آرش صادقی، زندانی سیاسی، از زندان رجایی شهر در خصوص به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، زندانی سیاسی محبوس در زندان گوهردشت کرج، آرش صادقی در نامهای، نقض حقوق بشر در چهار دهه حیات جمهوری اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
بخشهایی از نامه آرش صادقی در رابطه با نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی به قرار زیر است:
…نخستین اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد میگوید: تمام افراد بشر آزاد زاده میشوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند. ایدههای اساسیای که در این اعلامیه ۳۰ مادهای آمده حاصل صدها سال تفکر در باره حقوق انسان به عنوان انسان فرای تفکرات و جنس و رنگ و دین و…میباشد. تمام اندیشههایی که در منشور حقوق شهروندی سال۱۶۸۹ انگلیس، اعلامیه استقلال سال ۱۷۷۶ آمریکا و اعلامیه حقوق بشر انقلاب فرانسه منتشر شده در روز ۲۶ اوت سال ۱۷۸۹ وجود داشتند، به متن اعلامیه جهانی حقوق بشر راه یافتند.
رعایت حقوق اولیه انسان ها که بخشی از آن در اعلامیه جهانی حقوق بشر قید شده، امری الزامی است و باید به رسمیت شناخته شود و در عمل رعایت گردد. هیچ دولت و نهادی حق ندارد نقض حقوق اولیه و جهانشمول انسان ها را تحت هر عنوانی زیر پا گذارد و انسانها را به خاطر نژاد، ملیت، جنس، عقیده و باورشان، از این حقوق اولیه محروم سازد. آزادی بیان و تشکیل اجتماعات از حقوق اولیه همه انسان ها است و نبایستی تحت هیچ بهانه ای محدود شود.
اگر روزگاری اندیشه حمایت از حقوق بشر برخاسته از فجایع ناشی از جنگ بود، اما پس از تصویب این اعلامیه جهانی و با وجود پشتوانه عظیم فکری که محصول صدها سال کار فیلسوفانی بود که به حقوق انسان به عنوان انسان اندیشیدهاند، نقض مفاد آن ادامه یافت و حقوق اولیه مندرج در این بیانیه از سوی تعدادی از کشورها به صورت مداوم نقض شد.
در چهار دهه حیات جمهوری اسلامی، حقوق بشر در ایران به اشکال گوناگون نقض شده است. از اجرای مجازات اعدام، حذف فیزیکی مخالفین داخلی و خارجی تا سرکوب شهروندان معترض و روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و…. جمهوری اسلامی بر حسب جمعیت، بالاترین رتبه اعدام انسانها را در جهان به خود اختصاص داده و رژیمی است که کودکان کمتر از ۱۸ سال را به دار میآویزد. در این کشور تبعیض جنسی و مذهبی و سرکوب و زندان و حذف فیزیکی مخالفین رسمیت قانونی دارد.
در ایران هنوز حتی حقوق اولیه انسانها هم بر حسب جنسیتشان تعیین میشود و زن و مرد از حقوق برابر برخوردار نیستند و انسانها را به خاطر اندیشه و باور و اعتقاد متفاوتشان شکنجه، محکوم و مجازات میکنند.
همانطور که مستحضر هستید این روزها در ایران نقض حقوق بشر شدت بیشتری به خود گرفته و روز به روز بر سرکوب مردمی افزوده میشود و تعداد زیادی از مردم که در اعتراض به شرایط اقتصادی و اجتماعی اقدام به اعتراضات مدنی میکنند روانه زندان میشوند. گاها افرادی از این بازداشتیها در بازداشتگاههای نهادهای امنیتی کشته میشوند و بنابر اطلاعات موجود از اعتراضات دی ماه سال گذشته به این سو بیش از ۳۰ نفر در خیابان و یا بازداشتگاها کشته شدهاند. علاوه بر این، موج اعدامها نیز به شدت افزایش یافته و این در حالیست که این حکم ضد انسانی نه تنها هیچ بازدارندگی ندارد، بلکه منجر به تاثیرات مخرب در جامعه میشود.
حکومت ایران جهت سرکوب و ترساندن معترضین، هیچ ابایی از افزایش صدور احکام اعدام و اجرای ان تحت اتهامات مختلف ندارد. نمونه بارز آن اعدام پنج فعال سیاسی کرد در ماههای اخیر میباشد که سه تن آنها زانیار مرادی، لقمان مرادی، رامین حسینپناهی در همین زندان رجاییشهر اعدام شدند. این سرکوبها نه تنها شامل مردم عادی و افراد گمنام که شامل فعالان کارگری، مدنی و زندانیان عقیدتی مانند: دراویش، بهاییان، مسیحیان، اهل تسنن و فعالان حقوق بشری نیز میشود.
