Previous Next

تکرار حادثه اتوبوس دانشجویان در بوئین زهرا

اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه دولتی شهرستان بوئین‌زهرا بر اثر سرعت بالای راننده حادثه دید.

به گزارش ایلنا، اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه دولتی فنی و مهندسی شهرستان بوئین‌‎زهرا استان قزوین به علت داشتن سرعت بالا از جاده خارج شد و حادثه دید؛ به گفته دانشجویان این اتوبوس پیش از این هم، چند بار به علت نقص فنی در حاشیه جاده متوقف شده بود.

در این حادثه، یک دانشجوی دختر مصدوم شده است.دانشگاه فنی مهندسی بویین زهرا به عنوان دومین دانشگاه دولتی زیرمجموعه آموزش عالی پس از دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) در سال 90 راه‌اندازی شده است.

روز سه‌شنبه چهارم دی ماه امسال نیز 10 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد علوم تحقیقات هم در اثر تصادف جان خود را از دست داده بودند.

آمار هولناک انتقال ایدز در میان نوجوانان ایرانی


رشد چشمگیر آمار ایدز در میان نوجوانان ایرانی

رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران: مسئولان آموزش و پرورش فقط انکار می‌کنند

رئیس مرکز تحقیقات ایدز گفت: متاسفانه آمار ایدز در میان نوجوانان رشد چشمگیری داشته است و مسئولان بخش‌های آموزشی نیز همواره ترجیح می‌دهند سکوت کنند و به انکار این موضوع مهم بپردازند که بسیار مخرب است.

دکتر مینو محرز (رئیس مرکز تحقیقات ایدز) در گفت‌و‌گو با ایلنا، با اشاره به رشد ده برابری ایدز در زنان در ایران گفت: شیوع بیماری ایدز در نواجونان نیز بالا گرفته است. آموزش و پرورش نیز نسبت به آگاه سازی نوجوانان ضعیف عمل کرده و در این زمینه اطلاع‌رسانی نکرده است؛ به همین دلیل زمانی که با نوجوانان مبتلا به ایدز صحبت می‌کنیم، آنها نسبت به چگونگی برقراری ارتباط و راه‌های شیوع بیماری اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.

رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران در توضیحات بیشتر گفت: در همه جای دنیا رسانه‌ها در آگاه‌سازی مردم نسبت به بیماری ایدز نقش بسیار مهمی دارند و دلیل تاثیر گذاری آنها، پرداختن مداوم و مستمرشان به مقوله ایدز است، اما در ایران اینگونه نیست و سازمان صدا و سیما و شبکه‌های مختلف رادیویی در این زمینه همواره بسیار ضعیف عمل کرده‌اند.

آمار هولناک درباره انتقال ایدز از راه تماس جنسی در بین زنان

رئیس مرکز تحقیقات ایدز: انتقال جنسی ایدز بین زنان کشور ۱۰ برابر شد

گزارش قبلی: رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران گفت: از دو سال پیش اصلی‌ترین راه انتقال ایدز در کشور تماس جنسی است. زمانی انتقال این بیماری ۹۷ درصد در معتادان مرد و سه درصد در زنان معتاد بود، اما طی دو سال اخیر تعداد زنان مبتلا از طریق روابط جنسی ۱۰ برابر شده است.

به گزارش ایرنا، دکتر مینو محرز افزود: اکثر مبتلایان به ویروس ایدز در کشور ۲۵ تا ۴۰ ساله هستند و به علت ضعف اطلاع رسانی و نبود آموزش در مورد انتقال ایدز از طریق رفتار‌های پرخطر جنسی، جوانان در معرض ابتلا به این بیماری هستند.

ا وی هشدار داد: به دلیل تماس جنسی ایدز در جوانان به ویژه زنان رو به افزایش است باید سطح آگاهی جامعه را افزایش داد، زیرا بیماران جدید اغلب تحصیلکرده هستند و از سطح اجتماعی خوبی برخوردارند.

افزایش صیغه

شهناز سجادی (دستیار ویژه در امور حقوق شهروندی معاونت امور زنان و خانواده) به خبرگزاری ایلنا گفت: متاسفانه این سایت‌های مجاز و غیرمجاز زنان، دختران جوان، مردان و پسران را به ازدواج‌های موقت ترغیب می‌کنند و آنقدر از ازدواج موقت تعریف و آن را معرفی کرده‌اند و افراد را به ازدواج موقت تشویق کرده‌اند که قبح آن در میان خانواده‌ها و جوان‌ها از بین رفته است و ما امروز با افزایش ازدواج‌های موقت روبرو هستیم.

