Previous Next

طالبان؛ دو تن از دستیاران سلیمانی در لیست سیاه


دو تن از عوامل نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران در لیست سیاه آمریکا قرار گرفتند.

وزیر خزانه‌داری آمریکا درباره گنجاندن پاسدار اسماعیل رضوی و پاسدار مصطفی مهاجری در لیست تروریستی آمریکا گفت: فراهم کردن آموزش نظامی، تأمین مالی و تسلیحات از سوی رژیم ایران نمونه دیگری از دخالتهای منطقه‌ ای و حمایت آنها از تروریسم است.

وزارت خزانه‌داری می‌گوید این دو تن با نیروی قدس سپاه پاسداران و شبه‌ نظامیان طالبان مرتبط هستند.

مقامات آمریکایی، جمهوری اسلامی را متهم کرده‌اند که با گروه طالبان افغانستان در ارتباط است.

در اطلاعیه‌ای که وزارت خزانه‌داری آمریکا روی وبسایت خود منتشر کرده‌، آمده است: ایالات متحده آمریکا و شرکای ما رویکرد رژیم ایران را در بهره‌برداری از افغانستان برای تحکیم رفتارهای بی‌ثبات‌کننده خود تحمل نخواهد کرد.

سه فعال دیگر محیط زیست بازداشت شدند


خبرگزاری هرانا – وریا خسروی، شوگرد گولابی و زانیار گولابی سه تن از فعالین محیط زیست اهل سنندج طی روزهای گذشته بازداشت شدند. از دلیل بازداشت و محل نگهداری این افراد اطلاعی در دسترس نیست.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، شوگرد گولابی، فعال محیط زیست به همراه برادرش زانیار گولابی بازداشت شده است.

آقای گولابی از چهارشنبه هفته گذشته بازداشت شده و هنوز اطلاعی از دلیل بازداشت و محل نگهداری او در دست نیست.

همچنین گزارش‌ها حاکی است که وریا خسروی، یک فعال محیط زیست دیگر نیز بازداشت شده است.

لازم به یادآوری است که پیشتر محمد حسین آقاسی، وکیل چند نفر از بازداشتی‌های محیط زیستی گفته بود که «واقعیت این است که دادستان از بازپرس پرونده خواسته تا اتهام افساد فی‌الارض را به ۵ نفر از متهمان این پرونده تفهیم کند و بازپرس هم پذیرفته است.»

به گفته او دادستان با استناد به نامه‌ای که از سوی ارتش و از طریق شورای عالی امنیت ملی به دادستانی رسیده، تصمیم گرفته عنوان اتهام را در کیفر خواست این ۵ نفر تغییر دهد.

هفته گذشته غلام‌حسین محسنی اژه‌ای؛ سخنگوی قوه قضائیه نیز در نشست خبری اعلام کرد که پرونده بازداشتی‌های محیط زیست به علت یکسری ایرادات هنوز به دادگاه نرفته و کیفر خواست صادر نشده است. او اعلام کرده که قوه قضائیه در صدد رفع ایرادات است.

«مراد طاهباز»، «سام رجبی»، «امیرحسین خالقی»، «هومن جوکار»، «سپیده کاشانی»، «نیلوفر بیانی» و «طاهر قدیریان»، «عبدالرضا کوهپایه» بیش از هشت ماه است که در بازداشت موقت به سر می‌برند. آن‌ها فعالان محیط زیست هستند که بهمن ماه سال گذشته بازداشت شدند. کاوس سید امامی هم یکی دیگر از بازداشتی‌های محیط زیستی بود که نوزدهم بهمن ماه سال گذشته قوه قضائیه خبر خودکشی او در زندان را به خانواده‌اش اطلاع داد. کاووس سید امامی، فعال محیط زیست و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه «امام صادق» بود و این خبر برای کسانی که سیدامامی را از نزدیک می‌شناختند، غیرقابل باور بود. خانواده سید امامی هم ادعای قوه قضادیه درباره خودکشی کاوس سید امامی را رد می‌کند.

«عباس جعفری دولت‌آبادی»، دادستان تهران نیز در مورد مرگ کاووس امامی به خبرگزاری «ایلنا» گفته بود: «این فرد یکی از همان متهمان بوده و با توجه به این که می‌دانسته اعترافات زیادی هم علیه وی شده و هم خود اعترافاتی داشته، متأسفانه در زندان دست به خودکشی زده ‌است.» همان«غلام‌حسین محسنی اژه‌ای در پاسخ به خبرنگاران در مورد علت بازداشت این افراد، «ارایه اطلاعات طبقه بندی شده از مراکز حساس به سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه» را مطرح کرد.