بر خلاف ادعای حکومت ایران مبنی بر اینکه هیچ زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران وجود ندارد!!! ما شاهد هستیم که حتی پس از روی کار آمدن دولت موسوم به اصلاحات، یعنی دولت آقای روحانی، سرکوب و زندانی شدن فعالان مدنی به شدت نسبت به دورههای پیش از وی، افزایش یافته است و کوچکترین اعتراض علیه این سرکوب ها میتواند احکام سنگینی را به دنبال داشته باشد….
پروژه حذف فیزیکی(ترور) منتقدین و مخالفین
پروژه حذف منتقدان در داخل و خارج از کشور از همان روزهای اول بهمن ۵۷ کلید میخورد. صدها نفر از اعضای حکومت سابق، بهاییان، روشنفکران و گروههای سیاسی چپ و انقلابی منتقد نظام را به کام مرگ کشاند و با سرکوب گسترده دهه شصت و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و پس از پایان جنگ با پروژه قتل (قتلهای زنجیرهای) منتقدین حکومت ادامه یافت.
نامهایی همچون محمد مختاری، داریوش فروهر، پروانه اسکندری، محمد جعفر پوینده، علی اکبر سیرجانی، پیروز دوانی، حمید و کارون حاجیزاده، معصومه مصدق، زهره ایزدی… و دهها چهره دگراندیش تنها بخشی از این لیست سیاه ترور میباشند
اما پروژه حذف منتقدین صرفا به داخل مرزها خلاصه نشد و تعداد زیادی از چهره های مخالف در کشورهای اروپایی نیز در این چهار دهه، هدف حذف قرار گرفتند. … قتلهای زنجیرهای هم، تنها در دوران خاتمی متاثر از اندک گشایشی در فضای رسانهای، جامعه افکار عمومی را نسبت به قتلها حساس و در نهایت پس از اعلام رسمی انجام قتلها به دست نیروهای امنیتی رده بالا که در راس آن سعید امامی قرار داشت به ظاهر متوقف شد.
اگرچه پس از پاییز ۷۷ نیز این قتلها تا اوایل دهه هشتاد ادامه مییابد، ماشین ترور در خارج از کشور دوباره فعال شده است. شروع به کار مجدد دستگاه ترور را باید به صورت ریشهای در ماهیت این نظام در مواجهه با نیروهای منتقد دید؛ ماهیتی که ریشه آن حذف فیزیکی منتقدین و مخالفین را بنابر مصالح نظام، شرعا مشروع میداند. … سکوت برخی از کشورها در برابر استراتژی ترور و همراهی رسمی و غیر رسمی اتحادیه اروپا با آن، به این معنی است که حاکمیت فعلی ایران، علاوه بر تشدید نقض حقوق بشر در داخل، حذف مخالفان خارج از کشور را با سهولت بیشتری پیگیری خواهد کرد.
…آنها در سالهای اخیر بسیاری از شهروندان خود را به کشورهایی عراق، سوریه و افغانستان اعزام کردهاند تا در ادعا جدیت خود در مبارزه با تروریسم دولتی و نقض حقوق بشر را نشان دهند. مسئولین غربی اگر در این ادعا صادقند، حق ندارند و نمیتوانند به بهانه منافع اقتصادی در برابر برنامه ریزان و مجریان ترورهای دولتی که همان عوامل سرکوب مخالفان در داخل ایران هستند، سکوت کنند. هر نوع سکوت یا همراهی در برابر مقامات جمهوری اسلامی مشوق ادامه سرکوب داخلی و تهدید اپوزیسیون در خارج از کشور خواهد بود.
دسامبر 17
نامه از زندان: چهار دهه حیات جمهوری اسلامی
دسامبر 17
اهواز؛ یورش و بازداشت شبانه کارگران معترض
بازداشت شبانه دستکم پانزده کارگر و استقرار نیروهای گارد ویژه مقابل استانداری خوزستان… کارگران فولاد اهواز دیروز اعلام کردند که ذرهای عقب نشینی نخواهند کرد و اگر مشکلات حل نشود در تهران تجمع میکنند
کارگران معترض در اطلاعیه خود تاکید کردند: حرکت ۳۶ روزه ما تا ۴ روز دیگر به ۴۰ خواهد رسید و ۴۰ یعنی عدد بلوغ. زمانی که این حرکت به بلوغ خود برسد دیگر اهواز گنجایش و ظرفیت آن را ندارد و مسئولین استانی نیز در حد پاسخگویی به آن نخواهند بود. لذا فقط تا پایان این هفته و رسیدن به بلوغ این حرکت فرصت دارید تا به خواسته های ما پاسخ دهید ، چرا که در غیر این صورت مجلس و مسئولین شاهد تجمع صدها کارگر شرکت عظیم گروه ملی صنعتی فولاد اهواز در تهران بزرگ خواهند بود.
