Previous Next

بازهم اعدام‌ دسته جمعی؛ اعدام 12 نفر در کرمان


خبرگزاری هرانا – صبح روز جاری دست کم ۱۲ زندانی در زندان کرمان اعدام شدند که تا زمان تنظیم این گزارش هویت ۶ تن از آنان توسط هرانا احراز شده است. اتهام عمده اعدام شدگان مربوط به جرایم مواد مخدر بوده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز پنجشنبه ۱۵ آذرماه ۹۷، حکم اعدام دستکم ۱۲ زندانی در زندان کرمان اجرا شد.

هرانا هویت شش تن از این افراد را “عبدالغنی قلندرزهی، یعقوب قلندرزهی (از طایفه شه بخش و هر دو از اهالی گوهرکوه شهر خاش)، به همراه دو هم پرونده ای آنان که صرفا با نام خانوادگی شه بخش (ساکن یکی از روستاهای اطراف شهر خاش) شناسایی شده اند در کنار جلیل خدابخش و یوسف جلال‌الدین که از بابت پرونده های جداگانه ای” با اتهامات مربوط به جرایم مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند احراز کرده است.

عضو خانواده یکی از این اعدام شدگان در این خصوص به هرانا گفت: “عبدالغنی قلندرزهی، یعقوب قلندرزهی و دو هم پرونده ای دیگر آنان حدود هفت سال پیش در ارتباط با یک پرونده مواد مخدر بازداشت و به اعدام محکوم شدند. یکی از این افراد در یک تعمیرگاه در کهنوج بازداشت شد و سه تن دیگر در مکانی دیگر. هر چند سه نفر مورد اشاره سابقه درگیری مسلحانه با ماموران را داشتند اما در هنگام دستگیری و بازداشت اسلحه‌ای با خود نداشته‌اند.”

انتخابات مسئولین کانون

Note: There is a poll embedded within this post, please visit the site to participate in this post’s poll.

حمله با خودروی انتحاری به نیروی انتظامی+فیلم


یکی از شاهدان عینی حادثه چابهار گفته: این عملیات با هدف حمله به مقر فرماندهی نیروی انتظامی انجام شده است.

معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان گفت: صبح امروز یک بمب در نزدیکی یکی از پاسگاه های انتظامی چابهار منفجر و چند نفر مجروح شدند.

براساس گزارش ها این حمله در ستاد انتظامی شهرستان چابهار رخ داده است. (فیلم زیر)

یک منبع آگاه نیز به خبرگزاری ایرنا گفته است “در حمله انفجاری تروریستها به مقر انتظامی چابهار امروز پنجشنبه سه نفر شهید شدند.”

خبرگزاری تسنیم نیز کشته شدن دو نفر را تائید کرده و از زخمی شدن 15 نفر خبر داده است.

معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با تایید خبر انفجار در چابهار گفت:« در این حادثه تروریستی صدای تیراندازی نیز از حوالی ستاد فرماندهی انتظامی چابهار در بلوار شهید ریگی شنیده شد.»

رحمدل بامری فرماندار چابهار نیز در خصوص این خبر گفت: «تروریست‌ها با خودروی حامل موادمنفجره به ستاد انتظامی چابهار حمله کرده‌اند.»

وی با انتحاری خواندن این حمله افزود: «متاسفانه شدت و حدت مواد آنقدر بوده است که چهار شهید داشته‌ایم.

فرماندار چابهار افزود: این عامل انتحاری در یک وانت نیسان مواد منفجره به همراه داشته است و قصد ورود به فرمانداری انتظامی شهرستان چابهار را داشت که با مقابله نیروهای انتظامی موفق به ورود نشد و در ورودی مقر فرمانداری مواد را منفجر کرد.

برخی رسانه‌ها از شکسته شدن شیشه بسیاری از ساختمان‌های اطراف خبرداده‌اند.

سایت خبرنگاران جوان نخست خبر از “کشته شدن فرمانده انتظامی چابهار در حمله تروریستی” داد ولی لحظاتی بعد این خبر را از گزارش حذف کرد.

