Previous Next

عکس؛ دهن کجی احمدی نژاد به رهبر با بابانوئل

احمدی نژاد در مراسم سال نوی میلادی در کلیسای تارگمانچاتس مقدس در منطقه وحیدیه تهران حضور یافت و با بابانوئل عکس یادگاری گرفت. وی روز گذشته در جلسه مجمع تشخیص مصلحت غایب بود.

دفاع بی آزرم صادق زیبا کلام از شکنجه در ایران


عبدالستار دوشوکی

صادق زیباکلام که چند ماه پیش با صراحت گفته بود “حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام، اسلحه به دست بگیرم”, اکنون در واکنش به شکنجه اسماعیل بخشی، فعال کارگری و نماینده شورای مستقل کارگری در سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه در صفحه تویتر خویش مدعی شده است چون اسماعیل بخشی متهم به جاسوسی نبوده و نه در ارتباط با بیگانگان بوده و نه عضو گروه برانداز بوده, پس شکنجه ایشان توجیه شرعی و قانونی ندارد. زیباکلام می نویسد: “اگرحتی نیمی از حرفهای اسماعیل بخشی واقعیت داشته باشد،این سئوال مطرح میشودکه چرا او را آنگونه شکنجه کرده اند؟ او نه متهم به جاسوسی بوده، نه ارتباط با بیگانگان، نه دست داشتن دراقدامات تروریستی، نه عضو گروه برانداز و نه هیچ اقدام دیگری که برای اقرار و اعتراف مامورین او را شکنجه کرده باشند.

صادق زیباکلام نه تنها شکنجه را برای دیگران از جمله جرم ارتباط با بیگانگان و برانداز بودن, توجیه پذیر می داند, بلکه گلایه وی از شکنجه اسماعیل بخشی این است که “چرا او را آنگونه شکنجه کرده اند”. یعنی به گونه ای دیگری و نه آنگونه که براندازان را شکنجه می کنند, باید شکنجه می کردند. این گستاخی شرمسارگونه در توجیه شکنجه را فردی مرتکب می شود که در جمهوری اسلامی استاد دانشگاه است و وصلت خانوادگی با روحانیت حاکم دارد. علاوه بر آن وی برنده با افتخار جایزه آزادی بیان ۲۰۱۸ رادیو تلویزیون دویچه‌وله است. دویچه‌وله این جایزه را بعد از اینکه زیباکلام با صراحت گفته بود “حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام، اسلحه به دست بگیرم ” به وی داده بود. در همان زمان اعتراضات فراوانی بر علیه تصمیم دویچه‌وله صورت گرفت. اما مدیران آن رسانه بی اعتنا به استدلال معترضین جایزه آزادی بیان را به او اعطاء کردند.

شگفت آورتر اینکه ایشان قبل از دریافت جایزه دویچه‌وله, از سوی دستگاه قضایی به ١٨ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. وی در حالی که منتظر تصمیم دادگاه تجدید نظر بود, اجازه خروج یافت تا به آلمان برود و “جایزه” خود را دریافت کند. در همان زمان نسرین ستوده و بسیاری از فعالان داخل کشور دستگیر و ممنوع الخروج و ممنوع المصاحبه شده بودند. بعنوان یک اصل قانونی خدشه ناپذیر در جمهوری اسلامی, کسی که به حبس محکوم می شود و منتظر دادگاه تجدید نظر است, خودبخود سلب گذرنامه شده و ممنوع الخروج اعلام می شود. حال چرا و چگونه صادق زیبا کلام از این قائده مستثنی است, باید گفت والله اعلم!. مضاف بر اینکه چرا هنوز دادگاه تجدید نظر تصمیم خود را اعلام نکرده و ایشان کاملا آزاد هستند تا روزانه با گرگ دنبه بخورند و در رسانه های بیگانه با چوپان گریه کنند. این رویه دو پهلوی ایشان نه مصداق صداقت و صادق بودن است و نه سخن گفتن از شکنجه در موارد خاص کلامی زیبا است.

آیا شبانه روز با رسانه های معاند و بیگانه تماس گرفتن و مصاحبه کردن و علی الظاهر بر علیه نظام برای کسب وجهه حرف زدن در قاموس جمهوری اسلامی مصداق بارز “ارتباط با بیگانگان” نیست؟ آیا از یک رسانه دولت خارجی جایزه دریافت کردن مصداق بارز “ارتباط با بیگانگان” نیست؟ آیا بطور مکرر در رسانه های تکفیری و تند ظاهر شدن و بر علیه نظام سخن گفتن مصداق بارز “ارتباط با بیگانگان” و براندازی یا همکاری با “براندازان” نیست؟ وانگهی من نمی دانم براستی معنی ضرب المثل “حیا را خورده و شرم را قی کرده” آن هم توسط کسی که سالهاست آبروی سیاسی را قورت داده, چیست؟

فرج سرکوهی که قربانی شکنجه و عذاب در جمهوری اسلامی بوده است در واکنش به توجیه شکنجه توسط صادق زیباکلام در صفحه تویتر خود می نویسد: ” شرم از بی اخلاقی این معرکه گیر شرم می کند. از نگاه این معرکه گیر وراج، که اصلاح طلب و استاد دانشگاه های اسلامی شده هم هست، “شکنجه برای اقرار و اعتراف” در اتهام ثابت نشده جاسوسی، ارتباط با بیگانگان، دست داشتن در اقدامات تروریستی، عضویت در گروه های برانداز و هر “اقدام دیگری” مجاز است”.

بر طبق نوشته ویکی پدیای فارسی “صادق زیباکلام در کوچه معروف به دعانویس‌ها در محله بازارچه آب ‌منگول تهران متولد شده”. و نه تنها تبحر در سبک و سیاق “دعانویسی” سیاسی دارد, بلکه داستان معروف دوگانگی “شنگول ـ منگول” و حبه انگور را از دوران کودکی بیاد دارد. داستانی که در جمهوری اسلامی که گرگی است در لباس میش (یا لباس بز) مصداق عملی یافته است.