یورش و بازداشت شبانه کارگران معترض
شماری از کارگران معترض گروه ملی صنعتی فولاد اهواز شب گذشته در منازل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانهای نامعلومی منتقل شدند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، شامگاه روز یکشنبه ۲۵ آذرماه، دستکم ۴ تن از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، در منازل شخصیشان، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانهای نامعلومی منتقل شدند. گفته شده، کلیه این بازداشتها بدون حکم قضایی صورت گرفتهاست.
منابع محلی میگویند: «شب گذشته، چند تن از کارگران گروه ملی فولاد اهواز به نامهای غریب حویزاوى، طارق خلفى (حلفی)، حسین داودى و مصطفى عبیات، در منازل شخصی خود بازداشت شدهاند».
بر پایه همین گزارش، این بازداشتها با اعتراضات اخیر کارگری در اهواز مرتبط بوده و به نظر میرسد تعداد بازداشت شدهها بیش از این باشد.
کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز یکشنبه ٢۵ آذرماه ۱٣٩٧ در حالی سی و هفتمین روز اعتصاب و اعتراض خود را پشت سر گذاشتند که بنا به گفته اتحادیه آزاد کارگران طی دو روز گذشته نیروهای گارد ویژه حضوری سنگین در مسیرهای راهپیمائی آنان داشتند.
گفتنی است، اسماعیل بخشی، علی نجاتی، میثم آلمهدی و سپیده قلیان، از جمله افرادی هستند که در ارتباط با اعتراضات کارگری در اهواز بازداشت شدهاند که سپیده قلیان و علی نجاتی کماکان در بازداشت بهسر میبرند.
گفته شده بازداشت عسل محمدی، دانشجوی داروسازی دانشکده علوم دارویی دانشگاه آزاد تهران و از اعضای تحریریه نشریه «گام»، نیز در ارتباط با همین اعتراضات کارگری است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران خبر داده بود که اداره اطلاعات اهواز با احضار ۱۰ تن از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران، تهدید کرده که در صورت ادامه اعتراضهای خیابانی آنان، برخوردهای لازم برای توقف این تجمعها انجام خواهد شد.
از جمله مطالبات کارگران گروه ملی فولاد اهواز “بازگشت شرکت به بدنه دولت، ورود مستمر شمش و مواد اولیه، راه اندازی تمام خطوط تولید، تامین تجهیزات و قطعات مورد نیاز، فروش مستمر محصولات و پرداخت بهموقع و مستمر حقوق کارگران” است.
دسامبر 17
زنگ کشمکش سالانه تقسیم ثروت به صدا درآمد
منصور امان
بر کمتر کسی از اکثریت مردم ایران پوشیده مانده که شکاف هولناکی که کار و سطح زندگی “بالا” و “پایین” را از یکدیگر جدا می کند، محصول یک سیاست آگاهانه و مُدون است. با این حال، اگر هنوز کسی باقی مانده باشد که چشم اُمید به بهبود یا تغییر شرایط دوخته، وقاحتی که حاکمان جمهوری اسلامی در ابراز آشکار و دفاع بی پرده از نابرابری و فرادستی خویش به خرج می دهند، می تواند کُمک مُفیدی به وی برای دیدن واقعیت کند.
در گرماگرم تدوین بودجه سال آینده و ترتیبات حُکومتی توزیع ثروت، آقای مُحمد رضا باهنر، یک پایور ارشد حُکومت و از درباریان خاص آقای خامنه ای، به صراحت به مُخالفت با افزایش حُقوق کارمندان برخاسته است. او استدلال کرده که این امر به افزایش تورُم خواهد انجامید.
مقام حُکومتی این توجیه ریشخند آمیز را در حالی به میان افکنده که برابر آمار رسمی، نرخ تورُم در خلال سال جاری بدون حتی یک ریال اضافه شدن دستمُزد، حُقوق و مُستمری کارورزان و بازنشستگان، به بیش از ۵۰درصد افزایش پیدا کرده است. میزان واقعی تورُم به ویژه در بخش نیازمندیهای حیاتی و روزمره، دستکم دو برابر رقم رسمی تخمین زده می شود.