وی افزود: در حال حاضر نیز مدام تبلیغ می‌کنند که یک نوجوان کمتر از ۱۳ سال نیاز جنسی دارد و باید ازدواج کند، مسلم است که انسان نیاز جنسی دارد، اما همانطور که گفتم در هر دوره‌ای باید به یک روندی از رشد و تعالی انسان پرداخته شود.

سجادی با اشاره به آسیب‌های ناشی از کودک‌همسری گفت: ممانعت از تحصیل کودکان، عارضه‌ها و خطرات ناشی از حاملگی زودرس، خشونت علیه زنان و فاصله سنی که بین دختران و مردان میانسال وجود دارد از آسیب‌هایی هستند که ناشی از کودک همسری است.

وی با بیان اینکه جامعه ما باید از حقوق کودکان حمایت کند، تصریح کرد: از حقوق انسانی کودک این است که بتواند تحصیل کند و در دامن پدر و مادر رشد و کودکی کند و این مسائل جزو حقوق شهروندی کودکان است و ما حق نداریم دوره کودکی را حذف کنیم.

طرح جدید آمریکا علیه رژیم ایران در سوریه


نتانیاهو: به انبار تسلیحات رژیم ایران در فرودگاه دمشق حمله کردیم

مقامات آمریکایی اعلام کرده‌اند که دولت دونالد ترامپ، از طریق مایک پومپئو، وزیر خارجه، تاسیس ائتلافی از کشور‌های عربی را آغاز کرده است که هدف آن اخراج تمام نیرو‌های رژیم ایران از سوریه است.

این طرح وزارت خارجه آمریکا در حالی ارائه شده که رئیس‌جمهور این کشور، دونالد ترامپ، دستور داده تمام نیرو‌های نظامی آمریکایی از سوریه خارج شوند.

بنا به گفته وبگاه واشنگتن‌فری‌بیکن، وزارت خارجه آمریکا، یک گزارش برگ (فکت شیت) منتشر کرده که در آن سیاست آمریکا، اخراج همه نیروهای رژیم ایران از سوریه توصیف شده است.

این وزارتخانه اعلام کرده که پومپئو در کشور‌های حوزه خلیج فارس، بر نقش‌هایی تاکید خواهد کرد که این کشور‌ها در منطقه برعهده خواهند گرفت.

در گزارش دستگاه دیپلماسی آمریکا آمده که این کشور بر ضرورت رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک و صلح‌آمیز برای بحران سوریه تاکید خواهد کرد. راه حلی که همه نیرو‌های رژیم ایران از سوریه را از این کشور اخراج می‌کند.

به انبار تسلیحات رژیم ایران در فرودگاه دمشق حمله کردیم

نخست‌وزیر اسرائیل امروز گفت: ارتش این کشور بامداد شنبه گذشته به اهدافی در خاک سوریه حمله کرده که هدف آن یک انبار تسلیحات رژیم ایران در فرودگاه بین‌المللی دمشق بوده است.

به نوشته روزنامه جروزالم‌ پست، نتانیاهو اظهار داشت: در همین 36 ساعت پیش نیروی هوایی به اهدافی در سوریه حمله کرد. ما ثابت کرده‌ایم که جای‌گیری رژیم ایران در سوریه را متوقف می‌کنیم.

اسرائیل تاکنون به شکل متناوب اهداف مختلفی را در سوریه مورد حمله قرار داده است. این کشور می‌گوید که اهداف نظامی وابسته به رژیم ایران و انبارهای مهمات سلاح متعلق به حزب‌الله لبنان را هدف قرار می‌دهد.

از ماه آوریل سال گذشته میلادی تاکنون نیروهای سپاه و حزب الله لبنان چندین بار هدف حملات هوایی قرار گرفته‌اند. اسرائیل تاکید می‌کند که اجازه نخواهد داد نیروهای سپاه پاسداران در سوریه پایگاه نظامی دائمی داشته باشند.

آیا کوه اتحاد چپ ء جمهوریخواه موش زائید؟

عبدالستار دوشوکی

بیانیه سلبی چهار سازمان جمهوری ‌خواه یکی از مایوس کننده ترین اقداماتی بود که در این برهه از زمان که ضرورت اتحاد همه آحاد ملت (از همه نحله های سیاسی بدون مولفه حذف) را می طلبد باعث بهت و نومیدی بسیاری شده است زیرا بقول حافظ شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد, هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. حال که سخن از مو شد, باید بصیرت سیاسی دیدن پیچش مو را نیز داشت. کسانی که به “اشارتهای ابرو” نیز چشمی دارند, در لابلای سطور این بیانیه پیغام نهفته ای را می بینند که برای آنهایی که نمی خواهند “من” و “تو” “ما” بشویم بسیار دلگرم کننده است, و برای “امیدواران آزادی” مایه بسی دلسردی.