این در حالی بود که بر ای اتهام جاسوسی این افراد نه تنها تا کنون مدرکی ارائه نشده، بلکه این اتهام از سوی عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست و محمود صادقی؛ نماینده مجلس رد شد. با این حال قوه قضائیه بارها بر اتهام جاسوسی این افراد تاکید کرده است. حالا اما به گفته محمد حسین آقاسی اتهام ۵ نفر از آن‌ها از جاسوسی به افساد فی الارض تغییر کرده است.

اتهام افساد فی الارض یکی از سنگین‌نرین اتهامات قضایی ایران است. بر مبنای قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مفسد فی‌الارض اینگونه تعریف می‌شود: «هر کس بطور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد به گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد.»

اما اتهام افساد فی الارض، متوجه هر هشت نفر بازداشت شده نیست. به گفته برخی منابع، ۵ نفری که این اتهام علیه آنها مطرح شده، مراد طاهباز، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، سپیده کاشانی و طاهر قدیریان هستند. محمد حسین آقاسی می‌گوید: « علی رغم این که این افراد وکیل انتخابی داشتند اما وکلایشان را نپذیرفته‌اند و وکیل تسخیری برایشان گرفته‌اند. شنبه هفته گذشته تحقیقات استماع شده، صورتجلسه شده و پرونده آماده شده که به دادگاه برود.»

محمد حسین آقاسی می‌گوید: « من توانستم وکالت سام رجبی را در این پرونده بر عهده بگیرم و بازپرس هم وکالت من را پذیرفت. البته اتهام فساد فی الارض متوجه سام رجبی نیست. اما دو نفر دیگر از این پرونده هم به من مراجعه کرده‌اند، یکی خانواده جوکار و دیگری خانواده طاهر قدریان. اما منتظر هستیم پرونده به دادگاه برود. چون در دادسرا ما مشکل ثانونی داریم و بازپرس می‌تواند مانع وکالت کسانی شود که مورد تائید رئیس قوه قضائیه نیستندمن جزو وکلای مورد تائید قوه قضائیه نیستم بنابراین وکالت آن دو نفر دیگر را هنوز نتوانسته‌ام در پرونده اعلام کنم.»

اشاره این وکیل به تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری جدید است. در تبصره مورد بحث آمده «در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و همچنین جرائم سازمان‌یافته که مجازات آنها مشمول ماده ۳۰۲ این قانون است، در مرحله تحقیقات مقدماتی، طرفین دعوا وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه باشند انتخاب می‌کند.

آقاسی فقط توانسته همراه سام رجبی؛ در شعبه بازپرسی حاضر شود: «برای سام رجبی توانستم در شعبه بازپرسی حضور پیدا کنم و از موکلم دفاع کنم. اظهارات او را هم در حضور من بازپرس صورتجلسه کرد و منتظریم به زودی قرار قانونی برای ایشان صادر شود.» به گفته این وکیل دادگستری از موکل او هم درباره جاسوسی سوال کرده‌اند: «در ابتدای این جلسه درباره جاسوسی و این جور مطالب هم از ایشان تحقیقات شد اما در پایان پرونده تصمیمات بازپرس به شکل دیگری بود. آقای بازپرس از من خواسته تا زمانی که تصمیم نهایی دادسرا درباره ایشان ارائه نشده من در رسانه‌ها صحبتی نکنم. احتمالا نتیجه همین هفته مشخص می‌شود.»

از او می‌پرسم نظرش در خصوص اتهام افساد فی‌الارض برای ۵ نفر از بازداشتی‌های این پرونده چیست، می‌گوید: «به عقیده من و بسیاری از وکلا این اتهام ناچسب است چون حتی اگر کسی مرتکب جاسوسی هم شده باشد نمی‌توانیم افساد فی‌الارض را برایش صادق بدانیم، بنابراین وقتی پرونده به دادگاه رسید باید ببینیم که به چه صورت چنین اتهامی را به این‌ها وارد کرده‌اند. چرا و چگونه چنین اتهامی به آن‌ها وارد شده. فعلا پرونده جنبه سری دارد و از محتویاتش هیچ‌‌کس جز بازپرس دادستان و بازجوها کسی اطلاع ندارد. ما باید صبر کنیم تا پرونده به دادگاه برود.»

لازم به یادآوری است که مرداد امسال بود که خانواده‌های فعالان محیط زیستی که از چندماه قبل بازداشت‌ شده‌اند، در نامه‌ای به روسای قوای سه‌گانه، خواستار تشکیل هیأتی از نمایندگان منتخب مجلس و دولت به منظور آنچه شفاف‌سازی پرونده و دیدار با بازداشتی‌ها خوانده‌اند، شدند.

همچنین خانواده فعالان محیط زیست بازداشت شده در تازه‌ترین تلاششان برای تعیین تکلیف بازداشت‌شدگان، در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای خواستار دادرسی عادلانه و آزادی آنها شده‌اند.