سفر به ایران؛ هشدار استرالیا به دوتابعیتی‌ ها


وزارت خارجه استرالیا به شهروندان ایرانی‌تبار خود در مورد سفر به ایران هشدار داده است. توصیه‌های سفر به ایران در سایت وزارت‌خارجه استرالیا یک روز پس از انتشار خبر بازداشت میمنت حسینی به روز شده است.

وزارت‌ خارجه استرالیا از شهروندان دوتابعیتی این کشور که دارای پاسپورت ایرانی هستند خواسته است، اگر تصمیم دارند به ایران سفر کنند در تصمیم خود تجدیدنظر کنند. یکی از مقامات وزارت‌خارجه استرالیا در ایمیلی که کپی آن در اختیار دویچه‌وله قرار گرفته، تأکید کرده است که شهروندان دوتابعیتی در صورت سفر به ایران “در معرض خطر بازداشت‌های خودسرانه یا دستگیری رسمی توسط مقامات ایران قرار دارند”.

در این ایمیل هشدار داده شده: «شهروندانی که فعالیت‌ آنها ممکن است توجه مقامات ایران را جلب کند از جمله فعالیت‌های تحقیقاتی و دانشگاهی در خطر بازداشت هستند.» در ادامه تأکید شده که به توصیه‌های ایمنی وزارت‌خارجه برای سفر به ایران توجه شود و هر مسافری که دارای تابعیت ایران است به ویژه “کارمند‌ان نهادهای دانشگاهی یا دانشجویان از این توصیه‌ها آگاه شوند”.

در صفحه‌ اطلاع‌رسانی وزارت‌‌خارجه استرالیا در مورد سفر به ایران خطاب به شهروندان دوتابعیتی تأکید شده که ایران تابعیت دوم را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر استرالیایی‌های ایرانی‌تبار در ایران بازداشت شوند، سفارت استرالیا در تهران امکان حمایت از آنها را نخواهد داشت.

یک روز پس از این تاریخ خبرگزاری فارس خبر بازداشت شماری از افراد در “حوزه کنترل جمعیت” توسط یکی از “نهادهای امنیتی” را منتشر کرد. این خبرگزاری افراد بازداشت شده را “نفوذی” معرفی کرده بود.

دهم آذر روزنامه کیهان یکی از بازداشت شدگان را میمنت حسینی چاوشی، استاد جمعیت شناسی و پژوهشگر مؤسسه سیاست‌های عمومی دانشگاه ملی استرالیا معرفی کرد.

به نوشته کیهان میمنت حسینی “توسط یاران گمنام امام زمان” و در جریان “عملیاتی موفق، هنگام خروج از کشور دستگیر شده است”. کیهان این دستگیری را “در ادامه برخوردها با عناصر نفوذی دشمن” توصیف کرده و بر دو تابعیتی بودن حسینی تاکید کرده بود.

میمنت حسینی چاوشی، جمعیتپژوهش نام‌آشنا و نویسنده کتاب “تحولات باروری در ایران” (با همکاری پیتر مک دونالد و محمدجلال عباسی شوازی) است. کتاب او سال ۱۳۸۹ برنده جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.

خبرگزاری فارس ادعا کرده بود که افراد بازداشت شده “با نفوذ در برخی نهادها مانند وزارت علوم، وزارت بهداشت، مرکز پژوهش‌های مجلس، سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و… اقدام به ممانعت از تحقق صحیح سیاست‌های کلی نظام می‌کردند”.

رهبر جمهوری اسلامی مخالف سیاست‌های کنترل جمعیت در ایران است. کمپین حقوق بشر در مورد بازداشت فعالان حوزه جمعیت‌شناسی در ایران نوشته است: «پروژه نفوذ نیز یکی از دغدغه‌های رهبر جمهوری اسلامی است. ماموریت مقابله با آنچه نفوذ خوانده می‌شود بر عهده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است که ابتدا با بازداشت روزنامه‌نگاران و اساتید و مدیران دوتابعیتی آغاز شد و یکی از آخرین موارد آن بازداشت جمعی از اساتید و پژوهشگران فعال در حوزه محیط زیست است.»