آنهایی که کتاب وی بنام “ما چگونه ما شدیم”, ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران” را خوانده اند, به دوپهلو گویی ها و مسئولیت گریزی ایشان آشنایی کامل دارند. خود ایشان در همان کتاب (صفحه ٤٦٨ چاپ دهم زمستان ١٣٧٩ انتشارات روزنه) در جواب نقد دکتر احمد سیف به عوامفریبی های مستتر در کتاب ایشان, اعتراف به فقدان صداقت دارد و می نویسد:: بنده هیچ صداقتی در نوشتن “ما چگونه ما شدیم” نداشته ام و اساسا به لحاظ شخصیتی انسان صادقی نیستم. شوربختانه رسانه هایی که با او مصاحبه می کنند, “رعایت حال” او را می کنند و از طرح سوالات سخت و چالش برانگیز پرهیز می کنند تا ایشان با آسودگی خاطر بتواند یکی به نعل بزنند و یکی به میخ. تا نه سیخ رسانه هایی نظیر دویچه‌وله بسوزد و نه کباب ایشان بر منقل جمهوری اسلامی. اما اکنون زمان آن فرارسیده است تا ایرانیان (بخصوص آنهایی که پست های ایشان را لایک می زنند و او را در فضای مجازی دنبال می کنند) به یکی از علت های مهم عقب ماندگی ایرانیان پی ببرند و رسانه ها نیز به مسئولیت خطیر رسانه ای خود آگاه شوند. و مهمتر از آن دویچه‌وله اکنون بعد از حمایت ایشان از شکنجه در موارد خاص, پس گرفتن جایزه را مورد بررسی جدی قرار بدهد. همانگونه که جایزه حقوق بشری “موزه هولوکاست” از آنگ سان سوچی پس گرفته شد؛ و موارد بسیاری دیگر که می تواند سرمشق اقدام دویچه‌وله باشد. صدالبته برای نگارنده توجیه شکنجه برای حفظ نظام توسط کسی که گفته بود ” حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام، اسلحه به دست بگیرم و در مقابل مردم از نظام، از جمله شورای نگهبان، روزنامه کیهان شریعتمداری و بقیه ارکان نظام دفاع کنم” تعجب آور نیست. زیرا ایشان بارها سخن گفته و عیب و هنر نهفته اش را عیان کرده. گویند از کوزه همان برون تراود که در اوست. فردی که علنا اعتراف می کند برای حفظ نظام حاضر است دست به “قتال” بزند, چرا باید شکنجه براندازان و دشمنان نظام را نامشروع و مذموم بداند؟ مگر شکنجه برانداز از قتل برانداز بدتر است؟

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
دی ماه ١٣٩٧

شاعر؛ ما زنده ایم و اینجا مملکت مردگان نیست


کورش کرم‌پور، مدیر مسئول هفته نامه «یادگاری»، شاعر و نویسنده اهل آبادان، روز یک‌شنبه ۹ دی‌ماه ۱۳۹۷، مقابل دادگستری آبادان، توسط ماموران امنیتی، بازداشت و به یکی از بازداشت‌گاه‌های اطلاعات سپاه در اهواز منتقل شده است.

….بیایید در مقابل ظلم سکوت نکنیم. بیایید برای یک بار هم که شده ثابت کنیم که “ما زنده ایم” و این‌جا مملکت مردگان نیست که هر ظالمی در آن دست به تیغ شود…

یادداشتی در خصوص بازداشت کورش کرم‌پور شاعر و نویسنده اهل آبادان

رضا مقصودی، سردبیر ماهنامه فرهنگی اجتماعی “حرف‌نقد”، در واکنش به خبر بازداشت کورش کرم‌پور، معلم، نویسنده و شاعر اهل آبادان، نوشته است: «سال‌ها پیش در دوره دبیرستان معلمم بود، اما تهران را رها کرد به گرما، شرجی و طوفان دیارش خوزستان بازگشت تا برای بچه‌های آبادان تدریس کند».

رضا مقصودی، در ادامه می‌نویسد: «نویسنده را می‌کشند، شاعر را در بند محبوس می‌کنند، معلم را شکنجه می‌دهند، متفکرِ مستقلِ اثرگذار را از صحنه محو می‌کنند و وای به حال کسی که هم نویسنده باشد، هم شاعر، هم معلم و هم متفکر…”کوروش کرم‌پور” همه‌ی این‌ها بود».

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، متن کامل یادداشت رضا مقصودی، را در ادامه بخوانید:

“دیشب خبر تلخ تکان‌دهنده‌ای شنیدم. “کوروش کرم‌پور” شاعر، نویسنده و معلم ادبیات، به جرم سرودن شعر بازداشت شد.
یکی از باسواد ترین انسان‌هایی که در زندگی‌ام دیدم، اندیشمندی ژرف‌نگر و انسانی پر از مهر.
سال‌ها پیش در دوره دبیرستان معلمم بود اما تهران را رها کرد به گرما، شرجی و طوفان دیارش خوزستان بازگشت تا برای بچه‌های آبادان تدریس کند.
هنوز در بهت و حیرتم از این که چقدر راحت ستاره‌ها را از آسمان شب‌مان می‌دزدند.
در این چند روز پس از دستگیری، کمپین‌های مختلفی از جمله کمپین حمایت از زندانیان مدنی شروع به فعالیت کرده‌اند. کانون نویسندگان ایران بیانیه صادر کرده، روزنامه‌نگاران و فعالان آبادان سخت پیگیر و مشغول هستند. من هم به عنوان شاگردی که از او بسیار آموخت، دست به نوشتن چند خطی بردم. و از شما عزیزان همراه می‌خواهم که این حق‌کشی ظالمانه را به گوش همه برسانید. در گروه ها و کانال‌های تلگرامی‌تان، در توییتر، اینستاگرام یا هر جای دیگر که امکانش را دارید.

جایگاه شاعر، زندان نیست…
سوگند به قلم و آنچه می‌نویسد…

افسوس که در این شب بی‌پایان، این تاریکیِ دهشتناکِ غالب، این سرمای روح‌آزارِ زندگی‌کُش، تیغ به دستان، یکایک شاهرگ‌های فرهنگ را می‌زنند.
نویسنده را می‌کشند، شاعر را در بند محبوس می‌کنند، معلم را شکنجه می‌دهند، متفکرِ مستقلِ اثرگذار را از صحنه محو می‌کنند.
و وای به حال کسی که هم نویسنده باشد، هم شاعر، هم معلم و هم متفکر…
“کوروش کرم‌پور” همه‌ی این‌ها بود. و به جرم اندیشیدن، نوشتن، گفتن و بیدار و آگاه ساختن جامعه، زندانی شد.
اینجایی که ما هستیم چند قدم مانده به قهقراست. جایی است که زندان، خانه‌ی دوم اهل فکر و اراده است. حرف بزنی، بنویسی، شعر بگویی، فعال محیط زیستی باشی، فعال مبارزه با ایدز باشی و… غل و زنجیر را بر دست و چشم و دهانت خواهی یافت. آزادی بیان، شوخی مسخره‌ای است این‌جا.
همان موقع که مهم‌ترین انسان‌های موثر و دغدغه‌مند این سرزمین را یکی یکی خاموش می‌کنند، درست در همان موقع، دزدان و غارتگران و دغل‌بازها در قصرهایشان به ریش من و شما و آینده این سرزمین می‌خندند.