در این نامه با اشاره به وضعیت این افراد در زندان و تقاضای آزادی آنها، از آیت‌الله خامنه‌ای درخواست شده که محدودیت‌ها برطرف، دسترسی به وکیل میسر و شرایط دادرسی عادلانه فراهم شود. آنها در ادامه گفته‌اند که: «همه این عزیزان بازداشت‌شده از خوش‌سابقه‌ترین فعالان و کارشناسان محیط زیست و عاشقان طبیعت ایران هستند و همواره در چارچوب قانون، بی‌مزد و منت، جوانی‌شان را نثار حفاظت از طبیعت ایران کرده‌اند. از صمیم قلب مطمئن هستیم که فرزندان ما هیچ کدام مرتکب کوچکترین اشتباهی نشده‌اند، تا چه رسد به این اتهامات سنگین و باورنکردنی.»

محمود صادقی نماینده تهران در مجلس نیز به مسئولیت وزارت اطلاعات در شناسایی موارد جاسوسی در کشور اشاره کرده و گفته بود کارشناسان وزارت اطلاعات اعلام کرده‌اند فعالان محیط زیستی بازداشت شده جاسوس نیستند.

حمله شبانه به دختران تهرانی با جسم نوک تیز


به گزارش ایران، شامگاه دوشنبه ۳۰ مهر مرد موتور سواری که کلاه‌ایمنی بر سر داشت سوار موتورش در خیابان پرسه می‌زد و با دیدن زنان و دختران به سمت آن‌ها رفته و در اقدامی وحشیانه با درفشی که در دست داشت به آن‌ها حمله می‌کرد.

مرد موتورسوار از خیابان سلیمانیه این کار را آغاز کرد و باتوجه به شکایت شکات و بررسی دوربین‌های مداربسته مشخص شد که تا محدوده افسریه به این آزار و اذیتش ادامه داده است.

سن زنان و دخترانی که توسط این فرد مورد حمله قرار گرفتند بین ۱۷ تا ۴۱ سال بوده و ظاهر و پوشش این افراد متفاوت بوده است.

طبق تحقیقات میدانی با آن‌که مرد موتورسوار چهره‌اش را با کلاه‌ایمنی پوشانده بود، اما به نظر می‌رسد که میانسال باشد.

این حمله شبانه با درفش حدود دو ساعت طول کشیده است.

رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به اظهارات یکی از شکات گفت: کارآگاهان اداره 16 موفق به شناسایی هویت راکب موتورسیکلت بنام “علیرضا” 42 ساله شدند که بلافاصله با شناسایی مخفیگاه وی در منطقه خانی آبادنو ، در ساعت 23 دیشب دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهش جسم تیز استفاده شده در زمان ارتکاب جرم نیز کشف شد.

متهم در اظهارات اولیه اعتراف کرد که مدت چهار سال است که متأهل است و مدتی است که با همسرش دچار مشکل شده است طوری که همسرش خانه را ترک کرده است، به همین علت از تمامی زنان متنفر شده و تصمیم به انتقام گیری گرفته است و با یک شی ء نوک تیز سوارموتورسیکلت شده و در خیابان های شهر به دنبال خانم ها می رفته و در مکانی خلوت با جسم تیز به آنها می زده. رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه متهم از لحاظ روانی تحت فشار قرار داشت، تصریح کرد: متهم ادعا کرد که به همین علت اقدام به این کار می کرده و بیشتر در مناطق خانی آباد ، نازی آباد ، خیابان نبرد و افسریه این کار را انجام داده است تا به قول خودش از زن ها انتقام بگیرد.

ترور پیشگیرانه علیه مردم معترض خوزستان

منصور امان

تاخت وتاز سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی در خوزستان که به بهانه یک تیراندازی مشکوک در مراسم رژه نیروهای مُسلح حُکومت در اهواز صورت می گیرد، ابعاد گُسترده تری یافته است. حاکمان کشور مرکب این رویداد را برای عقب راندن مردُم مُعترض و خفه کردن صدای کوشندگان جُنبشهای اعتراضی زین کرده اند.

به گزارش منابع گوناگون، شُمار دستگیرشدگان از هنگام حادثه اهواز به صدها تن رسیده است. در شهرهای آبادان، خُرمشهر، اهواز و سوسنگرد دژخیمان ولی فقیه به شکار مُعترضان و فعالان پرداخته اند که بیشتر آنها را شهروندان عرب زبان تشکیل می دهند. براساس همین گُزارشها، دستگاه های سرکوب حُکومتی در جریان این ایلغار به شیوه اشغالگران نازی دست به گروگان گیری اعضای خانواده افراد تحت تعقیب می زنند و حتی کودکان را نیز از آن مصون نمی گذارند.