اینکه بخشی از جریانات جمهوری خواه موفق شده اند منشاء اتحاد بین خود باشند, امری بسیار خوشایند و مغتنم است, و آن را باید به فال نیک گرفت. زیرا آغاز حرکت قطار اتحاد بر روی ریل همگرایی همه نیروها ضرورت مبرم زمان ما است. اما دریغا از این اتحاد که در اولین ایستگاه و با اولین بیانیه اعلام نمودند این قطار خصوصی و “خودی” است. و حتی بقیه جمهوریخواهان غیرخودی نیز در آن جایی ندارند, چه برسد به مشروطه خواهان و دیگر غیرخودی ها. معمولا اولین بیانیه یک ائتلاف یا جریان نوپا باید مبنای “ایجابی” داشته باشد که در آن با نگاهی مثبت و امیدوارکننده برنامه سیاسی خود را ارائه می دهد. یعنی اعلام کنند که در سپهر سیاسی اپوزیسیون چه می خواهند. شوربختانه خشت اول این اتحاد بر مبنای نگاهی سلبی و حذفی بنا شده است که در آن فقط گفته شده است “چه نمی خواهند”. آنها اعلام کرده اند که نه تنها با مشروطه خواهان پارلمانی اتحاد و همگرایی نخواهند داشت بلکه بقیه جمهوری خواهان و حتی نیروهای چپ مستقل که سودای آزادی وطن در سر می پرورانند را از ایجاد چنین همسوئی و ائتلافی بر حذر می دارند. آنهایی که توانایی و بینش سیاسی درک معنای بین خطوط بیانیه را دارند نیک می دانند که این بیانیه نه تنها در راستای نفی غیر دمکراتیک حق طرفداران مشروطه پارلمانی می باشد, بلکه هشداری است به بقیه جمهوری خواهان از جمله فعالان “شورای مدیریت دوران گذار” که نشست و برخاست با “دیگران” برای ایجاد اتحاد و رهایی وطن در ایدئولوژی چپ سنتی ایران نمی گنجد. و شاید برخی نیز ادعا کنند که این بیانیه به نوعی “تکفیر” بقیه نیروهای چپ مستقل و جمهوریخواه نیز است.

این بیانیه بقیه جمهوریخواهان را شتابزده و ساده انگار قلمداد می کند که با نادیده انگاشتن تمایزهای هویتی و سوابق تاریخی، به دنبال اتحاد همگان ذیل عنوان کلی دموکراسی هستند. این بیانیه به صراحت تمامی اشکال پیشامدرن حکمرانی نظیر مشروطه پارلمانی را نفی می کند و آن را مغایر با دمکراسی می داند. حسرت من اینجاست که این بیانیه توسط کسانی نوشته شده است که در کشورهای دمکراتیک پادشاهی نظیر سوئد, دانمارک, نروژ, بریتانیا, هلند, اسپانیا و بلژیک زندگی می کنند و قدرت تمایز بین این کشورهای دمکراتیک و مدرن با جمهوری هایی نظیر کره شمالی, سوریه, چین, روسیه, ونزوئلا و دهها جمهوری دیگر را ندارند و بقول شاملو با اتکا به ساعت شماطه دار خویش می خواهند بیچاره خلق را متقاعد کنند که فرم ظاهری حکومت رابطه مستقیم و تفکیک ناپذیری با ماهیت دمکراتیک آن دارد؛ و اینکه دمکراسی فقط می تواند در فرم “جمهوری” میسر شود و الاغیر! من حقیقتا در عجبم که چطور انسانهایی که بین ٣٠ تا ٤٠ سال (و برخی حتی ٥٠ سال) در کشورهای دمکراتیک پادشاهی اروپایی زندگی کرده اند و هنوز هم با اصرار نظام پادشاهی پارلمانی را مردود و مذموم و همسنگ نظام “فقاهتی” می دانند.