بیایید ایستاده به سان سرو و دست در دست هم، از حقوق مدنی انسان‌ها دفاع کنیم. بیایید در مقابل ظلم سکوت نکنیم. بیایید برای یک بار هم که شده ثابت کنیم که “ما زنده ایم” و این‌جا مملکت مردگان نیست که هر ظالمی در آن دست به تیغ شود…

آه اگر مملکتی ملت آزاد نداشت…

۱۶ دی ۹۷-رضا مقصودی”

بازداشت یک وکیل دیگر دادگستری در سنندج

یک وکیل پایه یک دادگستری پس از احضار به وزارت اطلاعات شهر سنندج، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز چهارشنبه ۱۲ دی‌ماه، “فرهاد محمدی” وکیل پایه یک دادگستری که از سوی وزارت اطلاعات احضار شده بود، پس مراجعه به آن اداره، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

از اتهامات وارده و محل نگه‌داری این وکیل دادگستری اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

قطارهای سریع السیر نیز از حرکت باز ایستادند

قطارهای سریع السیر تهران مشهد و تهران یزد تعطیل اعلام شد. کارگزاران حکومتی علت تعطیلی را گرانی قطعات و خدمات مربوط به قطارها عنوان کردند.

ایلنا نوشت:‌ از صبح روز یکشنبه ۱۶دیماه قطارها پرسرعت از مسیرهای پرتردد کنار گذاشته و ۲هزار صندلی از ناوگان حمل‌ و نقل ریلی و ۳۵۰فرصت شغلی حذف شدند.

این منبع افزود: هزینه‌های نگهداری قطارهای پرسرعت با توجه به افزایش قیمت ارز چیزی حدود ۲۵۰درصد افزایش پیدا کرده است و تنها هزینه یک گیربکس این قطارها معادل هزینه خرید یک دستگاه واگن است.

عزم شهرداری‌ها برای تخریب تاریخ جهانی ایران!

کم نبوده‌اند خبرهایی که در طول یک ماه گذشته از وضعیت آثار جهانی کشور منتشر شدند و هر کدام به جای کاشتن امید برای حفاظت و جذب گردشگر، بیشتر ترس و هشدار را به دل‌ها راه دادند؛ تا از احتمال قرار گرفتن این آثار جهانی شده در فهرست میراث در خطر یونسکو!

به گزارش ایسنا، اخباری که هر روز یک دل‌نگرانی جدید را در مورد محوطه‌های تاریخی ثبت شده در فهرست میراث جهانی به دنبال دارد و میراث فرهنگی احتمالا از سر ادب و الزام خودش به رعایت قانون، تنها کاری که از دستش برمی‌آید جلو رفتن بر اساس قانون و فقط شکایت‌های حقوقی است که معمولا هم راه به جایی نمی‌برد و حریف تنها کاری که شاید در آخرین قدم به آن توجه کند، رعایت قوانین و ضوابط میراثی در مواجه با آثار جهانی است؛ حریفی که برنامه ششم توسعه قرار است او را امانت‌دار همین تاریخ کشور کند …نمی‌توان خبرهای منتشر شده را از نظر تاریخی یا زمان رخ دادشان اولویت‌بندی کرد؛ آن هم برای محوطه‌هایی جهانی مانند میدان نقش جهان اصفهان یا کاخ جهانی کاخ گلستان و حتی محوطه‌های جهانی شده استان خوزستان!میدان نقش جهان اصفهان، برای نخستین بار نیست که با این تهدید روبه رو می‌شود، این محوطه حدود 20 سال پیش هم با مشکلی مشابه مواجه شد و بعد از تخریب کاروانسرای «تحدید» در حدود 700 متری میدان نقش جهان اصفهان و ساخت برج «جهان‌نما»، سال‌ها با کوتاه کردن قدش درگیر بودند تا سرانجام با پرداخت هزینه‌ی هنگفت که می‌توانست بسیاری از بناهای تاریخی دیگر اصفهان را نجات دهد، میدان نقش جهان را که با تلاش‌های شهریار عدل در 1358 جهانی شد، از خطر خروج از ثبت نجات دادند.

اما آن درسِ عبرت مدیریت شهری اصفهان نشد و طرحی که سال‌ها در حال پایه‌ریزی‌اش بودند را از مدتی قبل شروع کردند و این بار با مجوز احداث خیابان آقانورالله نجفی در چند ده متر نزدیک‌تر به میدان جهانی نقش جهان صادر کرد.پایتخت هم از این خطر مستثنی نشد، تنها اثر جهانی پایتخت هم ده سالی می‌شود با خطری این‌چنینی مواجه است، مجوزی که با خطای یک کارشناس و موافقت شهرداری صادر شد و به دنبال آن، سرای قاجاری دلگشا را در کمتر از 100 متری این محوطه‌ی جهانی تخریب کردند و جای آن مجتمع تجاری دلگشا با چند متر گودبرداری در زیر زمین سر برآورد و مدت‌ها یونسکو و مسئولان میراث فرهنگی را درگیر خود کرد. حتی هنوز آن قدر که قوانین جهانی می‌گویند به احترام کاخ گلستان قد کوتاه نکرده است.این بار حریف، پا را فراتر گذاشته و در حریم نه، بلکه در زمینِ این اثر جهانی، نه تنها ساخت‌وساز با چند بیشتر از ارتفاع مصوب بلکه چند متر هم در دل زمین گودبرداری کرده و از حرف خود به واسطه‌ی پولی که تا امروز هزینه کرده، کوتاه نمی‌آید…