به این ترتیب، حتی افزایش ۲۰درصدی حُقوق کارمندان که آقای حسن روحانی وعده داده، گرهی را از تنگنای کارمندان و خانواده هایشان نمی گشاید؛ نه فقط به این دلیل که میزان تورُم و گرانی را جُبران نمی کند، بلکه همچنین از آن رو که چشم اندازی برای توقُف رُشد تورُم وجود ندارد و همه نشانه ها از حرکت بی وقفه این روند رو به بالا حکایت می کند.
آنچه که نرخ تورُم را تحت رژیم ولایت فقیه تعیین می کند، رویکردهای ناعادلانه و ضد مردُمی اقتصادی، بُحرانهای خودساخته خارجی و شرارت انزوا ساز حاکمان است. در میان انبوهی از عوامل کلان سیاسی – اقتصادی، مُزد و حُقوق ناچیز و در اکثر موارد زیر خط فقر کارورزان، حتی فاکتور جانبی در رقم زدن نرخ تورُم به حساب نمی آید. بدون مهار واقعی تورُم و خُشکاندن سرچشمه های آن، افزایش حُقوق فقط یک ژست نمایشی و مُسکنی با تاثیر کوتاه است که بیشتر برای تزیین فلاکت اهدایی و دست بسر کردن حُقوق بگیران گرفته می شود.
نگرانی آقای باهنر بی تردید نرخ تورُم نیست؛ او، اربابان و دوستانش برای بالا کشیدن بخش بیشتری از بودجه سال آینده است که از جیب کارمندان پند و اندرز اقتصادی می دهند. با یورش به سطح زندگی کارمندان در حقیقت زنگ کشمکش سالانه بودجه که بین باندها، محفلها و دسته بندیهای حُکومت برای تقسیم بوروکراتیک ثروت در می گیرد، به صدا درآمده است.
آنچه که در دوره کنونی مُرافعه بر سر گوشت قُربانی را شدید تر و عُریان تر ساخته، لاغر و نحیف شدن طُمعه مورد جدال است. منابع ثروت زای حُکومت زیر ضرب بُحران خارجی آن قرار گرفته، مسیر جاری شدن دُلارهای نفتی باریک و باریک تر می شود و همزمان هزینه شرارت خارجی، نظامی گری، فساد حُکومتی و ریخت و پاش اشراف ثابت مانده است.
مُداخله بودجه ای خادم درباری، راه حلی را که در نظام حاکم برای غلبه بر کمبود منابع مُقدم شمرده می شود، به صورت کارمندان کوبیده است: حُقوق بگیران، وابستگان به مُزد و مُستمری و گرفتار ترین بخشهای جامعه باید هزینه سور وسات داخلی و خارجی “نظام” را تامین کنند. از این بابت اختلافی بین حاکمان وجود ندارد. ۲۰درصد افزایش حُقوق حتی در صورت اجرایی شدن، مبلغی است که “نظام” از این جیب به آن جیب خواهد گذاشت.
حاکمیت جمهوری اسلامی با کمر خم شده از فشار جامعه مُعترض و با پای لنگان در جاده یکطرفه ای که با فقر، تیره روزی و مشقت اکثریت مردُم سنگفرش گردیده، روان است. انتها نزدیک است و فرودستان هر روز قوی تر از پیش نهیب می زنند: تا همینجا و نه بیشتر!
دسامبر 16
بزودی لشگریان روشنایی از راه خواهند رسید
یلدا؛ با لشگریان روشنایی و مهر همراه شویم
بار ديگر در آستانه ی جشن ملی یلدا هستیم؛ جشنی که جایگاه مهمی در فرهنگ ایرانیان دارد. چرا که يلدا تنها جشن ایرانی ست که هم بر مبارزه ی دلیرانه ی لشگریان روشنایی با مرگ اندیشان تاریکی تاکید دارد و هم بر رسیدن پایان جنگ، رنج و بی عدالتی.
قرن های قرن است که در اوج سرما و بلندی شب های زمستانی امید تازه ای در دل ایرانیان سر بر می کشد؛ امیدی که یلدا، همراه با عناصر طبیعت، به سادگی به یاد ما می آورد که نه تنها هر تاریکی و سرمایی پایانی دارد بلکه هر رنج و بیدادی هم در نهایت در برابر مهربانی خورشیدی که گوهر همیشه جاودان فرهنگ ماست، فرو خواهد ریخت.
