فوریه 01
کلیپ صوتی دریچه ایی رو به آگاهی (نسل کشی و دادخواهی)
مهمانان برنامه :رضوان مقدم ( پژوهشگر، فعال حقوق بشر و فعال حقوق زنان ) و حمید حمیدی ( محقق، پژوهشگر و فعال حقوق بشر )
با اجرای : مریم مرادی
تدوین : محمد گلستان جو
فوریه 01
امام جمعه: رژیم شاه از نظام سعودی بدتر بود
امامی کاشانی در خطبههای این هفته نماز جمعه تهران اظهار کرد: سالروز ورود امام بزرگوارمان را به ملت بزرگ ایران و همه ملتهای حق طلب تبریک عرض میکنم. امام با توکلی که به خدا داشت، آن قیام را برپا نمود و ملت ایران با شجاعت و شهامت با این حرکت به دنبال امام، جریان انقلاب را به اینجایی رساندن که الان در دنیا به نام جمهوری اسلامی شناخته میشود.
فوریه 01
آرش صادقی؛ شکنجه درمانی به جای شیمی درمانی
سایت ایران کارگر: زندانی سیاسی آرش صادقی که در زندان گوهردشت کرج دوران حبس خود را سپری میکند، از چندی پیش به دلیل ابتلا به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندروسارکوما با تاخیر بسیار مورد عمل جراحی قرار گرفت. درمان این زندانی به دلیل تعجیل مسئولان زندان برای بازگرداندن او به زندان نیمه تمام ماند. آرش صادقی در زمان اعزام و در بیمارستان با بدرفتاری مامورین زندان مواجه شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
پس از عمل جراحی، دست وی به دلیل درمان نیمه کاره، از ناحیه جراحی شده به شدت عفونت کرده و دچار تورم شده است. علاوه بر این عصبهای حسی دست وی نیز از کار افتاده است. هم اکنون با گذشت نزدیک به ۵ ماه از عمل جراحی وی، علیرغم نظر پزشک مبنی بر اسکن مجدد مغز و استخوان و تحت نظر بودن ماهانه او در بیمارستان خارج از زندان، مسئولان زندان از اعزام وی جلوگیری میکنند.
عفونت دست آقای صادقی به خاطر عدم رسیدگی پزشکی و شرایط نامناسب زندان روز به روز بدتر شده تا جایی که علاوه بر از کار افتادگی عصبهای حسی، از کتف تا انگشتانش به شدت ورم کرده و سیاه شده است. با این حال با وجود پیگیری های مکرر خود و همبندیان و خانوادهاش، بدستور رییس زندان از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری شده است.»
کندروسارکوما یکی از شایع ترین تومور اولیه بدخیم استخوانی در سنین نسبتا جوانی است که در آن سلولهای بدخیم غضروف ساز تولید تومور میکنند. حدس زده میشود که در کشور ما سالیانه یکصد مورد جدید آن ایجاد میشود. زندان رجایی شهر کرج تاکنون شاهد جان باختن تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله محسن دکمهچی به دلیل محرومیت از دریافت خدمات درمانی بوده است.
اعتراض سازمانهای حقوق بشری
محروم نگه داشتن و آزار آقای صادقی از سوی مسئولان زندان، موجب نگرانی مدافعان حقوق بشر از سرنوشت این کنشگر مدنی بیمار شده است. در همین رابطه سازمان عفو بینالملل و سازمان دیدبان حقوق بشر طی ماههای اخیر با صدور دو بیانیه جداگانه نسبت به برخورد مسئولان با آرش صادقی اعتراض کردهاند.
یادآوری میشود که آرش صادقی، مطابق حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب باید ۱۱ سال و ۶ ماه را در زندان سپری کند. خانم گلرخ ایرایی، همسر آرش صادقی نیز در زندان اوین دوران زندان خود را سپری میکند.
فوریه 01
دستکم ۱۵ نفر در ارتفاعات بازفت مفقود شدند
به گزارش خبرگزاری “فارس” مدیر جمعیت هلالاحمر چهارمحال و بختیاری گفته: «طبق گفته شاهدان محلی دو نفر از مفقودان در دره سقوط کردهاند. هیچ اطلاعی از وضعیت مفقودان وجود ندارد و مجددا صبح فردا بالگرد جهت جستوجوی مفقودان به منطقه بازفت اعزام میشود.»