و باز هم دل‌نگرانی‌ها برای این اثر جهانی و احتمال قرارگرفتن‌اش در فهرست میراث در خطر یونسکو احساس می‌شود.خوزستان با داشتن چند اثر جهانی در رده بعدی قرار می‌گیرد، از یک سو شوشتر با مجوزی که مدیر شهرستان‌اش به واسطه‌ی نداشتن قدرتِ «نه گفتن» به مالک شش دهنه مغازه، اجازه‌ی تخریب و نوسازی آن‌ها را در عرصه‌ی جهانی سازه‌های آبی شوشتر صادر می‌کند!و از سوی دیگر داستان پرماجرای عرصه‌ی شهر باستانی شوش و طرح “تعویض پل روگذر شوش ـ اندیمشک و تبدیل آن به زیرگذر” که بعد از گذشت یک سال بار دیگر خبرساز شده و این‌بار به نظر می‌رسد با تحریک‌های بیشتری نسبت به قبل قصد تخریب کامل این بخش از عرصه‌ی جهانی این محوطه‌ی باستانی را دارند و هنوز برخی از مردم شوش بدون درنظر گرفتن گزینه‌ی جایگزین یعنی جاده‌ی کمربندی، از درخواست خود برای ایجاد پل زیرگذر در همان نقطه کوتاه نیامده‌اند.باغ جهانی عباس‌آباد بهشهر، گزینه‌ی دیگری است که می‌توان آن را دست‌کم به دلیل توجهی که بالاخره به آن شد، در رده‌ی پایانی قرار داد. بعد از انتشار چند خبر از هشدارهای یونسکو و دادن کارت زرد به میراث فرهنگی برای دست‌درازی‌هایی که مسئولان شهری به این باغ جهانی داشتند، بالاخره همه با یکدیگر تعامل کردند و قرار بر تفاهم شد، تا این باغ جهانی را نجات دهند.

همه‌ی این حرف‌ها و تهدیدها یک طرف و از سوی دیگر، برنامه‌ی ششم توسعه و اعتمادیک که میراث فرهنگی تا امروز به شهرداری‌ها در استان‌ها وشهرهای مختلف داشته، سوی دیگری است.وقتی ۲۱ آذر ۹۴ متن کامل لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه از سوی سازمان مدیریت به دولت ارائه شد تبصره‌های مربوط به میراث فرهنگی ۳۵ ، ۳۶ ، ۳۷ و ۳۹ حرف جدیدی را مطرح می کردند. به خصوص در تبصره ‌۳۶ که در آن آمده است: «سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی موظف است اماکن تاریخی (به استثناء نفایس ملی)، در اختیار خود را به شهرداری‌های با جمعیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت برای بهره‌برداری واگذار کند.«به نظر می‌رسد با امضایی که مسئولان در دوره‌های مختلف پای این لایحه زده‌اند، مدیریت شهری در همه کشور را امانت‌دار خوبی برای حفاظت ازمیراث فرهنگی انتخاب کردند و البته به این فکر و حرف که این دستگاه‌ شهری به واسطه داشتن پول و اعتبار می‌تواند، اقدامات مورد نیاز برای حفاظت از آثار تاریخی را انجام دهد.شهرداری‌ها در طول سال‌های گذشته و به خصوص در مواجه با فقط 23 پرونده‌ی جهانی شده در کشور، رفتار خود را با آثار تاریخی به خوبی نشان داده‌اند، چه برسد در مواجه‌ای که سال‌هاست با آثار ملی دارند و بخواهند مدیریت حفاظت از همه‌ی آثار تاریخی کشور را بر عهده بگیرند.

پاسخ دندان شکن؛ اسماعيل بخشی همان زاپاتا است


اسماعيل بخشی همان امیلیانو زاپاتاست که گفت: ایستاده مردن بهتر از روی زانو زندگی کردن است

اصلاح طلب و اصولگرا در سرکوب مردم، یکدست هستند

پاسخ کارگران نیشکر هفت تپه به تشکلهای حکومتی

سایت ایران کارگر: شماری از کارگران نیشکر هفت تپه جوابیه‌ای دندان شکن به تشکل‌های انجمن اسلامی دانشجویی که خواستار میزبانی مناظره اسماعیل بخشی و وزیر اطلاعات شده بودند منتشر کردند.
در بخشی از این جوابیه آمده است: «گویا از نظر شما، صحت مطلب منتشر شده توسط کارگران هفت تپه، منجمله کانال مستقل کارگران هفت تپه، نوشته‌های اسماعیل بخشی و ده‌ها خبر و گزارش منتشره دال بر شکنجه و آزار و اذیت اسماعیل بخشی، خانم قلیان، آزار آقای علی نجاتی کارگر بازنشسته، هنوز وضوحا مورد تایید نیست! به نظر میرسد شما خودتان را در مقام واسط برای روشن شدن حقیقت میدانید. یعنی اینهمه اخبار کارگری و شهادت‌های مستقیم کارگران که آخرینش نوشته ی اسماعیل بخشی بوده برای شما سندیت ندارد؟ در اینصورت میانجی‌گری شما بین کارگران هفت تپه و وزیر اطلاعات از نظر ما کاملا یکطرفه و به نفع وزیر اطلاعات و دولت است»

در ادامه این جوابیه در باره خود این تشکل‌های انجمن اسلامی و ماهیت آن‌‌ها آمده است:«ما از شما تشکلات اسلامی دانشجویی، واکنشی در قبال سرکوب تشکلات مستقل کارگری منجمله در هفت تپه مشاهده نکرده‌ایم. مشاهده نکردیم که شما هم همصدا با کارگران مخالف باشید که انتخابات تحمیلی، زورکی و تقلبی برای ایجاد شورای اسلامی کار برگزار شود. مثلا همانطور که شما را آزاد می‌گذارند که انجمن اسلامی تشکیل دهید سایر دانشجویان نیز باید آزاد باشند سایر تشکلات مستقل و مثلا صنفی، فکری، فرهنگی و اجتماعی خود را بنا نهند و از هر اذیت و تعقیب امنیتی و قضائی مصون باشند.»