نباید ادعا کرد که ارتش سایبری رژیم که برای ایجاد تفرقه, اتهام پراکنی و “دوبه هم زنی” و با هدف مسموم خنثی سازی متقابل در بین اپوزیسیون فعال است, بهمراه تئوریسن های وحشت زده دکترین “حفظ نظام تحت هر شرایطی” در داخل ایران از انتشار این بیانیه ناخرسند نیستند. زیرا تا آنجایی که نگارنده اطلاع دارد اکثریت قاطع شخصیت ها و فعالان ارجمند در این چهار جریان انسانهای بسیار محترم و مبارزی هستند که آنها نیز همانند دیگران دغدغه وطن دارند؛ و در بسیاری از موارد از جمله انتشار نوشته های بنده در سایت ها و رسانه های خویش با بزرگواری و منش بالا نسبت به من لطف و محبت فراوان دارند؛ که مدیون آنها هستم . بنابراین این نوشتار در مورد جایگاه ارزشمند و قابل احترام این شخصیت های فرهیخته نیست, بلکه نقد بی تعارف موضعگیری سیاسی آنها در این بیانیه در قبال “غیرخودی ها” است. و اینکه منفذ ورودی اسب تراوای تفکر “نفی غیرخودی” در این بیانیه از کجاست, نیز از حوصله این نوشتار موجز خارج است.

باور کنید اگر چهار سازمان مشروطه خواه بیانیه مشابهی صادر می کردند و نظام پادشاهی را آینه مطلق دمکراسی معرفی می کردند و جمهوریت را با استناد به برخی از جمهوری های مستبد و حتی موروثی, کاملا نفی می کردند و بجای مبارزه با جمهوری اسلامی اولویت راهبردی خود را مبارزه با طیف وسیع “آزادیخواهان جمهوریخواه ایرانی” معرفی می کردند؛ نقد بنده نسبت به آنها بسیار شدیدتر و بی تعارف تر از این می بود. حال بگزریم از اینکه ممکن بود برای چنین “گستاخی” جوی خون براه می افتاد. زیرا تجربه تلخ ٤٠ ساله تامگرایی و انحصارطلبی جمهوری اسلامی و دهها سال زندگی در کشورهای دمکراتیک (پادشاهی پارلمانی و جمهوری) اروپایی به ما آموخته است که با سعه صدر و آزادمنشی, دگراندیشان مخالف خود را نفی نکنیم و همانند شیوه متداول در جمهوری اسلامی آنها را متهم به نوکری و مزدوری اجانب و وابسته امپریالیسم و استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی و غیره نکنیم. آن هم در شرایطی که حداقل برخی از این رفقا برای برپایی “دیکتاتوری پرولتاریا” در ایران دریافت کمک مالی از کشورهای کمونیستی و به اصطلاح اردوگاه سوسیالیم را افتخار می دانستند.

بیانیه اتحاد با دو مدل “موروثی” بخوان پادشاهی و “ولایی” بخوان جمهوری اسلامی را توامان رد می کند. تا آنجایی که حافظه نگارنده یاری می دهد حداقل بخش هایی از یکی از این جریانات چهارگانه در طی چهار دهه اخیر جمهوری اسلامی را “توامان” رد نکرده اند و آن را قابل اصلاح دانسته و در انتخابات آن با افتخار شرکت می کردند و در دفاع از بخشی از نظام (یعنی جناح استمرارطلب یا بعبارتی اصلاح طلب) فعالیت می کردند. حال چه چیزی تغییر کرده, باید تا انتخابات بعدی منتظر ماند.

شوربختانه این بیانیه مملو از تناقض و دوگانگی درمفهوم و محتواست. بیانیه بکرات صحبت از منافع ملی, اراده ی ملی, نیاز مبرم ملی, حاکمیت ملی و اهداف ملی سخن می گوید. اما در عمل منظور آنها از واژه “ملی” خودی ها هستند و الاغیر. یا وگرنه بقیه از جمله طرفداران مشروطه پارلمانی و حتی طرفدارن حکومت فقاهتی بخشی از همان ملت (خودی و غیرخودی) هستند. و نمی توان و نباید حق آنها را در انتخاب نظام مورد وثوقشان توامان رد کرد. چون این رد کردن ها و حذف کردن ها با منش دمکراتیک و آزادیخواهانه سنخیت ندارد.اگر بپذیریم که تصمیم نهایی نوع نظام بعهده مردم ایران (یعنی همه ملت ایران ـ بدون استثناء و حذف) می باشد؛ در آنصورت جنگ و دعوای حیدری نعمتی در این مرحله که نه به دار است و نه به بار, می تواند یک بحث انحرافی هدفمند یا به عبارت محترمانه “دگرسوگرانه” ماهرانه باشد. راواداری و همسویی همه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی با حفظ مواضع و باورها از ضروریات مبرم زمان ما است. زیرا قبل از رسیدن به سر منزل مقصود جمهوریخواهی یا پادشاهی, اول باید از سد جمهوری اسلامی عبور کرد. عبور از این سد مخوف با ایجاد تفرقه و چندپارچگی در بین ملت میسر نخواهد بود. شوربختانه این راستینه مسلم را آنهایی که نباید بدانند, می دانند؛ و آنهایی که باید بدانند, نمی دانند. و این بن مایه حسرت ملتی است که بقول خود بیانیه ١٧٠ سال است که برای نیل به دمکراسی فراگیر هنوز اندرخم یک کوچه است. و شاید با انحصارطلبی و خودپسندانه و با افتخار به فرقه گرایی تاریخ تلخ خود را تکرار می کند.