فوریه 01
کره شمالی مصمم به نابودی مراکز غنی سازی
بیگان گفته البته آمریکا ابتدا نیاز دارد که “درک کاملی” از ابعاد برنامه تسلیحاتی کرهشمالی به دست آورد.
او افزود: آمریکا مذاکراتی با کره شمالی برای تدوین طرح نقشه راهی برای مذاکرات قبل از اجلاس رهبران دو کشور در پایان فوریه خواهد داشت.
فوریه 01
تازه ترین اظهارات یک خبرنگار افشاگر فساد
او میگوید: « یکی از قوا در رسیدگی به پروندهها به من میگوید گزارشی که به دست شما میرسد را چرا رسانهای میکنید. شما سند را به دادستان تهران بدهید، تا خودش آنها را بررسی کند، شما وظیفه شرعیتان را انجام دادهاید، حالا پیگیری شود یا نه، از نظر شرعی چیزی به گردن شما نیست.»
در حالی که به گفته این خبرنگار، “در هیچ جای دنیا وظیفه رسانه انجام حجت شرعی نیست” بلکه مسئولیت رسانه “انتشار مسائل، فسادها و رانتهاست.”
حفظ آبروی دزدان و غارتگران
دادستان تهران درخصوص یک حکم صادر شده برای یک فرد رسانهای گفت: حفظ آبروی افراد یک چیز است و مبارزه با فساد یک چیز دیگری است. اینجا یک خلط مبحثی رخ داد که گفتند این فرد به خاطر افشاگری محکوم شده است.
جعفری دولت آبادی گفت: یاشار سلطانی به خاطر افشاگری محکوم نشده است و پرونده افشاگری وی هنوز مفتوح است ایشان به خاطر شکایت یک سری افراد حقیقی و اینکه نتوانست ادعایش را ثابت کند محکوم شد.
جعفری دولت آبادی تصریح کرد: فرض کنید یک فردی می آیاد ادعا می کند می گوید من داماد فلانی هستم در صورتی که این موضوع صحیح نیست خب این افشاگری نیست بلکه این افترا است و ما مرزی بین افترا و افشاگری قائل هستیم.
واکنش یاشار سلطانی به حکم ۵ سال حبس برای او
… خبرگزاری میزان متعلق به قوه قضاییه محتوای حکم شعبه۱۵ دادگاه انقلاب را منتشر کرد که در آن به ۵سال حبس محکوم شدهام. برای اطلاع و قضاوت افکارعمومی جزییات دادگاه و حکم را منتشر خواهم کرد. این حکم ناعادلانه را به فرصتی برای مبارزه با فسادتبدیل و ایران را به مفسدان نمیسپاریم…
حکم حبس برای یک روزنامه نگار افشاگر
رای پرونده یاشار سلطانی، فعال رسانهاي كه طي سالهاي اخير به افشاگري درباره مفاسد اقتصادي اقدام كرده است، از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران صادر شد.
اتهامات وی به شرح زیر بوده است:
الف) جمع آوری و انتشار اطلاعات طبقه بندی شده مربوط به سازمان بازرسی کشور
ب) نشر مطالب خلاف واقع به قصد تشویش اذهان عمومی
پ) افترا نسبت به شرکت عمران تکلار
ت) تهدید نسبت به شرکت عمران تکلار
بر اساس رای صادره، این فرد به استناد مواد 669، 697، 698 و 134 قانون مجازات اسلامی در مورد اتهام بند ب به تحمل 2 سال حبس، در مورد اتهام بند پ به تحمل یک سال حبس و در مورد اتهام بند ت به دو سال حبس محکوم شده است. همچنین با توجه به محتویات پرونده و استنادات بندهای پ، ح و ذ ماده 23 قانون مجازات اسلامی به مدت 2 سال از عضویت در احزاب، گروهها، دسته جات سیاسی، فعالیت در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات و خروج از کشور محروم شده است.