در ماه های گذشته شهرهای مُختلف اُستان خوزستان – به دلایل فهم پذیر – شاهد اعتراضات گُسترده و پیوسته شهروندان بوده است. رژیم مُلاها در ثروتمندترین نُقطه کشور، کارنامه ای نکبت زا و فلاکت آفرین به جا گذاشته است. در کنار مُشکلات فراگیری همچون بیکاری، فقر، تورُم، حُقوقهای پرداخت نشده، فشار و باجیگیری دوایر دولتی و جُز آن که مردُم خوزستان نیز مانند مردُم دیگر نُقاط کشور با آنها دست و پنجه نرم می کنند، آنان با مشقات دیگری نیز روبرو هستند که کم و بیش دستاوردهای ویژه جمهوری اسلامی در این منطقه است:

زندگی در بسیاری از شهرها و روستاها به دلیل تخریب وسیع مُحیط زیست، نابودی حصارها و تالابهای طبیعی، خُشکاندن یا آلودن رودخانه ها نامُمکن و به عذابی بی انتها بدل شده است. گرد و غُبار میهمان دایمی شهرها و روستاهایی است که هر روز خالی تر از سکنه می شوند. “نظام” آب آشامیدنی را از مردُم دریغ و به عُنوان کالای پُر سود اقتصادی و سیاسی از این ماده حیاتی سوواستفاده می کند. همزمان رژیم فرقه گرا با شدت و بی رحمی، تبعیض دینی، قومی و فرهنگی را علیه شهروندان عرب ترویج و اعمال می کند و آنها را از بدیهی ترین حُقوق خویش محروم ساخته است.

جُملگی این شرایط در کنار یکدیگر از خوزستان، مُرغ تُخم طلای آقای خامنه ای و شُرکا، بُشکه باروتی ساخته است که جرقه های انفجار به آن نزدیک و نزدیک تر می شود. راهکارهای “نظام” سرکوبگر برای خاموش کردن اعتراضها در بُعد خیابانی به شکست انجامیده و اینک یورش به کوشندگان آن و یا کسانی که گمان می کند چنین کارکردی دارند را برای دستیابی به این هدف به آزمایش گذاشته است.

حُکومت در این توهُم بسر می برد که با تمرکُز سرکوب روی بخشهای فعال مُعترضان، از یک طرف مانع مُهمی بر سر راه شکل گیری اعتراضها ایجاد می کند و از سوی دیگر، با قرار دادن این یورش زیر چتر حمله مُسلحانه اهواز، خواهد توانست بخشهایی از جامعه را مُنفعل کند.

پوسته شگردهای امنیتی حُکومت ریخته است و دستگیریهای وحشیانه در همان قالبی که هست، یعنی چنگ و ناخُن کشیدن یک حُکومت به تله اُفتاده، در برابر چشم جامعه به گونه زننده ای خودنمایی می کند. موج در راه اعتراضات به “نظام” نشان خواهد داد که پیشانی به صخره می کوبد و شرایط غیرانسانی که بر مردُم تحمیل کرده، موثرتر از هر استدلال امنیتی و خُشونت باری، روند رویدادها را رقم می زند.

فیلم؛ گزارشی از وضع معیشتی مردم بجان آمده

ناپدید شدن مشکوک مسئول کانون صنفی معلمان


ناپدید شدن مشکوک هاشم خواستار مسئول کانون صنفی معلمان مشهد

به گزارش سایت ایران کارگر، هاشم خواستار فعال مدنی و مسئول کانون صنفی معلمان مشهد، از صبح روز سه شنبه۱ آبان۱۳۹۷ در شهر مشهد ناپدید شده است. موبایل او خاموش است

خانواده هاشم خواستار ماشین وی را در بیرون شهر مشهد در کنار یک باغ یافته اند، اما تاکنون خبری از وی نیست.

یادآوری می‌شود که در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۷ و در ادامه انتشار بیانیه «شورای هماهنگی تشکل‌های فرهنگیان ایران» برای تحصن ۲ روزه فرهنگیان و معلمان، آقای هاشم خواستار، نماینده معلمان آزاده نیز خواهان تحصن معلمان و فرهنگیان سراسر کشور در محل مدارس شده‌ بود. این تشکل از معلمان خواسته بود. که در روزهای یکشنبه و دوشنبه ۲۲ و ۲۳ مهرماه ۱۳۹۷، از رفتن به سر کلاسها خودداری نمایند.

هاشم خواستار نماینده معلمان کشور در فراخوان به تحصن معلمان ، اعلام کرد که ما فرهنگیان به تبعیت از ملت ایران که محکم و با قدرت در مقابل حکومت ایستاده است در روز های ۲۲ و ۲۳ مهرماه در دفتر مدرسه تحصن کرده تا به دانش آموزان‌مان درس ایستادگی و مقاومت در مقابل زورگویان حاکم بدهیم که حق دادنی نیست؛ بلکه گرفتنی است.

هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست

نهاد صنفی معلمان ایران در نامه‌ای به روحانی از او به خاطر بی‌توجهی به “مشکلات عدیده” معلمان به شدت انتقاد کرد. فرهنگیان هشدار داده‌اند که با ادامه این روند، تداوم حرکت‌های اعتراضی به “مختل شدن امر آموزش” می‌انجامد.

به گزارش دویچه وله، سازمان معلمان ایران در نامه سرگشاده‌ای به رئیس جمهوری یادآور شدند که فرهنگیان یکی از اصلی‌ترین حامیان او در مبارزات انتخاباتی بوده‌اند و به عملی شدن وعده‌هایش امید داشته‌اند.

در ادامه این نامه که متن آن ۲۷ مهرماه در سایت رسمی این سازمان منتشر شد آمده است: «اما نه تنها آموزش و پرورش و نهاد تعلیم و تربیت در اولویت کارهای شما قرار ندارد بلکه با این روند هیچ امیدی به بهبود اوضاع نمی‌توان داشت.»

نهاد صنفی فرهنگیان به حسن روحانی نوشت: «تا کی باید با نجابت و آرامش و با استفاده از شیوه‌های دموکراتیک و کنشگری مدنی بگوییم آموزش و پرورش باید اولویت اول در توسعه متوازن و همه جانبه کشور باشد؟ بی‌تردید نه تنها اهمیت تربیت از سلامت و امنیت کمتر نیست بلکه پیش نیاز و مقدم بر آن دو است؟!»

فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران از مدت‌ها پیش به وضعیت نامناسب مراکز آموزشی، کمبود ابتدایی‌ترین نیازهای مدارس، به تعویق افتادن پرداخت حقوق و مزایا و عدم افزایش دستمزدها متناسب با میزان تورم و وضعیت دشوار معیشتی اعتراض می‌کنند و می‌کوشند از راه‌های گوناگون، از جمله تجمع‌های اعتراضی صدای خود را به گوش مسئولان برسانند.

دغدغه معاش سد راه آموزش و پرورش

سازمان معلمان خطاب به رئیس دولت دوازدهم نوشته‌ است: «تا کی باید بگوییم و بنویسیم که اگر بتوانید محصولات بی‌کیفیت داخلی را با وارد کردن محصولات بهتر خارجی جایگزین کنید اما انسان مورد نظر در چشم انداز سند تحول و منابع انسانی با کیفیت را نمی توان از هیچ کشوری وارد کرد؟! تاکی با صبوری بگوییم و همایش بگذاریم و مقاله بنویسیم که آقایان، معلمی که دغدغه معاش دارد نمی‌تواند با آرامش، و هنرمندانه به تعلیم و تربیت فرزندان کشور بپردازد؟!»

در این نامه تاکید شده که کشورهای پیشرفته جهان “عالمانه و هوشمندانه” زیربنای توسعه پایدار را آموزش و پرورش قرار داده‌اند اما در جمهوری اسلامی به ابتدایی‌ترین نیازهای این حوزه بی‌توجهی می‌شود.

سازمان معلمان خطاب به روحانی می‌گوید: « اگر شما مشکلات و راه حل‌ها را نمی‌دانید وای بر ما و اگر می‌دانید و کاری انجام نمی‌دهید یا نمی‌توانید انجام دهید وای بر شما!»

فرهنگیان زیر خط فقر

این نهاد صنفی از رئیس جمهوری پرسیده است: «آیا نمی‌دانید که تعداد زیادی از همکارانمان زیر خط فقر زندگی می‌کنند؟! آیا نمی‌دانید که افزایش بی‌رویه و افسار گسیخته تورم و کاهش قدرت خرید معلمان و کارمندان دارد بیداد می‌کند؟!»

حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه چندی پیش به خبرگزاری ایسنا گفته بود که یک سوم جمعیت ایران در فقر مطلق به سر می‌برند و خط فقر مطلق برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال گذشته چهار میلیون تومان محاسبه شده است. حقوق بسیاری از فرهنگیان کمتر از نصف این مبلغ است. افزون بر این با افزایش شدید بهای ارز و سقوط ارزش ریال، تورم و گرانی نیز شدت گرفته است.

رسول خضری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی مرداد ماه امسال اعلام کرد که خط فقر به شش میلیون تومان افزایش یافته و بر این اساس حدود ۵۰ درصد جمعیت ایران دچار فقر مطلق هستند.