میمنت حسینی از قرار هنوز به وکیل دسترسی ندارد. خبرگزاری ایرنا ۱۱ آذر به نقل از محمود بهزادی، وکیل دادگستری نوشته بود: «افرادی که با این اتهام‌ها بازداشت می‌‌شوند بر اساس تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری می‌توانند تنها از میان ۲۰ وکیلی که رئیس قوه قضاییه مشخص کرده‌اند دست به انتخاب وکیل بزنند. بنابراین تا جایی من خبر دارم، میمنت حسینی چاوشی تاکنون از بین این افراد وکیلی انتخاب نکرده است.»

فیلم؛ اعتراض دانشجویان علیه روحانی در سمنان


بهم ریختن سالن دانشگاه علوم‌ پزشکی و سر دادن شعارهای اعتراضی قبل از سخنرانی روحانی در دانشگاه سمنان

روز چهارشنبه ۱۴ آذر ۹۷ در جلسه ای که برای سخنرانی روحانی در یکی از سالن های دانشگاه علوم پزشکی سمنان برگزار شده بود، دانشجویان با شعارهای مستمر و بلند خود، فضای سالن را در ابتدای ورود روحانی بهم ریختند.

دانشجویان با صدای بلند و بی وقفه شعار می دادند: تورم ، گرانـی ، جواب بده روحانی

گزارشی از خودکشی و خودسوزی های یکماه اخیر

خبرگزاری هرانا – در کمتر از یک ماه، هفت شهروند در شهرستان‌های میاندوآب، ایلام، پیرانشهر، بوکان، پاوه، دیواندره و اشنویه اقدام به خودکشی و خودسوزی کرده و جان خود را از دست داده‌‌اند که شامل سه زن و چهار مرد است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، یک زن جوان از اهالی روستای سبزی از توابع زرینه‌رود جنوبی میاندوآب به نام «فرزانە پاک‌آری» در اثر شدت سوختگی ناشی از خودسوزی، در بیمارستان جان خود را از دست داد.

وی روز دوشنبە ۵ آذر ۱۳۹۷ بە دلیل مشکلات خانوادگی اقدام بە خودسوزی کردە و‌ به بیمارستان منتقل شده بود.

روز شنبە ١٠ آذر نیز یک جوان ۲۵ ساله از اهالی ایلام به نام «فرید بسطامی» فرزند روح‌اللە بە دلیل مشکلات خانوادگی از طریق حلق‌آویز کردن خود اقدام بە خودکشی کرد و بە زندگی خود پایان داد.

پیش از آن روز چهارشنبە ٣٠ آبان «رحیم نقیب‌زادە» از اهالی روستای اندیزە از توابع لاجان پیرانشهر بە دلیل فقر و بیکاری، خود را حلق‌آویز کرده بود.

روز دوشنبە ٢٨ آبان نیز یک زن جوان از اهالی بوکان به نام «نرمین صمدی» فرزند عثمان بە دلیل مشکلات خانوادگی طریق خوردن قرص دست به خودکشی زده و در حین انتقال بە مراکز درمانی، جانش را از دست داد.

همچنین یک شهروند از اهالی روستای زردویی شهرستان پاوە به نام «آران حیدری» روز شنبە ٢۶ آبان از طریق خوردن قرص برنج بە زندگی خود پایان داد.

از شهرستان دیواندره هم گزارش شده که عصر روز چهارشنبە ٢٣ آبان یک جوان بیست ساله از اهالی روستای کلکان به نام «بهنام نادری» فرزند عطا بە دلیل مشکلات خانوادگی بە زندگی خود پایان داده است.

شامگاه شنبە ١٩ آبان هم یک زن ۳۲ ساله از اهالی اشنویه به نام «تروسکە رسولیان» فرزند اسماعیل با حلق‌آویز کردن خود بە زندگی‌اش پایان داده بود.

در آبان‌ماه سال جاری نیز دست‌کم ۹ شهروند شامل پنج زن، یک نوجوان و سه مرد در شهرستان‌های سردشت، پیرانشهر، مریوان، بانه، روانسر، بندر ترکمن و کرمانشاه به دلایلی از جمله “فقر و مشکلات اقتصادی” و “مشکلات و اختلافات خانوادگی” اقدام به خودکشی و خودسوزی کردند.