و اکنون همه چیز نشان از آن دارد که بار ديگر و بزودی لشگریان روشنایی و شادمانی از راه خواهند رسید، و پایان روزگار تلخ و تاریک را اعلام خواهند داشت.
بنیاد میراث پاسارگاد، ضمن شادباش فرارسيدن جشن ملی یلدا، همچون سال های گذشته، همگان را به برگزاری هر چه زیباتر و گسترده تر این جشن ملی فرا می خواند:
بیایید امسال در کنار سرو همیشه سبز یلدا، با لشگریان روشنایی و مهر همراه شویم و سرزمین مان را از چنگ تاریکی نجات دهیم.
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد
شکوه میرزادگی
دسامبر 2018
دسامبر 16
به حسن رأی دادیم، حسین رئیس جمهور شد!
یك اقتصاددان و صاحب نظر ارشد در امور تجارت جهانی نسبت به انتصاب داماد روحانی بعنوان معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت شدیدا واکنش نشان داد و گفت: ایشان قرار بود کاری کنند که هم چرخ سانترفیوژها بچرخد و هم چرخ زندگی مردم. اما حالا چرخ زندگی مردم خوابید و چرخ زندگی بستگان ایشان به گردش درآمد!
به گزارش تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور افزود: جناب آقای روحانی!! یکی از مواردی که مردم و فعالان اقتصادی به آن خیلی حساس شده و بعضاً با ما در میان میگذارند این است که چرا پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، برادر محترم رئیس جمهور (آقای حسین فریدون) بیش از حد معمول در برابر رسانه ها ظاهر میشود و هر کجا رئیس جمهور محترم تشریف میبرند چهره برادرشان حضور وی را تحت الشعاع قرار داده و بیش از ایشان در دید دوربین های رسانه هستند. همین امر موجب شده تا عده ای چنین تصور کنند که “حسین فریدون” برای آقای روحانی و غالب دولتمردان خط و خطوط تعین میکنند!! به همین خاطر غالب مردم این جمله را با یکدیگر رد و بدل میکنند که ((ما به “حسن” رأی دادیم اما “حسین” رئیس جمهور شد!!))
وی افزود: ایشان بجای درس گرفتن از عواقب بکارگیری نادرست برادرشان در دولت، در کمال تعجب “شایسته سالاری” را بورطۀ فراموشی سپرده و متأسفانه فامیل بازی را بشدّت در دولت شان ترویج دادند و از برادر و خواهر زاده گرفته تا پسر عمو و پسر عمه و…. دهها فامیل دیگر را در پستهای مهم دولتی منصوب کردند!!
علیپور افزود: در حالی دامادِ جوانِ 33 ساله و بی سابقۀ رئیس جمهور را به پست معاونت “وزارت صمت” منصوب نموده اند که اینجانب طی 5 سال گذشته آنهم با بیش از 33 سال سابقۀ کار در امر اقتصاد و تجارت جهانی (یعنی بیش از سِن دامادِ جوان) اجازۀ ورود به وزارت صنعت، معدن و تجارت را نداشته ام! جناب آقای روحانی با عملکرد تأمل برانگیز خود، چرخ سانترفیوژها و زندگی مردم را بخوبی خواباندند و فقط چرخ زندگی و ارتقاء پُست و مقام دوستان و بستگان شان را به گردش درآوردند! آقای روحانی عزیز!! مردم شریف ایران مستحق این همه درد و رنج و ناراحتی نیستند، پس با عملکرد تأمل برانگیزتان، بیش از این روح و روان مردم عزیزمان را به درد نیاورید.