هشدار و اعلام خطر فرهنگیان

در ماه‌های گذشته بسیاری از شهرهای ایران به خاطر گرانی و معضلات معیشتی شاهد حرکت‌های اعتراضی شهروندان بوده‌اند. سازمان معلمان در نامه به حسن روحانی نسبت به تشدید اعتراض‌ها هشدار داد: «ما مطمئنیم که با توجه به شواهد و قرائن و اتفاقات اخیر و اعتراضات گسترده و پایین آمدن آستانه تحمل معلمان، امکان تداوم اعتراضات به شیوه‌های مختلف و مختل شدن امر آموزش وجود دارد.»

*******************************

جهش از دی ۹۳ به مهر ۹۴

منصور امان: اعتصاب مُعلمان در سراسر کشور نشان داد آنچه که امروز رژیم جمهوری اسلامی با آن روبروست، نه اعتراضات مُنفرد و پراکنده، که یک جبهه رو به اعتلای مُقاومت توده ای است. برای دیدن صفی که در دل جامعه مُعترض در حال شکل گیری است، فقط کافی است تصویر سه مُبارزه بُزرگ و سراسری رانندگان و کامیون داران، بازار و مُعلمان در کنار یکدیگر نهاده شود.

استقبال گُسترده مُعلمان در شهرهای بُزرُگ و کوچک کشور از فراخوان به اعتصاب و طرح مُبارزه جویانه خواسته های خود، ماه مهر را به دی ماهی دیگر اما از جنس و کیفیتی مُتفاوت تبدیل کرد.

اگر در دی ۹۳ این توده مُعترض بود که به خیابان آمد، در مهر ۹۴ اقشار همبسته هستند که نام خود را بر پرچم جُنبش اعتراضی نوشته اند. آنهایی که در برنتابیدن وضع موجود و اعتراض بدان نُقطه پیوند خود را یافته بودند و از پایگاه خیابان به حرکت درمی آمدند، امروز گرد منشور مُبارزاتی خویش مُتشکل می شوند و از ستادهای همبستگی صنفی پا به میدان می گذارند. تنها در فاصله چند ماه سرخوردگی از شرایط فلاکت بار کار و زندگی، به نیروی تغییر و اشتیاق و اراده برای مادی کردن آن تحوُل یافته است.

موفقیت رانندگان کامیون در به دست آوردن یکی از خواسته های خود، تجربه گرانبهایی برای سایر اقشاری است که همچون آنان از فشار مُناسبات ناعادلانه ای که یک سیستم سیاسی مُستبد از آن حفاظت می کند، به تنگ آمده و مُشتها را از جیب بیرون آورده اند. رانندگان و کامیونداران پس از نزدیک به سه هفته اعتصاب قُدرتمندانه، به یک پیروزی مرحله ای دست یافته و حاکمیت را به زانو در آوردند.

رژیم ولایت فقیه پس از شکست یورش بیرحمانه و خشن به اعتصابیون، به اجبار به یکی از مُطالبات آنها که مُزذ عادلانه بر اساس مُحاسبه کرایه حمل بار بر اساس وزن و مسافت بود تن داد. این بی تردید موفقیت در یک نبرد است، اما به معنای پیروزی در جنگ نیست. آگاهی رانندگان و کامیون داران بر این واقعیت در دادن قید “مُوقت” به پایان اعتصاب بازتاب یافته است.

تجربه مُوفق آنها به دیگر بخشهای جُنبش اجتماعی، قُدرت جمعی اقشار مُتحد را نشان می دهد که به خوبی در موقعیتی هستند که در یک نبرد چشم در چشم، حُکومتی که پول، زور، باتوم و زندان را به گونه انبوه در اختیار دارد به عقب برانند و اراده شان را به کُرسی بنشانند.

قُدرت حُکومت مُطلق نیست، او تنها به اندازه ضعف جامعه قُدرتمند است. تصویر مخدوشی که حاکمیت از خود ترسیم می کند، با نخُستین نشانه های غلبه جامعه بر ترس، پراکندگی و انفراد محو می شود و اقتدار مُبتنی بر نیروی ویژه، اطلاعات و اوین زیربنای خود را از دست می دهد. اعتصابها و شکل گیری مُقاومت در برابر حُکومت ستمگر و تحمیلات آن، وجود تاثیر گذار قُدرت “پایین” را هم به حُکومت و هم به جامعه و نیروهای در میدان آن اثبات کرده است. این آگاهی از دی ماه به مهر ماه و مبارزه سلسله وار کارگران و حرکت پی در پی رانندگان و کامیون داران، بازاریان و مُعلمان تکامُل یافته و همچنان جُنبشهای اعتراضی را به پیش می راند.

******************************

حمایت آمریکا از اعتصاب سراسری معلمان ایران

سخنگوی وزارت‌ خارجه آمریکا از اعتصاب دو روزه معلمان ایران حمایت کرد و گفت:‌ ما گزارش اعتصابات سراسری در ایرا ن را دنبال می‌کنیم. ما از حق مردم ایران برای ابراز مسالمت‌آمیز درخواستهای به حقشان حمایت می‌کنیم. این اعتصابات پیامی برای رژیم حاکم دارد: هدر دادن ثروت ایران را در خارج متوقف کنید و به نیازهای مردم پاسخ دهید.