اعتراضات کارگران؛ سگوت مرگبار اصلاح‌طلبان


سگوت مرگبار اصولگرا و اصلاح‌طلب نسبت به اعتراضات يک ماهه کارگران

محمد کیانوش راد نماينده سابق اهواز در مجلس شورای اسلامی در يادداشتي كوتاه نوشت: کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد خوزستان نزدیک به یک ماه است فریاد حق طلبی سر داده اند. اما اکثر شخصیت‌ها، گروه ها و احزاب سیاسی، اعم از اصولگرا و اصلاح طلب، سکوت را به احتیاط نزدیک تر تشخیص داده‌اند. کرختی و بیخیالی مسولان، باعث شده است که نزدیک به یک ماه هنوز تحصن و اعتراض و راهپیمایی ادامه داشته باشد و ابعاد تازه تری بیابد. هنوز یکی از رهبران اعتراضات آرام و برحق ِ کارگری، یعنی اسماعیل بخشی در بازداشت به سر می برد و به خواسته کارگران هم برای آزادی او وقعی نمی‌نهند. حق ِ کارگران در وسط کشمکش های جناح ِچپ و راست ، ابزار رد و علیه جناحی می شود. اصلاح طلبان از ترس احتمال طراحی شده‌ی اعتراضات توسط ِجناح تندروا بر علیه دولت؛ و اصول گرایان از ترس سوء استفاده اصلاح طلبان از اعتراضات، و مصادره آن به نفع خویش، هر دو‌ موضوع را تا حدی بهم پاس می دهند. مسولان دولت و صدا و سیما هم از معترضان فرانسه سخن می‌گویند، اما کارگران خوزستان و کارگرانی درسراسر کشور که ماه ها حقوق نگرفته اند را از یاد برده اند. باز هم برای چندین بار و هم صدا با مردم جنگ زده و آسیب دیده ی خوزستان می‌گوییم، تا دیر نشده خوزستان را دریابید.

اصلاح‌طلبان ديگر رنگ پيروزي نخواهند ديد

صادق زیباکلام در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به عملكرد ضعيف دولت روحاني و رويگرداني مردم بخاطر وضع كنوني كشور از اصلاح‌طلبان، نتیجه دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ را شكست حتمي آنها پیش‌بینی کرد.

اسلامو را پله کردن مردمو ذله کردن…

روز چهار‌شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷ کارگران گروه صنعتی فولاد اهواز برای بیست و ششمین روز متوالی به خیابان آمدند. کارگران اعتصابی پس از راهپیمایی در مقابل مسجد جزایری در بازار سرپوشیده خیابان خمینی متوقف شدند. آنها در مقابل مسجد به سخنان کریم سیاحی نماینده کارگران فولاد گوش دادند. وی از جمله گفت: خدا لعنت کند بانی اینجا (مسجد جزایری) را که کاری به ما کرده‌‌اند که مسجد خدا هم نمی‌توانیم برویم. کارگران شعار می دادند: اسلامو را پله کردن مردمو ذله کردن…کریم سیاحی در ادامه گفت: این کشور دست یک مشت مافیا افتاده، یک نمونه گروه ملی، گروه ملی را مافیا خورده‌ است. این بازار هم همینطور هر جا بروید همین مافیاست. ما می‌توانیم این مافیا را نابود کنیم… (فیلم زیر)

**************************

طرف حساب کارگران هفت تپه کیست؟

منصور امان: فشار اعتراضات کارگران هفت تپه، رییس دستگاه قضایی را از کُنام بیرون کشیده است. تهدیدها و اتهام زنی او چیزی بر تدبیرهای امنیتی و سرکوبگرانه ای که در هفته های گذشته علیه کارگران به کار گرفته شده اضافه نمی کند، اما فراتر از هفت تپه و شوش، برای مردُم سراسر کشور، کانونی که غارت ثروت و ویرانی تولید ملی از آنجا سرچشمه می گیرد را در جامه این آیت الله فاسد و سفاک مُجسم کرده است.