وی گفت: (آقای روحانی; چاپلوسان و فرصت طلبان، آبرو و اعتبار ملت، نظام و حتی جنابعالی را به بازی خواهند گرفت. مردم شریف ایران و فعالان اقتصادی حضور افراد بی تعهد، ضعیف، بی تجربه، فرصت طلب… و کسانی که برای کسب پست و مقام، به قول آقای احمدی نژاد زنبیل خود را در ستاد انتخاباتی همه کاندیداها به نوبت گذارده بودند را در کابینه دولت تدبیر و امید قبول نداشته و برنمی تابند: جمعی از دوستان و مسئولین سابق نظام، حضرتعالی را در ایام تبلیغات انتخابات یاری و همراهی کردند که تعداد و نام و مشخصات آنان بر همه عیان میباشد اما بمحض اینکه نتایج انتخابات ریاست جمهوری مشخص شد و نام جنابعالی بعنوان پیروز انتخابات یازدهم اعلام گردید ناگهان از زمین و زمان دوستان مثلاً جدید و قدیمی شما!! و افراد جویای میز ریاست بر سرتان باریدن گرفت و آنقدر دوست و فامیل پیدا کرده اید که خودتان نیز متعجب شده اید!! لکن سؤال اصلی اینجاست که اگر در انتخابات پیروز نمیشدید آیا باز هم این آقایان حالی از شما میپرسیدند؟ برخی از این افراد جزء کسانی هستند که برای کسب پست و مقام همانند جاسوسهای چند جانبه در ستاد انتخاباتی اکثر کاندیداها حضور داشتند و حالا دور همه شکست خوردگان انتخابات را خط کشیده و بدور جنابعالی جمع شده اند. فی الواقع هر چه ضربه بر این کشور و مردم وارد شده بواسطه حضور همین افراد طاووس صفت بوده که بنابه مصلحت کاری و منافع خود هر روز به یک شکل و رنگ در میآیند.
علیپور خطاب به روحانی اعلام کرد: تا آنجائیکه به یاد دارم با ارائه شعارها و وعده های پر حرارت و وصف حال زمان انتخابات توانستید رأی اکثریت مردم را به دست آورید. جنابعالی با نقد اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین الملل آنروز کشور، به مردم عزیزمان وعده دادید تا دولتی بر سر کار آورید که هم مشکلات اقتصادی چون رکود، بیکاری و گرانی را حل کند و هم مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم را محقق سازد و در کنار همه امور، چرخ اقتصاد نیز بخوبی بچرخد. ولیکن حدود 6 سال است مردمی که به شما رأی داده اند و آنهایی هم که به حضرتعالی رأی نداده اند همه و همه چشمانتظار تحقق وعده ها و شعارهای انتخاباتی تان هستند لکن به جرأت میتوان گفت که اوضاع اقتصادی کشور و معیشتی امروز مردم شریف ایران آن چیزی نیست که دنبالش بودیم و آن مدینه فاضله ای نیست که جنابعالی وعده اش را داده بودید زیرا با نهایت تأسف نه تنها غالب مشکلات خرد و کلان کشور و مردم هنوز پا برجاست بلکه به صراحت میتوان گفت که مشکلات کشور و مردم چند برابر هم شده است!
دسامبر 16
بازهم مرگ مشکوک یک سرکره سپاه پاسداران
در حالی که روابط عمومی سپاه پاسداران روز یکشنبه ۲۵ آذرماه مدعی شد که سردار سرتیپ پاسدار قدرتالله منصوری در حین تمیز کردن اسلحه خود کشته شده است، باشگاه خبرنگاران دلیل درگذشت فرمانده قرارگاه ثامن الائمه نیروی زمینی سپاه را بیماری عنوان کرد.
این خبرگزاری در گزارش خود نوشت که این فرمانده عالیرتبه سپاه “پس از یک دوره بیماری طولانی” صبح یکشنبه در گذشته است. در همین حال باشگاه خبرنگاران ساعاتی بعد در خبر دیگری دلیل مرگ این سردار سپاه را “سانحه از ناحیه سر حین بررسی و تنظیف سلاح انفرادی خود” گزارش کرد.
خبرگزاری صدا و سیما در خراسان رضوی نیز در گزارش خود نوشت: «فرمانده قرارگاه منطقه ای ثامن الائمه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال شرق کشور بامداد امروز پس از یک دوره بیماری دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست.»
دسامبر 16
شرایط اضطراریِ تهران؛ از منزل خارج نشوید
در این اطلاعیه آمده است: با توجه به اطلاعیه شماره ۴۱ ارسالی اداره کل هواشناسی استان تهران مبنی بر ایجاد شرایط پایداری جوی، سکون نسبی هوا و پتانسیل افزایش و انباشت آلایندههای هوا تا پایان فردا (۲۶ آذر) احتمال ورود به شرایط هوایی ناسالم برای همه گروهها در شهر تهران وجود دارد. اما این شرایط استمرار ندارد و تا پایان فردا با ناپایداری هوا از شدت آلایندها کاسته میشود.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: از اینرو توصیه میشود برای کاهش آلودگی هوا، شهروندان از هرگونه فعالیتی که منجر به افزایش آلودگی میشود از جمله روشن کردن آتش در معابر، سوزاندن لاستیک، عملیات قیرکاری، عمرانی و مانند آن خودداری کنند، همچنین بیماران قلبی و ریوی و مبتلا به آسم فعالیت بدنی به ویژه در فضای باز را کاهش دهند.