براساس رای صادره از شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی ایام بازداشت به استناد ماده 27 قانون مجازات اسلامی کسر و محاسبه میشود. پرونده در مورد اتهام بند الف متهم ردیف اول (یاشار سلطانی) و اتهام بند الف متهم دیگر این پرونده ( احمد حکیمی پور) در مورد تهیه و انتشار اسناد طبقه بندی است، همچنان مفتوح است.
گفتنی است، حکم صادره حضوری بوده و ظرف مدت 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است.
فوریه 01
فرق SPV با INSTEX برای رژیم ایران چیست؟
به گزارش اسپوتنیک، سوالی که پیش می آید این است که فرق این دو چیست و چرا اوروپایی ها همان SPV را ارائه ندادند و امتیاز این راهکار پیشنهادی برای ایران چه خواهد بود.
SPV قرار بود یک ساز و کار مالی برای مقابله با تحریم های ایالات متحده علیه ایران باشد و به نوعی یک رویارویی میان اتحادیه اوروپا و آمریکا ایجاد می کرد، و بنا بود که ستون فقرات SPV بر مبنای قانون مقابله با تحریم های ثانویه ایالات متحده بر علیه کوبا بنا شود و به ایران و شرکت های اروپایی کمک کند تحریم های آمریکا را دور بزنند.
در این ساز و کار همه شرکت ها و موسسات مالی اوروپایی که تمایل داشتند با ایران همکاری کنند از نوعی حمایت و مصونیت در قبال تحریم های ایالات متحده برخوردار می شدند و بر اساس آن ایالات متحده مجاز نبود تا قوانین داخلی خود را بر علیه دیگران اعمال کند و اگر ایالات متحده در جایی شرکت و یا موسسه ای را جریمه می کرد کشورهای اروپایی هم مجاز بودند که تلافی کنند و جریمه آن شرکت را جبران کنند.
با این ساز و کار همه شرکت ها و موسسات مالی اروپایی می توانستند بدون دغدغه با ایران تعامل داشته باشند و نفت ایران را بخرند و در مقابل هم پول ایران را به یورو تحویل دهند و هم اینکه هرگونه کالایی را ایران نیاز داشت از شرکت های اروپایی خریداری کند و اگر شرکت های اوروپایی تمایل به سرمایه گذاری و انجام پروژه هایی در ایران بودند نیز دیگر مشکلی نداشتند.
اما ایالات متحده کشورهای اروپایی و هم سیاست مداران ارشد اروپایی را تهدید کرد که اگر این ساز و کار مالی راه اندازی کند با برخورد بسیار شدیدی از طرف آمریکا مواجه خواهند شد. کشورهای اروپایی هم به قول آقای ظریف تصمیم داشتند دل به دریا بزنند ولی نمی خواستند پاچه هایشان خیس شود.
پس برای اینکه اروپایی ها به نوعی یک دهن کجی به دولت آمریکا کرده باشند ولی از زیر چتر سیاست های آن هم خارج نشوند تصمیم گرفتند INSTEX را راه اندازی کنند، آنها حتی جرئت نکردند از نام SPV استفاده کنند.
در این ساز و کار که فعلا هنوز اجرایی نشده فقط تبادلات دارو و مواد غذایی که از طرف ایالات متحده مورد تحریم نیستند میان ایران و اروپا مورد تعامل قرار می گیرد. یعنی فعلا قرار نیست که این ساختار همه تعاملات تجاری اتحادیه اروپا با ایران را شامل شود. خواسته ای که ایران طبق توافق هسته ای از اتحادیه اروپا داشت. اینکه حالا این ساختار کی عملیاتی شود نیز هنوز مشخص نیست.
فوریه 01
تازه ترین توئیت فارسی وزیر امور خارجه آمریکا
مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب در ایران در صفحه توئیتر خود کارنامه جمهوری اسلامی را “۴۰ شکست رژیم ایران” توصیف کرد.
مایک پمپئو نوشت: حتی رییس جمهورتان به ۴۰ سال شکست رژیم ایران اعتراف می کند.