نگارنده می پذیرد که مولفه جمهوری خواهی برای جمهوریخواهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بعقیده من این حق آنهاست که از این مولفه دفاع کرده و آن را بعنوان گزینه برتر خویش ترویج کنند. این نه تنها حق دمکراتیک بلکه بخشی از وظیفه آنهاست. اما اهمیت استراتژیک و ارجحیت راهبردی دادن به گفتمان دوگانه جداگرانه جمهوری یا پادشاهی در مرحله کنونی مبارزه و آن را در راس راهبردی برنامه خویش قرار دادن می تواند خطایی نابخشودنی باشد. آنهم در شرایطی که به گفته تیتر خود بیانیه ضرورت زمان “نیاز مبرم ملی” و ضرورت همگرایی و مشارکت همگانی (ملی) می باشد. حال اگر اتحاد و همسوئی با “دگراندیشان” غیرخودی در اذهان ستبر ایدئولوژیکی مردان و زنان مبارز عملی و میسر نیست؛ فبها المراد ونعم المطلوب! اما حداقل در همان آغاز و به اصطلاح “بسم الله” کار می توان کمی رحمان و رحیم بود و “جنگ” را از طریق رقابت سالم و منصفانه آغاز کرد. نه اینکه با تمسک به تحریف و شایعه پراکنی های ارتش سایبری نظام که با لباس مبدل سلطنت طلب دو آتشه و “شاه اللهی” هوشمندانه به جهاد و رشادت مشغولند, شمشیر را از غلاف کشید به جنگ مشروطه خواهان رفت. اگرچه عکس آن نیز حقیقت دارد. در عمل یعنی اولویت استراتژیک و راهبردی مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی نیست بلکه “خطر بزرگتر” مشروطه خواهی پارلمانی است. این یعنی در این شرایط سراسیمگی ملت مستاصل ایران برای یافتن سرمنزل نجات, عامدانه یا از روی تعصب ائدیولوژیک “آدرس” اشتباهی دادن و است بس!

در پایان بد نیست برای آنهایی که گفتمان نقد و راواداری (tolerance) را برنمی تابند و احتمالا بنده را به باد تکفیر و شلاق اتهام می گیرند و با رد هر گونه انتقاد؛ مطلب حاضر را مردود و غیروارد تشخیص می دهند؛ خاطره ای از یک برنامه تلویزیونی مناظره که سالها پیش دیده بودم بیان کنم. یکی از شرکت کنندگان متعصب ایدئولوژیک مذهبی در پانل هنگامی که با انتقاد اینکه مذهبیون مومن و ایدئولوژیک هرگز غیرخودی و دگراندیش را بر نمی تابند و حتی به خشونت روی می آورند, روبرو شد. بناگاه از صندلی خود برخاست و فریاد کشید دروغ می گویی ای درغگوی کذاب. و سپس بسوی شخص منتقد هجوم برد و او را بزیر مشت و لگد گرفت. وقتی مجری برنامه از او پرسید چرا این کار را کردی؟ مرد ایدئولوژیک فریاد زد: “چون به دروغ تهمت ناروای خشونت طلبی زده است و ما خشونت طلب نیستیم”. من از مفصل این نکته مجملی گفتم, تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل, زیرا بعد از دهها سال زندگی در غرب داستان رواداری و دمکرات و آزادیخواه بودن ما همان داستان خالکوبی شیر مولانا است که “پهلوان” آمده بود تا نقش شیر بر پشت و شانه های ستبرش خالکوبی کند. گفت: طالعم شیر است نقش شیر زن / جهد کن رنگ کبودی سیر زن. تا شود پشتم قوی در رزم و بزم / با چنین شیر ژیان در عزم جزم. بقیه داستان و درد سوزن و شیر بی دم و سر و اشکم را همه می دانند.