خودداری از خروج غیرضروری از منزل، رعایت الگوی مصرف سوخت و دقت لازم در استفاده از وسایل حرارتی مانند (آبگرمکن، بخاری و تأسیسات گرمایشی) و جلوگیری از افزایش بیرویه حرارت در فضاهای مسکونی، تجاری و اداری از دیگر توصیههای این اطلاعیه است.
براساس اطلاعیه مرکز پایش آلودگی هوای استان تهران به شهروندان توصیه شده است که طی فردا از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند و هنگام سوختگیری در جایگاهها دقت داشته باشند و مانع سر ریز شدن بنزین و سایر سوختها شوند.
در پایان اطلاعیه به آمادهسازی و اطلاعرسانی به دانشآموزان و انجام اقدامات پیشگیرانه مانند کاهش حضور دانشآموزان در فضای باز و کاهش فعالیت بدنی توسط اداره کل آموزش و پرورش اشاره شده است.
دسامبر 16
روند نزولی بورس تهران روز به روز بدتر میشود
با این روند به نظر میرسد بازدهی بازار در پاییز در حوالی صفر درصد بیاستد تا ما به معنای واقعی شاهد بازاری پاییزی بوده باشیم. به نظر میرسد تداوم عدم قطعیتها در فضای اقتصادی و سیاسی سبب شده معامله گران با نا اطمینانی نسبت به شرایط آتی بازار، فعالیتی محتاطانه در پیش بگیرند و ریسک گریز شوند. در این شرایط تنها برخی صنایع کوچک و متوسط بازار به مکانی برای نوسان گیریهای روزانه مبدل شده اند.
بازار بورس
امروز دماسنج بازار برای چندمین روز پیاپی سیر قهقرایی و نزولی داشت و با عقب نشینی نزدیک به ۲۷۰۰ واحدی، کانال مهم ۱۶۲ هزاری را نیز از دست داد. در پایان معاملات امروز یکشنبه ۲۵ آذر شاخص کل بورس تهران با کاهش ۲۷۷۸ واحدی در ارتفاع ۱۶۱.۷۰۷ ایستاد.نمادهای کگل، فولاد و فارس بیشترین اثر منفی و نماد رمپا و شا بیشترین اثر مثبت را بر شاخص کل رقم زدند. ارزش کل معاملات حدود ۴۰۴ میلیارد تومان به ثبت رسید. نماد معاملاتی بانک تجارت با ۱۷۲ میلیون سهم به ارزش ۲۲۱.۶ میلیارد ریال بیشترین حجم معاملات بورس را بخود اختصاص داد.
دسامبر 16
محکومیتهای معاون سابق احمدی نژاد تایید شد
به گزارش فارس، غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران ۲۱ شهریور ماه اعلام کرد براساس نتیجه دادرسی در سه فقره اتهامی اسفندیار رحیم مشایی، اتهام اول دایر بر اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت کشور به استناد ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی است که بر اساس آن وی به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد.
بنابر اعلام رئیس کل دادگستری تهران، مشایی، در ارتباط با عنوان اتهامی دیگر دایر بر تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به تحمل یک سال حبس و در مورد اتهام ردیف سوم دایر بر توهین به مقامات قضایی به سبب انجام وظیفه، به تحمل ۶ ماه حبس محکوم شد.
اسماعیلی تاکید کرد: در مجموع مجازات مشایی ۶ سال و نیم است، اما چنانچه همین رای مورد تایید دادگاه تجدیدنظر قرار بگیرد و تغییری در آن حاصل نشود به موجب قانون، مجازات اشد یعنی صرفا ۵ سال از حبس قابلیت اجرا خواهد داشت.
جلسه دادگاه تجدیدنظر «رحیم مشایی» رئیس دفتر رئیس جمهور سابق چهارشنبه ۱۴ آذر در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر و مستشاران شعبه برگزار شد.
با وجود اعلام قبلی و ابلاغ وقت دادگاه، متهم پرونده از حضور در جلسه محکمه خودداری کرد، اما وکلای وی در این جلسه حضور یافتند و به دفاع از اتهامات مشایی پرداختند.
امروز، غلامحسین اسماعیلی رییس کل دادگستری استان تهران گفت: برابر دادنامه صادره از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان، محکومیتهای صادره از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب در مورد آقای مشایی عینا تایید شد.
وی در پایان افزود: رای صادره قطعی و لازم الاجرا شد.