تقابل نیرو‌های سپاه و ناو انگلیسی در تنگه هرمز

یک روزنامه بریتانیایی مدعی شد چند قایق تندروی سپاه با یک ناوشکن بریتانیایی در خلیج فارس رو در رو شده‌اند و کار به هشداردهی متقابل رسیده است.

به گزارش روزنامه دیلی تلگراف مدعی شد که سه قایق تندروی ایرانی، با یک ناوشکن بریتانیایی که سه کشتی انگلیسی را در تنگه هرمز اسکورت می‌کرد، رو در رو شده‌اند. این روزنامه علیرغم اشاره به قدرت ناوشکن بریتانیایی، تصریح کرده که اگر قایق‌های تندرو ایران به کشتی انگلیسی حمله می‌کردند، ممکن بود به آن آسیب جدی وارد کنند.

براساس ادعای این روزنامه، زمانی که قایق‌ها به سرعت در حال حرکت بودند، سپاهیان سوار بر آن‌ها برای ارزیابی واکنش بریتانیایی‌ها، به سمت آن‌ها یک دروبین فیلمبرداری گرفتند. قایق‌های ایرانی از ناوشکن بریتانیایی خواسته بودند که ۱۰۰۰ یارد از بندر ایران فاصله بگیرند.

مایک کارتر کوین، فرمانده ناوشکن بریتانیایی، دستور داد پنج انفجار هشداردهنده انجام شود. کوین سپس با طرف ایرانی تماس برقرار کرد و به آن‌ها گفت که قایق‌هایشان مانع ادامه حرکت ناوشکن شده است.

فیلم؛ سخنرانی فعالی که پیکر بی جانش پیدا شد


فیلم زیر: بخشی از سخنان دکتر فرشید هکی در مورد آسیب‌های اجتماعی و ضرورت توجه به حقوق شهروندی

پزشکی قانونی می‌گوید هیچ نظری درباره مرگ فرشید هکی نداده اما پلیس اصرار دارد که این حقوقدان خودسوزی کرده و چاقوخوردگی ثابت نشده است. رسانه‌های رسمی جزییات متناقضی از خودروی آتش گرفته در باغ فیض منتشر کرده‌اند.

حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران می‌گوید طبق نظر صریح پزشکی قانونی، فرشید هکی خودسوزی کرده و به قتل نرسیده است. رحیمی با تکذیب کاردآجین شدن فرشید هکی، انتشار خبرهایی از این دست در شبکه‌های اجتماعی را قابل پیگرد خوانده است.

کلانتری ۱۴۰ باغ فیض، چهارشنبه ۲۵ مهر، آتش گرفتن یک خودرو و وجود جنازه‌ای سوخته داخل آن را صورت‌جلسه کرد. هویت سرنشین “فرشید هکی” اعلام شد اما روایت رسانه‌ها از این که جسد، جلوی ماشین بوده یا در صندلی عقب، متناقض است.

خبر قتل فرشید هکی را عبدالرضا داوری، مدیر مسئول ماهنامه “بررسی‌های اقتصادی” روز یکشنبه با فاصله‌ای چهار روزه در توئیتر منتشر کرد و نوشت: «دکتر فرشید هکی چهارشنبه ۲۵ مهر مفقود شد و خانواده‌اش روز شنبه، ضمن اطلاع یافتن از وضعیت جنازه او از هر نوع مصاحبه منع شدند با این عنوان که قاتلان فرار نکنند.»

سایت خبری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی می‌نویسد: «بنابر اظهارات اعضای خانواده متوفی، وی بارها از وضعیت موجود در زندگی و مشکلات مالی و خانوادگی اعلام نارضایتی کرده و بارها از تصمیم خود مبنی بر پایان دادن به زندگی‌اش خبر داده بود.»

محمد مقیمی، وکیل خانواده هکی چنین شائبه‌ای را رد می‌کند و به دویچه وله می‌گوید: «من دوست صمیمی او بودم. روحیه‌ای عالی داشت و می‌خواست موسسه پیشتازان عدالت را تاسیس کند. پلیس ابتدا گفت که او با چاقو کشته شده و سپس در ماشین گذاشته شده است. پزشکی قانونی هم گفته که تحقیقات هنوز تکمیل نشده است. در ثانی پزشک قانونی فقط می‌تواند علت و زمان مرگ را اعلام کند نه آن که نیت‌خوانی کند. اعلام این که انگیزه خودکشی بوده به یک پروسه طولانی و پیچیده قضایی نیاز دارد.»