متن کامل جوابیه به شرح زیر می‌باشد:
از جمعی از کارگران نیشکر هفت تپه، خطاب به ۳۴ تشکل اسلامی دانشجویی
دانشجویان عزیزی که در تشکلات انجمن اسلامی متشکل شده اید و نامه ای منتشر کرده اید که حاضرید میزبان مناظره اسماعیل بخشی و وزیر اطلاعات باشید. با سلام. نکات و ملاحظاتی را درباره نامه شما، به اطلاع میرسانیم.
میانجیگری شما یکطرفه به نفع وزیر اطلاعات و حکومت است
١-گویا از نظر شما، صحت مطلب منتشر شده توسط کارگران هفت تپه، منجمله کانال مستقل کارگران هفت تپه، نوشته‌های اسماعیل بخشی و ده‌ها خبر و گزارش منتشره دال بر شکنجه و آزار و اذیت اسماعیل بخشی، خانم قلیان، آزار آقای علی نجاتی کارگر بازنشسته، هنوز وضوحا مورد تایید نیست! به نظر میرسد شما خودتان را در مقام واسط برای روشن شدن حقیقت میدانید. یعنی اینهمه اخبار کارگری و شهادت‌های مستقیم کارگران که آخرینش نوشته ی اسماعیل بخشی بوده برای شما سندیت ندارد؟ در اینصورت میانجی‌گری شما بین کارگران هفت تپه و وزیر اطلاعات از نظر ما کاملا یکطرفه و به نفع وزیر اطلاعات و دولت است. دست کم خوب بود نامه ای مینوشتید و خواهان آن میشدید که وزیر اطلاعات بیاید و درباره این واقعیات و شکنجه ها پاسخگو باشد و توضیح دهد. همچنین قابل ذکر است که اسماعیل بخشی فقط فعال کارگری در هفت تپه نیست. ایشان مضافا نماینده چند هزار کارگر در هفت تپه هستند.
کجای عمر چهل ساله حکومت در ایران خالی از آزار و اذیت سیستماتیک علیه شهروندان و مشخصا کارگران بوده است؟
٢-گویا شما دانشجویان عزیز هنوز در توهمید که در ایران، یک شهروند میتواند به راحتی مقامات را مورد نقد قرار دهد و از احضار و حبس و تهدید و اخراج و آزار و شکنجه در امان باشد! در نامه شما این توهم، به روشنی دیده میشود. کجای عمر چهل ساله حکومت در ایران خالی از آزار و اذیت سیستماتیک علیه شهروندان و مشخصا کارگران بوده است؟
چرا شما واکنشی در قبال سرکوب تشکلات مستقل کارگری منجمله در هفت تپه نداشتید
٣- ما از شما تشکلات اسلامی دانشجویی، واکنشی در قبال سرکوب تشکلات مستقل کارگری منجمله در هفت تپه مشاهده نکرده‌ایم. مشاهده نکردیم که شما هم همصدا با کارگران مخالف باشید که انتخابات تحمیلی، زورکی و تقلبی برای ایجاد شورای اسلامی کار برگزار شود. مثلا همانطور که شما را آزاد می‌گذارند که انجمن اسلامی تشکیل دهید سایر دانشجویان نیز باید آزاد باشند سایر تشکلات مستقل و مثلا صنفی، فکری، فرهنگی و اجتماعی خود را بنا نهند و از هر اذیت و تعقیب امنیتی و قضائی مصون باشند.
چرا شما (انجمن‌های اسلامی) همراه و همگام با مردم برای رفع فقر و ستم و فلاکت و شکاف طبقاتی و علیه دزدی و اختلاس سیستماتیک و برای دفاع از آزادی بیان و عقیده و تشکل و تحزب و انجمن و تحصن و اجتماع و اعتصاب متشکل نمی‌شوید و تلاش نمی‌کنید ؟
۴-ما از شما دانشجویان که فرزندان طبقه کارگرید تعجب می‌کنیم که لزوم متشکل شدن شما در انجمن‌ها و نهادهای دانشجویی ِ اسلامی به چه علت است؟ اعتقاد اسلامی شخصی هر کدام از شما امر شخصی خود شماست اما لزوم تشکیل انجمن اسلامی چیست؟ در ایران کمبودی در زمینه ترویج و تبلیغ اسلام مشاهده میکنید؟ این‌همه بودجه و امکانات هنگفت و اضافه که برای تبلیغ و ترویج مذهبی هزینه می‌شود از نظر شما کافی نیست؟ ملاحظه نکرده‌اید که تمامی قوانین و اجرائیات در این مملکت بر اساس شریعت نوشته و اجرا می‌شود؟ به واقع ضرورت تشکیل انجمن اسلامی چیست؟ برای اینکه حامی یک جناح خاص از حاکمیت باشید؟ حاکمیت که خود صد ها قانون و اداره و نهاد و سازمان برای دفاع از خودش دارد پس چه لزومی دارد که شما هم متشکل شوید که در این اقدامات شراکت داشته باشید؟ چرا برای دفاع از حقوق مردم متشکل نمی‌شوید؟ چرا شما دانشجویان همراه و همگام با مردم برای رفع فقر و ستم و فلاکت و شکاف طبقاتی و علیه دزدی و اختلاس سیستماتیک و برای دفاع از آزادی بیان و عقیده و تشکل و تحزب و انجمن و تحصن و اجتماع و اعتصاب متشکل نمی‌شوید و تلاش نمی‌کنید ؟
از نظر ما تشکلات مذهبی و عقیدتی مانند تشکلات شما یعنی انجمن اسلامی دانشجویی و یا شورای اسلامی کار، ماهیتا نه تنها مناسب نیستند بلکه خود به نوعی در خدمت باز تولید فقر و تبعیض و سرکوب هستند.
۵-از نظر ما اعتقاد مذهبی شما امری شخصی و انتخاب شماست. اینکه فردی مسلمان باشد یا مسیحی یا به هر خدایی اعتقاد داشته باشد یا نداشته باشد مساله ای شخصی است اما بودجه و امکانات اجتماعی نباید صرف تبلیغ و ترویج اعتقادات مذهبی افراد باشد. بودجه مملکت باید صرف ایجاد رفاه و برابری در جامعه شود. امیدواریم تلاش شما دانشجویان که مشخصا و مثلا مستقیما تبعیض آموزشی و کالایی شدن آموزش را مشاهده کرده‌اید علیه سیاست های تعدیل اقتصادی، خصوصی سازی، قراردادهای سفید امضا موقت، اخراج، تهدید و علیه سرکوب کارگران، فعالان کارگری و تشکلات مستقل کارگری نیز متمرکز شود. البته برای چنین تلاشی از نظر ما تشکلات مذهبی و عقیدتی مانند تشکلات شما یعنی انجمن اسلامی دانشجویی و یا شورای اسلامی کار، ماهیتا نه تنها مناسب نیستند بلکه خود به نوعی در خدمت بازتولید فقر و تبعیض و سرکوب هستند.
فرقی ندارد، چه موافق جناح روحانی باشید یا موافق جناح یا جناح های دیگر، خوب است به این واقعیت دقت کنید که تمامی این جناح ها در گسترش فقر و خصوصی سازی و فلاکت و سرکوب، همراه و یکدست هستند
۶-ما نمی‌دانیم شما به کدام یک از جناح های حکومتی تعلق خاطر دارید و آیا دعوت برای میزبانی مناظره اسماعیل بخشی و وزیر اطلاعات از نظر شما مثلا تبلیغی برای این است که گویا دولت روحانی دولتی پاسخگو است؟ مثلا می‌خواهید علیه رقبای دولت روحانی اقدامی کرده باشید؟ فرقی ندارد، چه موافق جناح روحانی باشید یا موافق جناح یا جناح های دیگر، خوب است به این واقعیت دقت کنید که تمامی این جناح ها در گسترش فقر و خصوصی سازی و فلاکت و سرکوب، همراه و یکدست هستند و همگی در خدمت مناسبات استثمارگرانه سرمایه داری هستند. ما شما را دعوت میکنیم که به نیروی اجتماعی عظیم طبقاتی خودتان یعنی طبقه کارگر اتکا کنید.
٧- در پایان درخواست میکنیم برای تقویت فضای نقد و گفتگو و در احترام به اصول اولیه گفتگو و حق آزادی افراد در نشر و نظر، عین نامه جوابیه ما را منتشر کنید و ما نیز در ذیل، اصل نامه شما را منتشر میکنیم. همچنین از پاسخ شما به نامه خودمان استقبال میکنیم.
جمعی از کارگران هفت تپه
شنبه، پانزدهم دیماه نود و هفت
انتشار توسط : کانال مستقل کارگران هفت تپه
جوابیه جمعی از کارگران هفت تپه
اصل نامه ۳۴ تشکل اسلامی دانشجویی:
خطاب به وزیراطلاعات و دعوت از او جهت مناظره با «اسماعیل بخشی»: جناب آقای حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمود علوی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران
باسلام؛ احتراماً پیرو درخواست جناب ‌آقای «اسماعیل بخشی» فعال کارگری هفت‌تپه که اخیرا مدتی را در بازداشت به سر برده‌اند، تشکل‌های امضا‌کننده‌ی این نامه درخواست برگزاری مناظره برای روشن شدن موارد مطرح شده توسط ایشان را دارند. در آستانه‌ی ورود به پنجمین دهه‌ی انقلاب، انتظار می‌رود جمهوری اسلامی در مرحله‌ای قرار گرفته باشد که یک کارگر بتواند بلند‌ترین مقامات کشور را مورد نقد قرار دهد و در جایگاه شهروندی خود، آنها را به پاسخگویی وا ‌دارد. لذا‌ ضمن درخواست برگزاری مناظره با ایشان، ما تشکل‌های دانشجویی امضا کننده‌ی این نامه، آمادگی خود را برای میزبانی این نشست اعلام می‌داریم.
{ امضا، ۳۴ تشکل اسلامی دانشجویی }