وزیر خارجه آمریکا افزود: نیازی نبود اینطور باشد، اما رژیم حاکم شما همواره ایدئولوژی را بر منافع و رفاه مردم ایران ترجیح داده است.
به گزارش صدای آمریکا، آقای پمپئو در پایان از هشتگ #چهل_سال_شکست استفاده کرد.
این چندمین بار است که وزیر خارجه آمریکا برای ارتباط با مردم ایران به فارسی پیامی را در توئیتر خود منتشر می کند.
ایران را باید به ایرانیها برگردانیم
وزیر خارجه آمریکا پیش تر در سفر به ریاض و پس از پایان گفتگوها در جمع خبرنگاران گفت: مقابله با بدخواهیهای رژیم ایران در منطقه در صدر مذاکرات او بوده است.
بر اساس متن این گفتوگوی مطبوعاتی که در سایت وزارت خارجه آمریکا منتشر شده است، وزیر خارجه آمریکا گفته: هدف اصلی ما مقابله با هرگونه افراطگرایی است. حالا وقتی دقیقتر نگاه کنید، میبینید که اینها همه به نحوی به رژیم ایران مرتبط است.
مایک پمپئو گفت: در جریان این سفر در مورد این که به مردم ایران پیام دهیم که آمریکا به طور جدی خواهان تقویت آنها است و میخواهد فرصتهای مناسبی برای مردم ایران ایجاد کند، صحبت کردیم.
وزیر خارجه آمریکا افزود: تلاش ما که در این سفر بحث شد هم این است که ایران را به ایرانیها برگردانیم تا به کشوری نرمال تبدیل شوند.
فوریه 01
ایران؛ بازی فوتبال و رویارویی دو مجموعه ارزشی
شکوه میرزادگی
از جوانی هیچوقت علاقه ی خاصی به فوتبال نداشتم و معمولا خبرهای آن را دنبال نمی کردم. با این حال همیشه دیدن مسابقات آن، به ويژه همراه با دوستان و خانواده، برایم هیجان انگیز بود. اما در چندین سال گذشته که در خارج ایران زندگی می کنم، هر بار که تيم ملی فوتبال ایران برای انجام مسابقه به کشوری می رود، کنجکاوانه خبرهای آن را دنبال می کنم.
اما صادقانه بگویم که در این سال ها، بیش از آن که از تماشای مسابقات و یا برد و باخت ها به هیجان بیایم، از دیدن ایرانی هایی که از سراسر دنیا برای تماشای این مسابقات و تشویق بازیکنان مان در استادیوم ها حضور پیدا می کنند خوشحال می شوم؛ به ويژه وقتی که می بینم برخی از دختران و پسران جوان سر و صورت خودشان را سبز و سفید و سرخ کرده و پرچم شیر و خورشید نشان مان را در طول مسابقات به شکلی خستگی ناپذیر به حرکت در آورده اند.
يعنی، همین که هنوز هم – پس از 40 سال – این حکومت نتوانسته نشان های برجسته ی هويت و فرهنگ ایرانی را از جوان هایی بگیرد که در دوره ی تسلط فرهنگ ضد ايرانی آن ها بدنیا آمده اما تحت تأثير آموزش های آنان قرار نگرفته اند. باید خوشحال و سرفراز بود
اخیراً هم متوجه شده ام که گویا تعداد کسانی که از کشورهای مختلف جهان به دیدن مسابقات می روند زیادتر از هميشه شده است؛ چرا که چند نفری از دوستان و آشنایان را می شناسم که از اروپا و حتی امریکا هم در جريان مسابقات مسکو و هم در مسابقه اخیر در امارات به دیدن این مسابقات رفته اند و همه شان هم این جمله را با شکل های متفاوتی گفته اند که: «می رویم تیم ایران را تشویق کنیم».
اما، پس از هر دوی این مسابقات، از دوستانم حرف هایی را درباره برخی ایرانی هایی که از ایران برای دیدن فوتبال آمده بودند شنیده ام که به راستی دردناک اند.