اقدام خصمانه تازه فرانسه علیه جمهوری اسلامی


کیهان خامنه‌ای نوشت:‌ در سایه سکوت و بی‌عملی دولت و دستگاه دیپلماسی، فرانسه روزبه‌روز بر اقدامات خصمانه علیه ایران می‌افزاید. از توهین های دیپلماتیک تا بستن پاویون ایران در نمایشگاه.

این منبع در مورد جلوگیری از حضور جمهوری اسلامی در نمایشگاه بین‌المللی مواد غذایی در پاریس نوشت: از ۲۹مهر تا ۳آبان ۹۷ نمایشگاه بین‌المللی مواد غذایی پاریس موسوم به SIAL برگزار می‌شود. نکته قابل تأمل اینجاست که فرانسه، پاویون ایران در نمایشگاه مذکور را بسته است و در ادامه این رفتار خصمانه، حضور بازرگانان و شرکت‌ کنندگان ایرانی برای بازدید از این نمایشگاه را نیز ممنوع اعلام کرده است.

تعطیلی یک مرکز مشکوک ملاها در فرانسه

تعطیلی یک مرکز فرهنگی نزدیک به حکومت ایران در فرانسه به خاطر ترویج بنیادگرایی شیعه

دولت فرانسه دستور داد «مرکز الزهرا» که یک انجمن مذهبی در این کشور است، تعطیل شود.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، دولت فرانسه این مرکز را متهم کرد که به دنبال «ترویج بنیادگرایی شیعه» در اروپا است. این مرکز در منطقه گراندسنت شهر دانکرک در شمال فرانسه قرار داشت.

در دستوری که برای تعطیلی موقت این مرکز صادر شده، آمده است که مرکز الزهرا «جهاد مسلحانه» را تشویق و افراد را به «نفرت‌پراکنی، اعمال تبعیض و خشونت» سوق می‌داد.

به گفته پلیس فرانسه مرکز الزهرا مورد حمایت حکومت ایران است.

یحیی قواسمی، رییس این مرکز چندین بار به ایران سفر کرده و با مقام‌های حکومتی دیدار داشته است.

حدود دو هفته پیش (دوم اکتبر/ دهم مهرماه) پلیس فرانسه به مرکز الزهرا حمله کرده بود. در این حمله که در جریان برنامه «پیشگیری از تروریسم» پلیس فرانسه بود، اموال این مرکز به دلیل وجود «نشانه‌هایی از حمایت از گروه‌های تروریستی» ضبط شد و سه تن از اعضای آن بازداشت شدند. خزانه‌دار این مرکز به دلیل آن‌که دو سلاح بدون مجوز در اختیار داشت، دستگیر شد.

به گزارش صدای آمریکا، وب‌سایت کتابخانه مجلس شورای اسلامی این مرکز را «موسسه‌ای فرهنگی ـ اسلامی» معرفی کرده که «به صورت تخصصی در حوزه اسلام‌شناسی با محوریت تشیع در اروپا فعالیت می‌کند و مقرّ مؤسسه در فرانسه است».

یحیی قواسمی، رییس این مرکز، رییس حزب «ضد صهیونیست» فرانسه هم هست. او از حامیان گروه «حزب‌الله لبنان» است و چند سال پیش با حسن نصرالله، دبیرکل این گروه، هم دیدار کرده است.

فرار گورخرهای سالم طرح احیای گورخر

۵ گورخری که در جابجایی مرگبار سالم مانده بودند روز گذشته فرار کردند.

به گزارش مهر، یک منبع مطلع در حوزه حیات وحش اعلام کرد ۵ گورخری که از حمل‌ونقل مرگبار جان سالم به در برده و به منظور رهاسازی در کویر، در قرطینه‌ای واقع در کویر مستقر شده بودند، روز گذشته فرار کردند تا کمدی تلخ طرح احیای گورخر در پارک ملی کویر توسط سازمان حفاظت محیط زیست را به پایان برسانند.

از جزئیات فرار گورخرها اطلاعی در دست نیست اما شنیده‌ها حاکی از آن است که طی روزهای گذشته، تیمی از کارشناسان و دامپزشکان معتمد سازمان حفاظت محیط زیست از تهران به منظور بررسی وضعیت سلامت گورخرها عازم کویر شده بودند.

گفتنی است، اوایل مهرماه، در راستای اجرای طرحی موسوم به احیای گورخر در کویر ملی، ۱۰ گورخر از سایت تکثیر و پرورش توران به قرنطینه کویر منتقل شدند. اما جعبه‌های حمل غیراستاندراد و شیوه حمل نامناسب، به تلفات ۵۰ درصدی منجر شد و ۵ گور بر اثر جراحات وارده تلف شدند. فرار ۵ گور باقی‌مانده، حالا این پروژه را با شکست صد در صدی همراه کرد.