اعتراف؛ حکومت ملایان به آخر خط رسیده است


مشاور رسانه ای روحانی در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا اعتراف کرده که عالیترین مقامات جمهوری اسلامی خوب می دانند که اعتراض های یک سال گذشته در کشور ریشه های عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند و از بسیاری جهات در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه هستند و مادام که این ریشه ها و علت ها به قوت خود باقی است تداوم و تعمیق اعتراض های اجتماعی در دورنمای کشور اجتناب ناپذیر است.

به گزارش رادیو فرانسه، حسام الدین آشنا همچنین تلویحاً اعتراف کرده است که برخلاف گذشته حاکمیت و شخص رهبر جمهوری اسلامی پی برده که سرکوب دیگر نمی تواند اعتراض مردم را مهار کند. به همین دلیل مشاور حسن روحانی تأکید کرده است که در مقابله با اعتراض های سال ۹۶ حکومت “پخته تر” از گذشته عمل کرد و حتا “یک نفر” – احتمالاً شخص رهبر جمهوری اسلامی – مانع از سرکوب گستردۀ اعتراض ها شد .

حسام الدین آشنا سپس می گوید که کل حاکمیت جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که ادامه وضع موجود بدون جلب اعتماد سیاسی مردم میّسر نیست، هر چند خود حسام الدین آشنا اذعان می دارد که تمام ظرفیت های درونی نظام به ته رسیده و دیگر یک نفر نمی تواند کشور را اداره و برای مسائل و مشکلات آن راه حل ارایه کند.

وی گفته است که تمام رهبران جمهوری اسلامی ایران تقریباً در سن کهولت یا نظیر هاشمی شاهرودی در پایان عمر خود هستند بی آنکه نظام اسلامی توانسته باشد نیروی جایگزین خود را از درون تولید کند. آشنا می گوید که این نظام برای ماندن دیگر از این پس به یک “اصلاح سیستمی”، به یک “پوست اندازی سنگین” نیاز دارد.

در واقع، از سخنان حسام الدین آشنا می توان چنین برداشت کرد که نظام اسلامی ایران به این نتیجه رسیده که در بن بست است و در عین حال راه برون رفت از آن را نمی داند.

سال هاست که رهبران جمهوری اسلامی ایران یک نفر، ولی فقیه، را تجسم نظام خود اعلام می کنند و او را “عمود خیمه نظام” می نامند و حال که وقت “اصلاح سیستمی” و “پوست اندازی سنگین” فرارسیده همگی نگرانند که از میان رفتن این عمود کل خیمه نظام را فروبپاشاند.

فیلم زیر: مداحی ویژه دوران سرنگونی برای رهبر؛ کریمی مداح بيت رهبري در مراسم شاهرودی خطاب به ‎خامنه ای: آقا جان این همه آدم با لباس نظامی اینجا نشسته اند تا شما نگران نباشید و آب تو دلتان تکان نخورد…

آثار هنری ایران را غارت می کنند و می فروشند


جمهوری اسلامی نه تنها ثروت های مالی ایران را غارت می کند و آب و خاک کشور را به کشورهای عربی می فروشد، بلکه به تاراج آثار هنری کشور نیز دست زده است تا شاید بتواند به شیوه ای، خزانه خالی خود را پرکند و قطع درآمدهای نفتی را، در ابعاد بسیار کوچک جبران نماید.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) گزارش داد که شب گذشته (آدینه) در هتل مجلل پارسیان در تهران، یک حراج بزرگ برای واگذاری آثار پرارزش هنری برگزار شده که بیش از چهار میلیارد تومان سود عاید حکومت ساخته است.

در حراج شب گذشته، ۷۵ تابلوی نقاشی، ۱۴ مجسمه و ۱۹ اثر خطاطی، به بازرگانان فروخته شد.

این دهمین بار است که رژیم ایران، که فرهنگ و هنر غیر اسلامی را کفر می داند، به فروش آثار پرارزش هنری دست می زند و اکثر این آثار به موزه های بزرگ جهان انتقال می یابد.

فیلم دردناک؛ اوج شقاوت یک نظام انسان ستیز


رفتار غیرانسانی با کودکان گل فروش در کرمان: گل‌هایت را بخور!
خوراندن گُل به کودکان گل‌فروش در کرمان!

در این کلیپ صحنه دردناک و بسیار مشمئز کننده مجبور کردن دو کودک گل فروش به خوردن گلهایشان با ریشه و پلاستیک آن توسط یک پیمانکار وحشی شهرداری کرمان را مشاهده می کنید. کودکان با الفاظ رکیک و توهین آمیز تهدید می شوند. و در مقابل گریه و سؤال کودکان بی پناه که می‌پرسند که آیا نایلکس آن را هم بخورند مرد پیمانکار با وحشیگیری به آنها پرخاش می کند و مجبور می شوند که آن را بخورند.