تقریباً همه ی این دوستان، که بیشترشان یا در خارج به دنیا آمده و یا سال های زیادی را در خارج بوده اند، بدون این که با هم آشنایی داشته باشند، با تعجب از رفتار ایرانی ها و برخوردهای بی ادبانه آن ها می گویند، از این که برخی از اين از ايران آمدگان حق دیگران را در نظر نمی گیرند، دور و برشان را پر از آشغال و کثافت می کنند، و يا بلند بلند حرف می زنند و از کلماتی زننده استفاده می کنند.
جوانی از اقوامم که از ایتالیا به مسکو رفته بود می گفت مدت ها طول کشید تا به دو جوان از ایران آمده حالی کنیم که بلیت ها شماره ی محل نشستن دارند و اشخاص نمی توانند در جای دیگران بنشینند؛ و بالاخره هم ناچار شدیم ماموری را پیدا کنیم تا آن ها را وادار به تغییر جا کند. دوست دیگری که از انگلیس رفته بود می گفت: مقابل دوست انگلیسی ام از رفتار کسانی که از ایران آمده بودند خجالت می کشیدم. خوشبختانه او فارسی نمی دانست تا کلمات زشت آن ها را بفهمد.
دوست دیگری که سی سالی ست در آمریکا زندگی می کند و اخیراً از امارات برگشته بود حیرت زده و سرخورده می گفت: «محال است که ماها بتوانیم دیگر در ایران زندگی کنیم. این ها هیچ شباهتی با ایرانی هایی که ما با آن ها بزرگ شدیم و یا ایرانی هایی که در خارج هستند ندارند».
همه ی این افراد می گفتند: کاملا و به روشنی می شد فهميد که چه کسانی از ایران آمده اند و کدام ایرانی ها از کشورهای دیگر؛ گویی دو گروه اند از دو کشور متفاوت.
البته من مطمئن هستم که همه ی ایرانی هایی که در ایران زندگی می کنند و حتی آن ها که در دوره ی جمهوری اسلامی بدنیا آمده و بزرگ شده اند این گونه نیستند. کما این که من، به دلیل کارهای مربوط به میراث فرهنگی، با ایرانی های زیادی در داخل کشور در تماس هستم و بیشترشان انسان هایی فهیمده، با ادب و با فرهنگ هستند؛ و طی سال های آشنایی هرگز حرکت و سخن زشتی از آن ها نديده و نشنیده ام. اما، در عین حال، یقین دارم که چهل سال تسلط حکومتی قرون وسطایی اثرات بدی بر آن جامعه گذاشته است؛ حکومتی که حتی سران اش نه ادب و نزاکت می شناسند و نه حق و حقوق کسی را رعايت می کنند؛ حکومتی که اهل حق کشی ست، اهل فساد و دروغ و دزدی ست؛ حکومتی که از رادیو و تلویزیون دولتی اش می شود رکیک ترین کلمات را – آن هم در «درس» های مذهبی و از زبان به اصطلاح «آيات خدا» – شنید؛ کلماتی که در کشورهای پیشرفته قبل از ساعت هشت شب، به خاطر بچه ها و نوجوان ها، از تلویزیون ها و رادیوها حذف می شوند.
در عین حال این نکته را نباید فراموش کرد که در چند سال اخیر رژيم اسلامی، به همراه هر گروه ورزشی که برای مسابقات به خارج می آیند، تعداد زیادی از ماموران و خانواده های آن ها را، با تعداد زیادی پرچم جمهوری اسلامی به خارج می فرستد تا هم این پرچم ها را بین خارج کشوری ها پخش کنند و هم برای آن دسته از ایرانیان خارج کشوری که که به دیدن این مسابقات می روند و مایل نیستند پرچم جمهوری اسلامی را به دست بگیرند فضای نامناسبی فراهم آورند.
اينگونه است که حضور تيم های ملی ايران در اين مسابقات اغلب صحنه را به ميدان ستيزی پنهان تبديل می کند که در آن دو فرهنگ و دو مجموعه ی ارزشی رو در روی هم قرار می گیرند.
با این امید که اين ستيزه ارتجاع و پيشرفته بزودی تبديل به نمايش بزرگ ارزش های زیبا و به روز شده فرهنگ ايرانی مان شود.