آقای صادق لاریجانی با روخوانی سناریوی کُهنه ای که حُکومت در پاسُخ به خواسته ها و اعتراضهای جامعه در انبان دارد، عاجزانه به پای “دُشمن” موهوم آویخت تا او را به نیزارهای قد کشیده هفت تپه و خیابانهای تبدار شوش بکشاند و به کارگران مُعترض اتهام بزند که “ابزار”ش هستند.

اگر به یاد آورده شود که حاکمان خودکامه جمهوری اسلامی خود را مُترادف “کشور” می پندارند، در این صورت نگرانی این عُضو قضایی “هزار فامیل” در باره “به هم ریختن نظم کشور” البته بجاست. کیست که امروز و در سایه مُبارزه کارگران هفت تپه نداند که چگونه یکی از بُزُرگترین کارخانه های تولید شکر خاورمیانه توسُط بالاترین مقامها و دستگاه های حُکومتی و وابستگان آن به صورت سازمان یافته غارت و اسقاط شد.

“نظم” ادعایی آقای صادق لاریجانی به این شکل است که کارخانه سود ده با حذف سوبسید دولتی و واردات شکر از سوی “داماد” و “آقازاده” به دامان زیان دهی افکنده می شود. “خودیها” و نورچشمیها به مُفت صاحب آن می شوند و هر کس قطعه دندانگیری از گوشت قُربانی را به نیش می کشد.

در پروسه این تاراج علنی که دستکم از سال ۱۳۸۶ تاکنون با انرژی تبهکارانه بی مانندی در جریان است، بیش از دو هزار کارگر اخراج و از تنها منبع درآمد محروم شده اند، دستمُزد هزاران تن دیگر ماه ها پرداخت نشده، خانواده ها گُرسنگی کشیده اند، مزایای کار حذف شده، حق بیمه به جیب غارتگران رفته و سنگینی “نظم” انسان کُش لاریجانیها، کارگران زحمتکش را به خودکُشی کشانده.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در تمام طول این مُدت شکایت کارگران را با پوزخند و شانه بالا انداختن پاسُخ گفته، زدوبندها، مُزایده های ساختگی و اختلاس مُزد کارگران را ماله کشی کرده یا صورت قانونی داده و به بیان مُختصر، نقش تامین کننده مُحیط امن را برای غارت و چپاول نیشکر هفت تپه و لگدمال کردن کار و زندگی کارگران ایفا کرده است.

مُبارزه دلیرانه کارگران هفت تپه آرامش آقای لاریجانی و همگنان را به هم زده است. خلوتگاه تلکه بگیران و پورسانت خورها امروز آشُفته است و پدر خوانده هایی که در پس نیروی ویژه، اطلاعات، آژان پرووکاتورها، جاسوسان و چُماق به دستها مخفی شده اند، یکی پس از دیگری خود را نشان می دهند. آنها به گویاترین زبان می گویند که طرف حساب کارگران هستند و اول و آخر باید با آنان تصفیه شود.

بازهم شلیک مستقیم به سوی کولبران محروم

بر اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی، یک کولبر کُرد در ارتفاعات مرزی کلیه شین اشنویه کشته شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، امروز چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷، عبدالقادر صالحیان از اهالی روستای دیزج مرگور ار توابع شهرستان ارومیه بر اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی در ارتفاعات مرزی کلیه شین اشنویه در آذربایجان غربی جان خود را از دست داد.

به گفته منابع محلی این کولبر کُرد ۳۵ ساله، متاهل و دارای چهار فرزند بوده است و نیروهای مرزبانی بدون اخطار قبلی وی را هدف قرار داده‌اند.

به گزارش منابع محلی:«تشدید درگیری بین مرزبانان ایرانی و احزاب مسلح کُرد در سال ۹۷، بهانه های بیشتری برای شلیک به کولبران ایجاد کرده است. همچنین گفته می شود، علاوه بر شلیک مستقیم، مرزبانان با کشاندن کولبران به مسیرهای خطرناک‌تر و آلوده به مین، آنان را نیز به این طریق قربانی می‌کنند.»