دسامبر 16
جنبش “جلیقه زردها” به هم آلمان سرایت کرد
رادیو فرانسه/گزارش جواد طالعی – برلن: صدها تن با پوشیدن جلیقه زرد روز شنبه ١۵ دسامبر در برابر تئاتر ملی مونیخ دست به تظاهرات زدند. آن ها ضمن اعلام پشتیبانی از جلیقه زردهای فرانسه اعلام کردند که این بار تنها قصد دارند به مقامات آلمانی هشدار بدهند که از همان مشکلاتی رنج می برند که در فرانسه همدردانشان را به خیابان ها کشیده است.
تظاهرات جلیقه زردهای آلمانی پس از برلین این بار با فراخوان “جنبش قیام” و گروهی از فرانسوی های مقیم مونیخ برگزار شد. جنبش قیام آلمان چند ماه پیش به رهبری زهرا واگن کنشت رئیس حزب چپ آلمان به عنوان یک جنبش مستقل اعلام موجودیت کرد. واگن کنشت که در حزب چپ پشتیبانان زیادی دارد هنگام اعلام موجودیت جنبش قیام اعلام کرد که تصمیم دارد چپ های پراکنده در سراسر آلمان را زیر سقف یک جنبش همگانی که حزب نیست جمع کند.
تظاهرات دو هفته پیش حدود هزار جلیقه زرد در برلین که نخستین حرکت مشابه فرانسه در آلمان بود، برخلاف تظاهرات دیروز مونیخ از سوی نیروهای چپ سازماندهی نشده بود، بلکه به نوشته روزنامه های آلمانی، بیشتر شرکت کنندگان آن را راستگرایان مخالف سیاست های آنگلا مرکل صدراعظم آلمان تشکیل می دادند.
اشپیگل آنلاین درباره نخستین تظاهرات جلیقه زردها در مونیخ نوشت: با این که این تظاهرات به یک رژه عظیم ناراضیان تبدیل نشد، هشدار مهمی برای آلمان بود. بنا به گزارش این رسانه، بیشتر تظاهرکنندگان را افرادی تشکیل می دادند که از عمیق شدن شکاف طبقاتی در آلمان شکایت داشتند. یک زن 67 ساله که از سرما می لرزید و با این همه حضور در خیابان را به ماندن در خانه ترجیح داده بود می گفت: “همواره به ما می گویند که وضع ما در آلمان خوب است. اما چرا ما این موضوع را لمس نمی کنیم؟” این زن توضیح می داد که با کمتر از هزار یورو حقوق بازنشستگی حتی قادر به نوشیدن یک قهوه با دوستانش نیست.
افزایش بی رویه اجاره مسکن، به گفته این زن بازنشسته قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است. او به خبرنگار اشپیگل گفت: “ناراضیان باید به خیابان بریزند. جلیقه زردهای فرانسوی نشان دادند که آدم می تواند به خواسته هایش برسد”.
برای شرکت در این تظاهرات و اعلام همبستگی با جلیقه زردهای فرانسه، هواداران جنبش قیام از سراسر آلمان با پوشیدن جلیقه های زرد به مونیخ سفر کرده بودند. در کنار جنبش قیام آلمان فرانسویان مقیم مونیخ (La France insoumise Munich ) نیز از ناراضیان خواسته بودند که در این تظاهرات شرکت کنند.
تظاهرات در میدان مقابل تئاتر ملی مونیخ برگزار شد. بسیاری از معترضان روی جلیقه های خود شعار “زنده باد انقلاب” را حک کرده بودند. برخی نیز پرچم سرخ و سفید جنبش قیام یا پرچم فرانسه را به اهتزاز در آورده بودند.
یک تظاهرکننده 32 ساله که به دلیل بیماری به طور زودرس بازنشسته شده است، پلاکاتی را حمل می کرد که روی آن نوشته شده بود: “اگر بیماران یک بانک داشتند مدت ها پیش نجات یافته بودند”. یک بیکار 62 ساله به خبرنگار اشپیگل آنلاین گفت: “ثروتمندان همواره ثروتمندتر می شوند، در حالی که اجاره نشینان دیگر قادر به پرداخت اجاره خود نیستند”.
حضور خیابانی جلیقه زردها در برلین و مونیخ بدون درگیری برگزار شده است، اما با توجه به تعمیق شکاف میان فقر و ثروت و حضور موثر جنبش اتک، آنارشیست ها و گروه های شورشی در آلمان، می تواند در جریان گسترش خود مثل فرانسه به ناآرامی هائی منتهی شود.