روحانی معروف و منتقد را خلع لباس كردند


به گزارش حوزه، سید حسن آقامیری با انتشار یک پست در صفحه شخصی اش در شبکه های اجتماعی از خلع لباس شدنش خبر داد.

وی نوشت: “بعد از ده پانزده سال بردن و آوردن و بازداشت کردن و ریختن تو محل کار و انفردای و… با شکایت دادستان ویژه ی تهران و به حکم قاضی شعبه دوم کیفری در دادگاه ویژه به ریاست دادستان کل کشور آقای منتظری بالاخره آقایون حکمشون رو صادر کردند. دو سال زندان که البته لطف کردند ۵ سال تعلیقش کردند و خلع لباس دائم.”

یک مقام آگاه در دادسرای ویژه روحانیت اتهام‌های آقامیری را توهین به مقدسات و تشویش اذهان عمومی دانست.

این روحانی منتقد در جایی گفته بود که چطور خدا بخاطر چند تار مو، خانمی رو هزار سال در آتش جهنم می سوزاند و عذاب می دهد. چطور می‌شود عاشق چنین خدایی شد؟ اگر اینطوره که داعشی‌ها بهترند.

وی همچنین در اظهارات خود در مورد جمکران گفته بود: مسجد جمکران مسجدی است مانند مسجد سر کوچه، این همه دکان و دستگاه درست کردن ندارد!

استاد دانشگاه و حافظ‌شناس مشهور درگذشت

سلیم نیساری استاد دانشگاه و حافظ‌شناس مشهور درگذشت. دکتر سلیم نیساری در کنار زنده‌یاد استاد منوچهر مرتضوی و زنده‌یاد علامه محمد قزوینی و زنده‌یاد استاد رشید عیوضی یکی از استادان بزرگ حافظ شناسی در دوران معاصر بود.

به گزارش ایلنا، سلیم نیساری متولد ۲۱ آذر ۱۲۹۹ درتبریز، استاد ادبیات‌فارسی و حافظ‌پژوه، نسخه‌پژوه و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. وی دانش‌آموخته مقطع دکترای فلسفه از دانشگاه ایندیانای آمریکا بود و اولین کتاب‌ها را در زمینه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان تألیف کرد.

مدارک علی سلیم نیساری
سلیم نیساری پس از گذراندن دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه و توفیق در امتحان نهایی دانشسرای تبریز، با رتبه اول جهت ادامه تحصیل به تهران آمد و موفق به اخذ درجه لیسانس در سال ۱۳۲۱ در رشته ادبیات فارسی و علوم تربیتی شد و سپس به تحصیل در دوره دکتری ادبیات فارسی ادامه داد. در سال ۱۳۲۹ برای ادامه تحصیل به اروپا و سپس به آمریکا رفت. سلیم نیساری موفق به دریافت درجه فوق‌لیسانس از دانشگاه لندن و نیز درجه دکتری در رشته علوم تربیتی و زبان‌شناسی از دانشگاه ایندیانا آمریکا شد. سلیم نیساری در سال ۱۳۲۱ به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش‌وپرورش) درآمد و در این سازمان عهده‌دار سمت‌هایی چون منشی مخصوص وزیر فرهنگ، رئیس اداره دفتر وزارتی، بازرس وزارتی و مشاور وزیر فرهنگ بود. او همچنین در سال ۱۳۲۳ عهده‌دار معاونت دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز، در سال ۱۳۳۴ به عنوان دانشیار برگزیده و در سال ۱۳۳۵ دانشیار دانش‌سرای عالی تهران شد.

سمت نیساری در یونسکو
در سال ۱۳۳۶ سلیم نیساری به استخدام دبیرخانه مرکزی یونسکو در پاریس درآمد و به سمت رئیس اداره کمک‌های فنی یونسکو منصوب شد. در این سمت از طرف مدیر کل یونسکو برای سرکشی به نحوه پیشرفت برنامه کمک‌های علمی و فرهنگی یونسکو به کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه و کشورهای جنوب غربی آسیا سفر کرد. او در سال ۱۳۴۴ و پس از پایان مأموریت و بازگشت به ایران، به سمت مدیر کل روابط فرهنگی در وزارت آموزش‌وپرورش منصوب شد. در سال ۱۳۴۶ به مرتبه استادی رسید و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران انتقال یافت. نیساری در سال ۱۳۵۶ با مأموریت از طرف دانشگاه تهران و وزارت فرهنگ و هنر با سمت رایزن فرهنگی به کشور ترکیه رفت و در سال ۱۳۵۸ پس از پایان مأموریت به ایران بازگشت. در نهایت سلیم نیساری در سال ۱۳۵۹ پس از ۳۸ سال خدمت به تقاضای خود بازنشسته شد. سلیم نیساری موفق به دریافت نشان درجه یک حافظ‌شناسی و از سوی مرکز حافظ‌شناسی مورد تجلیل واقع شده است. وی همچنین به خاطر کتاب نسخه‌های خطی حافظ (قرن نهم) مورد تقدیر قرار گرفته است. سلیم نیساری موفق به دریافت نشان درجه یک فرهنگ نیز شده است.