شلیک مرزبانان به کولبران، انفجار مین، پرت شدن از کوه، بهمن و یخبندان، سیل و سایر حوادث طبیعی از جمله خطراتی است که کولبران را تهدید می‌کند.

ایران؛ زباله‌گردی زنان شغل غیررسمی بیکاران


زباله‌گردی زنان شغل غیررسمی انبوه بیکاران در جمهوری اسلامی

سایت ایران کارگر: اگر سری به گوشه و کنار همین پایتخت دودٍغم گرفته بزنیم، می‌بینیم که الگوهای زندگی و اشتغال تغییر کرده؛ اگر زمانی فقط معتادان ته خط رسیده سر و دست در سطل‌های زباله فرو می‌بردند، امروز شاهد پدیده جدیدی به نام زباله‌گردی زنان هستیم. گاهی عینک دودی می‌زنند؛ گاهی نیمه شب به بعد می‌آیند؛ گاهی هم با وانت‌بار یا موتورسیکلت هستند؛ اما در هرحال، زباله‌گردند؛ نان‌شان از ضایعات آدم‌های دیگر است و به ناگزیر، ناچار شده‌اند برای نان درآوردن مچاله شوند؛ این دگردیسیِ کوچکی نیست….

تغییرات گسترده در الگوهای رایجِ زمانه، زباله‌گردی زنان و مشاغل غیررسمیِ پرخطر، می‌تواند نشانه‌ای از یک فروپاشی قریب‌الوقوع باشد؛ فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و حتی خانوادگی و اخلاقی. آنچه اتفاق افتاده است به غایت تکان‌دهنده است. در ایران، به دنبال بیکاری‌های گسترده در سال‌های اخیر، خیلی‌ها به سراغ مشاغل غیررسمی رفتند، از دستفروشی در خیابان‌ها و دالان‌های تاریک مترو گرفته تا زباله‌گردی زنان و خرید و فروش ضایعات نان.

این تغییر الگو از فروردین امسال شتاب بیشتری گرفت. با بالا رفتن شدید نرخ ارز و به تبع آن تورم، خیلی‌ها دیگر نتوانستند با مشاغل خرده‌ریز و پاره‌وقت از عهده هزینه‌های زندگی بربیایند و به ناچار مجبور شدند شغل‌هایی مثل زباله‌گردی زنان را تجربه کنند. با بالا رفتن تقریباً ۶۰ درصدی هزینه‌های زندگی، آنها که مدتها بود با سیلی صورت‌شان را سرخ نگاه می‌داشتند، ناچار شدند به هر دری بزنند تا یک لقمه نان حلال بدست بیاورند و اکنون به ناچار سر در سطل‌های زباله فروبرده‌اند!!!

دیدن این زن با این مختصات و در این مکان، شاید زمانی یک استثنا بود؛ یک استثنای زجرآور که نگاه‌ها را به سمت خود می‌کشید؛ اما امروز دیگر دارد همه‌گیر می‌شود؛ کم کم دارد به یک اپیدمی تبدیل می‌شود. دیگر چشمانمان دارد عادت می‌کند؛ به زباله‌گردی زنان محترم و میانسالی که سر در سطل‌های زباله فرو برده‌اند؛ به انبوه آدم‌هایی که روزی‌شان را در میان دورریزهای دیگران جستجو می‌کنند.

قیمت یک پرس سیب زمینی در فرودگاه مهرآباد

تاکنون بارها گلایه هایی درباره گران بودن و بی نظمی قیمت ها در فرودگاه مهرآباد به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تردد مسافران پایتخت شنیده شده است.

به گزارش خراسان، برای تهیه گزارش ابتدا از رستوران مجموعه پذیرایی هما نرسیده به پایانه های یک و دو آغاز می کنیم، مجموعه ای شیک و جذاب که انواع غذاهای ایرانی و فست فود و دسر در آن سرو می شود، با مراجعه به منوی این رستوران می توان از صبحانه عدسی 5500 تومانی و سوسیس تخم مرغ 7500 تومانی تا باقالی پلو با ماهیچه 53 هزار تومانی را مشاهده کرد.