دوران طلایی اقتصاد آلمان رو به پایان است

روزنامه سوئيسي لوتان نوشت ­دوران جلال و شکوه اقتصادی آلمان رو به پایان است.

این روزنامه در ادامه افزود: وزیر دارايی آلمان پیش بینی کرده است که درآمدهای مالیاتی کشورش در آینده بیش از پیش بینی ها نخواهد بود. این خبر در زمانی منتشر می شود که رشد اقتصادی آلمان با مشکل مواجه شده است.

اولاف شولتز در مصاحبه ای با بیلد ام سونتاگ گفت: دوران طلایی که طی آن دولت مالیاتی بیشتر از پیش بینی ها دریافت می کرد تمام شده است. البته در سال 2018 نیز ما مازاد مالیاتی داشتیم. اما این سال های خوشی دیگر به پایان رسیده است.

این روزنامه فرانسوی زبان چاپ ژنو نوشت: در سال های اخیر, رشد اقتصادی مستحکم, حقوق و دستمزدهای بالا, و نرخ بیکاری پایین, درآمدهای مالیاتی را در آلمان افزایش داده بود و به همین دلیل دولت آلمان بر خلاف بسیاری از شرکایش در اتحادیه اروپا که کسری بودجه داشته اند, مازاد بودجه ثبت می کرده است.

در سال 2017, حساب های دولتی آلمان مازادی بالغ بر 36 میلیارد و 600 میلیون یورو را به ثبت رساندند. اما رشد اقتصادی کشور که به صادرات بسیار حساس و وابسته است در ماه های اخیر به واسطه تنش های تجاری با آمریکا و چین, کارکرد نامطلوب بخش خودروسازی که متاثر از هنجارهای جدید ضد آلودگی هوا در ساخت خودروهاست و تا اندازه ای به واسطه مسایل و نگرانی های ناشی از برگزیت, به نفس نفس افتاده است.

در سه ماهه آخر سال 2018, تولید ناخالص داخلی آلمان نسبت به سه ماهه قبل از آن با کاهش دو دهم درصدی مواجه شد که از سه سال قبل به این طرف بی سابقه است. بر این اساس دولت در پیش بینی رشد اقتصادی سال 2018 تجدید نظر کرده و آن را به جای 1/8 درصد قبلی, بین 1/5 تا 1/6 درصد پیش بینی کرده است. رشد اقتصادی آلمان در سال 2017 معادل 2/2 درصد بوده است.

ترامپ: از سوریه خارج مي شویم اما هرگز نگفتم…


رئیس جمهور آمریکا مي گويد ما می خواهیم از سوریه خارج شویم اما من هرگز نگفتم که خروج از سوریه به این زودی انجام می شود.

به گزارش خبرگزاری رویترز، پرزیدنت ترامپ روز یکشنبه اعلام کرد نیروهایمان را از سوریه خارج می کنیم اما هرگز در مورد اینکه این اقدام به سرعت انجام می شود صحبتی نکرده ام.

وی افزود: ما می خواهیم از سوریه خارج شویم و قصد داریم نیروهای خود را از آنجا خارج کنیم. من هرگز نگفتم که به این زودی این کار را انجام می دهیم.

هشدار جان بولتون به بشار اسد

جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهوری آمریکا روز شنبه به رژیم اسد هشدار داد که مبادا خروج نیروهای آمریکا از سوریه را به معنای دعوت برای استفاده از سلاح شیمیایی تعبیر کند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، بولتون که در مسیر واشنگتن به تل‌آویو در هواپیما با خبرنگاران سخن می‌گفت، افزود: «مطلقا هیچ گونه تغییری در سیاست آمریکا علیه کاربست سلاح شیمیایی توسط رژیم سوریه ایجاد نشده است و هر گونه استفاده از سلاح شیمیایی با پاسخ بسیار قدرتمند آمریکا روبرو خواهد شد.