مستندی درباره دختر هاشمی رفسنجانی توقیف شد

کارگردان مستند «مثل یک زن» با اعلام توقیف نمایش این اثر در سینماهای «هنر و تجربه» گفت: در حکم توقیف نمایش این اثر آمده است که تا اطلاع ثانوی به دلیل مفتوح بودن پرونده قضائی فائزه هاشمی هرگونه اکران این اثر توقیف شده است. این در حالی است که اکران شهرستان‌ها از چند روز پیش و تمام اکران‌های تهران از صبح امروز 22 دی ماه توقیف شد.

به گزارش ایسنا، مژگان ایلانلو که پرتره‌ای درباره زندگی فائزه هاشمی است و از ۱۵ دی ‌ماه اکران آن در سینماهای «هنروتجربه» آغاز شده بود با تایید این خبر که هرگونه اکران و نمایش این اثر در سینماها توقیف شده است، بیان کرد: امروز آقای حسین پارسایی از طرف وزارت ارشاد به من نامه‌ای را نشان دادند که بر اساس آن متاسفانه هرگونه اکران این اثر توقیف شده است. این در حالی است که اکران شهرستان‌ها از چند روز پیش توقیف شده بود و از امروز صبح هم اکران‌های تهران توقیف شده است.او ادامه داد: حتی پروانه تک نمایش‌هایی که برای این مستند وجود داشت را هم از ما گرفتند و هرگونه اکران و نمایشی را توقیف کردند. ما تا کنون تنها دو اکران داشتیم که خوشبختانه با استقبال خوبی هم مواجه شد. یکی از نمایش‌ها در خانه هنرمندان و دیگری در سینما فرهنگ بود که هر دو سالن‌ هم پر از جمعیت بودند و حتی بلیت به تعدادی از مراجعه‌کنندگان نرسید.این مستندساز در پاسخ به این سوال که آیا باید مجددا تغییراتی در این اثر انجام دهد تا اجازه نمایشش صادر شود، گفت: من تغییرات لازم را در فیلم داده بودم، بنابراین با کلیت موضوع فیلم و شخصیتی که این مستند به آن پرداخته شده است مشکل داشتند و در متن نامه اشاره شده که به دلیل مفتوح بودن پرونده فائزه هاشمی این توقیف صورت گرفته است.

ایلانلو افزود: وزارت ارشاد و شخص وزیر همکاری لازم را در رابطه با اکران این مستند با من داشته‌اند. بنابراین، این حکم از خارج از اداره ارشاد صادر شده است. با این حال در آن نامه اعلام شده که تا اطلاع ثانوی این اثر توقیف خواهد بود و امیدوارم این اطلاع ثانوی زیاد طول نکشد، تفاهمات برطرف شود و تماشای مجددش روی پرده به عمر من کفاف دهد.او همچنین اظهار کرد: من به عنوان یک مستندساز حق دارم درباره سوژه‌هایی که در این کشور وجود دارد و افرادی که در این کشور زندگی می‌کنند فیلم بسازم. یعنی فیلمی بسازم، از وزارت ارشاد با تمام چارچوب‌ها و قوانین سفت و سختی که تعیین کرده است، مجوز بگیرم اما با همه این حرف‌ها وقتی در همان چارچوب کار کنی ولی نیروهای فرامتنی وارد شوند و جلوی کار شما را بگیرند شرایط ناامید کننده می‌شود. با این حال امید، بذر هویت ماست!مژگان ایلانلو در پایان با تاکید بر اینکه “من از توقیف این فیلم سودی نمی‌برم” گفت: اگر صدها بار در ایران فیلم بسازم و توقیف شوند باز هم در همین مملکت و با همین شرایط و درباره همین سوژه‌های سیاسی فیلم خواهم ساخت و برای اکران آن جا نمی‌زنم.