قیمت سوپ در این رستوران شش هزار تومان است و برخی غذاهای ایرانی مثل زرشک پلو با مرغ هر پرس 18 هزار تومان و چلوکباب کوبیده پرسی 22 هزار و 500 تومان ارائه می شود. قیمت دوغ نیز دو هزار تومان ، آب معدنی کوچک هزار تومان و بزرگ دو هزار تومان درج شده است.اما با مراجعه به رستوران داخل سالن انتظار پایانه 2 قیمت ها بالاتر و متفاوت تر می شود، در این رستوران که در طبقه بالای سالن قرار دارد،قیمت هر پرس باقالی پلو با ماهیچه 75 هزار تومان و قیمت سوپ دوبرابر قیمت موجود در رستوران مجموعه پذیرایی هما یعنی 12 هزار تومان است.

هرچند کیفیت مواد غذایی ارائه شده مقداری می تواند در قیمت غذا موثر باشد اما تفاوت صد درصدی مقداری عجیب به نظر می رسد آن هم درحالی که این دو رستوران در فاصله نزدیک به یکدیگر قراردارند و اتفاقا فضای رستوران هما که خارج از مجموعه پایانه فرودگاه است، شیک تر و تمیزتر است.

قیمت انواع فست فود در رستوران پایانه 4 نیز بالاست به طوری که از 23 هزارتومان برای ساندویچ ژامبون مرغ شروع می شود و تا 42 هزارتومان برای پیتزای مخصوص ادامه دارد.همچنین در یکی از فست فود های فرودگاه یک پرس سیب زمینی سرخ شده به قیمت 17 هزار تومان به فروش می رسد.

قیمت آب میوه و نوشیدنی در کافی شاپ ها و فروشگاه های داخل پایانه های فرودگاه مهرآباد واقعا بالاست و قیمت تنقلات بعضا بی ضابطه است، مثلا چیپسی که قیمت روی آن پس از افزایش قیمت های اخیر دو هزارتومان درج شده، دو هزار و 500 تومان عرضه می شود یا آب هویجی که در داخل شهر بین پنج تا حداکثر 10 هزارتومان فروخته می شود در چند فروشگاه داخل پایانه 2 به قیمت هرلیوان بزرگ 18 هزار تومان است.

نوشیدنیهای گران

قیمت انواع نوشیدنی نیز وضعیت مشابهی دارد،مثلا کافه گلاسه با قیمت 21 هزار تومان داخل یکی از رستوران ها سرو می شود یا قهوه ترک 20 هزار تومان و قهوه فرانسه 22 هزار تومان، کیک گردویی و پودر شکلاتی نیز این جا 16 هزارتومان و بستنی مخصوص 18 هزار تومان قیمت دارد که حتما بیرون از فرودگاه می توانید آن ها را به قیمت های به مراتب کمتر پیدا کنید.

وقتی درباره گران بودن قیمت آب هویج 18 هزارتومانی به متصدی یکی از این فروشگاه ها اعتراض می کنم و می گویم این آب هویج در داخل شهر هفت هزار تومان است، پاسخ می دهد: جا با جا فرق می کند، این جا فرودگاه است و گران ترین جای شهر، هرمتر مربع این فروشگاه ها متری 4 میلیون تومان تمام می شود! می پرسم: متری 4 میلیون تومان برای خرید است یا اجاره؟ می گوید: اجاره! این جا دولتی است و امکان خرید زمین فروشگاه وجود ندارد.

عینک دودی 75 تا 920 هزار تومانی!
برخی از فروشگاه های داخل فرودگاه مهرآباد به فروش کالاهای لوکس یا فانتزی مثل انواع زینت آلات و انگشتر، عینک دودی و … تعلق دارد که برخی از مسافران پولدار فرودگاه احتمالا به سراغ آن ها می روند اما چیزی که عجیب است تفاوت قیمت بسیار زیاد درآن هاست، مثلا فروشگاهی در پایانه 2 یک نوع عینک دودی مردانه متعلق به نشان تجاری وارداتی را 920 هزار تومان عرضه می‌کند و فروشگاهی دیگر در پایانه 4 انواع عینک دودی مردانه را از قیمت 230هزار تومان تا حتی 75هزار تومان می فروشد.