او تأکید کرد مبادا رژیم اسد در این رابطه دچار توهم شود.

رژیم ایران دیگر جایی در سوریه ندارد

یک سناتور ارشد آمریکايی پس از دیدار با پرزیدنت ترامپ: خروج آمریکا از سوریه به رژیم ایران اجازه نمی‌دهد جای آنها را پر کند

به گزارش صدای آمریکا، لیندزی گراهام، از سناتورهای جمهوریخواه منتقد خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه بعد از دیدار با پرزیدنت ترامپ گفت که خروج نیروهای ایالات متحده از سوریه اجازه نمی دهد که رژیم ایران «جای آنها را پر کند». وی همچنین گفت که متحدان کرد نیز محافظت خواهند شد.

این سناتور ارشد جمهوریخواه یکشنبه عصر با رئیس جمهوری ایالات متحده دیدار کرد و گفت که بعد از این دیدار اطمینان پیدا کرده است که عزم رئیس جمهوری آمریکا برای از بین بردن گروه داعش) جزم است.

گراهام گفت که با پرزیدنت ترامپ درباره سوریه گفت‌وگو کرده و رئیس جمهور ایالات متحده «مسایلی درباره سوریه به من گفت که از آن‌ها خبر نداشتم و الان حالم بهتر شده است.»

به گزارش رویترز، گراهام اضافه کرد که او با پرزیدنت ترامپ در مسایلی اختلاف دارد، اما اضافه کرد که از نظر او رئيس جمهوری ایالات متحده «به سختی و با دوراندیشی درباره سوریه فکر می‌کند – این‌‌که چطور نیروهای‌مان را از آن‌جا بیرون بکشیم، اما هم‌زمان به اهداف مربوط به امنیت ملی خود هم برسیم.»

گراهام در پیامی در صفحه توئیتر خود هم نوشت که رئيس جمهور ایالات متحده به او اطمینان داده است که خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به شکلی انجام خواهد شد که ایالات متحده اطمینان پیدا کند «داعش به طور کامل از بین رفته است، رژیم ایران جای خالی نیروهای آمریکایی را در سوریه پر نمی‌کند و از نیروهای کرد متحد آمریکا هم حفاظت خواهد شد.»

سپاه پاسداران به حاشیه رانده خواهد شد

یک استاد حقوق و روابط بین الملل در ایران در مصاحبه با یورونیوز گفت که علیرغم خروج نیروهای آمریکا از سوریه، حکومت ایران در عرصه منطقه تنهاست و سایر کشورها تمایلی ندارند رژیم تهران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای حضور داشته باشد.

داوود هرمیداس باوند، می گوید: با خروج آمریکا از سوریه و همچنین خارج کردن نیمی از سربازان این کشور از افغانستان، حوادث منطقه شکل جدیدی پیدا می کند اما باید توجه داشت با اینکه آمریکا دارد سوریه را ترک می کند حرف نهایی را درباره این کشور، آمریکا و روسیه و احتمالا هم تا حدودی ترکیه خواهند زد و رژیم ایران به حاشیه رانده خواهد شد چون اسرائیل شدیدا با حضور جمهوری اسلامی در این منطقه مخالف است و آمریکا هم در جهت تامین منافع اسرائیل در چنین مسیری قرار دارد. روسیه هم رابطه خاصی با اسرائیل دارد تا جایی که اسرائیل، حملات به پایگاه‌های سپاه پاسداران در سوریه را به روسیه اطلاع می دهد ولی روسیه به رژیم ایران اطلاع نمی دهد.

هرمیداس باوند می‌افزاید: روسیه تا کنون از ایران استفاده ابزاری کرده است و ترکیه هم به هیچ وجه مایل نیست جمهوری اسلامی در سوریه و به طور کلی در منطقه حضور آنچنانی داشته باشد.

توافق های حساسی درباره سوریه در حال شکل گیری است

برخلاف بیانیۀ روز جمعۀ ارتش سوریه مبنی بر اینکه با درخواست یگان‌های مدافع خلق (ی پ گ) وارد شهر کردنشین منبج شده و پرچم دولت مرکزی این کشور را در آنجا برافراشته‌اند تا «امنیت کامل همۀ شهروندان سوریه و دیگر ساکنان شهر منبج را تضمین کنند»، ساکنان منبج می‌گویند هیچ چیزی در این شهر تغییر نکرده است و هیچ پرچمی ندیده‌اند.

به گزارش یورونیوز، بنا بر اعلام یک مقام آمریکایی که نخواسته است نامش فاش شود نیز آن دسته از نیروهای آمریکایی که همچنان در شهر منبج باقی مانده‌اند و مواضع خود را حفظ کرده‌اند می‌گویند که هیچ نشانی از ارتش سوریه در درون شهر دیده نمی‌شود و به این ترتیب ادعاهای ارتش و رسانه‌های دولتی سوریه مبنی بر کنترل دولت مرکزی بر منبج نادرست است.

توافق روسیه و ترکیه بدون حضور رژیم ایران

وزیر امورخارجه روسیه روز شنبه از توافق کشورش و ترکیه در راستای هماهنگ سازی تلاش‌ها پس از خروج نیروهای آمریکايی از سوریه خبر داد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، لاوروف پس از دیدار با همتای ترک خود گفت: مسکو و آنکارا موضع مشترکی در قبال سوریه دارند.

در همین حال اعلام شد که جان بولتون، مشاور امور امنیت ملی آمریکا در روزهای آینده عازم ترکیه و اسرائیل خواهد شد تا دربارۀ اوضاع سوریه پس از خروج نیروهای آمریکايی گفتگو کند.

یاسر قزوینی، یک کارشناس مسائل عراق امروز در گفتگو با سایت خبرآنلاین در تهران گفته: توافق های حساسی درباره سوریه در حال شکل گیری است.

امکان شکل گیری سوریه بدون اسد

پیش تر مدیرکل سابق بخش خاورمیانه وزارت خارجه جمهوری اسلامی با تاکید بر این‌که اصلاحاتی باید در ساختار سوریه صورت گیرد، گفته بود: ممکن است شکل جدیدی از سوریه را شاهد باشیم که اسد در آن نباشد.

