه دمیدن به تنور داغ تضاد و نفرت مذهبی حاصلی جز ایجاد نفرت و کینه ندارد. نفرت و کینه ای که گروه های تندرو و جهادی از آن مشروعیت می گیرند و در کشورهایی نظیر افغانستان, پاکستان, عراق و سوریه و غیره بمبگزاری در مساجد و مراسم شیعه را با بیرحمی غیر قابل تصور توجیه می کنند.

در مقاله تحقیقی خویش عواملی که بستر مناسب برای رشد و شکل گیری ذهنیت بمبگذار انتحاری در بلوچستان را بوجود می آورند، پرداخته بودم و تاکید کردم که اگرچه می توان، علاوه بر ماهیت و عملکرد جمهوری اسلامی در کـُلـیّت قرون وسطایی خویش در سراسر ایران؛ حداقل چهار حوزه مشخص را که باعث پیدایش بستر مناسب برای رشد ذهنیت بمبگذاری در بلوچستان می شوند، شناسایی کرد. این حوزه ها عبارتند از:

۱ ـ نگاه بسیار خشن و سیاست امنیتی ـ نظامی سرکوب و اعدام در بلوچستان که بر اساس دکترین بیمارگونه و ضد انسانی نهادینه کردن تبعیض و تحقیر بنا شده است
۲ ـ سیاست برتری قومی و مذهبی تشیع ولایت فقیه بر اهل سنت و مردم بلوچ و ترویج تضاد و توهین مذهبی
۳ ـ حذف و محروم سازی اکثر بلوچ ها از پروسه تصمیم گیری و مشارکت در عرصه های مختلف اداری، نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و مذهبی و غیره
۴ ـ نابودی کامل “فرهنگ جامعه مـدنی” در بلوچستان، و سرکوب بیرحمانه روشنفکران متمایل به مـُـدرنـیـتـه، نواندیشان سکولار و ترقی خواه ء بلوچ؛ و ایجاد زمینه برای رشد “آموزه های سلفی ـ جـهـادی” و “تکفیری” از طریق توهین، تبعیض، ایجاد تضاد و تقابل مذهبی.

نکته چهارم در مورد بلوچستان (بر خلاف کردستان, یا خوزستان که سلطه مذهب در آنجاها مطلق نیست) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا در بلوچستان نهادهای مدنی و جریانات سکولار و حتی روشنفکران مذهبی نواندیش شدیدا ً سرکوب شده و یا به برهوت سکوت رانده شده اند. بلوچستان ِایران بیشترین تعداد مساجد نسبت به جمعیت در جهان اسلام را دارد. در چنین شرایطی پرتوافکنی تبلیغات وسیع کانال های ماهواره ای سلفی و بنیادگرا بر روی مخاطبین در بلوچستان متمرکز شده است. جایی که به نسبت جمعیت بیشترین مخاطبان را جذب کرده اند. زیرا کار آنها ذکر مصیبت و تکفیر و توهین به شیعه و حکومت ایران است. و این یعنی “فحش درمانی” و تسکین درد و آلام مردمی که نمی توانند کوچکترین صدایی از نوع مخالف در داخل استان داشته باشند. این طنین و تکفیر عقده های سرکوب شده را تسکین می بخشد. زیرا جمهوری اسلامی در بلوچستان با سرکوب بیرحمانه نیروهای مدنی و مترقی, باد مذهبی می کارد و طوفان بمب گزاری انتحاری درو می کند, که آن نیز در تحلیل نهایی به نفع جمهوری اسلامی است. زیرا بهانه ای برای سرکوب بیشتر و پیش بردن طرح های ضد مردمی نظیر طرح به اصطلاح توسعه سواحل مکران, پروژه واگزاری بندر چابهار به هند و آمایش سرزمینی و تغییر بافت جمعیتی را فراهم می آورد. آمار و ارقام نشان می دهد بمبگزاری, کشتار، آدم ربایی, و خشونت و عملیات مسلحانه و خشونت محور در طی ده سال گذشته, نه تنها باعث کند شدن پروژه های حکومت در استان و بخصوص در سواحل مکران و چابهار نشده است, بلکه با تسریع و توسعه بیشتر گسترده شده و مهاجرت و اشتغال رانت محوری غیربومی ها با شتابی روزافزون افزونی یافته است. بنابراین مستندات و واقعیات نشان می دهد که خشونت در بلوچستان نتیجه ای معکوس ببار آورده است. اما دریغا که اذهان بسته بنیادگرایی مذهبی با عقلانیت و مستندات و مکشوفات علمی و واقعی یا بعبارتی “گواه محور” (evidence-based) سر و کار ندارد.

نقش برخی از این تلویزیون های تکفیری ماهواره ای بلافاصله بعد از هر بمبگزاری و یا کشتار برجسته می شود و دستگاه تبلیغاتی آنها بطرز هوشمندانه ای فعال می شود تا به نوعی (مستقیم یا غیر مسنقیم) کشتار را توجیه کنند. بعنوان مثال بسیاری از علمای اهل سنت استان بارها گروه های تکفیری و بمبگزاری و کشتار در استان را شدیدا محکوم کرده اند. از جمله مولانا عبدالحمید همواره و بدون استثناء این گونه حملات را به مثابه حملات تروریستی و ضد انسانی و ضد شرعی محکوم کرده است. اما بعد از محکوم نمودن صریح و شفاف کشتارها توسط علمای برجسته اهل سنت بلوچ, از جمله مولانا عبدالحمید, این تلویزیون ها مدعی می شوند که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی استان همه علما را مجبور کرده اند علیرغم میل باطنی خود این عملیات را بصورت صوری محکوم کنند و اینکه “دل علما با مجاهدین” است؛ و علما ناچار شده اند از روی اجبار و اکراه و از بهر تقیه به ظاهر محکوم کنند. در صورتی که بعقیده نگارنده اینگونه نیست. بر طبق گزارش ایسنا و خبرگزاری مهر مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان حمله تروریستی چابهار را محکوم کرد. در بیانیه ایشان تاکید شده ایجاد هرگونه ناامنی در کشور و استان از سوی هر فرد یا گروهی که باشد، هرگز به نفع مردم منطقه نیست. مولانا عبدالرحمان ملازهی (سربازی) امام جمعه اهل سنت چابهار نیز بمبگزاری را صرحتا محکوم کرد و حتی در تشیع جنازه دو قربانی بمبگزاری چابهار شرکت کرد. مولانا عبدالحمید در مصاحبه با حسین دهباشی (دقیقه ٦٠) صراحتا تاکید می کند که به “تقیه” اعتقاد ندارد و حرفش را صریحا چه در موافقت یا در مخالفت با جمهوری اسلامی و یا حتی برخی موارد از فقه شیعه می زند. در پایان باید از آن دسته از سیاسیون سکولار و دمکرات واقعی صادق و فرهیخته که با نفرت پراکنی و تضاد دینی؛ بدور از فرصت طلبی و بی غل و غش مخالف هستند پرسید آیا مشروعیت دادن از طریق حضور پیدا کردن در چنین کانالهایی در تضاد کامل و توجیه ناپذیر با بینش و منش و ادعای آنها نیست. آیا واقعا هدف (یعنی بهروه وری از فرصت جهت رساندن صدای خود به بخشی از مردم) هر وسیله ای را توجیه می کند؟