قاسم محب‌علی در گفت‌وگو با ایسنا در ارزیابی خود از نشست اخیر وزرای خارجه روسیه، ترکیه و جمهوری اسلامی و همچنین نماینده سازمان ملل در امور سوریه اظهار کرد: اگر قرار باشد جنگ در سوریه تمام شود، نیازمند حل و فصل سیاسی است، گرچه بعد از خرابی‌های گسترده‌ای که در سوریه پیش آمده نیازمند همراهی و هماهنگی بین‌المللی برای بازسازی است، چرا که اگر حل‌و فصل سیاسی صورت نگیرد و برقرار نشود هیچ کسی حاضر نیست در یک فضای نا امن و بدون آینده مشخص وارد همکاری شود.

وی افزود: حکومت فعلی سوریه حکومت اقلیت است، خانوادگی و تک حزبی است و طبیعی است با این ساختار ریشه‌های بحران و آنچه که عامل بحران در این کشور بود و مردم سوریه را جزو معترضین دولت قرار داد و باعث شد جنگ داخلی انجام شود، از بین نرفته است.

مدیرکل سابق بخش خاورمیانه وزارت خارجه در ادامه گفت: طبیعی است که باید اصلاحاتی در ساختار سوریه صورت گیرد. در حال حاضر دولت دمشق مقاومت می‌کند، اما با همه این‌ها پذیرفتند که وضعیت اصلاح شود. ممکن است اتفاقات جدید آن‌گونه که غربی‌ها و سازمان ملل خواسته‌اند، در فرآیند قانون اساسی شکل گیرد و شکل جدیدی از سوریه را شاهد باشیم که اسد هم در آن نباشد.

بازهم زلزله ٥.٩ ریشتری استان کرمانشاه را لرزاند

عصر امروز زمین لرزه ای به بزرگی 5.9 ریشتر، در 24 کیلومتری گیلان غرب استان کرمانشاه رخ داد این در حالی است که کمتر از دو ماه قبل سالروز زمین لرزه 7.3 ریشتری این استان بود. شاهین فتحی – معاون عملیات امداد و نجات جمعیت هلال احمر – با بیان اینکه حوالی ساعت ٥:١١ دقیقه وقوع زلزله‌ای ۵.٩ ریشتری در عمق ١٠ کیلومتری به جمعیت هلال احمر اعلام شد، گفت: تیم‌های ارزیاب هلال احمر به مناطق زلزله‌زده اعزام شده‌اند. وی در توضیحات تکمیلی اعلام کرد: این زمین لرزه در ٢۴ کیلومتری گیلان‌غرب، رخ داده است. در ادامه مجتبی خالدی – سخنگوی اورژانس کشور نیز با اشاره به وقوع زلزله ۵.٩ ریشتری در ٢۴ کیلومتری گیلان‌غرب از اعزام رنج تیم ارزیاب به این مناطق خبر داد.

زلزله بغداد را لرزاند
دقایقی پیش زمینه لرزه نسبتا شدیدی بغداد پایتخت عراق را لرزاند. این زمینه طی دقایق گذشته چند بار با شدت کمتر تکرار شده است. همچنین گزارش های اولیه حاکی است لرزش زمین در بیشتر استان های عراق احساس شده است. هنوز از مرکز این زمین لرزه و شدت آن و یا خسارات احتمالی ناشی از آن اطلاعی در دست نیست.
در همین حال به گزارش مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زلزله 5.9 ریشتری ساعت 17 و 11 دقیقه و 59 ثانیه، در عمق 10 کیلومتری
زمین و در طول جغرافیایی 45.66 و عرض 34.16 به وقوع پیوست که تاکنون از خسارت و یا تلفات احتمالی این زمین لرزه گزارشی دریافت نشده است.
نزدیک ترین شهرها به کانون این زلزله، گیلانغرب با 23 کیلومتر، سومار با 31، سرپل ذهاب با 38 کیلومتر و نزدیکترین استان ایلام با 90 کیلومتر ثبت شده است.
گفتنی است چهارم آذرماه امسال نیز زمین لرزه ای به بزرگی 6.4 درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) شهرستان سرپل ذهاب را در عمق هفت کیلومتری لرزاند.
21 آبان ماه سال گذشته نیز زمین لرزه 7.3 ریشتری در 11 کیلومتری بخش ازگله و 32 کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در غرب کرمانشاه به وقوع پیوست که 620 کشته و 12 هزار و 386 مصدوم داشت. این زلزله به 10 شهرستان و یک هزار و 930 روستای استان کرمانشاه خسارت وارد کرد و براساس ارزیابی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی حدود 100 هزار واحد مسکونی شهری و روستایی آسیب کلی و جزئی دیدند.

به گفته مجتبی خالدی – سخنگوی سازمان اورژانس کشور – در حال حاضر تیم های ارزیاب اورژانس در حال بررسی منطقه هستند.
خالدی اظهار داشت: 10 آمبولانس در حال آماده باش برای اعزام به این مناطق قرار دارند.

همچنین مهرداد سالاری – معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار کرمانشاه – با اعلام آماده باش تیم‌های مدیریت بحران در شهرستان گیلان غرب، افزود: تاکنون از سوی فرمانداران شهرستان‌های استان مورد خاصی گزارش نشده است و تیم های ارزیاب اعزام شده و منطقه را رصد می‌کنند.

مدیرکل مدیریت بحران استان کرمانشاه با بیان اینکه گزارشی از مسدود بودن راه‌های مواصلاتی گیلانغرب اعلام نشده است، گفت: قطعی آب و برق نداریم.
جلیل بالایی گفت: لحظاتی پیش زلزله ای با قدرت ۵.۹ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین و در ۲۳ کیلومتری گیلانغرب و بخس سومار رخ داد. وی افزود: طی تماسی که با گروه‌های ارزیاب از دانشگاه علوم پزشکی، هلال احمر، فرمانداری‌ها و بخشداری ها داشتیم هیچ گونه خسارتی تا این لحظه اعلام نشده است. مدیرکل مدیریت بحران استان کرمانشاه بیان کرد: هیچگونه قطعی آب، برق و مسدود بودن راهی تا کنون اعلام نشده است. وی تصریح کرد: از دهستان‌های کهره در قصر شیرین و ویژه نان که نزدیک کانون زلزله بوده اند هیچ گونه گزارش خسارت یا قطعی خدماتی اعلام نشده است.